لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه35
فهرست مطالب
تصویرنگاره و اندیشه نگاره
که به ابتدا ناظر به رسم صور اشیاء بود، بعدها توانست با تصویر اشیایى شبیه به اندیشهها به نمایش اندیشه نیز اقدام کند. این طریق نمایش اندیشه همانست که نام اندیشهنگارى را در تاریخ خطوط دارد. روش اندیشهنگارى، گرچه تا حدى رافع نقص تصویرنگارى شد ولى باز کافى نبود چه در این روش اندیشهها با علایمى نمایش داده می شدند که بکلى فارغ و مستقل از زبان بودند. در قدیم یک سلسله اعمال و علایمى وجود داشت که تا حدى به حفظ خاطرهها و امورى که باید حفظ شوند، کمک مىکرد، نظیر: چوبخطهاى کوچک آلمانیهاى قدیم و یا ریسمانهاى گرهخورده ی مردمان پرو از زمان اینکاها و یا گردن بندهاى صدفى قوم ایروکوا به نام وامپون و بالاخره چوبخطهاى استرالیایی ها. نارسایى روش اندیشهنگارى موجب شد که در کار نگارش طریق دیگرى پیش آید که بستگى بیشتر با زبان داشته باشد، یعنى بستگى با اصواتى که چون گوش آنها را شنید، معانى آنها را درک کند. در این روش، اسم ها با علایمى نمایش داده می شوند که ربطى با اصوات مزبور ندارند، ولى در عوض آن خاصیت را دارند که چون چشم آنها را دید (بوقت قرائت) الفاظى قرین این علامات کند. با بکار بستن علایمى که شکل کلمات آن جناس لفظى با کلمات مبین معانى آنها دارد خط به مرحله ی سیلابى کشانیده شد. در این مرحله، هر سیلاب با علامتى خاص همراه است که با پیشرفت نمایش سیلابى خط کمکم روش الفبایى خط بوجود آمد. در روش سیلابى، با تجزیه ی سیلاب ها و نمایش مجزاى هر یک از آنها مطلب شکل تحریرى به خود می گیرد. در دنیاى قدیم ما به چهار نوع خط اندیشه نگار بر مىخوریم به شرح زیر:
الف: خط چینى
ب: خط میخى
ج: خط هیروکلیف مصرى
د: خط هیروکلیف هیتیتى
الف: خط چینى
چینىها ابتدا با رسم اشکالى آغاز به نگارش کردند، ولى علامات آنها به علت نارسایى موجب شد که بعدها ترکیباتى بسازند و با آن ترکیبات به بیان اندیشههاى خود بپردازند. این ترکیبات گرچه از یک سو مصور اندیشههاى آنان بود، ولى از طرف دیگر در انتقال مقاصد آنها نقش صحیح بازى نمىکرد و سرانجام به آنجا کشید تا چینىها با تکوین علاماتى که بیشتر تکیه بر اصوات مىکرد، به نوعى خط صوتنگار دست یابند. این خط صوتنگار گرچه از حیث آنکه با زبان بستگى داشت؛ در مرحلهاى جلوتر از خط قدیم بود، ولى از آنجا که هر حرف مىتوانست نمایشگر اصوات مختلف چندى باشد واجد نقص بسیار بود. چینىها براى رهایى از این نقص، یعنى نمایش معنى حقیقى هر علامت از علائمى اندیشهنگار به نام کلید استفاده کردند و هر کلید مبین یک نوع اندیشه بود. دانشوران چینى بعدها به یک قسم خط تندنویسى دست یافتند که نمونه ی خط ژاپونى شد.
خوشنویسی نیز از کهن ترین هنرهای چین است. چینی ها خوشنویسی را جوهر نقاشی های تصویری می شمردند و از این رو در چین بین خطاطی و نقاشی پیوند های خاصی برقرار بوده است. هنر خط در سنت هنری چین والاترین جایگاه را دارد. خط و خوشنویسی در چین از حدود 2500 سال پیش (احتمالا در زمان کنفوسیوس) به عنوان یک هنر معتبر رواج یافت و به مرور زمان 5 شیوه ی خوشنویسی در چین پدید آمد و با اندک تغییراتی تاکنون پابرجا مانده است. این 5 شیوه عبارتند از:
تحقیق در مورد سیری در پیدایش خط