فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله ناکثین (حزب پیمان شکن)

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله ناکثین (حزب پیمان شکن) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
حضرت امیر (ع) پس از بیست و پنج سال کنار بودن از حکومت با اصرار مردم خلافت ظاهرى را قبول کرد و چون مردم با او بیعت کردند حضرت در ضمن خطبه اى سیره و روش حکومتى خود را که منطبق با قرآن و سنت پیامبر (ص) بود بیان نمود و عملاً از همان آغاز مطابق آنچه گفته بود عمل کرد. صراحت و عدالت حضرت امیر (ع) هر چند تودهئ مردم مسلمان را از ظلم هاى حکام قبل و بى عدالتى هاى گذشته رهانید و رضایت و آرامش آنان را فراهم ساخت اما در مقابل موجب جبهه گیرى ثروتمندان و قدرت طلبان شد و آنان که در گذشته بواسطه نزدیک بودن به دستگاه خلافت از ثروت بى دریغ و ریاست برخوردار بودند با تساوى حقوق آنها با دیگر و کنار گذاشتن از قدرت از حضرت امیر (ع) فاصله گرفته و به این ترتیب سه گروه عمده در مقابل آن حضرت در طول خلافت کمتر از پنجسال قرار گرفتند. این سه گروه ناکثین, قاسطین, مارقین بودند که جنگهاى جمل, صفین, نهروان را برپا کردند, در اینجا توضیح مختصرى نسبت به این سه گروه ذکر کرده و ریشه مخالفتها و برخورد حضرت با آنها را بیان مى کنیم:
الف: جنگ جمل به رهبرى عایشه, طلحه و زبیر: جنگ جمل جنگ طبقاتى قریش در مقابل حضرت امیر (ع) بود. براى ریشه یابى این جنگ لازم است خصوصیات قریش را بررسى کنیم .
قریش خود را اولاد حضرت ابراهیم (ع) مى دانستند و کلیددار خانه خدا بودند خصوصاً بعد از عام الفیل که سپاهیان ابرهه براى نابودى کعبه حمله کرده و بامر خداوند نابود شدند قریش این واقعه را به خود گرفته و بى جهت خود را عزیز مى دانستند و امتیاز خاصى براى خود نسبت به تمامى عرب قأل بودند و اعراب هم آنان را احترام مى کردند لیکن قریش در عمل بسیار فاسد بودند. مثلاً در قماربازى کارشان به جایى مى رسید که خود را مى باختند و برده طرف مقابل مى شدند یا در فساد جنسى ذوات الرایات داشتند ـ یعنى زنان روسپى که براى مشخص بودن خانه هایشان پرچمى سر درب منزل نصب کرده بودند ـ و غیر از بنى شام که نسلشان پاک بود افراد صحیح النسب در آنها کم بود و از جهت اقتصادى هم قریش اکثراً مترف و خوشگذران بودند اینها سالى دوبار به سفر تجارت مى رفتند تابستان به ایران یا روم و زمستان به یمن و حبشه کاروانهاى تجارتى مى بردند و از این راه ثروتهاى کلانى بدست آورده بودند مانند طلا, نقره, عود, بخور, ابریشم, غلام و کنیز; ایشان همانهایى بودند که از آغاز بعثت در مقابل پیامبر (ص) جبهه گرفتند و آن همه آزار و شکنجه و توهین به پیامبر اکرم (ص) و مسلمین صدر اول در مکه وارد ساختند بطوریکه بعضى از مسلمین مجبور به هجرت به حبشه شدند و پیامبر (ص) و نزدیکان و یارانش سه سال و اندى در سخت ترین محاصره اقتصادى در شعب ابیطالب محصور گشتند و بالاخره مجبور به هجرت به مدینه شدند. در مدینه نیز قریش آن حضرت را آسوده نگذاشت و جنگهاى زیادى چون بدر, احد, خندق و... را علیه مسلمین بر پا کردند و قبأل یهود را که هم پیمان مسلمین بودند علیه آنها تحریک نمودند. آزار قریش بحدى بود که پیامبر دوبار آنها را لعنت نمود یکى زمانیکه عقبه شکمبه گاو یا گوسفندى را بر سر آن حضرت که در حال سجده بودند ریخت. حضرت فاطمه به گریه افتاد و کثافتها را از سر و کمر پیامبر کنار زد. پیامبر سر بلند کردند و سه مرتبه فرمودند: |^|اللهم علیک بقریش.
در مورد دیگرى هم فرمودند: |^|اللهم علیک الملا من قریش.
(البته مکتب خلفا این روایت را بدینگونه توجیه نمود که منظور پیامبر از قریش در این موارد همان سران قریش بودند که درجنگهاى با مسلمین کشته شدند).1 بالاخره اسلام با امدادهاى الهى پیش رفت و سرانجام مکه بدست پیامبر (ص) فتح شد و سران قرش به ناچار اظهار اسلام کردند ولى ظهور روحیه برترىطلبى در آنها وجود داشت. واقعه زیر این مطلب را تایید مى کند: روزى سلمان و بلاص وصهیب نشسته بودند, ابوسفیان بر ایشان گذشت. ایشان چون او را دیدند با هم گفتند: شمشیرهاى خدا گردن این دشمن بزرگ خدا را نزد. ابوبکر که سخنان ایشان را مى شنید با ناراحتى گفت: آیا بر ضد شیخ قریش این گونه سخن مى گوئید؟ آنگاه از گفتار نابجاى خود هراسناک شد و به شتاب نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و حادثه را باز گفت. رسول اکرم (ص) فرمود: شاید تو برادران مسلمان خود را ناراحت کرده باشى.
اگر اینان از تو ناراضى باشند خدا بر تو غضب مى کند.
ابوبکر نزد سلمان و یارانش آمد و از آنها عذرخواهى کرد .2 پس از فوت پیامبر (ص) هم همین قریش در سقیفه گفتند:
پیامبر (ص) از قریش بوده و غیر قریش براى حکومت و امارت صلاحیت ندارد.
و به این ترتیب خلافت را ـ بطوریکه در بحث سقیفه خواندیم بدست گرفتند و حکومت قریشى بر پا کردند خصوصاً در زمان عمر که قبایل عرب را در شهرهاى نوبنیاد بصره و کوفه اسکان داد و قریش را در مدینه نگاه داشت و زمینهاى مدینه را بین آنها تقسیم کرد و با ایجاد نظام طبقاتى دوباره ثروتها در دست قریش انباشته شد و ایشان صاحب باغها و زراعتها و خانه ها و برده ها شدند و بجاى شاهان و کسرى وقیصر و مقوقس افرادى از قریش حکومت شهرها و امارت لشکرها را بدست گرفتند و گنجینه پادشاهان به مدینه منتقل شد و بین اطرافیان دستگاه خلافت که غالباً از قریش بودند تقسیم گشت. قریش با این ثروتها برده ها خریده و آنها را به کار مجانى وا داشتند و زمینهاى اطراف مدینه و شهرهاى دیگر را که در اختیار آنها بود آباد کردند.
مثلاً عثمان در خیبر, وادى القرى و جاهاى دیگر املاک داشت. طلحه و زبیر در بصره, کوفه, مصر املاک داشتند.
مروان خانه اش در مدینه بقدرى بزرگ بود که وقتى مردم در زمان یزید علیه بنى امیه قیام کردند, بنى امیه با موالى شان که هزار نفر بودند در خانه او گرد آمدند و نیز عبدالرحمن بن عوف بقدرى ثروت جمع کرده بود که وقتى پس از مرگش طلا و نقره هایش را براى تقسیم بین ورثه نزد عثمان آوردند کسیکه یک طرف مجلس نشسته بود فرد طرف مقابل را نمى دید و نیز عمرو عاص با استفاده از قدرت خود به اسم جزیه و مالیات, ثروت کلانى جمع کرده بود مثلاً وقتى که در افریقا منطقه اى را فتح کرد جزیه و مالیاتى سنگین بر آنان مقرر نمود و در عهده نامه نوشت: اگر از درآمد سالیانه تان نتوانستید مالیات را بپردازید باید زن و فرزندتان را بفروشید و این مبلغ را بدهید.3 قریش با تصاحب قدرت و ثروت, دیگر مسلمانها را کنار زدند در نتیجه انصار به فقر و تنگدستى مبتلا گشتند پیامبر (ص) این واقعه را پیشگوئى نموده و قبلاً فرموده بود: بزودى بعد از من کنار زده مى شوید و دیگران خود را بر شما مقدم داشته از غنایم جنگى و ریاست و حکومت محرومتان مى کنند صبر کنید تا در روز قیامت کنار حوض کوثر بر من وارد شوید.4 واقعه زیر فقر انصار را نشان مى دهد: معاویه در زمان خلافتش از شام به مدینه آمد مردم با اسب به استقبالش رفتند جز انصار که از تنگدستى مال سوارى نداشتند تنها ابو قتاده مسافت کمى پیاده رفته بود. وقتى معاویه به او رسید گفت:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ناکثین (حزب پیمان شکن)

دانلودمقاله نظام قضایى امیر مؤمنان ع

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله نظام قضایى امیر مؤمنان ع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


بى تردید حضرت امیرالمؤمنین(ع) محور قضاوتهاى اسلامى و شیعى و مهمترین چهره نظام ساز براى قضاى اسلامى است. آن حضرت در دوران حکومت نبوى، قاضىِ مدینه و یمن بود.[1] قضاوت در مدینه، با حضور شخص رسول خدا(ص) افتخارى عظیم است. تأییدات مکرر رسول خدا نسبت به توانایى آن حضرت در قضاوتها، تأکیدى بر این محوریت است. پیامبر فرمود: «داناترین امت من نسبت به سنتها و قوانین قضایى على بن ابى طالب است»[2] و «داناترین شما به روش داورى، على است»[3] و «قضاوت آن گونه است که على حکم کند»[4] و نیز «اى على! به سوى یمن حرکت کن و با کتاب خدا میان مردم قضاوت و حکومت کن. خدا قلب تو را به سوى حق رهبرى کند و زبان تو را از خطا و اشتباه صیانت بخشد»[5] و همچنین «سپاس خدا را که در خاندان من کسانى را قرار داد که داورى آنها مانند داورى پیامبران است».[6]
در زمان خلفا، برکنارى آن حضرت از خلافت باعث کناره گیرى از امور حکومت، از جمله قضاوت نشد و ایشان دستگاه نوپاى قضایى اسلام را هدایت و رهبرى مى کرد. گاه خلفا مسایل لاینحل قضایى را به حضرت ارجاع مى دادند[7] و گاه خود مستقیماً دخالت مى کرد.[8] و در پایان هر قضاوت، تحسین آنان را برمى انگیخت و همگى مى گفتند: زنهاى جهان از زاییدن فرزندى مانند على عاجزند؛[9] قویترین قاضى در بین ما على است.[10] حضرت در این باره به مالک اشتر مى گوید:
«در آغاز، در کار خلفا دخالت نمى کردم بعد دیدم مردم از اسلام رویگردان مى شوند، که دخالت کردم. ترسیدم اگر به یارى اسلام و مسلمانان برنخیزم، ویرانى در بناى اسلام ببینم، که مصیبت آن براى من بزرگتر از دورى حکومتِ چند روزه است که همچون سراب زایل مى شود».[11]
داوریهاى آن حضرت، چه در زمان رسول و چه در هنگام خلافت و پیش از آن، نظر به پیچیدگى موضوع از یک طرف و ابتکار و دقت نظر در قضاوت از طرف دیگر، توجه صحابه پیامبر و علاقه مندان حضرت را جلب کرد و نظر به اهمیت آن، در قرون اولیه اسلام این قضاوتها در رسائل مخصوص تدوین شد. در قدیمى ترین فهرست کتابهاى شیعه، یعنى فهرست شیخ طوسى و فهرست نجاشى از این تألیفات نام برده شده است. در قرون بعد علما و محدثان شیعه و برخى از محدثان عامه تتبع کرده و این فروع را از موارد متعدد جمع آورى نموده، به صورت کتاب مخصوص درآورده اند.[12]
در دوران بعد از شهادت آن حضرت، ائمه هدى، به ویژه صادقین(ع) و حضرت رضا(ع) مکرراً به قضاوتهاى آن حضرت استناد مى کردند و جملاتى مانند «کان على یقول» و «قضى امیرالمؤمنین» و «اُتى امیرالمؤمنین» و «عن على» و «قضى على» و «اِنَّ امیرالمؤمنین قضى» و «اِنَّ علیاً کان یقول» و «اِنَّ امیرالمؤمنین کان یقضى» و «اِنَّ علیّاً کان یقول» در کلمات آن حضرات فراوان است. ایشان در دیات و قصاص و حدود و قضا و فتاواى قضایى یا قضاوتها به سیره قضایى امیرالمؤمنین مستدل و مستند مى کردند[13] و چنانکه از بعضى عبارات مذکور آشکار است، استناد، سیره عملى یا قولى ائمه بود و مخصوص واقعه اى خاص نبود.
در اسناد بسیارى از روایات قضایى که در سراسر کتب قضا و حدود و دیات و قصاص موجود است، به منابعى مانند کتاب ظریف،[14] جامعه، قضایاى امیرالمؤمنین، کتاب على(ع) برمى خوریم که تماماً حاوى قضاوتهاى امیرالمؤمنین مى باشد. و ائمه یا روایان برجسته به آنان استناد کرده اند.
قضاوتهاى آن حضرت شالوده و شاکله نظام قضایى اسلام را تشکیل مى دهد.
نظام قضایى حضرت مرکّب از نظام ساختارى و حقوقى است که مجموعاً به کمک هم، اهداف بلند قضاوت و حکومت اسلامى را تأمین مى کنند. قبل از ورود به بحث، به کلیاتى اشاره خواهد شد و در پایان به ابعاد کاربردى بحث پرداخته مى شود.
الف) کلیات
1. اهداف نظام قضایى علوى

 

آن حضرت در عهدنامه اى که از رسول خدا(ص) اخذ کرده و عیناً براى مالک اشتر ارسال کرده است مى گوید:
«اُنظر فی القضاء بین الناس نظرَ عارفٍ بمنزلة الحکم عند الله فاِنّ الحکم میزان قسط الله الذى وضع فى الارض لِأنصاف المظلوم من الظالم و الأخذ للضعیف من القوى و إقامة حدود الله على سنتها و منهاجها التى لایصلح العباد و البلاد الاّ علیها؛
به امر قضاوت بین مردم نظر کن، مانند کسى که به منزلت حکم و قضاوت نزد خدا عارف است. حکم و قضاوت، معیار و میزان عدالت خداوند است که در زمین به منظور احقاق حق منصفانه مظلوم از ظالم و گرفتن حق ضعیف از قوى و برپایى حدود خدا بر اساس سنت و روش الهى وضع شده است. امر مردم و بلاد جز با اقامه این حدود اصلاح نمى شود».[15]
و به ابن عباس در ذى قار مى فرماید:
«این حکومت را نمى خواهم مگر براى اینکه حقى را اقامه کنم یا باطلى را دفع کنم».[16]
و در خطبه اى که علت حکومت خواهى خود را بیان مى کند مى گوید:
«خدایا! تو مى دانى هدف ما از حکومت، قدرت و ثروت اندوزى نیست، بلکه مى خواهیم نشانه هاى دین تو احیا شود و بندگان مظلوم تو امنیت داشته باشند و سرزمینهاى تو اصلاح پذیرند و حدود تعطیل نشود و برپا گردد».[17]
و به فرزندش مى فرماید:
«رفع خصومت از اغلب نمازها و روزه ها بهتر است».[18]
با جمع بندى عبارات فوق، اهداف قضاوت نظام علوى، عبارت است از:
گسترش قسط و عدالت، احقاق حق و ابطال باطل، گرفتن حق ناتوانان از توانمندان، ایجاد مساوات و انصاف در جامعه، ایجاد امنیت براى بندگان مظلوم، اصلاح گرى در ابعاد مختلف کشور اسلامى، برپایى حدود الهى، تعظیم شعائر الهى و دفاع از ارزشهاى اسلامى.
این اهداف هماهنگ با اهداف اعلام شده در قرآن است که هدف از قضاوت (حکومت) را برپایى قسط (مائده/42) و عدل و حق (ص/26) اعلام مى دارد.

 

2. اهمیت قضاوت

 

على(ع) وقتى در عهدنامه یادشده مى فرماید: لا یصلح العباد و البلاد الاّ علیها؛ اصلاح عباد و بلاد (ملت و کشور) جز با اقامه حدود نیست، اهمیت قضاوت روشن مى شود.

 

3. جایگاه خطیر قاضى

 

در جمله معروف حضرت به شریح قاضى «تو در جایگاهى قرار گرفته اى که نبى یا وصى و یا شقى جاى دارند»[19] حساسیت قضاوت نشان داده مى شود و مى فهماند قضات عادل و جامع الشرایط، در مکان نبى و وصى قرار دارند. در عهدنامه معروف مى فرماید:
«قاضى را از نظر منزلت و مقام آن قدر بالا ببر که هیچ کدام از یاران نزدیکت، به نفوذ در او طمع نکند و از توطئه این گونه افراد نزد تو، در امان باشد و بداند موقعیتش از او بالاتر نیست که بخواهد از او شکایتى بکند».[20]
شأن و عظمت قاضى، همسنگ منزلت والى و حاکم است و قضاوت از مناصب جلیله الهى است که از آنِ خداست که به رسول حق تفویض شده است و رسول(ص) به امیرالمؤمنین و ائمه اطهار و آنها هم به علماى جامع الشرایط واگذار کرده اند. شأنى است که جز با حکومت تجلى نمى یابد و از شؤون اصلى ولایت است و آن قدر با حکومت عجین است که گویا یکى هستند. در مقبوله عمر بن حنظله[21] و مشهوره ابى خدیجه،[22] حاکم و قاضى مترادف اند، لذا اهداف حاکم و قاضى و حکومت و قضاوت، یکى است.

 

4. مساوات همه در برابر قانون

 

در نظام حکومتى و قضایى حضرت، تمام طبقات و افراد جامعه، فارغ از رنگ و نژاد و حرفه و قبیله، در مقابل قانون و محکمه مساوى بودند.
حضرت خطاب به خلیفه دوم فرمود:
«سه چیز است که اگر به آن عمل کنى، تو را کفایت مى کند و اگر ترک کنى، هیچ چیز تو را کفایت نمى کند: اقامه حدود بر قریب و بعید، قضاوت بر اساس کتاب خدا در حال رضا و سخط، و تقسیم عادلانه بین قرمز و سیاه».[23]
در حدیثى آمده است که یکى از دختران حضرت، از خزانه دار بیت المال گردن بندى عاریه گرفته بود. حضرت ضمن توبیخ خزانه دار، به دخترش فرمان داد آن را فوراً برگرداند و فرمود: اگر به شکل عاریه نبود، تو اولین زن بنى هاشم بودى که به جرم سرقت دستش را قطع مى کردم.[24] به یکى از عمالش که به بیت المال دستبرد زده بود، گفت: اگر حسن و حسین چنین مى کردند، مجازات مى شدند و حق را از آنها مى گرفتم.[25] نجاشى را که از یاران برجسته حضرت بود و حتى معاویه را به خاطر حضرت هجو کرده بود، به جرم شرابخوارى، حد زد.[26] در یک محاکمه به عنوان مدعىِ زره در کنار یک یهودى که منکر مالکیت حضرت بود، نشست و هرچند حکم شریح خطا بود، ولى تسلیم شد، به گونه اى که یهودى گفت: این امیرالمؤمنین، حاکم مسلمانان است که به محکمه آمد و محکوم شد و حکم را پذیرفت. و بعد زره را تحویل داد و گفت: زره از آنِ توست که در صفین برداشته بودم.[27] همین واقعه با یک مسیحى تکرار شد. حضرت مدعى زره شد و چون بیّنه نداشت، قاضى به نفع مسیحى حکم کرد. مسیحى زره را برد، ولى وجدانش او را وادار به اسلام کرد و گفت: این طرز حکومت و رفتار، رفتار بشر نیست و از
نوع حکومت انبیاست.[28]
وقایع فوق نشان مى دهد رعایت مساوات، تأثیر شگفتى بر دوست و دشمن مى گذارد.

 

5. استقلال قاضى

 

سلامت امر قضاوت، منوط به استقلال قاضى و استقلال وى، منوط به تأمین عوامل استقلال اوست. او باید از لحاظ معیشت و شأن و دیگر نیازهاى معمول بشرى سیر باشد. امیرالمؤمنین به مستقل بودن قاضى اهتمام بلیغ داشت و در این باره به مالک اشتر فرمود:
«با جدیت هرچه بیشتر، قضاوتهاى قاضى خویش را بررسى کن و در بذل و بخشش به او، سفره سخاوت را بگستر، آنچنان که نیازمندى اش از بین برود و حاجت و نیازى به مردم پیدا نکند. از نظر منزلت و مقام آن قدر مقامش را نزد خود بالا ببر که هیچ کدام از یاران نزدیکت، به نفوذ بر او طمع نکند و از توطئه این گونه افراد نزد تو در امان باشد و بداند موقعیتش از او بالاتر نیست که بخواهد از او شکایتى بکند».[29]

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نظام قضایى امیر مؤمنان ع

دانلودمقاله نکات تربیتی، اخلاقی ازنامه 31 نهج البلاغه

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله نکات تربیتی، اخلاقی ازنامه 31 نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

◄ یکی از راههای تربیت فرزندان، مکتوب نمودن مواعظ است برای اینکه در تمام دوران زندگی مورد استفاده ایشان قرار بگیرد.

 

◄ مسئولتهای اجتماعی و سیاسی، ما را از وظایف مان در قبال خانواده دور نکند. این مطلب با استفاده از این نکته که حضرت پس از بازگشت از جنگ صفین نامه را نوشته اند،بدست می آید .

◄ پدران نقش تربیتی خود را از یاد نبرند « من الوالد اَلفان...»

◄ برای رسیدن به موفقیت ، بزرگترها باید تجربیات خود را در اختیار جوانان قرار بدهند.«المقر للزمان ، المدبر العمر ...»

◄ دوران جوانی همراه با امیدها و آرزوهاست «الی المولود المؤمّل »
نکته: امید و آرزو فی نفسه چیز بدی نیست، اگر عقلائی باشد انسان را به تلاش وکوشش وادار می کند، انسان مأیوس از رحمت خدا دور است ولی بعضی از آمال و آرزوها کاذب است که غالباً با آنها خود راسرگرم می کند . این موارد به جای سازندگی تحذیر کننده نسل جوان است و رؤیاها وتخیلاتی است که انسان هیچ گاه به آن نخواهد رسید . با این جمله حضرت هشدار می دهند که جوان در معرض خطر آرزوهاست.

◄ جوان در معرض بیماریها است «غرض الاسقام»
نکته : معمولاً افراد مسن دچار بیماریها می شوند اما حضرت جوانان را در معرض بیماری می دانند چون روان و روح آنها متلاطم است واین باعث می شود که فکر کنند بیماریهای مختلف گرفته اند.

◄ جوان در گرو روزگار و زمانه است «رهینة الاّیام» و «رمیة المصائب» یعنی تمام سرمایه و هستی خود را در اختیار دنیا طلبی قرار می دهد. به بیان دیگر دنیا همچون صیادی تیرها را در کمان گذاشته و به سوی صید ، آنهم صیدی که در دام است وشکارش بسیار آسان می باشد، پرتاب می کند(صیاد = دنیا، صید جوان)

◄ از خصوصیات جوان این است که همنشین و همدم و همراه با حزن و اندوه است وخیلی زود وسریع نشاط وشادابی خود را از دست می دهد. «حلیف الهموم و قرین الاحزان »

◄ چه بسا جوانان در برابر طوفان شهوات مغلوب شده وشکست بخورند. حضرت به این مطلب با جمله«صریع الشهوات» زمین خورده شهوت ها اشاره می کنند.

◄ جوانان باید بدانند که فکر و اندیشه پدران و مادران به گونه جدی متوجه آینده آنهاست ، وفرزند جزئی از وجود آنهاست. «وجدتک بعضی»

◄ یکی از راههای ارتباط با جوان ابراز محبت نسبت به اوست و این بیان علاقمندی صرفاً منحصر به دوران کودکی نمی باشد. بلکه در سنین بالاتر نیاز به ابراز هست . چنانچه علی علیه السلام در سن 61 سالگی به امام حسن علیه السلام که قریب سی وچند سال از زندگیش می گذرد این گونه ابراز علاقه می کند «وجدتک بعضی بل وجدتک کلی ، حتی کأنّ شیئاً لو اصابک اصابنی...» تو را دیدم که پاره تن من، بلکه همه جان منی، آن گونه که اگر آسیبی به تو رسد به من رسیده است.

◄ پدر دلسوز، مشکلات جوانش را مشکلات خود می داند،« حتی کأنّ شیئاً لو اصابک اصابنی » و «فعنانی من امرک ما یعیننی من امر نفسی » پس کار تو را کار خود شمردم.

◄ بر طبق آموزه های علوی در نهج البلاغه روحیه تقوا وخدا پروایی محور همه ارزش هاست و شامل تقوای روحی وفکری و فردی و اجتماعی می شود . «اوصیک بتقوی الله و لزوم امره»

◄ مراد ازملازمت امر پروردگار یعنی اینکه پیوسته درفرمان او باشی، مواظبت و مراقبت و محافظت از اوامر الهی داشته و از نواحی الهی غافل نشوی به این معنا که در قرقگاههای الهی پا نگذاری.

◄ قلب ودل انسان یک خرابی و یک آبادانی دارد، خرابی دل به علاقه دنیا و آرزوهای دروغین و پوچ است و آبادانی دل به یاد خدا و محبت اوست. بنابراین حضرت فرزندشان را توصیه به یاد خدا می کنند و «عمارة قلبک بذکره »

◄ ارتباط با خدا بهترین و مطمئن ترین وسیله برای نجات است به همین سبب حضرت توصیه می فرمایند :«و الاعتصام بحبله ...» اعتصام یعنی آویختن و چنگ زدن ، و حب به معنای ریسمان است، دستگیره الهی ، انسان را از سقوط نگه می دارد و این دستگیره شامل توحید، نبوت ، ولایت ،است انسانی که اعتصام به قرآن وعترت دارد به دستگیره محکم الهی چنگ زده است . به همین سبب نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند : انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً .

◄ حضرت برای احیا دل توصیه می فرمایند: «احی قلبک بالموعظه» بهترین راه برای اینکه دل موعظه بشود این است که موعظه گوش کند و یا موعظه بخواند. تجربه آن بسیار راحت است ، در آن جایی که انسان توجه اش را به موعظه معطوف می دارد احساس می کند حالتی در نهاد او ظهور می یابد که باعث می شود دل و باطن فعال گردد. موعظه می تواند دل را زنده کند

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   32 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نکات تربیتی، اخلاقی ازنامه 31 نهج البلاغه

دانلودمقاله معنا و مبنای سکولاریسم

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله معنا و مبنای سکولاریسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


اهتمام اسلام به امر سیاست و حکومت و جهاد و جعل قوانین برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید، معارف روحی و اخلاقی، عدالت اجتماعی، مساوات و عواطف انسانی است.
محمد جواد نوذری
سکولاریسم اشاره به تحولاتی دارد که پس از از عصر نوزایی در مغرب زمین به وقوع پیوست و منجر به جدایی دیانت از سیاست شد. اهمیت بحث از سکولاریسم از آن رو است که در خلال آن تا حدودی با فرهنگ غرب آشنا می شویم. درک سیاست غرب، که در کشور ما نیز شیوع یافته و بدان دامن زده می شود، در گرو آشنایی با فلسفه فکری معاصر غرب است. بنابراین، بحث از سکولاریسم، علاوه بر آن که جنبه سلبی ارتباط دیانت با سیاست را می کاود، کلید فهم سیاست، در عصر جدید به شمار رفته و ما را در شناخت غرب و غرب زدگی مدد می رساند. با توجه به آن چه گفته شد، این بحث را با پرسش های ذیل پی می گیریم:
مفهوم سکولاریسم چیست؟
ریشه ها و علل گرایش به سکولاریسم کدامند؟
مبانی و اصول سکولاریسم کدامند؟

 

مفهوم سکولاریسم

 

سکولاریسم ( Secularism ) واژه ای انگلیسی است و از ریشه لاتین « Seculum »، به معنای یک برهه زمانی معین، گرفته شده است. در فارسی به معنای ناسوتی، دنیوی گرایی، بشری، عرفی، زمینی و گیتیانه آمده است. در فارسی، اصطلاحی که مبین تمام حقیقت واژه سکولاریسم باشد، ارائه نشده است. از این رو، واژه انگلیسی آن در فارسی به کار برده می شود. معادل فرانسوی سکولاریسم، « Laicite » یا « Seculoise » است که در فارسی، از آن به لائیک تعبیر می شود.
برای سکولاریسم، تعریف های متعددی ارائه شده است که برخی ناظر به بعد فکری است؛ نظیر آن که گفته شود: سکولاریسم نظام عام عقلانی است که در آن، روابط میان افراد، گروه ها و دولت بر مبنای عقل تنظیم می گردد.» این تعریف، چون تنها به یکی از اصول سکولاریسم اشاره دارد، تعریفی کامل نیست. برخی تعریف ها ناظر بر روند شکل گیری سکولاریسم است که در خلال آن، به تدریج، حقوق، وظایف و امتیازات کلیسا به نهادهای غیرمذهبی منتقل می شود. برخی تعاریف دیگر، سکولاریسم را به مثابه یک نظام منسجم فکری می انگارند که پس از رنسانس به صورت یک نگرش یا جهان بینی در آمده و با نگرشی که در قرون وسطی حاکم بود، تمایز ماهوی دارد و مبنای آن، انسان گرایی، تجربه گرایی و عقلانیت است.
از آن چه گذشت، روشن شد که سکولاریسم اشاره به جدایی دین از سیاست دارد، به گونه ای که هیچ یک از آن دو، در حوزه دیگری دخالت نکند. در مقایسه بین سکولاریسم و لائیک، تلقی عمومی برآن است که سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست و در نتیجه، پذیرش دین به عنوان یک رابطه صرفاً فردی میان فرد و خداوند است؛ اما لائیک به معنای ضدیت با دین و الحاد است؛ ولی برخی نویسندگان، آن را مترادف با سکولاریسم و در بردارنده مفهومی نسبی و تشکیکی می دانند که طیف وسیعی، از الحاد تا پذیرش دین به عنوان یک نهاد، را در بر می گیرد. زمینه های شکل گیری سکولاریسم
نوزایی (رنسانس) به معنای تجدید حیات حاکی از احیای فرهنگی است که در یونان و روم باستان رایج بوده است. در تاریخ باستان، که تا قرن پنجم بعد از میلاد ادامه داشت، ادیان رایج، با غیب و ماورای طبیعت ارتباطی نداشتند، بلکه اساطیری و طبیعی بودند. خدایان، مظهر نیروهای طبیعت بودند و با نام های مختلفی خوانده می شدند. ادیان رومی و یونانی، هر دو فاقد جنبه های عرفانی و معنوی مظاهر شرقی بود.
گرایش روم به مسیحیت و رسمیت یافتن آن، موجب رسوخ خرافاتی شد که ریشه در فرهنگ روم و یونان داشت. در این زمینه، پادشاهان نقش به سزایی داشتند. در قرون وسطی تعارض امپراتوران و کلیسا، منجر به حاکمیت کلیسا شد. کلیسا به نام دین، داعیه دفاع از دین را داشت؛ اما برخلاف جهت فطرت آدمی گامی برمی داشت. این امر، دیر یا زود، مردم را متوجه انحرافاتی می ساخت که به نام دین، از سوی کلیسا عرضه می شد و منجر به عصیان و شورش همگانی، یا در جهت بازگشت به ارزش ها، و حاکمیت دین واقعی، که در اسلام متجلی شده بود می کرد، و یا به انکار غیب و الوهیت و آن چه انتساب به کلیسا داشت، می شد.
رنسانس در حقیقت، به معنای طرد کلیسا و فراموشی واقعیت الهی و دینی است که در قرن چهاردهم، نخست در ایتالیا و سپس در سراسر اروپا با احیای فرهنگ رومی-یونانی زمینه های آن مهیا شد. پیدایش سکولاریسم در غرب، بازتاب حوادثی بود که در قرون وسطی رخ داد. برخی از عوامل موثر در شکل گیری سکولاریسم عبارت بودند از:
الف) نارسایی تعالیم انجیل و مسیحیت
۱. بعضی از اصول مسیحیت چارچوبه هایی ارائه می کند که قابلیت دفاع عقلانی ندارند. راه رستگاری در آن، بر ایمان تقلیدی متوقف است که عقل در فهم آن راهی ندارد. مسیحیت معتقد است راه رستگاری، که انسان طالب آن است، در انجیل بیان شده و بشر به امر دیگری ورای آن نیاز ندارد. فقدان یک نظام منسجم عقلانی، قدرت دفاع از دین را از مسیحیان گرفت و با سستی کلیسا، آیین مسیحیت از عرصه اجتماع حذف شد. و چون فاقد شریعت متقن بود، آن گاه که علم بشری خلاءهای قانونی را مورد توجه قرار داد، کلیسا توان مقابله با آن را نیافت.
در مقابل، اسلام آیینی است که بر عقاید، احکام واخلاق استوار است. عقاید، که زیربنای اندیشه دینی به شمار می رود، تقلید بردار نیستند. هر انسانی باید بکوشد با تامل و استدلال، مجموعه باورهای دینی خود را استحکام بخشد. این امر، نشانگر اتقان و استحکام مبانی دین در اسلام است. اگر آیینی به اتقان پایه های فکری خود اعتماد نداشته باشد، به پیروان خویش اجازه تفکر نمی دهد؛ زیرا به بی پایگی آن پی خواهند برد. در حوزه احکام و اخلاق نیز چنین نیست که تنها طبقه و گروه خاصی حق کاوش و مطالعه داشته باشند، بلکه راه برای پویندگان حق و حقیقت باز است؛ اما ضرورت های جامعه، اقتضای نوعی تقسیم کار را کرده است. از سوی دیگر، اسلام آن چه را که همواره برای کمال و سعادت بشر لازم است، مستقیمأ بیان کرده و برای مقررات متغیر، و چارچوبه های کلی تعیین نموده است که فقها و دین شناسان می توانند با توجه به آن ها مقررات و احکام جزئی را استنباط کنند.
۲. کلیسا تفسیری موازی و دوگانه از دنیا و آخرت و تقسیم کار میان ارباب کلیسا و امپراتوران ارائه می داد که ریشه در انجیل تحریف شده دارد؛ زیرا براساس آن، چیزی که متعلق به قیصر بود، می بایست به قیصر و آن چه را متعلق به خدا بود، می بایست به کلیسا واگذار می کرد. دوگانگی در سنت کلیسا منجر به تعارض بین کلیسا و پادشاهان در اواخر قرون وسطی و طرد جنبه الهی پادشاهان شد که خود، زمینه زوال نفوذ و کلیسا و سلطه پادشاهان را مهیا ساخت.
در فرهنگ اسلامی، چنین نگرشی مطرود است. دنیا و آخرت در عرض یکدیگر قرار ندارند، بلکه دنیا به مثابه گذرگاهی است که به آخرت منتهی می شود و سعادت آخرت به زندگی این جهانی انسان منوط است. در فرهنگ اسلامی، روحانیت به عنوان کارشناس امور دینی، و نه به عنوان طبقه ویژه، مطرح است. چنان که میان امور معنوی و مادی دوگانگی نیست. از این رو، مدیریت کلان جامعه باید به افرادی واگذار شود که بیش تر با احکام و قوانین اجتماعی سیاسی، آشنایی دارند؛ از سویی، آراسته به اخلاق الهی و باتقوا یند و از سوی دیگر، قدرت مدیریت و آگاهی لازم را در میدان عمل دارا باشند.
۳. کلیسا در حالی دسترسی به حقایق را منحصر به خود می دانست که دنیای مسیحیت، فاقد متن و حیاتی مصون از تحریف بود. علاوه بر آن، خرافات بسیاری در دین وارد شده بود که در قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است ( یحرفون الکلم عن مواضعه ). کلیسا خود را نماینده خدا و منبع تشریع احکام به طور مستقل می دانست: ( اتخذوا احبارهم و رهبانهم ارباباأ من دون الله).
علم، شجره ممنوعه قلمداد می شد وتنها علومی مجال رشد می یافتند که مؤید فرضیه های انجیل باشند و حتی علوم تجربی نیز در تحت سیطره کلیسا بود. برخورد خشن کلیسا با صاحبان اندیشه و تفتیش عقاید، چهره ناخوشایندی را از کلیسا به نمایش گذاشت و به تعبیر شهید مطهری، دین که باید دلیل هدایت و پیام آور محبت باشد به صورتی در آمد که تصور هر کسی از دین و خداوند، خشونت و اختناق و استبداد بود.
در فرهنگ اسلامی، همگان دسترسی به حقایق دارند. البته تفسیر دین، مانند اظهار نظر در هر رشته از علوم و معارف، صلاحیت ها و توانایی ها خاصی را می طلبند که بدون آن ها تفسیر انسان قابل اعتماد نیست. از سوی دیگر، قرآن کریم تنها کتاب آسمانی مصون از تحریف است و با استناد به آن می توان به حقایقی عمیق دست یافت که از قلمرو حس و تجربه خارج است. اسلام پیروان خود را به تعقل، تفکر و نوآوری علمی دعوت می کند.
ب) نهضت اصلاح دینی (رمفرمیسم)
نهضت اصلاح دینی، جریانی بود که طی آن، از نفوذ مذهب به تدریج کاسته شد. مارتین لوتر(۱۴۸۳- 1546م) از پیشگامان این حرکت، با هدف اصلاح و پیرایه زدایی از آیین مسیحیت و برقراری انضباط در آن، دیدگاه های جدیدی را عرضه کرد، اصل خود کشیشی را که مشوق فردگرایی بود، مورد تاکید قرار داد و با این هدف، انجیل را به زبان آلمانی ترجمه کرد. تفکیک دین از سیاست، از دیگر اصول مورد اشاره وی بود. لوتر اظهار داشت که پادشاهان قدرت خود را مستقیماً از خدا می گیرند و وظیفه کلیسا تنها پرداختن به امور معنوی و روحی است.
به هر حال، نهضت اصلاح دینی، در پیدایش طرز فکر جدید، نقشی اساسی داشت و باعث در هم شکستن حاکمیت کلیسا و ظهور فلسفه سیاسی جدید شد. از پیامدهای این حرکت، درگیری فرقه های مذهبی بود که موجب از بین رفتن قداست دین و زمینه سازی برای سکولاریسم شد.
ج) تماس با فرهنگ های ملل جهان
تماس غرب با فرهنگ جوامع دیگر، موجب تحول در نگرش آنان و جذب عناصر مفید و سازنده شد. به ویژه تماس اروپایی ها با مسلمانان، در خلال جنگ های صلیبی، موجب آشنایی آنان با فرهنگ اسلامی گشت. این امر، تاثیر شگرفی در نگرش آنان به دنیا داشت و زمینه ساز ظهور نویسندگان بزرگی در آن سامان شد.
اکتشاف های جغرافیایی نیز موجب باز شدن درهای بسته جامعه اروپا به روی مناطق دیگر گردید که زمینه ساز تحولات جدید در عرصه فرهنگ شد.

 

بنیادهای فکری سکولاریسم

 

متولیان جامعه غرب، برای پایه گذاری تمدن خود، از سویی آیین مسیحیت را مورد بی مهری قرار دادند و از سوی دیگر، نظام فکری جدیدی را بر مبنای سکولاریسم پی ریزی کردند. اصول و عناصر قوام بخش سکولاریسم عبارتنداز:
الف) انسان مداری ( اومانیسم)
هویت فرهنگی عصر جدید غرب است. براساس این اصل، انسان، مدار و محور همه اشیاء و خالق ارزش ها و ملاک تشخیص خیر و شر است. در واقع، انسان جای خدا می نشیند و قادر است بدون در نظر قرار دادن دین و ارتباط با ماورای طبیعت، مشکلات زندگی و دنیای خود را حل و فصل کند. بنابراین اصل، انسان با دو اهرم عقل و علم، دیگر نیازی به دین ندارد. اومانیسم ملاک و تکیه گاه تشخیص ارزش ها را خود انسان می داند و مبدا ماورایی برای آن قائل نیست. در واقع، آن چه اصالت دارد، انسان است و خداوند صرفاً می تواند در جهت رفع آلام روحی و نیازهای بشر مورد پذیرش قرار گیرد و خود از اصالت برخوردار نیست. نظام سیاسی اومانیسم، مبنای مشروعیت خود را از مردم و به اصطلاح، «قرارداد اجتماعی» می گیرد، که امروزه در انتخابات و آرای مردمی تجلی می یابد
ب) عقل مداری(راسیونالیسم)
از دیگر مشخصه های سکولاریسم، عقل گرایی است؛ بدین معنا که انسان با استفاده از عقل قادر است همه مسائل را درک کند و به حل آن ها پردازد. داوری نهایی در حل منازعات، به عهده عقل است و عقل، مستقل از وحی و آموزش های الهی، توان اداره زندگی بشر را دارد. عقل مداری، در تاریخ اندیشه سیاسی غرب، به دکارت باز می گردد.
پیش از او، طی دو قرن، فلسفه مدرسی با حملات منتقدان و تشکیک در مبانی فکری آن سست شده بود و سپس دکارت، فلسفه مدرسی را از اعتبار انداخت و فلاسفه نوینی را جایگزین آن ساخت. از نتایج عقل مداری، طرد دین بود؛ زیرا عقلانیت به گونه ای تفسیر شد که دین را ضد عقل معرفی می کرد. از این رو، عقل معیار صحت و سقم قلمداد شد. محاسبه گرایی از پیامدهای عقل مداری است که در پی ریزی تمدن غرب، نقش اساسی را ایفا کرد.
در تفکر اسلامی، عقل ابزار شناخت عقاید اصلی و یکی از منابع استنباط احکام شرعی است و نه تنها با دین سر ستیز ندارد، بلکه در خدمت آن است. آیات و روایات فراوانی دعوت به تعقل و تفکر می کنند، به گونه ای که در برخی روایات، تفکر یک ساعت، معادل هفتاد سال عبادت شمرده شده است. ولی به هر حال، عقل به تنهایی نمی تواند همه نیازهای بشر را برطرف کند و در مواردی که کمیت عقل لنگ است باید از وحی کمک گرفت.
ج ) علم محوری
بنابراین مبنا، ایمان به علم، نقش مذهب را در حیات انسان ها ایفا می کند. به دیگر سخن، یافته های علمی، برای اداره جامعه کافی است. تجربه گرایی توسط فرانسیس بیکن پایه گذاری شد و پژوهش تجربی، جایگزین تفسیر نهادهای سنتی از جهان شد. به همین دلیل، تعارض بین علم و دین، از مسائلی است که پس از رنسانس و با ظهور موج تجربه گرایی رخ نمایاند. از دید اینان، علم بر دین مقدم است و رویکرد افراطی تجربه گرایی، این است که هر آن چه به محک تجربه در نیاید، طرد و انکار می شود.
تقابل علم و دین از هنگامی آغاز شد که تئوری های جدیدی، در فضاشناسی و هیئت، به وسیله کوپرنیک، کپلر و گالیله مطرح شد که با پذیرفته ها و باورهای کلیسا و با ظواهر کتاب مقدس مسیحیان مخالفت داشت. از آن پس تعارض بین کلیسا و علم آغاز شد و به تدریج شدت گرفت. گرچه در ابتدا کلیسا مقاومت های بسیاری کرد، اما در نهایت، شکست خورد و عکس العمل های مختلفی را از خود نشان داد که از جملة آن ها جدایی دین از علم بود. گفته شد که دین زبانی مخصوص به خود دارد و علم نیز زبانی مخصوص به خود. نزد آنان روح دین، صرفاً راز و نیاز با خدا و حداکثر، توصیه های اخلاقی است.
در تفکر اسلامی، همان گونه که بین عقل و دین تعارض نیست، بین علم و دین نیز تعارضی نیست. علم و عالم، از دیدگاه قرآن ارزشمندند: (قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون). در تفکر اسلامی، معرفت تجربی، تنها راه شناخت نیست، بلکه راه های دیگری نیز برای شناخت واقعیت وجود دارند.
د) آزادی و تساهل(لیبرالیسم)
اباحیگری، تساهل و تسامح، از دیگر مؤلفه های سکولاریسم است. در این رهگذر، مذهب و اعتقادات مذهبی، مسأله ای فردی محسوب می شوند و فرد در انتخاب آن ها آزاد است. اصالت بخشیدن به شناخت تجربی و تکیه بر حواس ظاهری، موجب تشکیک در معرف دینی گردید، به گونه ای که با همه سنن و قوانین دینی، اخلاقی و اجتماعی، با دیدی نسبی گرایانه برخورد شد.
در تفکر سکولار، حقایق پراکنده است و هر حزب و گروهی، تنها به بخشی از حقایق دسترسی دارد. نتیجة این امر، تکثرگرایی است و ملاک قانونی شدن، پذیرش اکثریت (نصف + یک) است. سکولاریسم هیچ عقیده جزمی را بر نمی تابد و چون مذهب را امری فردی می انگارد، از دخالت دادنش در عرصه جامعه جلوگیری می کند. به لحاظر فرهنگی، لیبرالیسم منادی فردگرایی است و به لحاظ سیاسی و اقتصادی، منادی حداقل دخالت دولت در امور اقتصادی و سیاسی و است و تنها کار ویژه دولت، ایجاد امنیت در جامعه است.
در تفکر اسلامی، آزادی از ارزش والایی برخوردار است و انسان، آزاد آفریده شده است؛ اما از آن جا که خداوند، خالق بشر و خواهان سعادت او است، ربوبیت الهی اقتضا می کند که در جهت هدایت انسان به کمال، از جانب خداوند، قوانینی وضع شود. بدین رو، در اسلام، آزادی در چارچوب سعادت و کمال انسان مطلوب است.

 

هـ) سنت ستیزی و نوگرایی
منظور از سنت ستیزی، و دست کم، لازمه آن، دین زدایی است. فرهنگ امروز غرب، براساس تحول، تطور ومبارزه با سنن دینی پی ریزی شده است. ستیز با دین هدفی است که سکولاریسم، با هر یک از اصولی که برشمردیم، آن را تعقیب می کند. اندیشه های نویسندگان پس از رنسانس نیر بر این مدار بوده است. ماکیاول، از پیشتازان سنت ستیزی، دولت را پدیده ای طبیعی که هیچ تعلقی به ماورای طبیعت ندارد، می شمارد و تنها نقشی که برای دین قائل است، آن است که دین را به مثابة ابزاری در دست حکمران می داند تا برای تحقق اهداف خود از آن استفاده کنند

 


آیا سیاست مذهبی ممکن است؟
گفتگویی درباب امکان وامتناع نگاه دینی به سیاست
معصومین دائماً در جستجوی حکومت بوده اند در سیره معصومین (یازده نفر و حضرت مهدی) جستجوی حکومت وجود داشته است
آنچه می خوانید، گفتگوی دکتر خرمشاد ودکتر سلیمی پس از سخنرانی دکتر خرمشاد است با عنوان سیاست و مذهب و با محوریت جامعه شناسی سیاسی از منظر امام علی(ع) انجام شد.
خرمشاد و سلیمی در پاسخ به پرسش حاضرین در جلسه دیدگاه خود را درباره رابطه دین و سیاست، دین و علم و امکان و امتناع سیاست مذهبی یا گونه ای جامعه شناسی سیاسی مذهبی بیان می کنند:
بعضی این مسئله را مطرح می کنند که شأن دین بالاتر از آن است که جامعه شناسی و حقوق و... وارد آن شود شما در زمینه چه نظری دارید؟
خرمشاد: با این ایده موافقم که دین اساسآ نیامده که جامعه شناسی یا روانشناسی باشد . به عبارتی هدف دین چیز دیگری بوده است ولی این نافی این قضیه نیست که وقتی ما به دین مراجعه می کنیم برداشت خود را از دین منکر شویم وبگوییم رسالت دین این نیست که جامعه شناسی درست کند. این تقلیل دین است. به حد بسیار زیادی جفای به دین است.
در اینجا بایددر نقطه ای بایستم که خود را از دو گروه متمایز کنم. کدام دو گروه؟
گروه اول: گروهی هستند که به شدت متحجرانه به متون دینی نگاه می کنند. به عبارتی قشری گرا، ظاهرگرا و به نوعی متحجر هستند. شاید در یک تعبیر دیگر تعدادی از اخباریون یا کسانی که فقه مدار به متن دینی نگاه می کنند و خود را در الفاظ و عبارات تصریح شده محصور می کنند. مثالی که می شود بیان کرد اینست که در ایران بعد از انقلاب به خصوص در زمان جنگ بحث احتکار بالا گرفت و صحبت از این شد که چه چیزهایی مصداق احتکار است؟ دو بحث مطرح شد: عده ای گفتند چهار چیز (کشمکش، گندم و...) که شارع مقدس آنها را تصریح و بیان کرده است. رأی مقابل آنها این بود که این چهار چیز از ضروریات زندگی آن روز بود. احتکار یعنی عده ای چیزهایی که از ضروریات هر دوره است انبار می کنند و آن چیزها از مصادیق احتکار خواهد بود. ممکن است امروز نیز بنزین باشد فردا لاستیک باشد و یا زمانی مردم، با بشقاب پرنده می خواهند سفر کنند که این بشقاب پرنده با هلیم کار می کند اگر هلیم را انبار کنند این احتکار است.
ببینید نگاه امام علی به جامعه این است که آن را به 7 طبقه تقسیم می کند و اصطلاح طبقه را هم به کارمی برد. این نگاه وقتی در وادی قدرت صورت می گیرد می شود نگاه جامعه شناسانه. سؤال این است که آیا در حالی که امام علی که می گوید 7 طبقه آیا حتمآ در هر دوره ای باید مصداقهایی برای 7 طبقه پیدا کنیم؟ آیا اگر شد 5تا و یا۹ تا، بد می شود؟
این یک روش است. امام علی به عنوان فردی که هم حاکم و هم یک اندیشمند سیاسی است در نگاه به جامعه خودش و توصیه ای که به فردی که او را منصوب کرده می گوید: بدان و بفهم که جامعه 7 طبقه است.
نگاه او به نگاه قدسی نیست. یعنی مثل نماز نیست که چون شارع گفته است نماز صبح دو رکعت است کسی دیگر نمی تواند آن را 3 رکعت و یا 5/1 رکعت کند. این نگاه امام علی نگاه جامعه شناسی سیاسی وناظر به واقعیات جامعه است.
ماکه با واقعیات جدید مواجه می شویم ممکن است رهیافتهای مختلفی اتخاذ کنیم .ممکن است 10 مکتب فکری مطرح شود و ما 2 تای آن را ملاک بگیریم .منافاتی با اصل و ذات دین ندارد. یعنی این نگاه ازآن نوع قدسی که نشود آن را تغییر داد نیست. بلکه نگاهی مبتنی بر واقعیت است. پس چون واقعیت متغیر می شود پس این هم می تواند متغیر باشد.
گروه دوم: که من خود را متمایز از آن می کنم می گویند چون دین داری دگم است و اصول آن ثابت است پس علمی نیست یعنی همان اول با دو مقدمه- با یک صغری و کبری- یک مهر علمی نبودن بر دین می کوبند و می گویند چون دین دارای اصول ثابتی است ،پس نگاه دینی به واقعیات هیچگاه نمی تواند علمی باشد.(این هم جفای به دین است)
در دهه های متوالی این امر باعث شکل گیری مناقشاتی درباره تضاد علم و دین شده است. من با استناد به این نامه می خواهم خود را از این گروه متمایز کنم یعنی بگویم در این ماجرا درست است که امام علی امام دینی است ولی نگاه او به مقوله قدرت یک نگاه واقع بینانه است .به همین جهت می گویم نگاه او ، جامعه شناسی سیاسی است. یعنی نمی گویدچون قرآن گفته است یا پیامبر گفته است پس نتیجه بگیرد و نسخه بپیچد بلکه می گوید:مالک، حکومتهای قبل از تو اینگونه بودند، تو هم از این دو حالت خارج نیستی درست عمل کنی، ارزیابی مثبت می شوی بد عمل کنی ارزیابی منفی می شوی. مالک! مردم دو دسته اند یا در دین با تو برادرند یا در آفرینش با تو برابر. مالک جامعه تو به 7 طبقه تقسیم می شود با این طبقه اینگونه رفتار نکن با آن طبقه اینطور رفتار کن و... اینها از متن جامعه است و کاملآ هم واقع بینانه می باشد. اگر از گروه اول (متحجرین) و گروه دوم فاصله بگیریم، می رسیم به اینجا که از کل دین صحبت نمی کنم بلکه از جامعه شناسی امام علی در نهج البلاغه و به خصوص نامه علی به مالک اشتر صحبت می کنم. و چقدر هم جالب است انگار من متن ابن خلدون را خوانده ام و یا اندیشمندان دیگر را.
سلیمی: من در این موضوع با آقای دکتر خرمشاد اختلاف نظر ندارم. من هم مثل ایشان معتقدم که دین برای جامعه شناسی نیامده و کار دین این نیست که جامعه شناسی ارائه دهد. من در اینجا یک نکته ای را اضافه کنم. در دوره ای بعد از انقلاب در ایران یک نگرش مبتنی بر ک دعیت و تعارض شکل گرفت. چگونه؟ یک فرض گذاشته شد. انگار که جهان دو قسمت است. یک قسمت ما ایرانیها قرار داریم با یک نگرش دینی. و قسمت دیگر هم بقیه جهان هستند با یک نگرش مبتنی بر کفر. ما آمده ایم تا اینها را درست و اصلاح کنیم.
در نگرش مبتنی بر کفر چه چیز هایی وجود داشت؟ علوم اجتماعی جدید، فلسفه، اخلاق و... ما برای اینکه دعیت را در آن تثبیت کنیم در دوره ای گفتیم که هر چه در آن طرف مرزهای ایران است مظهر کفر است اعم از دانش، اخلاق، موسیقی، هنر. کفریات را کنار بگذاریم و از متن دین چیزهایی را به وجود آوریم. مثلآ در اوایل انقلاب گفتیم چیزی به نام جامعه شناسی کفریات را کنار بگذاریم و چیزی به نام جامعه شناسی دینی ایجاد کنیم (از درون متن دینی). روانشناسی کفریات را کنار بگذاریم و در عوض چیزی به نام روانشناسی دینی ارائه کنیم . حتی در دوره ای مطرح کردیم که بنشینیم جامعه شناسی سیاسی اسلامی بنویسیم، روانشناسی اسلامی درست کنیم. علم سیاست اسلامی درست کنیم، استراتژی اسلامی مطرح کنیم. در برخی از رشته های دانشگاهی مثل مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی سعی شد که هویت مستقل را از آن ها بگیرند و گفتند اینها بر معارف اسلامی فرع است و در برخی دانشگاه ها رشته هایی با عنوان معارف اسلامی درست شد و علوم سیاسی را فرع بر معارف گرفتند. نکته ای را که می خواستم بگویم در مورد این نگرش است.
تردیدی نیست در بیانات رهبران دینی نکاتی است که این نکات گویای بخشی از واقعیات موجود در جامعه است که بتوان نام یک نگرش جامعه شناختی بر آن گذاشت. همانطور که جناب دکتر خرمشاد گفتند ممکن است یکی از ائمه و یا یکی از رهبران دینی گفته باشندکه جامعه به این چند دسته تقسیم می شوند.اما آیا این یک نگرش جامعه شناختی است؟ من ترجیح می دهم که بگویم توجه به واقعیات جامعه است.
ما امروزه جامعه شناسی را به عنوان چه می شناسیم؟ شناخت پدیده های اجتماعی با کاربرد ابزارهای علمی. ما یک سری متدهایی داریم که براساس آن جامعه را می شناسیم. شناخت پدیده های اجتماعی با کاربرد متدهای علمی کار دین و رهبران دینی نیست تا نگاه جامعه شناختی از جامعه به ما بدهند. یک رهبر دینی و رهبری که از دید شیعه دارای علم لدنی است برای اینکه در مورد جامعه خود تصمیم بگیرد ناچار است از توجه به واقعیات و دسته بندی آن واقعیات که این نکته ای بسیار مهم است. یک فردی مثل حضرت علی که شیعه معتقد است واسطه فیض آسمان و زمین است و متصل به منبع الهی، وقتی می خواهد راجع به سیاست در جامعه اش تصمیم بگیرد و یا رهنمود دهد به واقعیات جامعه اش توجه می کند نمی آید یک سری احکامی دهد و بگوید چون من متصل به علم الهی هستم این احکام را می دهم و شما هم چون و چرا نکنید و بروید اجرا کنید، بلکه می گوید به واقعیات جامعه توجه کن و با توجه به واقعیات این چند دسته مردم وجود دارند طبیعت این دسته ایجاب می کند که با آنها اینگونه رفتار کنی.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معنا و مبنای سکولاریسم

دانلودمقاله شیر گاو

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله شیر گاو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

]از مصرف شیر گاو خوداری می کنند. در صورتی که این کودکان میزان کلسیم بدن خود را با مصرف غذاهای پر کلسیم و با مکمل های مواد معدنی جبران نکنند سلامت استخوانهای خود را به خطر می اندازند.
ضرورت تحقیق :
• اطلاعات مربوط به توده استخوان کودکانی که در جوامع غرب زندگی می کنند و از نوشیدن شیر گاو خوداری میکنند اندک است وتنها سه تحقیق در این زمینه انجام شده است.
• این تحقیقات اندک تنها نواحی محدودی از استخوان بندی را بررسی کردند. و بیشتر بر کودکانی متمرکز بودند که بواسطه مصرف شیر گاو دچار علائم شدید شده بودند.
• هیچ تحقیقی تا کنون وضعیت کلسیم مصرفی یا سلامت استخوان کودکان نیوزیلندی کع از مصرف شیر گاو پرهیز می کردند را بررسی نکرده است.
آزمودنی ها : از طریق آگهی در روزنامه محلی ، مدارس ، مغازه ها، کتابخانه ها، و..... 50 کودک ( 30 دختر 20 پسر ) که از مصرف شیر گاو خوداری می کردند انتخاب شدند.
روش شفاعی تحقیق
از طریق پرسشنامه اطلاعاتی مانند: علئم مربوط به مصرف شیر، مدت زمان پرهیز از نوشیدن شیر، استفاده از مکملهای مواد معدنی، مصرف غذاهای پر کلسیم، سلبقه پزشکی، استفاده از داروها بدست آمد وهمچنین میزان مصرف کلسیم روزانه از طریق پرسشنامه تواتر مصرف غذا در روز اندازه گیری شد.
• وزن و قد وBMI ، ترکیب بدن و... انداز گیری شد.
• گروه کنترل : شامل 100 دختر سفید پوست و 100 پسر سفید پوست در شهری مشابه با گروه آزمایشی و بدون سابقه شکستگی یا بیماری استخوان بود. تمام اندازه گیری های گروه آزمایشی در مورد کنترل نیز انجام شد.

 

روش های آماری
• تحلیل های آماری توسط موسسه SAS انجام شد.
از آزمون Z برای تعیین اینکه آیا نمرات Z گروه آزمایش با گروه مرجع متفاوت است یا خیر. استفاده شده از ضریب همبستگی پمیرسون برای بررسی ارتباط میزان مصرف کلسیم باBMD و...
نتایج
• ویژکی های کودکان پرهیز کننده از مصرف شیر ( جدول 1 )
• بر اساس BMI کودکان ، 150 کودک دارای اضافه وزن ، 9 کودک چاق بودند.
• اغلب کودکان ( 94% ) از شیر مادراستفاده کرده بودند
• کودکان در سن y 5/1 + 2/1 از مصرف شیر خوداری کرده بودند
• اغلب کودکان (60 درصد ) به دلیل دوست نداشت مزه شیر گاو یا اینکه خانواده آنها ترجیح می دادند که بجای شیر ازSoymilk یا goatm استفاده کنند، از نوشیدن شیر گاو خوداری می کردند ( جدول 2 )
• اژر چه اغلب والدین مصرف شیر گاو را برای کودکان در حال رشد خود ضروری می دانسته اما بسیاری از آنها در مورد تاثیرات منفی عدم مصرف آن مشورت نکرده بودند.
• اگر چه برخی کودکان مقداری لینیات در روز مانند پنیر، ماست وبستنی مصرف می کردند اما هنوز دارای کلسیم مصرفی پایینی بودند. ( جدول 1)
• این کودکان به طور معنی داری کوتاه تر ودارای BMI بالاتری نسبت به گروه کنترل بودند ( جدول 3 )
• این کودکان در مقایسه با گروه کنترل دارای استخوان های کوتاه تر، سطح استخوانی بسیار کمتر، محتوی مواد معدنی بسیارکمتر ونمرات Z کمتری برای BMI در تمام نواحی بودند ( شکل 1 )
• نمرات Z محتوی مواد معدنی استخوان های کل بدن و BMD کل بدن با کلسیم مصرفی ارتباط مثبت داشت ( شکل 2 )
• کلسیم مصرفی روزانه با نمرات Z برای BMD در برجستگی بزرگ استخوان ران و نمرات Z، BMAD در 33% رادیوس ارتباط داشت.
بحث و نتیجه گیری
• نتایج حاضر، این عقیده که کودکان با سابقه طولانی عدم مصرف شیر گاو و دارای میزان کلسیم مصرفی و سلامت استخوان کمتری نسبت به گروه کنترل هستند را حمایت کی کند.
• نتایج حاضر، یافته های گذشته مبنی بر اینکه کودکانی که شیر نمی نوشند دارای قد کوتاه تری هستند را تایید اما یافته جدید این است که حدود 18% این کودکان چاق بودند.
• کودکانی که از مصرف شیر گاو برای مدت طولانی پرهیز کرده بودند دارای چگالی مواد معدنی کمتری در استخوانهای خود نسبت به گروه کنترل بودند. شیوع بیشتر شکستگی استخوان در این گروه این یافته را تایید می کند.
• مطالعات گذشته علائم ناشی از هضم شیر را دلیل عدم مصرف آن عنوان کرده بودند در حلی که در این تحقیق دلایل دیگری مانند دوست نداشتن مزه آن یا عدم تشویق خانواده برای مصرف آن نیز عنوان شد.
• رژیم مصرفی کودکان پرهیز کننده از مصرف شیر در تحقیق حاضر نیازهای بالای نمو بلوغ را به کلسیم برآورده نم سازد.
• مکمل های درون شیر موجب افزایش غلظت فاکتور نمو شبیه انسولین I خون می شود که این فاکتور تنظیم کننده مواد معدنی استخوان خصوصا ضریع استخوان است لذا این کودکان دارای سطح پایین تر این فاکتور در خون هستند.
• نسبت بالای کودکان دارای اضافه وزن و چاق در این تحقیق یک یافته غیر منتظره بود که احتمالا به دلیل:
1. مصرف طولانی مدت آنها از شیر مادر بوده است.
2. مصرف مایعات جایگزین پر انرژی بیشتر
3. کمتر بودن فعالیت بدنی، عدم تمرینات متناوب با تحمل وزن علاوه بر افزایش وزن تاثیر معکوس بر نمو استخوان دارد
4. رژیم غذایی با کلسیم پایین می تواند محرکی برای ساخت لیپید وجلوگیری از تجزیه چربی شود.
• پیشنهاد می شود تحقیقات آینده در رابطه با سلامت استخوان با جمعیت های بیشتری از کودکانی که از مصرف شیر خوداری می کنند انجام شود تا یافته های تحقیق حاضر تایید گردد و تعیین کنند که آیا مشکلات این رژیم غذایی با نمو کودکان حل می شودیا خیر.
مبنای نظری
• تغذیه یکی از عوامل محیطی است که روی رشد و نمو کودک تاثیر می گذارد لیکن سوء تغذیه یا پرخوری می تواند اثر معکوس بر نمو او بگذارد. این وضعیت ها نتیجه عدم تناسب کمی و کیفی مواد غذایی است ( هیوود 2001)
• سوء تغذیه بلند مدت و مزمن تنها روی قامت به اندازه ای شدید است که کودکانی که مدت طولانی به سوءتغذیه مبتلا بوده اند غالباً نم توانند از نظر قد به حد بالقوه خود برسند. بلوغ آنها نیز ممکن است به تاخیر بیافتد (هیوود2000)
• کودکانی که از سوء تغذیه مزمن رنج می برند مخصوصاً در طی طفولیت و کودکی اولیه هرگز به هنجارهای نمو سطوح سن خود نمی رسند واز عقب افتادگی نمو رنج خواهد برد.( گالاهو 2002)
• داشتن یک رژیم غذایی مناسب برای برآورد نیازهای مواد معدنی مخصوصاً کلسیم ضروری بدن در دستیابی به حداکثر توده استخوانی مفیداست .از جایگزین کردن نوشیدنی های ملایم بجای شیر به دلیل بالا بودن اسید تید آنها که منجر به دفع کلسیم می شود باید خوداری شود. (ایزاکس 2001)
• شواهد نشان می دهد استفاده نوزاد اشیر گاو ( بجای شیر مادر) خطر نارسایی های تغذیه را افزایش می دهد اما در سنین کودکی و نوجوانی استفاده ازآن برای تامین کلسیم بدن مفید به نظر می رسد ( مالنیا 2004 )
مبنای نظری
• نمو طبیعی به عومل وراثتی بستگی دارد که از میان عومل محیطی ، تغذیه مهمترین عامل است. علاوه بر جنبه های فیزیولوژیکی تغذیه دیگر جنبه های آن به شرایط اجتماعی ، فرهنگی مربوط می شود که شامل زمینه اجتماعی اقتصادی ، تولید غذا ، فراهم سازی، نگرش ها و اعتقادات در مورد غذا و عادات فعالیت بدنی می باشد.
• تاثیرات فرهنگی بر تغذیه مهم اند خصوصاً برای جوانانی که نا اندازه زیادی غذا مصرفی شان توسط خانواده تنظیم می شود. وابستگی کودک به والدین مخصوصاً مادر و تا اندازه ای به موسسات اجتماعی نشان می دهد که محیط تغذیه ای او تحت کنترلش نیست.
• در نوجوانی نقش همسالان بعد دیگری را به تاثیرات فرهنگی موثر بر تغذیه اضافه می کند. (مالنیا 2004)
• سوء تغذیه و پرخوری – هر دو- نتیجه عدم متناسب کمی و کیفی مواد غذایی است ( هیوود 2000)
• به طور کلی والدین باید وعده های غذایی مناسبی را برای کودکان تدارک ببینند و نسبتهای مناسب از هرم غذایی را برای آنها تهیه کنند. ( ایزاکس 2001)
• متسفانه ستایش زیاد کانالهای تلویزیون های خصوصی از غذاهای سریع ( Fast Foods) و مواد خوراکی که ارزش غذایی کمی دارند بر رفتار غذا خوردن کودکان تاثیر گذاشته است.
مصرف شام در کنار خانواده و کیفیت رژیم غذایی کودکان با سن بالاتر و نوجوان
Matthew W Gillman etal.
Arch fam Med. 2000
مقدمه
• وعده غذایی شامنسبت انرژی و مواد غذایی اصلی بیشتری از دیگر وعده ها و غذاهای مختصر را در میان کودکان مدرسه ای و نوجوان به خود اختصاص می دهد ( لین بی اچ. و همکارن 1996 )
• تحقیقات ملی که در سال 1990 انجام شده نشان داد جمعیت کثیری از والدین به مصرف شام با کودکان خود اهمیت می دهند ( یانکلوویچ و همکاران 1993)
• علی رغم اهمیت مصرف شام با والدین نسبت این کودکان بالا نیست.
• مصرف شام در کنار خانواده در کودکان با سن بالاتر معمول تر از کودکان با سن پایین تر است.
• اگر چه مصرف شام در کنار خانواده با عملکرد تعلیم و تربیت و عملکرد روانی اجتماعی کودکان ثابت شده است اما اطلاعات غیر مستقیم اندکی در مورد ارتباط بین مصرف شام در کنار خانواده و کیفیت رژیم غذایی کودکان در دسترس است و نیز اطلاعات اندکی در مورد کودکان مسن تر و نوجوانان موجود است
آزمون ها
• شامل پسران و دخترانی است که در تحقیق دوم سلامتی پرستاری – با 116000 پرستار زن انجام می شود و 40000زن که حداقل 1 بچه 9 تا 14 ساله در سال 1996 داشتند شناسایی شده و نامه دعوت به همکاری و پرسش نامه برای 25000 کودک که مادران آنها رضایت نامه را تکمیل کرده بودند فرستاده شد. 9019 دختر و 7843 پسر پرسشنامه را تکمیل و ارسال نمودند
• در نهایت 16202 نفر ( 8677 دختر و 7525 پسر ) انتخاب شده که حدود 93 درصد آنها سفید پوست بودند.
روش شناسای تحقیق
• تمام اندازه گیری ها ( غیر از درآمد خانواده ) از طریق پرسشنامه ارسال شده انجام شد که شامل سوالاتی مانند سن و جنس ، نژاد، قد و وزون، میزان فعلیت بدنی ، مدت تلویزیون نگاه کردن ، عزت نفس و .... بود.
• برای سنجش غذا و مواد غذایی مصرفی از پرسشنامه شبه کمی تواترمصرف غذا که برای کودکان سن بالا و نوجوان اعتبار یابی شده بود استفاده گردید.
• برای بررسی تواتر مصرف شاک آماده و شامی که خود فرد آنها را آماده می کند این سوال مطرح شد هر چند وقت شما با اعضاء خانواده خود شام صرف می کنید. پاسخ شامل: هرگز، بعضی روزها، اغلب روزها ، هر روز.
روش های آماری
نتایج:
• آزمودنی های مسن تر کمتر با خانواده شام می خوردند تا آزمودنی های جوانتر. ( جدول 1)
• آزمودنی هایی که هر روز با خانواده شام می خوردند میوه وسبزیجات بیشتر، غذاهای سرخ شده و موادی کمتری نسبت به دو گروه دیگر مصرف می کردند (جدول 2 )
• گروه FD اندکی انرژی مصرفی بیشتر دریافت می کردند و همچنین در مصرف چندین ماده غذایی ( مانند کلسیم، ویتامین B6 و B12 و C وE و آهن ) مقدار بیشتری را گزارش کردند. این گروه درصد چربی اشباع شده کمتر و نیز بار ..... کمتری را مصرف می کردند
• نتایج رگرسیون خطی، ارتباط تواتر صرف شام با خانواده را با مصرف غذا و مواد غذایی تصدیق می کند ( جدول 4)
• نتایج رگرسیون لجستیک
بحث و نتیجه گیری
• نتایج نشان داد فزایش تواتر FD با مصرف بیشتر میوه و سبزیجات و چندین ماده غذایی منجلمله فیبر،کلسیم ، آهن ، ویتامین های B6 ، B12 ، C ، E و نیز مصرف کمتر چربی های اشباع شده ، سودا و غذاهای سرخ شده ارتباط دارد.
• یک احتمال بهتر شدن کیفیت غذا با مصرف شام در کنار خانواده اینست که اینگونه غذاها دارای سلامت بیشتری برای کودکان و نوجوان اند. چرا که اطلاعات ما نشان می دهد غذاهای حاضری ( READY- MADE ) و FD دارای ارتباط معکوس هستند ( 27% = Pearsonr )
• FD سبب ایجاد مباحث خانوادگی در زمینه مصرف غذای سالم می شود و والدین اطلاعات غذایی مفیدی را برای افراد خانواده فراهم می کنند. گیلسپی و آچیتربرگ نشان دادند که 1989 موضوعات غذایی اغلبا یکی از عنواین بحث در هنگام شام خوردن است.
• تعمیم یافته های تحقیق محدود است چون مطالعه حاضر روی فرزندان پرستاران و سفید پوستان انجام گرفته عادت غذایی شغل ها و نژادها دیگر ممکن است متفاوت باشد.
• احتمال می رود چون در ایالات متحده زنان معمولاً وعده های غذایی را تهیه می کنند و از طرفی روز به روز تعداد زنان شاغل زیاد می شود برای خانواده ها خوردن غذا به اتفاق یکدیگر مشکل شده باشد. اگر چه یافته های ماو گلیسپی وآچتربرگ ارتباطی بین این دو را نشان نمی دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شیر گاو