الف) روش خداشناسی:
نوع شناخت در رابطه با خداوند به شدت در زندگی آدمی تاثیر گذار است. خداشناسی، تنها امری قلبی و ذهنی نیست، بلکه انسان هرطور که خدا را بشناسد، زندگی می کند. خداوند همه چیز یک مومن است. نوع فهم اهل ایمان از خدا، در روش، رفتار و کردار آنان تاثیر می گذارد. کسانی که خدا تلقی جاهلانه و تنگ نظرانه دارد، رحمت خدا را محدود می کنند و خداوند را همواره بر کرسی غضب می نشاند به انتظار اینکه از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد کشیده شود. چنان که خوارج، خدا را این گونه فرض می کردند.
از نظر آنان، جز عده بسیار معدودی از بشر همه مخلد در آتش جهنم بودند. چنین اشخاصی همه مردم جهان را با دید کفر و الحاد می نگرند و دایره اسلام و مسلمانی را بسیار محدود تصور می کنند. اماکسانی که از خدا تلقی عالمانه و عاشقانه دارند، رحمت او را واسع می بینند؛ خداوند را همواره در جایگاه رحمت می دانند. چون بنده ای گناه ورزد و از ساحت قرب الهی دور گردد، خدای مهربان و از سر لطف و رحمت به سوی بنده عاصی بازگردد تا بنده توفیق استغفار و توبه بیابد، و چون بنده توبه کند توبه او را بپذیرد و او را قبول نماید.
ثُمَّ تَابَ عَلَیهم لِیتُوبُوا اِنَّّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحُیمُ.
پس [ خدا ] به آنان [ توفیق] توبه داد، تا توبه کنند. بی تردید خدا همان توبه پذیر مهربان است.توبه (9) : 118.
یعنی توبه بنده همیشه میان دو توبه از جانب خدای متعال قرار دار: یکی بازگشت خداوند مهربان به سوی بنده از سر رحمتش تا بنده را توفیق توبه دهد و دیگر، بازگشت خدای رحمان به بنده در اینکه او را بپذیرد و توبه اش را قبول نماید. البته بازگشت خدای مهربان به سوی بنده، از بازگشت بنده به سوی او بیشتر است:« اِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحُیمُ.»
این گونه خداشناسی، منطق قرآن و نهج البلاغه است؛ چنان که وقتی علی(ع) برای فرزند خویش، حضرت مجتبی(ع) و همه فرزندان معنوی خویش از دعا و توبه سخن گفته و به بازگشت به خدا فراخوانده، چنین فرموده است:
وَاعْلَمْ، أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّموَاتِ وَالاْرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ، وَتَکفَّلَ لَکَ بِالاْجَابَةِ،أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ، وَتَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَکَ، وَلَمْ یَجْعَلْ بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ مَنْ یَحْجُبُکَ عَنْهُ، وَلَمْ یُلْجِئْکَ إِلَى مَنْ یَشْفَعُ لَکَ إِلَیْهِ، وَلَمْ یَمْنَعْکَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ،وَلَمْ یُعَاجِلْکَ بَالنِّقْمَةِ،وَلَمْ یُعَیِّرْکَ بِالاْنَابَةِ، وَلَمْ یَفْضَحْکَ حَیْثُ الْفَضِیحَةُ بِکَ أَوْلَى، وَلَمْ یُشدِّدْ عَلَیْکَ فِی قَبُولِ الاْنَابَةِ، وَلَمْ یُنَاقِشْکَ بِالْجَرِیمَةِ، وَلَمْ یُؤْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَةِ، بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَعَنِ الذَّنْبِ حَسَنةً، وَحَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَةً، وَحَسَبَحَسَنَتَکَ عَشْراً، وَفَتحَ لَکَ بَابَ الْمَتَابِ، وَ بابَ الاِ ستِعتَاب
بدان خداوندی که گنجینه های آسمان و زمین در دست اوست. تو را در دعا رخصت داده و خود اجابت آن را بر عهده گرفته و تو را فرموده که از او بخواهی تا عطایت کند، از او آمرزش طلبی تا بیامرزدت. میان تو و خود کسی را نگمارده تاتو را از وی بازدارد؛ تو را به کسی وانگذاشته که در نزد او شفاعت کند؛ اگر گناه کردی، از توبه منعت ننموده و در کیفرت شتاب نفرموده. چون به او بازگرد؛ سرزنشت نکند؛ آنجا که رسواشدنت سزاست، پرده ات را ندرد؛ در پذیرفتتن توبه بر تو شخت نگرفته و حساب گناهانت را نکشیده و از بخشایش نومیدت نگردانیده، بلکه بازگشت را از گناه نیک شمرده و هر گناهت را یکی گرفته و هر کار نیکویت را ده به حساب آورده و در توبه را برایت بازگذارده و راه کسب خشنودی اش را گشوده. سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31.
انسان هر گونه خدا را بیابد خود را آن سان می سازد، تا عبد به خصلت معبود در ید. آنان که خداوند را خودکامه، خشن و بی قانون تصور می کنند، حکومت، مدیریت، سیاست و روابط اجتماعی شان به همین رنگ در می آید و آنان که خدایشان خدایی لطیف، رحمان و رحیم استکه جزء عدل نمی کند، به حکومت، مدیریت، سیاست و روابط اجتماعی مناسب این فهم رو می کنند.
در آموزه های علوی، اهتمامی جدی در پیراستن اندیشه خداشناسی از فهم و تلقی های نادرست، و شناساندن خدایی است که ستون های دینش را بر عشق و دوستی خود بنیاد نهاده است:
اِنَّ هذا الاَسلامَ دِینُ اللهِ اصطَفَاهُ لِنَفسِهِ، و َ اصطَنَعهُ عَلَی عَیِنهِ، وَ اصفَاهُ خِیَرَهَ خَلقِهِ، وَ اشقَامَ دَعَائِمهُ عَلَی مَحَبَتَّهِ.
دین اسلام، دین خداست که آن را برای خود برگزید و به دیده عنایت خویش آن را پرورید و بهترین آفریدگارن خود را مخصوص رساندن آن به مردمان گردانید و ستون های آن را بر دوستی خود استوار ساخت.
محور اندیشه دنی، خداشناسی است. و اساس رسالت پیام آوران الهی این بوده است که انسان را با حقیقت هستی پیوند دهند و اندیشه خداباوری را به مردمان عرضه و ترویج و تثبت کنند. زیرا خداباوری در معنای صحیحش چنان تحولی در همه شئون زندگی آدمیان ایجاد می کند که همه چیز را در جهت تعالی دگرگون می سازد. خداباوری، شیفتگی، دلدادگی و حیرت در برابر عظمت حقیقت هستی، مبنایی شگفت و اساسی در زندگی آمی دارد، اما انسان این امر اساسی را از یاد می برد و از لطافت آن غافل می شود و تکرار اسم خداوند تبدیل به صورتی لفظی می شود و انسان از یاد می برد که با چه حقیقت عظیمی مرتبط است.
هرفصل شامل 1 فایل پاورپوینت مجزا می باشد
فصل 1 (خداشناسی) شامل 45 اسلاید powerpoint
فصل 2 (پیامبری و پیشوایی) شامل 31 اسلاید powerpoint
فصل3 (حقوق شناسی) شامل 36 اسلاید powerpoint