فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پرسشنامه هوش معنوی

اختصاصی از فی موو پرسشنامه هوش معنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه هوش معنوی


پرسشنامه هوش معنوی

 

 

 

 

 

 

این پرسشنامه یک پرسشنامه استاندارد می باشد که پایایی آن در منبع اصلی ذکر شده در درون متن برابر با 85/ بدست آمده است. پرسشنامه پیش رو دارای 42 سوال می باشد که 4 بعد هوش معنوی را مورد سنجش قرار می دهد. این ابعاد و ترتیب سوالات عبارتند از:

-تفکر کلی و بعد اعتقادی: سوالات: 39-23-22-29-38-34-17-11-42-28-12-15

-توانایی مقابله و تعامل با مشکلات: سوالات: 8-19-14-20-35-18-2-13-7-9-10-32-3-26

-پرداختن به سجایای اخلاقی: سوالات: 4-30-24-33-6-5-25-31

-خودآگاهی و عشق و علاقه: سوالات: 27-41-21-36-40-37-16

منبع اصلی پرسشنامه در درون متن آورده شده است.

فرمت فایل: DOC word (قابل ویرایش)

 


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه هوش معنوی

مطالعة تطبیقی‎ حقوق معنوی مؤلف

اختصاصی از فی موو مطالعة تطبیقی‎ حقوق معنوی مؤلف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
چکیده
مقدمه
تعریف حق معنوی مؤلف
پیشینة حق معنوی مؤلف
الف: پیشینة حق معنوی مؤلف در حقوق ایران
ب: پیشینة حق معنوی مؤلف در حقوق اسلام
ج: پیشینة حق معنوی مؤلف در کنوانسیون‎های بین‎المللی
قلمرو حق معنوی مؤلف
الف: حق معنوی غیر قابل انتقال است
ب: حق معنوی محدود به زمان و مکان نیست
انواع حقوق معنوی مؤلف
الف: حق حرمت نام و عنوان مؤلف «Droit a la paternite»
ج: حق حرمت اثر (Droit au respect)
د: حق عدول یا استرداد اثر «Droit de repentir au deretrait»
ه: حق پاداش و جایزه
ضمانت اجرای حمایت از حق معنوی مؤلف
الف: ضمانت اجرای جزایی
1. تجاوز به نام،‌عنوان و نشانی ویژة اثر و مجازات آن
ب: ضمانت اجرای مدنی
ج: درج مفاد حکم در روزنامه
نتیجه
حق معنوی مؤلف از جملة حقوق مؤلف است که نوعی مالکیت فکری تلقی می‎شود. در دهه‎های اخیر هم در بعد ملّی و هم در بعد بین‎المللی حق معنوی مؤلف مورد توجه خاص قرار گرفت؛ در این راستا در مقررات و قوانین داخلی بسیاری از کشورها هم جهت با کنوانسیون‎های بین‎المللی تصویب شده در این زمینه تغییرات عمده‎ای صورت گرفته است. از آنجا که این موضوع در حقوق ایران کمتر بررسی و تحلیل شده است، در این مقاله ابعاد حقوقی و فقهی موضوع بررسی و اشکالات و ابهامات قانونی آن یاد‎آور شده است. همچنین ضمن تأکید برنظریه‎های فقهی مبنی بر لزوم رعایت حق معنوی مؤلف انواع این حق و ضمانت اجرای حمایت از آن حق تبیین شد.
30 صفحه
word

دانلود با لینک مستقیم


مطالعة تطبیقی‎ حقوق معنوی مؤلف

اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان

اختصاصی از فی موو اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان


اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان

پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی

گرایش روانشناسی بالینی

همراه به پرسش نامه

171 صفحه

چکیده:

هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. همچنین در این پژوهش، روابط بین متغیرهای نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان، در قالب یک مدل ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. نمونه ی این پژوهش، شامل 175 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند و به پرسشنامه ی نگرش سنج مذهب، پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد (OHQ)، مقیاس خوشکامی اسنیت - همیلتون (SHAPS) و پرسشنامه ی سلامت عمومی 28 سوالی (GHQ-28) پاسخ دادند. سپس از میان آن ها 30 نفر جهت شرکت در طرح آزمایشی پژوهش، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15نفر) گمارش شدند. هر دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری، مجدداً به پرسشنامه های پژوهش، به جز پرسشنامه ی نگرش سنج مذهب، پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، ده جلسه ی گروهی روان نمایشگری با محتوای معنوی، اجرا شد اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفت. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تحلیل مسیر و تحلیل میانجی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره، نشان داد که با کنترل نمرات پیش آزمون، میزان شادی، لذت و سلامت روان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله ی پس آزمون، افزایش معناداری داشته است (05/0 P<). این نتایج، پس از پیگیری یک ماهه نیز تأیید شد (05/0 P<). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که مدل ساختاری رابطه ی بین نگرش مذهبی، شادی، لذت و سلامت روان، براساس شاخص های مختلف برازش، تأیید می گردد. براساس این مدل، نگرش مذهبی با لذت، لذت با شادی و سلامت روان، و شادی با سلامت روان، رابطه ی مستقیم دارد (05/0 P<). براساس نتایج تحلیل میانجی، رابطه ی غیرمستقیم بین نگرش مذهبی با شادی از طریق لذت، و نگرش مذهبی با سلامت روان از طریق لذت، تأیید شد (05/0 P<). براساس نتایج این پژوهش، در جمعیت دانشجویان دانشگاه اصفهان، بین نگرش مذهبی با شادی، لذت و سلامت روان، روابط مستقیم و غیرمستقیم معناداری وجود دارد و روان نمایشگری با محتوای معنوی می تواند به عنوان یک مداخله ی مؤثر در جهت ارتقاء شادی، لذت و سلامت روان در این جمعیت، مورد استفاده قرار گیرد.

کلمات کلیدی: روان نمایشگری، شادی، لذت، سلامت روان، معنویت، مذهب


دانلود با لینک مستقیم


اثربخشی روان نمایشگری با محتوای معنوی بر میزان شادی، لذت و سلامت روان دانشجویان دانشگاه اصفهان

دانلود مقاله بیماری اعتیاد؛خلأ معنوی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بیماری اعتیاد؛خلأ معنوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
گفت وگو
‌ با آقای فروهر. ت ـ 29 بهمن 1381
فروهر. ت, متولد 1323 در کهریزک ـ شهرری
1ـ قدیمی‌ترین عضو (17 سال) و یکی از بنیان‌گذاران انجمن‌های 12 قدمی در ایران (AA-NA) . این انجمن‌ها از 73/1/31 بنیان‌گذاری و اکنون با بیش از 10هزار عضو در پانصدگروه در 55 شهر کشور مشغول پیام‌رسانی به معتادان می‌باشند.
2ـ مددکار معتادان و مشاور اعتیاد CHEMICAL DEPENDENCY SPECIALIST از MISSION COLLAGE LOS ANGLES
3ـ مترجم کتاب‌های الکلی‌های گمنام(AA) و معتادان گمنام (NA)
4ـ نویسندة کتاب‌های تولّد دوباره و عطش برای آزادی
5ـ طراح روش بهبودی مدل اجتماعی معتادان در ایران (تولّد دوباره) ـ سم‌زدایی بدون دارو و بازپروری ارزان‌قیمت معتادان به‌صورت صحرایی
6ـ مدیرعامل و رئیس‌ هیئت‌مدیرة مؤسسة خیریة تولّد دوباره
در حال حاضر در شش کانون تولّد دوباره در تهران و یک کانون در قم, هر ماهه 210 معتاد (2520 نفر در سال) در دوره‌های یک ماهه, با هزینة بیست و یک هزارتومان جهت خوراک (برنامة بهبودی رایگان است و بابت آن وجهی دریافت نمی‌شود) به‌صورت صحرابی در پارک‌های ملّی بستری و سپس جهت تداوم بهبودی به انجمن معتادان گمنام معرفی می‌شوند.
این طرح به‌عنوان یک طرح ملّی به‌زودی به مسئولین مربوطه ارائه خواهد شد.

سپاسگزاریم از این‌که با همة گرفتاری‌های اجتماعی و وضعیت مزاجی خودتان به نشریة چشم‌انداز ایران و خوانندگان آن وقت دادید. آنچه که در درجة اول ما را به اینجا کشاند, اصل ?امیدواری? در ?انجمن معتادان گمنام? است, ملاحظه کردیم که وقتی یک معتاد به انجمن شما ملحق می‌شود, شما از نجات یک انسان خوشحال می‌شوید, چنانچه کار انبیا نیز نجات انسان‌هاست. در چنین شرایط یأس‌آلودی که همه می‌گویند نمی‌شود با اعتیاد مبارزه کرد و آنها را نجات داد,‌ ?انجمن معتادان گمنام? با عشق و امید, این حرکت را آغاز کرده است.
قرآن جوهر ایمان را امید می‌داند و جوهر کفر را یأس می‌شناسد,‌ امیدواری شما,‌ ما را هم متحول کرد و اکنون ‌آمده‌ایم تا از دانش تجربی شما که هم یک تجربة جهانی و هم یک تجربة بومی شده در ایران است, استفاده کنیم. ما نیز امیدواریم که گامی در راستای رهایی از این بلای خانمانسوز که در خانواده‌ها فراگیر شده است, برداریم. هر چند نسبت به اعتیاد جوانان خیلی نگران هستیم, ولی راهی هم جز ?شناخت پدیده?, ?امیدواری?, ?صبر?, ?زمانبندی? و ?دست‌گیری از داوطلبانِ ترک? وجود ندارد. ما راه شما را باور کرده‌ایم وچون دیدیم نشریة چشم‌انداز ایران تا حدی در میان قطب‌های سیاسی, فرهنگی و صاحبنظران جامعه جاافتاده است, به این نتیجه رسیدیم که شاید این قطب‌ها که هرکدام زیرمجموعه‌ای دارند, در نخستین مراحل اعتیاد, نحوة برخورد با آن را بگویند و حتی پیشگیری کنند, چرا که امید است ?اعتماد? زیرمجموعه‌ها به این قطب‌های فرهنگی, اجتماعی و سیاسی باعث حرف‌شنوی گشته و مؤثر واقع شود.
از شما متشکرم از این‌که به این موضوع مهم و مسئلة اجتماعی توجه دارید. با این‌که خودتان شخصاً اعتیاد را تجربه نکرده‌اید, ولی به نظر می‌رسد که با درد آ‌شنا هستید. من معمولاً به‌عنوان ?معتاد در حال بهبودی? و ?مشاور و مددکار? در زمینة اعتیاد صحبت می‌‌کنم. درواقع سنگینی صحبت‌ها و تجربه‌های من برمی‌گردد به دوران مصرف موادمخدر,‌ زندگی معتادگونه و تولد دوباره‌ام. درواقع تجربیات من در این سه دوران به دانش من به‌عنوان یک مددکار و مشاور اعتیاد می‌چربد, اما به هر حال در زمینة اعتیاد به مباحث علمی هم علاقه‌مند هستم و به بعضی از تئوری‌هایی که در حال حاضر پذیرفته و تأیید شده است مراجعة مستمر دارم. من از واژة درمان برای اعتیاد پرهیز می‌کنم, چرا که به نظر اکثریت قریب به اتفاق دست‌اندرکاران اعتیاد, بهبودی از بیماری اعتیاد و همچنین از دیدگاه انجمن ما ـ به‌عنوان خرده‌فرهنگی که در سراسر دنیا حضور داریم ـ اعتیاد غیرقابل درمان است. گرچه اعتیاد علاجی ندارد, امّا قابل تدبیر است و می‌توان با وجود ?بیماری اعتیاد? که یک بیماری ?مزمن?, ?پیش‌رونده?, ?لاعلاج?, ?کشنده? و ?غیرقابل برگشت? است, زندگی کرد. ما سال‌هاست که با وجود داشتن این بیماری به زندگی موفق و مثمرثمرمان ادامه می‌دهیم.
شمــا و انجمنتان برای بیمـاری اعتیـاد پنج ویـژگی قائل هستید: 1ـ کُشنده 2‌ـ مزمن 3ـ پیش‌رونده
4ـ غیرقابل برگشت و 5ـ علاج‌ناپذیر آیا همین پنج ویژگی است و ویژگی ششمی ندارد؟
خیر, خیلی چیزها را می‌شود اضافه کرد, ولی همین پنج تعریف, این بیماری را از بیماری‌های دیگر مجزا می‌کند و مسئلة برخورد با آن را به‌صورت مشخصی برای ما تعیین و معرفی می‌کند.
شما ضمن برشمردن این پنج ویژگی, قبول کردید که اعتیاد یک نوع بیماری است, در حالی که در گذشته و شاید هم‌اکنون به‌عنوان جرمی مطرح بوده است که باید با آن مبارزه کرد. پس تعریف شما از اعتیاد, نسبت به دیگر تعاریف یک مزیّت نسبی دارد.
درواقع هنوز در کشوری مثل آمریکا هم این تعریف کاملاً مشخص نشده است. گرچه اعتیاد به‌عنوان بیماری مطرح می‌شود, اما اگر یک معتاد مبتلا به بیماری اعتیاد در کشور آمریکا به خاطر بیماری اعتیاد مرتکب جرمی بشود,‌ او را مجرم می‌شناسند. به‌عنوان نمونه فرضاً معتادی برای تهیة موادمخدر دزدی کند یا اگر فردی که مبتلا به بیماری الکلیزم است, در اثر رانندگی در حالت مستی, کسی را بکشد, از نگاه قانون مجرم شناخته می‌شود و به خاطر بیماری‌‌اش تخفیفی به او داده نمی‌شود. این در حالی است که اگر یک بیمار روانی کسی را بکشد, تنها به‌عنوان یک بیمار روانی با او برخورد می‌کنند و از مجازات معاف خواهد بود. ممکن است او را به تیمارستان ببرند و سال‌ها در آنجا زندگی کند, اما او را به‌ زندان نمی‌برند. همچنین معتادی که در اثر ابتلا به بیماری اعتیاد, انواع و اقسام جرم را مرتکب می‌شود, بایستی مسئولیت جرم‌هایی را که مرتکب می‌شود,‌ بپذیرد و عقوبت آن را هم تحمل نماید. این گُنگی حتی در قوانین کشور آمریکا هم وجود دارد و هنوز مسئولان قوة قضاییه آمریکا و پزشکان متخصص در مورد تعریفی که بتواند برای هر دو طرف قابل قبول باشد, به توافق نرسیده‌اند. من شخصاً در آمریکا به‌عنوان معتاد دستگیر شدم. در ایران هم مانند آمریکا چنین قانونی وجود دارد که اعتیاد جرم است و معتاد مجرم شناخته می‌شود, اما اعتیاد در این دو کشور به‌عنوان بیماری نیز تعریف شده و در حال حاضر برای برخورد با آن راه‌های مختلفی پیشنهاد شده است. در ایران, مدت کوتاهی است که برخورد با مسئلة اعتیاد و راه‌های رهایی از آن جدی گرفته شده است. بعد از سال‌ها دوری از وطن, دو روز پس از ورود من به ایران یعنی سی و یکم فروردین 1373 با کمک سازمان بهزیستی و چند نفر از دوستان همیار و همراه که در خارج از کشور با پدیدة بهبودی و رهایی از بیماری اعتیاد آشنا شده بودند, ?گروه‌‌های خودیاری دوازده‌قدمی? را در مرکز بازپروری قرچک ورامین که مرکز بازپروری تهران بود دایر کردیم. درآن زمان یکی از مسئولان ادارة بهزیستی به ما گفت: ?ما برای شما هنوز فکر درستی نکرده‌ایم و عده‌ای معتقدند که شما مجرم‌اید و امکان ترک برای شما وجود ندارد و باید امثال شما را گذاشت سینه‌کش دیوار و در عین حال کسانی هم هستند که می‌گویند شما بیمارید و ما هنوز نمی‌دانیم که به کدام یک از این دو دسته توجه کنیم و گرایش پیدا کنیم. حالا شما بیایید کارتان را شروع کنید, ببینیم چه می‌شود.? ایشان یعنی همین شخصی که این حرف را زد, اکنون در زمرة نزدیک‌ترین و صمیمی‌ترین دوستان ماست. حدود نُه‌سال است که از حضور ما در ایران و تشکیل انجمن‌های دوازده‌قدمی می‌گذرد.
بدین‌سان ?بهبودی? در ایران هم تجربه شد. آغاز این تجربه در امریکا در سال 1935, یعنی حدود شصت و هشت سال پیش بود. ما هم نزدیک نُه‌سال است که دست‌اندرکار این تجربة گرانبها هستیم. امیدی که در ما می‌بینید, امید سابقه‌داری است و ما می‌دانیم که از بیماری اعتیاد می‌توان رها شد, آن را متوقف و مهار کرد, اگرچه علاج‌پذیر نیست. یکی از مشخصه‌های اصلی اعتیاد این است که معتاد اختیار مصرف موادمخدر و تعیین نوع موادمخدر را از دست می‌دهد. اگر اعتیاد علاج‌پذیر باشد, مفهومش این است که ما می‌توانیم اختیار یا قدرت انتخاب معتادی را که اختیار و کنترل مصرف‌کردن یا مصرف‌نکردن موادمخدر را ندارد, به او برگردانیم. به عبارت دیگر اگر ما بتوانیم این اختیار را به او بدهیم یعنی این‌که علاجش کرده‌ایم. اما هنوز, هم در تجربة جهانی و هم در تجربة بومی خودمان نتوانسته‌ایم این کار را بکنیم. یعنی معتادی نیست که حتی سال‌ها پس از بهبودی ادعا کند که توانسته است اختیار در نوع مصرف مواد و میزان آن را بازیابد. با توجه به علاج‌ناپذیربودن اعتیاد, راهی که ما برای خلاصی و رهایی از آن پیدا کرده‌ایم, راه‌حل ?معنوی? است. بیماری اعتیاد از دیدگاه ما, یک بیماری معنوی, احساسی ـ عاطفی, فکری و روحی است.
ممکن است در این زمینه, بیشتر توضیح دهید؟
از لحاظ روحانی, مشکل من و هزاران معتاد در حال بهبودی دیگر که داستان‌هایشان را شنیده‌ام, این بوده است که از اول زندگی رابطة درست و صحیحی با خالقمان پیدا نکرده‌ایم. یعنی ریشه و پایة ما برای ورود به این دنیا, سست‌بنیاد و متزلزل بوده است. چند روز پیش فکر می‌کردم که چرا کشور افغانستان با این که مرکز تولید موادمخدر است, اما معتادان کمی دارد. جمع‌بندی من ـ درست یا غلط ـ این است که اینها هنوز سنتی هستند. از لحاظ مذهبی اعتقاداتشان بسیار قوی است و هنوز آلودگی‌های دنیوی و زندگی ماشینی, مخصوصاً فشارهای زندگی ماشینی اینها را درگیر نکرده است. درنتیجه نیازی به استفاده یا سوءاستفاده از موادمخدر ندارند.
گفته می‌شود در خود ایران هم همین‌طور بوده است. مثلاً زمان دکترمصدق در روستاها تریاک به‌وفور موجود بود و بخش عمده‌ای از درآمد دهقانان از فروش تریاک به دولت بود, مگر این‌که کسی دل‌درد مراق می‌گرفت یا مریضی مشابه آن که به‌عنوان آرام‌بخش از تریاک استفاده می‌شد.
من متولد سال 1323 هستم. هفده‌ساله بودم که هروئینی شدم (سال 1340). یادم هست که در آن زمان تعداد معتادان انگشت‌شمار بود. از آنجا که من الگوی مثبتی نداشتم تا او را انتخاب کنم و به او تأسی جویم, بنابراین الگوهای منفی را انتخاب کردم. چند نفری در تهران بودند که بچه‌های پولدار بودند, بچه‌هایی که ماشین‌های شیک داشتند و در اجتماع از معروفیت و محبوبیت برخوردار بودند و من خیلی دلم می‌خواست شبیه اینها باشم. نمی‌توانستم ماشین‌های گران‌قیمتی را که آنها داشتند تهیه کنم, نمی‌توانستم پدرومادرهای بانفوذ و خانه‌های آن‌چنانی داشته باشم, ولی فکر کردم مثل اینها هروئینی که می‌توانم بشوم و همین اتفاق هم افتاد. آن اوایل یادم هست که به هروئینی بودن تظاهر می‌کردم و اینها هم بازمی‌گردد به همان تعریف اولیه‌ای که ما از بیماری اعتیاد کردیم که یک بیماری تمام‌عیار معنوی و روحی است. کسی که از خالق و آفریدگار خودش دور باشد و ارتباطی با او نداشته باشد, نمی‌تواند دارای هویت و امنیت درستی هم باشد. ریشة احساس امنیت برمی‌گردد به داشتن رابطه با خالق و بعد هم خانواده, که معمولاً اگر زندگی معتادان را ـ مثل زندگی خود من ـ بررسی کنیم, می‌بینیم که ما از لحاظ اعتقادی, از لحاظ باورهای ریشه‌ای, سست و متزلزل بوده‌ایم؛ البته شاید تظاهراتی می‌کردیم. حتی تظاهرات عرفانی, اما ریشه‌ای نبوده و باوری در متن آن نبوده که ما را حمایت کند, با خانواده‌مان هم همین‌طور. ممکن است خیلی از ما, در خانواده‌های مرفّه به‌دنیا آمده باشیم. من اوایل فکر می‌‌کردم شاید علت اعتیاد ?فقر? باشد. البته فقر هم می‌تواند یک عامل باشد, ولی معتادان زیادی را می‌بینیم که واقعاً مرفّه بودند, معتادانی را می‌بینیم که خانواده‌‌هایشان حتی بیش از حد به اینها توجه کردند, درنتیجه نمی‌توانیم بگوییم که از بی‌توجهی خانواده بوده است. بی‌سوادی را هم نمی‌توان عامل اعتیاد دانست. درصد بسیار بالایی از کسانی‌که ما با آنها سروکار داریم, دارای تحصیلات عالیه هستند. در میان دوستان خودمان پزشکان زیادی داریم که بیماری اعتیاد در آنها هست و رو به بهبودی‌اند و افراد دیگری هم که مهندس یا فوق‌لیسانس هستند و اعتیاد همه‌چیز را از آنها گرفته و حتی کارایی آنها و توان این‌که بتوانند از این تحصیلات عالیه بهره‌برداری کنند,‌از بین رفته است. یکی از دوستان پزشک ما, چنان کارایی‌اش را از دست داده بود که این اواخر در میدان سیداسماعیل (خیابان سیدمصطفی خمینی) کنار خیابان بساط می‌کرد و اجناس دست دوم خریدوفروش می‌کرد. به این ترتیب نمی‌توان هیچ‌کدام از این عواملی را که ما فکر می‌کردیم عوامل اولیة اعتیادند,‌ عامل اصلی به‌حساب آورد و به آنها رجوع کرد. عامل اصلی از دیدگاه و جمع‌بندی من, بعد از تجربة بیست و پنج سال اعتیاد فعال و هفده‌سال بهبودی, این است که منشأ اعتیاد ریشه‌ در نداشتن رابطة درست با خالق و نداشتن ارتباط صمیمی و عاشقانه با خانوادة درجة یک, معمولاً پدرومادر و بعد ورود به اجتماع با عدم‌امنیت و هویت است. چنین فردی کاندیدای خوبی است, برای این‌که هرنوع سوءاستفاده‌ای از او بشود. حتی کسانی که این ضعف را در مردم تشخیص می‌دهند, قادرند از آن ضعف سوءاستفاده بکنند. کسانی در تاریخ بودند که چنین دانشی را در مورد مردم داشتند و از آنها سوء‌استفاده می‌‌کردند. مثلاً اگر به سال‌های جنگ جهانی دوم و حتی قبل از آن بازگردیم و تشکیل دولت هیتلر و نازیسم در آلمان را بررسی کنیم, می‌بینیم که ریشه‌های بی‌اعتقادی سبب شد که یک‌نفر بتواند حتی از یک ملّت سوء‌استفاده کند. اعتیاد آنها به چیز دیگری بود, به قدرت بود, به نظامی‌گری و میل به سلطه‌گری‌ بود. معتادانی مانند من هم به موادمخدر رجوع می‌کنند و بازیچة موادمخدر قرار می‌گیرند.
در شروع کار, من فکر می‌کردم که اختیار موادمخدر, در دست من است. ولی به مرور زمان فهمیدم که این اختیار در دست من نیست و درواقع این من هستم که به‌طور کامل در خدمت موادمخدر قرار می‌گیرم.
گفتید یک معتاد پنج ویژگی دارد, فضا را خیلی یأس‌آلود می‌کند به این صورت که امیدی به بهبودی ندارد. گفتید که معتاد اختیارش را از دست می‌دهد, با این‌که او اراده می‌کند برای ترک, اما اختیاری ندارد. مولوی در مثنوی می‌گوید: ?عشق در دریای غم غمناک نیست.?
در شرایطی که همة محیط را غم فرامی‌گیرد, ولی انسان عاشق غمناک نیست, آن عشقی که در اینجا می‌آید چگونه با این محیط غم‌آلود برخورد می‌کند؟ و در چنین شرایط یأس‌آلودی چگونه منجر به امید می‌شود؟ همین ضعف بینشی که گفتید که انسان رابطة صحیحی با خالق و با پدرومادرش ندارد, چگونه به این راه کشیده می‌شود؟ آیا قبل از اعتیاد, انسان یک خلأ معنوی دارد و می‌خواهد این خلأ را با هروئین یا نشئگی پر کند. توضیح دهید که معتاد چگونه نشئگی را با بهشت خود یکی می‌گیرد و از آن لذت می‌برد؟
پرسش دیگر این‌که در جریان مبارزه‌های سیاسی,‌ وقتی مبارزان را با معتادان مقایسه می‌کنیم, می‌بینیم اینها از نقطه‌قوتی برخوردارند و آن این است که همة هستی‌شان را در راه نشئگی و یا آن بهشتی که مدعی آن هستند,‌ فدا می‌کنند. ولی اغلب مبارزان راه خدا و خلق حاضر نیستند همة هستی خود را فدا کنند و یا حتی آن بیست‌درصد مالشان را به‌عنوان تزکیه بدهند. آن‌گونه که معتادان دلشان هوای نشئگی را می‌کند, دل ما هوای خدا و مردم را نمی‌کند. ما مشتاق هستیم که مکانیزم و چگونگی این فرایندها را از شما بشنویم.
وقتی به تجربة گذشتة خودم در آ‎غاز مصرف موادمخدر نگاه می‌کنم, می‌بینم که ما بچه‌هایی بودیم هفده ـ هجده ساله, منزل ما آخرِ خیابان بهار بود و آن‌موقع تپه‌های عباس‌آباد از انتهای خیابان بهار شروع می‌شد و هیچ‌کدام از این ساختمان‌ها و بزرگراه‌ها نبودند. پادگان عباس‌آباد بالاتر بود و بقیه‌اش هم تپة ماهور و سنگلاخ بود. تعدادی هم خانه‌های نیمه‌ساز و خرابه آنجا بود که با بچه‌های محل به آنجا می‌رفتیم و دور هم می‌نشستیم و هروئین می‌کشیدیم. بعد از سال‌ها بهبودی, من در رابطه با مرور زندگی گذشته‌ام, ترازنامه‌ای نوشته بودم و فکر می‌کردم که چرا به آن خرابه‌های متعفن, خاک‌آلود و گل‌آلود می‌رفتیم, می‌نشستیم و هروئین می‌کشیدیم؟ به این نتیجه رسیدم که امنیت داشتن در کنار دوستان و کسانی‌که دوستشان داشتم, علت رفتن به آن خرابه‌ها و بودن در آن جمع بود. من آن احساس امنیت و عشقی را که در خانه و خانوادة خودم نمی‌توانستم تجربه کنم, در آن خرابه‌ها با دوستانی که با هم هروئین می‌کشیدیم, تجربه می‌کردم. هروئین مادة مخدری است که تولید نشئگی می‌کند, نشئگی هم یک حالت معنوی مجازی و مصنوعی است؛ و کمبود عشق, در همان خرابه‌ها به کمک موادمخدر و نشئگی تجربه می‌شد و آن احساس تنهایی که هر معتادی از کودکی و طفولیت با آن روبه‌روست, با کمک آن دوستانی که در آنجا نشسته بودیم برطرف می‌شد؛ درنتیجه من در آن خرابه‌ها دنبال عشق می‌گشتم. منتها خودم نمی‌دانستم و هروئین ابزاری بود که به من کمک می‌‌کرد تا به آن‌چیزی که می‌خواستم برسم. راه‌حل بیماری اعتیاد هم باید چنین ماهیتی داشته باشد؛ یعنی لازم است که رهایی از اعتیاد هم ماهیتی معنوی داشته باشد. به همین علت است که در راستای کمک به معتادان, مکاتب روان‌شناسی, پزشکی, روان‌پزشکی وروش‌هایی که معنویات در آن نقشی ندارند تاکنون ناموفق بوده است. من این نکته را به‌عنوان یک مددکار و کارشناس اعتیاد عرض کردم. من اگر فقط به‌عنوان یک کارشناس اعتیاد که در مورد اعتیاد اطلاعات, تجربه و دانش کلاسیک دارد و تئوری‌هایی می‌داند, بخواهم به یک معتاد کمک کنم, موفقیت چندانی نخواهم داشت. اما به مجرّد این‌که از تجربة اعتیاد و بهبودی خودم و چگونگی آن صحبت می‌کنم و برای کمک به یک هم‌درد از آن مدد می‌گیرم, موفقیت من صدچندان می‌شود. من در ارتباط نزدیک و مستقیم با معتاد از همان عاملی که به معتاد کمک کرده تا به احساس هویت مجازی و عشق مجازی برسد, کمک می‌گیرم و در این راستا ارتباط معنوی برقرار می‌کنم. با این تدبیر, او متوجه می‌شود که من دوای درد او را دارم و از اتفاق, همین دوای دردی که من به رفیق تازه‌واردم تقدیم می‌کنم, دوای درد خودم هم هست.
بنابراین چون شما مقوله و پدیدة اعتیاد را کاملاً حس نموده‌اید, با انتقال این حس به فرد معتاد می‌توانید گام اول را در جهت جلب اعتماد او برداشته و بهبودی او را شروع کنید. آیا این‌گونه است؟

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیماری اعتیاد؛خلأ معنوی

مقاله عنصر معنوی سرقت

اختصاصی از فی موو مقاله عنصر معنوی سرقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عنصر معنوی سرقت


مقاله عنصر معنوی سرقت

مقاله عنصر معنوی سرقت

 

چکیده :

 

جرم سرقت مورد نکوهش همه ی قوانین و ادیان است که در اعصار گذشته تا به حال مجازات های متفاوتی برای آن مقرر ساخته اند در سوره ی مائده آیه شریفه ی 38 قطع دست دزد را مقرر فرموده است در جایی که می فرماید «السارق السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا نکالاً من الله و الله عزیز حکیم» دست مرد و زن دزد را به کیفر عملشان ببرید این عقوبتی از جانب خداست که برای آنان مقرر داشته و خدا مقتدر و داناست.سرقت در علم حقوق از مباحث حقوق جزاء اختصاصی است و سرقت مستوجب حد نیز یکی از انواع سرقت هاست که مجازات آن در ماده 201 قانون مجازات اسلامی بیان شده است از آنجایی که اموال شخصی و دولتی همواره در معرض سرقت سارقین قرار داشته و دارد این مختصر به توضیح این جرم اختصاص یافته امید است مورد توجه قرار گرفته و مفید فایده باشد.

 

فایل ورد

16 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عنصر معنوی سرقت