فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع

اختصاصی از فی موو جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع


جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع

این فایل حاوی جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع می باشد که به صورت فرمت PDF در 40 صفحه در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

 

فهرست
ایمنی کار در ارتفاع
کمربند ایمنی
طناب نجات افقی
طناب نجات عمودی
اتصالات
میرا کننده ها

 

تصویر محیط برنامه


دانلود با لینک مستقیم


جزوه آموزشی آمار مربوط به کار در ارتفاع

دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

اختصاصی از فی موو دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر


دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

معرفی پلهای بتنی با ارتفاع متغیر

تفاوتشان با پلهای مسطح

نحوه طراحی

انواع این پلها از نظرمصالح

دالی بتن مسلح

شکل T ..با تیرهای

بتنی جعبه ای

پیش تنیده جعبه ای

اثر مؤلفه افقی و قائم زلزله برپایه این پله ا

اثر زلزله بر عرشه این پله 

بررسی آسیب پذیری پلهای باپایه های با ارتفاع متغیر

پایه های باارتفاع متغیر

Pounding - مسئله

ستون نرم

تعداد درز انبساط

ارتفاع پایه ها

انواع نشیمن

طول تکیه گاه کناری

اثر روانگرایی

طول مهاری آرماتورها در پی

فاصله خاموت ها

معیارهای شکست لرزه ای این پلها

شکست برشی

شکست خمشی

خرابی روسازه

خرابی زیرسازه

شکست پی و شمعها

عدم وجود تکیه گاه کافی و نتیجتا افتادن عرشه

شامل 29 اسلاید powerpoint

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

ایمنی کار در ارتفاع

اختصاصی از فی موو ایمنی کار در ارتفاع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ایمنی کار در ارتفاع


ایمنی کار در ارتفاع

فایل:پاورپونت

موضوع:ایمنی  کار در ارتفاع

14اسلاید

ویژه دانشجویان

.

.

.

بخشی از پاور:

¢مسئولیت مدیران در ایمنی کار در ارتفاع
¢1- مدیران و سرپرستان
¢  حتی الا مکان از کار کردن افراد در ارتفاع جلوگیری کنند.
¢در صورتیکه کار کردن در ارتفاع اجتناب ناپزیر است اقدامات لازم به منظور پیشگیری از سقوط افراد به عمل آورند.
¢نهایتا اقدامات لازم را به منظور کاهش اثرات ناشی از سقوط افراد به اجرا درآورند.
¢2- مسولین فنی اجرای کار
¢_تهیه همه ی وسایل مورد نیاز جهت اینکه پرسنل با شرایط ایمن در ارتفاع کار کنند.
¢_اطمینان از اینکه تمام آموزشهای لازمجهت انجام کارایمن(نصب٬ ادامه٬ پیاده کردن)و بازرسی تجهیزات جهت کار در ارتفاع انجام شده است.
¢_اطمینان از انجام صحیح و ایمن کار درارتفاع.

دانلود با لینک مستقیم


ایمنی کار در ارتفاع

دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

اختصاصی از فی موو دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر


دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

مقدمه

پلها بعنوان عناصر مهم و کلیدی

لزوم تغییر آئین نامه ها

علت استفاده از پلهای بتنی

 

معرفی پلهای بتنی با ارتفاع متغیر:

- تفاوتشان با پلهای مسطح
- نحوه طراحی
- انواع این پلها از نظرمصالح
- دالی بتن مسلح
- شکل T ..با تیرهای
-بتنی جعبه ای
- پیش تنیده جعبه ای
- اثر مؤلفه افقی و قائم زلزله برپایه این پله ا
- اثر زلزله بر عرشه این پله ا

 

شامل 29 صفحه power point


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت اثر زلزله بر پلهای بتنی با پایه های با ارتفاع متغیر

پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد

اختصاصی از فی موو پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد


پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 

 


فهرست
مقدمه ۱۳
بخش اول
۱ آناتومی پا
۱-۱-استخوان شناسی پا ۱۵
۲-۱-عضلات پا ۱۶
۲ بیومکانیک پا
۱-۲-قوس های کف پایی ۲۰
۲-۲-قوس طولی داخلی ۲۱
۳-۲-تعادل در ساختار پا ۲۳
۴-۲-کینتیک پا ۲۸
۳ متد های طبقه بندی انواع پا
۱-۳-معاینه دیداری غیر کمی ۳۲
۲-۳-مقادیر انتروپومتریک ۳۳
۳-۳-شاخص های فوت پرینت ۳۷
۴-۳-ارزیابی های رادیوگرافیک ۴۱
بخش دوم
فصل اول
بیان مسأله ۴۵
دلایل انتخاب موضوع ۴۷
فصل دوم
مروری بر مطالعات پیشین ۵۰
فصل سوم
اهداف ۵۷
فرضیات ۵۷
فصل چهارم
متغیر های تحقیق ۵۹
تعریف متغیر ها ۵۹
نوع مطالعه ۵۹
روش جمع آوری اطلاعات ۶۰
جامعه مورد مطالعه ۶۰
تعداد نمونه ۶۰
روش نمونه گیری ۶۰
ملاحظات اخلاقی ۶۰
روش کار ۶۱
فصل پنجم
یافته های تحقیق ۶۸
فصل ششم
بحث ۷۹
نتیجه گیری ۸۶
محدودیت های طرح و پیشنهادات برای مطالعات آتی ۸۶
پیوست
پرسشنامه شماره یک ۸۹
پرسشنامه شماره دو ۹۰
فرم رضایتنامه ۹۱
جداول ضمیمه ۹۲
تعریف واژه ها ۹۶
منابع مورد استفاده ۹۸
۱-آناتومی پا:
۱-۱-استخوان شناسی پا :
استخوان بندی پا از سه قسمت تشکیل شده است: تارس Tarsus(مچ پا)، متاتارس Metatarsus (کف پا) و انگشتان Phalanges. تارس شامل هفت استخوان از نوع کوتاه بنام های تالوس، کالکانئوس، ناویکولار، سه استخوان کانئیفورم داخلی، میانی، خارجی و کوبوئید می باشد. این هفت استخوان علاوه بر آنکه با هم مفصل می شوند در جلو هم با پنج استخوان متاتارس در ارتباط می باشند و در نهایت هر یک از این پنج استخوان با یکی از انگشتان مفصل می شوند. هر انگشت پا دارای سه بند یا فالانکس می باشد. بجز شست که دارای دو بند است[[۱]].
استخوان تالوس بر روی کالکانئوس قرار می گیرد و خود با استخوان های ساق مفصل شده و مفصل مچ پا را می سازد. تالوس از دیستال با کالکانئوس و از قدام با ناویکولا مفصل می شود و در نتیجه میزان وزنی را که دریافت می کند، مستقیماً به این دو استخوان منتقل می نماید. استخوان های تارس، به استثنای تالوس، هر یک با دیگری و با استخوان های متاتارس، توسط لیگامانهای کف پایی و ساختمان های مجاور مفصل می شوند. لیگامان های کف پایی، مسئول حفظ قوس کف پایی می باشند. مفصل مچ پا یکی از مهم ترین مفاصل نیمه خلفی پا می باشد و در عمل مفصلی با ۳ درجه آزادی حرکت است. سه محور مهم این کمپلکس مفصلی عبارتند از: محور عرضی (XX)، محور طولی ساق (Y) و محور طولی پا (Z). محور عرضی (XX) از دو مالئول می گذرد و بر محور مچ پا منطبق می باشد. محور عرضی (XX) جلوی صفحه فرونتال قرار می گیرد و حرکات دورسی و پلنتار فلکشن مچ پا در صفحه ساﮊیتال حول این محور انجام می شود. محور طولی ساق (Y) محوری عمودی است و حرکت ابداکشن و اداکشن پا در صفحه ترنسورس، حول این محور اتفاق می افتد. محور طولی پا (Z) محوری افقی است و در صفحه ساﮊیتال قرار می گیرد. کف پا می تواند حول این محور به سمت داخل، پایین و خارج بچرخد. مشابه این حرکت پا در دست، حرکات سوپینیشن و پرونیشن می باشد[۱].
۲-۱- عضلات پا:
۱-۲-۱- عضلات دورسی فلکسور مچ پا:
تمامی عضلاتی که در جلوی محور عرضی قرار گرفته اند دورسی فلکسورهای مچ پا محسوب می شوند، اما این عضلات را می توان بسته به موقعیت آنها نسبت به محور طولی پا به دو گروه فرعی دیگر تقسیم نمود:
دو عضله ای که داخل این محور قرار می گیرند، یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس و تیبیالیس قدامی، همزمان اداکشن و سوپینیشن را به وجود می آورند. تیبیالیس قدامی که از محور طولی دورتر قرار گرفته اداکتور و سوپیناتور قدرتمند تری است. دو عضله ای که خارج محور طولی قرار دارند یعنی اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و پرونئوس ترشیوس همزمان ابداکتور و پروناتور می باشند و پرونئوس ترشیوس در مقایسه با اکستانسور دیژیتوروم پروناتور و ابداکتور توانمندتری است. از این رو برای نیل به دورسی فلکشن خالص مچ پا، بدون هر گونه اداکشن و سوپینیشن یا ابداکشن و پرونیشن، این دو گروه عضله می باید همزمان و به صورت متوازن به انقباض در آیند. لذا این عضلات آنتاگونیست و سینرژیست یکدیگر محسوب می شوند. از چهار عضله مسئول دورسی فلکشن مچ پا، دو عضله مستقیماً به استخوان های تارسال و متاتارسال منتهی می شود؛ تیبیالیس قدامی به کونئیفورم داخلی و متاتارس اول ختم می شود و پرونئوس ترشیوس به دورسوم قاعده متاتارس پنجم اتصال می یابد. بنابراین عملکرد آنها بلاواسطه و مستقیم است و نیازی به کمک عضلات دیگر نیست. این امر در دو دورسی فلکسور دیگر مچ پا صادق نیست و اکستانسور دیژیتوروم لانگوس و اکستانسور هالوسیس لانگوس از طریق انگشتان روی پا عمل می کنند و لذا در صورتی که انگشتان بطور پسیو یا توسط عضلات اینتراسئوس در وضعیت صاف یا فلکشن قرار گیرند، در این صورت این عضلات قادر به دورسی فلکشن مچ پا خواهند بود؛ اما اگر اینتراسئوس ها فلج شوند، فلکشن مچ پا با دفورمیتی چنگالی شدن[۱]انگشتان همراه خواهد بود[۱].
۲-۲-۱- عضلات پلنتار فلکسور مچ پا:
تمامی پلنتار فلکسور های مچ پا در خلف محور عرضی مچ پا قرار دارند. شش پلنتار فلکسور در مچ پا وجود دارند که در عمل تری سپس سورای (گاستروکنیموس) از پلنتار فلکسور های کارآمد است. هرنوع حرکتی که با اکستنشن همزمان مچ پا و زانو مثل صعود از کوه و یا دویدن همراه باشد، فعالیت گاستروکنیموس را تسهیل می کند. وقتی از وضعیت دورسی فلکشن مچ پا و اکستنشن زانو شروع می کنیم، تری سپس سورای به حداکثر کارآیی می رسد و با انقباض خود مچ پا را به پلنتار فلکشن می برد[۱].
علاوه بر تری سپس سورای پنج عضله دیگر نیز به پلنتار فلکشن مچ پا کمک می کنند. پرونئوس برویس و پرونئوس لانگوس در خارج محور طولی پا قرار می گیرند و همزمان در پا ابداکشن و پرونیشن نیز ایجاد می کنند. تیبیالیس خلفی، فلکسور دیژیتوروم لانگوس و فلکسور هالوسیس لانگوس در داخل محور طولی قرار می گیرند و همزمان اداکشن و سوپینیشن تولید می کنند. پلنتار فلکشن خالص تنها نتیجه فعالیت متوازن عضلات خارجی و داخلی می باشد. با این همه عملکرد این عضلات را که می توان پلنتار فلکسور های کمکی نامید، در قیاس با تری سپس سورایی نسبتاً کم است. قدرت تری سپس سورایی معادل ۶۵ کیلوگرم وزن است، در حالیکه توان کل پلنتار فلکسورهای کمکی معادل ۵/۰ کیلوگرم وزن، یعنی یک چهاردهم توان کل می باشد. پس از پارگی تاندون آشیل وقتی پا آزاد و بدون تحمل وزن باشد، پلنتار فلکسورهای کمکی می توانند به صورت فعال مچ پا را به پلنتار فلکشن ببرند. اما تنها تری سپس سورایی قادراست به فرد امکان دهد تا روی نوک انگشتان بایستد. از بین رفتن این حرکت علامت تشخیصی پارگی تاندون مذکوراست[۱].
۳-۲-۱- عضلات پروناتور :
این عضلات در خلف محور عرضی و خارج محور طولی قرار می گیرند و همزمان حرکات پلنتار فلکشن، ابداکشن و پرونیشن را تولید می کنند. پرونئوس برویس به توبرکل خارجی قاعده متاتارس پنجم ختم می شود. عمل ابداکتوری این عضله کاراتر از پرونئوس لانگوس است و با بالا بردن متاتارس های خارجی در نیمه قدامی پا پرونیشن تولید می کند. عضلات پرونئوس ترشیوس و اکستانسور دیژیتوروم لانگوس، عضله مذکور را در این عمل همراهی می کنند و در عین حال مچ پا را نیز به دورسی فلکشن می برند[۱]..
پرونئوس لانگوس هم در حرکات پا و هم در حرکات استاتیک و دینامیک قوس های کف پایی نقش بسزایی را ایفا می کند.
این عضله مثل پرونئوس برویس یک ابداکتور است و کانترکچر آن سبب انحراف پا رو به خارج می شود. در عین حال مالئول داخلی بطور قابل ملاحظه ای به بیرون برآمده می شود.
این عضله به صورت مستقیم و بویژه غیرمستقیم پلنتار فلکشن تولید می کند؛ مستقیم با پایین بردن سرمتاتارس اول و غیرمستقیم با کشیدن متاتارس اول رو به خارج، بطوری که متاتارس های داخلی و خارجی به اصطلاح قطعه واحدی را می سازند. تری سپس سورای به عنوان یک پلنتار فلکسور –بطور مستقیم- تنها روی متاتارس خارجی عمل می کند. لذا با کوپل شدن متاتارسهای خارجی و داخلی، این عضله باعث می شود تا کشش تری سپس در یک آن روی تمامی متاتارس ها عمل کند.
این عضله یک پروناتور است. وقتی پا از زمین جدا می شود، پرونئوس لانگوس سر متاتارس اول را پایین می برد و پرونیشن همراه با پایین آمدن قوس داخلی اتفاق می افتد[۱].
۴-۲-۱ -عضلات سوپیناتور :
تیبیالیس پوستریور یکی از مهمترین عضلات سوپیناتور می باشد که به توبرکل استخوان ناویکولا متصل می گردد. این عضله از روی مفاصل تارسال عرضی و ساب تالار و مچ پا می گذرد و همزمان روی هر سه مفصل عمل می کند. این عضله با کشش ناویکولا رو به داخل ادکتور قدرتمندی است، از این رو آنتاگونیست بلافاصله پرونئوس برویس محسوب می شود. بواسطه اتصالات آن به استخوان های تارس و متاتارس، سوپینیشن تولید می کند و در حفاظت و ترتیب قرارگیری قوس های پلنتار نقش حیاتی دارد و فقدان مادرزادی این اتصالات پلنتار به عنوان یکی از علل پس پلانوس[۲] قلمداد شده است.در خلال پلنتار فلکشن و اداکشن، عضلات فلکسور هالوسیس لانگوس و فلکسور دیژیتوروم لانگوس به این عضله کمک می کنند[۱].
تیبیالیس قدامی و اکستانسور هالوسیس لانگوس در قدام محور عرضی و داخل محور طولی قرار می گیرند. از این رو همزمان در مچ پا دورسی فلکشن، اداکشن و سوپینیشن بوجود می آورند. تیبیالیس قدامی در نقش یک سوپیناتور کارآمدتر از یک ادکتور است و از طریق بالا کشیدن تمامی ساختارهای قوس طولی داخلی عمل می کند. این عضله قاعده متاتارس اول را روی کونئیفورم داخلی بالا می کشد، بطوریکه سرمتاتارس نیز بالا می آید. قدرت عملکرد آن در نقش ادکتور از تیبیالیس خلفی کمتر است و همراه با تیبیالیس خلفی اداکشن و سوپینیشن خالص ایجاد می کند[۱].
اکستانسور هالوسیس لانگوس نیز اداکشن و سوپینیشن تولید می کند ولی قدرت آن کمتر از تیبیالیس قدامی است[۱].
۲- بیو مکانیک پا :
۱-۲- قوسهای کف پائی :
کف پا شامل قوسهای طولی و عرضی است. قوس طولی دارای دو بخش داخلی و خارجی است که در خلف پا (کالکانئوس) بهم می رسند، ولی در جلوی پا از هم فاصله می گیرند. بخش خارجی قوس طولی از کالکانئوس، کوبوئید و متاتارس پنجم تشکیل شده است و به اندازه کافی تخت است تا اجازه دهد کناره خارجی پا روی زمین قرار گیرد. بخش داخلی قوس طولی پا که مرتفع ترین قسمت قوس است از کالکانئوس، تالوس، ناویکولا، کانئیفورم داخلی و استخوان متاتارس اول می گذرد و توسط تاندون های عضلات تیبیالیس انتریور، تیبیالیس پوستریور و فلکسور هالوسیس لانگوس حمایت می شود[۱].
قوس عرضی از سر استخوانهای متاتارس تشکیل شده است. در بخش خلفی آن استخوان های کوبوئید و کانئیفورم قرار می گیرند و توسط تاندون های قسمت داخلی کف پا بویژه تیبیالیس پوستریور تقویت می شوند. پرونئوس لانگوس هم به حفظ این قوس کمک می کند. در حالت ایستاده پا با ساق زاویه قائم تشکیل می دهد و استخوان های پا طوری قرار می گیرند که قوس های طولی و عرضی یکدیگر را قطع می کنند. در نتیجه انتقال نیروی وزن بدن از طریق استخوان های مچ پا –به تنهایی- صورت نمی گیرد، بلکه این نیرو از طریق استخوان های مچ پا و کف پا به قدام منتقل می گردد[۱].
قوس کف پایی یک سازه معماری است که تمامی اجزای پا یعنی مفاصل، لیگامانها و عضلات را داخل یک سیستم واحد تلفیق می کند. باتوجه به تغییر انحنا و ارتجاعیت آن، قوس کف پایی خود را با ناهمواری های سطح زمین تطبیق می دهد و می تواند نیروهای حاصله از وزن بدن و حرکات آن را به زمین انتقال دهد. این امر در موقعیت های متفاوت و با برخورداری از بهترین مزیت مکانیکی به دست می آید. قوس کف پایی ضربات را می گیرد و برای انعطاف پذیری راه رفتن الزامی است. هرگونه حالات پاتولوژیک، که انحناهای آنرا صاف یا تشدید کند، می تواند بر راه رفتن و حفظ پوسچر کشیده اثر سوء بگذارد[۱].
۲-۲- قوس طولی داخلی :
دو مدل برای توصیف قوس طولی داخلی پا وجود دارد: مدل Beam و مدل Truss. هر دو مدل معتبر می باشند و می توانند بطور کلینیکی نشان داده شوند. مدل Beam بیان می کند که قوس طولی داخلی یک منحنی است که حاصل مفاصل مرتبط با هم و لیگامان های حمایت کننده کف پایی می باشد و در نتیجه اعمال وزن بدن نیرو های Tensile، روی سطح تحتانی منحنی و نیروهای Compressive در سطح فوقانی آن متمرکز شده اند. مدل Truss بیان می کند قوس ساختاری مثلثی دارد که دو پایه آن در قاعده به یکدیگر متصل شده اند. دو پایه تحت فشار های Compressive و قاعده آن در معرض نیروهای Tensile قرار دارد. ساختار قاعده ای در این مدل فاسیای کف پایی می باشد[[۲]].
فاسیای کف پایی از تکمه داخلی کالکانئوس آغاز می شود و از روی مفاصل تارسال عرضی، تارسومتاتارسال و متاتارسوفالانژیال میگذرد و به صفحه پلنتار لیگامان های متاتارسوفالانژیال و کولترال و همچنین سزاموئید ها ی شست می چسبد. دورسی فلکشن مفاصل متاتارسوفالانژیال، فاسیای کف پایی را می کشد و از طریق مکانیسم “چرخ چاه[۳]” باعث افزایش ارتفاع قوس طولی داخلی می گردد. در حین Toe Off در سیکل گیت، وقتی وزن بدن از طریق پا به سمت جلو انتقال می یابد، انگشتان بطور پسیو به دورسی فلکشن می روند، لذا فاسیای کف پایی سفت می شود و فاصله بین پاشنه و سر های متاتارس کاهش می یابد؛ بنابراین ارتفاع قوس افزایش می یابد. اعمال کشش روی فاسیای کف پایی، از طریق اتصالات آن به قسمت داخلی کالکانئوس، به این استخوان انتقال می یابد و می تواند باعث ایجاد اینورژن در کالکانئوس شود[۲].
قوس طولی داخلی هر دو عامل حمایت اکتیو و پسیو را دارد. Huang و همکارانش (۱۹۹۳) مطالعه ای زنده از پای در حال تحمل وزن انجام دادند و دریافتند که برش در فاسیای کف پایی منجر به ۲۵% کاهش در سفتی قوس گردید. از دیدگاه آنها سه عامل در ثبات استاتیک قوس نقش دارند: فاسیای کف پایی، لیگامانهای کوتاه[۴] و بلند کف پایی[۵] و لیگامان Spring. لیگامان Spring نقش یک مهار را برای سر تالوس دارد و مانع از جابجایی آن به سمت پایین و داخل می شود و بدین ترتیب ثبات استاتیک قوس را فراهم می کند[[iii]].Thordarson و همکارانش (۱۹۹۵) مطالعه ای دینامیک با شبیه سازی فاز Stance انجام داد. در این مطالعه مشخص شد که نقش حمایتی فاسیای کف پایی از طریق دورسی فلکشن در مچ پا بود و تیبیالیس خلفی نیز بیشترین نقش را در ثبات دینامیک قوس داشت[[iv]]. در مطالعه ای مشابه که روی جسد انجام شد، Kitaoka (1997) نیز نشان داد هنگامی که تنشن در تیبیالیس خلفی کم می شود، ارتفاع قوس نیز کاهش می یابد[[v]]. مطالعه کلینیکی ۱۴ پا نیز پس از فاسیاتومی خلف پلنتار با پیگیری بیش از چهار سال نشان داد که ارتفاع قوس ۴/۱ میلیمتر کاهش داشت[[vi]]. بنابراین مدل Truss در ثبات قوس حمایت می شود. تغییرات نوروپاتیک مفصلی یا تروما ممکن است حمایت مفصلی و استخوانی قوس را مختل کند و منجر به فرو پاشیدن قوس و ایجاد دفورمیتی Rocker Bottom در پا شود. این تخریب مفصلی مدل Beam را در ثبات قوس حمایت می کند[۲].
تیبیالیس خلفی، از قسمت فوقانی قوس می گذرد و در ثبات آن نقشی حیاتی دارد. در حقیقت این عضله ناویکولا را رو به پایین و خلف زیر سر تالوس، می کشد. پرونئوس لانگوس نیز با خم کردن متاتارس اول روی کونئیفورم داخلی و کونئیفورم داخلی روی ناویکولا انحنای قوس را تشدید می کند. فلکسور هالوسیس لانگوس بخش زیادی از قوس طولی داخلی را تحت پوشش قرار می دهد. لذا اثر قدرتمندی بر انحنای آن دارد. عضله فلکسور دیژیتوروم لانگوس عضله نامبرده را در این عمل یاری می کند. این عضله به صورت متقاطع از سطح زیرین فلکسور هالوسیس لانگوس می گذرد. ابدکتور هالوسیس لانگوس تمامی قوس داخلی را پوشش می دهد و با نزدیک کردن دو انتهای قوس انحنای آن را تشدید می کند. از طرف دیگر دو عضله ای که به قسمت تحدب قوس اتصال می یابند یعنی اکستانسور هالوسیس لانگوس (تحت شرایطی خاص) و تیبیالیس انتریور می توانند انحنای قوس را کاهش دهند [۱].
۳-۲- تعادل در ساختار پا :
پا سازه ای سه گوش است که وجه تحتانی آن را قوس کف پایی می سازد و لیگامانها و عضلات کف پایی وتر آن را تشکیل می دهند. وجه قدامی فوقانی شامل دورسی فلکسورهای مچ پا و اکستانسورهای انگشتان پاست و وجه خلفی مشتمل بر پلنتار فلکسورهای مچ پا و فلکسورهای انگشتان می باشد[۱].
شکل طبیعی قوس کف پایی به پا اجازه می دهد تا خود را بطور صحیح با زمین تطبیق دهد که در نتیجه تعادل بین نیروهایی است که در امتداد این سه وجه عمل می کنند. از این رو پس کاووس[۶] (تشدید قوس کف پایی ) می تواند از کوتاه شدن لیگامان ها و عضلات کف پایی و بی کفایتی فلکسورهای مچ پا بوجود آید و پس پلانوس[۷] (کاهش قوس کف پا) می تواند حاصل بی کفایتی عضلات یا لیگامان های کف پایی و یا هایپر تونیسیته عضلات متصل به تحدب قوس طولی باشد[۱].


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی ارتباط ارتفاع قوس طولی داخلی پا با آسیب های ورزشی مچ پا و زانو در دونده ها ی حرفه ای مرد