فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله جرم محاربه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله جرم محاربه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

جرم محاربه

 


محاربه لغتی عربی است که به معنی «جنگ کردن با خدا» بوده و یک اصطلاح قرآنی و جرم جزایی است و در فقه اسلامی برای آن مجازات اعدام درنظر گرفته شده‌است. فاعل این جرم، محارب نام دارد.

 

تاریخچه
در زمان حکومت پیامبر اسلام بر شهر مدینه، گروهی از راهزنان به مردم و چوپانان حمله می‌نمودند و آنان را به وضع فجیعی به قتل می‌رساندند. لذا آیه ۳۳ سوره مائده در این باب نازل شد و حکم به اعدام یا تبعید آنان صادر گشت.

 

محاربه در فقه
بغی در فقه اسلامی به جرایم سیاسی گفته می‌شود. بنابراین انتصاب محاربه به جرایم سیاسی از دید بسیاری از فقها غلط بوده و نمی‌توان به باغی اتهام محاربه وارد نمود. از دید فقه اسلامی اتهام محاربه نیازمند آماده بودن سلاح و سلب امنیت از مردم است. خمینی در تحریرالوسیله گفته‌است:
« محارب کسی است که سلاح خود را آخته وآماده سازد وبه ترساندن مردم وسلب امنیت و ایجاد فساد در جامعه اقدام نماید خواه در صحرا باشد، یا در دریا، و یا درشهرها باشد یا در جاده‌ها، شب باشد یا روز، زن باشد یا مرد، در همه حالات محارب نامیده می‌شود و احکام محاربه با خدا در مورد او اجرا می‌گردد. »
برخی از علما مانند حسین‌علی منتظری، علاوه بر «مسلح بودن» و «سلب کردن امنیت» از مردم، شرط «قصد ترساندن» داشتن را نیز برای احراز این جرم لازم می‌دانند.

 

محاربه در قوانین ایران
یکی از مهمترین جرایم علیه امنیت ملی در حقوق جمهوری اسلامی ایران محاربه‌است که در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ از ماده ۱۸۳ تا ۱۹۶ مورد اشاره قرار گرفته‌است.
• اسلحه کشیدن برای ترسانیدن مردم
o ماده ۱۸۳: هر کس که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی‌الارض می‌باشد. براساس تبصره ۳ ماده فوق، میان سلاح سرد و سلاح گرم فرقی نیست‌.
• برهم زدن امنیت از طریق سرقت مسلحانه و قطع الطریق
o ماده ۱۸۶: هر گروه یا جمعیت متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند مادام که مرکزیت آن باقی است تمام اعضاء و هواداران آن‌، که موضع آن گروه یا جمعیت یا سازمان را می‌دانند و به نحوی در پیشبرد اهداف آن فعالیت و تلاش موثر دارند محارب‌اند اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند.
• ریختن طرح براندازی حکومت اسلامی
o ماده ۱۸۷: هر فرد یا گروه که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانی که با آگاهی و اختیار، امکانات مالی موثر و یا وسایل و اسباب کار و سلاح در اختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فی‌الارض می‌باشند.
• نامزد شدن برای یکی از پستهای حساس حکومت کودتا
o ماده ۱۸۸: هر کس در طرح براندازی حکومت اسلامی خود را نامزد یکی از پستهای حساس حکومت کودتا نماید و نامزدی او در تحقق‌ کودتا به نحوی موثر باشد، «محارب‌» و «مفسد فی الارض‌» است‌.
o ماده ۱۹۰: حد محاربه و افساد فی‌الارض یکی‌ از چهار چیز است‌: ۱.قتل ۲.آویختن به دار ۳.اول قطع دست راست و سپس پای چپ ۴.نفی بلد
o ماده ۱۹۱: قاضی در انتخاب هر یک از این امور چهارگانه مخیر است.
• تشکیل یا اداره یا عضویت در دسته یا جمعیت به قصد برهم زدن امنیت کشور
o ماده ۴۹۸: هر کس با هر مرامی، دسته، جمعیت یا شعبه جمعیتی بیش از دو نفر در داخل یا خارج از کشور تحت هر اسم یا عنوانی تشکیل دهد یا اداره نماید که هدف آن برهم زدن امنیت کشور باشد و محارب شناخته نشود به حبس از دو تا ده سال محکوم می‌شود.
o ماده ۴۹۹: هرکس در یکی از دسته‌ها یا جمعیت‌ها یا شعب جمعیت‌های مذکور در ماده (۴۹۸) عضویت یابد به سه ماه تا پنج سال حبس محکوم می‌گردد مگر اینکه ثابت شود از اهداف آن بی اطلاع بوده‌است.
o ماده ۴۹۹: در مورد کسانی که عضو نبوده بلکه صرفا حامی دسته یا جمعیتی می‌باشند قابل اعمال نیست.

 


محاربه مصدر باب مفاعله و مشتق از ثلاثی مجرد [حرب] و نقیض واژۀ سلم(صلح) می‌باشد. محاربه در اصل به مفهوم سلب و گرفتن است.
به هر کسی که سلاح خود را بکشد و ظاهر کند و آماده کند برای ترساندن مردم و قصد افساد فی الارض داشته باشد محارب است و اصطلاحاً به چنین عملی محاربه گفته می‌شود.

 

نقش توبه در محاربه

 

تمام مفسران و فقهای امامیه و عامّه به این امر اذعان دارند که اگر پیش از تسلط بر محارب او توبه کند عفو می‌شود؛ مگر اینکه حقوق الناس بر گردنش باشد که در این صورت باید مجازات شود. شهید ثانی در کتاب شرح لمعه و صاحب جواهر درج 41 ص 581 جواهر الکلام بر این مطالب اشاره کرده‌اند.
کیفر محاربه: مجازات جرم محاربه بر اساس آیه شریفه 33 سورۀ مائده و همان گونه که ماده 190 قانون مجازات اسلامی نیز حاکی است یکی از چهار مجازات ذیل است و در این خصوص تردیدی نیست:

1- قتل؛
2- صلب و به دار آویختن؛
3- قطع دست راست و پای چپ؛
4- نفی بَلَد.
اما آنچه مورد اختلاف واقع شده این است که آیا این اعمال مجازات‌های مذکور توسط قاضی به نحو تخییر است یا ترتیب؟

1- قول ترتیب – تنویع؛
2- قول تخییر؛
3- قول مختار؛
مراعات تناسب بین جرم و مجازات اولی است و فلسفه مخیر بودن حاکم و قول تخییر نیز مبتنی بر همین اولویت است و اتفاقاً الزام به رعایت قول ترتیب چه بسا گاهی ممکن است با این اولویت در تعارض آشکار بوده و موجب نقض اصل تناسب و مغایر مصالح فردی و اجتماعی ناشی از آن باشد؛ در حالی که در قول ترتیب به منظور تعیین و اعمال مجازات منحصراً جرم واقع شده مورد عنایت قرار می‌گیرد.
بنابراین می‌توان گفت که منطقی‌ترین و سازگارترین قول با مبانی حقوقی قول تخییر مبتنی بر اصل تناسب بین جرم و مجازات است نه تخییر علی الاطلاق.

الف) چگونگی اجرای قتل
قتل مذکور در ماده 190 ق.م.ا عملاً و نیز از جهت نظری دو جایگاه متفاوت دارد گاهی ممکن است به عنوان قصاص و زمانی هم محتمل است به عنوان حدّ اجرا شود. چنانچه قتلی توسط محارب واقع شود ولی اولیاء دم عفو کنند و یا به اخذ دیه تراضی کنند قاضی می‌تواند به عنوان مجازات محاربه وی را بکشد و این فرض مستلزم رعایت و اعمال شرایط قصاص نمی‌باشد. اما اگر اولیاء دم تقاضای اجرای قصاص را کنند قصاص مقدم بر اجرای حدّ بوده و با لحاظ شرایط و مراعات عمومات باب قتل به اجراء در می‌آید عده‌ای قائلند اجرای قتل بعنوان حدّ محاربه باید با استفاده از شمشیر و گردن زدن باشد و این در حالی است که از ظاهر مفهوم لغوی: یقتلوا... در آیه شریفه استفاده می‌شود که ملاک نه شمشیر بلکه کشته شدن مفتضحانۀ محارب است.

ب) چگونگی اجرای صلب
صلب در لغت به معنای سخت است و بدین اعتبار پشت انسان و حیوان را نیز صلب گویند اما یصلبوا... در آیه محاربه از باب تفعیل و مبالغه در صلب است و مراد از آن به دار آویختن توأم با ذلت و مشقت به منظور عبرت گرفتن دیگران است در صلب حلقه و گِره طناب نباید بگونه‌ای باشد که موجب کشته شدن محارب شود و نباید حداکثر بیش از سه روز بر بالای چوبه‌دار باقی بماند و بعد از گذشت سه روز اگر محارب زنده ماند نباید او را کشت بلکه باید آزاد شود.

ج) چگونگی اجرای قطع
آیه شریفه محاربه در زمینۀ چگونگی اجرای قطع اجمال دارد چرا که نه تنها ترتیب قطع را بیان نمی‌کند بلکه مبین حدود و میزان قطع نیز نمی‌باشد مثلاً دست راست یا پای چپ باشد به هر حال در این گونه موارد برای رفع ابهام و اجمال لازم است به فتاوی فقهاء مراجعه شود که معلوم می‌شود.
مراد از دست و یا چهار انگشت دست و چهار انگشت از پا می‌باشد و در مورد ترتیب قطع، امام خمینی در تحریر گفته احتیاط واجب آن است که بعد از قطع دست صبر کنند تا خون بند آید بعد پای او را قطع کنند و اگر طرف دست راست ندارد یا هر دو عضو را فاقد است حاکم غیر از قطع از دیگر مجازات‌ها انتخاب نماید.
د) چگونگی اجرای نفی بَلَد
در خصوص مفهوم نفی بَلَد و چگونگی اجرای آن در میان فقهاء و اندیشمندان حقوق اسلامی اتفاق نظر وجود ندارد و اقوال متواتر و مختلفی در این زمینه وجود دارد.

1- نفی بَلَد در قالب حبس
برخی از متفکرین با استفاده از برخی روایات نفی بلد را در معنای حبس گرفته‌اند.

2- نفی بلَد به شکل تبعید
واژه نفی به اعتبار لغوی به معنای طرد و ابعاد و اخراج از یک مکانی به مکان دیگر آمده است که امام خمینی در شرح تبصره اجرای تبعید را اخراج از محل وقوع بزه و انتقال به شهر دیگر دانسته‌اند.

3- نفی بَلَد به نحو تبعید توأم با زندان
برخی از فقهای اهل سنت صرف تبعید را برای تحقق مفهوم نفی بَلَد کافی به مقصود ندانسته‌اند و قائل شده‌اند که محارب تبعید شده باید در همان محل تبعید زندانی شود.

4- نفی بَلَد به عنوان اعدام
پاره‌ای از فقیهان اصل واژه نفی را به مفهوم هلاک نمودن و اعدام کردن دانسته‌اند لذا قائل شده‌اند که در مورد اعمال مجازات نفی بَلَد محارب باید به نحوی از روی زمین نابود شود تا نفی بَلَد معادل مجازاتهای قتل و صلب باشد.
اما علیرغم این نظرات به نظر می‌رسد مستفاد از مفهوم مضایقی است که در مواد 193 و 194 در مقام بیان این تضییقات آمده است که مراجعه شود.

 


محارب و محاربه

 

حکم و موضوع محارب و محاربه در سه آیه از قرآن مجید بیان شده که مهم ترین و صریح ترین آنها که هم به طرح موضوع پرداخته و هم مجازات را تعیین کرده آیه ۳۳ سوره مائده است؛ «انما جزاو الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتٌلوا او یصلٌبوا أو تقطع ایدیهم و أرجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الأخره عذاب عظیم».

 

کم و موضوع محارب و محاربه در سه آیه از قرآن مجید بیان شده که مهم ترین و صریح ترین آنها که هم به طرح موضوع پرداخته و هم مجازات را تعیین کرده آیه ۳۳ سوره مائده است؛ «انما جزاو الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً ان یقتٌلوا او یصلٌبوا أو تقطع ایدیهم و أرجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الأخره عذاب عظیم».
(حقیقتاً غیر از این نیست کسانی که با خدا و پیامبر او به جنگ و محاربه بر می خیزند و می کوشند در روی زمین فساد ایجاد کرده، از جامعه و بند گان خدا سلب امنیت و آرامش کنند، جزای آنان کشتن یا به دار آویختن یا بریدن دست و پایشان یا تبعید است و این مجازات ها نشان رسوایی و مهر ذلت و خواری بر پیشانی آنان در دنیا است و در آخرت نیز عذاب بزرگی در انتظارشان است.) اما در شأن نزول این آیه روایت شده است چند نفر از اشرار در خارج مدینه به مردم و چوپان ها حمله می بردند و آنها را با وضع فجیعی می کشتند، چشم هایشان را از حدقه در می آوردند، اموال، مواشی و چهارپایان آنان را به یغما می بردند و سلب امنیت و آرامش از مردم می کردند. این آیه شدیداللحن علیه این اشرار نازل شد و آنان را محارب با خدا و پیامبر خدا نامید تا رسول خدا با اجرای این مجازات شدید در مورد این اشرار و محاربین، از بند گان ضعیف و بی پناه خدا دفاع و حمایت کرده و در جامعه ایجاد امنیت و آرامش کند.
با در نظر گرفتن مضمون این آیه شریفه و شأن نزول آن و روایات وارده در تفسیر آن ذکر چند نکته ضروری است.
۱) منظور از محاربه جنگ با خدا و رسول او به وسیله کفار، مشرکان و دشمنان دین نیست. یعنی محارب و محاربه جنبه دینی و سیاسی ندارد بلکه منظور از آن ایجاد مزاحمت نسبت به بندگان خدا و سلب آزادی، آرامش و امنیت مردم و جامعه است و صرفاً جنبه اجتماعی دارد و از مقوله جرائم عمومی و اجتماعی است.
۲) محاربه، شدید ترین مجازات را در اسلام دارد که مرتکب آن محکوم به یکی از چهار مجازات بزرگ «کشتن، دار آویختن، بریدن دست و پا، نفی بلد و تبعید از محل سکونت است.»
در این آیه شریفه گرچه سخن از محاربه با خدا و پیامبر خدا آمده است، ولی در اصل منظور از آن، جنگ و محاربه با بند گان خدا و مردم است. یعنی طرف مقابل محارب و نوک پیکان حمله، هجوم و تاخت و تاز او، مردم و جامعه است، نه دین یا حکومت.
۳) مصادیق فقهی و شرعی واژه محاربه عبارتند از؛ راهزنی مسلحانه، ناامن کردن جاده ها و راه های صحرایی و دریایی، شرارت علنی در اجتماع با انواع سلاح های سرد و گرم، حمله کردن به مردم و غارت اموال آنها، ایجاد رعب و وحشت در میان مردم با توسل به اسلحه کشی یا شمشیر و چاقوکشی، اخلال در امنیت، آزادی و آرامش جامعه توسط یک فرد یا گروه، در شب یا روز، در داخل شهر یا خارج آن که هر کس به یکی از این جرائم دست بیالاید، محارب نامیده می شود و با یکی از مجازات چهار گانه مذکور در آیه محاربه مجازات خواهد شد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   19 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جرم محاربه

دانلود مقاله رابطه خانه و مدرسه و اثرات تربیتی آن

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله رابطه خانه و مدرسه و اثرات تربیتی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


این تحقیق با اهداف :
1- شناسایی و توصیف مشکلات خانواده های مراجعه کننده به مراکز راهنمایی و مشاوره کشور طی یک دوره پنج ساله 2- تعیین اولویت های مشکلات خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره کشور 3- شناسایی روش های درمانی مشاوران و ارایه راهکار ، در جامعه آماری : مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده انجمن اولیا مربیان کشور، مراکز روان شناختی دانش آموزی وزارت آموزش و پرورش، مراکز خدمات مشاوره ای سازمان ملّی جوانان ، در سال 1385 به اجرا درآمد، سئوالات تحقیق این بود : مهمترین مشکلات خانواده ها در حوزه فردی، روابط با همسرو روابط با فرزندان ، تفاوت بین نوع مشکلات خانواده ها در مراکز مختلف مشاوره، نوع مشکلات زنان ومردان در مراکز مختلف مشاوره و روش های درمانی مشاوران چیست؟

 

روش تحقیق،
توصیفی از نوع پیمایشی است ، واحد نمونه در این پژوهش ، مرکز راهنمایی و مشاوره بود ، حجم نمونه شامل 100مرکز مشاوره از مراکز راهنمایی و مشاوره خانواده و سازمان ملّی جوانان و 31 مرکز روان شناختی دانش آموزی وزارت آموزش و پرورش، که در مجموع حجم نمونه، شامل 131 مرکز مشاوره از سه گروه مورد نظر می باشد.
ابزار گردآوری اطلاعات ، پرسش نامه محقق ساخته بود ، شیوه تجزیه و تحلیل داده ها با توجه به نوع تحقیق، به روش توصیفی ( جداول فراوانی مطلق و نسبی نمودار و میانگین) ورود داده ها و تجزیه و تحلیل آماری، از طریق نرم افزار SPSSانجام شد. نتایج نشان داد، مهمترین مشکلات خانواده ها در حوزه فردی شامل: مشکلات خانوادگی،مشکلات ارتباطی ( با همسر برای زوجین و با دوستان و همسالان، خواهر و برادر و کادر مدرسه برای دانش آموزان) ناسازگاری با خواهر و برادر،سوء رفتار با بزرگسالان و در روابط با همسر: مشکلات خانوادگی ، مشاجره مکرر با همسر، مداخله خانواده همسر، سوء ظن همسر،عدم علاقه زوجین به یکدیگر، روابط خشک وسرد ، اعتیاد همسر، کتک خوردن از همسر، بد دهنی و فحاشی همسر ، گریزپایی همسراز خانه ، عدم توافق در تربیت فرزندان ، مشکلات ناشی از ازدواج مجدد، کتک خوردن از خانواده همسر، مشکلات ارتباطی با همسر، مشکلات خانوادگی، مشکلات شغلی و اقتصادی.و در روابط با فرزندان : مسائل تحصیلی فرزندان، لجبازی فرزند با والدین، مشکلات ارتباطی والدین با فرزندان، اختلال کمبود توجه وبیش فعّالی، توقعات بالای والدین از فرزندان، بدرفتاری یا تنبیه بدنی فرزندان ، مشکلات مذهبی- معنوی فرزندان. در نوع مشکلات زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد، لیکن از جهت فراوانی مشکلات بین مراجعان زن و مرد (یا مشکلاتی که به دانش آموزان برمی گردد بین دختران و پسران) تفاوت وجود دارد ، بدین معنی که تعداد مراجعان زن، بیشتر از مرد، می باشد. دیدگاه ها و روش های درمانی مشاوران: 1- شناختی – رفتاری 2- شناختی 3- ترکیبی و رویکرد درمانی مشاوران: رفتار درمانی گروهی ، خانواده درمانی ، ساختاری (سیستمی) است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


مقدمه
همیشه به دیگران مى گفت با این که هیچ وقت کارى به کار پسرش نداشته، ولى پسر خوب و بى آزارى دارد. فقط درسش زیاد خوب نیست که آن را هم به مدد کلاس خصوصى حل مى کند. یک بار که به طور تصادفى از کنار مدرسه پسرش عبور مى کرد تصمیم گرفت که صبر کند و با تعطیل شدن مدرسه با هم به خانه بروند. آن روز او از دیدن پسرش که در هیأت سردسته عده اى از نوجوانان به عده اى دیگر دشنام هاى رکیک مى داد و براى آنها شاخ و شانه مى کشید شوکه شد.
چند سالى است که بعضى از خانواده ها وظایف تربیتى و نظارتى خود را دربست به مدارس سپرده اندو وظیفه خود را محدود به تأمین امکانات مالى و رفاهى براى بچه هایشان کرده اند. این در حالى است که مدارس هم هنوز به خوبى قادر نیستند از دستاوردهاى روانشناسى جدید استفاده کنند و بسیارى از معلمان مدارس قادر نیستند الگوهاى صحیح رفتارى را به دانش آموزان ارائه کنند. با این وصف کارشناسان تعلیم و تربیت توصیه مى کنند که خانواده ها مجدداً نقش سنتى خود را در زمینه تعلیم و تربیت کودکان به عهده بگیرند و در این مسیر به مدارس کمک کنند.
توجه به سلامت روانى بچه ها در دوران مدرسه از آن جهت اهمیت دارد که اگر در این مرحله براى مشکلات بچه ها راه حلى پیدا نشود و یا آنها از تربیت صحیح و کافى برخوردار نشوند، در آینده افرادى روان پریش و یا غیر مسئول به جامعه و بازار کار قدم مى گذارند که رویارویى با مشکلات آنها به مراتب مشکل تر و داراى هزینه هاى بیشترى نسبت به زمانى است که در مدرسه تحصیل مى کنند. اگر خانواده ها ندانند که چگونه با فرزندانشان رفتار کنند و مدارس هم که مى توانند تا حدودى روان پریشى هاى ناشى از مشکلات خانوادگى را سامان دهند حتى خودشان با برخى رفتارها به دامنه مشکلات بچه ها بیفزایند، مشکلات به رده هاى بالاتر سنى تسرى مى یابد و مقابله با آنها روز به روز مشکل تر مى شود.
وقتى خانواده ها، نقش خود نظارتى شان را فراموش مى کنند
سال ها است با توسعه شهرنشینى و گسترش وسایل ارتباط جمعى شکل زندگى ها و نوع نیازها تغییر پیدا کرده. همپاى این تغییرات نظارت هاى خانواده ها هم به امید نظارت و سختگیرى مدارس ضعیف شده. در حالى که والدین همه چیز را با وضعیت زمان تحصیل خودشان مى سنجند.
اکرم ابراهیمى روانشناس مى گوید: «خانواده ها باید این عقیده را که شیوه تربیتى نظام آموزش و پرورش ما بى نقص است کنار بگذارند و کارکردهاى خود حفاظتى خود را دوباره به دست آورند. چون که دولت نمى تواند وظیفه نظارتى را به تنهایى انجام دهد و در نتیجه بچه ها بدون مدیریت رها مى شوند».
وى مى افزاید: «در این فرایند دورانى که بچه ها به مدرسه ابتدایى مى روند اهمیت زیادى دارد و زمینه ساز سایر مراحل تحصیلى است. اگر در این مرحله بچه ها درست هدایت نشوند و به مشکلاتشان رسیدگى نشود، در دوره هاى بعدى مشکلاتشان ادامه پیدا کرده و تشدید مى شود و در نوجوانى مشکلات آنها حادتر مى شود. چرا که نوجوانان وارد دوره بحرانى مى شوند. در این دوره از طرفى معلم هاى مختلف به آنها تدریس مى کنند و ارتباط عاطفى اى که معلم دبستان مى توانست با بچه ایجاد کند در این دوره و دوره هاى بعدى ممکن نیست و از طرفى هم غالباً والدین ویژگى هاى این دوره را نمى دانند و با فرزندانشان درگیر مى شوند و این موضوع بچه ها را دچار تضاد کرده و آزار مى دهد. نتیجه اولیه تمام این مشکلات هم افت تحصیلى است. بى علاقگى به تحصیل یکى از نشانه هاى بروز بحران در بچه ها است که با ترک تحصیل به اوج خود مى رسد».
در دوران بلوغ بسیارى از والدین همراه و راهنماى خوبى براى فرزندانشان نیستند. در نتیجه اتفاقى که به وفور در خانواده ها رخ مى دهد این است که آنها به محض مشاهده کوچک ترین رفتارى که ممکن است در این دوران طبیعى باشد به برخورد خشن متوسل مى شوند. در حالى که به عقیده رواشناسان این نحوه برخورد به پنهان کارى مى انجامد و در این شرایط کاملاً از کنترل خارج مى شود. وقتى خانواده ها روش برخورد درست با بچه هایشان را سن بلوغ نمى دانند، آنها به ویژه دختران دوره دبیرستان و راهنمایى مسائل ناشى از تحول روحى و جسمى خود را به مدرسه منتقل مى کنند و مربیان مدارس را با مشکل مواجه مى کنند.
ابراهیمى مى گوید: «آزادى هاى بى حد و حصر یا محدودیت هاى شدیدى که در خانه اعمال شده و مدرسه نیز آن را تشدید مى کند و یا عدم توجه عاطفى لازم مسئله را در نوجوانان بغرنج تر مى کند. در این شرایط والدین یا مدارسى که راه سختگیرى وسرکوب را در رابطه با رفتار و گفتار بچه ها در سن بلوغ در پیش مى گیرند و سعى مى کنند با این روش آنها را وادار به هماهنگى با ارزش هاى خود کنند تنها به اعمال لجوجانه در آنها دامن مى زنند. نحوه رفتار با بچه ها در دوران بلوغ یا مى تواند آنها را به مراحل عالى هدایت کند و یا ایشان را به افرادى نابهنجار تبدیل کند».
با این وجود آموزش آن هم با تکیه بر محفوظات دانش آموزان و انجام تکالیف و ارزشمند شمردن نمره به عنوان معیار ارزش گذارى دانش آموزان تمام هم و غم مدارس و خانواده ها است و این نگرش وجود دارد که تنها راه سعادتمندى درس خواندن است و اگر دانش آموزى درس نخواند ما اجازه داریم به شیوه هاى غلط با او برخورد کنیم.
در حالى که برعکس در کشورهاى اروپایى و امریکا ساختار نظام آموزش و پرورش به شخصیت و ارزش هاى معنوى دانش آموزان بیش از موضوعات علمى بها مى دهد. در این کشورها خدمات بهداشت روان در دسترس هم والدین و هم مربیان مدارس است و مشاوران و معلمان و مربیان اطلاعات زیادى در زمینه بهداشت روان دارند که آموزگاران ما از آن بى بهره اند. در این کشورها حتى اگر مشاوران احساس کنند خانواده ها نکات بهداشت روانى را در مورد فرزندانشان رعایت نمى کنند آنها را در اختیار نظام قضایى قرار مى دهند و از خانواده ها سلب صلاحیت مى شود.
این در حالى است که در کشور ما روانشناسان نسبت به برداشت هاى غلط معلمانى که بدون تحصیلات مرتبط به در امور بهداشت روانى دخالت مى کنند هشدار مى دهند و تأکید مى کنند که استفاده از روانشناسان در مدارس و پیش بینى آموزش براى تمام کسانى که با بهداشت روان در ارتباطند و استفاده از افراد متخصص در زمینه روانشناسى و دعوت از مشاوران براى سخنرانى در مدارس ضرورى است.
البته مقررات هم بر عدم تحقیر و تنیبه بدنى دانش آموزان و خوددارى از ایجاد رقابت هاى ناسالم بین شاگردان و کاهش اضطراب در دانش آموزان به وسیله معلمان تأکید دارد. تحقیقى نیز نشان مى دهد که دانش آموزان موفق از سلامت روانى بهترى برخوردارند.

 

مدارس مى توانند نقطه آغاز بهداشت روان باشند
این که خانواده ها باید نقش خود نظارتى خود را به دست آورند به این معنى نیست که مدارس به مسائل تربیتى بى اعتنا باشند. برعکس مدارس مى توانند مرکز و محل عمده گسترش بهداشت روان باشند و حتى امکان دارد که بهداشت روان از مدارس به خانواده ها گسترش یابد. به شرط این که مدارس ارائه اطلاعات صرف به دانش آموزان را کنار بگذارند و وقتى هم براى رسیدگى به مسائل دانش آموزان اختصاص دهند.
مدارس با ارتباط با خانواده ها مى توانند عواقب ناشى از مشکلات خانوادگى را رفع و رجوع کنند. در مدارس مى توان براى والدین کلاس آموزشى گذاشت. همچنین کادر مدرسه باید درک کنند که تحقیر و سرزنش و تمسخر در مدارس، سلامت روانى دانش آموزان را به خطر مى اندازد. اگر معلمان مدارس شیوه هاى برقرارى رابطه انسانى با دانش آموزان را ندانند و به نیازهاى روانى آنها توجه نکنند و به شیوه هاى گوناگون بچه را طرد کنند، سلامت و امنیت روانى بچه ها را مختل و آنها را از مدرسه زده مى کنند. ابراهیمى مى گوید:«در شرایط اختلال سلامت روانى و احساس ناامنى، دانش آموز براى غلبه بر این حالت ها به رفتارهایى از قبیل دلقک بازى، دزدى، دروغگویى، آزار کودکان دیگر، پرخاشگرى، ناخن جویدن و نظایر آن روى مى آورد. تمام این ها هم معلول علت هایى است که باید آنها را در خانواده و مدرسه جست و جو کرد».
البته مشکلات هم منحصر به قشر و طبقه خاصى نمى شود. نسرین مشایخى کارشناس علوم تربیتى مى گوید:«در مناطق شمال شهر و مرفه شهر فعالیت ها و اشتغال پدر و مادر موجب مى شود که آنها نتوانند به فرزندانشان برسند. از طرف دیگر هم والدین بى سواد و محیط هاى آلوده بچه هاى خانواده هاى فقیر را تهدید مى کند».
مدت ها است که بسیارى از خانواده هاى ایرانى نقش خود را به تهیه امکانات تحصیلى و تا حدودى همراهى با بچه ها در تحصیل محدود کرده اند و نقش تربیتى خود را تا حدود زیادى به فراموشى سپرده اند. در حالى که مدارس ما هم وقت کافى و توانایى کافى را براى تربیت دانش آموزان به شکل همه جانبه ندارند و نه تنها در کشور ما بلکه در همه جاى دنیا این توقع زیادى از نظام آموزشى است.‎/

 

مشق والدین در فصل مدرسه
عبدالحمید گل افشان . هر چند کودکان معمولا نیازهای خود به ویژه نیازهای مرتبط با مسایل درسی را کمتر به زبان می آورند اما مانند هر انسانی خواسته ها ونیازهایی دارند که دوست دارند والدین به آنها اهمیت بدهند.
اغلب دانش آموزان در هر مقطع تحصیلی که باشند دوست دارند والدین آنها از وضعیت تحصیلی شان آگاه شوند و با اولیا مدرسه ارتباط مناسبی داشته باشند. این ارتباط به آنها اطمینانی خاص می بخشد. ارتباط منظم و دوستانه والدین با اولیای مدرسه اطمینان خاطری دلنشین به دانش آموز می دهد و باعث می شود تا او خانه و مدرسه را جدا از هم و در مواردی مقابل هم نبیند.
ارتباط والدین با اولیای مدرسه باعث شناسایی بهتر نقاط قوت و ضعف دانش آموز شده و بر همین اساس یاری رساندن به او معنای بهتری پیدا می کند. در زیر سرمشق هایی برای پدران و مادران آورده می شود:
1- فرزندان شما در مورد نشان دادن احساس خویش نسبت به مدرسه به والدین اتکا دارند، بگذارید آنها بدانند که مدرسه از نظر شما لذت بخش است.
2- رفتن به مدرسه خود یک کار است، فرزند شما نیاز به تشویق دارد. برای اینکه او کار خویش را به بهترین صورت انجام دهد باید از علاقه و توجه شما نسبت به آن کار کاملا مطمئن باشد.
3- برای تنظیم وقت انجام تکالیف و گفت وگوهای خانوادگی طرح بریزید. این طرحها نقش با اهمیتی در بهبود کار درسی و ایجاد نظام فکری صحیح و آموزش تجزیه و تحلیل مسایل دارند.
4 - فرزندان خود را در بحث های خانوادگی شرکت دهید. وقتی آنها عضوی برای برنامه های خانوادگی باشند انگیزه لازم را برای فکر کردن و یادگیری به دست خواهند آورد. توجه داشته باشید که فرزند شما از گفت وگوهای سرمیز غذا بیش از تمام مدت روز در مدرسه مطلب می آموزد.
5- به خاطر داشته باشید که ایجاد فضای مناسب جهت یادگیری و آموزش در خانواده بستگی به طرز فکر و رفتار اعضای خانواده دارد نه به ثروت و دارایی آنها و یا موقعیت شغلی.
¤ فرزندان خود را محترم بشمارید.
1- بگذارید هر کدام از فرزندان شما خودش باشد. لذا از مقایسه با سایر فرزندان و دانش آموزان سخت پرهیز کنید.
2- با در نظر گرفتن فرزند تان به عنوان یک انسان روش مثبتی را در یادگیری یا تغییر رفتار او اتخاذ کنید.
3- کمک کنید تا از طریق تایید و تصویب شما او برای خود حرمت و احترام کسب کند و مرحله به مرحله او را تقویت کنید.
4- روزانه به هر فرزند خود به طرز انفرادی توجه و رسیدگی کنید.
5- همکاری مدرسه و معلم راهنما را نسبت به فرزندتان جلب کنید.
¤ فرزند خود را در مسیر موفقیت قرار دهید.
1- توجه داشته باشید که موفقیت و شکست برای کودکان می تواند نردبانی باشد که وقتی شروع می شود تا آخرین پله ادامه پیدا می کند.
2-موفقیت در یک زمینه، توفیق در زمینه های دیگر را به دنبال دارد. فرزندتان را کمک کنید که این را بداند و برای موفقیت تلاش کند.
3- حتی المقدور سعی کنید کودک شما از آغاز در نردبان موفقیت گام بردارد. در صورتی که احساس ضعف در مورد درس یا دروسی از فرزندتان مشاهده کردید با تماسهای مستمر با مسئولان آموزشی مدرسه و نظارت مثبت بر عملکرد فرزندتان زمینه موفقیت را فراهم کنید.
4- فرزندتان را کمک کنید تا مدرسه خود را به یک محیط شادی تبدیل کند.
5- توجه داشته باشید که اثر دوستان فرزند شما در موفقیت های آموزشی کاملا محسوس است پس ضمن هماهنگی با معلم راهنمای کلاس در این خصوص از دانش آموزان موفق کمک گرفته شود.
6- موفقیت یک رویای دور نبوده و می توان به آن دست یافت

 

 

 

خانه و مدرسه
م رحماندوست* . معنا و مفهوم پیوند بدون توجه به معنای تربیت قابل فهم نیست. تربیت، مقوله‌ای بسیار مهم و چندبعدی است که با عوامل و زمینه‌های گوناگون ارتباط دارد.
بدون شناخت عوامل موثر در تربیت و بدون همسویی آنها با یکدیگر نمی‌توان به پرورش کودکان و نوجوانان سالم و پویا مبادرت کرد.
بررسی و تحلیل عوامل یاد شده به فرصت و زمان بیشتری محتاج است، اما «ارتباط خانه و مدرسه» به عنوان یکی از زمینه‌های تاثیرگذار در شخصیت فرزندان در این نوشتار کوتاه بررسی می‌شود.
ارتباط خانه و مدرسه به قصد ایجاد هماهنگی در فعالیت‌های تربیتی این دو نهاد شکل می‌گیرد و کارایی و تاثیر مثبت آن پویایی و تعادل، به این ارتباط بستگی دارد.
مفهوم پیوند نیز دقیقا با این ارتباط پویا آشکار می‌گردد. پیوند به ارتباطی گفته می‌شود که هر یک از طرفین ارتباط، به رشد و اثربخشی یکدیگر کمک کنند. پس هر نوع ارتباط پیوند نیست، بلکه ارتباط اثربخش پیوند نامیده می‌شود.
انجمن اولیا و مربیان در تحکیم و تقویت این پیوند، نقش موثری می‌تواند ایفا کند. آگاه‌سازی خانه و مدرسه نسبت به وظایف خطیرشان در تعلیم و تربیت، آموزش اصول و قواعد ارتباط خانه و مدرسه و رفع موانع ارتباط موثر از جمله اقداماتی است که از سوی انجمن اولیا و مربیان قابل انجام و پیگیری است. ناگفته نماند که پیوند خانه و مدرسه صرفا از طریق اقدامات فوقانی ضوابط اداری حاصل نمی‌شود. این مقوله بیش از آنچه بیرونی باشد درونی است یعنی نگرش‌ها، طرز تفکر و باورها باید با یکدیگر پیوند بخورد.
اگر پیوند به یک تمایل و باور درونی از طرف خانه و مدرسه تبدیل نشود، اقدامات رسمی و بخشنامه‌ای نمی‌تواند موثر باشد، بنابراین تقویت پیوند یک موضوع اساسی و چندبعدی است که به شرایط مناسب و مساعد بیرون و درون احتیاج دارد. به همین دلیل هم والدین باید برای این مهم بکوشند و هم مربیان و مدیران تلاش نمایند و هم مسوولان انجمن، برنامه‌های لازم را طراحی و اجرا کنند.

 

ابعاد پیوند
پیوند مانند منشوری است که جنبه‌های گوناگون دارد. بی‌توجهی یا کم‌توجهی به بعضی از ابعاد پیوند از تاثیر آن می‌کاهد و ارتباط خانه و مدرسه را سست می‌کند.
پیوند، یک مقوله انسانی است و هر آنچه در انسان هست در روابط او با دیگران نیز باید جلوه‌گر شود.

 

پیوند اجتماعی‌
هر یک از دو نهاد خانه و مدرسه یک گروه اجتماعی نیز محسوب می‌شوند؛ یعنی هر کدام، اعضای معین، روابط و ویژگی‌های خاص خود را دارد. خانواده‌ها باید ماهیت «مدرسه» را بشناسند و مدرسه نیز ماهیت «خانواده» را بخوبی دریابد. باید توجه داشته باشیم که روابط خانواده عمدتا جنبه عاطفی دارد و روابط مدرسه بیشتر اداری و عقلانی است. نزدیکی و ارتباط موثر این «دو گروه» باعث می‌شود روابط عقلانی و قانونی مدرسه جنبه انسانی و لطیف پیدا کند و روابط سیال و غیررسمی خانواده وضع عقلانی و منضبط داشته باشد.
بنابر این مدیران و مربیان و والدین با تعامل اجتماعی می‌توانند یک فضای مناسب اجتماعی ایجاد کنند.

 

پیوند عاطفی‌
عواطف در روابط انسان‌ها و به تبع آن در روابط خانه و مدرسه عامل تاثیرگذاری است. افراد نیاز دارند در مواجهه با دیگران چهره‌ای گشاده، تکریمی انسانی و رفتاری ملایم احساس کنند.
لذا هر دو طرف باید بکوشند در گفتار و کردار خود، اصول اخلاقی را مراعات کنند و عواطف و اعتماد را بین خود حاکم گردانند.
اگر پیوند عاطفی حاصل نشود، پیوند اجتماعی وضع مطلوب نخواهد داشت.

 

پیوند اقتصادی‌
مدرسه به عنوان یک موسسه آموزشی و پرورشی به توان مالی نیاز دارد، هر چند امور اقتصادی در تعلیم و تربیت، هدف و محور نیست، ولی توان اقتصادی، شرط لازم موفقیت در دستیابی به اهداف تربیتی است.پیوند اقتصادی خانواده و مدرسه از موارد مبهم و مساله‌دار ارتباط خانه و مدرسه است؛ از طرفی، ضرورت کمک به توان اقتصادی مدرسه را نمی‌توان انکار کرد و از طرف دیگر، نمی‌توان والدین را برای کمک مادی مجبور کرد.
موضعگیری مناسب آن است که والدین با آگاهی کامل از برنامه‌های تربیتی مدرسه و در حد توان خود و با اختیار و آگاهی کامل به مدرسه یاری رسانند. *مشاور رئیس سازمان مرکزی انجمن اولیا و مربیان‌

 

خانواده ها نقش موثری در کاهش اضطراب دارند
کلاس اولی ها در روزهای نخست آغاز سال تحصیلی جدید همواره با اضطراب و استرس به مدرسه می روند، خانواده ها با رفتار و گفتار خود می توانند اضطراب این کودکان را در حد متعادل کاهش دهند.
ْآماده نکردن کلاس اولی ها برای حضور در مکان جدید می تواند، نخستین روز بازگشایی مدارس را به کام او تلخ کند و ممکن است این مساله تا پایان تحصیلات در فرد باقی بماند و او هرگز نتواند با محیط آموزشی کنار بیاید..
این ترس و اضطراب از مدرسه می تواند پیشرفت های تحصیلی و اجتماعی او را با کندی روبرو کند و همه کوشش های خانواده و مدرسه نیز به هدر خواهد رفت.
با اینکه گذارندن دوره پیش دبستانی برای کاهش استرس و اضطراب نوآموزان موثر است، اما با توجه به امکانات موجود، بسیاری از نوآموزان نمی توانند در این دوره ها شرکت کنند و همین خاطر با مشکلاتی در نخستین روزهای بازگشایی مدارس روبرو می شوند.
"علیرضا رحیمی" مدیرکل دفتر ابتدایی و پیش دبستانی وزارت آموزش و پرورش در باره مشکلات رفتاری برخی از کلاس اولی ها در روز نخست مدرسه به خبرنگار ایرنا، گفت: در سال های اخیر ۵۰ درصد از دانش آموزان پایه اول دوره پیش دبستانی را طی کرده اند. خوشبختانه این دسته از دانش آموزان مشکل خاصی برای ورود به پایه اول ابتدایی ندارند.
وی افزود: همه تحقیقات علمی نشان می دهد دانش آموزانی که در کلاس های پیش دبستانی شرکت کرده باشند، در جنبه های مختلف تحصیلی و اجتماعی جلوتر از بقیه دانش آموزان هستند.
مدیر کل دفتر ابتدایی و پیش دبستانی وزارت آموزش و پرورش در باره سایر نوآموزانی که دوره پیش دبستانی را طی نمی کنند، گفت: این دسته از دانش آموزان با توجه به تغییرات پیش آمده در زندگی خانواده ها، معمولا مشکل خاصی ندارند و به ندرت دانش آموزانی پیدا می شوند که روز اول مدرسه با مشکلات عاطفی مواجه شوند.
وی درعین حال افزود: پیشنهاد ما به اولیای دانش آموزان این است که از هم اکنون با بچه های خود راجع به مدرسه صحبت کنند. لوازم مدرسه را با خوشحالی و دوستی برای آن ها تهیه کنند و کیف و کفش و دفتر و مداد را با همراهی کودک خریداری کنند تا خریدهای مشارکتی و جمعی را تجربه کنند.
مدیرکل دفتر ابتدایی و پیش دبستانی وزارت آموزش و پرورش توضیح داد: در این میان خود خانواده ها هم می توانند از خاطرات شیرین دوران کودکی و روزهای اول حضور در مدرسه برای بچه ها تعریف کنند تا این دسته از دانش آموزان برای حضور در مدرسه رغبت بیشتری پیدا کنند.
وی به آن دسته از اولیایی که فکر می کنند فرزندشان در نخستین روز مدرسه دچار بی تابی می شود توصیه کرد: در روزهای باقی مانده تا آغاز سال تحصیلی، سعی کنند با فرزند خود به اطراف مدرسه کوچه و خیابان مدرسه و اگر توانستند داخل محیط مدرسه و کلاس ها بروند، تابلو مدرسه را برای او بخوانند تا او با محیط مدرسه بیشتر آشنا شود.
"رحیمی" اظهار داشت: توصیه می کنم اولیای دانش آموزان آن روز را در اختیار دانش آموز باشند، اگر شاغل هستند، مرخصی بگیرند و برای بیرون آمدن از محیط مدرسه عجله نکنند، چون این کار برای آن دسته از دانش آموزانی که با جدایی از پدر و مادر نگران هستند، مشکلات بیشتری ایجاد می کند.
وی گفت: اولیای دانش آموزان، هنگام مرخص شدن کودک خود از مدرسه نیز حضور داشته باشند، تا به همراه دانش آموزان به خانه بروند. ضمن آنکه با مدیران نیز هماهنگ باشند و دانش آموزی که ناسازگار است، لزوما او را برای همه ساعت ها نگه ندارند، بلکه او را پس از یک ساعت یا هر اندازه که به تشخیص ولی دانش آموز و معلم و مدیر باشد، مرخص کند.
"رحیمی" افزود: انتخاب دوست هم سن و سال در این مراحل بسیار مفید است و خانواده ها می توانند میان همسایه ها و فامیل چنین دانش آموزانی را شناسایی کنند و دانش آموزان ناسازگار با محیط مدرسه را به همراه او به مدرسه بفرستند.
او تصریح کرد: نخستین روز حضور کودک در مدرسه آن چنان برای آماده سازی او برای قرار گرفتن در جامعه موثر است که می تواند مسیر زندگی او را تغییر دهد، مسیری که می تواند با عشق به مدرسه و یا تنفر از محیط درس و تحصیل همراه شود. گزارش : خبرگزارى جمهورى اسلامی (ایرنا)

 

تاریخچه انجمن اولیا و مربیان در جهان ؛همه چیز از انقلاب فرانسه شروع شد
تاریخچه انجمن در دنیا به بیش از صد سال پیش برمی گردد یعنی بعد از انقلاب کبیر فرانسه ، زمانی که کارگاه ها و کارخانه ها زیاد شدند و تبعا بازار مدرسه ومکتبخانه ها رونق بیشتری پیدا کرد. به علت اشتغال فوق العاده و جذب مادران هم به کار در خارج از خانه و به دور بودن فرزندان از والدین ، موجبات آلودگی و بزهکاری و خلاف در برخی از کودکان ایجاد شد. اندیشمندان آن زمان فرانسه ، به عنوان راهکار، پیشنهاد تشکیل انجمن اولیای مدرسه را برای اولین بار در فرانسه دادند و یکی از شرایط ثبت نام دانش آموزان در مدارس شرکت حداقل هفته یی دو ساعت اولیا در آن کلاسها بود. در آن کلاسها به اولیای دانش آموز چگونگی نظارت و کنترل مستمر بر فرزندان در امر تربیت را یاد می دادند و نتایج ارزنده یی هم حاصل شد.
اما تاریخچه انجمن در ایران : بیش از پنجاه سال طول کشید که به تقلید از فرانسه در سال 1326، انجمن خانه و مدرسه در ایران به وجود آمد و بعدها در سال 1346 انجمن خانه و مدرسه به نام «انجمن ملی اولیا و مربیان » تغییر نام پیدا کرد و امروزه عنوان «انجمن اولیا و مربیان » برخود گرفته است . به جرات می توان گفت از وقتی که انجمن وارد ایران شده ، در اکثر مدارس همیشه شکل فرمایشی و جنبه تشریفاتی داشته ، یا تشکیل نمی شد یا به شکلی برگزار شده که کارش منحصرا در زمینه تامین کمبودهای مادی و رفاهی مدارس بوده است و آنچه که مربوط به هدایت اولیا و آگاه کردن والدین به وظایف تربیتی شان باشد، از این انجمن دیده نشده است . در حالی که در جلسات انجمن می توان فرصت خوبی ایجاد کرد تا اولیای مدرسه و اولیای دانش آموزان با هم تبادل افکار کنند و در زمینه چگونگی کمک اولیا به دانش آموز و مسائل تربیتی و اخلاقی و درسی با همفکری هم یک برنامه عملی جامع جهت تسری در امر تعلیم و تربیت فرزندان ، تبیین کرد و همگان بر این امر واقفند که بدون همکاری خانه و مدرسه ، اداره امر تربیت کودکان و نوجوانان کاری است مشکل یا غیرممکن و مسلما هیچکدام از این دو محیط به تنهایی موفق نخواهد شد و باید با همکاری بین اولیا و مربیان به این امر همت گماشت ولی تا رسیدن به چنین موقعیتی راهی طولانی در پیش داریم حتی با کمال تاسف باید اذعان داشت که اعضای انجمن در اکثر مدارس ، چارچوب وظایف تعریف شده در اساسنامه انجمن را نمی دانند و در واقع حتی زحمت مطالعه اساسنامه را به خود نمی دهند. به عنوان نمونه به چند اصل از اساسنامه انجمن که به آن توجه نمی شود اشاره می کنم : 1 تقویت شخصیت فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان 2 تقویت حس وظیفه شناسی در کودکان 3 رعایت تقوی و تقویت معتقدات مذهبی 4 مساعد ساختن محیط خانواده برای رشد بهتر فرزندان 5 رعایت بهداشت کودکان و نوجوانان 6 ایجاد محیط امن برای رشد و حرکت کودکان و نوجوانان 7 ایجاد امکانات آموزشی رایگان و عمومی برای کودکان و نوجوانان 8 ایجاد تفریحات سالم 9 کشف استعداد و شایستگی حرفه یی در دانش آموزان 10 ایجاد احساس مسوولیت فردی و اجتماعی در کودکان و نوجوانان 11 ایجاد ادراک بین المللی و درک مسائل و غیره از اصول مترقی انجمن بوده که آنچنان که باید و شاید به آنها توجه نمی شود. در جلسات انجمن باید به اولیا آموخت که چگونه محبتشان را به فرزندان بروز دهند. باید با درایت و درک شرایط فرزندان و با استفاده از راهکارهای علمی و عملی در پشت سر نهادن موفقیت آمیز دوران تحصیلی فرزندانمان ، که دوران رشد جسمانی و فکری و شکل گیری شخصیت آنان هم است ، به آنان کمک کنیم . اینکه بعضی از اولیا از هر فرصتی جهت نصیحت فرزندشان استفاه می کنند، این کار اگر زیاد تکرار شود، نه اینکه فایده یی نخواهد داشت بلکه مخرب هم خواهد بود. دانش آموزان در دوره نوجوانی که مرحله بسیار حساس و شکننده یی است ، می خواهند ابراز وجود کنند، اعلام استقلال کنند و این اعلام وجود شاید بعضا با تندی و پرخاش (البته از سر عشق و محبت ) بروز کند. بلندکردن صدایش را به توهین و اهانت ، تعبیر نکنیم . این دقیقا شدت عشق و عصیان است مانند مادری که فرزندش را شماتت می کند که لباس بپوش ، سرما می خوری و به درک واصل می شوی ! این مادر از سر دوست داشتن و عشق است که به فرزند ناسزا می گوید. فرزندانمان هم چنین وصفی دارند. به عنوان یک راهکار لازم است در اینجا، اشاره یی داشته باشم به بحث روانشناسان کودک و نوجوان که توصیه می کنند: اولیا باید رفتار عجین شده با روشهای علمی عاطفی و احساسی را به کار گیرند باید به فرزندانمان بیاموزیم در مقابل هر خواسته و پیشنهاد نابجا راحت بتوانند، نه بگویند. نه گفتن با تاکید و محکم گفتن ، خود از بروز خیلی از مشکلات بعدی جلوگیری به عمل می آورد. اگر فقط به آمار رسمی اعلام شده تعداد دانش آموزان سیگاری نگاهی بیندازیم ، اهمیت موشکافی و دقت نظر در این مقوله برای ما صدچندان خواهد شد. در خاتمه چندجمله یی از نویسنده بزرگ لبنانی ، جبران خلیل جبران ، جهت تزیین این نوشته بیان می گردد: آنگاه زنی که کودکی در آغوش داشت ، گفت : با ما از فرزندان سخن بگو.او گفت : فرزندان شما فرزندان شما نیستند، آنها پسران و دختران خواهشی هستند که زندگی به خویش دارد، آنها به واسطه شما می آیند اما نه از شما. و با آنکه با شما هستند از آن شما نیستند. شما می توانید مهر خود را به آنها بدهید، اما نه اندیشه های خود را، زیرا که آنها اندیشه های خود را دارند. شما می توانید تن آنها را در خانه نگه دارید اما نه روحشان را، زیرا که روح آنها در خانه فرداست که شما را به آن راه نیست ، حتی در خواب ، شما می توانید بکوشید تا مانند آنها باشید، اما نکوشید تا آنها را مانند خود سازید، زیرا که زندگی واپس نمی رود و در بند دیروز نمی ماند.

 

گزارش در مورد آسیب پذیرى نوجوانان و نهادهاى تعلیم و تربیت
ح - احمدیان راد منبع: روزنامه - ایران یک کارشناس آموزشى به طور تصادفى با دختر نوجوانى مواجه شد که از خانه فرار کرده و دوباره به خانه برگشته بود. خوشبختانه خانواده او با فرارش از خانه خوب برخورد کردند و کوشیدند آن را ریشه یابى کنند. خانواده دختر ظاهراً مشکلى نداشتند. خشن نبودند و در خانه تنبیهى در کار نبود. ولى دختر نوجوان از خانه فرار کرده بود چون فکر مى کرد که کسى به او اهمیت نمى دهد.
دختر نوجوان دیگرى بشدت از پدرش متنفر بود. این تنفر به حدى شدید بود که با شنیدن لفظ «بابا» سرش را به علامت تنفر تکان مى داد. این رفتار او دستمایه شوخى ها و اذیت هاى همکلاسى ها شده بود. خودش تعریف مى کرد که هرگز با پدرش حرف نمى زند و به محض دیدن او به اتاقش مى رود و در را قفل مى کند. دختر نوجوان که شاگرد بسیار درسخوانى بود در نتیجه این تنفر درسش به حدى بد شد که به شاگرد آخر و تنبل کلاس تبدیل شد. اگر کسى علت تنفر او را ریشه یابى مى کرد مى فهمید که مادر این دختر نوجوان دائماً از رفتار بد پدرش با خودش در سنین جوانى تعریف کرده و دختر نوجوان با این که هیچ رفتار بدى از پدر با خود و مادرش ندیده به مشکل تنفر از پدر دچار شده است.
از این دست مشکلات در بین نوجوانان فراوان است. بعضى از مشکلات هم بسیار حادتر از اینها هستند. به عبارتى بسیارى از نوجوانان ما از خلأهاى احساسى و عاطفى اى رنج مى برند که به واکنش هاى غیرقابل پیش بینى در آنها منجر مى شود. هیچ سیستم مددکارى اى هم در خانه و مدرسه به این نوع خلأها نمى پردازد. چون چنین سیستمى وجود ندارد. همچنین با این که آموزش مهارت هاى زندگى در مدارس، مورد توجه قرار گرفته است، اما هنوز آن گونه که انتظار مى رود مؤثر نبوده است. این موضوع به آسیب پذیرى نوجوانان در مقابل مشکلات خانوادگى منجر شده است.
البته ظاهراً آسیب پذیرى نوجوانان مشکلى جهانى است. چنان که تحقیقات انجام گرفته روى ۵۰۰ نوجوان داوطلب انگلیسى نشان مى دهد که بیش از نیمى از محصلان حتى نمى توانند یک بیمارى روانى را نام ببرند. این در حالى است که نوجوانانى که آگاهى کمترى در این زمینه دارند بیشتر در معرض سوء استفاده، افسردگى و نیز خودآزارى قرار دارند. همچنین کمتر از نیمى از افراد تحت مطالعه احساس مى کنند که مدارس اطلاعات کافى درباره بهداشت روانى در اختیار نوجوانان قرار مى دهد. یک سوم نوجوانان نیز در این زمینه به اطلاعات اینترنتى اطمینان مى کنند.
آمارها در انگلیس حاکى از این است که مشکلات زیادى در زمینه سلامت روان در بین نوجوانان وجود دارد. به طورى که از هر ۱۲ کودک و نیز از هر ۱۵ نوجوان حداقل یک نفر خودآگاهانه به خود آسیب مى رساند و بیش از ۲۵ هزار مورد در هر سال براى درمان این قبیل آسیب ها و جراحات که گاهى نیز بسیار شدید هستند در بیمارستان بسترى مى شوند. در کشور ما هم آمارهایى که از تحقیقات پراکنده به دست آمده حاکى از این است که ۲۰ درصد کودکان و نوجوانان ایرانى زیر ۱۸ سال مبتلا به یکى از انواع اختلالات روانى و نیازمند کمک هستند.

 

جایگاه آموزش و تربیت
محققان مى گویند که «نوجوانى سن شروع بسیارى از بیمارى هاى روان است و با دقت در رفتار نوجوانان مى توان بروز برخى از این عوارض از جمله افسردگى را در مراحل اولیه تشخیص داد.”
آنها مى گویند هر تغییر رفتار نوجوانان که بیش از دو هفته طول بکشد، ممکن است نشانه اى از بروز عارضه روانى در آنان باشد. همچنین تغییر رفتار نوجوانان در محل هاى مختلف از جمله مدرسه، خانه و اماکن تفریحى مهم است و باید به عنوان نشانه اى از تغییر خلق آنان در نظر گرفته شود.
احمد نباتى روانشناس مى گوید: «بى توجهى به نیازهاى روانى دانش آموزان در سنین نوجوانى ناهنجارى هاى رفتارى و عاطفى مثل اعتیاد، خودکشى، بزهکارى، فرار از خانه، عشق زودرس و فرار از مدرسه را به دنبال مى آورد. با این وجود به نظر مى رسد هم و غم مدارس و خانواده ها تنها درس خواندن بچه ها است و کسى چندان به نیازهاى روانى آنها توجه نمى کند. این در حالى است که همین مشکلات روانى نوجوانان مى تواند آنها را نسبت به تحصیل بى علاقه کند و این یکى از نشانه هاى بروز بحران روانى اى است که با ترک تحصیل به اوج خود مى رسد. در این شرایط معمولاً مددکارى هم در مدرسه وجود ندارد و کادر مدرسه هم غالباً شیوه هاى برقرارى رابطه صحیح با نوجوان آسیب پذیر را نمى دانند و گاهى رفتار آنها به مشکلات بچه ها بیشتر دامن مى زند.” این در حالى است که اگر در مدارس روانشناسان و مددکاران مجرب وجود داشته باشند و اولیاى مدرسه و معلمان آنها را به رسمیت بشناسند، برخى از ناهنجارى ها تحت کنترل قرار مى گیرد.
یک روانشناس تربیتى که مدت ها در دبیرستانى به کار مشاوره پرداخته به عنوان نمونه اى از موفقیت هایش به خود مى بالد که توانسته از شاگردى شرور دانش آموزى درسخوان و مؤدب بسازد. وى مى گوید: «بعد از روانکاوى پسر نوجوان کوچک اندامى که همیشه با کارهایش مدرسه را به هم مى ریخت، متوجه شدم که او آرزو دارد مانند برادرش به کار آهنگرى بپردازد تا پول زیادى به دست آورد. بنابراین با اطلاع خانواده اش ترتیب اخراج صورى او را از مدرسه دادیم تا در آهنگرى برادرش به کار بپردازد و مخصوصاً به برادرش توصیه کردم تا حد امکان به او سخت بگیرد. چند روز بعد خودش راه مرا گرفت و در خواست کرد که به مدرسه برگردد.”
طبیعى است که اگر اولیاى مدرسه و والدین نوجوانان رفتار صحیح با این دست از نوجوانان را ندانند ممکن است به رفتارهاى غیرحرفه اى و حتى خشن دست بزنند و تنها موجب بیزارى بیشتر دانش آموز از مدرسه را فراهم کنند.
نباتى مى گوید: «مدرسه جایگاه هم آموزش و هم تربیت است. در مدرسهمى توان به بچه ها گفت که چگونه رفتار کنند و یک گروه از مشکلات روانى دانش آموزان را هم در مدرسه حل کرد. اگر مدارس با خانواده ها ارتباط مناسبى داشته باشند، مى توانند عواقب ناشى از مشکلات خانوادگى را رفع کنند.” بچه هایى که دچار مشکل مى شوند از راه هاى زیادى مشکلاتشان را بروز مى دهند.
محترم شجاعى کارشناس علوم تربیتى مى گوید: «بچه هایى که دچار اختلال سلامت روانى و یا احساس ناامنى روانى هستند به رفتارهایى از قبیل دلقک بازى، دزدى، دروغگویى، اذیت دانش آموزان دیگر، تخریب، پرخاشگرى، ناخن جویدن و نظایر آن روى مى آورند. تمام این رفتارها هم ریشه در خانواده، مدرسه، جامعه و بى توجهى به نیازهاى روانى نوجوان دارد.”
وى مى افزاید: «بهبود پندار درباره خود، افزایش اعتماد به نفس، کاهش احساس حقارت، توانایى بحث کردن، درست دیدن مسائل و نحوه سازگارى با اجتماع از مهارت هایى است که مى توان در مدرسه به دانش آموزان آموخت تا آنها بهتر با مشکلاتشان رودررو شوند.”

 

البته خانواده ها با یک رفتار دیگر هم به مشکلات نوجوانان دامن مى زنند. این رفتار در مواجهه با بلوغ نوجوانان است. بسیارى از والدین همراه و راهنماى خوبى براى فرزندانشان که در دوران بلوغ اند، نیستند. ضمن این که به قولى بسیارى از والدین وظیفه حفاظتى خود را به خاطر اعتمادشان به دولت رهاکرده و همه چیز را به مدارس سپرده اند. در این شرایط اگر مدارس نیز نحوه مواجهه درست با این دسته از دانش آموزان را ندانند، آنها رها و چه بسا سرکوب مى شوند. به این ترتیب انحرافات و افراط و تفریط و حتى جذب در شبکه هاى مجرم دور از انتظار نیست.
اتفاقى که به وفور در خانواده ها و مدارس رخ مى دهد این است که آنها به محض مشاهده کوچک ترین رفتارى که ممکن است در دوران بلوغ طبیعى باشد به برخورد خشن متوسل مى شوند. درحالى که به عقیده روانشناسان این نحوه برخورد به پنهان کارى مى انجامد و در این شرایط کاملاً از کنترل خارج مى شود.
به عبارتى اگر والدین و مدارس نحوه رفتار با نوجوان را ندانند ممکن است نه تنها مشکلات آنها را حل نکنند بلکه به آن دامن هم بزنند. درنتیجه ممکن است مدرسه به مرکز ایجاد بحران هاى روحى و مبادله اطلاعات پنهان، تبدیل شود. همچنین ممکن است در مدرسه تبادل موادمخدر و تصاویر و نوارهاى نامناسب صورت بگیرد و کشیدن سیگار و گردش و تفریحات ناسالم باب شود.
شجاعى مى گوید: «والدین یا مدارسى که راه سختگیرى و سرکوب را در رابطه با رفتار و گفتار بچه ها در سن بلوغ درپیش مى گیرند و سعى مى کنند با این روش آنها را وادار به هماهنگى با ارزش هاى خود کنند، تنها به اعمال لجوجانه در آنها دامن مى زنند. در این شرایط بچه هاى تحت فشار ممکن است به رفتارهایى نظیر کشیدن سیگار، داد و بیداد راه انداختن، پوشیدن لباس هاى نامناسب، دست بزن داشتن و... دست بزنند.”
وى مى افزاید: «وقتى جلوى یک تمایل طبیعى را مى گیریم، این تمایل باقیمى ماند و هنگامى که از جلوى چشم والدین و اولیاى مدرسه دور مى شود، اگر فرد آموزش ندیده باشد به نحو ناهنجار و به شکل تخریبى بروز پیدا مى کند. در نتیجه نوجوان یا متمرد و یا دست و پا چلفتى مى شود. نیازهاى سرکوب شده دوران بلوغ موجب ایجاد افسردگى، خشم پنهان و شخصیت هاى منفعل - مهاجم مى شود. در حالى که به جاى سرکوب مى توانیم با دادن آگاهى، در نوجوانان خویشتندارى ایجاد کنیم. به عبارتى سعى کنیم با جملاتى که برابرى شخصیتى را مى رساند (بالغ) با او ارتباط برقرار کنیم. همچنین درباره مسائل نوجوان از خودش نظرخواهى کنیم و از او بخواهیم خودش را جاى ما بگذارد و بگوید در این شرایط چگونه باید رفتار کنیم.
مشاوران و مسئولان باید به نوجوان آگاهى دهند و بگویند که چه اتفاقاتى در او روى مى دهد و این که این اتفاقات طبیعى است. اما سرکوب موجب مى شود آینده نوجوان و انتخاب هایش در آینده تحت تأثیر قرار بگیرد.” در نهایت اگر بپذیریم که این نحوه رفتار در خانواده، مدرسه و سطح جامعه است که از کودکان و نوجوانان انسان هایى سالم و بالنده و یا انسان هایى نابهنجار مى سازد، حتماً با دقت و درایت بیشترى به بهداشت روانى کودکان و نوجوانان توجه مى کنیم.

 

ناخن جویدن و راه مبارزه با آن
ناخن جویدن، یک اختلال عادتی است که اغلب در کودکان و گاهی در بزرگسالان بروز می کند.
افراد مبتلا به اختلال هنگام جویدن ناخن متوجه عمل خود نیستند.
بعضی از افراد مبتلا، به جویدن ناخن و بعضی دیگر به جویدن اطراف ناخن می پردازند و عده ای نیز هر دو عمل را انجام می دهند.
زمان شروع
این اختلال احتمالا از 4 یا 5 سالگی شروع و در 10 تا 15 سالگی به شدت خود می رسد و اکثر مبتلایان به این اختلال را کودکان 9 تا 11 ساله تشکیل می دهند.
میزان شیوع
میزان شیوع این اختلال در بین دخترها بیشتر از پسرها است.
درمیان بیماران عقب مانده ذهنی که از ضریب هوشی پایین برخوردارند بسیار کم دیده می شود اما موارد شدید آن در بعضی از عقب مانده های ذهنی که دارای ضریب هوشی 68 به بالا هستند زیاد دیده شده است.
به طوری که بعضی از آنها آن قدر ناخن های خود را می جوند که به گوشت رسیده و از آن خون جاری می شود. البته اکثر روانپزشکان معتقدند رابطه مستقیمی بین فشارهای روحی و ناخن جویدن وجود دارد به عبارت دیگر با افزایش فشارهای روحی این اختلال نیز تشدید می شود.
عوارض
جویدن ناخن علاوه بر صدمه زدن به صفحه ناخن و تغییر شکل آنها،، قدرت انجام دادن بسیاری از کارهای ظریف را از انسان سلب می کند.
همچنین بزاق دهان نقش مخربی بر ناخن و بافتهای اطراف آن داشته و رطوبت ناشی از آن مکان مناسبی را برای رشد باکتریها و قارچها فراهم می آورد.
علل ناخن جویدن
1- عصبانیت بیش از حد که ناشی از فشار روحی و اضطراب باشد.
2- دلواپسی و تضادهای فکری مخصوصاً زمانی که کودک در موقعیت های حساس، ترس آور، بلاتکلیفی و حالات هیجانی دیگر قرار می گیرد.
3- تقلید از دیگران که به صورت عادت درآمده باشد.
4- واکنش برای تخلیه هیجانات و تمایلات ناخودآگاه فرد.
¤ والدین برای کمک به کودک
چه کارهایی باید انجام دهند:
1- به جای پرداختن به عمل شخص باید به خود او توجه کرده به عبارت دیگر درمان اساسی با شناخت علل آن امکان پذیر است.
2- چون ناخن جویدن ناخودآگاه و براثر فشار اضطراب است با روش های خوشایند فرد را از عمل خود آگاه سازید.
3- هیجان پذیری فرد را با ایجاد بهداشت روانی در زندگی او کاهش دهید.
4- در افراد بزرگسال سعی کنید ریشه ناراحتی را پیدا کنید.
5- اوقات فراغت فرد مبتلا را با فعالیت های مورد علاقه او پر کنید.
6- هر بار که فرد در ترک عادتش موفقیتی به دست می آورد، با ابراز رضایت و خوشحالی او را به خاطر اراده اش تشویق کنید.
¤ والدین چه کارهایی را نباید انجام دهند:
1- سرزنش، تهدید، تنبیه و تحقیر کودک هیچ اثر درمانی نخواهد داشت بلکه این عادت را تشدید می کند.
2- مالیدن داروهای تلخ و بدمزه فلفل، رنگ و... برای ترک ناخن جویدن موثر نبوده بلکه با ایجاد احساس گناهکاری و اضطراب در فرد سبب می شود بیشتر به این عمل بپردازد.
3- در کودک ایجاد ترس نکنند زیرا این عمل باعث تشدید ناخن جویدن و همچنین اختلالات دیگری می شود.مریم اولایی

 

اثربخشی خانواده درمانی
دکتر جعفر حسن زاده*: جوامع بشری این قرن شاهد تعداد بی شماری از انسان هایی می باشند که وقتی ماده مخدر روزمره به آنها به هردلیل به قلمرو جسمشان نرسد یا دیر برسد جبراً احساس نیاز مفرط بدان مواد می کنند و آنگاه اسیر یک سلسله اختلالات فیزیولوژیک و روانی می گردند.
دکتر جعفر حسن زاده*: جوامع بشری این قرن شاهد تعداد بی شماری از انسان هایی می باشند که وقتی ماده مخدر روزمره به آنها به هردلیل به قلمرو جسمشان نرسد یا دیر برسد جبراً احساس نیاز مفرط بدان مواد می کنند و آنگاه اسیر یک سلسله اختلالات فیزیولوژیک و روانی می گردند.
در تعریف مواد مخدر می توان چنین گفت که مواد مخدر به موادی اطلاق می شود که خاصیت تخدیر کننده و به عبارت بهتر خاصیت نشئه آور داشته باشد. الکل از این بابت به مواد مخدر بی شباهت نیست ولی جزء این دسته به شمار نمی آید، سیگار هم اصولاً درجه تخدیرزای اندکی دارد، طیف مواد مخدر بی اندازه زیاد است که از آن جمله می ت

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رابطه خانه و مدرسه و اثرات تربیتی آن

دانلود مقاله روانشناسی رشد کودک

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله روانشناسی رشد کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه :
بدون شک یکی از مهمترین و مؤثر ترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایه ریزی شده و شکل می گیرد. امروزه این حقیقت انکار ناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایینفقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی، عاطفی ، شخصیتی و هوشی را در بر گیرد. این ابعاد عوامل تعین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه گذاری و شکل می گیرند.
اهمیت روانشناسی کودک
روانشناسی کودک اهمیت خود را از کودک می گیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوق العاده ای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی ترین زمان را نیاز دارد که قابلیت ها و توانایی های خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان در حدود 18 سال اول زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با اهمیتی در زندگی انسان است.
از طرف دیگر، نوزاد انسان با کمترین توانایی ها و امکانات به دنیا می آید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می ایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمی تواند سر خود را راست نگه دارد ). این مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال می شود، ولی این مراقبت بدون آگاهی، دانش و آموزش شیوه های فرزند پروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روانشناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی وشیوه های صحیح فرزند پروری )ناشی می شود.
اهداف روانشناسی کودک
روانشناسی کودک به عنوان یکی از زیر مجموعه های روانشناسی رشد با هدف نگاه دقیق و علمی به کودک و نیازهای او یافتن شیوه های صحیح پرورشی و آموزشی کودک از اولین سالهای روانشناسی علمی مورد توجه بوده است. (البته موضوع کودک و مسائل مربوط به او همیشه مورد توجه بوده است ). در طول این سال ها روانشناسان زیادی نظیر ژان پیاژه و استانلی هال به مطالعه و تحقیق در مورد جنبه های مختلف رشد کودک پرداخته اند.
موضوعات مورد مطالعه در روانشناسی کودک
مطالعه در مورد جنبه های مختلف رشد کودک
رشد یک فرایند چند بعدی است. این رشد شامل رشد جسمی ، زبانی ، عاطفی ، شناختی ، اجتماعی ، اخلاقی و شخصیتی است و توجه به مطالعه در مورد تمام این جنبه ها یکی از اهداف روانشناسی رشد است. اهمیت این توجهبه تمام ابعاد رشدی بهعث آگاهی و شناختی متعادل و چند بعدی در مورد کودک می شود و والدین و سایر افراد مرتبط با کودک را در درک و رفتار صحیح با کودک یاری می نماید.
مطالعه در مورد نیاز های کودک در سنین مختلف
کودکان دارای نیازهای متعددی هستند و در سنین مختلف یکی یا چند مورد از این نیازها در مقایسه با سایر نیاز در اولویت می باشد. برای مثال ،در مرحله نوزادی (صفر تا دو سالگی )نیازهای جسمانی در اولویت قرار دارد. در حالی که در دوران نوجوانی (سنین بعد از دوازده سالگی )نیاز به استقلال فردی در اولویت می باشد.

 


مطالعه در مورد شیوه های صحیح فرزند پروری
شیوه های صحیح فرزند پروری ، نحوه تعامل و روابط مناسب با فرزندان از مهمترین موضوعات برای روانشناسان کودک می باشد. بیشتر پدر و مادرها فرزند پروری را کاری ساده تلقی می کنند و بر این باور هستند که هر کسی می تواند از عهده این امر بر آید. (البته این دیدگاه بیشتر در والدین بدون فرزند دیده می شود )اما فرزند پروری نیاز به آگاهی و آشنایی با نحوه عملکرد و اصول آن دارد و تحقیقات حوزه روانشناسی کودک اصول و روش های متعددی را متناسب با سنین مختلف یافته است.
مطالعه در مورد مقابله با برخی مشکلات رفتاری-روانی دوران کودکی
کودکان نیز همچون بزرگسالان دچار آشفتگی های روانی-رفتاری می شوند واین مسأله باعث تحقیقاتو مطالعات دامنه داری در زمینه انواع این آشفتگی ها و تفاوت آن ها با آشفتگی های رفتاری- روانی بزرگسالان و همچنین شیوه های درمانی این آشفتگی ها شده است. برخی از این مشکلات و آشفتگی های رفتاری-روانی کودکان عبارتند از : اتیسم ، اختلالات یادگیری ، اختلالات توجه ، اختلالات دفعی ، ناخن جویدن و ...

 

تاریخچه روان شناسی رشد
سیر تحول اطلاعات بشر درباره ابعاد گوناگون رشد، تا قبل از اندیشه‌های مکتوب که عمدتا از یونانیان آغاز می‌شود، به درستی روشن نیست، ولی می‌توان حدس زد که نخستین آگاهی‌های بشر درباره چگونگی رشد خود، از دو منبع اساسی به دست آمده است.
از آن‌جا که بشر برخی از دانش‌های آغازین خود را از طریق وحی و شرایع آسمانی به دست آورده و هدف آن‌ها تربیت و هدایت بشر به سوی کمال و تعالی و نیک‌بختی انسان بوده است، طبیعی می‌نماید در این راستا به مسایلی نظیر رشد انسان و چگونگی آن توجه شده باشد.
مشاهده تولد، رشد و بزرگ شدن انسان‌های دیگر، منبع دیگری است که از آغاز در اختیار بشر قرار داشته است، ولی این شناخت‌ها برخی کلی و برخی دیگر که وابسته به مشاهدات روزمره بوده، بسیار سطحی و محدود بوده است.
در میان انسان‌ها نیز همه افراد و گروه‌ها به یک اندازه به این مساله توجه نکرده‌اند، در این بین انبیاء الهی و اوصیای ایشان به لحاظ مسئولیت مهم خویش در تربیت و هدایت انسان و گشوده بودن راه منحصر به فرد وحی به روی آنان، بیشترین توجه و عنایت را به رشد انسان‌ها داشته و تا آن جا که درک و فرهنگ مردم زمان ایشان اجازه می‌داده، آگاهی‌های ارزش‌مندی در اختیار آنان قرار داده‌اند.
دسته دیگری که به این مساله توجه کرده‌اند، مربیان و مصلحان اجتماعی بودند که برای تربیت سلف‌های صالح به موضوع رشد، مراحل و لوازم آن پرداخته‌اند.
قدیمی‌ترین مکتوبات معتبری که هم اکنون در دسترس است نوشته‌های فیلسوفان یونان باستان است که به ناچار نقطه آغاز هر مطالعه تاریخ بشری به شمار می‌رود، هر چند که آنان نیز به نوبه خود تحت تاثیر ادیان و مذاهب الهی و پیش از آن بوده‌اند.
گر چه روان‌شناسی رشد، کمتر از یک قرن است که به جرگه علوم پیوسته است، لکن به دلیل ریشه‌های عمیقی که در تاریخ بشر دارد باید برای پی‌جویی و ریشه‌یابی نظریاتی که در آن ابراز شده، گذری سریع بر پیشینه‌های این علم داشته باشیم.

پیشینه‌ روان‌شناسی رشد
معمولا تاریخچه روان‌شناسی رشد را در سه دوره مورد مطالعه قرار می‌دهند:
1. از دوره رنسانس تا اوایل قرن نوزدهم
2. از اوایل قرن نوزدهم تا اوایل قرن بیستم
3. از اوایل قرن بیستم به بعد.
ولی در این میان نباید نظریات دانشمندان قبل از رنسانس و حتی قبل از میلاد را نادیده گرفت. در اینجا ابتدا به نظریات دانشمندان قبل از میلاد اشاره می‌کنیم، سپس به سه دوره مورد اشاره می‌پردازیم.

قبل از میلاد
گفته می‌شود که از حدود پنج قرن قبل از میلاد، در جنین‌شناسی، فرضیه‌ای به نام "پیش‌ساختگی" مطرح بوده است. بر اساس این فرضیه؛ در اسپرم یا تخمک یک انسان کامل ولی بسیار کوچک به نام "هومونکولوس" وجود دارد و رشد آن تا بزرگسالی تنها در ابعاد و کمیت‌هاست. در این دوره به ویژه در ایران، روم و یونان هدف آموزش و پرورش این بود که کودک را به گونه‌ای تربیت کنند که در آینده شهروند خوبی باشد و اساسا کودک به عنوان کودک مورد توجه نبود. نظریه‌پردزان این دوره عمدتا فلاسفه یونان بودند که از مهم‌ترین آنان می‌توان به افلاطون و ارسطو اشاره کرد.
افلاطون: عمده آرای افلاطون در دو کتاب "جمهوری" و "قانون" گرد آمده است. در کتاب جمهوری به تفاوت استعدادهای کودکان، لزوم شناسایی این توانایی‌ها و هماهنگ ساختن آموزش‌های ابتدایی با استعداد اطفال توجه و تاکید کرده است. در کتاب قانون، ضمن مجاز شمردن بازی‌های کودکانه، آغاز سن تحصیلی را ده سالگی می‌داند.
ارسطو : شاگرد افلاطون بوده ولی در برخی مسایل مبنایی با وی هم عقیده نبود. وی رشد انسان را به سه مرحله تقسیم می‌کند:
- مرحله حیات جسمانی
- مرحله نفس عاطفی
- مرحله عقلی
وی معتقد بود که تعلیم و تربیت باید هماهنگ با تحولات طبیعی رشد پیش رود و در هر مرحله، همان بعد از شخصیت مورد تربیت قرار گیرد که، در آن مرحله ظهور یافته است.

بعد از بعثت و ظهور اسلام
در شرق، بیش از ششصد سال پس از میلاد، با بعثت پیامبر اسلام(ص) و در اثر تشویق اسلام به فراگیری علوم، دانشمندان مسلمان با استفاده از علوم مختلف آن زمان، یافته‌های بشری را در پرتو داده‌های وحی به نقد کشیدند و اندیشه‌های فلسفی و یافته‌های تجربی خویش را بدان افزودند و چرخ علم بشری را دوباره به گردش درآورند. از جمله آنان می‌توان به زکریای رازی، فارابی، ابن سینا و... اشاره کرد.

 


قرون وسطی
در این دوران، فرضیه پیش‌ساختگی به صورت اندیشه مسلط در آمده بود. در این دوره، اطفال را "بالغین ناپخته" یا "مینیاتور بزرگسالان" می‌پنداشتند و از آنان انتظار رفتار بزرگسالان می‌رفت. در این دوران، در شرق نیز دانشمندان مسلمانی نظیر سهروردی، غزالی و... به تبیین رشد در انسان پرداختند.

دوران رنسانس تا قرن نوزدهم میلادی
در این مرحله از تاریخ اروپا، شاهد پیدایش دیدگاه‌های متفاوت و جدیدی در عرصه رشد و تعلیم و تربیت هستیم. هر چند قرن‌ها طول کشید تا این نظریات در عمل پیاده شود.
در این دوره، دانشمندانی چون کمینوس، روسو و فروبل کودک را از دید یک فرد اجتماعی مورد بررسی قرار دادند و بیشتر به تربیت اجتماعی کودک تاکید داشتند. نتیجه آراء علما و دانشمندان در قرن 17و 18 آن شد که کودک به عنوان یک مرجع مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت و محققین در رشته‌های مختلف بررسی‌های خود را از کودک آغاز نمودند.
قرن هجدهم را باید طلیعه مطالعه کودک دانست. هر چند در قرن هفدهم زمینه‌های فکری برای مطالعه و توجه به کودک فراهم شد ولی در زمینه مطالعه عینی کودک، کاری انجام نگرفت. قرن هجدهم علاوه بر آن که شاهد ادامه ابراز دیدگاه‌های نظری در قلمرو فلسفه و تعلیم و تربیت می‌باشد، نخستین مطالعات منظم درباره کودک را در خود جای داده است.

 


آیا همه کودکان در باید در یک زمان مشخص شروع به صحبت کردن کنند؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روانشناسی رشد کودک

دانلود مقاله گزارش کارآموزی نمایندگی تهیه وتوزیع رسانه ها

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله گزارش کارآموزی نمایندگی تهیه وتوزیع رسانه ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

گزارش کارآموزی نمایندگی تهیه وتوزیع رسانه های تصویری استان کردستان شهرستان سنندج

دراین مکان که نمایندگی تهیه وتوزیع رسانه های تصویری ونرم افزارهای

 

کامپیوتری بود کارهای زیاد ودرهمی انجام می دادم و هر روزه بنابر خواسته ی

 

مدیر آنجا کاری را انجام می دادم، کارهایی هم چون فروش نرم افزار درداخل

 

فروشگاه به مشتریان گذری که بنابه دخواست مشتریان آن نرم افزار یا فیلمی را

 

که مد نظر داشتند را درخواست کرده وبه آن ها تحویل می دادم.

 

گاه این مشتریان راجع به نرم ازارها سوالاتی پرسیده که من تا حد امکان وتوانایی

 

آن ها را راهنمایی می کردم و طریقه نصب نمدن آن نرم ازار را به آن ها آموزش

 

می دادم، وگاه نیز بعضی از مشتریان نرم افزارهایی خاص را سفارش می دادند

 

که باید این نرم افزار یا فیلم از جایی دیگر تهیه می شد جهت این کار نرم افزار یا

 

فیلم درخواستی را در داخل کامپیوتر موجود ثبت کرده وبعدا به نمایندگی کلی

 

ارسال می نمودیم تا نمایندگی در اولین فرصت این فیلم و یا نرم افزار را ارسال

 

کرده وما به مشتریان تحویل می دادیم.

 

یک سری از نرم افزارهای درخواستی را می توانستیم از اینترنت دانلود کنیم که در

 

این صورت وارد اینترنت شده ونرم افزار مربوطه را جستجو کرده و به صورت

 

های بسته های آماده به مشتریان تحویل می دادیم.

 

 

 

 

 

 

 

یک سری دیگر از مشتریان خودشان فروشنده فیلم ها و نرم افزارها بودند که

 

قضیه ی این مشتریان با مشتریان قبلی فرق داشت چون این مشتریان به صورت

 

انبوه نرم افزار وفیلم را خریداری می کردند که در این صورت می بایست این

 

نرم افزارها وفیلم های مربوطه و مورد در خواست مشتری لیست شده ودر اختیار

 

او قرار گیرد تا به انتخاب خود نرم افزار ها وفیلم های مورد نیازخود را انتخاب

 

کرده و سفارش دهد، ما نیز این نرم افزارها و فیلم ها را برداشته وبه تعداد مورد

 

نیاز او در اختیارش قرار می دادیم اما قبل از تحویل این نرم افزارها وفیلم ها می

 

بایست تعداد واسم آن ها در بانک اطلاعاتی ثبت می شد.

 

یک مشتری ممکن بود که از نرم افزار خاص تعداد زیادی را بر دارد واز یک نرم

 

افزاری دیگر تعدادی کمتری را بردارد که در نتیجه باید این اعداد به دقت در بانک

 

اطلاعاتی ثبت و ذخیره می شد، قیمت هر کدام از این نرم افزارها وفیلم ها قبلا در

 

بانک اطلاعاتی نیز ثبت شده بود وبه این ترتیب قیمت کلی فروش به آن مشتری

 

تهیه و چاپ می شد وبه مشتری داده می شد.

 

کار دیگری که در این مکان انجام می دادم تهیه وپخش پوسترهایی در مورد فیلم ها

 

ونرم افزار های موجود در مغازه بود که می بایست کل نرم افزارها وفیلم های

 

موجود را در صفحه ای هم راه با قیمت هایشان تایپ کرده وپرینت گرفت ودر

 

داخل مرکزهای فروش به مشتریان عرضه کرد.

 

 

 


نوعی دیگر از پوسترها فقط مخصوص یک فیلم ویا یک نرم افزار خاص بود که

 

برای تهیه این پوسترها می بایست اطلاعات کاملی در مورد آن نرم افزار را در

 

برگه مربوطه تایپ کرده وعکس های مورد نظر را با نرم افزاری خاص

 

(فتوشاپ) برش داده ودر جای مخصوص به خود قرار داد وبعد از کامل شدن این

 

پوسترها می بایست آن ها را بر روی کاغذ براق چاپ نمود.

 

در این فروشگاه نیز نرم افزارهای مربوطه ومورد نیاز برای کار وثبت اطلاعات

 

را برروی سیستم نصب می نمودم.

 

چون نرم افزاره وفیلم ها هر روزه در حال تغییر و تحول بودند بانک اطلاعاتی نیز

 

می بایست هر روزه عوض می شد وتغییر وتحول می یافت و هر نرم افزاری که

 

قبلا در بانک بوده والان در مغازه نمانده است می بایست خذف ونرم افزارها وفیلم

 

های جدید وارد شده می بایست در داخل بانک اطلاعاتی درج می شد، این کار

 

هرروزه صبح انجام می شد کل اطلاعات نرم افزارها وفیلم های جدید از قبیل نام

 

نرم افزاریا فیلم، قیمت ، ورژن و... می بایست بادقت درج می شد.

بعضی از کارمندان که با کامپیوتر ونرم افزار آشنایی زیادی نداشتند را آموزش

 

می دادم به گونه ای که بتوانند با کامپیوتر کار کرده واز نرم افزارهای مورد

 

نیازبه خوبی استفاده کنند.

 

 

 

 

 

 

 

از اینترنت نرم افزارها جالب ومورد احتیاج را به حالتی گلچین کرده وبه صورت

 

بسته هایی در داخل "سی دی" یا "دی وی دی" در اختیار مشتریان قرار می دادیم.

 

هم چنین در این دوره تحقیقاتی در مورد OpenGl در Visual Basic برای این

 

موسسه انجام دادم چون این موسسه می خواست در مورد OpenGl در
Visual Basic

 

نرم افزارهای آماده ای عرضه کند.

 

این تحقیقات را از اینترنت وکتاب هایی در مورد بحث مربوطه انجام دادم که در

 

زیر بعضی از مطالب این بحث را آورده ام.

 

OpenGl یک رابط نر م افزاری برای سخت افزار گرافیک است. این رابط نرم

 

افزاری تقریبا شامل ١٢0فرمان مجزا از هم است که به برنامه نویس اجازه می

 

دهد اشکال مورد نیاز خود را به صورت دوبعدی و یا سه بعدی به راحتی تهیه

 

کند.

 

محیط برنامه نویسی ویژوال بیسیک بهترین محیط برای فراگیری مفاهیم برنامه

 

نویسی گرافیکی در OpenGL است.شما به کمک این محیط ساده می توانید خیلی

 

سریع شروع به یادگیری OpenGLکنید.

 

اما در صورتی که می خواهید به برنامه نویسی حرفه ای گرافیکی بپردازید به شما

 

پیشنهاد می کنم ازیک از زبانهای خانواده سی مانند Visual C++ 6 و یا Borland C++ 5

 

 

 

استفاده کنید تا از سرعت واقعی و تمامی امکانات این رابط گرافیکی لذت ببرید.

 

قبل از هر چیز ما بایدOpenGL را بر روی ویژوال بیسیک پیاده سازی کنیم.

 

خوشبختانه برای اینکار یک کتابخانه با نام VBOpenGLوجود دارد. این

 

کتابخانه شامل اکثر توابع OpenGL و کتابخانه های همراه آن است مانند glut که

 

کار شما را برای کار کردن با OpenGL بسیار ساده کرده است.

 

ایجاد پنجره در OpenGL کار نسبتا ساد ه ای است اما باید پیش از ایجاد پنجره درOpenGL

 

یکسری تنظیمات اولیه را انجام دهیم تا سیستم گرافیکی بداند که ما تحت چه

 

شرایطی می خواهیم پنجر ه را نمایش بدهیم. از جمله این تنظیمات می توان به

 

موارد زیر اشاره کرد:

 

اندازه پنجره (ارتفاع و طول آن (

 

تعیین عمق رنگ

 

تعیین حالت رنگ (مانند RGBA و RGBو...)

 

تعیین اینکه آیا می خواهیم از بافر دوگانه استفاده کنیم و یا نه.

 

سپس برای ادامه کار باید تابع CreateGLWindow را تعریف کنیم. کد زیر

 

تابع CreateGLWindow نشان می دهد.

 

Public Function CreateGLWindow(frm As Form, Width As

 

Integer, Height As Integer, Bits As

 

 

 

Integer) As Boolean

 

Dim PixelFormat As GLuint

 

Dim pfd As PIXELFORMATDESCRIPTOR

 

pfd.cColorBits = Bits ' color depth

 

pfd.cDepthBits = 16

 

pfd.dwFlags = PFD_DRAW_TO_WINDOW Or

 

PFD_SUPPORT_OPENGL Or PFD_DOUBLEBUFFER

 

pfd.iLayerType = PFD_MAIN_PLANE

 

pfd.iPixelType = PFD_TYPE_RGBA

 

pfd.nSize = Len(pfd)

 

pfd.nVersion = 1

 

PixelFormat = ChoosePixelFormat(frm.hDC, pfd)

 

If PixelFormat = 0 Then

 

KillGLWindow

 

MsgBox "Can't Find A Suitable PixelFormat.", vbExclamation,

 

"ERROR"

 

CreateGLWindow = False

 

End If

 

If SetPixelFormat(frm.hDC, PixelFormat, pfd) = 0 Then

 

KillGLWindow

 

MsgBox "Can't Set The PixelFormat.", vbExclamation,

 

"ERROR"

 

CreateGLWindow = False

 

End If

 

hrc = wglCreateContext(frm.hDC)

 

If (hrc = 0) Then

 

KillGLWindow

 

MsgBox "Can't Create A GL Rendering Context.",

 

vbExclamation, "ERROR"

 

CreateGLWindow = False

 

End If

 

If wglMakeCurrent(frm.hDC, hrc) = 0 Then

 

KillGLWindow

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گزارش کارآموزی نمایندگی تهیه وتوزیع رسانه ها

دانلود مقاله مسکن و حاشیه نشینی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله مسکن و حاشیه نشینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 مفهوم حاشیه نشینی به موقعیتی از نابرابری اطلاق می شود که در آن طبقات مسلط اقتصادی- سیاسی به طور منظم و مداوم گروهها و طبقات تحت نفوذ و حاکمیت خود را از برخورداری منابع، منافع و امتیازات عمده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی محروم می دارند. موانع پیش پا گذارده شده برای جدایی گروههای حاکم و محکوم اقتصادی و سیاسی نابرابریها را دائمی کرده و اقشار پایین را به لحاظ اقتصادی- سیاسی و اجتماعی حاشیه ای می کند.گاهی در فضاهای زیست انسانها شیوه های مختلفی از زیست نظیر شیوه حیات شهری، روستایی و یا کو£ نشینی حاکم است که هر یک علی رغم داشتن نقاط مشترک زیستی، تفاوتهای ساختاری دارند، چنانکه لوئیزورث در سال۱۹۳۸ از شهرنشینی به عنوان شیوه خاص زندگی یاد می کند که با شیوه زندگی روستایی تفاوتهای بسیاری دارد.
گاه از حاشیه نشینی نیز در بطن شیوه زندگی شهری به عنوان نوعی شیوه زندگی نام برده می شود که نسبت به سه شیوه رایج زندگی یعنی شهری، روستایی و ایلاتی متفاوت بوده و با ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی مخصوص به خود بافت فیزیکی معینی را به وجود می آورد.حاشیه نشینان را در معنای عام شامل تمام کسانی می دانند که در محدوده اقتصادی شهر ساکن هستند ولی جذب اقتصاد شهری نشده اند. جاذبه شهرنشینی و رفاه شهری این افراد را از زادگاه خویش کنده و به سوی قطبهای صنعتی و بازارهای کار می کشاند و اکثر آنها مهاجرین روستایی هستند که به منظور گذران بهتر زندگی راهی شهرها می شوند.
مارشال کلینارد می گوید: حاشیه نشینی مسئله و عارضه ای شهری است، منشا عمده بزهکاری و جرم می باشد. اشکال و انواع مختلفی دارد. هر چند حاشیه نشینی دارای انواع مختلف است. اما دارای یک الگوی مشخص جهانی می باشد. افرادی که در مناطق حاشیه نشین زندگی می کنند، از ساختار قدرت و سیاست عمومی جامعه جدایی یافته و به عنوان گروه “اجتماعی پست” تلقی می گردند. حاشیه نشینان به نوبه خود با تردید به جهان نگاه می کنند. جهان حاشیه نشینی به لحاظ اجتماعی، بعد منفی دارد امری است که از آن تبری می جویند.
در حقیقت حاشیه نشینی از لغت Slumer گرفته شده، زیرا تصور آن است که کسانی که در کوچه ها و خیابانهای نامعین می خوابند و چرت می زنند، از ساکنین حاشیه ها و کسانی که در حاشیه ها سکنی می گزینند، باشند. آنان به لحاظ اجتماعی دارای موقعیتی متزلزل بوده و در طبقه پایینی از اجتماع قرار دارند، فقیرند و در کوچه و پس کوچه ها و محلات کم درآمد زندگی می کنند.
حاشیه نشینان تنها به دلیل اقتصاد نامطلوب حاشیه نشین شده اند. یعنی قیمت ارزان زمین و مسکن و نداشتن جایگاه مطلوب اقتصادی باعث اسکان آنها در حاشیه شهر گشته است و محیط و شرایط اجتماعی است که چنین شیوه زندگی را بوجود می آورد.
● تاریخچه حاشیه نشینی
به لحاظ تاریخی، اولین مناطق حاشیه نشین در کشورهای توسعه یافته و بخصوص ممالک، اروپایی گتوهای یهودی نشین بوده اند. در سده های میانه یهودیها به الزام قانون ناگزیر شده اند در محله های جدایی به نام گتو سکونت گزینند، این گونه محله های یهودی نشین از ویژگیهای ثابت شهرهای ایتالیا، آلمان، لهستان و سایر کشورها بودند.
بعد از انقلاب صنعتی همزمان با توسعه شهرهای انگلستان و سپس سایر شهرهای اروپایی حاشیه نشینی و زاغه نشینی فزونی گرفت. این روند در آمریکا با مهاجرتهای فزاینده اروپاییان از ممالکی نظیر انگلیس، ایتالیا، آلمان، مجارستان و ایرلند به این کشورها همراه بوده است.حاشیه نشینی به مفهوم امروزی آن، در جوامع در حال توسعه از زمان شروع استعمارگری در آنها ماهیت وجودی خود را به مرور پیدا می کند و به عبارتی آن را می توان ناشی از تاثیر مستقیم سیاستهای اقتصادی- اجتماعی و در ادامه نظامهای شهری جوامع استعمارگر در کشورهای تحت سلطه دانست که با حضور پرتغالیها در قرن شانزده، در قاره کهن آسیا، حاشیه نشینی در چهره شهرهای جوامع در حال توسعه امروزی سیمای حقیقی خود را نشان می دهد.
در سده اخیر، مناطق فعال کشورهای در حال توسعه، به عنوان قطبهای جاذب جمعیت، به فراخوانی نیروی کار از نقاط مختلف کشور خویش و یا دیگر کشورهای جهان پرداخته اند و مازاد جذب نشده این نیروها را در سکونتگاههای نامناسب و یا سرپناه هایی سر هم بندی شده، در نقاط بخصوصی از شهر گرد هم آمدند و در این راستا حاشیه نشینی چهره زشت را آشکار ساخت. اجرای برنامه های نو استعماری در کشورهای جهان سوم تحت عنوان برنامه های توسعه، در راستای شکست ساختار اجتماعی و اقتصادی سنتی این گونه کشورها عمل کرده و به همراه خود، پدیده شوم حاشیه نشینی را به ارمغان آورد. کشورهای جهان سوم، به دلیل تحت سلطه قرار گرفتن و عدم توانایی در غارت دیگر ملل، قادر به کنترل ابعاد روبه افزایش این پدیده نبوده و تعداد زاغه نشینان این کشورها به طور روز افزونی افزایش می یابد.
● انواع حاشیه نشینی
حاشیه ها و حاشیه نشینی را به طور عمده می توان در دو گروه طبقه بندی و مورد بررسی قرار داد که از یک سو شامل واحدهای مسکونی با تراکم بالا در مراکز کثیف شهر و از سوی دیگر شامل سکونتگاه های خود رو می باشد که بدون هویت قانونی در اطراف شهر به طور نامنظم پراکنده شده اند.
● حاشیه های درون شهری
این نوع حاشیه که معمولا در بخش های قدیمی تر شهر دیده می شوند، به مناطق مسکونی گفته می شود که وضعیت نا به سامانی دارد یا به عبارتی دیگر آن قسمت از شهر است که در گذشته وضعیت مطلوب و سامان یافته ای داشته ولی به تدریج شرایط آن نامناسب شده و ساکنان آن به نقاط بهتر و جدیدتری از شهر رفته و در آنجا سکنی گزیده اند.
● حاشیه های غیر رسمی یا غیر قانونی
سکونتگاه های یادشده در واقع به منطقه ای مسکونی که بدون مطالعه قانونی برای دریافت زمین و یا اجاره از سوی مقامات مربوطه برای ساختن خانه توسعه یافته است، گفته می شود.
● مشخصات مناطق حاشیه نشین
سکونتگاههای انسانی، اعم از شهری و روستایی دارای مشخصات ویژه ای می باشند. در پراکنش فضایی سکونتگاههای شهری هم گروه های مختلفی از مردم با پایگاههای اجتماعی و اقتصادی متفاوت استقرار یافته اند که تفاوتهایی خاص در جنبه هایی از قبیل خصوصیات کالبدی مساکنشان، فرهنگ برخوردهای اجتماعی، عملکردهای اقتصادی، واکنشهای رفتاری و روانی و بالاخره مشارکت در مسائل سیاسی نشان می دهند. این موارد در مقیاس کوچک تر در حد یک واحد مسکونی و یک خانوار نیز برای کلیه جوامع شهری صادق است و مسکن حاشیه نشینی هم جزئی از این کل است که برای تک تک واحدهای مسکونی و خانوارهای ساکن در آنها خصوصیاتی مختص به آنها می توان تصور کرد و برشمرد. اما به دلیل گستردگی پدیده های حاشیه نشینی در اغلب شهرها و خصوصا شهرهای بزرگ و به جهت آنکه بتوان تصویری جامع و در عین حال تعمیم پذیر برای تمامی مناطق حاشیه نشین به دست داد، برخی از محققین خصوصیاتی خاص برای آن قائل شده اند.
سی. اس رانگولا مشخصات عمومی حاشیه نشین را بدین شرح تقسیم بندی کرده است:
۱) سیما: عمده ترین نماد جهانی حاشیه نشینی و زاغه نشینی، سیمای نامطلوب آن است که احساس، وجدان و دیدگان آدمی را می آزارد، ساختمانها تخریب شده و فرسوده نشان می دهند.
۲) بهداشت و سلامت: زاغه ها و حاشیه نشینها را استانداردهای پایین بهداشتی و فراموش گشتگی از سوی خدمات بهداشت عمومی مشخص می کند. همچنین حاشیه نشینی به نواحی با نرخهای بالای مرگ و میر و بیماری اطلاق می شود.
۳) سطح درآمد: حاشیه نشینی ناحیه ای فقیر است و توسط گروههای اجتماعی با حداقل عایدی اشتغال گردیده است.
۴) آیین رفتار: به لحاظ اجتماعی، حاشیه نشینی فاقد نظم و سازماندهی بوده و ممکن است ناحیه ای از جرم و جنایت و فساد باشد.
۵) تراکم: حاشیه نشینی ناحیه ای با مساکن متراکم، یا مساکنی با تراکم مردمی و یا در شرایطی حادتر، استیلای هر دو حالت فوق بر حاشیه نشینی است.
۶) جمعیت: ساکنین مناطق حاشیه نشین، از گروههای جمعیتی مختلفی تشکیل می شوند. حال چنانکه جمعیت حاشیه نشین از گروههای نژادی یا قومی باشد، درجه ای از نظم و سازمان اجتماعی در ناحیه، و لو اینکه ناحیه ای فقیر و مصیبت زده مستقر می شود.
۷) انزوای اجتماعی: حاشیه نشینی به لحاظ شرایط اجتماعی از محروم ترین مناطق است. معمولا با مازاد نیروی کار جامعه حاشیه نشین وابستگی مستقیم دارد.
۸) شیوه زندگی: بسته به طریقی که حاشیه نشینی وقوع یافته، شیوه زندگی ساکنان آن ممکن است به نحوی باشد که نسبت به سایرین بیگانه ورزی نموده یا به صورت آشنایانی صمیمی درآیند.
● علل بوجود آمدن حاشیه نشینی
صاحب نظران، علل و عوامل گوناگونی را باعث بوجود آمدن و گسترش پدیده حاشیه نشینی و یا به عبارتی اسکان غیر رسمی عنوان نموده اند که با جمع بندی و تلفیق نظرات آنها می توان علل پیدایش و گسترش حاشیه نشینی ذیل بیان کرد:
۱) نبود و عدم اجرای طرح های توسعه بالادستی همچون طرح آمایش سرزمین و در نتیجه مهاجرت گسترده روستاییان به شهرهای بزرگ.
۲) نبود مدیریت واحد شهری بخصوص مدیریت زمین شهری.
۳) فقدان منطقه بندی شهر و توسعه غیر نظام مند آن و همچنین وقوع عدم تمرکز.
۴) صنعتی شدن و شرایط مناسب اقتصادی شهرها.
۵) کاربری های نامناسب زمین و بورس بازی.
۶) ناتوانی مسئولین محلی در جهت کنترل توسعه شهرها.
زمانی که روستاییان بی زمین از انزوا می گریزند و به حاشیه شهرها رو می آورند در واقع به نوعی انتخاب دست می زنند، آنان فلاکتی را رها می کنند و فلاکتی دیگر بر می گزینند .... گروههای مهاجر بیشتر بر اثر نیروی دافعه در مبدا (مانند بی چیزی و نداشتن زمین) و کمترین کشش شهرها، از زادگاه خود رانده شده و به سوی شهر سرازیر می گردند. نیروی فزاینده “پس ران” شهری (هزینه بالای زندگی)، سدی بزرگ در راه ورود مهاجران به شهر می کشد، مهاجران در پشت این باروی بلند و نفوذ ناپذیر همانند “اردویی” ماندگار می شوند و پس از چندی از تاب افتاده و “ته نشین” می گردند، اینجاست که کانونهای “حاشیه نشینی” ایجاد می گردد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسکن و حاشیه نشینی