اسلام نقش مؤثری در تکامل و توسعه اغلب هنرها در ادوار مختلف به ویژه در عهد صفویه داشته است. در دوران صفویه هنرهای معماری، نقاشی، خط، تذهیب، قالیبافی، پارچهبافی، کاشی سازی و... به اوج تکامل خود رسیدند که نظیر آن در ادوار گذشته و بعد کمتر دیده میشود.
فعالیت وسیع معماری دوره صفوی از زمان شاه عباس آغاز شد. در این دوره نه تنها در اصفهان، بلکه در شیراز، اردبیل، مشهد، تبریز و دیگر شهرهای ایران بناهای مختلف احداث شدند.(2) دست راست شاه عباس در عملی ساختن این طرح معماری بلندپروازانه، مردی بود به راستی برجسته: شیخ بهاءالدین محمد عاملی (شیخ بهایی)؛ او به عنوان عالم الهی عالیقدر، فیلسوف، مفسر قرآن، فقیه، منجم، معلم، شاعر، مهندس چکیده جامعه ی صفوی عصر شاه عباس کبیر بود.
در عهد صفوی سبک معماری قدیم ایران تجدید شد و در طرح بناها، شکل و مصالح بناها جای خود را باز کرد. اغلب بناهای دوره صفوی مانند مساجد، مدارس و کاروانسراها به شکل چهار ایوانی بنا شد. استفاده از کاشی معرق و هفت رنگ برای تزیینات، رونق فراوان یافت. به طوری که ساختمانهای مذهبی این دوره از گنبد، ایوان، طاق نما، سر در ورودی و حتی مناره ها، با کاشی آراسته شد. خطاطی و خوشنویسی روی کاشی نیز در آرایش بناهای مذهبی عمومیت یافت و بناهای متعددی با خطوط ثلث، نسخ، نستعلیق و خطوط دیگر تزیین شدند..
در ضمن از آنجایی که مساجد مهم ترین بناهای اسلامی هستند، میتوان گفت هنر اسلامی در حقیقت در مساجد پدید آمد و این اماکن را میتوان مهمترین جایگاه تجلی معماری و هنر اسلامی به صورت توأمان دانست..
شیوه اصفهانی:
شیوه اصفهانی آخرین شیوه معماری ایران است. خاستگاه این شیوه، شهر اصفهان نبوده ولی در آنجا رشد کرده و بهترین ساختمان های آن در این شهر ساخته شده اند. این شیوه دربرگیرنده شیوههایی است که در نوشته های غربی به شیوه صفوی، افشاری، قاجاری و زند- قاجار نامیده شدهاند. این شیوه کمی پیش از روی کار آمدن صفویان از زمان قره قویونلوها آغاز شد و در پایان روزگار محمدشاه قاجار، دوره نخست آن به پایان میرسد. دوره دوم آن، زمان پس رفت (انحطاط) این شیوه است که در واقع از زمان افشاریان آغاز شد و در زمان زندیان دنبال شد ولی پسرفت کامل از زمان محمدشاه آغاز شد. از آن پس دیگر شیوه ای جانشین شیوه اصفهانی نشد و با اینکه تلاش شد این رشته پیوسته در معماری ایران پاره نشود ولی دیگر معماری آن سیر و روند تکاملی پیشین را پی نگرفت.(6)
ویژگیهای این شیوه چنین بررسی می شود:
1. ماده شدن طرح ها که در بیشتر ساختمانها، فضاها یا چهارپلو (مربع) هستند یا مستطیل.
2. در شیوه آذری با به کارگیری یک هندسه قوی، طرحهای پیچیده ای ساخته میشدند ولی در شیوه اصفهانی، هندسه ماده و شکلها و خطهای شکسته بیشتر به کار رفت.
3. در تهرنگ ساختمانها نخیر و نماز (پیشآمدگی و پسرفتگی) کمتر شد ولی از شیوه اصفهانی به بعد ساخت گوشه های یخ در ساختمان رایج تر شد.
4. پیمونبندی و بهره گیری از اندامها و اندازه های یکسان در ساختمان دنبال شد.
5. سادگی طرحها در بناها هم آشکار بود. (7)
تنگی زمان و کم شدن معماران چیره دست در این شیوه کیفیت ساختمان سازی را بسیار پایین آورد و دیگر، ساختمانها را همچون گذشته پایدار و ماندگار نمی ساختند. یکی از ویژگیهای نیارشی در معماری ایران این بوده که معماران ما همواره به نشست کلی ساختمان در روند ساخت و اثر آن بر نماسازی توجه داشته اند. این روش در شیوه اصفهانی نیز پیگیری شد و شاید از دید فنی روش درستتری بود. همچنین در این شیوه همه ی گونه های تاقها و گنبدها به کار برده شد. گنبدهای گسسته ی میانتهی در بیشتر ساختمانهای این شیوه به زیبایی دیده میشود؛ مانند مساجد امام اصفهان.(8)
دکتر تاجبخش در کتاب خود به نام تاریخ صفویه میگوید:
فن گنبدسازی در دوره صفویه تکمیل شد البته ساختن گنبد پیش از اسلام هم معمول بوده و ایرانیان بر فراز آتشکده ها سقفهای مدور شکل می ساختند. در معماری رومی نیز گنبد وجود داشت، ولی فرق آن با گنبدهای معماری ایران این بود که رومیها گنبد را بر روی پایههایی که بر محیط دایره قرار داشت بنا می کردند در صورتی که ایرانیان توانستند گنبد را روی پایه چهار گوش بسازند و از فن مقرنسکاری استفاده کنند.(9)
در این شیوه برخی ساختمانها را نخست دگرگون کرده و سپس به کار می بردند که این روش، کیفیت ساختمان را پایین میآورد و به فن ساختمان نیز آسیب می زد. همچنین شیوه اصفهانی دارای کاستیهای دیگری هم هست که در شیوه های پیشین نبوده است مانند خوانچه ها(10) و پوششهای آویخته و دروغین، بیباکی و جسارت بیش از اندازه در پوشش گنبدها و به ویژه کلاهفرنگیها، آزادی بیحساب در نهادن جرزها و ستون های باربر بر روی تاقهای زیرین و حتی کانه ها(11) و بسیاری از این دست که همگی از عصر شتاب در ساختمان سازی بود.(12)
در شیوه اصفهانی از همه آمودهای(13) شیوه پیشین بهره گیری شد. البته بیشتر از کاشی خشتی هفت رنگ به جای کاشی تراش (معرق) بهره گیری شد؛ برای نمونه در مسجد امام اصفهان سردر آن کاشیتراش است که شاهکار کاشیکاری است ولی در نماهای درونی آن چون روند ساخت آن به درازا کشیده شده بوده، کاشی هفت رنگ کار شده است.(14)
همچنین رواج گسترده و استفاده وافر از نقوش تزیینی گیاهی که اکنون به شکل کاملاً تکامل یافته بود و به نام اسلیمی و ختایی به کار می روند. علاوه بر آن کاربرد وسیع کاشی هفت رنگ، مینایی معرق، محقلی، با رنگ های غاب لاجوردی و فیروزه و سبز و سفید با تأثیر از آثار نقاشی در معماری این دوره بود.(15)
در این شیوه افزون بر کاشی تراش، از آجر و چوب هم به گونه خمیده بریده شده بهره میبردند که به آن قواره(16) میگفتند. (17)
به طور کلی ویژگی و امتیاز معماری اسلامی در ایران، گوناگونی عناصر معماری آن نیست و بیشتر ذوق سلیم، وضوح، دقت، تناسب درست و سنجیده و آمیختن همه ی آن عناصر و سازگاری میان آنهاست.(18)
دو نمونه از مساجد مهم دوره صفوی
درباره مسجد امام سخن بسیار است:
در ضلع جنوبی میدان امام، یکی دیگر از آثار باشکوه معماری دوره صفویه به نام مسجد امام واقع شده است که در سال 1020 هجری ساختمان آن به دستور شاه عباس اول آغاز و به تدریج در زمان جانشینان او تکمیل شد.(19)
این بنا نمایانگر اوج یک هزار سال مسجدسازی در ایران است. سنت های شکل دهی، آرمانها، شعایر و مفاهیم دینی، نقشه که از ترکیب انواع ساده تر به آرامی کمال یافته، عناصر بزرگ ساختمانی و تزیینات، همه در مسجد شاه با عظمت و شکوهی که آن را در شمار بزرگ ترین بناهای جهان قرار داده، تحقق و یگانگی یافته است.(20)
شامل 16 صفحه Word
دانلود تحقیق معماری مسجد در دوره صفوی