فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله ابراء در حقوق ایران و انگلیس

اختصاصی از فی موو مقاله ابراء در حقوق ایران و انگلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ابراء در حقوق ایران و انگلیس


مقاله ابراء در حقوق ایران و انگلیس

تعداد صفحات :28

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

اصطلاح فقهی و حقوقی ابراء، به مفهوم گذشت اختیاری داین از دین خود، و نیز بررسی ماهیت و اوصاف آن، از دیر باز مورد توجه فقیهان اسلامی بوده و حقوق‏دانان هم بر ابعاد بحث، غنا و تنوع آن افزوده‏اند.

مقاله حاضر نیز این مهم را بررسی و با مراجعه به متون فقهی معتبر عامه و خاصه و نقل و نقد آراء و نظرات حقوق‏دانان ، به ویژه از طریق مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها، به صورت مستدل، پیرامون شرایط، طرق اثبات و آثار این عمل حقوقی به بحث پرداخته است.

  1. مقدمه: طرح موضوع و تقسیم مطالب

ابراءِ که مصدر و از باب اِفعال است، در لغت عرب، از ریشه بُروء، بَراء و برائت گرفته شده و به معنی خلاص کردن و رهانیدن از عیب و دین به کار رفته است.(1)در اصطلاح حقوقی، مطابق با ماده 289 ق. م: «ابراء عبارت از این است که داین از حق خود، به اختیار، صرف نظر نماید».

بر این تعریف - که به احتمال زیاد از قانون مدنی فرانسه اقتباس شده(2) ـ ایراداتی چند وارد شده است؛ از جمله اینکه، در آن، به اثر ابراء،یعنی «سقوط دین به اراده طلبکار،» قطع نظر از سبب آن، توجه شده است. بنا بر این، جای آن است که گفته شود: ابراء ممکن است به شکل ایقاع باشد یا عقد؛ معوّض باشد یا رایگان و ضمن عقد صلح، وصیت و تبدیل تعهد واقع شود یا به طور مستقل؛ در حالی که، اگر تعریف، به ماهیت و اوصاف عمل حقوقی می‏پرداخت و به اثر ابراء قناعت نمی‏کرد، چنین اختلافی واقع نمی‏شد.وانگهی، آوردن واژه «اختیار» در تعریف ابراء، این احتمال را به وجود می‏آورد که وجود رضا، در زمان انشاءِ ابراءِ، از ارکان وقوع ابراء است و پیروی از این نظر، نظم در اجرای قواعد را بر هم می‏زند.(3)

 

. ماهیت ابراء

  1. 1. ابراء در زمره ایقاعات است نه عقود

در فقه امامیه، مشهور و در فقه عامه، حنفی‏ها، حنبلی‏ها و شافعی‏ها ابراء را ایقاع می‏دانند. مطابق با این نظر، درستی ابراء، متوقف بر قبول مدیون نبوده بلکه رد او نیز به نفوذ و اعتبار آن لطمه‏ای وارد نمی‏سازد.(5)در مقابل، بعضی از فقیهان امامیه از جمله شیخ طوسی،(6) ابن زهره و ابن ادریس،(7) ابراء را عقد دانسته و قبول مدیون را در تحقق آن ضروری می‏شمارند.

در حالی که، در فقه عامه، فقیهان مالکی و زیدی به لحاظ غلبه معنی تملیک بر اسقاط در ابراء، قبول مدیون را در تحقق آن، لازم می‏دانند؛(8) در فقه امامیه اساس استدلال بر این است که ابراء دین در واقع منّتی است بر مدیون که نمی‏توان وی را بر قبول آن اجبار کرد.(9) در پاسخ از این استدلال چنین گفته شده است که، اسقاط حق و صرف نظر نمودن از آن که با اراده صاحب حق و بدون تقاضا و درخواست مدیون صورت می‏گیرد، منّتی بر وی محسوب نمی‏شود تا تحمل آن برای او دشوار باشد.(10)

در حقوق ایران، مستفاد از ماده (289 ق.م)، این است که قانونگذار در تعیین ماهیت حقوقی ابراء، به مشهور پیوسته و آن را از ایقاعات به حساب آورده‏است؛ نه عقود و قراردادها.

در حقوق انگلیس، قاعده کلی این است که طرفین قرار داد، همان گونه که می‏توانند از طریق توافق (agreement)برای خود تعهداتی به وجود آورند، خواهند توانست از طریق توافق، یکدیگر را از تعهداتشان مبرّا (release)سازند.به طور مثال: هر گاه (A) به عنوان خریدار قادر نباشد، بابت کالاهایی که به او تسلیم شده است، ثمن معامله را به فروشنده (B) بپردازد؛ ممکن است (B) به موجب توافقی که با (A) منعقد می‏کند، ذمه او را نسبت به تعهدی که دارد ابراء نماید.(11)

مطابق با ماده 115 قانون تعهدات سویس نیز ابراء، قراردادی است که برای ابطال یا تقلیل یک طلب واقع می‏شود. (B.remise conventionnelle).(12)

در قانون مدنی فرانسه نیز ابراء، از عقود (convention) شناخته شده است. در قانون مدنی آلمان نیز ابراء، در شمار قراردادها محسوب می‏شود.

در قانونی مدنی سابق مصر نیز ابراء، عبارت بود از توافقی بین داین و مدیون در مورد سقوط بلاعوض دین؛ ولی، در قانون مدنی جدید این کشور، ابراء به صرف اراده داین محقق می‏شود و نه با توافق وی با مدیون.(13)

  1. 2. تفاوت ابراء با هبه طلب به مدیون

بنا به عقیده برخی از فقیهان اسلامی، هبه طلب به مدیون، اگر چه به لفظ هبه انجام بگیرد ایقاع و در حکم ابراء محسوب می‏شود(14) گروهی دیگر با وجود این که هبه طلب را مانند ابراء وسیله‏ای برای سقوط تعهد می‏دانند ؛ ولی، بر خلاف ابراء، برای آن ماهیتی قرار دادی قایل هستند.(15) در حقوق داخلی نیز استادان در این باره اختلاف نظر دارند. بعضی(16) معتقدند که هبه دین به مدیون همان ابراء است و بر این اساس ماده 806 ق.م را خالی از اشکالی ندانسته و برآنند که می‏بایست در اصلاحات بعدی حذف گردد؛ در مقابل، عده‏ای(17) آن را عقد به حساب آورده‏اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ابراء در حقوق ایران و انگلیس

تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان


تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 30 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

نگاهی به سیاستهای استعماری انگلستان در افغانستان

ِکشور افغانستان، به‌رغم دارا بودن موقعیت استراتژیک و برخورداری از برخی منابع غنی شناخته شده و همچنین دارا بودن توانمندیهای توسعه، هنوز نتوانسته از رشد لازم در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و صنعتی برخوردار باشد. این امر ــ توسعه‌نیافتگی ــ می‌تواند چند علت داشته باشد:

  1. طبیعت سخت و کوهستانی افغانستان و کمبود جلگه‌های هموار؛
  2. راه نداشتن به آبهای جهانی؛
  3. فقدان و یا شناسائی نشدن منابع شاخص انرژی چون نفت و گاز؛
  4. تنوع قومی و نژادی، و در نتیجه، رقابتهای زیانمند و درگیریهای متعدد بین گروههای مذهبی و زبانی.

شاید عوامل بالا در کند کردن روند توسعه مؤثر بوده باشند؛ اما با توجه به اینکه کشورهایی با دارا بودن همین ویژگیها مسیر توسعه را طی کرده اند، امروزه این عوامل را نمی‌توان عوامل اصلی توسعه‌نیافتگی به شمار آورد. قدر مسلم این است که آنچه  این وضعیت را تشدید نموده و به افغانها فرصت استفاده بهینه از منابع موجود را نداده و، در مجموع، زمینه‌های شکوفایی و بالندگی را در عرصه‌های مختلف از آنها گرفته، مسئله عملکرد قدرتهای استعماری در افغانستان بوده است. این کشور در طی سه قرن اخیر شاهد حضور مستقیم سیاسی و نظامی سه قدرت بزرگ جهانی در خاک خود بوده است. در سده 19 و تا نیمه قرن 20 انگلستان، در نیمه دوم قرن بیستم شوروی و در سالهای نخستین قرن بیستم ویکم آمریکا، مستقیماً در افغانستان حضور نظامی داشته‌اند. امری که در کمتر کشور دیگری می‌توان نمونه آن را پیدا کرد. در این میان، رقابت دو قدرت استعماری انگلیس و روس ( اعم از روسیه تزاری و یا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) در افغانستان، بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به استقلال و حاکمیت ملی و، در نتیجه، سیاست، اقتصاد و فرهنگ افغانستان وارد نموده است. بررسی تاریخ معاصر افغانستان نشان می‌دهد که عامل خارجی به مراتب مؤثر تر از مجموعه عوامل داخلی در روند توسعه‌نیافتگی این کشور بوده است.

از میان قدرتهای استعمارگر اروپایی، اولین کشوری که به سیاست خارجی افغانستان توجه داشت و، در نتیجه، زودتر از دیگران در امور داخلی افغانستان دخالت کرد و بیشترین تأثیر را در عقب‌ماندگی افغانستان داشت، حکومت انگلستان بود. کمپانی هند شرقی انگلیس، که در آغاز قرن هفدهم میلادی به فرمان الیزابت پادشاه وقت انگلستان و به منظور گسترش بازرگانی در مشرق‌زمین تأسیس شده بود، [2] در راستای تأمین منافع سهام‌داران خود تا اواخر سده هجدهم توانسته بود نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را در سطح گسترده‌ای از سرزمین هند توسعه دهد. کارگزاران این شرکت، که در واقع نمایندگان دربار انگلیس بودند، در راستای دستیابی به منافع هرچه بیشتر بر آن بودند تا ضمن دست‌نشانده ساختن حکام  مغولی هند، حکومتهای مقتدر محلی و قبایل مخالف خود را نابود کنند. مسدود نمودن راهها و محورهای نفوذ به هند مهم‌ترین سیاست آسیایی انگلستان در قرن 19 بود. ایران و افغانستان هم راههای نفوذ به هند را در اختیار داشتند و هم خود می‌توانستند به یک رقیب برای انگلستان در هند تبدیل شوند؛ اما تهدیدی که از جانب افغانستان در مورد منافع انگلیسیها  در هندوستان وجود داشت به مراتب جدی‌تر بود . قدرت‌یابی زمانشاه در آغاز قرن نوزدهم در افغانستان، مقارن با اوج تلاشها و اقدامات انگلیسیها برای سلطه کامل بر اقوام و مناطق مختلف هندوستان بود.[3] تلاشهای آشکار زمانشاه برای حمله به هندوستان از یک سو و کمک خواستن قبایل و حکومتهای مسلمان و غیرمسلمان شمال هند از او، از سوی دیگر، خواب انگلیسیها را آشفته کرد. هم‌زمان با تکاپوهای زمانشاه، ناپلئون بناپارت نیز تلاشهایی را برای حمله به هند از طریق ایران در پیش گرفت.

انگلیسیها برای رویارویی با این تهدیدات سیاستهای چند لایه‌ای را در افغانستان در پیش گرفتند. سیاستهای که تاریخ، سیاست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ افغانستان را تا سالیان سال تحت تأثیر خود قرار داد. مهم ترین رئوس این سیاستها عبارت بود از:

  1. تشکیل دولت حائلی بین متصرفات انگلستان در هند و دولت ایران که، با توجه به شکل‌گیری دولت جانشینان احمدشاه درانی، افغانستان می‌توانست این منظور را تأمین کند.
  2. تشکیل دولت حائلی بین متصرفات انگلستان در هند و دولت افغانستان که حمایت انگلیسیها از حکومت سیکها در پنجاب و، به ویژه، حکومت رنجیت سینگ در سر هند تا حدی می‌توانست به این سیاست جامه عمل بپوشاند.
  3. سیاستهای تدافعی به عنوان یک سیاست کوتاه مدت به جهت حذف رقبایی چون زمانشاه و رفع خطر ناپلئون از طرق مختلف؛ ایجاد درگیری میان ایران و افغانستان و انعقاد قراردادهای ضد فرانسوی با هر یک از این دو کشور از مهم ترین نمودهای این سیاست بود.
  4. خلاصه این مقاله در همایش بررسی تحولات افغانستان در یکصد سال اخیر، که در تاریخ 26 آذر 1385 در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد، قرائت گردید.

 
 
 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص - ورد

اختصاصی از فی موو گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص - ورد


گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص - ورد

گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی

مقدمه :

الف ـ می توان گفت که تا سالهای 1960 ، جرم شناسی آمریکای شمالی و انگلیسی ، همانند جرم شناسی سایر کشورهای اروپایی پیرامون پژوهش عوامل مجرمانه و سازو کار « عملی ساختن اندیشه مجرمانه » دور می زده است . به همین مناسبت ، این جرم شناسی به طرف شناسایی روشهای درمانی و پیشگیرانه بزه و حتی المقدور جلوگیری از تکرار اعمال مجرمانه و در نهایت هموار نمودن بازگردانی اجتماعی محکومان ، متمایل بوده است . این چیزی است که انگلوساکسونها آن را REHABILITATIVEIDEAL می نامند و به « اصلاح گرایی » هم مشهور است .

بی شک اختلافهای بسیار مهمی بین نظریه های تهیه شده بوسیلة انگلیسیها و آمریکائیان وجود دارد که همین اختلافها بین روشهای گوناگون درمان وپیشگیری هم که آنان پیشنهاد می کرده اند به چشم می خورد .


دانلود با لینک مستقیم


گرایشهایی نو درجرم شناسی انگلیس و آمریکای شمالی 24ص - ورد

تحقیق در مورد اسلام در میانمار

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد اسلام در میانمار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسلام در میانمار


تحقیق در مورد اسلام در میانمار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:9

 فهرست مطالب

 

تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجری برمی‏گردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانی مسافرت‏های دریایی خود را به طریق قبل‏ادامه می‏دادند و در مسیر خود احیانا دست‏به تبلیغ و دعوت مردم‏به اسلام می‏زدند.

 

بعدها بازرگانان مسلمان از مسیرهای زمینی که از منطقه غربی‏میانمار و ایالت آراکان این کشور می‏گذشت‏به مناطق غربی چین سفرمی‏کردند. بسیاری از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلی‏آراکان، رحل اقامت افکندند و اولین مناطق تجمع مسلمانان راایجاد کردند. سیاحان چینی در نوشته‏های خود از مناطق ایرانی‏نشین‏در مرزهای بین میانمار و یونن(ایالتی در جنوب غربی چین)در قرن‏سوم میلادی یاد کرده‏اند.

 

رافائل ایزرائیلی می‏نویسد: تاجران عرب در قرن اول هجری‏درناحیه آراکان واقع در غرب برمه و در نقطه مرزی با بنگلادش‏اقامت گزیده و اسلام را در این سرزمین انتشار دادند. اما گفته‏می‏شود در سال 588 هجری مطابق با 1192 میلادی، اسلام در این‏سرزمین گسترش یافت و در قرن نهم و دهم میلادی بازرگانان ایرانی‏و عرب دراین مکان استقرار یافته و به نشر اسلام پرداختند. مسلمانان ساکن هند نیز در این سرزمین به گسترش اسلام اقدام‏نمودند و مسلمانان برمه در سطح وسیعی باهند به تجارت پرداختند. در سال 1870 م عده‏ای از مسلمانان «یون نان‏» موسوم به پانتای‏که در قیام این ناحیه شکست‏خورده بودند به صورت پناهنده از چین‏به برمه آمدند. برخی مسلمانها هم در شرایط عادی به عنوان‏بازرگان، چین را به قصد برمه ترک گفتند و لذا حرکت مهاجرین‏مسلمانان به سوی برمه گسترش یافت.

 

از بین مسلمانان برمه، آنان که منشا هندی دارند برخی، ازاعقاب مردمی هستند که در اواخر قرن هیجدهم از شمال هند به برمه‏آمدند تا به خدمت واحدهای ارتش بزرگ «آلومپرا» در برمه علیادرآیند. با فتح هند در سال 1824 م به دست انگلیسی‏ها، مهاجرت وسیع‏مسلمانان هند به برمه شدت یافت و بسیاری از آنان در رانگون‏مرکز برمه در تجارت و سایر فعالیت‏های اقتصادی شرکت داشتند. در رانگون و مناطق وسیع دیگر، سنی‏های بنگالی و جوامعی ازشیعیان در کنار یکدیگر زندگی می‏کنند و هرکدام مراسم ویژه خودرا دارند.

 

مسلمانان برمه با مسلمانان چین نیز ارتباط خوبی دارند که‏پیوند اساسی آنان توسط «پانتاهای‏» که قومی پرتوان و مهاجم‏بودند و در راههای تجاری «یون نان‏» و گذرگاههای خطرناک وکوهستانی برمه با شغل کاروان‏داری در رفت و آمد بودند. مربوطمی‏شود.

 

مائونگ تان لویی از محققین بودایی میانمار نوشته است: در 680میلادی(69 هجری)، محمد حنفیه فرزند امام علی(ع) پس از عدم توفیق‏نسبت‏به خونخواهی امام حسین(ع)از بنی‏امیه، همراه با طرفداران ونیروهای خود به شرق کوچ کرد تا بالاخره درسواحل آراکان به‏میانمار رسید و در آنجا کایاپوری ملکه قبیله منطقه را شکست‏داده او را به دین اسلام در آورد و آنگاه ملکه را به زنی گرفت وبه ترویج اسلام در آن منطقه پرداخت. در حال حاضر دو مزار درآراکان وجود دارد که به حنفیه تونکی(مزار حنفیه)و کایاپوری‏تونکی معروف هستند. آن دو مزار همراه با «عرب شاه پارا» (منطقه فتح حنفیه برمیانماری‏هااست.)به صورت زیارتگاه مسلمانان‏این منطقه در آمده است.

 

باگسترش ممالک اسلامی در هند و ترویج اسلام در بنگال و تبدیل‏آن منطقه به یک مملکت و سلطان‏نشین اسلامی، منطقه عربی‏میانمار(ایالت آراکان)تحت نفوذ مسلمانان بنگال و هند قرارگرفت، بسیاری از امرای مسلمان مانند «عیسی تهو» و«امیرحمزه‏» برآن دیار حکومت کرده‏اند.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسلام در میانمار