مهندسی ژنتیک با داشتن توانمندی افزایش تولید در کشاورزی، جنگلداری و شیلات ، میتواند باعث تولید بیشتر محصول در کشورهایی شود که هم اکنون توانایی تولید غذای مناسب و کافی برای تغذیه مردم خود را ندارند. همچنین شواهد مختلفی وجود دارد که نشان می دهد مهندسی ژنتیک از طریق تولید واکسنهای جدید، نقش بسیار مهمی در کاهش میزان سرایت بیماریهای انسانی و جانوری داشته است. همچنین تولید برنج حاوی پیش ماده ویتامین A (بتاکاروتن) و آهن با استفاده از فنون مهندسی ژنتیک، گام بسیار مهمی در بهبود سطح سلامت جوامع انسانی، مخصوصاً جوامع کم درآمد بوده است.
سایر روشهای بیوتکنولوژی به سوی تولید یا استفاده از سازوارههایی سوق داده می شوند که به بهبود کیفیت غذاها کمک می کنند یا منجر به پاکسازی آلودگیهای نفتی و فلزات سنگین از اکوسیستمهای شکننده می شوند.
استفاده از روشهای کشت بافت گیاهی و تولید و توزیع بذر و نهالهای سالمتر به کشاورزان، باعث افزایش عملکرد محصولات کشاورزی شده است. انتخاب به کمک نشانگرها و انگشتنگاری DNA باعث توسعه و بهبود سریعتر و هدفمندتر ژنوتیپهای تمامی گونههای زنده گیاهی میشود. همچنین با استفاده از این فنون و اتخاذ روشهای تحقیقاتی مناسب میتوان به حفظ، نگهداری و تعیین خصوصیات تنوع زیستی موجود کمک کرد. فنون جدید به دانشمندان امکان میدهد تا مکانهای ژنی صفات کمی را تشخیص داده و مورد هدف قرار دهند و از این طریق باعث تسریع روند مقابله با برخی مشکلات سنتی و حل نشدنی کشاورزی قدیم مانند مقاومت به خشکی و یا بهبود و توسعه سیستم ریشهای گیاهان شوند.
در عین حال FAO، به احتمال خطرآفرینی برخی جنبههای بیوتکنولوژی نیز توجه دارد. این خطرها شامل دو بخش اساسی هستند: 1- تاثیرات احتمالی آنها بر سلامت انسان و جانوران، 2- پیامدهای زیست محیطی.
همچنین سطح زیر کشت این گونه گیاهان (گیاهان تولیدشده از طریق بیوتکنولوژى) از ۷/۱ میلیون هکتار در سال ۱۹۹۶ به ۵/۵۲ میلیون هکتار در سال ۲۰۰۱ رسیده است. همراه با توسعه این علم نوین، مقوله اى به نام کشاورزى پایدار نیز مطرح مى شود. کشاورزى پایدار سیستمى است که در آن با اعمال مدیریت صحیح در استفاده از منابع طبیعى، مى توان نیازهاى غذایى بشر را تأمین و کیفیت محیط زیست را حفظ کرد و از تخریب ذخایر طبیعى جلوگیرى به عمل آورد. در توسعه پایدار کشاورزى، کاهش فشار وارده به اراضى زیرکشت، عدم مصرف مواد شیمیایى (کود و سم)، حفظ ذخایر طبیعى و سلامت نسل حاضر و آینده، جزء مباحث اصلى است. طى گام هایى که به سمت ایجاد کشاورزى پایدار برداشته مى شود، قبل از هر چیز باید به تعادل بین تولیدمحصول و تغییرات محیطى توجه شود و سیستم زراعى را نه به منزله مجموعه یا تشکیلات مجزا و مستقل، بلکه به عنوان بخشى از کل سیستم محیط زیست بایستى تلقى کرد. اگر به جاى استفاده از کودها و سموم شیمیایى، علف کش ها، هورمون ها و... از تناوب هاى زراعى، بقایاى گیاهى، کود سبز، کودهاى آلى، مبارزه بیولوژیک با حشرات و ارقام مقاوم به تنش هاى زنده و غیرزنده، استفاده گردد، آنگاه مى توان گفت که سیستم کشاورزى پایدار، مولد، تجدیدشونده، سودآور و خودکفاست ولطمه اى به محیط زیست وارد نخواهد ساخت.
طبق یک تعریف مشابه دیگر، کشاورزى پایدار، یک سیستم پیشرفته تولید گیاه و احشام است که داراى حداقل ۵ خصوصیت باشد: اول اینکه، این سیستم، نیازهاى غذایى را به شکل کاملاً ایمن براى بشر برطرف سازد، دوم اینکه، موجبات افزایش کیفیت محیط و منابع طبیعى را فراهم سازد، سوم اینکه، باعث استفاده موثرتر از منابع تجدیدنشدنى و حفظ و کنترل بهینه چرخه هاى بیولوژیکى گردد، چهارم اینکه، حمایت اقتصادى از کشاورزان را افزایش دهد و پنجم اینکه موجب افزایش کیفیت زندگى براى کشاورزان و کلیه افراد جامعه شود. اگر ادعا کنیم سیستم هاى غذایى ما در بخش کشاورزى، غالباً در درازمدت پایدار نیستند، سخن گزافى نگفته ایم. تقاضا براى محصولات غذایى در بخش کشاورزى در قرن گذشته به دلیل رشد جهت، بیش از ۴۰درصد افزایش یافته است .
حال بایستى بررسى کرد که نقش بیوتکنولوژى در توسعه پایدار کشاورزى چیست؟ با توجه به روند روزافزون جمعیت دنیا و افزایش تقاضا براى غذا، دو راه جهت افزایش عملکرد در بخش کشاورزى توصیه مى شود. راه اول، توسعه اراضى قابل کشت و راه دوم افزایش عملکرد در واحد سطح است. در مورد راه حل اول لازم به ذکر است که زمین از منابع محدود در بخش کشاورزى است و توسعه این منبع تا حد مختصرى امکان پذیر است. دانشمندان عقیده دارند که در قرن آینده وسعت اراضى کشاورزى حدود ۵درصد افزایش مى یابد. از طرفى آماردانان تخمین زده اند که جمعیت دنیا تا سال ۲۰۶۰ بین ۱۰ تا ۱۶ میلیارد نفر به یک تعادل نسبى خواهد رسید، با توجه به این افزایش جمعیت، رشد پنج درصدى اراضى قابل کشت، جوابگوى نیاز غذایى این جمعیت نخواهد بود. پس راه حل دوم یعنى افزایش تولید در واحد سطح، معقول تر به نظر مى رسد. تاکنون نیز اغلب پیشرفت ها در این زمینه به دلیل افزایش عملکرد در واحد سطح بوده و تاکنون پاسخگوى افزایش جمعیت بوده است، به طورى که جمعیت جهان نسبت به سال ۱۹۶۰ تقریباً دو برابر شده، در حالى که در وسعت اراضى کشاورزى تغییر چندانى حاصل نشده است .
شامل 13 صفحه word
دانلود تحقیق شبیه سازی گیاهان مهندسی ژنتیک