نام محصول : مقاله ارتباط فرایند برنامه ریزی استراتژیک رسمی، برنامه ریزی انعطاف پذیر و نوآوری در عملکرد شرکت
فرمت : word
حجم : 370 کیلوبایت
تعداد صفحات : 29
زبان : فارسی(ترجمه شده)
سال گردآوری : 94
کد محصول : 00055
چکیده
این مطالعه به بررسی ارتباط بین عملکرد مالی و فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برنامه ریزی انعطاف پذیر و نوآوری از 448 شرکت در یک نمونه متشکل از چند صنعت میپردازد. نتایج نشان میدهد که بین فرآیندهای برنامه ریزی استراتژیک رسمی و برنامه ریزی انعطاف پذیر شرکتها همبستگی مثبت وجود دارد، و هر یک رابطه مثبت با نوآوری دارد. علاوه بر این، نوآوری به طور کامل واسطه ارتباط بین عملکرد شرکت و فرایند برنامه ریزی استراتژیک رسمی و برنامه ریزی انعطاف پذیر میباشد.
مقدمه
رهبران کسب و کار معاصر با چالش قابل توجهی روبه رو هستند، موفقیت به طور فزاینده ای تابعی از توانایی یک شرکت برای توسعه و استقرار منحصر به فرد و به صرفه برای تقلید منابع در یک راه ابتکاری است. تحقیق علمی در استراتژی بر اینکه چگونه شرکتها میتوانند عمدا وفعالانه ترکیب منحصر به فرد خود را از منابع برای ایجاد مزایای رقابتی افزایش دهند، متمرکز است (بارنی،1991 ؛ پنروز1959). محققان همچنین بیان می کنند که چگونه برنامه ریزی استراتژیک رسمی و برنامه ریزی انعطاف پذیر ممکن است به توانایی یک شرکت برای نوآوری و سودآوری کمک کند(تیتوس، کوین، و اسلوین،2011؛ ولت بنک، دو، رد ، و سارازوالتی ،2006). هم¬جهت با این جریان تحقیقات صورت¬گرفته، این مطالعه روابط بین عملکرد مالی وفرآیند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی (یعنی، فرآیند شناسایی و اجرای طرح استراتژیک شرکت، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر (یعنی، توانایی یک شرکت به انحراف ازبرنامه استراتژیک رسمی خود در پاسخ به فرصت یا تهدید در حال ظهور) و نوآوری (به معنی، تاکید یک شرکت بر نوآوری) را بررسی می کند. ما مجموعه ای از فرضیه¬ها که در آن نوآوری شرکت به طور کامل واسطه¬ی مسیری از فرآیندهای برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر به عملکرد مالی شرکت است را ایجاد و آزمایش می¬کنیم. سه سوال تحقیقی در این مطالعه مطرح می¬شود:1. اگر موفقیت شرکت در پیش¬بینی توانایی¬اش برای ساخت وتعادل سازی ارزشمند منابع منحصر به فرد وقابلیتهاست، پس فرآیندهای برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و برنامه¬ریزی انعطاف پذیر چه نقشی ممکن است در این تلاش بازی¬کند؟ 2. آیا شرکت¬ها می¬توانند به¬طور-همزمان برنامه¬های استراتژیک رسمی خود را توسعه¬دهند و در عین حال پاسخ¬های تطبیقی بر اساس تغییر محیط فراهم¬کنند و در عین¬حال به¬طور موفقیت¬آمیز نوآوری داشته¬باشند؟ و 3. چگونه ترکیبی از فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیرو نوآوری، عملکرد یک شرکت را تحت¬تاثیر قرار می-دهد؟ بسیاری از مطالعات رابطه بین برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و نوآوری (میلر و کاردینال،1994؛ سالومو، تاک،واستریکر 2008)،رابطه بین برنامه ریزی انعطاف¬پذیر و برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، و بین برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر و نوآوری را بررسی می کنند. با این حال،مطالعات دیگری، نیاز به درک بیشتری از واسطه احتمالی از رابطه بین فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی وکارایی شرکت را مورد توجه قرار داده¬اند.(رود و دیگران 2008). این پژوهش چندین کمک عرضه¬می¬کند. اول،به ادبیات برنامه¬ریزی استراتژیک آگاهی می-دهد، با بررسی اینکه: (1)چگونه برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی در حضور نوآوری شرکت، عمل¬می¬کند(2) چگونه انعطاف¬پذیری برنامه¬ریزی به نوآوری شرکت مربوط می شود، و(3) چگونه شرکت¬ها فرآیندهای برنامه-ریزی استراتژیک رسمی و سیستم¬های برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر را به صورت همزمان به¬کار¬می¬گیرند. ما هم جهت با بارینج و بلودرن برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر و سیستم¬های برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر را به¬طورمترادف استفاده می¬کنیم. این الحاقات فوق به این دلیل قابل توجه است که، هر چند فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی دارای شایستگی¬است، اما یک فرایند برنامه¬ریزی رسمی بیش از حد ساختار¬یافته می¬تواند مانع توانایی یک شرکت برای پاسخ به شرایط خارجی شود. دوم، این مطالعه بررسی¬می¬کند که چگونه نوآوری، تولید بازده مالی مثبت را تسهیل می کند. به¬طور¬خاص، نوآوری باید نقش مهمی در روابط بین فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر و عملکرد مالی شرکت را بازی¬کند. سوم، مطالعه ما به تئوری نظر بر اساس منابع(RBV) با بررسی اینکه چگونه یک فرایند قدیمی(به عنوان مثال، برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی) می تواند ارزش اقتصادی تولید¬کند و مزیت رقابتی یک منبع در سطح بنگاه باشد،کمک می کند(پاول، 1992). در نهایت، نتایج به گفتگوهای اخیر در رابطه با در¬نظر¬گرفتن روش¬های تطبیقی در تدوین استراتژی کمک¬می¬کند(رد رو، ساراسواتی سانگ ویت بانک، 2009؛ تیتوس و همکاران، 2011؛ ویت بانک و همکاران، 2006). 2- مرور ادبیات و فرضیه¬سازی 2-1 دیدگاه مبتنی بر منابع با توجه به دیدگاه مبتنی بر منابع(پنروز، 1959)، شرکت مزیت¬هایش را با سرمایه¬گذاری یا اعمال نفوذ دردارایی¬های خود توسعه می¬دهد (بارنی، 1986،1991، 2001). در¬این¬مطالعه، فرآیندهای برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر و نوآوری را به عنوان سه عاملی که به عنوان اساس مزیت رقابتی و عملکرد به¬کار گرفته¬می¬شود، ارائه می¬دهیم(بارنی، 1991) 2-2 فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی تحقیقات قبلی برای درک فرآیندهای برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و تصمیم¬گیری در سازمان تلاش¬می¬کند. رابطه بین برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و عملکرد مالی هم مثبت و هم منفی (دلمار و شین، 2003) شده (و کارلسون، 2004)، با اکثر مطالعات ارتباط مثبت ثابت شده¬است. فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی شرکت با تعریف، تعیین، واجرای طرح¬های استراتژیک شرکت پیوند¬داده¬شده¬است. اخیرا، نویسندگان بیشتر بر استفاده از هر دو واژه اهداف و وسیله¬ها برای تاکید بر تمایز، در¬عین¬حال ارتباط، مفاهیمی از فرایند برنامه-ریزی استراتژیک رسمی تمرکز¬کرده¬اند. در¬حالی¬که اهداف، مربوط به آن¬چه که سازمان بخواهد به آن برسد، می باشد، وسیله¬ها روند چگونگی تمایل یک شرکت در رسیدن به این اهداف را منعکس¬می¬کنند( بروزو هانت، 1999). اهداف فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی شامل ایجاد اهداف و سازمان¬دهی مرحله¬ای که شرکت¬ها این اهداف را تدوین و مستند می¬کنند. وسیله¬ها تعهدات منابع گسترده اختصاص¬یافته مربوط به استراتژی را تعریف¬می¬کند. استدلال مطالعه حاضر براساس دیدگاهی که در آن اهداف استراتژیک به سختی قابل پیش¬بینی¬اند، ساخته¬شده¬اند. با¬توجه به سرعت تغییرات خارجی، و پاسخگو بودن به این تغییرات یک وسیله که باید در نظر گرفته شود، لازم است. 2-3 برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر اگر چه یک فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی به¬نظر¬می¬رسد¬که ارتباطی مثبت با عملکرد شرکت داشته باشد(بروزو هانت، 1999؛ شونکو Shrader، 1993)، شواهد نشان¬می¬دهد که اثر برنامه¬ریزی استراتژیک زمانی که عدم¬اطمینان محیطی افزایش می¬یابد، کاهش می¬یابد. چرا که ارزش درک¬شده از برنامه¬ریزی استراتژیک به نوع خود کاهش¬می¬یابد. به¬عنوان یک نتیجه، بحث مهمی برسر اثر برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی در مقایسه با سبک¬های سازگارانه¬تر برنامه¬ریزی استراتژیک وجود¬دارد. بنا به ماهیت خود، یک فرایند برنامه-ریزی استراتژیک رسمی درجه¬ای از انعطاف¬پذیری و صلابت ایجاد¬می¬کند، تلاش برای انطباق با تغییرات درمحیط خارجی دشوار است، به ویژه هنگامی که مدیران به شدت به برنامه¬های استراتژیک خود گره¬خورده-اند.(مینتزبرگ، 1994). به طور فزاینده، رهبران کسب¬و¬کار به شرکت¬های خود برای تغییر برنامه¬های استراتژیک خود با هدف مطابقت با محیط¬های خارجی در¬حال تغییر ابراز نیاز¬می¬کنند(گرانت، 2003؛ ویت بانک و همکاران،2006). بنابراین، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر، به¬همان خوبی توانایی انجام موثر برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برای ایجاد مزایای رقابتی می¬تواند قدرتمند باشد، هر¬چند تا¬حدی متناقض هستند. با استفاده از تجزیه¬و¬تحلیل و بینش به¬دست¬آمده از یک فرایند برنامه¬ریزی رسمی، شرکت¬ها می¬توانند تصمیم-گیری موثر¬تری در مورد انواع منابع برای توسعه و یا ایجاد داشته¬باشند. موافق با ویلینگس در انحراف از برنامه¬های استراتژیک رسمی زمانی که فرصت¬ها خود را نشان¬می¬دهند، شرکت¬ها به طور موثر¬تر می توانند این برنامه¬های ارزشمند و دشوار برای کپی¬کردن در دستیابی به نوآوری را متعادل ساخته و گسترش دهند. گرانت (2003) اصطلاح "ظهور برنامه¬ریزی شده" برای توصیف توانایی شرکت¬ها برای ایجاد یک فرایند برنامه¬ریزی ساخت یافته که به¬طور همزمان تصمیم¬گیری غیر¬متمرکز انجام می دهد، تعبیه¬کرد. فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ظهوریافته طراحی¬شده، ویژگی¬های رویکرد مکتب طرح¬ریزی (به عنوان مثال، برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی) (آنسوف، 1991) و رویکرد مکتب فرآیندی(به عنوان مثال،موقت، انعطاف¬پذیری) (مینتزبرگ، 1994) برای ایجاد استراتژی¬های موثر در محیط¬های آشفته را ادغام¬می¬کند. پویایی محیط مانع از توانایی¬های شرکت¬ها می¬شود تا پاسخ¬هایشان را به¬طور استراتژیک برنامه¬ریزی کنند، فقط اجازه¬می¬دهد استراتژی¬های آینده را طراحی¬کنند. درتوسعه کار گرانت (2003) ، ویت بانک و همکاران (2006)ظرفیتی از رویکرد¬های تطبیقی برای استراتژی را پیشنهاد¬می¬کنند. آنها استدلال می¬کنند که برنامه¬ریزی استراتژیک با تاکید قوی بر پیش¬بینی از اهداف شرکت را در زمان نامعلوم محدود¬می¬کند. در¬مقابل، تاکید بر کنترل نتایج بالقوه آن (به عنوان مثال، تلفات مقرون به¬صرفه برای محدود¬کردن زیان منفی پنهانی در ارتباط با راه¬اندازی یک محصول جدید) کمک¬می¬کند تا شرکت با غیر¬قابل پیش¬بینی¬ها مقابله کند(ویت بانک و همکاران، 2006). روش تطبیقی برنامه¬ریزی، از این رو، می تواند فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی¬تر یک شرکت را تکمیل-کند.(کولیس،1989)و همچنین بارینگر و بلودرن،1999)مفهومی از برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر، که"اشاره¬دارد به ظرفیت برنامه¬ریزی استراتژیک یک شرکت برای تغییر¬دادن فرصت/ تهدید¬های محیطی ظهور یافته " را معرفی میکند(بارینگر و بلودرن،1999،ص.424). استدلال می¬کند که عملکرد، زمانی¬که شرکت¬ها در محیط¬های پیچیده، سیستم¬های برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر را اتخاذ می¬کنند، حداکثر مقدار را دارد.فرض کولیس این¬است¬که برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر قادر¬است شرکت را به برنامه¬ریزی نکردن برای فرصت¬های ناشی از تغییر محیطی از طریق تنظیمات سریع از برنامه¬های استراتژیک خود ترغیب می¬کند( بارینجر و بلودرن،1999؛ رد و همکاران، 2009. تیتوس و همکاران، 2011). ترکیب انعطاف¬پذیری¬ برنامه¬ریزی سیستماتیک به فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی اجازه¬می¬دهد تا ارتباط در شرایط در¬حال تغییر را حفظ¬کند. بدین ترتیب، هنگامی¬که در ترکیب با فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، انعطاف پذیری برنامه¬ریزی استفاده می شود، می¬تواند چابکی را بهبود¬دهد و به شرکت برای افزایش پتانسیل منابع کلیدی خود کمک¬کند. این ترکیب توانایی یک شرکت برای غلبه بر اینرسی سازمانی و شکستن روال سازمانی که سبب عدم ترغیب به نوآوری های اکتشافی می-شود را بهبود می¬بخشد(ژو و وو، 2010). کار¬کردن روی استدلال¬ها نشان می¬دهد که برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی "تنها"بهترین راه برای برنامه¬ریزی نیست، ما اظهار می¬کنیم که: H1. فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر همبستگی مثبت دارند. 2-4. نوآوری بازتاب یک وسیله مهم که توسط آن شرکت را ترغیب به فرصت¬های جدید می کند، نوآوری کلیدی برای رقابت یک شرکت است(،کوین و اسلوین، 1989؛ میلر و فریزن، 1982). نوآوری به عنوان تمایل یک شرکت به تاکید تحولات تکنولوژیک، محصولات جدید، خدمات جدید، و یا بهبود خطوط تولید به دنبال مزیت رقابتی تعریف شده¬است(لامپکین و دس، 1996؛ اسلوین و کوین، 1995). نوآوری "درک عمومی است به عنوان کاوش چیزی جدیدکه از قبل "وجود نداشته¬است (چو و Pucik، 2005، ص. 556) و در نتیجه صلاحیت سازمانی مهمی است که ارائه¬دهنده¬ی مزایا در هر بازار رقابتی¬است. یکی از جنبه¬های مهم هر فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی اسکن و تجزیه¬و¬تحلیل کامل محیط خارجی است. که این شامل جستجو و جمع¬کردن داده¬های مربوط به محیط خارجی است. این اطلاعات می تواند تصمیم گیری¬های برنامه¬ریزی را با ارائه شواهدی از نیازهای مشتری، در معرض فن¬آوری¬های جدید، یا روشن-کردن آینده¬ی بازار و یا گرایش¬های فنی، که ورودی¬های مهم به سوی فرآیند نوآوری هستند را تحت تاثیر قرار دهند(دیبرل، کریگ و هانسن، a2011، زهرا، Neubaum، وEL-Hagrassey، 2002). به همین دلیل، فرآیند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی یک شرکت باید همبستگی مثبتی با نوآوری داشته¬باشد (سلیمانو همکاران، 2008). بدین ترتیب: H2. فرایند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی تاثیر مستقیم و مثبت بر نوآوری دارد. شرکت¬هایی که فرایندهای برنامه¬ریزی استراتژیک خود را با سیستم¬های برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر تکمیل می کنند دارای ظرفیت بیشتری برای به رسمیت شناختن و پاسخگویی به تغییرات شناخته¬شده در محیط خارجی خود هستند. دررابطه با فرآیند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی، برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیری شایستگی فراهم¬می¬کند و همچنین برای شرکت وسیله¬ای برای پاسخ به محیط خارجی ایجاد¬می¬کند. به¬طور¬مشابه، از چشم انداز RBV، شرکت باید به طور مداوم نظارت¬کند، وخود را با محیط¬های رقابتی سازگار¬کند تا به قابلیت¬های ضروری پویا برای موفقیت و بقا دست¬یابد (کولیس و مونتگمری، 1995). نوآوری، ذاتا، غیر¬قابل-پیش¬بینی¬است (Read و همکاران، 2009؛ Wiltbankو همکاران، 2006)، و سیستم¬های ی که شرکت را قادر می سازد تا به طور موثر به ارتباط غیر¬قابل¬پیش¬بینی با نوآوری کنترل و پاسخ دهد، باید در¬نظر¬گرفته¬شود. بنابراین، طبق نظر Barringer) و 1999;Bluedorn)، که اظهارات خود را زمینه¬ی کارآفرینی سازمانی تنظیم می¬کنند، سیستم برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر باید نوآوری را تسهیل کند ،که به شرح زیر است: H3. برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر دارای اثر مستقیم و مثبت بر نوآوری است. 2.5. نوآوری به عنوان یک میانجی مطالعات قبلی استدلال می¬کنندکه فرآیند برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی وبرنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر با عملکرد شرکت در ارتباط¬است (گرانت، 2003 .Kukalis، 1989؛ راد و همکاران، 2008؛ Wiltbank و همکاران، 2006)، اما توانایی تجربی این ارتباط متناقض¬است، و گاهی اوقات وجود ندارد(نگاه کنید به، پاول، 1992). یک دلیل بالقوه برای این نتایج ناسازگار شکست مطالعات قبل شامل مداخله¬ی کلیدی متغیرهای بین فرایند برنامه ریزی استراتژیک رسمی و عملکرد مالی است (پاول، 1992). در این مطالعه، ما نوآوری را به عنوان یک نتیجه تقریبا بحرانی برنامه¬ریزی استراتژیک رسمی و برنامه¬ریزی انعطاف¬پذیر در نظر میگیریم.
مقاله ارتباط فرایند برنامه ریزی استراتژیک رسمی، برنامه ریزی انعطاف پذیر و نوآوری در عملکرد شرکت