فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آداب معاشرت در قرآن 270 ص - ورد

اختصاصی از فی موو آداب معاشرت در قرآن 270 ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آداب معاشرت در قرآن 270 ص - ورد


آداب معاشرت در قرآن  270 ص - ورد

مقدمه

 

معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد . آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است . در این حالت چنین شخصی نه تنها از سلامت جسم وروان برخوردار است بلکه معاشرانش نیز از این چشمه فیاض بهره کافی می برند ، و معاشرت با چنین فردی سعادت دو دنیا را به همراه دارد .

از پیامبر ( ص ) روایت شده :

« مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنها را تحمل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند . » [1]

درباره معاشرتهای اجتماعی ، حضرت علی ( ع ) در توصیه خود به فرزندشان امام مجتبی ( ع ) چنین فرمود :

« به اتکاء روابط دوستانه و رفاقت صمیمانه ، حق برادرت را ضایع مکن ، چه در زمینه تضییع حقوق ، روابط دوستی نابود می شود و آنکس که حقش را تباه ساختی ، برای تو برادر نخواهد شد . » [2]

روابط افراد با همدیگر در کلیه سطوح اجتماعی ، باید رفتاری برادرانه و دوستانه باشد همراه با عدل و انصاف ، تا بقاء و دوام یابد و البته در سایه چنین معاشرتهایی جامعه رو به تکامل و امنیت و سعادت پیش می رود . البته هرگز نمی توانیم با تمام افراد جامعه رفتاری برادرانه داشته باشیم مگر اینکه به فرموده خداوند در قرآن کریم گوش جان دهیم و دستورات ایشان را آمیزه گوش خود نماییم .

 

 

کلیات

تبیین موضوع

 

از آنجایی که آدمی بالطبع موجودی اجتماعی است و به صورت اجتماعی زندگی می کند و زندگی فردی آن تقریبا امکان پذیر نمی باشد آداب معاشرت و روابط اجتماعی در اسلام دارای اهمیت مضاعفی است و قرآن کتابی است که برای هدایت بشر آمده لذا در تنظیم روابط بین انسان و خدا ، انسان با طبیعت و انسان با انسانهای دیگر او را یاری می کند و به بیان دستوراتی برای تحسین روابط اجتماعی می پردازد که این آداب گاهی جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه اخلاقی ما بنا داریم در این رساله آداب معاشرت را مورد بررسی قرار داده ، شأن نزول ، نظرات مفسران و روایاتی که در بیان آیات آمده است را مورد کنکاش قرار دهیم .

اهمیت و ضرورت موضوع

 

انسان در همه عرصه ها به روابط و معاشرت با یکدیگر نیازمند است ، اقتصاد ، سیاست و ... در برقرری ارتباط در این حوزه ها به معاشرت می پردازد و اکنون سوال اساسی آن است که چگونه باید این ارتباط انجام بپذیرد از آنجا که همه در عرصه های مختلف نیازمند به ارتباط و معاشرت هستند و باید این معاشرت و ارتباط بر طبق دستور دین و قرآن باشد و پژوهش در این موضوع ضروری است و اهمیت بسیاری دارد ما در این رساله به این موضوع می پردازیم .

انگیزه انتخاب موضوع

 

با توجه به اینکه در معاشرتها خیلی از مسائل رعایت نمی شود و از سوی دیگر اسلام به آداب معاشرت صحیح تأکید کرده است ما به بررسی این مساله می پردازیم و امیدواریم که در رفع مشکلات اجتماع مؤثر باشیم .

 


[1] - مجموعه ورام ، ج 1، ص 9

[2] - نهج البلاغه ، فیض ،  نامه 31


دانلود با لینک مستقیم


آداب معاشرت در قرآن 270 ص - ورد

مقاله در مورد آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان

اختصاصی از فی موو مقاله در مورد آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان


مقاله در مورد آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه25

 

آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان:

شب پاسی (شب بازی) ، جشن بود که بمناسبت مولود تازه ی  هر خانواده بر پا می شد که هفت شبانه روز ادامه داشت ، اقوام بیشتر زنان و کودکان  در این جشن شرکت می نمود . در این شب ها بازی ها و تفریحاتی نیز اجرا  می گشت . هفت سین پهن کردن سفره ای پیش از حلول هر سال نور و در شب آخرین چهارشنبه هر سال و سبزه و ماهی ... انواع اجیل ، بنام آجیل مشکل گشا هنوز معمول است. گل گل چهارشنبه با برافروختن بوته و غیره در شب چهارشنبه آخر سال از روی آن می پرند. اسفند خریدن و دود کردن نیز مراسم خاصی دارد. دختران  دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون می کردند به نیت آنکه بزودی به خانه شوهر بروند.

خانه تکانی و شکستن کاسه و کوزه و غیره بعلامت دور ساختن نجسی ... و در کردن ترقه معمول است . در برخی روستاها درباره ی درختانی که میوه نمی دهند. یکی از افراد خانواده تبری بدست گرفته بطرف درخت می رفت و با صدای رسا می گفت : می خواهم درخت را قطع کنم ، در این وقت شفاعت کرده و می گفتند تا سال دیگر میوه خواهد داد و دهقان قانع شده تبر را کنار می گذاشت ...

فالگوش : در شب های چهارشنبه سوری زن و مرد برای تشخیص اقبال و ادبار سال جدید خود سر چهارراهها و گذرگاهها پنهانی سخنان عابران را گوش می دادند و از مفاد گفتار آنان توفیق و ناکامی خود را احدس می زند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد آداب و رسوم و اعیاد مردم گیلان و چهارشنبه سوری در گیلان

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خان‌آباد

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خان‌آباد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خان‌آباد


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خان‌آباد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 33

 

آداب و رسوم روستای خان‌آباد

آداب و رسومی که در گذشته در روستا با تشریفات خاصی انجام می شده اما متاسفانه با گذشت زمان برخی از آنها از خاطرها رفته اند و شاید کمتر کسی یاد و خاطره ایی از آنها  در ذهنش داشته باشد اما برخی نیز با کمی تغییر در نحوه برگزاری همچنان بر قوت خود باقی اند و هر ساله اجرا می شوند .

از زیبا ترین مراسمها جشن‌هایی است که در عروسی ها برگزار می شود :

مقدمه :

خانواده هسته اصلی جامعه انسانی است و مراسم ازدواج در واقع جشن تولد یک خانواده و یک واحد جدید اجتماع می باشد .به همین سبب پیوند دوتن همیشه و در همه جا از حرمت و اهمیت خاصی بر خوردار بوده است. عروسی بزرگترین و پر هیجان ترین مراسمی است که در طول زندگی یک فرد بر گزار می شود و در شمار مراسم همه گیر جامعه است.
مراسم عروسی در حقیقت جشن ورود یک زوج به مرحله ای از زندگی است که در آن عملا" صاحب مسئولیتهای کامل اجتماعی می شوند. در روستا ها و شهرهای کوچک معمولا" همه افراد در مراسم عروسی شرکت می کنند. و حتی اگر در مراسم خاص آن مانند عقد کنان ، عده خاصی دعوت شده باشند، بازهم قسمتهایی است که عمومیت دارد. در شهرهای بزرگ  که شرایط و مقتضیات خاص، پیوند ها ی خویشاوندی، طایفه ای و محلی را نسبتا" سست کرده است، باز هم، عروسی در یک محدودة معین و کوچکتری نسبت به روستا همه را به خود می کشد و شور و شوقی بر می انگیزد .

جشن نامزدی (بله برون) :  بعد از انتخاب یکی از دختران آبادی توسط پسر یک خانواده، برای ازدواج با او معمولاً در ابتدا پسر موضوع ازدواج را به اطلاع مادر خود می‌رساند و مادر نیز به پدر خانواده اطلاع می‌دهد و پس از مشورت، در صورت نظر مثبت، معمولاً مادر خانواده و یکی از افراد فامیل (عمه یا خاله) به خانه دختر رفته و با مادر دختر مورد نظر، موضوع خواستگاری را عنوان می‌کنند در صورت نظر مثبت، مادر دختر، جمله هرچه قسمت باشد همان می‌شود را می‌گوید و سپس آنها به خانه برگشته و موافقت خانواده دختر را به اطلاع سایر اعضاء خانواده خویش می‌رسانند و در شبی که قبلاً برای مراسم خواستگاری رسمی تعیین شده است افرادی از خانواده پسر به خانه دختر می‌روند و بعد از احوالپرسی و تعارفات، از طرف بزرگ خانواده ، موضوع خواستگاری را مجدداً به پدر دختر می‌گویند و جمله «شما چه صلاح می‌دانید» را اضافه می‌کنند. معمولاً پدر دختر برای گفتن نظر مثبت یا منفی، چند روز برای مشورت با افراد فامیل مهلت می‌خواهد. در صورتی که نظر پدر خانواده منفی بود، پیغامی از طرف خانواده دختر به خانواده پسر داده می‌شود، اما در صورت نظر مثبت پدر دختر، موضوع از طرف مادر دختر به مادر پسر اطلاع داده می‌شود و آنها در شبی با جعبه شیرینی  و یک حلقه به خانه دختر می‌روند و بعد از احوالپرسی و مبارک باد گفتن، زنان هلهله می‌کنند و شیرینی بین حاضرین پخش می‌نمایند و مراسم شیرینی خوران برقرار می‌شود و جشن مختصری برگزار می شود . به تمام مراسم فوق بله‌برون  گفته می‌شود. البته در این شب کلیه قرار مدار (مهر و خرج )عروسی گذاشته می شود. 

 جشن عقد :جشن عقد معمولا مفصل برگزار می شود و بعد از طی مراحل عقد در تاریخی که معمولا شب بله برون  تعیین شده جشن مفصلی برگزار می شود .جشن عقد به این صورت است که :معمولا جشن بعد اظهر برگزار می شود و خانواده داماد به اتفاق مهمانان بعد از صرف ناهار به  همرا داماد به منزل عروس خانم می روند و شروع به جشن و پایکوبی می کنند همچنین در این مراسم  معمولا مهمانان به عروس و داماد کادو هدیه می دهند .

 جشن حنا دزده: شب حنا دزده دوشب مانده به شب عروسی است  و به این صورت است که  گروهی از جوانان خانواده عروس در آخر شب به خانه داماد می آیند و به صورت  پنهانی حنا به دست داماد می گیرند و پایکوبی می کنند .

جشن حنا آشکاره : حنا آشکاره یا حنا بندان  شب قبل از عروسی است که این جشن در منزل در مادر  عروس برگزار می شود و  بعد از صرف شام   خانواده عروس مجمه های حنا را که به صورت های مختلف تزئین شده همرا با کل کشیدن  به خانه داماد می آورند و دست داماد و عروس را حنا می گیرند و شروع به پایکوبی می کنند در آخر شب نیز برخی از جوانان طرفین عروسی به خانه داماد می روند و شام گلین می خورند .

جشن عروسی: جشن عروسی پایان سلسله جشن های عروسی است و شروع زندگی مشترک  این جشن در منزل داماد برگزار می شود و هزینه های آن بر دوش خانواده داماد است و به این صورت است که روز قبل از شب عروسی عروس و داماد با تشریفات خاصی به حمام می روند وبعد از آن هر دوی آنها به آرایشگاه می روند بعد از اتمام کار های آرایشگاه  داماد با ماشینی که تزئین شده به دنبال عروس رفته و عروس را به منزل خودش می برد و قبل از وارد شدن عروس به منزل داماد جوانان روستا   همراه با نواختن ساز و دوهل یا ساز های دیگر   در حیاط منزل داماد پایکوبی می کنند و داماد نیز بالای پشت بام رفته و میوه و شیرینی بین جمعیت پرتاب می کند   و در انتهای این مراسم  عروس به منزل می رود و جشن شروع می شود که تا آخر شب ادامه دارد .

جشن پا تختی : فردای شب عروسی  خانم های خانواده عروس ناهار درست کرده و به خانه عروس می روند و بعد از صرف ناهار جشن می گیرند و درآخر مراسم مهمانان به عروس کادو می دهند .      

ناقالی : ( ناقالی گنه گنه چل رفته پنجا مانه )

«خواجه پیروز» ( آتش افروز), از باورهای زیبای گره خورده با نوروز است که ریشه ای بسیار کهن در این سرزمین دارد. چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش آفروزان که پیام آور این جشن اهورائی  بودند به شهرها و روستاها می رفتند تا مردم را برای این آئین آماده کنند. آتش افروزان ، زنان و مردانی بسیار هنرمند بودند که با برگزاری نمایش های خیابانی، دست افشانی ها ، سروده ها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می پرداختند. هدف آنها انتقال نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. آنها که زنان و مردان شادی بخش خوانده می شدند در روزگار ما هنوز نمود  کوچکی از خود را زیر نام هایی که قبلا عنوان شد دارند؛ که البته از هنرمندی زن یا مرد آتش افروز در  دوران  گذشته بسیار دور است.خواجه پیروز ، نامش گواه پیروزی و عنوانش نشان بزرگواری و سروری است شاید ناقالی نیز نمادی از حاجی فیروز است که در آیین ما جا افتاده است . ((ایراندخت آریانا)) از قول بعضی محققین چهره ی سیاه شده ی خواجه پیروز دلیل بازگشت او از جهان مردگان و نیز نماد سیاهی زمستان است و لباس سرخ او هم نماد سرخی آتش و آمدن گرما و نیز نماد سرخی گلها و طبیعت زیبای نوروزی است. شادی و پایکوبی او هم به خاطر پیروزی بهار و باز زایی طبیعت و زایشها و رویشهای نوروزی است.  افزون بر اینها نماد بازگشت ایزد شهید شونده ی استوره ها و نیز نماد بازگشت سیاوش شهید می باشد و برخی سرخی لباس او را نماد خون آنها دانسته اند.  زنده یاد مهرداد بهار، اسطوره شناس ، در این باره می گوید:« «حاجی فیروز بازمانده ی آیین ایزد شهید شونده است و مراسم سوگ سیاوش نیز نموداری از همین آیین است. چهره سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده ، و شادی او شادی زایش دوباره آنهاست که با خود رویش و برکت می آورند.» هر چند که آقای مرادی نظری متفاوت با ایشان دارند: ((در باورهای ایرانی، رفت‌وآمد به سرای مردگان جایی ندارد و فروهرها نیز نه تنها سیه‌رو نیستند، بلکه از آنجا که سرشتی اهورایی و سپند دارند، دربردارنده ویژگی‌های «سرای سپند»، سرای نور و سرود هستند. فروهرها در زیر زمین نخفته‌اند، بلکه در آسمان‌ها در پروازند...)) به هر روی آن چه مهم است ریشه ی تاریخی این نماد است, که به فرهنگ غنی ایران باستان با هر تعریفی که از آن شود باز می گردد.

 کوله مرجان(عایشه) :

 کوله مرجان نمادی از اهریمن وسیاهی است که در گذشته به صورت مترسکی کریه و زشت ساخته می شده و بعد از گرداندن ان در محوطه روستا ان را اتش می زدند تا اهریمن و زشنی از انان دور باشد .

سیزده به در :

سیزده به در» یکى از مراسم  نمادین سلسله «جشن ها و آیین هاى نوروزى» است که توانسته با وجود دگرگونى هاى فراوان اجتماعى، فرهنگى در جامعه ایران، راه به دوران ما رسانده و به عنوان یک جشن فراگیر در بین گروه ها و اقشار مختلف اجرا شود. در حقیقت، «سیزده به در» حسن ختامى بر «جشن ها و آیین هاى نوروزى» است که در آن هم به بدرقه نوروز رفته و هم «نحسى» سیزده را با ترک شهر و سپردن خود به دامن مام طبیعت که همواره مورد احترام و ستایش ایرانیان بوده، به در مى کنند! و جالب اینکه، با وجود باور نحسى و نامبارکى  روز سیزده  فروردین، این روز به خوش باشى و خوش گویى و خوش خورى سپرى مى شود. حتى طبق باورى کهن، در این روز غم و اندوه و خمودى حرام است؛ چرا که «غم و اندوه و گرفتارى و پریشانى هدیه اهریمن و عشق و شور و نشاط و حیات و تعالى و تندرستى از هدایاى نیک اهورامزداى بزرگ (خداوند) است».

اهالی روستای خان آباد نیز در این روز به دل طبیعت رفته و این روز را به بهترین نحو جشن می گیرند و در اخر روز نیز دو برگ از سبزه های موجود در طبیعت را به هم گره زده و با امید براورده شدن آرزوهایشان آنرا به دست باد می سپارند. 

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خان‌آباد

دانلود پاورپوینت آداب معاشرت در میز غذا - 12 اسلاید

اختصاصی از فی موو دانلود پاورپوینت آداب معاشرت در میز غذا - 12 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت آداب معاشرت در میز غذا - 12 اسلاید


دانلود پاورپوینت آداب معاشرت در میز غذا - 12 اسلاید

 

 

 

 

هنگامیـکه غذا خوردنتان پایان یافت هیچگاه بشقابتان را به سمت جلو هل ندهید این عمل خلاف آداب معاشرت میباشد.

۱۲- برای بریدن و خردکردن غذا چنگال را با دست چپ و کارد را با دسـت راست گرفته و سپس با چنگال آن چیزی را که می خواهید ببرید محکم نگاه داشته و با چاقو آنرا ببرید. سپس چنگال را به دست راست منتقل و میل کنید.

۱۳- در روی صندلی راست و مستقیم بنشینید هیچگاه بجلو و یا عقب خم نشوید.

۱۴- حین صرف غذا مشغول محاوره های دلنشین و مطـبـوع گـردید و از موضوعات بحث انگیز پرهیز کنید.

۱۵- اگر تکه هایی از غذا میان دندانهایتان گیر کرد با عذر خواهی میز را تـرک کـرده و بــه دستشویی بروید سپس آن را خارج کنید.

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت آداب معاشرت در میز غذا - 12 اسلاید

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

و وقتى دعا مى‏فرمود سه بار تکرار مى‏کرد، و وقتى تکلم مى‏فرمود در کلام خود تکرار نداشت و اگر اذن دخول مى‏گرفت سه بار تکرار مى‏نمود، کلامش همه روشن بود به طورى که هر شنونده‏اى آن را مى‏فهمید، وقتى تکلم مى‏کرد چیزى شبیه نور از بین ثنایایش - دندان های ثنای ایشان - بیرون مى‏جست، و اگر آن جناب را مى‏دیدى مى‏گفتى افلج (35) است و حال آن که چنین نبود، نگاهش همه به گوشه چشم بود، و هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آن کس نبود در میان نمى‏گذاشت، وقتى راه مى‏رفت گویى از کوه سرازیر مى‏شد و بارها مى‏فرمود بهترین شما خوش اخلاق‏ترین شما است، هیچ وقت طعم چیزى را مذمت نمى‏کرد، و آن را نمى‏ستود، اهل علم و اصحاب حدیث در حضورش نزاع نمى‏کردند، و هر دانشمندى که موفق به درک حضورش شد این معنا را گفت که من به چشم خود احدى را نه قبل از او  و نه بعد از او نظیر او ندیدم.

 

پی نوشت ها:

29- ارشاد دیلمى، ط بیروت، ج 1، ص 115.

30- مکارم الاخلاق، ص 34.

31- علل الشرایع، ص 130.

32- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 211، ح 32.

33- کافى، ج 2، ص 148، ح 1.

34- کافى، ج 2، ص 661، ح 1.

35- افلج کسى است که میان دندانهاى بالاى او فاصله زیاد باشد.

36- مکارم الاخلاق، ص 23.

37- کافى، ج 2، ص 671، ح 1.

38- مکارم الاخلاق، ص 21.

39- مکارم الاخلاق، ص 21.

40- مکارم الاخلاق، ص 21/ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 76، ح 3.

41- کافى، ج 2، ص 663، ح 1.

42- کافى، ج 2، ص 661، ح 4.

43- مکارم الاخلاق، ص 25.

44- مکارم الاخلاق، ص 22.

45- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 87، ح 11.

46- مکارم الاخلاق، ص 19.

47- مکارم الاخلاق، ص 16.

48- احیاء العلوم، ج 7، ص 112.

49- احیاء العلوم، ج 7، ص 145، ولى در اینجا(از انس) نیست.

50- احیاء العلوم، ج 7، ص 115.

51- احیاء العلوم، ج 7، ص 114.

52- کافى، ج 4، ص 55، ح 7.

53- کافى، ج 5، ص 143، ح 7.

54- کافى، ج 5، ص 314، ح 41.

55- کتاب اقبال، ص 281، سطر 10.

56- کافى، ج 2، ص 662، ح 6.

57- مشکوة الانوار، ص 204، فصل 6، ب 4، ط دار الکتب الاسلامیة / بحارالانوار، ج 16، ط جدید، ص 240

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام