فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

 

مشخصات این فایل
عنوان: پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می خوانید :

ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  ‏
اعـتقاد به این که پیامبران الهی, از راه (وحی) با ریشه و مبدا هـسـتـی, پـیـوند می خورند و مجموعه حکمها, قانونها و ‏دستورهای خـداوند را از راه وحی دریافت می کنند, اصلی است خدشه ناپذیر و ثـابـت شـده در اسـلام. در قـرآن ‏مجید, کلمه (وحی) بارها به کار رفـتـه است. چگونگی به کاربردن آن در آیات گوناگون و نیز موارد کـاربـرد, بـه ‏روشـنی بیانگر آن است که از دید قرآن (وحی) تنها بـرای انـسان نیست, بلکه در همه پدیدگان و آفریدگان دست ‏کم, در پـدیـدگـان زنـده, بـه کـار مـی رود. الـبته به همان نسبت که آفـریـدگـان, بـر حـسـب تـکـامـل و بهره مندی ‏از حیات و هدایت, گـوناگونند, وحی نیز, درجه های گوناگون پیدا می کند. عالی ترین درجـه و شـکل وحی, همان ‏وحی اصطلاحی است که به پیامبران الهی می شـود. آنچه امروز به عنوان (کتابهای آسمانی) قانونها و آیینهای ‏خـداونـد وجـود دارد, نـتیجه وحی است و از سوی خداوند به وسیله جـبرئیل وحی شده است. در حقیقت, پیامبران ‏الهی در درجه ای از کـمـال هستند که از جانب خداوند برای دریافت این گونه آگاهی از جـهـان غـیب, برگزیده ‏شده اند و آنها شایستگی کافی برای دریافت وحی را دارند.  ‏
بـنـابراین, در اسلام و بلکه در تمام ادیان الهی و آسمانی مساله وحـی, پـذیـرفـتـه شـده اسـت. در ایـن صـورت, اگـر ‏آن گـونه که پـلـورالـیستها می گویند: برای سعادت انسان و رفتن او به بهشت, هـمـیـن مقدار بسنده باشد که هر ‏فردی خود را از توجه به خود بر کـنـد و به حق متوجه سازد و به اصطلاح (تجربه دینی) و دریافت هر فـردی را از ‏حقیقت مجهول, گوهر دین بدانیم و همه این دریافتهای نـاهمگون و گاه ناسازگار را هم صحیح و حق به شمار آوریم ‏و برای بـه حقیقت پیوستن دینداری و سعادت کافی بدانیم, دیگر جایی برای پذیرش وجود وحی و فرشته ای به نام ‏جبرئیل و در نتیجه مجموعه ای بـه نام (کلام خدا) باقی نمی ماند و پای بندی به هیچ یک از آنها ضـرورت و بـلـکه ‏لزومی ندارد! به دیگر سخن, پلورالیزم دینی, با مفهوم وحی, ناسازگار است.  ‏
مـدعـیـان روشـنـفکری و باورمندان به لیبرالیسم و رواج دهندگان انـدیـشـه پلورالیستی به شیوه غربی, در سالهای ‏پسین, بسیار تلاش ورزیـده انـد کـه مـسـالـه وحـی را به گونه ای توجیه و تفسیر و روشـنـگـری کنند که با اندیشه ‏های پلورالیستی و برداشت آنان از دیـن باوری هماهنگ و سازگار باشد. از شرح و تفسیرهایی که آنان, بـیـش تـر, از ‏وحـی ارأه می دهند, این گونه استفاده می شود که (وحـی) چیزی جز دریافت تجربه دینی نیست و تجربه دینی هم, ‏محدود بـه انسانهای ویژه نیست, همه انسانها چنین دریافتی را از حقیقت دارنـد.. در مـورد پـیـامـبران(ع) هم چیزی ‏بیش از همین نبوده اسـت. بـر ایـن اسـاس اصلا وحی به معنای مصطلح در نزد مسلمانان, مـسـیـحـیان, یهودیان و... ‏آورنده وحی به نام جبرئیل نمی تواند وجود داشته باشد:  ‏
‏(هـر یـک از انـبیا خطی که یافته است با امت خود در میان نهاده است و این بهره ها متفاوت بوده است.)  ‏
بـرابر این سخن, آنچه پیامبران الهی به مردم ابلاغ کرده اند, در حقیقت, مکاشفه شخصی و دریافت و برداشت آنان از ‏حقیقت بوده است; از ایـن روی, هر یک از آنان, برابر ذوق و سلیقه و زمان و مکانی کـه مـی زیـسته است, به گونه ‏ای تجربه و برداشت کرده و همان را هم به امت خویش ابلاغ کرده است.  ‏
البته, همان گونه که شهید مطهری به روشنی بیان کرده, حقیقت وحی چـندان شناخته شده نیست: (وهیچ کس نمی ‏تواند ادعا کند که من می تـوانـم حـقـیـقت این کار را تشریح بکنم.) ولی این مقدار نیز روشـن و یـقـیـنـی اسـت کـه ‏آنچه به عنوان (دین) و معارف دینی, پـیامبران الهی برای انسانها آورده اند, همان حقایقی است که بی هـیـچ جابه ‏جایی و دگرگونی فرشته وحی بر آنان عرضه داشته است و آنـان هـم مـامـور بوده اند, همان سخن وحی را, بی کم ‏وکاست, به مـردم برسانند. چنین باوری در همه ادیان الهی پذیرفته شده است. اگر کسی نگرش پلورالیستی و تکثرگرا ‏را در عرصه دین درست بداند, نـاگـزیـر بـاید وحی را (اگر آن را قبول داشته باشد) در محدوده تـجـربـه دینی و ‏دست بالا, گونه ای مکاشفه تفسیر کند و آن را به گـونـه هـمـسـان در یک یک انسانها, ساری و جاری بداند و به ‏طور طبیعی, چنین تجربه هایی بیانگر حق محض هم نمی توانند باشند.  ‏
‏ ‏
پیامدهای پلورالیزم دینی  ‏
پلورالیزم به معنای تکثرگرایی و چندین و چندتا دانستن ادیان بر حـق, چـنانکه متکلم آمریکایی, جان هیگ و ‏هواداران اندیشه وی در کـشـورهـای اسـلامی می گویند, افزون بر این که سبب به شک و گمان افـتـادن در دیـن ‏مـی شـود و به این جا می انجامد که هیچ دین و اعـتـقـاد جـزمـی و یـقـیـنـی وجـود نداشته باشد; زیرا در تفکر ‏پـلورالیستی به هیچ روی برابر بودن معرفت دینی, با واقع, امکان نـدارد و هیچ معرفت دینی, حتی ارکان و اصول ‏اعتقادی ادیان, نمی تـوانـنـد قطعی و یقینی باشند و با وحی نیز, سازگاری دارد و... پـیـامدهای دیگری هم دارد که ‏پای بندی به آنها به هیچ روی ممکن نیست و نه تنها یک فرد مسلمان, که هیچ فرد دین باوری نمی تواند بـدانها ‏گردن نهد و پای بند باشد. اکنون در این جا, پاره ای از ایـن پـیامدها را به گونه ای کوتاه و گذرا, از نظر می ‏گذرانیم: 1. اعتقاد به پلورالیزم دینی, ممکن نبودن دین و عقاید حق را در پـی دارد; زیرا پای بندی به حق بودن هر ‏دینی, ناگزیر باطل بودن ادیــان دیـگـر را در پـی دارد و فـرض آن اسـت کـه از دیـدگـاه پـلـورالـیزم, همه ادیان بر ‏حق هستند! در مثل, مسیحیت را حق می دانـد و مسیحیت, هر دینی غیرخود را مردود می شمارد, پس لازمه بر حـق ‏دانـسـتـن دیـن مسیحیت آن است که دینها و آیینهای دیگر همه بـاطـل بـاشند. بویژه اگر پلورالیزم دینی را آن گونه ‏که هیگ می گـویـد, به ادیان غیرالهی و مکتبهای مادی مانند: کمونیست گسترش دهـیـم و بـگـوییم همه ادیان و ‏عقاید و مکتبهای اعتقادی موجود, الـهی و غیرالهی, همه, بر حق هستند. این مساله نمود بیش تری می یابد.  ‏
‏2. هـر دیـنـی اصـول و ارکـان اعـتقادی روشنی دارد که به حقیقت پـیوستن قوام آن دین به همان اصول و ارکان ‏بستگی دارد. در اسلام اعـتـقـاد بـه نبوت خاصه و رسالت حضرت محمد(ص) رکن اساسی است و اسـلام بدون آن ‏معنی ندارد. در حالی که لازمه پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه در اساس اعتقاد به اصولی, همانند: نبوت خاصه و یا ‏اصل امـامـت, کـه قوام تشیع به آن است, ضرورتی ندارد. همین که فردی خـدا را قـبول داشت و کلی نبوت را ‏پذیرفت, کافی است. البته این در صـورتـی است که تکثرگرایی را در محدوده ادیان الهی بدانیم و گـرنـه اگـر دامنه ‏آن را به همه ادیان و مکتبهای موجود در جهان گـسـترش دهیم که دیگر روشن است و به طور کلی اعتقاد به توحید ‏و مـعاد و نبوت عامه هم موردی ندارد و فردی می تواند بدون اعتقاد به اینها و با اعتقاد به یکی از مذهبهای بدوی و ‏مشرک, اهل بهشت شود!  ‏

‏3. پای بندی به پلورالیزم دینی, در نهایت به جدا دانستن دین از حـوزه عـمـل مـی انجامد و به طور طبیعی سر از ‏مرجئه گری و نوعی قـلـندری و صوفی گری در می آورد که برابر آموزه های روشن اسلام, امری باطل و مردود ‏است.  ‏
‏4. هـر دیـنی یک سلسله نیایشها و عبادتهای ویژه به خود دارد که در هـیـات و شکل خاصی انجام می گیرند. لازمه ‏پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه هـیـات ویـژه ای بـرای عبادتها و نیایشها باور نداشته بـاشـیم. فرد پلورالیست, باید خدا ‏را پرستش کند, ولی ناگزیر به نـگـهـداشـت شـکل خاصی نیست و هرگونه که خدا را پرستش و کارهای عـبـادی ‏خـود را انجام دهد, کافی است در مثل, اگر نماز بگزارد, یـاروزه بگیرد, یا بسان مسیحیان کارهای عبادی خود را ‏انجام دهد و یا بسان راجه ها و جوکهای هندی نیایش کند, کافی است.  ‏
چـنـین انگاری در مورد پرستش خداوند باطل است و به هیچ روی هدف واقـعی از پرستش خداوند را بر نمی آورد و ‏به طور طبیعی هر دینی عـبـادت خداوند را جز در هیات و شکلی که خود آن دین برای عبادت معین کرده است, ‏درست نمی داند.  ‏
‏5. هـر دینی احکام آیینهای ویژه خود را در زوایای گوناگون فردی و اجـتـمـاعـی دارد کـه عـمل به آنها پای بندی ‏به آنها را برای پیروان خویش لازم می شمارد.  ‏
در مـثل در پاره ای از آیینها و مسلکها و دینهای تحریف شده, از نـوشیدن شراب بازداشته نشده یا از خوردن گوشت ‏خوک جلوگیری نشده اسـت. در حـالـی که در اسلام نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک حرام اسـت. حـال ‏اگر بر اساس پلورالیزم, همه این دینها, با گوناگونی آیـیـنـها و حکمها و قانونها, بر حق باشند و پیروی از هر یک از ‏آنـهـا مـوجـب رسـتگاری باشد, لازم می آید که در احکام و آیینها نـاسـازگـاری به وجود آید و فرد پلورالیست, هر ‏کدام را عمل کند کـافـی باشد. از نظر وی, نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک هم حرام و ممنوع و سبب تباهی ‏باشد و هم نباشد!  ‏
‏6. بـاور بـه پـلـورالیزم دینی, باور به توحید و شرک است و این تـناقض است. زیرا اگر دین اسلام و مسیحیت را در ‏کنار هم و در یک ردیـف, آن گـونـه کـه لازمه باور به پلورالیزم است, صحیح بدانیم مـعـنـای آن, ایـن مـی شود ‏که هم تثلیث را, که در مسیحیت تحریف شـده, رواج یـافـتـه صـحیح بدانیم و هم توحید را که رکن و اساس اسلام ‏است.  ‏
بـه دیـگر سخن, پیامد باور به پلورالیزم آن است که هم معتقد به تـوحـیـد باشیم و هم نباشیم و به همان میزان که ‏توحید را مهم و صـحـیـح مـی دانیم, شرک و تثلیث مسیحیت تحریف شده را هم صحیح و درست بدانیم!
‏‏7. اعـتـقاد به پلورالیزم دینی, سکولاریزم و جدایی دین از سیاست را در پـی دارد و دسـت کـم از دیدگاه اسلام, که ‏دین کامل و جامع اسـت و بـرای هـمـه شـوون زنـدگی و زوایای انسان برنامه دارد و دخـالـت در سـیـاسـت و اداره ‏جامعه, بخشی از آموزه های آن است, چنین چیزی پذیرفته نیست.  ‏
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

مقدمه
معنای پلورالیزم
گونه های پلورالیزم
پیشینه پلورالیزم
دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏
رویارویی حق و باطل در فرهنگ قرآن  
دین حق یا ادیان حق  ‏
دین یکی, شرایع گوناگون  
اسلام به منزله قانون اساسی  
ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  
پیامدهای پلورالیزم دینی  


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه26

 

فهرست مطالب

 

مقدمه

معنای پلورالیزم

پیشینه پلورالیزم

گونه های پلورالیزم

رویارویی حق و باطل در فرهنگ قرآن  ‏

‏مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به  دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به ‏آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند ‏و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.

بر همین اساس شـخـص دیـنـدار ‏حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و ‏نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز ‏فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر ‏دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ‏ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند

بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از ‏دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ‏ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب ‏دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در ‏داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا ‏مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.

البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و ‏مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای ‏را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی ‏انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها ‏یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم ‏که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و ‏باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟  ‏

پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.  ‏

شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:  ‏

‏(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم ‏است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران ‏آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی ‏مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)

اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک ‏نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای ‏دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان ‏به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار ‏متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و ‏دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه ‏افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا ‏را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای ‏سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای ‏اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق ‏را ویژه یک شریعت نمی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

دانلود پایان نامه پلورالیزم دینی و رسالت فرهنگی

اختصاصی از فی موو دانلود پایان نامه پلورالیزم دینی و رسالت فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه پلورالیزم دینی و رسالت فرهنگی


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی و رسالت فرهنگی

مقدمه:

جامعه علمی جهانی امروز چگونه شکل گرفته ودین وایمان چه نقشی در جامعه کنونی داشته است؟عقل با هر مکتب و فکر واندیشه ای قدمی به سوی علم و معرفت و تحقیق خود برداشته و جهان طبیعی را جهان علمی و عقلانی نموده است. فیلسوفان و اندیشمندان هر کدام با دغدغه های ایمانی و عقلانی به این حرکت کمک نموده اند . افلاطون و ارسطو ودیگر عقل گرایان مانند ، دکارت ، اسپینوزا، لایپنیتس و مالبرانش وبار کلی و پاسکال با استفاده از مفاهیم مبهم و مشکل فلسفی به عقل و عقلانیت شکل داده اندو معرفت شناسانی مانند لاک وهیوم وکانت وهگل راه دشوار عقل گرایی را به پایان رسانده اندو معرفت عقلانی وزبان علمی را به فلسفه معاصر تقدیم نموده اند.دانشمندان و ریاضی دانان وجامعه شناسان وفیلسوفان معاصر نیز از این هدیه ی عقلانی استفاده نموده و به عقلانی وعلمی کردن جهان با تحقق زبان معرفتی وشناختی واحد پرداخته اند و آرمانها وآرزوهای انسان وبشریت جهان را برآورده می کنند.البته در این سیر معرفتی با دشواریهای فکری ومعرفتی وتقابل با جوامع مختلف و ادیان روبرو بوده اند که این مقاله در غالب پلوراالیزم دینی ، به این تقابلها اشاره می کند وحل معرفتی و علمی وشناختی این تقابلها و تضادها را می خواهد که با تعاریف دقیق و علمی و معرفتی وحذف معانی و گزاره های مبهم و بی معنا وآشنایی کامل با زبان معرفتی و علمی جهان و پرداختن به فلسفه معارف شیعه چنین معماهایی حل می شود ، با انجام این رسالت توسعه شناختی و معرفتی و علمی جای رفتارهای سیاسی و تعصبات دینی می نشیند و البته ایجاد دولت دینی و زمینه ساز جامعه ایده ال و تمرکز تصمیم گیری برای دین و دنیا و ولایت فقیه می تواند به حل معرفتی و شناختی تسریع بخشد.

  • معرفت شناسی و پلورا الیزم دینی.
    • – پلوراالیزام دینی بحثی است از فلسفه دین که در آن از ادله و حقانیت و معقولیت دین نسبت به دین خاص یا ادیان دیگر شناختها ومعرفتهای انسانی سخن به بیان می آید. فلسفه و معرفت شناسی گر چه مستقیماً به این نپرداخته است ولی موضوعات اساسی ومهم آن مثل خداو نفس و عالم مابعد الطبیعه مورد مطالعه فلسفه و معرفت شناسی است ، بنابراین برای شناخت ماهیت دین و پلورا الیزم دینی باید به فلسفه و معرفت شناسی پرداخت . البته با تقسیمی ساده می توان شناخت انسانی را به فلسفه و معرفت شناسی و فلسفه معاصر تقسیم کرد و فلسفه دین را از بطن فلسفه معاصر متولد کرد وآن گاه پلوراالیزم دینی را که بحثی از فلسفه دین است روشن وآشکار ساخت وبه ماهیت پلورالیزم دینی پی برد.

 

  • – فلسفه و معرفت شناسی (1) Fhilosophy and episte mologe :

افلاطون ( حدود 347-427 ق. م ) با گفتگوی افراد چه بسا خیالی ودراماتیک(2) مثل سقراط ودیگران به ایجاد نظام فلسفی و معرفت شناسی کمک شایانی کرد، در این گفتگوها همه افراد سعی در کلی کردن وکاستن (reduction) وتقلیل ویک دست کردن امور جهان داشتند. مثلاً بعضی تمام اجسام را به مواد چارگانه ی آب ، خاک و هوا وآتش کاستند ولی بعضی آتش را رقیقتر دانسته وآن را مادة المواد و عنصر اولیه گفتند ؛ البته در این سیر معرفتی بعضی با فراط برمعقول کردن امور حتی به انکار کثرت وحرکت قائل شدند وهمه امور را ثابت و مطلق انگاشتند ولی بعضی بر جزئیات واحساسات وفرد انسانی تاکید کردند. افلاطون خود جانب مطلق کردن امور را می گیرد و برای اولین بار به دستگاه معرفت شناسی انسان می پردازد. او به دمیوز و خدایی قائل است که به جزئیات جهان نظم و معرفت می دهد، و جزئیات را از مثل وکلیات وامور مطلق و ثابت بهره مند می کند.

  • معرفت شناسی و پلورالیزم دینی
    • فلسفه و معرفت شناسی

2-1) دستگاههای فلسفی و عقل گرایی

1-2-1) دستگاه فلسفه دکارت

2-2-1) دستگاه فلسفه اسپینوزا

3-2-1) فلسفه لایپ نیتس

4-2-1) فلسفه مالبرانش

5-2-1) دستگاه فلسفه بارکلی وپاسکال

6-2-1) نقد دستگاههای فلسفی و عقل گرایی

3-1) دستگاه معرفت شناسی لاک

4-1) دستگاه معرفت شناسی هیوم

5-1) دستگاه معرفت شناسی کانت ودین

6-1) دستگاه معرفت شناسی هگل و عقل مطلق

7-1) فلسفه تحلیلی وزبان معرفتی واحد

8-1) فلسفه انفعالی اکزیستانسیالیسم

9-1) فلسفه اسلامی و اصالت وجود انسانی

10-1) بازی زبانی دین و فلسفه ی دین

2) فلسفه ی دین و پلورالیزم دینی

1-2) تعریف دین و پلورالیزم دینی

2-2) تجربه ی دین و پلورالیزم دینی

3-2) عقل گرایی و پلورالیزم دینی

4-2) علم و زبان دینی

5-2) بازی زبان دینی

6-2) فلسفه دین و تایید پلورالیزم دینی

3) پلورالیزم دینی و رسالتهای فرهنگی – فلسفی دولت زمینه ساز

1-3) جامعه ایده آل آرمان مشترک ادیان و بشریت

2-3) دولت زمینه ساز و شیعه

3-3) جوامع جهان و جامعه عملی جهانی

4-3) جامعه چین و روسیه و جامعه ی علمی جهانی

5-3) جوامع دینی وجامعه علمی جهانی

6-3) آینده شیعه و رسالت دولت زمینه ساز.

واژگان کلیدی :

پلورالیزم دینی – عقل گرایی – معرفت شناسی – فلسفه معاصر – فلسفه دین – زبان واحد معرفتی جهان- دولت زمینه ساز.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه پلورالیزم دینی و رسالت فرهنگی