فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اقدام پژوهی معلمان (بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش)

اختصاصی از فی موو اقدام پژوهی معلمان (بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی معلمان (بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش)


اقدام پژوهی معلمان (بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش)
لینک خرید و دانلود در پایین صفحه
تعداد صفحات:26
فرمت :

word

فهرست مطالب

چکیده 4

مقدمه. 5

انواع اشتباهات املا نویسی : 6

درمان نارسا نویسی : 6

اقدامات لازم برای ترمیم و درمان نارسا نویسی : 7

علل مهم نارسا نویسی : 9

درمان وارونه نویسی و قرینه نویسی.. 9

اهمیت و ضرورت بیان مسأله. 11

نارسا نویسی : 12

وضعیت مطلوب.. 13

توصیف وضعیت موجود. 14

گردآوری اطلاعات و شواهد (1) 15

تجزیه و تحلیل داده‌ها 18

انتخاب راه حل جدید به صورت موقت.. 20

راه حل پیشنهادی ( رد یا قبول ) 20

گردآوری شواهد (2) 23

پیشنهادات.. 25

منابع و مأخذ. 26

 

  چکیده

این پژوهش در مورد بهبود مشکل درس املا نویسی یکی از دانش آموزان پایه اول  می باشد.  با بررسی علل و علائم ضعف املا‌نویسی در دانش‌آموز متوجه شدم مشکل دانش‌آموز ناشی از حساسیت بیش فعالی و عدم تمرکز حواس و دیر آموزی و بی‌دقتی او می‌باشد. راه کارهایی جهت بهبودی و درمان این مشکل ارائه کردم که با اجرای این راه کارها تأثیر زیادی در بهبود املا دانش‌آموز مشاهده نمودم  ومتوجه شدم که کارهای انجام گرفته توانسته است تا حدود زیادی ازتکرار اشتباهات مکرر وی دراملا  و سایر درسها جلو گیری داشته باشد به طوری که : خود دانش‌آموز، خانواده، معلم و همکاران در مدرسه از بهبود مشکل املا نویسی دانش‌آموز ابراز خرسندی نمودند .

 در این زمینه جهت برخورد با مشکلات املا نویسی دانش‌آموزان پیشنهاداتی ارائه شده است.

این دانش آموز به لطف خداوند امسال مشکلاتش بسیار کم شده است، با دوستان و سایر همکلاسی هایش ارتباط برقرار می کند . مفاهیم و مطالب درسی را بهتر می آموزد و می توانم بگویم یکی از موفق ترین عرصه های کاری من در طول سنوات خدمتم همین کار و آموزش این دانش آموز بوده است

 

مقدمه

یکی از مهمترین مشکلاتی که دانش‌آموزان با آن مواجه هسند ضعف املاست. اولین گام برای برطرف کردن هر ضعفی شناخت آن می‌باشد. چنانچه معلّم و مربی به موقع و دقیق مشکلات دانش‌آموز را تشخیص دهد می‌تواند سریع راه حل مناسب و منطقی را برای حل مشکل انتخاب و در جهت بهبود وضعیت آموزشی دانش‌آموزان اقدام نماید.

نوشتن مستلزم به کارگیری مهارت‌های گوناگونی است. مهارت‌های مکانیکی نوشتن مانند دست خط، هجی کردن و نقطه گذاری و مهارت‌های زبانی مانند درک معنای کلمه‌ها و دستور زبان و مهارت‌های تفکر مانند سازمان‌دهی و برقراری ارتباط میان مطالب از مهمترین مهارت‌هایی هستند که در نوشتن نقش دارند، باید همواره توجه داشته باشیم مشکل دانش‌آموز در کدام حیطه می‌باشد. بنا بر جدیدترین آمار حدود 5 تا 6 درصد از دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری هستند به عبارت دیگر در یک کلاس 30 نفری 2 دانش آموز مبتلا به اختلال یادگیری داریم که آمار بالا و قابل توجهی است.یک کارشناس ارشد روان شناسی با بیان این که برخی کودکان در یک یا چند حیطه از 3 اصل خواندن، نوشتن و ریاضیات دچار مشکل یادگیری هستند، گفت: این افراد در صورت آگاه نبودن معلمان و والدین با برچسب هایی مثل کند ذهن و شاگرد تنبل کلاس مواجه خواهند شد. عزت نفس این کودکان بر اثر شکست های متوالی روحی پایین می آید و مشکلات یادگیری آن ها به طور معمول با افزایش سن آن ها وخیم تر می شود. نابرابری معنادار بین پیشرفت درسی و بهره هوش، نداشتن توجه و تمرکز، بیش فعالی، بی توجهی در کلاس درس، ناتوانی در حل مسئله، انگیزه کم، وابسته بودن به دیگران در انجام کارها و مهارت های اجتماعی رشد نیافته و تاخیر جدی در آموختن را می توان از مشخصه های ناتوانیهای یادگیری برشمرد...

دوره ابتدایی حساسترین مرحله آموزش و پرورش است که باید به همه‌ی جوانب از جمله املا توجه خاص داشته باشیم، دانش‌آموزان باید از سال‌های اولیه تحصیل به اهمیت املا و کاربرد آن در زندگی آشنا شوند و با توجه به نیازی که دارند به خوبی آن را بیاموزند تا دچار مشکل نشوند، به دلیل کاربرد املا در تمام موارد زندگی یادگیری صحیح آن الزامی است. در آموزش املاء یک نمونه و یا ترتیب حروف مدنظر می‌باشد و در آن خلاقیت مطرح نیست، املای یک کلمه بسیار مشکل‌تر از خواندن آن است زیرا بازشناسی یک کلمه یک عمل رمزگردانی است.

ادامه بعد از خرید در فایل word


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی معلمان (بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش)

دانلود اقدام پژوهی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان

اختصاصی از فی موو دانلود اقدام پژوهی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود اقدام پژوهی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان


دانلود اقدام پژوهی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان

دانلود اقدام پژوهی بررسی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان و راهکارهای درمان آن در قالب پژوهش

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد.

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه: 26

 

 

 

 

 

فهرست

چکیده

مقدمه 

انواع اشتباهات املا نویسی :

درمان نارسا نویسی :

اقدامات لازم برای ترمیم و درمان نارسا نویسی :

علل مهم نارسا نویسی :

درمان وارونه نویسی و قرینه نویسی  

اهمیت و ضرورت بیان مسأله 

نارسا نویسی :

وضعیت مطلوب   

توصیف وضعیت موجود 

گردآوری اطلاعات و شواهد (1) 

تجزیه و تحلیل داده‌ها

انتخاب راه حل جدید به صورت موقت   

راه حل پیشنهادی ( رد یا قبول ) 

گردآوری شواهد (2) 

پیشنهادات   

منابع و مأخذ 

 

چکیده

این پژوهش در مورد بهبود مشکل درس املا نویسی یکی از دانش آموزان پایه اول  می باشد.  با بررسی علل و علائم ضعف املا‌نویسی در دانش‌آموز متوجه شدم مشکل دانش‌آموز ناشی از حساسیت بیش فعالی و عدم تمرکز حواس و دیر آموزی و بی‌دقتی او می‌باشد. راه کارهایی جهت بهبودی و درمان این مشکل ارائه کردم که با اجرای این راه کارها تأثیر زیادی در بهبود املا دانش‌آموز مشاهده نمودم  ومتوجه شدم که کارهای انجام گرفته توانسته است تا حدود زیادی ازتکرار اشتباهات مکرر وی دراملا  و سایر درسها جلو گیری داشته باشد به طوری که : خود دانش‌آموز، خانواده، معلم و همکاران در مدرسه از بهبود مشکل املا نویسی دانش‌آموز ابراز خرسندی نمودند .

 در این زمینه جهت برخورد با مشکلات املا نویسی دانش‌آموزان پیشنهاداتی ارائه شده است.

این دانش آموز به لطف خداوند امسال مشکلاتش بسیار کم شده است، با دوستان و سایر همکلاسی هایش ارتباط برقرار می کند . مفاهیم و مطالب درسی را بهتر می آموزد و می توانم بگویم یکی از موفق ترین عرصه های کاری من در طول سنوات خدمتم همین کار و آموزش این دانش آموز بوده است


دانلود با لینک مستقیم


دانلود اقدام پژوهی علل اشکالات در املانویسی دانش آموزان

دانلود مقاله اشکالات وارده بر برهان نظم

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله اشکالات وارده بر برهان نظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بررسی برهان نظم
خوب ایندفعه می خواهم یکی از عمومی ترین برهان ها را بررسی کنم ! برهانی به نام برهان نظم که به علت ساده بودنش در کنار برهان علیت از جمله برهان هایی است که معمولا باعث معتقد شدن افراد به خدا می شود ! این برهان از قدیم در کتابهای دینی دبستان و راهنمایی و دبیرستان و احتمالا دانشگاه وجود داشته و دارد و احتمالا خواهد داشت ( بستگی به اوضاع سیاسی زمان دارد ) خوب بریم سر تعریف برهان (اول از همه بگویم که این مطلب طولانی است ، لازم نیست که همه آن را یکجا مطالعه کنید ! وقت به اندازه کافی دارید ! در ضمن این مطلب هم با تغیراتی از سایت افشا برداشته شده است)
این برهان میگوید:
در جهان شکل های مختلفی از نظم وجود دارد، و می دانیم که نظم بدون ناظم ممکن نیست، و یک مجموعه ی منظم نمی تواند اتفاقی شکل گرفته باشد، پس جهان ناظمی دارد.
و البته پس از مطرح شدن آن معمولا مطرح کننده ( دبیر دینی و قران) مواردی مثل ساعت و درخت و چشم و .. را مثال می زنند (حالا دبیر یکی از دانش آموزان مذهبی کلاس را صدا می زند و از او می پرسد فلانی این ساعت منظم است یا نه ؟ جواب بله منظم است ! معلم :این ساعت کوچولو که منظم است آیا میتوانیم قبول کنیم که این نظم خود به خودی است و به وجود آورنده ای ندارد ؟ جواب : نه آقا ! نمیشه که بدون پدید آورنده باشد ، معلم : خوب آقای فلانی۲ ایا این جهان منظم است ؟ بله آقا منظم است !!!!! خوب حالا ما چه طوری میتونیم قبول بکنیم که این جهان با عظمتی بسار بسیار بیشتر از یک ساعت سازنده ای نداشته باشد ؟)

 

بررسی برهان :
همین اول ۲ تا ایراد از این برهان بگیرم که معمولا اگه مدرسه رفته باشیم با این نوع شیوه بیان آن آشنا هستیم ۱-این برهان شهودی است ۲- برهانی استقرایی است
برهان شهودی برهانی است که نیاز به شهادت (دیدن یا حس کردن) دارد، شما باید یک اصل را با شهادت قبول کنید، و آن اصل وجود نظم در دنیا است. برهان های شهودی یک درجه پائینتر از برهانهای منطقی (که نیاز به هیچگونه احساس و شهادتی ندارند) به شمار میروند.
استقرا در علم استفاده میشود اما استفاده از آن در فلسفه غلط و باطل است! استقرا یعنی بسط دادن یک مفهوم با نشان دادن وجود آن مفهوم در چند مثال، بعنوان مثال در علوم تجربی اگر کسی استدلال کند که، کلاغ تخم میگذارد، عقاب تخم میگذارد، پس پرندگان تخم میگذارند، میتوان برای چنین استدلالی اعتبار قائل شد اما اگر کسی استدلال کند، علی تهرانی است و پولدار است، رضا تهرانی است و پولدار است، پس هرکس تهرانی است پولدار است، این استدلال غلط خواهد بود! البته فرم منطقی این استدلال استقرائی نیست، اما معمولا خداپرستان غیر حرفه ای، این برهان را بصورت استقرائی بیان میکنند، یعنی مثلا چند چیز منظم نشان میدهند، بعد نتیجه میگیرند تمام دنیا که شامل تمام هستی است نیز منظم است، و این استدلال فاقد اعتبار است.
این برهان همچنین برهانی قیاسی است که در آن دو فرض وجود دارد.
1. هرجموعه منظمی خالقی دارد.
2. دنیا(هستی کائنات و ...) مجموعه منظمی است.
حکم برهان:. دنیا ناظمی دارد و آن ناظم خداست
الگوی این مقایسه و منطق را در اصطلاح منطقی Barbara میخوانند. این الگو از این قرار است:
همه الف ها ب هستند
ج یک الف است
پس ج یک ب است
تا اینجا را خوب بادقت یکبار دیگه بخوانید و بعد به بقیه مطالب توجه کنید
معمولا معتقدان به خدا میگویند کسانی که خدا را قبول ندارند اعتقاد دارند که همه چیز کشکی به وجود آمده است اینگونه استدلال کردن غلط است زیرا :اصولا انتخاب تنها میان خلقت یا تصادف نیست؛ اینگونه نیست که یک چیز یا خلق شده باشد یا تصادفی بوجود آمده باشد و تصادف اصولا در فیزیک غیر کوانتومی بی معنی است و بحث احتمال و تصادف مربوط به جبر و ریاضیات است نه فیزیک. مذهبیون مقدار قابل توجهی از انرژی خود را صرف این میکنند که به شما بگویند دنیا نمیتواند تصادفی بوجود آمده باشد و مثالهای مختلف برای شما میزنند در حالی که فرضشان غلط است و دنیا را نه تصادف به بار آورده است نه خالق. رد وجود خداوند و خالق به معنای تصادفی بوجود آمدن دنیا نیست
چرا این دنیا منظم است؟
شایسته است برای درک بهتر برهان نظم مثالی بیاوریم. ویلیام پالی (1734-1805) در کتاب خود "یزدانشناسی طبیعی" مینویسد:
"فرض کنید پای من هنگام رد شدن از یک سنگلاخ به یک سنگ برخورد کند. من بعد از این تصادف با خود بگویم این سنگ از کجا آمده است؟ احتمالا پاسخ خواهم داد که این سنگ از ابتدا آنجا بوده و درک پوچی این پاسخ شاید زیاد آسان نباشد. اما فرض کنید من از میان یک سنگلاخ رد میشوم و یک ساعت روی زمین پیدا میکنم و به این فکر خواهم کرد که این ساعت از کجا آمده، آیا در آن هنگام نیز اگر من بگویم این ساعت از گذشته و از ابتدا در آنجا بوده، این پاسخ مسخره نخواهد بود؟"
وی از این گفته خود نتیجه میگیرد که بنابر این ساعت چون یک سیستم و مجموعه هدف مند است حتما توسط کسی خلق و تولید شده و کسی بوده که قسمت های مختلف ساعت را کنار هم چیده باشد بنابر این جهان هستی با تمام ویژگیهای پیچیده اش چگونه میتواند سازنده ای نداشته باشد و تصادفی پدید آمده باشد؟!
اگر خوب دقت کنیم وی سنگ را با ساعت مقایسه کرده است و ساعت را مجموعه ای منظم تر از سنگ یافته است، صرف نظر از اینکه این مقایسه کاملا غیر عقلانی است و سنگ اگر دقیق تر بررسی شود میتواند منظم تر و پیچیده تر از ساعت باشد و اصولا مقایسه نظم در دو پدیده با دو ماهیت مختلف چگونه ممکن است؟! دو چیز غیر همجنس را آیا میتوان از لحاظ نظم قیاس کرد؟ آیا میتوان گفت سیب میوه ای منظم تر از گلابی است؟! باید دید که آیا قیاس میان سنگ و ساعت را میتوان به کائنات و هستی نسبت داد؟ فرض کنید قبول کردیم ساعت پدیده ای منظم تر از سنگ است، در این مثال ما سنگ را با ساعت مقایسه کرده ایم و نتیجه (به اشتباه) گرفته ایم که ساعت منظم تر است، اما وقتی میگوییم طبیعت یا کائنات یا هستی مجموعه منظمی است، کائنات را با چه مقایسه کرده ایم که به این نتیجه رسیده باشیم که کائنات مجموعه منظمی است؟!
ما غیر از کائنات دیگر چه چیزی داریم که بخواهیم کائنات را با آن مقایسه کنیم و بگوییم کائنات منظم است!؟ منظم وقتی مطرح میشود که غیر منظمی وجود داشته باشد، کامل در غیاب ناقص بی معنی است! بنابر این برای اینکه بگوییم کائنات و هستی منظم است باید حتما آنرا با چیزی مقایسه کنیم و الا گفتن اینکه بگوییم کائنات منظم است مانند این است که بگوییم کائنات، کائنات است، یعنی در برهان نظم در واقع کائنات و هستی با خودش مقایسه میشود و این غیر منطقی است.
فلسفه دانان اسلامی همچون مطهری نظم را به چند دسته تقسیم میکنند که یکی از آنها نظم غایی است و میگوییند در برهان نظم ما به نظم غایی استناد میکنیم نه به هیچ نظم دیگری، نظم غایی یعنی اینکه یک مجموعه را منظم میدانیم به دلیل اینکه اگر به حالت دیگری بود آنگاه منظم نبود. نظم غایی یعنی اینکه اعضای یک مجموعه طوری دور هم قرار گیرند که به هدف مشخصی برسند و کائنات اینگونه است. مسیحیان در استدلال خود زیاد از این سفسطه ها میکنند، میگویند اگر قطر زمین نصف این میبود که الان است آنگاه شب و روز سریع تر به هم تبدیل میشدند و حیات روی زمین نمیتوانست وجود داشته باشد. اگر خورشید نصف مقداری که الان با زمین فاصله دارد با زمین فاصله میداشت آنگاه همه گیاهان و موجودات روی زمین نابود میشدند پس کائنات منظم است!! اما معلوم نیست چرا خداباوران به میلیاردها سیاره ای که فاصله آنها از خورشید به قدری نیست که گیاهان در آنها برویند اشاره ای نمیکنند، و همانطور که از نظم موجود بر روی زمین نتیجه میگیرند که نیاز به ناظمی دارند، از بینظمی روی آن سیارات و میلیهونها کهکشان و ستاره ای که هر ثانیه نابود میشوند نتیجه نمیکیرند که آن ستاره ها و سیاره ها و کهکشانها ناظمی ندارند!
اشکالی که این مقایسه دارد این است که در واقع این قیاس دارد بین یک واقعیت (کائنات به وضعیت فعلی) و یک تخیل (کائنات به وضعیتی که وجود ندارد) انجام میشود و نتیجه گرفته میشود که کائنات منظم است! مانند اینکه شما ساعت را با یک سیستم تخیلی فرضا به نام X مقایسه کنید و بگویید ساعت منظم است و X نامنظم!! قیاس باید بین دو چیز واقعی و موجود باشد (قیاس بین معیار و یک چیز انجام میشود نه بین یک چیز و یک تخیل) نه بین یک چیز واقعی و یک چیز که وجود ندارد! اما سوال اینجاست که اگر قیاس با چیز تخیلی اشکالی ندارد چرا مذهبیون قیاس را با مجموعه های نامنظم تر انجام میدهند؟ چرا این قیاس را با مجموعه های تخیلی منظم تر انجام نمیدهند و نتیجه نمیگیرند که کائنات غیر منظم است؟! یعنی مثلا چرا میگویند اگر غذا اشتباها بجای وارد شدن به معده به شش وارد شود انسان به سرعت میمیرد، ولی نمیگویند اگر خداوند دندانهای انسان را به گونه ا ی می آفرید که پوسیده نمیشدند، مثلا از جنس پلاتینی که در دندانپزشکی مورد استفاده قرار میگیرد، چه اشکالی پیش می آمد؟ چگونه است که از اولی نتیجه میگیرند خدا انسان را خلق کرده ولی از دومی و تمامی ایرادهایی که بدن انسان میتواند نداشته باشد، نتیجه نمیگیرند که خدا انسان را خلق نکرده؟ یا بعنوان مثال چه اشکالی پیش میامد اگر ویروس SARS در جهان تکامل نمیافت؟! اگر این استدلال را بکنید به شما خواهند گفت که حتما حکمتی در کار است و عقل ما نمیرسد خداوند SARS را برای چه خلق کرده است، انشاء الله علم پیشرفت میکند و میگوید که در خلقت SARS هم حکمتی بوده، عقل ما ناقص است! و اینجاست که کم می آورند و زیر آب عقل و تعقل را میزنند. به این عقل گریزان باید گفت که چطور شما که به وجود نظم میتوانید شهادت دهید، نمیتوانید بر عدم وجود آن شهادت دهید؟ اگر ما نمیتوانیم بفهمیم بینظمی وجود دارد، قطعاً نباید بفهمیم که نظم وجود دارد، بنابر این بیهوده ادعای وجود نظم را نکنید. بنابر این شما هیچوقت نمیتوانید جهان را یک کل منظم فرض کنید مگر اینکه کل نامنظمی را معرفی کنید و آن کل نامنظم نمیتواند تخیلی باشد و باید وجود داشته باشد و این اصولا غیر ممکن است. و در واقع این دنیا هرچه که میبود به نظر ما منظم مینمود
از اینها گذشته اگر به قول مطهری و سایر متفکرین اسلامی، نظم غایی مورد نظر برهان نظم است، باید دید که انتخاب هدف برای مجموعه های مختلف از روی چه اصولی انتخاب میشود؟ چگونه میتواند شناخت که هدف فلان مجموعه چیست؟ اگر شما هدف ساعت را اندازه گیری زمان در نظر بگیرید آنگاه میتوانید مجموعه ساعت را در جهت رسیدن به آن هدف بررسی کنید، اما چرا نباید هدف ساعت را مثلا چرخ کردن گوشت در نظر گرفت؟! همچنین است هدف برای کائنات در نظر گرفتن! طبق کدام هدف کائنات مجموعه هدفمندی است که به سوی هدف خود سیر میکند؟! در مثالهایی مانند آنچه ذکر شد در مورد اطلاعاتی که در مورد کائنات وجود دارد از کجا معلوم است هدف کائنات حفظ و نگهداری زمین است که بعد در نظر بگیریم قطر زمین باید فلان قدر باشد؟! اگر هدف را نابودی زمین فرض کنیم اتفاقا این مجموعه بسیار نامنظم است!
مسئله دیگر این است که اگر با دید مذهبیون (دید توجیهی) که دنیا را منظم میدانند به قضایا نگاه کنیم، آنگاه هیچ چیز نامنظمی در جهان وجود نخواهد داشت، اگر جهان به این دلیل منظم است که به سوی هدفی سیر میکند آنگاه کدام مجموعه را میتوان در نظر گرفت که بسوی هدفی سیر نمیکند؟! اگر شما یک مقدار آهن را در مجاورت آب و اکسیژن قرار دهید مجموعه ای از آب و اکسیژن و آهن پدید بیاورید آیا میتوانید بگویید این مجموعه نامنظم است چون هدف ندارد؟ آیا نمیتوان اهداف متنوعی را برای هر چیز در نظر گرفت؟ آیا نمیتوان گفت که این مجموعه برای نیل به هدف زنگ زدن آفریده شده است و چون به سوی این هدف سیر میکند هدفمند و در نتیجه منظم است؟ طبق برهان نظم باید این مجموعه خالقی داشته باشد و دارد! اما حال فرض کنید مقداری آهن در جایی ریخته شده و به دلیل بارش باران این آهن در مجاورت آب و اکسیژن قرار گرفته و شرایت اکسید شدن و زنگ زدن را پیدا میکند و شروع به زنگ زدن میکند، آیا نمیتوان همچنان این مجموعه را منظم و هدفمند نامید؟ پس باید نتیجه گرفت این مجموعه خالقی دارد(!) و این نتیجه گیری مضحک است. بنابر این طبق همین مثال میتوان دریافت که اگر به مسائل با این دید نگاه کنیم هیچ مجموعه نامنظمی وجود ندارد و برای همه چیزهایی که نامنظم فرض شده اند مانند مثالی که در مورد سنگ زده شد میتوان اهدافی را در نظر گرفت. بنابر این چون برای هر مجموعه ای میتوان اهدافی را در نظر گرفت، و این اهداف ویژگیهای ذاتی مجموعه ها نیستند، بلکه ما آنها را به مجموعه ها نسبت میدهیم، میتوان هر مجموعه ای را منظم و همچنین غیر منظم دانست.
بعنوان مثال مجموعه خودکار را درنظر بگیرید. هدف از قرار گرفتن اجزای مختلف خودکار برای سازنده خودکار "کسب در آمد" است، و اگر سازنده خودکار را به این هدف برساند، آن خودکار مجموعه منظی برای سازنده به شمار میرود. هدف خودکار برای کسی که از آن برای نوشتن استفاده میکند، نوشتن است و اگر خودکار بنویسد برای وی منظم است و اگر جوهرش تمام شده باشد منظم نیست، و برای کسی که خودکار را میخواهد با هدف رفع گرسنگی و سیر شدن استفاده کند و بخورد، خودکار یک مجموعه غیر منظم است. همانگونه که در مثال مشخص است افراد مختلف اهداف مختلف را برای یک مجموعه در نظر میگیرند و گاهی آن مجموعه با توجه به هدف آنها منظم و نامنظم است، حال آیا میتوان گفت چون برای کسی که میخواهد خودکار را بخورد، خودکار نامنظم است، پس خودکار خالقی ندارد!؟
مسئله دیگر این است که اگر انسان موجود پیچیده ایست (که هست) چون انسان میبیند، حرف میزند، میشنود و این کارها نتیجه فعالیت قسمت های بسیار پیچیده و مختلف بدن انسان است و این مجموعه منظم سازنده ای دارد. حال آنکس که این مجموعه بسیار منظم را ساخته خود باید ساختار منظم تری از این مجموعه داشته باشد! خداوندی که خود خالق چنین مجموعه منظمی است و خود کمال همه زیبایی ها خطاب شده است طبق منطق خداپرستان چگونه میتواند خالقی نداشته باشد؟ احتمالا خواهند گفت خدا ماده نیست که بخواهد مجموعه فرض شود، ولی آیا مجموعه ها فقط مادی هستند؟ آیا فکر و ایده سازنده و خالق ندارند؟! چرا دارند! اما خداوند تنها استثنای برهان توخالی و ضعیف ای است که خداپرستان می آورند و این مستثنی بودن هرگز پایه و اساسی ندارد و تنها فرار کردن از اشکال ایندسته برهان ها است، اگر خدا میتواند منظمی بدون سازنده باشد، دنیا نیز میتواند. خداوند نه زاده شده و نه میزاید و خلق نیز نشده است چون خودش گفته لم یلد و لم یولد
آیا هر دو خالق ماهیت برابری دارند؟
در برهان نظم بعد از اینکه منظم بودن دنیا را اثبات (!) میکنند مجموعه های منظم زمینی را با کائنات به عنوان یک مجموعه منظم قیاس میکنند و نتیجه میگیرند مجموعه منظم کائنات نیز همچون سایر مجموعه های زمینی یک خالق دارد؛ وقتی دو چیز باهم مقایسه میشوند باید دید ماهیت این دو چیز چقدر باهم شباهت دارد. هرچه شباهت این دو چیز بیشتر باشد قیاس محکم تر است و هرچه شباهتها کمتر باشد قیاس اشتباه تر و سوفسطایی تر است! باید دید خلقتی که این برهان از آن یاد میکند با خلقتی که ادعا میشود خداوند انجام داده ماهیت مشابهی دارند یا نه؟ حال به مقایسه بین این دو خلقت میپردازیم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    15صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اشکالات وارده بر برهان نظم