استان به طلبهای جوان با نام حسین میپردازد که به شهر میآید و در مسیر زندگی خود با زنی فاحشه به نام زیبا آشنا میشود. حسین میکوشد به درجات عالی زهد و تقوا دست یابد، اما آشنایی با زیبا وی را به شخصیتی عاشق اشرافیت و زمینی تبدیل میکند. در پایان این طلبه جوان لباس روحانیت از تن بیرون میکند و با لباس غربی پشت میز اداره مینشیند.
زیبا ( محمد حجازی)