
امنیت شبکه
Network Security
برگرفته از سمینار امنیت شبکه،
مرکز امنیت شبکه شریف
بیان مساله
شبکه

امنیت شبکه
Network Security
برگرفته از سمینار امنیت شبکه،
مرکز امنیت شبکه شریف
بیان مساله

170ص
مفهوم دولت[1] تا سدهی شانزدهم رواج سیاسی نیافت. نخستین کاربرد آن در بحث عملی به نیکولو ماکیاولی[2] (1527-1469) نسبت داده میشود. مفهوم دولت نو در بخش عمدهی اروپای سدههای میانه، به تدریج پدیدار شد، در آن زمان دولت را با اقتدار عالی برابر میدانستند. متفکّران و پژوهشگران سیاسی در مورد تعریف دولت توافق نظر ندارند و این اختلاف نظر بیش از هر چیز به گوناگونی اندیشهها در مورد سرشت دولت که بر تعریفها اثر میگذارد، مربوط است. باید گفت که روی هم رفته سه گونه تعریف از دولت وجود دارد: تعریف فلسفی، تعریف سیاسی و تعریف حقوقی.
1-1 تعریف فلسفی: دارای یک هدف اصلی است: که ویژگیهای ضروری و بسندهی دولت کمال مطلوب، دولت خوب، یا دولت کامل را توصیف میکند از لحاظ فلسفی سه مکتب وجود دارد:
الف- دولت برای ایجاد هماهنگی میان اجزای گوناگون و ضروری جامعه وجود دارد. این نظریه به فیلسوفانی مانند افلاطون، ارسطو، آباء کلیسا- از جمله آکوئیناس- و همچنین سیسرون تعلق دارد.
پ- دولت در نتیجه مبارزه میان نیروهای متضّاد اجتماعی پدیدار شده است. مارکس و پیروان او این نظر را ارائه کردهاند.
1-2 تعریف سیاسی: در این نظر گفته میشود که جامعه از صورت بندیهای بسیار ساده تا بسیار پیچیده، بر پایهی تغییرات در نظام تولید، رشد مییابد؛ زیرا انسان نیازهای اساسی دارد که بدون تولید کردن تأمین نمیشود. در جریان این تولید، گروهها و طبقات اجتماعی و اقتصادی پدیدار شدند. مارکس و انگلس عقیده داشتند که در روند پیدایش طبقات، کار انسان از او بیگانه شد و انسان پیوسته میکوشد تا بر خودبیگانگی مادی و معنوی فائق آید.
1-3 تعریف حقوقی: دولت آن واحدی است که باید این ویژگیها را داشته باشد:
سرزمین، ملّت(جمعیّت)، حاکمیت(انحصار قدرت)، حکومت.
قبل از پرداختن به عناصر بنیادی دولت، به تعریف جامعی از دولت میپردازیم که «ژرژ بوردو»[3]از سیاستشناسان بنام فرانسه بیان کرده است: «دولت، «قدرت نهادینه» است. زیرا دولت نهادی است که از طریق سازمانهای خود به حاکمیّت ملّی تبلور میبخشد و ادارهی امور همگانی را بر عهده میگیرد، بدون آنکه جنبه شخصی یا گروهی داشته باشد» (نقیبزاده، 1380: 179).
دولت به عنوان مجموعهای بسیار پیچیده که بر تمامی نظام اجتماعی انسان تسلّط دارد، بر بنیادهایی استوار است که بدون این عناصر نمیتواند پیوندی ارگانیک متعادل و یکپارچه به وجود آورد و این عناصر عبارتند از:
سرزمین: ژان گاتمن[4] این تعریف را از سرزمین در رابطه با «حاکمیت» حکومت ارائه داده است: سرزمین بخشی از جلوهگاه جغرافیایی است که با ادامه فیزیکی قلمرو یک حکومت برابری پیدا میکند. این مفهوم گستره فیزیکی و حمایت سیاسی است که یک ساختار حکومتی به خود میگیرد. این مفهوم، پهنه فیزیکی یک سیستم سیاسی را معرفی میکند که در حکومتی ملّی[5] و یا در بخشی از آن که از گونهای اقتدار برخوردار باشد، قوام میگیرد (مجتهدزاده، 1381: 38-39).
ملّت: اندیشهی ملّت در انقلاب فرانسه اعتبار خاصی پیدا کرد و دولتها به اعتبار نمایندگی ملّت خود قدر و قیمت پیدا کردند. وطنپرستی و ملّتخواهی از قدیم در ژرفای اندیشه انسانها وجود داشته است و ادبیّات همهی کشورها جلوههای زیبایی از آن را به نمایش گذاشتهاند. امّا دولتهای امروز که به «دولت- ملّت» هم مشهورند عنصر دوم خود را از انقلاب فرانسه به بعد باز یافتند، هر دولتی که صاحب ملّتی یکپارچه، همبسته و متّحد باشد از قدرت و قوام و پشتوانه عظیمی برخوردار است.
حاکمیّت: بر قدرت قانونی بالاتر و برتری دلالت میکند که هیچ قدرت قانونی دیگری، برتر از آن وجود ندارد. «حاکمیت دو جنبه دارد:
جنبهی اوّل آن، برتری داخلی دولت در سرزمین خویش است و مفهوم جنبهی دوّم آن، این است که دولت استقلال خارجی کامل داشته و از مداخلهی دولت و یا قدرت سیاسی دیگری مانند سازمانهای بینالمللی بری است» (طاهری، 1378: 82).
در عین حال باید اذعان کرد که مفهوم حاکمیّت جنبه اطلاق خود را از دست داده است. وابستگی متقابل اقتصادی، وجود نیروهای فراملّی و مداخله سازمانهای بینالمللی حاکمیّت دولتها را تضعیف کرده است.
حکومت: اگر مسألهی حاکمیّت حل شود سازمانی لازم است تا به این حاکمیّت عینیّت بخشد. آن سازمان، حکومت است که با ارادهی مردم و تأیید آنها شکل میگیرد. سه عنصر دیگر حالتی تأسیسی دارند و وظیفهای بر عهدهی آنها نیست. «تنها حکومت است که به عنوان عنصر زنده، کار تدوین استراتژی، برنامهریزی و انجام وظایف دولت را بر عهده دارد و در نتیجه بصورت چشمگیرترین عنصر دولت در عرصهی زندگی یک ملّت جلوهگر میشود و باید از کارآیی بالایی برخوردار باشد» (نقیبزاده،1380: 182-185).

120ص
ماده 6 قانون ثبت اشعار می دارد : برای رسیدگی به کلیة اختلافات و اشتباهات مربوط به امور ثبت اسناد و املاک در مقر هر دادگاه استان هیتاتی به نام هیأت نظارت مرکب از رئیس ثبت استان یاقائم مقام او دو نفر از قضات دادگاه استان به انتخاب وزیر دادگستری تشکل می شود. هیأت مزبور به کلیه اختلافات و اشتباهات مربوط به امور ثبتی در حوزه قضایی استان رسیدگی می نماید برای این هیأت یک عضو علی البدل از قضات دادگستری یا کارمندان ثبت مرکز استان از طرف وزیر دادگستری تعیین خواهد شد.[1]
در این ماده به طور اجمال وظایف و ساختار هیأت نظارت بیان گردیده است هیأت نظارت به اختلافات و اشتباهات ثبتی رسیدگی می نماید که یک طرف این اختلاف اشخاص و طرف دیگر آن اداره ی ثبت می باشد. اختلافات ممکن است بر سر قبول تقاضای ثبت یا به صورت اعتراض بر نظریه ی رئیس ثبت در مواردی که قانون پیش بینی کرده است و در مورد اشتباهات ثبتی ممکن است اشتباه در مرحله ی قبول تقاضای ثبت یادر اثناء عملیات مقدماتی یا در ثبت ملک و صدور سند مالکیت یا درجریان تفکیک املاک رخ داده باشد در مورد اشکالات مربوط به تنظیم اسناد نیز ممکن است اشکال قبل از تنظیم سند یا بعد از آن باشد.
درادامه ابتدا به اختصار به بررسی ساختار هیأت نظارت و سپس به حدود وظایف آن خواهیم پرداخت.
مبحث اول: ساختار هیأت نظارت:
هیأت نظارت، هیأتی است که در اداره ثبت تشکیل می گردد ماده 6 اصلاحی سال 1351 قانون ثبت بیان می دارد «برای رسیدگی به کلیة اختلافات و اشتباهات مربوط به امور ثبت اسناد و املاک در مقر هر دادگاه استان هیأتی به نام هیأت نظارت مرکب از رئیس ثبت استان یا قائم مقام او ودو نفر از قضات دادگاه استان به انتخاب وزیر دادگستری تشکیل می شود هیأت مزبور به کلیه ی اختلافات و اشتباهات مربوط به امور ثبتی در حوزه ی قضایی استان رسیدگی
می نماید برای این هیأت یک عضو علی البدل از قضات دادگستری یا کارمندان ثبت مرکز استان از طرف وزیر دادگستری تعیین خواهد شد.
هیأت نظارت تشکیل می شود و از دوقاضی به علاوه بر مدیر کل ثبت منطقه که در تشکیلات فعلی ثبت، مدیر کل ثبت منطقه، رئیس ثبت استان است یا قائم مقام او ودو نفر قاضی که این قضات درحال حاضر از میان قضات عالی ترین دادگاه مرکز استان که عبارت است از دادگاه تحدید نظر استان پیشنهاد و انتخاب می شوند. در نظام فعلی دادگاه استان وجود ندارد از آنجا که دادگاه استان فقط در مرکز استان تشکیل می شده لذا قائم مقام دادگاه استان که عالی ترین داد گاه عمومی مرکز استان بوده است جز دادگاه تحدید نظر استان نیست البته انتخاب قاضی هیأت نظارت از میان قضات حقوقی بهتر است چرا که کار هیأت نظارت جنبه ی جزایی ندارد و کلاً حقوقی ندارد عضو علی البدل این هیأت ممکن است از میان کارمندان اداره ثبت مرکز استان با قضات دادگستری مرکز استان انتخاب نشود. بنابراین عضو علی البدل می تواند شخص غیر از قاضی باشد یا از قضاتی غیر از قضات از دادگاه تحدید نظر باشد البته باید از قضات دادگستری مستقر در مرکز استان باشد. حال باید پرسید در استان تهران و امثال آن که دیوانعالی کشور وجوددارد آیا می توان برای عضویت در هیأت نظارت از قضات دیوانعالی کشور انتخاب نمود یا خیر؟ باتوجه به ماده 6 قانون ثبت که صراحتاً دادگاه استان رامتذکر شده است پاسخ به این سوال منفی است چرا که سابق بر این نیز دیوانعالی کشور وجود داشت و اگر مقنن منظور نظرش دیوانعالی کشور بود از واژه دادگاه استان استفاده نمی نمود و در ثانی بر شعبه ی دیوانعالی کشور دادگاه اطلاق نمی گردد ومنظور از دادگاه استان همان دادگاه تجدیدنظر
می باشد.

100ص
حتماً برای شما پیش آمده که افسوس خورده باشید چرا از فلان موضوع سر در نمی آورید. یادگیری بعضی از موضوع ها سال ها به درازا می انجامد، اما آشنایی با موضوع ها و سردرآوردن از مطالب آن ها کاری است شدنی و آسان. اگر در مورد موسیقی کلاسیک هم چنین احساسی داشته اید، می توانید به منابی مثل این پاان نامه مراجعه کنید.
شاید هم تصور می کنید که با موسیقی کلاسیک آشنایی کافی دارید؛ بسیار خوب می توانید دانسته های خود را با مطالب این پایان نامه مقایسه کنید.
در هر حال، اگرموسیقی کلاسیک را دوست دارید اگر عاشق موسیقی کلاسیک هستید اما به علت آشنایی اندک تان از آن سر در نمی آورید، این پایان نامه برای شماست. اگر از موسیقی کلاسیک اصلاً خوش تان نمی آید باز هم این پایان نامه برای شماست. مطالب ثقیل و کسالت باری را که احتمالاً در بعضی از کتاب ها خوانده اید فراموش کنید. در پایان نامه حاضر اطلاعات مفید و عملی رابه زبان ساده کسب خواهید کرد. بگذارید عده ای از بالای برج عاج سخنرانی کنند، ما توی بالکن یا کنار دستگاه پخش موسیقی می نشینیم و گوش جان میسپاریم به آثاری که سال های سال لذت و رضایت عمیقی به ما می بخشند. ما می خواهیم شما در این لذت با ما سهیم شوید و بعضی از رموز موسیقی را به بیان خیلی ساده دریابید . همچنین شمه ای از ماجراها و نکته های جالب تاریخ موسیقی را برای شما تعریف می کنیم. خلاصه پایان نامه من به شما کمک می کند تا
از همه مهم تر، این پایان نامه به شما کمک می ند که موسیقی کلاسیک را بفهمید و از آن لذت ببرید و اگر هم جایی صحبت موسیقی کلاسیک پیش آمد گلیم خود را از آب بیرون بکشید.
فهرست مطالب
مقدمه.................................... 1
فصل اول:اگر چیزی از موسیقی کلاسیک نمی دانید، از این جا شروع کنید...................... 3
فصل دوم: عناصر و اجزای موسیقی........... 15
فصل سوم: صدای سازها..................... 28
فصل چهارم: ارکستر چیست؟................. 38
فصل پنجم: پیوند سازها................... 57
فصل ششم: موسیقی دانان................... 63
فصل هفتم: فرم ها و اصطلاحات.............. 76
فصل هشتم: باروک......................... 85
منابع................................... 97

50ص
شکست امپریالیست جهانی به ویژه آمریکا برای خاموش ساختن شعله های فروزان انقلاب اسلامی به با انواع حیله ها و توطئه های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی و با مساعدت ویاری ایادی داخلی اش همراه بوده آنها را از ضربه پذیری سریع انقلاب مایوس ساخته ، به فکر سرمایه گزاری بلند مدت جهت مقابله با انقلاب و تمهید شرایط و لوازم بازگشت مجدد به این مرز و بوم وا داشت . بخشی از سرمایه گذاری بلند مدت استکبار به اشاعه و گسترش فساد ، بدحجابی ، مواد مخدر ، بی بندوباری و دامن زدن به مصرف هر چه بیشتر کالاهای مصرفی و غیر ضروری در جامعه به ویژه در بین نسل جوان اختصاص یافته ، تا از این طریق نیروهای جوان و مقاوم جامعه را نابود و زمینه ی سلطه ی دوباره ی خویش را فراهم سازد . ( رزاقی ، 1371 ، صفحه 11 )
پوشش و آراستگی و بررسی حجاب این سمبل عفت و پاکدامنی جلوه ی زیبای دیگری از اهتمام دانشگاه های آزاد اسلامی در زمینه تبیین و گسترش احکام اسلامی در جامعه ی دانشگاهی است . در دنیای امروز که به نام روشنفکری و تجدد می کوشند زنان و دختران ما را از پس پرده عفت و حیا بیرون کشند و وسیله ی کامیابی شهوت پرستان خود کامه قرار دهند و در تلاشند با ترویج فرهنگ برهنگی و زیست عروسکی نیروهای فعال و پر توان جامعه و منابع و ذخایر مادی و معنوی آنان را به یغما برند . حجاب ارتجاع و کوته فکری ولی خودنمایی و تبرج که زمینه ی بسیاری از بی بندو باری ها و انحرافات است ارضاء حس ذاتی و فطری بشر قلمداد می گردد اما اسلام دین فطرت است و طبق سرشت زن که علاقه ی خاصی به زیبایی و جلوه نمایی دارد مقرر داشت که زنان از زینتها ولباسهای زیبا و جواهرات استفاده کنند و نظافت و آرایش برای همسر را از وظایف و حقوق همسری قرار داده است ،آراستگی را در چاچوب محیط خانواده تحسین و تمجید نموده و اینگونه با حفظ شان و منزلت زن غریزه ذاتی و فطری او را پاسخ داده است . اگر همین غریضه ی عشق به زیبایی ، خود آرایی و خود نمایی ، گامی فراتر از خانواده نهاده و از حدود و مرزهایی که شرع معین کرده خارج شود و به معابری که مملو از نگاههای آلوده و شهوت انگیز شیادان است کشیده شود . آدمی را می فریبد ، غریزه را تحریک می کند و در غیر جای خود شعله ور می سازد تا بنیان عفت و پاکی را بسوزاند .