فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق رسول خدا

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق رسول خدا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق رسول خدا


دانلود تحقیق رسول خدا

رسول خدا در کودکی رنجها و مصیبتهای فراوان دید از جمله مرگ پدر و مادر و رنج تنهایی. اما زمانی که به پیامبری مبعوث شد به دوستی با کودکان مشهور شد. در این وبلاگ می بینیم که این کودک رنج کشیده چگونه یار و حامی کودکان می شود.
برخى از حالات رسول خدا در کودکى
ابن شهر آشوب از قاضى معتمد در تفسیرش نقل مى‏کند که ابو طالب حالات رسول خدا(ص)را در کودکى شرح مى‏داد و مى‏گفت:هرگاه مى‏خواست چیزى بخورد و یا بیاشامد نام خدا را بر زبان جارى مى‏کرد و بسم الله مى‏گفت:و چون از طعام فارغ مى‏شد مى‏گفت:«الحمد لله کثیرا»و من از این کار وى تعجب مى‏کردم.و از جمله آنکه هیچ گاه از وى دروغى نشنیدم،و کارهاى مردم جاهلیت را انجام نمى‏داد و هیچ گاه ندیدم بى جهت خنده کند و یا با بچه‏ها به بازى مشغول شود،و همیشه تنهایى را بهتر دوست مى‏داشت.
و در روایت دیگرى است که ابو طالب مى‏گفت:گاهى مرد زیبا صورتى را که در زیبایى مانندش نبود مى‏دیدم که نزد او مى‏آمد و دستى به سرش مى‏کشید و براى او دعا مى‏کرد و اتفاق افتاد که روزى او را گم کردم و براى یافتن او به این طرف و آن طرف رفتم ناگاه او را دیدم که به همراه مردى زیبا که مانندش را ندیده بودم مى‏آمد،بدو گفتم:فرزندم مگر به تو نگفته بودم هیچ گاه از من جدا مشو!
آن مرد گفت:هرگاه از تو جدا شد من با او هستم و او را محافظت مى‏کنم.
نخستین سفر رسول خدا(ص)به شام در کودکی و داستان بحیرا
حدود دوازده سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود که بر طبق نقل اهل تاریخ و محدثین شیعه و اهل سنت،ابو طالبـمانند سایر مردم قریشـعازم سفر شام شد تا با مال التجاره مختصرى که داشت تجارت کند و از این راه کمکى به مخارج سنگین خود بنماید.
قرشیان هر سال دو بار سفر تجارتى داشتند یکى به«یمن»در زمستان و دیگرى به«شام»در تابستان«رحلة الشتاء و الصیف».
مقصد در این سفر و بصرى بود که در آن زمان یکى از شهرهاى بزرگ شام و ازمهمترین مراکز تجارتى آن عصر به شمار مى‏رفت.
در نزدیکى شهر بصرى صومعه و کلیسایى وجود داشت و مردى دیرنشین و ترسایى گوشه گیر به نام«بحیرا»در آن کلیسا زندگى مى‏کرد و مسیحیان معتقد بودند که کتابها و همچنین علومى که در نزد دانشمندان گذشته آنان بوده دست به دست و سینه به سینه به بحیرا منتقل گشته است.
و برخى گفته‏اند:صومعه«بصرى»ـکه تا شهر 6 میل فاصله داشت مانند صومعه‏هاى عادى و معمولى دیگر نبود.بلکه مخصوص سکونت آن دانشمند و عالمى از نصارى بود که علم و دانشش از دیگران فزونتر و در مراحل سیر و سلوک از همگان برتر باشد و بحیرا داراى چنین اوصافى بود.
هنگامى که ابو طالب تصمیم به این سفر گرفت به فکر یتیم برادر افتاد و با علاقه فراوانى که به او داشت نمى‏دانست آیا او را در مکه بگذارد یا همراه خود به شام ببرد.
وقتى هواى گرم تابستان بیابان حجاز و سختى مسافرت با شتر را در کوه و بیابان به نظر مى‏آورد ترجیح مى‏داد محمد راـکه کودکى بیش نبود و با این گونه ناملایمات روبه رو نشده بودـدر مکه بگذارد و از رنج سفر او را معاف دارد،ولى از آن طرف با آن علاقه شدید و توجه خاصى که در حفاظت و نگهدارى او داشت نمى‏توانست خود را حاضر کند که او را در مکه بگذارد و خیالش در این باره آسوده نبود و تا آن ساعتى که مى‏خواست حرکت کند همچنان در حال تردید بود.
گویند:هنگامى که کاروان قریش خواست حرکت کند ناگهان ابو طالب فرزند برادر را مشاهده کرد که با چهره‏اى افسرده به عمو نگاه مى‏کند و چون خواست با او خداحافظى کند چند جمله گفت که ابو طالب تصمیم گرفت محمد را همراه خود ببرد.رسول خدا(ص)با همان قیافه معصوم و جذاب رو به عمو کرده و همچنان که مهار شتر را گرفته بود آهسته گفت:عموجان!مرا که کودکى یتیم هستم و پدر و مادرى ندارم به که مى‏سپارى؟
همین چند جمله کافى بود که ابو طالب را از تردید بیرون آورد و تصمیم به بردن آن بزرگوار بگیرد،و از این رو بلادرنگ به همراهان خود گفت:به خدا سوگند او را باخود مى‏برم و هیچ گاه از او جدا نخواهم شد.
کاروان قریش حرکت کرد اما مقدارى راه که رفتند متوجه شدند که این سفر مانند سفرهاى قبلى نیست و احساس راحتى و آرامش بیشترى مى‏کنند آفتاب آن سوزشى را که در سفرهاى قبل داشت ندارد و از گرما بدان مقدارى که سابقا ناراحت مى‏شدند احساس ناراحتى نمى‏کنند.این اوضاع براى همه مردم کاروان تعجب آور بود تا جایى که یکى از آنها چند بار گفت:این سفر چه سفر مبارکى است.
ولى شاید کمتر کسى بود که بداند اینها همه از برکت همان کودک دوازده ساله است که در این سفر همراه کاروان آمده بود.
بالاتر از همه کم کم متوجه شدند که روزها لکه ابرى پیوسته بالاى سر کاروان در حرکت است و براى آنها در آفتاب گرم سایه مى‏افکند و این مطلب وقتى براى آنها بخوبى واضح شد که به صومعه و دیر بحیرا نزدیک شدند.

 

 

شامل 29 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق رسول خدا
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.