فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق درمورد فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع)

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق درمورد فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع)


دانلود تحقیق درمورد فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع)

برخی با ارائه نظریات نسنجیده و غیر قابل قبول پیرامون فلسفه قیام عاشورا، تصویر وارونه و یا حداقل نامنا‎سب با شأن رهبری این قیام ارائه کرده‌اند و هیچ کدام از آنها، در ارائه یک تصویر روشن و جا‎مع از انگیزه‎های قیام امام حسین(ع) توفیق نداشته‎اند‎.در این مجال کوتاه نیز نمی‌توان به تفصیل به این پرسش پاسخ داد لذا به صورت مختصر در این زمینه باید گفت: یک پژوهش‎گر و یا شخص سوال کننده پیرامون تاریخ عاشورا اگر بخواهد به ماهیّت و جوهره قیام عاشورا تا حدّ زیادی پی ببرد، باید در گام نخست، با نگا‎ه و مطالعه جامع و کامل در باره امام حسین(ع)، به زندگی، شخصیّت و مقام حضرت به عنوان امام معصوم، شناخت لازم و کافی پیدا کند و سپس با مطالعه و تعمّق لازم در بیانات و گفتار حضرت که در مقاطع مختلف قیام و حتّی پیش از آغاز آن درباره انگیزه حرکت خویش بیان کرده است، به فلسفه و ماهیّت قیام آن حضرت تا حدّ زیادی شناخت پیدا کند‎.
اکنون با این مقدمه و با توجّه به این که بهترین و مطمئن‎ترین سند برای شناخت فلسفه و اهداف نهضت سیدالشهدا(ع)، کلمات خود آن حضرت و یا امامان دیگر در این باره است، مجموع خطبه‎ها، سخنان، نامه‎ها و وصیت‎نامه امام حسین(ع) که در باره اهداف و انگیزه‎های قیام عاشورا است و نیز برخی از تعابیر زیارت‎ نامه‎های متعدّد و مختلف که از امامان دیگر در باره حضرت رسیده است و در آنها به انگیزه قیام پرداخته شده است، مورد مطالعه و بررسی قرار داده و سپس با استخراج فهرست‌وار اهداف قیام، به تفسیر و تحلیل آنها، می‌پردازیم‎ :

1- امام حسین(ع) در مکه در جمع گروهی از علما و نخبگان دیگر مناطق اسلامی با ایراد خطبه‎ای شور‎انگیز و کوبند‎‎ه، ضمن یادآوری وظیفه سنگین و تکلیف خطیر علما و بزرگان شهرها در باره پاسداری از کیان دین و اعتقادات مسلمانان و پیامدهای سکوت در برابر جنایات امویان، از خاموشی آنان در برابر سیاست‎های دین‌ستیزانه حاکمان اُموی انتقاد کرده و هرگونه همراهی و سازش با آنان را گناه نابخشودنی دانستند‎. حضرت در پایان سخنان خود، هدف از اقدامات و فعالیت‎هایش را برضدّ نظام ستم‎گر حاکم (که چند سال بعد خود را در قالب یک نهضت نشان داد) چنین اعلام فرمودند‎:خدایا تو می‎دانی آنچه از طرف ما انجام گرفته است (از سخنان و اقدامات برضدّ حاکمان اُمَوِی) به خاطر رقابت و سبقت جویی در فرمانروایی و افزون‌خواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است، بلکه برای این است که نشانه‎های دینت را (به مردم) نشان دهیم ( برپاگردانیم) و اصلاح در سرزمین‎هایت را آشکار کنیم‎. می‎خواهیم بندگان ستمد‎یده‎ات در امان باشند و به واجبات و سنّت‎ها و احکا‎مت عمل شود‎.از این جملات می‎توان چهار هدف را برای اقدامات و فعالیت‎های امام حسین(ع) که در عصر حاکمیّت یزید جزء اهداف قیام حضرت به شمار می‎رفت، استخراج کرد:
الف ـ احیای مظاهر و نشانه‎های اسلام اصیل و ناب محمدی
ب ـ ا‎صلاح و بهبود وضع مردم سرزمین‌های اسلامی
ج ـ مبارزه با ستمگران اُموی جهت تأمین امنیّت برای مردم ستمدیده
د ـ فراهم ساختن بستری مناسب برای عمل به احکام و واجبات الهی

2ـ امام حسین(ع) ضمن وصیّت‌نامه‎ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمّد بن‌حنفیّه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین بازگو کرد:
من نه از روی سرمستی و گستاخی و نه برای فساد و ستم‎گری حرکت کردم‎. بلکه تنها برای طلب اصلاح در امّت جدم حرکت کردم. می‎خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن‌ابی‌طالب عمل کنم‎.و در زیارت‎های مختلف که در باره امام حسین(ع) از امامان(ع) وارد شده، این تعابیر فراوان دیده می‎شود:
«اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الْصَّلوهَ وَ آتَیْتَ الزَّکوهَ وَ اَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ»
گواهی می‎دهم که تو نماز را بپا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی‎.
از این عبارات، اهداف ذیل را از قیام حضرت، می‎توان استفاده ‎کرد‎:
الف ـ طلب اصلاح در امور امّت پیامبر(ص)
ب ـ امر به معروف
ج ـ نهی از منکر
د ـ عمل به سیره رسول‌خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) همانند برپایی نماز و پرداخت زکات

3 ـ حضرت در نامه‎ای که در زمان اقامت خویش در مکّه در پاسخ دعوت به نامه‎های اشراف و بزرگان کوفه مبنی بر آمدن به کوفه، نوشتند، فلسفه قیام خود را چنین بیان فرمودند:
به جانم سوگند، پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند، عدل و داد را محقق سازد، معتقد به حقّ باشد، خود را به آنچه در راه خدا هست پایدار بدارد‎.
امام(ع) در این نامه، هدف از قیام را، تلاش در جهت برپایی حکومتی می‎داند که رهبر و پیشوای آن، صفات و امتیازات ذیل را دارا باشد:
الف ـ به کتاب خدا حکم کند‎.
ب ـ عدالت را در جامعه حاکم کند‎.
ج ـ متدیّن ومعتقد به دین خدا باشد‎.
د ـ خود را وقف خدا و اهداف الهی کند‎.
4ـ حسین بن‌علی در نامه‎ای که ضمن آن از بزرگان بصره دعوت به همیاری و همراهی با وی کرده است، علّت و هدف از نهضت خویش را چنین بیان می‎کند:
من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش می‎خوانم‎. همانا سنّت پیامبر(ص) از بین رفته است و بدعت زنده شده است‎.
و در جواب عبدالله بن‌مُطیع می‏فرماید‎:
کوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‎اند به نزدشان بروم‎، چون امیدوارند (که با رهبری من) نشانه‌‎های حقّ زنده و بد‎عت‎ها نابود شود‎.
و نیز در نامه‎ای که به شیعیان بصره نوشتند، فرمودند:
من شما را به زنده کردن نشانههای حقّ و نابود کردن بدعت‎ها می‎خوانم‎.
از مجموع نامه و پاسخ حضرت، این اهداف را می‎توان برای نهضت عاشورا استفاده کرد‎:
الف ـ دعوت (و عمل) به کتاب خد‎ا و سنّت پیامبر ـ ص ـ
ب ـ احیای سنّت پیامبر(ص) که از بین رفته است، و برپایی مظاهر حقّ و حقیقت
ج ـ از بین بردن بدعت‎ها (که جایگزین احکام خدا و سنّت پیامبر(ص) شده است).

5ـ ابا‎عبدالله درخطبه‎ای که پس از برخورد با حرّ بن‌یزید رِیاحی در منزل «بَیْضَه» ایراد فرمودند، انگیزه قیام خود را با استناد به فرمایش پیامبر ـ ص ـ، چنین بیان کردند‎:
ای مردم ! رسول‌خدا ـ ص ـ فرمودند: کسی که فرمانروای ستمگری را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته و با سنّت رسول‌خدا ـ ص ـ مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگری رفتار می‎کند، ولی در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، برخدا است که او را در جایگاه (عذاب‌آور) آن ستمگر قرار دهد‎. هان (ای مردم‎) بدانید که این‎ها تن به فرمانبری از شیطان داده‎ و اطاعت از فرمان الهی را رها کرده‎ و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نموده‎اند، درآمدهای عمومی (بیت المال) مسلمانان را به خود اختصاص داده‎اند و حرام خدا را حلال و حلا‎لش را حرام کرده‎اند‎ و من شایسته‎ترین فرد برای تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم
از این خطبه و یا نامه، علّت قیام سیدالشهدا(ع) را می‎توان این امر دانست که حاکمان بنی‎اُمَیّه (به ویژه یزید) اقدامات ضدّ دینی زیر را مرتکب شده‎اند:

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد فلسفه و انگیزه قیام امام حسین (ع)

دانلود مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن


دانلود مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن

 

مشخصات این فایل
عنوان: پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 27

این مقاله درمورد پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن می خوانید :

فلسفه
ابن سینا شاعر است و از این جهت اندیشه های دینی خود را به زبان زیبای شاعرانه بیان کرده است.و رساله های کوچکش  به خصوص ان گاه که سخنش جنبه اشراقی پیدا می کند از سحر و زیبای شعر اکنده است و به تصاویر خیال و شعر اکنده است.و به تصاویر مجاز و خیال  و تشبیه اراسته است.چنانکه در قصه حی بن یقضان و رساله الطیر چنین است.ولی این به بدان معنی است که او در این فن پایه و مایه فردوسی را داشت.در علم نیز مقامی ارجمند داشت ولی به پایه بیرونی نمی رسید و در طب رازی بر او برتری داشت. ابن سینا فیلسوف بود ولی دو بور معتقد است که از حیث عمق اندیشه و ابتکار به مقام فارابی نایل نیامد.یکی از اشتباهاتی که غالب فلاسفه اسلامی  گرفتر ان شده اند ایتن است که معتقدند  که مقام ابن سینا در بیان  فلسفه خالص ارسطویی از فارابی بالاتر است.
اشتهار ابن سینا دردرجه اول به علت فراوانی اثار و سهولت اسلوب و سبک روشن اوست در بیان مطالبی که از مصادر مختلف اقتباس  کرده و تلفیق انها  با یکدیگر و ارائه انها در قالبی شیوا و به صورت امیزه ای از حکمت یونان و حکمت مشرق .شیخ در این باره می گوید "شرح نوشتن بر کتب قدما دیگر بس است.اکنون زمان ان رسیده است که ما فلسفه خاص خود را بنیان نهیم"ولی این گفته به این معنی نیست که او برای ما مذهب فلسفی جدیدی بنیان نهاده است. بلکه او انچه که در بیشتر مصنفاتش مخصوصا"الاشارات و التنبیهات"و "الحکمه المشرقیه"انجام داده است این است که فلسفه قدیم لباس جدید پوشانده است.
 
ابن باجه      
    زندگی:ابوبکر محمد بن یحیی الصانع معروف به ابن باجه یا "اوانپاکه" به لاتینی در گذشته (533هجری از دودمان التوجیب است.واز این رو به التوجیبی نیز شهرت دارد ابن باجه مقارن اواخر سده پنجم در سرقسطه ازمادر زاده شد و همهن جا پرورش یافت.ما نه از اغاز حیات او هیچ گونه اگاهی داریم و نه استادانی را که او زیر نظرانها تحصیلات خود را به پایان رسانید می شناسیم. با این وجود تا این حد روشن است که او دوران تحصیل خودرا در سر قسطه  به اتمام رسانیده است.زیرا پیش  از انکه را که به غرناطه سفر کند در زبان و ادبیات عرب استاد ماهری شده بود.وخودخود ادعا می کرد که در دوازده علم تسلط کامل یافته است.این نکته ازواقعه ای که در جامع غرناطه رخ داد و سیوطی ان را نقل می کند  معلوم می شود.او می گوید"یک روطز ابن باجه وارد جامع غرناطه شد  نحوی را دید که در باب  نحو به شاگردان خود  که پیرامون او نشسته بودند درس یاد می داد.دانشجویان جوان وقتی دیدد که غریبه ای این چنین به انها  نزدیک شده است او را مخاطب خود قرار دادند واز روی استهزاء گفتند "ای فقیه چه حمل می کنی؟در کدام دانش تفوق یافته ای ؟واز چه عقیده ای دفاع می کنی؟"ابن باجه در پاسخ با تشبیه کردن هر علم خود به مروارید نفیسی که بهایش هزار دینار است  گفت:به من نگاه بکنید که من دوازده هزار دینار زیر بغل خود حمل می کنم  من دردوازده علم تجربه اندوخته ام.و بیش از همه در فن عربیت  که شما در باب ان بحث در پیوسته اید. به نظر من شما به این یا ان گروه وابسته اید. پس از ان ابن باجه تبار انها را یادکرد.دانشجویان جوان درنهایت تعجب ارز اوطلب بخشش کردند. مورخان متفق القولند که ابن  باجه  مردی بسیار دانشمند ودر علوم مختلف بسیار سرامد بوده است.فتح ابن خاقان که ابتن باجه را به بدعت و متهم کرده است و شخصیت او را در قلائد العقیان  به سختی انتقاد کرده است،دانش وسیع او را می پذیرد  و در مقام عقلی او عیبی نمی یابد.همچنین براساس بهره علمی او در ادبیات ،علم نحو و فلسفه قدیم معاصرانش او را با شیخ الرئیس  و ابن سینا  مقایسه کرداند.(البغیه،ص207

اثار و تالیفات
1.    نسخه خطی بودلیان،عربیک پوکوک،به شماره 206 که حاوی 222 برگ است .این نسخه درربیع الاول 547 در قوس نوشته شده است.و فاقد رساله فی اطب و رساله و رساله الوداع است.
2.    نسخه خطی برلین،به شماره 5060،این نسخه در جنگ عالمگیر دوم از  میان رفت.
3.    نسخه خطی اسکوریال،به شماره612 این مجموعه تنها حاوی  رسائلی  است که ابن باجه در شرح منطق ابو نصر فارابی نوشته است. این نسخه به سال 662 در اشبلیه نوشته شده است
4.    نسخه خطی اخلاق خدیویه  به شماره 290،این رساله را دکتر عمر فروخ در کتاب خود ابن باجه و الفلسفه المغربیه  چاپ کرده است.در مقام مقایسه روشن می گردد که این کتاب خلاصه ای است التدبیر الموحد،خلاصه بدین معنی که بخش عظیمی از متن را حذف کرده است  ولی همان واژه ها و تعبیرات اصلی مؤلف را نگاه می دارد.
 5    .بروکلمان اظهار میدارد که در کتاب خانه برلین قصیده منحصر به فردی از ابن باجه هست   به نام طردیه
6 .     اثاری که به وسیله اسین پالاسیوس تصجحیح و به اسپانیایی  ترجمه شده است که توضیحات لازم بر انها افزوده شده است.1.کتاب النبات ،الاندلس  ج5 ،  1940 2. رساله اتصال العقل بالانسان ج7 1942، 3. رساله الوداع، الاندلس ، ج8 ، 1943  4. تدبیر المتوحد 1946 این کتاب تحت عنوان el regimen del solitary  به چاپ رسیده است
7.اثاری که به وسیله م.صغیر حسن المعصومی  تصحیح شده است (1)کتاب النفس به همراه توضیحاتی که به زبان تازی  است.مجله المجمع العلم العربی ،دمشق،1958( 2) رساله الغایه الانسانیه ،زیر عنوان  ابن باجه د غایت انسان ، با ترجمه انگلیسی ،در روزنامه انجمن اسیایی پاکستان  ج2،1957

فلسفه ابن باجه  
   ابن باجه عملا و نظرا  در علوم ریاضی به ویژه در موسیقی و نجوم شهرت داشت در طب استاد و دلسپرده مطالعات عقلی،مانند نجوم ،مابعدالطبیعه و فلسفه طبیعی بود.به عقیده دبور ابن باجه در نوشته های منطقی خود یکسره با فارابی هم عقیده بود و به طور کلی حتی با نظریات طبیعی و مابعد الطبیعه او هم موافق بود.
دراینجا به بعضی از موارد مرتبط با فلسفه او می پردازیم.
الف)ماده و صورت:دبور می نویسد "ابن باجه با این فرض اغاز می کند که ماده بدون صورت نمی تواند وجود داشته باشد. در حالی که صورت ممکن است به خودی خود و بدون وجود صورت وجود داشته باشد."
ولی به نظر ابن باجه این خطاست  که  و ماده نیز بدونصورت می تواند وجود داشته باشد. او استدلال می کند که اگر ماده بدون صورت نباشد  به صورت و ماده تقسیم خواهد  شد. واین بی نهایت ادامه خواهد یافت. ابن باجه مدعی است که صورت نخستین  صورتی مجرد استو در ماده ای وجود دارد  که گفته می شود که هیچ گونه  صورتی ندارد.
ب)علم النفس (روانشناسی) ابن باجه نیز مانند ابن سینا روانشناسی خود را بر پایه طبیعیات می نهد.او بحث خود را درباره نفس با تعریف ان اغاز می کند. و بیامن می کند که اجسام طبیعی یا مصنوعی مرکب ازماده و صورت اند.و صورت انها حصول دایمی یا صورت عینی تن است.صورت عینی یا عین خارجی انواع گوناگونی دارد.این صورت یا مطعلق به ان دسته از موجودات است  که کار خود را اساسا  بدون تحرک یافتن انجام می دهند.یا متعلق به ان دسته ای است که زمانی عمل می کنند  یا حرکت می کنند که چیز دیگری بر روی انها کار کنند .جسمی که به دسته اخیر تعلق دارد مرکب از محرک و متحرک هر دو است. در حالی جسم مصنوعی متحرک خود را در بیرون دارد.حال چنین صرتی که به عین خارجی  جسم طبیعی می دهد نفس نامیده می شود.بنابراین نفس را به کمال نخستین عین خارجی یک جسم طبیعی  الی تعریف می کنند که یا غاذیه است یا حاسه است یا خیالیه.
 ج)خدا سرچشمه معرفت: با توجه به موهبت الهی  که از طریق ان قوه قائله وجوه مختلفه را تشخیص می دهد  شخصی بر دیگری برتری می یابد ،و این بنابراستعدادی است که خدا به او داده است.ولی این دو موهبت فطری هستند نه اکتسابی.استعدادها و مواهبی که کسبی هستند تالی استعدادها و مواهب فطری هستندو ارز طریق  انجام چیزهایی که خدا را خشنود سازد  و با راهنمایی پیامبران کسب می شود. بنابراین انسان باید به دعوت پیامبر اکرم پاسخ مثبت دهد  و  انچه را که او به بنجام دادن ان اصرار کرده است انجام بدهد .بدین  ترتیب او می تواند از طریق  فراست قلبی خود  ماهیت هر مخلوق م منشا ان و سرنوشت  نهایی ام را ببیند.به همین نحو او می تواند  بداند که خدا فی نفسه وجودی ضروری است واحد است و همتایی ندارد  و افریدگار هر چیزی است.و اینکه هر چیزی جز او ممکن الوجود است و از ذات کامل او صادر گشته است. و بداند که علم او به نفس خود شامل علم او به همه  اشیاست.و علم او به اشیا مایه هستی یافتن انهاست.
1.د)فلسفه سیاسی:ابن باجه چندرساله کوچک در طرز اداره منزل (تدبیر منزل)و اداره کشور (سیاست مدنیه) نوشت ،ولی در این زمینه تنها کتاب موجود از او تدبیر المتوحد است.به طوری که از این کتاب بر می اید  ابن باجه تا حدود زیادی با نظر سیاسی فارابی موافق است .برای مثال او نظر فارابی را درموردتقسیم دولت به کامل و ناقص قبول می کند. او همچنین با فارابی در اعتقاد به اینکه افراد مختلف یک کشور طبایع و احوال گوناگونی دارند-برخی از انها می خواهند که بر انها حکمت شوند و برخی دیگر طالب حکومت هستند موافق است.(تدبیر المتوحد ص52) ولی ابن باجه بر نظام فارابی نکاتی را می افزاید.مثلا او توصیه می کند که مرد متوحد(فیلسوف نافذ الفکر )بایددر برخی از شرایط از مردم دوری جوید .اگر چه دوری از مردم در ذات خود نامطلوب است ،ولی در کوشش برای رسیدن به کمال لازم است.او همچنین متوحد را توصیه می کن که جز در اوقات ضرورت و ان همبرای زمان کوتاه  مردم را ملاقات نکنند  ونیز باید در کشورهایی که در انجا دانش سراغ می دهند مهاجرت کنند. به ویژه در انجا که تحت قوانین علم سیاست مهاجرت یکسره مجاز باشد.(تدبیر المتوحد ص78)

بخشی از فهرست مطالب مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن

مقدمه
معنا و مفهوم فلسفه در اسلام
قران و حدیث به عنوان سر چشمه و منبع الهام فلسفه اسلامی
نظر متفکران غربی درباره اسلام به طور کلی
تاثیرفلسفی مسلمانان پیش از دکارت
تاثیر فلسفی از دکارت تا کانت
تاثیر فلسفه اسلامی بعد از کانت:
کندی:
17.انواعیات(مساویانواع فلزات و مواد شیمیاییو غیره)
فارابی
زندگانی:
1.مقاله فی
ابن سینا
الیفات
فلسفه
ابن باجه      
 فهرست منابع:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیشرفت فلسفه در اسلام و نقش مسلمانان در پیش برد آن

تحقیق در مورد بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان


تحقیق در مورد بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه55

 

بخشی از فهرست مطالب

چکیده

 

فصل یکم

 

 

 

معرفی پژوهش

 

فصل دوم

 

پیشینه پژوهش

 

ادبیات و پیشینه تحقیقات

 



 

تعاریف و اصطلاحات

1- شروع کار

آیا آنچه می‌گویند واضح است؟

 

آیا آنچه می‌گویند هماهنگ است؟

 

2- هدایت بحث

 

آیا معیارهای مناسب را مورد استفاده

 

قرار می‌دهیم؟

 

 آیا در سایر مواقع نیز طالب دلیلند؟

 

چگونه با عدم توافق مواجه می‌شوم؟

 

آیا ما تمایزهای مناسبی میان امور قایل می‌شویم؟

 

آیا افراد به دلالتهای آنچه گفته می‌شود توجه دارند؟

چکیده

 

این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان مدرسه بیهق وسینا شهرمشهد انجام شده است. نمونه اصلی این پژوهش شامل 20 نفر معلم راهنمایی  بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS  استفاده شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامه بود. ارزیابى اعتبار صورى و محتوایى مقیاس این پژوهش با دقت نظر و مشاوره با چند تن از استادان ، کارشناسان در زمینه آموزش فلسفه صورت پذیرفت. با استفاده از نرم افزار SPSS ضریب پایایى آزمون 77% محاسبه گردید.فرضیه اصلی این پژوهش تاثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان راهنمایی است. نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای آموزش فلسفه  در کلاس درس می‌تواند بر پرورش  مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان تاثیر مثبتی بگذارد. نتایج این پژوهش با یافته‌های تحقیقات انجام شده در خارج از کشور هماهنگ است.

 

فلسفه برای کودکان  گرایش نوپایی است که در دهه هفتم سده بیستم میلادی ظهور کرد و در سی و پنج سال اخیر مورد اقبال عام قرار گرفت و بسط و توسعه فراوان یافت. رایجترین روی آورد در فلسفه برای کودکان، رهیافت لیپمن است. تربیت انسان‌های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد.( لیپمن , 1382 ) . جهتگیری عمده فلسفه برای کودکان در روی آورد رایج آن (یعنی رهیافت لیپمن و پیروانش)، افزایش مهارت تفکر منطقی است. اندرسون (1977) و هارتر‌ (1980)[1] بر نقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید می‌ورزند و معتقدند دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشد و آن‌‌چه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند. فلسفه، مطالعه تفکر از طریق تحلیل، استدلال و به کارگیری منطق را مورد تاکید قرار داده است. از دیرباز تاکنون در خصوص این‌که فلسفه چیست؟ پاسخ‌های مختلفی ارائه شده است که با جمع‌بندی این پاسخ‌ها می‌توان آن‌ها را در دو دسته جای داد. دسته‌ای فلسفه را مجموعه‌ای از آراء و عقاید فیلسوفان درباره موضوعات فلسفی می‌دانند و دسته دوم فلسفه را عبارت از عمل فلسفی در نظر می‌گیرند و فیلسوف را کسی می‌دانند که به طور فلسفی اندیشه می‌کند. سقراط به عنوان آغازگر فلسفه به معنای حقیقی، فلسفه را برابر فلسفیدن می‌دانست. هدف اصلی برنامة لیپمن، تبدیل دانش آموزان به کاوشگرانی ماهر و جوان است. مراد از کاوشگر بودن، جستجوگر فعال و پرسشگر مُصّر بودن، هوشیاری دایمی برای مشاهده ارتباطات و اختلافات، آمادگی همیشگی برای مقایسه، مقابله و تحلیل فرضیه‌ها، تجربه مشاهده، سنجش و امتحان است (لیپمن، 1993، ص682). بنابراین در برنامه لیپمن، کلاس درس به یک جامعه پژوهشگر، بمنظور کاوش مشترک  تبدیل می‌شود و کودکان با کار گروهی مهارت تفکر منطقی خود را افزایش می‌دهند. توجه به انگیزه لیپمن در ایجاد فلسفه برای کودکان، تصور وی را از آن نشان می‌دهد. لیپمن بعنوان استاد فلسفه با مشکل فقدان   یا نقصان قدرت استدلال، قضاوت و داوری نزد دانشجویان خود روبرو شد و از 1960 تا 1970م مطالعات فراوانی را در تحلیل این مشکل و رفع آن سامان داد. از نظر وی عامل و ریشه عمده این وضعیت را در دوره کودکی و سنین 11 تا 12 سالگی باید جست.در برنامة لیپمن، کودکان بطریق آموزش در عمل ، یاد می‌گیرند که در مقام داوری و قضاوت به ملاک سنجش نیاز دارند و رد و اثبات نظریه‌یی بدون دلیل، اخلاقی و مقبول نیست. بنابراین در رهیافت وی، تلاش فلسفه برای کودکان، معطوف به تربیت کودکان بصورت محققانی است که از توانایی اندیشه ورزی روشمند و اخلاق پژوهش گروهی برخوردارند (امی و قراملکی، 1384). فلسفه برای کودکان در رهیافت لیپمن، برنامه‌ای برای آموزش تفکر نقادانه و خلاق در درک ماهیت موضوعات فلسفی میان کودکان با تاکید بر سه محور خود اصلاحگری، داشتن حساسیت معقول نسبت به زمینه و داوری بر پایه اعتماد بر ملاکهاست.

 

و این در حالی است که در کشور ما سخن از آموزش فلسفه به کودکان هنوز امری بدیع و تازه می نماید . لذا به نظر می رسد که برای انجام هر چند آزمایشی این طرح در جامعه ما راه نسبتا درازی در پیش داریم .

 

 

 

فرضیه پژوهش

 

 

 

  • ﺁموزش فلسفه بر روی مهارت های استدلال دانش آموزان تاثیر مثبت دارد.

 

 

 

  • آموزش فلسفه باعث تقویت روحیه همکاری در دانش آموزان می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سوالات تحقیق

 

 

 

  • عواملی که باعث بالا رفتن قدرت استدلال و داوری دانش آموزان می شود چیست؟

 

 

 

  • آیا می توان تفکر خلاق را به دانش آموزان آموزش داد؟

 

 

 

  • راههای آموزش روشمند کردن تفکر کودکان چیست ؟

 

 

 

مقدمه

 

 

 

یکی از تعاریف مقبول آموزش آن است که آموزش برای برطرف کردن نیازهای مختلف انسان در طول زندگی‌اش به کار می‌رود. این نیازها وجوه گوناگون دارند. اگر بپذیریم که یکی از نیازهای اساسی انسان، بر حسب حیوان ناطق بودنش‌، تفکر است باید بپرسیم که جای آموزش تفکر در نظام‌های آموزشی ما در کجاست؟

 

در موضوعات درسی موجود مثل ادبیات، تاریخ، جغرافی، فیزیک، روان‌شناسی و مانند آن شیوه‌های تفکر و یا تمرین تفکر به دانش‌آموزان آموخته نمی‌شود و عمدتا نظام آموزش در چنین مباحثی حفظ محور و یا آشنایی با ابزار و تسلط بر آن است. آنچه به دست دانش‌آموز می‌آید در واقع همان جمع‌آوری اطلاعات  یا داده‌هاست.

 

اندیشمندانی که در باب مساله آموزش نگرانی داشته‌اند مقوله آموزش تفکر در نظام آموزشی را مورد توجه قرار داده و به برخی راه‌حل‌ها رسیده اند.

 

شاید در نگاه اول گمان رود که فلسفه برای کودکان آموزش اندیشه‌های فیلسوفانی چون کانت و هگل و مارکس و... به کودکان یا دانش‌آموزان است. در حالی که این مقوله اساسا هدفی مجزا از آموزش اندیشه‌های فلسفی به دانش‌آموزان دارد. ضمن این که این مقوله در پی درمان آموزش غیر فلسفی فلسفه به دانش‌آموزان نیز هست.

 

چرا که بسیار پیش می‌آید که اتفاقا کلاس درسی که فلسفه نام دارد به هر چیزی جز کلاس فلسفه به ماهو فلسفه شباهت دارد. مراد آن است که در دوران کنونی و در نظام آموزشی ما فلسفه، درس تاریخ فلسفه یا تاریخ فیلسوفان است و نه آنچه که به اصطلاح «فلسفیدن» می‌توان نامید.
از همین رو پیشتر اشاره شد که مقصود این روش غیر از آموزش ایده‌های فیلسوفان به دانش‌آموزان است بلکه مساله فیلسوف کردن آنهاست. واضح است که فیلسوف شدن، نه به معنی کانت و هگل شدن بلکه به معنی داشتن توانایی اندیشه، تحلیل، نقد و تصمیم‌گیری است. یعنی محقق شدن دانش‌آموز و توانایی او برای بحث.

 

بحثی که هم به لحاظ منطقی و هم به لحاظ محتوایی غنی باشد. چرا که تفکر هم مانند سایر امور دیگر تمرینی هم هست. یعنی برای تفکر باید دست به دامن تمرین و تجربه هم شد. آنچه نظام آموزش معاصر به دانش‌آموز یاد می‌دهد این است که وقتی او را به عرصه جامعه

 


[1] ََAnderson , Harter

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان

تحقیق درباره فلسفه و اسرار نماز

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره فلسفه و اسرار نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره فلسفه و اسرار نماز


تحقیق درباره فلسفه و اسرار نماز

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 14 صفحه

 

 

 

 

 

 

نماز(صلوة)

صلوة در لغت یعنی«سر فرودآوری برای تعظیم، پرستش، نیاز، بندگی و اطاعت»(فرهنگ معین و عمید)

اهمیت نماز

  • کلمه «صلوة» 114 مورد در قرآن به کاررفته ودر 15 مورد به آن امر شده است.
  • وجود نماز در همه ادیان و شرایع : مثل نماز حضرت آدم، شیث، نوح تا حضرت عیسی

1-2- حضرت عیسی(ع) در گهواره:«وَاَوصینِی بِالصَّلوةِوَالزَّکوةِمادُمتُ حَیًّا»(مریم،آیه31)

2-2- حضرت ابراهیم (ع): «رَبَّنا اِنّی اَسکَنتُ مِن ذُرّیتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرعٍ عِندَ بیَتِکَ المُحَرَّمِ. رَبَّنا لِیقُیمُواالصَّلوةََ فَاجعَل اَفئَدَةًٌ مِنَ النّاسِ»(ابراهیم، آیه 37)

3- نماز خواندن پیامبر(ص) قبل از بعثت در غار حرا

4- نماز اولین فریضه ای بود که پیامبراسلام(ص) برای امت آورد. شکل نماز وتعداد رکعات آن در شب معراج یا اولین سالهای تشکیل حکومت در مدینه  مشخص شد. (1)

5- نگاه کردن امیر المؤمنین(ع) به آفتاب در صفین در حال نبرد به خاطر وقت نماز(2)

6- امام حسین (ع) در ظهر عاشورا در میدان مبارزه نماز  جماعت را به شکل نماز خوف انجام داد.( 3)

7- رنگ باختن و لرزیدن ائمه اطهار در حال نماز(4)

8- در سوره نساء آیه 103 می فرماید:« إِنَّ الصَّلاةَ کانَت عَلَى المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقُوتاً ». از کلمه«موقوت» استفاده می شود که نماز یک فریضه ثابت وتغییر ناپذیری است که تا هنگام مرگ و تحت هیچ شرایطی ساقط نمی شود

 9- در کتابهای معتبر فقهی از جمله وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل و جامع الاخباراز 60000روایت 20000 روایت مربوط به نماز است.

پیامبر اکرم(ص):

1-9- نماز، ستون دین است. (5)

2-9- نماز پرچم اسلام است. (6)

3-9- نماز کلید بهشت است. (7)

4-9- نماز، میزان سنجش اعمال است. (8)

5-9- نماز، نور چشم من است. (9)

                                   آن سرور کاینات عالم                     فخر دو جهان، نبی خاتم

                                   فرمود نماز، رکن دین است             معراج قلوب مؤمنین است

فلسفه و اسرار نماز

  • انس فطری انسان با پرستش:
    • به عقیده روان شناسان ،حس پرستش فطری و همگانی است .

- شکوفا شدن حس مذهبی، از سن 12 سالگی

- پیدا شدن شور مذهبی، 18- 16 سالگی

- دیدن معلومات دینی در روح انسان، 20- 12 سالگی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره فلسفه و اسرار نماز

دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی


دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5

 

فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی

از آنجا که در این وبلاگ، بنا بر این شده که مطالب مربوط به فلسفه اخلاق نیز در کنار منابع فلسفه حقوق مورد توجه قرار بگیرد (که بیان دلایل اتخاذ این رویکرد خود مقاله که حتی رساله ای در سطح دکتری می طلبد) یادآوری یک نکته مهم ضروری است:

اول اینکه حسب آنچه در برخی از نوشته های اخلاقی بیان شده، فلسفه اخلاق در غرب به دنبال آن است که در غیاب دین و تعالیم آن «خوب» و «بد» و «حسن» و «قبح» را برای بشر مشخص کند و به او بگوید که چه کاری خوب است و چه کاری بد. به گفته James Rachels که ترجمه کتاب فلسفه اخلاقش امسال توسط انتشارات حکمت به چاپ رسیده،

«اخلاق عبارت است از تلاش برای قرار دادن رفتار خود تحت هدایت عقل، یعنی کاری را انجام دهیم که مناسب ترین دلایل برای انجام آن وجود دارد»

با این تعبیر، غربیها کوشیده اند تا با جایگزینی معیارهای عقلانی -که البته در این معیار و انواع آن بحثهای زیادی است- سعادت را برای انسان به ارمغان آورند. دراین میان مکاتب متعدد فلسفه اخلاق هر یک با معیار و تعریف خود از «رفتار عقلانی»، کوشیده اند تا برنامه ای را برای زندگی بشر ارائه دهند؛ یکی معیار سود و لذت را مهم دانسته و دیگری خرد جمعی. آن یکی قائل به نسبی گرایی فرهنگی شده و آن دیگری دم از خودگرایی روانشناختی زده است. در واقع این مکاتب به دنبال هدایت کردن «رفتارهای انسان» هستند که در نهایت مشخص کنند چه «رفتار»ی اخلاق است و چه «رفتاری» غیر اخلاق.

دوم اینکه متاسفانه یک غلط مصطلح بسیار بزرگی، حتی میان فلاسفه مشهور ایرانی وجود دارد که: آری؛ در برابر مکاتب فلسفه اخلاق غربی، مکتب فلسفه اخلاق اسلام وجود دارد چرا که ما در کنار احکام شرعی و عقاید اسلامی، مبحث مطولی به نام فلسفه اخلاق داریم و چه و چه. به نظر آنان آنچه که در معارف اسلامی به نام اخلاق در عرض فقه و کلام قرار گرفته، به عنوان یک مکتب اخلاقی قائل عرضه است؛ حال آنکه موضوع علم اخلاق اسلامی «ملکات انسانی» است که بر «قلب» و «روح» عارض می گردد و نه بر «رفتار». در واقع این ملکات رذیله ویا فاضله ابتدا بر روح و قلب انسان سیطره می یابند و سپس نتایج آن به شکل «رفتار»های مختلف بروز می یابد. به عنوان مثال، ملکه رذیله حسد وقتی در انسان پدید می آید و قلب و روح انسان را متاثر می سازد، در نتیجه آن برخی رفتارها در قالب غیبت و دروغ و حتی صدمه جسمانی به افراد دیگر از انسان صادر می شود که نمودی از آن ملکات است. پس اصولا اخلاق اسلامی متعرض رفتارهای انسانی نمی شود، بلکه به دنبال بررسی ملکات فاضله و رذیله قلبی است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره فلسفه اخلاق غربی و اخلاق اسلامی