فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پیامبر اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه:
نهضت آسمانی پیامبران که برای نجات انسان ها از چنگال اوهام و خرافات و زورگویی زورمندان پی ریزی می گردد، بسان موج دریاست که در آغاز پیدایش، بصورت دایره کوچکی پدید می آید، که هر چه از مرکز دایره دورتر شود شعاع آن وسیعتر و گسترده و قدرتش شدیدتر می گردد.
انقلاب معنوی و تحول دینی که در سرزمین مکه، بوسیله پیامبر بزرگ اسلام پی ریزی گردید، روز نخست محیط غار حرا و خانه خدیجه (س) و کلبه های شهر مکه را روشن نمود و مرور زمان موجب گسترش آن شد و در اندک زمانی شرق و غرب جهان را فراگرفت و ندای توحید در پهنه بسیار وسیعی از جهان، از کشور فرانسه تا دیوار چین طنین انداز گردید.
به نظر می رسد پیامبر (ص) در مدت 23 سال، از طرق مختلفی برای هدایت حرکت کرده باشد اما در یک تقسیم بندی کلی نسبت به طبقات مختلف مردم با توجه به ظرفیت هر گروهی، می توان سه شیوه را از حرکت های پیامبر (ص) استنباط نمود.
1 حرکت فکر و تبلیغی ؛ که بصورت بیان آیات و با کمک از مضامین استدلالی انجام می داد.
2 مدارا کردن ؛ عده ای در جامعه هستند که به سبب تربیت های خاصی که اکثراً در زمینه های دنیا پرستانه یافته اند باید با آنها معامله دوستانه شود، وجودشان در جامعه مضر به حال دیگران نبوده و بسا به جهت دارا بودن ویژگی های خاص بتوان در پیشبرد جامعه از آنها بهره گرفت و اسلام با توجه به اینکه امید دارد در نهایت مسیر آنها را در جهت هدایت تغییر دهد، این اجازه را به خود نمی دهد که با آنها همان رفتار را بکند که با افراد یاغی و مفسد می کند.
3 گروهی که هیچ امیدی نسبت به هدایت آنها وجود ندارد و بعنوان عامل مخرب و مضر به حال اسلام و مسلمین هستند، با آنها باید از طریق فشار و کارزار وارد عمل شد و قرآن چه زیبا بر این نکته اشاره می فرماید:
« وَلو عُلم الله فیهم خیراً لا سمعهم و لو اسمعهم لتولوا و هم معرضون.»
اگر خداوند در آنها نیکی (قابلیت) سراغ داشت به آنان می شنواند و اگر به آنها بشنواند، پشت کرده و اعراض می کنند.
پیامبر در مورد مشرکین که مانع عمده در سر راه رشد او بودند، با حرکت های فکری خود ابتدا سراغ آنها رفته و اگر آنها تحمل و ظرفیت پذیرش را نداشتند، با رفتن به مکه و فتح آن و ایجاد زمینه اسلامی و مسلط شدن بر آنها سعی می کند با از بین بردن عناصر مفسد، کسانی را که زیر سلطه آنها و با تحمیقات آنها را انحراف گزیده بودند را نجات دهد.
ضرورت حرکت های جهادی؛
رسالتی که انبیاء الهی بر دوش دارند رها کردن انسان از زنجیرهای ستم و ظلم ظالمین و مستکبرین است. حرکت آزادی بخشی که برای انسان زمینه پذیرش هدایت آماده ساخته، محیط فکری او را از عناصر مفسد پاک می کند.
از آیاتی در قرآن که وعده پیروزی را به مومنین داده و در آنها ضمانت پیروزی حق بر باطل و وراثت زمین برای بندگان صالح ذکر شده، می توان چنین استفاده کرد که چیزی که هدف و غایت نهایی عالم دنیاست نابودی ظلم و استکبار است و این با جهاد و جنگ علیه آنها امکان پذیر می باشد، آن چیزی که اقتضای فطرت انسانی است حاکمیت حق و نابودی باطل است.
سنت خداوند نیز ا این قرار است تا جوامعی که دچار فساد و تباهی و روابط ظالمانه حاکمیت مطلق بر امور فردی و جمعی مردم شه از بین برود، این نابودی گاه با مداخله بوسیله امور طبیعی انجام می شود، کما اینکه در مورد اقوامی چنین شد و بسا نیز باید به دست مومنین این کار عملی شود.
جهاد یا دفاع (در حرکت های رسول الله):
اگر جهاد ابتدایی را همان دفاع از آزادی واقعی انسان ها که حق فطری و طبیعی آنهاست بدانیم، این جهاد به معنای دفاع است. در این صورت کلمه دفاع هم شامل جنگ و جهاد با دشمنی است که به کشور اسلامی هجوم آورد و هم شامل دفاع در مقابل کسانی که محیط ترس و وحشت برای مسلمین فراهم و یا هر ضدیت دیگر با نظام اسلامی کرده اند و یا اینکه با ایجاد محیط فاسد درون انسان ها را آلوده کرده و آنها را از فطرتشان دور کرده اند.
این وظیفه مسلمین است تا با جنگ علیه مستکبرین، محیط را برای بندگان صالح خداوند فراهم آورند. در مورد حرکت های پیامبر تقریباً هر دو مفهوم جهاد (ابتدائی) و دفاع، سازگار است. جهاد از آنرو که پیامبر تصمیم گرفته اسلام را در میان توده های مردم منتشر کرده، در این راه طبیعی است که ضرباتی به اجتماع مشرکین وارد خواهد شد و در نتیجه آنها به مقابله بر می خیزند و مسلمین دفاع می کنند در اینجا حرکت اصلی از پیامبر (ص) است. حرکتی آزادیبخش که در راه رهایی انسانها از بند زور زورمندان آغاز گشته است. چیزی که حیاتی نو به جامعه می بخشد.
در واقعه بدر آشکار بود که مشرکین در مقابل پیامبر (ص) ولو در مدینه آرام نمی نشستند و از طرف دیگر قبل از آن مسلمین مورد ظلم قرار گرفته بودند، لذا به امر رسول الله (ص) ضربات خود را شروع کردند و این خود یک حرکت «دفاعی و انتقامی» بود.
حادثه احد با هجوم مشرکین مدینه آغاز شد که مسلمین به دفاع برخاستند. انگیزه مشرکین انتقام از مسلمین به سبب واقعه بدر بود. حادثه احزاب از ناحیه مشرکین آغاز شد، حادثه ای که مرزی در دوران تاریخ مدینه شد. قبل از آن پیامبر (ص) دفاع می کرد و بعد از آن چیزی شبیه هجوم، در واقعه «حدیبیه» پیامبر به عنوان قدرت مسلط نه برای جنگ که برای زیارت خانه خدا آمده و به صلح کشید. حادثه فتح مکه به سبب پیمان شکنی قریش و عدم رعایت آنان در مقابل تعهداتشان در حدیبیه از ناحیه پیامبر آغاز شد. سایر حرکت ها در پی یا بعد از شروع، علیه آن مشرکین توطئه چین وارد جنگ می شد، همچون وقایع؛ بنی النظیر ، بنی قریظه ، حنین ، تبوک و …
در هر صورت این حرکت ها در عین آنکه آغاز گر عملی اکثر آنها مشرکین هستند، سبب اصلی شان حرکت فکری و تبلیغی پیامبر (ص) است، حرکتی که آنها را وا می دارد قبل از شکست واقعی فکری و عملی، علیه پیامبر وارد جنگ بشوند. پیامبر اکرم 27 غزوه و 70 سریه داشتند. «سریه» جنگ هایی است که پیامبر در آن خود حضور نداشتند.

غزوات پیامبر اسلام (ص)
جنگ بدر: (غزوه)
جنگ بدر اولین درگیری مسلمین با مشرکین بود که در عین حال مهمترین جنگ اسلام از جهات مختلف می باشد. در سال دوم هجرت پس از آنکه پیامبر (ص) تا آن هنگام چند مرتبه گروههایی را برای حمله به کاروان قریش فرستاده بود ولی درگیری صورت نگرفته بود، خود با بیش از 300 نفر از اصحاب خود به سوی کاروانی از قریش که از شام عازم مکه بود و باید از نقطه ای که نزدیک مدینه بود عبور می کرد حرکت کردند.
حمله به کاروان دو جهت داشت؛‌ یکی از آنکه ضربه ای به مشرکین تلقی شده و پیامبر با ضربه قریش به تمام کسانی که از ترس قریش ایمان نمی آوردند روحیه تغییر عقیده می داد و دیگر اینکه قریش در مکه اموال مهاجرین را غصب کرده بودند و از اینطرف مهاجرین سربار انصار بودند، آنها می بایست با حمله به کاروان، در حقیقت اموال مهاجرین را پس می گرفتند در این میان تعداد مسلمین نزدیک به دو هزار نفر رسیده بود و اینک می توانستند تا رو در روی مشرکین بایستند لذا اجازه جنگ به آنها داده شد.
ابوسفیان رئیس کاروان که از حمله مسلمین به کاروان خبر داشت با فرستادن افرادی متوجه حرکت مسلمین شده و علاوه بر تغییر مسیر خود به مشرکین نیز پیغام داد تا برای نجات کاروان اقدام کنند. ابوجهل و سایر مشرکین نیز با تعدادی نزدیک به هزار نفر عازم نقطه ای شدند که احتمال ملاقات پیامبر (ص) با مشرکین بود آن نقطه در نزدیک چاه های بدر واقع شده بود، نتیجه امر این شد که مسلمین عوض حمله به کاروان می بایست با سپاه مشرکین روبرو شوند و چون خود را برای جنگ با سپاه مشرکین آماده نکرده بودند و شاید نسبت به جنگ بسیاری نظر خوش نداشتند، قرآن نیز اشاره به کراهت گروهی نسبت به این مسئله دارد.
انصار نیز قبل از آن در پیمان عقبه، قول دفاع به پیامبر داده بودند نه جهاد از اینرو پیامبر از آنها خواست تا نظرات خود را اعلام کنند. در این میان جمعی از مهاجرین اعلام حمایت کردند ولی پیامبر (ص) از انصار خواست تا نظراتشان را بگویند. آنها نیز حمایت خود را اعلام داشتند. شب هنگام آنها به درگاه خداوند استغاثه کردند خداوند در این باره فرمود:
«فاستجاب لکم انی ممدکم بالف من الملائکه مردفین» سوره انفال آیه 9
خداوند دعای شما را با فرستادن هزار ملک اجابت نمود.
پس از آنکه همه خوابیدند پیامبر (ص) تا صبحگاهان به راز و نیاز و عبادت مشغول بوده است. خداوند از آرامشی سخن می گوید که آنشب تمام مسلمین را فرا گرفته بود.
مسلمین برای آوردن آب به نزدیک چاه های بدر رسیدند ولی در آنجا دو نفر از مشرکین را دیده و نزد پیامبر (ص) آوردند و پس از تحقیقات روشن شد که تعداد مشرکین قریب هزار نفر بودند و در این شب گویا چاه های آب در معرض تهدید دشمن بوده است که به رحمت خداوند با بارش باران مسلمین یاری شدند. روز بعد 17 ماه مبارک رمضان نبرد آغاز شد، به علت فاصله دو سپاه کثرت دشمنان قابل رؤیت نبود.
«ولو ارایکهم کثیراً لفسلتم»
اگر تعداد آنها را زیاد نشان می دادیم شما سست می شدید.
ضمن درگیری نیز مسلمین را در نظر مشرکین کوچک جلوه داد تا خود را سست بگیرند در این میان علی (ع) و حمزه بیش از همه از خود شجاعت نشان دادند در حالی که پیامبر خود نیز در صحنه حضور داشتند. علی (ع) می فرماید نزدیک ترین افراد به دشمن بوده است.
بزودی مشرکین شکست خوردند در حالی که 70 کشته و 70 اسیر به جای گذاشته بودند، فرار نمودند. در میان کشته شدگان ابوجهل، اُمیته بن خلف و چند تن دیگر از سران شرک دیده می شدند. نیمی از کسانی که در این نبرد به هلاکت رسیدند، بدست علی (ع) بوده است و هنگامی که زید بن حارث خبر پیروزی مسلمین را به مدینه آورد برای مردم قابل باور نبود تا اینکه خبر ثابت گردید و پیامبر به مسلمین اجازه داد تا اسرای خود را یا کشته و یا با گرفتن فدیه آنها را رها کنند. آنها نیز راه دوم را برگزیده و بعضی از اسرا نیز با پذیرفتن شرط تعلیم چند کودک مسلمان آزاد شدند.
نتایج جنگ بدر:
1 پیروزی سیاسی اسلام در پیروزی قریش به عنوان نیرومند ترین قبائل،
2 بدست آوردن غنائمی از مشرکین فراری باضافه گرفتن فدیه (چهار هزار درهم برای هر اسیر)
3 افزایش روحیه نظامی مسلمین و اعتماد و اطمینان به یاری خداوند که پیروزی معنوی والایی بود.
4 ریختن ترس کسانی که تا آن روز قدرت اسلام را اندک می دانستند و از نزدیک شدن به آن هراسان بودند.
5 کشته شدن سران قریش (تنها ابوسفیان ماند که خود جنگ احد و احزاب را بپا کرد)
جنگ احد (غزوه)
این جنگ در سال سوم هجرت اتفاق افتاد مشرکین با تعداد سه هزار نفر برای انتقام از حادثه بدر راهی مدینه شدند، این تعداد همه از قریش نبودند بسیاری از آنها قبائل هم پیمان قریش و نیز کسانی بودند که در اطراف مکه سکونت داشتند وبنام احابیش نامیده می شدند. همچنین تعدادی از زنان را نیز به میدان جنگ آورده بودند تا محرک مردان در جنگ باشند با رسیدن به کوه احد در نزدیکی مدینه، پیامبر از حمله آنان آگاهی یافته و مردم را برای کارزار آماده نمود.
جوانان مسلمان و انقلابی از پیامبر خواستند تا در خارج از مدینه با دشمن روبرو شوند پیامبر نیز پذیرفت و سپاه اسلام که نزدیک هزار نفر بودند راهی منطقه شدند اما در نیمه راه 300 نفر همراه عبداله ابن ابی سلول بازگشتند ولی پیامبر بدون اعتنا به حرکت خود ادامه داد.
در این درگیری که مسلمین در دامنه کوه احد بودند و مشرکین روبروی آنها در دشت بودند پیامبر (ص) در شکافی در کوه که در پشت سر آنها قرار داشت تعدادی را بعنوان محافظ قرار داده و بر آنها امر کرد تا محل خود را ترک نکنند. درگیری آغاز شد و مشرکین شکست خورده و نزدیک به متلاشی شدن بودند. خالدبن ولید با تعداد 200 نفر آماده در کمین پیامبر و یارانش بود خالی شدن شکاف از محافظان پیامبر (ص) که با دیدن پیروزی برای جمع کردن غنائم به پائین رفته بودند زمینه را برای دشمن فراهم نمود.
خالد کوه را دور زد و از پشت به مسلمین حمله برد. مسلمین وحشت زده از برابر نیزه ها و شمشیر های دشمن فرار کردند و تنها چند نفر از انصار و یک نفر از مهاجرین کنار پیامبر ماندند و بعد از درخواست پیامبر تنی چند اضافه شدند، از جمله کسانی که با نهایت شجاعت از پیامبر (ص) دفاع کرد امیر المؤمنین (ع) بود. او بیشترین تلاش را در دفاع از جان پیامبر (ص) قرار داده بود و بشدت از او دفاع می کرد، پیامبر (ص) پس از اتمام جنگ ضمن قدردانی از جنگ نیکوی او از زحمات ابودجانه، سهل بن خفیف و ام عامر نیز یاد نمود.
گاهی برخی از بانوان تجربه دیده برای کمک به جنگاوران اسلام همراه آنان از مدینه بیرون می آمدند و با سیراب کردن تشنگان و شستن لباس های سربازان و پانسمان کردن زخم مجروحان به پیروزی مسلمین کمک می کردند.
ام عامر که نام وی نسیبه است نیز برای رسانیدن آب به سربازان اسلام در احد شرکت کرده بود و زمانی که ورق پیروزی مسلمانان برگشت و جان پیامبر (ص) در معرض خطر قرار گرفت مشک آب را به زمین گذاشته و با شمشیری که بدست آورده بود سعی می کرد از حملات دشمن به پیامبر (ص) بکاهد. در این میان زخمی بر شانه او وارد شد که پیامبر (ص) یکی از پسران او را برای بستن زخم مادر فرا خواندند و از یکی از کسانی که فرار می کرد خواستند که سپر خود را به زمین بیندازد تا نسیبه از آن استفاده کند و پیامبر (ص) شخصی را که به پسر او زخم وارد آورده بود به او نشان داد و او با شمشیر او را نقش بر زمین نمود.
پیامبر فرمودند قصاص فرزند خود را گرفتی. در این نبرد بیش از 70 نفر از مسلمین شهید شدند و جنگ با خالی شدن میدان از دو سپاه پایان یافته و این در حالی بود که پیامبر مجروح گشته بود. علت عمده فرار مسلمین در این جنگ خبری بود که یکی از مشرکین دائر بر کشتن پیامبر با صدای بلند فریاد کشید. قرآن در آیاتی چند از سوره آل عمران به این ماجرا به شکل مختصری اشاره می کند و با ذکر شکست مسلمین و دادن کشته های زیاد می فرماید:
ان یمسسکم قرح فقد مس القوم فرح مثله (سوره آل عمران آیه 14)
اگر بر شما آسیبی رسیده به دشمنان نیز به همان شکل آسیب رسیده است.
علت دیگری که زمینه شکست را برای مسلمین فراهم کرده زمینه گمراهی در درون برخی از آنها بود زمینه ای که شیطان با بهره گیری از آن، آنها را گمراه کرد. قرآن می فرماید:
ان الذین تولو امنکم یوم التقی الجمعان انما استزلهم الشیطان ببعض ما کسبوا ولقد عفا لله عنهم (آل عمران آیه 155)
کسانی که در روز احد پشت به جنگ شما کردند آنها را بجهت بعضی از کردارهایشان به گمراهی کشاند.
دنیا پرستی گروهی که مأمور حفاظت شکاف کوه بودند و برای جمع غنیمت آمده بودند باعث شد که حرکت احد نه تنها به موفقیت نرسد بلکه موجبات ضربه خوردن مسلمین را نیز فراهم کند اگرچه در این جریان مشرکین موفق به از بین بردن اسلام نشدند.
نتایج جنگ احد:
شناخته شدن چهره های منافق در جامعه چهره هایی که به ظاهر در لباس مسلمین هستند اما در زمان خطر با دلایل واهی خود را به عقب می کشند، کشف این واقعیت که مسلمین دشمنانی این چنین در بطن جامعه خود دارند از مزایای این جنگ به حساب می آید.
جنگ خندق یا احزاب (غزوه)
غزوه خندق در سال پنجم اتفاق افتاد رسول گرامی (ص) در سال چهارم هجرت یهودیان بنی نصیر را به علت پیمان شکنی آنان از مدینه اخراج کرد و قسمتی از اموالشان را ضبط نمود. بنی نصیر ناچار شدند به سوی خیبر کوچ کنند و در آنجا سکنی گزینند و یا به سمت شام روند همین عمل سبب شد که سران بنی نصیر دست به توطئه زده و آهنگ مکه کنند و قریش را به نبرد با پیامبر تشویق کنند نیروهای عرب مشرک و یهود در این نبرد به ضد اسلام بسیج شدند و با تشکیل اتحادیه نظامی نیرومندی قریب یک ماه مدینه را محاصره کردند چون در این غزوه اجزاب و دسته های مختلف شرکت کرده و مسلمانان بنا بر پیشنهاد سلمان فارسی برای مقابله با دشمن اطراف مدینه را به صورت خندق در آورده بودند این غزوه را جنگ احزاب و گاهی غزوه خندق می نامند.
آتش افروزان این جنگ نقشه دقیقی برای بر اندازی اساس اسلام کشیدند و مسلمانان را با دسته های گوناگونی روبرو ساختند که در طول تاریخ عرب بی سابقه بود و در همین زمان بود که سران یهود در پاسخ افراد قریش که آیا دین محمد بر حق است که بر اساس یکتاپرستی است یا آیین ما؟ با کمال بی شرمی گفتند آیین بت پرستی بهتر از آیین محمد است.
شما در آیین خود استوار باشید و کوچکترین تمایلی به آیین او پیدا نکنید و با این گفتار لکه ننگینی را بر دامن خود نشانده و چهره تاریخ یهود را که سیاه بود سیاهتر کردند و با این اعمال و گفتار حدود ده هزار عرب را برای جنگ با مسلمین گرد آوردند ولی با شجاعت حضرت علی (ع) در مبارزه و قتل عمر و همچنین نقشه ماهرانه جاسوسی نعیم بن مسعود و همچنین گفتگوهای نمایندگان پیامبر (ص) با سران قبایل عطفان و فزاره هر چند به تصویب نهائی رسیدند و آخرین و مهمترین عامل که در حقیقت می توان آن را مدد غیبی نامید و آن مدد غیبی این بود که ناگهان هوا طوفانی شد و سردی هوا شدت یافت انقلاب هوا طوری بود که خیمه ها از روی زمین کنده می شد و دیگهای غذا از روی آتش پرت می نمود، چراغها را خاموش نموده و آتش های افروخته را در وسط بیابان پخش می کرد دشمن به ناچار آنجا را ترک گفته و کسی از آنها در آنجا باقی نماند.
غزوه بنی قینقاع
یک ماه بعد از جنگ بدر زنی از مسلمانان برای خرید رفته بود در حالی که نشسته و مشغول دیدن و یا خریدن جنس بود عده ای از یهودیان بنی قینقاع پایین پیراهن او را به بالای آن سنجاق کردند و هنگامی که زن از جای خود بلند شد وضعیت زننده ای رخ داد پس از آن مسلمانی به یکی از یهودیان حمله کرده و او را کشت و آنها نیز مسلمان را کشتند.
پیامبر (ص) به نزد یهودیان آمده و چنانچه در قرآن سوره آل عمران آیه 1 دلالت دارد، با ذکر ماجرای بدر و پیروزی اسلام، آنان را از سرانجام عهد شکنی ترساند اما آنان اظهار داشتند که از این تهدید ها وحشتی ندارند و سخن از کثرت اموال و اولاد (نیروی اقتصادی و انسانی) خود سر دادند. اصرار آنها بر قوت و قدرت خود نشان داد که امکان خیانت و نقض عهد از ناحیه آنها وجود دارد طبیعی بود که خیانت ناگهانی آنها با آن قدرتی که داشتند که قوت آنها بیش از سایر قبایل یهود بوده است ممکن بود به زیان بزرگی برای اسلام تمام شود و این خطر وجود داشت که بدون آنکه مسلمین متوجه شوند، شبانه آنها را از بین ببرند، لذا ترس از خیانت آنها موجب گردید تا مسلمین وحشت کرده و آنها را از این منطقه اخراج کنند. پیامبر با سپاهی به سوی آنها روانه شد و و پس از پانزده روز محاصره آنها خود تسلیم شده و منطقه را به سوی شام ترک کردند.
غزوه بنی نظیر
ماجرای بنی نظیر دومین برخورد مسلمانان با یهودیان بود که بعد از احد صورت گرفت آنها پیامبر را برای امری به قلعه خود دعوت کردند و تصمیم به ترور پیامبر گرفتند. پیامبر(ص) بوسیله پیک الهی از این ماجرا آگاه شد و با برگشتن به مدینه، مسلمین را آماده هجوم به بنی نظیر کرد.
تصور مسلمین آن بوده که گمان نمی کرده اند بتوانند آنها را اخراج کنند کما اینکه خود یهود نیز گمان نمی کرده که می تواند از خود دفاع کند، اما خداوند با ایجاد وحشت در آنها، آنها را سست کرده و آنها تسلیم گردیدند. قبل از حمله پیامبر دستور دادند که نخلستانهای آنها را از بین ببرند و طبیعی بود که چنین حرکتی برای آن بود که آنها را وادار به تسلیم کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیامبر اسلام

تحقیق در مورد پیغمبر اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد پیغمبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیغمبر اسلام


تحقیق در مورد پیغمبر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

 

پیغمبر اسلام یا برانگیخته شدن آن حضرت به مقام عالى نبوت و خاتمیت، حساس‏ترین فراز تاریخ درخشان اسلام است.بعثت پیغمبر درست درسن چهل سالگى حضرت انجام گرفت . پیشتر گفتیم که پیغمبر تا آن زمان تحت مراقبت روح القدس قرار داشت، ولى هنوز پیک وحى بر وى نازل نشده بود. قبلا علائمى ازعالم غیب دریافت مى‏داشت ، ولى مامور نبود که آن را به آگاهى خلق هم برساند.

میان مردم قریش و ساکنان مکه رم بود که سالى یک ماه را به حالت گوشه گیرى و انزوا درنقطه خلوتى مى‏گذرانیدند.درست روشن نیست که انگیزه آنها از این گوشه‏گیرى چه بوده است، اما مسلم است که این رسم در بین آنها جریان داشت و معمول بود.

نخستین فرد قریش که این رسم را برگزید و آن را معمول داشت عبدالمطلب جد پیغمبر اکرم بود که چون ماه رمضان فرا مى‏رسید، به پاى کوه حراء مى‏رفت، و مستمندان را که از آنجا مى‏گذشتند، یا به آنجا مى‏رفتند، طعام مى‏کرد.

به طورى که تواریخ اسلام گواهى مى‏دهد،پیغمبر نیرپیش از بعثت‏به عادت مردان قریش، بارها این رسم رامعمول مى‏داشت. از شهر و غوغاى اجتماع فاصله مى‏گرفت، و به نقطه خلوتى مى‏رفت، و به تفکر و تامل مى‏پرداخت.

پیغمبر حتى در زمانى که کودک خردسالى بود، و در قبیله بنیاسد تحت مراقبت دایه خود «حلیمه‏» قرار داشت نیز باز بازى کردن با بچه‏ها دورى مى‏گزید و به کوه حراء مى‏آمد و به فکر فرو مى‏رفت. بنابراین انس وى به «کوه حراء» بى‏سابقه نبود.

در مدتى که بعدها در «حراء» به سر مى‏برد،غذایش نان «کعک‏» و زیتون بود، وچون به اتمام مى‏رسید، به خانه بازمى‏گشت، تجدید قوت مى‏کرد. گاهى هم همسرش خدیجه باریش غذا مى‏فرستاد. غذائى که در آن زمان‏ها مصرف مى‏شد، مختصرو ساده بود.

پیغمبر چند سال قبل از بعثت، سالى یک ماه در حرا به سر مى‏برد، و چون روز آخر باز مى‏گشت، نخست‏خانه خدا را هفت دور طواف مى‏کرد، سپس به خانه مى‏رفت.

کوه حراء امروز در حجازبه مناسبت این که محل بعثت پیغمبر بوده است، «جبل النور» یعنى کوه نور خوانده مى‏شود. حراء در شمال شهر مکه واقع است، و امروز تقریبا درآخر شهر در کنارجاده به خوبى دیده مى‏شود. کوه‏هاى حومه مکه اغلب بهم پیوسته است و از سمت‏شمال تا حدود بندر «جده‏» واقع در 70 کیلومترى مکه و کنار دریاى سرخ امتداد دارد.

این سلسله جبال که از یک سو به صحراى «عرفات‏» و سرزمین «منا» وشهر «طائف‏» و از سوى دیگر به طرف «مدینه‏» کشیده شده است، با دره‏هاى و بیابان‏هاى خشک و سوزان و آفتاب طاقت‏فرساى خود شاید بهترین نقطه‏اى است که آدمى را در اندیشه عمیق خودشناسى و خداشناسى و دورى از تعلقات جسمانى و تعینات صورى و مادى فرو مى‏برد.

کوه حراء بلندترین کوه‏هاى اطراف مکه است، و جدا از کوه‏هاى دیگر به نحو بارزى سر به آسمان کشیده و خودنمائى مى‏کند. هرچه بیننده به آن نزدیک‏تر مى‏شود، مهابت و جلوه کوه بیشتر مى‏گردد. از ان بلندى د زمان خود پیغمبر قسمتى از خانه‏هاى مکه پیدا بود، و امروز قسمت زیادترى از شهر مکه پیداست. قله کوه نیز درپشت‏بام‏ها و از توى اطاق‏هاى بعضى از طبقات ساختمان‏هاى مکه به خوبى پیدا است.

«غار حراء» که در قله کوه قرار دارد، بسیار کوچک و ساده است. در حقیقت غار نیست، تخته سنگى عضیم به روى دو صخره بزرگ‏ترى غلت‏خورده و بدین گونه تشکیل غار حراء داده است. دهنه غار حراء داده است. دهنه غار به قدیر است که انسان مى‏تواند وارد و خارج شود. کف آن هم بیش از یک متر و نیم براى نمازگزاردن جا دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیغمبر اسلام

تحقیق در مورد تاریخ بعثت

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد تاریخ بعثت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخ بعثت


تحقیق در مورد تاریخ بعثت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

 

 

درباره تاریخ بعثت رسول خدا(ص)در روایات و احادیث‏شیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده،چنانچه مشهور میان علماءو محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماه‏مبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند،که برخى هفده رمضان و برخى هیجدهم و جمعى نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانسته‏اند. (1) و البته در پاره‏اى از روایات شیعه نیز بعثت رسول خدا(ص)درماه رمضان ذکر شده مانند روایت عیون الاخبار صدوق(ره)که‏متن آن اینگونه است که:

وقتى شخصى به نام فضل از امام رضا علیه السلام مى‏پرسدکه چرا روزه فقط در ماه مبارک رمضان فرض شد و در سایرماهها فرض نشد؟امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:

لان شهر رمضان هو الشهر الذى انزل الله تعالى فیه القرآن...

تا آنجا که میفرماید:«...و فیه نبى محمد صلى الله علیه و آله‏»-یعنى بدانجهت که ماه رمضان همان ماهى است که خداى‏تعالى قرآن را در آن نازل فرمود...و همان ماهى است که‏محمد(ص)در آن به نبوت برانگیخته شد... (2) که چون مخالف با روایات دیگر شیعه در اینباره بوده است.

مرحوم مجلسى احتمال تقیه در آن داده،و یا فرموده که باید حمل بر برخى‏معانى دیگرى جز معناى بعثت اصطلاحى شود،زیراتاریخ بیست و هفتم ماه رجب بنظر آن مرحوم نزد علماى امامیه‏مورد اتفاق و اجماع بوده و گفته است:«...و علیه اتفاق‏الامامیة‏».

و اما نزد محدثین و علماى اهل سنت همانگونه که گفته شدمشهور همان ماه رمضان است (3) ،اگر چه در شب و روز آن‏اختلاف دارند،و در برابر آن نیز برخى از ایشان دوازدهم ماه‏ربیع الاول و یا دهم آن ماه،و برخى نیز مانند شیعه‏بیست و هفتم رجب را تاریخ بعثت دانسته‏اند. (4) و بدین ترتیب‏اقوال درباره تاریخ ولادت آنحضرت بدین شرح است:

1-بیست و هفتم ماه رجب و این قول مشهور و یا مورد اتفاق‏علماى شیعه و برخى از اهل سنت است (5) .

2-ماه رمضان(17 یا 18 یا 24 آن ماه)و این قول نیز مشهور نزدعامه و اهل سنت است (6) .

3-ماه ربیع الاول(دهم و یا دوازدهم آن ماه)و این قول نیز ازبرخى از اهل سنت نقل شده (7) .

و اما مدرک این اقوال:مدرک شیعیان در این تاریخ یعنى 27 رجب،روایاتى است‏که از اهل بیت عصمت و طهارت رسیده مانند روایاتى که در کتاب شریف کافى از امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارش‏حضرت موسى بن جعفر علیه السلام روایت‏شده،و نیز روایتى که‏در امالى شیخ(ره)از امام صادق علیه السلام نقل شده است (8) و از آنجا که‏«اهل البیت ادرى بما فى البیت‏»گفتار این‏بزرگواران براى ما معتبرتر از امثال عبید بن عمیر و دیگران است.

و اما اهل سنت که عموما ماه رمضان را تاریخ بعثت‏دانسته‏اند مدرک آنها در این گفتار اجتهادى است که از چند نظرمخدوش و مورد مناقشه است،و آن اجتهاد این است که فکرکرده‏اند بعثت رسولخدا توام با نزول قرآن بوده،و نزول قرآن نیزطبق آیه کریمه:شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن... (9) در ماه‏مبارک رمضان انجام شده،و با این دو مقدمه نتیجه‏گیرى کرده‏و گفته‏اند: بعثت رسولخدا در ماه رمضان بوده است،در صورتیکه‏هر دو مقدمه و نتیجه‏گیرى مورد خدشه است زیرا:

اولا-این گونه آیات که با لفظ‏«انزال‏»آمده بگفته اهل‏تفسیر و لغت مربوط به نزول دفعى قرآن کریم است-چنانچه مقتضاى لغوى آن نیز همین است-نه نزول تدریجى آن،و دراینکه نزول دفعى آن به چه صورتى بوده و معناى آن چیست.

اقوال بسیارى وجود دارد که نقل و تحقیق در اینباره از بحث‏تاریخى ما خارج است.و قول مشهور آن است که ربطى به‏مسئله بعثت رسولخدا(ص)که بگفته خود آنها بیشتر از چند آیه‏معدود بر پیغمبر اکرم نازل نشد ندارد،و مربوط است‏به نزول‏دفعى قرآن بر بیت المعمور و یا آسمان دنیا-چنانچه سیوطى ودیگران در ضمن چند حدیث در کتاب در المنثور و اتقان از ابن‏عباس نقل کرده‏اند-و عبارت یکى از آن روایات که سیوطى‏آنرا در در المنثور در ذیل همین آیه از ابن عباس روایت کرده‏اینگونه است که گفته است:

«شهر رمضان و اللیلة المبارکة و لیلة القدر فان لیلة القدر هى‏اللیلة المبارکة و هى فى رمضان،نزل القرآن جملة واحدة من‏الذکر الى البیت المعمور،و هو موقع النجوم فى السماء الدنیا،حیث وقع القرآن،ثم نزل على محمد (ص)بعد ذلک‏فى الامر و النهى و فى الحروب رسلا رسلا» (10) .

یعنى ماه رمضان و شب مبارک و شب قدر که شب قدرهمان شب مبارک است که در ماه رمضان است و قرآن در آنشب یکجا از مقام ذکر به بیت المعمور یعنى محل وقوع‏ستارگان در آسمان دنیا نازل شد و سپس تدریجا پس از آن‏در مورد امر و نهى و جنگها بر محمد(ص)فرود آمد.

و به این مضمون حدود ده روایت از او نقل شده است.

و متن روایت دیگرى که از طریق ضحاک از ابن عباس‏روایت کرده چنین است:

نزل القرآن جملة واحده من عند الله من اللوح المحفوظ الى‏السفرة الکرام الکاتبین فى السماء الدنیا فنجمه السفرة على‏جبرئیل عشرین لیلة،و نجمه جبرئیل على النبى عشرین‏سنة‏» (11) .

یعنى قرآن یکجا از نزد خداى تعالى از لوح محفوظ به‏سفیران(فرشتگان)گرامى و نویسندگان آن در آسمان دنیانازل گردید و آن سفیران در بیست‏شب تدریجا آنرا برجبرئیل نازل کردند،و جبرئیل نیز در بیست‏سال آنرا بررسول خدا نازل کرد.

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخ بعثت

تحقیق در مورد پیامبر اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پیامبر اسلام


تحقیق در مورد پیامبر اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:3

 

 

 

 

 

پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله وسلم) به موازات مکاتبه با سران دول جهان، ومراکز مذهبى، نامه اى به اُسقف نَجران ([2]) (ابوحارثه) نوشت وطىّ آن نامه، ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت نمود، که مضمون نامه ى آن حضرت چنین است:

«به نام خداى ابراهیم واسحاق ویعقوب( این نامه اى است) از محمّد پیامبر ورسول خدا به اسقف نجران، خداى ابراهیم واسحاق ویعقوب را حمد وستایش مى کنم و شماها را از پرستش «بندگان» به پرستش «خدا» دعوت مى نمایم، شما را دعوت مى کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید ودر ولایت خداوند وارد آیید واگر دعوت مرا نپذیرفتید (لااقل) باید به حکومت اسلامى مالیات(جزیه) بپردازید(که در برابر این مبلغ جزیى از جان ومال شما دفاع مى کند)ودر غیر این صورت به شما اعلان خطر مى شود».([3])

برخى از مصادر تاریخى شیعه اضافه مى کند که آن حضرت آیه ى مربوط([4]) به اهل کتاب را، که در آن همگى به پرستش خداى یگانه دعوت شده اند نیز نوشت.

نمایندگان پیامبر وارد نجران شده، نامه ى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) را به اسقف دادند، وى نامه را با دقّت هرچه تمامتر خواند وبراى تصمیم، شورایى مرکّب از شخصیتهاى بارز مذهبى وغیر مذهبى تشکیل داد، یکى از افراد طرف مشورت «شرحبیل» بود که به عقل ودرایت وکاردانى معروف بود وى در پاسخ «اسقف»  اظهار نمود که اطلاعات من در مسایل مذهبى بسیار ناچیز است، بنابراین من حقّ ابراز نظر ندارم و اگر در غیر این موضوع با من وارد شور شوید، من مى توانم راه حلهایى در اختیار شما بگذارم.

امّا ناچارم مطلبى را تذکر دهم وآن این که ما مکرّر از پیشوایان مذهبى خود شنیده ایم که روزى منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان «اسماعیل» انتقال خواهد یافت، هیچ بعید نیست که محمّد از اولاد اسماعیل است همان

پیغمبر موعود باشد.

شورا نظر داد که گروهى به عنوان «هیئت نمایندگان نجران» به مدینه بروند، تا از نزدیک  با محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) تماس گرفته دلایل نبوت او را مورد بررسى قرار دهند.

شصت تن از زبده ترین وداناترین مردم نجران انتخاب گردیدند، که در رأس آنان سه تن پیشواى مذهبى قرار داشت.

  1. «ابوحارثة بن علقمه» اسقف اعظم نجران که نماینده ى رسمى کلیساهاى روم در حجاز بود.
  2. «عبدُ المسیح» رئیس هیئت نمایندگى که به عقل وتدبیر وکاردانى معروفیت داشت.
  3. «ایهم» که فرد کهنسال وشخصیت محترم ملّت نجران بشمار مى رفت.([5])

هیئت نمایندگى، هنگام عصر در حالى که لباس هاى تجملى ابریشمى بر تن، وانگشترهاى طلا بر دست وصلیبها بر گردن داشتند وارد مسجد شده به پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) سلام کردند ولى وضع زننده ونامناسب آنان آن هم در مسجد، پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) را سخت ناراحت نمود. آنان احساس کردند که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) از آنان ناراحت شده است امّا علّت ناراحتى را ندانستند که چیست. فوراً با عثمان بن عفان وعبدالرحمان بن عوف که سابقه ى آشنایى با آنان داشتند، تماس گرفتند وجریان را به آنها گفتند آنها اظهار داشتند که حلّ این گره به دست على بن ابى طالب است، آنان به امیرمؤمنان مراجعه کردند على (علیه السلام)  در پاسخ آنها چنین فرمود:«شما باید لباسهاى خود را تغییر دهید، وبا وضع ساده بدون زر وزیور به حضور حضرت بیایید، در این صورت مورد احترام وتکریم قرار خواهید گرفت.

نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر طلا، شرفیاب محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)شده وسلام کردند، پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) با احترام خاص، پاسخ سلام آنان را داد وبرخى از هدایایى را که براى وى آورده بودند پذیرفت.

نمایندگان پیش از آن که وارد مذاکره شوند ، اظهار کردند که وقت نماز آنان رسیده است، پیامبر اجازه داد که نمازهاى خود را در مسجد مدینه بخوانند و آنان در حالى که رو به مشرق ایستاده بودند، نمازشان را خواندند.([6])


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پیامبر اسلام

تحقیق در مورد سوره حجرات

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد سوره حجرات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سوره حجرات


تحقیق در مورد سوره حجرات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:34

 

 

 

 

 

آیات 1 - 10، سوره حجرات
سوره حجرات مدنى است و هیجده آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِیعٌ عَلِیمٌ(1)

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصوَتَکُمْ فَوْقَ صوْتِ النَّبىِّ وَ لا تجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکمْ لِبَعْضٍ أَن تحْبَط أَعْمَلُکُمْ وَ أَنتُمْ لا تَشعُرُونَ(2)

إِنَّ الَّذِینَ یَغُضونَ أَصوَتَهُمْ عِندَ رَسولِ اللَّهِ أُولَئک الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ(3)

إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَک مِن وَرَاءِ الحُْجُرَتِ أَکثرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ(4)

وَ لَوْ أَنهُمْ صبرُوا حَتى تخْرُجَ إِلَیهِمْ لَکانَ خَیراً لَّهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(5)

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِن جَاءَکمْ فَاسِقُ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمَا بجَهَلَةٍ فَتُصبِحُوا عَلى مَا فَعَلْتُمْ نَدِمِینَ(6)

وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکمْ فى کَثِیرٍ مِّنَ الاَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّب إِلَیْکُمُ الایمَنَ وَ زَیَّنَهُ فى قُلُوبِکمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسوقَ وَ الْعِصیَانَ أُولَئک هُمُ الرَّشِدُونَ(7)

فَضلاً مِّنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ(8)

وَ إِن طائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا فَإِن بَغَت إِحْدَاهُمَا عَلى الاُخْرَى فَقَتِلُوا الَّتى تَبْغِى حَتى تَفِى ءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَت فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطوا إِنَّ اللَّهَ یحِب الْمُقْسِطِینَ(9)

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصلِحُوا بَینَ أَخَوَیْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ(10)

 


مسائل و مطالبى که سوره مبارکه حجرات مشتمل بر آنست
این سوره مشتمل بر مسائلى از احکام دین است ، احکامى که با آن سعادت زندگى فردى انسان تکمیل مى شود، و نظام صالح و طیب در مجتمع او مستقر مى گردد. بعضى از آن مسائل ادب جمیلى است که باید بین بنده و خداى سبحان رعایت شود، و پاره اى آدابى است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله وسلّم ) رعایت کنند، که در پنج آیه اول سوره آمده . بعضى دیگر آن ، احکام مربوط به مسائلى است که مردم در برخورد با یکدیگر در مجتمع زندگى خود باید آن را رعایت کنند. قسمتى دیگر مربوط به برترى هایى است که بعضى افراد بر بعض دیگر دارند، و تفاضل و برترى افراد از اهم امورى است که جامعه مدنى انسان با آن منتظم مى شود، و انسان را به سوى زندگى توام با سعادت و عیش پاک و گوارا هدایت مى کند، و با آن بین دین حق و باطل فرق مى گذارد، و مى فهمد کدام دین حق است ، و کدام از سنن اجتماعى قومى است . و در آخر، سوره را با اشاره به حقیقت ایمان و اسلام ختم نموده ، بر بشریت منت مى گذارد که نور ایمان را به او افاضه فرموده است .
این سوره به شهادت مضامین آیاتش در مدینه نازل شده ، به استثناى آیه {یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى ...} که بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، که به زودى خواهد آمد.

یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِیعٌ عَلِیمٌ


کلمه {بین یدى } در باره هر چیز استعمال شود، به معناى جلوى آن چیز است ، و این استعمالى است شایع ، چیزى که هست یا مجازى است و یا استعاره اى . و اینکه این کلمه را هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دلیل بر این است که منظور از آن ، جلو چیزیست مشترک بین خدا و رسول و آن مقام حکمرانى است ، که مختص است به خداى سبحان و - با اذنش - به رسول او همچنان که در جاى دیگر فرموده : سان الحکم الا لله ((، و نیز فرموده : ((و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن اللّه ((.
و نیز شاهد بر اینکه مراد از بین یدى حکم است ؛ این مى باشد که آیه شریفه را با جمله ((یا ایها الذین امنوا(( آغاز، و با جمله ((و اتقوا اللّه ان اللّه سمیع علیم (( ختم کرده ، که از ظاهر آن برمى آید مراد از ((بین یدى (( آن مقامى است که ارتباط به مؤ منین متقى دارد؛ به کسانى ارتباط دارد که هم به خدا و رسولش ایمان دارند، و هم از آن دو پروا. و آن مقام همان مقام حکم است که مؤ منین احکام اعتقادى و عملى خود را از آن مقام مى گیرند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سوره حجرات