طرح لایه باز ولادت رسول اکرم، امام جعفر صادق و هفته وحدت
اندازه:300*100
رزولوشن:300
طرح لایه باز ولادت رسول اکرم و امام جعفر صادق (هفته وحدت) 17
طرح لایه باز ولادت رسول اکرم، امام جعفر صادق و هفته وحدت
اندازه:300*100
رزولوشن:300
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 12
تاریخ ولادت ( سال ، ماه ، روز )
در نزد مورخان شیعه و اهل سنت مشهور است که ولادت آن بزرگوار در سال چهارم هجری و در مدینه ی منوره بوده است چنانچه در تاریخ زندگانی رسول خدا (ص) نگاشته ایم ، و این قول را عموم اهل حدیث و تاریخ نیز نقل و انتخاب کرده اند ، از جمله علامه مجلسی ، شیخ مفید ، علی بن عیسی ادبلی ، ابوالفرج ، ابن شهر آشوب ، ابن اثیر جزری و ابن حجر عسقلانی .
در مقابل مورخان دیگری ولادت آن حضرت را سال سوم هجری ذکر کرده اند که از جمله ی علمای شیعه ، مرحوم کلینی (ره) و از دانشمندان اهل سنت واقدی و جمعی دیگرند. در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز شهود آن است که ولادت آن حضرت در پنجم ماه شعبان بوده ، و این قولی است که عموم اهل حدیث و مورخانی که در بالا نامشان را ذکر کردیم اختیار کرده اند . اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و آخر ربیع الاول و سیزدهم ماه رمضان نقل شده است . که این دو قول اخیر مشهور نیست . و اما قول سوم شعبان نیز از نظر اهل تاریخ ضعیف تر از قول اول است . ولی مجلسی (ره) در بحارالانوار می گوید : «الا شهر فی ولادته صلوات الله علیه انه وله الثلاث خلون من شعبان . . . » یعنی : مشهورتر در ولادت آن حضرت سوم شعبان است . دلیلی کهبرای آن ذکر کرده است روایت شیخ در مصباح و توقیعی است که از ناحیه مقدسه برای ابوالقاسم بن علاء همدان ، وکیل حضرت عسکری (ع) صادر گردیده بود . البته این روایت به تنهایی نمی تواند دلیلی بر مشهورتر این قول باشد ولی از آنجا که مرحوم مجلسی حریت فن حدیث و احاطری ایشان بر احادیث بیش از ما بوده گفتار ایشان در این باره مقبول است . و الله اعلم . . .
خوابی که ام الفضل دید :
ابن حجر و دیگران روایت کرده اند که ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب ، عموی رسول خدا (ص) ،که نامش لبابه بوده است خوابی دید که موجب نگرانی و اضطراب خاطر او گردید و برای تعبیر آن به نزد رسول خدا آمد و خواب خود را اینگونه بیان کرد «رایت ان عضو امن اعضایک فی بیتی» یعنی : در خواب دیدم عضوی از اعضای بدن شما در خانه ی من قرار گرفته است ؛ رسول خدا (ص) خواب او را چنین تعبیر فرمود : «تله فاطمه غلاما و تر ضعینه بلین قثم» یعنی فاطمه پسری به دنیا می آورد و تو او را به شیر «قثم» (کی از فرزندان عباس و لبابه) شیر خواهی داد . و طولی نکشید که فاطمه (س) حسین (ع) را به دنیا آورد و لبابه او را به نزد خود برد .
ماجرای ولادت و نام گذاری :
در روایتی که برخی از آنها در داستان ولادت سبط اکبر رسول خدا (ص) امام حسن مجتبی (ع) دکر شده و مرحوم صوق و دیگران آن ها را نقل کرده اند ، آمده است که چوم حسین (ع) به دنیا آمد و او را به نزد رسول خدا (ص) بردند تا نامی برای او بگذارند رسول خدا (ص) فرمودند : «من در نامگذاری این فرزند بر خدای عز و جل سبقت نمی گیرم . سپس جبرئیل نازل شد . عرض کرد : » یا محمد القی الا علی یقرتک السلام و یقول لک علی منک کهارون من موسی ، سم ابنک هذا باسم ابن هارون» یعنی : منزلت و مقام علی در نزد تو همانند مقام و منزلت هارون نسبت به موسی است ؛ از این رو نام فرزند او را به نام فرزند هارون نامگذاری کن . رسول خدا از جبرئیل پرسید : نام فرزند هارون چه بوده ؟ جبرئیل عرض کرد که : «نام او شبیر بود» . رسول خدا (ص) فرمود : «زبان من عربی است» . جبرئیل عرض کرد : «نام او را حسین بگذار» و رسول خدا این نام را برای فرزندش انتخاب فرمود .
رسول خدا (ص) از آینده ی غم انگیز و شهادت نوزاد خبر می دهد :
در روایت اهل سنت نیز نظیر روایتی که از اسماء دختر عمیس و دیگران روایت شده و در آن ها آمده است که اسماء می گوید : «من حسین را به نزد رسول خدا بردم و در دامان آن حضرت نهادم و رسول خدا (ص) گریست . من عرض کردم : «پدرو مادرم به قربانت سبب گریه ی شما چیست ؟» حضرت فرمود : «به راستی که این پسر مرا گروه ستمکاری از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آن ها نرساند . اسماء گوید : رسول خدا (ص) به دنبال این سخن فرمود : «ای اسماء این خبر را به فاطمه مده که تازه زاست و شنیدن این خبر غم انگیز برای او در این حالت مناسب نیست» . نشیر این روایت در کتاب های حدیث شیعه با تفصیل بیشتری از آن حضرت نقل شده که از آن جمله روایت امالی شیخ است که به سنه خود از اسماء داستان ولادت حسین (ع) را نقل کرده است و در باره حسین (ع) می گوید : چون نوزاد را به نزد آن حضرت بردم رسول خدا (ص) فرمود : «ای فرزند تو را در آینده سرگذشتی است . خدایا کشنده ی او را لعنت کن ( و از رحمت خود دور فرما ) و این خبر را به فاطمه مده» . اسماء می گوید که من نوزاد را بردم و در روز هفتم رسول خدا (ص) به نزد من آمد و فرمود :«فرزندم را بیاور» من آن نوزاد را نزد رسول خدا (ص) آوردم و آن حضرت برای او عقیقه کرد، سرش را تراشید و هم وزن آن از نقره صدقه داد . آنگاه او را در دامان خود گذارد و گفت : «ای اباعبدالله بر من ناگوار و دشوار است» . این سخن را گفت و گریست . من عرض کردم : پدر و مادرم به قربانت ، هم امروز و هم روز نخست چنین کرده ، داستان چیست ؟ رسول خدا (ص) در پاسخ فرمود : «می گریم ، برای فرزندم که او را گروهی ستمکار و کافر از بنی امیه می کشند ، خدایشان لعنت کند و شفاعت مرا در روز قیامت به ایشان نرساند . قاتل او مردی است که (حرمت) دین را بشکند و خدای بزرگ را کافر شود» . و به دنبال آن فرمود : «خدایا من از تو درباره دو فرزند خود درخواست می کنم آنچه را ابراهیم درباره فرزندانش درخواست نمود ، خدایا این دو را دوست دار و دوست دار هر کس که ایشان را دوست دارد ، و لعنت کن هر کس که ایشان را دشمن دارد ، به اندازه پری آسمان و زمین» .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
تاریخ ولادت پیامبر (ص)
12 صفحه
تاریخ ولادت ( سال ، ماه ، روز )
در نزد مورخان شیعه و اهل سنت مشهور است که ولادت آن بزرگوار در سال چهارم هجری و در مدینه ی منوره بوده است چنانچه در تاریخ زندگانی رسول خدا (ص) نگاشته ایم ، و این قول را عموم اهل حدیث و تاریخ نیز نقل و انتخاب کرده اند ، از جمله علامه مجلسی ، شیخ مفید ، علی بن عیسی ادبلی ، ابوالفرج ، ابن شهر آشوب ، ابن اثیر جزری و ابن حجر عسقلانی .
در مقابل مورخان دیگری ولادت آن حضرت را سال سوم هجری ذکر کرده اند که از جمله ی علمای شیعه ، مرحوم کلینی (ره) و از دانشمندان اهل سنت واقدی و جمعی دیگرند. در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز شهود آن است که ولادت آن حضرت در پنجم ماه شعبان بوده ، و این قولی است که عموم اهل حدیث و مورخانی که در بالا نامشان را ذکر کردیم اختیار کرده اند . اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و آخر ربیع الاول و سیزدهم ماه رمضان نقل شده است . که این دو قول اخیر مشهور نیست . و اما قول سوم شعبان نیز از نظر اهل تاریخ ضعیف تر از قول اول است . ولی مجلسی (ره) در بحارالانوار می گوید : «الا شهر فی ولادته صلوات الله علیه انه وله الثلاث خلون من شعبان . . . » یعنی : مشهورتر در ولادت آن حضرت سوم شعبان است .
امام خمینى از ولادت تا رحلت
16 صفحه
در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 21 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض), پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجاء مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به .تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردید
بدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است. همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حقجـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:7
فهرست مطالب
مقدمه 2
دستور آسمانی 2
ولادت آن حضرت 3
دوران شیر خوارگی و کودکی 3
فوت مادر ازدواج فاطمه ( س ) 4
رحلت پدر- فاطمه در آستانه شهادت 5
شهادت زهرا (س) 6
تشییع و تدوین 6
مقدمه
زندگانی حضرت فاطمه (س) در تاریخ بشر بهترین نمونه ایثار و مهربانی و از خود گذشتگی است . سراسر این زندگانی مملو از فداکاری و اعمالی است که بشر بی اختیار در برابر آنها سر فرود آورده و به مظلومیت و شخصیت این بانو ایمان می آورد .
دستور آسمانی
روزی فرشته آسمانی بر پیامبر نازل شد و عرض کرد خداوند بزرگ بر تو سلام می فرستد و می فرماید چهل شبانه روز از خدیجه کناره گیری کن و به عبادت و نماز مشغول باش پیامبر بر طبق دستور چنین کرد و به خانه خدیجه رفت و در آن مدت شب ها را به نماز و روزها را به روزه داری می گذراند . چون چهل روز بدین منوال گذشت فرشته خدا فرود آمد و غذایی از بهشت آورد و عرض کرد امشب از این غذای بهشتی تناول کن حضرت رسول (ص) با آن غذا افطار کرد . سپس فرشته آسمانی عرض کرد به خانه خدیجه برو زیرا خداوند به تو فرزندی عطا نماید . پیغمبر شتابان به خانه رفت و این خبر خوش را به خدیجه داد و او خوشحال نمود . کم کم آثار آبستن در خدیجه هویدا شد و آن بانوی شریف از آن روز تا حدی از غم و غصه تنهایی نجات یافت و با کودکی که در شکم داشت انس گرفت .
ولادت
دوران ولادت فرا رسید و خدیجه در پیچ و تاب درد واقع شد اما کسی از زنان قریش در امر زایمان کمکش نکردند اما فرشتگان به یاریش شتافتند و از کمک های غیبی برخوردار شد و فاطمه (س) اختر تابناک ولادت در روز جمعه بیستم جمادی پا به عرصه گیتی نهاد .
دوران شیر خوارگی و کودکی
دوران شیر خوارگی و ایام کودکی زهرا (س) در محیط بسیار خطرناکی گذشت که بدون شک در روح حساس او اثر شایانی داشت . در این زمان بود که رسول خدا (ص) به پیامبری مبعوث شد و دعوت خود را آغاز نمود وقتی که دعوت پیامبر علنی شد اذیت و آزار کفار زیاد شد و مسلمانان را مورد شکنجه و آزار قرار دادند . وقتی کفار به وسیله اذیت و آزار نتوانستند از دعوت پیامبر جلوگیری کنند تصمیم گرفتند پیامبر را به قتل
برسانند ، ابوطالب از این تصمیم باخبر شد و برای حفظ جان ایشان و مسلمانان آنان را به دره ای که شعب ابوطالب نام داشت منتقل ساخت . فاطمه (س) در چنین وضع بحرانی و وحشت آور به دنیا آمده و رشد نمود ، در سن پنج سالگی بود که فاطمه همراه پیامبر و بنی هاشم از این تنگنا نجات یافته و به منزل بازگشتند .