فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نبوت

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نبوت
مقدمه
خدای متعال با قدرت کامل خود، در حالی که از هر جهت بی نیاز است،‌ جهان هستی و آفریده های گوناگون آن را به وجود آورده و از نعمت های بیرون از شمارش برخوردار کرده است. انسان و هر آفریده دیگر، جان دار و غیر جان دار، از نخستین روز پیدایش تا آخرین روز هستی، در مهد پرورش وی قرار گرفته،‌ هر کدام با نظم و ترتیبی خاص، به سوی هدفی معلوم و معین رهبری شده و پیش می رود،‌ در حالی که در تمام لحظات، مورد عنایت شایان او می باشد.
اگر تنها دوران های زندگی خودمان را مورد توجه و تامل قرار دهیم- یعنی دوران شیرخوارگی و کودکی و جوانی و پیری را در نظر بیاوریم - وجدان ما به عنایت کاملی که خدای متعال به ما دارد گواهی خواهد داد و چنانچه در این مساله روشن شویم، عقل ما بی تردید قضاوت خواهد کرد که آفریدگار جهان به هر یک از آفریده های خود، از هر کس مهربان تر می باشد. در اثر همین مهربانی، همیشه صلاح حال آن ها را رعایت می کند و هرگز بدون حکمت و مصلحت، به فساد امر و تباهی کارشان رضایت نمی دهد. نوع انسان، یکی از آفریدگار خدا است و می دانیم صلاح کار و خوشبختی اش در این است که واقع بین و نیکوکار - یعنی دارای عقاید صحیح و اخلاق پسندیده و کردار نیک - باشد. ممکن است کسی بگوید که انسان، با عقل خداداد می تواند نیک و بد را شناخته،‌ چاه را از راه تشخیص دهد.
ولی باید دانست که عقل به تنهایی نمی تواند این گره را بگشاید و انسان را به واقع بینی و نیکوکاری رهبری کند، زیرا این همه صفات ناپسند و کارهای ناروا که در جامعه انسانی مشاهده می شود، همه از کسانی است که عقل و قوه تمییز دارند، جز این که در اثر خودخواهی و سودپرستی و هوس رانی، عقل آنان مغلوب عواطف و تابع هوا و هوس گردیده،‌ در نتیجه، دچار گمراهی شده اند.
پس خدای متعال باید از راه دیگر و با وسیله ای که هرگز محکوم هوا و هوس نمی شود و هیچ گاه در رهبری خود، خبط و اشتباه نمی کند، ما را به سوی سعادت رهبری و دعوت نماید. این راه،‌ جز راه نبوت نیست.
انبیا (پیامبران)
قضاوتی که عقل ما می کند و به موجب آن، حکم می نماید که باید به نام «راه نبوت» به روی بشر باز باشد، عملا نیز تاکید شده و انجام یافته است، گروهی از افراد بشر به نام «پیغمبر» از جانب پروردگار برانگیخته شده و یک رشته مقررات اعتقادی و عملی برای مردم آورده، آنان را به راه راست دعوت کرده اند.
این گروه، صحت دعوی خود و راستی و درستی دین خود را از راه هایی قابل فهم برای مردم ثابت نموده و در مکتب تربیتی خود، افراد شایسته ای پرورش داده اند.
شماره پیغمبران
شماره پیغمبرانی که تاریخ ادیان نشان می دهد بسیار است و خداوند متعال هزاران پیغمبر (صد و بیست و چهار هزار نفر بنا بر مشهور) به سوی بشر فرستاده که همگی به اتفاق، مردم را به سوی خدای یگانه و دین حق خوانده اند.
پیغمبران دو دسته اند: دسته ای از جانب خدا، کتاب آسمانی و شریعت داشته اند که ایشان را اولوالعزم می نامند و دسته ای کتاب و شریعت تازه نداشته، بلکه کتاب و شریعت پیغمبران اولوالعزم را ترویج می کرده اند.
پیغمبران اولوالعزم
پیغمبران بزرگ - که همان انبیای اولوالعزم و صاحبان کتاب و شریعتند - پنج تن می باشند:
1-‌ حضرت نوح (ع)،
2- حضرت ابراهیم (ع)،
3- حضرت موسی (ع)،
4- حضرت عیسی (ع)،
5- حضرت محمدبن عبدالله (ص).
اهمیت نیاز به نبوت در زندگی اجتماعی
آن چیزی که بیشتر باید رویش بحث کرد مسأله زندگی اجتماعی است که آیا واقعاً این زندگی دنیایی بشر نیازی به پیغمبران دارد یا ندارد؟ اولاً ببینیم خود قرآن چه می‏گوید؟ آیا در قرآن به این مسأله عنایتی هست یا قرآن فقط توجه به عالم آخرت دارد؟
ما می‏بینیم قرآن تنها مسأله عالم‏ آخرت را بیان نمی‏کند، مسأله زندگی دنیا را هم از نظر هدف انبیاء مطرح‏ می‏کند، خیلی هم واضح و صریح، در آن آیه معروف: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید/25)؛ پیامبران خودمان را با دلایل و بینات فرستادیم، کتاب و مقیاس همراه‏ آنها فرستادیم تا در میان مردم عدالت بر پا بشود.
پس معلوم می‏شود قرآن‏ این را یک نیازی دانسته است و برای این اصالتی قائل شده است، و در اینجا حتی آن هدف دیگر (یعنی شناخت خداوند) را هیچ ذکر نمی‏کند، در جاهای دیگر ذکر می‏کند ولی در اینجا این هدف را ذکر نمی‏کند شاید برای‏ اینکه نشان بدهد که این هم اصالتی دارد و واقعاً این جهت مورد نیاز است‏ و باید باشد.
پس قرآن که نظر داده است که از ضرورتهای زندگی بشر وجود عدالت است وجود پیغمبران را برای برقراری عدالت لازم و ضروری می‏داند.
از نظر علمی چطور؟ از نظر مطالعات اجتماعی چطور؟ آیا چنین ضرورتی‏ هست یا نه؟
بشر به حکم اجتماعی بودن در هر دو ناحیه تشخیص مصلحت اجتماعی خویش و هم اجرای آن به نحوی که مصلحت و منفعت دیگران را نیز برآورده نماید، نیازمند راهبری است، نیاز دارد به یک‏ هدایت و رهبری که او را به سوی مصالح اجتماعی‏اش هدایت و رهبری کند، و نیازمند است به یک قوه و قدرتی که حاکم بر وجودش باشد که آن قوه حاکم‏ بر وجودش او را دنبال مصالح اجتماعی بفرستد. می‏گویند پیغمبران برای این‏ دو کار آمدند، هم او را به مصالح اجتماعی رهنمایی می‏کنند و هم که این‏ دومی شاید بالاتر است او را موظف می‏کنند، یک قدرتی بر وجودش مسلط می‏کنند به نام " ایمان " که به حکم این قدرت آن مصالح اجتماعی را اجرا می‏کند، دنبال آنچه که مصلحت اجتماعی تشخیص می‏دهد (حالا یا به حکم وحی‏ یا به حکم عقل و علم، فرق نمی‏کند) می‏رود.
تمدن بشری، مرهون انبیاء و دین
اگر حکومت دین و حکومت‏ انبیاء در میان بشر در گذشته و حال نبود، به عقیده اینها اصلاً بشریتی‏ نبود، یعنی اصلاً امروز بشری روی زمین نبود، بشر خودش را خورده بود، اصلاً بشر فانی شده بود.
بشر بقای خودش را در روی زمین و همین تمدنی را که امروز در روی زمین دارد مدیون پیغمبران است. آنها، هم او را رهبری‏ کردند و هم خودش را از شر خودش نگهداری کردند، و حتی امروز هم که‏ اینهمه علم پیش رفته و عقل بشر کامل شده است باز هم نقش انبیاء محفوظ است، یعنی همین الآن هم بشر تربیتهای انسانی ای که دارد، ارث از گذشته‏ای است که سر منشأش پیغمبران بوده‏اند، و مقدار انسانیتی که دارد باز هم از بقایای همان تعلیمات دینی و کتابهای آسمانی است که اگر فرض‏ کنیم همین الآن تأثیر کتابهای آسمانی را با یک قوه و قدرتی از روح بشر به‏ کلی بیرون بکشیم، این مساوی خواهد بود با فنای بشریت یعنی با از بین‏ رفتن روح انسانیت به طور کلی و قهراً فنای بشریت، بشر به صورت یک‏ موجودات درنده‏ای درخواهد آمد که هیچ روح اجتماعی نداشته باشند و همه‏ مجبور باشند با همدیگر باشند ولی نه مجموع شیرها بخواهند با هم زندگی‏ کنند، چون خیلی تفاوت است میان افراد بشر، مثل یک جنگلی (خواهد بود) که در آن عده‏ای گوسفند باشد، عده‏ای گرگ، عده‏ای شغال، عده‏ای شیر، عده‏ای ببر، عده‏ای پلنگ، عده‏ای شتر و عده‏ای اسب، اینها به جان یکدیگر بیفتند و قوی ضعیف را پایمال خواهد کرد.

 


فلسفه وجود نبوت در جامعه
عقل معاش - که عقل عملی نیز نامیده می شود، یعنی شعوری که به وسیله آن، زندگی خود را اداره می کنیم- به ما اجازه می دهد که از هر چیز که قابل استفاده است به نفع زندگی خود استفاده نماییم، از فضا، از هوا، از زمین، از دریا، از صحرا، از چوب،‌ از آتش، از آب بهره برداریم، از گیاهان و از تخم آن ها، از درختان و میوه و برگ و چوب آن ها، از حیوانات و گوشت و شیر و پوست و پشم آن ها برخوردار شویم. هم چنین در اثر نیازمندی فراوانی که داریم از فعالیت همنوعان دیگر به سود خود بهره برداری کنیم.
فرمان همه این تصرفات و استفاده ها را همان عقل و شعور زندگی برای ما صادر کرده و جواز آن را امضا نموده و از این جهت است که اگر کسی از ما بپرسد: چرا هنگام گرسنگی غذا می خورید؟ یا وقت تشنگی آب می نوشید؟ یا چرا از هوا تنفس می کنید؟ پرسش هایی خنده دار خواهد بود. ولی در اولین دفعه که به منظور استفاده از کار و کوشش همنوعان خود با آنان تماس می گیریم، حس می کنیم که آنان نیز مانند ما می باشند، همان طور که ما می خواهیم از نتیجه فعالیت آنان بهره مند شویم، ایشان نیز می خواهند که از فعالیت ما استفاده کنند و چنان که ما حاضر نیستیم نتیجه فعالیت خود را به رایگان به آن ها بدهیم، ایشان نیز حاضر نیستند آنچه در دست دارند بی جهت در اختیار ما بگذارند.
این است که ناگزیر به مساله اجتماعی تعاونی تن در می دهیم و به همنوعان خود در رفع نیازمندی های زندگی شان کمک می کنیم تا در برابر آن به ما کمک کنند. در اثر همین احتیاج و ضرورت، افراد انسان گرد هم آمده، از یاری همدیگر استفاده می کنند و در حقیقت، کار و کوشش افراد روی هم ریخته می شود سپس هر کس به اندازه موقعیت و فعالیت اجتماعی خود از آن بهره می برد.
دلایل لزوم نبوت
از آنجا که خلقت انسان، فعل خداى «حکیم‏» است طبعا آفرینش او هدف وغرض دارد، و با توجه به اینکه در وجود انسان علاوه بر غرایز که با حیوان مشترک است،عقل و خرد نیز هست‏باید غرض و هدف از خلقت وى، هدفى معقول باشد.
از طرف دیگر، عقل و خرد انسان هرچند در پیمودن راه تکامل او مؤثر و لازم است، اما کافى نیست، و اگر در هدایت انسان به عقل و خرد قناعت‏شود او هرگز راه کمال را به طور کامل نخواهد شناخت. براى نمونه، پى بردن به مبدء و معاد یکى از مهمترین مسائل فکرى بشر بوده است.بشر مى‏خواهد بداند از کجا آمده، چرا آمده، و به کجا خواهد رفت؟ ولى عقل و خرد به تنهایى از عهده تبیین کامل این مسائل بر نمى‏آید. گواه روشن این امر آن است که،با همه ترقى که بشر معاصر در علم و دانش کرده است،هنوز بخش عظیمى از انسانها بت‏پرست مى‏باشند.
نارسایى عقل و دانش بشر منحصر به موضوع مبدء و معاد نیست، بلکه وى در بسیارى از مسائل حیاتى نیز نتوانسته است طریق استوارى را برگزیند. دیدگاههاى مختلف و متعارض بشر در مسائل اقتصادى، اخلاقى، خانوادگى وغیره نشانه نارسایى وى از درک صحیح این مسائل مى‏باشد، و به همین علت است که مى‏بینیم مکتبهاى متعارض پدید آمده است.
با توجه به نکته فوق، عقل صحیح حکم مى‏کند که به مقتضاى حکمت الهى باید مربیان و رهبران الهى مبعوث شوند تا راه صحیح زندگى را به بشر بیاموزند.
کسانى که تصور مى‏کنند هدایتهاى عقلى مى‏تواند جایگزین هدایتهاى آسمانى شود باید به دو مطلب توجه کنند:
1. خرد و دانش بشر در شناخت کامل انسان و اسرار هستى و گذشته و آینده سیر وجودى او ناقص و نارساست،در حالیکه آفریننده بشر به حکم اینکه هر صانعى مصنوع خود را مى‏شناسد، از انسان و ابعاد و اسرار وجود او کاملا آگاه است.ودر قرآن به این دلیل اشاره کرده مى‏فرماید:;ژخ÷;ژخ÷الا ندارد، و اوست دقیق وآگاه. یعلم من خلق وهو اللطیف الخبیر›› (ملک/14): آیا آنکس که آفریده است (به آفریده خود) علم
2. انسان به مقتضاى غریزه حب ذات، آگاهانه یا ناخودآگاه، پیوسته به دنبال منفعت‏جوییهاى شخصى است و در برنامه‏ریزى نمى‏تواند از دایره منافع فردى و گروهى به طور کامل صرف‏نظر کند. طبعا برنامه‏هاى بشرى از جامعیت کامل برخوردار نخواهد بود،ولى برنامه پیامبران چون از جانب خداوند است از چنین نقصانى منزه است.
با توجه به این دو نکته باید گفت که بشر هیچگاه از هدایتهاى الهى و برنامه‏هاى پیامبران بى‏نیاز نبوده و نخواهد بود.
قرآن و اهداف نبوت
در اصل گذشته از طریق داورى خرد با لزوم بعثت پیامبران الهى آشنا شدیم. اکنون لزوم نبوت را با توجه به اهداف آن از دیدگاه قرآن کریم و روایات بررسى مى‏کنیم. هرچند نگرش قرآنى به این مسئله نیز یک نوع تحلیل عقلانى است.
قرآن هدف از بعثت پیامبران را امور زیر دانسته است:
1. استحکام مبانى توحید و مبارزه با هر نوع انحراف در این زمینه. چنانکه مى‏فرماید:‹‹و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت›› (نحل/36):در میان هر امتى پیامبرى را برانگیختیم تا آنان خدا را پرستش کنند و از پرستش مظاهر طغیان، بپرهیزند.بدین منظور پیامبران الهى پیوسته با مشرکان درگیر بوده و در این راه رنجهاى بزرگى را متحمل شده‏اند.
امیرمؤمنان درباره هدف بعثت پیامبران مى‏فرماید:«و لیعقل العباد عن ربهم ما جهلوه، فیعرفوه بربوبیته بعد ما انکروا، و یوحدوه بالالوهیة بعد ما عندوا»: پیامبران را برانگیخت تا بندگان وى آنچه را که درباره توحید و صفات خدا نمى‏دانند فراگیرند، و به ربوبیت و پروردگارى و یگانگى او بعد از انکار و عناد، ایمان بیاورند.
2. آشنا کردن مردم با معارف و پیامهاى الهى و راه و روش تزکیه. چنانکه مى‏فرماید:
‹‹هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته ویزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمة›› (جمعه/2): او کسى است که در میان امیین پیامبرى را برانگیخت تا آیات حق را بر آنان فرو خواند و آنان را از رذایل اخلاقى پاکیزه گرداند و کتاب و حکمت را به آنان بیاموزد.
3. برپا داشتن قسط در جامعه بشرى. چنانکه مى‏فرماید: ‹‹لقدارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط›› (حدید/25): ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم قسط را به پا دارند. مسلما برپا داشتن قسط در گرو این است که انسانها عدالت را در ابعاد و زمینه‏هاى مختلف بشناسند، و از طریق حکومت الهى آن را تحقق بخشند.
4. داورى در موارد اختلاف. چنانکه مى‏فرماید:‹‹کان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین وانزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه›› (بقره/213): مردم یک دسته بیش نبودند ( تا اینکه در میان آنان اختلاف پدید آمد)، سپس خدا پیامبران را، نوید بخش و بیم دهنده، بر انگیخت و همراه آنان کتاب را فرو فرستاد تا بین مردم در آنچه اختلاف کرده‏اند داورى کند.
بدیهى است اختلافات مردم منحصر به عقاید نبوده، بلکه شئون مختلف زندگى را در بر مى‏گیرد.
5. اتمام حجت‏بر بندگان. چنانکه مى‏فرماید:‹‹رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس حجة على الله بعد الرسل و کان الله عزیزا حکیما›› (نساء/165): پیامبرانى نوید دهنده و بیم دهنده را برانگیخت تا پس از آمدن پیامبران مردم حجت و عذرى نزد خدا نداشته باشند، و خداوند قدرتمند و حکیم است.
مسلما خدا در آفرینش انسان هدفى براى خلقت دارد که این هدف از طریق تنظیم برنامه‏اى کامل در همه شئون زندگى بشر صورت مى‏پذیرد، و این برنامه باید به گونه‏اى از طریق خدا به بشر برسد که حجت‏بر وى تمام شود و بعدا عذر نیاورد که من راه و رسم درست زندگى را نمى‏دانستم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نبوت

دانلودمقاله فیزیک و ورزش

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله فیزیک و ورزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

کاربرد علم فیزیک در ورزش
کاربرد علم فیزیک و علوم وابسته علم مکانیک و مکانیک زیستی " بیومکانیک " در تکنیک و مهارتهای ورزشی :

 

حدودا از سال 1914 میلادی اهمیت استفاده از قوانین علم فیزیک و رشته های وابسته آن خصوصا علم مکانیک در فعالیتهای روزمره و ورزشی مورد توجه قرار گرفت . خانم واتز " WATTS " در همین سال با بکار گیری وسایل تحقیقاتی ساده ، اهمیت درک و کاربرد صحیح اصول علم مکانیک را در فعالیتهای روزانه و ورزشی گوشزد نمود و گفت :

 

زمانیکه این اصول کاملا تفهیم شد ، آنوقت ما مجاز به استفاده از آنها نه تنها برای تمرینهای بخصوص ، بلکه در تمام رشته های ورزشی و فعالیتهای عادی روزمره هستیم .

 

خانم واتز گفت : کاربرد درست اصول علم مکانیک ، نتایج فعالیتهایی ورزشی شما را مطلوبتر و از جراحات هولناک به نحو چشم گیری پیش گیری کی نماید . ناخودآگاه ، در حرکات ورزشی و فعالیتهای ورزشی روزمره قوانین علم مکانیک و مکانیک زیستی " بیو مکانیک " نظیر ، قوانین نیروی جاذبه ، تعادل ، حرکت ، طرز بکار بردن اهرم ، نیرو ، شناوری " در ورزشهای آبی " برخورد و پرتاب و غیره مورد استفاده قرار می گیرند . از سال 1950 میلادی سود جستند از این علوم و رقابتهای المپیک و بین المللی توسط کشورهای صاحب در ورزش خصوصا شوروی سابق جنبه جدی و ظهور خط سیاسی در ورزش را هر چه بیشتر دامن زد . کاربرد قوانین فیزیک زمانی شگفتی آفرید که ورزشکاران آلمان شرقی سابق با شرکت خود در مسابقات بین المللی و ثبت رکوردهایی باور نکردنی در اکثر رشته ها ، دو کشور صاحب نام ورزشی یعنی شوروی سابق و آمریکا را مات و مبهوت نمودند .

 


انستیتوهای ورزشی آلمان شرقی با تجهیزات آزمایشگاهی فوق مدرن و اساتید مجرب و صاحب کلاس و با ارائه سیستم های مدرن و جدید تمرینی و تربیتی و خلق تکنیک های باور نکردنی بر مبنای قوانین علم مکانیک ، فاصله خود را در تحقیقات علمی ورزشی با سایر کشورها به نحو چشم گیری عمیق تر کردند . این چنین تکنیک های علمی تا حدود زیادی موضوع شانس یا بهانه قرعه سخت و جهت گیری دارو بنفع کشور خاصی را خنثی کرد و ثابت نمود ، تنها ورزشکاران صاحب تکنیکهای علمی کامل و بی نقصی می توانند مبارز به طلبند .

 


امروزه شاهد شکوفائی ورزش علمی در تمام زمینه ها هستیم و آینده نشان خواهد داد که کشورهای صاحب " علم و تحقیقات " و آماده سرمایه گذاری معنوی و اقتصادی دراین جهت ، مقامهای بزرگ را به دست می آورند . در این مقالات سعی می شود با زبان ساده ، قوانین علم فیزیک و رشته های وابسته " مکانیک و بیو مکانیک " و کاربرد مؤثر آنها را در ورزش بررسی کنیم . قبل از ارائه این قوانین ، لازم است ، رابطه بین علم فیزیک و مکانیک و بیو مکانیک برای خوانندگان عزیز تشریح گردد :

 


فیزیک چیست ؟

 

فیزیک یکی از شاخه های مهم " شاید مهم ترین " علوم طبیعی بوده و بررسی تمام پدیده های طبیعی را به نحوی زیر پوشش خود قرار می دهد . علم فیزیک در مطالعه عناصر تشکیل دهنده ماده یا جسم مادی و عمل متقابل این عناصر غیر قابل انکار و بررسی چنین برهم کنشها ، خواص جسم مادی را در پیش روی ما قرار داده و دسترسی به مجهولات پدیده های طبیعی را آسان می کند . فیزیک علاوه بر بررسی ساختار جسم مادی و عوامل تشکیل دهنده آن ، ارتباط نزدیک با سایر علوم طبیعی در رشته و بعنوان یک پدیده بنیادی در تمامی پژوهشهای علمی کاربرد وسیعی را به خود اختصاص می دهد . بررسی اوضاع و احوال علومی نظیر انرژی ، نور ، مکانیک " جامدات و سیالات " شیمی ، نجوم ، زمین شناسی بدون استفاده از فیزیک امکان ندارد.

 

شاخه های سنتی فیزیک :

 

تا پایان قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم ، حیطه عملیات علم فیزیک را در علومی نظیر ، مکانیک ، ترمودینامیک ، الکتریسیته ، مغناطیس ، صدا و نور خلاصه می دانستند . مثلا ،مکانیک را علم الحرکات و نور را برای دستیابی به علم اپتیک و صدا و شنوائی را برای دسترسی به علم اکوستییک و الکترومغناطیس را بعنوان رابط با تمامی شاخه های ذکر شده بکار می گرفتند . علم مکانیک بعنوان شاخص ترینن رشته های علم فیزیک بکار گرفته شد و بسرعت توسعه یافت و بهه دو بخش استاتیک ودینامیک تقسیم گردید. قوانین بیشماری در ارتباط با استاتیک و دینامیک مطرح شد که اغلب آنها امروز نیز در فعالیتهای علمی ـ صنعتی ـ ورزشی مورد استفاده قرار می گیرند " در مقالات آتی به این قوانین و کاربرد آنها در ورزش اشاره خواهد شد ". در شروع قرن بیستم دیدگاه ها نسبت به علم فیزیک دستخوش دگرگونی گردید و شاخه جدیدی بنام فیزیک نوین خصوصا بررسی انرژی هسته ای بدان اضافه شد . این تغییرات بیشتر تحت تاثیر اندیشه های نوین ، ستاره تابناک و جاویدان عالم فیزیک یعنی " آلبرت انیشتین " قرار داشت . انیشتین دیده فیزیک دانان ، عالمان و دانشمندان را نسبت به فضا ، زمان و سرعت و حرکت بکلی دگرگون ساخت و مسائل پیچیده نیروی جاذبه ومعماهای کهکشانها را حل نمود . کارهای علمی انیشتین و معادلات و برداشت او از نیروی جاذبه " که بنحو چشم گیری با تعریف نیروی جاذبه نیوتن اختلاف دارد " زمان فعلی را پوشش میدهد و قوانین ارائه شده او برآینده جهان تاثیر خواهد گذاشت . ثقل انیشتینی یا " نسببیت عام " همانطوری که بر اجرام سماوی و اقمار و ستارگان و سفینه ها اثر میگذارد ، مطمئنا رشته های مختلف ورزش را متحول و متاثر خواهد کرد . چرا که سرعت در بیدار کردن انرژی نهفته اجسام رل اساسی بازی می کند و این مهم در فرمول E= mc انیشتین بیان شده . می دانیم سرعت و شتاب در کسب رکوردهای بالا رل اساسی را بازی می کند و کسب انرژی بالا توسط ورزشکار " یعنی فرمول انیشتین " قادر به خلق رکوردهای غیر قابل باور در سالهای 2500 یا 3000 میلادی خواهد بود . البته آنچه در رابطه باانرژی نهفته و سرعت گفته شد ، می تواند بعنوان خیال پردازی تلقی شده ، ولی آینده رکوردهای حیرت انگیز در رشته های گوناگون ورزشی بستگی به سرعت و جذب انرژی دراین راستا دارد . بهر صورت با بکارگیری و استفاده از ثقل انیشتینی و حذف ثقل نیوتنی " به هر حال در مقابل ثقل انیشتینی قابل هضم نیست " کار رکوردها و ورزش نیز بهمین جا ختم نمی شود . به هر صورت فیزیک نوین ایجاب می کند در هر زمان ، اصول و مبانی و تفکرات قبلی دانشمندان علوم ریاضی ـ فیزیک مورد بررسی قرار گرفته و تغییرات جدید بکار رود .

 

پیدایش علم مکانیک زیستی یا بیومکانیک در ورزش :

 

در سالهایی اخیر برای تجزیه و تحلیل حرکات جسمانی موجودات زنده خصوصا انسان " بیش از همه حرکات ورزشی " دانشمندان پس از بحث هایی طولانی به واژه بیو مکانیک یا مکانیک زیستی رو آوردند . در حقیقت بیو مکانیک نیز شاخه ای از علم مادر یعنی فیزیک است و همان قوانین در این رشته نیز صادق می باشد .

 

تعریف علم بیومکانیک :

 

در رابطه با تکنیکها ومهارتهای ورزشی ، بیو مکانیک باین شرح تعریف می شود :

 

بیو مکانیک علمی است که با بکارگیری قوانین فیزیک و مکانیک در حرکات ورزشی و فعالیت های روزمره انسان و تجزیه و تحلیل عمل و عکس العمل نیروهای داخل و خارجی بر بدن انسان وتاثیرات نهائی این نیروها صحبت می کند .

 

مکانیک زیستی یا بیو مکانیک چه تغییراتی در روشها و فنون ورزشی ایجاد کرده :

 

بطور کلی کاربرد قوانین علم بیو مکانیک یا مکانیک زیستی در ورزش وتکنیکهای مربوطه موجب تغییرات شگرف و باورنکردنی شده . مثلا ، تغییر در حرکات کلاسیک وزنه درر حرکات کلاسیک وزنه برداری و برگزیدن " استیل چمباتمه " و کشش های انفجاری " کشش با شتاب بالا " رکوردهای این ورزش سنگین را بنحو چشم گیری تغییر داده ، ضمنا موجب دگرگونی پایه ای در تکنیک های آن گردیده .

 

 

 

تعریف علم مکانیک :

 

علم مکانیک علمی است که در رابطه با حرکت و تاثیر نیروها بر اجسام صحبت می کند .

 

تعریف علم ورزش :

 

علم ورزش علمی است که ، در ارتباط با بکارگیری نیروی عضلانی ورزشکار و انتقال آن توسط تاندونهای ماهیچه به اهرمهای بدن او حرکت و جنبش آنها را باعث شده و فعالیتهای ورزشی به سرانجام می رسد یا نیروهای واقعی ورزشکار که نیروی عضلاننی می باشند ، بر اجسام که می تواند وسایل ورزشی و غیره باشد اثر کرده و تحرکات اهرمها را بدنبال می آورد وموجب تکامل حرکت ورزشی خواهد شد . این دو تعریف بسیار شبیه می باشند و میی رساند چقدر قوانین فیزیک ورشته های مربوط آن در تکنیکهای ورزش موثرند .

 

همین طور زمانیکه سرعت و قدرت و نرمش و کم نیاوردن نفس در کشتی آزاد فرنگی با ضوابط و قوانین جدید اعمال گردید ، این دو ورزش از حالت خسته کننده و بی تحرک به ورزشی فعال و صاحب سبک و تکننیک و جذاب مبدل گردید یا زمانیکه مقررات شنا در برگشت تغییر کرد بطور وضوح بر روی رکوردها اثرات عمیق گذاشت. این مسئله در پرش ارتفاع با بکارگیری نیزه های فایبر گلاس و قابل انعطاف نیز معجزه کرد اما در این میان کوچ ها و مربیان با بروز چنین تغیرات غیر قابل پیش بینی روبرو و غافل گیر شدند ، ولی کلاسهای توجیهی ـ آموزشی و تئوریک ـ عملی این نقیصه را نیز جبران ررکد . علم بیو مکانیک مربیان و مدرسین ورزشی را در تجزیه وتحلیل علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی راهنمائی و تصمیم گیری را برایی آنان آسان تر می کند .

 

مثلا در وزنه برداری استفاده وسیع از قوانین بیو مکانیک و مکانیک در حرکات کلاسیک و آموزشی جنبه های فنی ـ تکنیکی این دو حرکت بعهده مربی است . این مربیان در سطح خیلی پیشرفته باید دانش بیو مکانیک وقوانین مربوط به آنها را جذب کرده و بکار گیرند . نقطه شروع جذب این دانش علمی بدون شک دانشکده های ورزش است . این دانشکده ها بجایی واحد های درسی غیر ضروری ، باید دروس فیزیک و بیو مکانیک وریاضیات مربوطه را جدی گرفته ، علاوه بر واحدهای تئوریک ، آزمایشگاههای آنها را که به شکل عملی چگونگی کاربرد قوانین فیزیک و بیو مکانیک در ورزش را نشان می دهند ، بر پا و تجهیز نمایند . آنچه ارزش علم بیو مکانیک را هر چه وسیع تر نمایان می کند ، بهبود بخشیدن بر تکنیکها و رکورهای ورزشی است و سرانجام شکوفائی استعدادهای نهفته نوآموزان ورزشکار است که از وظایف مربی بحساب می آید .

 

کاربرد علم فیزیک در ورزش

 


انستیتوهای ورزشی آلمان شرقی با تجهیزات آزمایشگاهی فوق مدرن و اساتید مجرب و صاحب کلاس و با ارائه سیستم های مدرن و جدید تمرینی و تربیتی و خلق تکنیک های باور نکردنی بر مبنای قوانین علم مکانیک ، فاصله خود را در تحقیقات علمی ورزشی با سایر کشورها به نحو چشم گیری عمیق تر کردند.

 

 

 

 

 

 

 


 






انستیتوهای ورزشی آلمان شرقی با تجهیزات آزمایشگاهی فوق مدرن و اساتید مجرب و صاحب کلاس و با ارائه سیستم های مدرن و جدید تمرینی و تربیتی و خلق تکنیک های باور نکردنی بر مبنای قوانین علم مکانیک ، فاصله خود را در تحقیقات علمی ورزشی با سایر کشورها به نحو چشم گیری عمیق تر کردند. این چنین تکنیک های علمی تا حدود زیادی موضوع شانس یا بهانه قرعه سخت و جهت گیری دارو بنفع کشور خاصی را خنثی کرد و ثابت نمود ، تنها ورزشکاران صاحب تکنیکهای علمی کامل و بی نقصی می توانند مبارز به طلبند

 

 

 

پیدایش علم مکانیک زیستی یا بیومکانیک در ورزش
در سالهایی اخیر برای تجزیه و تحلیل حرکات جسمانی موجودات زنده خصوصا انسان ” بیش از همه حرکات ورزشی ” دانشمندان پس از بحث هایی طولانی به واژه بیو مکانیک یا مکانیک زیستی رو آوردند . در حقیقت بیو مکانیک نیز شاخه ای از علم مادر یعنی فیزیک است و همان قوانین در این رشته نیز صادق می باشد .
رابطه علم فیزیک با ورزش
فیزیک اساس و بنیاد اکثر علوم طبیعی است و در زمینه های گوناگون علمی کاربرد دارد . ورزش نی از این قاعده مستثنی نیست و بدون استفاده از قوانین فیزیک هیچ یک از فرآیندهای ورزشی قابل تجزیه و تحلیل نیستت . یکی از شاخه های پر ارزش فیزیک ، مکانیک است که در تمام زمینه های ورزشی بصورت پایه های گسترده بکار می رود ” در مقالات آینده تک تک آنها با ذکر مثال ورزشی عرضه می شوند ” . برای ایجاد ارتباط بیشتر بین ورزش علمی و علم مکانیک تعریف هر دو را بشرح ذیل ارایه می کنیم . مقایسه این دو تعریف می رساند که چقدر ورزش علمی به علوم مربوط به فیزیک وابسته است .

 

تعریف علم مکانیک
علم مکانیک علمی است که در رابطه با حرکت و تاثیر نیروها بر اجسام صحبت می کند .
تعریف علم ورزش
علم ورزش علمی است که ، در ارتباط با بکارگیری نیروی عضلانی ورزشکار و انتقال آن توسط تاندونهای ماهیچه به اهرمهای بدن او حرکت و جنبش آنها را باعث شده و فعالیتهای ورزشی به سرانجام می رسد یا نیروهای واقعی ورزشکار که نیروی عضلاننی می باشند ، بر اجسام که می تواند وسایل ورزشی و غیره باشد اثر کرده و تحرکات اهرمها را بدنبال می آورد وموجب تکامل حرکت ورزشی خواهد شد . این دو تعریف بسیار شبیه می باشند و میی رساند چقدر قوانین فیزیک ورشته های مربوط آن در تکنیکهای ورزش موثرند .
همین طور زمانیکه سرعت و قدرت و نرمش و کم نیاوردن نفس در کشتی آزاد فرنگی با ضوابط و قوانین جدید اعمال گردید ، این دو ورزش از حالت خسته کننده و بی تحرک به ورزشی فعال و صاحب سبک و تکننیک و جذاب مبدل گردید یا زمانیکه مقررات شنا در برگشت تغییر کرد بطور وضوح بر روی رکوردها اثرات عمیق گذاشت. این مسیله در پرش ارتفاع با بکارگیری نیزه های فایبر گلاس و قابل انعطاف نیز معجزه کرد اما در این میان کوچ ها و مربیان با بروز چنین تغیرات غیر قابل پیش بینی روبرو و غافل گیر شدند ، ولی کلاسهای توجیهی ـ آموزشی و تیوریک ـ عملی این نقیصه را نیز جبران ررکد . علم بیو مکانیک مربیان و مدرسین ورزشی را در تجزیه وتحلیل علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی حرکات ورزشی یاری داده و آنها را در اجراء تکنیک ها و فنون علمی راهنمایی و تصمیم گیری را برایی آنان آسان تر می کند .
مثلا در وزنه برداری استفاده وسیع از قوانین بیو مکانیک و مکانیک در حرکات کلاسیک و آموزشی جنبه های فنی ـ تکنیکی این دو حرکت بعهده مربی است . این مربیان در سطح خیلی پیشرفته باید دانش بیو مکانیک وقوانین مربوط به آنها را جذب کرده و بکار گیرند . نقطه شروع جذب این دانش علمی بدون شک دانشکده های ورزش است . این دانشکده ها بجایی واحد های درسی غیر ضروری ، باید دروس فیزیک و بیو مکانیک وریاضیات مربوطه را جدی گرفته ، علاوه بر واحدهای تیوریک ، آزمایشگاههای آنها را که به شکل عملی چگونگی کاربرد قوانین فیزیک و بیو مکانیک در ورزش را نشان می دهند ، بر پا و تجهیز نمایند . آنچه ارزش علم بیو مکانیک را هر چه وسیع تر نمایان می کند ، بهبود بخشیدن بر تکنیکها و رکورهای ورزشی است و سرانجام شکوفایی استعدادهای نهفته نوآموزان ورزشکار است که از وظایف مربی بحساب می آید .

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فیزیک و ورزش

دانلود مقاله پیشرفت

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پیشرفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

مقدمه:

 

در دنیای امروز بیشترین فرصتها برای پیشرفت وجود دارد که تا کنون در هیچ عصر و دورانی وجود نداشته اما به دلیل گستردگی و تنوع گاه انسان دچار سردگمی یا تنش های منفی مثل بی برنامه گی یا بی انگیزهگی یا انواع رفتار دیگر که انسان را به سمت پوچی سوق می دهد . دراین زمان که فرستها مانند قطره های باران مداوم بر سر انسانها فرو می ریزد آگر انسان ها قدر این فرستها و شرایط ، اجتماع ، دوران ( گذشته، حال، آینده) و . . . نداشته باشد می تواند به راحتی تمامی این فرستها را از دست بدهد و یا نمی تواند به درستی از آن استفاده کند .در دنیای امروز بهترین،بزرگترین و پر ارزش ترین سرمایه برای هر انسان زمان است و این است که یک انسان می تواند در طول عمر خود سرنوشت خود و دیگران را تعیین کند
مهمترین ابزاری که یک فرد برای رشد و پیشرفت ، تعیین هدف است. یک فرد باید مشخص کند که چه می خواهد و به کجا می خواهد برسد یک نفر باید مقصد را مشخص کند تا بتواند برای آن مسیر پیدا کند. به عنوان مثال یک نفرابتدا باید یک شهر را برای سفر انتخاب کند تا بتواند مسیر رسیدن به آن را پیدا کند تا به آن شهر برسد. بین نسل جوان ، جوانانی که دارای هدف هستند بسیار پرشور تر وموفقتر و کامیابتر هستند.
ضرورت پرداختن به این موضوع آن قدر مهم است که یک انسان به سرنوشت خود چگونه می اندیشد و چه مسیری را می خواهد طی کند. در میان جوانان یک جامعه، بیشترین قشر دانشجویان هستند که آینده سازان جامعه هستند و نقشهای تعیین کنده در جامعه را برعهده می گیرند. حال خود تصور کنید اگراین انسان بی هدف و منزوی و بی انگیزه نسبت به آینده باشد، این جامعه در ده سال آینده چگونه است و زندگی شخصی و فردی این افراد چگونه است . درمقابل جامعه ای را تصور کنید که جوانان با هدف و

 

با برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف مادی و معنوی اجتماعی خود هستند تصور کنید که این جامعه در سالهای آینده چه پیشرفتی دارد و افراد در این جامعه چگونه زندگی می کنند
بشر از دیرباز به فکر پیشرفت خود و اجتماع خود بوده و برای این پیشرفت تلاشهای شبانه روزی انجام داده است ، ناعادلانه است که بگوییم تمامی این دستاورد ها امروز که حاصل تلاش گذشتگان است به صورت اتفاقی و بدون هدف کشف و اختراع بوده هرگاه موفقیتی بوده پشت آن تلاشی و هرگاه تلاشی بوده پشت آن انگیزه و هر گاه انگیزه ای بوده پشت آن هدفی قوی و مقدس بوده .
هدف در طول تاریخ همیشه این بوده، اما به شکلها مختلف . هدف از زمانهای که انسانهای اولیه به وجود آمده اند تا انسانهای که در دوران تکنولوژی هستند ،اما در هر دوران به شکل و نوع خاص خودش .
هدف در تمامی دوران به طور ذاتی همراه انسان بوده اما شاید در گذشته به معنای واقعی و تخصصی و به صورت علم به آن نگاه نمی شد و شاید به عنوان یک حس یا یک پدیده شخصی به آن می نگریستند و کمتر به خود هدف و تعیین هدف در زندگی فکر می کردند تا اینکه در سال 1891 توسط یک روان شناس و محقق به نام ریچارد بک به آن اشاره کرد و به عنوان یک نعمت کیهانی از آن نام برده شد . این فرد برای اولین بار با این پدیده ذاتی انسانی به صورت علمی برخورد کرد اما در سطح خیلی پایین و ناقص اما برای اولین بار خود گامی بزرگ بود. در سال 1931 توسط فردی بنام مک برگام که با برسی اینکه ذات هدف چگونه می تواند یک انسان را دگرگون و مسیر زندگی یک فرد را بصورت ناخودآگاه به سمت هدف سوق و تغییر دهد. وی در حین این آزمایشات بود که دریافت داشتن هدف برای انسان نه تنها باعث رویش انگیزه و حرکت به سمت آن می شود بلکه تمامی نیروهای دورنی و برونی نهفته در یک انسان شکوفا و تمامی تمرکز ناخوآگاه به سمت رسیدن به هدف گرایش پیدا می کند .در دهه 1950 تا1960 برای اولین بار رمان نویسان معتبر و ناشران معروف به سراغ داستانهای رفتند که بطور علمی در مورد تعیین هدف و انگیزه برای زندگی بود و این دوران بود که عامه مردم از این علم بهره یافتند . امروزه منابع زیادی در مورد این علم وجود دارد که ما به راحتی می توانیم از آنها استفاده کنیم .
با شناخت کلی از جامعه امروزه و همچنین نسل قبل و فعلی که بستر ساز رشد نسل آینده هستند می توان به سادگی حدس زد که درصد زیادی از نسل دانشجو و عامه مردم متأستفانه دچار یک بحران بی هدفی نسبت به آینده در نتیجه یک بی برنامه گی نسبت به کارهای خود هستند و متأستفانه این مثتاق درجماععه ایرانی است که : ( هرچه پیش آید خوش آید) که مانند یک معزل در خیلی از جوانان و تفکر آنان رشیه دوانده و آنها را دچار بی انگیزه گی و گاها ً دچار انحرافات زیادی کرده اند.

 


ارائه فرضیات در تحقیق

 

فرضیات قابل إرائه من در این تحقیق عبارتند از :
1- هرچه فرد در زندگی دارای هدف و برنامه باشد زودتر باشد و سریعتر می توانند به موفقیت برسد.
2- هر چه یک فرد اهداف قابل لمس برای خود وآگاهی کافی نسبت به آنها داشته باشد زودتر میتواند به اهداف خود برسد.

 

اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق در این موضوع شناسایی و ضعیت روحیه آینده نگری در نسل دانشجو و اینکه تا چه حد به صورت جدی به آینده خود می نگرنند وچه برنامه ریزی برای آینده خود کرده اند
اهداف فرعی که در این تحقیق به دنبال آن هستیم و قابل ذکر و بیان هستند عبارتند از:
1- جمع آوری اطلاعات و تجربیات نسل دانشجو برای تعیین هدف و برنامه ریزی
2- چاره جویی برای مشکل بی هدفی در نسل جوانان بخصوص نسل دانشجو

 

 

 


- بیان چهارچوب نظری در مورد هدف

 

سرنوشت ما در آینده نسبت به اهداف امروز ما و چگونگی تأمل ما در مورد آینده و اجتناب آنها در امروز متغیر است همان طور که یک فرد تحصیل کرده در امروز در قبل برای خود مشحص کرده بود که باید رد دانشگاه برود و به تحصیل بپردازد و تمام مشکلات و محدویت های تحصیل را هم پذیرفته و تحمل کرد . می توانست در همان زمان امتحان یا آمادگی برای کنکور به سراغ تفریح یا کار دیگر برود و اوقات خود را به گونه ای دیگر مصرف کند ؛ اما تصمیم گرفت به تحصیل بپردازد و تحصیل کند و پس از نشست و تحصیل کرد و تمام مشکلات آنرا پذیرفت و در امروز جواب تلاش خود را گرفت و به عنوان یک تحصیل کرده وارد اجتماع شد. اما اگر به سراغ تفریح یا کار دیگر به غیر از تحصیل در دانشگاه می رفت آیا سرنوشتی اینگونه اشت ؟
آیا به عنوان یک فرد تحصیل کرده وارد اجتماع می شد یا به عنوان یک فرد عامه و ساده ؟
پس با توجه به مثال فوق مشخص شد که تعیین هدف در امروز و تلاش امروز ما و قبول محدویت های آن سرنوشت ما را در آینده رقم می زند. پس به جرأت می توانم بگویم که امروز هرچه هستیم _ چه خوب و چه بد،چه عالی وپیروز و چه ضعیف و شکست خورده،چه پیشرفته و چه عقب مانده _ حاصل تلاش و تفکر ما در گذشته است .
این مورد ، مورد تنها یک انسان در یک مورد تنها نمی باشد .بلکه ممکن است مربوط به یک جمع گروه یا اجتماع باشد . البته ممکن است نوع اهداف متفاوت باشد اما جنس هدف و جنس سرنوشت تمام این افراد یکی است .
در مورد چهارچوب این تحقیق من مدل زیر را دریافته و ارائه می نماییم که به شرح زیر است »
Y= f ( x1¹ , x2 , x3 , x4 )
X1= f ( a1 , a2 , a3 )
که به صورت زیر قابل تعریف است :
هدف = x1
برنامه ریزی = x2
تلاش = x3
إراده = x4
- - - - - - - - - - - - - - -
باور هدف = a1
روحیه در مورد هدف = a2
آگاهی در مورد

 


واژگان کلیدی:

 


هدف
برنامه ریزی
تلاش
إراده
باور

- هدف
هدف یا مقصد در یک موضوع ، کار ویا در بستر کلی در کل زندگی به عنوان یک تعیین کننده و مشخص کننده و مقصد راه می توان بیان نمود که مانند یک راهنمای آشکار و یا یک نشانه برای رسیدن به کمال و موفقیت در انتخاب راه و گام برادشتن در مسیر صحیح می باشد .
این هدف است که انسان را به سمت و سوی مشخص سوق می دهد . تعیین هدف در مراحل و مقاطع و یا در برحه های زمانی در یک انسان باعث کاهش لغزش ها و طی کردن مسیر های بیراهه ور در نهایت باعث افزایش کارایی و بهره وری و پیشرفت انسان در مسیر اصلی و دلخواه خویش می شود . همان طور که گفته شد تعیین هدف رابطه مستقیم و تعیین کننده ای در سرنوشت یک انسان در زندگی دارد.
به عنوان مثال شما یک فرد هدفمند با خصوصیات هدفمندی ودارای یک برنامه ریزی اهداف مشخص و معین و یک لیست اهداف smart « که هر سه واژه در فصل جاری تعریف و مورد بحث قرار میگیرد .» است، در نظر گرفته که دارای تمرکز منسجم نسبت به فعالیت های فردی که دارای پیشرفت چشمگیر نسبت به همه همتراز های و همسنین خود است.
وحتی کلیه رفتار و تفکر او نسبت به اطراف خود بسته به نگرش و اهداف وی تعریف و در چهارچوب رسیدن به اهداف در مسیر درست گام بر می دارد.
به عنوان مثال :
شما یک تیر انداز قابلی هستید به شما دو تیر کمان آماده برای رها شدن می دهند .
اولی را بدون هدف و به صورت دلخواه به سمت و بدون نقطه در نظر بگیرید و تصور کنید به چه صورت تیر پرتاب می شود ؛ نه داری هدف مشخصی است و نه میزان نیروی که باید به کمان فشار وارد کنید تا شدت رها شدن تیر با آن برسی شود؛بدون هدف وبی هوده ونه مشخص است که تیر به کجا رفت .
و اما تیر دوم ،
تیر دوم را به شما می گویند باید به یک سیبل درفاصله پنجاه متری بزنید و شما هم تیر انداز قابلی هستید؛ واضح است که تمام تمرکز خود را روی سیبل و تمام نگاهتان را روی مرکز سیاه سیبل در نظر می گیرید, پس می دانید که به کجا می خواهید تیراندازی کنید و فاصله را هم می دانید و مهارت هم دارید و می دانید برای پنجاه متر فاصله چه میزان باید به کمان فشار آورید و نه فشار کمتر وارد کنید و نه فشار بیشتر ؛ پس از رها شدن تیر، تیر به مرکز سیبل می نشیند.
حال اگر بخواهیم دو اتفاق پیش آمده را باهم برسی و مقایسه کنیم :
تیر اول بدون هدف و نا پیدا رها شد و نه مشخص است که به کجا می رود ونه مشخص شد که چقدر باید برود نه مشخص شد چقدر نیرو وارد شود وبعداز رها شدن تیر، تیر به کجا رفت
تیر دوم با هدف و تمرکز رها شد ؛ می دانستیم با ید به کجا بنشیند«مرکز سیبل» ومی دانستیم که به اندازه فاصله مورد نیاز که تیر باید طی کند«پنجاه متر» به کمان فشار آوریم ؛ نه بیشتر و نه کمتر و حتی ما جهت باد را هم در نظر می گیریم و بعد از رها شدن می دانستیم تیر در مرکز هدف نشسته
حال اینجا یک سوال مهم پیش می آید و این هم این است که:
جنس هر دو تیر یکی بود! جنس هرد کمان هم یکی بود! مهارت ما هم در تیر اندازی هم که یکی بود! پس چرا یک تیر اینچنین به هدر رفت و یک تیر به دل مرکز نشست؟
جواب:
این هدف است که مشخص کننده مسیر و تعیین کننده سرنوشت هر انسان است.
اگر انسان را همان تیر و فاصله طی شده را عمر انسان و نیروی تفکر و اندیشه را کمان و قدت اراده را نیرویی که به کمان وارد شده در نظر بگیریم دیگر واضح است . تنها تفاوت بین تیرها سیبل است.
پس انسان ها به این گونه هستند تنها تفاوت در سرنوشت بین انسانها معمولی و موفق همان هدف است.

 

1-1- تعریف هدف از دیدگاه متخصصین هدف
تعریف عمده ای و واحدی که می توان از تمامی تعایف این استادین می توان بهرداری کرد به شرح زیر است:
آنچه که فرد می داند که چه می خواهد و شدیداً خواستار رسیدن و بدست آوردن آن باشد و برای رسیدن به آن از هیچ نوع تلاشی چه جسمی و چه ذهنی و روحی باز ندارد.
در بالابردن کارایی فردی مهترین اصل روشن بودن هدف است اگر یک هدف به طور واضح و روشن تعرف شده باشد و دارای چهارچوب منطقی از لحاظ فرد برای رسیدن به آن با تمام وجود کار و تلاش می کند و اینجاست که فرد تمامی نیروهای فردی استفاده و باعث رسیدن به هدف خود میشود.
2-1- تعریف هدف از دیدگاه محقق
اما در تعریف جامع از هدف ، هدف را می توان یک نشانه نام برد که این نشانه شاید در پشت یک موضوع ، مقام ، مرحله یا . . . موضوع در قالبهای پیشرفت باشد . اما خود به تنهایی یک نشانه است که کانون توجه انسان را به سمت خود جلب می کند و باعث میشود تمرکز فرد را از مسائل غیر ضروری به سمت مسائل ضروری برای رسیدن به موضوع هدف معطوف می کند.

 

2- عوامل موثر برای رسیدن به هدف
اولین دلیل که چرا مردمان بزرگ سریع کارهای بزرگ را انجام می دهند مهمترین دلیل آن این نکته است که آنها دارای هدف هستند و در تمامی کارها که انجام می دهند دارای چند خصوصیت مهم است که به شرح زیر می باشد:
1- هر کاری را که انجام می دهند باید در راستای رسیدن به هدف کلی آنها باشد
2- هر کاری باید هدفی سودمند داشته باشد تابتواند آنها را یک گام به هدف خود نزدیک کند
3- برای انجام دادن هر کار زمانی مشخص می کنند.( یک کار باید یک عمر داشته باشد و عمر محدود مشخص باید داشته باشد که وقت خود را زیاد روی آن تلف نکنند و در زمان مفید آن را انجام دهند)
4- هر کاری در زمان خود باید انجام می دهند و در جای خود در شریط مطلوب خود انجام می دهند
*«اگر این اصل ساده را یاد نگیری که هر کاری را در زمان خود و در مکان خود انجام دهید بهتر است که هیچ وقت دولتمند نشوید. » 1
این است رمز موفقیت تمام مردان بزرگ در تمامی کارها زندگی هرچه برای انسان مشخص و روشن باشد که چه می خواهد و برای بدست اوردن آوردن آن چه باید انجام دهد آسان ترمی تواند به آن برسد که باید دو اصل ساده اما بسیار مهم را در آن رعایت کرد.
1- دانایی درمورد هدف
2- تجسم و باور در مورد هدف

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مارک فیشر (1
1-2-دانایی در مورد هدف
شما باید دقیقا ًبدانید که چه می خواهید و به دنبال چه چیزی هستید و در نهایت بدانید که بعد از بدست آوردن هدف چه سودی یا منفعتی را می برید.
شما باید این دانایی را داشته باشید که چه چیز و با چه شرایطی را می خواهید و دقیقا ً به دنبال چه چیزی هستید تا بتوانید مسیر درست را پیدا کنید.
مثال اول
فردی را در نظر بگیرید که می خواهد از شهر A به شهر B برود و عمل X را انجام دهد و همچنین می داند که عمل فوق را باید در مکان Y انجام دهد . چون می خواهد به شهر B برود یک نقشه را تهیه می کند و راه رسیدن به آن را پیدا می کند و یا اینکه از قبل راه رسیدن از شهرA به شهر B را می داند وهمچنین می داند بعد از رسیدن به شهر B به کدام مسیر یا خیابان برود و در مکان Y عمل X خود را انجام می دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیشرفت

دانلودمقاله کشتار طیور

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله کشتار طیور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


در سالهای اخیر بر اثرترویج وتوسعه صنعت مرغداری،تولید گوشت پرندگان افزایش یافته،ولی به مسئله بازرسی گوشت پرندگان توجه کمتری شده است ومتاسفا نه مصرف گوشتهای مرغ غیر بهداشتی فاجعه آفرین است.
از آنجایی که بهداشت مواد غذایی از نظر بهداشت عمومی وسلامت مردم اهمیت دارد بازرسی گوشت پرندگان نیز اهمیت خاصی پیدا می کند ولزوم تاسیس کشتار گاههای مخصوص جهت بازرسی پرندگان کشتاری وبازرسی بهداشتی آنها محرز می شود.
در حال حاضر در مرغداریهای صنعتی وغیر صنعتی کشور ما کشتار مرغ بسیار بی رویه بوده وروی اصول بهداشتی انجام نمی شود.فروشندگان مرغ در مرغداریها،مرغها را سر بریده وآنها را در قیف هایی که شکل مخروط ناقص دارند ودر دو ردیف 6تائی ویا کمتر ویا بیشتر روی چهارپایه قرار دارند بطور معکوس می گذارند تا خون آنها خارج گردد وسپس به وسیله وانت به محل پرکندن مرغ برده وشکم آنها را خالی وبا دستگاه پر کن برقی پر آنها را کنده وسپس در کیسه های پلاستیکی قرار داده وبدون هیچگونه بازرسی بهداشتی به خریداران گوشت مرغ در پرنده فروشی ها عرضه می نمایدوبدین ترتیب مرغهای بیماروحتی بیحال را نیز گاه سربریده؟!وباهمین مرغها به فروش می رسانند.تلفات زیادی که براثربیماریهای عفونی نظیر نیوکاسل و C R D وکوکسیدیوزولکوزوانـواع مسـمومیـت ها حـاصـل

 

می گرددواغلب دربین همین لاشه هابوده وبه خریداران مرغ عرضه می گردد.ناگفته نماندکه تلفات ازبیماریهای طیوردرمرغداریهای صنعتی کشورهای پیشرفته از2 درصدتجاوزنمی کندولی متأ سفانه درایران بطور10درصدوگاه اتفاق افتاده است که به 50%رسیده است.این ضایعات بیحداغلب بعلت عدم آگاهی مرغداران وعدم توجه به مسائل مدیریت وبهداشت وتغذیه طیورمی باشد.دراین فصل ابتداعلائم یک مرغ سربریده سالم ویک مرغ سربریده بیحال راشرح داده وسپس به مسائل دیگربازرسی گوشت پرندگان می پردازیم.
مرغ سالم سربریده بعلت جهش خون دررگهاحالت جوانه وتضاریس موجوددرناحیه گردن زیادبوده وبعلت عدم احتباس خون لاشه رنگ طبیعی خودرادارامی باشددرحالیکه دریک مرغ مرده ویابیحال سربریده به علت عدم جهش خون مقطع گردن صاف وبه علت احتباس خون دربدن لاشه کبودرنگ وقرمزاست ضمنا برحسب مدت زمانی که ازمرگ حیوان گذشته است امکان دارد آثارگندیدگی نیزدرلاشه مشاهده گرددکه بامقایسه بامشخصات گوشت تازه پرنده این موضوع به خوبی روشن می شود.
مشخصات گوشت تازه پرنده

 

در یک مرغ تازه چشمها روشن،درخشان وبرجسته بوده وپاها مرطوب وانحنا پذیر می باشد وبه آسانی خم می گردد.هر گاه با انگشت به گوشت مرغ فشار وارد شود بطور یکنواخت می باشد.در اثرماندن وکهنگی مرغ جشمها تیره وفرورفته می شود ودر بازرسی گوشت پرنده یا مرغ به این مطـلب بایـستی تـوجه کـافی بشود.پاهـا سـفت

 


وسخت شده وگوشت شل وسست می گرددواز لحاظ رنگ گوشت تیره تر شده واغلب به سبزی می گرایدواین رنگ سبز بیشتر در ناحیه چینه دان دیده می شود وتوجه بازرس را به خود جلب می کند،ضمناًبوی زننده ای از لاشه استشمام می شود.سبزی رنگ مرغهائیکه شکم آنها خالی نشده در نتیجه فعالیت بیوشیمیائی میکربها است که معمولاًدر روده ها خصوصاً در سکوم وجود داردودر صورتیکه مرغها قبل از کشتارمقدار کافی تغذیه نشده باشند وپس از پر کنی به اندازه کافی سرد نشوند این میکربها فعالیت نموده ودر نتیجه متابولیسم میکربی هیدرژن سولفوره ایجاد شده در دیواره روده در نسج عضلانی منتشر می گردندوهر جائیکه هوا وجود داشته باشدروی پیگمان های خون عضلات فعالیت خود را آغاز می کنند تا پیگمان سبز سولفاهموگلبین تولید نمایدورنگ سبز اطراف معده در اثر محتویات داخل روده ها ایجاد می شود که در روده فراخ باقی می ماند ولی معمولاًرنگ سبز بشکل ناحیه ای مشخص در یک طرف محوطه بطنی توجه بازرس را بخود جلب می نماید وبیشتر در طرف چپ می توان این رنگ سبز را تشخیص داد زیرا سکوم در این نقطه به دیواره بطنی نزدیک است.
کشتار گاه مرغ

 

در کشتارگاههای طیور یکسری خطوط زنجیره متحرک وجود دارد که پرندگان زنده روی آنها آویخته شده اند وبه نقطه ای می روند که در آنجا لاشه های تمیز شده وآماده شده سریعاًیخ زده ویا منجمد می شوند.ناحیه کار روی طیور زنده جائی است که پنده روی خط آویخته شده مسیر خود را بترتیب از مجتمع بسته بندی طیور که

 

جدا از ناحیه پاک کردن وآماده کردن طیور است طی می نماید تا بدین ترتیب از بوجود آمدن گرد وغبار وجابجا شدن پرهای طیور وسایر مواد آلوده به وسیله جریان هوا ورسیدن آنها به محل آماده کردن طیور جلوگیری بعمل آید.بعضی از مجتمع هااز چاغوی خون گیری مخصوصی استفاده می کنند که یک نوع جریان الکتریکی را بوجود می آورد که پرنده را بعد از قطع عروق خونی گیج و مات می کند ودر قالب مجتمع ها یک برش دهنده الکتریکی منظور از بی حرکت کردن طیور را بهنگام خون گیری براورده می سازد،به خصوص برای کشتار بوقلمون ها به منظور حفاظت در برابر شکستن استخوانها که بعضی اوقات به هنگامی که پرندگان در موقع خون گیری دست وپا می زنند اهمیت دارد.
نقاله زنجیره لاشه های خون گیری شده ازطریق شستشودهنده باآب گرم که لاشه ها درآن درآب گرم فروبرده شده اندسبب می شودکه پرها برای کنده شدن لق شده وآمادگی لازم راپیدانمایند.
دودرجه حرارت شستشودادن مورداستفاده قرار می گیرندیکی حرارت 123تا130درجه فارنهایت که بعنوان شستشوی آماده کننده ویاشستشوی کم معروف می باشدکه دراین درجه حرارت پرها تاحدی لق می شوندامااپیتلیوم کراتینیزه ازپوست جدانمی شود.این لاایه مانع ازدخول آب روی پوست شده وازدست دادن آب بدن ورشدباکتریائی رامتوقف می سازدوبدین ترتیب این کارحفاظت باارزشی ازبرای پوشش لاشه های طیوراست که بهنکام نگهداری وتوزیع آنهادرمواجه باهواقرار می گیرند.

 


درجه حرارت دیگرشستشوتقریباً141تا142درجه فارنهایت است دراین درجه حرارت پرهاکاملاً شل ولق می شوندامابازهم لایه اپتیلیوم کراتینیزه روی پوست راشل ولق می کند.
لاشه های طیورآماده شده بااستفاده ازدرجات حرارت بالاترشستشورطوبت رادرتکه های یخ ویابه وسیله بسته بندی غیرقابل نفوذخواه انجمادسریع ویابصورت تازه فروختن نگه می دارند.فایده درجه حرارت شستشودادن بالاترعملاً ازبین بردن کامل خارهای پرباوسایل مکانیکی است که لاشه رادربهترین وضعیت اقتصادی قرارمی دهدوبنابراین گسترده ترین متد درصنعت پرورش نیمچه های گوشتی می باشد.
لاشه هاازدستگاه شستشو دهنده عبورکرده وبه پاک کننده مکانیکی می رسند.دراینجا تحت اسپری آب داغ تمییزپرگیری خشن لاشه به وسیله عمل ضربه زدن مکانیکی صورت می گیردوپرهابطورمکانیکی ازآب اسپری جدامی شوندوبه ناحیه محصولات غیرخوراکی هدایت می شوند.چون لاشه ازشستشودهنده ها انتقال داده می شودبازهم نیازبه اعمالی داردکه پرهای باقیمانده وخارهای پررابزداید.این کاربه وسیله توأم کردن خدمات مکانیکی ودستی صورت می گیرد.ناحیه کف زیر خطوط نقاله جائیکه شستشوی با آب گرم(scalding)وپرکنی(dcfcathcring )انجام می شود گود شده وحالت سرازیری پیدا می کند تا عمل زهکشی را انجام دهد وبدینترتیب امکان تمیز کردن ناحیه را فراهم آورده وپاشیدن آب را از وسیله تسهیل می نماید.وقتی لاشه پرکنی شده در این حالت برای بر طرف کردن موها لاشه سوزانده می شود وآنگاه به خط متحرک هدایت می شود که آن را به بخش خالی کردن شکم وبازرسی بهداشتی سوق می دهد.بمنظور جلوگیری از آلودگی نسوج ماکول وفراهم
شدن امکان بازرسی لاشه با دقت باز می شود بنحوی که تمام لاشه در معرض دید بازرس قرار گیرد که این مسئله کامل سطوح داخلی وخارجی بدن وتمام اندامهای داخلی برای بازرسی دقیق می شود.در این حالت در باز کردن لاشه دقت می شود که هیچگونه برشی در روده ایجاد نشود که به آلودگی لاشه ویا دستهای عاملین وبازرسان گوشت مرغ منجر شود.سه نقطه تعلیق در ارتباط با دست زدن به لاشه بعنوان متد مطلوب بهنگام ارائه آنها برای بازرسی مطرح می باشد مگر در مورد جوجه های کبابی که دو نقطه تعلیق معمولاًمورداستفاده قرار می گیرد.
برنامه بازرسی گوشت مرغ حکومت فدرال آمریکا مسائل زیررابعنوان امکانات لازم در محل بازرسی مشخص کرده است.
یک سویچ یا دگمه کنترل بایستی برای بازرس در نظر گرفته شود بنحوی که خط پروسس را بشود برای کالبدگشائی وسالم سازی لاشه تحت کنترل داشته وبتوان آن را متوقف کرده ویا به حرکت در آورد.لازم است که نور کافی با شدت یکنواخت در تمام سطوح کار فراهم شود.لاین های دوبل نیاز به مقسم هائی برای جلوگیری از تداخل کارها واطمینان از این مطلب که هر لاشه توجه بازرس را به خود معطوف خواهد ساخت دارند.قید معلق زنجیره حرکت طیور روی ریل بایستی تا آنجا که ممکن است در نزدیکی خط قرار گیرد بنحوی که میزان ماگزیمم تولید با می نیمم سرعت خط زنجیر بدست آید.ارگان های احشائی که شامل قلب نیز می شود به این مسئله نیاز دارند که در دسترس نزدیک لاشه ای باشند که قلب از آن لاشه بر داشته شده است.امکانات شستشوی دست لازم است بحد کافی فراهم گردیده وبخوبی در وضعیت های عملی وبازرسی در دسترس بازرس قرار گیرند.همچنین لازم است که کارگران مجتمع کشتارگاهی طیور که برای کارهائی نظیر پرگیری،اصلاح لاشه،از بین بردن
پرندگان ضبطی،بررسی جزئیات بیشتر بازرسی،علامت گذاری ونوشتن ورقه ضبط لاشه ها وبطور کلی آنچه را که بازرسی لازم دارد ودر ارتباط با روش کار بازرسی عملی است در نظر گرفته شده اند اطلاعات وتجربیات عملی کافی داشته باشند.مسئله دیکری که در این رابطه اهمیت دارد اینست که خطوط تولید به مقدار کافی از نظر نیروی انسانی مجهز باشند تا عملیات کشتار را از لحظه تخلیه بسته های حاوی مرغ تا بسته بندی مرغ بهداشتی را بتواند بخوبی انجام دهند چنین کارگرانی بایستی در کار خود مهارت های کافی داشته باشند وبتوانند تحت مقررات مؤثر وصحیح کار بنیادی خود را انجام دهند.
کشتارگاه طیور

 

1-قسمت دریافت طیورکه حیوان به صورت زنده به وسیله قفس،بدانجاحمل می گردد،قفس برروی غلتک مخصوص قرارگرفته وکارگران ،طیورراازآن خارج وازطریق پابه چنگگ متحرک آویزان می کنند.قفسهای خالی برروی غلتک حرکت کرده وبه خارج ازسالن هدایت می گردندودرآنجاپس ازشستشووضدغفونی ازکشتارگاه خارج می شوند.
2-قسمت گشتاروپرکنی:دراین محل چهاررگ گردن حیوان پس ازقراردادن آن بطرف قبله وشوک دادن الکترسکی وبی حسی،بوسیله کارگران قطع می شود.سرعت حرکت زنجیرهای حامل طیورذبح شده طوری تنظیم شده که تاموقع نزدیک شدن به انتهای سالن خون کاملا خارج شودوسپس به وسیله کانال مخصوص به قسمت واحدتبدیل ضایعات هدایت گردد.

 

 

 

لاشه های آویزان به چنگک متحرک به دیگهای آب گرم بادرجه حرارت مناسب واردوپس ازخروج به وسیله چنددستگاه پرکن اتوماتیک پرهای آنهاکنده می شود.پرهاازطریق مجرای مخصوص به واحدپرخشک کنی یا قسمت تبدیل ضایعات رانده می شود.درصورت نیازجهت ازبین بردن بقایای پرهای ریزوکرکهائی که ممکن است احیاناً برروی لاشه باقی مانده باشند آنها راازکانال مجهز به شعله گازعبورمی دهندواین عمل رااصطلاحاً کزدادن گویند.
3-قسمت تخلیه اندرونه:دراین مرحله پوست گردن لاشه شکافته شده وپس ازآن قطع می شود.سپس بازرسی بهداشتی ازلاشه واندرونه آن طبق ضوابط انجام می گیرد.دراین موقع نخست سنگدان وپس از آن دل وجگرراازلاشه جداومابقی ازطریق مجرای جداگانه به قسمت تبدیل ضایعات هدایت می کنند.لاشه هائی که قسمتی ازاندرونه آنهاخارج شده تحت تأثیردستگاه مکنده جهت تخلیه ریه قرارمی گیرند.ریه هانیزبه قسمت تبدیل ضایعات به محوطه دوش آب سردتحت فشارواردمی شود.
4-قسمت مخصوص شستشوی مجدد وبسته بندی:دراین محل ابتدا پای لاشه بطوراتوماتیک یابادست قطع وبه قسمت تبدیل ضایعات منتقل می شودوخودلاشه بوسیله ناودانی به یک الی چندتانک سردکننده (چیلرگردان)محتوی اب سردیاآب یخ هدایت می شودوحدودیکساعت درآن محل باقی می ماند.لااشه پس ازدفع خونابه وموادزائددیگروشکل گرفتن ازطریق نردبان الکتریکی بالا آمده وبرروی میزمخصوص می افتدکه درآنجاتوسط کارگران ازجهت قسمت فوقانی برروی چنگک های خشک کن قرار می گیردوپس از15دقیقه وازدست دادن آب اضافی ازانجابه روی میزبسته بندی حمل می شود.
5-لاشه های خشک شده بسته به موقعیت بازارمصرف به صورتهای زیرنگهداری می شوند:
لاشه هارادرجعبه های مخصوص محتوی پودریخ گذاشته وبه وسیله کامیونهای سردخانه داربه بازارمی رسانند.
جعبه های محتوی لاشه طیورکه درپودریخ قراردارندبه اطاق سرد(صفردرجه سانتیگراد)منتقل ودرآنجابه مدت 3روزنگهداری وسپس آنهارابه وسیله کامیونهای سردخانه داربه بازارمصرف حمل می کنند.
جعبه های محتوی لاشه طیورراکه بیش از3روزدراطاق سردباقیمانده وبازارفروش برای آنهاوجودنداردبانایلون بسته بندی کرده ودرچهارپایه های مخصوص چرخدارجای داده وبه تونل انجمادکه برئدت آن حداقل 40درجه زیرصفراست منتقل می کنند.مدت توقف لاشه هادردرجه برودت ذکرشده متناسب باتکنیک سردخانه وتوصیه کارخانه سازنده می باشد.جهت نگهداری لاشه طیوربمدت طولانی تاحداکثریکسال آن رابه سردخانه بابرودت20درجه زیرصفرحمل می کنند.
تبدیل ضایعات

 

کشتارگاههابایدمجهزبه تجهیزات تبدیل ضایعات که ازقسمتهای زیر تشکیل شده است باشند.
قسمت دریافت:دراین قسمت لاشه های ضبطی دام وضایعات کشتارگاهی دام وطیور به وسیله بالابربه داخل دیگ پخت ریخته می شود.خون توسط پمپ به مخزن وازآنجابه دیگ مخصوص پخت هدایت می گردد.
قسمت پخت:دراین قسمت موادبه وسیله بخارپخته وسپس خشک می شود.
قسمت روغن گیری:پس ازاینکه موادضبطی وضایعات دردیگ پخته شد به قسمت هدایت ودرانجاروغن گیری شده وروغن آن درمخزن روغن ذخیره می گردد.باقیمانده موادبه قسمت خردکن رانده می شود.
قسمت خردکن:دراین قسمت مواد توسط آسیاب خردوسپس خشک می شودوبصورت پودرگوشت وپودرخون وپودراستخوان درمی آید.
قسمت بسته بندی:دراین قسمت موادپودرشده به تفکیک درکیسه ها ریخته شده وازآنجابه انبارحمل می گردد.
تبصره1-درکشتارگاه طیوردرصورتی که پرها به واحدتبدیل ضایعات ارسال نشود،جهت اماده سازی پر،کشتارگاه بایدمجهز به دستگاه پرشویی وپرخشک کنی باشد.
تبصره 2-تأسیسات وتجهیزات دستگاه تبدیل ضایعات طوری تهیه شوندکه به کیفیت پروتئین حاصله لطمه ای واردنگردد،ضمناًاصول انبارداری درموردنگهداری وذخیره پودرگوشت وپودرخون بایدازنظررطوبت وحرارت وتهویه به صورتی رعایت شودکه فرآورده های حاصله فاسدوآلوده به اجرام بیماری زا نگردد.
تبصره 3 قسمت دریافت ضایعات بایدمجزاازقسمت بسته بندی وذخیره تولیدات با شد.
تبصره 4-رعایت فاصله درخصوص کشتارگاه طیورنیزبایدمدنظرقرارگیرد.این مقررات نظام دامداری درموردکشتارگاههای طیورموجودنیزقابل اجرامی باشد.
روشهای عملی بازرسی کلاسیک لاشه های طیوردرکشتارگاه

 

آنچه ذیلاً شرح داده می شودبوسیله سرویس بازرسی طیور فدرال آمریکا UsA
Federal poultry Inspection service
بعنوان روش عملی بازرسی استانداردوبه منظور بازرسی کافی لاشه های کشتاری طیور بازشده وآماده شده ازناحیه شکم پرنده مشخص شده است.
A—کاردست راست

 

1-گرفتن یک پاکشیدن دست روی پا بمنظورمشخص کردن بیماری استخوان .
2-بازکردن حفره بدن برای نشان دادن سطوح داخلی آن.
3-برگرداندن بدن برای نشان دادن قسمت خارج بدن پرنده(که شامل سرهم می شود)برای مشخص کردن بیماری ،غیرطبیعی هاوعیوب ونواقص پاک کردن لاشه های طیور کشتاری.
B - -کاردست چپ
1-قراردادن دست روی کبدبرای احساس قوام بافت وتاروپودوجراحات آن به طورهمزمان درمعرض دیدبازرس قرار می گیرند.
2-لغزاندن انگشتان دراطراف کبد وگرفتن طحال بین انگشت شست وسبابه وغلطاندن طحال بمنظورمشخص کردن بافت وتاروپودوحضوروضعیت غیرنرمال درآن،درمورد جوجه های کبابی،نیمچه های گوشتی،غلطاندن طحال لازم نیست.درمعرض دیدقرار گرفتن همزمان سایراحشاء درحالیکه طحال چک می شود.یک برش بازکننده متفاوت (یعنی درامتداد پشت حیوان)ممکن است برای مواقع خاص دراین روش عملی لازم بشود.
درارتباط با حدوث سینویت های عفونی لازم است که مفاصل خرگوشی بعنوان بخشی ازآماده سازی برای بازرسی جداشوند بنحوی که اکسوداهای جمع شده در غلاف هاوکپسول های مفصلی مشخص گردند.پاهادرست قبل ازبازرسی درتمام موارد بعدازاینکه لاشه ها آخرین واحد شستشو دهنده را پشت سر گذاردند برداشته می شوند.
شستشوی لاشه ها بعداز قطع مفاصل خرگوشی با بازرسی تداخل پیدا خواهند گرد.باستثنای اردک ها وجوجه های جوان لازم است که سر روی لاشه تابعد از کامل شدن بازرسی کالبد گشایی باقی بماند.این مسئله اساسی بنظر می رسد که بازرس سر رابعنوان بخشی از معاینه کالبد گشائی کلی ببیند.وضعیت سرممکن است مشخص کننده فاکتوری در تصمیم گیری بازرس باشد باتوجه به این مطلب که از بین بردن لاشه دراین رابطه ممکن است پیش بیاید.هنگامیکه ارزیابی ظاهروضع پوست درارتباط با یافته های کالبدگشائی مطرح می شودبازرس درجه شستشو دادن پرنده را درخط تولید مد نظر قرارمی دهدووقتی بعنوان نیمه شستشو مورد توجه قرار می گیردتغییرات نرمال دررنگ وقوام پوست می تواند بخوبی ازحالاتی که درنتیجه وضعیت های پاتولوژیکی حادث شده اند تشخیص افتراقی داده شود.وقتی درجه حرارت بالاتردرشستشوی لاشه های طیور مدنظر قرار می گیرد نتیجه کار ممکن است برداشتن لایه اپیدرمی پوست با نتیجه تقریباً همشکلی ظاهرسفیدلاشه آماده شده بدون توجه به وضعیت آن باشد.
نگهداری مرغ درسردخانه
مرغهای یخ زده را بایستی درحرارت پایین نگهداری نمود وباید توجه داشت که هیچگاه نبایددرجه حرارت سردخانه از15درجه فارنهایت تجاوز نماید(9درجه سانتیگراد)مرغهائی که درمنزل کشته می شوند معمولاً بیشتراز سه ماه نگهداری نمی شوند ولی در بعضی از موسسات تهیه مواد غذایی ممکن است تا یکسال بدون اینکه فاسد شوندآنها را نگهداری نمایند که البته بازرسی بهداشتی این قبیل مرغهای منجمد مشکل است وبهترین طرق بازرسی معاینه محوطه بطنی این قبیل مرغها است.
بازرسی بهداشتی گوشت مرغ در کشتارگاه
اگر چه شرح کلی بازرسی لاشه های طیور درکشتارگاه درمورد بیماریها ئی که ازنظر بهداشت پرندگان اهمیت دارند دراین کتاب نوشته شده است اما لازم است این نکته یاداوری شود که به منظور بازرسی مرغها ئی که برای فروش درعمده فروشی های شهرهای بزرگ به بازار عرضه می شوند معاینه ضایعاتی که بطور آشکاردرگوشت این قبیل مرغها ممکن است پدید آیداز هرجهت لازم است.لاغری،تورم یاادم نواحی مختلف بایستی مورد توجه قرار گیرد.مهمترین اختلالاتی که ممکن است مشاهده شود عبارتند از لاغری وادم وازلحاز ارگانهای داخلی کبد معمولاً جراحاتی را دربیماریهای مختلف نشان می دهد.کبد مرغهایی فربه صاف ورنگ آنها ازقرمز تیره تازردکمرنگ تغییر می کند وگاهی اوقات ممکن است سفید شیری باشد واین مسئله بستگی به تغذیه پرنده ومیزان چربی موجوددرکبد دارد.وزن طبیعی کبد درحدود60گرم(2اونس)است امادربسیاری مواردبخصوص دربیماری سل ولوکوزکبددراثرتغییرات مذکور روغنی می شود.درمراحل اولیه بیماری سل ودرتغییرات مرضی چربی ودربیماری تیفوئید پرندگان ممکن است کبدمتلاشی شود.درمرغهائی که شکم آنها خالی نشده است امکان دارداین اندام مورد بازرسی قرار گیردوبرای این منظور شکافی درناحیه بطنی می دهیم بطوری که معاینه کبد وسایر اندامهای محوطه بطنی امکان پذیرباشد.
بایدتوجه داشته باشیم که شکاف بایستی درطرف چپ داده شود زیرا هرگاه شکافی درپهلوی راست ایجاد کنیم ممکن است به کیسه صفراآسیب رسانیده ولاشه مرغ را باصفراآلوده نمائیم.دراین آزمایش پای چپ بایستی به عقب کشیده شودوشکافی بطورموازی باآخرین دنده به اندازه 5سانتیمترداده شودوبعداین شکاف رابه وسیله انگشتان دست عریض تر می نمائیم تاکبدبه راحتی موردآزمایش قرار گیرد.هرگاه کبد عاری ازبیماری باشدولاشه حیوان وضع خوب داشته باشدبه لاشه اجازه مصرف می دهیم وهرگاه کبد بیمارباشدآنرادور می اندازیم.بعدسایراندامها رامعاینه می کنیم هرگاه این اندامها عاری ازبیماری باشند به لاشه اجازه مصرف می دهیم امادرهرصورت باید توجه داشته باشیم که اگردرکبدآلودگی طوری باشدکه دلیل برآلودگی کلی باشد مثل بیماری سل دراینصورت تمامی لاشه راتوقیف کرده واز مصرف غذای انسان خارج می نمائیم.
پاتولوژی
وضعیت غیرنرمال وپاتولوژیکی مختلفی گه سایر طیور رامبتلامی سازندبه طورمختصربمنظوردربرگرفتن سیماهای برجسته ونمایان هرپرنده وتکامل بخشیدن به اهمیت کالبدگشائی آنهاازنظرشایستگی یک لاشه مبتلابرای مصرف غذای انسان شرح داده می شوند،بحث کاملترپروسس های غیر نرمال دربیماررامی توان درکتابهای بیماریهای طیور نظیرکتاب اصول مرغداری وبیماریهای طیور تالیف دکترحسن اوحدی نیامطالعه نمود.
لکوزمرکب طیور(Avian leukosis )
این عنوان به دسته ای ازبیماریهای توموری حاصله ازتکثیر مستقل سلولهای اساسی سازنده خون اطلاق می شود.
بیماری مارک(Mareks disease )
ازمیان بیماریهای مربوط به تکثیریافت لنفوئیدی(Lymphoproliferative )طیورMD احتمالاً عادی ترین آنهااست که به وسیله ویروسی تولید می شودومی توان به طوراتیولوژیکی ازسایرتومورهای لمفوئیدی آن رامشخص نمودوقابل انتقال است.
جراحات توموری غالباً بسادگی بعنوان لمفوماتوزاحشائی(LymphomatosisVisceral )بهنگامی که درارگانها وعضلات مشاهده می شوند خوانده می شوند.این عوارض درپوست بعنوان لکوزپوستی(skin leukosis )معروف می باشند.
درسال 1961پاتولوژیست های طیور درمورد استفاده ازترم disiase mareks بحث کردند تابطورروشن این وضعیت راازبیماریهای مربوط به تکثیر بافت لنفوئیدی که ازنظراتیولوژی باآن فرق داردتسخیص افتراقی دهند.بیماری مارک دارای اهمیت اقتصادی خیلی زیادی برای صنعت پرورش طیور است خسارات سالیانه نسبت داده شده به لکوز(بیماری مارک)بعنوان بخش اعظم ضایعات تلقی شده است که درحدود43% لاشه هائی است که به وسیله UsDA ضبط شده است.اهمیت بیماری مارک ازنظر بهداشت عمومی درحال حاضربخوبی روشن نیست.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   39 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کشتار طیور

دانلودمقاله باورها و هنجارها

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله باورها و هنجارها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
راه نیافتن باورها و ارزش‏ها به حوزه کنش‏ها و هنجارها
1. در میان مکاتب و دیدگاههاى مختلفى که به تبیین و تحلیل تحولات اجتماعى و کنش‏هاى انسانى در جوامع بشرى پرداخته‏اند، همچون مارکسیسم، نخبه‏گرایى، کارکردگرایى، ساخت گرایى و... به نظر مى‏رسد دیدگاه فرهنگ‏گرا، دیدگاهى است که نسبت‏به دیگر نظریه‏هاى رقیب، تا حدى به مبانى اندیشه‏اسلامى نزدیک‏تر است.
بر اساس نظریه فرهنگ‏گرا (Culturalism Theory) ، کنش‏هاى فردى و جمعى افراد در جوامع مختلف، تحت تاثیر فرهنگ به عنوان کل پیچیده‏اى (Complex whole) از اعتقادات، باورها، ارزشها و آداب و رسوم موجود آن جامعه شکل مى‏گیرد. (1) از این دیدگاه، فرهنگ زیربناى تحولات اجتماعى و تعیین کننده راه زندگى انسانهاست و به زندگى آنان معنى و هدف مى‏بخشد.
ابونصر فارابى (259-339 ق) با تکیه بر همین دیدگاه، جامعه‏هاى انسانى را بر اساس فرهنگ و ارزشهاى غالب در آنها به شهرها (مدینه‏ها)ى فاضله و غیر فاضله تقسیم مى‏کند: «شهرى که قصد (ساکنینش) از اجتماع در آن، تعاون در چیزهایى است که آنها را به سعادت مى‏رساند در حقیقت مدینه فاضله است.» (2) مدینه‏غیر فاضله (جاهلیه) در اقسام خود به همان نسبتى که فرهنگ و خلقیات مردمانش رو به سقوط و تباهى مى‏رود، از مدینه‏فاضله فاصله مى‏گیرد. مدینه‏هاى کرامیه، جماعیه، تغلبیه، ضروریه، نزاله و... هر یک داراى فرهنگهایى از قبیل بزرگى جویى، آزادیخواهى (از هر قید و بندى)، اعتقاد به اصل «الحق لمن غلب‏»، اکتفا کردن به ضروریات مادى زندگى و... هستند (3) . هر چند برخى از پژوهشگران به فارابى نسبت داده‏اند که على‏رغم اعتقاد به تحول‏پذیرى ذاتى انسان، مدینه‏هاى غیرفاضله را قابل دگرگونى تکاملى ندانسته، به گونه‏اى که گویى آن روشها یا ثابت است و یا منجر به تباهى و فناى محض مى‏شود (4) ، باید گفت فارابى در «سیاست مدنیه‏» پدید آمدن مدینه‏فاضله از بطن مدینه‏هاى ضروریه و جماعیه را آسان‏تر و ممکن‏تر دانسته است (5) . بدین ترتیب فارابى، حیات و دگرگونى جامعه‏هاى مختلف را بر اساس فرهنگ حاکم بر آنها تحلیل و تبیین مى‏کند.
از متفکران غیر مسلمان نیز ماکس وبر (1864-1920م) نقطه‏ثقل تحلیل‏هاى جامعه شناختى خود را بر فرهنگ مى‏گذارد (6) و «جامعه‏شناسى تفهمى‏» خود را بر «درون فهمى‏» و شناخت و تحلیل انگیزه‏هاى افراد در رفتارى که از خود بروز مى‏دهند، بنیان مى‏نهد و از این طریق فرهنگ را مبناى انگیزه‏ها و رفتارهاى آدمى معرفى مى‏کند: در نهایت امر فقط ارزشهایى که هر کس مى‏پذیرد به زندگى او در جامعه مفهوم مى‏بخشد و این مفهوم را آنچه که فرهنگ نامیده مى‏شود استوار مى‏کند. (7)
فرهنگ، انگیزه ، رفتار
هر چند تبیین نظر اسلام در مورد دلایل و عوامل ظهور و بروزتحولات اجتماعى و رفتارهاى انسانى، خود مى‏تواند دستمایه پژوهشى ژرف و کارساز قرار گیرد، در این مقاله نگارنده در صدد است‏با مفروض گرفتن نظریه اصالت فرهنگ و از منظر آن به بررسى یکى از معضلات و ناهنجاریهاى موجود در جامعه بپردازد. این امر که نشانه‏هایى از بحران شخصیت را نیز با خود به همراه دارد و براحتى در زندگى روزمره فردى و اجتماعى ما ملاحظه مى‏شود، عبارت است از فقدان همخوانى و هماهنگى میان رفتارها و کنش‏هاى فردى و اجتماعى غالب افراد جامعه با اعتقادات و ارزشهایى که ابراز مى‏کنند و خود را به آن پایبند نشان مى‏دهند. و به عبارت دیگر راه نیافتن باورها و ارزشها به حوزه کنش‏ها و هنجارها.
2. پیش از ورود به بحث این نکته را باید تذکر داد که انگشت گذاشتن بر روى برخى از معضلات فکرى فرهنگى جامعه، اولا به معنى نادیده گرفتن فضایل و ارزشهاى آن نیست. ثانیا اگر این کار به روش علمى تحقیقى و به دور از احساسات و سیاست‏زدگى صورت گیرد، بیشتر مى‏توان به حل آن معضلات و صیقل یافتن هر چه بیشتر اندیشه و عمل جامعه امید بست. خواننده فهیم بخوبى مى‏داند که مسکوت گذاشتن یک درد اجتماعى، هر چند با دهها توجیه و مصلحت اندیشى صورت گیرد، نه تنها اندکى از تاثیرات زیانبار آن نمى‏کاهد، که در غفلت‏سرخوشانه ما آن درد، ریشه‏هاى خود را محکم مى‏کند و حوزه‏هاى وسیعترى از حیات فردى و اجتماعى ما را در بر مى‏گیرد.
3. در بیان عناصر و مؤلفه‏هاى فرهنگ هر جامعه، غالبا سه عنصر را نام مى‏برند: باورها (Cognitions) ، ارزش‏ها (Values) و شناخت‏ها و گرایش‏ها (Attitudes) . (8) مفروض دیدگاه فرهنگ‏گرا این است که برآیندى از این سه عنصر به شکل یک الگوى کلى و راهنماى عمل (Style of life) ، کنش و رفتار فردى و اجتماعى انسان را سمت و سو مى‏دهد و عامل مبین رفتار انسانى است. (9) این دیدگاه براى اثبات درستى مفروض و شیوه تحلیل خود، دلایل و شواهد فراوانى نیز، حاضر و آماده در اختیار دارد. اما از آنجا که در ابتداى مقاله با مفروض گرفتن این دیدگاه، بررسى صحت و سقم آن را به مجالى دیگر واگذار کردیم، در اینجا (آن چنان که در پژوهشهاى علمى پذیرفته شده است)، با فرض صحیح بودن آن بحث کرده، پس از ذکر نمونه‏هایى به منظور تبیین موضوع مقاله، تمرکز خود را معطوف به امرى دیگر، یعنى بررسى ریشه‏ها و دلایل این معضل فرهنگى اجتماعى مى‏نماییم.
نگاهى نه چندان دقیق به روابط انسانى موجود در جامعه ما بیننده را با مواردى رو به رو مى‏سازد که با توجه به آموزه‏هاى دینى و ارزشهاى فرهنگى مورد قبول اکثریت مردم بسختى مورد انتظار و توجیه پذیرند. در حالى که فرهنگ ما، خصوصا به لحاظ عناصر ادراکى و ارزشى آن، سرشار از مفاهیم و الگوهاى مثبت و سازنده است، این باورها و ارزش‏ها کمتر (آن چنان که در یک فرایند جامعه‏شناختى مورد انتظار است)، به صورت هنجار درمى‏آیند و به عرصه‏زندگى فردى و اجتماعى راه مى‏یابند.
به عنوان نمونه على‏رغم اعتقاد به لزوم تواضع و فروتنى در مقابل دیگران، هر کس و از هر قشر و گروهى که باشند، در عمل نوعى رابطه‏قدرت بر روابط انسانى موجود در جامعه ما، حاکم است; به طورى که با اندکى دقت‏به عنوان مثال مى‏توان چندین گونه برخورد و مواجهه، بسته به مقام و موقعیت و میزان «کارآمدى‏» مخاطب، تشخیص داد.
نمونه‏اى دیگر: در حالى که در حوزه‏باور و اعتقاد، رعایت قانون و احترام گذاشتن به آن امرى لازم و حتى واجب شرعى تلقى مى‏شود، در حوزه کنش و رفتار، قانون و مقررات امرى است که باید به هر صورت ممکن و با توسل به هر حیله شرعى و عرفى از آن فرار کرد و تن دادن به آن نوعى ضعف و ساده لوحى تلقى مى‏شود.
باز نمونه‏اى دیگر:در عناصر ادراکى فرهنگ ما، از جمله در احادیث و روایات منقول از ائمه طاهرین(ع)، کار و تلاش و گذراندن زندگى از حاصل دسترنج و تلاش مفید به حال جامعه (اعم از کار فکرى و بدنى) مورد تاکید بسیار واقع شده است و ائمه‏ما على‏رغم در اختیار داشتن ثروت کافى، هیچ‏گاه از کار و تلاش سازنده باز نمى‏ایستادند (10) . از حیث جنبه‏هاى احساسى فرهنگ نیز امروزه ما در صحبتهایمان براى کار و تلاش صادقانه ارزش زیادى قائل هستیم اما در عمل، کسانى در نظر ما موفق محسوب مى‏شوند و مورد تکریم و اعجاب قرار مى‏گیرند که بتوانند با کار کمتر و راحت‏تر، درآمد بیشترى کسب کنند و در مدت کمترى به جمع‏آورى ثروت‏هاى کلان توفیق یابند.
باز هم نمونه‏اى دیگر: در حالى که عمل به وعده و خوش قول بودن از ارزشهاى مسلم فرهنگى و دینى ماست، امروزه در چارچوب روابط اجتماعى مبتنى بر قدرت، کسى که بموقع و سر وقت در جلسات و قرارها حاضر شود، بیکار و فاقد موقعیت‏بالاى اجتماعى تلقى مى‏شود و برعکس، فردى که دیگران را منتظر مى‏گذارد و «به دلیل کثرت مشاغل و مسؤولیتهاى گوناگون‏» فرصت انجام تعهدات خود را ندارد، از موقعیت و «پرستى‏ژ» اجتماعى برخوردار مى‏گردد. زیر پا گذاردن حقوق اجتماعى دیگران، بزرگ‏نمایى و مهم دانستن کارهاى خود، تحقیر و بى‏اهمیت جلوه دادن کارها و فعالیتهاى دیگران ،تفاخر و تبختر، فقدان تساهل و تسامح در برخوردهاى فردى و اجتماعى و نمونه‏هایى از این دست در میان گروهها و قشرهاى مختلف بالا و پایین جامعه بوفور یافت مى‏شود. هرچند در کنش‏هاى سیاسى‏اجتماعى گروههاى مختلف، از خرد و کلان، مى‏توان نمونه‏هاى فراوان و بااهمیت‏ترى نیز سراغ گرفت که از تاثیرات منفى بیشترى نیز برخوردارند، نگارنده با ذکر مثالهاى فوق تعمدا مایل است تحلیل را در سطح خرد و حوزه فرهنگ عمومى نگاه د ارد تا از پیچیدگى غیر ضرور بحث و تداخل حوزه‏ها جلوگیرى شود.
4. کنش نابهنجار تا زمانى که بار ضد ارزشى خود را حفظ کرده و کنش‏گر، خود را در مقابل جامعه و وجدان خود خلافکار احساس مى‏کند، به لحاظ اجتماعى چندان نگران کننده نیست. چرا که همین بار منفى توان محدودسازى کنش نابهنجار و جلوگیرى از تسرى آن به عرصه رفتارهاى بهنجار اجتماعى را دارد. اما هنگامى که در یک فرایند نزولى، کنش‏هاى نابهنجار و ضد ارزشى آن چنان در عرصه‏عمل اجتماعى جا باز مى‏کنند و عادى مى‏شوند که بتدریج‏بار منفى خود را از دست داده، خود به صورت منشا ارزشها و هنجارهاى جدید ظاهر مى‏شوند، جاى نگرانى و احساس خطر وجود دارد. چرا که به لحاظ جامعه شناختى، ارزش‏ها غالبا هنجارهایى متناسب با خود تولید مى‏کنند (11) . توضیح آنکه ارزش‏ها تصوراتى کلى از یک امر مطلوب و خواستنى هستند که به قلمرو تصورات ذهنى و احساسات درونى انسان تعلق دارند. این مفاهیم و تصورات کلى هنگامى که بخواهند تحقق خارجى بیابند و رفتارهاى بیرونى فرد را جهت دهند، به صورت هنجار در مى‏آیند. به عنوان مثال تواضع یک ارزش است، ولى سلام کردن و جلو پاى دیگران بلند شدن، یک هنجار. احترام به قانون یک ارزش است، اما توقف پشت چراغ قرمز یک هنجار. تحصیل دانش ارزش است، ولى در فلان سن خاص به مدرسه رفتن یک هنجار.
بر این اساس عناصر و مؤلفه‏هایى که در ذهن و ضمیر جامعه به صورت بخشى از فرهنگ عمومى درآیند، چه مثبت و چه منفى، خواه ناخواه، راه خود را به عرصه عمل باز خواهند کرد. باید گفت نمونه‏هاى رفتارى فوق نیز غالبا از این گونه‏اند. یعنى جنبه ضد ارزشى و خلاف بودن خود را از دست داده‏اند و خود به صورت هنجارهایى برخوردار از پشتوانه ارزشى جدید درآمده‏اند; به گونه‏اى که چنانچه کسى از آنها تخطى کندو در صدد عمل طبق معیارهاى فرهنگى و اخلاقى برآید، احتمالا مورد اعتراض و نکوهش دیگران نیز قرار مى‏گیرد.
5. در اینجا همان گونه که در ابتدا اشاره شد، به تاملى درباره دلایل و زمینه‏هاى بروز این دوگانگى در باور و عمل از دیدگاهى جامعه‏شناختى مى‏پردازیم. ابتدا این نکته لازم است گفته شود که در پژوهشهاى مربوط به مسائل و موضوعات علوم انسانى، و از جمله پدیده‏هاى جامعه‏شناختى، نمى‏توان به دنبال یافتن یک «علت‏» و یا «عامل‏» مشخص رفت و تک سبب بین بود. چرا که ماهیت این پدیده‏ها و تفاوتهاى ذاتى آنها با پدیده‏هاى علوم طبیعى (12) مانع از دستیابى به یک علت مشخص براى بروز آنهاست. به عبارت دیگر هیچ‏گاه در پدیده‏هاى انسانى، برخلاف علوم طبیعى، نمى‏توان از وارد کردن یک عامل، بروز نتیجه یا نتایج مشخصى را انتظار داشت. به همین دلیل است که غالب پژوهشگران این رشته بیش از آنکه در پى جستجو از رابطه‏«علت و معلولى‏» میان پدیده‏ها باشند، تمایل به یافتن نوعى «تعاقب‏» و «تقارن‏» میان آنها دارند (13) . ماکس وبر در تبیین علیت جامعه‏شناختى آن را جریانى مى‏داند که میان دو نمود، نسبتى منظم برقرار مى‏سازد; بدین صورت که نمود (الف)، نه حتما، بلکه کم و بیش، بشدت باعث تسهیل نمود (ب) مى شود. مثلا نظام استبدادى باعث تسهیل دخالت دولت در اداره اقتصاد مى‏شود (14) . به این ترتیب در تجزیه و تحلیل پدیده‏هاى فرهنگى و اجتماعى، و از جمله موضوع مقاله‏حاضر، نیز تنها از زمینه‏هاى پیدایش مى‏توان سخن گفت و نه از «علل و عوامل‏»، (مگر به تسامح).
1-5. با بیان این مقدمه باید گفت که یکى از زمینه‏هاى پیدایش و رشد دوگانگى میان نظر و عمل در میان ما ایرانیان، وجود نوعى دوآلیسم فکرى فرهنگى است که ریشه در اعماق فرهنگ باستانى ما دارد. به عبارت دیگر فرد ایرانى هماره خود را میان دو عنصر بعضا متضاد، یعنى آرمانهاى عرشى و زندگى و معیشت فرشى سرگردان و متحیر یافته است. از سویى ویژگى آرمانگرایى و عشق به کمال، خرد و خاطر او را به سوى باور داشتن به کمالات و ارزشها سوق داده و از سوى دیگر زندگى و معیشت مادى با همه الزامات گاه فضیلت‏کش و عریانیهاى چندش آورش، دست و قدم او را به کنش و رفتار فرشى سمت و سو مى‏دهد. به نظر مى‏رسد این امر در پس زمینه (Back ground) شخصیت و منش هر یک از ما به نوعى حضور تعیین کننده دارد; به گونه‏اى که هماره میان دو قطب متضاد در رفت و آمد هستیم; به گاه سخن گفتن و در عرصه‏باور و نظر، جان خود را از سرچشمه زلال آرمانها و ارزشهاى متعالى سیراب مى‏سازیم و هنگام عمل و در عرصه رفتار فردى و اجتماعى، همچون یک ماشین محاسبه‏گر فاقد هر گونه احساس و عاطفه تنها به سود و زیان فردى و آنى مى‏اندیشیم. همین جا باید گفت که این حالت‏با دورویى و نیرنگ و ریا تفاوتى اساسى دارد ونباید با آن اشتباه شود. زیرا در این حالتها فرد، آگاهانه و به عنوان بخشى از یک «کنش عقلانى معطوف به هدف‏» (15) ، خود را بدروغ معتقد به آرمان و عقیده‏اى نشان مى‏دهد تا به هدفش برسد. اما در بحث مورد نظر در این مقاله، فرد، از سر ناچارى بى‏آنکه خود بخواهد و حتى گاه بى‏آنکه خود بداند، دچار دوگانگى در بینش و کنش مى‏گردد.
2-5. حاکمیت درازمدت حکومتهاى استبدادى پادشاهى و سلطه بى‏چون و چراى آنها بر مقدرات و جان و مال مردم این سرزمین، از آنجا که فقدان امنیت فردى و اجتماعى را با خود به همراه داشته است، تاثیرات عمیق و زیانبارى را بر شخصیت و منش فرد ایرانى برجاى گذاشته که برخى از آنها در طول سده‏هاى پى‏درپى به صورت لایه ضخیمى از عادتهاى رفتارى و گفتارى و نیز گونه خاصى از ساخت‏یابى اجتماعى، ته‏نشین شده‏اند. انفکاک میان باور و کنش، یکى از طبیعى‏ترین آثار و نتایج این امر است که به صورت یک ساز و کار دفاعى در مقابل استبداد و بى‏قانونى حاکم، ظاهر گردیده است. به دلیل پرداختن برخى از نویسندگان به ابعاد مختلف این مساله، در اینجا به همین مختصر بسنده مى‏شود. (16)
3-5. از دیگر زمینه‏هایى که موجب پیدایش پدیده اجتماعى مورد بحث گردیده، ورود تدریجى، اما شدیدا اثرگذار عنصرى جدید به نام فرهنگ غربى به ساحت فرهنگى جامعه‏ماست. مى‏دانیم که تا یکى دو سده پیش از این، دو لایه‏فرهنگى موجود در کشور ما، یعنى فرهنگ ملى باستانى و فرهنگ اسلامى‏شیعى، طى سده‏هاى متوالى، با تاثیر و تاثر متقابل همراه حسن همجوارى، به برآیند (سنتز)ى طبیعى دست‏یافته بودند که براحتى عرصه‏هاى مختلف حیات مادى ومعنوى انسان ایرانى را پوشش مى‏داد و کمتر میان آرمانها و ایده‏آلهاى ترسیم شده از سوى منابع فرهنگى با زندگى روزمره‏او و اقتضائات و مناسبات گونه‏گون آن، دوگانگى و ناسازگارى پیش مى‏آمد. به عبارت دیگر میان جنبه‏هاى معنوى و مادى فرهنگ ایرانى سازوارى قابل لمسى ایجاد شده بود که کمتر فرد را میان آمال و آرزوهاى مصنوعى و غیرطبیعى برنیامده از زمینه‏هاى فرهنگى و مناسبات خاص اجتماعى از یک سو و واقعیتهاى سخت و عریان زندگى از سوى دیگر، سرگردان و متحیر وامى‏گذاشت; بلکه آمال و آرزوهاى مادى و معنوى او را غالبا با عطف نظر به ساخت و روابط اجتماعى موجود، و زندگى و معیشت او را به نحوى هماهنگ با آرمانها و ارزشهاى مورد قبول وى ترسیم مى‏کرد.
اما ورود برخى عناصر و نمودهاى فرهنگ و تمدن غربى، به مثابه طلایه‏داران سپاهى عظیم با داعیه‏هایى بزرگ همراه دلایل و شواهدى حاکى از قدرت و پیروزى (همچون توان شگفت فنى صناعى و قدرت مهیب تسلیحاتى نظامى) بتدریج، اگر نگوییم به یکباره، بسیارى از معادلات و مفروضات مسیطر بر ذهن و ضمیر ایرانى را بر هم زد و انگاره‏هاى جدیدى در مقابل چشمان حیرت زده‏او پدید آورد; انگاره‏هایى که با پشتوانه‏اى از موفقیتها و پیروزیها، به عنوان دلایل حقانیت و حقیقت، خود را بى‏نیاز از هرگونه استدلال و برهانى جلوه‏گر مى‏ساخت. (17)
تحیر و اعجاب حاصل از مشاهده پیروزیها و پیشرفتهاى علمى فنى غرب که اتفاقا با ناکامیها و شکستهاى پى در پى ما در عرصه‏هاى مختلف از جمله در روابط و جنگهاى خارجى همراه بود، با ایجاد تصور تقابل اخلاق با علم و حفظ ارزش با موفقیت در عمل، به نابودى و ویرانى مستمر پشتوانه‏هاى اخلاق در جامعه منجر شد و نوعى یراگماتیسم افراطى را بر اذهان برخى گروههاى فکرى و فرهنگى حاکم ساخت; به گونه‏اى که گویى تنها معیار اصالت و حقانیت هر بینش و ارزشى همانا موفقیت عملى آن است.
در آمیختن فرهنگ غربى با فرهنگ ایرانى اسلامى، از آنجا که با ورود برخى مظاهر مادى آن، از جمله وسایل و ابزارهاى رفاه‏بخش و پرتلالؤ همراه بود، اثر تخریبى خود را به لایه‏هاى عمیقتر و فرهنگى جامعه محدود نکرد، بلکه انگاره‏هاى آرامش‏بخش و رضایت‏آمیز توده‏هاى وسیعى از مردم کوچه و بازار را نیز به وضعیت موجود زندگى شان دستخوش تزلزل کرد و آنان را به آسیب‏پذیرى رفتارى شدیدى دچار ساخت.
به هر حال در طول این مدت هر چه جلوتر مى‏آییم تاثیر عظیم مظاهر و نمودهاى فرهنگ و تمدن غرب بر روابط و ساختهاى اجتماعى ما آشکارتر و فراگیرتر مى‏شود; رد پاى این امر را مى‏توان در تغییر و دگرگونى سازمانها و نهادهاى سیاسى اجتماعى، نظام و فضاهاى آموزشى، نوع روابط و مناسبات اجتماعى، اخت‏خانواده و روابط موجود در آن، نظام معیشت و الگوى مصرف، مقررات و قوانین مدنى و... بروشنى دنبال کرد. حاصل آنکه ورود این عنصر جدید، صرف‏نظر از نیک و بد آن، اثرى شگرف در بر هم زدن تعادل و توازن موجود در بینش و کنش فرد و جامعه ایرانى داشت و آن را با تناقضهاى جدى، پدیده‏اى که در جامعه‏شناسى تحت عنوان «تاخر فرهنگى‏» ( از آن یاد مى‏شود، (18) رو به رو ساخت. چرا که نمودهاى عینى و دستاوردهاى مادى این فرهنگ با خود نوع خاصى از روابط و مناسبات اجتماعى را به همراه داشت که با یک فشار سنگین و مداوم، خود را بر ساختهاى جا افتاده و نظامهاى ارزشى و اخلاقى پذیرفته شده‏جامعه تحمیل مى‏کرد. گسترش دسترسى عموم به امکانات صناعى جدید، بویژه وسایل ارتباط جمعى، این اثرگذارى را از عمق و ژرفاى بیشترى برخوردار مى‏ساخت و تا پایین‏ترین لایه‏هاى اجتماعى راه مى‏یافت.
نمودهاى مورد بحث در یک فرایند تقریبا مشخص و تکرارى ابتدا خود را به صورت بخشى غیرقابل چشم پوشى از معیشت جامعه درمى‏آورند و آنگاه روابط و مناسبات موجود را به چالش مى‏خوانند و هنجارهایى متناسب با خود طلب مى‏کنند. طیف وسیعى از شواهد و مصداقهاى این سخن را مى‏توان ارائه کرد; روند ورود نظامهاى پولى و مالى غربى به جامعه‏ما از ابتدا تا آنگاه که نظام ربوى خود را در آغاز به صورت غیر رسمى و سپس در قالبى قانونمند، با اخذ مجوز از مراجع حقوقى دولتى و غیر دولتى، بر مناسبات اقتصادى و زندگى روزمره جامعه اسلامى تحمیل کرد، نمونه‏اى از این مصداق‏هاست که اگر هم آن را به گونه‏اى خاتمه یافته تلقى کنیم، اما باید دانست این روند هنگامى که به لایه‏هاى عمیقتر ذهن و روح آدمى مربوط مى‏شود، به این راحتى با صدور بخشنامه و فتوا قابل حل نیست (هر چند از این زاویه مورد فوق را نیز نمى‏توان حل شده دانست.) زیرا انسان به طور طبیعى مایل به حفظ و دفاع از نوامیس فکرى و فرهنگى خود است و این کار را به حکم غریزه‏صیانت نفس، همچون دفاع از جان و مال، منتها با ساز و کارى پیچیده‏تر انجام مى‏دهد. 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  65  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله باورها و هنجارها