فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 27 صفحه
«شهر رندان»
در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزه بواسحاقی درخشان و بیغبار، در انگشت شاه شیخ ابواسحاق بود حافظ دوران جوانی خود را میگذراند و با شاه جوان نیز هم سنّ و سال بود. خوشگذرانی و شادمانی شاه شیخ به همراه بیباکی و جوانی او باعث شد که مورد توجه مردم قرار بگیرد و همین عاملی برای از بین رفتن دلنگرانی شاه نسبت به امیر محمّد مظفر شد. شاه جوان که در میدان سعادتآباد بیرون دروازة استخر تصمیم به بنای قصری تاریخی نمود شور و شوقی عجیب در مردم به پا شد همان قصری و میدانی که چند سال بعد شاهد حکم قتل ابواسحاث از سوی (محتسب) بود. شاعران زیادی برای این کاخ باعظمت و شکوه شعر سرودند و آن را با بناهای تاریخی خسروانی یکسان دانستند و آن را بهشت سعادت نامیدند. این قصر را که برابر ایوان فروریختة کسری میدانستند چه کسی فکر میکرد که روزی بر سر سازندهاش خراب گردد. قسمتی زیاد از درآمد شهر صرف ساخت کاخ شد و افراد متملق و چاپلوس نیز دست از کار برنمیداشتند امّا شاه از این افراد دلنگران بود و از اینرو جانداران خود را از اصفهان انتخاب نمود و به شیرازیها اطمینان کامل نداشت. شیراز در واقع در دست ماجراجویانی بود مانند پهلوانان، کدخداهای محلات، رندان شهر که نبض ماجراجویی و هرج و مرج شهر شیراز در دست آنان بود.
شاه ابواسحاق در آغاز حکومت توسط (کلوها) توانست مدعیان خطرناک را کنار بزند زمانیکه کلوها برادر شاه شیخ (مسعود) را کشتند و یاغی باستی یکی از کلوها خواست حکومت را به دست بگیرد، شاه شیخ توسط عدّهای از همین کلوها توانست پس از بیست روز جنگ یاغی *** را شکست دهد و علّت اعتماد نکردن به آنان همین بود که در مواقع آرامش میتوانستند تمام شهر را به هرج و مرج کشیده و مردم را به شورش و قیام تشویق بکنند.
آنها اهل لوطیبازی و شرارت و غارتگری، شبگردی و حتّی آدمکشی بودند و به نام ننگ اعتنا نمیکردند در نزد آنها تعدّی شرابخواری، لاابالیگری، زنابارگی رواج داشت و ملاحظه نام و مقام نمیکردند از اینرو کسی برای حکومت خطرناک به نظر میرسیدند حتّی زمانیکه محتسب شورش کرد آنها با او همدست شدند و از او پیشنهاد کردند.
در این ایّام روح فتنهجویی، رندان شهر رابه هر قدرتی میرساند و بزرگان شهر هم با کلوها بودند هم با رندان شهر.
تحقیق درباره شهر شیراز