مقدمه
یادگیری حرکتی حیطه ای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازه ای را برای زندگی بهتر ارائه می دهد. یادگیری به عنوان یک پیشرفت دائمی در ظرفیت انجام یک مهارت است که در نتیجه تمرین بدست می آید(مگیل 2004)
مطالعه یادگیری مهارت های حرکتی شامل شناخت فرایندهای زیر بنایی در اکتساب و یادگیری مهارتها و همچنین کاربرد آنها در موقعیت های آموزشی است. یکی از اهداف اصلی تربیت بدنی، تسهیل فراگیری مهارت از طریق آموزش مناسب است. پژوهشگران علوم تربیت بدنی همواره در تلاشند تا با معرفی روشهای جدید، توانایی معلمان و مربیان را در آموزش افزایش دهند. بدین منظور دانشمندان رفتار حرکتی سالها تحقیق و مطالعه کردهاند تا عوامل اثرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت ها را شناسایی کنند.
بدون تردید مهمترین عامل در یادگیری، به ویژه یادگیری حرکتی، تمرین است. در گذشته های دور برای یادگیری بهتر، کمیت تمرین را بسیار مهم میدانستند و قانون تمرین که یکی از سه قانون مهم یادگیری (طبق نظریه ثوراندیک قبل از سال 1930) است، تأیید کننده این مطلب است. اما حتی خود ثوراندیک نیز پس از سال (1930) قانون تمرین را مردود اعلام کرد و عنوان نمود که تکرار و تمرین به تنهایی نمیتواند پیوند بین محرک و پاسخ را نیرومند سازد. به عبارت دیـگر تمرین محض، یادگیری مطلوب را تضمین نمیکند بلکه برای اینکه یادگیری مؤثر صورت گیرد تمرین باید در شرایط مناسب و با برنامه مطلوب ارائه گردد. به این ترتیب مسأله مهمی به نام کیفیت تمرین مطرح شد کیفیت تمرین تا حدود زیادی به سازماندهی تمرینات وابسته است. سازماندهی تمرین نیز به روشهای بیشماری امکان پذیر است. گرچه فهمیدن طریقه تأثیر متقابل این روشها بر یکدیگر و اثرشان بر یادگیری، امر پیچیدهای است اما بسیار قابل توجه است؛ چرا که یکی از دغدغههای اصلی مربیان سازماندهی تمریناتی است که باید در یک جلسه توسط فـــراگیران انـجام پذیرد. به عبارت دیــگر معلمان ومربیان میخواهند بدانند، در یک جلسه، مهارتهای مختلف را چگونه و با چه نظمی تمرین دهند تا به یادگیری مطلوب و بیشینه دست یابند. و در راستای رفع این نیاز، محققان سعی در روشن کردن زوایای مختلف نحوه سازماندهی تمرین و میزان کارآیی روش های مختلف تمرینی در هر شرایط دارند. مهمترین مسأله ای که این روش ها را از هم متمایز می کند، تداخل ضمنی است که حوزه مورد توجه مطالعه حاضر است.
بیان مسأله
نحوه آموزش مهارت ها تأثیر بسزایی در یادگیری مهارت ها دارد، یادگیری حرکتی حیطهای از یادگیری انسان است که مطالعه آن راهبردهای تازهای را برای زندگی بهتر و مؤثرتر ارائه میدهد. مهارت های حرکتی بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل میدهد، سالها تلاش مربیان و دانشمندان بر این بوده است که فاکتورهایی که بر اجرا و یادگیری مهارت اثر میگذارند، را در یابند. برنامهریزی جلسات تمرین یکی از متغیرهایی است که مربیان و معلمان تحت کنترل خود دارند. اثر تداخل ضمنی که توسط بتیگ(1966)مطرح شد و توسط شیا و مورگان (1979) در یادگیری حرکتی معرفی شد, یکی از عوامل تأثیرگذار بر اجرا و یادگیری مهارت های حرکتی است که به برنامهریزی جلسات تمرین مربوط است. تداخل ضمنی عبارت از تداخل ناشی از تمرین چند تکلیف مختلف در یک جلسه تمرین میباشد. مهمترین عامل تعیین کننده در میزان این تداخل، شیوه آرایش تکالیف مختلف است که ممکن است به صورت قالبی، زنجیرهای یا تصادفی باشد که به ترتیب سطوح کم، متوسط و زیاد تداخل ضمنی را ایجاد میکند. همچنین طبق نظر مگیل و هال(1990) اثر تداخل زمینهای شامل همه گونه تغییر در مهارت ها نیست، و تنها با تغییر در برنامه حرکتی پارامترها حاصل میشود(مگیل و هال، 1990؛ لاندین و هربرت، 1998) از سوی دیگر برادی (1998) در بررسی تحقیقاتی که فرضیه مگیل و هال (1990) را مورد آزمون قرار داده بودند، به این نتیجه رسیدند که بیشتر تحقیقات آزمایشگاهی از این فرضیه حمایت میکنند ( پیگوت و شاپیرو، 1984 و ترنبال و دیکنسون1986 و لی، ولف و اشمیت 1992)، اما در شرایط خارج از آزمایشگاه شواهد کم و بسیار مبهمی در مورد اثر تداخل ضمنی وجود دارد. و حتی برادی (1998) در ادامه تحقیقات انجام شده در زمینه فرضیه مگیل و هال(1990) اشاره کرد که نتایج اکثر تحقیقات میدانی از این فرضیه حمایت نمیکنند، زیرا که در شرایط میدانی، هنگام تمرین چند تکلیف مشابه( برنامه حرکتی تعمیم یافته مشابه و یا تعدیل در پارامتر) در مقایسه با تمــرین تکالیف متفاوت( برنامه حرکتی تعمیم یافته متفاوت) تداخــل ضمنی بیشتری ایجاد میشود(فرنچ و همکاران، 1990و میرا و تانی،2001 و کوفوو همکاران،2003 و جونز، 2006 و زتو و همکاران، 2007). واز این رو. برادی معتقد است که تعمیم پذیری این اثر به شرایط میدانی به دلیل پیچیدگی مهارت های حرکتی در مقایسه با تکالیف آزمایشگاهی امکان پذیر نیست. علاوه بر این نتایج یک تحقیق مروری انجام شده توسط گیلبر(2005) در تأیید نتایج برادی(2008) حاکی از تفاوت کم و بعضاً متوسط بین نتایج تمرین مسدود و تصادفی در شرایط میدانی بودهاست. اگر چه گیلبر اثر تداخل ضمنی را در شرایط میدانی حمایت کرده و معتقد است که اثر تداخل ضمنی در شرایط میدانی بدون توجه به ماهیت یا ویژگیهای تکلیف به وجود میآید.
بر این اساس یکی از چالش های پیش روی محققان، تناقض نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه است که سبب شده است که تعمیم نتایج در یک موقعیت به موقیت های دیگر امکان پذیر نباشد در این راستا در تحقیق حاضر سعی شده است تا با استفاده از یک چهار چوب هدفمند، متغیرهای اثرگذار بر تداخل ضمنی در حوزه تکالیف و مهارت مداوم شنا مورد مطالعه قرار گیرند.
تعیین اثربخشی دو شیوه آموزشی (سنتی، مدرن) در یادگیری مهارت شنا دردانشجویان دختر دانشگاه بوعلی-- دو فصل اول 28 ص