لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه21
تربیت در قرآن و نهج البلاغه
تزکیه وتربیت دوبحث رایج ومهم در اسلام هستند که درعین همسو بودن، کاملاً مجزا هستند. اما درتقدیم وترتیب این دو، باید کدام را مقدم بردیگرى دانست؟ تزکیه پاک کردن روح از زشتى ها وبدى ها است و فرد خود باید براى رسیدن به سر مقصد منظور تلاش کند. اما تربیت تنها درکنار یک مربى حاصل مى شود. فردى که باید راهنمایى هاى لازم را فرا روى متربى قرار دهد.
قرآن، کتاب آسمانى مسلمانان، کتابى است سرشار از حکمت که نکته ها درپس آن نهفته است. نهج البلاغه نیز که از قرآن سرمشق گرفته ودراین مکتب بالیده است، دربسیارى از امور زندگى نکاتى آموزنده مطرح کرده است. پس براى بررسى مسأله تربیت و درکنار آن تزکیه درقرآن ونهج البلاغه ، به سراغ مصطفى دلشاد تهرانى رفتیم تا برایمان ضمن موشکافى این مسأله راهکارهاى موجود را شرح دهد. گفت وشنود ما را با مصطفى دلشاد تهرانى بخوانید:
در خصوص تبیین واژه تربیت و تفاوت آن با واژه هاى مشابه از قبیل تزکیه و تعلیم توضیحاتى بفرمایید.
شهادت امیرالمومنین(ع) در واقع شهادت برترین نمونه تربیت قرآنى و تربیت نبوى است و على(ع) به عنوان جلوه تام حق و مظهر تمام عیار مدرسه پیامبر اکرم(ص) است.
من یک مطلبى را مقدمتاً بگویم و بعد به سؤال شما اشاره کنم. قرآن و نهج البلاغه هر دو کتاب تربیت انسانند نهج البلاغه که برادر قرآن و ترجمان قرآن است، آنچه در آن جلوه کرده، مفاهیم و معانى قرآن کریم است و در نهج البلاغه به وضوح بوى وحى و رایحه کلام نبوى(ص) استشمام مى شود. این دو کتاب تربیت انسانند و هر دو از ابتدا تا انتها تربیتند، ساختار تربیتى نهج البلاغه به شدت منطبق بر ساختار تربیتى قرآن کریم است و مجموعه مباحثى که در قرآن کریم وجود دارد، در جهت تربیت انسان است که بخشى از آن عبارتند از: بیان موانع و مقتضیات تربیت، مبانى تربیت مانند شناخت انسان، راه تربیت، بستر تربیت، فطرت انسان براى تربیت، عوامل مؤثر در تربیت و اصول تربیت در قرآن، روشهاى تربیت در قرآن و ما همینها را به وضوح در نهج البلاغه مشاهده مى کنیم. اما درباره این که واژه تربیت به چه معناست و در قرآن کریم چگونه به کار رفته و چه تفاوتى با واژه هاى دیگر دارد، شما مستحضرید واژه «تربیت» از ماده «ربو» به معناى، برآمدن، بالا آمدن، رشد کردن، زیاد شدن، فزونى و مانند اینها است. استعمال این ماده هم در کلمات عربى با همین بار معنایى است؛ مثلاً کلمه یعنى نفس عمیق, چون سینه انسان بر مى آید, «رابیه» به تپه (بلندى زمین) گفته مى شود، این ماده به صورت «ربى» نیز استعمال شده است، به قول راغب اصفهانى در مفردات، اصل آن «ربب» است، که معنى مالک بودن و صاحب اختیار بودن را مى رساند. بنابراین، معناى تربیت این است که در یک چیزى حالتى پس ازحالتى ایجاد شود تا به آن حد تمام و نهایى خود برسد. لذا با واژه هاى دیگر بسیار تفاوت دارد، واژه ها و اصطلاحات دیگر بستر تربیت هستند، تزکیه و تقوا بستر تربیت هستند. تربیت در واقع برداشتن موانع و ایجاد زمینه هایى است براى تکامل بشر و براى رسیدن استعدادهاى انسان به حد نهایى خود و تا انسان آن چیزى شود که لایق آن است، تربیت همین است. تربیت یعنى زمینه اى فراهم شود تا استعدادهاى انسان در جهت آن کمال لایق آدمى شکوفا شود، کمال لایق آدمى هم در جهت کمال مطلق است. تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات براى این که استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود. هر عملى در این مسیر عمل تربیتى است؛ هر عملى در خلاف این، عمل غیرتربیتى است؛ لذا اگر ما زمینه و بسترى ایجاد کردیم که استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود، در جهت تربیت گام برداشته ایم و اگر کارى کردیم که استعدادهاى انسان درجهت کمال مطلق آسیب دید و یا متوقف شد، آن عمل غیرتربیتى و بازدارنده تربیت است.
در قرآن و نهج البلاغه هدف از تربیت چه چیزى بیان شده است؟
من در تعریفى که عرض کردم به این مطلب اشاره کردم. رفع موانع و ایجاد مقتضیات براى این است که استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود؛ یعنى انسان
مقاله در مورد تعلیم و تربیت در نهج البلاغه