فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله آریوبرزن

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله آریوبرزن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

آریوبَرزَن (در زبان یونانی Aριoβαρζάνης) نام سردار ایرانی بود که در کوههای پارس در برابر سپاه اسکندر مقدونی ایستادگی کرد و خود و سربازانش تا واپسین تن کشته شدند.نام آریوبرزن در پارسی کنونی به گونه آریابرزین هم گفته و نوشته می‌شود که به معنی ایرانی باشکوه است.

نگاره ای نو از آریوبرزن
جای و چگونگی نبرد
نبردگاه آریوبرزن و اسکندر را در چند جای گوناگون حدس زده اند،به نظر می آید نبردگاه جایی در استان کهگیلویه و بویراحمد کنونی یا غرب استان فارس و یا بنا بر برخی روایت ها اطراف شهر ارجان یا آریاگان (بهبهان کنونی) باشد. به هر روی ناآشنایی اسکندر با منطقه به سود پارسیان بود ولی یک چوپان که تاریخنگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند راه گذر از کوهستان را به مقدونیان نشان می‌دهد و اسکندر می تواند آریوبرزن و یارانش را به دام اندازد. (گفته می شود اسکندر پس از پایان جنگ آن اسیر را به خاطر خیانت می کشد). آریوبرزن با ۴۰ سوار و ۵۰۰۰ پیاده خود را بی‌پروا به سپاه مقدونی زد و شمار بسیاری از یونانیان را کشت و خود نیز تلفات بسیاری داد، ولی موفّق گردید از محاصرهٔ سپاه مقدونی بگریزد.
چون از محاصره بیرون آمد خواست تا به کمک پایتخت بشتابد و آن را پیش از رسیدن سپاه مقدونی اشغال کند. اما لشگر اسکندر که از راه جلگه به پارس رفته بودند، مانع او شدند. در این هنگام وی به مخاطرهٔ سختی افتاد، ولی راضی نشد تسلیم گردد. گفته می شود ایستادگی آریوبرزن یکی از چند ایستادگی انگشت شمار در برابر سپاه اسکندر بوده است.
بر پایه یادداشتهای روزانه کالیستنس مورخ رسمی اسکندر، ۱۲ اوت سال ۳۳۰ پیش از میلاد، نیروهای اسکندر مقدونی در پیشروی به سوی پرسپولیس پایتخت آن زمان ایران، در یک منطقه کوهستانی صعب العبور (دربند پارس، تکاب در کهگیلویه) با یک هنگ ارتش ایران (۱۰۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) به فرماندهی آریو برزن رو به رو شد و از پیشروی باز ایستاد. این هنگ چندین روز مانع ادامه پیشروی ارتش ده ها هزار نفری اسکندر شده بود که مصر، بابل و شوش را پیشتر گرفته بود و در سه جنگ، داریوش سوم را شکست و فراری داده بود. سرانجام این هنگ با محاصره کوهها و حمله به افراد آن از ارتفاعات بالاتر از پای درآمد و فرمانده سرسخت آن نیز برخاک افتاد.
مورخ دربار اسکندر نوشته است که اگر چنین مقاومتی در نبرد گوگمل در (کردستان کنونی عراق) در برابر ما صورت گرفته بود، شکست مان قطعی بود. در گوگمل با خروج غیر منتظره داریوش سوم از صحنه، واحدهای ارتش ایران نیز که در حال پیروز شدن بر ما بودند؛ در پی او دست به عقب نشینی زدند و ما پیروز شدیم. داریوش سوم در جهت شمال شرقی ایران فرار کرده بود و آریو برزن در ارتفاعات جنوب ایران و در مسیر پرسپولیس به ایستادگی ادامه می داد.
نبرد سپاه آریوبرزن شگفت آور بود. آریوبرزن با شمار اندکی سوار و پیاده خود را به سپاه عظیم دشمن زد. گروهی بسیار از آنان را به خاک افکند و با اینکه بسیاری از سربازان خود را از دست داد، توانست حلقه ی سپاه دشمن را بشکافد. او می خواست زودتر از یونانیان خود را به تخت جمشید برساند تا بتواند از آن دفاع کند. در این هنگام آن قسمت از سپاه اسکندر که در جلگه مانده بود، راه را بر او گرفت. لازم به یادآوری است که یوتاب (به معنی درخشنده و بیمانند) خواهر آریو برزن نیز فرماندهی بخشی از سپاهیان برادر را برعهده داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست . یوتاب همراه برادر به مقابله با سپاه اسکندر رفتند و به خاطر نبود نیروی کافی همگی به دست سپاه اسکندر کشته شدند.
مقایسه ی آریوبرزن با همتای یونانی
نبرد آریوبرزن درست ۹۰ سال پس از ایستادگی لئونیداس یکم در برابر ارتش خشایارشا در جنگ ترموپیل رخ داد که آن هم در ماه اوت بود و از این نظر این دو واقعه ی تاریخی بسیار همانند یکدیگرند. اما تفاوت میان مقاومت لئونیداس و ایستادگی آریوبرزن در این است؛ که یونانیان در ترموپیل، در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد، ولی از آریوبرزن جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست.
با نگاهی به درآمدهای گردشگری کشور یونان دیده می شود که بازدید از بنای یاد بود و گرفتن عکس در کنار مجسمه لئونیداس برای یونان هر ساله میلیون ها دلار درآمد گردشگری به همراه دارد. همه گردشگران ترموپیل این آخرین پیام لئونیداس را با خود به کشورهایشان می برند که: "ای رهگذر، به مردم لاکونی اسپارت بگو که ما در اینجا به خون خفته ایم تا وفاداریمان را به قوانین میهن ثابت کرده باشیم."( قانون اسپارت عقب نشینی سرباز را اجازه نمی داد). ولی در سالروز ایستادگی سردار ایرانی آریوبرزن که در ۱۲ اوت برابر با ۲۱ مرداد از میهنش دفاع کرد، برنامه ویژه ای اجرا نمی شود و جای تاسف است که هیچ اقدامی برای بزرگداشت وی انجام نمی شود.
آریوبرزن
233۷ سال پیش در روز 21 مرداد، آریوبرزن سردار بزرگ هخامنشی دفاع مردانه و شهادت‌جویانه خود را بر علیه دشمن مهاجم و ویرانگر یعنی اسکندر مقدونی آغاز کرد.
دویست سال بود که کوروش بزرگ سلسله باشکوه و متمدن هخامنشی را بنیاد گذاشته بود. دویست سال بود که کشور ما نیرومندترین و صلح جوترین کشور جهان به شمار می رفت. تخت جمشید با عظمت و شکوه خیره کننده اش مرکز فرمان‌روایی این سرزمین پهناور بود.
در میان این همه شکوه و جلال ناگاه تندبادی سهمگین از سوی باختر وزیدن گرفت. اسکندر، مردی شهرت طلب، از سرزمین مقدونیه قدم بر خاک پاک ایران گذاشت و با لشکری بیکران به سوی قلب کشور ما رو آورد. امیدها به یک باره به نومیدی گرایید. آیا باید به همین سادگی اجازه داد تا بیگانگان سرزمین مارا لگدکوب سم اسبان خود سازند؟ هرگز! هرگز! میهن دوستان تا آخرین قطره خون خود در برابر دشمن پایداری خواهند کرد.
اسکندر گجسته با سپاه فراوان خود بخشی از خاک ایران را درنور دیده بود و به سوی تخت جمشید پیش می آمد. برای ورود به فارس او و لشکریانش می بایست از گذرگاهی تنگ در میان کوه های سر به فلک کشیده بگذرند. از این رو آریو برزن، سردار دلاور ایرانی، تنها چاره را آن دانسته بود که در این گذرگاه راه را بر اسکندر و سپاه بیکران او بگیرد.
آفتاب تازه تاریکی شب را زدوده بود که آریوبرزن، برپشت اسبی زیبا و نیرومند سپاه خود را از پشت کوه به سوی بلندترین نقطه آن به پیش راند. اسب سردار، با یال های فرو ریخته و دم برافراشته پیش از اسب های دیگر، سوار خود را به بالا می کشید، هر چند گامی که برمی داشت، بادی در بینی می افکند، نفس را به تندی بیرون می داد و سر را بالا می کشید و این چنین آشفتگی و بی تابی خود را آشکار می ساخت. گویی او نیز از سر انجام نا گوار اما پرشکوه و سرفرازانه سوار خود آگاه است.
وقتی آریوبرزن و همراهان به بالای کوه رسیدند، سپاهیان اسکندر وارد گذرگاه شده بودند. در این هنگام آریوبرزن فرمان داد تا سربازانش همزمان با تیرباران سنگ های بزرگ را از بالای کوه به پایین در غلتانند.
سنگ ها با قدرت هرچه تمام تر به پایین کوه می غلتیدند و در میان سپاه اسکندر می افتادند یا در راه به برآمدگی یا سنگی دیگر برمی خوردند و خرد می شدند و با شدتی حیرت آور درمیان مقدونی ها فرو می آمدند و گروهی را پس از گروه دیگر نقش بر زمین می ساختند.
اسکندر که تا آن هنگام در هیچ جا مانعی در برابر سپاه ویرانگر خود ندیده بود، غرق اندوه گردید، فرمان عقب نشینی داد و در حالی که در هر لحظه تنی چند از سپاهیانش به خاک می غلتیدند به جلگه برگشت.
در این هنگام یکی از اسیران جنگی که در سرزمینی بیگانه گرفتار شده بود و تاریخنگاران نامش را لی‌بانی نوشته‌اند، به اسکندر پیغام داد که من پیش از این، به این سرزمین آمده ام و به اوضاع این نواحی آگاهی دارم. راهی می شناسم که سپاه تو را به بالای کوه می رساند.
هنگامی که شب از نیمه گذشته و تاریکی همه جا سایه افکنده بود، اسکندر، درحالیکه بخشی از سپاه خود را در جلگه جا گذاشته بود، در راهی که اسیر نشان داده بود پیش روی کرد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آریوبرزن

دانلود مقاله سیمای امر به معروف

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله سیمای امر به معروف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

- سیمای امربه معروف ، نشانه عشق انسان به مکتب است .
- امر به معروف ، نشانه علاقه انسان به سلامت جامعه است.
- امر به معروف ، نشانه فطرت بیدار جامعه است.
- امر به معروف ، مایه تشویق نیکوکاران جامعه است.
- امر به معروف ، مایه تذکر و آگاه کردن افراد جاهل است.
- امر به معروف ونهی از منکر ،گاز وترمزی است که ماشین جامعه را هدایت می کند .
- امر به معروف ونهی از منکر والدین است که اساس تربیت کودک را تشکیل می دهد.
- امر به معروف ، سبب دلگردمی وتقویت افراد کم اراده می شود.
- امر به معروف و، نشانه حضور در صحنه است .
- نهی ازمنکر ، جبران کننده کمبود تقوی بعضی از افراد جامعه است.
- امر به معروف ، جامعه را رشد می دهد ونهی ازمنکر ،جامعه را از سقوط نجات می دهد.
- امر به معروف ونهی ازمنکر ، نشانه غیرت دینی و احساس مسئولیت است.
- امر به معروف ونهی ازمنکر ، نوعی نظارت عمومی است.

 

ریشه های فطری و غریزی
پدران ومادران در طول تاریخ، فرزندان خود را به کارهایی واداشته و ا زکارهایی نهی کرده اند . مساله امر ونهی وتشویق وهشدار ، ریشه در درون هر انسانی دارد ومربوط به زمان ومکان و یا نژاد ومنطقه خاصی نمی شود و هر مساله ای این گونه فراگیر باشد ،نشان از فطری بودن آن دارد.
هشدار واخطار و فریاد در برابر خطرها وانحراف ها ، مخصوص انسان نیست . درقرآن می خوانیم : وقی مورچه ای دید حضرت سلیمان با لشگرش در حرکتند ، فریاد زد و به سایر مورچگان گفت: به لانه های خود بروید تا پایمال نشوید .
و هنگامی که هدد در پرواز خود از فضای کشور سبا متوجه انحراف مردم شد و دریافت که مردم خورشید پرستند ، نزد حضرت سلیمان آمد و از انحراف شکایت کرد.
بنابراین فریاد در برابر انحراف و دلسوزی برای دیگران ، نه تنها مساله ای فطری برای انسان هاست ،بلکه ریشه ای غریزی در حیوانات نیز دارد.
جایگاه امر به معروف در قرآن
این موضوع از همان روزهای اول بعثت پیامبر اسلام (ص) مورد عنایت اسلام بوده است. سوره والعصر که اوائل بعثت در مکه نازل شده است ، در جمله (تواصو بالحق وتواصو بالصبر) ، اشاره به امر به معروف می کند و ازمومنان می خواهد تا یکدیگر را به کارهای حق وپایداری در راه خدا سفارش کنند.

اولین وظیفه انبیا
قرآن می فرماید : ما در میان هر امتی ، پیامبری را مبعوث کردیم که مهم ترین وظیفه او دو چیز بود: یکی امر به یکتا پرستی که بزرگ ترین معروف هاست ( ان اعبدوا الله ) ، ودوم نهی از اطاعت طاغوت ها که بزرگترین منکرهاست ( اجتبنو الطاغوت )
نشانه بهترین امت
قرآن خطاب به مسلمانان می فرماید : ( کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف وتنهون عن المنکر تومنون بالله ) شما بهترین امتی هستید که برمردم ظاهرشده اید ؛ به شرط آنکه امر به معروف ونهی ازمنکر کنید .
امر به معروف کاری است که خداوند انجام میدهد:
( ان الله یامربالعدل والاحسان )
چنانکه امر به منکر کار شیطان است.
(الشیطان بعدکم الفقر ویامرکم بالفحشاء)
امر به معروف یک وظیفه عمومی است. قرآن می فرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند تا یکدیگر را به معرو ف سفارش کنند واز منکر باز دارند .
البته همواره در قرآن ، امر به معروف ، مقدم بر نهی از منکر به کار رفته است تا بفهماند که کارها را از راه مثبت پیگیری کنید و در جامعه تنها انتقاد کننده نباشید.
گروه ویژه
قرآن می فرماید ( ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ) از میان شما، گروهی باید دعوت به خیر وامر به معروف ونهی ازمنکر کنند.
حساب این گروه از حساب وظیفه عمومی جداست . این دسته باید با قدرت وامکانات وارد عمل شوند وجلوی منکرات را بگیرند . چنانکه اگر ماشینی در خیابان یک طرفه بر خلاف مسیر حرکت کند، دو وظیفه وجود دارد :یکی وظیفه عموم رانندگان که تخلف او را با بوق وچراغ به او بفهمانند؛ ویک وظیفه هم پلیس دارد که او راجریمه کند.
جایگاه امر به معروف در روایات
پیامبر اکرم (ص) فرمود: آمران به معروف ،جانشینان خدا در زمین هستند.
امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید : تمام کارهای خیر وحتی جهاد در راه خدا ، نسبت به امر به معروف مثل رطوبت دهان است نسبت به آب دریا .
حضرت علی (ع) می فرماید : امر به معروف ونهی ازمنکر برای عموم مردم یک مصلحت است ( تا انگیزه آنان را نسبت به کار خیر زیاد کند) ، ونهی ازمنکر برای افراد نابخرد که گرایش به انحراف در آنان زیاد است ، وسیله کنترل قوی است.
امام باقر (ع) درمقام شکایت می فرماید : افرادی هستند که اگر نماز ضرری به مال یا جانشان بزند ، آن را ترک می کنند؛ همان گونه که امر به معروف ونهی ازمنکر را که بزرگترین و شریف ترین واجبات است ، به همین خاطر رها کردند.
در حدیث می خوانیم : بهترین دوست آن است که هنگام خلاف مانع تو شود و بدترین دوست آن است که به تو تذکر ندهد. امام صادق (ع) می فرماید : بهترین دوست من کسی است که عیب های مرا به من هدیه کند.
همچنین فرمود: کسی که بتواند جلوی مفاسد را بگیرد ،ولی نگیرد،گویا دوست دارد که خداوند متعال معصیت شود. چنین کسی اعلام دشمنی با خدا کرده است .
رسول خدا (ص) فرمود: گروهی هستند که نه پیامبرند ونه شهید ؛ ولی مردم به مقام آنان که به خاطر امر به معرو.ف به دست آورده اند غبطه می خورند .
در پایان این بحث به یک نمونه قرآنی ازنهی ازمنکر اشاره می کنم:
یک نمونه قرآنی از نهی از منکر
حضرت ابراهیم که عموی خود را بت پرست می دید ، برای بازداشتن او از این کار به او گفت : این مجسمه هایی که شما پایبند عبادت آنها شده اید ، چه معنا دارد ؟ ( اذ قال لابیه وقومه ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون )
از این بیان بسیار کوتاه ، به چند اصل مهم در امر به معروف ونهی ازمنکر پی می بریم:
1- کسی که امر به معروف می کند ، باید از رشد وکفایت خاصی برخوردار باشد.
2- درامر ونهی شرط سنی وجود ندارد ( قال لابیه )
3- امر ونهی را از نزدیکان شروع کنیم ( قال لابیه )
4- در نهی از منکر ، ابتدا از منکرات بزرگ شروع کنیم . ( ما هذه التماثیل )
5- در امر ونهی ،مردم را به کرامت وشخصیت خودشان متوجه سازیم. ( انتم لها عاکفون )
6- درنهی از منکر ،گاهی باید یک نفر در برابر گروهی قرار گیرد.
7- در امر ونهی با شیوه سوال ،وجدانها را بیدار کنیم ( ما هذه التماثیل )
8- در امر ونهی ، قاطعیت وصراحت داشته باشیم ( انتم وآبائکم )
آثار و برکات
الف : برکات معنوی
1- اصلاح خود انسان
حضرت علی (ع) به فرزندش فرمود : امر به معروف کن تا اهل معروف باشی .
همان گونه که هر کس لباس می شوید ، دست خودش نیز پاک می شود.
2- شرکت در پاداش نیکی ها
در روایات متعدد می خوانیم : هر کس مردم را به کار خیر راهنمائی وسفارش کند، در پاداش آنان شریک است ، بدون آنکه از اجر عامل کاسته شود .چنانکه هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند ، در کیفر او شریک است.

3- نجات از قعر خدا
امیر المومنین (ع) فرمود : هر کس منکر وخلافی را دید وقلباً از آن نارحت شد ، همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده و تن به سلامت برده است وهر کس با زبان از کار خلاف نهی کند ، به پاداش رسیده است.
ب : برکات اقتصادی
قرآن می فرماید : اگر مردم ایمان آورند وتقوا پشه کنند (که یکی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منکر است) به طور قطع ، برکاتی ازآسمان و زمین بر آنان خواهیم گشود.
امام باقر (ع) می فرماید : با امر به معروف ونهی ازمنکر ، کسب ها حلال و زمین ها آباد می شود.
اگر در برابر کم فروشی ها ، گرانفروشیها ، ربا خواری ها وحیله و تزویرها همه افراد حساس باشند ، بازار اصلاح می شود .
حضرت علی (ع) همواره با تاریانه وارد بازار می شد ویه کسانی که جنس خود را در سایه می فروختند تا عیب آن مخفی بماند و یا جنس بهتر را روی دیگراجناس ونوع نامرغوب را در زیر می نهادند ، هشدار می داد .
رسول اکرم (ص) به ابن مسعود فرمود: با گناهکاران معامله نکنید‍ اگر مسلمانان به همین جمله عمل کنند ، یعنی تجار خلافکار را بایکوت وهمه بر ضد آنان اعتصاب کنند ، او مجبور است خود و تجارتش را اصلاح کند.

ج : برکات اجتماعی
قرآن ، جامعه ای را رستگار می داند که امر به معروف ونهی ازمنکر در آن زنده باشد.
صالحانی را که ما در هرنماز با جمله (السلام علینا وعلی عباد الله الصالحین) بر آنان درود می فرستیم، کسانی هستند که امر به معروف ونهی ازمنکر می کنند.
اگر امر به معروف ونهی ازمنکر ترک شود، بتدریج اشرار حاکم خواند شد وکار به جایی خواهد رسید که خوبان هر چه فریاد زنند، پاسخی نشنوند.
امام صادق (ع) به یکی از یاران خود فرمود : اگر شما دور بنی عباس را نمی گرفتید ، آنها ما را خانه نشین نمی کردند ، سکوت شما ما را خانه نشین کرد.
اگر امروز همه کشورهای اسلامی بر سر اسرائیل غاصب فریاد زنند، او مناطق تحت اشغال خود را به اعراب پس می دهد
مراحل امر و نهی
مرحله اول : انسان قلباً از اینکه معصیت خدا شود ناراحت باشد وکار خلاف را در روح خود منکر بداند و از آن متنفر باشد . در این مرحله ، احدی معاف نیست .
مرحله دوم : با زبان به خلافکار هشدار دهد و به خوبی ها سفارش کند. قرآن می فرماید : کیست بهتر از آن که به سوی خدا دعوت کند و کردار خودش نیکو باشد.
مرحله سوم : اگر بیان اثر نکند ، با قدرت جلو خلاف گرفته شود.
اصل تاثیر
امر به معروف ونهی از منکر ، برای تاثیر است؛ یعنی ببینیم که خلافکار از چه طریقی از کردار خود دست بر می دارد ، از همان راه وارد شویم.
آنچه اسلام از ما خواسته ، منع ازمنکرات وسفارش به معرف ها ست ؛ ولی شیوه انجام آن تعبدی نیست ؛ یعنی اینکه به چه نحو باشد ؟ د رچه زمان باشد ؟ با چه وسیله باشد ؟ از طرف چه کس باشد ؟ به چه شکلی باشد ؟ تعبدی نیست.
اسلام ، اینها را به عقل واگذار کرده تا بهترین وسریعترین راه را برای تاثیر پدا کند.
بزرگان ، شرط وجوب امر به معروف را احتمال تاثیر دانسته اند . یعنی اگر بدانید که اثر نمی کند ، بر شما واجب نیست.
ما ضمن پذیرش این اصل کلی ، به چند نکته اشاره می کنیم :
1- ممکن است سخن ما فعلاً اثر نکند ؛ ولی بعداً اثر کند و به مرود زمان موجب بیداری وهوشیاری شود.
امام حسین (ع) فرمود : من برای احیای امر به معروف ونهی از منکر به کربلا می روم. گرچه آن زمان ، امام شهید شد ویزید ولشکرش تحت تاثیر قرار نگرفتند ؛ ولی به مرور ، ناحق بودن بنی امیه ومظلومیت اهل بیت پیامبر اکرم (ص) برای مردم روشن شد.
2- فضا سازی یک ارزش است ؛ برا ی مثال ، هر کسی که به تنهایی مشغول نماز می شود ، مستحب است اذان بگوید ودر اذان سر (حی علی الصلوه) دهد .گفتن این جمله یک ارزش است ؛ هرچند شنونده ای وجود نداشته باشد تا برای بر پایی نماز بشتابد.
3- با نهی از منکر لذت گناه را از کام گناهکار می گیریم و نمی گذاریم که او با خیال راحت گناه کند.
4- عذر برای ما و اتمام حجت بر گناهکار ؛
قرآن می فرماید : گفتن حق ، مایه اتمام حجت بر گنهکار است تا نگوید : کسی به من تذکر نداد و عذری است برای مومن تا به او گفته نشود : چرا فریادی نزدی. ( عذرا و نذرا)
آری ، احتمال اثر شرط وجوب است ؛ یعنی اگر احتمال اثر نمی دهی واجب نیست ؛ نه انکه ممنوع باشد.
احیای سرمایه های درونی برای پذیرش
1- ایمان به خدا
یهترین وسیله برای پذیرش امر به معروف ونهی ازمنکر ، تحکیم عقیده به مبدا ومعاداست.
برا ی مثال ، به کسی که وارد منزلی می شود ، زمانی می توان گفت: این کار را بکن واین کار را نکن ‍ که عقیده داشته باشد: منزل صاحبی دارد ، حسابی در کار است وکارهای او در منزل زیر نظر است.
البته بعضی افراد ایمان دارند ، ولی فراموشکارند ؛ لذا هم ایمان لازم است وهم توجه.
قرآن درباره بعضی می فرماید : خدا را فراموش می کنند ویا قیامت را به فراموشی می سپارند .
کسی که خدا را ناظر وفرشتگان او را مامور ثبت وضبط کار خود بداند وتوجه داشته باشد که در روز قیامت خداوند پرونده اعمال انسان را جلو روی او خواهد گذاشت و او باید پاسخگوی همه کار ها ، بلکه افکار ونیات خود باشد، چنین فردی دست به گناه نمی زند.
2- تشکر از خداوند
حضرت علی (ع) می فرماید : حتی اگر خداوند برای گناه ، کیفر دوزخ قرار نمی داد ، لازم بود که انسان به خاطر تشکر از آن همه الطاف او ، ازگناه و مخالفتش دور کند.
3- توجه به نظارت اولیای خدا
در اصول کافی ، روایات متعددی نقل شده است مبنی بر اینکه : در هر هفته ، اعمال انسان به امام زمان (ع) و پیامبر اکرم (ص) عرضه می شود وآن بزرگواران را خشنود یا نارحت می کند.
4- توجه به آثار شوم گناه
قرآن می فرماید ( ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم) هر مصیبت که به شما می رسد ، بخاطر عملکرد خودتان است.
آشنایی با تاریخ زندگی اقوام گذشته که اهل منکر بودند ، انسان را به دوری از منکرات می کشاند.
در قرآن کریم دهها آیه در این زمینه آمده است:
( فاهلکنا بذنوبهم ) ما فلان قوم را به خاطر گناهانشان هلاک کردیم .
( فاهلکوا بالطاغیه ) طغیان مردم سبب نابودی آنان است.
( ومنهم من اغرقنا ) قومی را در آب غرق کردیم.
( فاخذ تهم صاعقه العذاب ) گروهی را با صاعقه نابود کردیم.
(بریح صرصرعاتیه ) جمعی را به باد سرد کننده هلاک کردیم .
( جعلنا عالیها سافلها) شهر قومی را زیر و رو کردیم .
آشنایی با این هشدرها ، یکی از عوامل دست برداشتن از منکرات وکفر وطغیان است . تمام آیاتی که سفارش به سیر در زمین و نگاه همراه عبرت کرده وتمام آیاتی که ما را به مطالعه عاقبت کار نیکوکاران یا فاسدان دعوت کرده ، به همین منظور است.
5- توجه به برکات معروف
آشنایی با منافع و آثار خوبی ها ، انسان را برای انجام معروف آماده می سازد . امام رضا (ع) می فرماید : اگر مردم زیبایی های سخنان ما را بدانند ، حتماً پیرو ما می شوند.
امام صادق ( ع) می فرماید : خداوند متعال به موسی وحی کرد : من به خاطر تلاش پدران به فرزندان لطف می کنم . اگر پدران نیکوکار باشند ، به فرزندانشان خیر وبرکت می رسد ؛ اما اگر شرور باشند ، به فرزندانشان شر می رسد.
آری ، کار خیرو شر در همین دنیا نیز بی پاسخ نمی ماند.
این جهان کوه است وفعل ما ندار سوی ما آید صداها را ندا
ازمکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو ز جو
نمونه برکات
 احسان به مردم ، سبب احسان خداوند ومردم به ما می شود.
 صدقه دفع بلا می کند.
 حج ، انسان را از فقیر شدن بیمه می کند.
 زکات ،مال را بیمه می کند.
 عفو مردم ، کلید عفو الهی است.
 صله رحم ، عمر را طولانی می کند.
 نماز ، انسان را از فحشا ومنکر باز می دارد .
 کارهای نیکو ، گناهان را از بین می برد .
 عقیقه ، وسیله بیمه کردن نوزاد از خطرات است.
 استعاذه ودعا ، ما را از خطرات نجات می دهد.
 روزه ، وسیله سلامتی است.
 قناعت ، کلید عزت است.
 زهد رمز رحمت است.
 یاد خدا ، تنها وسیله آرامش است .
آری ، برای گسترش واحیای امربه معروف ها باید مردم را با آثار و برکات دنیوی واجر اخروی آنها آشنا کنیم
جامعه ساکت ومرده است
قرآن می فرماید ( ولکم فی القصاص حیاه ) اگر قاتل را به قصاص رساندید، زنده اید .
در حدیث می خوانیم : کسی که در برابر خوبی ها و بدهی بی تفاوت است ، مرده ای است که در میان زنده ها نفس می کشد.
سکوت در برابر گناه نتیجه ای جز خسارت ندارد . بر اساس سوره عصر ، حتی کسانی که اهل ایمان وعمل صالح اند ولی ساکت باشند دیگران را به حق وصبر سفارش نکنند ،درخسارت اند.
در حدیث آمده است : اگر گناه مخفیانه انجام شود ، خطری برای همه مردم ندارد ؛ ولی اگر گناه آشکارا انجام شود ومردم قدرت برخورد داشته باشند ، ولی ساکت بمانند ، خداوند همه را مورد قهر وعذاب خود قرار می دهد . چنانکه در قرآن می فرماید : از فتنه هایی که آتش آن همه را می سوزاند ، بترسید‍.
براساس روایات : اگر مردم امر به معروف ونهی از منکر را ترک کنند ،اشرار بر آنان مسلط خواهند شد ودعاها وناله ها دیگر اثر نخواهد داشت.
گاهی سکوت در برابر گناه ، نشانه رضایت است که در این صورت بر اساس آیات و روایات ، این گونه افراد شریک گناهکار حساب می شوند .
خداوند به یهودیان زمان پیامبر خطاب می کند که : ( چرا شما انبیای پیشین را کشتید ؟ ) در حالی که نیاکان آنان پیامبران را کشته بودند ، ولی چون نسل آنها به کار پدران خد راضی بودند ، خداوند ، فرزندان را به کردار پدران مورد عتاب و انتقاد قرار می دهد .
با اینکه قانل حضرت علی(ع) یکنفر به نام ابن ملجم بود ، ولی در شب نوزدهم ما رمضان سفارش کرده اند که صد مرتبه بگویید: ( الهم العن قتله امیر المومنین) خدایا ، ‍قاتلان علی را لعنت کن . زیرا بسیاری دیگر نیز به این کار راضی بوند.
سیمای افراد ساکت در قیامت
در حدیث می خوانیم : پیامبر اکرم (ص) فرمود : ( به خدایی که جانم در دست اوست ، ازامت من گروهی از قبر بر می خیزند ؛ در حالی که در قیافه بوزینه وخوک هستند . این قیافه ها به خاطر آن است که آنان قدرت بر نهی از منکر داشته ، ولی با گناهکاران سازش کردند).
کسانی که سکوت را شکستند.
ابن سکیت از یاران امام رضا ، امام جواد وامام هادی (ع) ودر عین حال معلم فرزندان متوکل ، خلیفه عباسی بود.
روزی متوکل از اوپرسید : ( فرزندان من بهترند یا حسن وحسین دو فرزند علی بن ابیطالب )
او سکوت چندین ساله را شکست وگفت: (قنبر غلام علی از تو و فرزندانت بهتر است ، تا چه رسد به حسن وحسین).
متوکل که هرگز توقع شنیدن چنین سخنی را نداشت ، به شدت عصبانی شد ودستور قتل او را صادر کرد.
توجیهات بهانه حویان
1- گناه دیگران ، به ما کاری ندارد
بعضی می گویند : (عیسی به دین خود موسی به دین خود) ، ( من وگناهکار را که در یک قبر نمی گذارند ) ، لذا در برابر باطل ساکت می مانند ، در حالی که جرم درجامعه قابل سرایت است . یک نفر سیگاری هوای محیط را آلوده می کند . دروغ نیز جو بی اعتمادی را بر جامعه حاکم می کند .
گناه درجامعه مثل سوراخ کرد کشتی است ، همین که آب وارد شد ، همه را غرق خواهد کرد.
2- مانع آزادی مردم است.
بعضی می گویند : امر به معروف ونهی ازمنکر ، نوعی دخالت در امورشخصی مردم وسلب آزادی از آنان است ،در حالی که معنای آزادی آن نیست که هر کس هر کاری انجام دهد ؛ زیرا این نه با عقل سازگار است ونه هیچ فرد وجامعه و رژیمی به آن تن می دهد.
آزادی درچهارچوب قانون وعقل وفطرت معنا دارد ؛ وگرنه می شود هرج ومرج و بی بندوباری .
در زندگی اجتماعی ، آزادی باید بر اساس سلامت جامعه ومقرارت فراگیر معنا شود. فرمان پلیس در مورد حرکت یا توقف اتومبیل ها برای اصلاح امر ترافیک ، در همه جای دنیا پذیرفته شده است وکسی آن را مخالف آزادی نمی داند ، در حالی که کار پلیس نوعی امربه معروف ویا نهی ازمنکر عملی است.
3- حیا وخجالت
گاه فرد حجالت می کشد وحیا می کند از اینکه تذکر دهد و جلوی منکری را بگیرد . این نوع حیا در روایات اسلامی مورد انتقاد است وبایداین صفت را از خود دور کرد.
4- ترس
برخی افراد می ترسند که مشتری وخریدار آنان کم شود ؛ یا دوستانشان را از دست بدهند ؛ یا به حرفشان اعتنایی نشود؛ یا مورد تهدید قرار گیرند و یا مردم از کار آنان انتقاد کنند. در حالی که در روایات متعدد آمده است ( امر به معروف ونهی ازمنکر کنید و نترسید ؛ زیرا نه رزق شما قطع ، و نه مرگ شما نزدیک می شود)
5 – با یک گل بهار نمی شود
گاهی سکوت دیگران ، انسان را به سکوت وا می دارد و می گوید : من که به تنهایی نمی توانم کاری بکنم ، اگر همه بگویند ،من هم می گویم . درحالی که امر به معروف در آن فضای مرگبار وساکت ، پاداش بیشتری دارد . در حدیث می خوانیم : ( بهترین جهاد ،کلمه حقی است که انسان در برابر فرد ستمگر بگوید)

 

6 – انحراف فکری
بعضی افراد می گویند : اگر خدا می خواست ، خودش جلوی این افراد را میگرفت وتوبیخشان می کرد ، لابد خدا خواسته است که این کار ها باشد . به ما چه ربطی دارد که مانع شویم؟
این منطق نظیر آناست که بگوییم : اگر فلان کار خوب است ، چرا خدا خودش انجام نمیدهد ؛ اگر سیر کردن گرسنگان خوب است ، خدا خودش به آنان روزی دهد ؛ چرا ما خرج آنان را بپردازیم ؟
گویا این افراد ازاینکه خداوند مردم را مختار آفریده تا هرکس به انتخاب خودش عمل کند و آزمایش خودش را پس بدهد ،غافلند .
7 - توقع نابجا
بعضی می گویند: نگرانیم که به گفته ما عمل نشود. این توقع نابجا است ؛ مگر مردم همه سخنان انبیا وامامان معصوم را گوش دادند؟
رسول اکرم (ص) به حضرت علی (ع) فرمود : (به خدا سوگند که اگرحتی یک نفر توسط تو هدایت شود ، برای تو از آنچه خورشید بر آن می تابد ، بهتر است ).
8- دیگران هستند
گروهی می گویند : اگر لازم باشد ،فلان شخصیت ، یا مقام ویا فلان انجمن اسلامی ودیگران هستند . غافل از آنکه امر به معروف همچون نماز ، وظیفه همه است وغفلت دیگران دلیلی برتوجیه غفلت ما نیست .
1- امروز بگوییم ، فردا چه می شود؟
بعضی امر وبه معروف ونهی از منکر نمی کنند و می گویند : ( بر فرض ما امروز جلوفساد را گرفتیم . باز فردا فساد خواهد کرد ) مثل آنکه بگوییم: ( اگر امروز منزل وحیاط را تمیز کنیم ، باز هفته دیگر کثیف خواهد شد.) تکرار گناه فردا ، دلیل برسکوت امروز ما نیست.
10 - ترک وظیفه به گمان خودسازی
فراریان جنگ تبوک به پیامبر اکر (ص)می گفتند: در سفر به تبوک و جنگ با سپاه روم ، نگرانیم که چشممان به دختران آنان بیفتد وگناه کنیم ، لذا به این سفر نمی آییم.
11-کار از کار گذشته
بعضی می گویند : باید فکر اساسی کرد وکار از تذکر وموعظه گذشته است. مانند آن که تشنه ای را می بیند و می تواند با کمی آب او را از مرگ نجات دهد ، ولی می گوید : باید فکر آبرسانی سراسری باشیم . البته فکر اساسی وتصمیم کلی حرف منطقی است ، ولی این تفکرنباید بهانه ترک امر به معروف ونهی از منکر موردی شود.
بیان آثار شوم منکر
اگر از اول جلو منکر گرفته نشود ، پی در پی خطراتی را به دنبال خواهد داشت . حضرت علی (ع) ، نفوذ تدریجی وگام به گام شیطان را اینگونه توصیف می کند:
(فباض)؛ اول شیطان در روح انسان تخمگذاری می کند .
(وفرخ فی صدورهم ) ؛ بعد جوجه ها از تخم بیرون می آیند.
(ودبّ) ؛ سپس در روح انسان به حرکت در می آیند.
(ودرج فی حجورهم )؛ پس در دامن انسان به راه می افتند.
(فنظر باعینهم )؛ پس شیطان به واسطه چشم آنان را می نگرد و به جای عین الله ، عین الشیطان می شوند.
(ونطق بالسنتهم )؛ وحرف خود را با زبان آنان می زند .
(فرکب بهم الزلل )؛ وبه واسطه این افراد ، سبب لغزش دیگران را فراهم می کند.
احتمال ضرور خطر
گرچه طبق قانون (اهم ومهم ) باید در هر اقدامی محاسبه کرد و هر حرکتی را سنجیده انجام داد ولی باید درانجام این دو وظیفه بزرگ گاهی به استقبال خطر رفت.
اگر قرآن در ستایش از افرادی می فرماید ( آنان از هیچ سرزنشی نمی هراسند ) به خاطر آن است که عمل به وظیفه ، سرزنش دارد و باید آماده آن بود.
آیاتی که در انتقاد از گروهی می فرماید : (خداوند سزاوار تر به ترسیدن است تامردم ) به ما می گوید : از مردم نترسید !
و روایاتی که می فرماید ( بزرگترین جهاد ، کلام حقی است که نزد حاکم ستمگری زده شود) و (حق را بگوید گرچه بر علیه شما باشد )؛ الهام بخش جرات وجسارت در انجام تکلیف الهی است.
بنابراین ، روایاتی که می گویند : ( امر به معروف زمانی است که انسان برجان خود و دوستانش نترسد.) مخصوص مواردی باشد که قانون اهم ومهم مطرح است ؛ یعنی منکردر حدی نیست که ارزش فدا کردن جان را داشته باشد .
اصلاً امر به معروف دردسر دارد و لذا لقمان به پسرش می گوید : فزرندم ! نماز به پا دار وامر به معروف ونهی ازمنکر نما در انجام این وظیفه بر آنچه به تو رسد ، صبر وتحمل کن که این پشتکاری نیاز به صلابت وعزم و اراده ای قوی دارد .
حمایت از آمرین به معروف
خلیفه سوم، عثمان ، دستور تبعید ابوذر ، یار وفادار رسول خدا را به ربذه صادر کرد وگفت : هیچ کس نباید ابوذر را بدرقه کند!
اما امیرالمومنین ، امام حسن وامام حسین (ع) سکوت را شکسته و جمایت از این آمر به معروف به پا خاستند و او را بدرقه کردند. به هنگام بدرقه ، هر سه بزرگوار به ابوذر دلدار دادند وسخنانی فرمودند . حضرت علی ( ع) فرمود : (ای اباذر! تو برای خدا غضب کردی و فریاد زدی . اینها از افشاگری تو و از دست دادن حکومت ترسیدند ؛ ولی تو هم از گناه سکوت ترسیدی وفریاد زدی . فردای قیامت معلوم خواهد شد که برنده کیست .)
ابوذر در ربذه غریبانه و در حالی که سرش در دامن دخترش بود ، جان سپرد.
اگر مشکلات پیش آمد ، چه کنیم ؟
از یک سو قرآن می فرماید ( خداوند برای شما آسانی خواسته است ونه سختی ) واز سوی دیگر ، امر ونهی در برخی موارد موجب درگیری وضرر می شود ، پس چه باید کرد؟
پاسخ : اولاً خود قرآن فرموده است : (در این راه ، هر مشکلی به تو رسید ، تحمل کن!).
ثانیاً : انبیا و اولیا در راه زنده کردن حق ومحو باطل ، آن همه سختی کشیدند. قرآن میفرماید ( حوادث تلخی که برای شما پیش می آید ، با وجود تلخی و نگرانی برای شما ، برکاتی نیز دارد زیرا وسیله ای برای توبه واستغفار شماست.)
بنابراین ، باید بنگریم که هر کجا مساله ای اهم بود ،هر چیزی هرچه هم مهم باشد ، فدای آن شود . برای مثال ، حفظ اسلام مهم تر از جان امام حسین (ع) است ، لذا آن حضرت شهید می شود تا اسلام رنده بماند.
آمران به معروف را دوست بداریم ‍
یکی از انتقاداتی که انبیا به بعضی از مردم داشتند ، این بود که : ( شما ناصحین را دوست ندارید ؟).
امام صادق (ع) می فرماید : (بهترین دوستان من کسی است که عیوب مرا به عنوان هدیه به من تذکر دهد.)
امام سجاد (ع) در دعای مکارم الاخلاق چنین می فرماید : (پروردگارا به من روحیه انتقاد پذیری مرحمت فرما تا از کسانی که مرا ارشاد می کنند ، پیروی کنم ).
حضرت علی (ع) می فرماید : ( ازعلامات سقوط وعقب گرد ، مظنون شدن به کسانی است که برای ما دلسوزی می کنند).
و فرمود : ( هر کس تو را موعظه کرد ، او را به وحشت نینداز ).
این منافقان بودند که هرگاه مورد نهی از منکر قرار می گرفتند ،با غرور می گفتند : در جامعه تنها ما مصلح هستیم.
واین کفار بودند که هر گاه انبیا آنان را ارشاد می فرمودند ، به جای پذیرش می گفتند : هدف انبیا فخر فروشی بر ماست..
برادر وخواهر ،اگر تذکری به شما میدهند ، سرسختی نکن . تکبر بود که شیطان را از درگاه خدا دور کرد
عوامل نپذیرفتن امرونهی
الف : عوامل جهل
1- جهل
کودکانی که از والدین خود اطاعت نمی کنند ، به خاطر آن است که اسرار کلام والدین را نمی فهمند.
انبیا به مردم منحرف می گفتند : ( شما جاهلید وگرنه در برابر ما این همه سرسختی نشان نمی دادید ).
2- تعصب
تعصب ، زمانی مفید ومثبت است که پافشاری بر اهداف و آرمانهای مقدس و مستدل باشد ، ولی اکثر تعصبات ، ریشه ملی وقومی وحزبی ونژادی وشغلی و... دارد وبر پایه موهبات و رسومات وپندارهای فردی واجتماعی است.
تعصب ، دودی است که جلو دید چشم رامی گیرد وفرد هیچ حقیقتی جز راه و رسم خود نمی پذیرد.
خداوند می فرماید : اگر ما این کتاب را بر غیر عرب نازل می کردیم ، عرب ها به خاطر تعصب نابجا تسلیم نمی شدند.
3- تکبر
سرچشمه تکبر ، سن وعلم وشکل و قبیله و مقام وحزب و فرزند وامثال آنهاست .
شخصی به محضر امام آمد وگفت ( من از لباس فاخر ومنزل و مرکب خوب استفاده می کنیم ، آیا این نشانه تکبر است )؟
حضرت فرمود : (نشانه تکبر آن است که حرف حق را نپذیری ).
آری چه بسیارند فقرای متکبر واغنیای پذیرنده .
4- لقمه حرام
امام حسین (ع) روز عاشورا به لشگریان یزید فرمود : (دلیل انکه امر به معروف ونهی ازمنکر در شما اثر نمی کند آن است که شکم های شما از حرام پر شده است).
ب - عوامل بیرونی
1- تبلیغات سوء
یکی از شیو های مخالفان آن است که شخصیت پاکان وصالحان را در جامعه مخدوش کنند تا امر ونهی آنها بی اثر شود.
تبلیغات سوء کار را به جایی می رساند که مردم ، انبیاء را مجنون و ساحر ؛ یوسف (ع) را متهم ؛ حضرت علی (ع) را واجب القتل ؛ امام حسین را شورشی ؛ وخدمت به یزید را عبادت دانستند.
2- تعارضات تربیتی
تعارض میان مدرسه ومنزل در مسائل دینی وتربیتی باعث می شود تا فرزند دچار سردرگمی شود. در مدرسه با نماز آشنا می شود اما در خانه والدینش نماز نمی خوانند .
تعارض میان سفارش به صرفه جویی در سخن واسراف در عمل اعتقاد شنونده را نسبت به گوینده کم می کند.
3- طاغوت ها
در قرآن ، بارها جمله (یصدون عن سبیل الله ) به کار رفته است. افرادی که مانع راه خدا می شوند معمولاً طاغوتها هستند ، البته سرمایه داران دنیا طلب ویا دوستان فاسد یا والدین وهمسر واستاد ومشاوران ناباب نیز مصداق این آیه می باشند .
4- مشکلات اقتصادی
قرآن در دعوت مردم به عبادت ، می فرماید :
( فلیعبدوا رب هذا البیت الذی اطعمهم من جوع وامنهم من خوف )
(مردم باید بنده خدا باشند؛ او آنان را از گرسنگی وناامنی نجات داد .)
درانیجا ، خداوند تامین نیازهای اولیه مردم را زمینه دعوت آنان به عبادت قرار داده است
وظایف آمران به معروف وناهیان از منکر
از آیات قرآن استفاده می شود که کسانی در امر به معروف موفق ترند که :
1- اهل توبه وسجده و رکوع وقیام باشند .
2- هر گز توقع مادی نداشته باشند.
3- گفتار وبیانشان؛
الف : حق ودلپسند باشد ( الیه یصعد الکلم الطیب)
ب: به بهترین بیان باشد ؛ مخاطب مسلمان باشد یا غیر مسلمان ؛ ( قولوا لناس حسنا)
درقرآن ، از ناسزا گفتن به مشرکین نهی شده است ؛ زیرا آنان نیز ممکن است به مقدسات ما ناسزا بگویند ؛ ( لاتسبّوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا)
4- سخنشان منطقی باشد ؛ در سراسر قرآن ، کلمات برهان وبینه بارها به چشم می خورد ؛ حتی از کفار می خواهد تا اگر منطقی دارند، عرضه کنند.
5- از تحقیر دیگران بپرهیزند وبه خاطر انجام منکر توهینی نکنند.
6- از کلمات عاطفی ، نرم ومحبت آور استفاده کنند.
قرآن ،انبیا را برادر مردم معرفی می کند واین تعبیر ،بهترین اهرم برای جذب مردم است.
خداوند به موسی وهارون (ع) می فرماید ، هنگامی که نزد فرعون رفتید ، با او به نرمی سخن بگوئید.
دوری از قضاوت عجولانه
امام صادق (ع) برای مهمان خود خرمای مرغوبی آورد. مهمان این آیه از قرآن راخواند: ( ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم ) از این نعمت ها در قیامت ، مورد بازخواست قرارخواهید گرفت.
گویا به نظرش آمد که خرمای به این خوبی،چرا در منزل امام است . امام فرمود : مراد از نعمتی که در قیامت موردبازخواست واقع می شوند ،نعمت رهبری و ولایت است نه خرما.

 

میانه روی
بر اساس روایات ، باید در امر ونهی میانه رو بود واز هرگونه خود کم بینی وضعف یا خشونت و تندری پرهیز نمود.
محبوبیت ونفوذ کلام
از امام صادق (ع) سوال شدکه آیا امر به معرف و نهی از منکر برهمه واجب است؟ امام فرمود: این کار بر شخصی واجب است که مورد احترم واطاعت دیگران باشد ونسبت به معروف علم وبصیرت داشته باشد ،نه بر کسانی که خود درانتخاب راه متحیرند.
کسب آگاهی
حضرت علی (ع) می فرماید : هیچ تلاش وحرکتی نیست ، مگر اینکه انسان در آن محتاج به شناخت باشد.
ابوحنیفه با امام صادق (ع) هم غذا شد .امام فرمود : خداوندا !این نعمت ها از تو و پیامبرت می باشد .
ابو حنیفه گفت: نعمت ها از خداست . چرا رسول را اضافه می کنید؟ آیا این نوعی شرک نیست؟
امام فرمود : خداوند درقرآن می فرماید: ( اغناهم الله ورسوله من فضله ) خداوند وپیامبرش مردم را بی نیاز کردند.
روزی یک صوفی زاهدنما به امام صادق (ع) گفت: چرا شما لباسهای نرم ولطیف پوشیده اید ؟ به خدا سوگند که پیامبر این گونه لباسها را نمی پوشید.
امام لباس خود را کنار زد وفرمود : من زیر این لباس ، لباس خشن پوشیده ام .لباس خشن زیر را برای خدا و اینکه نفس من رفاه طلب نباشد ، ولباس رو را برای آراستگی میان مردم پوشیده ام .
در اینجا حدیث جالبی را نقل می کنیم تا بدانیم که امر به معروف ونهی از منکر کار ساده ای نیست و هر کسی نمی تواند با هر شناختی که دارد و با هر شیو های که می پسندد ، این کار را انجام دهد.
در حدیث حسینی می خوانیم :
(صاحب الامر بالمعروف یحتاج الی ان یکون عالما بالحلال والحرام)
( کسی که ا مر به معروف می کند ، باید دین شناس باشد وحلال و حرام را بداند ).
(فارغاً من خاصه نفسه ) ( گرفتار نفس خودنباشد) .اگر حرفی می زند ویا گامی برمی دارد ، برای اصلاح جامعه و رضای خداباشد ونه مطرح کردن خود.
(ناصحاً للحق) ( خیر خواه مردم باشد وانگیزه او ، سوز درونی وغیرت دینی باشد) .
( رحیماً رفیقاً بهم ) ( با مردم مهربان و رفیق باشد وتا ضرورت پیش نیاید ، خشونت نکند).
( داعیاً لهم باللطف) ( با لطافت ومحبت ، مردم را به کار خیر وخوبی دعوت کند).
( حسن البیان ) (گفتارش نیکو باشد).
(عارفاً بتفاوت اخلاقهم ) ( بداند که هر کس خلق وخوبی دارد وبا هر کس باید طور خاصی سخن گفت).
(بصیراً بمکر النفس) ( از حیله های نفسانی آگاه باشد) تا مبادا در قالب امر به معروف ونهی از منکر به اهداف شومی کشیده شود.
( صابراً ) ( اگر در راه امر به معروف ونهی از منکر ضربهای دید مایوس نشود وپشتکار داشته باشد.)
( لایکا فیهم ولایشکو منهم ) ( اگر ازمردم آزاری دید انتقام نگیرد و شکایتی نکند).
(لایستعمل الحمیه) ( در کار تعصب قومی وقبیله ای نداشته باشد).
( لایغتاظ لنفسه ) ( غیظ او برای نفس نباشد )، بلکه برای خدا و ارتکاب کار زشت توسط دیگران باشد. نه اینکه چرا شان ومقام مرا مراعات نکرد.
باعمل خود ، مردم را دعوت کنیم
درقرآن ، بارها از کسانی که مردم را به حق دعوت می کنند ولی خود را فراموش کرده اند ، انتقاد شدید شده است . (لم تقولون ما لاتفعلون)
در روایات می خوانیم : با عمل خود مردم را به راه حق دعوت کنید. ( کونو دعاه الناس باعمالکم)
برای مثال مسئولان مملکتی باید در صف اول نماز جمعه وجماعات حاضر باشند ،تا نماز خانه ها و مساجد پر شود
سوال : فقها می گویند: امربه معروف ونهی از منکر واجب است گرچه انسان به آنچه می گوید ، عمل نمی کند . ولی در آیات و روایات از کسانی که به گفتار خود عمل نکنند ،انتقاد شدید شده است؟
پاسخ : انتقاد قرآن و روایات ازکسانی است که به طور کلی میان گفتار وکردارشان تفاوت است ؛ یعنی برنامه زندگی و رفتار آنان خلاف است، ولی درجامعه قیافه مصلح و آمر به معروف دارند.
فتوای فقها این است که لازم نیست به تمام فرامین خدا عمل کنید تا واجدشرایط امر به معروف باشید.
گروهی نزد پیامبر (ص) آمدند وگفتند: تا ما به همه احکام عمل نکنیم امر به معروف نمی کنیم.
حضرت فرمود: امر به معروف کنید ؛ گرجه به همه آنچه می گویید عمل نمی کنید و نهی ازمنکر کنید گرچه از همه منکرات دوری نمی کنید .
سوال : اگر مردم مخالفت کردند ،چه کنیم؟
پاسخ : اولاً : سنت وبرنامه خداوند بر آزاد گذاشتن مردم است لذا پیامبر می فرماید : من وکیل شما نیستم.
بنابر این ، معنای تذکر شما ، قبول حتمی مردم نیست.
ثانیا : باید به مردم فرصت داد . زیر کسانی که مدت ها در راهی رفته اند ، یک دفعه نمی توانند از راه خود دست بردارند.
ثانیاً : گاهی بایدصبر کنیم تا حساسیت طرف از بین برود ، درست مثل دندانپزشکی که اگر دندان درد کند، آن را نمی کشد.
رابعاً : ممکن است اگر شیوه را عوض کنیم ، او بپذیرد.
وفراموش نکنیم که اگر مردم اعتنایی نکنند ، پاداش ما در نزد خداوند محفوظ است.
از کار خلاف انتقاد کنیم ، نه از شخص
در قرآن می خوانیم که پیامبران به مردم می گفتند ( انی لعملکم من القالین ) ( من با عمل شما مخالف هستیم ) ، نه با خود شما.
اگر خلاف کار احساس کند که انسانی منفور ، مردود ومطرود است ، هر روز یاران شما شراب خورده است . آیا از او تبرّّی جوییم؟ امام فرمود :از کارش تبرّی جوئید (نه از خودش).
به حداقل اکتفا کنیم
رسول خدا (ص) در روزهای اول دعوت خود ، مردم را تنها به یک جمله سفارش می فرمود: (قولو لا اله الاالله تفلحوا) بگویید جز خدای یکتا معبودی نیست ، تا رستگار شوید.
حکم روزه ،زکات وجهاد دراسلام ،بعد از گذشت پانزده سال از بعثت نازل شد.
در قرآن می خوانیم : چون خداوند مردم را ضعیف دید ،قانون خود را تخفیف داد.
در روایات آمده است که یک نفر مسیحی ،مسلمان شد . رفیق مسلمانش سحرگاه به منزل او رفت وگفت: الان وقت نماز شب است. او را از خواب بیدار کرد وبه مسجد برد ونماز شب واداشت . همین که اذان صبح شد گفت: اکنون وقت نماز صبح است. وبعد ،نماز ظهر وعصر را خواندند؛ در حالی که می گفت، نباید از نمازها ودعای نافله ومستحبات غافل شد این مسلمان چنان با نماز ودعا ، وقت مسیحی تازه مسلمان را پر کرد که روز بعد گفت : اگر اسلام این است همان بهتر که مسیحی باشم.
به سراغ کشف منکرنرویم
بعضی به سراغ کشف عیوب وگناهان دیگران می روند تا او را نهی ازمنکر کنند ، در حالی که قرآن با کمال صراحت ، تجسس را تحریم کرده است .
امام صادق (ع) می فرماید :
لغزشهای مومنان را پیگیری نکنید که هر کس این گونه باشد خداوند علاوه بر آخرت ، در همین دنیا او را افتضاح خواهد کرد.

 

نهی از منکر نه حسادت
ریشه برخی انتقادها ، عقده ها وحسادت ها ست.
قرآن خطاب به پیامبر می فرماید :
بعضی ازمردم درباره تقسم زکات به تو انتقاد می کنند ؛ ولی اگر مقداری از زکات به خود آنان بدهی ، راضی می شوند وانتقادی نمی کنند ؛ اما در صورتی که ندهی عصبانی می شوند
صفات وشرایط آمران وناهیان
1- با اراده باشد
قرآن می فرماید : امر به معروف ونهی از منکر نیاز به عزم و اراده قوی دارد . لذا نباید این کار را بر اساس قهر وصلح مردم تنظیم کرد.
2- برای خدا باشد
قرآن می فرماید : ریشه بعضی از انتقادها ، مسائل شخصی است .
اگر امر ونهی برا ی خدا باشد موثرتر است ؛ زیرا حرف صاف بر دل صاف می نشیند.

 

3- سعه صدر
دعوت به حق وامر وبه معروف ونهی از منکر ، کار انبیاست و مشکلات انبیا را نیز خواهد داشت. انبیا تهمت ها را با صبر وسعه صدر پشت سر می گذاشتند . آنان به کسانی که می گفتند : ما تورا سفیه می بینیم ، می فرمودند : در من سفاهتی نیست . یا در برابر نسبت گمراهی می فرمودند : در من گمراهی نیست.
گذشت از لغو ، از صفات برجسته مومنان است.
4- حسن خلق و نرمخویی
کسی که امر ونهی می کند ، بدیها را با خوبی دفع می کند. واهل انتقام وغیظ نیست.
از لغزش مردم در هنگام عذر خواهی بگذریم که این ، نشانه جوانمردی تاریخ است . همین که برادران یوسف از او عذر خواهی کردند ،فرمود : امروز ملامتی بر شما نیست.
توجه به همه جوانب
در کتاب الغدیر می خوانیم : شخصی از دیورا خانه مردم بالا رفت تا ببیند که افراد آن خانه چه می کنند . همین که دید مشغول شراب خوردن هستند از بالای بام نهی از منکر کرد.
صاحبخانه به اوگفت: من یک منکر انجام دادم وآن اینکه شراب خوردم ؛ ولی تو گرفتار چند منکر شدی ؛ تجسس و ورود به حریم خانه مردم و ارعاب ، منکرهایی بود که تو مرتکب شدی .
هرگز خودرا بهتر ندانیم.
حضرت علی ( ع) می فرماید : ای بنده خدا! در عیبجویی کسی به خاطر گناهانش ، شتاب مکن ! چه بسا آن گناه بخشیده شود. و درباره خود ، حتی ازگناه کوچکی که انجام داده ای ،خود را در امان ندان ؛ زیرا چه بسا که به خاطر آن عذاب شوی .
کسی که امر به معروف ونهی ازمنکر می کند ، مانند پزشکی است که به مداوای مریض می پردازد . چه بسا مریض بهبود یابد وسالها عمر کند ؛ ولی خود پزشک در حادثه ای جان دهد.
از کجا شروع کنیم؟
1- خود
قرآن می فرماید : ای کسانی که ایمان آوریده اید ! چرا آنچه را می گوئید عمل نمی کنید ؟
و در جایی دیگری می فرماید : آیا مردم را به نیکی سفارش می کنید ، درحالی که خودتان را فراموش می کنید؟
حضرت علی (ع) می فرماید : تا خودم کاری را انجام ندهم ، شما را به آن سفارش نمی کنم و تا خودم از کاری دوری نکنم ،شما را از آن باز نمی دارم. البته ، عمل ، رمز موفقیت است و نه رمز وجوب.
2- خانواده
قرآن می فرماید :ای پیامبر ! اول دختران وهمسرانت را سفارش کن وآن گاه زنان دیگر را .
قرآن در ستایش یکی از انبیا می فرماید : او خاندان وبستگان خود را به نماز سفارش می فرمود .
البته گاهی همسر وفرزند قابلیت هدایت ندارند ، ولی دیگران حرف حق را می پذیرند . نمونه آن ، پسر نوح وهمسر لوط است.
3- نسل نو
حضرت علی (ع) می فرماید : روح نوجوانان همچون زمین خالی است وآموزش نوجوانان مانند نقش بر سنگ ، ماندگار است.
در روایا می خوانیم : به سراغ نسل نو بروید ، زیرا که آنان زودتر از دیگران به سوی خیر گرایش پیدا می کنند.

 

4- همسایگان
رسول خدا (ص) فرمود: چرا مردم همسایگان خود را آموزش نمی دهند ؟ موعظه نمی کنند ؟ امر به معروف ونهی از منکر نمی کنند؟ وچرا همسایگان حاضر نمی شوند آموزش ببینند؟
نقش حکومت
گاهی اوقات منکرات در سطح وسیعی مطرح است که جز با حرکات دولت ، امکان نهی از آن نیست .
البته وظیفه حکومت تنها در این موارد نیست ؛ بلکه باید از آمرین به معروف وناهیان ازمنکر که طبق وظیفه فردی نیزتذکر میدهند حمایت کند.
همکاری دولت و مردم همیشه کارساز بوده است وهیچ یک به تنهایی توفیق کامل را به دست نخواهد آورد . لذا برای اجرای احکام نورانی اسلام باید حکومت اسلامی درکار باشد ؛ وگرنه بسیاری از احکام که نیاز به قدرت دارد ،به زمین خواهدماند . آری ! ولایت فقیه یک ضرورت برای اجرای احکام الهی است.
وظایف حکومت در امر به معروف ونهی از منکر مخصوص به چند نمونه نیست . حکومت وظیفه دارد معروف های سیاسی اجتماعی را احیا واز منکرات اقتصادی اجتماعی جلوگیری مد.
اینها نمونه هایی از وظایف حکومت است:
کنترل نرخها وجلوگیری از هرج ومرج بازار؛
جلوگیری از واسطه های کاذب که وسیله گران شدن جنس هستند؛
نظارت بر قراردادها وجلوگیری از سوء استفاده هایی که درتنظیم اسنادمی شود.
دقت در توزیع عادلانه ، حفظ بیت المال وشناسایی امین ترین افراد برای سپردن بیت المال به آنها.
استفاده بهینه از منابع طبیعی .
ایجاد شغل مفید برای بیکاران وآموزش دادن کارگران ساده برای بهتر نتیجه گرفتن از منابع طبیعی و فنی ؛ زیرا اشتغال ، بزرگترین معروف وبیکاری زمینه انواع منکرات است.
سالم سازی محیط
محیط وجامعه در گرایش های فکری واخلاقی افراد نقش مهمی دارد . از جمله :
1- در تاریخ بنی اسرائیل می خوانیم : ( همین که با معجزه موسی (ع) از رود نیل گذشتند، گروهی بت پرست را دیدند . فوراً تحت تاثیر قرار گرفتند واز موسی خواستند که حضرت برای آنان بت قرار دهد تا عبادت کنند. )
2- حضرت ابراهیم یک تنه تبر به دست گرفت ، وارد بتکده شد وهمه بت ها را شکست . سپس تبر را به گردن بت بزرگ آویخت.
3- موسی به سامری گفت: (به خدا سوگند که گوساله طالیی تو را آتش می زنم وخاکسترش را به دریا می ریزم.)
4- ماجرای مسجد ضرار ؛ منافقان درمدینه با وجود مسجد پیامبر (مسجد دیگری ساختند تا در سایه نام مسجد ، نیروهای خود را تمرکز دهند وبا دشمنان خارجی ارتباط برقرار کنند .آنها برای رسمیت شناخته شدن مسجدشان از پیامبر اکرم (ص) دعوت کردند به امامت خویش ، نماز جماعتی درآنجا برگزار کند.)
حضرت که در آستانه جنگ تبوک بودند ، پاسخ مثبتی ندادند .پس از آنکه رفتند و برگشتند ، مردم را برای خراب کردن مسجدی که مرکز تجمع منافقین بود ، بسیج کردند . از این ماجرا در قرآن به اشاره ذکر شده است.
از چهار نمونه ای که از قرآن نقل کردم ، می توان چنین نتیجه گرفت که برای اجرای نهی از منکر باید ابتدا ، مراکز و انسانهای فتنه خیز را از جامعه حذف کرد؛ زیرا بدون محو کردن آنها ، نهی از منکر ، مبارزه با معلول و رها کردن علت هاست.
نظام وحکومتی که بنا دارد امر به معروف نهی ازمنکر را احیا کند ، باید برای سالم سازی محیط گام هایی بردارد ؛ از جمله :
1- تبلیغ در مورد ازدواج آسان ودادن وام ازدواج به جوانها .
2- تفکیک مراکز دختر و پسر در همه مقاطع تحصیلی ، پارک ها ، مکانهای عمومی ،بیمارستانها وحتی مراکز خدماتی (تا آنجا که امکان دارد) ؛ تا زنان بتوانند با لباس ساده مشغول به کار شوند ومردان نیز مزاحمتی نداشته باشند.
3- جلوگیری از تولید فیلم ها ، نوارها ، کتابهایی که در آنها زمینه های انحراف وفساد وابتذال زیاد است ؛ بخصوص بستن بعضی شرکتها، بوتیکها وموسسات منحرف ویا جلوگیری از ارائه لباسها و...

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیمای امر به معروف

دانلود مقاله جامعه انسانی اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله جامعه انسانی اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
انسان تجربه دیده و زجر کشیده قرن ما نداهای تازه ای سرمی دهد، نداهایی که می خواهد اساس جدائی ها و صف بندی ها وئ تبعیضات ظالمانه ی گذشته را ویران کند، بساط نابرابری ها را براندازد و یگانگی و برادری انسانی را به جای آن بنشاند، اینها نداهائی است که توده های انسانی مظلوم قرن 21 شجاعانه سرداده اند تا علی رغم اقلیت معدودی که از این نابرابری ها منتفع می شوند، آن را در جهان محقق سازند.
استثمار و تبعیض، همیشه رخسار تاریخ انسانی را سیاه و نفرت آلود ساخته است، نابرابری و عدم تساوی انسان با انسان در هر فرازی از تاریخ به شکل و صورت خاصی ظاهر شده، گاهی به صورت نظام ننگین و غیرانسانی بردگی، گاهی به شکل فئودالیسم و گاهی زیر عنوان جنگ های مقدس مذهبی و الهی! و درقرن اخیر هم به صورت استعمار قدیم و جدید به صورت تبعیضات ننگین نژادی و به صورت نژادی «ناسیونالیسم»های تجاوزگر و ضعیف کش.
در تاریخ بردگی تبعیض ناروا و غیرانسانی بجائی می رسد که انسان به جای چارپا راستی واقعیت پیدا می کند.
از آنجا که بردگان برای اطاعت کردن بدنیا آمده اند، اربابان دستور می دهند بردگان با دوئل خون خود یکدیگر را بریزند تا آنان از این منظره لذت ببرند. انسان برده از تمام حقوق انسانی محروم می شود و تا حد حیوان بارکش سقوط می کند.
انسان ها بر دو دسته بهره کش و بهره ده تقسیم می شوند. بهره کش ها از همه چیز برخوردار و بهره ده ها حتی از حداقل احتیاجات انسانی محروم! آنها در راس «هرم اجتماع» که هیچ گونه فشار و زحمتی برایشان نیست و اینان در قائده «هرم» که تمام فشارها و بدبختی ها بر دوش آنهاست.
گاهی آتش فتنه و فساد دسته بندی و حکومت نابرابری به نام مذهب و خدا روشن می شود و مثلاً مسیحی اروپایی نمی تواند برای مسلمان آسیایی حق حیات قائل شود.
تبعیضات نژادی چنان دسته بندی ننگین و بی شرمانه ای به وجود می آورد که «سیاهان» را در خیابان های شهرهای زیبای امریکا به سنت «لینچ» آشکارا می کشند، هیچ مقامی هم از حقوقشان دفاع نمی کند! انسان سیاه محکوم می شود، فقط به جرم رنگ سیاهش.
«ناسیونالیسم» به توده های انسانی فرمان می دهد، بر اساس ملیت های خاص به هم بغرند و دندان نشان دهند، آنها را هم به جان هم می اندازند و شدیداً موجب صف آرائی می شود، مسائلی مانند «اقتصاد ملی» سبب می شود حتی «اقتصاد جنگی و تسلیحاتی» پاره ای از ملل، مشروع شناخته شود.
در قرون جدید عامل نیرومند و کاملاً مخرب و خطرناک دیگری بنام «استعمار» قدم به صحنه زندگی انسان ها می گذارد، انسان را به دو دسته «استعمارگر» و «استعمار شده» تقسیم می کنند.
در قرن اخیر استعمار در تقسیم بندی انسان ها و ایجاد تبعیض ها و ساختن و پرداختن بلوک ها و کشورهای ضعیف و قوی، آقا و نوکر، غنی و ثروتمند، جلورفته و عقب مانده، «تراژدی» هولناکی بوجود می آورد.
امروزه جهان ما به دو قطب کاملاً متغایر توسعه نیافتگان تقسیم شده و بدون کمترین تردید این دسته بندی ظالمانه، بزرگترین و رقت آورترین دسته بندی انسانی است که تاریخ شاهد آن است.
در گذشته هم تبعیضات نژادی و هم جنگ ها و دشمنی های مذهبی و هم تصادم های ملی و بهره کشی های استعماری وجود داشت، ولی فریاد مخالف بلند نمی شد، چون افکار این اوضاع را کاملاً پذیرفته بود، هر سیاه برای خود، جز اسارت و بردگی وظیفه ای نمی شناخت، جنگجوی صلیبی کشتار مسلمانان را راه بهشت برین می دانست! و کاتولیک متعصب ریختن خون پروتستان، بدعت گذار مرتد! را وظیفه انسانی و الهی!
ملل استعمارزده به دیار مرگ و نیستی می رفتند، ولی این دره مرگ را بهترین مکان تصور می کردند. در این شب تاریک، بازیگران و سودبران اصلی صحنه آنهایی بودند که همیشه و به هر قیمت وضع موجود را حفظ می کردند، کشیشان ریاست جو و دستگاه سلطنت پاپ، بازرگانان برده فروش؛ اینها بودند خدایان و اربابان واقعی روی زمین و اینها بودند نگهبانان دشمن انسان با انسان.
امروزه در نیمه اول قرن 21 ستون های کاخ تبعیض و نابرابری یکی پس از دیگری درهم می شکند و بشریت به وحدت و یگانگی طبیعی بازمی گردد، فشارهای ظالمانه برای نگهداری نابرابری های یادشده عکس العمل موثری پدید آورده است.
امروزه نیروهای اکثریت انسان ها در برابر اقلیتی که پاسدار تبعیض و استعمارها هستند، به سختی بسیج شده است.. فریاد وحدت جهانی بشر و مساوات انسان با انسان از هر نقطه جهان بلند است، این فریاد ندای انسان ستم کشیده و محروم است، ندای انسانی است که سیستم های تبعیض غلط گذشته بقدر کافی او را شکنجه و آزار داده است.
انسان امروز فریاد می زند که کشتار و جدال مذهبی ممنوع! تفتیش عقاید را غیرانسانی ترین کارها می شمارد. عقیده مذهبی نه با فشار به وجود می آید و نه با فشار می توان آن را از میان برد.
ملل استعمار شده، در قرن ما فریادهای بلندتری سر می دهند، دژهای پوسیده استعمار یکی پس از دیگری درهم شکسته می شود.
انسان امروز اینم وضع را تحمل نمی کند که مثلاً یکی از کشورهای بزرگ غرب برای حفظ «اقتصاد ملی» جنگی اش روزبروز آتش رقابت و دشمنی میان کشورهای کوچم را برهم بزند تا در این میان به آنها هرچه بیشتر سلاح های مرگ زا بفروشد و بنیه اقتصاد ملی اش را تقویت کند.
انسانی که در اوایل قرن بیستم چاره همه چیز را در تقویت «ناسوینالیسم» می شناخت، امروز حل همه مشکلات را «وحدت جهانی بشر» می خواهد و برای «حکومت متحده جهانی» و طرح های مشابه از صمیم وجودش تبلیغ می کند. آری این است نداهای جهان کنونی ما برای برانداختن ریشه های جدائی و پراکندگی انسان ها، نداهائی که از صمیم هستی میلیاردها انسان تجربه دیده و تلخی کشیده عصر ما برمی خیزد و تا به هدف کامل نرسیده خاموش نخواهد شد.
آیا انسان عصر ما می داند که یک آئین بزرگ آسمانی به این نداهای او با کمال واقع بینی پاسخ گفته است؟ آیا او این آئین را به خوب می شناسد و از تعالیم حیات بخش آن آگاه است؟
اسلام کامل ترین آئینی است که با هر نوع نابرابری و تبعیض و دسته بندی در میان انسان ها مبارزه می کند، نه به عامل نژاد و هیچ عامل دیگری اجازه نمی دهد بساط دشمنی بگسترد و انسان ها را دسته بندی کند و دشمن و مبارز هم گرداند. این آئین بزرگ در راه تاسیس چنان جامعه ای می کوشد که هیچکدام از عوامل نفاق در آن نقشی ندراد، این جامعه یک جامعه جهانی است، نه ملی و نه نژادی ونه جامعه ایکه تنها به مذهب خاصی حق حیات بدهد و مذاهب دیگر را با جبر و عنف معدوم سازد. در این جامعه جهانی استعمار و استثمار انسان به هر شکل و صورت محکوم و مطورد است.
آنچه اصیلترین پایه و شالوده این جامعه جهانی و انسانی است، «برابری و یکپارچگی انسان ها» است، هدف این جامعه جهانی، بوجود آوردن یک زمینه فکری آزاد برای تمام توده های بشری است، زمینه ایکه با فراغت از هرگونه فشار و وابستگی فکری و اقتصادی و سیاسی، هر انسانی را قادر سازد آزادانه فکر کند و راه صحیح زندگی را انتخاب نماید. در این جامعه فشار، فشار عقل و وجدان است، نه سرنیزه و تشکیلات پلیسی و نه وابستگی های رنج دهنده اقتصادی و نه ارزشهای موهوم نژادی و ملی. خواست اسلام با خواست انسان یکی است.
بر کسی پوشیده نیست که باید به دنبال «پایه ها و شالوده های فکری» سخن از طرح خاص اجراء و عمل به میان آورد، یعنی روشی را بیان کرد که جامعه اسلامی در چهارچوب راهنمایی و رهبری آن گسترش جهانی خود را شروع کند و به یک «جامعه و حکومت جهانی» تبدیل گردد.

 

 

 


فصل اول

 

 

 

 

 

یک حکومت برای همه جهانیان
- سازمان ملل، این نگهبان بیمار و ناتوان!
- نقش سازمان ملل

 

 

 

 

 

جنگ‌های خونین و بی‌سابقه عالم‌گیری که در قرون اخیر یکی پس از دیگری دامنگیر بشریت شد، بار دیگر فکر لزوم تشکیل جامعه واحد جهانی و انسانی را به شدت قوت بخشیده است. جنگ بین‌المللی اول و دوم سهم بسیار مهمی در توسعه این فکر داشت. تلفات جانی و مالی فوق‌العاده‌ای که در این جنگ‌ها به ملل مختلف وارد شد، هر انسانی را به این عقیده متمایل ساخت که باید علیرغم وضع موجود، ملت‌ها در کنار هم و به اشتراک هم در پرتو یک حکومت جهانی به زندگی برادرانه‌ای ادامه دهند، فکری که امروز به این صورت قوت گرفته در تاریخ فلسفه سیاسی سابقه طولانی دارد و به طور کلی می‌توان گفت از روزی که فلاسفه و دانشمندان در مسائل و موضوعات مربوط به سیاست و کشورداری سخن گفته‌اند، گفتگوهای دامنه‌دار و پرسر و صدای آنها همواره درباره این موضوع اساسی زیر بوده است:
آیا ملل جهان باید به صورت واحدهای مستقل و جداگانه و بی‌نیاز از هم بسربرند و هرکدام از آنها تنها به منافع و مصالح خود بیاندیشند، یا اینکه همه ملل باید تحت «حکومت واحد» بسر برند و تمام انسان‌ها یک جامعه واحد تشکیل دهند؟
فکر حکومت واحد برای همه جهان به هیچ‌وجه تازگی نداشته است. در تاریخ تمدن بشر همواره این فکر تحت عناوین مختلف وجود داشته و احیاناً بارها به مرحله عمل هم وارد شده ولی هرگز به هدف اصلی و نتیجه کامل نرسیده است.
در قرن اخیر این فکر دوباره باقوت و نفوذ بیشتر ظاهر شد، بطوریکه امروز این فکر از قوی‌ترین افکار سیاسی قرن ما به شمار می‌رود و تمایل افکار عمومی عالم و سیر تکامل ملت‌های جهان به طرف «انترناسیونالیسم» در اثر دو جنگ بزرگ جهانی بسیار شدید شده است.
طرفداران «انترناسیونالیسم» صف‌آرائی موجود میان ملت‌ها را عامل جنگ‌ها و بدبختی‌ها می‌دانند، معتقدند برای احتراز از جنگ و خونریزی و کشتار انسان به دست انسان باید این مرزها را درهم کوبید و از همه انسان‌ها یک جامعه بوجود آورد و یک حکومت تاسیس کرد و باید همه آنها زیر پرچم یک حکومت اداره شوند.
پس از جنگ جهانی اول، دولت‌های بزرگ به فکر تاسیس یک اتحادیه جهانی افتادند و آن را به صورت ناقصی تاسیس کردند که به «جامعه ملل» موسوم شد، منظور این بود سازمانی به وجود آید که همه ملل با تمام اختلافاتی که از حیث نژاد، زبان، عقیده و افکار دارند در آنجا دور یکدیگر جمع شوند و کنار هم قرار گیرند و مسائل بین‌المللی را حتماً با مسالمت حل کنند تا باردیگر جنگ خونینی اتفاق نیافتد و جهان در آتش دشمنی و خودخواهی افراد و یا ملت‌ها نسوزد،‌ اما دیری نپائید که این اتحادیه‌ی جهانی دچار شکست شد و آتش جنگ دوم جهانی با شدت شعله‌ور گشت.
نتیجه و بیلان کار جامعه بسیار قلیل و ناچیز بود، گرچه پاره‌ای از اختلافات بوسیله جامعه ملل حل شد، ولی اختلافات بزرگتری به جا ماند. جامعه ملل هرگز نتوانست با یک دولت معظم از در مخالفت درآید، این سازمان بین‌المللی موفق نشد از حمله ژاپن به چین در ایالت منچوری جلوگیری کند و نیز نتوانست مانع اشغال اتیوپی توسط ایتالیا گردد یا مجازات لازم را در مورد ایتالیا اجرا کند، جامعه ملل در جنگ اسپانی نیز مداخله نکرد.
علت شکست جامعه ملل جز نفع‌پرستی دولت‌های بزرگ چیز دیگری نبود، زیرا آنها می‌خواستند در زیر ماسک یک جامعه بین‌المللی همان اغراض و هدفهای استعماری سابق خود را تعقیب کنند، با این تفاوت که مردم جهان از آن هدف‌های شوم آگاه نشوند!
بالاخره جنگ جهانی دون جهانی را زیر آتش گرفت و پس از کشتارهای بی‌رحمانه و لطمه‌های عمیقی که برپیکر اخلاق و تمدن وارد شد، پایان یافت.

 

سازمان ملل، این نگهبان بیمار و ناتوان!
سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی دون بوسیله دولت‌هایی که سرسختانه و با تلاش هرچه تمام‌تر علیه آلمان و متحدینش می‌جنگیدند، ظاهراً برای حفظ صلح در جهان بوجود آمد! در آن روزها که هر روز ده‌ها هزار انسان بی‌گناه کشته می‌شد، هر سال میلیون‌ها تن ار تعداد مردان کشورهای وارد جنگ کاسته می‌شد و کاملاً محسوس بود که هستی کشورها می‌رود که در آتش این جنگ بکلی ذوب شود، تاسیس چنین سازمانی شوق و امید فراوان به همراه خود داشت، گویی این سازمان کعبه آمال جهانیان بود و چون از اینکه این تشکیلات هم وسیله‌ای دیگر برای حفظ منافع و دولت‌های نیرومند است، آگاه نبودند، از آن خیلی انتظار و توقع داشتند.
5. دیوان دادگستری بین‌المللی: که دارای پانزده نفر قاضی انتخاب شده از میان حقوقدانان عالی‌مقام کشورهای مختلف است و به دعاوی و اختلافات میان دولت‌ها رسیدگی می‌کند.
واقعیت‌های موجود جهان امروز! سازمان ملل متحد را در بن‌بست‌های شدیدی قرار داده وا مروز سرنوشت صلح جهانی بسیار تاریک است.
اولاً از روزی‌که سازمان ملل متحد تشکیل شده مسئله «حق وتو» برای دولت‌های بزرگ در شورای امنیت عملاً این سازمان را تقریباً مسلوب‌الاثر ساخت، هر موقع موضوعی در شورا بر خلاف منافع دولت‌های قوی جهان عنوان شده، فوراً آنها از حق وتو استفاده کرده‌اند و تصمیمات شورا را بی‌اثر ساخته‌اند.
در موارد متعددی مجمع عمومی سازمان ملل و یا سایر شوراهای آن راه مناسبی برای تحقق بخشیدن به اغراض شخصی دولت‌های بزرگ بوده است. در مسئله تقسیم فلسطین به دو ناحیه عربی و یهودی که کاری صددرصد ستمگرانه بود، نمونه‌ای روشن برای این مطلب دیده می‌شود.
جهان به منطقه‌های متعددی که در راس آنها دو بلوک شرق و غرب قرار داشت‌، تقسیم گردید.
باید به این وضع، اوضاع خطرناک و قابل انفجار تسلیحاتی عصر حاضر، مخصوصاً سال‌های اخیر اضافه کرد، اوضاعی‌که به شدت جهان را دچار مخاطره ساخته است! صلح و وحدت جهانی از ناحیه سلاح‌های مخرب و مرگ‌زا، مخصوصاً سلاح‌های اتمی به شدت در خطر واقع شده است.
این است سرنوشت صلح جهانی در جهان امروز، این واقعیت‌های تلخ ثابت می‌کند که همانهائی‌که بزودی به عنوان حافظ صلح رهبری سیاسی جهان را به عهده دارند، امروز همانا به شدت صلح و وحدت جهانی را دچار مخاطره ساخته‌اند.
این اوضاع افراد را طرفدار به وجود آوردن سازمانی کاملتر از سازمان ملل متحد ساخته است. در دومین «قطعنامه دوبلن» متفکرین صادر نموده‌اند که:
«جهان فعلی را می‌توان دنیای هرج و مرج، آشوب و انقلاب و بحران نامید، هیچ زمان، حیات فرد اینگونه بی‌ارزش تلقی نگردیده و در هیچ عهد، قدرت و زور آن‌قدر اهمیت قاطع نداشته است، سلاح‌های اتمی به شکل غیرقابل تصوری گسترش می‌یابد و ضعف دولت‌ها برای جلوگیری از جنگ و حمایت فرد هرروز آشکارتر می‌گردد.
جهان فعلی را می‌توان دوره بی‌نظمی و بی‌قانونی و آنارشی نامید، آتش جنگ هرساعت جهانیان را تهدید می‌کند ...
معنای صلح این نیست که در بعضی نقاط دنیا جنگ وجود نداشته باشد، ولی در بسیاری از کشورها جنگ و جدال و کشتار به شکل مزمن موجود باشد، صلح فقط به وسیله قانون، نظم و عدالت تامین‌ می‌شود، وقتی قانون مورد احترام قرار نگرفت، صلح به خودی خود از بین می‌رود ...
پس از خاتمه جنگ جهانی دوم، مشکلات تازه‌ای در دنیا بروز کرد که اهم آنها از این‌قرار است:
1. اختلاف سطح زندگی بین کشورهای صنعتی و عقب‌مانده و در حال توسعه به جای آنکه کمتر شود، فزونی یافته است.
2. بنای استعمار یکباره فروریخت و ملل مختلفی که توقعاتشان با امکاناتشان وفق نمی‌دهد، در صحنه جهان پدیدار شده‌اند.
3. عده‌ای از دولت‌های بزرگ دارای سلاح‌های اتمی شدند و عده دیگری نیز مرتباً به سلاح اتمی دست خواهند یافت.
4. منشور سازمان ملل جوابگوی وضع فعلی نیست، منشوری که قبل از بمباران هیروشیما نوشته شده، به درد امروز که سلاح‌های اتمی را بوسیله موشک‌های قاره‌پیما حتی از ماوراء فضا می‌توان هدایت کرد، نمی‌خورد.

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 


حکومت متحده جهانی
- طرحی به جای «سازمان ملل»
- این طرح ها محکوم به شکست است

 

 

 

 

 

 

 


در بررسی بسیار کوتاه کارنامه سازمان ملل یادآور شدیم به شهادت واقعیت های موجود و حوادث تلخ و ناگوار جهان حاضر این سازمان قادر به حفظ صلح و وحدت جهانی نشده است و دنیای امروز در معرض یک انفجار خطرناک و در لبه پرتگاه یک جنگ مخوف قرار دارد. آنچه امروز صلح را به صورتی ناپایدار و متزلزل حفظ می کند، «موازنه قوا بر اساس وحشت» است. دو بلوک شرق و غرب بر اساس وحشت از تسلیحات یکدیگر، از دست دادن به اقدامات حاد و انفجارآمیز بین المللی خودداری می کنند و این وحشت آنها را مجبور به احتیاط در برخوردهای بین المللی و مسائل جهانی ساخته است. بر هیچکی پوشیده نیست که این چنین صلحی مایه امید و اطمینان جهانیان نمی تواند باشد و از یک انفجار خطرناک جلوگیری نمی تواند بکند.
این اوضاع ناگوار و غیرقابل تحمل و ناتوانی آشکار سازمان ملل و خیرخواهان بشریت را جداً معتقد ساخته که باید گام های فراتر نهاد و راستی یک نوع «حکومت واحد جهانی» بوجود آورد.
جمعیت های طرفداران این حکومت که به آن «حکومت متحد جهانی» نام داده اند، تا کنون کنگره های متعددی تشکیل داده و یک جمعیت جهانی بوجود آورده اند، اساسنامه و آئین نامه این جمعیت به تدریج تهیه و تکمیل گردیده است.

 

 

 

طرز تفکر و هدف این جمعیت جهانی به طور مختصر
امروزه جهان و جهانیان در سر دوراهی خطرناک نابودی و هستی قرار گرفته جهانیان بایستی خواه ناخواه بین جنگ های اتمی که فنای تمدن و فرهنگ انسانی است و «حکومت جهانی تحت لوای قانون» یکی را انتخاب کند.
صلح دائمی و عمومی بوسیله امضاء تعهدنامه ها و یا میثاق ها و وعده های رسمی سیاستمداران عملی نشده و نخواهد شد. برای اینکه از صلح واقعی برخوردار شویم، بایستی به قوانین اخلاقی احترام بگذاریم و به یک حکومت جهانی که متکی به پارلمان، محاکم و ارتش جهانی است، متوسل شویم. فقط در پناه چنین حکومتی جهانیان می توانند با آرامش زندگانی کرده، از خطرات جنگ های اتمی مصون بماند.
وقتی صحبت از حکومت جهانی می شود باید تمام جهانیان در آن سهیم و صاحب نظر باشند.
خلع سلاح عمومی به طور کاملاین کمیسیون وظیفه دارد در عرض دو سال کلیه سلاح های موجود در جهان را آمار گرفته، گزارش آن را به مجمع عمومی تقدیم نماید، پس از ان در عرض ده سال خلع سلاح عمومی را چه زمینی چه دریایی و چه هوایی به نسبت ده درصد در سال در کلیه کشورها باید تقلیل دهد.

 

 

 


ارتش جهانی
دیوان دادگستری بین المللی «لاهه»
تشکیل یک حکومت جهانی فکر موج داری است که بسیاری از مغزهای متفکر را به خود متوجه و مشغول داشته است، مساله مهم این است که وقتی این طرح ها مورد مطالعه قرار می گیرد، چند سوال اساسی خودبخود مطرح می گردد. این سوالات از یک بحث مهم سرچشمه می گیرد و آن این است که آیا راستی با طرز تفکر بسیاری از کلت های امروز و با نابسامانی ها و اوضاع و احوال و شرایط خاص سیاسی و اقتصادی و اجتماعی جهان حاضر تشکیل شدن یک حکومت جهانی امکان پذیر است یا متاسفانه رویایی است مانند آنچه افلاطون به صورت مدینه فاضله خود را به آن مشغول داشته بود؟ رویائی که بسیار شیرین و طلائی است، اما چنین می ماند که تحقق خارجی آن هرگز دست نخواهد داد!

 

این طرح ها محکوم به شکست است
حوادث قرن تجربه های تلخی به انسان ها آموخته است، همانطور که جامعه ملل شکست خورده، همانطور که ضعف ناتوانی سازمان ملل از برقرارنمودن قطعی صلح و وحدت جهانی آشکار شده اوضاع جهان حاضر نشان می دهد که «طرح حکومت متحده جهانی» و مانند آن هم در شرایط فعلی متاسفانه محکوم به شکست است.
آری! متاسفانه در شرایط کنونی به وجود آمدن «حکومت متحده جهانی» به معنب واقعی خود و بدون اینکه سرپوشی برای هدف های توسعه طلبانه باشد، بیشتر به یک رویای شیرین می ماند تا یک واقعیت! اگر فرضاً حکومت متحده جهانی روزی تاسیس شود، آیا با گذشت مدت کوتاهی این حکومت ظاهراً جهانی هم مانند دو سازمان جهانی گذشته و حاضر، عاقبت به صورت یک سازمان حافظ منافع دولت های بزرگ تغییر ماهیت نخواهد داد؟ آیا شیرازه آن به کلی از هم پاشیده نخواهد شد؟
شواهد زنده ای وجود دارد که ثابت می کند تا در جهان ما یک رستاخیز معنوی و اخلاقی عمیق و دامنه دار آغاز گردد تا سیمای دنیای کنونی از مکر و خدعه و فریب و تجاوز به احترام واقعی به حقوق انسان های عدالت و قانون مبدل شود. طرح هایی مانند آنچه گفته شد قطعاً محکوم به شکست است.
امروز نوعی دوستی که شرط اصلی هرگونه همزیستی مسالمت آمیز است، کاملاً در میان ملت ها ضعیف شده است. هیچ ملتی حاضر نیست از منافع خود حتی در مواردی که یک مساله حیاتی برای دیگران مطرح است، کمترین صرف نظری بکند.
مساله تسلیحات وحشت آور و روزافزون قرن یکی دیگر از شواهد زنده شکست ظرح های مذکور است.
این مسئله تسلیحاتی هولناک که بر جهان ما حکومت می کند، سد و مانع بزرگی در راه وحدت جهانی است، اقتصاد بعضی از کشورهای بزرگ اقتصادی نظامی شده، آنها چگونه حاضر می شوند دست از توسعه تسلیحات بردارند!
آیا دستهائی که این مسابقه های تسلیحاتی را اداره می کند، اجازه خواهند داد خلع سلاح عملی شود و جهان بطرف حکومت واحد جهانی سیر کند!؟
از طرف دیگر وحدت جهانی درک این واقعیت را لازم دارد که تمام افراد بشر از سیاه و سفید، سرخ و زرد، همه انسانند و رنگ و پوست نه برای کسی گناه شمرده می شود و نه برای کسی سبب امتیاز می گردد، در حالیکه هنوز فکر تبعیضات نژادی به شدت بر کشورهای متمدن حکومت می کند.
تشکیل شدن یک حکومت جهانی به معنی واقعی به یک رویا شبیه است تا به یک واقعیت.
هرگونه تحول بنیادی باید از افکار و عقاید و اخلاق و سنن و بالاخره آنچه به نام فرهنگ جامعه نامیده می شود، آغاز گردد و به همین جهت تحول جهان به سوی یک حکومت جهانی تغییرات اساسی در فرهنگ ملت های جهان را لازم دارد. اول باید عوامل نیرومند نفاق و دشمنی انسان ها را از صحنه جهعان برداشت و آنگاه به فکر حکومت واحد جهانی افتاد.

 

 

 

 

 

فصل سوم

 

 

 

اسلام یک جامعه جهانی پی ریزی می کند
- مسئولیت بزرگ
- تبلیغ و دعوت

 

 

 

 

 

 

 

اسلام به عنوان یک مذهب به دنبال آن است که یک جامعه جهانی تاسیس کند، این مذهب که در حقوق، اقتصاد، سیاست، اخلاق و عقاید یعنی کلیه شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان ها اصول و قوانین عمیق و پرارزش دارد، از نظر «فلسفه سیاسی» طرفدار «جامعه جهانی» است، او جامعه های محدود به صورت ملت ها و دولت های مستقل از یکدیگر را که فقط به منافع خود بیاندیشند، محکوم می کند، در این راه با هرگونه عامل اختلاف و دوگانگی و تشتت در مبارزه و ستیز دائمی می باشد و همه ی انسان های جهان را دعوت می کند زیر یک پرچم درآیند و تشکیل یک جامعه بدهند.
تردیدی نیست که باید قبلاً ریشه‌های اصلی فکر «حکومت جهانی» را در متون و مدارک و مدارک قطعی اسلام به دست آوریم و ببینیم چگونه این فکر در این مکتب جامع آسمانی مورد توجه قرار گرفته است؟
هنگامی‌که به بررسی فکر حکومت جهانی از نظر مدارک اسلامی می‌پردازیم، پیش از هر مطلب یک موضوع اساسی و اصلی توجه ما را به خود جلب می‌کند، آن مطلب این است که اساساً اسلام دین دعوت و تبلیغ است، آنهم در یک مقیاس جهانی و همگانی.
از اعماق اصول و تعالیم این مذهب، وظیفه‌ای به نام تبلیغ و دعوت جهانیان ناشی می‌شود و هر فرد مسلمانی را در حدود درک و امکاناتش زیر بار مسئولیت سنگین خود قرار می‌دهد.
مسلمان کامل کسی است که در راه نشر عقیده خود با تمام نیروهای خویش بکوشد و تا دیگران را با خود هم‌عقیده نساخته، از پای ننشیند.
مسلمانان این مسئولیت را بر دوش خود احساس می‌کنند که باید چراغ سعادت را فرا راه دیگران نیز داشت و این برنامه زندگی انسانی یعنی اسلام را در اختیار دیگران هم قرار داد، او معتقد است سعادتمند شدن فرد باید در پرتو سعادتمندی جامعه صورت گیرد و سعادت جامعه هم در جهانی امکان می‌پذیرد که سراسر آن اصول سعادت را پذیرفته باشد، بدین ترتیب هدف نهایی باید سعدتمند نمودن تمام جهانیان باشد.
حالا باید ببینیم در مدارک اسلامی این فکر چگونه اظهار شده است.

 

مسئولیت بزرگ: تبلیغ و دعوت
1. «... برای همین هدف (یکتاپرستی) خلق را دعوت کن و چنانکه فرمانت داده‌اند استوار باشد و هوسهایشان را پیروی مکن ...»
2. «با دلایل روشن، و پندهای نیکو خلق را به راه پروردگارت دعوت کن و با مخالفان به طریقی مناظره کن که بهترین و موثرترین طریق‌ها باشد ... »
3. همان کسانی که پیغام‌ها و رسالت‌های الهی را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از هیچ‌کس جز خدای نمی‌ترسند... »
4. ای پیامبر: ما تو را گواه و بشارت‌آور، و بیم‌رسان و دعوت کننده به سوی خدا (به اذن الهی) و چراغی روشن (فرا راه زندگی انسان‌ها) فرستاده‌ایم...»
بدین ترتیب مسئله دعوت و تبلیغ و نشر افکار و تعالیم اسلامی مستقیماً از کتاب آسمانی مسلمانان سرچشمه می‌گیرد و به این آئین، خاصیت تولید و توسعه خاصی می‌بخشد.
نتیجه انجام شدن این امر، تشکیل یک جامعه جهانی است در زیر پرچم حکومت اسلامی، هنگامی‌که سراسر جهان به سوی اسلام خوانده می‌شود، در واقع هدف این است که این آئین با تعالیم عمیق و واقع‌بینانه خود، جهان را از هرگونه تشتت و پراکندگی در فکر و عمل برهاند. زنجیرهای کینه‌ها و دشمنی‌ها و اختلافات را از هم بگسلد و از تمام انسان‌ها جامعه‌ای واحد بوجود آورد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جامعه انسانی اسلام

دانلودمقاله رشد اقتصادی در کشاورزی

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله رشد اقتصادی در کشاورزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده

 

در هر اجتماع و مجموعه ای از موجودات زنده بخصوص انسانها نیاز های غذایی و تولیدی شاخص ترین و اساسی ترین آنها هستند. زیرا سایر نیازها اگر مدتی فراهم نشوند و یا تدارک نبینند، چندان فطری به دنبال ندارد. اما حتی اگرفقط یک فقطبه جمع و گروهی مواد غذایی و تأمین کننده قوای جسمانی و روحی و روانی نرسد.تلف می شوند. بر این اساس در هر جامعه و ملتی رشد کشاورزی از اهمیت و حساسیت خاصی بر خوردار است. امروزه کشاورزی بر خلاف گذشته یک کشاورزی سنتی و کند و ساده نیست . زیرا اصولا این نوع کشاورزی قادر به تأمین میلیونها انسان در هر سال و هر کشوری نمی تواند ، موثر باشد. یعنی محصولات و عواید تولید کشاورزی سنتی و با حجم کم و محدود نمی تواند نیاز های بی شمار و بسیار جمعیت میلیاردی ساکنان زمین را مرتفع نماید. اما روش ها و متد های جدید کشاورزی که تلفیقی از کشاورزی و صنعت و مهندسی و پزشکی و دامپزشکی و آزمایشگاهی و ژنیتک و ....... است . توانسته است در سطح اندک و با هزینه کم تر در زمان کم تر و شرایط آب و هوایی به اصطلاح با موزون ان محصول صد ها بار بیشتر و مرغوب تر محصولات مورد نباز ساکنان کرهً خاکی را تأمین نماید و در بخش های مختلف کاشت و داشت و برداشت و بسته بندی و حمل و نقل و ..........زمان مانداری محصولات تا را تا سال بعد افزایش دهد. تحقیق حاضر با عنوان رشد اقتصادی در کشاورزی به تحلیل و تبین شاخص های مختلف رشد و توسعه اقتصادی پرداخته است .رشد و توسعه اقتصادی از اجزا و عناصر بسیار زیادی در بخش اقتصادی ، سیاسی ،فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی متأثر می شود. که هر چند به صورت خلاصه و فهرست وار در این تحقیق به آنها پرداخته شده است . و نظریه های مهم و مختلف تورم و توزیع و تولید و سرمایه و مصرف در آن نیز گزارش شده است . در بخش اول ارایه مقدمه و بیان مسئله و ذکر اهمیت و ضرورت و بیان اهداف و توضیع متغیرها و سئولات ویژه به تعاریف واژ ها و اصطلاحات پرداخته شده است .در بخش دوم به مبانی نظری و تئوریک تورم و توزیع و نظریه های رایج و مفهوم توسعه اقتصادی ، و انواع توسعه و ارتباطات مثبت و منفی انواع توسعه ها در توسعه اقتصادی اشاره شده است .در ادامه به نحوه گردش اقتصادی و نحوهً توزیع در آمد و فرار سرمایه و سرمایه انسانی و انواع در آمد و سیاست های اقتصادی و درآمد و سیاست های مالی و در آمدی اشاره شده است.که در دنباله مباحث به ارتباط اشتغال و در آمد و توزیع درامد و انواع اشتغال و ثأثیر انواع اشتغال بر درآمد ها اشاره شده است .
و سر انجام در پایا ن به برخی از تحقیقات انجام شده در زمینه رشد و تویعه اقتصادی اشاره شده است.

 

 

 

 

 

 

 


پیشگفتار
(( انٌ السٌرف یورت الفقر و ان القصد یورت الغنی ))
اسراف فقر و میانه روی بی نیازی می آفریند امام صادق (ع)

 

موجودات زنده اعم از انسان و گیاه و حیوان نیازمند آفریده شده اند. نیازمندی در موجودات مختلف متفوت است . اما در موارد و نیازهای خاصر مشترک هستند ، انسان و حیوان و گیاه هر سه دسته برای ادامه حیات به آب و غذا و نور خورشید و حرکت نیاز دارند. و اگر هر یک از این نیازها را به موجودات پنپدیم موجود زنده حیات خود را از دست می دهد . مثلا اگر نور خورشید به گیاه نرسد ، گیاه رشد نمی کند و عدم رشد گیاه باعث می شود حیوانات گیاه خوار غذا پیدا نکرده و تلف شوند. و انسانها هم که از میوه ها و آب و فرآورده های مختلف گیاهی و جانوری استفاده می کند ، در اثر این فقدان می میرد. حتی اگر نورخورشید مدتی به انسانها نرسد ، بینایی و یا اعصاب مغزی خود را دست می دهند. بهرحال اقتصاد و رشد اقتصادی شامل بخش های مهم تولید و انواع محصولات کشاورزی ، اصطلاح بذر و افزایش سطح تولید، آماه سازی زمین و بذر و غیره و آبیاری و مراقبت در زمان داشت و برداشت اصولی برای استفاده هر جه بهتر و بیشتر و حتی بسته بندی و انبار داری و فقط و نگهداری محصول از افساد و تباهی و نفوذ حشرات و حیوانات موذی و حتی تبلیغ و بازاریابی و متناسب کردن محصول با ذائقه مردم در کنار قیمت و آسان بودن بدست آوردن آن از جمله اند روشهای توسعه اقتصادی در هر نظام و گروه اجتماعی تلقی می شود.

 

توسعه اقتصادی آنچان با مسایل سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و حتی اعتقادی و فردی آمیخته و پیچیده است . که کوچکترین تغییرات در سایر شاخص ها باعث تحولات عظیم اقتصادی در ساخت های تولید ، توزیع ، درآمد و حتی مصرف و مصر کننده می گردد. مثلا اخیرا شاهد بودیم بحران مسکن در امریکا ( ساخت ابوه مسکن برای مردم و اخذ اقساط ماهانه از درآمد های آنان )دچار رکورد شد و امریکاییان از باز پرداخت اقساط بازماندند . که سبب بحران در بانک های امریکا و سلب اعتماد سایر بانک های اروپایی از معامله با آنها و بی رونقی صادرات و واردات به امریکا و در نتیجه کل جهان از این ناحیه ضربه خورد و نفت بشکه ای 145 دلار و در عرض 8 ماه به بشکه ای 30 دلار رسید. مسافرت ها کاهش یافت ، شرکت ها ی هواپیمایی ورشکست شدند . کارگران اخراج شدند ، کارنجات تولیدات خود را کاهش دادند و سر رسید ها انباشته شد و اعترضات افزایش یافت و نا رضایتها افزونی گرفت . تا آنجا که باعث استعفی رؤسای وزارت خانه ها و بانک ها و هزاران تعبیر و تفسیر در این زمینه شد . در اقتصاد روان و متعادل را به یک ماشین مناسب و آماده فرض کنیم ، هر کدام از بخش های موتور و دلکو و سیلندر و سوپاپ ها و شمع ها و بدنه و سیم کشی و میل لنگ ها و فرمان و صندلی ها و اتاق به منزله بخش های اقتصادی هستند که باعث به حرکت در آمدن وسیله نقلیه می شود ، هر چند شمع به تنهایی نمی تواند در دست فرد فاقد ارزش حرکت اتومبیل است ولی حذف آن از سیستم و کارکرد موتور باعث می شود که وسیله نقلیه قادر به حرکت نباشد . و این مثال از آن جهت آورده شده که موضوع پیچیدگی و ارتباط اعضا و اجزای خرد و بزرگ اقتصادی در گردش اقتصاد معلوم گردد.
در این تحقیق نیز پس از طرح مسئله و ذکر اهمیت و ضرورت ان و بیان متغیرها و اهداف تحقیق به طرح سوالاتی مبادرت کرده ایم که در فصل اول ذکر شده است . در فصل دوم به مبانی نظری عناصر اقتصادی به صورت تخصصی اشاره شده است که شامل :
1. عوامل موثر بر توزیع در آمد
الف - عوامل اقتصادی
ب - عوامل توزیعی
2. روابط تولید ناخالص ملی و توزیع در آمد
3. نظریه های اقتصادی ،
الف – کوزنتس
ب- کالدور
4. مفهوم رشد اقتصادی
5. تاریخچه روابطه رشد اقتصادی و تولید ناخالص با توزیع درآمد
6. اقتصاد سیاسی رشد و توزیع در آمد ( رابطه منفی – رابطه مثبت - ، سرعت گردش در آمدی و توزیع در آمد ، در آمد سرانه و توزیع در آمد ، توزیع در آمد و فرار سرمایه ، سرمایه انسانی و در آمد )
7. توزیع در آمد و سیاست های اقتصادی
8. توزیع در آمد و یارانه ها
9. سیاست های مالی و توزیع درآمد
10. رابطه بیکاری و توزیع در آمد (اشتغال و ساختار بازارکار، توزیع سطح اشتغال بر توزیع در آمد، تأثیر تغییرات توزیع بر اشتغال ، مطالعات اشتغالی ، اشتغال ناقص و بیکاری در ایران و تورم و توزیع در آمد
11. مطالعات انجام شده در زمینه توزیع و تورم
12. نرخ ارز و توزیع در آمد
13. موقعیت ارز در اقتصاد کشور
14. تعیین عوامل موثر بر توزیع در آمد جهت استفاده در مدل تحقیق
Gini= c+a1gdp+a2 cpi+a3ur+a4e*rm
فرومول بلنجر و گورو (1990) با نام Gixi در اقتصاد شهرت دارد . و از عوامل متعدد و عناصر و اجزای اقتصادی ترکیب یافته دارای عناصر و اجزای زیر است :
تولید ناخالص ملی = GDP
تورم 0 شاخص قیمت خرده فروشی ) = CPI
بیکاری = UR
نرخ برابری ارز و بازار آزاد = Exrm
شاخص توزیع در آمد = Gixi
Gixi = C+ a1GDP+a2CPI+ a3UR+a4exrm

 

 

 

اهمیت و ضرورت مسئله :
شاید بتوان با جرأت گفت ، امروزه اساسی ترین و اصلی ترین شاخص زندگی مردم جهان همان اقتصاد است و به در ستی پیامبر اکرم (ص) در این باره اشاره فرموده است :
لا معاش له ، لا معادله . هر کس مغاش ندارد ، آخرت ندارد
اگر خانواده ای در اداره خانواده دچار بحران شوند ، آیا به تربیت صحیح در خانواده صورت می گیرد ؟ آیا اگر پدری توانایی اداره فرزندان را نداشته باشد ، حوصله وتوانایی رسیدگی اخلاقی و عاطفی به فرزندان را دارد ؟
آیا اگر فاصله طبقاتی زیاد باشد . امکان وحدت ملی تحقق می یابد ؟ مگر مردم ایران جز برای همین مسایل قیام نکرده بودند ؟
آیا اگر کیفیت عرضه و تولید محصولات بالا باشد. اطمینان از مصرف چگونه تعریف می شود ؟ اگر رابطه در آمد خانواده ها با هزینه های نا برابر باشد . نتیجه آن چه می شود ؟
اگر دولت و مسئولین توان منترل بر بازار اقتصاد را نداشته باشند و سود و بهره و نرخ محصولات خود سرانه توسط افراد سودجو تعیین شود تکلیف مصرف کننده چه می شود ؟
اگر همه شاخص ها اقتصادی از جمله سزمایه گذاریها ، نرخ زمانی و سرمایه ای و حتی هزینه های تولید و توزیع و خدمات با قیمت و شاخص های ارزشی نظام اجتماعی نابرابر باشد .وضع بنگاه های تولیدی چه می شود ؟ و صد ها سوال از این قبیل روشن می کند که اهمیت وضع اقتصادی و حتی بیش از وضع سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی و ......می باشد زیرا تا این مسئله مورد توجه و عنایت واقع نشود ، اصلا سایر شاخص ها بدون توجه به مسئله اقتصادی آب در هاون کوبیدن است .

اهداف تحقیق :
هدف از تحقیق ( رشد اقتصادی در کشاورزی ) شناخت و تبیین :
1. عناصر موثر اقتصادی در رشد کشاورزی
2. توزیع و توسعه کشاورزی
3. تورم و توسعه کشاورزی
4. در آمد و توسعه کشاورزی
5. اشتغال و توسعه کشاورزی
6. نظام های اجتماعی و توسعه کشاورزی
7. ارز و پول و قیمت و نرخ و توسعه و کشاورزی طراحی شده است .
متغیرها :
متغیرمستقل: توزیع ،تورم ،درامد،اشتغال،نظام های سیاسی و اجتماعی وارز
متغیروابسته: رشد اقتصادی
روش تحقیق: قصد داریم تاثیر ومیزان تاثیر گذاری عوامل فوق(توزیع و درامد واشتغال و نظام ها و ارز پول را بر رشد اقتصادی بررسی کنیم.)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


(1-3) عوامل موثر بر توزیع در آمد
الف ) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع در آمد
• رشد تولید ناخاص داخلی
• ترکیب و ساختار بازار
• ساختار تولید
• میزان بهر ه وری
• شدن را بطه مبادله در بخش کشاورزی
• در آمد های شهری و درآمد های روستایی ( در آمد سرانه )
• تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر ( سرمایه انسانی )
• بهر ه مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
• بار تکفل اقتصادی
• میزان دسترسی به بازار
• کمیت سرمایه به ازاء هکتار
• توزیع اعتبارات
• تورم و افزایش سطح عمومی قیمت ها
• مهاجرت
• کل مالیات در یافتی از هر خانوار
• هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
• سهم در آمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
• میل نهایی به مصرف و پس انداز
• نرخ رسمی ارز
• میزان اشتغال و بیکاری
ب ) عوامل موثر بر توزیع در آمد
• جنس
• سن
• رشد جمعیت
• بهداشت
• آموزش و پرورش
• تبعیض های نزادی
• عوامل حقوقی و اجتماعی
• مالکیت عوامل تولید
همان طور که مشاهده می شود عوامل زیادی بر توزیع در آمد موثرند که ما به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم .
3-2 رابطه بین تولید ناخالص ملی ( رشد اقتصادی ) و توزیع در آمد
3-2-1 دو نظریه مهم در مورد اقتصادی و توزیع در آمد
الف ) نظریه کوزنتس
سیمون کوزنتس دریکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری در آمد (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نا برابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی ، به تدریج کاهش می یابد. این الگو به نام منحنی u وارون کوزنتس (ku2cn's " u-Inverted curve ) معروف شد . کوزنتس توسعه اقتصادی را به عنوان فر/ایند گذر از اقتصاد معیشتی ( یا روستایی ) به اقتصاد نوین یا شهری نگاه می کند.( بحث دو گانگی اقتصادیو تقسیم اقتصاد به دو روش سنتی و نوین ، قبل از کوزنتس توسط بوئک (1953 J.H.Boche) و لوئیس (1954 W.A.Leuis) نیز مطرح شده است . همچنین بحث چهش اقتصادی پس از کوزنتس توسط هیرشمن (1958A.R.Hirshman ) ووروستو (1961 W.W.Rostom) مورد نقد و بررسی قرار گرفت .نکته قابل در فرضیه کوزنتس بیش از آنکه از شواهد تاریخی از عمالکرد اقتصادی کشور های در حال توسعه سرچشمه بگیرد از قدرت تحلیل وی سرچشمه گیرد نا برابری و توزیع در آمد در اوایل مراحل توسعه ، رشد اقتصادی را افزایش می دهد . چرا که با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف خانوار های کم در آمد ، تلاش در جهت ایجاد برابری توزیع در آمد و تعدیل فقر اقتصادی خانوار ها ،سبب افزایش مصرف ، و در نتیجه کاهش پس انداز می گردد و این امر بر انباشت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت ، در حالی که میل نهائی ، انباشت سرمایه را به وجود آورد و به دنبال سرمایه گذاری بیشتر ، بیکاری و فقر را محدود خواهد کرد . استدلال این بود که بلافاصله بعد از اینکه اقتصاد مراحل اولیه توسعه را طی نمود مهارت نیروی کار افزایش یافته و سطح دستمزد ها بالا می رود این امر نهایتا باعث کاهش نا برابر ها را در بر خواهد داشت . بیان کاملا توصیفی کوزنتس در مقاله مشهور وی که عمدتا در یک تمثیل عددی مبتنی است توسط آناند و کانبور (1993 S.Anand and S.M.R.Kanbur ) صورت بندی مجدد شده است . این دو اقتصاددان مالزیایی ، نشان داده اند که برای مدل کردن حدس کوزنتس پذیرفتن چه فروض لازم است . و در چه مواردی ناچار از توسعه و گسترش منحنی کوزنتس به رابطه پیچیده تری بین شاخص های نا برابری و توسعه یافتگی هستیم و فرضیه کوزنتس ، به دلیل تأثیر عمیقی که بر مبنای نظری اقتصاد توسعه و نیز سیاستگذاری کشور های در حال توسعه داشت دستمایه بسیاری از پژوهش های اقتصادی در سال ها بعد شد . شاید یکی از مشهور ترین آنها مطالعه آهلووالیا (1976) بوده است . بررسی آماری اهلووالیا بر مبنای داده های مقطعی 60 کشور ( شامل 41 کشور در حال توسعه ، 13 کشور توسعه یافته و 6 کشور سوسیالیست ) به تأثیر قوی کوز نتس انجامید . این بررسی بعد ها در مطالعات و پیش بینی های بانک جهان بار ها مورد استفاده قرار می گیرد . با وجود این آناند و کانبور (1993) مطالعه آهلووالیا را نقد کده و نشان داده اند که تخمین رابطه کوزنتس به میزان قابل توجهی به نحوه اندازه گیری توزیع در آمد و انتخاب داده حساس است . مطالعه مزبور نشان می دهد که گزینش فرم تابعی رابطه بین میزان در آمد و نحوهً توزیع ان و نیز مجموعه کشور های مورد بررسی ، می تواند رابطه بین توزیع درآمد و سطح توسعه یافتگی به شکل u وارون به شکل دیگر بیانجا مد به طوری که الگوهای رشد همه از نظر آماری معنادار باشد .
ب) نظریه کالدرر:
کالدور : تقریبا همزمان به کوزنتس به صورت بندی مدل رشد پرداخت که بعد ها به مدل کمبریج معروف شد . مدل کالدور که در دو مقاله در سالهای 1956و 1957 ارائه شده است را می توان توسعه مدل رشد هارود- دومار دانست که در آن ، رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع تابعی در آمد ( بین سود و دستمزد) تعیین شده است .بعلاوه، ساز و کار و تعیین نرخ پس انداز در مدل توضیح داده می شود . کالدور نشان داده می دهد در صورتی که اقتصاد در اشتغال کامل بوده و در نرخ پس انداز در آمد ناشی از سود ، بزرگتر از در آمد ناشی از دستمزد باشد . رابطه مستقیمی بین سهم سود ، درآمد و نرخ سرمایه گذاری وجود دارد . به عبارت دیگر ، هر چه توزیع در آمد به نفع صاحبان سرمایه تغییر کند ، میزان بیشتری از در آمد به سرمایه گذاری اختصاص یافته و به تبع آن رشد اقتصادی ( که در آن مدل بر حسب نرخ سرمایه گذاری توضیح داده می شود ) سریعتر خواهد بود . البته در مدل کالدور رابطه علی بین توزیع و در آمد و رشد اقتصادی توضیح داده نمی شود و صرفا تناقص بین توضیع به حد در آمد و رشد سریعتر اقتصادی تبیین می گردد پیش بینی کالدور این است که برای حل فرآیند مدت رشد اقتصادی ، توزیع تابعی در آمد ، باید به تدریج به نفع سود و در آمد تغییر کند (بدتر شود ) تا جایی که انباشت سرمایه به میزان مطلوب خود برسد و در آمد تغییر چندانی نمی کند . مجمعه نظریه های ، کوزنتس و کالدور بر مبنای نظری تحلیلهای اقتصادی تا سه دهه بعد سایه افکند . در واقع ، از آنجا که تا اوایل دههً 1990 ، نظریهً جایگزینی برای تبیین رابطه بین رشد اقتصادی و توزیع در آمد ارائه نگردید ، نظریه های این دو اقتصاددان به عنوان یک قانونمندی حاکم بر روابط این دو مفهوم تلقی گرددی ، واقعیت این است که در کشور های در حال توسعه ، سطح پایین در آمد سرانه با شکاف گسترده درآمدی بین آحاد جامعه در پیش روی سیاسگذاران و اقتصاددان قرار داشت . با توجه به اینکه در تفکر غالب بر متون اقتصادی در طول سه دهه مبادله گریزناپذیر بین رشد اقتصادی و عدالت اقتصادی ( توزیع عادلانه ً در آمد ) پذیرفته شده بود . پرسش ( تا قبل از دهه 1990) این بود که کشور های در حال توسعه باید در برنامه ریزیهای اقتصادی خود اولویت را را به کدام هدف بدهند ؟ آیا برای دستیابی به رشد بالای اقتصادی ، گسترش نا برابری در آمدها را بپذیرند یا رکورد اقتصادی را برای رسیدن به توزیع برابرتر در آمد تحمل کنند.

 

 

 

3-2-2) مفهوم رشد اقتصادی
رشد اقتصادی عبارت است از افزایش نادی کل در آمد ملی یا تولید ناخالص ملی یک جامعه طی یک دوره معین این افزایش ثه رویت در صد تغییرات در آمدملی یک جامعه نسبت به سایر قبل مطرح می شود . تعریف میکل تودارو در مورد رشد اقتصادی این چنین است « فرآیند پایدار که بر اثر ظرفیت تولید اقتصادی طی زمان افزایش می یابد و سبب افزایش سطح در آمد ملی می شود »
گونار میردال در مورد تعریف رشد می گوید رشد اقتصادی بصورت افزایش در تولید ناخالص ملی است به بیان دیگر دستیابی به رشد اقتصادی پایدار به مفهوم افزایش در آمد ملی مبنی بر اشتغال کامل با افزایش ظرفیت بالقوه نیروی تولید است تعریف دیگری می گوید : رشد اقتصادی به افزایش کمی و مداوم در تولیدات در /امد سرانه کشور از طریق رتباط با افزایش در نیروی کار ، مصرف، سرمایه و هم تجارت اطلاق می گردد.
3-2-3) تاریخچه رابطه رشد اقتصادی و تولید ناخالص با توزیع در آمد
سالها که اقتصاددانان به دنبال رلابطه ای بین رشد اقتصادی و توزیع در آمد می باشند . در دههً 1950و 1960 توسعه ی اقتصادی وبا رشد در آمد ملی سرانه اندازه گیری می شد . سازمان ملل در دههً 1960 ، 5 درصد رشد در آمد ناخالص برای کشور های در حال توسعه را مطرح کرد . برای رسیدن به این رشد سیاستهای مختلفی مطرح شد – سیاستهایی که اسسا نظریه های فشار همه جانبه رشد متعادل رشد نامتعادل هر شخص و حداقل تلاش استوار بود . اقتصاددانان معتقد بودند با افزایش در آمد ناخالص ملی از طریق افزایش اشتغال، فقر و نا برابری در آمدها ، کاهش خواهد یافت . اما نتیجه بکار گیری این سیاست ها نتوانست نابرابریهایی اقتصادی را از بین ببرد از دههً 1970 اقتصاددانان تنها بر رشد تولید تأکیدی نداشتند بلکه برای توسعه یافتگی شاخص هایی مانند کاهش فقر ، بیکاری، رشد تولید ناخالص ملی ، افزایش اشتغال و توزیع برابر در آمدها را مد نظر گرفتند . اولین بار در مورد رابطهً بین رشد و در امد ، سیمون کوزنتس 1955 نظریه معروف خود را بیان داشت ولی با بررسی 200 ساله از جریان توسعه کشور های توسعه یافته در مورد توزیع در آمد می گوید : در اوایل روند که رشد و توسعه اقتصادی به نفع گروههای پر در آمد جامعه بود توزیع نابرابر می شد .پس از طی این مرحله است که خود به خود عامل تعدیل کننده در جامعه به وجود آمده و گروه های کم در آمد از در آمد های بیشتر منتفع می شوند .
لویس از طرفداران نظریه کوزنتس است وی تلاش کرده است که رشد اقتصادی را از طریق نا برابری در توزیع در آمد فرموله کند او متعقد است تنها راه شتاب دادن به رشد اقتصادی استفاده از مدلهای توزیع در آمد کشور های اروپایی و ژاپن در سالهی اولیه رشد است . در ابتدای پروسه سود در آمد ملی زیاد و سهم دستمزد و در آمد ملی ناچیز است . به این بخش منفی با استفاده از سود های کسب شده رشد خواهد کرد و امکانات اشتغال بیشتر فراهم خواهد آمد . در مدل فی – رانیس توجه به این مدل توزیع نیروی در آمد به عنوان مسئله جانبی در نظر گرفته شده است ، این مدل در ارتباط با توزیع در آمد ، مدل مناسبی نیست چرا که فقط دوگانگی شهری و روستایی را در نظر می گیرد .بر مبنای این مدل می توان اقدامات مربوط به پایین نگه داشتن دستمزدها و در آمد های پایین روستایی و شرایط مبادله بین روستا و شهر را به آسانی توجیه کرد . برای رسیدن به یک رشد سریع اقتصادی نا برابری توزیع در آمد از شرایط لازم می باشد افراد دارای در آمد بالا میل نهایی به مصرف کمتری نسبت به افراد کم در آمد و پس انداز کنند گان از گروه در آمدی بالا می باشند که امکان تشکیل سرمایه را به وجود می آورند و بر عکس افراد کم در آمد که اثر منفی بر زیان انباشت سرمایه دارند بعد از اینکه جامعه مراحل اولیه توسعه را پشت سر گذاشت مهارت نیروی کار افزایش یافته و به دستمزد ها افزوده و از میزان نا برابری کاسته می شود .
بعد از کوزنتس کراولین ، (1960) ، اوشیما (1962) ، پاکرت (1973) اهلووالیا ، چتری و دیگران (1974) گهت (1975) ، اوکالیون و دیگران (1984) بابانکساد کین (1986) ، برترلا (1988) ، موریس(1990) ، آناندو گاسبور( 1993) آلیسناو رودریک (1944) ،برترلا (1993) ، فلیدزد (1994) ، سنت پل ووریری (1996) ، جها ( 1996) ، جوونالین (1996) ، پارین(1997) به مطالعه در مورد رابطه بین رشد و در آمد پرداختند . ادبیات جدید رشد از اوایل دهه 1990 مورد توجه قرار گرفت که از الگوی رشد درون زا استفاده می شود . بارو 1991 ، ادوارلر 1993 و رومر 1994 سیاست های تجاری را به رشد بلند مدت مرتبط ساختند . عده ای از اقتصاددانان معتقدند که نابرابری توزیع در آمد یکی از شرایط لازم برای رشد اقتصادی است و استدلال آنان به این صورت است که افراد هر جامعه به دسته تقسیم می شود . افراد ثروتمند میل نهایی به مصرف پایین دارند برعکس افراد فقیر میل نهایی به مصرف بالا دارند . افراد ثروتمند مقدار بیشتری از در آمد را به پس انداز اختصاص می دهند هر چه در آمد بیشتری به سوی افراد ثروتمند جذب شود ، پس انداز زیادتر و سرمایه گذار بیشتری صورت می گیرد و در آن جامعه رشد بیشتری به دست می آید ، پس از رسیدن به حد کافی رشد در آن جامعه خود به خود توزیع نابرابر در آمد به سوی در آمد ها سوق پیدا می کنند ، زیرا کشش جانبی سرایه به نیروی کار کمتر از واحد است . در رشد اقتصادی از سرمایه به میزان زیادتری استفاده می شود بهره وری نیروی کار در تولید افزایش یافته و سپس تمزکز در آمدها در طول زمان کاهش می یابد . تحقیات اخیر نشان می دهد که یک رابطهً منفی میا ن نا برابری اولیه و رشد اقتصادی وجود دارد اطلاعات جمع آوری شده مربوط به دوران سی ساله کشور های مختلف بیان می دارد که 90 در صد نظریهً لورنتس تأیید نشده است . با توجه به رابطه میان رشد کلی و تغییر در آمد گروه تحتانی جامعه در یک دوره ده ساله با دورا ن رشد اقتصادی با یک روند رشد نابرابریها در 43 مورد و همین کاهش نابرابریها در 43 مورد و همین طور کاهش نابرابر یها در 45 مورد توأم بوده است و به یک رابطه ً قوی و سیستماتیک میان رشد اقتصادی و رشد در آمد ها دست یافته شده است . بر خلاف کوزنتس ، گونارمیردال بیان می دارد که « لغزش نابرابری اقتصادی در یک کشور بطور معکوس رشد اقتصادی آن را متأثیر می سازد» . استدلال وی این چنین بوده که در عدم وجود محرکهای نا رضایتی و اغتشاشات سیاسی، زمانی که نابرابری به سطح خاصی برسد به وجود می آید لذا اغتشاشات و تغییرات ناگهانی اجتماعی و سیاسی نظم فعالیتهای اقتصادی و تجاری را بر هم زده و باعث کاهش نرخ رشد می گردد ، پرسون و نایلینی 19949 و والنسیا و رودریک (1994) در مطالعات خود نشان دادند که نا برابری بطور منفی به رشد مرتبط است کلارک در سال نتیجه می گیرد ارتباط بین رشد و نا برابری از نظر آماری معنی دلر اما کوچک می باشد. دیدگاه دیگر بیان می دارد که دولتن بدون توجه به توزیع عادلانه در آمد نمی تواند به رشد اقتصادی دست یابد . در سال (1972) هانس سینگر سیاستهایی را عنوان نمود که شامل تعدیل و رشد بود . در سال (1974) اثر چتری و دیگران از سوی بانک چهانی به نام توزیع مجدد در آمد و رشد اقتصادی انتشار یافت . چتری می گوید : « برنامه ریزی متمرکز بر مسئله فقر به معنای از دست دادن هدف ریشه نیست بلکه توزیع مجدد منافع رشد است سیاستهای توزیع مجدد از طریق اعمال مالیات ، پرداخت یا ارائه پرداخت انتقالی توزیع در آمد صورت می گیرد . مطالعات تجربی آدامن و موریس در مورد 43 کشور در حال توسعه نشان داد که هیچ گونه دلیلی مبنی بر اینکه افراد بسیار فقیر خود به خود از رشد اقتصادی منتفع شوند ، وجود ندار بلکه طبقه متوسط کوچک و ثروتمند بهره مند می شوند .مارشال متعتقد است که دخالت در قالب توزیع ممکن است به نحو چشمگیری تولید را کاهش دهد توزیع مجدد کلی قطعا نتایج متفوتی خواهد داشت و دلیل امر دخالت تصحیح کننده مکانیزم بازار و اثبات الگوی کلی توزیع در آمد ناشی از آن است . ویژگیهای ساختاری اقتصادی نتکی به بازار و سیاستهای منفی پولی و مالی پیامد های عمیقی به دنبال خواهد داشت . که لزوما منجر به کاهش تولید نخواهد شد . با بروز رکورد اقتصادی در کشور های توسعه یافته با کاهش در آمد های صادراتی روبه رو شدند در تراز پرداخت این کشور ها کسر هایی به وجود آمد که به ناچار وام هایی را از صندوق بین المللی پول و بانکجهانی در خواست نمودند . در مقابل این دو نهاد پرداخت وام را مشروط به اجرای برنامه های تثبیت و تعدیل داشتند . دل و لاورنس معتقدند که مشکلات اقتصادی این کشور ها از مراحل برون زای قوی برخوردار است . در مقابل صندوق بین المللی پول و بانک جهانی این مشکلات را ناشی از سیاستهای داخلی کشورها دانسته است . صندوق بین المللی پول روی مسئله تصحیح کلان اقتصادی برنامه های خود را متمرکز نکردند بلکه دامنه کلی مسئله مرتبط شامل سیاستهای دستمزد و نرخ بهره یارانه های دولتی و نقش دولت در هدایت فرآیند توسعه تمرکز یافت . همواره این دغدغه ها وجود دارد که آیا برای تسریع در رشد اقتصادی باید سطحی نا برابریها در آمد را پذیرفت و یا برای بهبود در توزیع در آمد باید به کند شدن رشد اقتصادی تن داد؟ پاسخگویی به این سوال که ارتباط نظری متقابل بین رشد اقتصادی و توزیع در آمد است چه می تواند باشد ؟ همچنین این سوال می تواند یکی از مهم ترین مو ضوع های مورد بحث برای مدیران اقتصادی و به ویژه برای کشور های در حال توسعه باشد زیرا کشور های در حال توسعه همواره از سطح نا برابری در آمد سرانه و گستردگی شکافهای در آمدی در رنج بوده اند .
آناند و کانبور مطالعه آهلووالیا را نقد کردند و نشان دادند که تخمین رابطه کورنتس به میزان قابل توجهی به نحوه اندازه گیری توزیع در آمد داده ها حساس است . مطالعه نوربر نشان می دهد که گزینش فرم تابعی رابطه بین میزان درآمد و نحوه توزیع آن در مجموعه کشور های مورد بررسی ، می تواند به رابطه توزیع در آمد و نحوه توزیع آن و نیز به رابطه بین توزیع در آمد و سطح توسعه یافتگی به شکل u یا شکل دیگری بیانجامد بطوری که الگو های یاد شده همه آماری معنادار می باشد . آنها در بحث های خود از معیار های متفاوت نابرابری و به نتیجه دست یافتند .
1. شاخص های مخلتف نقاط برگشت بسیار متفاوتی را نشان می دهد
2. نتایج آماری بسیار ضعیف اند
3. تغییر در رابطه بین در آمد توسط نیروی کار کشاورزی و شهری قید های جدید و دقیق تری را روی شکل تابع تحمیل می کند .
چیزی در کتاب معروف عنوان می نماید « مبادله بین رشد و برابری گمراه کننده است و ریشه کنی فقر همواره با رشد اقتصادی تعارض ندارد »
هدفهای توزیعی کشورها بایدبر حسب بهبود در سطح درامد گروههای کم درامد در چارچوب یک برنامه رشد اقتصادی تعریف شود. عملکرد37 کشور ورشد اقتصادی و توزیع درامد بین سالهای 1965-1989درنظر گرفته شدواین موارد به دست امد:

 


1. در رشد بالای کشورها همراه نابرابری شدید وجود ندارد
2. رشد اقتصادی با سطوح مختلف نا برابری در آمد سازگار است ولی رشد اقتصادی سریع فقط در صورت تعدیل در توریع در آمد ها امکانپذیر است .
پرسون و تابلینی بیان می دارد هر چه نا برابری در جامعه بیشتر باشد تقاضا برای توزیع در آمد بیشتر است . یا توزیع در آمد ( از پر در آمد به قشر های کم در آمد ) انباشت سرمایه را به دلیل نقض مالکیت تضعیف می کند و در نتیجه نا برابری رشد را به مخاطره می افکند . آلسنیا ورودریک (1994) در مدل خود توسعه طبیعی مدل های ریشه درون زا را به وضعیتی می داند که ملاحظات توزیعی در تعادل سیاسی بر نرخ رشد اقتصادی اث می گذارد بارنو 1994 ،بردتی – 1992 – اعتقاد دارند نا برابری رشد را به خطر می اندازد آگیون و بولتون 1992-1997 معتقدند توزیع نا برابر ثروت اولیه سر منشاء نا برابری در ثروت خواهد بود . حال اگر بازار سرمایه کل باشد این نا برابری اولیه قابل تداوم نبوده و یک توزیع یکنواخت همگرا خواهد رسید .( با نظریه کورنتس سازگار است ) باز توزیع در آمد موجب می شود که طبقه متوسط نیاز کمتر به وام گرفتن برای سرمایه گذاری داشته باشد در نتیجه به دلیل کاهش سهم دیگران در تأمین مالی سرمایه گذاری انگیزه طبقه میانی برای حداکثر کردن سود افزایش می یابد . در این صورت بار توزیع علاوه بر آنکه نا برابری را کاهش می دهند فرصت و امکان بیشتری برای کسب در آمد در اختیار گروه های میانی و طبقات کم در آمد گذاشته و کارایی را نیز افزایش می دهد . این نکته را باید توضیح داد بار توزیع در عین حال انگیزه ثروتمندان را برای تلاش کاهش می دهد . افزایش کارآیی تولید در اثر یک سیاست باز توزیع مشروط به این است که ثمره حاصل از افزایش تلاش و انگیز شفمان از بار توزیع بیشتر از کاهش تلاش متضرران از سیاست مزبور باشد آن وقت اثر خالص بار توزیع بر افزایش سرمایه گذاری و تولید مثبت خواهد بود .در مراحل اولیه توسعه به دلیل انباشت کم سرمایه ، نرخ بهره بالاست و بدین روی ثروتمندان وام دهند از نرخ بالای بهره منتفع می شوند . و ثروت آنان سریعتر از گروه میانی وام گیرنده رشد می کند . در نتیجه نا برابری افزایش می یابد . در مراحل بعدی توسعه نرخ بهره به تدریج کاهش می یابد . کاهش نرخ بهره در بازار سرمایه به نفع وام گیرندگان و به ضرر وام دهندگان می باشد این ثروت طبقه متوسط به تدریج به ثروتمندان نزدیک شده و نابرابری کاهش می یابد . سنت یل و ویر – 1991- : اثر توزیع ثروت بر نرخ رشد اقتصادی را از طریق عرضه و تقاضای نیروی کار مطرح می کند . در حالت تعادل که نرخ منحنی رشد اقتصادی در تابع فرآیندی از عرضه نیروی کار در جامعه است . در این صورت اگر منحنی عرضه نیروی کار مقعر (یا محدب ) باشد . بار توزیع از غنی به فقیر نرخ رشد را افزایش یا کاهش خواهد داد . آلسینا و پروتی 1995 مطلع آنها نشان می دهند که نا برابری در آمدی در اثر تشدید تنش های اجتماعی و ناپایداری سیاسی اجتماعی را افزایش می دهد . و به دنبال آن نا اطمینانی در محیط اقتصادی – سیاسی ایجاد می شود که سرمایه گذاری را کاهش می دهد . و در نتیجه از آنجا که سرمایه گذاری نیروی محرک رشد است ، نا برابری اثر معکوس بر رشد اقتصادی می گذارد .
3-2-4 ) اقتصاد سیاسی رشد و توزیع درآمد
کانال یا مجرای دیگری که در اینجا برای ارتباط بین توزیع در آمد و رشد اقتصاد مطرح می شود ، کانال سیاسی است . به این صورت که سطح مخارج دولت یا مالیات نتیجهً فرآیندهای رأی گیری (انتخاباتی) است که در آن درآمد ، عامل اصلی تعیین کنندهً سلیقه رأی دهندگان است. به ویژه لازم به ذکر است که رأی دهندگان کم درآمد و فقیر طرفدار سطوح بالای مالیات می باشند . دلیل این پیامد آن است که آنها مالیات کمتری خواهند پرداخت یا نسبت خود را از سهم بیشتری از مخارج دولت سود خواهند برد .بنابراین درجامعه ای نابرابر،با تعداد بیشتر فقرا اکثریت رای دهندگان به طرفداری مالیات بالاتر رای خواهند داد. برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند افزایش مالیات های بالاتر از بهینه باعث افزایش حجم دولت می گردد و از انجا که دولت به مانند بخش خصوصی کارایی ندارد و در نتیجه تخصیص منابع به درستی صورت نخواهد گرفت و رشد اقتصادی کاهش خواهد یافت. یعنی در جامعه ای که نابرابری توزیع درامد وجود دارد واز طرفی برابری سیاسی و حقوقی وجود دارد. رشد اقتصادی کاهش می یابد. از جمله این پژوهشگران می توان به آسینا ورودریک (1993) ،پرستون وتابلینی (1994) اشاره کرد. البته در اینجا لازم است به این نکته توجه شود که در صورتیکه دولتمردان افرادی شایسته وکاردان باشند، مطمئنا سیاست های اتخاذی آنها در نحوهًخرج مالیات ها ومنابع کشور، فرضا سرمایه گذاری در آموزش فقیران، بهداشت آنان، تغذیه مناسب آنها می تواند کمک شایانی به بهبود سرمایه انسانی این قشر جامعه نماید و در نتیجه رشد وتوسعه را میسر گرداند، یعنی فرآند بار توزیع لزوما به کاهش رشد اقتصادی نخواهد انجامید.
3-2-5 ) رابطه منفی رشد و توزیع درآمد
بعضی استدلال کنندگان معتقد ند که نابرابری درآمد یکی از شرایط لازم برای ایجاد سریع رشد اقتصادی است. زیرا درآمد افراد ثروتمند جامعه یکی از شرایط لازم برای پس انداز گروههای پردرآمد است. هساس استدلال این عده این است که اگر جامعه را به دو گروه ثروتمند و فقیر تقسیم کنیم ، میل نهایی به پس انداز طبقات ثروتمند بیش ازطبقه فقیر است ).لذا هر چه درآمد جامعه بیشتر به سوی افراد پردرآمد برود قسمت بیشتری از درآمد آنان صرف پس انداز می شود . وبه دنبال آن با افزایش ، سرمایه گذاری ، رشد با سرعت بیشتری افزایش می یابد . در نتیجه این عده با این استدلال نسبتا ساده مدعی هستند که توزیع بسیار نابرابر درآمد شرط لازم برای برای ایجاد رشد سریع اقتصادی است البته این عده معتقدند پس از طی مراحل اولیه توسعه ( رسیدن به حد کافی رشد ) خود به خود عامل تعدیل درآمد جامعه به وجود می آید. اساس این نظریه بر این استدلال متکی است که اگر کشش جانشینی سرمایه به نیروی کمتر از رشد اقتصادی همراه با افزایش سرمایه باشد . بهره وری نیروی کار در تولید تدریجا افزایش یافته و در نهایت تمرکز در آمد ها در طول زمان کاهش می یابد . پس به رغم این عقیده رابطه مستقیمی میان نابرابری در توزیع درآمد و رشد سریع اقتصادی وجود دارد . کوزنتس بر این عقیده است که در مراحل اولیه رشد اقتصادی درآمد بد تر می شود و در مراحل بعد بهبود می یابد اگر چه اطلاعات مربوط به کشورهای غربی این نظریه را تایید می کند ولی با نگاهی به اطلاعات کشورهای در حال توسعه ( جهان سوم ) در می یابیم که این نظریه چندان قانع کننده نیست .
3-2-6 ) رابطه مثبت رشد وتوزیع درآمد
به گفته مایکل تودارو به چهار دلیل بسیاری از اقتصاددانان توسعه ، تضاد میان رشد سریع اقتصادی و توزیع برابر در آمد را غیر قابل قبول می دانند و معتقدند که برابری بیشتر در کشورهای در حال توسعه کنونی در واقع می تواند شرط رشد اقتصادی درون زا باشد ، این چهار دلیل عبارتند از :
1- بررسی های تجربی و وقایع تاریخی در کشورهای جهان سوم نشان می دهد که بر خلاف کشور های توسعه یافته امروزی در کشورهای در حال توسعه کنونی ، ثروتمندان منافع خود را در اقتصاد محلی مصرف نمی کنند . این ها به اتلاف در آمد خود از راه خرید کالا های لوکس وارداتی ، مسافرت به خارج از کشور ، ساختن خانه های گران قیمت همچون کاخ ، سرمایه گذاری در طلا و جواهرات و حساب های بانکی خارج از کشور می پردازند و چنانچه مشخص است . این پس انداز ها ومصرف نمی تواند مولد رشد اقتصادی باشد . این امور علاوه بر خروج سرمایه از کشور و پایین آوردن توان مالی کشور به تولید کنندگان داخلی نیز ضربه می زند . حتی شواهد تجربی نشان می دهند که که در آمد سرشار ثروتمندان ناشی از مکانیسم رشد تولید نا خالص نیست ، بلکه حاصل دسترنج کارگران عادی و فقیر جامعه است و یا ناشی از ثروت فروشی ، همچون کشور های عمده صادر کننده نفت (اوپک ) . بنابراین استراتژی رشد که بر مبنای نا برابری قابل توجه و در حال رشد در آمد ها قرار دارد ممکن است در واقعیت بیش از افسانه فرصت طلبانه به منظور بقای طبقات سرمایه دار و حفظ وضع موجود اقتضای ، سیاسی . طبقات ممتز کشور های جهان سوم نباشد که اغلب به زبان عظیم جمعیت این کشورهاست .
2- در آمد کم و سطح و سطح نازل زندگی فقرا چه در زمینه بهداشت ، آموزش تغذیه و ....« بهره وری اقتصادی » را کاهش داده و منجر به کاهش نرخ رشد می شود .
بنابراین هر چه بهره وری پایین تر باشد با یک میزان عوامل تولید مشخص از تولید کاسته شده و اثر تخریبی بر رشد به جای خواهد گذاشت پس با توجه به رابطه توزیع نا برابر در آمد با کاهش بهره وری اقتصادی با کاهش رشد اقتصادی ، نتیجه می شود که برای افزایش رشد اقتصادی در آمدها ، باید برابر تر شود .
3- اگر چنانچه بر اثر سیاست توزیع عادلانه در آمد ، در آمد فقرا افزایش یابد با توجه به اینکه تقاضای افراد کم درآمد اکثرا برای کالای ضروری است که در بازار داخلی و محلی است .و از طرف دیگر ثروتمندان تمایل دارند ثروتمندان تمایل دارند که بیشتر در آمد اضافی خود را صرف خرید کالاهای تجملی وارداتی کنند . به این ترتیب افزایش سطح در آمد فقرا شرایط رشد اقتصادی سریع و مشارکت توده های مردم در این رشد به وجود می آورد بنابراین برای حمایت از صنایع داخلی و رسیدن به رشد اقتصادی باید سهم گروههای با در آمد پایین از کل در آمد ها توسط سیاست های توزیع عادلانه بیشتر شود . یعنی به برابری بیشتری برسیم .
4- مورد آخر سه انگیزه نیرومند مادی برابر مشارکت در فرآیند توسعه است . توزیع عادلانه « انگیزه های قوی در استمرار توسعه و توزیع نا برابر « مانعی» جدی از این راه است . هر چه توزیع در آمد بهتر و بیشتر شود ، علاقمندی بیشتری به تحقق اهداف رشد و توسعه اقتصادی از مردم پدیدار می شود .

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   60 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رشد اقتصادی در کشاورزی

دانلودمقاله تاریخچه حسابداری

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله تاریخچه حسابداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
حسابداری در جهان نزدیک به ۶۰۰۰ سال قدمت دارد و تاریخ نخستین مدارک کشف شده حسابداری به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد. پیشینه حسابداری در ایران نیز به نخستین تمدنهایی بر می گردد که دراین سرزمین پا گرفت، و مدارک حسابداری بدست آمده با ۲۵ قرن قدمت، گواه بر پیشرفت این دانش در ایران باستان اس. در طول تاریخ، روشهای حسابداری متوع و متعددی برای اداره امور حکومتی و انجام دادن فعالیتهای اقتصادی ابداع شد، که در پاسخ به نیازهای زمان، سیر تحولی و تکاملی داشته است. ممیزی املاک در تمدن ساسانی(در جریان اصلاحات انوشیروان، به منظور تشخیص مالیاتهای ارضی، کلیه زمینهای مزروعی کشور ممیزی و مشخصات آن از جمله مساحت، نوع زمین و نوع محصول در دفتری ثبت می گردید.) و تکامل حسابداری برای نگهداری حساب درآمد و مخارج حکومتی در دوران سلجوقیان(نگارش اعداد را به صورت علایمی کوتاه شده از نام اعداد عربی، حساب سیاق می نامند.
حسابداری سیاق که احتمالا در دوران سلجوقیان تکامل یافته، روشی است که بر اساس آن، حساب جمع و خرج هر ولایت در دفتر مربوط به ان ولایت ثبت و در عین حال یک دفتر اصلی در مرکز نگهداری می شده است که خلاصه جکع و خرج هر ولایت به طور جداگانه در صفحات مربوط، در آن به خط سیاق نوشته می شده است. این روش در دوران قاجاریه تکمیل شد و کتب خمسه(دفاتر پنج گانه) برای گروههای عمده مخارج نیز نگهداری می شده است.
و نگهداری حساب فعالیتهای بازرگانی به حساب سیاق، نمونه های بارز و پیشرفته آن است.
با این حال حسابداری نوین( دوطرفه) همانند بسیاری از دانشهای کاربردی دیگر، به همراه ورود فراورده های صنعتی و رسوخ موسسات و شرکتهای خارجی به ایران راه یافت. و در جریان تحولات اقتصادی _اجتماعی صد سال گذشته با پیدایش سازمانهای جدید دولتی و خصوصی و دگرگونی شیوه های تولید و توزیع بسیار پیشرفت کرد.
حسابداری با تمدن همزاد است و به اندازه تمدن بشری قدمت دارد. در تمدنهای باستانی بین النهرین که قسمت اعظم ثروتهای جامعه در اختیار فرمانروا یا فرمانروایان بود. معمولا کاهنان که قشر ممتازی را در سلسله مراتب اجتماعی تشکیل می دادند و ظیفه نگارش را بطور اعم و نگهداری حساب درآمدها و ثروتهای حکومت را بطور اخص به عهده یا در واقع در انحصار داشتند و در عین حال به ثبت برخی از معاملات شهروندان نیز می پرداختند، از جمله در تمدن باستانی سومر (SUMMER) نظام مالی جامعی برقرار بود و کاهنان سومری علاوه بر نگهداری حساب درآمدهای حکومتی، به نحوی موجودی غلات، تعداد دامها و میزان املاک حکومتی را محاسبه می کردند.
نخستین مدرک کشف شده حسابداری در جهان، لوحه های سفالین از تمدن سومر در بابل (Babylon) است و قدمت آن به ۳۶۰۰ سال قبل از میلاد می رسد و از پرداخت دستمزد تعدادی کارگر حکایت دارد.
مدارک و شواهد بدست آمده از تمدن باستانی مصر (۵۲۵_۵۰۰۰ ق.م) حکایت از آن دارد که در اجرای طرحهای ساختمانی این تمدن، نوعی کنترل حسابداری برقرار بوده که بهره گیری از نیروی کار هزاران هزار نفر را در امر ایجاد بنا و حمل و نقل مصالح ساختمانی در تشکیلاتی منظم، میسر می کرده است، از تمدن مصر در دورانی که یونانیان و رومیان بر آن تسلط داشتند نیز مجموعه های متعددی از حسابهای نوشته شده بر پاپیروس باقی مانده است.
شواهد و مدارک به دست آمده از یونان باستان نیز حکایت از استقرار کنترلهای حسابداری دارد. از جمله حساب معبد پارتنون در لوحه های مرمرین اکروپولیس حک و بخشی از ان هنوز هم باقی است.
سکه به عنوان واحد پول حدود ۷۰۰ سال قبل از میلاد در لیدی(Lydia) ابداع گردید.(لیدی سرزمینی باستانی است که در آسیای صغیر، کنار دریای اژه بین میزی (Mysia) و کاری(Caria) قرار داشت. کرزوس (Croesus) آخرین پادشاه آن از کوروش شکست خورد.) و به سرعت در تمدنهای آن زمان رواج یافت. در ازان عصر هخامنشی ، نظام مالی و پولی (نظام پولی بدیعی توسط داریوش اول بر پایه طلا و نقره با رابطه مبادله ثابت پایه گذاری شد و سکه داریک به وزن ۸.۴۱ گرم در مقابل ۲۰ سکه نقره به نام “شکل” هر یک به وزن ۵.۶ گرم مبادله می شده است و بنابراین رابطه تبدیل طلا به نقره ( ۳/۱ ۱۳ ) ) جامع ومنسجمی بر قرار بوده و حساب درآمدها و مخارج حکومت به ریز و به دقت ثبت و ظبط و نگهداری می شده است.
در رم و یونان باستان حسابداری پیشرفته ای وجود داشته و نوعی حساب جمع و خرج تنظیم می شده است. یک جمعدار، یک مامور دولت و یا شخصی که محافضت پول یا دارایی دیگری به او محول بوده است در مقاطعی از زمان حساب خود را به اربابش پس می داده است. برای این کار رو فهرست تفصیلی از دریافتها و پرداختها بر حسب پول، وزن یا مقیاس دیگری تهیه می شد که جمع آن دو مساوی بود. فهرست پرداخت شامل مبالغ پرداختی، کالای فروخته شده و یا به مصرف رسیده در طول یک دوره بعلاوه مانده پول و کالایی بود که نزد جمعدار باقی مانده و باید به ارباب تادیه می شد. این نوع حسابداری تا قرون وسطی ادامه یافت.
همانطور که ملاحظه فرمودید، حسابداری باستانی تنها جنبه های محدودی از فعالیتهای مالی را در بر می گرفت و یا سیستم جامعی که کلیه عملیات مالی حکومت را ثبط و ظبط کند و یا به نگهداری حساب معاملات تجاری بپردازد، فاصله بسیاری داشت.
سرمایه داری تجاری و رنسانس
از دوران باستان تا اواخر قرون وسطی تغییری اساسی در جهت تبدیل حسابداری به یک سیستم جامع صورت نگرفت و تنها پیشرفت قابل ذکر گسترش دامنه نگهداری حساب برای عملیات گوناگون حکومتها و اشخاص بود.
از اوایل قرن سیزدهم “دولت_شهرها” و یا “شهر_جمهوریهای” کوچکی خارج از سلطه پادشاهان و خوانین فیودال در ایتالیای کنونی پا گرفت که فضای سیاسی_ اقتصادی مناسبی را برای رشد سوداگری فراهم آورد.بدین معنی که در این جمهوریهای کوچک هیچ مانعی در راه تجارت آزاد، حتی تجارت با سرزمینهای دوردست وجود نداشت و استفاده از سرمایه به صورت سرمایه مولد یا سرمایه تجاری مانند کشتیها و سایر وسایل بازرگانی امکان پذیر و متداول بود. علاوه بر این، با رونق داد وستد، پول در مبادلات تجاری نقش گسترده یافت و اقتصاد پولی رواج یافت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخچه حسابداری