در خلاصه برداری از کتاب درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن فقط مطالب مربوط به بدن و زیبایی در 8 صفحه و در قالب فایل Pdf خلاصه شده است.
درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن، محمدسعید ذکایی و مریم آمَن پور؛ چاپ دوم؛ 1393؛ تهران: انتشارات تیسا
در خلاصه برداری از کتاب درآمدی بر تاریخ فرهنگی بدن فقط مطالب مربوط به بدن و زیبایی در 8 صفحه و در قالب فایل Pdf خلاصه شده است.
عنوان : درآمدی بر ادبیات توصیفی
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 33
این مقاله درمورد درآمدی بر ادبیات توصیفی می باشد.
شفیعی کدکنی
محمد رضا شفیعی کدکنی در سال 1318 در کدکنی نیشابور به دنیا آمده است تخلص او سرشک میباشد شعرهای سرشک غالباً رنگ اجتماعی دارد. اوضاع اجتماعی ایران در دهههای چهل و پنجاه در شعر او بصورت تصویرها، رمزها، کنایهها به تصویر کشیده شد. کسی که از آن احوال باخبر است و نیز با طرز تعبیر شعر این خصیصه را تشخیص خواهد داد حتی گاه یک درون مایه را در اشعار م تعدد به صور گوناگون جلوهگر خواهد دید بی گمان اندوختههای فراوانی که وی از زبان و ادب فارسی برای خویش اندوخته در این راه رهگشایش در زمینة شعر و ادب فارسی است. و در میان شاعران نسل خویش کم نظیر است. سرشک افزون بر بهرهمندی از قریحه و فطرت شاعری در شعر خویش از دیدگاهی انسانی و اجتماعی سخن میگوید و چون از فرهنگ ایران و زبان فارسی بهره درست دارد میتواند اندیشهها و دریافتها و پدیدههای زیبای جهان شاعرانه خود را بصورتی دلکش و زیبا به ما عرضه کند.
آثار سرشک شبیخون 1344- زمزمه 1344 دژبان مرگ 1347 در کوچه باغهای نیشابور 1350 مثل درخت در شب باران 1356 از بودن و سرودن 1356 بوی جوی مولیان 1356
7- محمد رضا شفیعی کدکنی (م. سرشک): یکی از پرمایهترین و آگاهترین شاعران روزگار ماست. وی هم از فرهنگ ایرانی و هم از فر هنگ اسلامی به فراوانی، برخوردار است و در سالهای اخیر از ادب و فرهنگ غرب سر چهرة بسیار گرفته است. کتاب «صور حال» و مقالات او دربارة قافیه و شعر، و مصاحبهها و مقالههای وی در زمینة ادب معاصر ایران نشان می دهد که از هنر و شعر و ادب فارسی و عربی، آگاهی زیادی دارد.
شفیعی، شاعری را با غزل آغاز میکند و مجموعة «زمزمهها» که در سال 1344 منتشر شده، نمودار توانائی و آگاهی وی از شعر کلاسیک فارسی است و به خصوص قدرت او را در غزل سرائی تائید میکند. با وجود این، به ورودی قالب و بیان شعر نسبی را رها میکند و به سوی شکل و زیان شعر نمائی روی میآورد و نیز شعر غنائی و معزلی را تقریباً کنار میگذارد و به شعر اجتماعی و حماسی جدید می پردازد. این تحویل و تحول را در مجموعههای «شبخوانی» و «از زنان برگ» که به ترتیب در سالهای 24 و 47، انتشار یافتهاند. به خوبی میتوان دید و دریافت. با وجود اینکه شاعر در مجموعه «از زبان برگ» از غزل عاشقانه فاصله میگیرد، اما روح لطیف نعرلی او هرگز رهایش نمیکند. عشق به طبیعت و همة مظاهر آن در اشعار وی جلوهگر است! در قطرههای باران، در روشی صبح، در آفتاب پاک، در نور و نسیم سحر، در سکوب صحرا، در اندیشة معصوم گلها، در سرود اثر و باران و در گلهای سادة مریم، در بوتة با بوته، در لالههای کبود و در نهالهای جوان، . . . . همه جا محبت و دوستی و صداقت را میبیند.
هنگامی که از زادگاه خویش- خراسان- به تهران سفر می کند. از دریچة کوهها و دشتها سلام عاشقانه میفرستد و ناگهان احساس میکند که همةمظاهر طبیعت پیام آور صلح و دوستی به یکدیگرند، این فریفتة طبیعت است و در «از زبان برگ» طبیعت بزرگترین مایة الهام اوست. شب با زلال آب، راز و نیاز عاشقانه دارد و باران برای او تمثیل روشنائی و پاکی است. اصولاً برای شفیعی، طبیعت حالت تمثیلی دارد. آنرا با ایشان میآمیزد. در زیان طبیعت، ستایش انسان و ندای مهر را میشوند، لحظههای صمیمیت را چنان نرم و لطیف و شکننده احساس میکند و چنان انسان را به صفا و صمیمیت و صفات خوب انسانی میخواند که گوئی تمام ذرات وجود آدمی را از آن لحظهها سرشار می کند.
شاعر چنان طبیعت را جذب میکند که گوئی طبیعت با تمام ذراتش با وجود وی در آمیخته و به صورت شعر و شاعر درآمده است و شعر و شاعر با طبیعت، واحدی را به وجود و به صورت شعر و شاعر درآمده است و شعر و شاعر با طبیعت، واحدی را به وجود آورده چنانکه شاعر خود نمیداند این شعر لطیف سرودة اوست یا سرودة باران:
اما این شاعر آزاد و پاکدلی که طبیعت را تمثیل آزادی و پاکدلی که طبیعت را تمثیل آزادی و پاکی و صمیمیت ابدی میداند. هرگز نه آزادی را میبیند و نه پاکی و صمیمیت را احساس میکند. از اینرو در درونش همواره اندوهی تلخ و گزنده موج میزند، آنرا با طبیعت نه همدم دیرینة اوست در میان میگذارد و به سوگ مینشیند. پیام وحشتناک باران ره به زمین فرو میخواند و زمین را محکوم میکند:
م. سرشک با انتشار مجموعة در کوچه باغهای نیشابور» در سال 1350 نشان می دهد که شعرش در مسیر تکامل افتاده و راه واقعی خود را یافته است. این مجموعه، شفیعی را به عنوان شاعری آگاه و روشن بین و اجتماعی و نیز توانا و آفریننده، معرفی میکند. و نمودار تلاش اوست برای راه یافتن به نوعی شعر اجتماعی و حماسی و انسانی شاعر خود را در برابر جامعه و مردم مسئول و متعهد میداند- بدون آنکه ادعای رهبری داشته باشد و با خشم و خروش، پیام و رسالت اجتماعی خود را ابلاغ میکند:
همچون گون که پای بند زمین است و بر نسیم آزاد که راهی سفر است، رنگ میبرد، خویشتن را پای بند زنجیر اسارت میبیند و همواره در این زمین که کویر و حسب است در جست و جوی آزادی است:
خاموشی و بی جنب و جوشی را سخت ناروا میشمارد و مردمان ساکت را به تلخی، سرزنش میکند:
در سال 1356 به مجموعه از شفیعی کدکنی انتشار مییابد: «از بودن و سرودن»، «مثال درخت در شب باران» بوی خوی مولیان». در مجموعة « از بودن و سرودن»، شاعر همچنان به اصالت شعر اجتماعی معتقد است و دیباچة آنرا به شاعر آزاده و شهید اسپانیا- فدریکوگارسا لورکا- نیشکش میکند و او را هم آواز خویش میخواند. در این مجموعه، جز تاریکی و تیرگی و خاموشی و تنهائی چیزی نمیباید و جز شعر، جان پناهی برای خویشتن پیدا نمیکند. اما همیشه در انتظار باران تند حادثه است تا دیوارهای خستة خوابیده را درهم بریزد و نابود کند. در قطعة «معراج نامه» با انبوه شاعران و ادبیاتی برخورد می کند که «بی سرند» و کالایی ندارند جز غرور، و به طنز، آنان را از فرزانگان مشرق زمین میخواند و دریغ میخورد از اینکه مرده ریگ مزدک و خیام این چنین مسکینانی هستند:
مثل درخت در شب باران برگزیده ایست از اشعاری که شاعر از سالهای 44 و 45 تا سال 1356 سروده است، شامل چهار بخش: «مخاطبات»، «چند تأمل»، «غزلیات» و «رباعیات».
در این مجموعه – که هم از لحاظ شکل و هم از جهت محتوی دارای تنوع و تفنن است شفیعی از سوئی آزمونهای تازهای از شعر ناب، در بخش «مخاطبات»، ارائه میدهد. و از سوی دیگر نوعی شعر متفکرانه را به صورت قطعههای کوتاه در «چند تأمل» می آزماید. یک جا از گذشت روزها و سالها از باغ میرای جوانی در شکلی شاعرانه و تمثیلی سخن می گوید و باغ از تمثیل از وجود خود میگیرد و چنان نرم و لطیف و هنرمندانه گذشت روزگار را توصیف میکند که آدمی را در حالتی شاعرانه فرو میبرد:
آخرین مجموعة شعر شفیعی کدکنی «بوی جوی مولیان» است که همة اشعار آنرا در طول دو سال اقامت خویش در شهر پرینستون آمریکا، سروده است. در این مجموعه، شاعر در راه نوعی تکامل، به شعر سمبلیک نزدیک شده و از مواد طبیعت به عنوان سمبل، استفاده کرده است. و در این دنیای سمبلیک گاه از درون خود سخن میگوید و به توصیف حالتهای شاعرانه و جاری بودن شعر در وجود خویش مینشیند، گاه دریغها دارد از این که لحظههای بیداری را آن چنان که باید نشناختهایم خود را در کنار دیوار سنگین بیم و وحشت پنهان داشتهایم: و گاه در فضائی از ناامیدی و ناباوری سبز می کند و از اینکه بار امانت و تعهد انسانی را نتوانستهایم بر دوش بکشیم و آنرا بر زمین نهادهایم به فریاد میآید:
بر روی هم شفیعی کدکنی از شاعرانیست که میتواند شعرهای جاودانه و شاهکارهای هنری بیافریند. رباعی نرم و پر توان دارد و تصاویر خیالانگیز در شعر وی به اوج میرسد هرگز به دنبال وزنهای عجیب و غریب نمیرود و سر قافیه را به عنوان عنصری خارج از شعر، تصور نمیکند. شعر او از لحاظ شکل ظاهر از موقعترین اشعار روزگار ماست.
شعر نو حماسی و اجتماعی به عنوان شاخهای اصل از شعر نو ننمائی همچنان ادامه مییابد و شاعرانی دیگر مانند محمد علی ؟؟؟ صفارزداده. حمید مصدق، سعید سلطانپور و نعمت میرزا زاده (م. آزرم) آن را به سوی کامل میبرند. برای ؟؟؟؟ این به درازا کشیدن سخن، به اشارهای بسنده میکنیم و می گذریم.
کمال الدین اصفهانی، ابوالفضل اسماعیل بن جمالالدین محمد بن عبدالرزاق. (مقتول 635 ق) ، ادیب و شاعر. معروف به خلاق المعانی ، به دلیل آوردن معانی دقیق شعری. در اصفهان به دنیا آمد و از جوانی به سرودن شعر پرداخت. وی علاوه بر باریک اندیشی و دقت در خلق معانی در التزامات دشوار و تقید به آوردن ردیفهای مشکل نیز مشهور بود. او آخرین قصیده سرای بزرگ ایران در دورة مغول است . او خاندان آل صاعد. اتابکان فارس و امرای طبرستان و همچنین جلالالدین متکبرنی را مدح گفته است. کمال الدین در فقه، اصول و ادبیات عرب تبحر داشت و از اغلب علوم عصر خود آگاه و در حکمت، طب، ریاضیات بویژه هندسه ماهر بود، و در اشعار خود اصطلاحات علمی به کار میبرد. وی همچون پدرش شاهان معاصر و بزرگان بسیاری را مدح گفت . کمال الدین در قصاید عرفانی پیشرو سعدی بود و قصاید عرفانی سعدی مکمل قصاید وی میباشد. در پایان عمر به عرفان روی آورد و مرید شیخ شهابالدین سهروردی گردید و خانقاهی برای خویش اختیار کرد. وی شاهد حملة مغولان به اصفهان و کشته شدن انسانهای بسیار بود و خود نیز سرانجام به دست مغولی کشته شد یا به قول «مجمل فصیحی» به دست رندان و اوباش در 626 ق به قتل رسید. آز آثارش: «رسالة القوسیه»؛ «دیوان» شعر شامل قصائد، مقطعات، غزلیات، رباعیات و چند مثنوی، که نسخهای از آن در هند به چاپ رسید.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه4
فهرست مطالب
درآمدی بر وضعیت بازاریابی امروز فرش
- فهرست منابع و مآخذ
وضعیت فرشبافی در بسیاری از کشورهای جهان از جمله ایران، ترکیه، هند، پاکستان، افغانستان، چین، مراکش، مصر و... از دیرباز متداول بوده است و مردم این کشورها به کار بافتن قالی آشنایی داشتهاند و این کشورها را میتوان به عنوان قدیمیترین مراکز بافت فرش در جهان قلمداد کرد.
در میان این کشورها، فرش ایران اعم از قالی و قالیچه و گلیم ودیگر دستبافها جایگاه بسیار بالایی در میان کشورهای جهان دارد. آمارهای موجود در زمینه صادرات فرش این حقیقت را نشان میدهد که تا سال 1970 میلادی، فرش ایران اغلب بازارهای مهم جهان را در نیمی از مقدار و ارزش صادرات جهانی این کالا به خود اختصاص داده است. قبل از پیروزی انقلاب، ارز فراوان حاصل از فروش نفت بر همه فعالیتهای اقتصادی، صنعتی و تجاری کشور اشراف داشت و تمام کمبودها و کاستیها را به راحتی پوشش میداد. این مساله باعث شده بود تا برای هیچ یک از کالاها و تولیدات مورد نیاز اعم از صادراتی یا وارداتی، برنامهریزی و تشکیلات آموزش دیده فراهم نشود. پول رسمی کشور با حمایت کافی ناشی از فروش نفت برخوردار بود و سایر کالاهای مهم از جمله قالی، هیچ گاه به صورت مستقل مورد بررسی و مداقه قرار نمیگرفت تا بتواند در نوسانات بازارهای خارجی موقعیت خود را حفظ کند و یا شرایط مناسبتری را به دست آورد. پس از آن در سال 73 ما شاهد یک دوره شکوفایی در صنعت و بازار فرش ایران شدیم که به مدد مطالعه درمورد بازار و همچنین تامین نیاز مشتریان بدست آمد، اما امروزه به علت عدم توجه به اصول بازاریابی نوین و راهبردی فرش در تمامی مراحل از مرحله تهیه مواد اولیه، بافت فرش تا عرضه به بازارهای جهانی باعث شده که ما جایگاه واقعی خود را در بازارهای سنتی و ثابت
تعداد صفحات : 20 صفحه -
قالب بندی : word
- صدرالمتألهین (احوال، شخصیت و موقعیت)
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی، مشهور به صدرالمتألهین یا ملاصدرا، در سال 979 یا 980 در شیراز در خانواده ای ثروتمند و متنفذ به دنیا آمد. این حکیم بزرگ بنابر مشهور، در 1050 و به گفت نوه اش و به احتمال بیشتر، در سال 1045، در سفر حج درگذشت. پیکر او را به نجف اشرف بردند و در جوار مرقد مطهر مولا امیرالمومنین (علیه السلام) به خاک سپردند.
زندگی علمی صدرالمتألهین بنابر مقدمة خود او بر اسفار، شامل 3 مرحله است: 1- تعلم علوم نقلی (نزد شیخ بهاء الدین عاملی، معروف به شیخ بهائی) و عقلی (نزد میر محمد باقر استر آبادی، معروف به میرداماد). 2- به علت اوضاع و احوال نامساعدی که مخالفان فلسفه برای او پدید آوردند، کوشش های علمی خود را، اعم از تدریس و تألیف و در یک کلام، علوم رسمی را، رها کرد و به عزلت پناه برد. 3- پس از فراگیری علوم عقلی و نقلی و تسلط کامل بر آن ها و پس از کشف حقایق عوالم بالا، به تعلیم حکمت و پرورش شاگردان و به تألیف آثار خود پرداخته است (تولد نظام فلسفی صدرالمتألهین، حکمت متعالیه).
از نظر شخصیت و موقعیت، حکیمی است که دارای حافظه ای قوی، ذهنی نقاد، فکری خلاق و نبوغی شگرف است. در محضر بزرگ ترین اساتید زمان خود، حضور یافته و آنچه سینه به سینه به آن ها رسیده، دریافته است. حکمت اشراقی را عمیقأ درک کرده است. آنچنانکه او را در حکمت اشراقی، در ردیف شیخ اشراق می توان به حساب آورد و ...
1-1 آثار
آثار صدرالمتألهین را در 5 گروه، می توان دسته بندی کرد: 1) متون فلسفی: اسفار. 2) شروح و تعلیقات فلسفی: شرح الهدایه الأثیریه. 3) رسائل فلسفی: الحکمه العرشیه. 4) آثار تفسیری قرآنی یا روائی: اسرار الآیات. 5) آثار متفرقه: ایقاظ النائمین.
1-2 ترتیب نگارش آثار
اهم آثار صدرالمتألهین: 1- رساله سریان الوجود. 2- اسفار. 3 و 4- مبدأ و معاد و شرح هدایه. 5- الشواهد الربوبیه. 6- رساله فی الحدوث. 7- تعلیقه بر حکمت الاشراق. 8 و 9- مشاعر و رساله اتحاد عاقل و معقول. 10- مفاتیح الغیب. 11- عرشیه. 12 و 13 و 14- شرح اصول الکافی، تعلیقه بر شفا و تفسیر کبیر (ناتمام).
1-3 متفکران تأثیرگذار
از اندیشمندان تأثیرگذار بر صدرالمتألهین می توان از افلوطین، ابن سینا، ابن عربی، شیخ اشراق، امام رازی، علامه دوانی و میرداماد یاد کرد.
در بسیاری از اندیشه های خاص حکمت متعالیه که نظام فلسفی اوست، تحت تأثیر نویسندة کتاب اثوجیاست که به گمان او ارسطوست و طبق تحقیقاتی که اخیرأ انجام گرفته، افلوطین است. در اندیشه های عام فلسفی بهi شدت از ابن سینا و بالتبع از ارسطو، در اندیشه های عرفانی بیش از هر کس دیگری از ابن عربی و از شیخ اشراق به جهت سلوک حکیمانه اش، متأثر است.
- حکمت متعالیه
حکمت متعالیه مانند نظام مشائی ابن سینا و نظام اشراقی سهروردی، دوره های کامل از فلسفه است، شامل مباحثی در الهیات عام و الهیات خاص و علم النفس فصل ممیز حکمت متعالیه از نظام های فلسفی مشائی و اشراقی مطرح کردن مسئله ((اصالت وجود و اعتباریت ماهیت)) و تکیه خاص بر آن در حل بسیاری از مشکلات فلسفه است. صدرالمتألهین با به کارگیری طرح اصالت وجود و اعتباریت ماهیت در زمینه های بسیاری از جمله: طرح مسائل جدید و ارائة راه حل برای مسائلی که در نظام های مشائی و اشراقی، مطرح و قابل حل نیستند. ارائة توجیه فلسفی درست برای مسائلی که توجیه فلسفی درستی ندارند و ... توفیق یافت.
2-1 فصل ممیز حکمت متعالیه
اگر بخواهیم درک روشن تری از نقش اصالت وجود و اعتباریت ماهیت به منزله فصل ممیز حکمت متعالیه داشته باشیم، باید توجه کنیم که ریشه اصلی بسیاری از اشتباهات نظام های فلسفی پیش از صدرالمتألهین، در نهایت، خلط بین امور ذهنی و واقعیات خارجی است. زیرا مفاهیم و ماهیات تصاویر، واقعیات خارجی اند و به ویژه ماهیات، تصاویری کاملأ منطبق بر واقعیات اند و آشکار است که خاصیت تصویر شفاف و کاملأ منطبق بر صاحب تصویر این است که انسان آن را با صاحب تصویر اشتباه می کند. تصویر را همان صاحب تصویر می پندارد و خواص و احکام هر یک را به غلط، به دیگری نسبت می دهد.
نتیجة اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، تفکیک بین ذهن و خارج و تمایز بین تصویر و صاحب تصویر و پیشگیری از خلط احکام آن هاست.
2-2 روش شناسی حکمت متعالیه
همه فلاسفه اسلامی، مبناگرایند. پس به نظر آن ها، فلسفه دانشی است که در آن قوانین حاکم بر موجودیت اشیاء را، از طریق استدلال های منتهی به بدیهیات یا احیانأ به مصادرات، بررسی می کنند. مقصود از ((بدیهیات))، گزاره هائی است که صدق آن ها بدیهی و روشن است و نیازمند کسب و نظر و به اصطلاح نیازمند اثبات نیست و مقصود از ((مصادرات))، که به آن ها اصول موضوع دانش هم می گویند، گزاره هائی است که صدق آن ها بدیهی نیست و نیازمند اثبات است.
روش حکمت متعالیه، همانند سایر نظام های فلسفی اسلامی، برهانی است. از دیدگاه حکمت متعالیه، برهان نه فقط طریقی مطمئن برای دستیابی به احکام صادق و راهی مقبول برای رسیدن به حق و حقیقت است. مقصود از ((حدس)) تخمین و گمان نیست، بلکه مراد دستیابی به برهان است. بدون کسب و نظر؛ یعنی، برهان بر مطلوبی بدون زحمت تفکر و بی آنکه نیاز به اندیشیدن باشد، دفعتأ به ذهن القا شود. صدرالمتألهین روش برهانی را شرط حکمت متعالیه و مقوم آن می داند.
2-3 وجه تمایز نظام های مشائی و اشراقی و حکمت متعالیه
مقصود از ((نظام فلسفی))، مجموعه آراء فلسفی فیلسوف است، به طوری که اگر دو فیلسوف در همة آراء، اتفاق نظر داشته باشند، دارای یک نظام فلسفی اند وگرنه دارای دو نظام اند، ولو در اندکی از آراء، اختلاف داشته باشند.
((مشرب)) به روش مورد تأکید فیلسوف اشاره دارد. روشی که باید در پیش گرفت تا عقل در عملکرد خود، کمتر به خطا رود و به نتایجی یقینی تر برسد. فیلسوفان مشائی مشرب، عملکرد انسان را که همان تحصیل حدود و اقامه براهین برای کشف حقایق است، به کلی از بعد معنوی او و از جمله کشف و شهود او، مستقل می دانند و فیلسوفان اشراقی مشرب، بعد معنوی انسان را در عملکرد عقل او، مؤثر می دانند. هر چه فیلسوفی مهذب تر باشد، عقل او در تحصیل حدود و اقامه براهین و کشف حقایق کمتر به خطا می رود و هیچ فیلسوفی اعم از مشائی و اشراقی، کشف را رقیب عقل و در عرض آن و حاصل کشف را جانشین برهان نمی داند.
تعداد صفحات : 22 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه توسعه و تنوع فعالیتهای اقتصادی در کشور و کوشش در جهت خصوصیسازی شرکتهای دولتی و عملیات تصدی دولت به افزایش شمار و گسترش دامنه فعالیتهای شرکتهای سهامی عام و بسط فزاینده بازار سرمایه در طول دهه گذشته انجامید؛ و نیاز به اعمال نظارت مالی بر واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی را در جهت حفظ منافع عمومی، حفظ حقوق و منافع صاحبان سرمایه و دیگر اشخاص ذیحق و ذینفع تشدید کرد. رفع این نیاز مستلزم فراهمسازی اطلاعات مالی قابل اعتماد، مربوط و قابل مقایسه توسط شرکتها و موسسات مختلف و تهیه و ارائه آن مستلزم استفاده از خدمات حسابداران حرفهای در واحدها و همچنین استفاده از حسابداران حرفهای مستقل در بررسی اطلاعات و حسابرسی صورتهای مالی است. با تصویب قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران در سال 1372 و تصویب آئیننامههای مربوط و اساسنامه جامعه حسابداران رسمی در سالهای 1374 تا 1379، جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1380 با عضویت شماری از حسابداران با سابقه تشکیل شد. بهدنبال آن، موسسات حسابرسی جدیدی تشکیل شد و تعدادی حسابدار رسمی جدید در سالهای 1381 و 1382 انتخاب شدند. در سال 1382 حسابرسان و موسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار نیز انتخاب شدند و به این ترتیب، حسابداری حرفهای در ایران دوران تازهای از فعالیت، رشد و توسعه را آغاز کرد. نقش، وظیفه و مسئولیت حسابداران حرفهای در قبال جامعه، صاحبان سرمایه و دیگر اشخاص ذیحق و ذینفع ایجاب میکند که آنان اصول عمومی اخلاق حسنه را در همه جنبهها رعایت و به آئینرفتار حرفهای مدّون و منسجمی پایبند باشند تا پذیرش، اعتبار و احترام اجتماعی را که لازمه فعالیت در هر حرفه تخصصی است، بدست آورند. در این مقاله، ابتدا چند نکته درباره اخلاق و آئین رفتار بطور اعم گفته میشود؛ بعد، توضیح مختصری راجع به اخلاق و آئین رفتار حرفهای داده خواهد شد؛ پس از آن، اصول بنیادی آئین رفتار حرفهای حسابداران بیان میشود؛ و در ادامه، چند مطلب که به نظر میرسد طرح آن در شرایط کنونی مناسبت بیشتری دارد عنوان خواهد شد. در تعریف اخلاق علامه علیاکبر دهخدا در لغتنامه، اخلاق را جمع <خلق و خویها> و علم اخلاق را <دانش بد و نیکخوییها> تعریف کرده است و آن را یکی از <سه بخش فلسفه یا حکمت عملیه> میداند که عبارت است از <تدبیر انسان نفس خود را یا یک تن خاص را>. دکتر حسن انوری در فرهنگ بزرگ سخن، اخلاق را <مجموعه عادتها و رفتارهای فرهنگی پذیرفته میان مردم یک جامعه> تعریف کرده و در ادامه به <رفتار شایسته و پسندیده> عطف میدهد. دائرهالمعارف مصاحب علم اخلاق را <بررسی و تعیین ارزش اعمال انسانی برحسب اصول اخلاقی >تعریف کرده است و اضافه میکند که درباره وجدان انسان و مسئولیت او از لحاظ اعمالش، نظریههای مختلفی در طی تاریخ ابراز شده و اصحاب فلسفههای مختلف، عوامل گوناگونی چون دین، فطرت و تجربه را اساس اخلاق دانستهاند. در دائرهالمعارف بریتانیکا گفته شده است اصطلاح اخلاق(Ethics) در مورد تئوریها و سیستمهای ارزشهای اخلاقی نیز کاربرد دارد. در این دائرهالمعارف، اخلاق به سه شاخه یا رشته تقسیم شده: اخلاق نظری، اخلاق هنجاری و اخلاق کاربردی. اخلاق نظری یا فرااخلاق(Metaethics) به موضوعات مرتبط با ماهیت مفاهیم و قضاوتهای اخلاقی میپردازد. اخلاق هنجاری یا دستوری(Normative Ethics) ضوابط و معیارهایی برای چگونه زندگی کردن فراهم میآورد و در آن، خوب و بد، درست و نادرست و نظایر آن تعریف و چگونگی انتخاب بین آنها و راه درست عمل کردن را براساس قواعد معین بیان میکند. اخلاقکاربردی(Applied Ethics) در واقع ادامه اخلاق هنجاری است که در آن کاربرد تئوریهای اخلاق هنجاری در اخلاقیاتی نظیر حقوق بشر، برابری نژادی و جنسیتی، عدالت و مسائل مشابه مورد بحث واقع میشود. اخلاق و آئینرفتار حرفهای اخلاق و رفتار حرفهای قاعدتاً در شاخه اخلاق کاربردی قرار میگیرد و حاوی یک نظام ارزشی است که براساس آن، بد و خوب، و درست و نادرستِ رفتارِ صاحبان یک حرفه تعریف و بیان میشود. برای روشن شدن این تعریف باید به دو سوال پاسخ داده شود. سوال اول این که مراد از حرفه چیست و سوال دوم این که به چه کسانی حسابدار حرفهای گفته میشود؟ در مورد سوال اول باید گفت که تعریف یگانهای از حرفه که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد. اما کمیته اخلاق حرفهای فدراسیون بینالمللی حسابداران در آئین رفتار حسابداران حرفهای، این خصایص را برای حرفه برمیشمارد: خبرگی در مهارتی خاص و مبتنی بر اندیشه که از طریق آموزش، کارآموزی و تجربه بدست آمده باشد؛ پایبندیِ اعضا به آئین رفتار و باور آنان به نظام ارزشی مشترکی که توسط مرجع اداره کننده حرفه وضع میشود؛ و پذیرش وظیفه و مسئولیت در قبال جامعه در کلیّت آن(Code.. (6 Par.. در پاسخ سوال دوم، باید گفت که حسابدار حرفهای، فردی است که به کار حسابداری میپردازد و با احراز شرایط ورود، به عضویت یک انجمن حرفهای حسابداری پذیرفته شده است.