فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله پهلوانان

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله پهلوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
عظمت حماسة ملی ایران، پیش از هر چیز در روح پهلوانی، و تمرکز رویدادهای آن حول یک محور قهرمانی، متبلور است. عنصر نیرومند ذهنی آن، که در آرایش حماسی نبرد میان نیک و بد و ایران و توران تجسم یافته است، اساساً اوج و فرود خود را در نهاد پهلوانی و هیأت مرکزی و نیروی اصلی آن به ظهور می‎رساند.
نسلهای مختلفی از پهلوانان، پی در پی به کوشش برمی‎خیزند، خویشکاری می‎ورزند، پیروز می‎شوند، شکست می‎خورند، نام‎آور می‎شوند، به فراموشی می‎گرایند، تا ذات انسان حماسی، که تجسم نهایی خود را در جهان پهلوان می‎یابد، باقی بماند. جهان پهلوان نیز مانند پهلوانان دیگر، دوره به دوره، فرامی‎آید تا عظمت کارکرد آدمی را در قهرمانی و افتخار بنمایاند. در این راه اگرچه کارکرد اصلی پهلوانان یگانه و بی‎دگرگونی یا خدشه‎ناپذیر می‎ماند، کاراکتر و کنش و روابط شخصیتی آنها متفاوت می‎شود، تنوع می‎پذیرد، و گسترش می‎یابد.
از این‎رو برای آنکه کنش فردی و چگونگی رویدادهای حماسی و نوع آنها در شاهنامه بهتر ادراک شود، جا دارد که از راه رویکردی تشریحی، به بیان وضع و تنوع و شاخه‎ها و عناصر تشکیل دهندة‌ نهاد پهلوانی بپردازیم، تا زمینة لازم برای جستجوی روابط افراد و چگونگی رویدادها و اهداف زندگی پهلوانی فراهم آید. تأکید می‎کنم که در این بحث بیشتر به طرح یک نمودار از مشخصات و مختصات پهلوانان خواهم پرداخت، تا به تبیین و تحلیل همه‎جانبه و ریشه‎شناختی.
بسیاری از مسائل پهلوانان ایران چه از لحاظ ریشه‎های اساطیری و پیوندهای تاریخی ، و چه از بابت مشخصات «زندگی و مرگ» آنان تاکنون به وسیلة صاحب‎نظران مختلفی بررسی شده است. همچنانکه از برخی رویدادها و داستانها نیز تحلیلهای ارزنده‎ای صورت گرفته است. در نتیجه طرح این بحث از آن رو تا آنجاست که بتواند حضور ترکیبی پهلوانان را با وضوح بیشتری مشخص کند. و حضور آنان را «‌تمامیت» حماسة ملی بازنمایاند.
مجموعة‌ داستانهای حماسی شاهنامه را در نخستین نظر می‎توان نشأت یافته از سه دوره و حوزة قهرمانی دانست، که هم از بابت تاریخی و هم از بابت جغرافیایی، و هم از نظر تفاوتهای آیینی و ذهنی و خاندانی، نمودار زندگی اقوام مختلف در تاریخهای مختلفی از حیات ملی ایران زمین است.
اما همة‌ رویدادها و کنشهای فردی مربوط به این حوزه‎ها و دوره‎ها، بر دو محور اصلی متمرکز شده است:
الف‎- محور آیینی و اخلاقی که در نهایت از تنظیم بنیان اساطیری و اخلاقی نبرد و تکرار نمونه‎هایی از آن در دوره‎های مختلف جدا نیست، و اهداف سیاسی، ملی، آیینی، اخلاقی را دنبال می‎کند.
ب- محور قهرمانی که همة تنوع زندگی قهرمانی را در طول دوره‎ها و موقعیتهای گوناگون، در یک هیأت و هویت مرکزی گرد می‎آورد. و به طرح و تبیین ارزشها، روشها، رفتارها، کنشها و روابط انسانهای حماسی می‎پردازد. اگرچه این انسانهای حماسی از هر راه که شده غالباً به یک ریشة آیینی و اساطیری و مقدس می‎پیوندند، و در نتیجه انگار تمام آنان و تمام شاهان و ‎… از یک رگ و ریشه برآمده‎اند.
پهلوانان و خاندانها
این سه بخش اصلی داستانهای پهلوانی را چنین نامیده‎اند و معرفی کرده‎اند:
1- داستانهای حماسی اوستایی. که قهرمانانش اساساً شاهان کیانی‎اند؛ که از آنان در اوستا نیز یاد شده است. این رشته داستانها کلاً سلسلة حماسه‎های کیانی و پیشدادی را دربرمی‎گیرد، که مطرح شدن آنها در یشتها، نشان قدمت تاریخی آنها تا حدود زمانهای پیش از زردشت است و به دورة‌ پیوندهای ذهنی هند و ایرانی می‎انجامد. قهرمانان این دسته از کیومرث تا گشتاسپ و بهمن را شامل می‎شود.
2- داستانهای حماسی سکایی که خاندان سیستان را دربرمی‎گیرد. که شرح قهرمانیهاشان علاوه بر شاهنامه در شمار دیگری از منظومه‎های حماسی مانند جهانگیرنامه، برزونامه، فرامرزنامه و ‎… نیز بیان شده است. و مجموعاً از زندگی اقوام سکایی حکایت می‎کند که بخشی از آنها در سیستان جایگزین شده بوده‎اند، و محور پهلوانی حماسة ملی ایران نیز شده‎اند، ‌و حرکت اصلی حماسه به زندگی پرتحرک و خطیر و افتخارآمیز آنان سپرده شده است.
3- داستانهای حماسی اشکانی. که از خاندانها و پهلوانان و شاهان و شاهزادگان دورة‌ اشکانی حکایت دارد. حماسة اینان در دورة اشکانی پدید آمده، و در حقیقت حضور فعال و گسترده و شرح قهرمانیها و افتخارات آنان در داستانهای پهلوانی جای خالی آنان را در بخش تاریخی شاهنامه پر کرده است. یکی از بزرگترین نمودهای خاندانی این گروه، گودرزیانند، که شاهنامه از کثرت و تنوع قهرمانیهای آنان سرشار است. این پهلوانان که اساساً در شمار سرزمین ایران می‎زیسته‎اند، چندان گسترده و مشهور بوده‎اند که بارها اعمال و رویدادهای پهلوانی دیگری نیز به آنان منسوب شده، که در اصل قهرمانان دیگری داشته است.
لازم به یادآوری است که به ازای وجود هر یک از این گروه‎ها، دشمن و اردوی بدی نیز تنوع می‎پذیرد، و دیگرگون می‎شود. اما در نهایت حول دشمنی‎های تورانی، تازی،‌ رومی متمرکز می‎گردد.
از اسناد و اخباری که از ایران پیش از اسلام باقی مانده است برمی‎آید که این سه رشته داستانهای گوناگون حماسی در زمان ساسانیان، در میان ایرانیان اشاعه داشته است، و حتی در باب هر یک کتابهایی نیز موجود بوده است. اما قوم ایرانی بدون وجه تمایزی با تمام این داستانها هماهنگ و همخوی بوده است. در هر یک بخشی از کششها و گرایشهای درونیش را می‎جسته، و با هر یک بخشی از آرزوها و خواستهایش را زنده نگه می‎داشته است. و مجموعة‌ آنها را نموداری از کل زندگی متنوع و متفاوت، اما به هم پیوسته و متجانسی می‎دانسته است که در این سرزمین جاری بوده است، و به رغم همة تضادها و تعارضهای درونیش از نوعی وحدت و هماهنگی نیز برخوردار بوده است.
بدین ترتیب بیش از صد و پنجاه پهلوان و شاه و ‎… در نیمة نخست و غیرتاریخی شاهنامه گرد آمده‎اند، تا کل ماجراهای حماسة ملی را تصویر کنند. از این یکصد و پنجاه تن، شماری پادشاهند، که رهبری آیینی و سیاسی نبرد بزرگ را برعهده دارند، و از دورة‌ کیومرث که هم نخستین انسان و هم نخستین پادشاه ایرانی است، تا بهمن فرزند اسفندیار که مفصل بخشهای حماسی و تاریخی شاهنامه است،‌ در پی هم می‎آیند و می‎گذرند. و گاهی خود یا فرزندانشان کنش معینی در رویداد ویژه‎ای می‎یابند، که یا در مسیر نبرد بزرگ، و یا در زندگی حماسی،‌ گره ویژه‎ای پدید می‎آورد یا می‎گشاید. مانند سیاووش که مفهوم تازه‎ای از جنگ و صلح را به حماسه ارائه می‎کند، و اسفندیار که روایتی از جابه‎جایی کارکردها را در حماسه بیان می‎کند.
اما پهلوانان، پیکرة بزرگ و توانمند حماسه را می‎سازند. و به اعتبار نقش و رابطه‎شان در رویدادها به چند دسته تقسیم می‎شوند:
1- پهلوانان اصلی و جریان‎ساز،‌ که داستان اصلی حماسه در کل حیات آنان پیگیری می‎شود،‌و قهرمان بسیاری از رویدادهایند. شمار اینان اندک است. مانند زال، رستم، گودرز و ‎… که در مرکز نهاد پهلوانی قرار دارند،‌ و رستم شاخص اصلی آنهاست، که صورت تکامل یافتة جهان پهلوان است.
2- پهلوانان ردة دوم که یا رویدادی ویژه به آنها اختصاص یافته است، و یا حضورشان از جنبه‎های مختلف قهرمانی حکایت می‎کند؛ و در مجموع نهاد پهلوانی را استوار می‎دارند. مانند سهراب، گیو، بهرام، بیژن و ‎… اینان در دورة‌ دراز آمیختگی، چهره‎های مشخصی از اردوی نیکی و عوامل مؤثری در نبرد بزرگند. و برخی از آنان چهره‎های پهلوانی در اردوی بدی‎اند و با تنوع شخصیتی و خصلتها و کنشهای گوناگون، هم خاندانهای مختلف را نمایندگی می‎کنند، و هم ویژگیهای انسان حماسی را به نمایش می‎گذارند.
3- پهلوانان کوچک و بزرگ بسیار دیگر، که جزء آرایش حماسی، نهاد پهلوانی، و موقعیت عمومی‎اند. اینان که شمارشان به بیش از صد تن می‎رسد، گاه تنها نامی در شمار پهلوانانند، و گاه در گیرودار نبردهای گوناگون چهره می‎نمایند، و رزمی یا کنشی به آنان اختصاص می‎یابد، و دیگر سخنی از آنان نیست. همچنانکه پیش از آن نیز از آنان سخنی نبوده است.
این گروه عظیم پهلوانان، در مجموع ارزشها و اهداف و منشها و روشهای پهلوانی را ارائه می‎کنند، و علت وجودی خود را در رفتار و کردار معینی آشکار می‎دارند. صفات و روحیات انسانی اینان، اساساً از آغاز ورود به حماسه تا فرجام خویش ثابت است. شخصیت آنان تابع تحول و دگرگونی نیست. همان‎طور که آمده‎اند، می‎روند. برخی از آنان غالباً نمودار یک صفت و خصلت معین و ثابتند. گودرز از هنگامی که پا به حماسه می‎گذارد پیری خردمند و پهلوانی راهنماست. و توس همیشه نمایانگر چهره‎ای تندخو، کم‎خرد، خودپسند است. بیژن جوانی است هیجان‎زده و مغرور و بی‎تاب. و گرسیوز، تجسم حسادت و فریب و پشت هم‎اندازی و سخن‎چینی است.
عده‎ای نیز در دل رویدادها یا رویدادی، منشی را عرضه می‎کنند و می‎گذرند، مانند بهرام که نمایانگر شخصیتی درون‎گرا و اندیشمند است، و خوی و خصلت خود را در یک رویداد به ظهور می‎رساند. پشوتن که عقل منفصل اسفندیار است، گرد آفرید که برق زیبایی و دلاوری گذرایی است و گویی تجسم مردانه‎ای از زن را در ذهن پهلوانان نمایان می‎کند.
از سویی این پهلوانان گوناگون، که انگار در ریشه و ذات خاندانی خود همه به نوعی به یک اصل می‎پیوندند، از حضور اقوام و دوره‎ها و خاندانهای گوناگون حکایت می‎کنند. و مسألة تنوع قدمی و تاریخی، و قدرتهای پراکندة محلی را مطرح می‎کنند. این خاندانها و شاخه‎های جدا از هم، بر حضور اجزاء درونی یک ملت دلالت دارند و هر یک بسته به نیرو و اعتبار و اهمیت و گسترش خویش، رابطة ویژه‎ای با قدرت مرکزی دارند.
خاندان گودرزیان که بزرگترین خاندان پهلوانی شاهنامه است؛ و بارها در شاهنامه به کثرت پهلوانان آن اشاره شده است. هفتاد پسر و نبیرة گودرز در جنگها شرکت جسته‎اند. و گودرز خود پسر گشواد زرین‎کلاه است که از نسل کاوه است. این خاندان در حقیقت چهره‎های شاهی و پهلوانی پارتی‎اند. گیو و بیژن و بهرام و گستهم و گژدهم و گردآفرید و هژیر و ‎… به این گروه متعلق‎اند. میان دو خاندان زال و گودرز، پیوند سببی نیز برقرار است. و از جمله گیو داماد خاندان زال است. خاندان توس که در سیر حماسه از خاندان شاهی به خاندانی پهلوانی گراییده است؛ اما همچنان مشخصة مؤثری در روابط شاهی‎- پهلوانی را در خود ادامه می‎دهد. توس که رئیس زرینه کفشان است،‌ پسر نوذر پسر منوچهر است. و از همان زمان نوذر به سبب خصلت و خوی خویش به یک سطح پایین‎تر فرود آمده است. اختلاف میان این خاندان و خاندان گودرز، گاه تا حد صف‎بندی در برابر هم، آن هم بر سر تعیین پادشاه، بروز می‎کند. خاندان توس هوادار فریبرز فرزند کاووس‎اند، و خاندان گودرز هواخواه کیخسرو پسر سیاووش. توس که از جاویدانان اوستایی است، در شاهنامه نقش سپهدار سپاه ایران را برعهده دارد. وزرسپ و ریونیز و ‎… از این خاندانند.
خاندان کاوه، قارن و قباد،‌ از نخستین خاندانهای پهلوانی‎اند که نقششان با گسترش حماسه تقلیل یافته و کم‎کم از یاد می‎رود.
در اردوی توران نیز از خاندان پهلوانی ویسه باید یاد کرد، که پیران سرکردة آن و سپهدار افراسیاب است، و پهلوانانی چون پیلسم و هومان و ‎… بدان وابسته‎اند. این خاندان رقیب اصلی گودرزیان است. اگرچه به روایت اوستا توس آن را برمی‎اندازد.
پهلوانان از یک سو نمودار تنوع و تمرکز قدرت خاندانی‎اند، و از سوی دیگر نمایندة خصلت و خصوصیتی انسانی در دورة قهرمانی. یک پهلوان، هم همبستگی خاندانی را در میان گروه گستردة رزمیاران نمایندگی می‎کند؛ و هم کارکردی پهلوانی را نسبت به مرکزیت قدرت ایرانی ارائه می‎دهد. و در عین حال نمودار کاراکتر ویژه‎ای است که از مشخصات فردی خود او خبر می‎دهد. یعنی پهلوان یک مشخصات عام پهلوانی دارد، که همة پهلوانان با او در آن مشخصات مشترکند. زال و رستم و گودرز و توس و ‎… با همة اختلافهایشان در منش و رفتار و خوی و خصلت، یک وجه هماهنگ دارند، و آن اشتراکشان در ذات قهرمانی، و وابستگی به نهاد پهلوانی است، که مجموعاً ارزشها و معیارهای معینی را مطرح می‎کند. اگر پهلوانی در این بعد از شخصیت خود، برخلاف ارزشها و انتظارهای سنت پهلوانی کاری انجام دهد، نمودی غیر حماسی می‎یابد. ترس، گرایش به سپاه دشمن، فروافکندن نام و ‎… یک نمود ضد حماسی است، و هر پهلوانی با آنها بیگانه است.
از سوی دیگر هر پهلوان مشخصة رفتاری ویژه‎ای نیز دارد، که صفات و کنش او را در دل رویدادها آشکار می‎کند. در اینجا صفات ویژه یا مقصود خاصی که برای ورود او به عرصة حماسی اندیشیده شده است، ارائه می‎شود. از این بابت فقط یک داوری شخصی دربارة او صورت می‎گیرد. اما کارکرد پهلوانی او نفی یا اثبات نمی‎شود. از این‎گونه است خشونت، بی‎تابی، حسادت و گاه بی‎خردی برخی از پهلوانان که سبب خلع پهلوانی از آنان نیست. اگرچه همواره چنین صفاتی با آنهاست.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   59 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پهلوانان

دانلودمقاله تاریخ ریاضی

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله تاریخ ریاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


آغازها در اروپای غربی
بخش شرقی امپراطوری روم همواره، چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر فرهنگی، پیشرفته ترین بخش آن امپراطوری بود.
اقتصاد بخش غربی هرگز بر اساس آبیاری استوار نبود، کشاورزی بخش غربی به گونه ای گسترده بود که انگیزه ای برای مطالعه نجوم فراهم نمی آورد. در واقع غرب با اندکی نجوم، کمی حساب عملی، و کمی دانش اندازه گیری که تکافوی تجارت و مساحی را می کرد، از عهده کارهای خود به خوبی برمی آمد، اما انگیزه اعتلای این علوم از شرق نشات گرفت. زمانی که شرق و غرب از نظر سیاسی از هم جدا شدند، این انگیزه نیز تقریبا از میان رفت. تمدن ایستای امپراطوری روم غربی، قرن های متمادی، با اندک وقفه و دگرگونی، ادامه یافت، وحدت مدیترانه ای تمدن قدیمی نیز بدون تغییر باقی ماند ـ و حتی فتوحات وحشیانه نیز اثر چندانی بر آن نداشت. در قلمرو پادشاهی های ژرمنی شاید به استثنای پادشاهی های بریتانیایی، شرایط اقتصادی، نهادهای اجتماعی، و حیات فکری، اساسا به همان نحوی باقی ماند که در اوان افول امپراطوری روم بود، اساس زندگی اقتصادی کشاورزی بود که به تدریج در آن کشاورزان آزاد و سهم بر جانشین بردگان شدند، اما علاوه بر این، شهرهای پر رونق و تجارت بزرگ همراه با اقتصاد پولی وجود داشت. پس از سقوط امپراطوری غربی در سال 476، قدرت مرکزی در دنیای یونانی ـ رومی، بین امپراطور قسطنطنیه و پاپ های روم تقسیم شد.
کلیسای کاتولیک غرب از طریق نهادها و زبان خود در حدی که می توانست سنت فرهنگی امپراطوری رومی را در میان قلمروهای ژرمنی ادامه داد. صومعه ها و عامه مردم با فرهنگ بخشی از تمدن یونانی ـ رومی را زنده نگاه داشتند.
یکی از این مردم عامه، آنیسیوس مانلیوس سورینوس بوئتیوس (Anicius Manlius Severinus Boetius) که سیاستمدار و فیلسوف بود، متونی ریاضی به رشته تحریر درآورد که بیش از هزار سال در جهان غرب اعتبار داشت. این متون منعکس کننده شرایط فرهنگی آن زمان هستند، که دارای محتوای فقیری بودند و بقای آنها احتمالا متاثر از این باور بود که مولف در سال 524 بر سر ایمان کاتولیکی خود به شهادت رسید. کتاب وی به نام آموزش حساب ( Institutio arithmetica ) که ترجمه ای سطحی از نیکوماخوس است، بخشی از نظریه اعداد فیثاغورثی را عرضه می کرد که در آموزش قرون وسطایی به عنوان قسمتی از معارف سه گانه و چهار گانه کهن، حساب، هندسه، نجوم و موسیقی جذب شده بود.تعیین زمانی که اقتصاد امپراطوری روم قدیم در غرب از میان رفت و جای خود را به سامان جدید فئودالی داد، دشوار است. فرضیه ه. پیرن ( H. Pirenne ) که بنابر آن پایان دنیای کهن غرب با گسترش اسلام قرین بود، می تواند پرتوی بر این مساله بیفکند. اعراب همه ایالت های سواحل شرقی و جنوبی مدیترانه را از چنگ امپراطوری بیزانیس خارج کردند و مدیترانه شرقی را به صورت یک دریاچه بسته اسلامی درآوردند. آنها روابط بازرگانی میان خاور نزدیک و غرب مسیحی را تا چندین قرن سخت دشوار ساختند. مجرای فکری بین دنیای عرب و بخش های شمالی امپراطوری پیشین روم، گرچه کاملا مسدود نگشت، اما تا چندین قرن با مانع روبرو بود.
بعدها در سرزمین گل فرانک و دیگر بخش های پیشین امپراطوری روم، اقتصاد بزرگ مقیاس از بین رفت، زوال شهرها آغاز شد، جمع عوارض قابل وصول ناچیز شد. معاملات تهاتری و بازار محلی جای اقتصاد پولی را گرفت.
سخن کوتاه: اروپای غربی به وضعیتی نیمه بربری سقوط کرد. با افول تجارت، اشرافیت زمین دار اهمیت پیدا کرد، زمینداران فرانکی شمال، به سر کردگی کارولنژین ها ( Carolingians ) قدرت حاکم سرزمین فرانک ها شدند. مرکز اقتصادی و فرهنگی به شمال فرانسه و بریتانیا انتقال یافت. جدائی شرق و غرب قدرت موثر پاپ را چنان محدود کرد که پاپ به اتحاد با کارولنژین ها تن داد، و تاجگذاری شارلمانی ( Charlemagne ) به عنوان امپراطور روم مقدس در سال 800 میلادی مظهر این اتحاد بود. جامعه غربی صورتی فئودالی و کلیسائی یافت و جهت گیری آن شمالی و ژرمنی بود.

 

 

 

در نخستین سده های فئودالیسم غربی، حتی در صومعه ها نیز عطف توجه چندانی به ریاضیات دیده نمی شود. در جامعه کشاورزی ابتدائی این دوره، عواملی که برانگیزاننده ریاضیات، از نوع صریحا عملی آن باشد، تقریبا وجود نداشت، و ریاضیات صومعه ای چیزی بیش از حسابی کلیسائی، آن هم عمدتا برای احتساب زمان عید فصح، نبود. بوئتیوس بالاترین مرجع به شمار می آمد. در میان ریاضیدانان کلیسائی، آلکوین انگلیسی الاصل و وابسته به دربار شارلمانی از اهمیتی برخوردار بود. او کتاب مسائلی برای تیز کردن فکر جوانان را نوشت. این مجموعه قرن های متمادی نویسندگان کتب درسی را زیر تاثیر خود داشت. سابقه اغلب این مسائل تا شرق باستان می رسید. به عنوان مثال:
سگی خرگوشی را دنبال می کند، و فاصله آن دو 150 ذراع است، در هر بار سگ 9 ذراع و خرگوش 7 ذراع می جهند.
در چند پرش سگ از خرگوش جلو می افتد؟
می خواهیم یک گرگ، یک بزغاله، و یک کلم را با قایقی که علاوه بر قایقران می تواند یک از آنها را جای دهد، از
رودخانه ای عبور دهیم. قایقران چگونه باید آنها را از رودخانه بگذراند تا بزغاله کلم را و گرگ بزغاله را نخورد؟

 

یکی دیگر از ریاضیدانان کلیسائی، ژربر ( Gerbert ) راهبی فرانسوی بود که در سال 999 با نام سیلوستر دوم (Sylyester II) به مقام پاپی رسید. او، زیر نفوذ بوئتیوس چندین رساله به رشته تحریر درآورد، اما اهمیت عمده او به مثابه یک ریاضیدان در این است که وی یکی از نخستین دانشمندان غربی است که به اسپانیا سفر کرد و در ریاضیات جهان عرب به مطالعه پرداخت.

 

تفاوت های عمده ای بین رشد فئودالیسم غربی، فئودالیسم یونان اولیه، و فئودالیسم شرقی وجود دارد. خصلت گسترده کشاورزی غربی، مجال به وجود آمدن شبکه ای وسیع از مدیران بوروکرات را نمی داد، و در نتیجه نمی توانست مآلا برای استبدادی شرقی پایه و اساسی فراهم آورد. در غرب امکان فراهم آوردن ذخیره وسیعی از بردگان وجود نداشت. هنگامی که در اروپای غربی دهکده ها رشد کردند و به صورت شهرک درآمدند، شهرک ها نیز به واحدهای خودگردانی تکامل یافتند که در آنها شهرنشینان نمی توانستند زندگی فارغ البالی را بر اساس برده داری پی ریزی کنند. این یکی از دلائل عمده ای است که چرا تکامل پولیس یونانی و شهر غربی که وجوه مشترکشان در مراحل اولیه این قدر زیاد بود در مراحل بعد را های متفاوتی را پیمودند.شهرنشینان قرون میانه، برای بهبود سطح زندگی خود، می بایست به استعداد خلاق خویش متکی باشند. اینان، پس از مبارزه ای جانانه با اربابان فئودال، همراه با کشمکش های داخلی بسیار، در طی قرون دوازدهم و سیزدهم و چهاردهم، پیروزمند سربرآوردند. این پیروزی نه تنها بر گسترش سریع اقتصاد پولی، بلکه بر پایه بهبود تدریجی تکنولوژی استوار بود. شاهزادگان فئودال در جنگ علیه اربابان کوچک، اغلب از شهرها جانبداری می کردند و سرانجام حاکمیت خود را بر شهرها گسترش می دادند. این امر نهایتا به ظهور نخستین دولت های ملی در اروپای غربی منجر شد.
شهرها به برقراری روابط بازرگانی با شرق، که هنوز مرکز تمدن بود، پرداختند. گاهی این روابط به طریق مسالمت آمیز و گاه به شیوه های خشن، مانند جنگ های صلیبی، برقرار می شد. شهرهای ایتالیائی، نخستین شهرهائی بودند که روابط بازرگانی برقرار کردند، سپس شهرهای فرانسه و اروپای مرکزی به این کار پرداختند. اهل تحقیق گاه به دنبال و گاه پیشاپیش بازرگانان و سربازان بودند. اسپانیا و سیسیل نزدیک ترین نقاط تلاقی شرق و غرب بودند. و در این نقاط تلاقی بود که بازرگانان و محصلین با تمدن اسلامی آشنا می شدند. هنگامی که در سال 1085 مسیحیان، طلیطله ( تولدو ) را از مغربی ها گرفتند، محصلین غربی برای آموختن علم که به زبان عربی تدریس می شد، به این شهر سرازیر شدند. این محصلین غالبا مترجمان یهودی را برای مکالمه و ترجمه استخدام می کردند. و بدین ترتیب، در اسپانیای قرن دوازدهم با پالتو اهل تیوولی ( Plato of Tivoli )، گراردو کرمونایی ( Gherardo of Cremona )، ادلارد باثی ( Adelard of Bath ) و رابرت چستری ( Robert of Chester ) روبروئیم که نسخه های خطی ریاضی را از زبان عربی به لاتین برمی گرداندند. بدین ترتیب اروپا از طریق زبان عربی با کلاسیک های یونان آشنا شد، و در این زمان، اروپای غربی، آن اندازه پیشرفت کرده بود که دانش را ارج نهد.
همان طور که گفتیم، نخستین شهرهای تجاری نیرومند در ایتالیا سربرآوردند، در خلال قرن های دوازدهم و سیزدهم جنووا، پیزا، ونیز، میلان و فلورانس روابط تجاری پر رونقی را میان جهان عرب و شمال برقرار کردند. بازرگانان ایتالیائی از مشرق دیدار کردند و تمدن آن را مورد مطالعه قرار دادند، مسافرت های مارکوپولو نشان دهنده بی باکی این ماجراجویان است. اینان، مانند بازرگانان یونانی دو هزار سال پیش، کوشیدند علم و هنرهای تمدن کهن تر را، نه فقط برای بازآفریدن آنها، بلکه برای جذب آنها در جامعه تجاری خود فراگیرند، جامعه ای که در همان قرن های دوازدهم و سیزدهم شاهد رشد بانکداری و مقدمات پیدایش صنعتی از نوع سرمایه داری بود. اولین بازرگان غربی که مطالعات ریاضی وی تا حدی از پختگی برخوردار است، لئوناردوی پیزایی ( Leonardo of Pisa ) است.
لئوناردو، که فیبوناتچی ( Fibonacci = پسر بوناتچو ) نیز نامیده می شود، به هیات بازرگان به شرق سفر کرد. در بازگشت کتاب حساب ( Liber Abaci ، 1202 میلادی ) را نوشت که مملو از اطلاعات حسابی و جبری است که فیبوناتچی در طی سفرهای خود گردآوری کرده بود. در کتاب هندسه عملی ( Practica Gemetriae ، 1220 ) لئوناردو، به همین نحو، یافته ـ های خود را در هندسه و مثلثات توضیح داد. احتمالا او خود پژوهشگری اصیل نیز بوده است، زیرا کتاب هایش حاوی مثال های زیادی است که ظاهرا در آثار عربی همتایی ندارند. با وجود این، لئوناردو، مثلا هنگام بحث درباره معادله

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 21   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخ ریاضی

دانلودمقاله سنگهای آذرین

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله سنگهای آذرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


ریشه لغوی
سنگهای آذرین ، Igneous rocks نام خود را از واژه Ignis گرفته‌اند که در لاتین به معنای "آتش" است.

دید کلی
این سنگهای پرورده آتش ، زمانی توده‌ای داغ و مذاب را به نام ماگما تشکیل میداده‌اند، که سرد شدن تدریجی ماگما ، آنها را به سنگ سخت و جامد تبدیل کرده است. بنابراین گدازهای که از دهانه آتشفشان فوران کرده و بر سطح زمین جاری می‌شود، به سرعت سرد و سخت شده و سنگی آذرین را بوجود می‌آورد.

تاریخچه و سیر تحولی
• اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف می‌کردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (63 قبل از میلاد ـ 20 بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچه‌های اطمینان تلقی می‌نمود که از آنها مواد سیال خارج می‌شود.
• در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شده‌اند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شده‌اند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار می‌آوردند.
• در سال 1825 واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.
• سرجـیـمزهال ( 1761 ـ 1832 ) به همراه ریمور ( 1726 ) و اسپالانزانی ( 1794 ) و جورج وات ( 1804 ) پیترولوژی تجربی را پایه‌گذاری کرد.
• در سال 1844 چاربز داروین ( 1882ـ 1809 ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.
• در سال 1850 هنری کلیفتون سوربی ( 1826ـ 1908 ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.
• اوایل سال 1861 روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقه‌بندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ 1899 ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن 1903 ، اوسان 1919 ، نیگلی 1920 ، فون ولف 1922 ).
• آلفرد لوتاروگز ( 1915 ) از کتابش تحت عنوان « منشا قاره‌ها و اقیانوسها » ، اصل و ریشه سوالات پزولوژیستها را به مفهوم تغییر ناپذیری قاره مربوط دانست.
• در سال 1969 موریس و ریچادر ویلژوئن اولین توصیف دقیق شیمیایی و سنگ شناسی یک سری جدید و مهم سنگهای آتشفشانی را که واجد انواع اولترامافیکها بود ، منتشر ساختند.
• از آن زمان تا به امروز سنگ شناسی آذرین همانند دیگر رشته‌های علوم فراز و نشیبهای بسیاری را پشتسر گذاشته و با کوشش پیشگامان علم پترولوژی تجربی ، بررسی شرایط تشکیل کانیها و سنگها ، بویژه سنگهای آذرین و دگرگونی رو به رونق نهاد.

 

 

 

انواع سنگهای آذرین
انجماد ماگما به سنگهای آذرین ، یا در سطح زمین صورت می‌گیرد و یا در داخل پوسته زمین ، بنابراین بر حسب اینکه ماگما در کجا منجمد شود دو گروه سنگ آذرین خواهیم داشت.
• سنگهای آذرین خروجی: سنگهای آذرینی را که از انجماد ماگما در سطح زمین بوجود می‌آید سنگهای آذرین خروجی می‌نامند.
• سنگهای آذرین نفوذی: به آن دسته از سنگهای آذرین که از انجماد ماگما در داخل پوسته زمین تشکیل می‌گردد سنگهای آذرین نفوذی گفته می‌شود. سنگهای آذرین نفوذی خود در پوسته زمین به اشکال مختلفی منجمد می‌شوند که شامل موارد زیر می‌باشند.
o لاکولیت‌ها
o سیل‌ها
o دایک‌ها
o لوپولیت‌ها
o پاتولیت‌ها
o فاکولیت‌ها
o استوک‌ها
انواع سنگهای آذرین از نظر رنگ
• سنگهای آذرین فلسیک یا روشن
• سنگهای آذرین مافیک یا تیره
• سنگهای آذرین بینابینی
دیدکلی
سنگهای آذرین از تبلور ماگما حاصل می شوند. ماده مذاب ممکن است در درون پوسته زمین سرد شده و هرگز به بیرون راه نیابد که در این صورت ماگما به تدریج سرد و منجمد می‌شوند و تشکیل توده‌هایی از سنگهای آذرین با شکل و اندازه‌های مختلف می‌دهند. امروزه به خاطر فرسوده شدن سنگهای پوشاننده قبلی ، اینگونه سنگهای آذرین بر روی سطح قاره قابل روئیت هستند.
برای مثال اولین قسمت درونی یک آتشفشان ، که در اثر عمل فرسایش ظاهر می‌شود پلاکی است که از انجماد ماگما در مجرای قبلی تشکیل شده بود. پس از آن دالان‌هایی که ماگما از طریق آنها به سطح راه می‌یافت آشکار می‌شوند. و بالاخره در برخی از نقاطی که در دوران‌های گذشته فعال بوده‌اند پوسته آنقدر بالا آمده و فرسوده شده است که مخزنی که روزگاری ماگما را در خود نگاه داشته بود به صورت توده‌ای سنگ جامد در سطح دیده می‌شود.

 


سنگهای آذرین نفوذی
به توده‌های سنگ آذرینی که از انجماد ماگما در درون پوسته زمین حاصل شده‌اند سنگ آذرین نفوذی یا پلوتون می‌گویند اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته است دارای لایه بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب می‌نامند. سنگهای آذرین نفوذی بر حسب اندازه ، شکل و رابطه‌ای که با سنگهای اطراف دارند طبقه بندی شده‌اند. بر این اساس سنگهای آذرین نفوذی را به سیل‌ها ، دایک‌ها ، لوپولیت‌ها ، لاکولیت‌ها و باتولیت‌ها تقسیم می‌کنند.

 


پلوتون‌های صفحه‌ای
اگر ضخامت پلوتونی از سایر ابعاد آن کوچکتر باشد آن را پلوتون صفحه‌ای یا تخت می‌نامند.
سیل‌ها
سیل پلوتونی صفحه‌ای و همشیب است. بسته به حالت وضعیت سنگی که سیل با آن همشیب گشته است می‌توان سیل‌های افقی ، خمیده و یا عمودی داشت. از نظر اندازه سیل‌ها از صفحاتی با ضخامت کمتر از 1 سانتیمتر تا توده‌هایی صفحه‌ای با ضخامت چندین صد متری متغیرند. از آنجایی که سیل توده‌ای نفوذی است یعنی راهی به سنگهای دیگر باز کرده است و از سنگهای احاطه کننده خود همیشه جوانتر می‌باشد.
سیل‌ها را نباید با جریان گدازه معمولی که بعدها در زیر سنگ و خاک مدفون شده است، اشتباه کرد. راههای مطمئنی برای تشخیص این دو از یکدیگر وجود دارد. بدین ترتیب که سطح بالایی گدازه مدفون معمولا مواج و پیچیده بوده و در اثر خروج حباب‌های گاز حفره‌دار به نظر می‌رسد. علاوه بر آن اثر فرسایش را بر روی آن می‌توان مشاهده کرد. در صورتی که سیل دارای سطحی هموارتر و غیر هوازده است. همچنین سیل ممکن است دربرگیرنده خرده سنگ‌هایی باشد که هنگام نفوذ ماگما از سنگ‌های اطراف شکسته شده‌اند.
دایک‌ها
دایک پلوتونی صفحه‌ای و ناهمشیب است و معمولا هنگامی که ماگما با فشار راه خود را از میان شکاف سنگهای مجاور خود باز می‌کند، تشکیل می‌شود. عرض هر دایک از چند سانتیمتر تا چندین متر تغییر می‌کند. گاهی اوقات هنگامی که ماگما راه خود را با فشار به طرف بالا باز می‌کند مقطعی استوانه‌ای از پوسته را بیرون می‌راند. در نتیجه امروزه در بعضی جاها شاهد حضور توده‌هایی تقریبا مدور و یا بیضوی از سنگ هستیم که در حقیقت نشان دهنده شکل مقطع استوانه‌ای پوسته هستند. اینگونه ماگماهای منجمد شده را دایک‌های حلقوی می‌نامند.
برخی از دایک‌های حلقوی به صورت مجموعه‌های هم مرکز مشاهده می‌شوند. اینگونه دایک‌ها حاصل از هجوم ماگما به شکاف‌هایی هستند که شکل مخروطی واژگون را داشته‌اند. مخروطی که راس آن به طرف منبع ماگمای قبلی قرار گرفته بود. اینگونه دایک‌ها را صفحات مخروطی می‌گویند.
لوپولیت‌ها
لوپولیت پلوتونی صفحه‌ای و همشیب است که قاشقی شکل بوده و سقف و کف آن به طرف پایین افتاده است. اکثر لوپولیت‌ها از سنگی تشکیل شده‌اند که به خاطر تفریق ، کانیهای تیره و روشن آن به صورت لایه‌های متناوب تیره و روشن به نظر آمد و ظاهری شبیه به سنگهای رسوبی ، لایه بندی نازک دارند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   24 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سنگهای آذرین

دانلودمقاله ذرت

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله ذرت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقدمه‌:
ذرت‌ Zea Mays یکی‌ از گیاهان‌ مهم‌ زراعی‌ است‌ که‌ پس‌ از گندم‌ و برنج‌ بیشترین‌ سطح‌ کشت‌ را دارا می‌باشد. این‌ گیاه‌ بعلت‌ وسعت‌ مناطق‌ زیر کشت‌ و قیمت‌ نسبتاً پائین‌ محصول‌ دانه‌ نسبت‌ به‌ سایر غلات‌ استفاده‌ وسیعتری‌ دارد، اگر چه‌ سطح‌ زیر کشت‌ این‌ گیاه‌ از گندم‌ و جو کمتر است‌، اما میزان‌ محصول‌ آن‌ در واحد سطح‌ بیشتر می‌باشد. ( F.A.O. 1985 )
بنابر گزارش‌ سازمان‌ خواروبار جهانی‌ در سال‌ 1364 سطح‌ زیر کشت‌ ذرت‌ در ایران‌ 45 هزار هکتار و میزان‌ تولید آن‌ 50 هزار تن‌ بوده‌ است‌ که‌ بیانگر عملکرد پائین‌ این‌ محصول‌ در ایران‌ می‌باشد. در برنامة‌ افزایش‌ تولید محصولات‌ کشاورزی‌ که‌ توسط‌ وزارت‌ کشاورزی‌ ارائه‌ شده‌ است‌ پیش‌ بینی‌ می‌شود که‌ سطح‌ زیر کشت‌ ذرت‌ از 22 هزار هکتار و تولید 5/3 تن‌ در سال‌ 1366 به‌ سطح‌ زیر کشت‌ 258 هزار هکتار و راندمان‌ تولید به‌ 5 تن‌ در هکتار در سال‌ 1375 افزایش‌ یابد. استان‌ خوزستان‌ به‌ دلیل‌ دارا بودن‌ اراضی‌ حاصلخیز و سطح‌، آب‌ کافی‌ و انرژی‌ خورشیدی‌ مناسب‌ کاشت‌ نباتات‌ علوفه‌ای‌ بویژه‌ ذرت‌ دانه‌ای‌ با توجه‌ به‌ چهار کربنه‌ بودن‌ آن‌ از نظر فیزیولوژی‌ گیاهی‌ که‌ سازگاری‌ خوبی‌ در مناطق‌ گرم‌ دارد، از پتانسیل‌ تولید بالایی‌ برخوردار می‌باشد.
اهمیت‌ اقتصادی‌ گیاه‌ ذرت‌ بر همگان‌ روشن‌ است‌، چرا که‌ تقریباً کلیة‌ قسمتهای‌ آن‌ اعم‌ از ساقه‌، برگ‌، دانه‌ و حتی‌ کاکل‌ و چوب‌ آن‌ موارد مصرف‌ داشته‌ و بیش‌ از 500 نوع‌ فرآورده‌های‌ گوناگون‌ از آن‌ بدست‌ می‌آید.
عمده‌ترین‌ موارد مصرف‌ ذرت‌ در تغذیه‌ دام‌ و طیور، انسان‌ و مصارف‌ صنعتی‌ است‌.
به‌ حداقل‌ رساندن‌ عوامل‌ بازدارندة‌ و حفظ‌ این‌ محصول‌ از گزند عوامل‌ مختلف‌ مانند آفات‌ و بیماریهای‌ گیاهی‌، یکی‌ از اقدامات‌ بسیار اساسی‌ در افزایش‌ این‌ محصول‌ می‌باشد. شناخت‌ و مبارزة‌ اصولی‌ با این‌ آفات‌ می‌تواند گامی‌ اساسی‌ در افزایش‌ عملکرد در واحد سطح‌ باشد.

 

 

 

 

 

 

 



فصل اول :

 

 

 

آشنایی با مکان کار آموزی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاریخچه‌ سازمان‌ :
وزارتخانه‌ جهاد کشاورزی‌ در سال‌ 1380 از ادغام‌ دو وزارت‌ جهاد سازندگی‌ و وزارت‌ کشاورزی‌ بوجود آمد. وزارت‌ جهاد سازندگی‌ از زمان‌ جنگ‌ و بعد از آن‌ کارهای‌ عمرانی‌ و سازندگی‌ مربوط‌ به‌ کشور از جمله‌ آسفالت‌ کردن‌ مسیرهای‌ روستایی‌، لوله‌ کشی‌ آب‌ و برق‌ رسانی‌ به‌ روستاها، برگزاری‌ کلاسهای‌ آموزشی‌ در زمینه‌ دام‌ و.... را انجام‌ می‌داد. و کارهای‌ مربوط‌ به‌ وزارت‌ کشاورزی‌ در واحدهای‌ زراعت‌ و باغبانی‌، ترویج‌ و مکانیزاسیون‌ و حفظ‌ نباتات‌ خلاصه‌ می‌شد و پس‌ از ادغام‌ کارهای‌ مشترک‌ این‌ دو وزارتخانه‌ یک‌ شده‌ و هر دو با هم‌ اهدافشان‌ مشترک‌ گردید.
در حال‌ حاضر مدیریت‌ جهاد کشاورزی‌ شهرستان‌ اهواز از واحدهای‌ اداری‌ از قبیل‌ امور اداری‌ و مالی‌، دبیر خانه‌، روابط‌ عمومی‌ و پشتیبانی‌ تشکیل‌ شده‌ و واحدهای‌ فنی‌ آن‌ شامل‌ ترویج‌ (اداره‌ ترویج‌ و نظام‌ بهره‌ برداری‌)، حفظ‌ نباتات‌، مکانیزاسیون‌، باغبانی‌، مهندسی‌ زراعی‌ امور اراضی‌ می‌باشند.

 

مراکز خدمات‌ :
مراکز خدمات‌ شهرستان‌ اهواز در مسیرهای‌ مختلف‌ و به‌ تعداد 9 مرکز وجود دارند که‌ این‌ مراکز عبارتند از :
حمیدیه‌، الهایی‌، گبیر، سوسیه‌ سادات‌، گمبوها، سفمه‌، غیزانیه‌ و شرکت‌ تعاونی‌ گندمزار کوثران‌ که‌ هر یک‌ از این‌ مراکز دهستانی‌ را تحت‌ پوشش‌ خود قرار می‌دهند.
از وظایف‌ این‌ مراکز بر طرف‌ کردن‌ نیازهای‌ کشاورزان‌ در زمینه‌های‌ مختلف‌ از قبیل‌ تهیه‌ ماشین‌ آلات‌، بذور، برگزاری‌ کلاسهای‌ آموزشی‌، تهیه‌ کود و اجرای‌ بازدیدها می‌باشد البته‌ با هزینه‌ و اعتبارات‌ مدیریت‌ و حمایت‌ آن‌ صورت‌ می‌گیرد. در هر مرکز خدمات‌ 5-4 پرسنل‌ وجود دارد و مسئول‌ هر مرکز کارشناس‌ می‌باشد.

 

واحد حفظ‌ نباتات‌:
مجموعه‌ کارهایی‌ که‌ در جهت‌ حفظ‌ محصولات‌ کشاورزی‌ از گزند عوامل‌ زیان‌ آور انجام‌ می‌شود. این‌ عوامل‌ ممکن‌ است‌ اقدامات‌ ترویجی‌ باشد. ما وقتی‌ به‌ کشاورز یاد می‌دهیم‌ که‌ چگونه‌ سم‌ پاشی‌ کند حشرات‌ را بشناسد در واقع‌ ما تولید کنندگان‌ را آموزش‌ می‌دهیم‌ که‌ در جهت‌ حفظ‌ محصولات‌ کشاورزی‌ فعالیت‌ کند.
یکی‌ از کارهای‌ این‌ واحد همکاری‌ با واحد ترویج‌ است‌ به‌ صورتع‌ تشکیل‌ کلاسهای‌ آموزشی‌ که‌ مخاطبین‌ آن‌، کشاورزان‌ ناظر و مروجین‌ می‌باشند. مقوله‌ ترویج‌ از بخشهای‌ مهم‌ کشاورزی‌ است‌. ترویج‌ به‌ معنی‌ آموزش‌ روشهای‌ نوین‌ و انتقال‌ یافته‌های‌ تحقیقاتی‌ به‌ کارکنان‌ می‌باشد.
یکی‌ دیگر از فعالیتهای‌ این‌ پیش‌ بینی‌ سموم‌ مورد نیاز بخش‌ کشاورزی‌ و نظات‌ بر توزیع‌ آنها به‌ نحوه‌ مصرف‌ آنها می‌باشد. اینکه‌ در چه‌ زمانی‌، در چه‌ رشدی‌، به‌ چه‌ میزان‌ سم‌ مورد نظر استفاده‌ و چگونه‌ استفاده‌ شود.
جمع‌ آوری‌ فلور گیاهان‌ یکی‌ دیگر از فعالیتهای‌ اجرای‌ این‌ واحد است‌. تهیه‌ فلور علفهای‌ هرز به‌ خاطر تهیه‌ استراتژی‌ مختلف‌ در جهت‌ کنترل‌ علفهای‌ هرز مختلف‌. مثلا ابتدا فلور علفهای‌ هرز را باید داشته‌ باشیم‌ تا بتوانیم‌ بر علیه‌ آنها اقدام‌ کنیم‌، قدم‌ بعدی‌ این‌ است‌ که‌ خانواده‌ آن‌ علف‌ هرز را شناسایی‌ کنیم‌. همه‌ این‌ کارها به‌ این‌ خاطر است‌ که‌ ما دشمنان‌ گیاه‌ را بشناسیم‌ زیرا مبارزه‌ با دشمن‌ مستلزم‌ شناخت‌ آن‌ است‌. (فلور به‌ مجموعه‌ رستنیها گفته‌ می‌شود).
جمع‌ آوری‌ فن‌ حشرات‌ منطقه‌ از دیگر کارهای‌ این‌ واحد است‌. به‌ مجموعه‌ حشرات‌ فن‌ گویند. حشرات‌ آفت‌ زا و حشرات‌ مفید.
تهیه‌ گزارشهای‌ تحقیقاتی‌ و کارشناسی‌ در مورد عوامل‌ زیان‌ رسان‌ مختلف‌ بالاخص‌ کشتهایی‌ که‌ مهم‌ است‌. از وظایف‌ این‌ واحد است‌ مانند کشت‌ گندم‌، کلزا، چغندر. در حقیقت‌ نوشتن‌ گزارش‌ اظهار نظر کارشناسان‌ است‌. نسبت‌ به‌ عوامل‌ زیان‌ رسان‌ محصولات‌ و ارائه‌ کارها.
آموزش‌ و نظارت‌ بر کارکرد ادوات‌ سم‌ پاشی‌: از دیگر وظایف‌ این‌ واحد است‌. در این‌ قسمت‌ کلاسهایی‌ برای‌ کارشناسان‌، کارآموزان‌ و مروجین‌ برقرار می‌شود و چگونگی‌ سم‌ پاشی‌ و نیز نحوه‌ کالیبره‌ کردن‌ بیان‌ می‌گردد. کالیبره‌ کردن‌ یعنی‌ اینکه‌ ما در حقیقت‌ تصمیم‌ می‌گیریم‌ که‌ یک‌ سم‌ پاش‌. سموم‌ معمولا به‌ صورت‌ لیتر در هکتار است‌. میزان‌ مصرف‌ مواد حشره‌ کش‌ در هکتار ثابت‌ است‌ مقدار آب‌ متغییر است‌ که‌ بسته‌ به‌ نوع‌ سم‌ پاش‌ متغییر است‌. نظارت‌ بر عملیات‌ سم‌ پاشی‌ هوایی‌ از دیگر وظایف‌ این‌ واحد می‌باشد. در این‌ خصوص‌ باید گفت‌ که‌ کارشناس‌ حفظ‌ نباتات‌ باید در فرودگاه‌ حاضر باشد و حتما مقدار سم‌ موجود در هواپیما را نظارت‌ دقیق‌ کند. البته‌ باید توجه‌ داشت‌ که‌ وجود کارشناس‌ حفظ‌ نباتات‌ ضروری‌ است‌ و نیز کالیبره‌ کردن‌ هواپیمای‌ سم‌ پاش‌ را تغییر دادن‌ نازلها می‌توان‌ انواع‌ پاششها را بوجود آورد.
ایجاد شبکه‌های‌ مراقبت‌ محصولات‌ مختلف‌ از دیگر وظایف‌ این‌ واحد است‌ مثلا شبکه‌ مراقبت‌ صیفی‌ جات‌ شبکه‌ مراقبت‌ مجموعه‌ای‌ از اقدامات‌ و کاربرد وسیله‌ هایی‌ جهت‌ زیر نظر گرفتن‌ تغییرات‌ جمعیتی‌ آفات‌ و تعیین‌ زمان‌ مبارزه‌ است‌. از اقداماتی‌ که‌ می‌توان‌ انجام‌ داد بازدید از مزارع‌ است‌ که‌ هر روز باید این‌ کار تکرار شود که‌ اگر آفتی‌ را تشخیص‌ دادیم‌ به‌ کشاورز اعلام‌ کنیم‌ تا سم‌ پاشی‌ صورت‌ گیرد البته‌ این‌ کار توسط‌ کشاورز هم‌ انجام‌ می‌شود. (باید از مزرعه‌) از دیگر اقدامات‌ استفاده‌ از تله‌های‌ مختلف‌ می‌باشد. برای‌ شکار حشرات‌ و آفات‌ به‌ خاطر اینکه‌ بدانیم‌ جمعیت‌ آنها در روز چقدر است‌. هر روز تعدادی‌ آفت‌ شکار می‌شود و ما این‌ میزان‌ را روی‌ منحنی‌ می‌بریم‌ در یک‌ روز که‌ بالاترین‌ مقدار شکار مشخص‌ می‌شود تعیین‌ می‌شود که‌ این‌ زمان‌ اوج‌ حشرات‌ است‌. البته‌ باید توجه‌ داشت‌ که‌ کنترل‌ حشره‌ و آفت‌ هر چه‌ در مراحل‌ ابتدایی‌ باشد موثرتر خواهد بود. و نیز سم‌ پاشی‌ موثر خواهد شد. پس‌ تاریخ‌ ازدیاد آفت‌ از این‌ نظر مهم‌ می‌باشد. تله‌ها انواع‌ مختلف‌ دارند: مثلا تله‌های‌ نوری‌ که‌ حشرات‌ به‌ سبب‌ خاصیت‌ تله‌های‌ نوری‌ که‌ حشرات‌ به‌ سبب‌ خاصیت‌ نور گرایی‌ جذب‌ نور می‌شوند. ساختمان‌ این‌ گونه‌ تله‌ها به‌ مانند یک‌ جسم‌ قیفی‌ شکلی‌ است‌ که‌ درون‌ قیف‌ یک‌ لامپ‌ روشن‌ کرده‌ و زیر قیف‌ ظرف‌ سیانور می‌گذارند البته‌ دور قیف‌ یک‌ پرده‌ هایی‌ قرار می‌دهند. یا اینکه‌ یک‌ تشت‌ آب‌ زیر قیف‌ می‌گذارند و روزانه‌ آنها را بررسی‌ می‌کنند و تعداد پروانه‌ها را می‌شمارند در یک‌ روز حداکثر پروانه‌های‌ بدست‌ می‌آید که‌ آن‌ روز به‌ روز اوج‌ حضور پروانه‌ها می‌باشد. از دیگر تله‌ها می‌توان‌ به‌ تله‌های‌ فرمونی‌ اشاره‌ کرد، حشرات‌ ماده‌ یک‌ سری‌ بو از خود ترشح‌ می‌کنند که‌ باعث‌ جذب‌ حشره‌ می‌شود. این‌ ماده‌ به‌ صورت‌ هورمونی‌ ساخته‌ شده‌ و می‌توان‌ از این‌ ماده‌ در جذب‌ حشره‌ استفاده‌ کرد و آن‌ را در تله‌ انداخت‌. فرمونهای‌ هیلیوتیس‌، فرمون‌ کرم‌ سیب‌، پروانه‌ کارادنیا در بازار موجود می‌باشند. (فرمونها بیشتر در مورد پروانه‌ها کرابرد دانند).
شبکه‌ مراقبت‌ در مورد علف‌ هرز کشت‌ گندم‌ در نیمه‌های‌ آبان‌ شروع‌ می‌شود بنابراین‌ باید نوع‌ علفهای‌ هرز را تشخیص‌ دهیم‌. زیر نظر گرفتن‌ باغات‌ و مزارع‌ جهت‌ بهترین‌ زمان‌ مبارزه‌ را شبکه‌ مراقبت‌ گویند. یا به‌ عبارتی‌ بازدید از مزارع‌ و تشخیص‌ نوع‌ علف‌ هرز و ردیابی‌ و ظهور بیماریهای‌ مختلف‌ را شبکه‌ مراقبت‌ گویند.
مبارزه‌ با آفات‌ عمومی‌ یکی‌ از وظایف‌ واحد حفظ‌ نباتات‌ است‌. آفاتی‌ همچون‌ موش‌، سن‌ و ملخ‌ جزء آفات‌ عمومی‌ یا همه‌ گیر به‌ حساب‌ می‌آیند. آفات‌ عمومی‌ چون‌ همه‌گیری‌ دارد و کشاورز به‌ تنهایی‌ نمی‌تواند از عهده‌ کنترل‌ آفت‌ برآید پس‌ دولت‌ کنترل‌ آفت‌ را بر عهده‌ می‌گیرد، ولی‌ آفات‌ خصوصی‌ آفاتی‌ هستند که‌ در مزارع‌ کشاورز وجود دارد و کشاورز توان‌ مقابله‌ با آن‌ را دارد.
از دیگر اقدامات‌ این‌ واحد می‌توان‌ به‌ قرنطینه‌ کردن‌ اشاره‌ کرد. قرنطینه‌ کردن‌ یک‌ سری‌ عملیات‌ هستند برای‌ جلوگیری‌ از آفاتی‌ که‌ در کشور وجود ندارد ولی‌ در کشورهای‌ همسایه‌ وجود دارند. در مورد محصولات‌ انباری‌ می‌توان‌ لمبه‌ گندم‌ را نام‌ برد و پروانه‌ سفید اشجار (آفات‌ جنگل‌) که‌ در ایران‌ نیست‌ ولی‌ چوبهایی‌ که‌ وارد می‌شوند نیاز به‌ یک‌ چکاب‌ کامل‌ دارند. پس‌ ما باید همواره‌ یک‌ سری‌ اطلاعات‌ راجع‌ به‌ این‌ آفتها داشته‌ باشیم‌. دو نوع‌ قرنطینه‌ داریم‌ :
1ـ قرنطینه‌ داخلی‌ 2ـ قرنطینه‌ خارجی‌

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  114  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ذرت

دانلودمقاله چوب ومعرق

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله چوب ومعرق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


سرزمین کهنسال ایران با فرهنگی غنی و تمد نی درخشان وتاریخی ، همواره کانون پژوهشهای علمی و تحقیقات باستانشناسی وفرهنگی بوده است ، به همین علت هم از دیر بازپژوهندگان،دانشوران،شرق شناسان،سیّاحان خارجی وعلاقه مندان به فرهنگ و هنر مشتاقانه به این سرزمین افسانه ای چشم دوخته اند.
موزه های بزرگ و معروف جهان نیز بخش مهمی از فضاهای فرهنگی ایران اختصاص داده ومراکز تحقیقاتی خاصی را بدین منظور تأسیس کرده اند ودانشگاههای معتبر دنیا هم بخشهای ویژه ای را جهت شناخت تمدن وفرهنگ ایران دایر نموده اند.این همه توجه و دقت پیگیر در شناخت میراث اصیل فرهنگی ایران نشانه بارزی ازغنای فرهنگی و وسعت وپیچیدگی هنر دردورانهای مختلف این سرزمین کهنسال است.
سازمان میراث فرهنگی کشور تلاش دارد تا علاوه بر آشنا ساختن مردم با ارزشهای گرانبار تاریخ وفرهنگ این مرز و بوم،به تبادل اطلاعات تخصصی در سطح بین المللی دست یازد و از دیگر سو با انتشار مقالات و نتایج پژوهشهای انجام یافته و همچنین تحقیقات علمی جدید،این رسالت بزرگ رابه انجام رساند.بی تردید استمرار این شیوه که به زعم ما افق های گمشده ای را پیش چشم خواستاران و پیوستگان آداب و ارزشهای فرهنگی ایران اسلامی خواهد گشود.
باشدتااین مجموعه نیز در پرتو همراهی. اساتید محترم
پیشگفتار
زندگی انسان از نخستین دوران،با هنر عجین بوده است و به تدریج که آدمی رشد و تکامل
یافته،نیز همزمان با او به صورتهای مختلف تعلی یافته است.تاکنون تعریفها ونظرهای گوناگونی دربارة هنر ارائه شده است و آنچه که به وضوح از بررسی آنها قابل درک است،این است که هنر بیان کننده حالتهای عاطفی و انعکاسهای روحی انسان است که به
شکلهای متفاوت نمایان می گردد.هنر را از نقطه نظر زمانی می توان به دورههای ((کلاسیک))و((معاصر)) تقسیم نمود.
هنرهای کلاسیک که ریشه درزندگی مردم دارند بر اصولی استوارند که مطابق با آداب و سنن و محیط زیست هر منطقه تولد و رشد یافته اند.این گونه هنرها در ایران به تذهیب، مینیاتور، میناکاری،زری بافی ،کاشیکاری،سرامیک سازی،قلمزنی،خاتم کاری،منبت ومعرق کاری شهرت یافته اند ودر کل به عنوان هنرهای سنتی شناخته شده اند.اگر چه مجموع این هنرها در ردة هنرهای مصور قراردارند ولی اکثر آنها در شمارکارهای صناعی نیز محسوب می شوند و با نوآوریها و دقت نظرهای ظریف هنری که موجب لطافت هر یک از
اشیای کاربری آن می شود از دیدگاه هنری نیز مورد نظر قرار می گیرد.
بدین گونه است که امروز از این صنایع هم به طورمستقیم و هم کاربردی در تزئینات داخلی استفاده می شود و ما در این کتابچه کوشش کردیم تا قدری در مورد تاریخچه چوب ومعرق وهمچنین کاربرد چوب و هنر معرق در معماری داخلی بررسی کنیم .
چوب
 مقدمه
 تعریف چوب
 انواع چوب
مقدمه
چوب یکی از اولین موادی است که به طور طبیعی وفراوان در دسترس بشر قرار داشته است.
آثار باقیمانده از زمانهای بسیار دور نشان می دهد که انسانهای قدیم چوب را در وسایل منزل،وسایل کار و ساختمان،بخصوص برای پایه و پوشش پناهگاه خود به کار می برند. درجوامع انسانی استفاده از چوب برای خانه سازی،درسازی،دسته سازی،گهواره،نرده بام، تختخواب،میزونیمکت،وسایل کشاورزی،کشتی و قایق سازی و همچنین وسایل حمل و نقل زمینی قرنهای متمادی- بی آنکه تغییر و تحولی چشمگیربیاید- رایج بوده است. در قرون معاصر با ساخت اولین ماشین چوب بری،درصنایع چوب تحولی اساسی صورت گرفت و امکان تبدیل درختان قطور به قطعات نازک فراهم گردید.
باتوجه به این که در حال حاضر از چوب وفرآوردهای آن درخانه سازی و سایر فعالیتهای ساختمانی به صورت گسترده استفاده می شود .
تعریف چوب
¬چوب یک بافت سلولزی آلی که از ساقه،شاخه و ریشه درختان بدست می آید.
این ماده از سلولهای عمدتأدوکی شکل وتوخالی تشکیل شده است که به موازات یکدیگر و درراستای طول درخت قرار دارند. بعضی از قسمتهاوعناصرتشکیل دهنده ساختمان چوب در
تشریح و بیان خواص فیزیکی و مکانیکی چوب نقش مهمی دارند.قسمتها مشخص شده اند
که به بررسی هر یک از آنها می پردازیم .
الف) پوست درخت که حفاظت تنه و یا شاخه در خت را به عهده دارد و شامل دو پوسته بیرونی ودرونی است.
ب) چوب،حجم عمده تنه درخت را چوب تشکیل می دهد. این قسمت از تنه درخت قابلیت
بارگذاری دارد و از آن برای تهیه انواع چوب استفاده می شود.
ج) مغز،در مرکز تنه و شاخه قرار دارد. این قسمت دارای بافت نرم است و قابلیت بار گذاری
ندارد.
د) دایره سالانه(حلقه رشد) روی برش عرض تنه درخت دایره های هم مرکزی هستند که نشانة سن درخت می باشد.
خصوصیات چوب
 محاسن چوب
 معایب چوب
 خواص مکانیکی

چوب دوام طبیعی دارد. ماه چوبی در برابر عوامل فیزیکی و شیمیایی که بر سایر مصالح ساختمانی سهولت آسیب می رساند،مقاوم است؛ازاین رومی توان از چوب گونه های مقاوم
در مقابل عوامل فیزکی و شیمیایی درساختمان اسکله بنادر وسایر اماکن با تغیرات شدید
جوّی استفاده کرد.
معایب چوب :
چوب به سهولت آتش می گیرد و احتراق آن تداوم دارد؛تغییر خواص و ویژگیهای آن در ارتباط با تغییرات رطوبت؛هچنین حشرات و قارچها نیز از عوامل مهم تخریب چوب به شمار می آید.
مهمترین خواص و ویژگیهای چوب به دو گروه عمده((خواص فیزیکی و مکانیکی))تقسیم می شود.
خواص فیزیکی چوب:
خواص فیزیکی چوب شامل وزن مخصوص،رنگ،رطوبت،مقاومت وهدایت حراتی،الکترنیکی و صوتی چوب و نظایر آن می باشد.
همچنین سایر خصوصیات چوب مانند: قابلیت رنگ پذیری،چسب فوری و ارّه کشی چوب می توان نام برد. تغییرات رطوبت شامل از هم کشیدگی و واکشیدگی می شود .

 

 

 

خواص مکانیکی چوب:

 

همان طور که بیان شد چوب ماده ای است که در برا بر نیروهای گوناگون مقاوم است. ازاین رو از گذ شته های دور در بسیاری از زمینه ها که نیازمند تحمل نیرو بوده رایج گردیده است.
به مرور زمان در انواع روشهای استفاده از آن تغییراتی به وجود آمده است ودرحال حاضر در کارهای ساختمانی،خانه سازی،صنعتی وتزیینی از قبیل اسکلت سازی،داربست ها،پل سازی و غیره به صورت گسترده مورد استفاده قرار می گیرد.
در هر یک از موارد فوق باید مشخص گردد که تحمل چوب در برابر انواع نیروها از قبیل ((فشاری،کششی،خمشی،ضربه وسایش،پیچش و قیچی شدن))همچنین مقدار شکاف خواری،حدّار ارتجاعی و سختی آن چگونه است و نیز به هگام استفاده در چه جهتی و سطحی یا به چه شکلی باید قرار گیرد.
این گونه خواص و ویژگیهای چوب را((خواص مکانیکی چوب)) می نامند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

انواع چوب:
 بریدن درختان
 چوب در جنگل
 چوب صنعتی
تقسیم بندی چوب از نظر شکل و نوع مصرف:
فرآوردهای چوبی
* بریدن درختان:
برای بریدن چوبهای صنعتی شهری ابتدا سر شاخه های درختان را قطع و سپس از بالا به پایین قطعات را با اندازه های مناسب طوری می برند که از سر بند ها و یا دو راهیها و یا خمیدگیها قطع شود تا اینکه به آ خرین قطعه برسد و از روی ریشه جدا شود و به سر ریشه ها صدمه وارد کند نیاید که بتواند از ریشه شاخه های چند برابر جوانه بزند. سپس تنه درخت را از محل قطع خارج کرده و به وسیله پوست کنهایی مخصوص پوست آنها را از رو جدا می نماید این عمل به منظور ورود هوا به داخل چوب انجام می گیرد در موقع چوب در حال خمش است و چنانچه آنرا بصورت آزاد رها نمایند امکان کج شدن آن وجود دارد همچنین خمیدگی و گاس وسینگی پیدا می کند.
برای جلوگیری از کج شدن آن چوبها را روی زمین صاف طوری قرار میدهند که لای هر ردیف دو یا سه قطعه چوب نازک دیگر خلاف طولی گذارده شود که در ردیفهای بعد نیز همین عمل تکرار می شود تا امکان ورود هوا به لای چوبها مسیر گردد.
پس از گذ شت شش ماه چوبها را از هم باز نموده و برای مصرف به کارگاه چوب بُری حمل می نمایند. استاد کاران چوب در ابتدا راه جوهری چوب را تشخیص داده و نسبت به رندیدن یک رو و یک نر چوب اقدام می نمایند بعد تشخیص می دهند چوب از چه طریق باید بریده شود که هم مقرون به صرفه باشد و هم اندازه مورد دلخواه را بدست آورند.پس از بریدن چوب مجدداً برای چند روز بهمان صورت که قبلاً متذکر شدیم روی زمین میچینند تا اینکه رطوبت احتمالی باقیمانده خارج شود و برای مصرف آماده گردد.
چوب در جنگل:
برای برداشت چوب از جنگلها درمرحله اول نوع چوب را تشخیص می دهند پس از بریدن شاخه ها بوسیله ماشینهای اره که به اشکال و اندازه های مختلف مهیا شده است.
قطعات را به صورت یکنواخت در آورده که اندازه های استاندارد تقریبی چوب نباید از6 متر
بلندتر و از 2متر کوتاهتر باشند و در می آورند و سپس از قطعه قطعه کردن درختان قوی هیکل جنگل با استفاده از جراثقیها و،واگنها و چهار پایان و امکانات دیگر آنرا به زیر ارههای برقی نواری بزرگ منتقل مینمایند پس از بریدن درخت که به اندازه های الوارو یا قنداق در می آید بوسیله چوب شناسان حاذق نوع چوب شناخته و درجه بندی می شودو برای خشک کردن به انبارهای چوب منتقل می نمایند پس از رسیدن چوب به انبار ها در صورتیکه از نوع سخت باشد بایستی روی زمین بطوریکه از یکدیگر فاصله داشته باشند انباشته شود تا هوا در لای آنها عبور کند از این رو چوبها با مرور زمان خشک میشودو در صورتیکه از نوع کاج و سرو جنگلی و نظیر آنها موجود در جنگلهای فنلاند،اتریش، ترکیه،چک و غیره می باشد. برای ساختن تخته و کارهای صنعتی مناسب است ولی شایسته است پس از بریدن آنرا به داخل دستگاههای بخار بفرستند و با کم و زیاد نمودن
درجه حرارت بخار آن را بصورت نیمه پخته درآورند نتیجه زور و فشار چوب گرفته خواهد شدوبعد از آن امکان کج شدن در چوب پخته شده وجود ندارد پس از بیرون آمدن تخته ها
از زیر دستگاه بخار حداقل یکماه در انبار ها نگهداری می شودتا رطوبت آن خارج شود سپس برای مصرف به کارگاه های صنعتی فرستاده می شود. در این هنگام گره هائی که دیده می شود بوسیله چراقهای کوره ای یا برقی یا شعلعی سو زاینده می شود تا روغن داخل گره چوب از بین برود و زیر کار تغییر شکل دهد. شک نیست از چوب نمودار خشک نشده برای کارهای صنعتی استفاده نمی کنند. زیرا پس از خشک شدن از حجم آن کاسته
و کوم زباله های آن خود گیر نیست و امکان کجی نیز در آن وجود دارد.
چوب دارای طبقه بندیهای متفاوتی شامل نوع و گونه درخت ((دوام رویش))،((دوام و پایداری))در وزن مخصوص و ((شکل و نوع مصرف))می باشد.
انواع گونه های چوبده:

 

معمولاًگونه های درختی چوبده به دو گروه بزرگ((پهن برگان))و((سوزنی برگان))تقسیم میگردند.پهن برگان ماننده: گونه های بلوط،راش،افرا و گردو دارای برگ های پهن ودرشت هستند و در فصل پاییز و زمستان خزان می کنند.گروه دوم سوزنی برگان مانند: کاج،سرو و نظایر آن می باشند که غالباً دارای برگ های سوزنی شکل هستند و بیشتر آنان خزان نمیکنند .
از مهمترین گونه های پهن برگ و سوزنی برگ که از چوب آنها استفاده های صنعتی، ساختمانی و تزییناتی می شود عبارتند از: راش،بلوط،ممرز،آزاد،انجیل،صنوبر،تبریزی،شمشاد،
گردو،افرا،بلوچ،ون،یا زبان گنجشک،کاج و سرو است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


چوبهای صنعتی:

 

1) چوب چنارکه پس از خشک شدن برای اسکلت مبلمان و کارهای صنعتی استفاده می شود .
2)چوب کبوده تبریزی یا صنوبر بعلت سستی جنس قادر به دوام در مقابل کوم و زبانه نیست وبیشتر برای تخته و یا قاب ها و مواردیکه در مقابل تحمل و بار نباشد استفاده می نمایند.
3) چوب وسک و توت و زبان گنجشک بعلت سختی و زور فشاریکه در آن وجود دارد و در هر زمان امکان کج شدن دارد باید حتماً برای کارهای کم ارزش بکار برود. رگه های این چوب ها معمولاً مستقیم نیست. به این علت در هوای آزاد صاف نمی ماند.
4)چوب گردو باغی،این چوب بسیار خوش رنگ،خوش موج،خوش نقش و مقام می باشد و برای کارهای تزئینی نظیر مبل،میز،صنعتی پارتیشن و دکوراسیون داخل ساختمان مناسب است و می توان آنرا از بهترین چوبهای صنعتی نام برد.
5) چوب بید کم استقامت است و آن نیز نظیر چوب کبوده تبریزی برای کارهائی که تحت فشار نباشد مورد مصرف قرار می گیرد.
6) چوب افرا،ملچ،راش،چنار و نظیر آن که از جنگلها تهیه می شوند پس از خشک شدن برای دکوراسیون داخلی خوب است رنگ چوبها نامبرده همگی تقریباً سفید بود نزدیک به کرم است که رگه های آنها دیده می شود و پس از تمام دکوراسیون نیز رنگ می خورد. چوب چنار جنگل که بیشتر به صورت الوار تراورس در بازار یافت می شود از انواع چوبهای
سخت جنگلی برای اسکلت مبلمان داخلی استفاده می کنند. بصورتیکه روی آنهارا از تخته های سه لائی که در قسمت تهیی تخته گفته می شود می چسبانند.چوبهای سختی که از درختان میوه تهیه می شود بیشتر کارهای خراطی اختصاص داده می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 52   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله چوب ومعرق