فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مرگ تا رستاخیز

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد مرگ تا رستاخیز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مرگ تا رستاخیز


تحقیق در مورد مرگ تا رستاخیز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:55

 

  

 فهرست مطالب

 

 

مقدمه                                     1

 

 

 

بخش اول: جهان پس از مرگ                    2

 

 

 

بخش دوم: عالم برزخ                         9

 

 

 

بخش سوم :قیامت از دیدگاهی گسترده           18

 

 

 

بخش چهارم : رابطه رستاخیز و انسان         24

 

 

 

منابع و مآخذ                             37 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

جهانى که به وسیله حواس آن را درک مى‏کنیم، دنیایى آمیخته با حرکت و تحول است. سکون و رکودى در هیچ یک از پدیده‏ها نیست و اصولاً عالَمِ طبیعت مجموعه‏اى از تحولات و تحرکات است. مطابق قانونِ اصل بقا وعدم انعدام موجودات پس از وجود، مظاهر طبیعت پیوسته و بى‏وقفه به جنبش و تکاپو ادامه مى‏دهند. ثبات و سکونى در گوشه و زوایاى صحنه وسیع جهان به چشم نمى‏خورد. هر کجا بنگرى، حرکت و جوشش است. اصولاً نهاد جهان ناآرام و متحرک و پویاست؛ تا آن جا که تمام دانشمندان الهى و مادى معتقدند حرکت دنیاى طبیعت، حرکتى کلى و همگانى است و قانون تحول بر تمام ذرات و کلیات و مواد این عالم حکومت دارد. حرکات هماهنگ و تعالى بخش است، نه ارتجاعى و منحط.
هماهنگى و همراهى در کل جهان و اجزاى آن، حقیقتى را براى ما روشن مى‏سازد که این تحول فراگیر و جهان شمول بدون مقصد و هدف کلى نخواهد بود و فقط مقاصد جزئى و مادى ندارد. اصولاً این نوع حرکت‏ها در صورتى مفهوم درست و توجیه معقول پیدا مى‏کند که جهت و هدفى مناسب با گستردگى و عظمت آن موجود باشد؛ به ویژه که قلمرو این تحرکات فقط منطقه «صورت» و «عوارض» ماده نیست، بلکه در ذات و جوهر موجودات نیز جارى است، زیرا به قول ملاصدرا جهان در عمق ذات و جوهر وجودیش به سوى مبدأ کمال در شتاب است. این سیر و حرکت است که موجودیت جهان را با تمام تکثرات و تنوعاتش تشکیل داده است.
به سخن دیگر: جهان بدان‏گونه ایجاد شده است که روبه تعالى باشد و این هدف از حوزه زمان و مکان بیرون نیست. این تحولات و سیر و حرکت‏ها از سنخ حرکت‏هاى ظاهرى - که از شهرى به نقطه دیگرى است - نمى‏باشد، بلکه از مقوله «شدن» و صیرورت است؛ مانند جوان شدن کودک و پیرى میانسال و تبدل صورت‏هاى نوعى. به دیگر سخن، از نوع گذر از مرحله قوه و استعداد به حوزه فعلیت است. هر موجودى استعداد تحول به مرتبه بالاتر را دارد. در این موارد مبدأ و مقصد، حرکت و محرک، وحدت پیدا مى‏کند، زیرا متحرک با افاضه حرکت، حرکت را از خودش آغاز مى‏کند و در خویشتن خویش به سیر ادامه مى‏دهد و به خود باز مى‏گردد، که بى‏گمان «خودنهایى» مرتبه بالاترى از «خود ابتدایى» است. یک دانشمند پس از تخصص در رشته‏هاى علمى، همان کودک بى‏سواد سابق است، ولى در این مرحله، برتر از مرحله کودکى است. مجموعه جهان نیز در حرکت دائمى و منظم خود همچون کودکى به سوى بلوغ پیش مى‏رود.

 

هر موجودى در گستره جهانْ مطابق توانایى‏هاى وجودى خاص خویش در مسیر معیّنى به همراه کاروان هستى در تکاپوست. نتیجه نهایى هر حرکتى در پایان آن نمایان مى‏گردد. از جانب دیگر از تمام حرکت‏ها با توجه به ویژگى‏هاى متفاوت و مراتب متنوع و کیفیت متحرک‏ها نمى‏شود نتیجه واحدى انتظار داشت؛ فى‏المثل یک هسته بادام - که داراى قابلیت خاص وجودى و توان مخصوص و مسیر مشخصى است - در طى حرکتى که انجام مى‏دهد، در مقطعى به صورت درخت معیّنى درمى‏آید. برعکس هسته زردآلو با توان خاص وجودى که دارد، به درخت دیگرى مبدل مى‏شود. از هسته خرما جز به وجود آمدن نخل نمى‏شود انتظارى داشت. پس براى هر حرکتى نتیجه متفاوتى وجود دارد. بنابراین در سیر کاروان هستى به سوى مقصد و معاد، هر موجودى یک نوع معاد دارد و شکل خاصى از آن را در منتهى‏الیه حرکت باید توقع داشته باشیم. حتى اگر دو موجود از یک نوع - مثل انسان - در دو جهت مختلف به سیر و تکاپو بپردازند، بدون تردید در سیر نهایى به نتایج متفاوت و گاه متضادى مى‏رسند؛ زیرا هر کدام حامل استعداد مخصوص و خصوصیات وجود محدودى هستند و با تفاوت راه‏هاى انتخابى، نتیجه مناسب با وضع خود را احراز مى‏کنند.
امکان ندارد دو نوع حرکت از دو موجود با توان و شایستگى متفاوت و مسیرهاى مختلف به نتیجه واحدى منتهى شود، بلکه گندم از گندم مى‏روید و جو از جو. در مسیر نهایى تکامل و رسیدن به مبدأ کمال نیز موجودات به نتایج متفاوتى دست پیدا مى‏کنند.

 

حرکت و متحرک‏ها را پایانى است و هر کدام از موجودات آغاز و انجامى دارند. هر آفریده و آفرینش نیز در طى حرکت به پایان مى‏رسند و توان وجودى خود را از دست داده، سپس اعاده و تجدید مى‏گردند. به عبارت دیگر: هر موجودى که در حد وجودى خود از لوازم حیات مانند شعور و علم و قدرت برخوردار است، در منتهاى سیر خود، همه شایستگى‏هاى وجودى را از دست داده و به مرگ مى‏انجامد و پس از آن مجدداً برگشت داده مى‏شود. پس هر موجودى را مرگى و پس از مرگْ تولد تازه‏اى است. هیچ موجودى در انتهاى حرکت در کام نیستى فرو نمى‏رود و از محدوده هستى حذف نمى‏شود؛ زیرا موجود پس از این‏که لباس هستى را پوشید، دیگر معدوم نمى‏شود، تا اعاده آن محال باشد، بلکه نحوه خاص وجودى خود را از دست مى‏دهد و با یک جهش وجود تازه‏اى پیدا مى‏کند.

 

هر مرتبه‏اى از مراتب هستى در ظرف وجودى خود کمالاتى را بالفعل داراست و در عین حال کمالات برتر و بیش‏ترى را فاقد است. به عبارت روشن‏تر: تمام موجودات به تناسب توان و نحوه وجودى که دارند، در حد خود از مراتب حیات و علم و شعور و قدرت و کمالات دیگر بهره‏مندند، لیکن طالب کمالات بیش‏تر و درجات زیادترى هستند؛ زیرا علم و حیات و شعور موجودات در حد وجودى آنهاست. آنان مى‏کوشند به درجات بالاتر صعود کنند. خلاقیت و ابتکار برخى از پرندگان و جانوران از شگفت‏ترین کارهاى آنهاست که علوم شمه‏اى از آن را کشف کرده و از شعور مرموز آنها پرده برداشته است.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مرگ تا رستاخیز

تحقیق در موردروز قیامت

اختصاصی از فی موو تحقیق در موردروز قیامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردروز قیامت


تحقیق در موردروز قیامت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه9

 

فهرست مطالب ندارد 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی، تجسم اعمال در روزقیامت

 

 

اخلاق و تربیت اسلامی

استاد سرداری

 

 

محمد اکبریان

خرداد 1387

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آیا تجسم اعمال در قیامت از نظر علمی ثابت می شود و اینکه انسانها به صورت حیوانها ظاهر می شوند ؟
قیامت روز ظاهر شدن سیرت هاست (یوم تبلی السرائر) و صورت هر کس در قیامت متناسب با سیرت و باطن حقیقی او و اعمالی است که در دنیاانجام داده است . بنابراین انسان های آلوده به گناه و فساد به صورت حیوانات و شیاطین محشور می گردند و تنها اهل ایمان و عمل صالح صورت حقیقی انسانی و سیمای نورانی و زیبا دارند. از نظرسنی نیز قیافه هاتابع همان مساله است.
متون دینی دلالت برآن دارند که زمین پیش از قیامت مانند جنین انسان هاست و بدن ها درآن شکل گرفته و در هنگامه قیامت آنها را از خود بیرون می راند; یعنی انسان ها تولدی جدید یافته و به زودی رشد می کنند. کفار و اهل معاصی و مفاسد از شدت هراس آن روز به سرعت پیر و سالخورده می گردند: »یوما یجعل الولدان شیبا« (مزمل آیه 17) ولی مؤمنان وصالحان برای همیشه جوان و خوش سیما باقی مانده و با زیباترین صورت ها وارد بهشت می گردند. »وقاناالله من شرذلک الیوم «.
برای آگاهی بیشتر ر.ک :
1-گذشته و آینده جهان ، بی آزار شیرازی
2-معاد، مکارم شیرازی
3- معاد شناسی، علامه طهرانی
پاداش و مجازات آخرت، تجسم یافتن عمل انسان است. نعیم و عذاب آنجا، همین اعمال نیک و بد است که وقتى پرده کنار رود، تجسم و تمثل پیدا مى‏کند. تلاوت قرآن صورتى زیبا پیدا مى‏یابد و در کنار انسان قرار مى‏گیرد. غیبت و رنجانیدن مردم به صورت خورش سگان، جهنم در مى‏آید و...
به عبارت دیگر اعمال ما صورتى، مُلکى دارد که فانى و موقت است و آن همان است که در این جهان، به صورت سخن یا عملى دیگر ظاهر مى‏شود و صورت و وجهه‏اى ملکوتى دارد که پس از صدور از ما، هرگز فانى نمى‏شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنى ما است.اعمال ما از وجهه ملکوتى و چهره غیبى باقى است و روزى، ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت‏بخش است، نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است، آتش و جحیم ما خواهد بود.
در حدیث است: که زنى براى مسأله‏اى به حضور رسول اکرم(ص) مشرف شد. وى کوتاه قد بود، پس از رفتنش عایشه کوتاه قدى وى را با دست خویش تقلید کرد. رسول اکرم(ص) به وى فرمود: خلال کن، عایشه گفت: مگر چیزى خوردم یا رسول اللّه؟ حضرت فرمود: خلال کن. عایشه خلال کرد و پاره گوشتى از دهانش افتاد.
در حقیقت حضرت با تصرف ملکوتى، واقعیت ملکوتى و اخروى غیبت را در همین جهان به عایشه ارائه فرمود. (بحار الانوار، ج 15، ص 188.)
قرآن کریم درباره غیبت مى‏فرماید: (و لا یغتب بعضکم بعضاً، أیحب أحدکم أن یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه»؛ «مسلمانان از یکدیگر غیبت نکنند، آیا کسى دوست مى‏دارد که گوشت برادر خویش را در وقتى که مرده است،بخورد؟ نه، از این کار تنفر دارید».
آیات ذیل تصریح بر تجسم اعمال دارد: «یومئذ یصدر الناس اشتاتاً لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره ومن یعمل مثقال ذرة شراً یره؛ در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى مختلف از قبرها خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود پس هر کس به اندازه سنگینى ذره‏اى کار خیر انجام داده آن را مى‏بیند و هر کس به اندازه ذره‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند» (زلزال (99)، آیه 6-8.)
غیر از این، آیات متعدد دیگرى نیز بر تجسم اعمال اشاره دارند. (بقره (2)، آیه 272؛ کهف (18)، آیه 49؛ آل عمران (3)، آیه 30 و 180؛ زمر (39)، آیه 47 و 70؛ تکویر (81)، آیات 12 - 14.)
مولوى در این زمینه مى‏گوید:
اى دریده پوستین یوسفان‏گرگ برخیزى از این خواب گران‏
گشته گرگان یک به یک خوهاى تومى‏درانند از غضب اعضاى تو
زآنچه مى‏بافى همه روزه بپوش‏زآنچه مى‏کارى همه ساله بنوش‏
گر زخارى خسته‏اى، خود گشته‏اى‏ور حریر و قز درى، خود رشته‏اى‏
چون زدستت زخم بر مظلوم رست‏آن درختى گشت و زآن زقوم رست‏
این سخن‏هاى چو مار و کژ دمت‏مار و کژدم مى‏شود گیرد دمت‏
حشر پرحرص خس مردار خوارصورت خوکى بود روز شمار
زانیان را گنده اندام نهان‏خمرخواران را بود گنده دهان‏
کند مخفى کان به دل‏ها مى‏رسیدگشت اندر حشر محسوس و پدید
بیشه‏اى آمد وجود آدمى‏بر حذر شو زین وجود از آدمى‏
ظاهر و باطن اگر باشد یکى‏نیست کس را در نجات او شکى‏
در وجود ما هزاران گرگ و خوک‏صالح و ناصالح و خوب و خشوک‏
حکم، آن خور است کان غالب‏تر است‏چونکه زر بیش از مس آمد آن زر است‏
سیرتى کاندر وجودت غالب است‏هم بر آن تصویر حشرت واجب است‏

 

 

تجسم اعمال در جهان دیگر.

  1. (یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ یَسْعى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمانِهِمْ بُشْریِکُمُ الْیَوْمَ جَنَّات تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛.

روز رستاخیز مردان و زنان با ایمان را مى بینى که نور (ایمان) آنها در پیشاپیش و طرف راست آنان در حرکت است. به آنها نوید داده مى شود که (جایگاه) شما بهشت است که نهرها از زیر درختان آن جارى مى شود و شما جاودانه در آن جا هستید و این کامیابى بزرگى است).

  1. (یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَالْمُنافِقاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرائَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ باب باطِنُهُ فِیهِ الْرَّحْمَةُ وَظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ؛.

در آن روز مردان و زنان منافق به افراد با ایمان مى گویند: (کمى) صبر کنید تا ما از نور شما بهره گیریم، ولى به آنها گفته مى شود (به دنیا) باز گردید و تحصیل نور کنید. (در این لحظه) دیوارى که داراى در است میان دو گروه (حایل مى شود) درون آن دیوار، رحمت (بهشت) و برون آن، عذاب است).

  1. (یُنادُونَهُمْ أَلَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قالُوا بَلى وَلِکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتکُمُ الأَمانِىُّ حَتّى جَاءَ أَمْرُ اللّهِ وَغَرَّکُمْ بِاللّهِ الْغَرُورِ؛.

در این هنگام منافقان مؤمنان را ندا مى کنند که مگر ما با شما در (دنیا) نبودیم؛ (چرا سرانجام کار ما دوتا شد). مؤمنان پاسخ مى دهند: آرى چنین است ولى شما خود را (به سبب نفاق) به هلاکت افکندید و با حالت انتظار و تذبذب به سر بردید و در دین خود تردید نمودید و آرزوها شما را فریب داد، تا آن جا که فرمان خدا (مرگ) فرا رسید و (شیطان) فریبنده اى شما را فریب داد).

  1. (فَالْیَوْمَ لایُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَة وَلامِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْویِکُمُ النَّارُ هِىَ مَوْلیِکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ؛.

امروز دیگر نه از شما و نه از کافران عوض پذیرفته نمى شود، جایگاه شما دوزخ و شایسته شماست و بسیار جایگاه بدى است).

آن چه را آیه هاى فوق بیان مى کند در حقیقت، دورنما و شبحى است از یک سلسله حقایق جهان جاویدان و تا انسان آن حقایق را مشاهده نکند، هرگز به حقیقت این معانى پى نخواهد برد، بلکه از خود خواهد پرسید این صحنه عظیم، چه صحنه بزرگى است که اولین و آخرین در آن جا گرد مى آیند چگونه وجود افرادِ با ایمان به صورت یک منبع نور درمى آید! و این دیوار عظیم که دو دسته را از هم جدا مى سازد، چه دیوارى است و چگونه یک طرف آن عذاب و درون آن رحمت است! و طرز مکالمه این دو دسته چطور است.

اینها یک سلسله پرسش هایى است که در موقع مطالعه این آیات به خاطر ما وارد مى شود، ولى هرچه در باره آنها بحث شود، جز شبحى از حقیقت دستگیر نمى شود. البته ما تقصیر نداریم، بلکه حقایق آن جهان چنان بالاست که در قالب الفاظ این جهان در نمى آید و آخرین راه براى درک درجات و درکات آخرت، این است که از روى مقایسه و تشبیه، دورنمایى از آنها در ذهن خود ترسیم نماییم و در این صورت، قصور، متوجه قواى ادراکى و زبان و الفاظ ماست.

حال ما در مورد درک حقایق آن جهان، حال جنینى است که در رحم مادر قرار گرفته باشد؛ او هر اندازه هوش و استعداد داشته باشد نمى تواند وضع موجود بیرون رحم را درک کند.

مولوى این تمثیل را در ابیات زیر به صورت نغز بیان کرده است:.


گر جنین را کس بگفتى در رحم.    هست بیرون عالمى بس منتظم.

 

یک زمین خرمى با عرض و طول.    اندر آن، صد نعمت و چندین اُکُول.

 

کوه ها و بحرها و دشت ها.   بوستان ها باغ ها و کشت ها.

 

آسمان بس بلند و پر ضیاء.    آفتاب و ماهتاب و صد سها.

 

از شمال و از جنوب و از دَبور.    باغ ها دارد عروسى ها و سور.

 

در صفت ناید عجایب هاى آن.    تو در این ظلمت چه اى، در امتحان.

 

خون خورى در چار میخ تنگنا.    در میان حبس انجاس و عنا.

 

او به حکم حال خود منکر بدی.    زین رسالت معرض و کافر شدی.

 

کاین محال است و فریب است و غرور.    زان که تصویرى ندارد، وهم کور.

 

جنس چیزى چون ندید ادراک او.    نشنود ادراک منکر ناک او.

 

هم چنان که خلق عام اندر جهان.    ز آن جهان ابدال مى گویندشان.

 

کاین جهان جایى است بس تاریک و تنگ.    هست بیرون عالمى بى بو ورنگ.

 

هیچ در گوش کسى زایشان نرفت.    کاین طمع آمد حجابى ژرف رفت‏.


 

چگونگى پاداش و کیفر اعمال.

دانشمندان در پاداش و کیفر اعمال عقاید گوناگونى دارند: گروهى از آنها معتقدند که جزاى اعمال، مانند پاداش و کیفرهاى این جهان روى قرار داد است؛ یعنى چنان که در این جهان براى هر بزهى، کیفرى از طرف قانون گذاران تعیین شده است و کیفر سارق روى قرار و تقنین، غیر از کیفر قاتل است، هم چنین خداوند بزرگ براى هر عملى، کیفر و یا پاداش خاصى معین نموده است و هر کسى طبق مقررات الهى به سزاى اعمال خود مى رسد و هرگونه پاداش و کیفر، مخلوق خداوند است و کوچک ترین ربطى به شخص خوش کردار و یا بدکردار ندارد، و خداوند، در اختیار آن شخص مى گذارد و این نظریه، همان نظریه اجر و مزد و کیفرهاى مقرراتى است.

دسته دیگر معتقد است تمام کیفرها و پاداش ها مخلوق نفس و روح انسانى است، که نفس انسان بى اختیار در آن جهان آن ها را خلق مى کند. اینان مى گویند کردار نیک و بد در این جهان در نفس انسانى ملکات خوب و بد ایجاد مى نماید و این ملکات خمیره انسان و جزء ذات او محسوب مى شود و هر ملکه اى، مناسب خویش به صورت هایى از نعمت و نقمت مى آفریند هم چنان که انسان در این جهان، مناسب ملکات و روحیات خویش، یک سلسله افکار و معانى را در ذهن خویش ترسیم مى نماید، اشخاص خوش باطن در این جهان با یک سلسله از افکار و تصورات نیک، سروکار دارند و افراد ناپاک در خواب و بیدارى، خواه ناخواه با افکار باطل و تصورات بد، خویش را مشغول مى سازند.

این افکار بد و یا خوب، محصول و معلول ملکاتى است که در این جهان کسب کرده است و این ملکات در روز جزا، خهق نعمت ها و نقمت ها و شکنجه ها و دردها و روح و ریحان است و بى اختیار این حقایق را به وجود خواهد آورد.

نظریه تجسم اعمال.

گروهى از دانشمندان بزرگ اسلام راه دیگرى انتخاب نموده و شواهد زیادى از آیات و احادیث براى آن آورده اند و اجمال آن این است:.

تمام پاداش ها و کیفرها، نعمت ها و نقمت ها، فرح و سرور، درد و شکنجه، حقایق اعمال دنیوى ماست؛ هر کردارى از ما - خواه خوب و خواه بد - یک صورت دنیوى دارد که ما آن را مشاهده مى نماییم و یک صورت اخروى دارد که هم اکنون در دل آن عمل نهفته است و روز رستاخیز پس از تحولات و تطوراتى که در آن رخ مى دهد شکل کنونى و دنیوى خود را از دست داده و با واقعیت اخروى و روز باز پسین خود جلوه مى کند و باعث لذت و فرح عامل و یا آزار او مى گردد.

آنان معتقدند که اعمال نیک این زندگى در روز رستاخیز تغییر شکل داده و در صورت باغ و راغ و چمن و سوسن و حوریان زیبا اندام و کاخ هاى مجلل در خواهد آمد. چنان که اعمال بد، قیافه دنیوى خود را دگرگون کرده و به صورت آتش و زنجیر و انواع عذاب جلوه خواهد نمود و جزاى اعمال هر انسانى عین اعمال او خواهد بود و در این جمله ذره اى مجاز نیست و چیزى در محکمه عدل خداوند بهتر از این نیست که عین عمل انسان را به خود انسان بازگردانند.(2).

از میان آیات قرآن، که این گروه استدلال کرده اند یکى آیه زیر است:.

(وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِراً وَلاَیَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَداً؛(3).

روز رستاخیز آن چه را عمل کرده بودند در پیشگاه خود حاضر و موجود مى یابند و پروردگار تو به کسى ستم نمى کند).

آیه مزبور حاکى است که روز رستاخیز، خود عمل در برابر انسان حاضر مى گردد و این که گاهى برخى از مفسران، لفظ (جزاء) مقدر کرده و مى گویند منظور (جزاء ماعملوا) است خلاف ظاهر آیه است.

آیه هاى 12 و13 مورد بحث، گواه بر این قول است، زیرا آیه 12 وجود مؤمنان را در روز رستاخیز منبع نور معرفى نموده است که با حرکت آنها، نورشان نیز درحرکت است.

در آیه بعد پاسخ مؤمنان را در باره درخواست منافقان که مؤمنان مقدارى صبر کنند، تا آنها نیز در پرتو نور آنها حرکت نمایند چنین نقل مى کند: (قِیْلَ ارْجِعُوا وَرَائَکُمْ فَالْتَمِسُوا نوراً) یعنى به دنیا باز گردید و نور به دست آورید، ظاهر این پاسخ، این است که ما نور را از دنیا آورده ایم و شما نابخردان نیز مى توانستید این نور را همراه خود بیاورید. اکنون باید دقت کرد این نور کدام نور است، که مؤمنان همراه خود آورده اند. آیا جز ایمان و اعمال نیک، چیز دیگرى هست که آنان همراه خود در رستاخیز آورده باشند! پس معلوم مى شود ایمان و اعمال نیک روز رستاخیز به صورت نور جلوه مى کند و صورت واقعى این اعمال همان نور است، که در قیامت مشاهده مى گردد.

برخى از دلایل نقلى نظریه تجسم اعمال.

طرفداران نظریه تجسم اعمال، با بسیارى از آیات و روایات بر نظریه خویش استدلال کرده اند که برخى از آنها اصل تجسم عمل را اثبات مى کند و برخى دیگر متعرض خصوصیات آنها نیز است و ما به اجمال به پاره اى از آنها اشاره مى کنیم:.

  1. از آیاتى استفاده مى شود که جهان کشتزار سراى دیگر است و عمل انسان به سان دانه اى است که کشاورز در دل خاک فرو مى برد، آن گاه همان دانه رشد و نمو کرده و کشاورز همان دانه را با مقادیر زیادترى برداشت مى کند. اعمال انسان در این جهان با تبدلات و تغییرات بیشترى که لازمه آن سرا ست، به خود انسان بازگشته و آن چه را کاشته با مقدارزیادترى درو مى کند، چنان که مى فرماید:.

(مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِى حَرْثِهِ؛(4).

هرکس کشت آخرت را بخواهد، کشت او را مى افزاییم).

امیرمؤمنان فرموده:.

(العمل الصالح حرث الآخرة؛(5).

کار نیک، کشت آخرت است).

  1. صریح آیه مورد بحث - که در آغاز بحث مشاهده مى کنید - این است که، حسنات این سرا در جهان دیگر به صورت نور و روشنایى درمى آیند و مؤمنان در پاسخ منافقان چنین مى گویند: (بازگردید، این نور را از دنیا طلب کنید). جاى شک نیست که این گونه آیات و روایات را مى توان برمجاز و استعاره حمل کرد و در بسیارى از آنها لفظ (جزاء) را در تقدیر گرفت ولى آیا مجازیم که از پیش خود چنین کارى را انجام دهیم!.

این اجمال نظریه طرفداران تجسم اعمال است که به طور فشرده بیان داشتیم.

در کلمات پیشوایان اسلام تذکرات زیادى در این باره داده شده است. امیرمؤمنان مى فرماید:.

(فإنّ الدنیا قد أدبرت و آذنت بوداع، وإنّ الآخرة قد أشرفت باطلاع. ألا وإنّ الیوم المضمار وغداً السباق، والسبقة الجنة والغایة النار؛(6).

دنیا با تزلزل و پشت کردن اعلام جدایى کرده و آخرت با فرا رسیدن ناگهانى خود نزدیک شده است. امروز روز آماده شدن و فردا روز مسابقه است و سرانجام مسابقه، یا بهشت است و یا دوزخ).

 
  1. مثنوى، دفتر سوم، ص‏2.
  2. این مضمون در اعراف (7) آیه 30، لقمان (31) آیه 16 و تکویر (81) آیه هاى 13 و14 نیز وارد شده است.
  3. کهف (18) آیه 49.
  4. شورى (42) آیه 20.
  5. نهج البلاغه، خ 56.
  6. نهج البلاغه عبده، ج‏1، ص‏27.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردروز قیامت