فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تاریخ تطبیقی ادیان (زرتشت و مجوس)

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله تاریخ تطبیقی ادیان (زرتشت و مجوس) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

تاریخ تطـبیقی ادیـان
از أنجاییکه مهمترین منشا اختلاف میان پیروان ادیان ،همانا عدم آگاهی از مواضع اصولی و درک صحیح از جهان بینی آنهاست. لذا بمنظور آگاه تر کردن وحدتیان و همچنین میهمانان سایت،از این پس سلسه مقالاتی تحت عنوان "تاریخ تطبیقی ادیان" که توسط یکی ازاعضاء اندشمند انجمن رهروان وحدت نوین جهانی به رشته تحریر آمده است را، تقدیم علاقمندان به مطالعۀ تطبیقی ادیان مینماید. امید است که یاران ومیهمانان ، مارا ازنظریات خود مطلع نمایند.
علم تاریخی تطبیقی ادیان از چه سخن می گوید ؟
همه ادیان ، هم از دیدگاه تاریخی و هم از دیدگاه جغرافیائی در حال تکامل و بوده و هستند . ادیان در طول زمان از نقطه ای به نقطه دیگر حرکت کرده اند و درسرزمین های جدید شکل و حتی محتوی آنها عوض شده است .در این جابجائی که در طول دهها ، صدها و هزاران سال اتفاق افتاده است ، ادیان با یکدیگر برخورد کرده و ازهم تاثیر گرفته اند ، خدایان یک دین از یک سرزمین به سرزمین دیگر رفته اند و تغییر نام داده اند و در شخصیت و نحوه ظهور و صفاتشان تغییر حاصل شده است .
یک مثال از این تغییرات یک خدا ، " اهورا" در دین زرتشت است که همان خدای " آسورا " خدای هندو می باشد . از آسورا در "ریگ ودا " ( یکی از ریگ ها ( کتاب ها ) چهارگانه اصلی دین هندو ) یاد شده است . این قرابت و شباهت ، خدائی از دین زرتشت و خدائی از دین هندو ، از آنجا ناشی می شود که اقوام آریائی و هندی روزگاری با هم می زیسته اند . " اقوام هندو اروپائی " قبل از جدائی در محلی در شمال شرقی آسیا ، جائی حدو شمال افغانستان تا شرق روسیه با هم می زیستند و خدایان اولیه آنها درچار چوب دین " ودا" شکل گرفته اند . پس از حرکت اقوام آریائی که خود زیر مجموعه ای از نژاد هندو اروپائی بوده اند ، به سمت جنوب و غرب یعنی فلات ایران ، ادیان آنها هم از هم منشعب شده اند . برخی در فلات مرکزی ایران فرو نشسته اند که همان ایرانیان اند و گروه دیگر باز به سمت جنوب پیش رفته ا ند و در سرزمین امروزی هند و اطراف آن ساکن شده اند. جالب اینجاست که شرایط آب هوای فلات ایران که نیمه خشک و کم آب بوده است در تعالیم زرشت تاثیر گذاشته ودر این دین کشاورزان و کشاورزی نکو داشته شده اند .از سوی دیگر در دین پسر عموهای هندی ایرانیان که در هوای پر رطوبت و حاصل آور می زیسته ا ند ، از کشاورزی و نکو داشت آن خبری نیست . در مثال دیگر می بینیم که " سنت قربانی کردن " و خون ریختن حیوانات برای خشنودی خدایان از ادیان بابلی وسومری و فنیقی و دیگر اقوام کهن سامی به دین عبرانیان ( که بعداً یهودیان نام گرفته اند ) ، وارد شده است . " یهوه " خدای قوم یهود از پاشیدن خون حیوانات قربانی وبوی کباب آنها بر وی آتش خرسند میشود ، همانگوئه که خدای بابلی " مردوخ " ازین کار خرسند می شود.
"تاریخ تطبیقی ادیان" این موضوعات موازی را در ادیان گوناگون در طول تاریخ و عرض زمین پی میگیرد و کشف می کند. " تاریخ تطبیقی ادیان " در پی رد و یا اثبات هیچ دینی نیست و بدون گرایش و علاقه به دینی خاص همه ادیان رابه یک چشم می نگرد. دکتر جواد مشکور عضو فرهنگستان دمشق که خود نیز مسلمان است می گوید : " همه ادیان تاریخی دارند. اکثر آنها کامل و نهائی نیستند و پیوسته در رشد و نمو اند. هر رشدحقیقی تازه ای بر روی کهن قرار می گیرد و هر دینی درخود صورت باز مانده ای از دین کهن دارد ( خلاصه ادیان سال 1362 چاپ تهران ) انشعاب نشانه ای از پویائی ادیان : بهترین نشانه تکامل وزنده بودن ادیان " انشعاب " است که در اثر برداشت های متفاوت در نسل های متاخر یک دین جدید بوجود می آید. همه ادیان بدون استثناء انشعاب کرده اند. با یک دید کل نگر به همه ادیان میتوان با اطمینان گفت خاصیت تکامل در ادیان بشری جبلی و ذاتی است ، زیرا تکامل در افراد " بشر " جبلی و ذاتی است .کشش و کوشش برای رسیدن به " بهینگی " در ذات انسان است پس در ذات ادیان او نیز هست ." تاریخ تطبیقی ادیان " به چه کار سودمند است ؟ این علم یک ابزار است برای شناخت و میزان اصالت عناصر و مراسم در هر دین . مثال : اگر در تورات دستورات زیادی برای فتح سرزمین ها و کشتار مرد وزن و کودک و حتی حیوانات آمده است ، نه دستورات خداوند بلکه خواسته های سیاسی کاهنان یهودی پس از رهائی از اسارت بابلی ها بوده است. امروزه این موضوع به پژوهشگران مسلم گشته که اگر هم برفرض موسی آنچنان که در تورات آمده و توصیف شده است ، وجود داشته ، 1000 سال پس از مرگ وی اسفار پنجگانه تورات نوشته شده است . یعنی چیزی در حدود 600-400 سال قبل از میلاد مسیح . در " سفر پیداش " از اسفار پنجگانه تورات که بنا برعقیده یهودیان ، مطالب آن عیناً به موسی وحی شده است ، دستوراتی درباره نحوه قربانی های مختلف در زمان کاشت و برداشت محصول داده شده است که دستوراتی به یک " قوم کشاورز " است . در حالیکه در زمان زندگی موسی ( آنطور که داستان قوم یهود بیان می دارد ) یهودیان فقط گروهی سرگردان در صحرا بوده اند و حتی یک دانه هم نکاشته بوده اند بنا برین این دستورات هرگز به به خود موسی وحی نشده اند . در جای دیگر تورات مرگ خود موسی گزارش شده است ! یعنی با فعل ماضی به موسی خبر درگذشت خود او وحی شده است !.
البته باید بیاد داشت که علم تاریخ ادیان اگر چه این فراز را کشف می کند ، ولی هرگز قضاوت درباره خوبی و بدی آن نمی نماید . قضاوت خوبی و بدی بیرون از حیطه و چارچوب این علم است .در نوشتارهای بعدی دقیق تر به تورات خواهیم پرداخت .همبستگی علم تاریخ ادیان تطبیقی با سایر علوم چیست ؟ این علم از بسیاری دیگر از علوم بشری ، برای کشف آنچه بر دینی واقع شده است ، سود می گیرد . مهمترین این علوم ، علم باستانشناسی و شعبات مختلف آنست . خواندن الواح کشف شده تمدن های باستانی افقی گسترده از آنچه بر ادیان این قومها گذشته است در فرا روی ما می گستراند. شاهکار باستانشناسان خواند الواحی است که به زبا نهای باستانی نوشته شده اند و اکنون " زبان مرده " به حساب می آیند. در لابه لای این نوشته ها همواره " دین " و " اعتقاد به موجودات فرا انسانی " دریافته و ثبت میشوند.
افرون بر باستان شناشی Archeology علوم دیگری نیز بسیار به توسعه تاریخ ادیان کمک نموده ا ند منجمله :انسان شناسی Anthropology - جامعه شناسی باستان Ancient Sociology - قوم شناسی Ethnology - زبان شناسی Linguistics بالاخره حتی زمین شناسی Geology و شعبات آن مانند فسیل شناسی Paleontology به خد مت علم تاریخ ادیان آمده ا ند .علم اخیر ( زمین شناسی و فسیل شناسی ) توانسته است دیدگاههای تازه و شگفت انگیزی درباره داستان " توفان نوح " که تقریباً بین تمام اقوام سامی منطقه بین النهرین مشترک است ، پیش روی پژوهشگران باز کند . دراین باره در نوشتارهای بعدی بیشتر خواهیم گفت . در نوشتار بعدی مختصری هم به تاریخچه علم تاریخ تطبیقی ادیان و مراکز پژوهشی جهان در حال حاضر خواهیم پرداخت .
3-تاثیرات دین رزدتشت بر تورات
برای آنکه این تاثیرا ت را بررسی کنیم ، لازمست به وضعیت تاریخی یهودیان قبل و بعد از اسارت در بابل نگاهی بسیار گذرا بیافکنیم:
بنابر روایات یهودی بعد از مرگ موسی قوم بنی اسرایئل رهبری یوشع به فلسطین آمد و در جنگ با فلسطینیان پیروز شد و شهر " اریحا " پایتخت آنان را تسخیر نمود و درآنجا مستقر گردیده و به تدریج شهرهای فلسطینیان یکی پس از دیگری به تصرف در آورد .
کشاورزی رونق بسیار یافت و جمعیت رو به افزونی گذاشت . اندک اندک قوم بنی اسرائیل از یهوه فاصله گرفتند و یکی از خدایان قدیمی و محلی بنام " بعل " را پرستش کردند که از خدایان بابلی بوده و حامی کشاوزان و گله های آنان .
ولی در همین زمان هم گروهی بودند که هنوز اعتقاد خود را به " یهوه " از دست نداده بودند . بزرگان این گروه اقلیت در طول صدها سال به تبلیغ دین اصلی موسی می پرداختند و به آنا ن " انبیائ بنی اسراییل " گفته میشود .
بر اساس اعتقاد یهود ، مجموعه کتبی که از آنان به جای مانده بخشی از کتب مقدس یهودیان بشمار می رود که به آنها " نبییم " (Nabiim ) می گویند .
از آن جمله است کتاب " اشعیای نبی " قرن 8 ق ، کتاب "عاموس نبی" قرن 8 ق م، کتاب " ارمیا ی نبی" قرن 7 ق م و از همه مهمتر کتاب " دانیال نبی" قرن 6 ق م است که از نظر تاریخ ادیان بسیار در خور توجه است که بعدا درباره آن بیشتر خواهیم گفت .
البته باز باید خاطر نشان کرد که محقین.کتب مقدس یهود طی بررسی هائی نتیجه گرفته اند که حتی این کتابها هم بسیار دیر تر از زمان زندگی نبی ها نوشته شده اند.
جایگیر شدن یهودیان در سرزمین فلسطین و ازدیاد نفوس و ارتقاء حجم روابط اجتماعی و بازرگانی ایجاب می کرد که این جامعه اندک اندک زیر پوشش عملی قانون در آید .
در پی این نیاز ، مردم برای اداره امور افرادی از بزرگان را بعنوان " قاضی " برگزیدند که ناظر بر اجرای قوانین باشد و نیز در صورت نیاز قوانین جدیدی از اصول اولیه دین یهود استخراج نماید . در واقع نوعی " اجتهاد" در دین یهود بوجود آمد . این دوره از زندگی قوم یهود " دوره قضات" ، یا " داوران " نامیده شده است .
این قضات تا حدود قرن 6 ق م امور را اداره می کردند. بعد از " دوره قضات " بلاخره اسرائیلیان یک پادشاه انتخاب کرده اولین دولت رسمی اسرائیل را تشکیل دادند.
شروع این پادشاهی با انتخاب " شائول بن قیس " و بعد از آن " داوود" و سپس به پادشاهی "سلیمان نبی" می رسد .
باید توجه داشت که پادشاهان ، هم شاه بوده اند و هم پیغمبر ( نبی ) بنابرین می توان ظهور " پادشاهان پیامبر " و یا " پیامبران پادشاه " را در تاریخ ادیان بین النهرین به یهودیان نسبت دارد . در این نوع حکومت پادشاه شخصی است که رسماً "نبی" یعنی پیشوای دینی قوم است و حکومت مطلقه را نیز دارد.
اوج سلطنت پیامبران یهود "سلیمان بنی" است.
او پادشاهی قدرتمند بود و در زمان او یهودیان به اوج رفاه و قدرت رسیدند. سلیمان بنی در شهر اورشلیم و یا بیت المقدس معبدی بسیار با شکوه و مجلل ساخت که در تاریخ از آن بنام " معبد سلیمان " یاد میشود و تا چند نسل بعد از او مرکز عبادی سیاسی پادشاهان یهود بود.

نمای دروازه ایشتار در معبد سلیمان - بازسازی در موزه برلین
3-1 واقعه تسخیر بیت المقدس ( اورشلیم ) و اسارت قوم یهود
در سال 586 ق م بخت النصر پاشاه بابل به سرزمین یهودیان حمله آورد و معبد سلیمان را غارت و خراب کرد و گروه بسیار از بزرگان قوم را به شهر بابل ( پایتخت کشور بابل ) برد .
هنوز هم دیواری از معبد سلیمان در شهر بیت المقدس وجود دارد که به " دیوارندبه " معروف است و یهودیان به آنجا زیارت کرده و درپای آن دیوار ، بیاد پادشاهای پرشکوه یهود ، گریه وزاری می کنند.

 


3-2- آزادی یهودیان به دست کوروش ، پادشاه هخامنشی
اسارت قوم یهود در بابل یک نقطه عطف تاریخی در زندگانی قوم یهود محسوب می شود .
این اسارت 47 سال طول کشید نهایتاً قوم یهود بدست کوروش ، شاهنشاه ایران آزاد گردید .
آن گروه از یهود که مایل بوند در بابل ماندند و تشکیل مهاجر نشین یهودی دارد و گروهی به بیت المقدس باز گشتند.
3-3- دستور کورش برای بازسازی معبد سلیمان و بازنویسی کتاب مقدس
کوروش دستورداد معبد سلیمان را دوباره بازسازی کنند تا یهودیان بتوانند آداب و مناسک مذهبی خود را درآنجا به جا آوردند . در سال 520 ق م معبد دوباره برپاشد و قوم یهود دوباره صاحب یک مرکزیت دینی شد .
کوروش شاهنشاه ایران همواره دین و مذهب را در تمام کشورهای زیر سلطه خود آزاد اعلام مینمود و از این رو میتوان او را از پایه گزاران قانون حقوق بشر دانست .
کوروش همچنین یک کاهن یهودی بنام " عزرا" را مامور جمع آوری و بازنویسی کتاب مقدس نمود. در خود کتب مقدس یهود نیز از این پادشاه ایرانی نیکی یاد و ستایش شده است . 3-4- حضور بزرگان یهودی در هخامنشیان نفوذ آهسته دین زردتشت در دین یهود
آزادی از اسارت بابل بدست ایرانیان باعث ارتباط دو قوم ایرانی و یهود گرد ید. بسیاری از شاهزادگان و انبیاء یهود به دربار ایران اتصال یافتند و در این ارتباط اندک اندک با عقاید زردتشتی آشنا گردیدند. چون بسیاری از عناصر دین زردتشت در دین یهود وجود نداشت و جای این عناصر در دین یهود خالی بود ، این شاهزدگان و انبیاء عناصر اعتقادی زرتشتی را وارد دین خود کردند و باعث تکامل آن شدند که فراز بعدی به دو عنصر اصلی اعتقادی اشاره می کنیم:
3-5- اعتقاد به رستاخیز واهریمن قبل و بعد از اسارت یهود
اگر کتب مقدس را بر حسب زمان مرتب کنیم ، اولین بارکه نامی از رستاخیز در کتب مقدس می آید در کتاب دانیال نبی است .
قبلا گفتیم که دانیال از انبیاء بنی اسرائیل بود که مدتی دربار هخامنشیان در شهر شوش بسر برد. هم اکنون در شوش استان خوزستان مقبره ای وجود دارد که به این نبی اسراییل نسبت داره می شود.
قبل از اسارت ، قوم یهود به زندگی پس از مرگ اعتقادی نداشت و بر آن بود که روح مردگان پس از مرگ دردره بنام " شئول " وجودی بیرنگ و نامعلوم دارند.
از متون تورات هم بر می آید که عقاب و پاداش برای مومنین در همین جهان است که پاداش ها نیز همه مادی و به همین دنیا تعلق دارند . مانند ازدیاد گله وکشاورزی پر بار و به عنوان پاداش و از دست دادن آنها بعنوان عذاب .
پس از آشنایی با زرتشتیان ،" قیامت" یا " رستاخیز" وارد دین یهود شد. این عقیده بیان میداشت که در روز قیامت مردگان برمی خیزند و یک بیک مورد حساب واقع می شوند و گنهکاران به جهنم و پاکان به بهشت می روند.
در این جا بخوبی مشهود است که یک قدم تکاملی در دین یهود در تعامل با دین ایرانیان برداشته شده است . بد نیست در اینجا گریز کوتاهی به موضوع حساب و کتاب آخرت در دین زرتشت داشته باشیم .
مینوک خرد آیه 110 –
" در روز حساب کارهای نیک و بد توسط سروش ( فرشته ) "ورشن " در ترازوی عدل سنجیده می شود و دراین سنجش کمترین کم و کاستی وجود ندارد و .... ترازو بااندازه موئی بالا و پائین نمی رود."
عنصر اعتقادی دیگری که جای آن در دین یهود خالی بود و در تعامل با ایرانیان تکمیل شد اعتقاد به "شیطان" است .
شیطان که همان " اهریمن " زرتشت است قبل از اسارت در دین یهود وجود نداشته است . حتی موجودی که در بهشت آدم و حوا را اغوا میکند ،شیطان نیست بلکه مار است. موجودی بنام شیطان برای توجیه بدی ها و گناهان در این دنیا لازم بود و برای آنکه گمراهی انسان ها را از درگاه الهی شرح دهند ، نیاز به وجود او داشتند . این شخصیت توانست باز اعتقاد یهودیان را یک قدم فراتر برده و اعتلا ببخشد.
در نوشتار بعدی باز از عناصر اعتقادی که از ادیان دیگر و از تمدنها همسایه وارد دین یهود شده اند خواهیم نوشت تا شواهدی بازهم بیشتر بر این واقعیت بیابیم که آنچه ما " دین یهود" می نامیم ، محصول یک فرایند چند هزار ساله است با صد ها فراز و نشیب اجتماعی ، سیاسی ، نظامی وحتی پدیده های طبیعی که هریک از آنها دین یهود را تغییر داده اند .
دربارة دین رسمی قبل از زرتشت اطلاعات بسیار زیادی وجود ندارد، و بین مورخان اختلافاتی دیده می شود. به همین جهت جان بی ناس مورخ مشهور می گوید: شرح و بیان داستان پیدایش مذهب زرتشت کار آسانی نیست ... مآخذ موجود چندان روشن و موثق نیستند.[1]
ولی آنچه از منابع موجود بدست می آید ایرانیان باستان یکتاپرست بوده و دارای دینی الهی بوده اند، هرچند که شاید تحریف شده باشند. و سرنوشت ادیان دیگر را پیدا کرده باشند.
ولی آنچه از کتب مقدس مانند تورات، انجیل و قرآن استفاده می شود مردم ایران قبل از پیدایش زرتشت دارای دین مجوس بوده اند. هرجا از دیانت کهن ایران نامی به میان آمده است، به لفظ مجوس اکتفا شده است.
در قاموس قرآن آمده است که لفظ مجوس فقط یک بار در قرآن[2] بکار رفته و مراد از آن ایرانیان قدیم می باشد که دین آنان را در کنار یکی از چهار دین مشهور دوران باستان قرار می دهد. گفته می شود که مذهب مجوس در اصل مذهب شرک نبوده و در ردیف ادیان توحیدی قرار داشته است.[3]
یک محقق ایرانی می گوید: در هیچ یک از کتب آسمانی (تورات، انجیل، و قرآن) از کتاب اوستا صریحاً نام برده نشده و هرگاه از مذهب باستانی ایرانیان سخن به میان آمده تنها به نام «مجوس» بسنده کرده اند و این قوم را نمایندة مذهب ایران باستان دانسته اند.[4]
قدیمی ترین مدرکی که نامی از مجوس در آن برده شده کتاب ارمیای نبی است.[5] در منابع مسیحی هم در انجیل متی از چند نفر از مجوسیان یاد شده است.[6]
بدین ترتیب مجوس در منابع دینی از جمله قرآن و روایات جزو اهل کتاب شمرده شده و در آن روایات تصریح شده که دین مجوس یک دین الهی بوده است. در بعضی از روایات به اسم کتاب مجوس نیز تصریح شده است، آنجا که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ از مجوس سؤال کردند فرمود: آنان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابش را سوزاندند و اسم آن کتاب جاماسب بود و در روایات دیگر اسم مجوس جاماسب و اسم پیغمبرشان اماست آمده است.[7]
اما چیزی که هست بسیاری از روی اشتباه زرتشت را پیغمبر مجوس دانسته اند و برای پیغمبر بودن زرتشت از نظر اسلام، آیات و روایاتی که نمونه ای از آنها در بالا آورده شد، دلیل آورده اند، در صورتی که اگر کمی دقت بکنیم خواهیم دید که مجوس غیر از زرتشت است.
هرچند مسلمانان هم موقعی که ایران را فتح کردند، برای اینکه خون مردم ریخته نشود روی تسامح اسلامی مفهوم لفظ اهل کتاب را تعمیم دادند و با تمام ایرانیان معامله اهل کتاب نمودند. و حتی بعدها بت پرستان اروپا و هند و تبت نیز توانستند به عنوان مجوس در قلمرو اسلامی بسر برند.[8]
ولی تطبیق زرتشت با مجوس اشتباه است. و می توان گفت دین قدیم طوائف آریا همان آئین مجوس بوده است. بعدها مانند ادیان دیگر الهی تحریف شده و تعالیم آن با خرافات و موهومات زیادی آمیخته گردیده است. و زرتشت را اگر به عنوان یک حقیقت تاریخی بپذیریم در دوران بعد پیدا شده و در آئین مجوس اصلاحاتی بعمل آورده است. به این معنی زرتشت خود مؤسس دین نبوده، بلکه از نو همان تعالیم مجوس را مطرح ساخته است.
بعدها مجوسها به چهار فرقه تقسیم شدند:
فرقه اول کیو مرثیه، فرقه دوم زروانیه، فرقه سوم مسخیه و فرقه چهارم زرتشتیه که به نام زردشت معروف گردیده است.
بنابراین زرتشتیان فرقه کوچکی از مجوس هستند و این که اکنون مجوسیان را زرتشتی می نامند، به اعتبار نامگذاری کل به اسم جزء است.[9]
آنچه که امروز به صورت آئین زرتشت مطرح است همان آیینی نیست که زرتشت پس از اصلاح دین مجوس آنرا مطرح کرد، بلکه به شهادت بسیاری از مورخان، کیش زرتشت در عهد ساسانیان تحریف و تعالیم او با خرافات آمیخته شد. استاد مطهری در این رابطه می فرمایند: به هر حال در این جهت شکی نیست که دین زرتشت در دوره های بعد خصوصاً دورة ساسانی، چه از نظر اصول عقاید و چه از نظر احکام و مقررات به پستی گراییده است.[10]
آنچه که امروزه به عنون عقاید و اصول اخلاقی در آیین زرتشت مشاهده می شود، عبارتند:
1. احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی، و افروخته نگه داشتن آن، و انجام مراسمی خاص در اطراف آن در معابدی به نام آتشکده، مشخصترین ویژگی این آیین است.[11]
2. کتاب آسمانی زرتشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیان و متن است. این کتاب، به خط و زبان اوستایی نوشته شده است که به ایران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوی و سانسکریت همریشه است.
اوستا 5 بخش دارد:
1ـ یَشنا (جشن و پرستش) این قسمت معروفترین قسمت اوستاست.
2ـ ویشپِرَد (همة سروران) مشتمل بر نیایش.
3. وِندیداد (قانون ضد دیو) دربارة حال و حرام و نجس و پاک.
4. یَشتها (نیایش سرود و تسبیح).
5. خرده اوستا (اوستای کوچک) دربارة اعیاد و مراسم مذهبی و تعیین سرودهای آنها.[12]
3. در این که زیربنای تعالیم زرتشت چیست «ثنویت» یا (چند خدایی) یا احیاناً «توحید» و یگانه پرستی؟ در این باره نیز میان محققان و صاحبنظران اختلاف وجود دارد.
پرداختن به همة این اختلافها از عهدة این مقاله خارج است، امّا آنچه مسلّم است، این است که هر یک از بخشهای اوستا منشأ این اختلاف گردیده است که در اوستا عقیده بر تعدد خدایان مبنی بر طبیعت پرستی و سپس ثنویت و دوگانه پرستی و بالاخره وحدت و یکتا پرستی همه جا جلوه گر است.[13]
در آیین زرتشت از خدا به عنوان آهورا مزدا نام برده شده که برای خودش 6 دستیار دارد.
4. در این آیین انتظار سه منجی از نسل زرتشت مطرح است. این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
1ـ هوشیدَر، 1000 سال پس از زرتشت ظهور خواهد کرد.
2ـ هوشیدَرماه، 2000 سال پس از زرتشت.
3. سوشیانت، 3000 سال پس از زرتشت که با ظهور او جهان پایان می یابد.[14]
5. اصول اخلاقی زرتشت به سه اصل عملی استوار است؛ گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک، که این اصول در بسیاری از آیینها با عبارتهای مختلفی یافت می شود.
در اسلام خلقت هیچ چیزی به شیطان نسبت داده نمی شود و اساساً شیطان قوه خلاقه ندارد. از نظر اسلام همة اشیاء با دست قدرت خداوند به وجود آمده است. در صورتی که اهریمن در اوستا به صفت آفریننده متصف شده و می تواند علاوه بر دیوها و پریان نامرئی جانداران محسوس و مرئی از قبیل: وزغ، مورچه، مار، عنکبوت، حشرات و گرگ را خلق کند و بیماری و آفت از قبیل: سیل، زلزله، طوفان و باد خطرناک پدید آورد.[15]
مرگ و سرما و زمستان در دین زرتشت مخلوق اهریمن است.
اما در دین اسلام خالق مرگ خداست و سرما و زمستان نیز حادثه سودمند و مفیدی می باشد.
آنچه حاصل شده این است که آئین زرتشت یکی از فِرَق چهارگانه مجوس است، مردم ایران قبل از این آئین بر دین مجوس بوده اند و آئین زرتشت بخاطر خرافاتی که در آن راه یافته با فطرت بشری ناسازگار است، در عین حال امروزه پیروان اندکی دارد.
مجوس در قرآن جزء اهل کتاب شمرده شده است، آیا مجوس همان آئین زرتشت است؟
در قرآن مجید تنها یک بار لفظ مجوس در آیه هفده از سوره مبارکه حج ذکر شده است. در این سوره می‌خوانیم:
« آنان که ایمان آوردند و آنان که یهودی شدند و صابئان و نصاری و مجوس و آنان که شرک ورزیدند خداوند روز قیامت میان آنان حکم می‌کند.[1]»
در این آیه مردم به سه فرقه تقسیم شده‌اند:
1. مؤمنان (مسلمانان). 2. اهل کتاب (یهود، نصاری، صابئان و مجوسیان). 3. مشرکان.
بنابراین مجوس از مشرکان جدا شده و در ردیف یهود و نصاری و صابئان که اهل کتاب بوده‌اند قرار گرفته است.
و در بعضی از روایات به اسم کتاب مجوس نیز تصریح شده است آنجا که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره مجوس سؤال کردند، فرمودند: آنان پیغمبری داشتند که او را کشتند و کتابش را سوزاندند و اسم کتاب «جاماسب» بود و در روایت دیگر اسم مجوس «جاماسب» و اسم پیغمبرشان «اماست» آمده است.[2]
همچنین روایاتی که دربارة نکاح و تزویج اهل کتاب وارد شده، زنان مجوسیه نیز در ردیف زنان یهودی و مسیحی قرار گرفته است.[3]
بنابر آنچه گذشت جای شک و تردید نیست که مجوس از نظر اسلام به طور مسلم اهل کتابند. ولی چیزی که هست بسیاری از روی اشتباه زردشت را پیغمبر مجوس دانسته‌اند و برای پیغمبر بودن زردشت از نظر اسلام، آیات و روایاتی که نمونه‌ای از آنها آورده‌ شد، دلیل آورده‌اند.
از جملة نویسنده‌ها و مورخین که کوشیده‌اند آیین زرتشت را با مجوس تطبیق بدهند. مسعودی صاحب مروج الذهب و دینوری صاحب اخبار الطوال و از نویسنده‌های غربی رابینس مؤلف تاریخ باستان و جان بی‌ناس مؤلف تاریخ جامع ادیان، می‌باشند.[4] در صورتی که اگر کمی دقت کنیم خواهیم دید که مجوس غیر از زردشت است. البته ناگفته پیدا است در تطبیق زردشت با مجوس موبدان بیش از همه کوشش داشتند تا بدین وسیله آئین زردشت از نظر اسلام به رسمیت شناخته شود.[5]

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخ تطبیقی ادیان (زرتشت و مجوس)

تحقیق بررسی تطبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر

اختصاصی از فی موو تحقیق بررسی تطبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی تطبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر


تحقیق بررسی تطبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

فهرست و توضیحات:

چکیده
مقدمه

طبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر

توجه به اندیشه ها، فعالیتها و نگرش دو جریان اسلامی فدائیان اسلام و اخوان المسلمین نشان‌دهنده این نکته اساسی است که رهبران این دو جریان به درستی مشکله اصلی جوامع خویش به طور خاص و سراسر جهان اسلام به طور عام را عقب ماندگی فرهنگی- علمی از یک سو و استعمار خارجی از سوی دیگر تشخیص داده و عامل اصلی تشدید این وضعیت را نیز حکومت عناصر خود باخته و دست نشانده می دانستند.

 

مقدمه:

جمعیت فداییان اسلام با رویکرد مبارزه فرهنگی با عناصر و جریانات ضد شیعه پا به عرصه نهاد و در ادامه به دلیل ضرورتهای زمانی کفه اقدامات سیاسی آنها سنگین تر شد که همین امر موجب بروز تحولاتی ژرف در مقطع 1328 تا 1334 گردید. در آن شرایط فدائیان اسلام تنها جریانی بود که برای اسلامی شدن ایران برنامه و استراتژی داشت که این مساله در کتاب برنامه ی فدائیان اسلام نوشته ی سید مجتبی نواب صفوی مشهود است. فدائیان با تاثیر بر فضای سیاسی جامعه شرایط را برای ورود نیروهای ملی گرا به مجلس، ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری مصدق فراهم آوردند. آنها علاوه بر مسایل داخلی، در مسایل سیاست خارجی نیز صاحب ایده بوده و آرمانشان وحدت جهان اسلام و قطع دست ابر قدرتهای غرب و شرق از آن بود. فدائیان بدلیل در گیری در مبارزات سیاسی و مسلحانه علیرغم پایه ریزی یک جریان فکری ناب، نتوانستند آن گونه که باید و شاید به لحاظ تئوریک مبانی ایدئولوژیک خود را به صورت مکتوب تبیین نمایند. اما بهرحال این جریان بعنوان جریانی شاخص بر تارک مبارزات مردم ایران می درخشد.

جنبش اخوان المسلمین مصر نیز با هدف ایجاد وضعیتی میانه و معتدل، در شرایط ظهور و گسترش اندیشه های ناسیونالیستی، سوسیالیستی و غیر دینی در جامعه ی مصر سعی داشت بر اساس رهیافتی عمل گرایانه آموزه های فکری و دینی خود را به اجرا بگذارد که در این راه از حمایت توده ای فراگیر نیز برخوردار بود. آرمان دوگانه ی آنها از یک سو در تحقق حاکمیت اسلامی در داخل مصر و از سوی دیگر در یگانگی جهان عرب زیر پرچم اسلام معنا پیدا می کرد. این جنبش اگر چه در ابتدا تحت تاثیر بزرگانی چون سید جمال، محمد عبده و تا حدودی رشیدرضا ظهوریافت و با نوعی اندیشه ی اصلاحی سلفی یا بازگشت به خویشتن خود را تئوریزه نمود اما در ادامه بخصوص تحت تاثیر افکار سید قطب به عنوان جریانی رادیکال شناخته شد.

بنابراین بدلیل احساس نوعی سنخیت شکلی و محتوایی میان این دو جریان، بر آن شدم تا با یک بررسی تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق این دو جریان را باز شناسی نموده و آنها را بعنوان شاخص اندیشه های اسلامی عمل گرا قیاس نمایم. لذا در این مقاله ابتدا تاریخچه ای کوتاه از شکل گیری این دو جریان ذکر نموده، سپس با بیان اهم آرا ، اندیشه ها و فعالیتهای آنان به بررسی آنها خواهم پرداخت.

در تورق تاریخ همواره به مردان و زنانی بر می خوریم که در مقاطع گوناگون و به حکم وظیفه، هر آنچه را در چنته داشته اند برای پاسداری از اسلام ناب محمدی(ص) و خط سرخ تشیع به میدان کارزار آورده و ارواح طیبه ی خویش را در این راه به پرواز در آورده اند. خفقان و تاریکی دوران پهلوی نیز پس زمینه ای چنان سیاه و تاریک پدید آورده که نورانیت و درخشندگی امثال فدائیان تلالوئی افزون یافته است. همانانی که غیرت و مردانگی را با شهادت معنا کردندتا ما امروز از پس همه ی آن فراز و فرودها طعم شیرین حکومت اسلامی را با امید ظهور صاحبش مزمزه کنیم.

 

شکل گیری فدائیان اسلام

رضا شاه پهلوی با توجه به برنامه ی از پیش تعیین شده ی انگلیسیها عملا از 1300 و رسما از 1304 هجری شمسی قدرت در ایران بدست گرفت و با انجام فعالیتهای دیکته شده از سوی آنها شرایطی را بوجود آورد که طی آن هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی در منجلابی از خودباختگی، وابستگی و عقب ماندگی فکری- فرهنگی گرفتار آمد. او که با سفر به ترکیه و آشنایی با آتاتورک، بدلیل کوته بینی و حماقتش، توسعه و ترقی جامعه را در گرفتن روح دین از آن یافته بود با تشویق و برنامه ریزی انگلیسیها، سیاستهایی را عملی کرد که نتایج بسیار ناگواری را پدید آورد. سیاست اسلام زدایی، تلاش برای اسطوره سازی ایران پیش از اسلام، انتساب عقب ماندگیها به اسلام و ... همگی زمینه را برای ظهور نویسندگانی لامذهب و به اصطلاح ناسیونالیست فراهم نمود تا آنها با بهره گیری از این شرایط، علیه مبانی اسلام وبخصوص تشیع قلم فرسایی کنند و خوراک فکری نسل جدید در حال رشد را با ماهیتی ضد دینی و سکولار فراهم آورند. نویسندگانی چون احمد کسروی که با ترویج عقاید موهومی تحت عنوان مذهب پاکدینی، با الفاظی موهن، مقدسات و شعائر شیعی و اسلامی را به تمسخر گرفته بود و از هیچ تلاشی در این راه روی گردان نبود، یا شریعت سنگلجی معروف به مصلح کبیر که با دو کتاب "اسلام و رجعت" و "کلید مفاهیم قرآن" مبانی اعتقادی شیعه را مورد تاخت وتاز خود قرار داده و با بدعتها و تفاسیر به رای خویش، اراجیفی را به آن نسبت داده بود و یا علی اکبر حکمی زاده که در کتاب "اسرار هزار ساله" به ارزشهای شیعی و روحانیت حمله نمود، تنها نمونه ای اندک از خیل فعالان در این عرصه بوده اند.

این وقایع که نطفه اش در زمان رضا شاه بسته و در دوران سیاه تر پهلوی دوم بر آن تاکید شد، اقشار متدین و مذهبی را به شدت نگران کرده و به فکر چاره انداخت. شکل گیری انجمن هایی چون انجمن مبارزه با بی دینی به رهبری حاج مهدی سراج انصاری نمونه ای از این دست فعالیتهاست. در این شرایط بود که روزی سید مجتبی نواب صفوی در یکی از حجرات مدرسه ی آخوند خراسانی در نجف کتاب "شیعه گری" کسروی را می بیند و به قول سید محمد واحدی آتش به قلبش می زند. از همان لحظه او عزم خود را جزم کرده و با مقدار کمی کمک مالی از سوی بزرگانی چون سید اسدالله مدنی و آیت الله خوئی راهی ایران می شود. نواب از همان بدو ورود به ایران، فعالیت خود را علیه کسروی شروع می کند و با ورود به تهران به سخنرانی و روشنگری می پردازد. وی حتی چندین جلسه به دفتر کسروی درروزنامه ی پرچم رفت و با او به محاجه پرداخت که البته اثری نداشت. نواب صفوی با حضور در جمعیت مبارزه با بی دینی، کار تشکیلاتی را نیز تجربه کرد اما شور و انگیزه ی بی نهایتش تشکیلاتی فراتر از آنرا می طلبید. علاوه بر او تعداد دیگری از جوانان مومن و پرنشاط تشکلهای مذهبی نیز به همین نتیجه رسیده و ضرورت یک تشکیلات ایدئولوژیک، قاطع و از جان گذشته را حس کرده بودند و لذا در اوایل اسفند ماه سال 1324 شمسی طی اطلاعیه ای موجودیت فدائیان اسلام را اعلام نمودند. این اطلاعیه که با عنوان "دین و انتقام" آمده بود، به خوبی نشان می داد که علیرغم رویکرد اولیه ی مبارزه ی فرهنگی، نواب صفوی در ادامه به این نتیجه رسیده که مبارزه ی فرهنگی صرف قطعا پاسخگو نبوده و ورود به عرصه ی سیاسی و مبارزه ی مسلحانه امری ضروری است.

بهرحال با این رویکرد ، فدائیان شکل گرفت و در اولین گام مهم،کسروی در دادگاه صوری رژیم، توسط برادران امامی وتعدادی دیگر از اعضای فدائیان ترور شد. پس از این جریان بود که محبوبیت، قدرت و نفوذ کلام فدائیان به شدت بین مردم افزایش یافت و در سراسر کشور به جذب نیروهای مومن و پرشور انجامید. از دیگر عوامل موفقیت فدائیان در افزودن قدرت خویش می توان به پیوستن سید عبدالحسین واحدی به این جمعیت اشاره کرد. وی که در صورت و سیرت شباهت فراوانی به نواب صفوی داشت و در خانواده ای اهل علم متولد شده بود از نجف به قم آمد و پذیرفت که تشکیلات را در قم راه اندازی نماید. او در مدت کوتاهی شور و هیجان وصف ناپذیری در حوزه علمیه قم بپا نمود و چون صاعقه ای در ظلمت، نور و فریاد می آفرید. به همراه وی برادرش سید محمد واحدی نیز با قلم شیوا و بیان سحرانگیزش در این امر حضور داشت و تا پای شهادت فعالیت نمود.

 

شکل گیری اخوان المسلمین مصر

کشور مصر در نیمه دوم قرن 19 میلادی بدلیل نفوذ انگلیسیها و تسلط خاندان غیر بومی محمد علی، شرایطی بس ناگوار را تجربه می کرد. در این شرایط دو جریان عمده، به فضای موجود واکنش نشان دادند:

الف) ناسیونالیسم عربی با قیام افرادی چون اعرابی پاشا، مصطفی کمال، محمد فریده و سعد زغلول علیه بریتانیا.

ب) جنبش رفورم سلفی زیر نظر محمد عبده که سعی داشت با رویکردی اصلاح طلبانه، فضا را به سمت معیارهای اسلامی تغییر دهد. این دو جریان اما بدلایل گوناگون در رسیدن به اهدافشان نا موفق بودند. در این شرایط و با توجه به مقتضیات سیاسی- اجتماعی مصر در اولین سالهای پس از جنگ جهانی اول که می توان از آن جمله به رواج بدبینی میان روشنفکران و گسترش علمانیت (سکولاریسم) پس از پیروزی آتاتورک و نیز بر انگیخته شدن احساسات سیاسی مصریان در پی انقلاب 1919 بر ضد انگلیس و آرزوی اصلاح داخلی اشاره کرد، تاسیس اخوان مسلمین نمایانگر تلاقی جریانهای نیرومند اجتماعی و شخصیت فرهیخته حسن البنا بود که در شرایط بحران اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک پدید آمد. بهر شکل جنبش اخوان المسلمین مصر در سال 1928 میلادی در اسماعیلیه (اسکندریه) مصر تاسیس شد و از همان ابتدا با تاکید بر مبارزه با استعمار فرهنگی و سیاسی وارد عرصه شد.

شخصیت ویژه حسن البنا به عنوان مرشد العالم اخوان المسلمین از یک سو بر ایجاد تحول در اعتقادات اسلامی مسلمانان و بالاخص مصریان از حالتی ایستا و بی تحرک به سمت پویایی و حاکمیت تعالیم شریعت بر زندگی اجتماعی و سیاسی مصر واز سوی دیگر بر یگانگی مسلمانان در برابر استعمارگران غرب تاکید داشت.

وی که متولد 1906 روستای محمودیه در دلتای رود نیل بود تحت تاثیر ریشه های فکری– مذهبی پدرش که از طلاب و پیروان بنیادگرای مذهب حنبلی بود با اصول اسلامی سنتی تربیت شد ودر محیطی کاملا اسلامی رشد یافت .1 او پس از تحصیلات مقدماتی به قاهره آمد و ضمن آموزش آموزگاری و تعلیمات مذهبی در دارالعلوم قاهره، برای اولین بار مستقیما با مشکلات زندگی مردم در شهرهای بزرگ در کنار زندگی مرفه نیروهای انگلیسی و فرانسوی مواجه شد. پس از چنین مشاهداتی وی به عضویت سازمانهای گوناگون مذهبی در آمد با همگامی دیگران در انجمن های اسلامی فعالیت های ضد انگلیسی خود را آغاز نمود. حسن البنا در خاطراتش در مورد چگونگی آغاز رسمی فعالیت های اخوان المسلمین می گوید: در مارس 1928 پنج تن از برادرانی که در درسها و کنفرانسهای من شرکت داشتند، یعنی احمد المصری، فواد ابراهیم، عبد الرحمان حب الله، اسماعیل عزو و ذکی المغربی به منزل من آمده و گفتند ما دیگر از این زندگی مذلت بار به تنگ آمده ایم، در این دیار مسلمانان هیچ عزتی ندارند و جایگاه آنان از خدمتکاران وبیگانگان نیز پائین تر است. ما حاضریم با نثار خون،ایمان و تقوای خویش در راه خدا، با تو همگام شویم. من نیز بسیار متاثر شده و به آنها لبیک گفتم و در همان جا سوگند خوردیم تا جان در بدن داریم در راه اسلام فعالیت و مبارزه کنیم. من نیز در ادامه گفتم ما برادرانی هستیم در خدمت اسلام یعنی "اخوان المسلمین" که شعارمان این است: "الله، هدف ما؛ رسول الله، رهبر ما؛ قرآن، برنامه ما؛ جهاد وتلاش، کار ما و شهادت، آرزوی ماست".

حرکت بناء در آن فضا مورد قبول قشر مردمی قرارگرفت و موجب مشارکت وسیع و حماسی مردم شد.از مهمترین عوامل انتشار سریع حرکت اخوان و عمق نفوذ آنان می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1) زندگی سراسر فلاکت و سرشار از خفقان سیاسی- اجتماعی اعراب و مسلمانان مصر که از سوی استعمار اروپایی بر آنان تحمیل می شد موجب شده بود تا بسیاری از آزادگان وطن پرست ضرورت مقابله با استعمار- بخصوص انگلیس که پس از جنگ جهانی اول با حمله به مصر به آن حکومت می کرد– را احساس کنند. گرایش این نیروهای وطنی به شعارهای اسلامی سبب همراهی تعداد زیادی از شیوخ الازهر با آنان و در نتیجه نزدیکی به حرکت اخوان شد.

2) در کش و قوس اختلافات مذهبی به دلیل گرایشهای صوفیانه و افراطی از یکسو و اختلافات گروهی و حزبی میان احزاب مصری از سوی دیگر، اخوان المسلمسن با حرکت به سوی مردم و انتخاب مسیری متعادل در زمینه های مذهبی، توجه عموم را به خود جلب کرد.

3) گسترش فعالیت های فکری موسسات مسیحی برای ترویج تفکر و زندگی غربی از یک سو و دعوت به تفکر الحادی و جدایی دین از سیاست از سوی دیگر موجبات ایجاد یک خلاء بزرگ فکری را در اکثریت فضای عربی فراهم آورده بود. باتوجه به همین فضا رویکرد اخوان در بازگشت به گذشته و اسلام ناب توانست این خلاء را بر طرف سازد.

4) فساد سیاسی طبقه حاکم و رویکرد غیر مردمی غیر اسلامی آن.

در کنار این موارد اما بروز دو اتفاق مهم در دهه ی دوم قرن بیستم، تاثیر زیادی به تشکیل و نحوه ی حرکت اخوان گذاشت، اول، جریان دعوت به مسیحیت توسط میسیونرهای مذهبی تابع استعمار انگلیسی بود و دوم، قضیه ی شکل نظام حکومتی در اسلام که با توجه به فضای منحط دستگاه حاکمه در مصر و بلکه سراسر جهان اسلام از سوی علمای دین و سیاست مطرح شده و اعلام خطری بود برای مسلمانان که اسلام در حال نابودی است.

در این شرایط حسن البناء نظر واضحی را اعلام کرد و. آن این بود که دعوت و یاری تنها باید برای خدا باشد نه برای خلیفه یا سلطان و لذا حاکم هر چقدر که درجه علمی یا قدرت بالایی داشته باشد مهم نیست و نباید از او اطاعت کرد الا به اینکه تنها برای خدا و در راه خدا باشد. 2 نکته جالب توجه در این رویکرد اخوان این است که اخوان المسلمین بر اصلاح قاعده مردم و حکومت حاکم بر آنان به طور همزمان اعتقاد داشت ولذا تلاش گسترده آنان در داخل مصر از طرفی متوجه پالایش مسلمانان از بدعتها، گمراهیها و خرافات و هدایت آنان به سمت بنیان های اصیل اسلامی و از سوی دیگر متوجه پالایش حکومت از شکل و محتوای غربی و غیر اسلامی و هدایت به سوی حکومت ناب اسلامی بود.

 

اهداف و برنامه های فدائیان

جمعیت فدائیان اسلام به عنوان یکی از معدود جریاناتی که در زمان خویش با نگاهی حداکثری به دین، معتقد به دخالت اسلام در تمام شئون فردی، اجتماعی و حکومتی جامعه بود سعی کرد اندیشه ها و آرا خویش را بر این مبنا تئوریزه کرده و فعالیتهای خویش را بر آن استوار سازد. کتاب "راهنمای حقایق" چکیده ای از نظرات و اعتقادات فدائیان اسلام و اهداف و آرمانهای آنهاست که به قلم سید مجتبی نواب صفوی در سال 1339 به رشته تحریر در آمده است. مطالب این کتاب نشانگر آن است که فدائیان نسبت به همه ی امور کشور حساس و علاقمند بوده و از بخش های فرهنگی و علمی جامعه نیز دوری نمی کرده اند لذا نمی توان این جریان را صرفا سیاسی و یا شبه نظامی تعبیر نمود. این کتاب که بدلیل مشکلات مالی پش از مدتی با کمک بازاریان فرهنگی با تاخیری چند ماهه در 23/20/1329 با تیراژ 1000 نسخه در تهران به چاپ رسید، در دو بخش جداگانه سازماندهی و تالیف شده است. بخش اول کتاب تحت عنوان "ریشه های مفاسد خانمان سوز ایران و جهان"که در چهار بند مجزا به طرح آنچه علت فساد و ریشه گمراهی بشر و به طور مشخص جامعه ایران است پرداخته و بخش دوم با عنوان "طریق اصلاح عموم طبقات و دستور العمل برای شئون حکومت و جامعه"که در آن به ارائه راهکارهای اصلاحی پرداخته است.

نکته قابل توجه همانگونه که ذکر شد نگاه حداکثری فدائیان و شخص نواب صفوی به اسلام است.

به گونه ای که اصلاح کشور را در گرو اصلاح هم زمان و همه جانبه فرد، اجتماع و حکومت می داند و بر آن است که اسلام به عنوان یک دین کامل برای ساحت های مختلف زندگی بشری برنامه دارد. با توجه به همین مسئله است که نواب صفوی غایت و هدف نهایی از خلقت بشر یعنی سعادت دنیوی و اخروی را در یک کلام یعنی مقابله با نفسانیات می داند و لذا اگر چه از سویی ریشه همه معضلات فردی و اجتماعی را هوی و هوس نفس معرفی می کند از سوی دیگر اما جامعه و حکومت را موظف و ملزم به ایجاد فضا و شرایط لازم برای اوج گرفتن معنوی انسان عنوان می نماید. بر این مبنا وی سه مرحله را جهت مقابله با نفس مطرح کرده است:

الف) ایمان به حقایق اسلام و باور کردن درستی و نجات بخشی آن.

ب) تربیت فرد و جامعه بر اساس دستورها و تعالیم اسلامی.

ج) عمل به دستور ها و احکام اجرایی اسلام در گام آخر 3 که در این سه مرحله هر سه رکن فرد، جامعه و حکومت نقش اساسی و در خور توجه دارند.

بر خلاف نظر برخی در آن دوران که به حکم اضطرار و شرایط زمانه حکومت مشروطه را پذیرفته بودند. فدائیان از همان ابتدا بر آن بودند که برای اصلاح جامعه، باید حکومت اسلامی برقرار گرد تا ماشین حرکت جامعه به سوی صلاح و سعادت لنگ نزند. نواب صفوی پایه ایدئولوژیک حکومت را توحید و مبنای حرکت را قوانین الهی می دانست و معتقد بود حق و عدالت بعنوان پایه های اخلاقی سیاست باید در ساختار حکومت نهادینه گردند. فلذا بر ضرورت ایجاد حکومت اسلامی در ایران تاکید داشت و می گفت: "ایران مملکت رسمی اسلامی و سرزمین پیروان آل محمد (ص) است و بایستی قوانین مقدس اسلام طبق قوانین مذهب جعفری(ع) مو به مو عملی گردد و از تمام منکرات و مفاسد و منهیات شرع مقدس جلوگیری شود و نیز مطابق قانون مقدس اسلام و اصول قانون اساسی به حساب قانونگذاران بی حیا و جنایت پیشه رسیدگی شود و نمایندگان مجلس شورا باید بفهمند که مجلس، مجلس شورای ملی اسلامی است وتنها حق دارند طبق قانون مقدس اسلام در راه عظمت ملت مسلمان ایران شور نمایند و راههای مشروعی برای ارتقا ملت مسلمان ایران همفکری نمایند." 4 بر این اساس می توان 4 اصل مد نظر فدائیان در مورد حکومت اسلامی را اینگونه استخراج نمود:

1) ضرورت رواج و ترویج اسلام در ایران.

2) ضرورت ابتنای فرهنگ و اقتصاد بر موازین و قوانین اسلامی.

3) ضرورت اجرا و تحقق سیاست اسلامی.

4) ضرورت ایجاد حکومت و نظام اسلامی و ضرورت مبارزه برای رسیدن به آن .5

توجه به این اصول، دغدغه اساسی فدائیان را نشان می دهد، دغدغه ای که عمق بینش و آینده نگری نواب و دوستانش را روشن می سازد. فدائیان اما در مورد شکل حکومت معتقد بود که اسلام شکل خاصی را پیشنهاد نداده و لذا آنها حکومت انتخابی اسلامی را پیشنهاد کرده و نقش مردم را در ساختار حکومت نقشی بارز و اساسی می دانستند. در واقع آنچه نواب صفوی در راهنمای حقایق به عنوان شکل حکومت اسلامی عنوان کرد، با اختلافاتی جزئی همان مدلی بود که بعدها حضرت امام خمینی (ره) از آن به عنوان جمهوری اسلامی یاد نمود و آنرا پایه گذاری کرد. در باب وظایف حکومت اما نواب بر آن بود که دولت اسلامی در دو حوزه کلان داخلی و خارجی اموری را به عهده دارد که باید آنها را به بهترین شکل انجام دهد.

وظایف داخلی دولت:

1) تامین اجتماعی که مسائلی چون رفاه اجتماعی، بهزیستی، بهداشت و درمان و موضوع اشتغال را در بر می گیرد.

2) اجرای احکام اسلام و قانون مجازات اسلامی که با هدف اجرای عدالت و امنیت صورت می پذیرد.

3) ترویج فرهنگ عمیق اسلامی میان مردم با هدف بازسازی و حفظ هویت ایرانی- اسلامی و جلوگیری از بروز بحران هایی چون دوگانگی یا خلا فرهنگی و هویتی با توجه به نفوذ روز افزون فرهنگ بیگانه .

وظایف خارجی دولت:

1) مسئولیت اسلامی به این معنا که دولت اسلامی باید در قبال دیگر مسلمانان جهان احساس مسئولیت داشته و در حد توان آنها را یاری رساند.

2) اتحاد ملل اسلامی به این معنا که سیاست های دولت اسلامی باید در جهت اتحاد و یگانگی امت اسلام در سراسر جهان باشد و الگوی تشکیل امت واحده اسلامی را سرلوحه خویش قرار دهد.

3) استعمار ستیزی که با هدف قطع دست بیگانگان از سرنوشت ملت انجام می پذیرد.

نواب صفوی پس از بیان کلیت وظایف، به طور جزئی نیز دستگاه های مختلف را نام برده و وظایف آنها را شرح داده که البته توضیح آنها از حوصله این مقاله خارج است. لکن علیرغم برخی نقاط ضعف و نواقص نشان دهنده فهم صحیح و عمیق وی از اسلام و نیازهای جامعه می باشد.

 

اهداف و برنامه های اخوان المسلمین

جنبش اخوان المسلمین به طور کلی معتقد بود که اسلام در برگیرنده همه مومنان از هر نژاد وقوم و ملت است و تنها معیار ارزش و برتری تقواست. بنابراین اسلام با قومیت مخالف لکن با وطنیه موافق و بلکه آنرا از قواعد جهاد اسلامی می داند.

اخوان المسلمین اگر چه از ابتدای تاسیس تاکنون فراز و فرودهای بسیاری در نوع نگاه ونحوه فعالیت خویش داشته لکن اهداف، آرمانها و اندیشه های بزرگان و رهبران فکری این جنبش، یعنی حسن البناء و سید قطب بسیار جای تامل دارد چه بدلیل عمق نگاه و وسعت نظر از یک سو و آینده نگری آنان از سوی دیگر، تاثیرات شگرف و سرنوشت سازی را در داخل مصر و چه در دیگر جنبش های اسلامی منطقه گذاشته است. حسن بن احمد بن عبد الرحمن البناء عالم فاضل فرهیخته ای که به همراه تنی چند از یارانش سنگ بنای اخوان را گذاشت با رویکرد مبارزه فکری- فرهنگی در کنار مبارزه سیاسی وارد عرصه شد.او که در مدرسه حنبلی درس خوانده بود و به تئوری بازگشت اعتقاد داشت آرمانی دوگانه را دنبال می کرد. او از یک سو در پی تحقق حاکمیت کامل اسلام در داخل مصر و از سوی دیگر در پی یگانگی دنیای عرب بر پایه اصول اسلام بود. در واقع او همچون اسلاف خویش سید جمال الدین اسدآبادی و رشید رضا آرمان امت واحده را در ذهن می پروراند.

در پی این هدف جمعیت اخوان 3 اصل را در سیاست خارجی مد نظر داشتند:

1) مراقبت بر اجرای معاهده انگلیس و مصر.

2) آزادی فلسطین.

3) آزادسازی تمام ممالک مسلمان نشین.

بر این اساس آنها برخورد عرب با غرب را نه ستیزه ای تصادفی بلکه نتیجه اجتناب ناپذیر برخورد اسلام ومسیحیت می شمردند و هجوم استعمار غرب را شکل تازه ای از جنگ های صلیبی می دیدند و لذا نخستین شرط پیروزی مسلمانان در پیکار با غرب را طرد فرهنگ غربی می دانستند.

سید قطب دیگر رهبر فکری اخوان که پس از ترور حسن البناء در سال 49 عملا رهبری این جنبش را بعهده گرفت با تلقی یک ایدئولوژی کامل و حداکثری از اسلام سعی می کرد با توجه به شرایط زمانه برای هر نیازی در جامعه پاسخی اسلامی پیدا کند. سید قطب بیش از هر چیز به کادرسازی برای تربیت نسل نوظهور اعتقاد داشت و لذا سعی کرد با تمام امکانات خویش خوراک معنوی و فرهنگی نسل جوان را آماده سازد. او کتابهای بسیاری در حوزه های مختلف از جمله قرآنی، اسلام شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و اجتماع و حکومت اسلامی دیوان اشعار، نقد ادبی، داستانی و ... به زیور طبع، آراست تا بلکه بحران خلاء خوراک فکری جامعه خویش را بر طرف سازد. او با افکارش اخوان را به جنبشی تبدیل کرد که فرد را نه فقط در عقیده بلکه در عمل نیز پیاده کرد. گیرایی آراء و اندیشه های او در سراسر جهان تاثیر گذار بود و حتی بسیاری از انقلابیون ایران نیز تحت تاثیر آن قرار گرفته بودند. وی اصول مدنظرش در پی ریزی اخوان المسلمین را اینگونه بر می شمرد:

1) پی ریزی جامعه اسلامی.

2) رهایی سراسر جهان اسلام از استعمار

3) حکومت اسلامی مدنظر اخوان، آن نیست که قشر خاصی مانند شیوخ الازهر متصدی آن باشند، حکومت اسلامی حکومتی است که احکام اسلام در آن اجرا شود.

4) اعتقاد به عدم مشروعیت حکومت مصر.

5) خواستار تحدید مالکیت ارضی، تحدید کیفیت رابطه مالک و مستاجر و هوادار اجرای سیستم مزرعه که ضامن عدالت اجتماعی اسلامی است.

6) شفافیت وضع درآمد ها و حذف تبعیضات.

7) تشکیل اتحادیه های کشاورزی و کارگری.

8) ترقی سطح اخلاق افراد.

9) ایجاد جبهه سوم در مقابل شرق و غرب.

10) سخن در باب صلح و جنگ که در آن جهاد دفاعی واجب است 6

با توجه به این اصول بود که اخوان بعنوان یک تشکل توده ای فراگیر بدنبال تحقق آرمانهایش بود.

اخوان المسلمین معتقد بودند فقر فکری- فرهنگی و سیاستگذاری در داخل و تهاجم فرهنگ، ابزار و روح سرمایه داری از خارج، سبب بروز عقب ماندگی در مصر و کل جهان اسلام شده است و ضمنا همبستگی اجتماعی، اعتماد به نفس و عزت مسلمانان را خدشه دار نموده است.

با توجه به آن چه از آراء و نظریات سیاسی اخوان المسلمین ذکر شد، می توان اصول عمده نظریات سیاسی آنها را در موارد زیر احصاء نمود:

1) تجدید حماسه اسلامی در بازسازی و احیای افکار مسلمانان و مبارزه مسلحانه با استعمار و عاملان آنها در تمام بلاد اسلامی.

2) پیکار علمی و اصولی با غرب گرایی و مظاهر تمدن اروپایی.

3) مبارزه با ملی گرایی، چرا که آن را عامل تفرقه می دانستند.

4) همکاری روحانیت و سیاست در اسلام.

5) ترویج اصل اجتهاد.

6) توجه به خلافت (هر که لایق باشد).

7) تلازم اقتصاد و سیاست.- فلذا آنها اقدام به تاسیس بانکها، شرکت ها و کارخانه هایی کردند تا به خودکفایی اقتصادی برسند.

8) اصلاح اخلاقی و تهذیب و احیای اصول اخلاقی مسلمانان.

9) بهبود وضع اقتصادی و تربیتی.

10) توجه به کشاورزی، ایجاد تعاونی ها، ورزش، توسعه مدارس و پرورش بانوان.

 

نتیجه گیری

توجه به آن چه در رابطه با آراء، اندیشه ها، فعالیتها و نگرش دو جریان اسلامی فدائیان اسلام و اخوان المسلمین در دو کشور ایران و مصر بیان شد، نشان دهنده این نکته اساسی است که رهبران این دو جریان بدرستی مشکله اصلی جوامع خویش به طور خاص و سراسر جهان اسلام به طور عام را عقب ماندگی فرهنگی- علمی از یک سو و استعمار خارجی از سوی دیگر تشخیص داده و عامل اصلی تشدید این وضعیت را نیز حکومت عناصر خود باخته و دست نشانده می دانستند. بر این اساس توجه به این نکته مدنظر آنان بوده که آن شرایط رقت بار برخلاف زعم بسیاری نه نتیجه اسلامی بودن، که دقیقا نتیجه دوری از تعالیم ناب و رهایی بخش اسلام اصیل بوده است. لذا مشاهده می کنیم که شعار اساسی آنها بازگشت به اسلام ناب بوده است.در این راستا توجه به زیر بناهای علمی- فرهنگی- آموزشی نیز موید همین مطلب است، چنانچه فعالیتهای علمی- آموزشی اخوان در راستای فرهنگ سازی و تربیت نسلی آگاه و تحصیل کرده بخصوص در دوران حیات بنا و سید قطب قابل توجه است.

روحیه ی استعمار ستیزی و توجه به آرمانهای بلند جهان اسلام مانند مبارزه با صهیونیسم و آزادی قدس شریف، از دیگر نقاط مشترک هر دو جریان است که با نگرشی آرمانگرایانه اتحاد جهان اسلام و رهائی مسلمین از چنگال دشمنان خدا را تداعی می کند. نزدیکی هر چه بیشتر آنان در این موضوع را می توان با حضور شهید نواب صفوی در همایش "جمعیت انقاذ فلسطین " و "مکتب الاسراء المعراج" نشان داد که طی آن جمعیت اخوان با استقبال از پیشنهاد نواب صفوی برای تشکیل یک سازمان انقلابی- اسلامی- بین المللی برای نجات فلسطین بر این مساله تاکید می کنند.

مبارزه ی سیاسی و مسلحانه علیه حکام جور نیز نزد هر دو گروه به روشنی هویداست به گونه ای که با هجمه ای سنگین علیه حکومتهایشان عملا با آنها مبارزه می کردند. این مساله بخصوص در راستای ظلم ستیزی، گسترش عدالت و تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی قبل توجه خواهد بود .

در پایان باید توجه داشت که در ایران اگر چه جمعیت فدائیان اسلام به ظاهر از هم گسیخت و اعضاء آن به شهادت رسیدند لکن خط سرخی که آنان پایه گذاری کردند در بهمن 57 به ثمر نشست و به تشکیل حکومت اسلامی منجر شد اما در اخوان المسلمین در مصر علیرغم پشتوانه ی عظیم فکری- عقیدتی که به مدد کسانی چون حسن البنا و سید قطب از آن بهره مند بودند، نتوانستند به آرمانهای خویش آنگونه که باید دست یافته و حتی بعدها در دوران زمامداری سادات و مبارک عملا در نظام سیاسی حاکم هضم شده و با رویکردی محافظه کارانه از آرمانهای خویش به نوعی عدول نموده و به بازیهای سیاسی سرگرم شدند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی تطبیقی آراء، اندیشه‌ها و فعالیت‌های جمعیت فدائیان اسلام و جنبش اخوان المسلمین مصر

بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران

اختصاصی از فی موو بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران


بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق خصوصی

115 صفحه

چکیده:

دلایل باید برابر اصول و روش‌های قانونی تحصیل شوند، بنابراین دلایلی که به طرق غیرقانونی جمع شده باشند بی‌اعتبارند، چنانکه اصل 38 قانون اساسی مقرر می‌دارد: هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت و اقرار و سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی، فاقد ارزش و اعتبار است و متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می‌شود، همچنین ماده 1262 قانون مدنی، مقرر می‌دارد: اقرار کننده باید عاقل، بالغ، قاصد و مختار باشد، بنابراین اقرار صغیر و مجنون در حال دیوانگی و غیرقاصد و مکره نافذ نیست. اقرار بر اساس حدیث مشهور نبوی «اقرار العقلاء علی أنفسهم جایز» در فقه اسلامی به‌ عنوان مادر دلایل شناخته می شود و دلیلی است که به‌ طور مستقیم و بدون هرگونه واسطه از طرف شخص مدعی علیه در اختیار دادرس قرار می‌گیرد و بدون احتیاج به هرگونه رسیدگی معتبر شناخته می‌شود و قاطع دعوی است. هر کس اقرار به حقی برای غیر نماید ملزم به اقرار خود خواهد بود. حجیت اقرار در امور کیفی تابع ارزش گذاری قاضی است در حالی که اقرار در امور مدنی دارای حجیت مطلق است. دلالت اقرار بر واقعیت و حقیقت به حدی است که ماده 202 قانون آئین دادرسی مدنی مقرر می‌دارد: هر کس اقرار به امری نماید که دلیل ذی‌ حق بودن طرف او باشد، دلیل دیگری برای ثبوت آن لازم نیست. اما هرگاه فساد و بطلان اقرار به علت فقدان شرط صحت یا کذب اقرار ثابت شود یا ادعای مُقرّ مبنی بر اشتباه یا غلط بودن اقرار ثابت شود، اقرار مزبور اثری نخواهد داشت. اقرار به‌ عنوان یکی از ادله اثبات دعوی از دو منظر فقهی و حقوقی قابل بررسی است.

کلمات کلیدی: اقرار، ادلة اثبات دعوی، اکراه، اقرار در امور مدنی، فقه امامیه، حقوق ایران


دانلود با لینک مستقیم


بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران

مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

اختصاصی از فی موو مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی


مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

پایان نامه کارشناسی ارشد الهیات

گرایش فقه و مبانی حقوق

188 صفحه

چکیده:

در جهان امروز که دنیای ارتباطات به سرعت در حال رشد و گسترش است ، ارتباط با کافران از مسایل اجتناب ناپذیر است و بر دانشمندان علوم اسلامی لازم است که ابعاد این موضوع را مورد توجه قرار داده و به پرسش های نو پیدای آن پاسخ دهند.

یکی از مهمترین مسایل مربوط به این موضوع ازدواج با غیر مسلمانان است که از مسائل ریشه دار در فقه اسلامی است و در دوره تدوین فقه و عصر استنباط نیز همواره مورد توجه فقها و دانشمندان شیعه و سنّی بوده است. در عصر حاضر با توجه به گسترش ارتباط بین ملّت ها و اقامت مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی  و برخی مهاجرت های اجباری اقوام مختلف از منطقه ای به منطقه ای دیگر در جهان و اختلاط گسترده مسلمانان با پیروان سایر ادیان موجب شده است که مسئله ازدواج با غیر هم کیش برای مسلمانان به مسئله ای مطرح و مورد ابتلا تبدیل شود که لازم است پژوهشی جامع درباره آن صورت گیرد و با توجه به دیدگاه مذاهب اسلامی و جمع بندی میان آیات و روایات و بررسی و بحث نظریه ها، دیدگاه اسلام در این باره روشن شود که به یکی از مسائل مهم مورد ابتلای جامعه نسبت به جواز یا عدم جواز آن پرداخته ایم .لذا در این رساله بر آنیم که این موضوع را از دیدگاه مذاهب اسلامی نقد و بررسی کنیم.

کلید واژه ها : ازدواج ، مسلمان ، غیر مسلمان ، اسلام ، فقه


دانلود با لینک مستقیم


مطالعه تطبیقی ازدواج با غیرمسلمان در فقه اسلامی

دانلودمقاله بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
این پژوهش به «بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی» می پردازد. زندان مقوله ای است که با جرم و بزه و انحراف (از قوانین و عرفیات و اخلاقیات) در جامعه مرتبط می باشد. در طول تاریخ انسان همواره کسانی بوده اند که برخلاف قوانین و مقررات جامعه حرکت کرده اند و سیستم های حکومتی جوامع نیز برای جلوگیری از به انحراف کشیده شدن جامعه و حمایت از قوانین و اخلاقیات آن مجازات هایی را برای چنین افرادی در نظر گرفته اند، زندان یکی از این راهها و ابزارها که از یک طرف برای تنبیه و مجازات و از طرف دیگر برای برگرداندن افراد مجرم به زندگی عادی در جامعه است. دیدگاههای مختلفی در مورد مجازات زندان برای مجرمان وجود دارند که برخی بر تایید این شیوه برای تادیب مجرمان صحه می گذارند برخی هم معتقدند که زندان نه تنها باعث تادیب و کاهش جرم نمی شود بلکه باعث می شود که افراد زندانی در کنش متقابل با سایر زندانیان به روش های جدید ارتکاب جرم دست پیدا کنند و همینطور اینکه فضای زندان بر ارتکاب مجدد جرم به هنگام آزادی تاثیر زیادی دارد. به طور خلاصه می توان گفت زندان بخش مهمی از مجازات های در نظر گرفته شده برای جرایم مختلف را تشکیل می دهد، که پرداختن به آن از حیث حقوقی ضروری به نظر می رسد. دین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی که همه مسایل فردی و اجتماعی زندگی بشر را مد نظر قرار داده است، فقط به صورت آرمانی جامعه نپرداخته است، لذا دین اسلام با توجه به واقعیت های زندگی بشر و جایز الخطا بودن انسان راهکارها و ابزارهایی برای هدایت انسانها و تادیب کسانی که با عمل خود به زندگی افراد دیگر و جامعه صدمه می رسانند، در نظر گرفته است. مجازات زندان که در دین اسلام و توسط حکومت ها و خلفا به عنوان ابزار مجازات( تنبیه و یا درمان و اصلاح ) در نظر گرفته شده است، در بین مداهب مختلف اسلامی، چه شیعه و چه مداهب مختلف اهل سنت به آن پرداخته شده است. این پژوهش هم در واقع در پی بررسی دیدگاههای هر کدام از مذاهب مختلف در باره زندان و زندانی است تا به یک تبیین جامع و دقیق از مسأله بپردازد.

 

 

 

1-1بیان مسأله:
موضوع تحقیق بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی می باشد. در این پژوهش وضعیت زندان و زندانی در مذاهب پنجگانه اسلام(امامیه، مالکیه، شافعیه، حنفیه و زیدیه) و همینطور حقوق ایران مورد بررسی قرار گرفته است. جایگاه زندان و زندانی در این مکتب انسان ساز، با توجه به شأن و کرامت و حفظ حقوق انسانها بسیار ارزشمند و مفید بوده و نقش زندان را در زندگی اجتماعی افراد زندانی، نقشی مؤثر و سازنده بیان می کند.
1-2هدفهای تحقیق:
تبیین جایگاه زندان و زندانیان در حقوق و مذاهب اسلامی، بررسی و تبیین نقش زندان بر افراد زندانی و زندگی اجتماعی و خانوادگی آنها، بررسی سیر تاریخی پدیده زندان و زندانی در اسلام و حقوق ایران، شناخته شدن محیط زندان و عملکرد آن برای افراد مجرم و جامعه، اینکه معیار جامعه برای زندانی کردن افراد مجرم چیست و در نهایت هدف از وجود زندان و زندانی چیست و با زندانی کردن افراد چه نتیجه ای عاید فرد و جامعه خواهد گردید.
1-3 اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن:
از دلایل اصلی انتخاب و انجام این پژوهش علاقه به موضوع، بررسی وضعیت سیر تاریخی زندان و زندانی جایگاه زندانی در اسلام و حقوق، اینکه زندانی مانند هر انسان دیگری حق حیات و زندگی دارد و زندان در دوره های مختلف محیطی برای اصلاح و تربیت افراد بوده و یا فقط حنبه تنبیه و تحدید برای آنان داشته است. زندان از جمله ابزار و وسایل جلوگیری از بروز انحرافات در جامعه می باشد و در جوامع مختلف از آن برای تأدیب و تنبیه افراد مجرم استفاده می شود. از این رو ضروری به نظر می رسد که دیدگاههای متعدد در این حوزه جمع آوری گردد؛ تا بتوان به تبیین دقیقی از جایگاه زندان و نقش آن در جلوگیری و یا ایجاد انحراف و جرم در جامعه دست یافت. دین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی که تمامی زوایای زندگی بشر را مد نظر داشته، از مسأله جرم و بزه و انحراف در جامعه غافل نمانده و برای جلوگیری از بروز جرم و تأدیب مجرمان و باز گرداندن آنها به زندگی معمولی در جامعه تدابیری اندیشیده است. مذاهب مختلف اسلامی هر کدام با نگاه ویژه خود به این مسأله نگریسته اند. فهم جایگاه واقعی و حقیقی زندان در دین اسلام در جامعه ما به عنوان یک جامعه دینی بسیار مهم است؛ از طرف دیگر وجود جرایم متعدد و وجود قانون زندان برای بسیاری از این جرایم ضرورت درک مسأله را روشن می سازد. لذا این پژوهش در صدد است تا جایگاه زندان و نقش آن را در در جامعه بررسی کند.

1-4 سوالات و فرضیه های تحقیق:
1-4-1- سوالات تحقیق
1)زندان در حقوق و مذاهب اسلامی چه جایگاهی دارد؟
2)نقش زندان در زندگی اجتماعی افراد مجرم یا افرادی که به دلایل مختلف جرمی را مرتکب شده اند و زندان محل مجازات آنها شده است، چگونه است؟
3)وضعیت زندان ها و حقوق زندانیان با توجه به احکام مذاهب اسلامی در تاریخ اسلام چه تغییراتی را پذیرفته است؟
1-4-2- فرضیه های تحقیق:
1) زندان در گذشته بیشتر به خاطر تحدید و شکنجه افراد به کار رفته است و اکنون جنبه اصلاحی و تربیتی دارد.
2) زندان از دیدگاه مذاهب پنجگانه اسلامی و حقوق مشروع می باشد.
3) مذاهب مختلف اسلامی دارای وجوه اشتراک زیادی در احکام و حقوق زندان و زندانی هستند.
4) بین احکام زندان و زندانی در حقوق موضوعه ایران و مذاهب اسلامی مطابقت وجود دارد.
1-5 روش تحقیق:
این پژوهش به روش کتابخانه ای است که در واقع به شیوه اسنادی- تاریخی به تحلیل مسأله می پردازد. در این روش ابتدا منابع مکتوب موجود در حوزه پژوهش گردآوری شده و در نهایت با تقسیم بندی مباحث مختلف و دیدگاه مذاهب اسلامی بر حسب سؤالات و فرضیه های تحقیق در حوزه زندان و زندانی به تبیینی دقیق از مسأله دست می یابد. با توجه به اینکه گردآوری اطلاعات در این پژوهش بر اساس تحقیق کتابخانه بوده لذا در صدد می باشیم که آنچه که از طریق مطالعه کتاب ها در این زمینه بدست آمده با آنچه در محیط زندان و تأثیری آن بر روی افراد زندانی مطابقت دارد یا نه.

 

تقسیم مطالب
فصل اول: کلیات موضوع(طرح مسئله، هدف پژوهش، روش تحقیق، بیان موضوع و انگیزه تحقیق، کاربرد تحقیق، سؤالات و فرضیات تحقیق، محدودیت ها و مشکلات تحقیق) و تعریف مفاهیم می باشد.
فصل دوم: به بررسی تاریخچه حبس در اسلام و ایران، طبقه بندی زندان بر حسب عناوین مختلف، انواع و مدت حبس، مشروعیت حبس از دیدگاه اسلام، حقوق و منابع چهارگانه فقه اسلامی(کتاب، سنت، اجماع و عقل)و همچنین حبس از دیدگاه امام علی(ع) به عنوان مؤسس زندانهای اصلاحی.
فصل سوم: جایگاه زندان و زندانی در اسلام و حقوق، تأثیر زندان بر زندانی ، کارکردهای و پیامدهای زندان، روشهای مختلف اصلاح و تربیت مجرمان، دیدگاه موافقان و مخالفان کیفر حبس و جایگزین های مجازات حبس بحث می شود.
فصل چهارم: این فصل در واقع شناسه اصلی پایان نامه را تشکیل می دهد در خصوص احکام و موارد زندان، موارد و موجبات زندان در حقوق و مداهب اسلامی و بیان دیدگاههای هر کدام و تطبیق آنها با همدیگر بحث و بررسی می شود .
فصل پنجم: انواع مختلفی از حقوق زندانی در مذاهب اسلامی و ایران را بیان می کند و در پایان فصل نتیجه گیری و نظر نهایی دانشجو در خصوص پژوهش انجام شده و هم چنین پیشنهادات، ایرادات و اشکالات تحقیق می پردازد.
1-6 قلمرو تحقیق:
آنچه که در این پژوهش به عنوان احکام زندان و زندانی در مذاهب اسلامی و حقوق ایران بیان شده می تواند مورد توجه و استفاده علمای حقوق، دانش پژوهان، قضات، وکلای دادگستری بویژه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشوردر جهت پیشبرد اهداف عالیه اسلام در زمینه احکام و حقوق زندان و زندانی قرار گیرد.
1-7 محدودیت ها و مشکلات تحقیق:
تنها مشکلی که در این مورد وجود داشت کمبود منابع و به سختی پیدا کردن منبع تحقیق به خصوص در مورد احکام زندان و زندانی در مذاهب اسلامی می باشد و اگر بخواهیم مجموعه کاملی از این تحقیق جهت استفاده کنندگان عزیز آن بدست آوریم به زمان کافی و زحمت و تلاش وافری نیازمندیم.
1 -8 تعریف مفاهیم
جرم: جرم و جریمه از جرم به فتح جیم و سکون راء گرفته شده که به معنی قطع کردن است؛ به قول راغب اصفهانی اصل معنای جرم عبارت از: کندن و قطع میوه از درخت می باشد(سپهری،1373، 26-25).
جرم و جریمه در لغت به ارتکاب کارهای زشت و ناپسند و مخالف حق و عدل اطلاق
می شود(فیض،1369، 68-67). جرم و مشتقات آن بیش از شصت بار در قرآن آمده است(عبدالباقی، بی تا،167- 166)
جرم در اصطلاح: عبارت از امور ممنوع شرعی که خداوند متعال به وسیله اجرای مجازات حد یا تعزیر مردمان را از از ارتکاب آن بازداشته است(عوده، 1402ه ق ،ج 1،66).
جرم در شریعت اسلامی عبارتست از: هرگونه عصیان نسبت به اوامر و نواهی خداوند. اما جنایت آن جرمی است که شارع مقدس بر آن کیفر دنیوی قرار داده است اگر چه بر دایره ای تنگتر از آن مثل جراحت و قتل اطلاق می شود( التسخیری، بی تا، 9). مجازات به هر عملی گفته می شود که به منظور جلوگیری و تکرار تخلفات از قانون طراحی شده است.
از نظر حقوقی جرم هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تأمینی و تربیتی باشد جرم محسوب می گردد(عبدی، 1377،33).
مجرم: کسی است که با انجام عمل خلاف شرع و قانون مرتکب جرم شده است. مجرم نه تنها در حین تحمل کیفر بایستی اصلاح و تربیت شود بلکه در هنگام خروج از زندان و پس از کسب آزادی باید مورد راهنمایی و حمایت قرار گیرد تا مجدداً مرتکب جرم نگردد.
واژه زندان در لغت، قرآن و حدیث به معانی سجن، حبس، امساک، حصر و نفی آمده است.
1)سجــــن:
الف)سجن در لغت: صحاح اللغة «السبجن: الحبس و السجن بالفتح: المصدر و قد سجنه یسجنه ای حبسه» (الجوهری، 1407ه،ج5 ،2133). المفردات فی غریب القرآن «الحبس: الحبس فی السجن. وقرئ(رب السجن احب الی) بفتح السین وکسرها. قال: لیسجننه حتی حین و دخل معه السجــــن فتیان ...»( راغب اصفهانی، 225).
ب)سجن در قرآن: «رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه» ای خدا رنج زندان خوش تر از این کار زشتی است که زنان بر من روا دارند( یوسف/33). «لا جعلنک من المسجونین» باز فرعون به حضرت موسی (ع) گفت اگرغیر من خدایی را بپرستی، البته تو را به زندان خواهم کشید( شعرا / 29).
ج)سجن در حدیث: هر یک از لفظ های سجن و حبس در موارد فراوان بر زبان پیامبر اکرم(ص) جاری شده است:
1)هنگامی که عموی پیامبر(ص) ابوطالب پرسید آیا می دانی این قوم به چه منظوری برای تو تشکیل جلسه می دهند؟ فرمود: «یریدون أن یسجنونی او یقتلونی او یخرجونی» یعنی می خواهند مرا زندانی کنند یا بکشند یا بیرونم کنند( رضا، بی تا، ج6 ،361 ).
2)در حدیث ابوسعید آمده که آن حضرت (ص) فرمودند: یؤتی بکتابه فیوضع فی سجین(نامه عملش را به او می دهند و در سجین قرار می گیرد) سجین صیغه مبالغه از کلمه سجن است(ابن اثیر، بی تا، 344 ).
3) همانطور که نقل کرده اند: ما شیء احق بطول سجن من لسان ( یعنی چیزی سزاوارتر برای زندانی کردن از زبان وجود ندارد) ( ابن منظور، 203).
2) حبــــــس:
الف)حبس در لغت: القاموس المحیط«الحبس: المنع کالمحبس کمقعد. حبسه یحسبه.... »( فیروز آبادی، وفات 817ه ،ج2 ،213).
در فرهنگ معین حبس به معنی زندانی کردن و بازداشتن آمده است. در جای دیگر حبس چنین تعریف شده است: «سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین و یا نامحدود به طوریکه در آن، حالت ترخیص وجود نداشته باشد و اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آنرا توقیف گویند نه حبس»( جعفری لنگرودی، 1374، 208) .
ب)حبس در قرآن: «تحسبونهما من بعد الصلاه فیقسمان باالله ارتبتم» شاهدان را نگه دارید اگر از آنها (دو شاهد) بدگمانید تا بعد از نماز آنها را سوگند دهند که ما به حق شهادت می دهیم»( مائده / 106).
«و لئن اخرنا عنهم العذاب الی امه معدوده لیقولن ما یحبسه: اگر ما عذاب را از آن منکران معاد تا وقت معین به تعویق اندازیم، آنها به جای آنکه توبه از گناه کنند تمسخر و استهزاء کرده و گویند چه موجب تأخیر عذاب شده(هود/ 8).
دو واژه سجن و حبس دارای یک معنای کلی هستند و آن همان ممانعت از دخل و تصرف آزاد و جلوگیری از انجام عمل آزادانه است. سجن به معنای زندانی کردن و حبس به معنای منع، بازداشت، سلب آزادی و محدود و محصور کردن است(قندرو بیجارپس، 1386، 56).
3) امساک: «والتی یاتین الفاحشه من نساءکم فاستشهدوا علیهن اربعه منکم فان شهدوا فأمسکوهن فی البیوت» زنانی که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخوانید چنانچه شهادت دادند در این صورت آنها را در خانه نگه دارید( نساء / 15).
4) حصر: «فاقتبلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم واحصروهم »آنگاه مشرکان را هر جا یابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید (توبه /15 ).
5) نفی: «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً أن یقتلوا او یصلبوا و تقطع أیدیهم و أ رجلهم من خلاف او ینفوا من الارض» همانا کیفر آنان که با خدا و رسول او (ص) به جنگ برخیزند و به فساد کوشند در زمین جز این نباشد که آنها را به قتل رسانند یا به دار کشند و یا دست و پایشان بر خلاف ببرند(یعنی دست راست را با پای چپ و یا به عکس)یا با نفی بلد و تبعید از سرزمین صالحان دور کنند(مائده / 33).
زندان در لغت به معنب بندیخانه، جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگه می دارند و حبس است(شمس، 1382، 24).
امروزه در معنی زندان اختلاف نظر وجود دارد اینکه زندان محل است یا خود یک نوع جریان سیال زندگی است؛ به هر حال زندان زاییده جرم و جرم زائیده گناه و گناه زائیده انحراف است(آخوندی، 1368، 76).
بستانی حبس را چنین تعریف کرده است: سجن یا حبس عبارت است از آن مکانی که در آن محکومان به ارتکاب گناهان و جرایم موجب زندان که خود به ارتکاب آن اعتراف کرده و یا متهمانی که به اتهام وارده اعتراف نکرده زندانی می شوند، ممکن است زندان به خاطر چیز دیگری غیر از گناه مثل دیون مالی و یا قرار گرفتن در دست دشمن و اسرای جنگی و امثال آن باشد(ا دائره المعارف ، بی تا ، ج 9 ، 508).
محققین حقوق جزا معتقدند: حبس یعنی سلب آزادی و اختیار نفس در مدت معین یا نامحدود به طور کلی که در زمان آن حالت انتظار و ترخیص وجود نداشته باشد، چون اگر حالت انتظار وجود داشته باشد آن را توقیف و یا (بازداشت) گویند ( جعفری لنگرودی ، 1374، 208).
تعریف زندان از نظر قانون: زندان محلی است که متهمان و محکومان با قرار و حکم کتبی مقام قضایی موقتاّ یا برای مدت معینی و یا بطور دائم به منظور اصلاح و تربیت و درمان نارسائیها و بیماریهای اجتماعی و تحمل کیفر نگهداری می شوند(آیین نامه مقررات زندانهای جمهوری اسلامی ایران، ص1).
در آیین نامه زندانهای ایران نیز زندان چنین تعریف شده است: زندان عبارتست از محل حفاظت محکومان و موسسه ای است تربیتی و درمانی که زندانـی را به حکم مقامات صلاحیتدار قانونی برای مدتی که محکوم به اقامت در این محل می شوند ، پذیرفته و نسبت به اسکان و حفاظت و بهداشت و درمان نارسائی و بیماری ها و همچنین آموزش و پــــرورش علمی و حرفه ای و تهیه موجبات عادت دادن آنان به زندگانی عادی اهتمام و اقدام می نماید(آیین نامه زندانها و بازداشتگاهها مصوب 1347 به نقل سپهری، 1373،78)
زندان از نظر حقوقدانان: محلی است که محکومین را در جهت حفظ امنیت اجتماعی و رعایت حقوق شاکی(اعم از خصوصی یا عمومی) و رعایت سایر حقوق زندانی به جز آنچه در حکم قید شده، و به منظور اصلاح و تربیت بواسطه جلوگیری از تکرار جرم با مجوز مرجع قضایی و یا مسئولین زندان در آنجا نگهداری می کنند( شمس، 1375، 17).
معنای اصطلاحی زندان به عنوان کیفر و مجازات مشخص شده است از معنای لغوی گرفته شده؛ ‌چرا که با حبس شدن مجرم در زندان در واقع از او سلب آزادی می شود. آنچه که از مفهوم لغوی و اصطلاحی حبس مستفاد می شود اینست که فرد نتواند بدون اراده فرد دیگر و به طور آزادانه رفت و آمد نماید و یا اینکه در محیطی مثل زندان یا بازداشتگاه از اختیار کامل برخوردار نیست.
1-8-1 عناوین مرتبط با واژه زندان
بازداشت موقت: برای تعیین تکلیف متهمان صورت می گیرد و پیش از آن است که حکم نهایی از سوی حاکم شرع و مراجع قضایی صادر شود، بازداشت موقت برای روشن شدن وضع متهم در اسلام مجاز است(قرشی، 1354، 157).
بازداشتگاه: محلی است که به منظور حفظ امنیت اجتماعی و رعایت حقوق شاکی اعم از خصوصی و عمومی و جلوگیری از امحاء و مخدوش کردن صحنه جرم و نیز پیشگیری از فرار متهم و حفظ جان وی با رعایت سایر حقوق متهم (بازداشت شده) بویژه حفظ شئونات وی تا هنگام صدور حکم متهم را با مجوز مرجع قضایی و به تشخیص مسئولین بازداشتگاه در آنجا نگهداری می کنند( شمس، 1375،20).
علم زندانها: علمی است که انواع مجازاتها و اقدامات تأمینی، طرز اجرا و تطبیق آنها با شخصیت زندانیان و تشکیلات زندانها و اصولی را که رعایت آنها در بهبود وضع زندانیان و آماده کردن آنها برای بازگشت به محیط عادی اجتماعی مؤثر است مورد بحث قرار می دهد، هم چنین تکالیف و وظایف زندانیان را در حدود حقوق آنان از موقع بازداشت و یا در ضمن اجرای کیفرهای سالب آزادی و یا اقدامات تأمینی تعیین می کند(همان منبع، 12).
مراکز باز پروری: مراکز باز پروری معالجه متهمان و محکومان معتاد و اردوگاهای کار برای نگهداری معتادان که طبق حکم مقامات قضایی برای مدتی در این مرکز نگهداری می شوند(وائلی، 1362، 135- 134)
تعلیق مجازات: تعلیق اجرای مجازات محکومیت هایی که قاضی در زمان صدور حکم اجرای آنها را معلق می دارد. تعلیق بر دو نوع است ساده و مراقبتی. مدت تعلیق یا مدت آزمایشی از هیجده ماه تا سه سال است موارد آن در قانون ذکر شده و قاضی نمی تواند مواردی را بر آن اضافه کند. اهداف تعلیق مجازات عبارت است از: جلوگیری از سوء مصاحبت مجرم با زندانیان سابقه دار، کمک به مجرم برای اجتماعی شدن و بازگشت به زندگی عادی در جامعه، صرفه جویی در هزینه های زندان و استفاده جامعه از کار و فعالیت مجرمین می باشد( ولیدی، 1379، 8 ).
کانون اصلاح و تربیت: مرکزی است جهت نگهداری اصلاح و تربیت تهذیب اطفال غیربالغ بزهکار یا بزهکارانی که کمتر از هیجده سال تمام سن داشته باشند، که در این مرکز بر حسب نوع واستعداد این افراد امکانات رفاهی، فرهنگی، حرفه آموزی، بهداشتی و تربیت بدنی وجود دارد. کانون اصلاح و تربیت مرکزی است که اطفال بزهکار به حکم دادگاه اطفال برای آموزش علمی و حرفه ای و تربیت و تهذیب اخلاق در آنجا نگهداری می شوند(گودرزی بروجردی، 1383، 172 )
مجازاتهای بازدارنده: تأدیب یا عقوبتی است که از طرف حکومت به منظور حفظ نظم مراعات مصلحت اجتماع در قبال تخلف از مقررات و نظامات حکومتی تعیین می گردد؛ از قبیل حبس جزای نقدی، تعطیل محل کسب، لغو پروانه و محرومیت از حقوق اجتماعی و اقامت در نقطه یا نقاط معین و منع از اقامت در نقط و یا نقاط معین و مانند آن( ماده 17 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370).
کیفرهای تکمیلی: مجازاتهای تکمیلی مجازاتهایی را گویند که مجرم علاوه بر محکومیت به مجازات اصلی، بدان نیز محکوم می شود. مثل کسی که در ماههای حرام مرتکب قتل شده، علاوه بر پرداخت دیه به پرداخت یک سوم آن نیز محکوم می گردد( سپهری، 1373، 37 ).
مجازات تبعی: مجازاتی گویند که بنا بر حکم اصلی مجرم بدان کیفر می شود خواه حکم به مجازات اصلی صادر شده باشد یا نه مثل محرومیت قاتل از ارث. مجازات بدلی: کیفری است که در شرایط خاص جای کیفر اصلی را می گیرد مانند پرداخت دیه در صورت مصالحه به جای قتل. مجازات اصلی: قصاص در قتل، حدود، قصاص و تعزیرات است(سپهری، 1373، 36). باید توجه داشت که فرق بین کیفرهای تکمیلی و تبعی که هر دو علاوه بر مجازات اصلی اجرا می شوند این است که در کیفرهای تکمیلی تصریح قاضی ضرورت دارد ولی در کیفر تبعی لازم نیست (جندی، 942 ه ق ، 36) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
تاریخچه، طبقه بندی، انواع و مشروعیت زندان

 

 

 


2-1 تاریخچه زندان در اسلام و ایران
2-1-1تاریخچه زندان در اسلام
روایات فراوانی به طرق گوناگون از پیشوایان معصوین (ع) رسیده است که مجازات زندان را برای به کیفر رساندن بزهکار تجویز کرده اند؛ صاحب «دراسات فی ولایه الفقیه» روایات دال بر مشروعیت زندان از طریق شیعه و سنی را اجمالاً مستفیض بلکه متواتر می داند( المنتظری، 1408ه، ج2،431-430).
1) عن ابی عبدالله فی حدیث فی السرقه قال« تقطع الید و الرجل ثم لاتقطع بعد، لکن أن عاد حبس و أنفق علیه من بیت المال المسلمین»( طوسی، استبصار ، ج4 ، 281).
2) عن زراه عن ابی جعفر(ع) «فی رجل امر رجلاً بقتل رجل(فقتله) فقال «یقتل به الذی قتله و یحبس الامر بقتله فی الحبس حتی یموت» (همان منبع، فروع کافی ، ج7 ،270).
3) عن علی بن الحسین(ع) فی الرجل یقع علی اخته. قال«یضرب ضربه بالسیف بلغت منه ما بلغت فان عاش خلد فی السجن حتی یموت( حر عاملی، وسائل الشیعه ، ج 18، 387).
4) عن علی (ع) قال « اذا قطع الطریق اللصوص و اشهروالسلاح و لم یاخذوا مالاً و لم یقتلوا مسلماً ثم اخذوا حبسوا حتی یموتوا و ذلک نفیهم من الارض»( بقال، 323 ).
* دکتر عطیه مصطفی در کتاب (نظم الحکم بمصرفی عهد الفاطمیین ، بی تا، 289) می نویسد : زندان به این صورت که ما می بینیم که متهم یا مجرم در یک مکان تنگ زندانی می کنند در زمان پیامبر (ص) و عهد ابوبکر نبود، بلکه در آن دوران زندان عبارت بود از: بازداشت شخص و جلوگیری از تصرفات آزاد. اما اسیران جنگی در حظیره هایی که در کنار مسجد ساخته می شد، نگهداری می شدند چون در زمان عمر تعداد جمعیت رو به ازدیاد نهاد، زندان مخصوص جهت نگهداری افراد در نظر گرفته شد. از اینجا معلوم می شود که رسول اکرم (ص) زندان مخصوصی را برای زندان زنها در نظر گرفت، و چون وضع مالی مسلمانها مساعد نبود ناگزیر گوشه ای از مسجد را برای این منظور تعیین کرد. بعداً که نیاز در این مورد بیشتر شد مسلمان ها ناچار ساختمانی را جهت حبس کردن افراد خطاکار اختصاص دادند و در پرتو احکام و شریعت پیامبر(ص) که می بینیم فقها صراحتاً فتوی می دهند که زندان زنان با مردان و نیز زندان کودکان با بزرگسالان باید جدا باشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  201  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی تطبیقی احکام زندان و زندانی در حقوق و مذاهب اسلامی