فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مؤلّف کتاب « مصباح الشریعة » تاکنون ناشناخته مانده است . شاید علّت ناشناخته ماندنش از شدّت خلوص او بوده که نخواسته نامش معلوم شود . این کتاب داراى صد فصل است و در هر فصلى روایتى ، از قول امام جعفر صادق (علیه السلام) ، آن دریاى حقایق که حاوى عالى ترین مسائل عرفانى و اخلاقى است نقل شده است .یادگیرى مسائل مطرح شده در این کتاب آسان و عمل به آن در خور قدرت هر مکلّفى است .

برخى از کتاب هایى که تحت عنوان عرفان تنظیم شده است ، خالى از مسائل وارداتى ، یا قصّه هاى عجیب و غریبى که به دور از منطق است ، یا برنامه هایى که زمینه اى براى عمل ندارد ، نیست . کتاب هایى به عنوان عرفان موجود است که مخلوطى از فرهنگ بشرى و الهى است و نمى توان به تمام مطالب آن تکیه کرد .

امّا کتاب « مصباح الشّریعه » کتابى است که بیشتر مطالب آن با آیات قرآن و روایاتِ مستندِ وارده از رسول حق و امامان معصوم مطابقت دارد و به گونه اى نیست که نتوان به آن اعتماد کرد .

این کتاب همواره به عنوان منبعى عرفانى و اخلاقى که مطالبش از سرچشمه ى حقیقى عرفان و اخلاق ; یعنى دریاى بیکرانه اى دانش امام معصوم گرفته شده است ، مورد توجّه بسیارى از بزرگان دین بوده و بعضى از عاشقان سیر و سلوک بر آن شرح نوشته ا ند . بعضى از شروح مبسوط و بعضى نیمه تمام و تعدادى هم به عنوان ترجمه که در بعضى از فصول همراه با شرح مختصرى است به چاپ رسیده است .

پس از انقلاب اسلامى ایران ، گرایش مردم ، به ویژه نسل جوان ، از طریق سخنرانى هاى بنیان گذار نهضت ، به عرفان و اخلاق شدید شد .در مجالسى که در ماه رمضان و محرّم و صفر منبر مى رفتم ، کراراً درباره ى کتاب هاى عرفانى و اخلاقى ، به خصوص مسائلى از قبیل ورد و ذکر ، عارف و عاشق ، خانقاه و صوفى ، قطب و مرشد ، مرید و مراد از طرف نسل جوان تشنه ى معارف ، مورد پرسش قرار گرفتم . بى تردید هر مرکزى را به نام مرکز عرفان و هر کتابى را به نام کتاب عرفان و هر مدّعیى را به نام عارف ، به خصوص کسانى که قبل از انقلاب با ساواک سروسرّى داشتند و به دست بوسى پهلوى افتخار مى کردند ، نمى توانستم به عنوان مراکز و منابع عرفان معرّفى کنم . چاره اى ندیدم جز این که بر کتاب « مصباح الشّریعه » با کمک آیات قرآن و روایات و گوشه هایى از حیات پر فروغ اولیاى حقیقى الهى ، شرح مفصّلى بزنم و از این طریق در حد توان خود اداى تکلیفى کنم .

این کار را با عنایت خدا شروع کردم و قبل از آنکه قلم به دست بگیرم و سطرى از سطرهاى شرح را بنویسم وضو گرفته و رو به قبله مى نشستم و سپس وارد نوشتن مى شدم . سرانجام با خواست خدا این شرح در دوازده جلد که تمام آن با وضو و رو به قبله نوشته شده به پایان رسید .

خدایم شاهد است که عنوان کردن مسئله ى وضو و رو به قبله بودن کار ، جنبه ى تعریف از عمل ندارد ; بلکه مى خواهم به مؤلّفان کتابهاى مذهبى بگویم که اوّلاً نوشتن با طهارت و رو به قبله بودن هنگام کار سخت نیست ، ثانیاً اثر عجیبى در معنویّت کتاب دارد و چه نیکوست که تمام امور تألیفى بدین صورت انجام بگیرد .روزى که شروع به نوشتن شرح کردم از طرف زورگویان زمان به وسیله ى صدّام کافر جنگ سخت و خونینى به ایران اسلامى تحمیل شده بود . گذشته ى از این منافقانِ داخلى حمله هاى ناجوانمردانه اى خود را متوجّه روحانیّت شیعه کرده و در اندک مدّتى بسیارى از بزرگان دین را به شهادت رساندند .

من که فکر مى کردم به توسّط بمبارانهاى عراق و موشک اندازیهاى گرگى مانند صدّام ، یا گلوله هاى منافقین به عمرم خاتمه داده شود ، براى اتمام شرح عجله داشتم ، و با اینکه در میان آن همه حوادث داخلى در اکثر عملیّات رزمى هم همگام با رزمندگان و بسیجیان دلاور در نبرد حق و باطل شرکت کردم ولى توفیق رفیقم نشد و در عوض شهادت ، خداوند مهربان عنایتش را رفیق راهم کرد تا این شرح به پایان برسانم . اکنون که این مقدّمه را مى نویسم دو سالى است که جنگ خاتمه یافته و مصیبت عظیم ارتحال حضرت امام خمینى پشت مسلمانان را شکسته است . و این نوشتار براى چاپ سوم آماده مى شود ، امید است این برنامه جامه اى عمل بپوشد ، و پس از آن با عنایت حضرت محبوب ده جلد دیار عاشقان شرح صحیفه ى حضرت زین العابدین (علیه السلام) به زینت چاپ آراسته شود .

از دیدگاه مصباح الشریعه بزرگان

شایان ذکر است این کتاب از نظر علماى بزرگ شیعه مورد توجّه قرار گرفته است . در یک جمع بندى نظر بزرگان را در جهت گیرى به آن پنج دسته مى بینیم .

1 . گروهى که در نفى و اثبات و ردّ و قبولش سکوت کرده اند .

2 . دانشمندان و بزرگانى که عقیده دارند ، مؤلّف عارف این کتاب ، از فرهنگ به جامانده ى حضرت صادق (علیه السلام) ، این صد باب را تنظیم کرده و انشاى آن از خود مؤلّف است نه کلمات مستقیم امام (علیه السلام) .

3 . بیشتر بزرگان دین و پرچمداران تربیت و اخلاق و عرفان به این کتاب به دیده ى احترام نگریسته و آن را قابل قبول و عمل دانسته و عقیده دارند که مؤلّف کتاب از مجموع روایات حضرت صادق (علیه السلام) این کتاب را تألیف کرده است ; چیزى که هست از ده ها روایت جملاتى انتخاب کرده و آن جملات را به هم پیوسته تا براى هر فصلى روایتى تنظیم کرده باشد .

4 . عدّه اى که به این کتاب با نظر بدبینى نگریسته و آن را از ساخته هاى صوفیّه یا دست پخت فضیلِ عیاض دانسته اند و به طور کلّى این مجموعه را مردود شمرده اند .

5 . دسته اى از دانشمندان که در قبول و ردّش جانب احتیاط را مراعات کرده و فرموده اند : گرچه سند آن قطعى نیست ولى عمل به محتویّات آن ـ که قسمت مهمّى از مطالبش موافق آیات و روایات مستند است ـ مانعى ندارد . علاّمه ى مجلسى (قدس سره) از این گروه است و این فقیر بى مایه هم پس از بررسى هاى لازم این نظر را انتخاب کرده ام .

از آنان که این کتاب را مردود دانسته اند شیخ حرّ عاملى صاحب وسائل در کتاب « هدایة الامّه » و دیگر صاحب ریاض « ریاض العلماء » است . و از آنان که به این خزانه ى پر گوهر به دیده احترام نگریسته و آن را قابل اعتماد و عمل دانسته و در صدورش از سرچشمه ى ولایت تردیدى به خود راه نداده اند یکى سیّد رضى الدّین علىّ بن طاووس رضوان الله علیه است که در فصل هفتم از باب ششم کتاب « امان الاخطار » این چنین فرموده است :

« مسافر با خود بردارد کتاب « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » را که از حضرت صادق (علیه السلام) است ; زیرا آن کتابى است لطیف و شریف که راه و رسم سیر و سلوک به سوى خدا را براى سالکان آن راه معرّفى مى کند و روش اقبال به خدا را به انسان یاد مى دهد و اسرار مطویّه در خود را در اختیار و دسترس خواننده مى گذارد . خلاصه ى کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیرالمعنى و قلیل اللفظ است » .

از کسانى که در قبول این کتاب به خود تردید راه نداده شهید ثانى است . او در کتاب « التّنبیهات العلّیه على اسرار الصّلاة » و در « کشف الرّبیه » و در « منیة المرید » و همچنین در « مسکِّن الفؤاد » از « مصباح الشّریعه » مطالبى را نقل مى کند و به طورى که از دقّت در موارد نقل برمى آید ، فهمیده مى شود که وى بر این کتاب اعتماد داشته و اخبار آن را از حضرت صادق (علیه السلام) مى دانسته و در صحّت آن کتاب و ثبوت انتساب این گوهر به آن حضرت تردید و اضطرابى نداشته است .

فیض کاشانى نیز از کسانى است که در کتاب هاى اخلاقى و عرفانى خود از این کتاب مطالبى را نقل کرده و از ملاحظه در موارد نقل استفاده مى شود که آن مرحوم نیز کتاب را معتبر دانسته و نسبت آن را به امام ششم مسلّم و قطعى تلقّى مى نماید و هیچ شک و شبهه اى در این موضوع ندارد .

حاج میرزا ابوالقاسم ذهبى شیرازى ، نظر عالم بزرگوار مرحوم مجلسى را نسبت به کتاب عرفانى و اخلاقى « مصباح الشّریعه » چنین نقل مى کند :

« بر تو باد که بر کتاب « مصباح الشّریعه » ملازمت نمایى ، شهید ثانى آن را به اِسناد خود از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده و حاجت به نقل سند نیست ; زیرا متن آن دلالت بر صحّت این کتاب دارد » .

گروه بسیارى از علماى شیعه و از معتبرترین و موثّق ترین دانشمندان بزرگوار و کم نظیر از جمله : ابن فهد حلّى در « عدّة الدّاعى » ، کفعمى در « مجموع الغرائب » ، سیّد هاشم بحرانى در مقدّمه ى « برهان » ، نراقى در « جامع السّعادات » ، مرحوم سیّد حسین قزوینى در بحث پنجم « جامع الشّرایع » ، سیّد على خان در « شرح صحیفه ى سجّادیّه » ، عالم عارف شریف لاهیجى در تفسیر نفیس خود ، و حضرت امام خمینى رضوان الله علیه در کتابهاى اخلاقى و عرفانى خویش احادیثى از این خزانه ى پر مایه نقل کرده اند .

ذهبى شیرازى در ابتداى « مناهج انوار المعرفه » که نام شرح او بر « مصباح » است مى فرماید :

« پس از تفحّص در آثار حضرت سیّدالمرسلین ، و اخبار آل طه و یس علیهم سلام الله ربّ العالمین ، مجموعه اى جامع تر از رساله ى « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » که حاوى اسرار و بطون و حقایق شریعت مقدّسه باشد نیافتم و چون این رساله منسوب و مستند به حضرت امام بحقّ ناطق جعفر بن محمّد الصّادق (علیه السلام)است ، لهذا بزرگان اهل دین و معرفت را بهترین سند است » .

از بزرگانى که در صحّت و اعتبار این کتاب تردید نکرده است ، پرچمدار دانش حدیث و درایت و روایت مرحوم حاج « میرزا حسین نورى طبرسى »است .

این مرد بزرگ در جلد سوّم « مستدرک » در خاتمه ى کتاب که داراى فواید عظیمه اى است از صفحه ى 328 تا صفحه ى 333 بحث گسترده و مبسوطى دارد و دلایل آنان که کتاب را مردود دانسته یا در صحّت آن تردید کرده اند نقل مى کند و با براهین آشکار و دلیل هاى روشن و منطق محکم جواب داده و این کتاب شریف را معتبر دانسته و اخبار آن را در کتاب با عظمت « مستدرک » روایت نموده است .

این مرد بزرگ در پایان بحث خود درباره ى « مصباح الشّریعه » مى فرماید :

« وَقَدْ أَطْنَبْنا الکلامَ فی شرح حالِ المِصْباح ، مَع قِلّةِ ما فیه مِن الأَحْکامِ حِرْصاً عَلى نَثْرِ الآثِر الْجَعْفَریَّة وَالآدابِ الصّادِقیّة وَحِفْظاً لابنِ طاووسَ وَالشّهیْد وَالْکَفْعَمی (رحمهم الله) عَن نِسْبَةِ الوَهْمِ وَالإِشْتِباهِ إِلَیْهِمْ وَاللهُ الْعاصِمْ ».

قاطع و جازم مى گویم که درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » با اینکه کتاب فقهى نیست ، سخن را گسترده کردم و تحقیقم را طولانى نمودم و این به خاطر حرص و ولعى است که به پخش آثار اهل بیت و آداب مکتب حضرت صادق دارم و براى اینکه بگویم بزرگانى چون سیّد بن طاووس و شهید و کفعمى که از طرف عدّه اى به خاطر این کتاب ، متّهم به خیال و اشتباه شده اند ، دامن علم و عمل و آبرو و اعتبارشان منزّه و پاک از این تهمت است . بزرگانى چون اینان در قبول صحّت این کتاب به اشتباه نرفته و دچار اوهام غلط نشده اند .

از کسانى که به این کتاب اعتماد کرده ، عارف کم نظیر ، صاحب اخلاق ملکوتى ، و دارنده ى ملکات فاضله و آراسته به محامد الهیّه مرحوم حاج « میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى » است .

وى در کتاب « اسرار الصّلاة » آن قسمت از روایت « مصباح » را که متناسب با کتاب خود دیده آورده و بر آنها اعتماد کرده است .

عالم پرهیزکار حاج « شیخ حسن مصطفوى » در مقدّمه ى شرح مختصرش بر این کتاب مى نویسد :

« این کتاب به طور مسلّم از مراکز وحى و الهام گرفته شده و به وسیله ى شخصیّتى که ارتباط با عالم غیب داشته تألیف شده است .

در این کتاب دقایق معارف و اسرار حقایق و لطایف اخلاقیّات ، مراحل سیر و سلوک و خصوصیّات مراتب ایمان ، به اندازه اى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کم ترین نقطه ى ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمى شود و آن چه مسلّم است این کتاب در مرتبه ى فوق کتب مؤلّفه ى متداوله ى علما و محقّقین و عرفا است » .

این بود بخشى از نظریّات محقّقین و بزرگان شیعه درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » که من آن را به عنوان یک منبع اصیل عرفانى و اخلاقى انتخاب کرده و به وسیله ى مطالب آن ، عارف و عرفان را شناسانده و ثابت کرده ام که عرفان ; حالى الهى و احوالى ملکوتى بارقه اى آسمانى در عمق جان انسان است که رشد و ظهور آن در گرو معرفت ، ایمان ، تبعیّت از انبیا و امامان و عبادت خالصانه است و نباید براى اهل ایمان اصطلاح عارف و عرفان موجب وحشت و ترس باشد ، تا بدون تحقیق و بررسى از آن فرار کرده و اهلش را مورد تهمت قرار داده و خداى ناخواسته آنچه خدا راضى نیست در حق آنان بگویند .

به آنان که کتاب را مردود دانسته اند ، باید گفت اگر به دقّت در تمام مطالب آن توجّه مى کردند ، حدّاقل مانند علاّمه ى مجلسى نظر مى دادند ، و از مردود دانستن تمام آن یا نسبت دادنش به صوفیّه امتناع مىورزیدند .

خلاصه مى توان گفت عمده ى مطالب کتاب « مصباح الشّریعه » از چشمه ى جوشان ولایت مطلقه و دریاى علوم اوّلین و آخرین ، حضرت صادق (علیه السلام) است و جاى هیچ گونه تردید و شک نیست و لازم است هر مؤمن متعهّدى و هر عاشق سالکى ، براى رشد حال عرفانى خود به این مجموعه مراجعه کند و تا جایى که در قدرت اوست به آن عمل کند .

برنامه اى که این فقیر در شرح این دریاى با عظمت دارد این است :

نقل تمام روایت هر فصل در ابتد ، شرح جمله به جمله اى آن با کمک قرآن ، روایات ، کتاب هاى اخلاقى ، اشعار حکیمانه اى که با متن مطالب تناسب دارد . البتّه در ضمن تفسیر و شرح ، آن چه از جانب حق به قلبم اشراق شود و از سوى حضرت محبوب ملهَم گردم متذکّر مى شوم و از حضرت ربّ العزّه مى خواهم که مرا از لغزش و خطا مصون بدارد و خوانندگان را جهت تأمین خیر دنیا و آخرتشان توفیق عمل دهد و آنان را در حدّ اعلا از این معارف ملکوتى بهره مند سازد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه17

 

فهرست مطالب

به اسلام واولیای عظیم الشان و به ملت اسلام و خصوص ملت مبارز ایران ، ضایعة اسف انگیز شهید بزرگوار و متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام مرحوم آقای شیخ مرتضی مطهری قدس سره را تسلیت و تبریک عرض می کنم . تسلیت در شهادت شخصیتی که عمر شریف و ارزندة خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرده و با کجرویها و انحرافات مبارزة سرسخناته کرده ، تسلیت در شهادت مردی که در اسلام شناسی و فنون مختلفة اسلام و قرآن کریم کم نظیر بوده . من فرزند بسیار عزیزی را از دست داده ام و در سوگ او نشستم که  از شخصیتهایی بوده که حاصل عمرم محسوب می شد . در اسلام عزیز به شهادت این فرزند برومند و عالم جاودان ثُلمه أی وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست .

تبریک از داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوة خود نور افشانی کرده و می کنند . من در تربیت چنین فرزندانی ، که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند و به ظلمتها نور می افشانند  به اسلام بزرگ ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک می گویم . من اگرچه فرزند عزیزی که پارة تنم بود از دست دادم ، لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.

«مطهری» که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بوده ، رفت و به ملأ اعلی پیوست ، لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفیش نمی رود . ترورها نمی توانند شخصیت اسلامی مردان اسلام را ترور کنند .آنان بدانند ه به خواست خدای توانا ملت ما با رفت اشخاص بزرگ ، در مبارزه علیه فساد و استبداد و استعمار مصممتر می شوند. ملت ما راه خود را یافته و در قطع ریشه های گندیدة رژیم سابق و طرفداران منحوس آن از پای نمی نشیند . اسلام عزیز با فداکاری و فدایی دادن عزیزان ، رشد نمود . برنامه اسلام از عصر وحی تاکنون بر شهادتِ توأم با شهامت بوده است . قتال در راه خدا و راه مستضعفین در رأس برنامه های اسلام است . اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده و با این رفتار غیر انسانی می خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در راه اسلام را بترسانند بدگمان کرده اند ، از هر موی شهیدی از ما و از هر قطرة خونی که به زمنی می ریزد انسانهای مصمم و مبارزی به وجود می آید . شما مگر تمام افراد ملت شجاع را ترور کنید والا ترور فرد هرچه بزرگ باشد برای اعادة چپاولگری سودی ندارد. ملتی که با اعتماد به خدای بزرگ و برای احیای اسلام به پا خاسته با این تلاشهای مذبوحانه عقبگرد نمی کند. ما برای فداکاری حاض و برای شهادت در اره خدا مهیا هستیم . اینجانب روز 13 اردیبهشت 58 را برای بزرگداشت شخصیتی فداکار و مجاهد در راه اسلام و ملت «عزای عمومی» اعلام می کنم و خودم در مدرسة فیضیه ، روز پنجشنبه و جمعه به سوگ می نشینم . از خداوند متعال برای آن فرزند عزیز اسلام رحمت و غفران ، و برای اسلام عزیز عظمت و عزت مسئلت می نمایم . سلام بر شهدای راه حق و آزادی .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در اسلام

تحقیق در مورد آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام


تحقیق در مورد آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه72

 

فهرست مطالب

آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام (ص)

تشریح رهبرى سیاسى پیامبر اعظم(ص(

چکیده مقاله:

تاریخچه زندگانى پیامبر (ص )

مقدمه:

حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که اهل بیت )ع( را وسیله نجات انسان از گرداب حیوانیت به جایگاه والاى خویش قرار داده و محبت اهل بیت )ع( را شرط قبولى طاعات و عبادات قرار داده است.

در وضعیت اسف بار کنونى که انسانیت انسان، مورد تجاور و تهاجم آفت‏هاى گوناگون قرار گرفته است، یگانه کشتى نجات انسان ، همانا این چهارده نور مقدس اند که با خوشه چینى در مکتب این بزرگواران مى‏توان به نجات از این ورطه امیدار بود.

مکتب اسلام از انقلابى‏ترین مکاتب اجتماعى و سیاسى تاریخ بشریت است که امر هدایت انسان را براساس آموزش و ارائه الگو بر عهده دارد. هدف این مکتب مقدس خوشبختى و سعادت بشر به معنى عام و سازندگى در همه ابعاد وجودى اوست.

بررسى تاریخ حیات اسلام  و مشى و سیره اولیاى آن به خصوص اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد مصطفى   )ص) نشان دهنده این امر است که خداوند فیض و عنایت خود را از طریق این مذهب بر مردم تمام کرده و نعمت خود را بر بشریت اتمام نموده است، این که خداوند راضى شده است اسلام دین همه مردم و همه عصرها باشد و بشریت در همه امور تابعیت آن را بپذیرند، خود حاکى از جامعیت این مکتب و وجود و عمق و دامنه لایتناهى آن است. تحلیل و بررسى آنچه را که در این مکتب الهى وجود دارد، کارى است

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آشنایى با اندیشه ‏هاى سیاسى پیامبر اسلام

تحقیق در مورد شیعه و تجدد خواهی

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد شیعه و تجدد خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شیعه و تجدد خواهی


تحقیق در مورد شیعه و تجدد خواهی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب

 

مقدمه

1

امام خمینی (ره) گفتمان تجدد اسلامی

1

مختصات تجدد اسلامی

1

    1-  آزادی اسلامی

2

    2-  تقدم مردم و جامعه بر دولت

4

    3-  توان گسست از حافظه جمعی سنت

5

    4-  نفی گذشته گرایی و مرجعیت مطلق متقدمان

6

    5-  ظهور مفهوم جدیدی از دولت اسلامی

8

منابع و پی نوشتها

10

 

 

مقدمه برای بررسی شیعه و مقوله تجدد، گفته ها ونوشته های رهبر کبیر انقلاب از تمام منابع افضل تر و روشن تر می باشد. در همین راستا برای تدوین و تنظیم این تحقیق از گفته های امام خمینی (ره) بهره برده شده است، تا بحث به روشنی تبیین گردد.   امام خمینی(ره) گفتمان تجدد اسلامی

گسست از سنت اقتدار و طرحی برای تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏های دین، ویژگی عمده تجدد اسلامی در حوزه فکر سیاسی است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامی، چنین تجدید بنایی را در سیمای نظام «جمهوری اسلامی‏» چونان نتیجه پیکار الهی - سیاسی امام خمینی (ره) ملاحظه می‏کند.

روشن است که سرچشمه‏های سنت‏ستیزی و نوگرایی اسلامی و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏ای است که هرگز نمی‏توان بر پایه سنت‏های فلسفی بزرگی چون فارابی، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوی، و بخش عظیمی از میراث فقه شیعه از سوی دیگر، توجیهی نظری بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامی تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏ای در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحی از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏ای خاص از تجدد اسلامی - سیاسی را نوید داده است.

اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسی مسلمین کار چندان دشواری نیست، لیکن توضیح علمی این دگردیسی آغاز شده در «گفتمان سیاسی شیعه‏» نیز آسان نمی‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر می‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشی از خصایص منطقی گفتمان جدید است.

به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلی تجدد اسلامی، در واقع، به معنای آغاز نوعی تجدید - اگر نه خروج کامل - از سنت‏سیاسی گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانی‏»، تمایزات اساسی آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامی برجسته نموده، و مقدمات نظری برای تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینی فراهم نمود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شیعه و تجدد خواهی

دانلود مقاله اسلام و تعلیم و تربیت

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله اسلام و تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اسلام و تعلیم و تربیت
اسلام بر اساس نیاز فطری انسان ، مبانی تربیتی و آموزشی را به ایمان آورندگان می آموزد.
چنانکه اگر تربیت را به سه قسم تربیت بدنی ، تربیت عقلی و تربیت روانی تقسیم کنیم اسلام در یک نظام هماهنگ دربارة هر قسم از این انواع بیاناتی حکیمانه دارد . این نظام تربیتی هماهنگ باید در محیطی مناسب به آدمی القاء گردد.منظور از محیط ، تمام عوامل خارجی است که در موجود زنده از آغاز رشد وجود دارد.هر چند عوامل محیطی بسیار فراوان است ، اما در تقسیم اولیه می توان آن را به دو قسم مادی و معنوی تقسیم نمود.
محیط مادی :عبارت از آب ، هوا ، نور ، حرارت ، مسکن ، خوراک ، پوشاک و ... بالآخره هر امر مادی که انسان بدانها محفوف و محاط می باشد.
محیط معنوی :عبارت از عوامل فرهنگی است که روح آدمی را به تعالی سوق می دهد.
محیط مورد نظر ما محیطی است که در تعلیم و تربیت از آن بهره برداری می شود و ضبط و کنترل آن امکان دارد .مانند محیط خانه ، خانواده و مدرسه . این گونه عوامل محیطی برای مربی ، معلم و والدین بسیار با اهمیت است.
محیط خانواده : محیط خانه و خانواده ، یک محیط طبیعی است که در آن پدر و مادر تربیت کودک را بر عهده می گیرند .
کودک تحت تاثیر مقام انگیزه های خانوادگی است و رفتار او قهراً از خانواده درست می شود ، او زبان مادری را می آموزد و از طریق مکالمه وگفتگو ، افکار و آراء زیادی از افراد خانواده به او منتقل می شود و معارف و اطلاعات او هم سطح با افکار خانواده پیش می رود .نقش تربیتی و الدین آنچنان بزرگ و مهم است که دین و علوم الهی نیز در نخستین لحظات حیات به وی منتقل می شود ، چنانکه پیامبر اسلام (ص) می فرماید :
((کل مولود یولد علی الفطرة حتی یکون ابواه یهودانه و ینصرانه ))[2]
((هر کودک ونوزادی به این فطرت متولد می شود ، جز اینکه پدر و مادر او به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند .))
رسول اکرم (ص) دین ورفتار کودک را در ارتباط پیوسته به افکار و وسعت معارف وبینش پدر و مادر می داند . پس کودک به خویشها و ناخویشهای خانواده مربوط می شود ومیان او خانواده اش رابطة وجدانی بر قرار می شود.
به لحاظ اینکه محیط خانواده بهترین محل تربیت کودک است ، تربیت وی در آن محیط از حقوق کودک محسوب می شود و اهمال وسهل انگاری در آن روا نیست.
امام سجاد (ع) می فرماید :
((حق فرزند است که بدانی او از تو و پیوسته به تو در خیر و شر امر دنیا است ، وتو مسئول او از لحاظ نیک ادب کردن و راهنمایی به پروردگارش و کمک به طاعت او هستی .پس عمل تو دربارة او عمل کسی باشد که می داند در او احسان به مثاب ، و در مسامحه وبدی نسبت به او کیفر می بیند .))[3]
بر این اساس رسول اکرم (ص) می فرماید :
((خداوند خشم نمی گیرد برای چیزی مانند خشمی که او را به خاطر زنان و کودکان می گیرد ))[4]
پیامبر اسلام در جایی می فرماید :
((احبّوا الصبیان و ارحموهم ))[5]
((به کودکان محبت کنید و نسبت به آنها ترحم نمایید .))
ودر جای دیگر می فرماید :
((من حق الولد علی الوالد ثلاثة ، یحسن اسمه ، ویعلمه الکتابة ، ویزوجه اذا بلغ .))[6]
((از جمله حقوق فرزند بر پدر سه چیز است : اسم زیبا برای او قرار دهد ، و نوشتن را به او بیاموزد ، وبه هنگام بلوغ ، همسر برای او بگیرد .))
با توجه به محیط مذهبی خانه و تخلق به اخلاق حسنه و آداب اسلامی و الدین آیت ا... حیدری از لحظه های آغاز حیات معارف الهی را از پدر و مادر دریافت کرد و عشق به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) را در جان خود پرورد.
2- محیط مدرسه :
مدرسه دومین مرکز تعلیم و تربیت است که از سنین کودکی تا مراحل عالی آموزشی و پرورشی را شامل می شود . تا پیش از طلوع اسلام از ابتدایی ترین مراکز آموزشی هم در جزیره العرب خبری نبود و جامعه شبه جزیره فاقد فرهنگ علمی بوده وبه عنوان ملتی منزوی و گسسته از جامعه های متمدن تلقی می شد و از روابط فرهنگی بی بهره بود .با بعثت رسول اکرم (ص) و تاسیس حکومت اسلامی مساجد به عنوان مراکز عبادی و آموزشی شناخته شدند و در هر مسجدی چندین حلقة درس تشکیل شد . رفته رفته مدارس علمیه در کنار مساجد بنای مستقلی را به خود اختصاص دادند ، لیکن در اغلب موارد در مکان یابی همجواری با مساجد و اماکن مقدسه را ترجیح دادند تا از مرکز عبادی و تربیتی دوری نجسته باشند.
محیط مدرسه از سایر مؤسسات تربیتی ، نظیر ، مراکز تربیتی قبیله ای ، از نظر وضع محیطی امتیازات خاصی را کسب کرد. برخی از آنها عبارتند از:
1- مدرسه محیط تربیتی ساده و آسان کننده ای است.
2- مدرسه محیط تربیتی سالمی است.
3- مدرسه محیط تربیتی وسیع و پهناوری است و از نظر زمان و مکان و دریافت تجارب بشری و دانش الهی مناسب است.
4- مدرسه محیطی هماهنگ کننده است.
دین مبین اسلام در طی رهنمودهایی که در قرآن کریم و از طریق رسول اکرم (ص) وائمه معصومین (ع) به مؤمنان القاء می فرماید ، لزوم اخلاص و پاکسازی نیت در طریق تعلیم و تعلم را از ضروریات اولیه و آداب مشترک معلم و شاگرد می داند و یادآور می شود که نباید از یادگیری و تحصیل آگاهی در هیچ شرایطی استنکاف نمود.
رسول اعظم الهی می فرماید :
((الحکمة ضالة المؤمن ، فحیث وجدها فهو احق بها.))[7]
((حکمت و دانش گمشدة افراد با ایمان است . یک فرد با ایمان آنگاه که علم و حکمت را در هر جا بیابد برای دست یابی بر آن ، از همة افراد دیگر شایسته تر و سزاورتر است.))
ویژگى هاى تربیت اسلامى
هر مکتب تربیتى داراى ویژگى هایى است. این ویژگى ها را در مبانى، اصول، اهداف، منابع، شیوه ها و ابزارها و سایر عوامل مؤثر در تربیت مى توان یافت.
همچنان که موفقیت یک مکتب تربیتى نیز به این ویژگى ها و عوامل مؤثر دیگرى چون مربى، متربى، محیط تربیت و سایر شرایط وابسته است، که در خلال بحث هاى کتاب آمده است، حال ذیل عنوان ویژگى هاى تربیت اسلامى چند مطلب عمده را که خلاصه اى از مباحث پیشین است، خاطرنشان مى سازیم.
1ـ منبع وحى
از ویژگى هاى نظام تربیتى اسلام منبع و مأخذى است که محتواى آن را تشکیل مى دهد و خاستگاه آن منبع وحى و الهام الهى است که در کتاب آسمانى تبلور دارد و همسو با کتاب تکوین ـ یعنى فطرت است ـ و از مصدر غیبت به وسیله امین وحى بر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نازل شده و سنت و سیره مفسر و مبین آن مى باشد.
«الر کِتابٌ اَنْزَلناهُ اِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ بِإِذنِ رَبِّهِم اِلى صِراطِ الْعَزیزِ الْحَمیدِ».(1)
1. سوره ابراهیم، آیه 1.

 

 

 

على(علیه السلام) درباره نقش قرآن مى فرماید: این قرآن نصیحت کننده اى امین است که
غش و دغل نمى کند و هدایت گرى که گمراه نمى سازد و پیام آورى که دروغ نمى گوید:
«اِنَّ هذَا القُرْآنَ هُوَالنَّاصِحُ الَّذى لایَغُشُّ وَ الْهادِى الَّذى لایُضِلُّ وَ الُمحَدِّثُ الَّذِى لایَکْذِب».(1)
با این ویژگى تربیت اسلامى از اتقان و استحکام و جامعیت برخوردار است، زیرا سرچشمه آن، حکمت و لطف خداوندى است که فیاض مطلق از بندگان دریغ نکرده و با احاطه اى که به ابعاد وجود انسان دارد، آن چه را که مصالح فردى و اجتماعى و دنیوى و آخروى بشر بدان وابسته است و لازمه خیر و سعادت واقعى اوست با برنامه ریزى مناسب و طرح جامع در اختیارش نهاده و در آیینِ جاودانه اسلام به کامل ترین صورت تبیین فرموده که نظیر آن را در هیچ یک از مکاتب و حتى شرایع نمى توان یافت.
حضرت امام این مطلب را به شیوه استدلالىو براساس «قاعده لطف»چنین بیان مى کند:
«و بباید دانست که از براى نفوس صحت و مرض و صلاح و فساد و سعادت و شقاوتى است که پى بردن به طرق آن و دقایق مصالح و مفاسد براى احدى جز ذات مقدس حق ممکن نیست. ناچار در نظام اتّم که احسن نظام است (و قبل از این معلوم شد که مُنَظِّمِ آن حکیم على الاطلاق است و واقف بر همه امور است) تعلیمِ طریق سعادت و شقاوت و هدایت راه صلاح و فساد و اعلام طریق عروج نفوس، ممتنع است اهمال شود، زیرا که اهمال آن یا نقص در علم لازم آید یا نقص در قدرت یا بخل و ظلم»(2) و ذات بى چونِ الهى منزه از آن هاست.
2ـ اسوه هاى الهى
مکتبِ تربیتى اسلام مزیت دیگرى دارد که سایر مکتب ها فاقد آنند و آن عبارت است از: اسوه هاى الهى و چهره هاى علم و عصمت که با نفوس قدسى و در سایه هدایت الهى و تأیید ربانى با زبان و عمل به هدایت مردم پرداخته اند و همان گونه که از حدیث «ثقلین»(3)مستفاد مى گردد، آن ها از قرآن انفکاک ناپذیرند و قرآن از آن ها جداشدنى نیست و آن ها معلم و مفسرِ قرآن و کتاب ناطق و تجسم عینى مکتب تربیتى اسلام مى باشند و گفتار و رفتارشان به عنوان منبع و مأخذ و الگوى انسان سازى مطرح است و منابع روایى با غناى بى نظیر خود پس از قرآن، نمایانگر آن مى باشد.
حضرت امام، درباره نهج البلاغه که رشحه اى از چشمه سار باب مدینه علم، على(علیه السلام)است، چنین مى فرماید:
«و اما کتاب نهج البلاغه که نازله روح اوست براى تعلیم و تربیت خفتگان در بستر منیّت و در حجاب خودخواهى، خود معجونى است براى شفا و مرهمى است براى دردهاى فردى و اجتماعى و مجموعه اى است داراى ابعادى به اندازه ابعاد یک انسان و یک جامعه بزرگ انسانى از زمان صدور
1. تصنیف غرر، ص 111.
2. چهل حدیث، صص 174 - 173. «الا یعلم من خلق و هواللطیف الخبیر» (سوره ملک، آیه 14).
3. حدیث: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا و انهما لن یفترقا حتى یردا على الحوض» که مورد اتفاق خاصه و عامه مى باشد.
آن تا هرچه تاریخ به پیش رود و هرچه جامعه ها به وجود آید و دولت ها و ملت ها متحقق بشوند.»
3ـ برنامه عملى مناسب
از عوامل موفقیت تربیت ارائه راه و روشها و برنامه هایى است که در تحقق یافتن اهداف تربیت ایفاى نقش مى کند. طرح و برنامه اى که در اسلام براى تعلیم و تربیت و رشد و تکامل انسان ارائه مى شود، برنامه اى است دقیق و جامع و عملى و عینى که آفریدگار جهان براى وى تنظیم کرده است و پیام آوران خدا مُبلغ و مجرى آنند.
راهبردهایى که اسلام براى انسان سازى ارائه داده چنان که قبلا دیدیم، در میدان عمل و آزمون، قرینِ موفقیت بوده و انسان هاى بى شمارى را به کمال و والایى رسانیده است و مى تواند براى بشریت ره توشه سعادت باشد.
نظام تربیتى با فرض واقع بینانه بودن هرگاه فاقد برنامه عملى و ضمانت اجرایى باشد، در میدان عمل ناکام خواهد ماند، به ویژه در مسائلى که با عواطف و امیال انسان سروکار دارد و در نتیجه به کشمکش و تضاد درونى کشیده مى شود. پشتوانه نظام تربیتى اسلام، ایمان و حب خدا و عامل خوف و رجا و عمل صالح است که مؤمن از روى معرفت و عشق به حق و کوشش در طلب رضا و تقرب او انجام مى دهد و در این میان عبادات از نقش مداوم و مؤثرى در تکمیل و تهذیب نفوس برخوردارند به ویژه نماز با فلسفه ذکر خدا که یک تکلیف مستمر در ساعات شبانه روزى مادام العمر مؤمن است به عنوان سرچشمه معنویت و تغذیه روح و عامل بازدارنده از گناه قابل ذکر مى باشد که نیرومندترین ضامن
اخلاقى است.
این ویژگى را در هیچ یک از مکاتب تربیتى رایج نمى توان یافت، زیرا تنها مؤمنان اند که به خدا عشق مىورزند و از کیفر او بیمناک اند و در برابر اوامر او سر فرود مى آورند.
4ـ تعبد و تسلیم
در برنامه هاى تربیتى پاى تعبد و تسلیم به میان مى آید، زیرا انسان از راز هستى و پى آمد اعمال همواره و به طور کامل آگاه نیست و همانند بیمارى که براى بازیافتن سلامت خویش به حکم ضرورت تسلیم طبیب مى شود و از راز دارو و درمان بى خبر است، در مسائل تربیتى نیز مى بایست سخن مربى را بپذیرد. بدیهى است که انقیادِ کامل و تعبد محض جز در برابر اوامر و نواهى الهى معقول و عملى نیست و انسان نمى تواند بدون قید و شرط زمام خویش را به دست افرادى بسپارد، بدون این که آن ها را با منبعى مطمئن و مصون از خطا مرتبط بداند. اما مؤمن با اعتقاد به حکمت و علم خداوند و یقین به صدق و امانت پیام آوران او، خود را تسلیم فرامین حق مى کند و به فلاح و رستگارى اطمینان دارد:
«اِنَّما کانَ قَوْلَ المُؤمِنینَ اِذا دُعُوا اِلَى اللهِ وَ رَسوُلِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُم اَنْ یَقوُلُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا وَ أُولئِکَ هُمُ المُفلِحوُنَ».(1)
این ایمان و اطمینان تا بدان جا پیش مى رود که حتى اگر دستور کشتن و کشته شدن بدو دهند، همانند مسئله جهاد و شهادت ـ برخلاف تمایل نفسانى خود ـ آن را با آغوش باز مى پذیرد و شهادت را فوز عظیم مى داند. بدیهى است که در مسائل تربیتى و اخلاقى و حلال و حرام الهى، که این تعبد و تسلیم سهل تر خواهد بود، مؤمن هرگز چون و چرا نخواهد کرد: «عَسى اَنْ تَکْرَهُوا شَیأً وَ هُوَ خَیرٌ لَّکُمْ».(2)
1. سوره نور، آیه 51.
2. سوره بقره، آیه 216.
5 ـ جهانشمول بودن
تعلیم و تربیت اسلامى محدود به عصر و نسلى نیست بلکه کل بشریت را در همه اقطار و اعصار و با شرایط مختلف جغرافیایى، فرهنگى و اجتماعى دربرمى گیرد و هیچ گونه تبعیضى را نمى پذیرد و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) «نَذیراً لِلْبَشَر» و «رَحمةً لِلْعالَمینَ» است و احکام نورانى اسلام تا پایان حیات انسان در زمین به قوت خود باقى است و توان اداره انسان را دارد.
6 ـ هدف بودن انسان
در تربیت اسلامى، انسان با هویت انسانى هدف است و کمال او مقصد تربیت مى باشد (و نه چیز دیگر)، بعثت انبیاء و نزول کتب آسمانى و احکام و شرایع و تکلیف و بندگى تنها به منظور انسان سازى است و قرب الهى یا پرستش که قبلا در اهداف تربیت گفتیم، به فلاح و رستگارى انسان بازمى گردد چراکه انسان از قرب الهى بهره مى برد و به فوز عظیم مى رسد و واجب الوجود را به پرستش و قرب بنده نیازى نیست و هدایت و تزکیه انسان به خود او بازگشت مى کند: «فَمَنِ اهْتَدى فَاِنَّما یَهْتَدِى لِنَفْسِهِ»(1)، «...و مَنْ تَزَکَّى فَاِنَّما یَتَزَکّى لِنَفْسِهِ...»(2) و پیامبران در کار رسالت و هدایت از مردم چیزى جز پیمودن راه خدا که همان راه سعادت انسان است، نمى خواهند: «قُلْ ما أسئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْر اِلاّ مَنْ شَاءَ اَنْ یَتَّخِذَ اِلى رَبِّهِ سَبِیلاً».(3)
سایر مکاتب فاقد چنین ویژگى اند و هرچند از اصالت انسان سخن بگویند مقاصد دیگرى را وراى
1. سوره یونس، آیه 108.
2. سوره فاطر، آیه 18.
3. سوره فرقان، آیه 57.
سعادت انسان در تربیت لحاظ مى کنند، دلیل این مدعا را در ره آورد این مکاتب و جایگاه انسان در فرهنگ جوامع مى توان یافت.
7ـ جامعیت
همان گونه که در مباحث پیشین ملاحظه کردیم انسان داراى ابعاد مختلف جسمى و روحى، عقلى و عاطفى، فردى و اجتماعى، مادى و معنوى، عرفانى و اخلاقى است و مادامى که تربیت به کلیه این ابعاد توجه نکند، نمى تواند تضمینى براى خیر و سعادت و رشد و تکامل انسان باشد. مکاتبى که تک بعدى و یا با عینک مادیت به انسان مى نگرند از اسرار پیچیده و استعدادهاى نهفته و بى نهایت و قابلیت هاى ذاتى وى عاجز و ناتوان اند و به همین دلیل برنامه ها و روش هاى تربیتى آنان نیز از این نقیصه خالى نخواهد بود. اما در نگرش الهى انسان با همه ابعاد و اسرار وجودى اش از سوى آفریدگار خود مورد توجه قرار مى گیرد و تربیت مفهوم کامل و واقعى خود را مى یابد و برنامه ها نیز بر این اساس تنظیم مى گردد: «ألا یَعْلمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُواللَّطِیفُ الخَبیرُ».
قرآن کریم با اشاره به محدودیتِ دانش انسان در شناخت خود و ابعاد حیات خویش آیاتى دارد از جمله:«وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمرِ رَبِّى وَ ما اُوْتِیتُم مِنَ الْعِلْمِ اِلاّ قَلیلاً».(1)
«از تو مى پرسند حقیقت روح چیست، بگو روح از امر پروردگار من است، و شما را جز اندکى از دانش بهره نیست». استفاده از واژه «ربّى» که مشتمل بر مفهوم تربیت است و واژه «امر» که وراى عالم «خلق» است، مى تواند عنایتى به این نکته باشد که روح از «عالم امر» مى باشد و تنها پروردگارِ روح یعنى مربى واقعى انسان مى داند که حقیقت آن چیست و براى رشد و سعادت آن چه طرحى را ارائه
1. سوره اسراء، آیه 85.
دهد، در حالى که دیگران از درک چنین حقیقتى غافل اند.
حضرت امام مى فرماید:
«تربیت انسان به همه ابعادش، هم تربیت جسمى و هم روحى و هم عقل و هم مافوق آن، نمى شود در عهده بشر باشد. براى این که بشر اطلاع ندارد از احتیاجات انسان و کیفیت تربیت انسان نسبت به ماوراء الطبیعه. تمام قواى بشر را روى هم بگذارید همین طبیعت را و خاصیت طبیعت را مى تواند بفهمد.(1)
بدیهى است که بدون توجه به ابعاد وجودى انسان و علم به آغاز و انجام سیر و حرکت وى، تربیت او به نحو کامل و با هدف نهایى قابل تحقق نیست. از دید مکاتب مادى که انسان را در چارچوبه طبیعت و آثار آن زندانى مى کند و زیستن بهتر و لذت و تمتع بیشتر را غایت و فلسفه حیات مى داند و مبدأ و مقصد را تنها در جهان خاک مى شناسد، قلمرو تربیت نیز از مرزهاى مادى و حیوانى نمى گذرد و از خور و خواب و خشم و شهوت فراتر نمى رود، همان گونه که قرآن مى گوید:
«یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الحَیاةِ الدُّنیا وَ هُمْ عَنِ الآخِرَةِ هُمْ غافِلوُنَ».(1)
و در مقام ارزیابى حاصل عمل و اندیشه و ایده کافران مى فرماید: «...الَّذینَ کَفَروُا یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأکُلوُنَ کَما تَأکُلُ الاَْنعامُ وَ النَّارُ مَثوىً لَهُمْ».(2)
1. صحیفه نور، ج 2، ص 226.
2. سوره روم، آیه 7.
3. سوره محمد، آیه 12.

 

کفر پیشه گان، تمتع مى برند و مى خورند همانند خوردن حیوانات و آتش جایگاه آن هاست. در این نوع تفکر، پرورش فضائل اخلاقى و تربیت انسانى نامفهوم است و از این رو قرآن کریم اینان را به چهارپایان مانند مى کند. (و این فاجعه اى است که مادى گرى براى نسل بشر پدید آورده و انسان را خصلت جانوران و درندگان بخشیده که براساس روایات اینان در آخرت نیز به صورت جانوران و وحوش محشور خواهند شد.)
این در حالى است که نگرش الهى انسان را از خدا مى داند و منتهاى سیر او را لقاالله مى شناسد: «اِنَّ اِلى رَبِّکَ الرُّجْعَى»(1)، «وَ اَنَّ اِلى رَبِّکَ المُنْتَهى».(2)
و بنابراین انسان در عین آن که موجودى است خاکى و عرصه تکامل او عالم طبیعت است بارقه الهى است که از سوى خدا آمده و با ره آوردى که از این سیر و سفر دارد به سوى خدا و به عالم بقا رهسپار مى گردد و به رستگارى و جاودانگى نائل مى آید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 41   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اسلام و تعلیم و تربیت