فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره اخلاق

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اخلاق


دانلود مقاله کامل درباره اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24
فهرست و توضیحات:

اخلاق 

طبقه بندی اصول اخلاقی

قلمرو ارزیابی اخلاقی 

نتیجه و هدف اخلاق  

خلاصه

فهرست منابع 

 

اخلاق

اخلاق موضوعی فلسفی ، سیاسی ، تربیتی و اجتماعی است . متفکران در فلسفه به ماهیت تفکر اخلاقی تکیه می کنند و در سیاست آن را به کار می برند و درسطح فردی نوع سلوک آدمی و روابط اجتماعی او را تعریف وتبیین می کنند و در سطح اجتماعی (محلی وجهانی ) نیز بر اساس آن قانون می نویسند .

در غرب سنت فکری 2300 ساله ای ، پیرامون اخلاق که آن را به درستی فلسفه اخلاق می خوانند ، وجود دارد . غایت و هدف این موضوع راه یافتن به راهکارهایی ویژه برای زندگی بهتر است . و هر دیدگاه یا مکتبی در اخلاق تعبیر خاص و ویژه ای از زندگی بهتر ارائه کرده است که تاریخ فلسفه خود گواه این مدعا است .

فلسفه اخلاق پایه نظری ساختار سیاسی و خوراک اصلی یا گوهر علوم سیاسی در هر جامعة متمدن است . نیاکان ما به درستی ، آن را سیاست مدن و آئین شهری نامیدند و از راه تفکر اخلاقی است که نظام حقوقی یک جامعه پی ریزی می شود که آن هم انواع گوناگون دارد .

یکی از آن دو نظام اخلاقی دینی است که پایه داوری اخلاق « را بر وحی » استوار می کند و نظام اخلاقی غیر دینی (‍ سکولار) که پایه داوری اخلاق را بر خرد بنا می نهد .

مکتب های دیگری هم هستند که به اخلاق از زاویة جدا و مستقل می نگرند . به عبارت دیگر اگر کمی محلی سخن بگوییم بحث و جدل میان دو جهان انقلابی و غیر انقلابی موضوع اخلاقی است . مفهوم اخلاق تنها در آن حد سادة عامیانه نیست که قبلا در فرهنگ تربیتی ایرانی یا شرقی ، فرزند مطیع ، رام و بدون شخصیت را انسان با تربیت و اخلاقی می شناسد . اخلاق هم دربارة نیک و بد سخن می گوید وهم دربارة فراسوی نیک و بد . قانون گرچه از فلسفه اخلاق جداست ولی زادة آن است . اساساً بحث حقوق بطور تام وتمام بستگی به اخلاق یا دقیقتر به دید خاصی از اخلاق دارد . از اینجاست که نظام های حقوقی گوناگونی در جهان بوجود آمده اند . زاویه دید ما در جهان اخلاق نوعی خاص از لوایح قانونی را می نویسد و تنظیم می کند و در آن مرجعی که آن لوایح را تصویب و تبدیل به قانون می کند موضع کاملا روشن و خاصی در اخلاق دارد . به زبان دیگر ، نظام های دادگستری محصولات فلسفة اخلاق هستند . این تنوع مکتب های اخلاقی است که مآلاً نظام های دادگستری گوناگون را در جهان آفریده و می آفرینند . اگر در نظامی حقوق فردی چندان رعایت نشده است این نشان می دهد که دید اخلاقی عامه ی مردم که از زبان ، فرهنگ ، دین ، شرع و عرف و حتی در مجموعه ی واژگان مورد استفاده ، نمایان می شود ، فاقد تعریف روشنی از حقوق فردی است . در نتیجه قانون ، آن حق و حقوق فردی را نادیده می گیرد پس یک رابطه ی علّی میان تفکر اخلاقی و شیوه ی قانون مندی یک جامعه وجود دارد . در نهایت قانون از اخلاق جداست زیرا مجازات های مادی ، فیزیکی و نهایی وجود دارند (مانند زندان ، جریمه ) که قانون را اجرا می کنند اما تنها عوامل اجرایی اخلاق ضمیر باطن و وجدان هستند .

اخلاق همچنین از اتیکت و آداب اجتماعی جداست که به واقع متوجه است به قالب و سبک و آن را بر ماهیت وجود اجتماعی برتری می نهد .

اتیکت مشخص می کند که چه چیز رفتار مؤدبانه است مهمتر اینکه آیا این رفتار ، در یک نگاه عمیقتر ، درست است یا خیر؛ ؟ آداب و رسوم به ما می گویند که چطور لباس بپوشیم ، چگونه به یکدیگر تبریک بگوییم ، چگونه غذا بخوریم و مراسم اجتماعی را به جا بیاوریم . د رحالی که ما یکدیگر را با  دست دادن ، تعظیم کردن ، بغل نمودن یا  یک بوسه بر گونه تهنیت می گوییم ، این عمل در آداب اجتماعی گوناگون تغییر می کند . اما هیچ یک از اینها تقدم اخلاقی ندارد .

مثلاً در ایران مردم هنگام غذا خوردن چنگال را در دست چپ می گیرند ولی در هند ، مردم بطور عام غذا را با 4 انگشت دست راست می خورند . هیچ یک از این اعمال ارجحیت اخلاقی ندارد . اتیکت به قراردادهای اجتماعی اجازه ی حرکت آرام را می دهد . اما هسته و گوهر آن قراردادها نیست . اطاعت و اجرای آداب و عادات وجود اجتماعی ما را نشان می دهد و بیان می کند و این بدان معنی نیست که وجود اجتماعی برای آن است . هم زمان بی احترامی به اتیکت می تواند غیر اخلاقی تلقی شود . مثلاً بی حجابی یک فرد خارجی خانم در ایران می تواند برای ایرانیان مسلمان غیر قابل تحمل باشد و غیر اخلاقی تلقی شود و واکنش سختی را به دنبال داشته باشد . قانون ، اتیکت و دین مبانی مهمی هستند اما هر یک محدودیت های خاص خودش را دارد . محدودیت قانون آنست که شما نمی توانید بر ضد هر نارسایی اجتماعی قانون وضع کنید و نه هر قانون دلخواهی را تحمیل کنید . محدودیت اتیکت آنست که نمی تواند به آنچه برای وجود شخصی و اجتماعی مهم است برسد . اتیکت یک اختراع فرهنگی است اما اخلاق می گوید که یک کشف است . محدودیت قانون حاکمیت دین آنست که بر سر مرجعیت آرمیده است . و ما همیشه درباره ی اعتبار مرجعیت یا درباره ی اینکه چطور مرجعیت می تواند در موارد جاه طلبانه یا تازه حکومت کند ، در توافق نیستیم یا مطمئن نیستیم زیرا دین بر اساس خرد استوار نگشته است بلکه بر وحی استوار است و ما نمی توانیم از خرد برای توجیه و فهم کسی که با باورهای دینی ما شریک نیست ، استفاده نماییم و به او بقبولانیم که دین ما درست است . به طور خلاصه اخلاق با فرو رفتن عمیق تر د رماهیت اجتماعی ما ، خودش را از قانون و اتیکت جدا می کند و از دین مجزا می شود زیرا برای تأئید اصالتش خرد را می جوید نه مرجعیت را . هدف مرکزی فلسفة اخلاق امنیت بخشیدن به اصول معتبر و برخورد ارزشهایی است که می تواند ابزار اعمال انسانی در تولید شخصیت خوب باشد . همانطور که مهمترین کوشش انسان ها مربوط است به اینکه چه کنیم و اینکه چگونه باید زندگی کنیم . اصول اخلاقی راهنمای عملی ما هستند .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اخلاق

تحقیق درباره بررسی تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره بررسی تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران


تحقیق درباره بررسی تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 48 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

حوزه‌ی معرفتی فلسفه تعلیم و تربیت، فارغ از تعاریف بسیار متنوع و گوناگونی که درباره‌ی آن وجود دارد (نلر، 1356؛ اسمیت، 1370؛ هیر و پرتلی، 1374؛ بهشتی، 1385)، از دو منظر کلی قابل بررسی است: از منظر اول، این حوزه‌ی معرفتی به‌مثابه‌ی قلمروی در طرح دیدگاه‌ها و نظریات فلسفی درباره‌ی تعلیم و تربیت محسوب می‌شود که سابقه‌ای به اندازه‌ی تاریخ تفکرات بشری دارد. در این‌خصوص، اندیشمندان و فیلسوفان به‌طور مستقیم و یا غیر مستقیم دیدگاه‌هایی درباره‌ی مبانی، اهداف، اصول، روش‌ها، و نظام تعلیم و تربیت ارائه کرده‌اند. از منظر دوم، این حوزه‌ی معرفتی به‌مثابه‌ی رشته‌ای دانشگاهی طیّ چند دهه‌ی اخیر در برخی کشورهای پیشرفته‌ی سه قاره‌ی اروپا، آمریکا، و اقیانوسیه به‌وجود آمده و رشد کرده است (بهشتی، 1385).

با توجه به دو منظری که در این‌باره‌ ذکر گردید، در بررسی تحولات این حوزه‌ی معرفتی و تاریخ‌نگاری آن نیز می‌توان دو رویکرد عمده در نظر گرفت. رویکرد اول ناظر به بررسی تاریخی اندیشه‌ها و فلسفه‌های مختلف تعلیم و تربیت بوده که به شیوه‌های گوناگونی قابل اجراست (نوردنبو[1]، 1979؛ بارو[2]، 1994؛ کمبلیس[3]، 1996). رویکرد دوم نیز ناظر به بررسی تاریخی این حوزه‌ی معرفتی به‌عنوان یک رشته‌ی دانشگاهی می‌باشد که عمری کمتر از یک قرن داشته است. در رویکرد اخیر توجه به چیستی اندیشه‌های مطرح شده در این حوزه بسیار محدود است و به‌طور عمده سیر تحولات نهادی این رشته‌ و محصولات آن در سطوح مختلف مدّنظر قرار می‌گیرد (کامینسکای[4]، 1988؛ هیگز[5]، 1998؛ آندر[6]، 2008). کامینسکای (1988) از رویکرد اول با عنوان «گزارش‌های برون‌گرا» و از رویکرد دوم با عنوان «گزارش‌های درون‌گرا» نام برده و به جایگاه و ضرورت هریک اشاره داشته است.

فلسفه تعلیم و تربیت در ایران به‌عنوان یک رشته‌ی دانشگاهی، تاریخی بسیار کوتاه دارد. اگر مبدأ این تاریخ را همانند برخی کشورهای پیشرو در این زمینه، تأسیس انجمن ملَی مربوطه در این حوزه‌ی معرفتی بدانیم، باید اذعان کنیم که کشور ما هنوز در دوران پیش- تاریخی فلسفه تعلیم و تربیت قرار دارد. پیرو تلاش‌هایی که چند تن از اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها و تعدادی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی این رشته در دو سال اخیر داشته‌اند، در سال جاری (1387) انجمن ملَی برای رشته‌ی فلسفه تعلیم و تربیت در ایران تأسیس شده است. با وجود این، این رشته هنوز از اهمیت، جایگاه، و مسئولیت شایسته‌ای در نظام آموزش و پرورش ایران، خصوصاً آموزش عالی ایران، برخوردار نگردیده است. بخش بزرگی از علل این امر، فارغ از ناآشنایی و نامهربانیِ متولَیان و دست‌اندرکاران فرهنگی کشورمان با جایگاه دانش‌های نظری و بنیادینی چون فلسفه و گرایش‌های مختلف آن، می‌تواند ناشی از ناشناس ماندن عملکردها و کارکردهای بالفعل و توانایی‌ها و امکانات بالقوه‌ی این رشته در نظام آموزشی ایران باشد.

 با این حال، تلاش‌های بی‌دریغ پیش‌کسوتان بزرگی هم‌چون مرحوم دکتر صَدیق (اَعلم)، مرحوم دکتر هوشیار، دکتر شکوهی، دکتر شریعتمداری، و زنده‌یاد دکتر کاردان در پایه‌گذاری، تداوم، و تعالی این رشته در ایران بر کسی پوشیده نبوده و ستایش و سپاس زحمات‌شان با شناخت و ادامه‌ی حرکت‌شان ممکن می‌گردد.

از طرفی، تعداد اعضای هیأت علمی و نیز دانش‌آموختگان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در این رشته به حد معتنابهی رسیده است و هرساله کتاب‌های مختلفی در این زمینه منتشر شده و مقالات و پژوهش‌های بسیاری در نشریات علمی به چاپ می‌رسد. همچنین، هرچند که تا کنون نقش و اهمیت این رشته‌ی علمی در ارتقای سطح عملکرد آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران چندان قابل توجه قرار نگرفته است، لیکن در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در این خصوص در تدوین سند ملی آموزش و پرورش ایران ملاحظه می‌شود. نکته‌ی حائز اهمیت در تدوین این سند، مطالعات نظری آن است که با تکیه بر مباحث فلسفی، روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، و ...‌ انجام گرفته است. در این مقاله به مفاد این مطالعات نظری اشاراتی خواهد شد.

از این‌رو، در ضرورت و اهمیت این پژوهش می‌توان گفت که این‌گونه تحقیقات اطلاعات مفیدی درباره‌ی پیشکسوتان، اعضای هیأت علمی، دانش‌آموختگان، دانشجویان، و آثار و محصولات فرهنگی مرتبط در اختیار دست‌اندرکاران و متصدَیان سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی نهاد آموزش عالی و دیگر نهادهای فرهنگی آن کشورها قرار می‌‌دهد. و البته با وجود چنین اطلاعاتی در کنار دیگر مؤلفه‌های مورد نیاز است که اصلاح‌گری و به‌سازی این رشته ممکن گردیده و چشم‌انداز مناسبی برای حرکت‌های آینده‌ی آن در مسیر رشد و توسعه ترسیم می‌گردد. از طرفی، از آن‌جا که شناخت تاریخ می‌تواند راهگشای مناسبی برای وضعیت کنونی و آینده باشد، با نگاهی به سیر تحولات این رشته در کشورمان و بررسی تاریخی سرمایه‌های فرهنگی و انسانی موجود در این زمینه، و با جمع‌آوری پیشینه و وضعیت موجود، و همچنین با نگاهی به جایگاه خود در سطح جهانی، می‌توان امکان برنامه‌ریزی و آینده‌نگری برای رسیدن به وضعیت مطلوب را برای خود فراهم آوریم.

بررسی تاریخ تعلیم و تربیت یا تاریخ‌نگاری تعلیم و تربیت[7] یکی از فعالیت‌های پژوهشی عمده‌ای است که در حوزه‌ی علوم تربیتی به عناوین مختلفی صورت می‌گیرد. بررسی تاریخ تحولات رشته‌ی دانشگاهی فلسفه تعلیم و تربیت کشورهای مختلف را نیز بایستی جزو این دسته فعالیت‌های پژوهشی محسوب کرد. این‌گونه تحقیقات در سطح جهانی از سابقه‌ی قابل توجهی برخوردار است (کامینسکای، 1986؛ کامینسکای، 1988؛ کامینسکای، 1993؛ کمبلیس، 1996؛ هیگز، 1998؛ آندر، 2008).

به‌طورکلی، متخصصین تاریخ‌نگاری در رشته‌ی فلسفه تعلیم و تربیت، تاریخ فلسفه آموزش و پرورش کشورها را جدا از تحولات و جنبش‌های روشنفکری، سیاسی و اجتماعی ندانسته و بنابراین، این تاریخ را در چنین زمینه‌هایی می‌نگارند (کامینسکای، 1993؛ هیگز، 1998؛ آندر، 2008). به‌عنوان نمونه، آندر (2008) در بررسی تاریخ این رشته در کشور ترکیه، دو بازه‌ی زمانیِ  قبل و بعد از جنگ جهانی دوم را در نظر داشته است. این امر تحت تأثیر وقایع و جریانات روشنفکری و روابط بین‌الملل آن کشور بوده است. در نمونه‌ای دیگر، هیگز (1998) در مرور فلسفه تعلیم و تربیت در کشور آفریقای جنوبی، سعی می‌کند تا با توصیف گفتمان فلسفی معاصر جهان (خصوصاً رویکرد پسامدرن) چشم‌انداز نوینی برای برخورد با چالش‌های موجود فرهنگ و آموزش و پرورش در کشور آفریقای جنوبی بیابد. در این خصوص، نویسنده با بررسی تاریخی تحولات سیاسی و اجتماعی این کشور (مانند دوران آپارتاید) نگاهی به میراث گذشته‌ و جایگاه این رشته در کشور مذکور داشته است.

از سوی دیگر، توجه به سهم افراد، انجمن‌ها، اتحادیه‌ها، و نشریات حرفه‌ای در گسترش و تحول این رشته بسیار اهمیت دارد. به عبارت دیگر، پژوهش‌گر بایستی در تاریخ‌نگاری این رشته به تأثیر دوره‌های اجتماعی و تاریخی مختلف و نقش افراد و سازمان‌های حرفه‌ای توجه بیشتری نشان داده و با روشی تاریخی به بررسی تحولات این رشته در کشور مذکور بپردازد. به‌عنوان نمونه، کامینسکای (1988) در بررسی تاریخ فلسفه آموزش و پرورش استرالازیا[8] از گزارش‌های برون‌گرا در برابر گزارش‌های درون‌گرا یاد کرده و بر اهمیت نوع اول تأکید می‌کند. او در پژوهش خود، ابتدا به چگونگی پدید آمدن این رشته‌ی دانشگاهی و افراد مؤثر در پیدایش آن اشاره داشته، سپس به بیان تحولات این رشته در جوامع مذکور با توجه به شرایط سیاسی‌- اجتماعی آن پرداخته، و آن‌گاه در ادامه به نقش انجمن‌ها و نشریات و آثار منتشره در این حوزه در توسعه‌ی این رشته اشاره کرده است.

 

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی تاریخ فلسفه تعلیم و تربیت در ایران

راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

اختصاصی از فی موو راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق


راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

26 صفحه
على(ع) در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است.

اشارت
ممکن است افراد بسیارى در طول تاریخ از حادثه غدیر و اهمیت آن سخن گفته و از آن تعاریفى ارائه داده باشند، اما هیچ یک از این سخنان نمى توانند بیانگر عظمت و شکوه غدیر باشد، زیرا تنها کسانى مى توانندتعریف جامع از وقایع و حوادث عرضه نمایند که خود پدید آورنده آن باشند. تنها زیبنده خدا، پیامبر(ص) و على(ع) است که غدیر را به بهترین شکل معرفى نمایند.


دانلود با لینک مستقیم


راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

دانلود تحقیق فلسفه هگل و ارسطو

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق فلسفه هگل و ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فلسفه هگل و ارسطو


دانلود تحقیق فلسفه هگل و ارسطو

هواداران روشنفکر هگل به دو دسته تقسیم می شوند:

هگلی های راست و هگلی های چپ- با هگلی های پیرو و هگلی های جوان.

هگلی های راستگرا افکاری سنتی و محافظه کارانه داشتند؛ از آنجمله: گابلر، گوشل، هاینریش و باوئر.

چپهای هگلی غیر از مارکس و انگلس، افرادی مانند: اشتراوس، فویرباخ، وبوئر بودند. تاثیر مهم هگل بر روی دو تن از هگلیهای جوان بنام مارکس و انگلس بود. آندو خود را وارث واقعی هگل گرایی می دانستند. مارکسیست های غربی مانند اعضای مکتب فرانکفورت و افرادی چون: لوکاچ، کورش و بلوخ نیز زیر تاثیر نظرات هگل بودند. ساتروکیرکگارد از مکتب اگزیستنسایالیسم و گادامر و دیلتی از مکتب هر منودیتیک هم زیر تاثیر افکار هگل هستند. تاثیرات بعدی هگل چنان عظیم بود که او علومی مانند:

فلسفه، دین، فلسفه تاریخ، فلسفه اجتماع و علوم اجتماعی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. هگل در کنار فیشته و شیلینگ یکی از نمایندگان مهم ایده الیسم آلمانی است وی میگفت که خدا هم یک فیلسوف است او فلسفه را به سه بخش تقسیم می کرد:

فلسفه طبیعت، فلسفه روح و علم منطق. ولی جنبه قوی فلسفه او فلسفه تاریخ است. در نظر او تاریخ جهان، همزمان دادگاه جهان نیز است.

هگل، بعد جدیدی به فلسفه داد که آنرا بعد تاریخی نامیدند، بی دلیل نیست که هگل را پدر تاریخ فلسفه نیز می نامند. او می نویسد که آخرین هدف تاریخ انسانیت، واقعیت دادن به آزادی بشر است. در نظر هگل تاریخ جهان از چهار مرحله تشکیل شده است: دوره استبداد شرقی، دوره دمکراسی اشراقی یونانی و روحی و دمکراسی غربی.

او دروه دمکراسی غربی را مدیون مسیحیت می داند که انسان را به عنوان موجودی آزاد قبول دارد. گروهی فلسفه هگل را فلسفه تجزیه و تحلیلی می دانند هگل 19 ساله در رابطه با انقلاب فرانسه گفته بود که جهان از آن طریق وارد دوره مدرنیته شده است. او بعدها ناپلئون را روح جهان نامید که سوار بر اسبی رهایی بخش شده است. آنگونه که ناپلئون می خواست اروپا را متحد کند، هگل کوشید از نظر تئوری به این هدف برسد. هگل می گفت که دولت اثری هنری نیست بلکه غالباً نتیجه: نادانی، اتفاق و خودسری است.

و راسل مدعی شد که هگل خلاف کانت، براساس تئوری دیالکتیک خود، جنگ را اقدامی لازم و مثبت برای جامعه ارزیابی نمود هگل بعدها نوشت که انقلاب فرانسه یک بن بست دیالکتیک بود. او آنرا مثالی برای آزادی های غیر قابل کنترل نامید که یا موجب نابودی خود می شوند و یا به هرج و مرج ختم می شوند. هگل نه تنها خود را با فلسفه بلکه با علوم تجربی، علم تاریخ، علم حقوق ، هنر، ادبیات و الهیات مشغول نمود.

هدف هگل از آغاز، ساختن یک سیستم فلسفی بود. این سیستم فلسفی او را بعدها ایده آلیسم مطلق یا ایده آلیسم عینی نامیدند.

او سیستماتیک بودن فلسفه خود را به جهان کائنات تشبیه می کرد که گرد است و آغاز و پایانی نمی شناسد. هگل در آثار عظیم خود نه تنها پیرامون تاریخ جهان فلسفه حقوق، دین، پدیده شناسی روح، هستی شناسی، متافیزیک ، الهیات و دولت سخن می گوید بلکه به موضوعات : نیک و بد، منطق، طبیعت، دین، دیالکتیک و غیره نیز می پردازد. هدف او شناخت علمی حقیقت بود.

وی می گفت که هدف فلسفه آن است که فرم پویای حقیقت را کشف کند. ایده آلیسم مطلق هگل نقطه اوج ایده آلیسم آلمانی بود. او در آغاز امیدوارانه و خوشبینانه فلسفه خود را طلوع آفتاب نامیده بود و در پایان عمر آن را جغدی شبگرد دانست که با فرا رسیدن غروب آفتاب، به کشف حیقیقت می رود.

یعنی فلسفه موضوعاتی را مورد بحث قرار می دهد که قبلاً پیش آمده باشند.

به این دلیل فلسفه هگل را محافظه کارانه یا سنت گرا می نامند.

شامل 15 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فلسفه هگل و ارسطو