فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات177
زندگی انسان بر اساس ارتباطهایش با جهان پیرامون خود و همنوعانش معنا مییابد و زبان ، نخستین وسیله ارتباطی انسانهاست که در قالب الفاظ قراردادی موجب انتقال احساس ، عواطف و نیازهای انسانی میشود اما فقط دانستن زبان یا توانایی سخن گفتن برای ایجاد ارتباط میان آدمها کافی نیست؛ بلکه برخورداری از قوه شنوایی و دانستن کلمات مشترک نیز ضرورت دارد. چشم و قوه بینایی نیز مؤثرترین نقش را در فراگیری زبان هنر دارد زیرا فرصت تجربة مستقیم و بدون واسطة واقعیت و اشیاء پیرامون را در بیطرفانهترین شکل فراهم میکند. از این رو به چشمهایمان بیش از سایر اعضاء و اندام حسی خود برای فهمیدن واقعیت اطمینان داریم.
بدیهی است انقلاب اطلاعات (کوچک کردن دنیا در میان مردمک چشم) سرآغاز تغییر در همه ارکان حیات انسانی مانند دیدن ، شنیدن و باور حقایق میباشد. با توجه به این نگرش است که کارشناسان توصیه میکنند خطوط اصلی آموزش مورد بازنگری قرار گیرد. ایجاد روابط نزدیک میان جریانهایی که تاکنون از هم مجزا بودند ، مسئلهای است که از مرزهای هنر بسیار فراتر رفته، فرصتزا و فرضت زدا بوده است. به عبارت دیگر از یک سو دنیای واقعی را در قالب نمادهای مجازی در مقابل دیدگان ترسیم میکند و از سوی دیگر انباشت اطلاعات و دادههای تصویری موجب سردرگمی مخاطب در فهم حقیقت میشود. از این روست که خط، سطح، رنگ ، مواد ، فضا و مکان و زمان باید به مثابة یک مجموعة منسجم جریانهای به هم پیوستهای ایجاد نمایند تا بازتاب وقایع جامعه انسانی را ارائه کند. بنابراین نباید تنها به نتایج اندیشید؛ بلکه راه را برای ظهور دیدگاهی فراهم ساخت تا با پیوندهای متقابل و دقیقتر میان زمینههای حسی و بصری، حوزة وسیعتری از فعالیتها را دربرگرفت.
هنر تجسمی با اتکاء بر ابزارهای هنری، فرمهای فهم و درک مشترک را در ذهن و باور مخاطب ثبت میکند . یعنی با ترکیببندی نقطه ، خط، سطح، رنگ، فضا، مکان و .... در تشدید یا تضعیف حقیقت افکار مشوش انسانها را نظم میدهد.
شناخت گرافیک تلویزیونی
جلال عطار زاده
در هنرهای تجسمی، گرافیک به آن دسته از آثار هنری اطلاق میشود که در نَفْسشان ، اثر نیت تکثیر نهفته باشد. از این رو هر اثر هنری که در قالب ارتباط تصویری قرار گیرد، دارای پیام باشد یا نباشد چون برای استفاده در تلویزیون در نظر گرفته شده، نیت تکثیر در آن مستتر است.
اما همانگونه که در حیطه گرافیک تنوع موضوعات ، گرایشات و تعاریف خاصی وجود دارد، گرافیک تلویزیونی نیز دارای ویژگیهای خاص خود میباشد و خاصتر زمانی خواهد بود که عنوان گرافیک خبر نیز به آن اضافه شود. در اینگونه از گرافیک به دلیل حساسیتها و کاربردهای خاص، کار بسیار ظریفتر و حساستر از گرافیک تلویزیونی به شکل عام آن است.
بحث گرافیک تلویزیونی و در اینجا گرافیک خبری را میتوانیم به دو شاخه مجزا تقسیم کنیم.
1- مباحث فنی
قبل از استفاده از رایانه در همه سطوح بویژه گرافیک، تمام تولیدات گرافیکی برای تلویزیون به شیوه سنتی یعنی با استفاده از ابزار و مواد متداول در تولید آثار گرافیکی ساخته میشد. در آن مقطع اثر گرافیکی در بند ابعاد خاصی نبود و تنها لازم بود برای استفاده کامل از طرح گرافیکی ، اثر تولید شده با نسبت 4×3 ارائه شود. به دلیل وجود دو امکان تصویربرداری از آثار گرافیکی (یکی دوربین استودیویی و دیگری سیستم LD) ، طرح زمانی محدودیت در اندازه اثر خود پیدا میکرد که ملزم به استفاده از سیستم LD باشد. در این سیستم حداکثر اندازه اثر از یک صفحه 4×3 نباید تجاوز کند. در این شیوه اثر آماده شده روی میزی قرار میگرفت که لنز دوربین یا همان LD بر آن به صورت عمودی متمرکز بود که با قابلیتهای زوم و زومبک به کاربران امکانات خاصی را ارائه میکرد و اغلب در پخشهای مستقیم از این سیستم استفاده میشد، چنانچه محدودیت در اندازه مطرح نباشد، از ابعاد بزرگ بیشتر استفاده میشد، ابعادی نزدیک به 70×100 یا 70×50 این امکان را به کارگردان و تصویربردار میداد که دوربین را روی اثر تهیه شده حرکت داده و کادرهای مختلفی از آن را که بیشتر با مضمون متن هماهنگی دارد، به تصویر بکشد و یا به صورت روایی از نقطهای به نقطه دیگر حرکت کند و با ترفندها و تروکاژهای هنگام موناژ، تصویر جذابتری ارائه دهد. از این شیوه سالها قبل در گزارشهای سیاسی بسیار بهره گرفته میشد. گرافیک در خبر در این زمان اختصاصاً از LD برای پخش آثار خود بهره میگرفت. تولیدات گرافیکی نیز شامل بکگراندهای مجری برای بخشهای خبری که مجری برای بخشهای خبری که به صورت کروماکی پخش میشد و همچنین گرافیکهای موضوعی در رابطه با اخبار خاص مانند بخش هواشناسی، اعلام اوقات شرعی و ترسیم نقشه کشورها بود.
اما امروزه با فراگیر شدن رایانه و بهرهمندی گرافیستها از نرمافزارهای مختلف گرافیکی و تعدد بخشهای خبری، از نظر فنی برای ارائه یک تصویر مناسب در تلویزیون شاخصههایی چون قطع اثر، رزولیشن یا مقدار تراکم نقاط در سطح صفحه تلویزیون ( که ارتباط مستقیم با کیفیت تصویر پیدا خواهد کرد) بیشتر مورد توجه است. سپس استفاده از رنگهای مناسب در تلویزیون ، پرهیز از بکارگیری رنگهایی که در پخش اختلال ایجاد میکند و نکته آخر دقت در رسم خطوط افقی و قرار گرفتن آنها در بین خطوط زوج مهم است. موارد مذکور کلیاتی بود در مورد مباحث فنی اما هر یک از نکات را نیاز به شرحی مختصر است. برای این منظور از قطع تصویر آغاز میکنیم.
قطع آثار گرافیکی تلویزیونی باید از اندازههای استاندارد تلویزیون هر کشور تبعیت کند. چون سیستم موجود تلویزیون ایران پال است ، قطع 576×720 پیکسل، مناسبترین اندازه میباشد. البته این اندازه برای آثار طراحی شده با رایانه مورد استفاده قرار میگیرد و شامل تولیدات دیگر (شیوههای سنتی) نخواهد شد، هر چند که در نهایت آنها نیز برای استفاده باید از این قواعد تبعیت کنند.
پس از اندازه اثر، نوبت به کیفیت تصویر یا همان رزولیشن اثر میرسد. در صورتی که اصل تصویر از کیفیت خوبی برخوردار باشد و اندازه کادر را نیز رعایت کنیم، رزولیشن dpi75 برای تلویزیون مناسب است.
گذشته از مباحث محتوای رنگ که در جای خود به آن اشاره خواهد شد، نکته اصلی پرهیز از بکار بردن رنگ سفید در سطوح گسترده کادر تلویزیون است. رنگ سفید باعث میشود شوک شدیدی به سیستمهای فرستنده و لامپ تصویر در گیرندهها وارد شود و در پارهای از موارد باعث لرزش تصویر نیز میشود. خصوصاً اگر قبل از تصویر سفید، یک تصویر از رنگهای تیره باشد.
نکته دیگر خطوط عمودی و افقی در آثار طراح شده است خطوط عمودی از نظر ضخامت محدودیتی ندارد اما پیکسلهای خطوط افقی باید از یک عدد زوج تبعیت کنند. چنانچه تعداد پیکسلهای یک خط افقی عددی فرد را شامل شود، لرزشی در نمایش آن خط در تصویر تلویزیونی دیده میشود که به کیفیت اثر لطمه خواهد زد. در پارهای از موارد با استفاده از فیلترها میتوان از این خطا جلوگیری کرد.
2- مباحث محتوایی
گرافیک در تلویزیون همیشه مکمل تصاویر و گاهی خود به تنهایی حامل پیامی خاص بوده است . از اینرو میتوان گرافیک تلویزیون را به چند دسته تقسیم کرد.
●گرافیک مکمل
به آن دسته از آثار گرافیکی تلویزیونی اطلاق میشود که دربرگیرنده بخشی از یک پیام کلی باشد و در قالب برنامهای دیگر عرضه شود. گرافیک مکمل به تنهایی گویا نخواهد بود (مانند یک گراندهای مجری یا نقشهها و نمودارهایی که در یک برنامه تلویزیونی استفاده میشود.) در این رده میتوان به کپشنهای خبر نیز اشاره کرد که بخشی از یک خبر را به تصویر کشیده و مکمل آن میشود و توسط گوینده خبر ارائه میگردد.
● گرافیک مستقل
شامل آثاری میشود که به تنهایی پیامی را به مخاطب ارائه میکنند یا وظیفهای را بر عهده دارند مانند اعلام گزارش هواشناسی که خود به تنهایی ارائه اطلاعات میکند یا تیتراژ برنامه که حکایت از شروع برنامه خاصی دارد. در این مقوله میتان فتوکلیپ را نیز مثال زد که با برخوردار بودن از یک سناریو، به القاء مفهومی به مخاطب میپردازد.
در هر دو شیوة مذکور دو سبک کاری وجود دارد.
1- گرافیک ثابت
هر سفارش گرافیکی که در قاب تلویزیون بدون هیچ حرکتی ( چه حرکت فرمی در داخل طرح و چه حرکت دوربین روی اثر) به نمایش درآید، در گروه گرافیکهای ثابت قرار دارد و اغلب در قالب کپشن، بک مجری، یا زیرنویس ارائه میشود. کپشنهای ثابت، زمانی که قرار است پیامی را به تنهایی به مخاطب القاء نماید، اگر سه نکتة ذیل را رعایت کند ، موفق خواهد بود.
●خلاصهگویی
استفاده نکردن از نوشتههای طولانی و بهرهگیری از تصویری که ارتباط نزدیکتری با پیام دارد.
●ایجاز
استفاده تمثیلی از تصاویری که بتواند مفهوم پیام را به گونهای استعارهای به مخاطب منتقل کند.
پایان نامه گرافیک در خبرقدرت هنر