فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان


تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 30 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

نگاهی به سیاستهای استعماری انگلستان در افغانستان

ِکشور افغانستان، به‌رغم دارا بودن موقعیت استراتژیک و برخورداری از برخی منابع غنی شناخته شده و همچنین دارا بودن توانمندیهای توسعه، هنوز نتوانسته از رشد لازم در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و صنعتی برخوردار باشد. این امر ــ توسعه‌نیافتگی ــ می‌تواند چند علت داشته باشد:

  1. طبیعت سخت و کوهستانی افغانستان و کمبود جلگه‌های هموار؛
  2. راه نداشتن به آبهای جهانی؛
  3. فقدان و یا شناسائی نشدن منابع شاخص انرژی چون نفت و گاز؛
  4. تنوع قومی و نژادی، و در نتیجه، رقابتهای زیانمند و درگیریهای متعدد بین گروههای مذهبی و زبانی.

شاید عوامل بالا در کند کردن روند توسعه مؤثر بوده باشند؛ اما با توجه به اینکه کشورهایی با دارا بودن همین ویژگیها مسیر توسعه را طی کرده اند، امروزه این عوامل را نمی‌توان عوامل اصلی توسعه‌نیافتگی به شمار آورد. قدر مسلم این است که آنچه  این وضعیت را تشدید نموده و به افغانها فرصت استفاده بهینه از منابع موجود را نداده و، در مجموع، زمینه‌های شکوفایی و بالندگی را در عرصه‌های مختلف از آنها گرفته، مسئله عملکرد قدرتهای استعماری در افغانستان بوده است. این کشور در طی سه قرن اخیر شاهد حضور مستقیم سیاسی و نظامی سه قدرت بزرگ جهانی در خاک خود بوده است. در سده 19 و تا نیمه قرن 20 انگلستان، در نیمه دوم قرن بیستم شوروی و در سالهای نخستین قرن بیستم ویکم آمریکا، مستقیماً در افغانستان حضور نظامی داشته‌اند. امری که در کمتر کشور دیگری می‌توان نمونه آن را پیدا کرد. در این میان، رقابت دو قدرت استعماری انگلیس و روس ( اعم از روسیه تزاری و یا اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) در افغانستان، بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به استقلال و حاکمیت ملی و، در نتیجه، سیاست، اقتصاد و فرهنگ افغانستان وارد نموده است. بررسی تاریخ معاصر افغانستان نشان می‌دهد که عامل خارجی به مراتب مؤثر تر از مجموعه عوامل داخلی در روند توسعه‌نیافتگی این کشور بوده است.

از میان قدرتهای استعمارگر اروپایی، اولین کشوری که به سیاست خارجی افغانستان توجه داشت و، در نتیجه، زودتر از دیگران در امور داخلی افغانستان دخالت کرد و بیشترین تأثیر را در عقب‌ماندگی افغانستان داشت، حکومت انگلستان بود. کمپانی هند شرقی انگلیس، که در آغاز قرن هفدهم میلادی به فرمان الیزابت پادشاه وقت انگلستان و به منظور گسترش بازرگانی در مشرق‌زمین تأسیس شده بود، [2] در راستای تأمین منافع سهام‌داران خود تا اواخر سده هجدهم توانسته بود نفوذ سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را در سطح گسترده‌ای از سرزمین هند توسعه دهد. کارگزاران این شرکت، که در واقع نمایندگان دربار انگلیس بودند، در راستای دستیابی به منافع هرچه بیشتر بر آن بودند تا ضمن دست‌نشانده ساختن حکام  مغولی هند، حکومتهای مقتدر محلی و قبایل مخالف خود را نابود کنند. مسدود نمودن راهها و محورهای نفوذ به هند مهم‌ترین سیاست آسیایی انگلستان در قرن 19 بود. ایران و افغانستان هم راههای نفوذ به هند را در اختیار داشتند و هم خود می‌توانستند به یک رقیب برای انگلستان در هند تبدیل شوند؛ اما تهدیدی که از جانب افغانستان در مورد منافع انگلیسیها  در هندوستان وجود داشت به مراتب جدی‌تر بود . قدرت‌یابی زمانشاه در آغاز قرن نوزدهم در افغانستان، مقارن با اوج تلاشها و اقدامات انگلیسیها برای سلطه کامل بر اقوام و مناطق مختلف هندوستان بود.[3] تلاشهای آشکار زمانشاه برای حمله به هندوستان از یک سو و کمک خواستن قبایل و حکومتهای مسلمان و غیرمسلمان شمال هند از او، از سوی دیگر، خواب انگلیسیها را آشفته کرد. هم‌زمان با تکاپوهای زمانشاه، ناپلئون بناپارت نیز تلاشهایی را برای حمله به هند از طریق ایران در پیش گرفت.

انگلیسیها برای رویارویی با این تهدیدات سیاستهای چند لایه‌ای را در افغانستان در پیش گرفتند. سیاستهای که تاریخ، سیاست، اجتماع، اقتصاد و فرهنگ افغانستان را تا سالیان سال تحت تأثیر خود قرار داد. مهم ترین رئوس این سیاستها عبارت بود از:

  1. تشکیل دولت حائلی بین متصرفات انگلستان در هند و دولت ایران که، با توجه به شکل‌گیری دولت جانشینان احمدشاه درانی، افغانستان می‌توانست این منظور را تأمین کند.
  2. تشکیل دولت حائلی بین متصرفات انگلستان در هند و دولت افغانستان که حمایت انگلیسیها از حکومت سیکها در پنجاب و، به ویژه، حکومت رنجیت سینگ در سر هند تا حدی می‌توانست به این سیاست جامه عمل بپوشاند.
  3. سیاستهای تدافعی به عنوان یک سیاست کوتاه مدت به جهت حذف رقبایی چون زمانشاه و رفع خطر ناپلئون از طرق مختلف؛ ایجاد درگیری میان ایران و افغانستان و انعقاد قراردادهای ضد فرانسوی با هر یک از این دو کشور از مهم ترین نمودهای این سیاست بود.
  4. خلاصه این مقاله در همایش بررسی تحولات افغانستان در یکصد سال اخیر، که در تاریخ 26 آذر 1385 در مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد، قرائت گردید.

 
 
 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی سیاستهای استعماری انگلیس در افغانستان

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

اختصاصی از فی موو تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان


تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:65

 

  

 فهرست مطالب

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

موضع جامعة جهانی در قبال افغانستان

فاجعة افغانستان به روایت آمار

افغانستان کشور بی تصوی

 تصویر تاریخی این کشور بی تصوی

 چرا سی در صد جامعة افغان  از افغانستان مهاجرت کرده است؟

فرهنگ افغانستان در مقابل مدرنیسم واکسینه شده است

اوضاع جغرافیایی افغانستان و پیامدهای اقتصادی آن

بازار خماری جهانی و نسبت آن با تولید مواد مخدر افغانستان مسألة مهاجرت و پیامدهای آن

طالبان کیستند ؟

ملاعمر کیست؟

نقش سازمان های بین المللی در افغانستان

زن افغان، زندانی‏ترین زن جهان

خشونت افغان

عاقبت جنگ در افغانستان ؟

حل بحران اشتغال  

 

 

 

 

 

 

 

بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت.   چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید.    جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین

در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"

چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهره‏مند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.

در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را  می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.

در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.

پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچ‏کس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمی‏گوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟

نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و  زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.

 

جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران

تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را کارگران ساختمانی خوبی که بهتر از معادل ایرانی خود کار می کنند. و احیاناً مزد کمتری هم می‏گیرند، می دانند. مسئولین مبارزه با قاچاق مواد مخدر می دانند و راه حلی جز سرکوب قاچاقچیان و بیرون کردن همة افغان ها، برای فیصله دادن همیشگی به این مشکل پیشنهاد نمی کنند. پزشکان ایرانی آنها را علت شیوع برخی از بیماری هایی که پیش از این در ایران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگی افغانی می دانند و چون به جلوگیری از مهاجرت نمی توانند دل ببندند، راه حل را انجام واکسیناسیون از داخل افغانستان می دانند که در این زمینه موفق شدند برای جلوگیری از شیوع فلج اطفال، هزینة واکسیناسیون را برای ملت افغانستان نیز بپردازند.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در باره بحران اشتغال در افغانستان

دانلود مقاله خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

نظر عمومی:

 

مجموعه اجزای مختلف ماستر پلان طوری ترتیب گردیده که 6 فیصد آهنگ رشد عمومی را در سکتور زراعت فراهم نماید. بدان اساس عواید زراعت طی 12 سال دو برابر خواهد شد. این آهنگ رشد بدلیل رونما شدن افزایش بزرگ در عاید و استخدام بخش غیر زراعت پیشه دهات، کدام تغیر قوی را در توزیع عواید دهات همراه نداشته و یا مقدار بهبودی حقیقی را درآن بوجود خواهد آورد. بدین معنی که مجموع عواید روستا از آن طریق نیز دو برابر میگردد. هرگاه سکتور شهری تمام رشد نفوس دهات را جذب نماید، طی این مدت عواید سرانه اهالی روستا دو چند میگردد. با در نظرداشت وضع کنونی رشد بسیار سریع جمعیت، مطابق معیارهای جهانی رسیدن به این هدف را مشکل مینماید. این ارقام بر استنتاج تخمینی از فصل های جداگانه این پلان متکی بوده و از این لحاظ بدست آمده است تا حدی یک تخمین معقول میباشد.
احتمالأ کمتر از مناصفه مجموع سرمایه گذاری پلان مستقیماً به هدف رشد معطوف میباشد. زیرا سرمایه گذاری های عمده در بازسازی فزیکی زیرساخت ها و انکشاف سرمایه بشری بیرون از این اهداف ماستر پلان قرار میگیرد. معقول خواهد بود گفته شود که مناصفه مبلغ مجموع سرمایه گذاری با اولویت بندی محتاطانه و تخصیص به اجزای در برآورده شدن این رشد ستراتیژی، ضروری خواهد بود.
ناگفته هویداست که سرمایه گذاری های دیگر پلان را نیز نمیتوان فاقد اولویت دانست. بطور مثال سرمایه بزرگی برای احداث جنگلات بکار برده می شود که نه فقط برای زراعت، بلکه برای کشور حایز اهمیت میباشد. چه این تضمین یک رشد زراعت پایداری را بوجود آورده میتواند. بهمین گو نه سرمایه گذاری قابل ملاحظه ای برای ذخایر اضطراری غذا، تخصیصیه های معطوف به مقابله با ناداری و فقر ارائه گردیده که فواید اینها با رشدیکه بوسیله اعداد فوق ارائه شده، کاملاً کم میباشد.

 

2. پیشینه:
ماستر پلان طی یک فرایند طولانی، مغلق و بسیار فراگیر که جلسات بزرگ و کوچکی را به سطح ملی و ولایات احتوا می نمود، انکشاف داده شده است. کمیته های بزرگی از افغانها و متخصصین خارجی فصل های جداگانه آنرا تهیه نموده اند. آن کمیته ها و دیعه خود را که بازتاب دهنده محصول مساعدت های اساسی خارجی میباشد، درآن طور شایسته بجا گذاشته اند. نیرومندی ماستر پلان وابسته به آن فصل ها میباشد که شرح مبسوط دورنما و نقطه آغاز کار مشرح به تطبیق گذاری پروژه های آماده شده را در بر می گیرند.
این فرایند به عدم تجانس زیاد در ارائه موضوع منجر شده که چاشنی این طعم در متن و این خلاصه عمومی بر جای مانده است. معهذا یک عده اولویت ها درین ضمن تصریح گردیده اند. اینها شامل مصئونیت غذایی، باغداری و مالداری می شوند که از طرف وزارت زراعت، مالداری و مواد غدایی قبلاً نیز مورد تأکید قرار گرفته بودند.
پلان سرمایه گذاری برای یک دوره بعدی پنج ساله مجموعاً به 1768.32 ملیون دالر بالغ می شود. این مقدار سرمایه گذاری، سرمایه ضروری برای سکتور ثانوی آبیاری را در بر نمی گیرد، زیرا فصل مربوط به آن هنوز توسط گروپی از کارشناسان تحت کار قرار دارد. تخمین های اولیه آنها اینست که سکتور ثانوی آبیاری طی پنجسال در حدود 688 ملیون دالر ضرورت خواهد داشت. اما البته در اینجا احتمال یک مقدار تداخل حسابی را نیز نمیتوان از نظر دور داشت. این رقم دست آوردهای سریع را بسوی اهداف مهمی را که درباره آنها توافق عمومی وجود داشت، احتوا مینماید. این پلان همچنان مبالغ هنگفتی برای آن وظایف را در بر می گیرد که از مسئولیت حکومت است (مثل ذخایر مواد غذایی اضطراری) و اخیراً توسط موسسات بین الملل ( از جمله پروگرام غذایی جهان) فراهم میشود. بناً در صورت ضیقی بودجه اینگونه سرمایه گذاری ها را میتوان بدست تعویق سپرد. به گونه یک مثال دیگر، حجم سرمایه گذاری برای باغداری گرچه بسیار بزرگ معلوم میشود، اما گستردگی آنچه که باید به دست آید و حجم خالص رشد سکتوری آن این فکر را تقویه مینماید که نمی شود از آن انصراف نمود. تصمیم گیری در باره این موضوعات در حیطه صلاحیت تهیه کننده گان ماستر پلان نبود. در موارد دیگر وقتی که مساعی برای کارآغاز میگردد. تفصیل موضوع به تحلیل پروژه گذاشته شده است، بالاخره، انکشاف دادن یک پلان فراگیر برای وزارت زراعت، مالداری و مواد غذائی به خودی خود باید این سند را پیگیری نماید. انکشاف اقلام بودجوی وزارت عمدتأ در فصل های جداگانه جای داده شده است. با وصف این، برای یک پلان فراگیر سرمایه گذاری به وزارت زراعت، و مواد غذائی لازم است تا همه آنها را با هم مدغم و توحید کرده بتواند. در هرحال، بخش زیاد بودجه انکشافی وزارت زراعت و مواد غذائی محتملأ مربوط به پروژه هائی میشود که در انطباق با اولویت های کالائی و وظیفوی تنظیم شده اند، تا به تمایل وزارت.
ماسترپلان، چهارچوب پلان و ستراتیژی 2004 را برای احیاء و انکشاف سکتور زراعت تفویض مینماید. در اقتصاد پرتحرک افغان با موازات توسعه دانش و مهارت ها، خیلی چیزها تغیر کرده است و اینها به دگرگونی های قابل ملاحظه ای در ارتباط به بسیاری موضوعات منجر شده اند. به خصوص آگاهی از نقش وزارت و اولویت های آن به اندازه زیاد تکمیل شده است.

 

3- نقش چندین جانبه زراعت:
زراعت بر اقتصاد و جامعه افغانی استیلا دارد. انکشاف اقتصادی فرایندی است که طی آن همچو اقتصاد از غلبه زراعت به غلبه ماشینی ساختن و خدمات تغیر شکل میدهد. اما در افغانستان بنابر طبیعت اساس منابع و اثرات آن بالای مزیت مقایسوی، ماشینی ساختن و خدمات شدیدأ به زراعت متکی خواهد بود. مهمتر از آن، حتی وقتی به موازات رشد اقتصادی اهمیت نسبی زراعت کاهش یابد، حجم مطلق آن وسیعأ افزایش یافته و به نیروی محرکه تغیر اقتصاد و حتی بیشتر از آن به وسیله کاهش فقر و محو کشت تریاک مبدل خواهد شد. ماستر پلان نقشه ای راه را برای تسریع این قوه محرکه و تغیرات بعدی در اقتصاد فراهم میسازد.

 

3 -1 : مصئونیت غذائی:
در کشوری با عاید نازل ، مصئونیت غذائی در مغز توده های مردم و حکومت آن جای مقدم را احراز میکند. زراعت در وهله اول با تولید احتیاجات اساسی غذائی هر خانواده مصئونیت غذائی را تضمین میکند. وقتی انکشاف صورت میگیرد، عاید برای خریداری غذا، هم برای کشور و هم برای خانواده های جداگانه بوجود میآید و این امر زمینه را برای اختصاص یافتن به تولیدیکه با بنیاد منابع طبیعی بهترین سازگاری را نشان بدهد، فراهم میسازد. برای افغانستان، ضروری آنست که محصولات عمده غذائی در ساحات رو به کاهش به شکل تشدیدی تولید شوند، تا ساحات مرتبأ جدید برای تولید محصولات با ارزش تر که اهداف دیگری را پیگیری میکنند، آزاد شوند.
ماسترپلان نیاز های تولیدی را در فصل مربوط به مصئونیت غذائی بیان میکند. در فصل مذکور همچو پالیسی های مربوط به حالت اضطرار که از اقلیم و دیگر موانع در برابر میلان صعودی تولید بوجود میآید، نیز تشریح شده اند. در دراز مدت، ماسترپلان به چنان افزایش زیاد در عواید زراعت و مزد مردمان روستائی و اشتغال آنها نیل دارد که مصئونیت غذائی بوسیله عاید مکفی حتی درسال های دشوار تضمین شده میتواند.
مصئونیت غذائی تنها به مفهوم کالوری مکفی نیست. سؤ تغذی و کمبودی های عناصر مغذی قلیل در افغانستان به خصوص در میان اطفال انتشار وسیع دارد. طوریکه احصائیه های بلندی قد در برابر وزن، واضح میسازد که 45 الی 55 فیصد اطفال پائین سن 5 سالگی از سؤ تغذی مزمن رنج میبرند. فصل مربوط به مصئونیت غذائی به این موضوع میپردازد. این موضوع نیز در خور توجه است که در ممالک دارای عاید نازل، وقتی تولیدات باغداری توسعه مییابند، اخذ مواد مغذی از مدرک محصولات این تشبث به اندازه زیاد افزایش پیدا میکند. زیرا سبزی ها و میوه های کیفیت نازلتر داشته و برای فروش و صادرات مساعد نیستند به قیمت ارزان قابل دسترسی میگردند. بناء اولویت باغداری دارای اثرات مساعد بالای وضع تغذی نفوس دهات بوده میتواند.

 

3-2 : بدست آوردن اسعار خارجی:
زراعت همیشه در صادرات افغانستان نقش مسلط داشته و در آینده های نزدیک نیز این نقش را حفظ خواهد کرد. این بدلیل آنست که طبیعت خداداد این سرزمین برای تولید میوه جات خشک و مغزباب کیفیت عالی، سازگار میباشد.
بازار این محصولات در حال گسترش است و افغانستان در این مارکیت ها موقف نیرومند تاریخی را دارا است. ماسترپلان در باره سرمایه گذاری عظیم و اعمار موسسات ضروری برای بهره گیری از این امکانات باالقوه شرح مبسوط را احتوا میکند. انتظار میرود که افزایش صادرات میوه خشک و مغزباب به تنهائی طی ده سال آینده به یک ملیارد دالر در سال بالغ شود.

 

3-3 : تقلیل ناداری:
روستا، جایگاه عمده مردمان فقیر است. نصف اهالی دهات با داشتن کمتر از یک دالر عاید روزانه در خط فقر قرار دارند و این علی الرغم سرازیر شدن پول هنگفت از بابت کشت کوکنار میباشد. تهی دستان دهات، آنهائی نیستند که بخش عمده محصولات زراعتی را تولید میکنند. تهی دستان عمدتأ بخش غیرزراعتی اهالی ده میباشند. اما برخلاف زمیندارانی که بخش عمده محصولات زراعتی را تولید میکنند، مطابق به معیارهای محل فقیر دانسته نمی شوند . آنها از بابت کار خود و زمین خود عاید بدست می آورند , د رحالیکه تهی دستان اغلباً تنها متکی به کار خود میباشند .
مردمان زیادی در ده دارای آنقدر ساحه زمینداری کم هستند که نه منبع عاید عمده و نه منبع اشتغال آنها قرار گرفته می تواند . اینگونه اشخاص که معمولاً دهقان تصنیف میشوند، بخشی از نفوس غیر روستائی را تشکیل میدهد . ضروری است تا اشتغال درین بخش غیر زراعت کار به صورت کتلوی افزایش پیدا نماید .
اجناس و خدمات ایکه این بخش غیر زراعتی تولید میکند با آنکه تقریباً بصورت کامل مورد تقاضای بازار های محلی است ولی آنها بدلیل کیفیت و مخارج انتقالات نمی توانند د رلندن , پاریس یا توکیو بفروش رسانده شوند . بناً وقتی آنها رشد میکنند , باید همزمان عاید زراعت نیز آنقدر بالا رفته باشد تا پیشرفت و جذب آنها را تامین کرده بتواند .
در جائیکه عواید زراعت سریعأ رشد میکند، بازار شهرها جای ارزانی اند. وقتی رشد شهری نباشد، آنها جای افسرده و توأم با فقر و بیکاری میباشند. صعود عواید فارم بخش غیر زراعتی ده را به پیش میراند و مساعی برای رشد آن بدون افزایش تقاضا در زراعت یابه ناکامی می انجامد و یا طور ساده سبب انتقال عاید در بین تهی دستان میگردد. بناء ماسترپلان روی فعالیت هائی تأکید دارد که سبب تزئید سریع عاید زراعت میشود و بدینگونه اشتغال و افزایش اندازه دستمزدها را تشویق مینماید. در این ارتباط مساعی برای توسعه سهمگیری در این فعالیت ها موثر بوده و بخش مهم ماسترپلان را میسازد. در حالیکه این فرایندها موثر میباشند، ماسترپلان به جوانب مختلف مصئونیت غذائی برای تهی دستان و پروگرام عملی مستقیم جهت بالابردن عائد تهی دستان و ساحات دارای منابع کم توجه را جلب مینماید.

 

3-6 : بهبود عاید و وضعیت زنان:
وضعیت زنان روستائی با مسئله فقر مناسبت نزدیک دارد. ماسترپلان به انکشاف مالداری تکثیفی که از جانب تولیدی از پیش متعلق به زنان بوده است، اولویت زیاد قائل میگردد. اینجا امکاناتی بوجود میآید تا زنان در بازار یابی محصولات حیوانی، به خصوص محصولات لبنی به کار گرفته شده و بدین ترتیب کنترول بر عواید خود را ببیشتر نمایند. اولویت باغداری نیز امکان تأمین سهم گیری فعال زنان را در تولید و بازاریابی فراهم میسازد. اما مساعی خدمات برای تأمین کار به گرایشات ماضی جهت دورنگهداشتن زنان از سهمگیری و بدین گونه دور نگهداشتن آنان از امکانات باالقوه تکنالوژی برای ازدیاد عاید شان مورد توجه قرارمیگیرد. یقینأ باید عده زیاد زنان منحیث ماموران پروگرام های توسعه، بخصوص در ساحه مالداری و باغداری تربیه شوند.

 

3-5 : بدیل برای کوکنار:
کوکنار به دهقانان سالانه به اندازه 600 ملیون دالر عاید فراهم می آورد. زارعان کوکنار از این مبلغ، 300 ملیون آنرا به بخش غیرزراعتی بمصرف میرسانند. باغداری چندین ساله ( میوه جات، مغزباب و تاکستان) تقریبأ مناصفه عاید خالص کوکنار را در فی هکتار زمین تولید کرده میتواند. ساحه این محصولات با ارزش میتواند وسیعأ توسعه داده شده و حاصل ساحات موجوده به اندازه زیاد بالابرده شود.
تأکید برای توسعه کریدت برای روستا که در ذیل و در فصل مربوط به کریدت برای روستا تذکر یافته از لحاظ محو نقش تریاک منحیث منبع عمده تمویل برای بقیه فعالیت های زراعتی بسیار مهم میباشد.
پلان عظیم باغداری به صورت خاص و در ترکیب با دیگر اجزای ماسترپلان نه فقط امکانات بالقوه را برای تفویض عاید کوکنار فراهم میسازد، بلکه فراتر از آن رفته، به موضوع کاهش دادن فقر میپردازد.
دهقانان فقط با بزرگ شدن تدریجی درختان و غرس تاکستان احساس ثروتمندی میکنند. اما اهالی غیرزراعتکار دهات دیر تر از مزیت بالارفتن عایدات نقدی مستفید خواهند شد. بناء، ضروری پنداشته میشود تا مخارج بزرگ روی زیرساختارهای کارزا در دهات آغاز شود. اینکار البته شامل بازسازی راههای دهات و سیستم های آبیاری خواهد بود که برای دوام رشد آنها ضروری است.

 

3-4 : در زراعت بخش سکتور خصوصی غلبه دارد:
اکثریت متشبثین بخش خصوصی در افغانستان را مردم زراعت کار تشکیل میدهند. عده آنانیکه دارای زمین های کافی هستند نه فقط برای معیشت خود بلکه برای فروش محصولات شان کار میکنند که نفوس آنها تقریبأ به یک ملیون میرسد. بخش غالب سکتور صنایع مربوط به عوامل تولید زراعتی و معطوف به تولید جهت فراهم آوری خدمات به دهقانان و تشبثات غیرزراعتی مربوط به زراعت میباشد. این متشبثین خصوصی مردم قویأ توافق پذیر هستند.
ماسترپلان، به خدمات عمومی ضروری که بسیج مکمل این امکانات وسیع باالقوه را میسر سازد اولویت داده و آنرا در برابر یارانه ها (سبسایدیها) برای تهیه هرگونه جنس و خدماتیکه در بخش خصوصی تولید شده بتواند، حمایت مینماید. ماسترپلان به قوانین و مقرراتیکه میتواند رشد سکتورخصوصی باالخصوص صادرات را تشویق نماید، توجه میکند. اما، زارعین بخش خصوصی و متشبثین، باالخصوص در افغانستان در این مرحله از بازسازی و انکشاف برای آنکه بتوانند در بازار های بین المللی قابلیت رقابتی داشته باشند، به خدمات جدی حکومت نیاز دارند.بعضی ازین خدمات کاملاً موقتی اند، چه بسیاری توسط کمکهای خارجی و بیرون از موسسات دولتی فراهم گردیده و ازبین میروند . اما بسیاری شان برای مدت طولانی ضروری میباشند .
بنآ ماستر پلان، ایجاد موسسات و سرمایه گذاری های وسیع جهت فراهم آوری خدمات را برای مساعدت به سکتور خصوصی مطالبه می نماید . از آنجائیکه منابع مالی و حتی بیشتر از آن پرسونل ورزیده و دارای قابلیت کاری موسسوی کم یاب اند , ماستر پلان اولویت دادن به این خدمات را معقول میداند .

 

4 – اولویت های امتعه وی :
زارعان امتعه های خاصی را تولید و بفروش میرسانند. موسسات بازار یابی هم از نگاه امتعه اختصاصی بوده و هم بسیاری ازسیستم های حمایوی برای امتعه های معین اختصاص دارند. بنآ، ماستر پلان با فصل هائی آغاز میشود که به گروپهای امتعه های دارای اولویت ارتباط میگیرند و امتعه ها ی دارای اولویت را شرح میدهند . از نگاه دورنمای رشد , اهمیت آن تابع وزنه بنیادی و آهنگ رشد میباشد . افغانستان از این نگاه خوشبخت است که در آن گروپ های امتعه با پتانسیال آهنگ رشد بسیارسریع و وزنه بنیادی اولیه بلند را دارا است. از این سبب آهنگ رشد عمومی آن نیز سریع بوده میتواند . غله جات بزرگ ترین وزنه های بنیادی را دارا اند ,آما در کوتاه مدت به سختی میتواند 4 فیصد رشد نماید. بناء ساحه و رشد آن تدریجاً کاهش خواهد یافت. ( جدول 1(
جدول (1) منابع امتعه وی رشد ( به استثنای کوکنار )، سرتاسری برای 2004 ، ( تمام اعداد به فیصد ) ( ارقام تخمین های کلی میباشد . به متن مراجعه شود ) .
شماره دسته امتعه وزن بنیادی آهنگ رشد اشتراک در رشد
1
2
3-الف
3- ب
4
5
6
7
غلجات متفرقه
باغداری چند ساله
مالداری تکثیفی
علوفه زیر آبیاری
باغداری یکساله
پخته
مالداری چراگاه
جنگلداری
مجموع / اوسط وزن دار 40
18
15
9
5
2
10
1
100 4
8
6
6
8
15
2
2
5,4 29
27
17
10
7
5
4
1
100
منبع : با استفاده از ارقام کنونی سازمان غذا و زراعت، وزارت زراعت و مواد غذائی و ارقام بانک جهانی تنظیم گردیده است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  38  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاصه ماسترپلان زراعتی افغانستان

تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد

اختصاصی از فی موو تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد


تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد

 

 

 

 

 

       هدفها ومکانیزم ناحیه بندی سیاسی که بستر وقالبی برای تاَمین امنیت یک کشور و یک ملت ، مشارکت دادن شهروندان در امور خود ، ایجاد تعادل های منطقه ای و در یک کلام ملّت سازی است، در کشور ما تا حدود زیادی تحت تاَثیر جغرافیای قدرت، جغرافیای حمایت، وجغرافیای سرکوبی وخفقان یعنی جغرافیای ستم بوده است. این بدان معنی است که تفسیر وتحلیل این قالب ها درافغانستان، تنها با بهره گیری از شاخص های شناخته شده ومعتبر جغرافیایی، حقوقی، اداری وسیاسی ممکن نیست، بلکه شناخت فرهنگ سیاسی ومناسبات درونی آنها بویژه مناسبات درونی قدرت، تنوع ملیت، گوناگونی زبان، گرایش های متفاوت مذهبی نیز الزام آور ومهم است.

       درواقع نوع وقالب تقسیمات سیاسی – اداری یا همان تقسیمات کشوری وحدود اختیارات واحدهای سیاسی وارتباط متقابل این  واحدها با همدیگر و با مرکز اداری – سیاسی ملی، تحت تاَُثیر رژیم سیاسی، ساختار و نوع دولت و حتی کانونهای خانوادگی وارتباطات فامیلی، شخصی، صنفی وگروهی، قومی و سمتی، لسانی ومذهبی ودرمجموع الیگارشی ها وتفکرات فاشیستی نیز بوده است.به طوری که اثرات نامیمون وشوم آنها به قدری درجای جای این سرزمین مظلوم واعماق ذهن مردمان مظلومترش رخنه کرده است، که امروزه هیچ نوع اعتماد نسبت به همدیگر (دربعد سیاسی وحکومتی) نداشته وحتی اگر واقعا فرد یا افراد صادق ودرستکاری از سمت به خصوص یا طیف خاصی درراَس قدرت یا یک نهاد حکومتی قرار گیرد ،همگان براین باورهستند که وی به نفع سمت وسوی خود کارکرده وبه دیگران اهمیتی نمی دهد. ودرطرف دیگرقضیه نیزهستند افرادی که درتلاش اند تا ازشعارمحرومیت های گذشته سمت وسویی  که به آن مرتبط است سوء استفاده کرده وضمن دست یافتن به مسند مورد نظربه نفع شخصی وتیمی خویش کار  می کنند. که درنتیجه بازهمان افرادعادی ومظلوم کشور موردسوء استفاده قرارمی گیرد.وهیئت رقبا شاید به این تصور باشند که فرد یا تیم متذکره فقط به نفع یک جناح کارکرده و درحق سایرین جفا روا داشته می شود. درصورتی که واقعیت چیز دیگری است.و درتمامی حالات تنها کسانی که دچارضرر وزیان مادی و معنوی می شوند افراد عادی، مظلوم، تهیدست وبیگناه همه سمتها وملیتهاهسنتد که با احساسات پاک و سرنوشت نامعلومشان بازی های سیاسی رقم زده می شود، واین درحالی است که همان افراد عادی در کوچه وبازار نه تنها مشکلی با همدیگر نداشته بلکه ازبسیاری جهات وابعاد زندگی فردی واجتماعی تفاوتی نیز با هم ندارند.وبرادروار ولی مظلومانه درکنارهم زندگی کرده وبه حال زار همدیگر افسوس می خورند. و یا در بعد خارجی قضیه، این گونه توزیع ظالمانه قدرت وثروت زمینه مداخلات ممالک استعماری وکشورهای همسایه رادرامورداخلی مهیّاساخته است.به نحوی که آنهاباتبدیل تفاوتهابه تضادها،تبدیل تضادهابه اختلافها و دامن زدن به اختلافات وایجادجنگهای داخلی،ازمیان خون وخاکسترملت و کشور عزیز ما به منافع و امتیازات مورد نظرخویش دست میابند.امیداست مطالعه این جزوه راه گشای شمادرمطالعه منابع وماخذ استفاده شده دراین جزوه گرددتابامطالعه وآموختن نکات مثبت وارزنده آن منابع ،گامی مثبت ولو کوچک در راه ایجاد وحدت ملی، برداشته واین اندیشه واحساس پاک رابه دیگران، خصوصاشاگردان مکاتب وآینده سازان وطن انتقال دهید.تاآینده آنهاهمچون سرنوشت ما رقّّت بار واسفناک نگرددوملتی واحدوکشوری آبادداشته باشند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق جغرافیای سیاسی افغانستان - 49 صفحه وورد

موانع و چالش های ملت_دولت سازی در افغانستان

اختصاصی از فی موو موانع و چالش های ملت_دولت سازی در افغانستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موانع و چالش های ملت_دولت سازی در افغانستان


موانع و چالش های ملت_دولت سازی در افغانستان

پس از یک دهه تلاش جامعه جهانی، رهبران قومی و نخبگان فکری برای تاسیس و تحکیم یک دولت مدرن ملی و تکوین نهادهای دمکراتیک در افغانستان، به نظرمی رسد هنوز هم فرایند استقرار ساختارهای مدرن، ناتمام و درمواردی ناکام مانده است.

سوال اساسی اما این است که چه عواملی پروسه ملت ـ دولت سازی را تاکنون با ناکامی و ناتمامی تاریخی مواجه کرده است؟

فهم بسیط، رویکردهای فرافکنانه

دیرپایی آشوبهای اجتماعی، بحران نظام معنوی، گسستگی ساختار قدرت سیاسی، گسیختگی بنیان‌های اقتصادی، ناپالودگی نظم اخلاقی ـ فرهنگی که منجر به ناکامی پروسه ملت ـ دولت سازی در چند سده اخیر شده و نیز هجوم و حضور متناوب قدرتهای جهانی و منطقه ای به افغانستان در یکصد و پنجاه سال گذشته، تحلیل و واکنش سیاستمداران، رهبران و تحلیلگران افغانستانی را، بر نوعی «فرافکنی» استوار ساخته که بر مبنای آن، همه این مشکلات را به قدرتهای خارجی و یا همسایگان تقلیل می‌دهند.

در قالب word و در 7 صفحه آماده شده است.


دانلود با لینک مستقیم


موانع و چالش های ملت_دولت سازی در افغانستان