فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی

اختصاصی از فی موو ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی


ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی

ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی - 54 صفحه مفید و مجزا  - در قالب وورد

 

 

فهرست مطالب :

 

موضوع

فرهنگ ایثار و شهادت

مبانی و شاخص های ایثار و شهادت

جلوه‏های شهادت و مرگ آگاهی در اندیشه امام خمینی

پی‏نوشت‏ها

منابع

 

 

 

 

 

 

فرهنگ ایثار و شهادت

 

یکی از ویژگیهای بارز و منحصر بفرد انقلاب اسلامی در بعد معنوی و فرهنگی که موجب بالندگی انقلاب و نهضت جهانی اسلام در سراسر دنیا گردید ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بود. شهادت موجب اشاعه فرهنگ ناب محمدی (ص) و دفع هشیارانه خطرات از جامعه اسلامی بود. افتخار به شهادت و شکل گیری مفهومی خاص به نام شهید و شهادت چنان پایه مستحکمی در جامعه پیدا نمود که امروزه به عنوان یکی از ارکان حفظ نظام محسوب می گردد. امید است با عنایات پروردگار هر روز شاهد بالندگی و ثمرات روزافزون آن باشیم.

 

نگاهی به حقیقت شهادت

شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن ((فی سبیل الله)) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر((ص)) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند. (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)

شهادت همانا پایان دادن به فروغ درخشان حیات در کمال هشیاری و آزادی است برای رسیدن به هدفی که والاتر از حیات طبیعی است. شهادت پایان دادن به حیات طبیعی برای دفاع از ارزشهای انسانی در جامعه است. شهادت شکافتن کالبد جسمانی برای رسیدن به مقام شهود و حضور الهی است. شهادت رسیدن به مرتفع ترین قله های کمال و انسانیت است. با توجه به تعاریف فوق، کسی که مرگ شهادت را انتخاب می کند ((شهید)) نامیده می شود. شهید در لغت به معنی ((گواه)) است و در اصطلاح به کسی گویند که در مجرای شهادت قرار گرفته و در راه خدا کشته می شود.

تعریف مشترک و جامع برای شهادت این است که : شهادت عبارت است از زندگی در حال هشیاری، و آزادی در راه وصول به هدف عالی تر از زندگی طبیعی بواسطه شهادت. این خصیصه و پدیده ای است که همه شهدا دارای آن می باشند.

در مقابل این مرتبه والای شهادت حداقل توصیفی که می توان برای شهادت در نظر گرفت عبارت است از اینکه : شهادت عبارت است از انقلاب درونی ناگهانی همراه با هشیاری و آزادی در پایان دادن به زندگی دنیوی و مادی و رسیدن به حیات طیبه.

به این ترتیب باید گفت شهادت نوعی از مرگ نیست بلکه صفتی از ((حیات معقول)) است. زیرا حیات معمولی که متاسفانه اکثریت انسانها را اداره می کند، همواره خود و ادامه بی پایان خود را می خواهد، لیکن در حیات معقول فرد آن زندگی پاک از آلودگی ها که خود را در یک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در مسیر تکاملی می بیند که پایانش منطقه جاذبه الهی است. شهید با داشتن این حیات خود را موجی از مشیت خداوندی می داند که اگر سر بکشد و در اقیانوس هستی نمودار گردد، رو به هدف اعلا می رود و اگر فرود بیاید و کالبد بشکافد صدای این شکاف عامل تحرک امواج دیگر خواهد بود که آنهم جلوه ای دیگر از مشیت الهی می باشد. لذا شهید همواره زنده است و حیات و ممات او همواره صفتی است برای حیات طیبه و به مصداق آیه شریفه قرآن که می گوید :

و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءُ عند ربهم یرزقون

و گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شده اند، مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند. شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد. خداوند در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لاتشعرون))

در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره شده است.

 

جوهره و صفات شهید

شهادت فرهنگی را ترویج میکند که در آن باید ایثار و از خود گذشتگی در تاروپود زندگی نمایان گردد و گمنامی و فارغ از منیتها و در نظر گرفتن منافع جمع در راستای ایمان دینی به یک وظیفه تبدیل گردد، فرهنگی که با خودخواهی، خودکامگی سر ستیز دارد و با حریت و آزاد منشی در دنیای خاکی سر وفاق دارد فرهنگی است که الگو، از شهدای تاریخ میگیرد و در این وادی حریت حسین بن علی چون سرمشقی تابناک است.

برای سلحشوریها و ایثارگیها در راه خدا ـ فدا نمودن نه از بهر طمع بهشت و نه از سر اجبار و تسلیم، بلکه حاصل انقلابی درونی است که همانند علی بن ابی طالب در نبرد با عمربن عبدود پاسخ توهین با درنگ میدهد. این درنگ مولا از اخلاص و روحیه ایثار ایشان نشات می گیرد.

ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نیاز به لوازمی دارد که ابتدا با شناخت درست جوهره ایثار و شهادت و درگام بعدی تجلی این جوهره در قول و عمل مروجین، فرهنگ سازان و مدیران ارشد نظام در بستر جامعه جاری و ساری میشود و به تبع آن جامعه از برکات مادی و معنوی آن برخوردار میگردد. برکاتی همچون قانونگرایی، ضابطه مندی، مسئولیت پذیری، رعایت هنجارهای اجتماعی، روحیه آزادمنشی و سلامت نفس در کنار حفظ قداست و حرمت ایثارگران و شهدا از آن جمله است.

 

زمینه های سیاسی مؤثر بر ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:

الف) گسترش روحیه و فرهنگ خدمترسانی خالصانه به نظام و مردم که یادآور فرهنگ جهادی خالصانه و بی ریای حاکم بر جبهه ها خواهد بود.

ب) ترجیح منافع و اهداف بلند مدت ملی بر منافع و مطامع زودگذر گروهی و جناحی و حتی فراتر از آن قربانی کردن منافع و مصالح فردی و گروهی در راه اعتلای نظام و جامعه اسلامی

ج ) نفی یکجانبه گرایی و تاکید بر اتحاد ملی و استفاده از تمامی نیروهای دلسوز نظام و انقلاب در راه توسعه و آبادانی کشور

د) ترویج سیاست ورزی اخلاق محور و به تبع آن نفی بداخلاقی های سیاسی اعم از عوام فریبی، بی حرمتی به کرامت انسانی به طور عام و آبرو و شخصیت فردی و اجتماعی افراد و گروهها به طور خاص

ه) استفاده از شیوه مدیریت جهادی و نیز بهره گیری از اندیشه و عمل مجاهدان و ایثارگران دوران دفاع مقدس در سطوح مختلف برنامه ریزی و اجرایی

 

تجلی روحیه شهادت ورزی در کلیه سطوح نظام و اقشار مختلف جامعه

آنگاه شاهد تقویت جایگاه شهید و ایثار گران به شکل حقیقی و مطلوب خواهیم بود که رویکرد شهادت گرایانه و ایثار محوری تحولات عمیق در جامعه را به گو نه ای سبب شود که در آن ضابطه مندی، قانون گرایی، از خودگذشتگی و آزاد منشی در جای جای زندگی فردی و اجتماعی جامعه نهادینه شود.

پس از ظهور انقلاب اسلامی و پیروزی آن بر حکومت جوری و طاغوتی ستم شاهی، نگاه های به ظاهر اسلامی توام با جمود و سکون، جای خود را به اسلام واقعی و انقلابی حضرت امام خمینی داد.

ویژگی تجدید حیات اسلامی در دورة جدید و جود «رهبری» بود که به دلیل عمق، صلابت، اخلاص و زلال بودن اندیشه، توده های تشنه اسلام ناب را ا با تفکرات صحیح و پربار اسلامی آشنا نمود. از این پس اسلام انقلابی در عرصه های فردی، خانوادگی و مسائل اجتماعی حاکم شد و سطوح مختلف مسلمین و ملّتهای بی خبر از اسلام حقیقی را متوجه خود نمود.

در واقع اسلام ، آن گونه که امام خمینی(ره) به درستی بیان فرمودند، در دهة 80 میلادی توانست تا بر چسب دروغین بی توجهی به مسایل حکومتی و اجتماعی را به عنوان عامل بازدارندة توسعة از میان برداشت و جوانان ایران و سرزمینهای اسلامی را به صف مبارزه در برابر قدرتهای مسلط داخلی و بین المللی فرا خواند.

با وقوع جنگ تحمیلی اسلام انقلابی از سطح به عمق ارتقا یافت و شور انقلابی به شعور انقلابی تبدیل شد. در این عرصه بود که جوهرة کفر ستیزی و مقاومت که از روح اسلام نشأت می گرفت احیاء شد

در جنگ تحمیلی رزمندگان اسلام با تأسی به سیرة رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار و با تأسی به کربلا و عاشورا و امام حسین(ع) چهرة حقیقی اسلام را نمایان ساخته با الهام از پیام عاشورا که «هیهات من الذله» است در همة اعصار چراغ راه آزادگان و حسینیان به شمار می رود «آینة ابهت دو ابر قدرت» را شکستند و ریشه های انقلاب اسلامی را محکم کردند

روحیة بسیجی برجسته ترین مهمترین و کاربردی ترین ارزش و پیامد جنگ برای جامعه ای است که می خواهد قوام و استمرار و پویایی انقلاب خود را حفظ نمایند.

در جنگ تحمیلی این روحیه عمق بیشتری یافت و جایگاه اصلی خود را پیدا کرد. در این عرصه نیز تنها همین روحیه موجب شکست توطئه دشمنان برای سرنگونی نظام مقدس جمهوری گردید. در غیر این صورت یک نظام نوپا و کم تجربه در ابعاد سیاسی، نظامی و قادر نبود در مقابل آمریکا، شوروی و ارتجاع منطقه دوام بیاورد. زیرا توازن قوا در جنگ تحمیلی میان ایران و عراق به میزان بسیار زیادی به نفع عراق بود. ارتش عراق تا بن دندان تسلیح و تجهیز و بطور همه جانبه از سوی قدرتهای بزرگ حمایت می شد. لذا ضرورت ایجاب می کرد از شیوه های غیر کلاسیک و متکی به نیروی انسانی در عملیاتها استفاده شود.

استفاده از روحیات انقلابی و شهادت طلبی رمز موفقیت و عامل اصلی پیشبرد جنگ به شمار می رفت. در چنین شرایطی عناصر اصلی میدان نبرد شجاعت فداکاری، قناعت، خودفراموشی، خداخواهی و بود که خیل بسیجیان عاشق امام با روحیه بسیجی توانستند حامل اصلی این ارزشها باشند و مقاصد دشمنان اسلام را از آغاز جنگ با شکست مواجه نمایند.

روحیه بسیجی چیست؟ هسته مرکزی این روحیه همانا نگرش به پدیده های مادی از دریچه نیاز به عنوان وسیله و نه اصالت دادن به آنها است و از سوی دیگر تمامی امور در راستای دین و انقلاب و حفظ آرمان آن مفهوم می یابند. از این رو از خودگذشتگی و فداشدن برای دیندار ماندن توده ها یکی از وجوه برجسته روحیه بسیجیان بود. آنان به پیروی از تعلیمات قران کریم آموخته آنگاه حاصل شود، مردم گروه گروه به دین می گروند. (اذا جاء نصرالله و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا).(7) بنابراین در پی حفظ دین و دینداری مردم بودند و به خود نمی اندیشند. آنها وظیفه خود را در شکستن خط های پیاپی می دانستند تا راه برای ضعیفان و عقب نگه داشته ها شده ها باز گردد. آنها می سوختند و فدا می شدند تا دیگران نیز با خدایشان رابطه برقرار کنند. در یک کلام آنها با در دست گرفتن جانشان نیز و حمل طناب های دار بر گردن خود، نوک پیکان حوادث انقلاب و سپر امام و اسلام بودند. بسیجی ها در جبهه در تقسیم کارها و پیشبرد امور خیلی راحت با یکدیگر کنار می آمدند و به فکر مقام و عنوان بالاتر نبودند، حتی آنا که مقام بالاتری داشتند یعنی فرماندهای بالاتر به هنگام نبرد پیش گامتر از نیزوهای خود بودند و نیروها نیز گوی سبقت را از یکدیگر می ربودند. آنا حتی الامکان از زیر بار عنوان شانه حالی می کردند و بیشتر مایل بودند بدون شهرت و فقط برای خدا خدمت کنند که حاصل کارشان تا ابد باقی بماند

بازماندگان جنگ به عنوان الگوهای دینداری پس از جنگ اسوه مجسم دوران نبرد و نشانة فدا شدن برای اسلام و قرآن فقط جانبازان و خانواده های شهدا هستند و آن دسته از رزمندگانی که به عهد خود با خدا استوار مانده اند و به انتظار وعده روز شماری می کنند. « من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نجبه و منهم من ینظر و ما بدّلوا تبدیلا» از مؤمنان برخی صادقانه به عهد خود با خدا وفا کردند (و شهید شدند) و برخی دیگر به انتظار نشسته اند (که چه وقت نوبت آنان فرا رسد) تا به عهد خود وفا کنند. .جود اینان برای جامعه و اشخاصی که می خواهند برای خدا زندگی کنند بالاترین نعمت و آشکارترین نشانه است. آن گونه که امام می فرماید: مجروحین و معلولین چراغ هدایتی شده اند که در گوشه گوشة این مرز و بوم به دین باوران راه رسیدن به سعادت آخرت را نشان می دهند راه رسیدن به خدای کعبه را. خانواده های شهدا این مشعل داران راه اولیاء تا همیشه تاریخ افتخار روشنایی طریق الی الله را بعهده گرفته اند. نتیجه گیری جنگ تحمیلی در دورة حاکمیت خدا و مردم-به جای سلطه خارجی-بر سرزمین ایران موجب دگرگونیهای عظیمی در صور مادی و معنوی حکومت و جامعه گردید. این تحول چنانچه در برنامه ریزی و سیاستگزاریهای کوتاه مدت میان مدت و بلند مدت نظام لحاظ شود موجب استحکام و تکامل روز افزون جامعه و حرکت به سمت تعالی و قسط خواهد بود و ریشه ها و رشته های وابستگی به دشمنان را قطع خواهد کرد...


دانلود با لینک مستقیم


ارتقاء ایثار ، فداکاری و شهادت طلبی

دانلود تحقیق قدرت وقدرت طلبی در منظر جامعه شناسی

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق قدرت وقدرت طلبی در منظر جامعه شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق قدرت وقدرت طلبی در منظر جامعه شناسی


دانلود تحقیق قدرت وقدرت طلبی در منظر جامعه شناسی

پیشگفتار
مردم براساس موقعیت متفاوتشان در جامعه، منافع متفاوتی دارند و این امر موجب بروز ستیز در بسیاری از مسایل می‌شود. حال این سوال مطرح است، حال که گروهها براساس منافع متفاوت در ستیز با یکدیگر هستند چرا چنین جامعه نایکپارچه‌ای درگیر جنگ داخلی نمی‌شود؟ پاسخ نظریه‌‌پردازان ستیز ساده است. قدرت در میان گروهها نابرابر توزیع شده است و برخی از گروهها از قدرت بیشتری برخوردارند و خواست و اداره خویش را بر گروههای دیگر تحمیل می‌کنند. گروههای قدرتمند با سلطه بر گروههای تحت سلطه و اجبار نمودن آنها برای سازگار شدنشان با هرگونه سیاستی که از نظر گروههای حاکم در جهت بهتر منافع آنهاست از نظم اجتماعی حراست می‌کنند. در واقع، افزایش قدرت گروهی موجب کاهش قدرت گروه دیگر می‌شود. پیامد طبیعی چنین تصوری این است که قدرت فقط در سلطه به کار می‌رود، زیرا گروهها درگیر نبرد با یکدیگر هستند و موقعیت خویشی را با حذف رقیب حفظ می‌کنند. در واقع، هر مقدار قدرتی که به گروهی افزوده می‌شود، در نبرد برای حفظ قدرت به کار می رود. بنابراین گروهی که مقداری بر قدرتش افزوده شود بایستی آن را برای حفظ موقعیت جدیدش و حفظ منافعش به کار برد. در چنین برداشتی از قدرت، حتی تلاش برای رشد و توسعه اقتصادی به خاطر نظام است و از امور اقتصادی در کنار سایر امور یک جامعه بهره‌برداری می‌شود. چنانچه نهادهای سیاسی بخواهند در راستای تحقق اهداف مشترک جامعه عمل کنند، بایستی به منظور سازمان دادن فعالیتهای مرتبط با اهداف، کار خاص برخی از منابع جامعه مانند زمان، نیروی انسانی، ثروت و امثال آن را مدیریت نمایند.
اگر چه در یک زمان خاص مقدار قدرت در دسترس جامعه ثابت است اما کاملاً احتمال دارد که با گذشت زمان مقدار قدرت یک جامعه افزایش یابد. همان‌طور که یک جامعه می‌تواند از رشد اقتصادی بهره‌مند شود و مقدار ثروت در اختیار کل یک جامعه افزایش یابد، ممکن است که بهره‌مندی از منابع قدرت جامعه نیز افزایش یابد. یعنی ممکن است همه گروههای جامعه نسبت به قبل، از قدرت بیشتری برخوردار شوند، بدون آنکه خواسته باشند از سهم قدرت گروههای دیگر برخوردار شوند. بنابراین افزایش قدرت نیاز به انحصار قدرت در گروههای قدرتمند‌تر نیست و به شیوه‌های دیگر نیز امکان‌پذیر است. مانند انجام وظایف اجرایی برای کل جامعه.
مقدمه
قدرت در اصطلاح دانش جامعه‌شناسی به معنی توانایی افراد یا اعضای یک گروه برای دست‌یابی به هدف‌ها و یا پیش‌برد منافع خود از راه واداشتن دیگر افراد جامعه به انجام دادن کاری خلاف خواسته آن‌هاست. قدرت یک مزیت اجتماعی است که در قشربندی مورد توجه قرار می‌گیرد.بسیاری از ستیزه‌ها در جامعه، مبارزه برای قدرت است؛ زیرا میزان توانایی یک فرد در دست‌یابی به قدرت بر این امر که تا چه اندازه می‌توانند خواست‌های خود را به زیان خواست‌های دیگران به مرحله اجرا درآورند، تأثیر می‌گذارد. قدرت می‌تواند از طریق عضویت در یک طبقه اجتماعی یا پذیرفتن یک نقش سیاسی به دست آید.فعالیت‌ها و ویژگی‌های فرد،ثروت فرد و عامل زور نیز می‌تواند در افزایش قدرت نقش داشته باشد. از دیگر عوامل تأثیرگذار بر میزان قدرت افراد،کاریزما است.
تاریخچه مکتب قدرت
یکی دیگر از مکتبها در مورد انسان کامل ، انسان برتر ، انسان نمونه ، انسان ایده‏آل و انسان متعالی مکتب قدرت است . در این مکتب ، انسان‏ کامل مساوی با انسان مقتدر و صاحب قدرت است و به عبارت دیگر ، کمال‏ در این مکتب مساوی با توانائی ، و نقص مساوی با عجز و ناتوانی است . هر انسانی که قویتر است کاملتر ، و هر انسانی که ضعیفتر است ناقصتر است و اساسا حق و عدالت ، حقیقتی نیست و معنی‏ای غیر از همان قدرت و توانائی ندارد ، یعنی اگر دو نیرو در برابر یکدیگر قرار گیرند ، ما معمولا اینطور فکر می‏کنیم و می‏گوئیم که قطع نظر از اینکه این نیرو پیروز شود یا آن نیرو ، یکی از اینها حق و عدالت است و دیگری باطل و ظلم و جور . ممکن است‏ در یک جا حق ، باطل را شکست دهد و بر باطل پیروز شود و یک جا هم ممکن‏ است عکس قضیه اتفاق بیفتد ، یعنی باطل بر حق پیروز شود . البته طبق‏ منطق قرآن کریم ، پیروزی نهائی همیشه با حق است . و پیروزی باطل ، پیروزی‏ موقت است و این یک مطلبی از دیدگاه قرآن است که بسیار قابل توجه است‏ . ولی از نظر قرآن هم ، مطلب از این قبیل نیست که اگر دو نیرو در برابر یکدیگر قرار گیرند ، آن نیروئی که نیروی مقابل را شکست دهد حق است و آن‏ که شکست بخورد باطل است . اما طرفداران این مکتب می‏گویند هر که طرف‏ مقابل را شکست دهد ، همان عدالت است ، کاری که توانا و مقتدر می‏کند ، به دلیل اینکه تواناست عین عدالت است .

 

شامل 12 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق قدرت وقدرت طلبی در منظر جامعه شناسی