فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی مهاجرت روستائیان به شهر ایذه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی مهاجرت روستائیان به شهر ایذه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی مهاجرت روستائیان به شهر ایذه


دانلود مقاله بررسی مهاجرت روستائیان به شهر ایذه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 65

 

چکیده

هدف این پژوهش شناسایی منطقه ها و جایگاه های حاشیه نشینی و مهاجرین روستایی به شهر می باشد . از جمله عواملی که باعث مهاجرت حاشیه نشینان به شهرها می شود بیکاری است که اکثر جوانان بعد از طی کردن مراحل ابتدایی که از طریق معرفی یا روش های دیگر به شهر می آیند و وارد مدرسه های شبانه روزی می شوند و به تحصیلات ادامه می دهند ویا به خاطر عدم امکانات می باشد که با هجوم به شهرها و بهره بردن از امکانات وارد می شوند .

بسیاری از حاشیه نشینان افرادی دامدار و کشاورز هستند که بر اثر اختلافات ایلی و قومی و زمینی مهاجرت می کنند تا از این اختلافات جلوگیری شود حاشیه نشینان اکثر خانوار می باشند که در کنار هم تشکیل زندگی می دهند و یک پدیده اجتماعتی را به وجود می آورند که در مهاجرت و توسعه آن فرهنگ بسیار مهم است فرهنگ وسیله ای است موثر در جذاب افراد که علاقه زیادی به ترک روستا و آمدن به شهر و ارتباط برقرار کردن با مردم شهر است . افراد حاشیه نشین با توجه به فقر اقتصادی و فرهنگی موجود در منطقه و نیز وجود عوامل آسیب پذیری اجتماعی ( بیکاری و نرخ فرایند آن ) و محرومیت های اجتماعی از جمله کمبود امکانات رفاهی و ... در روستا و حواشی اطراف خود به شهرها مهاجرت می کنند . تا درآن جا اشتغال زایی می کنند که شاید موفق شوند شاید نیز ناکامی نصیب آنها شود .

برای تشریح پدیده مهاجرت ، به کار گیری اسناد و مدارک آماری اجتناب ناپذیر است : بدین ترتیب شناخت ما از مهاجرت دقیق تر از شناخت ما از جمعیت های مورد نیاز نخواهد بود . از جهت مکانی ، اطلاعات آماری جمعیت چه در سطح سرشماری و چه در سطح ثبت احوال بسیار ناقص است .

مقدمه

حاشیه نشینی که به آن سنخ از زیست شهری اطلاق می گردد که در حومه شهرها ، تعدادی خانوار بد مسکن یک مرکز جمعیتی یا شهرک مانند را به وجود آوردند که حاشیه نشینی مترادف با مفاهیمی چون زاغه نشینی و آلونک نشینی ، به کار برده شده است . که حاشیه نشینی یک پدیده اجتماعی است و اختصاص به عصر فعلی نداشته وریشه در گذشته دارد . در ایران پیش از آغاز دهه چهل ، شهر نشینی رشد کندی داشت و در آستانه دهه چهل حدود 33 درصد از جمعیت کشور در شهرها زندگی می کردند . با توجه به تجربه کشورهای در حال توسعه آهنگ مهاجرت از روستا به شهر از آهنگ ایجاد مشاغل شهری فزونی یافته و تا حدود زیادی از ظرفیت منابع وخدمات اجتماعی شهری در جذب موثر کارگران فراتر رفته . اقتصاد دانان مهاجرت را جریانی مفید و لازم برای حل مسئله تقاضای در حال رشد شهرها برای نیروی کار می دانند به عکس امروزه مهاجرت باید به عنوان عامل اصلی تقویت کننده پدیده کارگر افسانه شهری بررسی شود . باید تشخیص دهیم که مهاجرت مازاد بر فرصت های شغلی هم نشانه توسعه نیافتگی کشورهای جهان سوم و هم عامل عقب ماندگی این کشورهاست . لذا شناخت علل و عوامل تقویت کننده و نتایج کمک داخلی برای درک بهتر ماهیت و خصوصیت فزاینده توسعه و تدوین سیاست های مناسب برای تدثیر در این فرایند به طرقی که از نظر اجتماعی مطلوب باشد بسیار اساسی است یک اقدام ساده ولی قاطع در تاکید بر اهمیت پدیده مهاجرت این است که تشخیص دهیم هر گونه سیاست اقتصادی و اجتماعی که در درآمدهای واقعی روستایی و شهری اثر گذارد به طور مستقیم یا غیر مستقیم جریان مهاجرت را تحت تاثیر قرار می دهد . به طور خلاصه ویژگی های اصلی که باعث مهاجرت می باشد به سه دسته تقسیم کرد :

ویژگی های جمعیتی :

مهاجران شهری در کشورهای جهان سوم اکثرا مردان و زنان جوان 15-24 ساله هستند و در بسیاری از کشورها نسبت مهاجران زنان با گسترش امکانات آموزشی آنها در حال افزایش است .

ویژگی های آموزشی :

در بررسی از مهاجرت از روستا به شهر همبستگی مستقیم بین کسب آموزش و مهاجرت است که رابطه روشنی بین سطح کامل شده تحصیل و میل به مهاجرت داشته باشد آنان که تحصیلات بالاتری دارند احتمال بیشتری دارد که مهاجرت کنند  تا آنان که تحصیلات پایین تری دارند .

پژوهش  حاضر که شامل بخش تجزیه و تحلیل و استنتاح از بررسی و همچنین طرح و برنامه های طرح جامع شهر ایذه میباشد.در پی گزارش وضع موجود که طی جلسات مختلف بررسی و تصویب شده است ارائه می گردد.

در زمان بین ارائه گزارش وضع موجود و گزارش حاضر الگوی  توسعه شهر ایذه نیز که بر اساس مطالعات وضع موجود و نتایج حاصل از آن تهیه گردیده و طی جلسات مختلف در کمیته فنی شورای شهر سازی استان که در اهواز و یا ایذه منعقد میگرید مورد بررسی و تائید قرار گرفته است.

بدیهی است اگر راهنمایی های جناب آقای مهندس منصور خسروی ریاست محترم سازمان مسکن و شهرسازی خوزستان و همچنین معاونین محترم شهر سازی ایشان آقایان مهندس شادفر و مهندس صدرالسادات و کارشناسان دلسوز سازمان آقایان مهندس موهبت زاده و مهندس جوکار و همچنین کارشناسان عالیقدر کمیته فنی شورای شهرسازی استان نبود گزارش طرح جامع شهر ایذه نمی توانست با چنین کیفیتی ارائه گردد ،لذا وظیفه خود میدانیم از نامبردگان صمیمانه تشکر و قدر دانی نمائیم.

همچنین به جاست که از همکاری های جناب آقای باقرزاده شهردار محترم شهر ایذه و همکاران صدیق ایشان آقایان حسینی ،ارومیشی ،کیانپورو..... . که ما را در جمع آوری اطلاعات و زندگی در شهر یاری  نمودند سپاسگذاری نمائیم.

در نهایت امیدواریم که مساعی چند ساله ما بتواند قدمی در جهت رفاه حال شهروندان صمیمی شهر ایذه باشد.

مناطق روستایی استان خوزستان  در دهه های گذشته به دلیل سنتی بودن کشاورزی و فشار جمعیت، با مهاجر فرستی روبرو بوده است (با نرخ رشد 34/0- طی سالهای 75-1365)، مناطق روستایی شهرستان ایذه  با نرخ رشد 06/0 طی دوره یاد شده از این نظر در موقعیت ویژه ای قرار دارد. بخش مرکزی شهرستان ایذه  نیز با 93982 نفر جمعیت و 136 روستای دارای سکنه، در دهه های گذشته با کاهش جمعیت(نرخ رشد 46/0-)، عدم پایداری جمعیت و مهاجر فرستی روبرو بوده، که از نتایج آن می توان به تخلیه تعداد زیادی از روستاها، کاهش نیروی انسانی فعال در مناطق روستایی بخش و همچنین افزایش بی رویه جمعیت، کمبود خدمات و بالا رفتن قیمت مسکن و زمین در شهر ایذه  اشاره کرد. هدف اصلی این تحقیق شناخت علل و پیامدهای مهاجرت بی رویه روستاییان از مناطق روستایی بخش مرکزی به شهر ایذه  و ارائه راهکارهای مناسب و برنامه ریزی جهت ساماندهی  این مهاجرت ها، به شهر ایذه  بوده، و اهداف فرعی آن عبارتنداز:

1- شناخت وضعیت مهاجر فرستی روستاهای منطقه.

2- تعیین علل مهاجر فرستی منطقه.

3- تعیین اثرات منفی مهاجرت های بی رویه درمناطق روستایی وشهرایذه .

روش‌ این تحقیق، ترکیبی از روشهای تحقیق کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از شیوه جمع آوری اطلاعات به روش میدانی، تکمیل پرسشنامه به تعداد 185 نمونه بر اساس فرمول کوکران در روستا و 200 پرسشنامه در داخل شهر به شیوة نمونه گیری خوشه ای و سهمیه ای و استفاده از تکنیک آماری خی‌دو () به ارزیابی فرضیه‌ها پرداخته شده است.  بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق عوامل مؤثر در مهاجرفرستی روستاهای این بخش عبارتند از: افزایش بی رویه جمعیت، اقتصاد نابسامان روستایی، عدم وجود اشتغال، عدم صرفه اقتصادی فعالیت های کشاورزی و دامداری، پایین بودن سطح درآمد، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و...

افزایش مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ منجر به افزایش مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی در شهرهای بزرگ می شود. ترافیک افزایش می یابد، حاشیه نشینی توسعه می یابد، بی کاری مهاجرین منجر به توسعه شغل های کاذب و افزایش تنش های اجتماعی و فعالیت های مخل آسایش و امنیت اجتماعی می گردد.افزایش تقاضای مسکن موجب ایجاد بحران های پی در پی مسکن و افزایش لجام گسیخته قیمت ها گردیده است. برنامه ریزی برای شهری که فرهنگ آن یک نواخت است، آسان است اما برنامه ریزی برای شهری مانند بجنورد که فرهنگ های مختلف و اقلیت های متفاوتی در آن وجود دارد، مشکل است.در بعضی مواقع، افرادی که از روستا به شهر مهاجرت می کنند، دچار افسردگی می شوند.نوجوان مهاجر در شهر سطح زندگی خود را با افراد بالاتر مقایسه می کند و این مقایسه و تلاش برای رسیدن به سطح بالاتر زندگی اجتماعی موجب به وجود آمدن آسیب های اجتماعی برای وی و دیگران می شود.اعتیاد، اختلال در رفتار افراد، استرس و ... از جمله این آسیب های اجتماعی است.

آشنایی

یکی از ویژگیهای جامعه روستایی سنتی ، پایین بودن میزان تحرک اعم از جغرافیایی و اجتماعی است. جامعه روستایی سنتی دارای وضعی به نسبت ثایت و کم تحرک است. مردمان سنتی روستایی به دشواری زادگاه خود را ترک می‌کنند و در محل دیگری سکونت می‌گزینند. وجود روابط نخستین ، نزدیک ، صمیمانه و چهره به چهره در جامعه روستایی که مبتنی برشناخت متقابل افراد و متناسب با روحیه دهقانان سنتی است، یکی از مهمترین عوامل باز دارنده تحرک مکانی است.

دهقان در محیط‌های نا آشنا و نا مانوس خارج از اجتماع روستا که فاقد روابط صمیمانه ، نزدیک و عاطفی است، احساس غربت و بیگانگی می‌کند. به همین جهت ترک یار و دیار و سرزمین پدری و اقامت در محلی بیگانه برای او دشوار و رنج آور است. عدم تحرک جغرافیایی جمعیت روستانشین در گذشته ، خاصه زمانی که نظام بزرگ مالکی بر جامعه روستایی حاکم بود و بر ثبات اوضاع تاکید می‌ورزید، بیشتر صادق بود.

مقایسه تحرک جغرافیایی در میان قشرهای مختلف روستایی

در پژوهش‌های اجتماعی - اقتصادی پاره‌ای از جوامع روستایی ایران ، از طریق مقایسه محل سکونت روسای خانواده‌ها ، یا محل تولد آنها و پدرانشان ، میزان تحرک جغرافیایی جمعیت طی دو نسل اخیر مشخص شده است. بنابراین مطالعات در اجتماعات روستایی بجنورد 26 درصد ، خلخال 15 درصد ، قوچان 10.5 درصد ، گناباد 8.6 درصد و بیرجند 6 درصد روسای خانواده‌های کشاورز ده محل تولد خود را ترک کرده و در خارج از آن سکونت اختیار کرده بودند.

ارقام مذکور هر چند مبین پائین بودن نسبی میزان تحرک جغرافیایی جمعیت طی یکی دو نسل اخیر می‌باشد، در عین حال حاکی از آن است که بین جوامع مذکور از این حیث تفاوتهایی به چشم می‌خورد، این تفاوت‌ها قطع نظر از عوامل اجتماعی-اقتصادی و میزان مهاجر فرستی یا مهاجر پذیری دهات منطقه ، تا حد زیادی با دشواری راههای ارتباطی و پراکندگی و دوری دهات از یکدیگر بستگی دارد. بی شبهه در مناطق دورافتاده که راههای صعب‌العبور و دشوار دارد میزان تحرک مکانی کمتر از مناطق دیگر است. تحرک جغرافیایی در میان قشرهای مختلف اجتماعی جامعه روستایی فرق می‌کند.

تحرک جغرافیایی در میان قشر خوش نشین

بررسی‌هایی که در 5 روستای ساری به عمل آمده است نشان می‌دهد که 54 درصد از سران خانواده‌های قشر خوش نشین تحرک مکانی داشته‌اند، در حالی که این نسبت برای سران خانواده‌های قشر کشاورز 10 درصد بوده است. این مقایسه حاکی از آنست که تحرک جغرافیایی جمعیت در نسل پدران برای قشر خوش نشین بیش از 5 برابر قشر کشاورز بوده است. می‌توان گفت مهمترین علل فزونی میزان تحرک جغرافیایی قشر خوش نشین نداشتن زمین زراعی است. زیرا این قشر از جمعیت روستایی به علت نداشتن زمین یعنی مهمترین منبع درآمد خانواده روستایی و در نتیجه عدم وابستگی به اجتماع روستا بیشتر تحرک مکانی پیدا می‌کنند. علاوه بر این فعالیتهای شغلی خوش نشینان نیز زمینه را برای تحرکات مکانی فراهم می‌آورد.

تحرک جغرافیایی درمیان دهقانان خره پا

در میان دهقانان خرده پا میزان تحرک جغرافیایی سران خانواده بسیار کم است و در میان دهقانان میان حال کمی بیشتر و دهقانان مرفه به نسبت بالااست. به نظر می‌رسد که نخبگان روستایی به نسبت بیشتری به علت دشواری شرایط زندگی و نا مساعد بودن محیط زیست به ترک سرزمین آباء و اجدادی خود مبادرت می‌ورزند و به مناطق دیگری که امکانات محیط برای زندگی ، تامین درآمد و بالاخره رفاه اجتماعی بیشتری فراهم است کوچ می‌کنند و در آن اقامت می‌گزینند و در سرزمین جدید ، بابهره گیری از استعدادهای خود و امکانات مساعد موجود درآمد خود را افزایش می‌دهند و پایگاه اجتماعی بالاتری را احراز می‌کنند.

رابطه نحرک جغرافیایی و عامل اقتصادی

میزان تحرک جغرافیایی سران خانواده‌های کشاورز به موازات افزایش میزان زمین زراعی و سران خانواده‌های خوش نشین هماهنگ با بالارفتن سطح درآمد افزایش می‌یابد. به عبارت دیگر بین میزان تحرک جغرافیایی و عامل اقتصادی چه در قشر خوش نشین و چه در قشر کشاورز همبستگی مستقیم وجود دارد، یعنی در واقع تحرک جغرافیایی زمینه مناسبی را جهت افزایش میزان درآمد خانواده‌ها فراهم می‌آورد، به نظر می‌رسد روستائیان وقتی که فضای جغرافیایی و محیط مسکونی خود را برای ادامه زندگی دشوار احساس می‌کنند، به محض پیدا شدن وضعیت مساعد آنرا ترک می‌کنند و به جای دیگر می‌روند.

مهاجرت روستائیان به شهر

مسئله دیگر در زمینه تحرک مکانی جمعیت ، مهاجرت‌های سالیانه روستائیان به شهر است. مهاجرت عبارت از جابجایی انسان از یک سرزمین به سرزمین دیگر است، به بیان دیگر مهاجرت ترک سرزمین ، خویشاوندان و دوستان و اقامت در محلی دیگر است و مهاجر کسی است که از جایی به جای دیگر برود و یا از سرزمینی به سرزمین دیگر هجرت کند. مهاجرت روستائیان به شهر تنها موجب تغییر مکان جغرافیایی نیست، بلکه همواره با تغییر شغل مهاجر و تحرک اجتماعی همراه خواهدبود.

یک روستایی که اجتماع ده را ترک می‌کند و به شهر می‌آید، در بسیاری موارد شغل کشاورزی را رها می‌کند و به جای آن به شغل و حرفه‌ای که در شهر وجود دارد مشغول می‌شود. از آنجا که مهاجرت روستائیان به شهر همواره با ترک زمین ، گریز از روستا و رها کردن شغل کشاورزی همراه بوده و آسیب‌های فراوانی برای جامعه به بار آورده است، مصلحان اجتماعی و علمای اخلاق پدیده مهاجرت روستائیان به شهر را ناپسند ، مخرب اخلاق و سلامت جامعه می‌شمارند.

بی‌شبهه پدیده مهاجرت روستائیان به شهر که امری اجتماعی است، تنها با روش علمی و بطورعینی قابل بررسی و با کمک پدیده اجتماعی دیگر قابل تبیین است. مهاجرت روستائیان به شهر ممکن است به دوگونه انجام پذیرد. نخست اینکه خانواده با همه اعضای خود بطور کلی ده را ترک می‌کنند و در مکان دیگری سکونت می‌گزینند، دیگر اینکه خانواده در ده ساکن است، ولی یک یا چند نفر از افراد آن به صورت فصلی یا دائمی مهاجرت می‌کنند و در خارج از ده به سر می‌برند.

عوامل موثر درمهاجرت

سواد

آموزش سواد در ایجاد مهاجرت روستائیان به شهر به حدی است که برخی از مصلحان اجتماعی آموزش سواد را برای روستائیان لازم نمی‌دانند، اینها عقیده دارند که روستایی با سواد کار کشاورزی را رها خواهد کرد، برخی می‌گویند سواد برای روستایی تاحدی که کمی خواندن و نوشتن بداند کافی است، اگر از این حد بیشتر فراگیرند به شهرها هجوم می‌آورند. در ذهن جوانان روستایی که تا مدت‌ها جز این تصوری نداشتند که مجبورند کار پدران خود را دنبال کنند، با آموزش سواد و کسب آگاهی اجتماعی درباره ارزش‌های موجود جامعه و پائین بودن پایگاه اجتماعی خود سعی دارند از ده بگریزند، زمین را ترک کنند و به شغلی غیراز کشاورزی اشتغال ورزند.

مهاجرت و فقر روستایی

جز در مورد مهاجرتهای اجباری که در اثر مسائل سیاسی و یا حوادث طبیعی صورت می گیرد، تمامی شواهد و مدارک حاکی از آن است که این فقیرترین افراد نیستند که مهاجرت می کنند. به نظر می رسد سطح و دامنه ای از فقر وجود دارد که پایین تر از آن مهاجرت مقدور نیست (مراجعه کنید به آلاکچی 1983). خود مهاجرت نیاز به امکاناتی دارد نه تنها برای هزینه های سفر بلکه جهت حمایت مهاجران در مقصد تا زمانی که کار تمام وقت یا پاره وقتی پیدا کنند. عوامل دیگری نیز در مهاجرت دخیل اند، کسانیکه مهاجرت می کنند معمولاً از بین افراد تحصیل کرده تر جامعه هستند، یعنی از خانوار هائی که توان صرفنظر کردن از نیروی کار خانوادگی فرزند خود را داشته و آنها را به مدرسه می فرستند. به این ترتیب ثروتمندترین ها در هر جامعه فرزندان خود را به دنبال تحصیل و آموزش می فرستند و دقیقاً هم آنها از جملة اولین کسانی هستند که مهاجرت می کنند. افراد باسوادتر موقعیتهای شغلی را که در دیگر مناطق وجود دارد بهتر شناسایی می کنند و با موقعیتهای جدید بهتر برخورد می کنند. اولین مهاجران از هر جامعه ای به نحو تقریباً تغییرناپذیری از نخبگان آن محل هستند، به هر حال به این موضوع می باید نسبی نگریسته شود، برای مثال نخبه ایکه در یک روستای دورافتادة شمال پاکستان زندگی می کند با نخبة دیگر که در یکی از روستاهای ایالت سند زندگی می کند هم از نظر ثروت و هم ا ز نظر موقعیت کاملاً تفاوت دارد.

بنابراین فقیرترین ها احتمالاً باید در بین کسانی باشند که مهاجرت نمی کنند و در روستا باقی می مانند، با این حساب  با رفتن افراد فعال تر و پرانرژی تر روستا، مهاجرت بیش از آنـکه باعـث کاهـش فقـر شود باعث تشدید فقر در روستا می شود. این بحث ممکن است مورد مهمی در برنامه های کاهش فقر باشد، به این ترتیب که با تأکید بر روی ارتقاء وضعیت روستا، مردم دیگر قصد رفتن از آنجا را نکنند و یا اینکه به فکر بهبود وضعیت زندگی مردمی که در روستا باقی مانده اند باشد. این یک پیشنهاد منطقی و سیاستی قابل فهم است، هرچند ممکن است منجر به غفلت از جنبه های قابل طرح و مهمی از فرآیند توسعه گردد. یکی از موارد نادری که در مورد مهاجرت در سطح جهان خیلی کم می توان تعمیم داد اینست که احتمالاً جوانان بیش از دیگر گروه های سنی تن به مهاجرت می دهند، و در طولانی مدت با مهاجرت آنان ممکن است تولید نسل در جامعه کاهش یابد؛ هرچند این نظریه توجهی به موضوع جریان بازگشت به روستا، یا پولهایی که بصورت حواله به روستا فرستاده می شوند، ندارد. معمولاً در مهاجرتهای خارجی و بین المللی است که حواله پول مهم فرض می شود، امّا پول نقد و اجناس از هر نوع و به هر اندازه که برای خانواده های مهاجران فرستاده می شود، در مهاجرتهای داخلی هم مهم است. در سطح کلان واقعاً فرق می کند که منبع پول حوالجاتی که می آید از داخل خود کشور است یا از خارج. وقتی که حوالجات پول از خارج فرستاده می شود بر روی موازنة ارزی تأثیرمی گذارد و لذا برای دولتهای کشورهای در حال توسعه دارای اهمیت است. وقتی که منبع پول حوالجات از داخل باشد چنین ارتباط مستقیمی با مسائل کلان کشور ایجاد نمی کند بلکه بیشتر این موضوع مطرح می شود که پول رسیده در روستا به چه مصرفی می رسد؟ چنانچه این پول ها صرف خرید کالاهای تولید خارج شود می تواند در موازنة ارزی کشور تأثیر نامطلوب برجای گذارد.

کسب اطلاعات دقیق از حوالجات بی نهایت دشوار است بخصوص آنجا که نوع حوالجات با ارزهای مختلف ارسال می گردد. معهذا حوالجاتی که وارد می شود صرفنظر از اینکه در مصرف یا در سرمایه گذاری بکار افتند، اتفاق نظر هست که اثر مثبتی بر شکوفایی اقتصادی دارند. برای مثال صرف پول جهت ساخت و تعمیر ساختمانهای مسکونی که یکی از مصارف متداول پول حوالجات است، موجب تحرک در صنعت ساختمــــان مـــی شـود و نه تنها ایجاد اشتغال می کند بلکه به توسعة سرمایه گذاری درصنایع مرتبط کمک می کند. مـورد جـالبـی در این زمینه در جنوب هند، در ایالت  کرالا  دیده می شود، در آنجا افزایش حوالجات منجر به مهاجرت کارگران ماهر از ایالت همسایه برای فعالیت در صنعت ساختمان شده (نایر 1989) حتی مواردی از صرف پول حوالجات که مصرفی تر محسوب می شوند، از قبیل مصرف آنها در مهمان های عروسی و جشنواره های مذهبی می تواند اثرات مثبت اقتصادی بر روی تولیدات کشاورزی یا اشتغال افرادی که در زمینة موسیقی فعالیت می کنند، داشته باشد، همینطور اثرات ناآشکاری بر حفاظت و ارتقاء زندگی فرهنگی مردم به جای می گذارد.

حوالجاتی که برای خانوادة مهاجران فرستاده می شود پشتوانة مالی آنها را تقویت می کند و از سوی دیگر منجر به افزایش شکاف درآمدی در جامعة روستایی  می شود. خانواده هائی که مهاجری ندارد که پولی برای آنها بفرستد از دستیابی مستقیم به این ثروت جدید محرومند و در این حالت، مهاجرت افراد در سنوات قبل برای چنین خانوارهائی می تواند محرومیت نسبی بیشتری را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر گفته می شود که بهر حال تعدادی از کسانی که مهاجرت نکرده اند می توانند از طریق خدمات رسانی به خانوارهایی که مهاجر دارند، تا حدی قادر به ارتقاء وضعیت زندگی خود باشند.

مهاجرانی که از شهرهای کوچک و بزرگ برمی گردند جزء کسانی هستند که     می توانند افکار جدید را به دیگران و به جامعة محافظه کار انتقال دهند، روشهای جدیدی را در کشاورزی ترویج دهند، فعالیتهای جدیدی تأسیس کنند و حتی می توانند گرایشاتی را در خصوص تنظیم خانواده با خود بیاورند که منجر به کوچک شدن ابعاد خانوار و کاهش بار تکفل گردد.

اگرچه مهاجرت به مناطق شهری برای جوامع مهاجرفرست می تواند پیامدهای واقعاً منفی داشته باشد، اما در مجموع می توان آنرا مثبت دید. بخش شهری نیروی انسانی

بیشتری را جذب می کند و نقصانی در اقتصاد خانوارهای روستا ایجاد می کند اما یـک نـظام ارتباطی شهری که بر اصول منظمی استوار شده، می تواند عرصة عمل منابع را امتداد دهد و خانواده ها را در برابر ناامنی حمایت کند، بخش شهری در این حالت بعنوانپشتیبان روستاها عمل می کند و در زمان تغییر و تحولات شدید آنها را استوار می دارد.

بنابراین، حداقل در آغاز، مهاجرتهای روستا به شهر می تواند به کاهش فقر در مناطق روستایی کمک کند و سیاستهایی که درصدد محدود کردن مهاجرت هستند ممکن است ضدتولیدی باشند و نتایج خیلی جالبی برای مسئله فقر روستایی نداشته باشند.

سیاستهایی که سعی در متحد کردن غیرمهاجران در تشکل هایی دارند که می توانند خدماتی را برای خانوارهای ثروتمندتری که مهاجر دارند ارائه دهند. ممکن است به اندازه حمایت از برنامه های مهاجران بازگشته در کاهش فقر روستایی مؤثر باشد. 

مهاجرت و انتقال فقر روستایی به مناطق شهری

اگرچه مهاجرانی که از روستاها مهاجرت می کنند از بین گروههای ثروتمندتر و باسوادتر آن جامعه هستند، امّا احتمالاً فقیرتر و کم سوادتر از اکثریت غالب جمعیت شهری هستند. آیا با این حساب اینان در شهر فقیر زده می شوند و به گروه فقرا و بیکاران شهر می پیوندند؟ شواهد و مدارکی موجود است مبنی براینکه نرخ مشارکت پذیری نیروی کار مهاجران در مناطق شهری بیش از غیرمهاجران در کارها می باشد. همچنین اطلاعاتی وجود دارد مبنی براینکه خصوصاً زنان در مشاغلی با درآمدهایی بسیار پایین بکار گرفته می شوند. مهاجران معمولاً در طیف وسیعی از کارها با دامنة گسترده ای از مهارتهای مختلفی که ممکن است داشته باشند وارد می شوند. مطالعات در ایالت پنجاب هند به خوبی نشان می دهد که مهاجران الزاماً در کم درآمدترین کارها مشغول نمی شوند بلکه اختلافات و تفاوت ها بیشتر از ماهیت شغل اکتسابی ناشی می گردد. (ابرایی و سینگ 1983) بخش غیررسمی اغلب بعنوان پناهگای برای مهاجران فقیری که در حاشیة شهرهای بزرگ زندگی می کنند دیده می شود. این بخش که شامل کارهای خدماتـی پیش پـا افتـاده، دسـت فروشی و فعالیت های کوچک صنعتی است، خارج از نظارت دولت قرار دارد و غالباً دولتمردان بابدبینی به آن می نگرند. فعالیت در بخش غیررسمی بعنوان مرحلة‌ انتقالی نامطلوبی دیده می شود که تا رسیدن به اشتغال مرتب و منظم در بخش رسمی دولتی و یا بخش خصوصی وجود دارد؛ اما در اینجا این نظریه رنگ می بازد: مطالعات در دهلی نو نشان داده است که درآمدها در بخش رسمی تنها در حدود 9 درصد کمتر از درآمدهای بخش رسمی بوده است (با نرجی 1983)همچنین بخش غیررسمی بدون پرداخت مالیات و بدون پرداخت هزینه های تأمین اجتماعی و با ساعت کاری قابل انعطاف، ممکن است جذبة بیشتری نسبت به کار در بخش رسمی اداری داشته باشد.

تفکیک خیلی روشنی مابین بخش های رسمی و غیررسمی موجود نیست. آنهایی که در بخش رسمی دولتی کار می کنند، ممکن است برای کسب درآمد بیشتر بطور قاچاقی در بخش غیررسمی هم کار کنند و شرکت های خصوصی، برای توزیع اجناس خود در بعضی قسمت ها از دست فروشان استفاده می کنند. بنابراین حلقه های ارتباطی محکمی بین فعالیت های بخش رسمی و غیررسمی وجود دارد. بحثی نیست که فرصت های شغلی جدیدی که در بخش رسمی ایجاد می شود جوابگوی میزان تقاضای شغل در شهرهای کشورهای در حال توسعه نیست. این بخش غیررسمی است که با ظرفیت تقریباً نامحدودی که در ایجاد مشاغل متنوع دارد، بیشترین نیروی کار جدید را در خود جذب می کند. برای مثال در فیلیپین، در اوایل دهه 980 برآورد شده که 73 درصد فعالیتهای غیرکشاورزی در بخش غیررسمی جریان داشته است. (چیکرینگ و صلاح الدین 1991) این مرحله می تواند بعنوان مرحلة عود مرض در نظر گرفته شود که طی آن بخش غیررسمی مانند یک انگل، مداوماً نیروی کار را به خود جذب می کند و نقطه ای را که بازده نهایی نیروی کار صفر می شود و مرتباً عقب می افتد. این نقش کلیدی بخش غیررسمی در فراهم کردن حداقل معاش در شهر، با حضور شبکــه های اجتماعــی کــه بـرای هدایت نیروی کار و اعمال حمایت های دیگری که از این کارکنان صورت می دهد، تقویت می شود. این شبکه ها معمولاً براساس زادگاه مهاجران پایه گذاری شده (البته نه همیشه). بخش غیررسمی سهم مهمی درحمایت ازمهاجران دارد؛ اگرچه در بین نیروی کاری که توسط بخش غیررسمی جذب می شوند تعداد زیادی از خود شهروندان هم هستند. معمولاً مهاجران هر منطقه دسترسی به حرفة خاصی را کنترل می کنند. این بدان معناست که مهاجران آن منطقه وقتی به شهر می آیند، معمولاً    می توانند شغلی بدست بیاورند، زمانی که در شهر کاری سراغ داشته باشند به روستا اطلاع می دهند تا کسی که تمایل به کار دارد برای گرفتن آن شغل به شهر بیاید. بنابراین این نظریه که جستجو برای کار در شهر بصورت باز انجام می گیرد صحیح نیست، بویژه در سطوح پایین مهارت. این شبکه های اجتماعی معمولاً بصورت راه اندازی مجمع هایی است که در شهر به مهاجران کمک می کند و برای آنان احساس اطمینانی مشابه آنچه که در محیط روستای خود داشته اند، ایجاد می کند.

در اینجا ذکر این نکته ضروری است که اکثریت کسانیکه در کشورهای در حال توسعه به شهرها مهاجرت می کنند، عموماً در بنیان اقتصادی و اجتماعی شهرها وارد می شوند و لزوماً در دامن فقر نمی افتند. دلیل اصلی چنین مطلبی را باید در مکانیسمهای حمایتی که خود مهاجران ایجاد می کنند جستجو کرد. منبع قابل توجهی از انرژی،   مهارت های سازمان یافته و استعدادهای بسیاری در ماهیت این مجمع ها و در بخش غیررسمی وجود دارد که دولتها هم می توانند از این استعدادها به منظور رسیدن به اهداف خود بهره برداری کنند. کمک به ایجاد شغل، سازمان دهی رفت و آمدها، امنیت و ساخت خانه احتمالاً مؤثرترین راه برای بهبود وضعیت در شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه است. حمایت از ایجاد اشتغال و خانه سازی احتمالاً راه مؤثرتری خواهد بود. به این ترتیب چنانچه روستایی اجازة استفاده از انرژی و مهارتهایش داده شود آنها فقیر نخواهند شد.

این نظریات در کار ارزشمند دوسوتو در سال 1989 بخوبی مطرح شده است و نظریات او توسط چیکرینگ و صلاح الدین در سال 1991 برای آسیا  آزمایش شده است.

ترکیب جنسی مهاجران و فقر

روشن است که در بسیاری از قسمت های جهان فقر در بین زنان بیشتر است. سطح سواد، آموزش و شرکت آنها در کارها به نحو قابل توجهی پائینتر از مردان است، حتی در کشورهای توسعه یافته تر ناحیة اسکاپ (جدول مربوطه را نگاه کنید) بدون دسترسی به آموزش های اساسی، فرصت های کسب درآمد برای زنان محدود می شود و عموماً آنان ساعات بیشتری کار می کنند و مزد کمتری دریافت می کنند. حداقل در آغاز، توسعه برای مردان فرصتهای کسب درآمد بیشتری را فراهم می کند. زنان اغلب در روستا باقی می مانند در حالیکه مردان برای جستجوی کار به مزارع و یا به شهرها می روند، همچنین در خانوارهایی که سرپرست آنها زن است بیش از دیگر خانوارها شیوع فقر دیده می شود.

زنان تا سالهای اخیر (باستثناء آمریکای لاتین) عمدتاً در همان منطقة سکونت خود می مانند و در مهاجرتهای دوره ای شرکت نمی کردند و یا اگر مهاجرت کرده اند به تبع از بقیه اعضای خانواده بوده، اگرچه یکی از شاخص های اساسی سیستم مهاجرت از پنجاه سال پیش، افزایش شرکت  زنان در حرکات جمعیتی بوده بنحویکه اکنون در خیلی از کشورها زنان بیشتر از مردان مهاجرت می کنند، برای مثال در فیلیپین، جمهوری کره و تایلند این چنین است. به عنوان قسمتی از تقسیم کار بین المللی جدید، صنایع سبک کاربر، از کشورهای توسعه یافته تر صنعتی به کشورهای دیگر منتقل می شوند، ابتدا به مناطقی که بعنوان کشورهای تازه صنعتی شده  [1](NIES) شناخته می شوند، مانند هنگ کنگ، جمهوری کره، سنگاپور و تایوان و سپس به تعداد دیگری از کشورهای در حال توسعه انتقال داده می شود. کشورهای با اقتصاد تازه صنعتی شده، توسعه شان به نحوی بوده که بهتر است بعنوان کشورهایی که اقتصادشان در حــــال غیرصنعتی شدن است در نظر گرفت، زیرا اقتصاد آنها به سمت بخش سوم اقتصاد، یعنی خدمات حرکت می کند. صنایع کاربر و پس از آن فعالیتهای خدماتی در چنین کشورهایی برای زنان فرصتهای شغلی را ایجاد کرده، البته این اشتغال الزاماً به بهبود وضعیت آنها منجر نشده، بسیاری از این

مشاغـل موقتـی بـوده و امنیـت شغلی ایجاد نکرده و حقوقی که پرداخته شده بی نهایت کم بوده است. زنان نیروی کاری را فراهم کردند که مطیع، غیرمتحد، انتقاد پذیر و به راحتی قابل استثمار بوده است، خیلی از زنان دیگر به مشاغل خدماتی کم اجرتی همچون خدمتکاری در منزل پرداختند و تعدادی از آنها به کارهای پستی همچون فحشا افتادند. زنان شاغل اغلب بار دو گانه ای را پذیرفته اند، در عین حال که باید به فکر کسب درآمد باشند، انجام امور خانه و خانواده نیز بعهدة آنهاست.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی مهاجرت روستائیان به شهر ایذه

دانلود مقاله تاثیر مشارکت روستائیان بر میزان توسعه روستا

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تاثیر مشارکت روستائیان بر میزان توسعه روستا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه :
با توجه به نقش مشارکت در زندگی اجتماعی انسان ها به خصوص تأثیراتی که در زمینه های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد، ضرورت به کارگیری آن و استفاده از روش های مناسب در رسیدن به جایگاهی مطلوب بالأخص در روستاها، مهم به نظر می رسد. «چون مشارکت اجتماعی با مشارکت مردمی نزدیکی بسیار دارد زیرا اولاً مشارکتی است که از متن جامعه بر می آید و ثانیاً عرصه های مختلف حیات اجتماعی را در برمی گیرد. همچنین مشارکتی در برنامه های عمران اجتماعی به خصوص در سطح روستاها جایگاه ویژه ای دارد که غفلت از آن و فراهم نساختن بسترهای لازم برای بسط و بهره گیری مناسب از آن برنامه های عمران اجتماعی را در سطوح مختلف دچار مشکل و نارسائی می کند.» (از کیاسال ص 163).
مشارکت اجتماعی انسان ها از دیر باز مورد توجه بوده است، چون بدون کاربرد آن زندگی انسان ها با دشواریهایی بس بزرگ روبرو می شود. انسان با درک شرایط زندگی برای بهتر زیستن و به کارگیری امکانات موجود در پیرامون محیط اجتماعی خویش از توانمدیهای یکدیگر استفاده فراوانی برده است. یکی از توانمندیهای مهم انسان ها در زندگی اجتماعی کار جمعی است. تجارت جوامع مختلف انسانی نمایانگر آن است که هر جامعه ای که از توان جمعی (خود، فکر، کار و سیستم) بهره برده است در رویارویی با مشکلات موفق عمل نموده است. در جوامع امروزی هم استفاده از این نیروی تأثیر گذار، از دید جامعه شناسان، برنامه ریزان و کارشناسان پنهان نمانده است. مشارکت اجتماعی از عوامل مهم و تأثیر گذار در زندگی بهخصوص توسعه جوامع انسانی است. نمی توان ادعا نمود که بدون مشارکت اجتماعی مشکلات جوامع قابل حل خواهد بود. در این مقاله در پی آن برآمدیم تا با شناخت راههای مشارکت، مزیت مشارکت، شیوه های مشارکت و دانستن کارکرد مهم آن که در رفع تنگناها و مسائل جوامع مؤثر است، گاهی مؤثر در راه توسعهو شناساندن بهترین روش مشارکت در توسعه روستاها به خصوص روستاهایی که در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته اند برداشته شود.
طرح مسأله :
چگونه مشارکت روستائیان بر میزان توسعه تأثیر می گذارد.
اهداف تحقیق :
برای اینکه گام مؤثری در توسعه مطلوب روستاها برداشته شود و راههای رسیدن به این هدف معین شود، تحقیق جامع و واقعی و بررسی و عوامل تأثیر بر توسعه روستاها نیازمند می باشد. نیّت اصلی در این تحقیق آن است که تراکم و تعداد جمعیت روستاها بر میزان مشارکت روستائیان جهت توسعه بررسی و تحلیل گردد. چون به نظر می رسد که عامل جمعیت بر میزان مشارکت و در نتیجه توسعه روستاها تأثیر گذار است و بدون در نظر نگرفتن عامل جمعیت توجه به مقوله توسعه ظاهراً چندان نتیجه بخش نخواهد بود. از موارد دیگری که می توان در مشارکت و توسعه روستاها به آن توجه داشت میزان دانش و آگاهی روستانشینان است که اکر از این گزینه صرف نظر نماییم شاید از بخش است که بررسی آن بدون نتیجه نمی تواند باشد. پس اهداف اصلی تحقیق بررسی تعداد جمعیت و میزان سواد روستائیان و بررسی مسافت روستا از بخش در میزان مشارکت روستائیان برای رسیدن به توسعه مطلوب روستاهاست. باشد که برنامه ریزان و مسئولان کار در برنامه ریزی برای روستاها از اقدامهای علمی استفاده لازم را به عمل آورند تا شاهد گره خوردن، اعتبارات، نیروی انسانی و برنامه ها، با سلایق افراد تصمیم گیرنده نباشیم.
ضرورت تحقیق :
توجه به توسعه روستایی یکی از راههای رسیدن به توسعه همه جانبه است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران نیز از آن غافل نمانده اند. چون بدون توجه به نقش مشارکت مردم روستا در توسعه محل زندگی شان نمی توان به توسعه دست یافت. آنچه مهم و ضروری به نظرمی رسد آن است که چگونه می توان از پتانسیل موجود در روستاها استفاده مطلوب به عمل آورد.
برای آنکه برنامه ریزان در رسیدن به توسعه روستا موفق عمل نمایند لازم است از توانمندیهای روستائیان از جمله مشارکت آنها در امر توسعه بهره مند باشند و رسیدن به این مهم جز با تحقیق عملی میسر نخواهد بود. پس ضرورت تحقیق علمی برای دورماندن برنامه ها از تصمیمات احساسی، لحظه ای، سیاسی و بدون پشتوانه علمی برای رسیدن به توسعه همه جانبه مهم به نظر می آید.
سوالات اساسی :
1 ) مشارکت فزاینده روستائیان چه تاثیری بر توسعه روستا دارد ؟
2 ) مشارکت واقعی روستائیان بر توسعه روستا چه تاثیری دارد ؟
3 ) راههای مشارکت روستائیان بر توسعه روستا چگونه تاثیر می گذارد؟
مبانی نظری :
مشارکت : مشارکت در لغت به معنی شریک – انباز و شرکت کردن در کارهای آمده است (مین، 1007 ). گائوتری در تعریف مشارکت می گوید : مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی، یکپارچه، چندگانه، چند بعدی و چند فرهنگی است که هدف آن کشاندن همه مردم به ایفای نقش در همه مراحل توسعه است. ارنستاین مشارکت را نوعی توزیع مجدد قدرت می داند که به سبب آن لژوندانی را که در حال حاضر در فرایند سیاسی و اقتصادی کنار گذاشته اند قادر می سازد تا به تدریج در آینده شرکت داده شوند. (از کیا، 1370 ، ص 291 ).
به طور کلی از منظر جامعه شناسی، مشارکت نوعی فرایند چندسویه است. او کلی برای تعریف مشارکت به بیان سه تفسیر در خصوص مشارکت می پردازد که عبارتند از :
1 ) مشارکت به عنوان سهم ؛
2 ) مشارکت به عنوان سازمان ؛
3 ) مشارکت به عنوان توانمند سازی.
شاتزو مشارکت را عبارت از درگیری مستقیم در تصمیم گیری ها از طریق یکسری مکانیزم رسمی یا غیررسمی می داند (مجله جامعه شناسی ایران، تابستان، 85 ، ص 104 ).
مشارکت اجتماعی :
مشارکت اجتماعی بر آن دسته از فعالیت های ارادی دلالت دارد که از طریق آنها اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستا شرکت می کنند و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در شکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند. (مجله جامعه شناسی، 85 ، ص 104 ).
به نظر بارکر، در آغاز مشارکت اجتماعی به عنوان بعدی از منزلت اجتماعی موردتوجه قرار گرفته است. مشارکت اجتماعی اغلب به منظور اشاره به برخی از فعالیت های طبقه میانی اجتماع استفاده می شود. که به معنی یکسری از ارتباطات خاص و محتمل بین دولت و اجتماع محلی است.
جامعه روستایی :
جامعه روستایی به گروهی از انسانها گفته می شود که دارای نحوه زندگی مشابه، زبان، آداب و رسوم و مقتضیات اجتماعی مشترکی اند. افراد آن در فعالیت های کشاورزی شرکت دارند و پیوندهای بسیار نزدیک خانوادگی در میان انها برقرار است. روابط فردی موجود میان اعضای جامعه روستایی بسیار نیرومند است و با الگوی رفتاری سنتی مشخص گردیده است. شیوه زندگی افراد در جامعه روستایی عموماً غیررسمی است و چنین جوامعی دارای آداب و رسوم قومی و پایدارند. (توسلی، فاضل، 76 ، ص 203 ).
راههای مشارکت روستائیان :
راههای مشارکت که در بحث مشارکت اجتماعی روستائیان در خور بررسی هستند عبارتند از :
1 ) مشارکت در تصمیم گیری ؛
2 ) مشارکت در اجرا ؛
3 ) مشارکت یا شریک شدن در مزایا و منافع ؛
4 ) مشارکت در ارزیابی.
این چهار نوع مشارکت در مجموع نوعی چرخه را برای فعالیت در مشارکت روستائیان تشکیل می دهند. مشارکت در فعالیت های گوناگون این چرخه اغلب کاملاً محدود و یا نابرابر است. با این حال این فعالیت ها مجموعه ملموسی از آنچه را که می باید مورد توجه قرار گیرند را تشکیل می دهند. مشارکت در تصمیم گیری همان مفهومی است که دانشمندان علوم سیاسی در اغلب موارد به هنگام سخن گفتن از مشارکت به آن اشاره می کنند حال آنکه مجریان توسعه توجه خود را بیشتر به مشارکت در اجرا معطوف می کنند. از طرف دیگر اقتصاددان ها در گذشته شریک شدن در مزایا و منابع را مهمترین جنبه مشارکت می دانستند و در نتیجه هیچ کس توجه چندانی به مشارکت در ارزیابی نشان نداد و خود ارزیابی هم مورد بی اعتنایی قرار گرفته است.
1 9 مشارکت در تصمیم گیری :
این نوع مشارکت به طور خاص حول محور تولید فکر، تدوین و ارزیابی گزینه ها و انتخاب از میان آنها و نیز تدوین طرح و برنامه برای اجرای گزینه های منتخب حرکت می کند. به همین دلیل بین تصمیمات اولیه و تصمیمات جاری تمایزی وجود دارد. تصمیات اولیه با شناسایی نیازهای محلی و چگونگی پرداختن به این نیازها از طریق اجرای یک پروژه خاص اتخاذ میشوند، برای بیشتر تصمیمات اولیه یا شناسایی نیازهای محلی و چگونگی پرداختن به این نیازها از طریق اجرای یک پروژه خاص اتخاد می شوند. برای بیشتر پروژه ها این مرحله، مهمترین مرحله است در مرحله تصمیمات یا فرضیات بسیار اولیه، یعنی هنگامی که یک پروژه فقط با رقه ای در چشمان افراد فکر کننده به آن است، بیشتر کارهای پروژخ مشخص و قطعی می شوند می باید به دقت مشخص شوند و درکانون توجه قرار گیرند.
مشارکت در تصمیم گیری درمراحل اولیه می تواند اطلاعات ارزشمندی درباره محیط محلی و جلوگیری از سوء تفاهم درباره ماهیت مشکلات و راهبردهای پیشنهادی برای حل و فصل آنها در اختیار بگذارند. از جمله تصمیمات اولیه ای که مردم رویتایی می توانند در اتخاذ آنها مشارکت کنند تصمیم گیری درباره راه اندازهی پروژه، محل پروژه، چگونگی تامین هزینه و نیروی کار لازم برای اجرای آن، چگونگی مشارکت آنها در پروژه و نیزتصمیم گیری درباره کمک هایی است که از آنها انتظار می رود از آن دسته از مردم روستا هم که در تصمیم گیریهای اولیه مشارکت نداشته اند می توان خواست به محض اجرایی شدن پروژه در منطقه آنها در اتخاذ تصمیمات جاری مشارکت کننده شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مشارکت در اتخاذ تصمیمات جاری که پس از اتخاذ تصمیمات اولیه انجام می گیرد ممکن است برای موفقیت پروژه مهمتر از مشارکت در تصمیمات طراحی اولیه باشد. برای اولویت های اجرایی هم باید از فرصت هایی که در جامعه روستایی وجود دارد. شیوه های لازم به کار گرفته شود.
آنچه که با دقا در مرحله تصمیم گیری به دست می آید آن است که همه مردم روستا در انجام یک پروژه مورد مشارکت قرار نمی گیرند. معمولاً در اکثر روستاها افرادی به عنوان نمایندگان مردم در مرحله تصمیم گیری مشارکت می کنند که این افراد، ریش سفید یا بزرگ هر طایفه و فامیل، نماینده محله پایین و محله بالا، هیأت امنای مساجد، میرآب، کدخدا، روحانی ساکن در روستا و شورای اسلامی را تشکلی می دهند. نمونه مشارکت در تصمیم گیری که نتیجه مثبت در انجام پروژه را داشته است نگارنده به صورت مستقیم در یکی از روستاهای شهرستان ابهر مشاهده نموده است که به شرح زیر است :
در یکی از روستاهای شهرستان ابهر به عنوان مدیرآموزگار مشغول به خدمت بودم و در آن روستا نیز بیتوته می نمودم. به علت اختلاف عمیق طایفه ای، مسجد روستا مورد استفاده قرار نمی گرفت. چون با یکی از طلبه های ساکن شهر قم سابقه دوستی داشتم از ایشان درخواست کردم در ماه رمضان به عنوان مبلغ در ان روستا حضور داشته باشند. برای اینکه همه مردم روستا به این کار رضایت دهند ابتدا با بزرگ هر طایفه به طور جداگانه در مورد این کار صحبت کردم و تک تک آنها در تصمیم گیری مشارکت نمودند.و به علت اینکه روستائیان خود را در این اقدام سهیم می دانستند پروژه با موفقیت به انجام رسید.
2 ) مشارکت در اجراء :
مشارکت واقعی مردن روستا در مرحله اجرا مستلزم همراهی آنها در اجرای برنامه های در دست اقدام است. مردم روستا به سه طریق عمده می توانند در اجرای جنبه های متفاوت یک پروژه مشارکت نمایند.
1 ) کمک به تامین منابع ؛
2 ) تلاش برای هماهنگی ؛
3 ) فعالیت برای عضوگیری جهت اجرای برنامه، کمک به تامین منابع ممکن است به شکلهای گوناگون از جمله تامین نیروی کار، تامین نقدینگی و کمک های مادی و دادن اطلاعات موردنیاز باشد همه این درون دادها برای پروژه هایی که می کوشند مشارکت روستائیان را به کار گیرند ضروری است. از جمله موارد مشارکت روستائیان در طرح ها، کار برای احداث چاه، واگذاری زمین برای احداث مدرسه، اهدای پول یا دادن اطلاعات در مورد موضوعات موردنیاز مسائل روستایی، همچنین مشارکت آنها در مسائل اجتماعی از قبیل کمک مالی دسته جمعی در عروسی به داماد تحت عناوین مختلف پرداخت بخشی از حق الزحمه روحانیون مساجد و ... است. رابطه میان سه جنبه مشارکت با کمک به تامین منابع باید به روشنی ترسیم شود. این بسیار اهمیت دارد که رشن شود چه کسی کمک می کند و کمک های او چگونه انجام می گیرد.
این کمک ها اجباریست یا اختیاری، تا چه اندازه انفرادی هستند و تا چه اندازه بر مبنای جمعی است. توجه به این مسائل، مسائل بسیار مهمی هستند زیرا کمک در تامین منابع، اغلب می تواند هم نابرابر باشد و هم استشهاری.
باید توجه داشته باشیم مشارکت یک فرایند بوده است نه یک عمل ضرب العجل، ناامیدی های اولیه در این امر مستلزم عزمی راسخ برای مقابله و تلاش درجهت بالا بردن فرهنگ مشارکت درمردمی است که به طور جدی در انتخاب روش ها موثرند و به ارایه طرح ها و برنامه ها کمک می دهند و احساس رضایت می کنند. مشارکت در اداره پروژه وانجام هماهنگی های آن دومین راهی است که مردم روستایی می توانند از طریق آن در اجرای پروژه مشارکت کنند. در این جا آنها می توانند اعضای انجمن های داوطلبانه ای باشند که در هماهنگ ساختن فعالیت های آنها با فعالیت های مربوط به پروژه نقش ایفا می کنند. پروژه برخوردار از مشارکت مردم روستا در حوزخ همانگی میتواند از طریق آموزش مشارکت کنندگان در زمینه فنون اجرای پروژه موجب تقویت خوداتکایی آنها و دستابی به اطلاعات و توصیه های ارزشمندای در خصوص مشکلات محلی و محدودیت های تأیید گذار بر اجرای پروژه شود. سرانجام می توان گفت که عضو گیری و ثبت نام برای برنامه ها شایع ترین مشکل از مشارکت در اجرای پروژه است. مشاهده نگارنده در رابطه با مشارکت روستاییان در مرحله اجرا اجرا به شرح ذیل است. بعد از آنکه روستائیان (از طریق تقسیم ریش سفید محل) در کرحله تصمیم گیری حضور روحانی در مسجد مشارکت داده شدند در اجرای پروژه در هر سه جنبه نیز مشارکت نمودند. ابتدا برای حضور اهالی روستا در مسجد هماهنگی لازم را به عمل آوردند. حضور ریش سفید هر طایفه با افراد فامیل خود در مسجد نوعی عضو گیری برای اجرای برنامه بود و در نهایت در پرداخت حق الزحمه روحانی مسجد روستا مشارکت نمودند.
3 ) مشارکت در مزایا و منابع :
شرکت در فعالیت های پروژه می تواند سه مزیت و منفعت احتمالی را داشته باشد.
1 ) مادی ؛
2 ) اجتماعی ؛
3 ) شخصی.
گرچه شریک شدن در مزایا و منافع یکی از انواع انفعالی تر مشارکت است، اما در ادبیات اقتصادی دارای چنان سنت دیرینه ای است که نباید از آن غافل شد شاید تنها خطر، درتمرکز کردن روی این نوع مشارکت آن باشد که گاهی امکان داردنتایج آن به قدری چشمگیر باشد که موجب شود ناظران از این نکته غفلت کنند که مشارکت در دیگر جنبه های مهم پروژه مانند تصمیم گیری یا اصلاً صورت نگرفته و یا این که کاملاً محدود بوده است. مزایا و منافع اجتماعی اساساً عمومی هستند. آنها را معمولاً می توان به شکل خدمات یا وسایل رفاه، امکانات آموزشی – آبرسانی و ... دید.
مزایا و منافع شخصی که معمولاً بسیار مطلوب هم هستند اغلب به طور فردی به دست نمی آیند و بیشتر نصب اعضای گروه ها یا بخش ها می شوند. زیرا این گروهها و بخش ها هستند که از طریق اجرای یک پروژه به قدرت می رسند هم قدرت اجتماعی و هم قدرت سیاسی به دست می آورند. در میان مزایا و منافع حاصل از هر پروژه ظاهراً سه مزیت اهمیت ویژه ای دارند که عبارتند از ک عزت نفس، قدرت سیاسی و حس کارایی، مشاهده نگارنده نیز مؤید این مطلب است که مشارکت اهالی روستا در همکاری بازگشایی مسجد روستا هر سه مزیت عزت نفس، قدرت سیاسی و حس کارایی را دربر داشته است.
4 ) مشارکت در ارزیابی :
برای بررسی مشارکت در ارزیابی ضروری است این نوع مشارکت را به بخش های کوچکتری تقسیم کنیم. مشارکت در ارزیابی فعالیت ها به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم صورت می گیرد. مشارکت مستقیم از طریق حضور ریش سفید، اعضای شورای اسلامی و هیأت امنا مساجد صورت می گیرد و مشاهده غیرمستقیم ممکن است از طریق پرسش سایراهالی روستا از میزان نحوه فعالیت ها صورت پذیرد. آنچه در این نوع مشارکت صحیح به نظر می رسد آن است که اهالی روستا در دراز مدت نظر خود را درباره ادامه مشارکت اعمال می کنند. (جان ام کوهن، زمستان 83 ).
شیوه های مشارکت :
مشارکت مردم کشورها در امور، به شیوه های مختلفی تقسیم بندی شده است. ما هم با استفاده از همان الگو در مقیاس کوچکتر در بین مردم روستا آن را مورد بررسی قرار می دهیم.
1 ) شیوه ضد مشارکتی :
در شیوه ضد مشارکتی دولت علاقه ای به فقرا ندارد و از مشارکت محلی حمایت نمی کند بلکه در خدمت طبقه حاکم است و منافع انها را تثبیت می کند. طرفداران این طرز تفکر معتقد به سرکوب مشارکت توده هستند. حکومت ها اجازه دخالت در کارها را به توده ها نمی دهند. در مقیاس کوچکتر این شیوه ازمشارکت را در روستا، در اجازه دخالت ندادن بخشی از طبقه مرفه روستا یا ریش سفید و هیأت امنا به سایر مردم می توان مشاهده نمود. نمونه این نوع مشارکت در برخی از رفتارهای اجتماعی روستائیان را در گذشته و گاهاً امروزه می بینیم که به روش های مختلف در روستاها یافت می شود.
به طور مثال دخالت در برخی کارهای عمرانی، دعوت از روحانیون به روستا، انتخاب مسئول رسیدگی به برخی از کارهای اجتماعی روستا به عهده ریش سفیدان یا بزرگان طایفه های ساکن در روستاست و این افراد از مشارکت سایر مردم در این امور ناخرسند می شوند و این کارها را نوعی دخالت در امور مربوط به خود می دانند و این اجازه به توده ها داده نمی شود که در کارها مشارکت نمایند.
2 ) مشارکت هدایت شده :
در این شیوه دولت از مشارکت اجتماع محلی با انگیزه های پنهانی حمایت می کند. در این نوع مشارکت دخالت مردم فقط برحسب سهیم شدن در نیروی کار و منافع و نیز تعهد به ایدئولوژی سیاسی دولت اهمیت دارد و برای تصمیم گیری آزاد از طریق گروه های خودمختار اهمیت چندانی قائل نیست. این نوع مشارکت در جوامع روستایی را با عناوین مختلف می توانیم شاهد باشیم. دعوت مردن به مشارکت در کارهای اجتماعی از طرف بزرگان روستا و در گذشته از طرف ارباب، کدخدا و مباشر در نظام ارباب و رعیتی، با هدف های پنهانی نمونه ای ازمشارکت هدایت شده در روستا است. در این نوع مشارکت هدف اصلی دعوت کنندگان به مشارکت و فعالیت اجتماعی به طور صریح به مردم روستا منتقل نمی شود و مردم روستا را تحت عناوین مختلفی که در بسیاری از موارد نیز از ایدئولوژی خاصی پیروی می کند به مشارکت فرا می خوانند و تنها استفاده از نیروی کار و تأمین منابع فعالیت ها چه منابع مالی و اقتصادی و چه منابع فکری، هدف اصلی دعوت کنندگان به مشارکت است. تقسیم هزینه نیروی کار احداث مدرسه، منبع آب و ... و پرداخت هزینه های مالی برنامه های اجتماعی و شرکت در انتخابات محلی – منطقه ای و ملی نمونه ای از مشارکت هدایت شده روستائیان است.
3 ) مشارکت فزاینده :
این شیوه از طریق ایده هایی که از مشارکت اجتماع محلی حمایت رسمی می کنند و با رویکرد آزاد یا دوگانه که از ابتکارات محلی حمایت می کند و به تقویت کارکرد نهادهای مشارکتی می پردازد شناخته می شود. در قالب این شیوه سیاست های دولت معمولاً به صورت مبهم تدوین و به صورت ضعیف اجرا می شود در این شیوه پاسخ به مشارکت اجتماع محلی از جانب دولت ها بدین گونه است که با مشارکت مخالفت نمی کنند ولی در فراهم کردن پشتوانه های لازم برای تحقق و تقویت مناسب ان کوتاهی می کنند. پاسخ های آنان به مشارکت مقطعی است و حالتی نمایشی دارد و به لحاظ سیاسی از خصلتی دوگانه برخوردار است. نمونه این نوع مشارکت در برگزاری انتخابات شورای اسلامی روستا به گونه های مختلف قابل مشاهده است. یا حمایت از کشاورزان با عنوان پرداخت تسهیلات بانکی که در عمل کارشکنی هایی در پرداخت آن به وجود می آید.
4 ) مشارکت واقعی :
در این شیوه دولت به طور کامل از مشارکت اجتماعی حمایت می کند و از طریق ایجاد ساز و کارهایی برای ورود موثر اجتماعات محلی در تمامی ابعاد و سطوح توسعه تلاش می کند. در قالب این شیوه مشارکتی دولت علاوه بر ایجاد نهادهای اصیل محلی، متعهد به فعالیت های مشارکتی از طریق آموزش و تقویت اعضای اجتماع محلی است. (ازکیا، ص 169 – 164 ).
مشارکت روستائیان به عنوان یک وسیله مناسب بدین معنی که مشارکت آنها در اقداماتی که در جهت حل مسائل واقعی آنها باشد موجب می شود که روستائیان با سرعت بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات خودکوشش نمایند و آن اقدامات را برای خود بدانند و از آنها مراقبت نمایند و در صورت استهلاک یا تخریب خود مجدداً در پی ساختن آنها برآیند. تحقیقات متعدد در کشورهای مختلف نیز مؤید همین نکته است که در صورتیکه هر نوع تسهیلات بدون مشارکت مردم ساخته شود. روستائیان قدر آن را ندانسته و خود را با آن به اصطلاح همانند احساس نمی کنند و ان را از خود نمی دانند و در نتیجه نه فقط در حفظ و حراست آنها نمی کوشند بلکه حاضر نیستند کوچکترین قدمی در راه به ثمر رسانیدن اقدامات جانبی آن بردارند ( رفیع پور، 70 ، ص309 ).
مزیت های مشارکت روستایی :
وقتی از مشارکت اجتماعی بحث به میان می آید صحبت نکردن از مزیت مشارکت اجتماعی منطقی به نظر نخواهد امد. و نمی توان مزیت مشارکت اجتماعی روستائیان را در بررسی مسائل روستایی به خصوص توسعه روستایی از نظر دور داشت. استفاده از مشارکت روستائیان برای برنامه ریزان از مباحث مهمی است که مزیت های آن به شرح زیر می باشد :
1 ) تصمیم گیری بهتر :
اگر برنامه ریزان از توانمندی روستائیان و مشارکت اجتماعی آنها در پیشبرد امور استفاده نمایند و از نظرات آنها کمک بگیرند، خطرات، تهدیدها و کمبودهای احتمالی تا حدودی مرتفع خواهد شد. مردم محلی اگر با دقت و حوصله مورد مشورت قرار گیرند منبعی برای ایده، دانش و اطلاعات ارزشمند هستند که چشم پوشیدن از آن نابخردانه است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر مشارکت روستائیان بر میزان توسعه روستا

بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی مؤثر برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی (دهستان شروینه ازتوابع شهرستان جوانرود)

اختصاصی از فی موو بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی مؤثر برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی (دهستان شروینه ازتوابع شهرستان جوانرود) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی مؤثر برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی (دهستان شروینه ازتوابع شهرستان جوانرود)


پایان نامه بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی مؤثر برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی

این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع کارشناسی ارشد و به روش کمی  انجام گرفته است. دارای پرسشنامه. 183 صفحه  PDF.   

عالمان اجتماعی،مشارکت مردم راشرط اصلی توسعه می دانند.توسعه ای که درون زابوده ومتناسب باخواسته های واقعی هرجامعه سازگارباشد.مشارکت روستائیان درطرحهاوپروژ‍ ه های عمرانی روستایی موجب می شودکه فعالیتهای انجام گرفته متناسب بانیازهای واقعی آنها باشدوهمچنین قدرت اندیشیدن،تصمیم گیری وبرنامه ریزی درآنهاافزایش می دهد.تازمانیکه روستائیان درامر    تصمیم گیری،نگهداری ویابهره برداری مطلوب ازپروژ ه ها وطرحهای عمرانی مشارکت نداشته باشندهرگونه حرکت توسعه ای باشکست مواجه شده وموجب اتلاف سرمایه های مادی گردیده وبدنبال آن یأس وسرخوردگی وکاهش سرمایه های اجتماعی می شود.دراین تحقیق مشارکت درطرحهای عمران روستایی درشش بعد تصمیم گیری،اجرا،نظارت،بهره برداری،نگهداری وارزشیابی مورد بررسی قرارگرفته وبراین اساس،شاخص مشارکت درطرحهای عمران روستایی ساخته شد.سؤال اصلی تحقیق این بودکه چه عوامل اجتماعی وفرهنگی برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی مؤثرند؟عواملی که به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرارگرفتند،عبارت بودندازانگیزه پیشرفت،نوگرایی،تمایل به کارگروهی،اعتماداجتماعی،انسجام اجتماعی به عنوان مقوم ،بیگانگی اجتماعی ووابستگی به دولت به عنوان عوامل منفی وکاهندة مشارکت درطرحهای عمرانی موردبررسی قرارگرفتند.همچنین چگونگی ارتباط بین پایگاه اجتماعی،میزان سوادوسن افرادبامشارکت آنهادرطرحهای عمرانی موردبررسی قرارگرفت.خاستگاه نظری این عوامل دیدگاههای نظری نوسازی وسرمایة اجتماعی ویافته های تجربی دراین دوزمینه می باشد.درآغازبابیان سرچشمه های فکری این مفاهیم وپیوندآنهابامشارکت جایگاه آنهادراندیشه برخی ازصاحب نظران علوم اجتماعی مشخص شد،سپس ابعادنظری این مفاهیم درادبیات جامعه شناسی موردبررسی  قرارگرفت.بابیان مؤلفه های هریک ازاین مفاهیم،تعریف عملیاتی وآزمون تجربی آنها امکان پذیرگردیدودرنهایت بااستفاده ازتکنیک پرسشنامه همراه بامصاحبه داده های لازم درحوزه مورد مطالعه جمع آوری شدوارتباط بین هریک ازمتغیرهای مستقل بامتغیروابسته اندازه گیری گردید.نتایج آماری بدست آمده ازداده هابدین شرح است:بین متغیرهای انگیزه پیشرفت،تمایل به کارگروهی،اعتمادمتقابل بین مردم،انسحام اجتماعی،پایگاه اجتماعی بامتغیروابسته رابطة معنی داری بدست آمد.بین متغیرهای نوگرایی،سن،سطح تحصیلات،بیگانگی اجتماعی،وابستگی به دولت،اعتمادبه دولت بامتغیروابسته رابطةمعنی داری بدست نیامد.دربررسی تحلیل مسیر،متغیرهای انسجام اجتماعی وپایگاه اجتماعی بطورمستقیم برمتغیروابسته تأثیرداشتند.متغیرهای انگیزه پیشرفت،اعتماداجتماعی بطورمستقیم وغیرمستقیم برمتغیروابسته تأثیرداشتند. بیگانگی اجتماعی بطورمستقیم و غیرمستقیم برمتغیر وابسته تأثیرمنفی داشت.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی عوامل اجتماعی وفرهنگی مؤثر برمشارکت روستائیان درطرحهای عمران روستایی (دهستان شروینه ازتوابع شهرستان جوانرود)