فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏ علیه السلام و یاران باوفا

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏ علیه السلام و یاران باوفا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏ علیه السلام و یاران باوفا


تحقیق در مورد سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏ علیه السلام و یاران باوفا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب ندارد 

 

آنچه در زیر می‏خوانید، سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏علیه السلام و یاران باوفایش را به شهادت رساندند.

... آنان که بعد از حادثه عاشورا طعم تلخ مرگ را چشیدند وچیزی جز شقاوت و ذلت از خودشان به جای نگذاشتند.

1- عبیدالله ابن زیاد(ابن مرجانه)

عبیدالله ابن زیاد هنگام حادثه عاشورا والی کوفه بود. امام‏حسین و یارانش به دستور او به شهادت رسیدند. به ابن زیاد «ابن‏مرجانه‏» هم می‏گویند چون مادرش که کنیزی زناکار و مجوسی بود،«مرجانه‏» نام داشت. وی عمربن سعد و سپاهش را به کربلا فرستادتا امام حسین(ع)را به بیعت وادار سازند و یا او و یارانش را به‏شهادت برسانند و اهل‏بیتش را به اسارت بگیرند.

ابن زیاد پس از مرگ یزید، ادعای خلافت کرد و اهل بصره و کوفه‏را به بیعت فراخواند ولی‏کوفیان او و یارانش را از شهر بیرون‏کردند و در صدد انتقام گرفتن از خون شهدای کربلا برآمدند. وی که‏به شام گریخته بود، برای خاموش ساختن انقلاب توابین به جنگ آن‏هاشتافت.

سرانجام او در یکی از درگیری‏ها با سپاه مختار، در سال‏67 هبه هلاکت رسید. اکنون به چگونگی کشته شدن او اشاره می‏کنیم:

به مختار گزارش دادند که عبیدالله ابن زیاد، با گردآوری‏سپاهی عظیم از سرزمین شام، در راه کوفه است. مختار سپاه اندکی‏گردآورد و ابراهیم ابن مالک اشتر را فرمانده آن قرار داد. آن‏هابرای مقابله با لشکرشام به سمت مرزهای شام رفتند. دو سپاه درمنطقه «موصل‏» باهم رو به رو شدند. طولی نکشید که جنگ سختی‏آغاز شد. سپاه شام شکست‏خورد و ابن زیاد اسیرشد. به دستورابراهیم سرش را از تنش جداکردند و همراه چند سر دیگر از بزرگان‏شام، به نزد مختار فرستادند. سرها را مقابل مختار به گوشه‏ای‏افکندند. تپه کوچکی از سرهای قاتلان امام حسین(ع)مقابل مختار به‏وجود آمد. هنوز چشمان مختار از سرهای سران کفر و فتنه برداشته‏نشده بود که «مار» کوچکی بعد از چند مرتبه پیچ و تاب خوردن،از لابلای سرها گذشت و خودش را به سرابن زیاد رساند. مار آرام‏آرام وارد بینی او شد و بعد از چند لحظه از گوشش بیرون آمد. بار دیگر وارد بینی‏اش شده از گلویش خارج شد. چند مرتبه این عمل‏تکرار شد و حیرت حاضران را برانگیخت.

مختار سرابن زیاد را برای محمد حنفیه در مدینه فرستاد. محمدآن را نزد امام سجاد(ع)آورد. هنگامی که محمد سر را نزد امام‏سجاد(ع)حاضر کرد، امام(ع)مشغول غذاخوردن بود. امام(ع)با دیدن‏سرابن زیاد به زمین افتاد و سجده شکر بجا آورد و فرمود: «الحمدلله الذی ادرک لی‏ثاری من عدوی و جزی الله المختارخیرا» ; سپاس خداوند را که انتقام خون مرا از دشمنم گرفت وخداوند به مختار جزای خیر عنایت فرماید.

سپس امام افزود: هنگامی که ما را نزد ابن زیاد بردند، او درحال غذا خوردن بود و سر بریده پدرم کنارش بود. آن موقع گفتم: خدایا! مرا نمیران تا سربریده ابن زیاد را به من نشان دهی.

 

 

 

2- شمربن ذی الجوشن

شمر از فرماندهان خشن و جنایتکار سپاه کوفه و شام در کربلابود. از مهمترین جنایات شرم آور او، بریدن سرمبارک‏امام‏حسین(ع)بود. برای پی‏بردن به عمق جنایات او این واقعه‏حزن‏آور را مرور می‏کنیم:

تنها امام‏حسین(ع)باقی مانده بود. سپاه خون آشام کوفه و شام‏از هرسو حضرت را هدف تیر و سنگ و شمشیر و خنجر قرار داده‏بودند.

ناگهان شمر با جماعتی بین امام و خیمه‏های عشق قرار گرفت. آن‏ها به خیمه‏ها نزدیک و نزدیک‏تر شدند. امام(ع)چون حرکت آن‏ها رابه سوی خیمه‏ها دید; فریاد برآورد:

«ویلکم یا شیعه‏آل ابی‏سفیان ان لم یکن لکم دین و کنتم‏لاتخافون یوم المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم‏» ; وای برشما ای‏پیروان آل ابوسفیان! اگر شما دین ندارید و از حساب روز قیامت‏نمی‏ترسید، پس لااقل، در دنیای خود آزادمرد باشید.

شمر در پاسخ امام فریاد زد: ای پسرفاطمه! چه می‏گویی؟!

امام فرمود: من با شما می‏جنگم، شما با من. زن‏ها تقصیری‏ندارند، از گمراهان و متجاوزان خود جلوگیری کنید و تا زنده‏ام‏متعرض حرم من نشوید.

شمر گفت: ای پسرفاطمه! متعرض حرم نخواهند شد.

آن گاه شمر به سپاه خود خطاب کرد: همه متوجه حسین(ع)شوید وکار او را تمام کنید.

باردیگر حمله شروع شد. حضرت همچنان می‏جنگید. بدنش سرچشمه‏ای‏دهها جویبار خون شده بود. ظالمی به نام «صالح بن‏ذهب‏» پیش آمدو ضربتی بر ران حضرت وارد کرد. حضرت نقش زمین شد.

هنگامی که ضعف برامام حسین(ع)مسلط شد; سپاه اهریمن از جنگ‏دست کشید. مدت زمانی کوتاه صدای چکاوک شمشیرها شنیده نمی‏شد. کسی جرات وارد ساختن آخرین ضربه را نداشت. بار دیگر صدای شمردر فضا طنین انداز شد:

وای برشما! چرا به این مرد مهلت می‏دهید؟ مادرهایتان به‏عزایتان بنشینند. او را بکشید.

امام مورد حمله سپاه جور قرار گرفت و پیکر مجروح و مصدومش‏پذیرای صدها تیر و شمشیر و خنجر شد. طولی نکشید که عمربن سعدبه شمر گفت: برو حسین(ع)را راحت کن!

شمر پیش رفت و سراز بدن امام(ع)جدا کرد و گفت:

بااین که می‏دانم آقا و پیشوا و فرزند رسول خدا و بهترین‏انسانها از جهت پدر و مادر هستی، در عین حال، سرت را جدامی‏کنم.

گروهی از صاحبان مقاتل آورده‏اند که عمربن سعد فریاد زد:

به سوی حسین(ع)بروید و او را راحت کنید. شمر به سوی حضرت‏شتافت و با کمال گستاخی برسینه حضرت نشست. در آن دمادم غم واندوه، امام چشمان خون گرفته‏اش را گشود. چشمش به چهره‏ی مردی‏جنایتکار افتاد و گفت: «اذا کان لابد من قتلی فاسقینی شربه من‏الماء» ; اکنون که ناگزیر به کشتن من کمربسته‏ای، با شربت آبی‏مرا سیراب کن.

در این که شمر چه پاسخی گفته باشد، اختلاف است. برخی می‏گویند: شمر با لحن تمسخرآمیزی گفت:

ای پسر ابوتراب! آیا گمان نمی‏کنی که پدرت ساقی حوض کوثر است‏و از آب آن به دوستانش می‏دهد؟ صبرکن تا به دست پدرت سیراب‏گردی.

آنگاه محاسن حضرت را با دست گرفت و با دوازده ضربه شمشیر سراز بدن حضرت جدا کرد.

برخی دیگر گفته‏اند که شمر با لحن کینه توزانه‏ای پاسخ داد: سوگند به خدا! یک قطره از آب را نچشی تا مرگ را جرعه جرعه‏بچشی.

شمر پس از شهادت امام حسین(ع)توسط عبیدالله ابن زیادماموریت‏یافت تا سرمبارک امام(ع)را به شام نزد یزید بن‏معاویه ببرد.

وقتی مختار در کوفه قیام کرد، شمر از ترس انتقامجویی کوفیان‏از شهر بیرون رفت. مختار غلام و گروهی از یارانش را به تعقیب اوفرستاد. شمر غلام مختار را کشت و به خوزستان گریخت. مختار باردیگر جمعی از سپاهیانش را که ابوعمره فرمانده آن‏ها بود. به‏جنگ شمر فرستاد. آن‏ها شمر را کشتند و تن ناپاکش را جلو سگ‏هاانداختند.

3- حرمله ابن کاهل اسدی

وی یکی از سران جنایتکار سپاه شام بود که با بی‏رحمی تمام به‏قتل و غارت خاندان وحی در کربلا کوشید و با جنایات خود، روی‏جنایتکاران تاریخ را سفید کرد.

او سرانجام به دست مختار افتاد. وقتی یقین کرد که کشته می‏شودچنین لب به سخن گشود:

ای امیر! در کربلا سه تیر سه شاخه داشتم که آن‏ها را با زهرآمیخته کرده بودم. با یکی از آن‏ها گلوی علی اصغر را که درآغوش پدرش بود. دریدم. با دومی هنگامی که امام‏حسین(ع)پیراهنش را بالا زد تا خون پیشانی‏اش را پاک سازد. قلبش‏را نشانه گرفتم و با سومی گلوی عبدالله بن حسن(ع)را که‏درکنار عمویش بود. شکافتم.

مختار که جنایات حرمله را از زبان خودش شنیده بود تصمیم گرفت‏که او را به سخت‏ترین شکل مجازات کند. برای روشن شدن چگونگی‏مجازات او حدیث زیر را می‏خوانیم:

«منهال بن عمرو که از اهالی کوفه بود، می‏گوید: برای انجام‏حج‏به مکه رفتم. بعد از انجام مناسک حج‏به مدینه رفته به حضورامام سجاد(ع)شرفیاب شدم. حضرت پرسید: حرمله بن کاهل اسدی چه‏کار می‏کند؟

گفتم: او زنده است و در کوفه سکونت دارد. امام دست‏های خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: «اللهم اذقه‏حر الحدید، اللهم اذقه حر النار» ; خدایا! داغی آهن را به اوبچشان. خدایا! داغی آتش را به او بچشان.

به کوفه بازگشتم. مختار ظهور کرده و بر اوضاع مسلط شده بود. بعد از چند روز، به دیدار مختار شتافتم. او را در بیرون خانه‏اش‏ملاقات کردم. به من گفت: ای منهال! چرا نزد ما و زیر پرچم مانمی‏آیی و به ما تبریک نمی‏گویی و در قیام ما شرکت نمی‏کنی؟

گفتم: به مکه رفته بودم. باهم گرم صحبت‏شدیم تا به میدان‏«کناسه‏» کوفه رسیدیم. در آن‏جا مختار توقف کرد. فهمیدم که درانتظار کسی است. زمانی نگذشت که چند نفر نزد او آمده گفتند: ای‏امیر! بشارت باد که حرمله دستگیر شد. سپس دیدم چند نفر دیگرحرمله را کشان کشان نزد مختار آوردند. مختار با دیدن حرمله‏گفت: سپاس خداوندی را که مرا بر تو مسلط نمود.

سپس فریاد زد: الجزار الجزار; (یعنی آی قطع کننده)جزار حاضر شد. مختار به او روکرد و گفت: دست‏های حرمله را قطع‏کن. او چنین کرد. آنگاه فریاد زد: پاهایش را نیز قطع کن. جزارچنین کرد. سپس صدای مختار بلند شد: آتش بیاورید. آتش بیاورید.

طولی نکشید که با جمع کردن نی‏ها آتشی شعله‏ور شعله‏های آتش‏زبانه می‏کشید. حرمله را با دست و پاهای بریده داخل آتش‏افکندند.

با دیدن این منظره گفتم: سبحان الله! مختار که به شگفتی من‏پی برده بود گفت: ذکر خدا خوب است ولی چرا تسبیح گفتی؟!

گفتم: در سفر حج‏به محضر امام سجاد(ع)رسیدم. حضرت جویای حال‏حرمله شد. وقتی برایش گفتم که او در کوفه زنده است، دست‏به‏آسمان بلند نموده، فرمود: خدایا داغی آهن و آتش را به اوبچشان. اکنون شاهد به اجابت رسیدن دعای امام هستم. مختارپرسید: آیا به راستی این سخن را از امام سجاد(ع)شنیدی؟ گفتم: آری به خدا سوگند شنیدم. مختار از مرکب خود به زیر آمد و دورکعت نماز بجا آورد و سجده‏های طولانی انجام داد. آن‏گاه فرمود: علی بن‏الحسین(ع) نفرین‏هایی کرد و خداوند نفرین‏های او را به دست‏من اجرا نمود.

همه کشندگان امام حسین(ع)بعد از حادثه کربلا با مجازات‏های‏دردناکی هلاک شدند. همه کسانی که به عنوان سیاهی لشکر، سپاه‏عمربن سعد را همراهی می‏کردند با ذلت و خواری جام مرگ رانوشیدند و یا چشم، دست، پا و یا عضو دیگرشان را از دست دادند. نمونه زیر یکی از آن‏هااست:

«عبدالله بن ریاح می‏گوید: از نابینایی پرسیدم: چرا چشمت رااز دست داده‏ای؟ در پاسخم گفت: من در روز عاشورا در سپاه عمربن‏سعد بودم ولی نه نیزه‏ای پرتاب کردم و نه شمشیری زدم و نه تیری‏انداختم. پس از شهادت امام حسین(ع) به خانه‏ام بازگشتم و بعد ازاداء نماز عشاء، خوابیدم. در عالم خواب شخصی نزدم آمد و گفت: رسول خدا(ص)تو را خواسته است، دعوتش را اجابت کن. گفتم: مرا به‏رسول خدا(ص)چه کار؟ گریبانم را گرفت و کشان کشان نزد رسول‏خدا(ص)برد. ناگاه دیدم آن حضرت در یک بیابانی نشسته و آستین‏بالا زده است و حربه‏ای در دست دارد و فرشته‏ای مقابلش ایستاده‏است و شمشیری از آتش در دست دارد. نه نفر از رفیقان مرا کشت.به هریک که شمشیر می‏زد از سر تا پایش را آتش فرا می‏گرفت. به‏محضر حضرت رفته، دو زانو مقابلش نشستم و گفتم: سلام بر تو ای‏رسول خدا!

جواب سلامم را نداد. پس از مدت طولانی سربرداشت و فرمود: ای‏دشمن خدا! احترام مرا از میان بردی و خاندان مرا کشتی و حق مراملاحظه نکردی.

عرض کردم: ای رسول خدا! سوگند به خدا، نه شمشیری زدم و نه‏نیزه‏ای به کار بردم و نه تیری رها کردم. فرمود: «صدقت و لکنک‏کثرت السواد، ادن منی‏»

راست می‏گویی ولی بر سیاهی لشکرشان افزودی، نزدیک من بیا.

نزدیک رفتم. مقابل حضرت طشتی پر از خون قرار داشت. فرمود: این خون فرزندم حسین(ع)است.

سپس از همان خون، برچشمم کشید و از خواب بیدار شدم و از آن‏وقت تاکنون چیزی نمی‏بینم.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سرنوشت‏شوم کسانی است که امام حسین‏ علیه السلام و یاران باوفا

مقاله ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با أم البنین

اختصاصی از فی موو مقاله ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با أم البنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با أم البنین


مقاله ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با أم البنین

پس از آنکه امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام به سوگ پاره تن و ریحانه رسول خدا محمد بن عبد الله صلى الله علیه و آله و سلم یعنى سرور زنان عالمیان حضرت فاطمه زهرا علیها السلام شهیده راه ولایت و امامت نشست، برادرش عقیل بن ابى طالب را که آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برایش همسرى از تبار دلاوران بر گزیند تا پسر دلیرى براى مولا به ارمغان آورد که سالار شهیدان حسین بن على علیه السلام را در کربلا یارى کند (1) .

عقیل، ام البنین کلابیه را براى حضرت علیه السلام برگزید که قبیله و خاندانش، بنى کلاب، در شجاعت بى مانند بودند (2) . بنى کلاب از حیث شجاعت و دلاورى در میان عرب زبانزد بودند، و لبید درباره آنان چنین سروده است: «ما بهترین زادگان عامر بن صعصعه هستیم» و کسى بر این ادعا خورده نمى‏گرفت . «ابو براء»، همبازى نیزه‏ها (ملاعب الأسنة)، که عرب در شجاعت مانند او ندیده بود، از همین خاندان است (3) .

حضرت امیر المؤمنین علیه السلام این انتخاب را پسندید و عقیل را به خواستگارى نزد پدر ام البنین فرستاد. پدر، خشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر شتافت و او نیز با سر بلندى و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندى هیمشگى بین وى و مولاى متقیان على بن ابى طالب علیه السلام برقرار شد. امام علیه السلام در همسرش عقلى سترگ، ایمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نیکو مشاهده کرد و او را گرامى داشت و از صمیم قلب در حفظ حرمت او کوشید.

ام البنین، و دو سبط پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم

ام البنین بر آن بود که جاى خالى مادر دو سبط پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم دو ریحانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و دو سرور جوانان بهشت، امام حسن و امام حسین علیهما السلام، را در زندگى آنها پر کند، مادرى که در اوج شکوفایى پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال خود زد.

فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم در وجود این بانوى پارسا، مادر خود را مى‏دیدند، و رنج فقدان مادر را کمتر احساس مى‏کردند. ام البنین ، فرزندان دخت گرامى رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم را بر فرزندان خود که نمونه‏هاى والاى کمال بودند مقدم مى‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان مى‏کرد.

تاریخ جز این بانوى پاک کسى را به یاد ندارد که به اصطلاح فرزندان هووى خود را بر فرزندان خویش مقدم بدارد. لیکن ام البنین علیها السلام توجه به فرزندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را فریضه‏اى دینى مى‏شمرد، زیرا خداوند متعال در کتاب خود همگان را به محبت آنان دستور داده (4) ، و آنان امانت و ریحانه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بودند (5) .ام البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام کرد و در این راه از بذل آنچه در توان داشت دریغ نورزید.

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 26صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ازدواج امیر المؤمنین على علیه السلام با أم البنین

درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت •°• سید عبد الکریم هاشمى نژاد با فرمت html

اختصاصی از فی موو درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت •°• سید عبد الکریم هاشمى نژاد با فرمت html دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت  •°• سید عبد الکریم هاشمى نژاد با فرمت html

بسم الله الرحمن الرحیم 

موضوع


درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت
بنام خدا
سالها بود که آرزو داشتم درباره نهضت مقدس حسین علیه السلام که نه تنها یک جنبش اصیل اسلامى بلکه حساترین فراز تاریخ انسانى است کتابى بنویسم و جوانب گوناگون این واقعه را مورد بررسى قرار دهم ، این آرزو یکبار هنگامیکه در حوزه علمیه قم مى زیستم مى رفت تا جامه عمل بخود بپوشد، اما تراکم کارهاى درسى نویسنده را از دست یافتن باین مقصود باز داشت تا پس از گذشتن سالها خوشبختانه اکنون به انجام آن موفق گردیدم.

مباحث اصلى این کتاب در سه بخش نگاشته شده :


↩در بخش اول
عواملى که ضرورت نهضت حسین علیه السلام را ایجاب مى نمود - از هنگام انعقاد نطفه آن - قدم به قدم مورد تعقیب قرار گرفت و به خوبى نشان داده شد که چگونه در آن عصر سر نوشت اسلام و قرآن ، عدالت و آزادى ، انسانیت و فضیلت به آن قیام آسمانى بطور مستقیم بستگى داشت .

↩در بخش دوم
روش و سیاست خاصى که فرزند پیغمبر علیهماالسلام در آن شرائط خفقان آور و دردناک در پیش گرفت تا توانست با رهبرى صحیح و همه جانبه جنبش خونین و انسانى خویش را به ثمر برساند و آنرا از دستبرد تحریف حکومتهاى فاسد و دیکتاتور محافظت نماید بطور کامل مورد توجه قرار داده شده .

↩در سومین بخش
نقش حیاتى و بزرگ کاروان اسیران در به ثمر رساندن نهضت و کوشش هائى که آن دودمان فضیلت به صورتهاى گوناگون براى رسیدن به این هدف انجام داده اند دقیقا بررسى گردید و در پایان کتاب طرحهاى مفیدى به منظور بهره بردارى صحیح از نهضت در شرائط حاضر ارائه داده شده و بالاخره با پیش کشیدن مباحث علمى دیگرى که طرح آنها ضرورى به نظر مى رسید به کتاب خاتمه داده شد.
امید است مطالعه این اثر در راه درک عظمت و اهمیت نهضت آسمانى حسین علیه السلام در شعاع مباحث محدود و ناچیز خودبراى خوانندگان مفید و سودمند واقع گردد.
و ما توفیقى الا بالله علیه توکلت و الیه انیب .

مشهد - 15 رجب 1388 هجرى مطابق با 19 مهر ماه 1347 شمسى


دانلود با لینک مستقیم


درسى که حسین علیه السلام به انسانها آموخت •°• سید عبد الکریم هاشمى نژاد با فرمت html

فضیلت های صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام با فرمتهای Pdf و Word

اختصاصی از فی موو فضیلت های صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام با فرمتهای Pdf و Word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فضیلت های صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام با فرمتهای Pdf و Word

بسم الله الرحمن الرحیم

فضیلت صلوات فرستادن 

بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام


محقّق اردبیلى قدس سره در کتاب «زبدة البیان» فرموده است: روایت شده است‏ که از پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم درباره آیه شریفه «إنَّ اللَّهَ وَمَلائِکَتَه یُصَلُّون عَلَى النبیّ»

«خدا و ملائکه ‏اش بر پیغمبر درود مى فرستد» سؤال شد.
آن حضرت در جواب فرمود:
این از علوم پوشیده و پنهان است، اگر از من سؤال نکرده بودید پرده از آن برنمى‏ داشتم وخبر نمى ‏دادم.
خداوند دو فرشته را بر من موکّل ساخته است، هر گاه نزد مسلمانى یادى از من شود و او برمن صلوات فرستد آن دو فرشته گویند: «غفراللَّه لک» خداوند ترا بیامرزد، خدا و سایر فرشتگانش به دعاى این دو فرشته آمین گویند.
و اگر نزد مسلمانى یادى از من به میان آید و او بر من صلوات نفرستد آن دو فرشته گویند: «لا غفراللَّه لک» خدا ترا نیامرزد، خدا و فرشتگان نیز به دعاى این دو فرشته آمین گویند.
و نیز فرموده است: در حدیث است که رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم فرموده است:
من ذکرت عنده فلم یصلّ علیّ فدخل النار فأبعده اللَّه عزّوجلّ من رحمته.


کسى که من نزد او یاد شوم و بر من صلوات نفرستد پس داخل آتش گردد خدا او را از رحمتش دورکرده است.
مؤلّف رحمه الله گوید: از این حدیث که فرموده است: «اگر نزد کسى یاد شوم و بر من ‏صلوات نفرستد داخل آتش مى ‏گردد» استفاده می شود که این عمل واجب است ‏زیرا بر ترک آن وعده عذاب داده شده و هر عملى که چنین باشد واجب است.
و عدّه اى از علماء مثل ابن بابویه، فاضل مقداد، کرخى و سیّد على‏ خان رحمهم الله - شارح صحیفه سجّادیّه - قائل به وجوب آن هستند، در میان عامّه هم طحاوى وزمخشرى این قول را اختیار کرده اند.

 

منبع: کتاب شریف القطره


دانلود با لینک مستقیم


فضیلت های صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد علیهم السلام با فرمتهای Pdf و Word

پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD

اختصاصی از فی موو پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD


پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD

تعریف موضوع تحقیق

تحقیق در زمینه تعلیم و تربیت و روشهای آن در تاریخ تعلیم و تربیت انسان بخصوص جهان معاصر تازگی ندارد ولی با توجه به اهمیتی که روشها برای دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت دارند الخصوص از این نظر دیدگاه معصومین علیه السلام عنوان این تحقیق است.

قسمت عمده ای از مشکلات اخلاقی بر اساس روشهای تربیتی نادرست و غیر اسلامی ایجاد می گردد . مطالعه تاریخ تعلیم و تربیت در اسلام نشان می دهد تربیت انسان متقی، مؤمن متعهد و خداجو بر اساس روشهای اصول الهی. اسلامی امکان پذیر است. در منابع معتبر اسلامی آیات و روایات بسیاری در زمینه های اصول و روشهای تربیتی اسلام آمده است.

هدفهای کلی و آرمانی تحقیق

اهداف کلی و آرمانی این تحقیق به دو قسمت تقسیم می شود، خود موضوع تحقیق و پیشنهادها. از آنجا که اهداف تعلیم و تربیت یک کشور باید با توجه به فلسفه اجتماعی مردم و ارزشهای مورد توافق یک جامعه تدوین شود، لذا در این تحقیق روشهای تعلیم و تربیت از دیدگاه معصومین مورد بررسی قرار گرفته که بینش اسلام و قرآن و بینش انبیاء الهی است. با توجه به اینکه روشهای تعلیم و تربیت برگرفته از قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام می باشد. این روشها در جوامع اسلامی مخصوصاً ایران مورد استفادة نهادهای آموزشی پرورشی قرار می گیرد. و از سویی الگوهای واقعی تعلیم و تربیت اسلامی ائمه معصومین می باشد که سعی در پژوهش و بررسی روشهای تعلیم و تربیت از دیدگاه معصومین ضروری می باشد.

سؤالهای ویژه تحقیق

  • نظر معصومین علیه السلام درباره شخصیت دادن و محّبت به کودکان و نوجوانان یک روش تربیتی چیست؟
  • اهمیت تربیت کودک در خردسالی از دیدگاه معصومین علیه السلام چیست؟
  • دیدگاه معصومین دربارة نقش خانواده در تربیت کودک چیست؟
  • آیا تربیت امکان پذیر نیست؟

مقدمه                                                7    

موضوع تحقیق                                 8

سؤالهای ویژه تحقیق                                        9

روش تحقیق                                             9

اهمیت و ارزش تحقیق                                      10

معنی لغوی تربیت                                     10

تربیت از نظر اصطلاحی                                 11

معنی تعلیم                                          11

معنی لغوی الگو                                     11

معنی اصطلاحی                                    11

فصل دوم                                                                                                             12

سابقة موضوع تحقیق                                       13

ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیت                              14

تعلیم و تربیت در اسلام                                    15

مهمترین مراکز تعلیم و تربیت                                   16

دین چیست؟                                            17

ویژگیهای روش اسلامی                              19

تعریف تربیت                                     20

ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی                        21

تفاوتهای فردی از نظر قرآن کریم                            25

انواع وراثت                                      27

ویژگیهای رفاقت جوانان                           31

مراحل تربیت                                     32

اهمیت تربیت کودک در خردسالی                         33

پرورش ایمان و اخلاق                                   33

اهمیت رورش و تربیت اسلامی                             34 احترام به شخصیت کودکان                           35

نتایج کرامت و یا حقارت شخصیت                        37

تحولات فرهنگ و تعلیم و تربیت                         38

احتیاجات جامعه و تعلیم و تربیت                      40

فلسفه اجتماعی و تعلیم و تربیت                       41

تنبیه غیر بدنی                                      42

تشویق                                           46

نیاز کودکان به تحسین                                49

آیا تربیت امکان پذیر نیست                           50

روش الگویی                                      52

تربیت در گذشته                                  53

تعلیم و تربیت نوین                                  54

بازیابی فکری                                    55

اجتماعی ساختن محیط تربیتی                           55

تحول تربیتی چگونه به وجود آمد؟                      56

پرورش اخلاقی                                     58

تربیت اجتماعی                                   59

نقش بازی در تربیت                               60

مسؤولان تربیت و مسؤولیت سنگین آنها                   61

عوامل مؤثر در تربیت و ضرورت هماهنگی بین آنها                 62

فصل سوم                                                                                                        64

روش تحقیق                                       65

روش جمع آوری اطلاعات                             65

فصل چهارم                                                                                                     66

یافته های تحقیق                                 67

فصل پنجم                                                                                                        68

پیشنهادها                                       69 

فهرست منابع                                     70


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تعلیم و تربیت اسلامی از دیدگاه معصومین علیه السلام در 73 صفحه با فرمت WORD