فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز

اختصاصی از فی موو پروژه تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز


پروژه تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:17

 

  

 فهرست مطالب

مقدمه


ساختار مکتوب

طرح مسأله:

اهداف پروژه:

روش انجام پروژه:

سطح موجود فناوری شامل:

آموزش

مشخصه های فنی اجرای پروژه:

طراحی معماری سازمانی مبتنی بر فناوری اطلاعات:

تحلیل لایه اطلاعات:

 

 

 

مقدمه

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و تغییر ماهیت فعالیتهای مدیریتی، اطلاعات به عنوان اصلی ترین موجودیت در هر فرآیند کاری و مهمترین ابزار مدیریت می تواند نقش حائز اهمیتی در افزایش راندمان فرایندها و تضمین اهداف کسب و کار داشته باشد.

رقابت موجود در دنیای تجارت، محدودیت منابع، ازوم توجه به نیازهای مشتری، الزامات مربوط به تضمین کیفیت، لزون کنترل استثنائات و تغییرپذیری محیط در کسب و کار، همه و همه استفاده از ابزارهای کارآمد را برای صنایع و سازمانهای مختلف به یک الزام حیاتی مؤثر بدل نموده است.

در سازمانهایی که به نوعی درگیر در لجستیک صنایع بزرگ، مانند خودروسازی می باشند، حجم زیاد اطلاعات و ماهیت به عنوان حلقه و اصل مشتری و تأمین کنندگان خرد، اهمیت تعریف معماری دقیق سازمانی و تهیه ابزارهای سیستمی را دوچندان می نماید.

طرح حاضر در راستای طراحی معماری سازمانی مناسب و حل مشکلات ناشی از عدم وجود یک سیستم اطلاعاتی کارآمد مطابق نیاز مرکز محترم تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز تدوین گردیده است.

شایان ذکر است رویکرد اصلی ما در انجام این طرح آنالیز دقیق نیاز مشتری و نگرش جامع و ساخت یافته به کلیه مفاهیم اطلاعاتی مورد نیاز در داخل و پیرامون مجموعه و سپس طراحی و پیاده سازی سیستم مبتنی بر این نیازمندیها می باشد.

این مجموعه با تکیه بر توان و پتانسیلهای بالای علمی و تجارب عملی و استفاده از کارشناسان توانا در حوزه های مختلف مانند IT، مدیریت و کیفیت بر آن است، تا در پیشبرد این پروژه در کنار مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز، همکاری های لازم را با آن مجموعه محترم داشته باشد. بر خود فرض می دانیم که از جناب آقای دکتر حکیم زاده که با رهنمودهایشان ما را در تدوین این طرح یاری نموده اند کمال تشکر را به عمل آوریم.


ساختار مکتوب

در قسمت طرح مسأله، شملی کلی از پروژه قابل مشاهده می باشد. پس از آن در بخش اهداف با توجه مزایا و معایب بحث شده، فهرستی از اهداف خرد و کلان پروژه ارائه گردیده است. در بخش روش انجام پروژه سعی شده توضیحات کلی از نحوه و انجام کار در حد حوصله این مکتوب بیان شود. پس از آن توضیحات کلی در مورد خصوصیات فنی اجرای پروژه مندولوژیها و ابزارهای مورد استفاده ارائه شده است. بدیهی است تدوین طرح تفصیلی و شرح خدمات دقیق نیازمند شناخت دقیقتر از نیازمندیهای کارفرمای محترم بوده و در صورت تمایل آن مرکز، پس از کسب شناخت اولیه قابل ارائه خواهد بود.

(در تدوبن این مکتوب سعی شده از اطلاعات اولیه کسب شده از وضع موجود مرکز استفاده گردد.)

طرح مسأله:

بحث در موردئ آنچه این تیم در صدد انجام آن است را با طرح سوالی آغاز می کنیم. IT چیست؟

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه تعریف معماری سازمان و پیاده سازی سیستم جامع اطلاعاتی و اتوماسیون مورد نیاز مرکز تأمین قطعات تراکتورسازی تبریز

کارافرینی تعریف بیماری

اختصاصی از فی موو کارافرینی تعریف بیماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی تعریف بیماری


مقاله تعریف بیماری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:2

فهرست و توضیحات:

مقدمه

 تعریف بیماری عفونی

عامل بیماری زا

2-منبع ذخیره بیماری  زا

3-راه انتقال یا خارج شدن

عامل بیماری زا از

4-روشی برای انتقال

5-راهی برای ورود

-میزبان مستعد.

خانواده رترویریده که از همه مهمتر ویروس HIV است .

2-گروه ویروسهایی که ایجاد هپاتیت می کنند.

3-ویروسهای خانواده هر پس ویروید مثل HSV. CMV .

میزان شیوع و بروز این عفونتها در بیمارستان بسته به شرایط اقلیمی ، میزان تزریق خون، رعایت احتیاطات عمومی و استاندار و غیره متفاوت است.

 

راههای عمده انتقال ویروسها در بیمارستان عبارتند از :

1-تماس با خون و مایعات بدن

2-تزریق خون و گلبول سفید

3-از راه مدفوع، دهانی

4-مصرف غذاهای آلوده

5-تماس مستقیم یا غیر مستقیم.

6-راههای تنفسی

 

یکی از ویروسهای منتقله در بیمارستان HIV میباشد.

راه انتقال ویروس در بیمارستان و در بین پرسنل پزشکی، عمدتا مواجهه پرکوتاه با خون یا مایعات آلوده به خون حاوی HIV می باشد.

تزریق تصادفی خون یا مواجهه پوست به دنبال فرور فتن وسایل نوک تیز آلوده به خون، به ویژه سوزن مهمترین راه انتقال ویروس در بین پرسنل پزشکی محسوب می شود.

رسک انتقال HIV در بین پرسنل پزشکی به دنبال  فرورفتن سوزن 3/0 تا 5/0 درصد گزارش شده است.

چنانچه پرسنل پزشکی به دنبال فرور فتن نوک سوزن با مورد شناخته شده ایدز یا HIV مثبت یا پر خطر دچاز HIV شوند باید بلافاصله دست از کار بکشند ، موضع آسیب دیده را تحریک کند تا از آن خون بیاید و محل آلوده را با آب صابون کاملا شتسشو دهد.

اگر خون به پوست وی پاشیده شد یا اگر خون به داخل چشمانش پاشیده شد با مقداری زیاد آب پوست یا چشم را شستشو دهد و سپس موضوع را به مسئولش گزارش دهد.

 

ویروسهای ایجاد کننده هپاتیت :

HAV :

انتقال ویروس هپاتیت A به پرسنل پزشکی عمدتا از طریق مدفوعی دهانی است ولی می تواند از طریق خوردن غذا یا مصرف نوشیدنی آلوده نیز منتقل شود.

تزریق خون یا فرو رفتن سوزن به بدن نیز می تواند باعث انتقال عفونت شود.

مطالعه در بین بیماران معتاد تزریقی در زمان همه گیری با هپاتیت A نشان داد که با استفاده از سوزن مشترک در بین افراد باعث انتشار HAV می شود.

در بیمارستان بخشهای ICU و ICU نوزادان بیش از همه با HAV در بگیرند.


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی تعریف بیماری

تحقیق در مورد تعریف انسان

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد تعریف انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تعریف انسان


تحقیق در مورد تعریف انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه

 

فهرست مطالب

  رابطه انسان با خود انسان وروابط مقدمه خود شناسی

مفهوم خود شناسی:

خود شناسی:

ضرورت خودشناسی:

تعریف انسان ؟(انسان چیست)

پرآوازه است که تعریف انسان ازتعریف سایرموضوعات به مراتب پیچیده تراست زیراتمام موضوعات دیگر حول مدار انسان می چرخد ونهایتا در خدمت او در می آید.

اگر بخواهیم نظر شیخ نجم الدین وحتی اغلب عرفا را درباره انسان در یک جمله خلاصه کنیم باید گفت که انسان «یک موجود عشق ورز است.هم عاشق خالق است وهم معشوق او در عین حال حامل امانت عشق.»

اهمیت شناخت خود:

امیرالمومنین علی (ع)در موارد زیادی به اهمیت خود شناسی اشاره کرده است وهمگان را به آن می خواند وفردی را زیان کار می داند که در شناخت خود کوتاهی کرده است و از خود غفلت می کند:«والمغبون من غبن نفسه»«زیان کار واقعی کسی است که خویشتن را زیان رساند.»

وی در جای دیگر فرموده است :«بی تردید در برابر خداوند منفورترین مردمان بنده ای  است که خدایش به حال خود او را نهاده است وبدین سبب از حفظ تعادل بیرون افتاده است وبی راهنما حرکت می کند.»

عالم واهمیت خود شناسی:

یکی از اساسی ترین رابطه انسان با خود انسان وروابط مقدمه خود شناسی

مفهوم خود شناسی:

خود شناسی:

ضرورت خودشناسی:

تعریف انسان ؟(انسان چیست)

پرآوازه است که تعریف انسان ازتعریف سایرموضوعات به مراتب پیچیده تراست زیراتمام موضوعات دیگر حول مدار انسان می چرخد ونهایتا در خدمت او در می آید.

اگر بخواهیم نظر شیخ نجم الدین وحتی اغلب عرفا را درباره انسان در یک جمله خلاصه کنیم باید گفت که انسان «یک موجود عشق ورز است.هم عاشق خالق است وهم معشوق او در عین حال حامل امانت عشق.»

اهمیت شناخت خود:

امیرالمومنین علی (ع)در موارد زیادی به اهمیت خود شناسی اشاره کرده است وهمگان را به آن می خواند وفردی را زیان کار می داند که در شناخت خود کوتاهی کرده است و از خود غفلت می کند:«والمغبون من غبن نفسه»«زیان کار واقعی کسی است که خویشتن را زیان رساند.»

وی در جای دیگر فرموده است :«بی تردید در برابر خداوند منفورترین مردمان بنده ای  است که خدایش به حال خود او را نهاده است وبدین سبب از حفظ تعادل بیرون افتاده است وبی راهنما حرکت می کند.»

عالم واهمیت خود شناسی:

یکی از اساسی ترین


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تعریف انسان

دانلودمقاله تعریف ایمان

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله تعریف ایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

در تعریف ایمان نیز مانند تعریف دین، با کثرت و تعدد و اختلاف در تعریف مواجه هستیم. نقطه اختلاف در تعریف ایمان، آغاز کشمکش ها و مجادلات دیگر دین شناختی می باشد. از این روی در برخورد با ایمان، تعریف واحد و آشکار رو در رو نیستیم که بتوان بر اساس آن به توافق و اجماع در تعریف رسید. زیرا در تعریف ایمان نیز، رویکردها و نگاههای متفاوتی وجود دارد که هر یک ایمان را از منظر خاصی مورد توجه قرار داده است . البته این تعدد تعاریف، بیشتر در حوزه های کلام مسیحی روی داده است تا در حوزه کلام اسلامی .
3-1- تعریف ایمان در کلام مسیحی :
در کلام مسیحی به سه رهیافت کلی می توان اشاره کرد : 1. رهیافت معرفت گرایانه 2. رهیافت شهود گرایانه 3. رهیافت جامع گرایانه .
3-1-1- رهیاتفت معرفت گرایانه :
رهیافت فوق یک تلقی فیلسوفانه از ایمان است که گوهر اساسی ایمان را از جنس معرفت می داند که از آن به رویکرد و رهیافت گزاره ای ایمان، نیز یاد می شود. مطابق این تلقی، ایمان یک اعتقاد یقینی است که بواسطه برهان و ادله اثبات پذیر می باشد. این نوع رویکرد را در گرایش الهیات عقلانی و طبیعی می توان دید .
1- ایمان پذیرش عقلی مضمون وحی : تعریفی که شورای واتیکان در سال 1870 از ایمان ارائه می کند در ذیل تلقی فوق قرار می توان داد . «جان هیک» تعریف ایمان را در کتاب خود اینگونه ذکر می کند : «یک کیفیت ماوراء طبیعی که به واسطه آن، در حالی که لطف خداوند شامل حال ما گردیده و به مدد ما شتافته باور کنیم که چیزهایی را که خداوند وحی کرده، واقعی هستند.
همانطور که یک متکلم یسوعی آمریکایی معاصر می نویسد : برای یک کاتولیک واژه ایمان، تصور نوعی پذیرش عقلی مضمون وحی را بعنوان حقیقت به ذهن متبادر می کند و این بخاطر قدرت گواهی دهنده خدای فرستنده وحی است. ایمان واکنش کاتولیکهاست به نوعی پیام معقول که خداوند آن را ابلاغ نموده است .
2- ایمان، واکنش ارادی و متعهدانه: یکی دیگر از تعاریفی که از منظر عقلانی و معرفتی به ایمان توجه شده، تعریفی است که یکی از فیلسوفان متاخر ارائه کرده است»: ایمان متفاوت است از عقیده داشتن به یک قضیه محتمل، زیرا قضیه محتمل می تواند موضوعی کاملاً نظری باشد. ایمان «بله» گفتن است که شخص را متعهد می کند. کار ایمان تبدیل احتمالات به مسلمات عقلی نیست؛ تنها افزایش مقدار کافی در کفه ترازوی دلایل و مدارک قادر به انجام این کار است. اما ایمان واکنش ارادی است که ما را از رهیافت نظری و عقلی خارج کرده و نجات می دهد.
در رهیافت معرفت گرایانه از ایمان دینی می توان از برجسته ترین متکلمان مسیحی همچون «تومان اکویناس» نام برد که به دنبال وی «ویلیام جیمز»، «پاسکال» نیز با حفظ جوهر بنیادین نظریه اکویناس، آنرا در قالب های دیگر طرح کردند. در واقع در تلقی معرفتی و گزاره ای ایمان را می توان به دو گرایش اراده گرایانه و غیر اراده گرایانه تفکیک کرد.
در نوع اراده گرایانه، حضور نوعی اراده و اختیار در ایمانی که به معرفت گزاره ای تفسیر می شود می توان شاهد بود. در نوع غیر اراده ای، فقط عنصر معرفتی و گزاره ای را در ایمان اشاره می کند. با این بیان توماس اکویناس و ویلیام جیمزو پاسکال در نوع تلقیاتشان از ایمان معرفت گزاره ای همراه با اراده و اختیار می باشد.
لذا مشخصات و ویژگی هایی که معرف نظریه معرفت گرایانه و گزاره ای از نوع ارادی می باشد از این قرار است :
1- شکل از باور گزاره ای (belief that)2 – وجود شواهد اندک به نفع گزاره های فوق 3- لزوم دخالت اراده آدمی در مسأله ایمان و استفاده از آن برای جبران نقص مدارک : در این جا لام است تلقی معرفت گرایانه ایمان از نوع ارادی اکویناس را اشاره کنیم و تفصیل آن را بایستی در جای دیگر سراغ گرفت .
3- ایمان تصدیق ارادی بر اساس شواهد کافی : در نگاه اکویناس، ایمان تصدیقی است که یک فرد مومن با توجه به شواهد و ادله ناقص، بر اساس اراده خود به آن اقبال می کند . البته اکویناس، وجود شواهد ناکافی در تعریف ایمان را از آن روی ضروری می داند تا عنصر و جوهره ایمان یک امر ضد عقلانی و عقیده فاقد مدرک تلقی نشود.
در نهایت این تلقی، در تعریف ایمان می خواهد بر این پای فشارد که ایمان تصدیق و معرفت به گزاره های وحیانی است که بر اساس یک نوع خردورزی و عقل اندیشی صورت می گیرد. در این راستا تحلیلی که «پل تیلیخ» از رهیافت فلسفه دین اکویناس دارد، قابل توجه است. به اعتقاد وی رهیافت تومیستی به فلسفه دین یک طریق عقلانی و با واسطه در جهت وصول به خداست به همین خاطر به یک نوع استنتاج عقلانی، مبتنی گشته است و یک عقلانیت استدلالی جایگزین عقلانیت بی واسطه پیروان فرقه فرانسیسی می شود.
بر این اساس اکویناس می نویسد: «هرچیز به دو شیوه معلوم یا شناخته می شود؛ به واسطه خودش و به واسطه ما، بنابراین من می گویم از آنچا که خدا در خود هست پس گزاره» خدا هست» به واسطه خودش معلوم است. زیرا محصول و موضوع در این گزاره یک است. زیرا خداوند خود وجود خویش .... لیکن از آنجا که ما (در مقابل با قاطعیت وجود وی) از ماهیت خدا آگاه نیستیم، پس گزاره «ماهیت خدا این است»، به واسطه خود معلوم و شناخته نیست بلکه باید با توسل به آن چیزهائی که به دیده ما معلوم تر است یعنی توسل به آیات و آثار او اثبات شود.
به گفته تیلیخ همین نگاه عقلانی وی نسبت به ایمان به خدا، نتیجه اش گسست ایمان و عقل است. به همین جهت به عقیده توماس موضوع یا ابژه ای واحد نمی تواند که هم متعلق ایمان و هم متعلق معرفت قرار گیرد. به این دلیل که ایمان متضمن پیوندی بی واسطه با موضوع خود نیست. منظور وی پیوند محسوس و تجربی با موضوع می باش لذا مرتبه ایمان کمتر از معرفت است. توماس می گوید : «از آنجا که تجربه ایمان فاقد جنبه بصری یا توانائی رویت ذات باری است پس ایمان هیچ گاه به مرتبه نظام معرفتی مشهود در علم نمی رسد».
از همین روی آنچه توماس از ایمان، اراده کرده چیزی جز، باور به سطح نازل از شواهد و مدارک برای اثبات متعلق ایمان نیست. این درک از ایمان نیز به زوال «ایمان خواهد انجامید. از این روی در تلقی و تعریف معرفت گرایانه، «پاسکال» نیز ایمان را بر اساس محاسبه عقلی و ریسک کردن مورد توجه قرار می دهد. شرطبندی پاسکال در توجه به ایمان یک نوع اطمینان بخشی عقلانی به فرد مومن است.
«ویلیام جیمز» نیز به عنوان یک مومن، موسس مکتب پراگماتیسم در مقاله معروف» خواهش ایمان» (1897) به این نکته اشاره می کند که هر چند ما نمی توانیم دلیل قطعی به وجود و عدم وجود خدا اقامه کنیم ولی ایمان به وجود خود و عدم ایمان به آن، چنان از اهمیت خطیری برخوردار است که هر انسان عاقلی حاضر است به اطر ایمان به خدا بر سر زندگانی خود شرط بندی کند لذا نمی توان با موضع شکاکانه حرکت برداشت .
ویلیام جیمز می نویسد : «موضوع و تو کننده ایمان شما چنین است: بهتر است از دست دادن حقیقت را ریسک کنیم، نه شانس خطا را. او نیز مانند مومنان هست و نیست خود را خطر می کند. او در عرصه ای مخالف با فرضیه دینی فعالیت می کند. همچنانکه مومنان در پشتیبانی حوزه مخالف دیگر و نقطه مقابل هستند. توصیه و تبلیغ شکاکیت به ما به عنوان یک وظیفه تا «شواهد کافی» برای دین پیدا شود، برابر است با گفتن اینکه در حضور فرضیه دینی، تسلیم ترسمان شدن که آن را خطا می داند، بهتر و عاقلانه تر است از تسلیم امیدمان شدن که می گوید چه بسا حق باشد... فریب در برابر فریب، چه دلیلی هست که فریفتگی بر اثر امید، بسی بدتر است از فریفتگی بر اثر ترس؟
3-1-2- رهیافت شهودی و عرفانی :
طبق این تلقی از ایمان، ایمان فراتر از عقل و معرفت محسوب می شود، که در آن نوعی اعتماد و اطمینان همراه با اراده نهفته است به این نوع رویکرد، ایمان غیر گزاره ای نیز اطلاق می شود. لذا بر اساس رهیافت فوق ایمان : «اولاً، نوعی (اعتماد) است و بنابراین در ساحت اراده تحقق می پذیرد نه در ساحت معرفت و ثانیاً متعلق آن یک شخص است نه گزاره، بنابراین مطابق این تلقی، ایمان فعل اراده است و وضعیت وجود خاصی است که تمامیت وجود آدمی را در بر می گیرد و استحاله می بخشد و لذا در ساحتی گسترده تر از عقل و معرفت دست می دهد. از این رو می توان تلقی عارفانه از ایمان را رویکرد وجودی یا غیر گزاره ای به ایمان نیز نامید.
با توجه به بیان فوق تعریفهای زیر را می توان در این تلقی گنجاند:
الف : ایمان یعنی حالت دلبستگی واپسین:
تیلیخ ایمان را اینگونه تعریف می کند : «ایمان حالت دلبستگی واپسین است، پویایی ایمان پویای دلبستگی واپسین انسان است ایمان به مثابه دلبستگی واپسین، عمل کل شخصیت است در محور حیات شخصی روی می دهد و تمام عناصر آن را در بر می گیرد، ایمان محوری ترین عمل ذهن بشر است ایمان حرکت بخش صرف یا کار کرد خاص کل وجود انسان نیست. ایمان به همان میزانی که از حاصل جمع تأثیرهای عناصر حیات شخصی فراتر است. از هر تأثیر خاص دیگر نیز فراتر می رود و خودش بر روی هر یکی از عناصر حیات شخصی تأتیر قطعی دارد.» در این عمل هیچ کدام از کارکردهای عقلانی انسان نیست، همانطور که عمل روان ناخود آگاه انسان نیز نیست. بلکه عملی است که عناصر عقلانی و غیر عقلانی وجود انسان در آن فراتر می روند.‌« خصیصه وجدی ایمان، ویژگی عقلانی ایمان را طرد نمی نماید گرچه با آن یکسان نیست، تمایلات غیر عقلانی را بدون یکسانی با آنها در بر می گیرد.»

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تعریف ایمان

دانلود مقاله تعریف گیاهان از زبان خودشان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تعریف گیاهان از زبان خودشان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

اسم من سیب زمینی است
من از آمریکای جنوبی آمده ام ‌ ـ مسکن دردهای معدی هستم
مقوی قلب بوده ، لثه ها را محکم کرده و از خونریزی آن جلو گیری می کنم .
تنوری من ویتامین بیشتری دارد.
از سرخ کردن من بپرهیزید … و اگر زخم معده دارید از نوع اسلامبولی من استفاده کنید.
به من در زبان فارسی سیب زمینی می گویند و چون در زمان ناصر الدین شاه ، میرزا ملکم خان مرا به ایران آورد ، مدتی به «آلو ملکم» معروف بودم. اعراب به من بطاطا ـ بطاطس و بطاطه می گویند و عده هم از آنها مرا «تفارح الارض» می خوانند. زادگاه اولیه من امریکای جنوبی است و برای اولین بار ملاحان اسپانیولی مرا در کشور پرو پیدا کرده و در سال 1550 یعنی چهارصد و بیست سال قبل به اروپا آوردند و از آن تاریخ کشت من در جهان شروع شد و اکنون در بیشتر کشورها به عمل می آیم ، قسمت قابل استفاده من در تغذیه و درمان ، غده زیر زمینی است که به نام سیب مشهور شده است.
گل و برگ من به علت داشتن سم سولانین چندان مصرفی ندارد. معذلک جوشانده سی در هزار آنها ، خواب آور و آرام بخش است. برای رماتیسم ، ضعف اعصاب و درد مفاصل تجویز می شود. اگر این شربت را با عسل شیرین کنید ، برای رفع عفونت های ریوی و معدی مفید شناخته شده است . سم سولانین من با سم سایر خانواده ی ما فرق دارد. این سم قی آور بوده مردمک دیده را باز می کند تولید سرگیجه ، قولنج و اسهال می نماید. رنگ چهره را بر افروخته و ایجاد تشنج می کند و درمان آن پس از شستشوی معده ، خوردن شیر و تخم مرغ است. این سم در تمام قسمت های بوته من وجود دارد و تنها در غده ی زیر زمینی من مقدار آن کم است ، ولی پس از جوانه زدن زیاد می شود و علامت آن سوزاندن بیخ گلو است. گرچه خوردن من در این حالت برای تسکین دردهای عصبی و معدی و خارش اگزما مفید است ، ولی باید از خوردن آن اجتناب کرد. من ملین هستم و به علت داشتن بیست میلی گرم ویتامین ث در صد گرم ، ضد رقیق شدن و فساد خون بوده ، لثه ها را محکم و از خونریزی جلوگیری می کنم. در اثر ماندن در انبار و پختن ، مقداری از ویتامین ث من هدر می رود ، اگر مرا پوست کند در آب جوش بیندازید و بپزید فقط چهل درصد از ویتامین ث خود را از دست داده و شصت درصد را حفظ می کنم ولی اگر مرا در آب سرد انداخته و بعد بجوشانید پنجاه درصد از ویتامین ث من از بین می رود ، و اگر پوست کنده بپزید 65 درصد از ویتامین من نابود می شود. تنوری و کباب شده من ویتامین بیشتری دارد.
علاوه بر ویتامین ث من دارای ویتامین های ب و املاح پتاسیم و فسفر ، آهن ، منیزیم و آهک هستم. به علت داشتن پنج گرم املاح پتاسیم در یک کیلوگرم ، مقوی قلب بوده و با داشتن مواد نشاسته ای ، برای مبتلایان به مرض قند زبان ندارم و این دسته از بیماران می توانند بجای نان تنوری مرا میل نمایند. ولی اگر مرا در آب انداخته بپزند ، مقداری از املاح من در آب حل شده و برای مبتلایان مفید نیست. مگر آنکه آب جوشانده مرا همراه با من نوش نمایند. به بیماران قلبی توصیه کنید که برای جبران کمبود پتاسیم ، یک رژیم غذایی با من بگیرند و برای این کار ، ابتدا چند روز شیر زیاد میل نمایند و بعد سه روز متوالی هر روز یک کیلو تنوری یا پخته مرا بدون نمک زدن بتدریج در شش نوبت میل نمایند و به جز من غذای دیگری نخورند . در روز سوم مقدار ادرار خیلی زیاد می شود و بایستی رژیم را قطع کنند. مقدار نشاسته در انواع من فرق می کند . در انواع درشت من که به سیب زمینی آردی معروف است ، زیادتر و در نوع اسلامبولی و فشندی کمتر است. من دارای دو تا سه درصد مواد ازته و نیم درصد چربی هستم.
بدترین غذایی که در ایران با من درست می کنند ، سرخ کرده من است که غالباً آنرا برشته می نمایند ، اگر می خواهید مرا همراه با روغن بخورید ، آب پز آنرا گرم گرم پوست کنده با کره مخلوط و نرم نمایید و اگر می خواهید با روغن بپزید بهتر آن است که روغن مایع گیاهی را جوشانده و خلال های مرا در آن بریزید و بهم بزنید و پس از آنکه کف آن تمام شد و من بخوبی پخته شدم ، آنها را با کفگیر گرفته در آبکشی که روی دیگ روغن قرار گرفته بریزید و بگذارید روغن اضافی آن خارج شود ، برای تهیه چیپس معمولاً خلال مرا در آب انداخته و نشاسته ی آنرا می گیرند و بعد بطریق فوق در روغن می پزند و بعد نمک زده و بسته بندی می کنند. از خوردن آن موقعی که زیاد مانده است خود دار کنید و اطفال را از خوردن آن منع نمایید.
اگر آب پز مرا گرم گرم پوست کنده و له کنید و روی مواضع دردناک و متورم بگذارید ، درد آنها را تسکین خواهم داد. من به علت داشتن املاح فسفر شهوت را زیاد می کنم و قوای عقلانی را تقویت می نمایم. یکی دیگر از خواص من زیاد شدن ادرار است. کلیه و مثانه را به این وسیله زهکشی می کنم. مهمترین خاصیت درمانی من که شایان توجه و تحسین است ، معالجه زخم معده می باشد. من به علت داشتن دیاستازو آنزیمی مخصوص ، زخم های معدی را التیام و فضولات خارجی معدی را که غالباً سبب زخم هستند همراه خود دفع می نمایم . حتی اگر این فضولات تکه هایی فلزی را از قبیل میخ ، سنجاق و ذرات لعابی باشد.
برای معالجه زخم معده ، آب نوع اسلامبولی مرا خام گرفته و میل نمایید. برای جبران کمبود ویتامین ث رنده کرده خام مرا همراه با سالاد میل کنید و در موقع تهیه سالاد اولویه ، خام مرا رنده کرده اضافه نمایید. پخته و آب پز مرا زیاد نگاه ندارید ، زیرا یک نوع قارچ سمی می تواند روی آن رشد نماید.
در صنعت با من الکل و عسل مصنوعی و نشاسته درست می کنند.
اگر هنگام شب مرا با روغن گردو به سالاد اضافه کنید برای از بین بردن کرمهای معدی و روده أی مفید می باشم. ضماد خام من مرهمی گرانبها و عالی است . اگر آنرا روی یک پارچه تمیز گذاشته ، روی پلک چشم های ورم کرده بگذارید ورم آنرا فرو می نشانم . ترک دست و پا را که در اثر سرما زدگی پیدا می شود ، معالجه می کنم و درد و سوزش و سوختگی را بر طرف می سازم. رنده کرده خام من مخلوط با روغن زیتون بثورات چرکی جلدی را درمان می کند و گذاشتن این مرهم روی دکمه های بواسیر و نواسیر مفید است.
اگر خام مرا در شیر رنده کنید ، بهترین شیر زیبایی جهت نرم و لطیف کردن پوست های دست و صورت شما می باشم و به این شیر بهتر است کمی گلاب اضافه نمایید. اگر آبگوشت یا آش شما در اثر غفلت کمی شور شد می توانید تکه های مرا در آن بریزید تا نمک اضافی را به خود جذب نمایم.
اگر در سماور و کتری شما املاح آهکی رسوب کرده و قشر سختی به وجود آورده است ، می توانید پوست مرا در آن ریخته بجوشانید تا آنها را کنده و تمیز نمایم. اگر غذای شما در اثر مسامحه سوخت و دیگ شما ته گرفت ، می توانید چند دانه از نوع آردی مرا در آن انداخته ، در کمی آب بپزید و بعد آنرا به ته دیگ مالیده و ذرات سوخته را به کمک آن پاک نمایید.
من در شهرهای صنعتی اروپا و آمریکا یک وعده غذای کارگران را تامین می کنم. و آلمان ها پیشرفت خود را در علم و صنعت از نیروی من می دانند. در ایران مرا در آبگوشت ، طاس کباب و اسلامبولی و خورش قیمه و اکثر خوراکی های فرنگی اضافه می نمایند ، تنوری و آب پز مرا همراه با گلپر زیاد می خورند. اگر می خواهید فرزند شما در درس پیشرفت نمایند ، مرا به خوراک آنها اضافه کنید و پوره مرا به اطفال شیرخوار که می خواهند غذاخور شوند بدهید ، برای باز شدن آبسه ی دندان ، تنوری یا پخته مرا گرم گرم له کرده کنار آن بگذارید.
اسم من عسل است !
هم دوا هستم ، هم غذا
اکسیر طول عمر را در من جستجو کنید.
هیچ نوع میکربی در من اثر ندارد ، زیرا دشمن سر سخت آنها هستم.
شفا بخش زخمهای دهان بوده ، سستی اندام و عضلات را از بین می برم.
پادزهر خوبی برای سموم مختلف هستم.
دوست کبدم و سنگهای کلیه و مثانه را خرد می کنم.
و خلاصه هزاران خاصیت دیگر که کمتر کسی از آن مطلع است !
مرا به فارسی انگبین ، و برادر ارجمندم را که خوراک ملکه کندو بوده ، و دارای اکسیر جوانی و طول عمر است ، شاه انگبین گویند . شهد ، نوش ، نوشابه ، هم به من گفته اند.
من از زمانهای خیلی دور ، یعنی قبل از پیدایش انسان در کندوهای طبیعی درلابلای صخره ها و شکاف درختان جنگلی وجود داشتم ، من از نیکنوش گلها و برگها و دمبرگها که بوسیله زنبور عسل کشیده می شود درست می شوم زنبور عسل تمدنی بسیار قدیمی دارد و قوانین کندو از زمانی اجرا می شد که انسان آشنا به مقررات انتظامی و حقوقی نبود ، مصریان و ایرانیان عهد باستان ، تقریباً چهار هزار سال پیش به اصول کندو داری و پرورش زنبور عسل همت گماردند ، سقراط مرا اکسیر طول عمر می دانست. من تنها ماده قندی بودم که قبل از قند کام انسان را شیرین کرده و ارزش غذایی خود را در طول تاریخ حفظ نموده ام.
در مقابر فراعنة مصر ، کوزه هایی پر از عسل سالیان دراز باقی مانده و هنوز با گذشت چهل قرن فاسد نشده و مقداری از منافع خود را حفظ کرده است و این خود از عجایب ذاتی من است که با وجود شیرینی ، ترش نمی شوم ، کپک نمی زنم و تغییر ماهیت نمی دهم. در قرآن مجید سوره ی مبارکه ی « نحل» در شان من نازل شده و این افتخاری بس بزرگ برای من است.
عده ای مرا هم دوا و هم غذا دانسته اند. من این تعریف را قبول ندارم ، زیرا دوا معمولاً به آن دسته از گیاهان اطلاق می شود که با بدن انسان بیگانه بوده و پس از تاثیر ، زیان فراوانی به دنبال می آورد و با توجه به اینکه در عصر حاضر ، بعضی از داروها بیفایده و خطرناک می باشند کمال بی انصافی است اگر کسی مرا دوا بخواند ، من با بدن انسان آشنا و یکی از غذاهای اصلی شما هستم که بدون تشریفات و به آسانی هضم شده ، جذب یاخته های عضلات شما می گردم. بهترین تعریفی که تاکنون از من شده و سزاوار آن می باشم شفا است که بنابر مندرجات قرآن مجید ، در من وجود شفا موهبتی است که ایزد توانا آنرا در نیکنوش گیاهان به ودیعت نهاده و برای آنکه اندیشمندان پی به عظیمت دستگاه آفرینش برند به زنبور عسل دستور داده است که آن را از شیره گلها و برگها گرفته ، و مرا که حاوی نیکنوش های گوناگون به رنگهای مختلف هستم بسازد.
اسرار ساختمان من با وجود پیشرفت های علمی هنوز بر زیست شناسان و دانشمندان دیگر کشف نشده ، و فقط می دانند که زنبور عسل پس از مکیدن شیره گیاهان آنرا به کیسه ی عسل که در شکم است برده و س از چند عمل شیمیایی ناشناخته و محرمانه ، آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم ، مقوی ، نشاط آور ، و نیکو خصال تبدیل کرده و در خانه های مومین که قبلاً ساخته شده است ، ذخیره می نماید. برای تهیه یک کیلو از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است دو میلیون دفعه روی گلها بنشیند و برای شما انگبین تهیه نماید که هم غذا باشد و هم شفا ، حال اگر زنبور بجای مکیدن شیره گلها از قند سفید استفاده کند ، فرآورده او را نمی توان عسل نامید و به همین جهت است که در قوانین کشورهای مترقی ، عسل به شهدی اطلاق می شود که آنرا زنبور عسل پس از تغذیه از گیاهان مختلف ساخته باشد. هنر من تنها شفای بیماران نیست ، بلکه اکسیر طول عمر نیز در شاه انگبین قرار دارد و از این رو مشاهده می فرمایید که عمر ملکه زنبور عسل که تنها از شاه انگبین تغذیه می کند ، چهار تا پنج سال می باشد . در صورتیکه عمر زنبورهای کارگر تابستانی شش تا هشت هفته و عمر کارگر زمستانی که از اضافات شاه انگبین بهره مند می شوند ، شش تا هشت ماه است. حال ببیند دو زنبور که یکی از انگبین و دیگری با شاه انگبین تغذیه می کند ، چقدر تفاوت طول عمر دارند.
این که گفته شد خدا شفا را در نیکنوش ما قرارداده است ، تنها یک ادعا نیست ، بلکه متکی به دلایل علمی و تجربی زیر می باشد. نخستین تجربه ای که آزمایش آن با وسایل علمی امروزی بسیار آسان است ، این است که شما می توانی مقدار میکرب خطرناک را با من مخلوط کنید و ببینید با این که من یک ماده غذایی کامل هستم و بایستی محیط خوبی برای پرورش میکربها و قارچها باشم ، نه تنها این موجودات در روی من رشد نمی نمایند ، بلکه به زودی از بین رفته و اجساد آنها نیز به تدریج محو و نابود خواهد شد. این تجربه کوچک و بسیار آسان از آن جهت شایان توجه است که من فاقد مواد سمی هستم و با این حال ، خاصیت میکرب کشی و ضد عفونی کننده ی من از قوی ترین زهرها زیادتر و از همه آنتی بیوتیک ها وسیع ر است. ممکن است بعضی بپرسند که من با کدام اسلحه به جنگ این موجودات خطرناک می روم و چگونه این جانوران موذی را از بین می برم. سوالی است بسیار بجا و منطقی . من دارای چندین نوع آنتی بیوتیک خوراکی و بی ضرر با طیفی وسیع که انسان نسبت به آنها حساسیت ندارد بوده و نیز دارای تشعشعات رادیو اکتیو و از همه مهمتر دارای مقداری دیاستاز و عوامل زنده هستم که می توانند این میکربها را خورده و از بین ببرند و حتی قادرند هر ماده ی خارجی را که با عسل مخلوط شود از خود برانند و روی همین اصل است که عسل مخلوط و تقلبی به آسانی شناخته شده و حتی اگر قند هم به آنها بزنند ، به صورت شکرک در آمده متقلبین را رسوا می نماید. این عوامل زنده که در عسل هرچه تازه تر باشد بیشتر است هنرهای بسیار دارند که دانستن بعضی از آنها خالی از لطف نیست. اولین کار این دسته تجزیه ی قند چغندر قند به قندهای انگور و توت است و با این که ابتدا من دارای مقداری از نوع قند چغندر هستم معذلک پس از چندی فاقد آن شده ، و تمام قندهای من ، تجزیه شد به قند توت تبدیل می شود عوامل زنده می توانند مواد نشاسته ای و چربی را نیز تجزیه و تبدیل نمایند و روی همین اصل است که قوی ترین میکربها و قارچها در برابر آنها یارای مقاومت ندارند. اگر شما عسل تازه را روی پینه های دست و پا و زبریهای روی زانو و آرنج بمالید ، آنها را از بین خواهد برد و با همین حربه است که من می توانم سنگرهای میکرب های کهنه و مزمن را خراب کرده و به داخل آنها نفوذ نمایم.
یکی دیگر از خواص شفا بخشی من آن است که هر دارویی با من مخلوط شود و یا همراه من مصرف گردد خاصیت بهی بخشی آنرا چند برابر می نمایم ، و روی همین اصل مسلم بود که پزشکان و داروسازان قدیم بیشتر داروها را همراه من تجویز و تهیه می کردند.
من با داشتن قند فراوان سر که نمی شوم و قندهای من با شیرینی فراوان که دارند ، به دندانهای شما صدمه نمی زنند ، بلکه می توانند آنها را سفید و لثه ها را محکم سازند.
خاصیت ضد عفونی کننده من ، اگر تا کنون بر شما ثابت نشده است می توانید یک کاسه عسل و یک کاسه شربت قند را کنار هم بگذارید . پس از چندی خواهید دید که پشه و مگس در روی کاسة شربت جمع شده ولی جرأت نزدیکی به عسل را ندارند.
شما می توانید از خاصیت ضد عفونی کننده من برای کلیه امراض جلدی به صورت خالص و یا مخلوط با مواد گیاهی دیگر استفاده کنید. مضمضه با شربت من برای زخم های دهان و غرغره با آن جهت اورام گلو بسیار سودمند است. بهترین خمیر دندان را می توانید از ترکیب من با مواد دیگر درست نمایید و مالیدن خالص من به لثه و دندان نیز نافع است و سبب روییدن گوشت نو می شود. من معده و عروق را باز می کنم لیزابه های بلغمی را جذب و از عمق بدن بیرون می آورم. برای سستی اندام و عضلات و استسقاء و یرقان و ورم طحال مفید می باشم.
باد شکن بوده برای معالجه قولنج روده تجویز شده ام پادزهر سموم مخصوصاً مسمومیت غذایی هستم. دوست کبد و شکننده سنگهای کلیه و مثانه می باشم. من به علت طعم شیرین ، خاطرخواه زیاد دارم و ناسازگاری غذا را از بین برده غذاهای ناگوار را گوارا می سازم چون زود جذب یاخته می شوم هر دارویی که همراه من خورده شود به سرعت اثر نیکنوش را خواهد بخشید . من حاوی تمام ویتامین ها و تمام عناصر معدنی مورد نیاز بدن انسان هستم و کمبودهای غذایی را جبران می نمایم. با داشتن قند زیاد آن گونه که سایر قندها برای مبتلایان به مرض قند ضرر دارند زیان بخش نیستم. ترشحات غدد داخلی و بزاق را تعدیل می کنم و برای معالجه سختی عمل بلع و خشکی گلو و درمان سرفه زیاد توصیه و تجویز شده ام. مبتلایان به مرض کم خوابی و بی خوابی می توانند از من استفاده کنند قبل از خواب چند قاشق مربا خوری از شهد گوارای من میل نمایند. برای رفع درد دل و یبوست و کم اشتهایی می توانید از من استفاده کنید. خوردن من جریان خون را آسان می کند و کندی آنرا از بین می برد و گرفتگی مویرگها را باز می نماید و از سکته قلبی جلو گیری می نماید . برای زخم معده و امعاء مفید است و ترشی معدی را از بین می برد و اشتها به غذا را زیاد می کند .
در دوران پیری برای حفظ سلامتی انسان ، غذایی مناسبتر از من نیست . به اشخاص سالخورده بگویید که تا می توانند از خوردن قند سفید که بی جان و مرده است خودداری کرده و از شهد من که زنده و فعال است تناول نمایند.
در صنعت داروسازی از وجود من برای شیرین کردن داروها بجای قند استفاده می کنند تا بیماران شما شفای عاجل پیدا نمایند. مرا همراه خمیر دندان کنید تا کرم خوردگی را از بین ببرم. در حب ها در شیافها و پمادها از من داخل کنید تا اثر معجزه آسای آنرا ببینید. در شهرهای جنوبی فرانسه ، شربت مرا با مخمر آبجو مخلوط کرده و می نوشند. عمل آنها چندان خوب نیست زیرا مخمر آبجو قادر نیست با من رشد نماید.
خوردن من همراه با کندر جهت پاک کردن سینه و قصبه الریه و استسقا و بند آمدن ادرار و شکستن بادهای سرفه و دفع سموم و مخلوط با آب مقطر یا باران جهت زیاد شدن ادرار و خوردن سنگهای کلیه و مثانه و رفع تشنگی بسیار نافع است . سرمه من به تنهایی یا مخلوط با آب پیاز جهت شفاف شدن چشم و رفع خارش پلک و جلو گیری از آب ریزش چشم مفید است. این خواص و هزاران منافع دیگر موقعی در من جمع است که تقلبی و ساختگی نبوده ، بوسیله زنبور عسل از نیکنوش گلها تهیه شده باشم.
سکنجبینی که با من تهیه شود بهترین مشروبات بوده و صفرا بری اعلا می باشد.
شربتها و مرباها و مارمالادها و شیرینی ها را با من درست کنید تا از زندگانی لذت ببرید.
از نوع وحشی من هنوز در بعضی از کوههای ایران خصوصاً بلوچستان و کردستان پیدا می شود و بسیار لذت بخش می باشد. بهترین نوع محصول من محصول بهاره است که از گلهای معطر بهاری بهره مند گردیده است.
پرده ای از موم که زنبور عسل روی من می کشد بهترین نشانه ی اصلیت من است. اگر این پرده را به عنوان ماسک زیبایی به روی صورت خود بکشید و پس از چندی آنرا با آب پاک کنید و با آب نیم گرم بشویید چین و چروک و گوشت های اضافی و پس و بلندیهای کوچک را از بین می برد و به لطافت پوست شما کمک می کند.
به مبتلایان به جوش غرور توصیه کنید که همه روزه کمی عسل به صورت خود بمالند و آنقدر با دست مالش دهند تا از بین برود و بدون شستن آثار آن دیده نشود. اگر چند روز مرتباً به این کار ادامه دهند جوش از بین رفته و آثار آن نیز محو می گردد.
ممکن است بعضی از زنبورها به گل خرزهره و چند گل سمی دیگر عادت کنند و محصولی سمی تهیه نمایند. این کار به ندرت اتفاق افتاده و قابل جلوگیری است.
نیکنوش یک کلمه فارسی است و فرنگی ها به آن نکتار گویند.
اسم من چغندر است !
خام من به اندازة عسل خاصیت دارد
درمان بی دریغ رعشه هستم.
درد مفاصل و نقرس را درمان می کنم خوردن آب برگ من ، مسکن سردرد و دندان درد است
و آنها که از شوره مو رنج می برند علاج ناراحتی خود را در من خواهند یافت….
من چغندر هستم به من چگندر و چندر هم می گویند. اعراب مرا سلق صدا می کنند . در گذشته به پخته بیخمن لبلبو و اکنون لبو می گویند.
گیاه شناسان قدیم ایران بیخ مرا از دسته میوه ها و سبزیها جدا کرده و جزو هویجها شمرده اند ولی برگ من در دسته سبزیهاست. برگ من سحرگاه بی مزه و شامگاه شیرین است. زیرا در روز با کمک نور آفتاب قند می سازم و شب بتدریج آنرا جهت ذخیره به بیخ خود که انبار من است می فرستم به همین جهت است که اگر برگ مرا صبح بچینند و میل نمایند جزو سبزیهای خنک بوده و عصر خنکی کمتری دارم و خیلی متأسفم که شما نمی توانید برگ و بیخ مرا خام خام میل نمایید والا می توانستم ادعا کنم که خداوند بعد از عسل شفا را در من قرار داده است . بیخ من اگر خام خورده می شد بدون شک شما می توانستید آنرا عسل گیاهی بدانید من با این که خاصیت مسهلی ندارم معذالک پاک کننده شکم هستم به هضم غذا کمک می کنم و التهاب معده را فرو می نشانم . مفیدترین و بهترین اعضای من برگ من است و بعد ساقه های آن و سپس بیخ من که پخته آن لبو نام دارد.
قند من برای مبتلایان به مرض دیابت خوب نیست ولی در عوض خداوند مصلح آن ، یعنی دوای مرض قند را در ساقه و برگ من قرارداده است مشروط بر این که صبح زود آنرا بچینند و در سایه حفظ نمایید.
برگهای کلفت من سنگین و دیر هضم است ولی در اثر پختن سختی و نفخ آن از بین می رود خنکی برگهای نازک من زیاد است و قوت غذایی کمتری دارد ولی در عوض دوای بسیار خوبی است خوردن پخته من رعشه را معالجه می کند مخصوصاً برگ سرخ رنگ آن اگر آنرا خام با سرکه و خردل بخورید طحال را باز می کند و ورم آن را فرو می نشاند جهت درد پشت و مثانه و امراض مقعد مفید است . آب برگ من با داروهای مسهل به اخراج بلغم کمک می کند جهت درد مفاصل و نقرس سودمند است اگر بیخ مرا با عسل ممزوج کرده در بینی بکشید فضولات را پاک می کند. خوردن آب برگ من جهت سردرد و دندان درد مفید است کمپرس با آب برگ من قرمزی چشم را از بین می برد مخصوصاً اگر با روغن بادام یا عسل مخلوط کرده باشید شستشو با جوشانده برگ می شوره و چربی سر را از بین می برد و شپش را نابود می کند ضماد برگ من با بوره جهت کک مک و طاسی به مار می رود. و همچنین برای ورم پشت پا و استقساء و سایر اورام مفید است تنقیه با آب نیم گرم من جهت ورم روده و گرفتگی آن نافع است نگران نباشید آن را مدتی در آب کرم من بگذارید بر طرف خواهد شد. مالیدن برگ پخته من پس از سر شدن درمان سوختگی آتش و آب جوش است و آفتاب زدگی را معالجه می کند ضماد برگ کوبیده من جهت تسکین درد و پاک کردن کک و مک و معالجه طاسی و با عسل جه دمل و جوشهای جلدی و با حنا جهت رویاندن مو و رشد آن و با روغن بادام جهت فروکش کردن اورام و خوردن آن با خردل مسکن درد شکم بوده و باد شکن می باشد.
من به علت داشتن ارسنیک و گوهر شب چراغ و روبیدیم از بیماری جذام جلوگیری می کنم و به علت داشتن فسفر غذای مغز بوده و نیروی حافظه را زیاد می کنم. اعصار را محکم می نمایم و استخوانبندی را تقویت می کنم. من برای درد کلیه مفید می باشم من دارای مواد ازته ، مواد قندی ، املاح مثل کلسیم و آهن می باشم. من چه پخته و چه خام مقوی هستم و با این که هفده درصد قند دارم خنک می باشم و این خاصیت در برگ من زیادتر است آب لبو برای بهبود التهاب مثانه ، رفع یبوست و بیماریهای پوست مصرف می شود بو داده پوس بیخ مرا می توان مانند قهوه دم کرده و نوشید من دارای ویتامین A به صورت جوهر زردک و انواع ویتامین های B و C بوده اشتها آور هستم. برگ قرمز من به علت داشتن ویتامین های زیاد و کمی ارسنیک و روبیدیم تا بخواهید مفید است.
حال که خواص لبو را دانستید و توجه فرمودید که بیخ من تمام مواد لازم را از نظر ویتامین و آنزیم جهت هضم و جذب قند دارد. بد نیست بدانید که قندی که با کمک داروهای شیمیایی از بیخ من گرفته می شود فاقد این عوامل مفید است و برای اینکه در بدن شما سوخته و نیروی لازم را تحویل دهد ناچار است که این عوامل را از غذاهای دیگر و ذخایر بدن گرفته انسان را دچار کمبود آنها ساخته و موجب گرسنگی نامرئی گردد و سرانجام صدها مرض ایجاد نماید. قند سفید یک غذای محرک و بیماری زاست و در زندگی نیم مصنوعی شما از غذاهای کشنده محسوب می شود مرگ تدریجی که از خوردن قند سفید به انسان دست می دهد عامل بسیاری از ناخوشی ها و ناراحتی های جسمی و روحی است دندان را خراب می کند. خون را کثیف می نماید کبد را که سکان کشتی بدن است خراب می نماید و سلسله اعصاب را ضعیف می سازد به این جهت من به شما توصیه می کنم که برای شیرین کردن کام خود حتی المقدور از شیرینی های طبعی مثل عسل ، مویز ، شیره خرما و از بیخ من استفاده نمایید و اگر خواستید قند سفید بخورید از قند نیشکر بهره مند شوید.
اسم من انگور است
من مجموعه ای از عناصر مفید و سودمندم ضد سرطانم و ترشی خون را کم می کنم تنها میوه ای هستم که وقتی خشک می شوم ارزش غذاییم بالا می رود.
از نظر ترکیبات غذایی شباهت زیادی به شیر مادر دارم. با سوء هاضمه مبارزه می کنم رماتیسم را از بین می برم و خلاصه خواصی دارم که کمتر کسی از آنها با خبر است….
اسم من انگور است و اعراب مرا عنب می نامند خشک کرده من مویز و کشمش خوانده می شود. به درخت من مو ، تاک ، رز ، رزان ، رزگون ، رزجون ، تنگ و کرمه البیضا می گویند . زادگاه اولیه من ایران است ولی امروز در بیشتر نقاط دنیا کاشته شده و به انواع و اقسام گوناگون در آمده ام. نوع پیش رس من یاقوتی است که در دنیا کمتر نظیر دارد و برای خوردن آن بایستی قبلاً آنرا دانه کنید و پس از شستن میل نمایید. قسمت مورد استفاده من میوه برگ و شیر گیاهی من است پروردگار توانا در قرآن مجید و سایر کتب آسمانی از من تعریف کرده است و ارامنه ایران جشنی به نام من برپا می نمایند. سابقه این جشن در ایران هفتصد سال قبل از ظهور حضرت مسیح است. من بقدری انواع و اقسام دارم که تا کنون هیچ آمارگری نتوانسته است رقم قطعی آنرا پیدا کند من به رنگهای سفید ، سبز ، صورتی ، سیاه و بنفش ظاهر می شوم و دانه های ریز ، درشت ، متوسط ، گرد ، بیضی و دراز با هسته و بی هسته می باشد. یک نوع من معطر بوده ، انگور گلاب خوانده می شود و در الجزایر یاد است و در بازار اروپا به قیمت گزاف خریدار دارد . در ایران یک نوع مرا شکر شیراز نامیده اند و با این که در اطراف تهران خصوصاً شهریار زیاد کاشته شده است معذالک هنوز پای آن به میدان های تهران نرسیده است.
من دارای مقدار زیادی پتاس و فلزات دیگری مثل آهک ، منیزی ، آهن ، منگنز، کلر ، ید ، ارسنیک ، فسفر ، سیلیس می باشم دارای مقدار زیادی قند ـ تانن ـ اسید تارتاریک و عوامل زنده أی مانند دیاستازها و فرمانها هستم. اگر به این ترکیبات مفید ویتامین های A و انواع B و C و D و مواد رادیو اکتیو را اضافه کنید و عوامل موثر و مفیدی که در برگ و شیره و دانه و ساقه های من است در نظر بگیرید تصدیق خواهید فرمود که من تنها میوه ی مقوی و مفید نیستم بلکه مجموعه ای از عناصر و عوامل سودمند و ترکیبات بهی بخش می باشم.
بیش از سایر میوه ها ویتامین دارم و بیش از همة خوراکیها دارای ارزش غذایی هستم . قند من بطور مستقیم و آسان وارد خون شده و در عضلات و بد ذخیره می گردد. در حالی که سایر قندها اول باید به قند من تبدیل شوند. و بعد وارد خون گردند ، به این ترتیب اجازه ورود به یاخته های بدن به آنها داده می شود. من ترشی خون و مایعات بدن را کم می کنم و از ابتلاءِ به امراض گوناگون، حتی وحشتناک تر ین آنها که سرطان می باشد جلوگیری می نمایم، میوه من هنگامی که خشک می شود هیچ یک از خواص خود را از دست نمی دهد، بلکه ارزش غذایی آن بالا می رود، بطوریکه یک دانه کشمش خیلی بیشتر از یک حبه انگور قوت دارد و این به علت آنست که دیاستازهای موجود روی پوست من، به تدریج سلولز پوست را تبدیل به قند می نمایند و نیز به همین علت است که هیچ معده ا ی از خوردن مویز ناراحت نمی گردد. آب میوه تازه من چنان که از دانه های سالم و تخمیر نشده گرفته شود ، از نظر ترکیبات غذایی شباهت زیادی به شیر مادر دارد و می توان آنرا غذای کودکان شیرخوار نمود و اشخاص بزرگ هم می توانند آنرا به جای شیر ، بدون احساس ناراحتی نوش جان نمایند و به کمک آن سموم بدن را خارج کنند این آب دارای مقداری قند ، تانن ، تارتارات دو پتاس ، فسفات دو پتاس ، مالات دو پتاس ، مواد صمغی ، مواد سفیده ای ، کلسیم ، منیزیم و عناصر و عوامل دیگر دارد. برای کم خونی ، زیادی اوره ، زیادی چربی خون ، امراض قلبی سودمند است و بادشکن نیز می باشد. به بیمارانی که قادر به خوردن غذا نیستند ، معمولاً سرمی تزریق می کنند که مقداری از قند من در آن محلول شده است. در اثر خوردن من معده کاملاً تخلیه می شود. ادرار زیاد می گردد و ترشحات صفرا به حالت اعتدال در می آید . در اثر سوز و سازی که از مشخصات من است ، فضولات معده از بین می رود. من از امراض زیر جلوگیری می نمایم : ترش کردن و تخامه نمودن غذا ، سوء هاضمه ، خونریزی معدی ، پیداشدن سنگ در کلیه و مثانه ، مسمومیت جیوه و سرب ن بعضی از امراض جلدی ، بعضی درجات سل باد مفاصل . من بیماری های زیر را معالجه می کنم.
رماتیسم ، امراض شریانی وریدی ، نقرس ، فشار خون ، زیادشدن اوره در خون . من محرک اعمال کبدی هستم و چنانچه آب مرا همراه با شیر خشک به اطفال شیرخوار بدهید ، از عوارض شیر خشک روی کبد آنها جلوگیری می نمایم. من هم چاق می کنم و هم لاغر . اشخاصی که احتیاج به لاغر شدن دارند باید صبحانه خود را به من اختصاص دهند و تا ظهر جز من غذای دیگری نخورند و برای چاق شدن ، اشخاص ضعیف البته بایستی میوه ی مرا همراه با نان و غذاهای دیگر میل نمایند. به زنان آبستن بگویید برای سلامتی فرزند آینده ی خود ، تا می توانید از میوه من بهره مند شوند. مالیدن من به صورت و پوست ، رنگ آن را روشن می کند و به لطافت و نرمی آن می افزاید. مالیدن تفاله ی من در حمام به بدن ، فواید زیاد دارد و باعث تسکین درد رماتیسم و سیاتیک و نقرس می شود. کرمی که با آب من درست شود ، بیش از کرم های دیگر پوست صورت را نرم و لطیف می سازد. برگ درخت من دارای تانن ، بی تارتارات دو پتاس ، نشاسته ، اسید مالیک ، یک نوع صمغ ، قند ، اکزالات دو پتاس ، گچ و چند ترکیب شیمیایی مخصوص به خود دارد. این ترکیبات اختصاصی ، در برگهایی که پاییز چیده شوند ، زیادتر است. با برگ من دلمه و خیار شور درست می کنند. طعم برگ من کمی گس و ترش است . در طب به عنوان مقوی معده ، درمان اسهال مزمن و خون دماغ مصرف می شود. دم کرده بیست و پنج گرم برگ من در یک لیتر آب ، در امراض اسهال ، حبس البول و یرقان توصیه شده است و چنانچه با آب دم کرده برگ من چشم را به شویید ، آن را ضد عفونی کرده و ورم پلک را فرو می نشاند. در موقعی که درخت مرا هرس می کنند ، آبی از سر شاخه های آن بیرون می آید که به اشک مو معروف است. مایعی است بی رنگ و زلال. این اشک سابقاً در امراض جلدی زیاد مصرف داشت ، ولی در طب امروز فقط برای معالجه چشم درد و به صورت کمپرس برای التیام تمام زخم ها به کار می رود.
اگر مبتلا به سنگ کلیه و مثانه هستید ، هر روز صبح ناشتا یک قاشق از این اشک را بنوشید. شیره ی جوانه های تازه درخت مرا ، با کمک الکل گرفته ، به صورت عصاره در آورید و مجدداً تقطیر کنید تا سفت شود . این ماده مدر و ضد تشنج است. هسته ی دانه های من دارای تانن بوده و قابض است. تولید باد می کند و ادرار را کم می نماید. مخصوصاً دانه هایی که از تفاله ی سرکه بدست آید و چنانچه آن را بو بدهند ، خاصیت قبض کردن آن زیاد می شود. پوست میوه ی من کمی دیر هضم و مولد باد است. مالیدن سوزانده ی آن جهت نرمی پوست و کم کردن رطوبت چشم و بیشتر زخم ها مفید است. روغن دانه های من که بوسیله یک حلال گرفته می شود ، بهترین روغن جلا بوده ، زود خشک می شود و در نقاشی مصرف دارد. سر شاخه های من و تفاله های سرکه را اگر بسوزانید ، زغالی بدست می آید که فوق العاده سیاه بوده و برای نقاشی و آبرنگ بسیار عالی است.
میوه نارس من که غوره نامیده می شود ، و شعرا به آن حصرم می گویند ، دارای طعمی ترش بوده و قابض است و آب آن که آب غوره نام دارد ، یکی از چاشنی های مفیدی است که در رژیم لاغری موثر می باشد. خاکستر شاخه های من اگر به صورت پماد مالیده شود ورم بیضه را فرو می برد و بواسیر را درمان می کند و اگر خورده شود ، سنگ ها را می ریزاند اگر خاکستر چوب درخت مرا حل کرده و پس از صاف کردن غلیظ نمایید و آن را گرم گرم کمپرس کنید ، انواع دمل و کورک را باز کرده و معالجه می کند. اگر می خواهید پوست بدنتان نرم و شاداب شود ، انگور را له کرده به آن بمالید و پس از خشک شدن ، با آب نیم گرم بشویید.
حال که به فواید من پی بردید و دانستید که من یک غذای کامل همراه با یک انبار دارو بوده و آنچه بدن شما لازم دارد در وجود من جمع است ، از شما یک سئوال دارم : آیا انصاف است که میوه ی مرا گندانده و به صورت دشمن سلامتی انسان در آورده و یاخته های بدن خود را با آن مسموم و کبد خود را خراب نمایید ؟!
من خلاصه ای از تشعشعات خورشیدم. ارزش مرا بدانید و مرا به صورت زهر در نیاورید. من دو برابر گوشت به بدن شما حرارت میدهم. من یکی از بهترین غذاهای مقوی بوده ، مزاج را معتدل می نمایم. خون را صاف می کنم و خون صالح می سازم. جهت تقویت کلیه و از بین بردن سوخته های اخلاط مفید می باشم ، سینه و ریه را اصلاح می کنم. برای معده های مرطوب و خونی ضرر دارم ، مگر آن که مرا با زیره میل نمایید. خوردن آب سرد بعد از من ، خیلی مضر است. بهتر است مرا بین دو غذا میل نمایید سوخته ی دانه های من برای جراحات و جلای بینایی و آبریزش چشم مفید است. پوست میوه من در معده های ضعیف دیر هضم است.
اگر معده ای ضعیف دارید ، از آب من یا کشمش استفاده کنید . اگر مقداری از میوه ی مرا در روغن زیتون جوشانده و صاف کنید و بر روی پوست صورت و بدن بمالید ، معنی نرمی و لطافت را خواهید دانست. به کسانی که با خوردن آب گندیده من خود را از نعمت سلامتی محروم کرده اند ، به بانوانی که با خوردن قرص های ضد بارداری کلیه و کبد خود را تباه ساخته اند ، بگویید انگور بهترین دوست شماست. تا می توانید از این میوه بهشتی تناول کنید و با این اکسیر بهی بخش پلیدی ها را از خود دور نمایید ، خوشبختانه زبان خوراکی ها مخالف تنظیم با خوراکیهای مفیدی که دارای هورمون های گیاهی و بی ضرر هستند آشنا ساخته و خواهد ساخت به کسانی که منکر تاثیر خوراکی ها در جنسیت نطفه هستند و نمی دانند خوردن من خون و ترشحات رحم را قلیایی کرده و کروموزومهای ماده را از بین می برد. شرح مفصل این موضوع را جای دیگر از زبان خوراکی ها خواهید شنید و بر شما ثابت خواهد شد که زبان خوراکی ها چشمه ی بی زوالی است که با اقیانوسی از تجربیات هزاران ساله ی دانشمندان ایرانی مربوط بوده و با استفاده از کشفیات و تحقیقات جدید علمی به شما عرضه می شود.
آب غوره ضد نقرس ، ضد رماتیسم و قاعدگی آور است.
اسم من «نعناع» است !
ضد تشنج ، محرک و نیرو بخش هستم
سکسکه و تنگ نفس را شفا می دهم. اگر به دستوری که داده ایم عمل کنید ، از سردرد راحت خواهید شد. ترشحات معده را کم می کنم و عفونت ها را از بین می برم.
هنگامی که سبزی فروشهای دوره گرد آهنگ گل پونه ، نعنا پونه را می خوانند همه می دانند که بهار نزدیک شده و نوروز باستانی به زودی خواهد رسید. در بین سبزی ها ، من یادآور طراوت بهار می باشم ، به همین جهت موقع را مغتنم شمرده و از طرف کلیه خوراکیها که خود را در زبان خوراکیها معرفی کرده و می کنند ، این جشن بزرگ را به شما تبریک می گویم
اسم من نعنا است ، به من نعناع و نعنع هم می گویند. فارسی من سبزی هزار پا است ، زیرا ریشه من پاهای زیاد دارد و با سرعت در زمین جلو می رود و شاخه های نو از خود خارج می کند و یکی از راههای تکثیر من این است که این شاخه های نو را وجین کرده و در جاهای دیگر می کارند . در شیراز به من «رافویه» می گویند. بیش از سه هزار نوع دارم و تاکنون نام هشتاد گیاه از خانواده ما در کتاب های داروسازی وارد شده و استفاده از آنها در درمان بیماریها تجویز شده است. پونه ها و سوسن برها برادران تنی من هستند که انواع و اقسام زیاد دارند. ملایم ترین انواع ما نعنای بومی ایران است که در شمال و مرکز ایران می روید و آنرا در ردیف سبزی های خوردنی می فروشند ، و نعنای اهوازی قسم دیگری از آ است . یک نوع بومی من نیز در جنوب ، مخصوصاً بلوچستان بطور وحشی می روید و با این که عطر زیادی دارد هنوز مورد توجه صنعتگران واقع نشده و از اسانس فراوان آن بهره برداری نشده است. قسمت مورد استفاده ما خانواده برگ و شاخه های گلدار ماست که از آنها عرق نعنا و اسانس نعنا می گیرند. عرق و اسانس نعنا باد شکن ، ضد تشنج ، محرک و نیروبخش می باشد ، ترشحات زیادی معده را کم می کند و مسکن درد و زخم معده و سوزش آن است. دم کرده من جهت تقویت معده و روده توصیه شده و در ایران معمولاً برگ های مرا خشک کرده و برای خوش بو کردن ماست و دوغ بکار می برند و نیز آنرا سرخ کرده به نام نعنا داغ جهت خوشبو کردن آش ها و سوپ ها مصرف می کنند. برگ های ما پس از خشک شدن به صورت پودر در می آیند و به همین جهت است که قبل از خشک کردن بایستی آنها را شست و تمیز نمود. چه در غیر اینصورت پس از خشک شدن شستن آن مقدور نیست . خانواده ما به علت داشتن عطر و خواص بسیار ، دارای اهمیت بوده ، ضد عفونی کننده ، ضد سم و ضد حشرات می باشیم. در خوزستان با بسته های خرما چند شاخه نعنا همراه می کنند تا از کرم گذاشتن آنها جلوگیری کنند . در طب سنتی ایران زخمهایی که در اثر کثافات و چرک کرم می گذاشتند با جوشانده ی نعنا شسته و ضد عفونی می کردند و برای جلوگیری از شپش و سایر حشرات نیز از این گیاه استفاده می شد. جوشانده دم کرده برگ ما ضد کلسترل بوده و خون غلیظ را طبیعی می نماید و این خاصیت در نوع بومی ایران زیادتر است و روی این اصل به اشخاصی که خون غلیظ دارند و چرب خونشان زیاد است توصیه می شود به جای چای از دم کرده نعنا خشک استفاده نمایند. مالیدن برگ ما مخصوصاً با آرد جو مسکن سردرد می باشد. چکاندن آب ما با عسل در گوش ، درد آنرا ساکت می کند. جویدن ساقه و برگ ما ، درد دندان را از بین می برد و چون مرا با پر سیاوشان بجوشانند و آنرا بنوشند ، جهت درد قلب و خفقان و تقویت معده و قوه ماسکه (نگاهدارنده غذا در معده) و تقویت هاضمه و تسکین درد معده نافع است. نفخ معده و آروغ را تسکین می دهیم و خوردن چند شاخه ی ما با رب انار ترش ، مسکن سکسکه و مانع قی است. ثقل سرد و اسهال شدید که در اثر مسمومیت غذایی ایجاد شده باشد با خوردن ما بر طرف می شود. برای تسکین سکسکه و تنگ نفس بهتر است مرا همراه با مستکی بجوند. ما ضد یرقان ، مقوی قوه باء می باشیم.
چنانچه یکی دو شاخه ما را در شیر بمالید مانع بریدن و لخته شدن آن می شویم . خوردن ما همراه با سرکه و سایر ترشی ها مانع ضرر آنها روی اعصاب است. برای تقویت اعصاب ، خوردن نان و پنیر و نعنا سودمند می باشد. دوغ و سکنجبین را همیشه با برگ و سر شاخه های ما معطر کنید تا نوشابه ای مفید و معطر داشته باشید. وقتی شیر در پستان جمع شد و منعقد گردید ، بهترین راه درمان آن استفاده از ضماد ما همراه با آرد جو می باشد. ضماد ما جهت درمان بواسیر ورم بیضه و درد آن نافع است. حمول ما قبل از اجماع مانع باردار شدن است و این یکی از دستورهای مفیدی است که از هزار سال قبل در ایران جهت تنظیم خانواده و کنترل موالید مرسوم بوده است. زیاده روی در خوردن ما مولد باد بوده و تولید خارش در گلو می نماید. حالا اجازه بفرمایید چند تن از برادران و افراد سرشناس خانواده ما خود را به شما معرفی کنند.
سوسنبر
اسم من سوسنبر است. به من سیسنبر و آسن بویه هم می گویند. گیاه شناسان قدیم ایران مرا دو رگه و بین نعنا و پونه می دانستند. اخیراً یکی از فرنگی ها با تشریح ساقه و ریشه من این موضوع را ثابت کرده و کشف آن را به خود نسبت داده است. عربی من غام است و فرنگی ها به من نعناع فلفلی گویند و اقسام زیاد دارم که فرنگی ها آن را به سیاه و سفید قسمت کرده اند. مرزنگوش ، فراسیون و مشکطرامشیع از اقسام من بوده و همگی مقوی جسم و روح و احشاء و امعاء می باشیم. قلب و دماغ را نیرو می بخشیم ، ضد عفونی کننده ، پیشاب آور بوده ، عرق را زیاد می کنیم و عادت ماهانه زنان را باز می نماییم. ضد کرم بوده و زیاده روی در خون ما جهت زنان آبستن خوب نیست ، زیرا ممکن است باعث سقط جنین شود . مسکن التهابات معدی و بادشکن می باشیم. خوردن من با عسل ضد سم عقرب ، با سکنجبین پادزهر نیش زنبور است و مالیدن برگ من بر محل نیش حشرات نافع است. جوشانده ما مسکن سکسکه و پیچش شکم است ، برای مبتلایان به تقطیر بول و سنگ مثانه غذای خوبی هستیم و مسکن درد رحم می باشیم. حشرات مخصوصاً شپش از بوی ما گریزانند و حمول برگ من بد بویی رحم را بر طرف می کند. با اسانس من قرص نعنا درست می کنند و برای معطر کردن شربتها و داروهای معدی به کار میرود. دم کرده ده در هزار برگ ما درمان شکم روش و سوء هاضمه بوده دردهای عصبی را نیز بر طرف می کنیم. دو تا ده قطره اسانس من در تسکین دردهای عصبی و سیاتیک و التهابات معدی مفیدی است.
مشکطرامشیر
در شیراز به من رنگ گویند. به من مشکطرامشیع هم گویند و گویند اسم فارسی من مشکطرامشیر بوده است. قوی ترین اقسام نعنا هستم و زیاده روی در خوردن من خطرناک است چنانچه گوسفند از گیاه من چرا کند ، مسموم می گردد و در شیرش خون پیدا می شود . خوردن من به مقدار کم اشتها آور است و سینه را از خلط پاک می کند. ضد تشنج بوده و غم و غصه را از بین می برم ، باز کننده ادرار و قاعده بوده و خون نفاسی را قطع می نمایم. خوردن من برای زنان باردار خطرناک است و باعث سقط جنین می شود. خوردن من به مقدار کم شهوت را زیاد می کند مخصوصاً اگر همراه با عسل خورده شود.
مرزنگوش
فارسی من مرزنگوش و معرب آن مرزنجوش است. اعراب به من سرمق و عنقر می گویند. من از اقسام قوی سوسنبر هستم. بوییدن من و نوشیدن جوشانیده من دماغ را باز می کند و سردرد را بر طرف می کند و مالیخولیا را درمان می نماید و معالج زکام و آبریزش بینی است. بوییدن من مستی را کم می کند و رفع خماری می نماید و گرفتگی سوراخهای بینی را باز می نماید.
مالیدن من با حنا در تسکین سر درد اثری نیکو دارد. برگ و سرشاخه های من اسانس فراوان دارد و در داروسازی از آنها استفاده فراوان می شود. برگ من علاوه بر معطر کردن اغذیه سبب آرامش خاطر بوده ، کینه و حسد را از بین می برد. از اسانس من در صنعت برای معطر کردن صابون استفاده می شود. یک نوع من که به نام مرزنگوش افریقایی معروف است در نواحی خشک ایران و اروپا و افریقا می روید ، و در ایران به آویشن کوهی معروف است. ارسطو خواص زیادی را به آن نسبت داده که مهمترین این خواص تقویت معده ، بادشکن ، معرق
ضد تشنج است.

 

فراسیون
فارسی من براسیون است و معرب آن فراسیون می باشد. من در کنار جاده ها ، نقاط بایر غالب نواحی آسیا و اروپا و افریقا و جزایر قناری می رویم.
در ایران ، در اطراف تهران ، نواحی البرز ، اطراف کرج ، نواحی شمال ایران ، لاهیجان ، بندرگز ، تفرش ، کرمان ، خراسان ، سمنان ، بین فشم و سرخه ، بین بجنورد و مرادتپه و شریف آباد مشهد بطور خود رو می رویم. در طب سنتی ایران مرا به عنوان خلط آور و ازدیاد ترشح صفرا و ضد عفونی کننده ی مجاری تنفسی به کار می برند.
من پادزهر قارچهای سمی هستم و خطر من برای سقط جنین زیاد است. جوشانده ی من با انجیر و عسل اثری نیکو در معالجه تنگی نفس و آسم دارد و با شربت بنفشه جهت زخم ریه و التیام آن مفید است. سرمه ی عصارة من در چشم بهترین دارو جهت از بین بردن زردی آن است که در اثر یرقان به هم رسیده باشد. زیاده روی در خوردن من ، برای کلیه و مثانه خوب نیست و تولید خون در ادرار می نماید. چون مرا در آب انگور خیسانده و سه ماه نگهداری نمایند و بعد صاف کنند ، شرابی بدست می آید که در معالجه امراض سینه و پاک کردن آن از اخلاط نافع است . در طب جدید این خواص مورد تایید است و بیشتر جهت تحریک اشتها در مسلولین تجویز می شود. در طب عوام جهت مداوای تب و نوبه مصرف می شود.
کاکوتی
من برادر تنی فراسیون و از انواع خوراکی آن هستم که بیشتر مرا برای خوشبو کردن ماست و دوغ به کار می برند.
در ایران در کوه های اطراف تهران و کرج ، پل جاجرود ، سیاه کوه ، دوشان تپه ، نواحی شمال ایران ، منجیل ، آذربایجان و اصفهان و خراسان ، دامغان ، سمنان سرخه ، نزدیک شیراز ، راجرد قم ، همدان ، بلوچستان می رویم و به اسامی محلی تخم ملین ، مسنه یورچینگ ، کاکتو ، کاکوتو استویا و اشترپای معروف می باشم. مقوی معده و ضد عفونی کننده مجاری تنفس می باشم و کم و بیش سایر خواص نعنا در من جمع است. محصول زیاد من در خراسان به عمل می آید.
پونه ها
در فارسی به من پونه ن پودنه ، پودینه و پودرنگ گویند. معرب من فودنج است. اعراب به من حبق گویند. بیابانی ، کوهی و نهری دارم . من دارای انواع و اقسام بوده و به اسامی پونا ، نحانحه ، حبق ، حبق الماء ، نحناع ، حبق التمساح … معروف می باشم.
خانواده ما همه خلط آور و ملین معده بوده و ا

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تعریف گیاهان از زبان خودشان