دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
سازمان را از دیدگاه های مختلف تعریف نموده و عناصر تشکیل دهنده آن را تشریح نمایید
همین که چند نفربرای دست یافتن به هدفی مشترک با هم کاری را انجام می دهند شکلی از سازمان به وجود می آید. به عبارت دیگر در این نوع کارهای گروهی وظایف باید بین افراد تقسیم و کارشان هماهنگ گردد و بین آنان ارتباط منطقی برقرار شود . در غیر این صورت دوباره کاری و تعقیب هدفهای انفرادی ، رسیدن به هدفهای مشترک را دشوار می کند . تقسیم کار ، هماهنگ نمودن مساعی افراد و استقرار ارتباطات مناسب در جهت نیل به هدفها ، مهم ترین فرایند سازمان را تشکیل می دهد و به محض پدید آمدن فرایند مزبور می توان ادعا کرد که تشکیلات به وجود آمده است .
بنابراین وقتی از سازمان صحبت می شود منظور هم فرایند سازمان است و هم ساختار آن به عبارت دیگر هر سازمان فرایند و ساختار مشخصی دارد .
1- سازمان عبارت است دسته بندی و گروه بندی افراد در قالبهای نظام یافته به گونه ای که مساعی هماهنگ شده آنها در یک محیط متغیر به صورت وسیله ای برای نیل به هدفهای سازمانی درآید .
2- سازمان عبارت است از الگویی منظم و عقلانی از روایطی که بین تعداد زیادی از افراد ( که وظایف پیچیده و متعددی را انجام می دهند و کثرت تعداد آنان به حدی است که نمی تواند با هم در تماس نزدیک باشند ) به منظور رسیدن به هدفهای مشترک برقرار می شود .
3- سازمان عبارت است از فرایندی نظام یافته از روابط متقابل افراد برای دست یافتن به هدفهای معین ، می بینیم که تعریف اخیر از 5 عنصر تشکیل شده است :
الف – سازمان همیشه از افراد تشکیل شده است .
ب- این افراد به طریقی با یکدیگر ارتباط دارند . به عبارت دیگر بین آنها روابط متقابل برقرار است .
ج – این روابط متقابل را می توان نظام بخشید .
د – کلیه افراد در سازمان دارای هدفهای مشخصی هستند و بعضی از این هدفها در عملکرد آنها اثر می گذارد هر فرد انتظار دارد که از طریق همکاری در سازمان به هدفهای شخصی خود نیز نایل شود .
ه – این روابط متقابل همچنین نیل به هدفهای مشترک سازمانی را که ممکن است با هدفهای شخصی کارکنان متفاوت باشد میسر می کند به عبارت دیگر اعضای سازمانها برای دست یافتن به هدفهای فردی ، حصول هدفهای مشترک سازمانی را دنبال می کنند .
استعاره های شناخت سازمان (images of organization ) از نظر مورگان را تشریح کنید .
استعاره را می توان توصیفی دانست که از طریق تشبیه یک پدیده به پدیده دیگری که با هم دارای وجوه مشترکی هستند به روشن شدن ذهن ما یاری می دهد استعاره به صورت خلاصه و کوتاه موضوع را توصیف و تبیین می کند و وجوه اصلی مورد نظر در آن را نشان می دهد .
به کمک استعاره هایی چون سازمان به عنوان یک ماشین ، سازمان به عنوان یک موجود زنده ، سازمان به عنوان فرهنگ ،؛ نظام سیاسی ، وسیله تسلط و ابزار قدرت و ... مورگان می کوشد تا چهره واقعی و پیچیده سازمان یا صورتهای مختلف آن را بیان کند ونتیجاً تشریح و تبیین و پیش بینی ناقص و ناتمامی را که تئوریهای سازمان تا کنون ارائه داده اند به کمال و تمامی مبدل می سازد .
ما در ادراک و فهم سازمان به مشابه آدمهای درون تاریکی هستیم که هر کدام به گونه ای متفاوت ، فیل را توصیف می کردند و هیچ یک درکی درست از آن نداشتند . در تعریف سازمان علمای این رشته نیز به همین تقدیر گرفتار آمده هر کدام از دیدگاه خود و بر اساس استنباط تجربیات شخصی خویش توصیفی را ارائه داده اند که باید هشیار بود .
شما سیستم های باز را چگونه مشخص می نمایید ؟ آیا حد و مرز دارند ؟ اگر چنین است پس باز یا بسته بودن سیستم به چه نحو قابل تبیین است؟
سیستم باز سیستمی است برای ادامه حیات به ارتباط با محیط خارج نیازمند است . به این ترتیب تمام سازمانها سیستم باز هستند و با محیط شان ارتباط برقرار می کنند لکن در حدود ارتباط آنها با محیط متفاوت است و باز بودن یا بسته بودن سیستم امری نسبی است شاید بتوان فقط اتم را سیستم بسته دانست زیراوقتی با محیط ارتباط برقرار می کند تبدیل به انرژی می شود و ادامه نمی یابد در حالی که ادامه حیات سیستم های باز منوط به برقراری ارتباط با محیط خارج است .
سازمان به عنوان یک سیستم را به طور مدلل و مبسوط توضیح دهید ؟
با توجه به اینکه یک شرط بقای سازمانها حفظ مرزهایی است که آنها را از محیط خود جدا می سازد با ذکر منابع و ماخذ یک مقاله تحلیلی ارائه فرمایید .
واژه سیستم ( نظام ) به زبان ساده یعنی یک کل سازمان یافته یا پیچیده ترکیبی از چند چیز یا چند جزء که یک کل واحد یاپیچیده ای را تشکیل می دهد. واژه سیستم دامنه وسیعی از مفاهیم را در بر می گیرد . بدن انسان نیز خود یک ارگانیسم پیچیده است که سیستم استخوان بدنی ، سیستم جریان خون ، سلسله اعصاب ، جهاز هاضمه ، دستگاه تنفس و غیره را شامل می شود .
از سیستم تعاریف دیگری نیز به دست داده اند که ذیلاً به ذکر بعضی از آنها می پردازیم :
1- بر تالنفی سیستم را مجموعه ای از واحدهای مرتبط به یکدیگذر تعریف می کند .
2- سیستم عبارت است از آرایش منظم اجزاء و عناصر که به منظور تامین یک هدف مبتنی بر برنامه طراحی شده است .
3- سیستم عبارت است یک گروه بندی منظم از عناصر مجزا و در عین حال مرتبط به یکدیگر به منظور تامین هدفهای از پیش تعیین شده
4- سیستم عبارت است از یک مجموعه یا اجتماعی از نظر عناصر مرتبط و وابسته به یکدیگر است که کل واحدی را تشکیل می دهند . این عناصر ممکن است فیزیکی باشند مانند قطعات موتور یک اتومبیل یا ارگانیک باشند مانند اعضاء و جوارح بدن انسان و یا ممکن است نظری باشند مانند مجموعه ای از مفاهیم ، اصول و قواعد نظام یافته و یکپارچه شده .
با توجه به تعاریف فوق می توان خصوصیات یک سیستم را به شرح زیر توصیف کرد :
1- هر سیستم از تعدادی اجزاء عناصر و یا سیستم های فرعی مجزا تشکیل شده است .
2- بین اجزا و عناصر و یا سیستم های فرعی تشکیل دهنده یک نظام ، همبستگی و ارتباط متقابل و تعامل وجود دارد .
3- مجموعه اجزاء و عناصر یا سیستم های فرعی یک نظام یک کل واحد یا یک منظومه پیچیده را تشکیل می دهند که دارای خاصیتی بیشتر از مجموع خواص اجزای تشکیل دهنده آن است .
4- هر سیستم دارای هدف یا هدفهای معینی است که برای تامین آنها کلیه اجزاء و عناصر یا نظامهای فرعی تشکیل دهنده آن ، دست به دست هم داده و فعالیت می کنند .
وست چرچمن در کتاب خود تحت عنوان نگرش سیستمی پنج نکته را در ارتباط با مفهوم سستم ذکر می کند .
الف – هدفها و مقاصد کل سیستم به ویژه معیارهای سنجش عملکرد مجموع سیستم
ب – محیط سیستم و محدودیت های آن
ج – منابع سیستم
د – اجزاء و عناصر تشکیل دهنده سیستم ، فعالیتهای آنها و هدفها و معیارای سنجش عملکرد هر یک
ه – مدیریت سیستم
سیستم ها مرزهایی دارند که آنها را می توان شناسایی و تشریح کرد . یک موتور اتومبیل را می توان به صورت یک سیستم در نظر گرفت ولی همین موتور در حقیقت یک سیستم فرعی از یک اتومبیل را تشکیل می دهد و اتومبیل نیز ( وقتی در یک بزرگراه به وسیله راننده ای رانده می شود ) به نوبه خود یک سیستم فرعی از سیستم کنترل ترافیک است و الی آخر .
علل به وجود آمدن و شکل گیری سازمانها را تحلیل نموده به نظر شما چرا افراد به سازمانها می پیوندند ؟
اگر زندگی روزمره خود را مرور کنیم نتیجه می گیریم که سازمانها شدیداً در زندگی ها نفوذ کرده اند . ما روزانه با سازمانهای متعددی در تماس هستیم و بیشتر مردم اعظم زندگیشان را در سازمانها می گذرانند چنانچه مقدار قابل توجهی از وقتشان را به عنوان عضو سازمان مصرف نکنند به عنوان مشتری و یا ارباب رجوع با سازمانها سر و کار دارند .
در واقع تولید مقدار زیادی از کالاها و خدمات در جامعه به این ترتیب است که عده ای دور هم جمع می شوند و مساعی مشترک خود را به کار می اندازند . در حقیقت جامعه از سازمانهای گوناگون که کالاها و خدمات مورد نیاز را تامین می کند تشکیل یافته است ( چون یک نفر نمی تواند کار زیادی انجام دهد ) ما در واقع در یک جامعه سازمانی زندگی می کنیم و سازمانها در زندگی ما بیشترین نقش را بر عهده دارند .
فلسفه اصلی و عقلانی برای وجود سازمانها این است که هدفهای معین فقط از طریق همکاری گروهی از مردم تحقق می یابد . بنابراین هدف خواه سود ، تعلیم و تربیت ، تامین بهداشت ، امنیت عمومی ، مسکن ، کار و رفاه اجتماعی باشد و خواه ترویج مذهب ، سازمانها با هدفهای مشخص ، علت وجودی خود را پیدا می کنند .
با ذکر ویژگی سازمانهای رسمی و غیر رسمی آنها را مقایسه نموده ، تاثیر سازمان غیر رسمی بر سازمان رسمی راتحلیل و واکنش مدیریت نسبت به سازمان غیر رسمی چیست ؟ تشریح نمایید .
رفتار در سازمانهای رسمی کاملاً تحت تاثیر احساسات و عواطف نبوده و بی هدف نیست بلکه اصولاً دارای هدف است . افراد با هم متشکل می شوند تا هدف مشترکی را دنبال کنند . و برای رسیدن به هدف مشترک چاره ای ندارند جز اینکه فعالیتهای خود را آگاهانه هماهنگ سازند دقیقاً همین خصوصیات یعنی با هدف بودن و هماهنگی آگاهانه روابط است که سازمانهای رسمی را از دیگر فعالیتهای گروهی اجتماعی متمایز می کند . سازمان غی رسمی عبارت است از هر گونه فعالیت مشخص مشترک ، بدون هدف آگاهانه می باشد . سازمان غیررسمی در نتیجه روابط اجتماعی بین افراد بوجود می آید و بدون هر گونه ضوابط جدی در خارج از نظام اختیارات رسمی شکل می گیرد .
مدیریت رااز دیدگاه های مختلف تعریف نموده و عناصر آن را از نظر اندیشمندان بنویسید و تعریف مناسب مفهوم مدیریت رااز نظر خود بیان فرمایید .
الف – مدیریت عبارت است از انجام عملیات برای حصول به هدف یا هدفهای از پیش تعیین شده ازطریق هدایت و تلفیق مساعی افراد .
ب – مدیریت عبارت است از استفاده مناسب از منابع و امکانات موجود منظور نیل به هدف و هدفهای معین .
ج – مدیریت را می توان علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن و رهبری و کنترل د- فعالیتهای گروهی به منظور حصول به هدف یا هدفهای مشترک خاصی تعریف کرد .
ه – مدیریت عبارت است از استفاده مناسب از منابع مادی و انسانی به منظور دست یافتن به هدف یا هدفهای موسسه از طریق انجام عملیات مربوط به برنامه ریزی ، سازماندهی ، هماهنگی ، رهبری و کنترل با توجه به عوامل محیط فرهنگی موسسه .
م – مدیریت عبارت است از علم و هنر یافتن و به کار گماردن شایسته ترین افراد ، تلفیق مساعی فکری و جسمی آنان و هماهنگ کردن این مساعی در جهت هدف و یا هدفهای موردنظر موسسه
ن – مدیریت عبارت است از تامین هدف یا هدفهای سازمان با حداکثر نتایج و حداقل مساعی از طریق استفاده از وسائل و تکنیکهای پیشرفته و مناسب برنامه ریزی ، سازماندهی ، هماهنگی ، رهبری و کنترل در چارچوب محیط فرهنگی و خلق و خوی اجتماعی موسسه .
ی – مدیریت عبارت است از تامین حداکثر نتایج با حداقل مساعی به نحوی که حداکثر رفاه و رضایت خاطر را هم برای کارکنان و هم برای کارفرمایان فراهم کند و بهترین خدمات و یا مرغوبترین کالاها را به مشتریان و یا عامه مردم ارائه دهد .
مدیریت عبارت است از هماهنگی و تناسب بین انسانی با فعالیتهای سازمانی و اهداف سازمان یا منابع مادی به صورت بهینه می باشد .
ضمن بیان مفاهیم بوروکراسی ، با استفاده از دیدگاه های اندیشمندان ، نظر شما در مورد پدیده بوروکراسی در سازمان خود چیست ؟ تحلیل فرمایید .
واژه بوروکراس غالباً با مفاهیم منفی از قبیل تشریفات زائد اداری ، دوباره کاری ، کاغذ پراکنی ، حاکمیت مقررات خشک و بی روح اداری ، دستگاه های عریض و طویل و دست و پا گیر اداری ، سلسله مراتب پیچیده و مفصل سازمانی ، کندی جریان امور ، تمرکز در تصمیم گیری ، اتلاف وقت و منابع و نظایر آن به کار برده می شود . بوروکراسی به مفهوم فنی کلمه یعنی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، نخستین بار با توجه به کاربرد عملی آن به وسیله ماکسی وبر بنیان نهاده شد . وبر توجه خود را عمدتاً روی تاثیر سازمانها بوروکراتیک در ساختار سیاسی جامعه متمرکز کرد . او بیشتر به علت وجودی سازمانها و نحوه اعمال قدرت نظر داشت .
بنابراین اعتقاد « مشروعیت قدرت » و « دیوانسالاری » دو ضابطه اصلی است که برای شناخت نوع سلطه از نظر وبر و پیروانش ضرورت دارد . در این خصوص وبر سه نوع مشروعیت برای اعمال اقتدار تشخیص داده است که هر یک با شکل معینی از دستگاه های اداری تطابق دارد .
اینها عبارتند از :
1- سلطه کریزماتیک
2- سلطه سنتی
3- سلطه قانونی
سلطه کریز ماتیک
کریزما در لغت به معنای موهبت رهبری است استعدادی استثنایی که به اعتبار ان شخص لیاقت رهبری پیدا می کند پیروانش سلطه واقتدارش را به این سبب که به شخص او ایمان دارند می پذیرند .
سلطه سنتی
در این مورد رهبر قدرت مشروعیات خود را از اعتقاد به قانون ابدی « درست بودن و متناسب بودن طریقه سنتی انجام امور» به دست می آورد . رهبر سنتی مدیری است که به اعتبار موقعیت و پایگاه موروثی خودش دستور می دهد . دستورهای او در محدوده آداب و سنن ، شخصی و مستبدانه است . عوامل او دستورهایش را بدون احساس وفاداری نسبت به شخص او یا بدون قایل شدن احترام برای موقعیت سنتی وی اطاعت می کنند . در این نوع سلطه دستگاه اداری معمولاً یا شکل موروثی به خود می گیرد یا فئودالی.
سلطه قانونی
مشروعیت این نوع سلطه رااعتقاد به درستی قانون حفظ می کند . در این مورد به فرمانروا به عنوان مافوقی که بر اساس رویه های قانونی انتخاب ومنصوب شده است نگریسته می شود و به اعتبار سمتاست که او اعمال قدرت می کند .
در شرکتی که همکاری می کنیم از نوع سلطه سنتی برقرار است و به جای تعریف کردن سیستم مناسب به صورت موردی کارها پی گیری گردد و اطلاعات با ثبات و ... موجود نمی باشد . هر موضوعی که عنوان می گردد بلافاصله کلیه معاونتها به اطاق مدیر عامل احظار و وقت صرف می گردد یا برای انجام امور کمیته و شورا تشکیل می شود که مناسب نمی باشد یا جلسات طولانی تشکیل می شود که 10 درصد وقت صرف شده کافی می باشد .
دستاوردهای مدیران پیشین چه تاثیری بر نحوه عملکرد مدیران امروزی دارد ؟ و سیر پیدایش و تکوین نظریه های سازمان و مدیریت را بیان نمایید .
با توجه به اینکه دستیابی به اصول مبانی مدیریت به دلیل محدودیت عمر و زمان توسط هر فرد مقدور نمی باشد . لذا می بایستی از دستاوردهای مدیران پیشین استفاده کرد که بر اساس تجربه و اجرا و ارزیابی به دست آمده است .
آغاز طرح نظریه های مدیریت و سازمان را می توان در سالهای اوایل قرن بیستم جستجو کرد زمانی که وبر نظریه بوروکراسی را مطرح ساخت و تیلور و فایول اصول مدیریت علمی و اداری راارائه نمودند پس از آن نهضت روابط انسانی و مدیریت رفتاری در سالهای دهه 1930 شکل گرفت و آخرین مکتب با نظریه های سیستمی و اقتضایی پا به عرصه وجود نهاد و امروزه نیز این مکتب تفکر غالب در مدیریت و سازمان می باشد .
اهمیت نقش مدیران در سازمانها را تشریح نموده و به نظر شما مدیران ما در حال حاضر با چه چالش هایی مواجهند ؟ تحلیل نمایید .
کلیه سازمانها به وسیله یک یا چند مدیر اداره می شوند . مدیران ، منابع کمیاب را در جهت حصول هدفهای مختلف تخصیص می دهند و در واقع مدیران هستند که رابطه بین هدف و وسایل نیل به هدف را تعیین می کند . مدیران شرایطی را برای ایجاد مشاغل جدید ، درآمد ، محصول ، خدمت ، امنیت ، بهداشت و آموزش به وجود می آورند . اگر اداره امور سازمانها مورد توجه باشد نقش مدیران به عنوان یک منبع مهم تامین نیازمندیهای اجتماعی آشکار می شود .
مدیران می توانند نقش حیاتی در هرجامعه داشته باشند . پیچیدگی فراینده جامعه جامعه ، پیشرفت علم و تکنولوژی و به تبع آنها ، افزایش نیازمندیها و گسترش سازمانها ، ایجاب می کند که از مدیران کارآمد در اداره امور سازمانها استفاده شود . زیرا بازده عملکرد معقول مدیران موجب بقا رشد انسانها می شود و برای جامعه ثمر بخش است . مدیران امروز بیشتر دچار روزمرگی شده آن و به جای اینکه یکبار نشسته و برنامه ریزی نمایند متاسفانه بیشتر در رفع مشکلات به صورت موقت می باشند . کارهای اجرایی رنگ سیاسی گرفته و هزینه ها زیاد و نتیجه گیری کم می باشد .
در مدیریت چگونه نظریه و عمل تلفیق می شوند ؟ تشریح نمایید . اهمیت واژه های کارایی و اثر بخشی را در امور مدیریت سازمانهای خود بیان نماید .
مجموعه ای از تعالیم مدیریتی که در راستای جهت گیری دانش مدیریت در جهت اهداف دینی و انسانی مورد توجه قرار می گیرد ، به گونه ای که این جهت گیری در دو بعد ذهنیت و فکر مدیران ( مبانی مدیریت ) ونیز رفتار و عملکرد مدیران ( اصول رفتاری مدیران ) انجام می پذیرد . بنابراین آنچه را که به عنوان مبانی مدیریت ( نظریه ) می باشد مدیر آن را فرا گرفته و به فعل در می آورد مجموع اثر بخشی و کارایی بهره وری خواهد بود که اثر بخشی به معنای انجام کار درست و کارایی به معنای انجام درست کار می باشد که در صورت رعایت نتیجه کار مطلوب خواهد بود .
حوزه های مهارتی در فراگیری مدیریت را بیان نموده و رابطه آن را با سطوح مختلف مدیریت تحلیل فرمایید .
حوزه مهارتی شامل :
مدیریتی ، روابط انسانی و فنی و سطوح مدیریت شامل : عالی ، میانی و عملیاتی می باشد که مدیریت عالی بیشتر به مهارت مدیریت نیازمند است تا مهارت فنی و بالعکس مدیریت عملیاتی بیشتر به مهارت فنی نیازمند است تا مهارت مدیریتی و همه سطوح مدیریت ها به یک نسبت به روابط انسانی نیازمند می باشد .
مهارتهای مدیریتی
مهارتهای روابط انسانی
مهارتهای فنی
نقشهای مدیریتی از نظر مینتر برگ را بیان کرده و رابطه میان این نقشها را تحلیل نمایید .
1- نقش های متقابل شخصی شامل زئیس تشریفات – رهبر و رابط
2- نقش های اطلاعاتی شامل گیرنده اطلاعات – نشر دهنده اطلاعات – سخنگو
3- نقش های تصمیم گیری شامل سوداگری – آشوب زدایی – تخصیص منابع – مذاکره
ویژگی ها و اصول مکاتیا کلاسیک سازمان را بیان نموده محاسن و معایب تقسیم کار را تشریح نمایید .
1- استفاده از روش علمی برای انجام هر یک از عناصرتشکیل دهنده کار به جای اعمال روشها غیر علمی متداول
2- انتخاب کارکنان بر اساس شایستگی ( طبق ضوابط علمی ) تعلیم و تربیت و پرورش آنان به جای اینکه هر یک از افراد راساً به انتخاب شغل و آموزش خویش اقدام کند .
3- همکاری صمیمانه با کارکنان به منظور اطمینان از کاربرد روشهای علمی تعیین شده در انجام وظایف شغلی
4- تقسیم کار و مسئولیت بین مدیریت و کارکنان به گونه ای که هر کدام بخشی را که بیشتر مناسب آنها است به عهده بگیرند .
از محاسن تقسیم کار می توان وظایف و مسئولیت های مشخصی ، رده های فرماندهی منظم و تخصصی شدن کار موجب کاهش ضایعات و افزایش بازدهی و از معایب تقسیم کار می توان عدم تنوع کاری برای شاغلین ، محدودیت یادگیری مشاغل دیگر در سازمان را نام برد .
انتقادهای وارد بر مکاتب کلاسیک سازمان و مدیریت را بنویسید .
هدف تیلور رساندن بازدهی هر یک از کارکنان به حداکثر توانایی آنها بود و برای رسیدن به این مقصود از مدیران می خواست که نسبت به بهبود شرایط محیط کار و کاهش فعالیت بدنی در کار اقدام کنند و برای هر یک از کارکنان شرایطی فراهم آورند تا از حداکثر تواناییهای خودشان استفاده کنن .
در مکتب مدیریت علمی واحد تجزیه و تحلیل را فرد تشکیل می دهد و بر مطالعه تفصیلی حرکات بدنی که مرتبط به انجام وظایف است تاکید دارد . مدل تیلور یک مدل مکانیکی است و به احساسات ، طرز تفکر و هدفهای فردی کارکنان توجهی نمی شود . همچنین نمی دانستند که کارگر یا کارمند یک موجود اجتماعی است که رفتار و نگرش او تحت تاثیر ساختار اجتماعی و فرهنگی گروهی همکارانش قرار می گیرد . تحمیل روشهای متحد الشکل و یکسان کار به کارکنان نه تنها هویت فردی را از بین می برد بلکه اختلاف روانی دیگری نیز به وجودمی آورد . علاوه بر این نحوه برخورد تیلوریسم با مساله روحیه و بازدهی به خوبی نشان می دهد که این مکتب فاقد بصیرت جامعه شناسی بوده است .
هدف عمده مکتب روابط انسانی چه بوده ؟ و چه تاثیری بر توسعه علم مدیریت داشت ؟ بحث نمایید .
هدف عمده مکتب روابط انسانی توجه به احساسات ، طرز تفکر و هدفهای فردی کارکنان می باشد و شامل 14 اصل : تقسیم کار ، اختیار و مسئولیت ، انضباط ، وحدت فرماندهی وحدت مدیریت ، یا وحدت جهت ، تبعیت منافع فرد از منابع عمومی ، حقوق و مزایای کارکنان ، تمرکز ، سلسله مراتب ، نظم و ترتیب ، انصاف یا بی غرضی ، ثبات و استمرار خدمت کارکنان ، ابداع و ابتکار ، روحیه یگانگی گروهی می باشد .
اصول مدیریت علمی و مکانیزم مدیریت تیلور را بنویسید .
اصول شامل :
1- استفاده از روش علمی برای انجام هر یک از عناصر تشکیل دهنده کار به جای اعمال روشهای غیر علمی متداول .
2- انتخاب کارکنان بر اساس شایستگی ، تعلیم و تربیت و پرورش آنان به جای اینکه هر یک از افراد راساً به انتخاب شغل و آموزش خویش اقدام کند .
3- همکاری صمیمانه با کارکنان به منظور اطمینان از کاربرد روشهای علمی تعیین شده در انجام وظایف شغلی
4- تقسیم منصفانه کار و مسئولیت بین مدیریت و کارکنان به گونه ای که هر کدام بخشی را که بیشتر مناسب آنها است به عهده بگیرند .
مکانیزم شغل :
1- زمان سنجی با استفاده از روشها و ابزارهای مناسب به منظور صرفه جویی در زمان انجام کار
2- اعمال سرپرستی چند جانبه ( بر اساسی تخصص ) به جای روش سنتی سرپرستی فردی
3- استاندارد کردن کلیه وسایل و ابزار کار مورد استفاده در حرفه های مختلف و همچنین استاندارد کردن اعمال و حرکات کارکنان در انجام کار
4- اختصاص دادن یک واحد سازمانی برای برنامه ریزی
5- به کار گرفتن اصل استثناء در مدیریت به موجب این اصل کارکنانی که بیشتر از استاندارد تعیین شده برای تولید بازده داشته باشند دستمزد تشویقی دریافت می کنند و کسانی که تولیدشان از استاندارد مزبور کمتر باشد دستمزدی کمتر می گیرند .
6- استفاده از دستور العمل و شرح وظایف برای انجام کار و اعمال تدابیر تشویقی برای انجام موفقیت آمیز وظایف
7- به کار گرفتن نظام نرخ دستمزد متفاوت ( نرخ نظام دستمزد قطعه کاری )
8- استفاده از سیستم های راهنما برای طبقه بندی کردن محصولات تولید شده و ابزارهایی که در تولید بکار برده می شود .
9- استفاده از یک نظام کار ساده و تکراری چ
10- به کار گرفتن روش حسابداری قیمت تمام شده
اصول عام کلی مدیریت از نظر فایول را تشریح فرمایید.
اگر چه فایول در کتاب خود از اصول مدیریت نام می برد لیکن مقصودش از اصل به آن معنی نیست که در اول علوم فیزیکی به کار می رود . خود او در مورد اصول عام و کلی مدیریت هشدار می دهد که نباید آنها را احکام و قوانین قطعی و بی نقص دانست و بی قید و شرط پذیرفت بلکه بهتر است که آنها را اصولی انعطاف پذیر به شمار آورد که تحت شرایط متغیر و خاص مورد استفاده قرار می گیرد . با این توضیح معلوم می شود که اصول عام و کلی مدیریت فایول انعطاف پذیر ند و قابلیت تطبیق بانیازهای متغیرسازمانها را دارند نکته حائز اهمیت این است که مدیریت بداند که چگونه از این اصول استفاده کند بدیهی است که این امر مستلزم برخورداری از ذکاوت و تجربه و قدرت تصمیم گیری معقول و مناسب است .
توانایی ها و ویژگی های لازم برای مدیریت از نظر فایول را بنویسید .
1- توانایی جسمی : یعنی داشتن سلامت ، نیرو وانرژی و ظاهر مناسب
2- توانایی فکری : یعنی داشتن قدرت فهم و یادگیری و تشخیص ، نیروی فکری و سازگاری
3- توانای اخلاقی : یعنی داشتن ثبات روانی ، اشتیاق به پذیرفتن مسئولیت ، ابتکار ، وفاداری ، ظرافت ، طبع و متانت
4- معلومات عمومی : یعنی آشنایی با اموری که ارتباط خاص با وظایف سازمان ندارد .
5- معلومات تخصصی : یعنی داشتن اطلاعات خاص در مورد وظایف شغلی و کار مورد تصدی که ممکن است فنی ، تجاری ، مالی ، تامینی ، حسابداری و یا اداری باشد .
6- تجربه : یعنی دارا بودن معلوماتی که ضمن انجام کار عاید انسان می شود یا به عبارت دیگر آنچه در عمل فرا گرفته می شود .
عناصر مدیریت از دیدگاه فایول را تشریح نمایید .
1- برنامه ریزی : عبارت است از ارائه طرقی برای عملیات آینده که متضمن نتایج معین با هزینه مشخصی و در دوره زمانی معلوم است .
2- سازماندهی : عبارت است از ایجاد یک طرح یا الگویی که در چارچوب آن بتوان مجموعه امور یک موسسه را به اجزای قابل اجرا به گون ای تقسیم کرد که رسیدن به هدفها و مقاصد موسسه به بهترین وجه تسهیل شود .
3- فرماندهی : به موجب این اصل هر یک از کارکنان برای انجام هر کار فقط باید از یک مافوق دستور بگیرند .
4- هماهنگی : فرایندی است که از طریق آن هدفها و فعالیتهای واحدهای مختلف یک سازمان همسو و هم جهت می شوند و وحدت می یابند تا هدفهای کلی سازمان به نحو مطلوب تامین شوند .
5- کنترل : فرایندی است که از طریق آن مدیران اطمینان حاصل می کنند که عملکرد سازمان با فعالیتهای برنامه ریزی تطبیق دارند .
نظریه های سازمان و مدیریت را از دیدگاه دانشمندان ( فالت ، چستر بارنارد و هربرت سایمون ) تشریح نمایید .
1- نظریه فالت : فلسفه مدیریت بر مبنای انگیزش فردی ، مدیریت به عنوان یک فرایند گروهی ، مفید بودن تضاد و ستیز بین افراد برای کشف واقعیت در سازمان
2- نظریه چستر بارنارد : تئوری سازمان ، وظایف مدیر ، مدیریت به عنوان فرایند هماهنگی ، نیاز برای ارتباطات تفویض اختیار از پایین به بالا به جای از بالا به پایین ( تئوری پذیرش ) جنبه جامعه شناسی مدیریت .
3- نظریه هربرت سایمون : مدیریت به عنوان فرایند تصمیم گیری ، هنگامی که افرا برای دست یافتن به هدف معینی فعالیتهای خود را هماهنگ می کنند در واقع آگاهانه تصمیم می گیرند که چه راهی را از بین طرق مختلف برای عمل انتخاب کنند .
اهمیت اتخاذ نگرش اقتضایی در تحلیل مدیریت را از نظر اندیشمندان تشریح فرمایید :
تئوری اقتضاء مانند تئوری سیستم ، روی سازمان و ارتباط آن با محیط تاکید می کند . به موجب این تئوری سازمانها از حییث وسعت و اندازه ، شکل قانونی ، وضعیت تکنولوژیکی ، نیروی انسانی و عوامل دیگر با امکانات و محدودیتهایی روبرو هستند . سازمانها برای بقاء و ادامه حیات ، باید خود را با عوامل محیطی تطبیق دهند ، همانطور که هر موجود زنده ای برای ادمه حیات ناگریز است خود را با شرایط وعوامل محیطی سازگار کند .به عبارت دیگر تحت چه موقعیت و کدام شرایط یکی از اشکال بود و کراتیک یا غیر بوروکراتیک سازمانی نتیجه موثر خواهد داشت .
به طور کلی دو مفهوم سیستم های باز و شرایط نامطمئن زیر بنای ساختاری تئوری اقتضاء راتشکیل می دهند .
تعریف سیستم و سطوح پیچیدگی سیستم ها از نظر بولدینگ را بنویسید و اهمیت آن را برای شناخت سازمانها تشریح نمایید .
واژه سیستم به زبان ساده یعنی یک کل سازمان یافته یا پیچیده ترکیبی از چند چیز با چد چز که یک کل واحد یا پیچیده ای را تشکیل می دهند .
سیستم : مجموعه ای از واحدهای مرتبط به یکدیگر است .
سیستم : عبارت است از آرایش منظم اجزاء و عناصر که به منظور تامین یک هدف مبتنی بر برنامه طراحی شده است .
سیستم : عبارت است از یک گروه بندی منظم از عناصر مجزا و در عین حال مرتبط به یکدیگر به منظور تامین هدفهای از پیش تعیین شده
سیستم : عبارت است از یک مجموعه یا اجتماعی از عناصر مرتبط و وابسته به یکدیگر که کل واحدی را تشکیل می دهند .
بولدینگ سیستم ها رااز نظر پیچیدگی در نه سطح طبقه بندی کرده است :
1- سطح اول : سطح ساختار ایستا است که آن را سطح چارچوبها نیز می نامند .
2- سطح دوم : سطح سیستم پویای ساده است که آن را سطح چرخش ساعت نیز می نامند .
3- سطح سوم : سطح سیستم های سایبرنتیک یا مکانیزم کنترل است که آن را سطح ترموستات نیز می نامند .
4- سطح چهارم : سطح سیستم های باز با ساختار خود نگاهدارنده است که آن را سطح سلول نیز می نامند .
5- سطح پنجم : سطح رستنی یا نبات است که بر قلمرو تجربی گیاه شناسان حاکمیت دارد . در سیستم های این سطح نوعی تقسیم کار بین اجزاء و عناصر تشکیل دهنده سیستم موجود است .
6- سطح ششم : سطح حیوان است که قلمرو علمجانور شناسی است . افزایش تحرک ، قابلیت پیش بینی رفتار ، وقوف برخود از جمله خصوصیات سیستم این سطح است .
7- سطح هفتم: سطح انسان است . به این معنی که هر یک از افراد بشر به منزله یک سیستم تلقی می شود . ویژگی اصلی سیستم های این سطح خودآگاهی است .
8- سطح هشتم : سطح سازمانهایی اجتماعی است در این سطح محتوا و معنی پیامها ، ماهیت و ابعاد نظامهای ارزشی ، سوابق تاریخی و ساختن ماهرانه علایم و نشانه ها در هنر مطرح است .
9- سطح نهم : سطح سیستم های ناشناخته است که آن را سطح سیستم های استعلایی نیز می نامند . قوانین حاکم و نظامهای این سطح عموماً مجرد مطلق و نمادین هستند .
سازماندهی به عنوان یک وظیفه مدیریت را تعریف کنید .
سازماندهی یعنی ایجاد یک طرح یا الگویی که در چارچوب آن بتوان مجموعه امور یک موسسه را به اجزای قابل اجرا به گونه ای تقسیم کرد که رسیدن به هدفها و مقاصد موسسه به بهترین وجه تسهیل شود . اساساً هر نوع فعالیت گروهی با هدف معین در صورتی با موفقیت قرین خواهد شد که وظایف ، مسئولیت ها ، اختیارات و روابط هر یک از افراد گروه بر مبنای یک روش تقسیم کار منطقی ، معلوم و مشخص شود و با ایجاد هماهنگی های لازم ، مساعی افراد در جهت رسیدن به هدفها هدایت شود .
دست یافتن به هدفهای سازمانی تسهیل نمی شود مگر اینکه کل کار به اجزای قابل انجام تقسیم شود .
برای آنکه نقش سازمانی برای افراد معنایی داشته باشد ، باید سه خصیصه را شامل شود :
1- هدفهای قابل سنجش داشته باشد .
2- وظایف یا فعالیتهای عمده را در بر گیرد .
3- اختیار انجام دادن امور در آن پیش بینی شود به طوری که متصدی شغل بداند که برای رسیدن به هدفای پیش بینی شده چه باید بکند .
نمودار سازمانی را تعریف کرده ، مزایا و محدودیت های آن را بیان نموده و نمودار سازمانی خود را ترسیم کنید .
نمودار سازمانی یک مدل تصویری است که می تواند در تشریح و توصیف و یا تعیین روابط سازمانی ما را یاری دهد . نمودار سازمانی ترکیب رسمی سازمان را منعکس می کند و می تواند به عنوان یک وسیله با ارزش مورد استفاده قرار گیرد . نمودار سازمانی همچنین در نشان دادن اختیار مسئولیت ،فعالیتها و کانالهای ارتباطی موثر واقع شود .
مزایای نمودار سازمانی :
الف- نمودار سازمانی به عنوان وسایلی برای شناسایی
ب- نمودار سازمانی به عنوان وسیله برقراری ارتباطات و جریان اطلاعات
ج – نمودار سازمانی نمایانگر مقام و رتبه سازمانی
د- نمودار سازمانی به عنوان وسیله ای جهت طرح سازمان
مدیر می تواند طرح ریزی ساخت روابط و فعالیتهای یک سازمان را در سه مرحله انجام دهد .
اول – نموداری ترسیم کند که روابط و فعالیتهای مطلوب را نشان دهد.
دوم – نمودار سازمانی تهیه شده و رفتار مورد انتظار را به کارکنان ذیربط ابلاغ کند .
سوم – روی تطبیق رفتار افرا با طرح سازمانی منعکس شده در نمودار پافشاری کند .
محدودیت های نمودار سازمانی :
اساسی ترین محدودیت نمودار سازمانی این است که یک مدل ایستا از فرایند پویای عکس العمل های انسانی است . فرایند مانند یک عکس فوری است که قسمتی از فرایند سازمان در زمان مشخص نشان می دهد . در حالی که سازمان یک فرایند پویا از واکنشهای انسان است . بنابراین نمودار وضعیت کامل سازمان را منعکس نمی کند و یا به عبارتدیگر فقط مدل ایستای سازمان نه خود سازمان . نمودار شرکت آ ب و فاضلاب روستایی استانگیلان پیوست می باشد .
مراحل تقسیم کار و طبقه بندی وظایف برای نیل به اهداف سازمان را نوشته ، مزایا و معایب سازمان افقی و عمودی راتوضیح دهید .
برای رسیدن به هدفهای سازمان ، کار باید به اجزای قابل اجرا تقسیم شود و هر یک از افراد سازمان ( همراه با اختیار متناسب بامسئولیت ) واگذار شود . بدیهی است که وظایف ، ضمن گروه بندی بایستی هماهنگ شوند برای تحقق این منظور مراحل ذیل ضروری به نظر می رسد .
1- تعیین و شناسایی فعالیتها
هدفهای اصلی به هدفهای فرعی ، هدفهای فرعی به فعالیتهای اصلی و فعالیتهای اصلی به فعالیتهای فرعی و فعالیتهای فرعی به مشاغل و مشاغل به وظایف تقسیم می شوند .
2- گروه بندی و واگذاری فعالیتها
تمام فعالیتهای اصلی مشابه ، در یک گروه منظور می شوند و به ادارات و تقسیمات فرعی آنها واگذار می شوند . فعالیتهای فرعی هر قسمت نیز به عهده دوایر گذاشته می شوند .
3- تفویض اختیار
اشخاصی که مشاغل تعیین شده را به عهده می گیرن مسئولیت دارند که وظایف مربوط را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و لذا باید اختیار متناسب با مسئولیت محوله را داشته باشند .
نوع سازمان مزایا معایب
سازمان افقی ( حیطه نظارت وسیع ) مقامات مجبور می شوند که تفویض اختیار کنند .
خط مشی های روشن باید تدوین شود .
زیر دستان باید به دقت انتخاب شوند .
مجاری ارتباطات کوتاه تر می شود . عمل هماهنگی دشوار می شود .
اعمال کنترل و نظارت ضعیف می شود .
مستلزم وجود مدیران استثنایی و بسیار کاردان است ( که کمتر وجود دارند )
سازمان عمودی ( حیطه نظارت عمودی ) سر پرستی از نزدیک اعمال می شود . کنترل از نزدیک به عمل آید .
ارتباطات بین مرئوسین و روسای بلافصل به سرعت برقرار می شود .
هماهنگی بهتر و سریع تر برقرار می شود . سر پرستان گرایش پیدا می کنند که در زیر دستان دخالت کنند .
سطوح مدیریت زیاد می شود .
در نتیجه سطوح زیاد هزینه ها افزایش می یابد.
وجود فاصله زیاد بین سطح پایین و بالای سازمان ، طولانی شدن مجاری ارتباطات را سبب می شود .
مزایا و معایب سازمان افقی و عمودی
عوامل موثر بر تعیین حیطه نظارت را شرح دهید .
الف – تشابه وظایف
چنانچه زیردستان با وظایف مشابهی سر وکار داشته باشند ، تعدادبیشتری را می توان تحت سرپرست یک مدیر قرار داد ، زیرا مسائل و مشکلاتی که ممکناست به وجود آید در ماهیت مشابه یکدیگرند و حل و فصل آنها ساده تر انجام می گیرد .
ب- پیچیدگی وظایف
در صورتی که وظایف و مسئولیتهای محول شده به کارکنان تحت سرپستی ، پیچیده باشد و سرپرستی و نظارت مداوم را ایجاب کند در این حالت برای مدیر مشکل است که تعداد زیادی را سرپرستی کند .
ث- فرماندهی و هماهنگی
حیطه نظارت همچنین با حدود ضرورت اعمال هماهنگی میان دوایر واحد اداری مربوط یا واحدهای سایر ادارات مشخص می شود .
ج – ویژگی های زیر دستان
کارکنانی که دوره های آموزشی لازم را گذرانده اند وتجارب لازم را کسب کرده اند در عمل به نظارت کمتری نیاز دارند .
ح – وجود کارشناسان ستادی برای مدیریت
اگر مدیر تعدادی کارشناس ورزیده ومجرب در اختیار داشته باشد امکان توسعه حیطه نظارت به وجود می آید زیرا برای حل مسائل ومشکلات و اعمال نظارت از کارشناسان استفاده می شود .
خ – تفویض اختیار
همانطور که آموزش ،تعداد و نوع تماسهای وقت گیر را با سرپرست تقلیل می دهد تفویض اختیار برای ایفای وظایف و مسئولیتهای مشخصی هم موجب می شود که کارکنان آموزش دیده و مجرب با صرف حداقل وقت و نظارت توسط سرپرست مربوط ، وظایف محول شده را انجام دهند .
د- روشنی برنامه
بسیاری از ویژگی های کارکنان با برنامه هایی که به مرحله اجرا در می
آیند مشخص می شوند . اگر برنامه ها به خوبی تعریف شده وقابل اجرا باشند اگر اختیار لازم برای انجام دادن آنها تفویض شده باشد و اگر زیر دستان به انتظاراتی که از آنها می رود وقوف داشته باشد مقدار کمی از وقت سرپرستان به نظارت تخصیص خواهد یافت .
ذ- استفاده از استانداردهای عینی
مدیران باید به وسیله مشاهدات شخصی و یا با استفاده از استانداردهای عینی ، اطمینان حاصل کنند که کارکنان تحت سرپرستی برنامه ها و امور محول شده را انجام می دهند .
ر- سرعت تغییر
بعضی از موسسات بسیارسریع تر تغییر می کند . عامل مهمی است که تدوین مطلوب خط مش ها وحفظ ثبات آنها را تعیین می کنند .
ز- فنون ارتباطات
به کار گرفتن فنون ارتباطات به نحوموثر ، حیطه نظارت را تحت تاثیر قرار می دهد .
مفاهیم صف و ستاد ، قدرت و اختیار را تعریف نموده وانواع مبانی قدرت مدیران رامختصراً توضیح دهید .
صف به واحدها یا نقشهایی اطلاق می شود که مستقیماً برای تامین هدفهای موسسه فعالیت می کنند و در این زمینه مسئولیت مستقیم دارند . در حالی که ستاد به واحدها یانقشهایی دلالت دارد که مستقیماً در جهت تامین هدفهای موسسه فعالیت ندارند ، لکن به واحدهای صنفی کمک می کنند تا بتوانند به نحو موثری انجام وظیفه کنند و از عمده تامین هدفهای موسسه برآیند .
قدرت را می توان توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر ، یا واردار کردن آنها به انجام اعمال خاص ویا بازداشتن آنا از انجام کاری تعریف کرد . اختیار بیشتر اثر سازمانی دارد و به قدرت و صلاحیت شغلی افراد مربوط می شود به این ترتیب اختیار می توان قدرتی شغلی تعریف کرد که با استفاده از آن ، شاغل ( البته تا زمانی که در آن شغل انجام وظیفه می کند ) می تواند از طریق اعمال نظر در تصمیم گیریها ، در سرنوشت و دیگران اثر بگذارد . بنابراین اختیار نیز نوعی قدرت است اما قدرتی که ÷ایگاه سازمانی دارد یعنی قدرتی است که از شغل و موقع ومقام سازمانی سرچشمه می گیرد .
انواع مبانی قدرت مدیران
1- قدرت قانونی
قدرتی است که از شغل ( یعنی مجموعه ای از وظایف ، مسئولیتها و اختیارات قانونی ) سرچشمه می گیرد . به عنوان مثال قدرتی که یک مامور پلیس راهنمایی و رانندگی در جریمه کردن رانندگان متخلف اعمال می کنند .
2- قدرت تخصص
قدرت ممکن است از تخصص فرد یا گروه ناشی شود که در این صورت آن را می توان قدرن دانش نیز خواند . پزشکان ، حقوقدانان ، استادان دانشگاه ها ممکن است به سبب دانش خاصی که دارند ، قدرت و نفوذ قابل ملاحظه ای نسبت به دیگران داشته باشند .
3- قدرت مرجعیت
قدرت مرجعیت و نفوذی است که توسط افراد یا گروه هایی که مردم به آنها و افکار و عقاید و افکار آنها اعتقاد دارند ، اعمال می شود . در این گونه موارد جاذبه شخصی و ارزشها و عقاید وافکار یک فرد یا گروه ممکن است به سبب تاثیر قوی و نفوذ زیادی که در رفتار دیگران دارد برای فرد یا گروه مزبور قدرت خاصی ایجاد کند که به آن اصطلاحاً قدرت مرجعیت می گویند .
4- قدرت پاداش
توانایی برخی از افراد در اعطای پاداش نیز نوعی قدرت تلقی می شود مدیرانی که بودجه وامکانات خاصی برای اعطای پاداش به کارکنان خود در اختیار دارند از قدرت ویژه ای برخوردارند که به آن قدرت پاداش می گویند .
5- قدرت تنبیه
قدرتی است که ارتباط نزدیکی با قدرت پاداش دارد و طبعاً از قدرت قانونی منشاء می گیرد . قدرت تنبیه غالباً از طریق اخراج مرئوسین و یا جلوگیری حقوق و ترفیع کارکنان اعمال می شود .
انواع مبانی طبقه بندی وظایف ( سازماندهی ) را توضیح دهید . و ضمن معرفی مختصر سازمان خود ویژگیهای سازماندهی آن را تشریح نمایید .
گروه بندی فعالیتها و افراد در ادارات توسعه و گسترش سازمانها را به طور نامحدود امکان پذیر کرده است اما در ادارات با توجه به الگوی اساسی که برای گروه بندی فعالیتهای آنها به کار می رود ، با هم تفاوت دارند . قبل از هر چیز باید تاکید کرد که در سازماندهی هیچ طریقی به عنوان بهترین راه وجود ندارد که در تمام سازمانها یا موقعیتها عملی باشد . الگویی که برای سازماندهی به کار می رود به موقعیت ها و همچنین به اعتقادات مدیرانی بستگی دارد که تصور می کنند الگوی خاصی در وضعیت ها موقعیت معین آنها را یاری خواهد داد .
1- سازماندهی بر مبنای تعداد
طبقه بندی وظایف بر مبنای تعداد روش مهمی بود که در عشایر وقبایل و ارتشها به کار میرفت . در این نوع سازماندهی اشخاصی که وظایف یکسانی را انجام می دهند زیر نظر یک مدیر انجام وظیفه می کنند .
2-سازماندهی بر حسب زمان
یکی از قدیمی ترین صورتهای سازمانی ، گروه بندی فعالیتها برحسب زمان است که در سطوح پایین سازمان به کار می رود .
3- سازماندهی بر حسب وظیفه یاتخصص
سازماندهی بر حسب وظیفه یاتخصص ، در بر گیرنده وظایفی است که یک موسسه نوعاً انجام دهد . در این نوع سازماندهی تمامی کارکنانی که عملیات مشابهی انجام می دهند در یک قسمت متمرکز می شوند و زیر نظر یک مدیر کار می کنند .
4- سازماندهی بر حسب مناطق جغرافیایی
سازماندهی بر حسب محل عملیات یا مناطق جغرافیایی در موسساتی که حوزه عملیاتی وسیع دارند معمول است . در این نوع سازماندهی فعالیتهایی که در حوزه جغرافیایی مشخصی جریان دارد ( یا باید انجام شود ) گروه بندی می شود و مسئولیت آن به یک مدیر واگذار می شود .
5- سازماندهی بر حسب ارباب رجوع
دراین نوع سازمان دهی به گروه بندی فعالیت ها بر حسب ارباب رجوع یامشتری تحقق یافته است .
6- سازماندهی بر حسب نوع محصول
تقسیم کار بر مبنای نوع محصول در سازمانهای بزرگ وجود دارد . سازمانهای بازرگانی در آغاز کار بر مبنای تخصصی یا وظیفه سازماندهی می شود . با توسعه و گسترش فعالیتها به علت وسعت دامنه عملیات و تولید کالاهای متنوع ، جریان امور سرعت لازم را نخواهد داشت .
7- سازماندهی بر حسب پروژه
سازماندهی بر حسب پروژه تمهید موقتی است که به علت نیاز به برنامه ریزی وسیع و تحقیقات و ضرورت ایجاد هماهنگی میان فعالیتهای تخصصی گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد .
انواع ستاد نوشته ، مزایا و محدودیت های ستاد را بیان فرمایید .
ستاد را می توان از یک نظر بر دو نوه