لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه32
علت های افسردگی
مکانیسم های دقیق ابتلا به افسردگی هنوز کشف نشده اند. با وجود این چند عامل زیست شیمیایی و روانی اجتماعی شناخته شده اند که باعث افسردگی می شوند. ساختار زیست شیمیایی و ژنتیکی بعضی از مردان و زنان چنان است که در محیط های دارای عوامل محیطی و اجتماعی یکسان ، آسیب پذیری بیشتر نسبت به افسردگی نشان می دهند.
علت های روان شناختی افسردگی گوناگون اند. استرس آغازگر افسردگی است. استرس های موجد افسردگی، رویدادهای بزرگ ناخواسته زندگی اند؛ مثل مرگ یک عزیز، نه رویدادهای جزیی مثل ترافیک شلوغ سرشب در شهر که همواره با آن روبرو هستیم.
استرس های زندگی را بر اساس شدت تاثیر درجه بندی کرده اند. مقیاس 37 درجه ای Holmes , Rahe مرگ همسر را 100، طلاق را 75 ، بیماری شخصی را 53 ، ازدواج را 50 ، آبستنی را 39 ، تغییر مسئولیت کار را 29 ، موفقیت چشمگیر را 28 ، تغییر اوضاع زندگی را 25 ، مشکل داشتن با کارفرما را 23 ، تغییر فعالیت اجتماعی را 18 ارزیابی کرده است.
چنان که در این مقیاس دیده می شود استرس های خوشایند هم می توانند از عوامل افسردگی باشند. ازدواج و آشتی بعد از جدایی، تنها عوامل استرس زا نیستند بلکه کسب موفقیت چشمگیر، با آن که بسیار خوشایند است، استرس زا است.
روان شناسان بر این باورند که در نبود حمایت اجتماعی یا دوستان، گرایش به افسردگی تشدید می شود؛ به سخن دیگر وجود دوستان متعدد ، فرد را از ابتلای به افسردگی حفظ می کند.
بعضی از پژوهشگران بر این باورند که نشانگاهی به نام " اختلال افسرده ساز شخصیت" وجود دارد که افراد مبتلا به آن همواره نسبت به خود و دیگران بدبین اند؛ جهان به نظر آنها بی رحم و بی پشتیبان است و خود بی ارزش اند و آینده نومید کننده است. به خاطر داشتن این دید منفی به زندگی، مستعد ابتلای به افسردگی اند.
علت های افسردگی سالخوردگان بسیارند. تعدادی از بیماری های وابسته به سالخوردگی و دارو و درمان آنها، مثل داروهای ضد فشار خون یا تسکین درد مفاصل، آغازگر افسردگی اند یا باعث تغییرخلق و خوی می شوند.
بسیاری از استرس های بزرگ که به افسردگی می انجامند غالباً در سالخوردگی رخ می دهند: مانند بیماری های مزمن و ناتوانی های جسمی، گرفتاری های مالی، تغییر شیوه زندگی و بی هدفی در زندگی. گاهی مردانی که در سراسر عمرخود فعالیت بسیار داشته اند در نتیجه ی ناتوانی در تطبیق خود با زندگی بازنشستگی دچار افسردگی می شوند. نکته جالب درباره افسردگی این است که دختران به دلایل بسیار که با مقام زنان و وضع اجتماعی آنها در جامعه ما ارتباط دارد، نسبت به افسردگی آسیب پذیرترند. بعضی از بررسی ها نشان داده اند ، در حالی که پسران از تغییر اوضاع بدنی خود در سن بلوغ خرسند می شوند، دختران غالباً از تغییرات جدیدی که در بدن آنها رخ می دهد دچار ناآرامی می گردند. بر سر این که دختران کمرو و خجالتی مستعد ابتلای به افسردگی اند، اختلاف نظر وجود دارد. ولی اگر والدین آنها از نظر بالینی افسرده باشند، اگر به عواطف آنها توجهی نشود و اگر به درستی تربیت نشوند، احتمال ابتلای آنها به افسردگی زیاد می شود.
درمان افسردگی
براساس گزارش " انجمن روان پزشکان آمریکا" 85 در صد مبتلایان به افسردگی کبیر تا حد زیادی درمان می شوند. از این گذشته تشخیص به موقع بیماری سبب کاهش ، مدت و شدت بیماری می شود و با درمان مناسب می توان از بازگشت بیماری پیشگیری کرد یا از شدت آن کاست.
دو نوع درمان متداول برای افسردگی وجود دارد: روان درمانی و دارو درمانی، یعنی استفاده از داروهای ضد افسردگی. مسئله این است که غالباً افسردگی، غلط تشخیص داده می شود و بیماران عموماً به چهار تا پنج پزشک یا روان پزشک مراجعه می کنند تا یکی از آنها به درستی بیماری را تشخیص دهد و درمان کند. در بعضی موارد تشخیص درست داده می شود ولی داروهای آرامبخش و خواب آور دو برابر میزان نیاز و یا کمتر از مقدار مناسب تجویز می گردد. از این گذشته بسیاری از بیماران گمان می کنند دچار ضعف شده اند و به پزشک مراجعه نمی کنند. در حالات شدید فاقد انرژی و امید به آینده اند.
تحقیق درباره بررسی علت های افسردگی