فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه ی بررسی و شناخت عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به فرهنگ بیگانه بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان. doc

اختصاصی از فی موو پایان نامه ی بررسی و شناخت عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به فرهنگ بیگانه بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی و شناخت عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به فرهنگ بیگانه بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان. doc


پایان نامه ی بررسی و شناخت عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به فرهنگ بیگانه بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان. doc

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 80 صفحه

 

پایان نامه جهت اخذ درجه لیسانس دررشته روان شناسی بالینی

 

چکیده:

گرایش به فرهنگ بیگانه ، اکنون به عنوان یک معضل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، در آمده است. تحقیقات نشان داده اند که در این گرایش عوامل متعددی نقش دارند.

تحقیق حاضر به منظور بررسی عوامل گرایش نوجوانان دبیرستانهای شهر تهران به فرهنگ بیگانه انجام شده است. برای اجرای این تحقیق، ابتدا بر اساس روش لیکرت  ، مقیاسی  به منظور سنجش نگرش به فرهنگ بیگانه ساخته شد، سپس براساس مطالعات نظری، پرسشنامه عوامل تهیه گردید. پرسشنامه و مقیاس مزبور، همزمان بر روی 400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانهای شهر تهران اجرا شد. پس از جمع آوری یافته ها و تجزیه و تحلیل آنها، بطور خلاصه نتایج زیربدست آمد:

جنسیت در نگرش نوجوانان دختر و پسر به فرهنگ بیگانه اثر ندارد. وضعیت اعتقادی نوجوانان وخانواده ی آنها و شیوه ی تربیتی، در نگرش آنان به فرهنگ بیگانه مؤثر است. رسانه های گروهی در نگرش پسران بی تاثیر، ولی در دختران اثر دارد. چگونگی گذران اوقات فراغت ، وضع اقتصادی خانواده، در نگرش دختران به فرهنگ بیگانه مؤثر ولی در پسران بی تاثیر است. سن در نگرش نوجوانان مؤثر نیست. موقعیت محلی دبیرستانهای نواحی مختلف، در نگرش دانش آموزان دختر به فرهنگ بیگانه تاثیر دارد، اما در نگرش پسران، بی اثر است.

نتایج پژوهش حاضر، عوامل تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را بر نگرش نوجوانان به فرهنگ بیگانه تایید می‎کند.

 

مقدمه:

«خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین فرهنگ آموزنده اسلامی- ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها و درسطح کشور، آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیق و ریشه دار غرب مبارزه کرد»

(امام خمینی (ره)، صحیفه نور، 19/9/63)

فرهنگ محصول پیشرفته و پیچیده عقل وذهن انسان فرآورده نیروی خلاقیت و آفرینندگی و «تفکر انتزاعی» و ادراک  و یادگیری است  فرهنگ کلید ارتباط عمیق و ثمربخش و حیات آفرین هم ه آدمیان ، همه علماء و دانشمندان همه مخترعان و همه مختصصان و همگان و همگان است برای برقراری ارتباط با زندگی، جامعه ، با والدین، فرزند، همسر، با دوست، با استاد و معلم و مربی، با هستی ، با دیگران حتی خود. لذا اگر فرهنگ حذف شود و اگر هرکس از فرهنگ و تحلی فرهنگی، محروم شود همانند گل و گیاهی خواهد بود که از نور آفتاب و آب به عنوان مایه حیات دور مانده است. گل و گیاه بدون آب و روشنایی، یعنی هیچ، یعنی تهیه شده از خود مساله ی گرایش به فرهنگ بیگانه امروزه افکار عده زیادی را در کشورهای مختلف جهان به خود مشغول کرده است. و هم اکنون در بعضی از کشورها به عنوان یک معضل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، در آمده است. دانشمندان علوم روان شناسی و ترتبیتی و علوم اجتماعی، رهبران جوامع، والدین، بیان و معلمان، هر کدام از جهتی علاقمند به شناخت علت ها و عامل های ایجاد کننده این مساله هستند. در کشور ما سابقه این مساله به گذشته اهی بسیار دور بر میگردد. ولی شدت مساله ی گرایش به فرهنگ بیگانه به آغاز مشروطیت و تاسیس دار الفنون و موسسات دیگر غربی برمی گردد.

پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، استکبار جهانی به سرکردگی امریکا،  مبارزات جدی و سازمان یافته خود را به اشکال گوناگون، از قبیل محاصره اقتصادی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و نیز حمله و هجوم تمام عیار فرهنگی، بر علیه انقلاب اسلامی و ارزشهای معنوی آن آغاز کرده است، و ثمره این شبیخون فرهنگی را در احیای فرنگی مآبی، گرایش به ارزشهای غیراسلامی و غیرمعنوی و … در بین افراد جامعه اسلامیمان، شاهد هستیم.

بنابراین، در برخورد با مساله ی گرایش به فرهنگ بیگانه، علمای روان شناسی تربیتی و اجتماعی باید از راه حلهای مناسب و سازنده ای را به منظور پیشگیری و ایمن سازی ارائه نمایند، و به تدریج فرهنگ اسلامی - ملی را جانشین فرهنگ بیگانه کرده، از صدمات آن بر قشر فعال و آسیب پذیر جامعه، یعنی نوجوانان و جوانان جلوگیری کنند زیرا از جمله پیامدهای گرایش به فرهنگ بیگانه ، فاجعه غربزدگی و بی هویتی نوجوانان است که در جوامع شرقی به صورت های مختلف در قرنهای اخیر، بروز و ظهور کرده است.

بنابراین قبل از هر چیز باید دامنه تحقیقات و مطالعات در این زمینه، افزایش یابد، زیرا با کمال تاسف باید گفته شود که تحقیق در این زمینه سابقه چندانی ندارد، و علی رغم اهمیت مساله، فعالیتهایی که در این رابطه قبل از انقلاب انجام شده است، هر چند ظاهران علمی اند ولی ترجمه کتابهای غربی بوده و راه حلهای جوامع غربی را دارند و یا متناسب بافت فرهنگی اجتماعی زمان طاغوت می باشند.

پس از انقلاب اسلامی نیز، کمتر تحقیق جامعی درباره مسایل و مشکلات نوجوانان و جوانان مخصوصاً در بعد فکری و فرهنگی انجام گرفته است. و حال آکه مساله گرایش به فرهنگ بیگانه و تهاجم فرهنگی، اکنون بعد سیاسی نیز پیدا کرده است، و تا آنجا که ما به تحقیقات انجام شده دست یافته ایم، تا کنون سه تحقیق در این زمینه انجام شده است محدود بودن تعداد پژوهشها موید آنست که باید تحقیقهای متعددی در این زمینه صورت گیرد، تحقییق حاضر نیز در راستای این منظور انجام شده است.

 

بیان مساله:

مادر عصر انقلاب ارتباطات قرار داریم ، عصری که در آن «دهکده جهانی  مک لوهان » ، تحقق یافته است.  امروزه برخلاف گذشته، وقتی حادثه ای اتفاق می افتد، انعکاس و حوزه انتشار آن به محل وقوع حادثه محدود نیست. بلکه فراگیر و جهانی است و نتایج «دهکده جهانی» کوچک شدن دنیا و پیدایش تعلق جهانی داده های خبری و حوزه انتشار و پیدایش همسایگی در بین ملتها، مانند همسایه های دیوار به دیوار است. به علت تماس مستقیم و غیرمستقیم افراد جوامهع مختلف انسانها به سادگی در برابر الگوهای فرهنگی مختلف قرار می گیرند.

در عصر امواج، فرهنگ ها و ارزشها، به جای حمل به وسیله کتابها و نشریات سوار بر امواج در اختیار بشر قرار می گیرند. امواجی که بدون وقفه   وبدون هیچ اذنی مرزهای جغرافیایی و کشوری و خانوادگی را در هم می شکنند و به درون زندگی انسانها وارد می‎شوند و بسته بودن مرزهای کشور، و دربهای منازل مانع و رادعی برای ورود به درون و اندرون خانه ها محسوب نمی‎شود.

(نامه فرهنگ شماره 1-1369) و (رفیع، 1373)

مک لوهان می گوید:

« این تلویزیون است … این رادیو است … که ماره به دوران  قبیله نشینی باز می گرداند.  یک قبیله بزرگ جهانی … آنها بار دیگر تمام مرزها را تغییر داده اند این دهکده جهانی من است»

(رشید پور، 1352، ص 135)

پیش بینی مک لوهان جالب است زیرا او در زمانی از دهکده جهانی صحبت کرده است که هنوز ماهواره  وجود نداشته است.

در عصر انقلاب ارتباطات و حاکمیت ماهواره قدرتهای برتر اقتصادی و تکنولوژی فرهنگ خود را به سراسر دنیا انتقال می دهند. « در حال حاضر آرایش کلی ارتباطات در سطح جهانی و وسایل تکنولوژیکی توزیع کننده این اطلاعات با خود ارزشها و آداب و رسوم و نهادهای فرهنگ مسلط غربی را توزیع می کننند».

(نامه فرهنگ شماره 1، 1369، ص 12)

و چون یکی از راههای حصول الگوهای رفتاری، یادگیری مشاهده ای است و نیز یکی از ویژگیهای مهم نوجوانان، الگوجویی است، نقش الگوهای ارائه شده از اهمیت ویژه ای برخوردار می‎شود و در شخصیت و فرهنگ نوجوانان و جوانان تاثیرات مهمی می گذارد.

حال اگر فرهنگ و الگوهای فرهنگی ارائه شده، توسط امواج ماهواره ای رادیویی و تلویزیونی، با ارزشها و الگوهای فرهنگ خودی تضاد داشته باشند و در جامعه نیز خلاء فرهنگی وجو داشته باشد و ارزشهای حاکم بر جامعه نیز با ارزشهای اسلامی - ملی، هماهنگی نداشته باشند، این عوامل موجب تعارض  و سردرگمی افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان گشته، زمینه فرهنگ پذیری  و تحول فرهنگی  و گرایش به فرهنگ بیگانه و غربگرایی  فراهم گشته که در صورت تشدید آن، به بیگانگی  از خود و غربزدگی  منجر می گردد.

 

فهرست مطالب:

چکیده    

تشکر و قدر دانی   

تقدیم      

فصل اول: مقدمه   

1-1- بیان مساله   

2-1-  اهداف تحقیق           

3-1- اهمیت مساله

4-1- تعاریف اصلاحات مهم

5-1- تعریف عملیاتی اصلاحات        

6-1- خلاصه       

فصل دوم: پیشینه تحقیق      

پیشگفتار

1- تعریف، ابعاد و اجزای نگرش       

2- مقایسه بین نگرش و مفاهیم مشابه   

3- تاریخچه گرایش به فرهنگ بیگانه در کشورهای اسلامی            

3-1- دوره غربگرایی در کشورهای اسلامی      

الف- دوره غربگرایی در ترکیه          

ب- دوره غربگرایی و غربزدگی در مصر         

ج- دوره غربگرایی در ایران

4- دوره غربزدگی

الف- دوره غربزدگی در ترکیه           

ب- دوره غربزدگی در ایران (رضا شاه، محمدرضا شاه) و اقدامات آنها           

5- دوره نهضت بازگشت به خویشتن   

نهضت بازگشت به اسلام در بعضی از کشورهای اسلامی  

نهضت بازگشت به اسلام در ترکیه     

نهضت بازگشت به اسلام در ایران      

آثار و پیامدهای گرایش به فرهنگ بیگانه          

ریشه ها و زمینه های گرایش به فرهنگ بیگانه  

نیازها و ویژگیهای نوجوانا    

ویژگیهای نوجوانان            

تاثیرات محیط اجتماعی در رشد و شخصیت       

تاثیر دوستان و همسالان بر رفتار نوجوانان        


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی و شناخت عوامل مؤثر در گرایش نوجوانان به فرهنگ بیگانه بین دانش آموزان دختر و پسر دوره دبیرستان. doc

دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران

 

چکیده
تحقیق حاضر با عنوان بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران، سال (84-1383) با هدف شناسایی بهتر و رفع مشکل یا دگرگونی در ارزش های حاکم مردم و مسئولین در قبال جانبازان شکل گرفته است.
پیری اجتماعی مترادف واژه هایی نظیر: طرد اجتماعی، از کارافتادگی، انزواطلبی و یا عدم توجه و حمایت خانواده، مسئولین وسایر افراد جامعه نسبت به فرد و یا گروه خاصی از اجتماع می‌باشد. در این تحقیق بیشتر مفهوم طرد اجتماعی مدنظربوده است ، که رابطه آن با متغیرهایی از قبیل: سن، وضعیت تأهل، درصد جانبازی، تعداد سالهای خدمت در جبهه و … سنجیده شده است. در این راستا سوالات تحقیق نیز عمدتاً مربوط به نوع یا میزان رابطه این مفاهیم با میزان و سطح طرد شدگی اجتماعی جانبازان از صحنه‌های سیاسی- اجتماعی می باشد.
جمعیت نمونه این تحقیق حدود 150 نفر از جانبازانی است که از نواحی مختلف شهر تهران با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و سیستماتیک به طور تلفیقی انتخاب شده اند.
روش پژوهش با توجه به معیارهای کلی از نوع مقطعی، توصیفی و در برخی محورها بصورت تبیینی بوده و در چارچوب ابزارهای غالب از روش اسنادی وپیمایشی به صورت همزمان، بهره گرفته هم چنین فن پرسشنامه تؤام با مصاحبه عمقی به عنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. پرسشنامه شامل 30 سؤال باز و 2 سوال بسته در دو بخش شناسایی و طیفی (لیکرت) تدوین گردیده است. پس از جمع‌آوری اطلاعات با بهره‌گیری از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی همراه با آزمون‌های کای اسکوئر ، وی کرامرز . دی‌سامرز و رواسپیرمن ، یافته‌ها در قالب 17 جدول یک‌بعدی و 16 جدول دو بعدی ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که 60 درصد جمعیت نمونه دارای پیری اجتماعی زیادی بوده است. جالب توجه آنکه موضوع مورد بررسی با متغیرهایی نظیر: میزان مزایا، امکانات هنگام جنگ یا قبل از آن، میزان ساعات تنهایی و قضاوت جامعه، رابطه معنادار و مستقیمی داشته است. یعنی با کاهش یا افزایش متغیرهای مذکور، پیری اجتماعی نیزهم جهت با آنها تغییر می یابد.


مقدمه

پیری پدیده ای است جسمانی اما عوامل اجتماعی می تواند در تسریع آن موثر افتد. بدین معنی که چیزی از خارج بر فرد تحمیل شده و ناراحتی های جسمانی و روانی را برای شخص در پی دارد. بدین ترتیب می توان اذعان نمود که پیری امری نسبی بوده و در آن علاوه بر شاخص جسمانی، عوامل روانی و اجتماعی نیز، موثر می باشند.
چنانچه پیری را مسامحتا با دید اجتماعی بررسی نمائیم، در اینصورت دریچه ای فراخناک به پهنای تاریخ زندگانی انسان بر روی کره زمین در پیش روی هر محققی گشوده خواهد شد.
با توجه به وسعت مفهوم پیری در نظرگاه اجتماعی، این پدیده میتواند گربیان گر اقشار کثیری از جامعه گردد. یکی از گروههایی که این پدیده در مورد آنها به وقوع پیوسته، قشر جانباز می باشد. با عنایت به اینکه، جانبازان در کشورما گروهی هستند که به منظور دفاع از مرز و بوم کشور بذل جان نموده و در عین از دست دادن بخشی از سلامت جسمانی خود، از لحاظ ویژگی های روحی و روانی نیز دستخوش تغییراتی گشته اند، لذا در پژوهش حاضر این قشر ایثارگر که در معرض آسیب بیشتری بوده اند مورد توجه قرار گرفته اند. بنابراین با توجه به مفهوم پیری اجتماعی می توان گفت: این پدیده در قشر جانبازان، افرادی را شامل می شود که علی رغم از خودگذشتگی شان در دفاع و یا ارتقا کشور،جامعه آنها را به وادی فراموشی سپرده و مورد بی مهری قرار داده است که از عوارض آن : انزوا، گوشه نشینی، احساس تنهایی می باشد.
براین اساس به پیرامون اهداف تحقیق، اهمیت موضوع، فرضیات و محدوه مطالعه پژوهش پرداخته شده از آنجا که پژوهش حاضر، تجربه ای دو سویه است ،امیدواریم برای خوانندگان نیز متقابلا رضایت بخش باشد.


توجیه علمی مسئله

موضوع: پیران‌شناسی اجتماعی
عنوان: بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی بین قشر جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران، سال (84-1383).
توجه به یک مسئله اجتماعی از آگاهی جامعه، پیرامون وجود آن موضوع در نظام اجتماعی سرچشمه می‌گیرد، از اینرو کلام آغازین مادر طرح مسئله تحقیق از رابطه فرد و جمع و جدایی‌های آنها شروع می‌شود و به ما اجازه می‌دهد که حداقل طرح کلی یک مشکل نظری اساسی را مشخص کنیم. بر این اساس پرسشی که به عنوان سوال پایه مدنظر می‌باشد عبارت است از اینکه: پیری اجتماعی چیست؟
پیری اجتماعی، اگر این تعبیر درست باشد در زمان‌های قدیم مشکل تلقی نمی‌شد یا وجود نداشت بلکه از فراورده‌های عصر حاضر است. به طوری که می‌دانیم واژه پیری تداعی کننده مفاهیم متعددی از قبیل پیری جسمی، پیری قانونی، پیری ریاضی وغیره است همینطور فاکتورهای معینی من جمله ناتوانی‌جسمی، کاهش یادگیری و تغییرات فیزیولوژیک و مانند آن را به همراه دارد. به نظر می‌رسد امروزه واژه پیری وسعت، عمق و پیچیدگی بیشتری پیدا کرده است. به تبع آن مفهوم نوینی مطرح می‌شود که باید به عنوان یک پدیده اجتماعی ساختاری و بالاتر از آن مسئله اجتماعی مورد توجه قرار گیرد چرا که از یک طرف فرد تا زمانی وجود دارد و مطرح است که برای نظام اجتماعی کارکردی داشته باشد؛ در غیر اینصورت جامعه او را کنار می‌زند. از سوی دیگر این نگاه که با کاهش توانایی‌های فرد، پیران را از صحنه اجتماع حذف می‌کنند، در حد توانایی‌های بدنی و ذهنی‌شان در زندگی روزانه، اجتماعی و اقتصادی شرکت نمی‌دهند، فرصت‌های آنان را برای فعالیت در اجتماع کاهش می دهد. در عین حال گوبریوم نیز معتقد است که یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر رفتار فرد در طول زندگی، عوامل محیطی، اعم از پشتیبانی و حمایت اجتماعی نظیر عضویت در گروه، تشکیل خانواده و … می‌باشد که موجبات پیوستگی و وابستگی به محیط را فراهم می‌آورد. فردی که به واسطه موانع موجود در اجتماع از داشتن پیوستگی با دیگران محروم می‌ماند در برابر این موانع و محدودیت‌ها تسلیم شده و کناره‌گیری از اجتماع را به مبارزه با آن ترجیح می‌دهد و در اثر گذشت زمان احساس تنهایی بر وی غلبه کرده به عنوان یک پیر اجتماع محسوب می‌گردد. پس همانطوری که اجتماع فرد را به انزوا می‌کشاند فرد نیز از مداخله در اجتماع دوری می‌کند و این امر به یک رابطه متقابل تبدیل می شود.
سوال دیگری که در اینجا مطرح است این می‌باشد که آیا قشر جانبازان نیز در دسته پیروان اجتماعی قرار می‌گیرند؟
شاید اگر امروزه فقط از دوران جنگ صحبت کنیم جوانان آن را افسانه‌ و شخصیت‌های آن را اسطوره فرض ‌کنند اما واقعیت جنگ فراتر از افسانه و … بود. حقایق و اتفاقاتی در جنگ رخ داد که تمام دنیا را متعجب و شگفت‌زده کرد اما در داخل از جانب برخی از مردم و مسئولین شاهد تعلل و سستی در جهت پاسداری از این ارزش‌ها بودیم. بنابراین لزوم پرداخت به شخصیت جانباز به عنوان پیر اجتماع ضروری به نظر می رسد!
در فرهنگ واژه‌ها، جانباز به معنای جان باختن است. جان باختن در راه هدف معین و تعیین شده‌ای که مورد اعتماد جانباز است. اما در فرهنگ معنویات، این کلمه آغاز یک راه است، راهی که انتهای آن تکامل انسان است. جاده‌ی عشق و ایثاری که پر از مشکلات و سختی‌هاست. در این راه، جانباز نشانه‌ایست از ایثار و حماسه و دلیری و شجاعت و در پایان- مبارزه بی امان با سختی‌ها و مشکلات عظیمی است که تا پایان عمر با صبر و اراده و قاطعیت آنان ادامه خواهد یافت. جامعه کوچک مورد بحث ما زیر مجموعه‌ای است از جامعه بزرگ اسلامی و اجتماعی که درک مصائب و مشکلات این جامعه در راه رسیدن به هدف والایش، برای افراد دیگر جوامع تا حدودی قابل بحث است.
از آن جا که محیط برخورد و زندگی جانبازان، کوچک و محدود است در عصر حاضر این محیط محدود بر زندگی جانبازان تأثیر گذاشته و خواهد گذاشت و مسائل و مشکلاتی را برای آنان فراهم می آورد.
در رابطه با مسائل و مشکلات پیری اجتماعی در جانبازان متغیرهای زیادی مطرح است اعم از: خصوصیات زمینه ای، وضعیت اقتصادی، حالات فکری و روانشناختی و اجتماعی.
در رابطه با بعد اجتماعی و پیری چنین می‌توان بیان داشت که: نگرش های سیاسی ، دیدگاه های مردمی و برخوردهای اجتماعی با جانبازان بسیار حائز اهمیت می‌باشد. بطوریکه قضاوت ارزشی جامعه در بعضی موارد، شکل منطقی و انسانی نداشته و غالباً در دو حد افراط و تفریط، دلسوزیهای ناخواسته، ترحم ، طرد، عدم پذیرش اجتماعی و بی‌توجهی به حقوق فردی آنان قرار می‌گیرد. و امکان برقراری ارتباطات اجتماعی را کاهش می‌دهد. در حالیکه ارتباط اجتماعی نه تنها برای فرد جانباز بلکه برای هر انسانی مهم می‌باشد، هر انسانی دوست دارد در محیط باز و فضای گسترده‌ای با آرامش خاطر زندگی کند، با جامعه بیشتر در ارتباط باشد تا بتواند نیاز اجتماعی خویش را اغنا نماید. یا میل دارد با همه کس به گفتگو نشیند. بنابراین تمام این نیازها و تمایلات در مورد جانبازان نیز صدق پیدا کرده و باید گفت شوق و شور ایشان چندبرابر انسان سالم دیگری است. در حالیکه اگر جانبازی با تمام وجود، احتیاج به تحقیق و شناخت و بررسی داشته باشد و بخواهد به دنبال آنها برود همه‌ی راهها را بر خویش بسته می‌بیند. اگر هنری داشته باشد و بخواهد به معرض دید افراد جامعه قرار بدهد موانعی پیش‌پای او قرار می‌گیرد همینطور نمی‌تواند به نقاط دور سفر کند و با دیگر مردم جامعه‌، تماس حاصل نماید. افرادی که به عللی دچار ضعف این برقراری ارتباط می‌شوند طبعاً نا امید و خسته بر جای می‌مانند. بدامان دردها و غم‌های خویش باز می‌گردند و غرق در دنیای تفکرات بی‌سرانجام می‌شوند. بدین ترتیب قضاوت ارزشی جامعه موجبات کاهش یا افزایش ارتباطات اجتماعی را فراهم می‌آورد و هر چه ارتباطات فرد با محیط تقلیل یابد بر پیری اجتماعی فرد افزون خواهد شد.
در عین حال عوامل بسیاری موجب از هم گسستگی پیوند این گروه با جامعه می‌شود و در نهایت تعامل اجتماعی و منطقی، چسب اجتماعی و ادغام آنها را در جامعه با مشکل مواجه می‌سازد. از طرفی اگر کسی در دریای پرتلاطم و سهمگین درد افتاده باشد، برای ما که در ساحل امن ایستاده‌ایم و واقعیت را نظاره‌گریم، دردی که بر غریق عارض شده، قابل درک و احساس نیست و تنها خود را شاهد وناظر جریان یک تراژدی می‌یابیم، که در نهایت، قوة دلسوزی ما را تحریک کرده و بدنبال راه نجاتی برای او می‌گردیم. جانبازان در حال حاضر شرایط بسیار بدی را می‌گذرانند به طوری که حتی برای تأمین دارو و سایر نیازهای درمانی خود نیز با مشکلات بسیاری روبرو هستند. از آنجا که شخصیت جانباز در چهارچوب اعتقادات اسلامی و جانبازی‌هایی که اینان برای حفظ و حراست ناموس ملی داشته‌اند شایستة احترام وافر می‌باشد، به نظر می‌رسد جامعه وظیفة خود را در باب شناخت و شناسایی ابعاد اخلاقی و عملی جانبازان انجام نداده و دور نیست که مشکلات ناشناخته‌ای آشکار شده و رخ بنمایاند. و اثرات سوء بر عملکرد کلی فرد داشته باشد. چنانچه در بعد روانشناختی ابعاد گوناگون این تأثیرگذاری مشخص می‌باشد، به عنوان مثال بعد از اتمام جنگ تحمیلی و وجود معلولیت‌های ناشی از آن امکان افزایش مسائل و مشکلات روانی در رابطه با جانبازان به طور روشنی وجود دارد. این در حالی است که جامعه سبب شده نقص بدنی در تصویر ذهنی جانباز اثر منفی بگذارد و بالنتیجه ادارک وی را از خویش دستخوش دگرگونی می‌نماید.
در این رابطه توجه به ، بهبود وضعیت روانی این انسانهای مظلوم که حتی نزدیکترین افراد به آنها نیز، قادر به درک درستی از آنان نمی‌باشند، لازم می نماید.. ولی چنانچه مشاهده می‌شود جانبازان به عنوان جمعیت قابل توجهی از افراد جامعه از رسیدگی دولت و مردم به نیازهایشان محروم مانده‌اند.
با توجه به مطالب ذکر شده سعی بر آن است که به بسط مفهوم پیری اجتماعی در روند کار بپردازیم.

اهداف پژوهش

برای روشن‌تر ساختن مسیر حرکت مطالعه و درک اسلوب حاکم بر سایر مراحل پژوهش، آگاهی از اهداف اصلی و فرعی لازم می‌نماید. به بیان دیگر سخن گفتن از مقصود تحقیق در ابعاد کلان و خرد، روشنی‌بخش طریق جریان مطالعه می‌باشد:
هدف کلی:
بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی و دلایل بوجود آمدن آن به منظور شناسایی بهتر و رفع مشکلات ناشی از پیری اجتماعی جانبازان و از سوی دیگر دگرگونی ارزش‌های حاکم مردم و مسئولین در قبال جانبازان.
با دستیابی به این هدف، امکان طرح و توجه به اهداف ریزتری که در ذیل آمده است فراهم می گردد.
اهداف جزئی:
الف: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات زمینه‌ای از قبیل: سن، سطح تحصیلات، تعداد فرزند، وضعیت تأهل، تعدادسالهای خدمت در جبهه و درصد جانبازی با پیری اجتماعی جانبازان.
ب: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات فکری و روان شناختی از قبیل: ساعات تنهایی و اعتقادات مذهبی با پیری اجتماعی جانبازان.
ج: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات اقتصادی از قبیل: درآمد، وضعیت مسکن، وضعیت شغلی، اشتغال به کار همسر، امتیازات و مزایا، دریافت کمک‌ مالی و امکانات قبل یا هنگام جنگ با پیری اجتماعی جانبازان.
د: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات اجتماعی از قبیل: مقبولیت از طرف مردم، قضاوت از طرف جامعه، مشارکت سیاسی و حزبی، ارزش‌های جبهه و جنگ، نوع حضور در جبهه و آشنایی با افراد ذی‌نفوذ در سازمان ها و ارگان های مختلف با پیری اجتماعی جانبازان.
با این وصف مشاهده می‌شود که روند پژوهش در قالبی کل نگرانه به سوی فهم و دریافت اطلاعات خردتری است که درون آن چار چوب کلی نهفته است. در واقع فراهم آوری داده‌هایی که پاسخ‌گویی اهداف فرعی تحقیق باشند راه وصول اساسی را هموار می‌نماید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   468 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان

دانلود مقاله بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

● چکیده پژوهش :
در این پژوهش عمده ترین عوامل موثر بر سنت پذیری از جمله خانواده که مهمترین آن است و بعد دوستان وجامعه و ... مورد بررسی قرارگرفته است . هدف ازاین پژوهش این است که بدانیم چرا سنت پذیری در بعضی خانواده ها وافراد با شدت زیاد و در برخی از شدت کمی برخوردار است ؟ برای بررسی این مسئله دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی را به عنوان جامعه آماری برگزیده وازبین آنان به صورت تصادفی 100 نفر راانتخاب کرده و به وسیله پرسشنامه اطلاعاتی را از آنها کسب کردیم . و اطلاعات به دست آمده در 21 جدول یک بعدی و 20 جدول دو بعدی با استفاده از آزمون X2( خی دو) ، و 20 نمودار تجزیه و تحلیل شد . و در نهایت به این نتیجه کلی رسیدیم که خانواده مهمترین فاکتور در سنت پذیری است.وهر چه در خانواده ای پدر یا مادر سالاری بیشتر باشد،ورفت و آمد با اقوام گسترش پیدا کند،متعاقبا گرایش به سنت بودن و سنتی فکر کردن در فرد افزایش پیدا می کند.فاکتور دیگر موضوع جامعه و دوستان می باشد و هرچه فرد به سمت اینها گرایش داشته باشد، از سنت دورتر می شود سنت پذیری هر چقدر در خانواده قوی و محکم باشد ، باز هم فرد تحت تاثیر جامعه و قرار می گیرد .
بنابراین نباید در پذیرش و درونی کردن سنت درجوانان افراط و تفریط کرد، بلکه باید حد اعتدال را رعایت نمود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1- مقدمه
2- بیان مسئله یا طرح موضوع
3- اهداف پژوهش
4- اهمیت موضوع پژوهش
5- فرضیات پژوهش
6- تعریف نظری و عملیاتی متغییرها
7- محدوده مطالعاتی پژوهش

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1- مقدمه

سنت پذیری چیست؟ جدای از معانی گوناگونی که از مفهوم سنت برداشت می شود سنت گرایی به تفکری اطلاق می شود که مدعی است تاملات عقلانی انسانها درهر زمان واوضاع واحوالی که باشند به مجموعه ی واحدی از حقایق رهنمون می شوند.

سنت پذیری وگرایش به یک سنت خاص از قدیم الایام بوده وهنوز هم هست، یعنی ازدوران های قبل هم یکسری از انگیزه های فرهنگی وقوانین وآداب ورسومی بوده که مورد پرستش وتبعیت قرار می گرفته.
سنت پذیری می تواند انواعی چون سنت پذیری شهری ، روستایی، قومی، قیبله ای خانوادگی و... داشته باشد که هر فرد به نوع فرهنگی که در آن رشد کرده به هر کدام از این انواع گرایش داشته باشد واز قوانین آن تبعیت کند.
تاکید بر مقوله ی تکلیف وگذشته نگری، تاکید بر اصالت، تکیه به مابعداالطبیه و....از به وجود آوردن واژه ای چون سنت می باشد.
امروز در اکثر کشورهای غربی واژه ی سنت پذیری بسیار کمرنگ شده و جای آن را مدرنیته گرفته وکمتر قوانین وآداب سنتی که یکی از آنها رفت وآمدهای خویشاوندی است از بین رفته است.
اما درایران هنوز سنت و سنت گرایی به چشم می خورد به خصوص در مورد روستاهای هریک استانها ولی نسبت به گذشته کمرنگ شده است . مخصوصا در کلان شهری مثل تهران. واین شاید به دلیل وجود رسانه هایی چون اینترنت وماهواره در بین قشر دانشجو وجوان می باشد.
مثلا گیدنز معتقد است که واژه ی سنت مفهوم خاصی از استواری وقوام امور را به وجود می آورد که به طور معمول عناصر شناختی واخلاقی را در هم می ریزد دنیا چنین است که هست. چون عملا همانطور است که باید باشد. بدین ترتیب در سخن او سنت همنشین باور به این اعتقاد است که دنیای ما بهترین دنیای ممکن است.
خانواده و بعد اجتماع از مهمترین عواملی هستند که می توانند سنت را برای فرد درونی کنند و یا فرد را از آن زده کنند . البته عوامل دیگری چون دوستان ، محیط زندگی ، و... هم از عوامل دیگری هستند که روی این مقوله می توانند تاثیر گذار باشند . ولی خانواده نقش پررنگ تری دارد . اگر سنت زیاد از حد در خانواده ای برقرار باشد طبیعتا انتخاب و یا زندگی برای اعضای خانواده در جامعه امروزی مشکل می شود و اگر هم اصلا در خانواده ای به آن اهمیت ندهند ، فرد با سنت هایی که در جامعه وجود دارد دچار مشکل می شود . بنابر نظریه دورکیم که همه چیز را اجتماعی می داند ، در این بحث هم به نظر سنت پذیری یک مقوله اجتماعی است ، یعنی بر حسب اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند ، وتا اندازه ای که سنت ها رعایت می شود ، می تواند پذیرفته یا رد شود .

 


2- بیان مسئله یا طرح موضوع
سنت پذیری چیست ؟ فرد سنت پذیر چه کسی است ؟
منظور از سنت پذیری ، یعنی پذیرش سنت ، یعنی فردی که سنت را پذیرفته ودر همه امورزندگی اش و در تصمیم گیری هایش سنت را هم در نظر می گیرد وملاک قرار می دهد .
منظور از فرد سنت پذیر فردی است که یا به خاطر علاقه ویا به دلی اعتقاداتش سنت را دوست وقبول دارد . که البته پذیرش سنت هم درجه دارد . مثلا فردی بسیار سنت پذیر است و سنتی هم فکر می کند و فردی هم تا حدودی ، و با در نظر گرفتن شرایط جامعه سنت را قبول دارد .
سنت پذیری و اینکه فرد چطور و چگونه باید سنتی را بپذیرد ، بیشتر از همه از خانواده آن فرد ناشی می شود . یعنی بیشترین تاثیر را خانواده روی فرد می گذارد و بعد از خانواده اجتماع است که روی فرد تاثیر زیادی می گذارد . البته متغییرهای دیگری هم در کنار خانواده و اجتماع وجود دارند ، چون : دوستان ، محل زندگی ، تحصیلات ، قومیت و... . ارزش ها ، فرهنگ ، طبقه اجتماعی ، رفتار والدین و... از عواملی هستند که بسیار روی مقوله سنت پذیری تاثیر می گذارند . ودر این تحقیق به صورت کامل به توضیح این عوامل پرداخته شده است .
سنت پذیری باعث می شود که فرد هویت و اصل خود را بشناسد و به آن پایبند باشد و با عث می شود که سنت هایی را که در خانواده و یا قوم و قبیله و فامیل رایج بوده است را به نسل های بعدی منتقل کند ، مثلا همین مراسم های جشن عروسی ودیگر مراسم ها وجشن ها که در هر روستا واستانی ، با هم تفاوت دارد . و این تمایز باعث شده است که کرد ولر و ترک و... از هم مشخص باشند ، که البته این حسن سنت پذیری را در کلان شهرها نمی توان به عنوان حسن شناخت . مثلا در شهری مثل تهران این گونه مراسم های سنتی رایج نیست و فردی که خیلی سنتی است در برخی شرایط که در جامعه پیش می آید دچار مشکل می شود .
در این تحقیق شناخت و بررسی آنچه که قبل از این بیان شد ، علی الخصوص در میان قشر دانشجو و جوان دارای اهمیت است . به عبارت دیگر مسئله پژوهش حاضر این است که به چه میزان دانشجویان و قشر جوان سنت پذیر می باشند ؟

 

3- اهداف پژوهش
هدف کلی :
بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی به منظور شناخت چگونگی پذیرش و درونی کردن سنت ها در نزد آنها .
هدف های جزئی :
الف) بررسی و شناخت عوامل خانوادگی مرتبط با سنت پذیری .
ب) بررسی و شناخت عوامل اجتماعی نظیر: تحصیلات ، طبقه اجتماعی ، منطقه محل سکونت و ... ، مرتبط با سنت پذیری .
ج) بررسی وشناخت عوامل فرهنگی نظیر رفت و آمدهای فامیلی و دوستانه و ... مرتبط با سنت پذیری .

 

 

 

 

 


4- اهمیت موضوع پژوهش
شناخت اینکه به چه میزانی وتا چه حدی سنت در بین جوانان و به خصوص قشر دانشجوی ما رایج است ، اهمیت این پژوهش را روشن می سازد . در حال حاضر تعداد پژوهش های جدی و با پشتوانه علمی در این زمینه بسیار کم است و جوانان ما روز به روز از سنت و فرهنگ خود فاصله می گیرند و به سوی غرب و تجدد پیش می روند . به همین دلیل ما نیازمند پژوهش های علمی و اساسی در این زمینه می باشیم که بدانیم تا چه حد سنت در میان جوانان ما و قشر دانشجو درونی شده است . و چرا وچه عواملی باعث شده که این پذیرش کمرنگ و یا پررنگ تر شود .
دلیل انتخاب این موضوع به عنوان موضوع تحقیق این بود که ما در سطح شهر و به ویژه دانشگاهها می بینیم که جوانان ما بسیار از این موضوع اغفال شده اند و مد ومد گرایی بسیار در بین آنان افزایش یافته است .
عوامل خانوادگی ، و به علاوه سن و میزان تحصیلات والدین ، رابطه با دوستان و همینطور جامعه و... باعث شده که جوانان یا از سنتی بودن گریزان و یا برعکس به آن گرایش داشته باشند .
این تحقیق قصد آن را دارد که میزان این پذیرش یا رد شدن را بسنجد و راههای موثر برای این افزایش یا کاهش را بررسی نماید .

 

5- فرضیات پژوهش
1) به نظر می رسد بین سن جوانان دانشجویان دانشگاه آزاد ومیزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
2) به نظرمی رسد که بین جنس جوانان دانشجویان دانشگاه آزاد ومیزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
3) به نظر می رسد بین رشته تحصیلی جوانان دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
4) به نظر می رسد که بین وضعیت مسکن جوانان دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
5) به نظر می رسد که بین میزان درآمد ماهیانه خانواده دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
6) به نظر می رسد که بین تحصیلات پدر دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
7) به نظر می رسد که بین تحصیلات مادر دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
8) به نظر می رسد که بین تعداد خواهر و برادرهای دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
9) به نظر می رسد که بین اختلاف سنی والدین دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
10) به نظر می رسد که بین ارتباط والدین دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
11) به نظر می رسد که بین نوع حاکمیت در خانواده دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
12) به نظر می رسد که بین نظردهی دانشجویان دانشگاه آزاد در تصمیم گیریهای خانوادگی و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
13) به نظر می رسد که بین علاقه دانشجویان دانشگاه آزاد به خانواده هایشان و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
14) به نظر می رسد که بین رفت و آمدهای فامیلی دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
15) به نظر می رسد که بین منطقه محل زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
16) به نظر می رسد که بین تعداد دوستان صمیمی دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
17) به نظر می رسد که بین رفت و آمدهای دانشجویان دانشگاه آزاد با دوستان خود و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
18) به نظر می رسد که بین تاثیر پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد از دوستانشان و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
19) به نظر می رسد که بین مد جامعه و تاثیر پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد از آن و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .
20) به نظر می رسد که بین ساعات مطالعه هفتگی دانشجویان دانشگاه آزاد و میزان سنت پذیری آنان رابطه وجود دارد .

 

 

 

 

 

 

 

6- تعریف نظری و عملیاتی متغییرها ی پژوهش
سن
تعریف نظری: منظوراز سن تعداد سالهایی است که افراداززمان تولد تا حال گذرانیده اند.
تعریف عملیاتی : منظور از سن تعداد سالهای عمرانسان است با معرف هایی چون : تعداد سال ، ماه و روز ، که منظور محقق در اینجا تعداد سال ها می باشد که از طبقات زیر خارج نمی باشد :
- کمتر از 20 سال - از 20 تا 25 سال - بالاتر از 25 سال
تحصیلات
تعریف نظری: منظور از تحصیلات داشتن مدرک تحصیلی رسمی از آموزشکده ها یا آموزشگاه های عالی می باشد .
تعریف عملیاتی : منظور از تحصیلات داشتن مدرک از یک آوزشگاه یا آموزشکده عالی می باشد با معرف هایی نظیر نوع مدرک تحصیلی ، نوع رشته تحصیلی و ... که منظور محقق در اینجا نوع رشته تحصیلی می باشد که از طبقات زیر خارج نمی باشد :
- علوم اجتماعی و روانشناسی - جغرافیا - ادبیات و فلسفه
والدین
تعریف نظری : منظور از والدین کسانی هستند که مسئولیت سرپرستی یک فرد را به عهده دارند .
تعریف عملیاتی : منظور از والدین سرپرستان یک فرد می باشد با معرف هایی نظیر اختلاف سن آنها، میزان صمیت آنها و روابط آنها درمنزل که منظورمحقق دراینجا میزان اختلاف سنی والدین می باشد که از طبقات زیر خارج نمی با شد :
- کمتر از 5 سال - از 5 تا 10 سال - بیشتر از 10 سال
دوستان صمیمی
تعریف نظری : منظور از دوستان صمیمی کسانی هستند که با هم ارتباطات صمیمانه دارند و رابطه آنها غیر رسمی است .
تعریف عملیاتی : منظور از دوستان صمیمی افرادی هستند که با هم روابط غیر رسمی دارند. با معرف هایی چون تعداد دوستان صمیمی ، شدت صمیمیت و نوع صمیمیت که منظور محقق در اینجا تعداد دوستان صمیمی است که از طبقات زیر خارج نمی باشد :
- یک نفر - دونفر - سه نفر و بیشتر

 

مطالعه
تعریف نظری : منظور از مطالعه خواندن یک متن ، کتاب ، روزنامه و ... می باشد
تعریف عملیاتی : منظور از مطالعه خواندن می باشد با معرف هایی نظیر ساعات مطالعه نوع مطالعه و زمان مطالعه که منظورمحقق دراینجا ساعات مطالعه دریک هفته می باشد
که از طبقات زیر خارج نمی باشد:
- کمتر از 5 ساعت - از 5 تا 10 ساعت - بیشتر از 10 ساعت

 


7- محدوده مطالعاتی پژوهش
به لحظ نظری موضوع سازه سنت پذیری می باشد و جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شده است . که شامل زن و مرد و متاهل و مجرد بوده است . وما در رابطه با سنت پذیری ، نظریات مرتبط با آن ، انواع سنت پذیری و وضعیت موجود آن در ایران و جهان و... به جمع آوری مطالب به صورت فیش اقدام کردیم و این فیش ها را تحلیل کرده و در برگه به صورت کامل آورده شد .
به لحاظ میدانی هم ما از طریق پرسشنامه اقدام به جمع آوری مطالب نمودیم . به این صورت که پرسشنامه ها در محدوده دانشگاه آزاد اسلامی ( دانشکده ولیعصر(عج) ) به صورت تصادفی در میان 100 نفر تقسیم و پر شد و مطالب آنها به صورت جداول یک بعدی و دو بعدی ونمودارها با تفاسیر آنها آورده شد . که به طور کامل در فصل 4 این پژوهش آمده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1- مقدمه
2- تعریف سنت پذیری و اصطلاحات و واژه های مرتبط با سنت پذیری
3- انواع سنت پذیری
4- عوامل موثر بر سنت پذیری
5- آثار و تبعات سنت پذیری
6- وضعیت موجود سنت پذیری در ایران و جهان
7- نظریه های مرتبط با سنت پذیری
8- چارچوب نظری
9- جمع بندی و نتیجه گیری
10- مدل مطالعاتی
11- منابع

1 - مقدمه

سنت پذیری چیست؟ جدای از معانی گوناگونی که از مفهوم سنت برداشت می شود سنت گرایی به تفکری اطلاق می شود که مدعی است تاملات عقلانی انسانها درهر زمان واوضاع واحوالی که باشند به مجموعه ی واحدی از حقایق رهنمون می شوند.

سنت پذیری وگرایش به یک سنت خاص از قدیم الایام بوده وهنوز هم هست .یعنی از دوران های قبل هم یکسری از انگیزه های فرهنگی وقوانین وآداب ورسومی بوده که مورد پرستش وتبعیت قرار می گرفته.
سنت پذیری می تواند انواعی چون سنت پذیری شهری ، روستایی، قومی، قیبله ای خانوادگی و... داشته باشد که هر فرد به نوع فرهنگی که در آن رشد کرده به هر کدام از این انواع گرایش داشته باشد واز قوانین آن تبعیت کند.
تاکید بر مقوله ی تکلیف وگذشته نگری، تاکید بر اصالت، تکیه به مابعداالطبیه و....از به وجود آوردن واژه ای چون سنت می باشد.
امروز در اکثر کشورهای غربی واژه ی سنت پذیری بسیار کمرنگ شده و جای آن را مدرنیته گرفته وکمتر قوانین وآداب سنتی که یکی از آنها رفت وآمدهای خویشاوندی است از بین رفته است.
اما درایران هنوز سنت و سنت گرایی به چشم می خورد به خصوص در مورد روستاهای هریک استانها ولی نسبت به گذشته کمرنگ شده است . مخصوصا در کلان شهری مثل تهران. واین شاید به دلیل وجود رسانه هایی چون اینترنت وماهواره در بین قشر دانشجو وجوان می باشد.
مثلا گیدنز معتقد است که واژه ی سنت مفهوم خاصی از استواری وقوام امور را به وجود می آورد که به طور معمول عناصر شناختی واخلاقی را در هم می ریزد . دنیا چنین است که هست. چون عملا همانطور است که باید باشد. بدین ترتیب در سخن او سنت همنشین باور به این اعتقاد است که دنیای ما بهترین دنیای ممکن است.

 

 

 

 

 

 

 

2- تعریف سنت پذیری واصطلاحات وواژه های مترادف با سنت پذیری
1/2. سنت واژه ای مبهم وچند پهلو وکثیرالاستفاده که به معانی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است . معانی سنت معمولا ناظر به وضعیت های نهادینه شده ای از تفکر، احساس وعمل است که فضای زندگی آدمی را به عمومی ترین وجه شکل می دهند. انسان ها در درون سنت های خود به تفسیر رویدادها و حوادث (اعم از طبیعی واجتماعی)می پردازند ومعنا بخشی آنها به وقایع مختلف منبعث از سنتی است که در آن زیست می کنند. در این صورت می توان گفت سنت پیش فرضی برای امکان حرف معقول است . بدین ترتیب سنت عموما به امری که تاریخ دارد وواجد ارزش شمرده می شود اشاره دارد. (1)
*بنا بر آنچه که گفته شد می توان این نتیجه را گرغت که افراد برای معنا بخشی وقایع مختلفی که در زندگی شان رخ می دهد به سنت برمی گردند یعنی رفتار فرد منبعث از سنتی است که فرد به آن متکی است وبه آن اعتقاد دارد.
2/2. سنت مجموعه ای از افکار، احساسات وافعال موروثی و جا افتاده است که از سوی کسانی قانع کننده وحتی فوق سوال وچون وچرا ناپذیر تلقی می شود واز راه تاسی به اسوه گذشتگان (در منظر سنت بر خلاف مدرنیته سیر عالم رو به پیشرفت نیست)از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد. در حالی که مدرنیته مجموعه ی اوصاف وخصایصی است که در تمدن جدیدی که در چند قرن اخیر در اروپا وآمریکای شمالی به ظهور پیوست وکمابیش حضور دارند. (2)
*همانطور که گفته شد سنت مجموعه ای از عادات ورسوم گذشتگان است که موروثی به نسل های دیگر منتقل شده بدون چون وچرا .
3/2. سنت گرای آموزه ها واصول کسانی است که از قبول وتبعیت سنت دفاع می کنند وسنت را قابل اعتمادتر از افکار احساسات وافعالی می دانند که بر اثر تجربه وتفکر شخصی حاصل آمده اند . در صورتی که مدرنیزاسیون فعالیتی خود آگاهانه وخود خواسته دراین جهت که جوامعی که دارای اوصاف و خصایص مدرنیته نیستند کما بیش واجد آنها شوند. (3)
*همانطور که گفته شد سنت گرایی رویه ی افرادی است که از تبعیت سنت دفاع می کنند و معتقدند سنت وتبعیت ازآ ن براساس تجربه ی گذشتگان بوده واشتباه نیست . درصورتی که مدرنیته را باید تجربه کرد .
4/2. طبقه ی سنتی : از ترکیب مفاهیم طبقه وسنت و با در نظر گرفتن معنای بیان شده برای هر یک، طبقه سنتی طبقه ای است که وجه نظری محافظه کارانه نسبت به قشربندی های سه گانه( تفکیک جنسی تفکیک نژادی قومی تفکیک اجتما عی) دارد واین وجه نظر نه تنها انتخابی بلکه تنها گزینه ای است که آنها از نظر ذهنی بدان آگاهی دارند. (4)
*همانطور که گفته شد طبقه ی سنتی طبقه ای است که محافظه کارانه برخورد می کند و واین وجه نظر هم انتخابی وهم گزینه ای است . زیرا تجربه آن را ثابت کرده .
5/2. مدرنیته : مدرنیته معرف یک عصر تاریخی است . یعنی تنها نسخه ای ادبی نیست.
بلکه نمود یک تمدن است. پس مفهومی است نه فقط فلسفی که تاریخی. بنا به گفته ی دانیل بل ، مدرنیته یک تمامیت است . عناصر تشکیل دهنده آن در علم ، درفلسفه ، در تکنیک ،
اقتصاد ، سیاست و مذهب یک مجموعه هماهنگ را شکل می دهند.این مجموعه در چار چوبه ی یک فضای کم و بیش همبسته و هماهنگ عمل می کند به شکلی که تضادی بنیادین و پایه ای ، میان آن عناصر وجود ندارد.دو خصوصیت اصلی مدرنیته، تاریخی و تام بودن آن است. (5)
*از مطلب فوق چنین می توان استنباط کرد که درست است که مدرنیته نمود یک تمدن است ولی تمدن هم بسیار مرتبط با سنت است و هر چه ما بخواهیم مدرنیته تر رفتار کنیم، باز سنت در آن نقش اساسی دارد.
6/2. مدرنیته یک کلیت است اما کلیتی تمام ناپذیر است . صفت کلی آن مرتبط است با هماهنگ و نه تمام ناپذیر. مدرنیته نه کامل است و نه از نظر تاریخی خاتمه یافتنی . بلکه دارای کلیتی است نسبی . مدرنیته چند گانه گراست . (6)
*درست است که مدرنیته کلیتی تمام نا پذیر است و خاتمه یافتنی هم نیست چون با زمان پیش می رود . ولی اگر چه سنتها آنقدربه اندازه ی مدرنیته توسعه نمی یابد ولی گستردگی و گوناگونی های فراوانی دارد .
7/2. مذهب: این اصطلاح به دو مفهوم عام وخاص به کار رفته . درمفهوم خاص عبارت است از شاخه ای مخصوص ازدین مانند مذاهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام و در مفهوم عام و کلی با مفهوم دین مترادف و همسان است .
ایدئولوژی : یک تئوری کلی در باره ی جهان هستی همراه با یک طرح جامع ، هماهنگ و منسجم که راه انسان را در زندگی مشخص می کند و هدف آن سعادت و تکامل اوست.
ایدئولوژی یک سری آراء کلی وهماهنگ در باره ی رفتارهای انسان است و مجموعه ای از باید ها و نباید ها در زندگی و رفتار انسان است که بینش ها و روش ها در آن شکل می گیرد. (7)
*مذهب و ایدئولوژی بسیار با سنت در ارتباطند . چون مذهب وایدئولوژی مانند سنت راه را نشان می دهند . وافرادی که مذهب وایدئولوژی خاصی تبعیت می کنند از سنت وآاداب و رسوم گذشتگان هم به همین صورت تبعیت می کنند.
8/2. واژه ی دین ازمفاهیمی است که همواره درمیدان آرا ونظرات گوناگون صاحبنظران قرار داشته و توافق مشترک درآن وجود ندارد . به گونه ای که حتی عده ای از محققان آن را قابل تعریف نمی دانند . به هر حال می توان دین را این گونه تعریف نمود:
دین مجموعه (سیستم) حقایقی هماهنگ و متناسب ازنظام فکری (عقاید و معارف) ، نظام ارزشی ( قوانین و احکام ) و نظام پرورشی (دستورات اخلاقی و اجتماعی( است که در قلمرو ابعاد فردی، اجتماعی و تاریخی از جانب پروردگارمتعال برای سرپرستی وهدایت انسانها در مسیر رشد و کمال الهی ارسال می گردد . (8)
*در باره ی سنت هم مانند دین نظرات وعقاید گوناگونی وجود دارد . وتوافق مشترکی بر آن نیست. ولی سنت هم مانند دین دارای نظام مرکزی ،ارزشی وپرورشی است ومی توان نتیجه گرفت که سنت بسیار موثرتر از دین می باشد.
- معنای لغوی دین : دین واژه ای است عربی که در معاجم و کتاب لغت، معانی بسیاری برای آن ذکر شده است . درآیات قرآن نیز به معنای لغوی دین اشاره شده است وکلمه دین
در آیات به کار رفته است و در هر آیه ای معنای مخصوص خودش را دارد. مثلا در آیه ای به معنای کیش و شریعت آمده و در آیه ای دیگر به معنای توحید و یگانگی می باشد. دین عبارت است از: اطاعت ، گرایش، فرمانبرداری و تسلیم دربرابرحقیقت که در این صورت با معانی لغوی سازگاری خواهد داشت . (9)
*همانطور که در بالا خصوصیات دین مثل اطاعت ، گرایش و ... آمده ، سنت پذیری نیز مانند دین و بسیارنزدیک به دین می باشد زیرا در پذیرش سنت هم باید خصوصیاتی چون اطاعت ، گرایش فرمانبرداری و تسلیم در برابر آیین های گذشتگان باشد.
9/2. فرهنگ : فرهنگ مجموعه پیچیده ای است که دربرگیرنده ی دانستنیها، اعتقادها ، هنرها ، اخلاقیات ، قوانین ، عادات و هر گونه توانایی دیگری است که به وسیله ی انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است. در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان شده است . فرهنگ یک میراث اجتماعی انسان است که او را از سایر حیوانات متمایز می سازد که 4 ویژگی دارد : 1) تفکر و قدرت یادگیری 2) تکلم 3) تکنولوژی 4) اجتماعی بودن
( زندگی گروهی ) (10)
*شاید بتوان گفت فرهنگ همان سنت است وسنت همان فرهنگ. یعنی آن چیزی که فرد در زندگی جمعی و خانوادگی خود فرا گرفته و طبق رویه آن پیش می رود .
3- انواع سنت پذیری
1/3. سنت پذیری روستایی: سنت پذیری در روستاها همیشه وجود داشته وغیرقابل انکار است هر روستایی برای خود یکسری رسوم وسنت های مخصوص دارد مثلادر مورد مراسم های مذهبی و یا مراسم های عروسی و جشن ها سنت وقوانین یک روستا مثلا در مازندران با یک روستا در اردبیل متفاوت است . (11)
*از مطلب فوق چنین استنباط می شود که سنت بسیار متنوع است واز جایی ومکانی به مکان دیگرمتفاوت است واین دگرگونی وتنوع سنت است که بسیارجالب به نظر می رسد.
2/3. سنت پذیری شهری : در مورد سنت پذیری شهری من فکر می کنم واژه ی دیگری جایگزین آن شده و آن واژه مدرنیزه شهری می باشد یعنی اینکه به جای اینکه افراد در پذیرش سنت ها شک وتردید داشته باشند به جای آن در انتخاب پارچه ولباس وکفش ویا بهتر همان مد تردید دارند وچیزی را می خواهند که به آن نزدیکتر باشد . در شهرها حتی همسایگی ،که سنت هم نبوده، ولی قبلا بسیار وجود داشته هم از بین رفته مخصوصا در مناطق بالای شهر، فردهمسایه دیوار به دیوارش را نمی شناسد ولی اغلب درمناطق پایین شهر هنوز این روابط پا بر جاست . (12)
*باتوجه به مطلب فوق می توان چنین نتیجه گرفت که دیگر کمتر می توان افراد را در شهر وادار کرد به سنتی بودن و رفته رفته دنیا به سمت تکامل ومدرنیته درحرکت است .
3/3. سنت پذیری قبیله ای (قومیتی): سنت پذیری قبیله ای یعنی آداب ورسومی که از اول در قبیله ها و ایل ها و یا حتی قومیت های مختلف مثل ترک و لر و... وجود داشته و چون قبیله ای بوده افراد در پذیرش سنت راحتر به آن گرایش داشته اند و جذب آن سنت و قبیله شده اند. (13)
*می توان گفت در پذیرش و گرایش افراد به سنت، سنت پذیری قبیله ای افراد را اگر هم که نخواهند به سنت پایبند باشند مجبور به آن می کنند . زیرا سنت شکنی در قبیله ها حتی با دعواها و کشمکش ها وجدایی ها و درمواردی حتی با خون وخونریزی هم همراه بوده.
4/3. سنت پذیری خانوادگی : از قدیم الایام خانواده یک نقش هسته ای و بسیار مهم بوده ویک نهاد اجتماعی به شمار می آمده . ممکن است در درون خانواده ای یک رسمی یک قانونی مرسوم باشد که از گذشتگان به ارث رسیده وتا کنون کسی نبوده که در این خانواده سنت شکنی کند . پس افراد درون خانواده یا این سنت را واقعا پذیرفته اند ودرونی کرده اند ویا مجبورند یعنی بالاجبار باید آنرا بپذیرند وتبعیت کنند. چون معمولا سنت شکنی در خانواده هایی که خیلی به آداب ورسوم وسنت پایبند هستند ایجاد مشکل می کند وحتی فرد سنت شکن را طرد می کنند. (14)
*همانطور که ملاحظه شد سنت پذیری خانوادگی یعنی گرایش آگاهانه و یا نا آگاهانه فرد نسبت به سنت ورسومی که جاری است وپذیرفتن بی چون وچرای آن .

 

 

 

 

 

 

 


4- عوامل موثر بر سنت پذیری
1/4.عوامل موجود در سنت گرایی:
- خداباوری وتاکید بر مرکزیت خداوند در جهان
- مقبولیت دین به عنوان منبع اصلی معرفت
-آخرت گرایی و پرداختن به تفسیر عالم و رازآلود دیدن آن
- تاکید بر مقوله تکلیف و گذشته نگری و تاکید بر اصالت
- روش شناسی مبتنی بر نقل و ذهنیت پردازی
- تاکید به مابعد الطبیعه و امور متافیزیکی در تبیین حوادث و رویدادها. (15)
*همانطورکه گفته شد تمامی عوامل فوق باعث به وجودآوردن واژه ای چون سنت گرایی شده و به آن معنا بخشیده .
عوامل موجود در تجدد طلبی کاملا متضاد با سنت گرایی است که فرق سنت گرایی با تجدد طلبی را آشکار ساخته و عبارتند از :
- انسان باوری و تاکید بر محوریت انسان در جهان
- مقبولیت عقل به عنوان منبع اصلی معرفت
- دنیا گرایی وپرداختن به تفسیر عالم و راز زدایی ازعالم
-تاکید بر مقوله حق و آینده نگری و تاکید بر تغییر
- روش شناسی مبتنی بر عقل و تجربه گرایی
- تاکید بر امور عینی و طبیعی در تبیین حوادث و رویدادها . (16)
*از مطالب بالا چنین می توان نتیجه گرفت که همانطور که عواملی بود که واژه ی سنت
گرایی را به وجود آورد ، این تعاریف هم واژه ی مدرنیته را در ذهن تداعی می کنند که البته دو واژه ی سنت و مدرنیته بسیار با هم مرتبطند.
چرا مدرنیته جهانی است؟ زیرا شالوده اش بی نهایت است. چرا بی نهایتی؟ زیرا مدرنیته خاصیت تمدنی است که یک پایه اساسی دارد که جدایی انسان ازطبیعت است. پیش ازاین انسان درذهن وابسته بود به طبیعت، به قضا و قدر،اززمانی که انسان ازطبیعت جدا شد توانست ازقضا و قدر،ازتسلیم به قدرتهای برتروازهمه مهمترازحدغایت دوری گیرد.(17)
*درست است که مدرنیته جهانی است و انسان برای مدرن شدن باید از طبیعت جدا شود ولی بازهم هر چه باشد انسان از اصل خودش نمی تواند دور شود.یعنی اگر فردی بخواهد مدرن شود باید همه سنتها را زیر پا بگذارد که این کار شدنی نیست. هر اندازه که هم فرد از سنتش دوری کند و بگوید سنتی نیستم باز هم افکار و احساساتی دارد که نمی تواند از آن جدا باشد و این همان سنت آن فرد است .
سنت گرایی یا مکتب اصالت سنت : می توان گفت نسبت سنت گرایی به سنت همانند نسبت تجدد طلبی است به تجدد . بدین ترتیب ، سنت گرایی زمینه ای است از آگاهی که برای کنش انسانی فراهم می آورد و آن را از حالت تعبدی و عبادتی خارج می سازد. بدین ترتیب سنت گرایی که گرایش آگاهانه نسبت به سنت هاست ، معمولا بعداز زیرسوال رفتن سنتها و یا محل شک واقع شدن آنها بروز می یابد و فعالیتی معرفتی نسبت به سنت را در درون خود دارد. (18)
*همانطور که گفته شد سنت گرایی ، معمولا بعد از زیر سوال رفتن سنتها یا محل شک واقع شدن آنها بروز می یابد که یک نوع فعالیت معرفتی است نسبت به سنت.
4/2. ارزش : سنت حامل ارزشهاست و ارزشها را سنت منتقل می کند. بدون ارزشها سنتها چیزی برای انتقال ندارند و بدون سنتهای ارزشی ، ارزشها به نسلهای جدید منتقل نخواهد شد . ارزش ممکن است معیاری برای ارزشیابی باشد، یا ممکن است حالت یا موقعیتی آرمانی باشد که معیار ارزیابی حالت یا موقعیت موجود یا ممکن قرار گیرد. ارزش ممکن است عامل یک کنش ، نگرشی ارزشیابانه یا معیاری برای درک یک کنش باشد.این معانی متعدد واژه ی ارزش همانند نیستند اما بسیار به هم مربوطند. (19)
*همانطور که گفته شد ارزشها هستند که باعث به وجود آمدن سنت وانتقال آن می باشند. زیرا اگر ارزشها نبودند سنتی هم نبود که بتواند ارزشی را انتقال دهد.ارزشها آنقدر مهم هستند که معیاری برای ارزیابی یک عملکرد محسوب می شوند.
- قالب نمادینی که واژه ارزش بدان اشاره می کند هستی عینی(objective existence) دارد یعنی فاقد هستی فیزیکی یا عصبی فیریکی است . عینیت این واژه همانند قضایای منطقی یا ریاضیات است . البته اگر ارزش در شی ء یا موقعیتی مادی متجسد شود،باز هم قالبی نمادین دارد. (20)
*همانطور که گفته شد ارزش قالبی نمادین دارد که هستی عینی آن است که سنت آن را انتقال می دهد.پس در این صورت سنت هم یک نماد است که ارزش را منتقل می کند.
3/4. خانواده : مطالعه خانواده وازدواج یکی ازمهمترین حوزه های جامعه شناختی است. عملا در تمام جوامع هر کس در زمینه ای خانوادگی پرورش می یابد و تفاوتهای زیادی در الگوهای خانواده و ازدواج در میان فرهنگهای گوناگون وجود دارد . اینکه چه چیزی خانواده محسوب می شود ، ارتباطش با خویشاوندان دیگر ، با چه کسانی می توان ازدواج کرد ، ارتباطات میان ازدواج و تمایلات جنسی همه اینها در فرهنگهای گوناگون متفاوت هستند. (21)
*همانطور که گفته شد هر فرد در یک زمینه خانوادگی پرورش می یابد و با فرهنگهای گوناگون که این فرهنگ وآداب ورسوم زندگی وازدواج و ... همه ازسنت ناشی می شوند.
- خویشاوندی: دراکثرجوامع غربی ارتباطات خویشاوندی معمولا محدود به تعدادمحدودی خویشاوند نزدیک است . برای مثال بیشتر مردم آگاهی اندکی از خویشاوندان دورتر از درجه اول ودوم دارند . اما درایران روابط خویشاوندی اهمیت بسیارزیادی دراکثر حوزه های زندگی دارند ، و در برخی نقاط ایران همه افراد با دیگران خویشاوند بوده یا خود را با دیگران خویشاوند می پندارند . در شهرهای صنعتی و کلان شهر در ایران و جهان محدوده ی خویشاوندی بسیار محدود می باشد. (22)
*همانطور که گفته شد روابط خویشاوندی در ایران بیشتر از جوامع غربی می باشد و این ناشی از سنتی در نزد ایرانیان می باشد که به آن صله ارحام می گویند.
4/4. تحرک اجتماعی : اصطلاح تحرک اجتماعی به حرکت افراد و گروه ها بین موقعیت های اجتماعی- اقتصادی مختلف اطلاق می شود . تحرک عمودی به معنای حرکت به بالا یا پایین نردبان اجتماعی- اقتصادی است.افرادی که دارایی درآمد یا پایگاه اجتماعی کسب می کنند ، دارای تحرک صعودی می باشند . در حالی که کسانی که در جهت عکس آن حرکت می کنند دارای تحرک نزولی اند . در جوامع امروزی میزان زیادی تحرک جانبی وجود دارد که به حرکت جغرافیایی بین نواحی، شهرها یا مناطق اطلاق می گردد. تحرک عمودی وجانبی اغلب همراه یکدیگرند. دو راه برای بررسی تحرک اجتماعی وجود دارد:
1) مشاغل آنها را در نظر بگیریم (تحرک درون نسلی)
2) تا چه اندازه فرزندان وارد همان شغل پدران یا پدربزرگها یشان می شوند (تحرک میان نسلی) . (23)
*مطلب فوق بیانگر این است که تحرک ، حرکت افراد است بین موقعیت های مختلف ، تحرک درن نسلی یعنی همان سنتی بودن ، یعنی سنت بزرگان را برگزیدن.
5/4. فرهنگ : فرهنگ بین افراد مشترک است .هر فردی خصوصیات منحصر به فرد دارد،که ویژه است و دیگران را از آن بهره ای نیست. اینگونه خصوصیات جزء فرهنگ به شمارنمی رود مگرآنکه به وسیله افراد دیگریاد گرفته شود وبه صورت رسوم وعادات گروهی درآید و دیگران در انجام آن شرکت کنند. ازطرف دیگر فرهنگ گرد آورنده جمع است. ذخیره ی دانش انسانی ازطریق نسلهای متمادی فراهم شده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. (24)
*همانطور که ملاحظه گردید خصوصیات فردی هر شخص فرهنگ نمی باشد و فقط زمانی فرهنگ به شمارمی رود که به وسیله افراد دیگر فرا گرفته شود و به صورت رسم و عادت گروهی درآید. که این رسم وعادت همان سنت است که از بزرگان به ارث رسیده و جمعی است نه فردی.
6/4. طبقه اجتماعی : ارائه تعریفی دقیق و خالی از اشکال برای طبقه اجتماعی به آسانی میسر نیست . زیرا اختلاف نظر در این مورد بسیار زیاد است. ولی اگر بخواهیم تعریف ساده ای ارائه داده که خالی ازبارایدئولوژی باشد می توان گفت که طبقه اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از پایگاههای مشابه و یا طبقه اجتماعی که می توان عبارت از گروه بسیار وسیعی دانست که در بر گیرنده ی پایگاههای متعدد و مشابهی است. (25)
*می توان گفت طبقه اجتماعی با سنت بسیارمرتبط است یعنی سنت هم طبقه اجتماعی دارد . چون هر سنتنی طبقه ای از مردم را در بر گرفته و پایگاهی مشابه دارند .

 

5- آثار وتبعات سنت پذیری
1/5. جنسیت و قشر بندی : مطالعات قشر بندی طی سالهای زیادی جنسیت را نادیده می- گرفتند. آنها چنان نوشته می شدند که گویی زنان وجود ندارند. یا چنان که گویی به منظور تحلیل تقسیمات قدرت ، ثروت و اعتبار اجتماعی ، زنان اهمیتی نداشته و در خور توجه نیستند.هیچ جامعه ای وجود ندارد که در آن مردان در برخی جنبه های زندگی اجتماعی ، ثروت و منزلت و نفوذ بیشتری از زنان نداشته باشند. در قشر بندی اجتماعی نه تنها باید اختلافات بین موقعیت های اقتصادی یا مشاغل را در نظر بگیریم ، بلکه باید رخدادهای مربوط به افرادی که آنها را اشغال کرده اند نیز مورد دقت قرار گیرد. (26)
*این مطلب که زنان در گذشته هیچ نقشی نداشتند درسنت هم به چشم می خورد و بسیاری از سنتها و رسومات هستند که به زنان هیچ بهایی نمی دهند درحالی که در زندگی مدرنیته نقش زنان بسیار پر رنگ می باشد.
چرا برخی گروهها در جامعه ثروتمندتر یا قدرتمندتراز دیگران هستند؟
جوامع امروزی تا چه اندازه نا برابرند؟ تا چه اندازه فردی از یک زمینه ی اجتماعی فروتر، بخت رسیدن به بالای نردبان اقتصادی دارد؟ چرا فقر در کشورهای ثروتمند همچنان وجود دارد؟ مطالعه نابرابریها ی اجتماعی یکی از مهمترین حوزه های جامعه شناسی است ، زیرا منابع مادی دردسترس مردم تا حد زیادی زندگی آنها را تعیین می کند نظامهای قشر بندی اجتماعی به این سوالات پاسخ می دهد:
نا برابری ها در همه ی انواع جامعه انسانی وجود دارد .حتی در ساده ترین فرهنگها که اختلاف درثروت و دارایی موجود نیست ، نا برابری میان افراد، مرد و زن ، پیر و جوان وجود دارد . قشر بندی را می توان به عنوان نا برابریهای ساختارمند میان گروه بندی های مختلف مردم بیان کرد. جوامع را می توان متشکل از قشرهایی به صورت سلسله مراتبی در نظر گرفت که قشرهای ممتازتر در بالا و قشرهای کمتر ممتاز نزدیک به پایین قرار گرفته اند. (27)
*از متن بالا می توان نتیجه گرفت که سنت ها شامل قشرهای گوناگونی هستند یعنی هر قشری برای خود سنتی دارد و این به بدین معنی است که در سنت نا برابری وجود ندارد و سنت هر نوع قشری را در بر می گیرد و این نظام های قشربندی است که در آنها نا برابری وجود دارد نه سنت.
2/5. فرهنگی شدن : فرهنگی شدن در واقع هماهنگی و انطباق فرد با کلیه شرایط و خصوصیات فرهنگی است و معمولا به دو صورت ممکن است واقع شوند : اول به صورت طبیعی و تدریجی که همان رشد افراد در داخل شرایط فرهنگی خاص است. دوم به صورت تلاقی دوفرهنگ که به طرق مختلف ممکن است که صورت گیرد. فرهنگ در بر گیرنده ی تمام چیزهایی است که ما از مردم دیگر می آموزیم و تقریبا اعمال انسان مستقیم یا غیر مستقیم از فرهنگ ناشی می شود و تحت نفوذ آن است. (28)
*همانطور که گفته شد واقع شدن فرهنگ به یکی از طرق تدریجی است که همان رشد فرد داخل شرایط فرهنگی خاص است که این شرایط فرهنگی خاص همان سنت است. همان سنتی که فرد از ابتدای تولد در آن رشد یافته و این سنت به صورت تدریجی به فرهنگ وی تبدیل شده است.
- تطابق با همنوایی عمیق فرد باهنجارها و موازین فرهنگی یک جامعه را فرهنگ پذیری
می گویند. فرهنگ پذیری یا جریانی که طی آن فرد ، فرهنگی می شود می توان به دو دسته تقسیم نمود: یک سویه و دو سویه . فرهنگ پذیری یک سویه مربوط به کودکان می- شود و به این دلیل یک سویه است که کودک در مقابل پذیرا شدن ارزشهای جدید منفعل است در حالی که جریان فرهنگی شدن در بزرگسالان ، جریانی است دو سویه. بدین معنا که در مورد افرادی مصداق دارد که شحصیت آنها تکوین یافته و دارای فرهنگ پیش بینی باشند. در چنین حالتی فرهنگ پذیری تبدیل به جریانی پیچیده می شود و فرهنگ جدید به سهولت فرد را تحت سلطه و تاثیر خود قرار نخواهد داد. (29)
*فرهنگ پذیری دقیقا مرتبط با سنت پذیری است زیرا سنت پذیری هم مانند فرهنگ پذیری تطابق عمیق فرد با هنجارها و موازین فرهنگی و قوانین و آداب و رسوم جامعه ای و یا خانواده ای است که در آن زندگی می کند و مانند فرهنگ یک سویه و دو سویه است.
3/5. روابط خانوادگی : روابط خانوادگی در گروههای خویشاوندی برزگتر همیشه شناخته شده است.عملا در همه جوامع می توان آنچه را که جامعه شناسان ومردم شناسان، خانواده ی هسته ای نامیده اند ، تشخیص داد که شامل دو بزرگسال است که با هم در خانواده ای با فرزندان خود یا کودکانی که به فرزندی پذیرفته اند زندگی می کنند. در اکثر جوامع سنتی ، خانواده ی گسترده وجود دارد. خانواده گسترده را می توان گروهی مرکب از سه نسل یا بیشتر دانست که یا در یک مکان و یا در نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند. این خانواده ممکن است شامل پدربزرگها و مادر بزرگها ، برادران و همسرانشان ، خواهران وشوهرانشان ، عمه وخاله ها ، عموها ودایی ها ، خواهرزاده ها وبرادرزاده ها باشند. (30)
*همانطور که گفته شد در گذشته و در اکثر جوامع سنتی خانواده ی گسترده وجود داشته که سه نسل را در درون خود جای می داده و این در کنار هم بودن خانواده ها در گذشته یکی از سنتها و رسومی بوده که در حال حاضردر برخی روستاهای ایران این پدیده به چشم می خورد.
- تغییرات در الگوهای خانواده در سراسر جهان : انواع مختلفی از شکلهای خانواده در جوامع مختلف در سراسر جهان به جای مانده است. در برخی نواحی ، مانند نواحی دور دست آسیا ، آفریقا یا اقیانوس آرام شکلهای سنتی خانواده شامل خانواده های گسترده ، کلان ها و چند همسری ، چندان تغییر نکرده است. اما در بیشتر کشورهای جهان سوم تغییرات گسترده ای در حال وقوع است. منشا این تغییرات ، پیچیده است اما چند عامل را می توان به عنوان عوامل مهم در ایجاد این دگرگونی ها برگزید. این عوامل در درجه اول همانند دوره های پیشین در غرب شامل تاثیر صنعت وزندگی شهری امروزی می- گردد. به طور کلی این تغییرات حرکت جهانی درجهت تفوق خانواده هسته ای ایجاد می- کنند و نظامهای خانواده و گروههای خویشاوندی را از هم می پاشند. (31)
*همانطور که گفته شد تغییرات گسترده ای در حال وقوع است و این تغییرات حرکت جهانی در جهت تفوق خانواده هسته ای ایجاد می کنند.
- رویه تاریک خانواده : از آنجا که روابط خانوادگی و خویشاوندی جزعی از وجود هرکسی را تشکیل می دهند ، زندگی خانوادگی عملا کلیه انواع تجربه ی عاطفی را در بر می گیرد. روابط خانوادگی میان زن و شوهر ، پدر و مادر و فرزندان ، برادران و خواهران یا میان خویشاوندان دور می تواند گرم و ارضا کننده باشد. اما این روابط ممکن است به همان اندازه مملوء از تنش هایی باشد که افراد را دستخوش ناامیدی می سازند و یا آنها را سرشار از احساس عمیق اضطراب و گناه می کنند. رویه تاریک زندگی خانوادگی بسیار گسترده است و با تصویرهای خوش بینانه حاکی از هماهنگی که بی وقفه در فیلمهای تجاری تلویزیون و در جاهای دیگر در رسانه های جمعی مشاهده می کنیم در تناقض است. (32)
*همانطور که گفته شد روابط خانوادگی هم می تواند گرم باشد و هم ناراحت کننده و نا امید کننده و در برخی اوقات این گرمی و نا امیدی می تواند ناشی از سنتی باشد که خانواده آن را اجرا می کند و یا عدم اجرای قوانین و سنن موجود.
4/5.از آثار و تبعات جامعه سنتی می توان این را گفت که جامعه ی سنتی جامعه ای بسته است ودرآن دمکراسی ومردم سالاری معنا ندارد. چنین جامعه ای حقوق شهر وندی دارد ولی تعریف نشده است.
- ارتباطات بین فردی چهره به چهره و غیر رسمی است.
- به استانداردها کمتر توجه می شود.
- جوامع سنتی منافع آنی را به منافع آتی ترجیح می دهند.
- در چنین جوامعی فاصله طبقاتی بسیار کم است و طبقه متوسط بیشتر در چنین جامعه ای به چشم می خورد. (33)
*همانطور که ملاحظه گردید برخی ازخصوصیات جامعه سنتی آثار مثبت و برخی دیگر
آثار منفی داشتند. مثبت : ارتباطات بین افراد غیر رسمی است و منفی : اینکه جامعه بسته است و مردم سالاری در آن معنا ندارد.
5/5. فرقه:فرقه یک حرکت اجتماعی خود انگیخته است که تحت شرایط قابل توصیف به وجود می آید.از گروه اصلی جامعه جدا می شود، از درون یک دوران توأم با کش مکش و خودآگاهی حاد

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و شناخت میزان سنت پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی

دانلود مقاله بررسی و شناخت عوامل مؤثر بلوغ اجتماعی در بین نوجوانان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی و شناخت عوامل مؤثر بلوغ اجتماعی در بین نوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

بلوغ اجتماعی از آن جهت که قالب و سازنده‌ی شخصیت انسان برای پذیرفته شدن و مقبول بودن است و مرحله‌ای می‌باشد که با توجه به آن شخصیت و اعتبار فرد ارزش‌گذاری می‌شود دارای اهمیت فراوانی است.
بلوغ اجتماعی و تأثیر عوامل مؤثر بر آن در نوجوانی، با توجه به اهمیت نوجوانی از نظر استقلال‌یابی، هویت‌یابی و خطرپذیری به این علت که می‌تواند چشم‌اندازی را ترسیم کند تا با ارزش بخشیدن و آگاهی دادن نسبت به این عوامل بتوان از خطرات و موانع عدم بلوغ اجتماعی کاست؛ مهم و دارای تأمل و تفکر است.
در این پژوهش سعی شده است برخی از این عوامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار بگیرد.
این پژوهش در پنج فصل تنظیم گردیده است که مباحث زیر را مورد بررسی قرار داده است:
فصل اول: کلیات پژوهش، فصل دوم: شرح برخی از مفاهیم مرتبط با بلوغ اجتماعی و نوجوانی، فصل سوم: روش پژوهش، فصل چهارم، جداول و داده‌های آماری و فصل پنجم: بحث و نتیجه‌گیری.
مقولات و مباحث مربوط به بلوغ اجتماعی و نوجوانی در این پژوهش را مسلماً نمی‌توان محدود به این مختصر دانست، آنچه در این پژوهش آمده تنها قطره ای است از اقیانوس گرچه هنوز در باب بلوغ اجتماعی و نوجوانی بسیار جای سخن است، با این امید که بی‌فایده نباشد.

بیان مسئله
نوجوانی دورانی حساس، پرتنش و سرشار از فراز و نشیب است؛ گذرگاهی از کودکی به سوی بزرگسالی، مملو از ترس و امید، خوشحالی و غم و پر از تعارض و تناقض می‌باشد. دوره‌ای است که فرد به الگوپذیری از فرهنگ و جامعه می‌پردازد.
پایه‌ها و ریشه‌های بلوغ اجتماعی در نوجوانی کاشته می‌شود و همراه با رشد انسان تکامل می‌یابد. بلوغ اجتماعی مرحله‌ای است که فرد احساس هویت می‌کند و خود را دارای اعتبار و شخصیت می‌داند، می‌تواند با دیگران تعامل سازگار برقرار کند، به استقلال و خودکفایی برسد، وارد داد و ستدهای مالی و دارای شغل شود، هنجارها و ارزش‌های جامعه در او درونی شده باشد و نقش‌های متناسب با این هنجارها و ارزش‌ها را بپذیرد.
در صورتی که تمام عوامل تأثیرگذار بلوغ اجتماعی نظیر: خانواده، اجتماع، آموزش و پرورش فرهنگ، گروه همسالان و... در نوجوانی به طور متعارف و بی‌هیچ خلل و مشکلی برای فرد مهیّا باشد، می‌توان انتظار داشت متقارن با پایان دوره نوجوانی به طور نسبی فرد دارای بلوغ اجتماعی شده باشد.
فرد بالغ سهم خود را در روش و منش زندگی باور و در رفتارهای خود احساس مسئولیت دارد، مفهوم زندگی اجتماعی و نقش اجتماعی را درمی‌یابد و از خودمحوری و «من‌فردی» گذر کرده و «من جمعی» در او شکل می‌گیرد.
فردی که بلوغ یافته باشد از نظر روانشناختی متعادل و سازگار بوده و برای پذیرش و قبول مسئولیت‌ها در جوانی و نیز داشتن شغل آماده خواهد بود.
شخصی که از نظر اجتماعی به بلوغ رسیده باشد توانایی بهتری در حل مسائل خود دارد و انتظار موفقیت‌ در کارهایش بیشتر خواهد بود.
عدم طی شدن موفق بلوغ اجتماعی فرد را دچار احساس سردرگمی، بی‌هویتی، ناسازگاری، نارضایتی از خود، افسردگی و عدم اعتماد به نفس می‌کند.
خانواده عنصری مهم و حیاتی در نوجوانی و بلوغ اجتماعی می‌باشد و می‌تواند پایگاه محکمی برای نوجوان باشد. گروه همسالان نیز به علت همانندسازی‌های نوجوان و اینکه بیشتر وقت وی با همسالان در مدرسه گذرانده می‌شود مهم جلوه می‌کند.
با توجه به اهمیت ویژه‌ای که نوجوانی برای خودکفایی، استقلال و پذیرش مسئولیت در جوانی دارد و با درنظر گرفتن این مطلب که بیشتر مشکلات و معضلات جوانان که به شکل مانع در راه موفقیت آنها ظهور می‌کند ریشه در نوجوانی و بلوغ اجتماعی آنان دارد این موضوع به عنوان موضوع پژوهش انتخاب شود.
محقق درنظر دارد در حوزه روانشناسی اجتماعی و با استفاده از نظریه یادگیری اجتماعی «بندورا» تأثیر عوامل محیطی بلوغ اجتماعی را در نوجوانان مورد تحقیق و پژوهش قرار دهد.

«اهداف تحقیق»
الف) هدف کلی: بررسی و شناخت عوامل مؤثر بلوغ اجتماعی در بین نوجوانان دختر منطقه 2 به منظور تقویت عوامل مؤثر بلوغ اجتماعی در نوجوانی.

 

ب) اهداف جزیی:
1 ـ بررسی و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با بلوغ اجتماعی.
2 ـ بررسی و شناخت عوامل فرهنگی مرتبط با بلوغ اجتماعی.
3 ـ بررسی و شناخت عوامل روانشناختی مرتبط با بلوغ اجتماعی.

ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به اینکه ایران کشوری دارای بافت اجتماعی جوان است و اکثریت هرم سنی را جوانان و نوجوانان تشکیل داده‌اند و با عنایت به این مطلب که مشکلات جوانی اغلب ریشه در خوب طی نشدن مسیر نوجوانی دارد اهمیت بلوغ اجتماعی مطرح می‌شود زیرا شکل‌گیری هویت و انسجام شخصیت فرد که از موضوعات اساسی و مهم بلوغ اجتماعی است در نوجوانی آغاز می‌شود.
انتظار می‌رود یک فرد بالغ بعد از اتمام نوجوانی از نظر اجتماعی تا حدودی به استقلال و خودکفایی رسیده باشد که بتواند امور مربوط به خود را سرپرستی و اداره نماید.
بلوغ اجتماعی یک روند و فرآیند است که اگرچه در طول حیات آدمی وجود دارد و با رشد انسان تکامل می‌یابد دارای فراز و فرودهایی است که در نوجوانی اهمیت بسیاری دارد.
نوجوان در این دوران به دنبال تجربه کردن و فراگیری محیط اطرافش است و کمک والدین را خیلی پذیرا نیست می‌خواهد بیاموزد، تجربه کند و احساس کند که می‌تواند، از آنجا که خانواده اولین نهادی است که فردالگوپذیری را در آن آغاز می‌کند رکن مهمی در بلوغ اجتماعی محسوب می‌شود. خانواده در بلوغ اجتماعی و در دوران حساس نوجوانی می‌تواند با درایت، آگاهی صبر و آرامش کوره‌راه‌های این مسیر پرتعارض را هدایت کند و از این طریق عزت‌نفس، تحمل، شهامت رویارویی با مسائل و اعتماد به نفس را در آنها تقویت کند.
عوامل دیگری نظیر گروه همسالان، رسانه‌ها، آموزش و پرورش و....در بلوغ اجتماعی حائز اهمیت است و با توجه کردن به آنها از طریق فرهنگ‌سازی و اشاعه آن می‌توان درگذار از نوجوانی به جوانی و بلوغ اجتماعی مؤثر بود.

فرضیات یا سوالات اساسی:
ـ به نظر می‌رسد بین تحصیلات فرد و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین تحصیلات پدر و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین تحصیلات مادر و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین شغل پدر و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین درآمد خانواده و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین رشته تحصیلی فرد و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین سن فرد و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین گروه همسالان و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین سلامت جسمی فرد و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین نوع مدرسه و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین تعداد افراد خانواده و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین عضویت در گروه‌های اجتماعی و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین ساعات تماشای تلویزیون و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین مطالعه و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین رفتن به سینما و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین استفاده از اینترنت و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می‌رسد بین آداب و رسوم و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.
ـ به نظر می رسد بین نوجوانی و بلوغ اجتماعی رابطه وجود داشته باشد.

 


تعاریف
سن: منظور از سن عمر و سال‌هایی است که از زمان تولد فرد می‌گذرد و با معرف‌هایی نظیر روز، ماه، سال و مانند آن شناخته می‌شود که در اینجا منظور محقق سال است و از سه طبقه ذیل خارج نمی‌باشد:
1) کمتر از 16 سال 2) از 16 تا 17 سال 3) بیشتر از 17 سال
خانواده: گروهی از افراد است که با پیوندهای خونی، ازدواج و یا فرزندخواندگی با یکدیگر مربوط بوده، یک واحد اقتصادی را تشکیل دهند و بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی است و با معرف‌هایی نظیر تعداد اعضای خانواده، نقش اعضای خانواده و نظایر آن شناخته می‌شود که در اینجا منظور محقق تعداد اعضای خانواده است که از سه طبقه ذیل خارج نمی‌باشد:
1) کمتر از 4 نفر 2) از 4 تا 6 نفر 3) بیشتر از 6 نفر
تحصیلات: منظور آموزش و یادگیری به صورت آکادمیک و مرحله به مرحله می‌باشد و با معرف‌هایی نظیر نوع مدرک، سطح مدرک و نظایر آن شناخته می‌شود که در اینجا منظور محقق سطح مدرک است و از سه طبقه ذیل خارج نمی‌باشد:
1) کمتر از دیپلم 2) از دیپلم تا لیسانس 3) از لیسانس به بالا
درآمدخانواده: منظور مجموع دارایی‌های مالی خانواده در ماه است که با معرف‌هایی نظیر مقدار درآمد، نوع درآمد، زمان درآمد و نظایر آن شناخته می‌شود که در اینجا منظور محقق مقدار درآمد می‌باشد که از سه طبقه ذیل خارج نیست:
1) کمتر از 150 هزارتومان 2) از 150 تا 250 هزارتومان
3) بیشتر از 250 هزار تومان
شغل: منظور عمل و کاری است که در ازای انجام آن مزد دریافت می‌شود و با معرف‌هایی نظیر، نوع شغل، ساعت انجام شغل و نظایر آن شناخته می‌شود که در اینجا منظور محقق نوع شغل است که از سه طبقه ذیل خارج نمی‌باشد.
1) آزاد 2) دولتی 3) سایر

 


فصل دوم:
شرح برخی مفاهیم مرتبط با بلوغ اجتماعی و نوجوانی
مقدمه:
بلوغ اجتماعی مهمترین جنبة رشد آدمی است تا آنجا که برخی از صاحبنظران سیاسی آن را مقدم بر بلوغ سیاسی دانسته اند. انسان رشد یافتة اجتماعی آماده است تا با دنیای اطراف خود و با جامعة انسانی رفتاری متعادل برقرار سازد و بر آموخته های خود بیافزاید، از نظر ذهنی به تجزیه و تحلیل می پردازد و به دنبال کشف حقایق پنهان در مسائل مختلف است.
نوجوانی معبری است که در صورت هدایت صحیح و حمایت آگاهانه
می تواند شرایط بهنجار بلوع اجتماعی را فراهم کند زیرا در نوجوانی است که هویت، استقلال و مسئولیت پذیری رنگ می گیرند و به صورت سؤالات و دغدغه های اساسی ذهنی هوشیار نوجوان را به غلیان می آورند و در صورت یافتن پاسخ مناسب شخصیتش شکل می یابد و می تواند از هویت، استقلال و شخصیتش دفاع کند.
نوجوانان در هیاهوی «من کیستم؟» به دنبال اعتبار بخشیدن به خود می باشند، از والدین فاصله می گیرند، دوستانشان به اندازه خانواده مهم می شوند، به خطر کردن و هیجانات جدید رغبت نشان می دهند، به رویا پردازی دست
می زند، به تجربه کردن آنچه از آن منع می شوند علاقه مندند و همة این مسائل موضوع نوجوانی و بلوغ اجتماعی را در درجة بالایی از اهمیّت قرار می دهند.
فرآیند اجتماعی شدن از آ ن جهت که انتقال دهندة ارزشها و هنجارهای مورد قبول فرهنگ و جامعه به افراد است در جریان بلوغ اجتماعی نقش مهمی دارد. و خانواده نیز به عنوان اولین نهاد اجتماعی در نوجوانی جریان اجتماعی شدن، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری جا یگاه مهم و با ارزشی محسوب
می شود ؛ که برخورد مناسب، دقیق و هوشمندانة خانواده را می توان دلیل مهمی برای بهنجاری یا نابهنجاری نوجوانان و حتی جوانان دانست.
با توجه به اهمیت دوران نوجوانی و بلوغ اجتماعی در این فصل سعی شده به شرح برخی از مفاهیم مرتبط با نوجوانی و بلوغ اجتماعی بپردازیم.
1- اجتماعی شدن ( Socialization )
اجتماعی شدن فرآیندی است که فرد از طریق آن قالبها، ارزشها و رفتارهای مورد نظر فرهنگ و جامعه خود را می آموزد. اجتماعی شدن به انسان راه های زندگی کردن در جامعه را می آ موزد، به او شخصیت می دهد و ظرفیت های او را در جهت انجام وظایف فردی به عنوان عضو جامعه توسعه می بخشد. (1)
«ساموئل کینگ» اجتماعی شدن را کیفیتی می داند که بر اثر آن انسان مبدل به عضو فعال جامعه ای می شود که در آن به دنیا آمده است. (2)
در بارة اجتماعی شدن انسان «چارلز هارتون کولی» جامعه شناس امریکایی می گوید که طبیعت انسانی فرد فقط بر اثر ارتباط و تماس دائمی با سایرین بوجود می آید او به «خود اجتماعی» توجه دارد که بر اثر تصور انسان از قضاوت سایرین نسبت به او پدید می آید که خود اجتماعی نتیجه ا حساس خودی و صمیمیت افراد در جامعه است.(3)
به نظر «مید» فرد وقتی اجتماعی شده است که معنا و نحوه به کارگیری هر یک از ارزشها، هنجارها و مدل های فرهنگی شدن او در سطح عمیق تر و کاملتر صورت گرفته و در نتیجه چنین فرآیندی (درونی سازی ارزشها و هنجارهای اجتماعی) احتمال همنوایی او با محیط اجتماعی- فرهنگی که فرد در آ ن زندگی می کند بیشتر خواهد شد.(4)
از طریق یادگیری و درونی کردن فرهنگ انسان موفق می شود برای خویش شخصیت کسب نماید. در حقیقت از طریق تکامل اجتماعی موجود در فرآیند اجتماعی شدن است که شخص می تواند یک موجود انسانی معتبر باشد در نتیجه این فرآیند فرد احساس هویت می کند. یک فرهنگ ممکن است در شرایط واحدی امکان انتخاب عمل را به افراد بدهد که این امر نیز به نوبه خود
می تواند به راه های گوناگون بر فرآیند اجتماعی شدن مؤثر واقع شود.(5)
باید اشاره کنیم که اجتماعی شدن حالت کاملاً نسبی دارد زیرا تابعی از شرایط فرهنگی است و عوامل متعددی در آن دخالت دارد، مثلاً در یک جامعة کم تحرک و ساده، اجتماعی شدن منحصراً توسط خانواده صورت می گیرد و ارزشها و سنن محدودی به فرد منتقل می شود و عوامل تعیین کنندة موقعیت اجتماعی یا فرد، جنس، سن، قدرت بدنی، توارث و نسبت های خانوادگی است.
در اجتماعات پر تحرک و پیشرفته جریان اجتماعی کردن کاملاً پیچیده است و در چارچوب نهادهای اجتماعی و توسط سازمانهای گوناگون صورت می گیرد و خانواده نقش انحصاری ندارد.(6)
فعالیت روانی کودک بیشتر تحت تأثیر روابط اجتماعی اوست کودکی که از ابتدا در پی محبت کردن وجلب محبت دیگران و نزدیک شدن به بزرگسالان است نشان می دهد که اجتماعی شدن به طور ذاتی در او وجود دارد این اجتماعی شدن همزمان با ارتباط فرد با اعضای خانواده، قوم، قبیله، ملت و سایر انسانها در طول عمر او باقی می ماند، تغییر می یابد، رنگ می با زد و رنگ می گیرد و بعضی مواقع محدود می شود و در موارد دیگر گسترش
می یابد. (7)
ما نمی توانیم وابستگی روانی خودمان را به اجتماعی شدن انکار کنیم هیچ انسانی نمی تواند بدون فرآیند اجتماعی شدن زندگی کند.(8)
درجة اجتماعی شدن در فعالیت افراد خود را نشان می دهد حتی می توان از حالات ظاهری فرد مثل طرز نگاه کردن به دیگران، طرز صحبت کردن و... هم به این مسئله پی برد و تا حدودی می توان از رفتارهای فرد از میزان رشد اجتماعی او آگاه شد. (9)
همزمان با تولد نوزاد فرآیند اجتماعی شدن آغاز می شود و همزمان با رشد کودک ارزشها، هنجارها، نوع معاشرت، آداب و رسوم، فرهنگ و ..... را
می آموزد و در جنبه های مختلف زندگی خود اجرا می کند.
از نظر «پارسنز» اجتماعی شدن کودک که توسط خانواده انجام می شود در حقیقت تداوم و استحکام نظام اجتماعی جامعه را که حیاتش وابسته به آن است تضمین می کند. پارسنز خانوادة هسته ای را مؤسسه ای می داند که وظیفه انتقال هنجارها و ارزشها به کودک را به عهده داشته و این ارزشها از طریق نقشهایی که والدین در خانواده و جامعه ایفا می کنند به کودک القا می شود. وی می گوید: «بر حسب تصور برخی از روانشناسان چنانچه فرض کنیم که اساس شخصیت انسانی به طور زیست شناختی، مستقل از درگیری آن با نظام اجتماعی معین می شود دیگر احتیاجی به سازمان و نهاد خانواده برای تولید مثل نمی باشد اما وجود خانواده از آن نظر ضروری است که شخصیت انسانی از آن طریق زاده نمی شود بلکه از طریق فرآیند اجتماعی شدن ساخته می شود خانواده ها منابع مهمی هستند که شخصیت انسانی را از این طریق تولید
می کنند.» (10)
جنبه های اجتماعی شدن شامل موارد متعددی می شود بعضی از موارد آن شامل:
- استقلال و مراقبت شخصی (شامل رفتارهای Self-care ، مراقبت از خود، حل مشکل، قاطعیت ورزی و......)
- قوانین حاکم بر خانه (جلوگیری از آسیب رساندن به خود و دیگران و اشیاء هم از نظر جسمی، روانی و اجتماعی)، مسئولیت پذیری، ا یفای نقشهای خاص و......)
- رفتارهای مبادی آداب (پیشگیری از رفتارهای تجاوز به حقوق دیگران، احترام به اتوریته ها، پذیرش آداب اجتماعی و استفاده از کلمات و جملات مؤدبانه رایج در فرهنگ و جامعه).
- رفتارهای اجتماعی مناسب (کنترل خشم نسبت به دیگران و اشیاء، مردود دانستن هرگونه خودخواهی و عدم موفقیت، مردم آمیزی، دوست یابی، قرار گرفتن در گروه های هم سن و سال و پیوستن به انجمن ها و گروه های مختلف، جامعه پذیری و ......). (11)
در اجتماعی شدن نوجوان متناسب با جنسیت نوجوان و نوع روشهای تربیتی والدین تفاوتهایی وجود دارد.
«پیاژه» دریافت که دختران و پسران نوجوان تحمل یکسانی در پذیرش قوانین ندارند. دختران تحمل بیشتری در برابر نگرشهایشان در مورد قوانین دارند و رضایت بیشتری در مواردی که استثناء وجود دارد، دارند و با ابداعات و نوآوری ها راحت تر سازگار می شوند در حالیکه پسران بیشتر مجذوب شرح منطقی و جزئیات قوانین می شوند. زنان بیشتر از مردان احتمال دارد که در توقعات و انتظارات شغلی شان محدود شوند و بیشتر به مشاوره تمایل دارند که بدین ترتیب اصولاً نقشهای جنسی آینده آنها به طور سنتی رشد
می کند. (12)
در مورد سبک تربیتی نیز والدین، نوجوانان پسر خود را بیشتر تحت کنترل انتقاد و تنبیه قرار می دهند، پسران بیشتر تنبیه بدنی می شوند ولی دختران بیشتر تنبیه کلامی می شوند، البته سوگیریها و ارزشهای والدین در اتخاذ سبکهای تربیتی مؤثر است. پدران رفتارهای ابزاری از قبیل استقلال در پذیرش مسئولیت های شخصی و همنوایی با استانداردهای خارجی، قاطعیت ورزی و حل مشکل، کنترل ابزار عواطف و مراقبت از خود، کفایت شخصی، ابتکار و رقابت مخصوصاً در پسرانشان تأکید دارند ولی مادران بیشتر بر رفتارهای مقبول جامعه، روابط بین فردی و فداکاری به خصوص در دخترانشان تأکید می کنند. از طرفی طبق تحقیقات، هر والدین بر فرزند هم جنس خود تأثیر گذاری بیشتر و در تربیت آن نقش مهمتری دارد.(13)
2- مفهوم و نشانه های رشد و بلوغ اجتماعی (Social development)
رشد آدمی دارای جنبه های متفاوتی چون رشد جسمی یا بدنی، رشد ذهنی که شامل: رشدعاطفی، اخلاقی، شناختی و اجتماعی است می باشد. تشخیص رشد اجتماعی به مراتب از رشد ذهنی هم دشوارتر است.(14)
کودکان همزمان با رشدعاطفی از نظر اجتماعی نیز رشد می کنند، وقتی کودکان بزرگ می شوند به سمت عدم وابستگی حرکت می کنند آنان عقایدشان را در مورد خود یا دیگران در بازی ها و برقراری ارتباطات به آزمایش
می گذارند. به نظر می رسد که حرکت به سوی عدم وابستگی در فرآیند بلوغ و بزرگ شدن نهادینه می شود بلوغ اجتماعی به یادگیری محدودیت ها بستگی دارد گام های کودک به سوی استقلال اغلب با خطرات و تجارب جدید به مبارزه طلبیده می شود.(15)
شاید بتوان گفت رشد اجتماعی مهمترین جنبه رشد هر شخص است آدمی هر چقدر که بیشتر می آموزد و بیشتر تجربه می اندوزد بیشتر به این واقعیت پی می برد که از راه مبادله عواطف و احترام با دیگران است که رضایتش بدست می آید و روز به روز بیشتر تعیین می کند که احساس مفید بودن و خوشبختی به اندازه رشد اجتماعی او بستگی دارد. برای بیشتر مردم رشداجتماعی کم کم در طول زندگی طبیعی و در برخوردهای باتجربه ها حاصل می گردد و همان کیفیتی است که در اصطلاح «کمال یا پختگی» نامیده می شود. (16)
از نظر اجتماعی به کسی رشدیافته می گویند که کاملاً به شکوفایی رسیده باشد یعنی به سطحی از مهارت ها در روابط اجتماعی دست یافته باشد که بتواند به راحتی با مردم سازگاری داشته باشد و با آنها زندگی کند. (17)
در رشد اجتماعی فرد رشد و نمو لازم برای برقراری روابط اجتماعی را بدست آورده و یاد می گیرد که با معیارهای گروه، خلقیات و سنتها همنوایی کند و بتواند با جامعه اش ارتباط و تعاون داشته باشد. (18)
نتیجه رشد اجتماعی نیز افزایش ظرفیت و قابلیتهای افراد برای تعامل مؤثر بین فردی در سطح جامعه با وسعت و سرعت بیشتر می باشد.
همچنین از نظر ذهنی نیز با هرگونه تعاملی بر دانش و اندوخته های افراد افزوده می شود.(19)
« وایتزمن » نشانه های یک انسان رشدیافتة اجتماعی را چنین بیان می کند:
1- استقلال: یعنی توانایی انجام کارها بدون کمک گرفتن از دیگران.
2- پذیرش مسئولیت: سرباز نزدن از انجام کارها، مبارزه با مشکلات و درگیر شدن با آنها.
3- روابط و سازگاری با دیگران: احساس وحدت اجتماعی و برقراری روابط با دیگران و همکاری با آنها.
4- آینده نگری: داشتن ذهنی توانا در پیش بینی و برنامه ریزی امور زندگی.
5- میانه روی: متعادل نگه داشتن لذت ها، کامیابی ها و حتی کارها و عدم افراط و تفریط در کارها.
6- امیدواری و خوش بینی: داشتن روحیه ای قوی در موضع گیری مسائل اساسی زندگی و حرکت به سوی نیک ورزی بشری.
7- شوخی و بذله گویی: داشتن روحیه با نشاط در موقعیت های نامطلوب زندگی، درک خنده دیگران و جدی نگرفتن آنها.(20)
موفقیت در رشد اجتماعی بیشتر از هر چیزی به کوشش و خواست هر فرد بستگی دارد اما عواملی وجود دارد که حتماً در آن تأثیر دارد: پدر و مادر، خانواده ، معلمان، دوستان، قهرمانان که به جهتی مورد ستایش هستند،
می تواند الگوی زندگی هر کسی را تشکیل دهد، همین طور کتابها، مجلات و
فیلم هایی که می بیند از جمله عواملی است که بر رشد اجتماعی افراد تأثیر
می گذارد.(21)
* انتظار می رود همزمان با طی شدن مراحل رشد جنسی و جسمی، انسان از نظر اجتماعی نیز رشد یافته شود، و این مرحله ای است که در ابتدا با شناختن مفهوم خوب و بد شروع می شود و به استقلال و خودکفایی، آینده نگری، شخصیت، هویت و ..... ختم می گردد.

 

1-3- مفهوم نوجوانی (youth)
نوجوانی یک دورة انتقالی از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است. در این دوره نوجوان با دو مسأله اساسی درگیر است: بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین و بزرگسالان و جامعه و بازشناسی و بازسازی خود به عنوان یک فرد مستقل. رفتار فرد در این دوره گاه کودکانه و گاه همانند بزرگسال است در طول این دوره معمولاً تعارضی بین این دو نقش در فرد مشاهده می شود. معیار اصلی قضاوت مردم در بارة بلوغ بیشتر همان تحولات جسمی و جنسی فرد است.
عمده ترین تغییر در این دوره رشد ظرفیت جدید، یعنی رشد جنسی و امکان تولید مثل زیستی است. با این همه دورة نوجوانی را نمی توان تنها با تحولات جسمی و جنسی تعریف کرد.(22)
«میلر نیوتون»، در کتاب نوجوانی، نوجوانی را این گونه تعریف می کند: «نوجوانی دوره فرآیندهای رشدی انتقال از کودکی به بزرگسالی است این فرآیند جنبه های گوناگونی دارد: اول رشد و نمو سازمان عصبی مغز که نمود آن در تحول فرآیندهای شناختی، عاطفی و رفتارها مشاهده می شود، دوم رشد فیزیکی که شامل رشد اندازه های بدنی و تغییر در نیم رخ جسمی است، سوم رشد نظام جنسی یا تولید مثل شامل جسمی و رفتاری، چهارم رشد احساس «خود» به عنوان یک بزرگسال یا یک انسان مستقل و خود راهبر، پنجم کسب موقعیت بزرگسالی در گروه اجتماعی یا فرهنگ، ششم رشد کنترل رفتاری خود در تعامل با جامعه». (23)
نوجوانان در برخورد با والدین و جامعه برخوردی ناپایدار و غیرقابل پیش بینی دارند.
با وجود اینکه نوجوانان نقش عمده ای در خانواده و جامعه ایفا می کنند، این دوران بسیار کمتر از سایر مراحل زندگی مورد مطالعه قرار گرفته است.(24)
نوجوانی رهایی از وابستگی های کودکانه به والدین و بزرگسالان و دست یابی به استقلال و خودکفایی در عرصه های گوناگون زندگی است. این استقلال شامل تأمین اقتصادی و کسب دانش و مهارتهای کافی برای پاسخگویی به الزامات بزرگسال بودن در جامعه است. رشد فرد در این دوره باعث می شود که بتواند وارد دادوستدهای اجتماعی با بزرگسالان بشود و امکان رابطة صمیمانه جنسی با جنس مخالف را نیز بدست آورد. این دوره با توانایی شیوه های رضایت بخش عمل در برخورد با گروه های مختلف ( از خانواده تا کل جامعه) همراه است. (25)
رشد دورة نوجوانی تا حدی مستقیماً نتیجة بلوغ جسمی و جنسی و تا حدی دیگر ناشی از انتظارات و رفتار خانواده، جامعه و فرهنگ است اگر چه بلوغ جسمی و جنسی محرک فرآیند انتقال به بزرگسالی است، اما ساختار اجتماعی و فرهنگی است که واسطة این انتقال است. بلوغ اساساً در مغز رخ می دهد و مغز به عنوان عضو جهت دهندة رشد و رفتار انسان است. مغز به غیر از هدایت رشد و نمو بدن و نظام باز تولید، فرماندهی رفتار کودک برای جدایی از وابستگی و حرکت به سوی استقلال را بر عهده دارد اما بدون تردید عملکرد مغز متأثر از عواملی مانند جریانهای هورمونی، سازمان روانی فرد و
زمینه های اجتماعی- فرهنگی است.
مفهوم نوجوانی تا اوایل قرن بیستم با مفهوم علمی جدید امری ناشناخته بود. اولین نوشتة تحقیقاتی در مورد رشد نوجوانی در سال 1904 توسط «استانلی هال» منتشر شد، او که شدیداً تحت تأثیر نظریات «داروین» قرار داشت با استفاده از همان الگو نظریه ای در مورد رشد روانی در بلوغ ا رائه کرد.(26)
به نظر «هال»: «نوجوانی تولدی تازه است زیرا صفات عالیتر و کاملتر انسان در آن متولد می شود. کیفیتهای جسمی و روحی که در این دوره ظاهر
می شود بسیار تاره تر است. کودک از گذشته دوری می آید و به آن باز
می گردد؛ نوجوان ویژگی نوشدن دارد و آخرین دستاوردهای نژاد او در وی برجسته می شود رشد فرد کمتر جنبه تدریجی دارد، بلکه بیشتر حالت افت و خیز دارد و حاکی از برخی طوفانها و فشارهای دوران کهن است که در آن لنگرگاه های قدیمی درهم می شکست و جایگاههایی در سطح بالاتر فراهم
می شد. (27)
«ارنست جونر» که پیرو نظریات فروید بود نوجوانی را نوعی بازپیدایی مجدد دوران بلوغ اولیه قلمداد کرد.(28)
اهمیت دوران نوجوانی از سویی به علت رشد همه جانبه قوای جسمانی است که در مدت کمی به رسیدگی جنسی منتهی می شود و از سوی دیگر به علت بسط و گسترش استعدادهای روانی است که به شخصیتی کامل و اجتماعی می رسد. در این سال ها همان طور که «ماندونس» روانشناس فرانسوی آن را به خوبی نشان داده است همه چیز در تغییر و دگرگونی است. رشد جسم که قبل از مرحلة سوم کودکی به طرز محسوسی به کندی گرائیده بود در اوایل این دوران به سرعت افزایش می یابد. هوش نظری در نیمه دوم این دوران به مرحله کمال خود می رسد و به نوجوان امکان درک قوانین منطقی و ارزشهای هنری، اخلاقی، دینی و اجتماعی را می دهد. (29)
از دیدگاه جامعه شناختی بعد از رشد جسمی، نوعی کندی رشد اجتماعی در دوران نوجوانی وجود دارد از این دیدگاه شخص باید پیش بینی کند همچنان که جامعه پیچیده تر می شود این کندی و عقب ماندگی بیشتر می شود و نوجوان از نظر ساختمانی تا مرحله بزرگسالی اقتدار می یابد و بویژه موقعیت نوجوان از نظر جامعه شناختی توسط چهار نیرو تعیین می شود: «کاریابی حرفه ای، پذیرش موقعیت و وضعیت خود، تشکیلات با نفوذ و اکتساب فرهنگی». (30)

 

2-3- مراحل نوجوانی
در خصوص طول دورة نوجوانی اتفاق نظر کاملی بین روانشناسان وجود ندارد. آنان طول این دوره را از چهار تا سیزده سال دانسته اند؛ اما در آثار جدیدتر روانشناسی معمولاً سنین 11 الی 13 تا 18 الی 20 سالگی را دوره نوجوانی به حساب آورده اند. واقعیت این است که آغاز و پایان و طول این دوره در دختران و پسران، جوامع مختلف و بین طبقات گوناگون اجتماعی نیز همانند یکدیگر نیست. اکنون در اکثر جوامع و بویژه در میان افراد شهرنشین، دورة تحصیلی نوجوانان طولانی تر شده است، دستیابی به استقلال ا قتصادی دیرتر حاصل می شود و جدایی از والدین و تشکیل زندگی مستقل با تأخیر قابل توجهی همراه است. رسیدن به استقلال در 18 تا 20 سالگی و در موارد نسبتاً زیادی در 20 تا 25 سالگی امکان پذیر می شود. (31)
دورة نوجوانی از 12 سالگی که متوسط سن بروز بلوغ جنسی و جسمی دختران و پسران است تا 20 سالگی سن متوسط دستیابی به استقلال و خودکفایی و شکل گیری هویت «خود» است در نظر گرفته می شود این دوره به سه مرحله تقسیم می شود:
1- مرحلة اول شروع یا مرحلة فاصله گرفتن نوجوان از وضعیت پیشین (12-14 سالگی): بروز رشد جسمی و اولین نشانه های بلوغ نوعی تمایل طبیعی برای فاصله گرفتن کودک از بزرگسالان، بخصوص والدین را به همراه
می آورد این تمایل می تواند در بستن در حمام یا اتاق خواب توسط کودک یا در محرمانه جلوه دادن تغییرات بدن مشاهده شود. این رفتارهای محرمانه و اختصاصی، نقش روانی- اجتماعی مهمی در پایان دادن به وابستگی های کودکانه قبلی به والدین و سایر بزرگسالان ایفا می کند، بدون این فاصلة روانی و اجتماعی کودک قادر نخواهد شد تا گامهای آزمایشی اولیه را برای استقلال و رسیدن به بزرگسالی بردارد. کودکان محروم از عواطف گرم و دوستانه خانوادگی، کودکان خانواده های آشفته، کودکان خانواده های مستبد و کودکان مبتلا به محرومیتهای فرهنگی و اجتماعی ممکن است این فاصله گیری طبیعی را تا اندازه ای گسترش دهند که مقدمه ناسازگاری ها و دشواری های شدید بعدی آنان شود، اما در کودکان عادی این فاصله تا آنجا گسترش می یابد که به کشف هویت و جنسیت و سایر جوانب رشد «خود» در آنان منتهی شود.(32)
2- مرحلة دوم: مرحلة جدایی برای تدارک استقلال (15-17 سالگی): این مرحله که هسته اصلی نوجوانی و مشکلات آن است با رشد بدنی و جنسی همراه است و سطح عالیتری از ادراک «خود» را تجلی می دهد. این دوره معمولاً یک جدایی روحی، فکری، ارزشی و رفتاری بین نوجوان با والدین و بزرگسالان است و زمینه های ذهنی استقلال را برای او فراهم می آورد. در همین مرحله انسجام جنبه های مختلف بدنی و جنسی و تصور از خویش به صورت هدایت واحد شکل می گیرد و پاسخگویی به سؤال اساسی «من کیستم؟» بتدریج در ذهن نوجوان تحقق می یابد. نوجوانان متعلق به خانواده های از هم پاشیده و محیط های اجتماعی- فرهنگی ناسالم به دلیل فقدان شرایط مناسب برای
شکل گیری هویت و شخصیت مطلوب دچار نابهنجاری ها و انحرافها می شوند و در خطر ورود به بزهکاریهای نوجوانی و یا سایر اختلالهای گوناگون شخصیتی قرار می گیرند. در این مرحله علاوه بر مسأله رشد شخصیتی و اخلاقی یک نیاز اساسی دیگر، یعنی کسب دانش و مهارتهای لازم برای اشتغال یا برای ادامه تحصیل به عنوان یک نیاز مهم در تعلیم و تربیت نوجوانان مطرح می شود. رشد هماهنگ نوجوانان در تمام زمینه ها و شکل گیری هویت منسجم و مستقل، ضرورتی انکارناپذیر در تعلیم و تربیت این مرحله است.(33)
3- مرحلة سوم مرحله نهایی یا مرحلة ورود مجدد در مناسبات اجتماعی به صورت بزرگسال (18 تا 20): هرگاه رشد نوجوان در مراحل پیشین به گونه ای نسبتاً بهنجار صورت گرفته باشد در این مرحلة آخر نوجوانی بتدریج به صورت یک فرد مستقل و خودکفا در مناسبات خانوادگی، آموزشی، شغلی، اجتماعی و فرهنگی ایفای نقش می کند و در چنین صورتی می توان امیداوار بود که مراحل رشد و پرورش او به درستی انجام شده و او آماده است تا زندگی جوانی و بزرگسالی را با موفقیت آغاز کند و ثمرات رشد و پرورش بیست ساله را در تداوم زندگی خویش آشکار نماید. در این مرحله بیشتر دختران در جا معه ما ازدواج می کنند و بیشتر پسران با گذشت دوران خدمت سربازی نقش اجتماعی خود را به عهده می گیرند؛ برخی نیز به کار و تولید و خدمات گوناگون روی می آورند یا تحصیلات خود را در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ادامه می دهند.
برای افرادی که روی هم رفته از رشد طبیعی برخوردار بوده اند این آخرین مرحله نوجوانی و سالهای جوانی، که حدوداً ده سال طول خواهد کشید، سالهای بسیار خجسته و پرشور و شوق خواهد بود؛ اما نوجوانانی که ورود مجدد آنان به مناسبات اجتماعی به دلیل عدم انسجام هویت و کم توانائیهای خود آنان یا به سبب محدودیتها و نارسائیهای بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی با شکست مواجه می شود، گرفتار ابهام و اغتشاش روحی و سرگردانی دوره جوانی خواهند شد.(34)
لیویز (Lewis) در مطالعه ای که در مورد نوجوانی و رشد اجتماعی نوجوان انجام داد نوجوانی را به سه دوره تقسیم کرد و برای نوجوان در هرکدام از این دوره ها ویژگی های خاصی را مطرح نمود. او دریافت که خود سازماندهی و رشد اجتماعی در هرکدام از این دوره ها کاملاً با یکدیگر متفاوت می باشد. او چنین بیان کرد که دورة اول نوجوانی که از 13 تا 15 سالگی
می باشد مصادف است با آشفتگی نقشها، پسرفت طبیعی و یک وابستگی شدید دوجانبه، طغیان مجدد اختگی، پدیدار شدن مجدد عقدة ادیپ و ضعف نسبی ایگو. مرحلة میانی نوجوانی که از 15 تا 18 سالگی می باشد همراه با خود شیفتگی فزاینده، نوساناتی در عاشق شدن و همچنین در غم و ماتم و پدیداری وضوح نسبی در نقش های تعیین شده برای نوجوان می باشد.
مرحلة نهایی نوجوانی شامل پدیدار شدن، همخوانی ایگو، تعارضات ساختار یافتگی شخصیت، ایجاد انتخاب های جنسی نوجوانی، از بین رفتن خود بزرگ پنداری برای دستیابی به اهداف محدود و در نهایت نیاز به یافتن جایگاه خود در جهان می گردد، این دوره از 18 تا 20 سالگی می باشد.(35)
نوجوان در دورة دوم زندگی قادر است به تنهایی زندگی خود را اداره کند، قدرت بدنی او افزایش می یابد و مفهوم و درک وی نیز فزونی می یابد و تحولات شناختی گسترده ای در او رخ می دهد. در این مرحله کودکان موجودات اجتماعی می شوند و بلوغ شروع می شود. در زمان بلوغ کودک دستخوش تولد دوباره ای می شود. همچنین «روسو» معتقد است که نوجوانی معادل با شروع زندگی اجتماعی واقعی است و نقش محیط در رشد اجتماعی نوجوان سازنده است.(36)
شرکت در گروه اجتماعی اساس حرمت خود و ا عتماد به نفس اغلب نوجوانان را تشکیل می دهد؛ افزون بر این روابط دوستانه با گروه همگنان نقش کلیدی مهم دیگری نیز در جنبه ای از تحول اجتماعی در طی نوجوانی ایفا
می کند که آن هم جستجوی هویت شخصی است.(37)
* در واقع نوجوانی و بلوغ اجتماعی در تبادل با یکدیگر می باشد و برهم تأثیر متقابل دارند.

 


3-3- خصایص و ویژگی های نوجوانی
1- خصایص جسمانی یا حرکتی: آهنگ رشد جسمی در نوجوانی سریعتر می شود، علائم جسمی و روانی جنسی ظاهر می شود، رشد قد به نهایت خود می رسد و وزن افزایش می یابد و رشد حرکتی تا حدی کند می شود.(38)
2- خصایص عاطفی: نوجوانی دوره حساسیت است. سرگردانی عاطفی، دگرگونی و تغییرپذیری و تناقض هیجانات، تنوع خویی و تفکرات رویایی و خیال پردازی، پدیداری عواطف انتزاعی مثل فداکاری و دفاع از ستمدیدگان، حالات ناامیدی، اندوه و ناراحتی های روانی، تکوین عواطف شخصی، مستقل ساختن خود از والدین، دوستی با همسالان و همجنسان، توجه زیاد به جلب مقبولیت همسالان و بالاخره بوالهوس و دم دمی مزاج بودن از خصایص عاطفی نوجوانی است. (39)
3- خصوصیات ذهنی یا عقلی نوجوان: رشد ذهنی و قدرت یادگیری در دورة نوجوانی پیشرفتی شگرف دارد و «موریس دویس» این دوره را گسترش سریع افق فکری نام نهاده است. مهمترین نشانه های رشد ذهنی عبارتند از: قدرت استقلال، خیال بافی و رشد تفکر صوری یا انتزاعی. (40)
رشد تفکر انتزاعی علاوه بر واقعیت ها، فرضیه و امکان ها را نیز شامل
می شود. توانایی های تازه نوجوان در مفهوم سازی و استدلال انتزاعی در بارة احتمالات فرضی حائز اهمیت زیادی ا ست؛ زیرا بدون داشتن تفکر انتزاعی در سطح بالایی توانایی تفکر در بارة مسایلی که با اشیاء واقعی جهان ارتباط ندارند یادگیری موضوع هایی چون ریاضی و کاربرد استعاره در شعر غیرممکن است. تغییرات شناختی در کمک به نوجوان برای کنار آمدن با تقاضاهای پیچیده شغلی و تربیتی نقش مهمی دارد و بسیاری از جنبه های رشد نوجوانی نظیر تغییر در ماهیت روابط بین والدین و فرزندان، بروز خصوصیت شخصیتی، برنامه ریزی آیندة تحصیلی و هدف های شغلی، توجه به مسائل سیاسی، اجتماعی و ارزشهای فرهنگی و حتی ایجاد حس هویت شخصی، همگی به شدت تحت تأثیر پیشرفتهایی شناختی قرار دارند. از طرف دیگر آگاهی نوجوان از تفاوت بین وضع موجود و وضع ممکن به سرکش شدن او کمک
می کند و با تصور دنیایی بهتر از آنچه هست و خلق آرمان شهرهای خیالی درمی یابد که غالباً آنچه موجود است چیزی کم دارد بنابراین نسبت به ارزشهای پیشین و موجود زبان به اعتراض می گشاید و با اندیشه ها و تخیلات بلند پروازانه به استقبال ماجراجویی ها می رود. انتقاد سرسختانه نوجوانان از نظام های سیاسی، اجتماعی، مذهبی و اشتغال ذهنی آنان به ساختن نظام های جانشین که اغلب هم از مرحله حرف تجاوز نمی کند تا حدودی طبیعی و متناسب با رشد شناختی آنها است. با توجه به ویژگی های دوران نوجوانی والدین در برخورد با آنها باید بسیار سنجیده عمل کنند.(41)

 

4-3- خصایص اجتماعی دورة نوجوانی
خصایص اجتماعی دورة نوجوانی عبارتند از:
1- گرایش به انس و الفت با دیگران.
2- کاسته شدن تسلط خانواده بر نوجوان و تلاش نوجوان برای تثبیت و موقعیت خود و جلب ا عتراف اطرافیان و پذیرش این واقعیت.
3- بینش اجتماعی در مرحلة نوجوانی که موجب درک روابط موجود بین خود و دیگران می شود و منجر به دریافت بصیرتی خاص در آثار و اعمال متقابل رابطه نوجوان و مردم می گردد.
4- سرکشی و تمرد علیه فشار موجود در خانواده که ناشی از احساس فردیت و استقلال طلبی او است.
5- احساس تمسخر نسبت به محیط واقعی زندگی که ناشی از آرمان گرایی نوجوانان می باشد.
6- رقابت با دوستان و همسالان در صحنه های زندگی که ناشی از احساس اثبات موقعیت اجتماعی و خودنمایی نوجوان است.
7- پایبندی نوجوان به عقاید و افکار خود در مقابل معیارهای والدین و فرهنگ و محیط زندگی.
8- آمادگی برای ایفای نقش زن و مرد.
9- تقلید و تبعیت از نمونه ها و سرمشق های زندگی به جای تبعیت از قواعد و مقررات اخلاقی، مثل تقلید از فوتبالیستها.
10- کاهش وابستگی نوجوان و رشد روحیه استقلال طلبی در نوجوان و ایجاد زندگی مستقل. (42)
* ویژگی های نوجوانی در صورت آنکه در جهت درست قرار گیرند می توانند شرایطی مؤثر و مفید در راه بلوغ اجتماعی باشند زیرا استقلال طلبی، هویت خواهی و آمادگی های لازم برای ایفای شغل در وی شکل می گیرد و نوجوان را در مسیر جوانی همراه با موفقیت های بیشتر قرار می دهد.

 

5-3- روابط نوجوان و خانواده
خانواده مهمترین پایگاه در رشد عواطف نوجوانان به حساب می آید. وضعیت های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، میزان تحصیلات والدین، آداب و رسوم، تعداد اعضای خانواده، آرزوها و ایده آلهای والدین از جمله عوامل مؤثر در رشد عواطف نوجوان محسوب می شود. (43)
یکی از وظایف اصلی خانواده در دوره نوجوانی رشد و پیشرفت در جهت خودمختاری و استقلال مربوط می شود. خودمختاری جنبه های متعددی دارد که به آنها عنوان خودگردانی(Self sufficiency) داده شده است.
این جنبه ها از یک سو خود- رهبری، توانایی رسیدگی به کارهای خود بدون کمک والدین و پذیرش مسئولیت های اضافی و روز افزون را شامل
می شود.
جوانان در این دوره این باور را در خود شکل می دهند که دوستان
می توانند به همان اندازه نزدیک با شند که افراد خانواده هستند. با شکل گیری این باور در راه استقلال عاطفی از خانواده گامهایی برمی دارند و کم کم به استقلال نسبی در این مورد می رسند گاهی امکان دارد که جوان مجبور به کشمکش و مبارزه برای استقلال خود شود اینجاست که مسألة طغیان و شورش نسبت به اقتدار والدین مطرح می شود.
اما در زمینه استقلال در باورها و نگرش ها قضیه فرق می کند. اغلب تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از آنند که جوانان تا پایان دورة دبیرستان نگرش ها و باورهایی شبیه افراد خانوادة خود دارند. علت این شباهت روشن است. والدین در خانواده همواره مهمترین سرمشق و الگوهای فرزندان خود هستند و بیشتر رفتارهای کودکان تقلیدی از رفتار والدین است بویژه آنکه والدین با نشان دادن الگوهای رفتاری مشابه رفتار خود بوسیلة کودکان آنها را مورد تشویق و تقویت قرار می دهند اما استقلال نگرشی و اعتقادی خودمختاری در باورها پس از ورود جوان به دوره های تحصیلات عالی دانشگاهی رخ می دهد. (44)
آنچه در این مورد حائز اهمیت است آگاه بودن والدین نسبت به
کوشش های این دوره برای کسب استقلال در جوانان است. این آگاهی
می تواند از این جهت مفید و سازنده باشد که والدین به آنان امکان گذر بدون گرفتاری و ناراحتی از این مرحله را بدهند زیرا فشارهای والدین در این مرحله به علت حساسیت این دوره سبب گرفتاری های متقابل برای والدین و فرزندان بالغ آنها می شود همچنین برخی ناسازگاریها و رفتارهای ضد اجتماعی و بزهکاری نوجوانان و عدم پذیرش منابع قدرت از جانب آنها حاصل همین فشارهای خانوادگی بر جوانان و عدم درک حساسیت موقعیت آنهاست. (45)
در حقیقت نوجوانی ممکن است از برخی از جهات برای والدین دورانی دشوارتر باشد تا برای نوجوانان آنها. به طور کلی والدینی که دارای برخی علائق قوی بیرون از خانواده هستند و آنها که درک مثبتی از عزت نفس دارند نسبت به دیگران با تغییرات نوجوانی بهتر مواجه می شوند. (46)
* از آنجا که خانواده اولین محیطی است که هر فرد الگوپذیری را در آن آغاز می کند رکن مهمی در بلوغ اجتماعی محسوب می شود. خانواده در دوران حساس نوجوانی می توند با درایت و آگاهی کوره راه های این مسیر پرتعارض را هدایت کند و با صبر و آرامش به نوجوان عزت نفس، صبر و تحمل، شهامت رویارویی با مسائل، استقلال و..... که در شخص بلوغ یافتة اجتماعی دیده
می شود هدیه کند.

 

6-3- طبقه اقتصادی- اجتماعی خانواده و رشد اجتماعی
یکی از مهمترین و پیچیده ترین بخش شبکه ارتباط اجتماعی ارتباطات بین والدین و فرزندان می باشد که این ارتباط خود زمینه ای برای ایجاد و بسط یک شبکه ارتباطی بزرگتر در رابطه با جامعه و نحوه سازگاری فرزندان با جامعه می گردد. (47)
در چارچوب هر طبقه یا قشر اجتماعی، هر ملاکی که تعریف شوند و صرف نظر از نگرشی که نسبت به تبیین علمی یا کارکردی آنها داشته باشیم خرده فرهنگی خاص ، سبک زندگی، نوع خاصی از امکانات و برخورداری های مادی و معنوی، گونه خاصی از اعتقادات مذهبی، آداب معاشرت، جهان بینی فلسفی و مذهبی، نوعی اخلاق عملی ویژه و.... وجود خواهد داشت. (48)
اختلاف نوع خانواده، نگرش و رفتار والدین در تربیت و اجتماعی کردن فرزندان و نیز چگونگی سلوک اعضای خانواده با یکدیگر و به ویژه نوع سازمانی که کنشهای اعضای خانواده به خود می گیرد خواه مستقیماً معلول موقعیت طبقاتی آنها باشد یا بیشتر به صورت متغیرهای همبسته با شرایط
خانواده در نظام قشربندی اجتماعی فرض شوند حقیقتی است که تاکنون به صور مختلف مورد توجه محققین مسائل خانواده بوده است.
در جوامع صنعتی کنونی خصوصیات ویژه شغلی افراد اساس مرتبة اجتماعی را تشکیل می دهد شغل افراد از این جهت که نمایانگر سایر تفاوتهای اجتماعی آنان از قبیل سطح درآمد و شیوه زندگی می باشد حائز اهمیت فراوانی است در غالب تحقیقات اجتماعی شغل را مبنایی برای سنجش تمایزات و تفاوتهایی اجتماعی قرار می دهند. (49)
«نیوسانز» (New sons) در تحقیقاتی که اخیراً با روش نمونه گیری از 700 کودک دوساله که تمامی آنها از طبقات مختلف انتخاب شده بودند انجام داد به این نتیجه رسید که یکی از تفاوتهای اساسی این کودکان زائیده شیوه اعمال کنترل مادران آنها می باشد؛ به عنوان مثال مادرانی که به طبقة مت

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و شناخت عوامل مؤثر بلوغ اجتماعی در بین نوجوانان

شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن

اختصاصی از فی موو شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن


شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

    آموزش و پرورش کلید توسعه همه جانبه جوامع بشری است و با توجه به اینکه خاستگاه تربیت نیروی انسانی، نظام تعلیم و تربیت است لذا نظر به اهمیت این موضوع به گوشه ای از دنیای تعلیم و تربیت در این مقاله اشاره شده است. از طرفی لازم به یادآوری است طبق توافق جوامع علمی بین المللی برچشم انداز جهانی یادگیری در قرن 21 به شرح زیر است:

    1- یادگیری چگونه دانستن 2- یادگیری چگونه انجام دادن 3- یادگیری چگونه با دیگران زیستن 4- یادگیری چگونه شدن.

    شناخت نوجوانی

    دوره نوجوانی دوران تحول و تغییرات تجلی شکل گیری شخصیت و یا دوره “تولد دوباره انسان” است. دوره نوجوانی “دوران منفی”، “دوره زندگی تشنج انگیز” و “دوره توفان و فشار” است. دوره نوجوانی دوره “نشاط و شادابی”، “دوره هدایت و هویت یابی” و “دوره مسئولیت پذیری” است. دوره نوجوانی “نقطه عطف زندگی انسان” است. دوره نوجوانی برزخی است که حدفاصل بین کودکی و بزرگسالی است. نوجوان از یکسو در حال گسیختن پیوندهای خود با دوران کودکی و از سوی دیگر شیفته دستیابی به استقلال دوره جوانی و بزرگسالی است ولی به طور کامل نه این است و نه آن و خود نیز در این کشمکش اسیر است.

    بی شک نوجوان پس از گذر از دوران حساس و هیجان آمیز بلوغ به تدریج با نرمی و آرامش به کانون گرم و پرعطوفت خانواده علاقه مندتر می شود و محبت و جوشش و دلبستگی و همدلی خود را بیش از پیش به خانواده ابراز می کند. خوشبخت خانواده ای است که تا پایان دوران نوجوانی با صبر و شکیبایی و سعه صدر وانعطاف پذیری منتظر آرامش فرزند نوجوان خود باقی می مانند.

    معمولاما والدین با توجه به طرز تفکر و برداشت خود، افکار و رفتار نوجوان را ارزیابی می کنیم در صورتی که بهتر است به دورانی که خود نوجوان بوده ایم برگردیم و احساسات، عقیده ها و آرمان ها و آرزوهایی را که داشتیم به خاطر بیاوریم. در این صورت توفیق آن را خواهیم یافت که مسائل را از دید نوجوان خود نگاه کنیم تا بتوانیم با او ارتباط مناسبتری برقرار کنیم.

 

    به تعبیر سهراب سپهری:

    چشم ها را باید شست

    جور دیگر باید دید

    چترها را باید بست

    زیر باران باید رفت

    یا به فرموده امام علی(ع:)

    آداب و رسوم زمان خودتان را با زور و فشار به فرزندانتان تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند.

    تعریف نوجوانی

    نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است. تقریبا از یازده سالگی آغاز می شود و تا هجده سالگی ادامه می یابد. دوره ای است آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال. نوجوانی دوره ای است شبیه به رویا که در آن هر حادثه و اتفاقی ممکن است رخ دهد. در این دوره اضطراب ها، دلهره ها، کابوس ها، ترس ها، درهم شکستن ارزشها و در هم آمیختن تفکرات یا خیال پردازی ها امری عادی تلقی می شود.

    رابطه نوجوان با خودش، با خانواده اش، با دوستانش و به طور کلی با همه به هم می خورد. کم حوصلگی، حساسیت، استقلال طلبی، حادثه جویی و مواردی از این قبیل نوجوان را ناآرام جلوه می دهد. اما این جلوه های گوناگونی نوجوانی هیچ کدام بیهوده و بیمارگونه نیستند و هر کدام برای خود فلسفه ای دارند، مثلا:

    اگر نوجوان ستیزه جوست در ستیزه جویی هایش میل به مهم جلوه کردن دارد، دوست دارد مورد توجه قرار بگیرد، در گروه خود موقعیت خاصی داشته باشد و همه او را به عنوان یک فرد با ارزش بشناسند.

    مد پرستی و قهرمان دوستی اش حاکی از نیاز یک نوجوان به مدل و راهنما و الگوست.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ( قابل ویرایش ) در اختیار شما قرار

می‌گیرد.

تعداد صفحات :14

 


دانلود با لینک مستقیم


شناخت نوجوانی و تبعات و مشکلات آن