فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رمان گرسنه(کنوت هامسون)

اختصاصی از فی موو رمان گرسنه(کنوت هامسون) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رمان گرسنه(کنوت هامسون)


رمان گرسنه(کنوت هامسون)

کتاب گرسنگی اولین رمان کنوت هامسون، رمان نویس مطرح نروژی در سال ۱۸۸۸ به صورت داستانی دنباله دار در مجله ای به چاپ رسید و در سال ۱۸۹۰ به صورت کتاب منتشر شد. در سال ۱۹۲۰ برنده جایزه نوبل شد و از این رمان تاکنون دو فیلم سینمایی با عنوان گرسنگی ساخته شده است:

گرسنگی (۱۹۶۶) به کارگردانی هینگ کارسن

گرسنگی (۲۰۰۱) به کارگردانی ماریا ژیره

گرسنگی با ترجمه غلامعلی سیار در سال ۱۳۸۲ توسط نشر نیلوفر منتشر گردید و در سال ۱۳۸۳ با ترجمه احمد گلشیری در ۲۵۹ صفحه توسط موسسه انتشارات نگاه چاپ گردید.

خلاصه داستان:

گرسنگی داستان مرد نویسنده ای است که در اواخر قرن نوزدهم میلادی در کوچه پس کوچه های شهر اسلود سرگردان است. زندگی شخصیت بی نام داستان میان دو نقطه سیری و گرسنگی جریان دارد. و با سوار شدنش به کشتی و دور شدنش از اسلو به پایان می رسد...

 


دانلود با لینک مستقیم


رمان گرسنه(کنوت هامسون)

تحقیق در مورد عرفان چیست

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد عرفان چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان چیست


تحقیق در مورد عرفان چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه16

 

فهرست مطالب

 

ویژگی های مکتب عرفان:

نقش اصلی تصوف :

 نقش اصلی تصوف:

تصوف چیست ؟

مقدمه

معمولا وقتی صحبت از عرفان به میان می آید ، و سوال این که عارف کیست؟ پرسیده می شود ، بحث از گروه هایی به میان می آید که  هر چند یک انشعاب مذهبی در اسلام تلقی نمی شود و خود نیز مدعی چنین انشعابی نیستند ولی در همه ی فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ، در عین حال یک گروه وابسته و به هم پیوسته اجتماعی هستند.

این گروه ها با داشتن و اختراع کردن گونه ای جدید از رفتار ها ، آداب ، نحوه لباس پوشیدن و ... خود را به عنوان یک فرقه ( گروه ) مخصوص مذهبی و اجتماعی معرفی می کنند.

که باعث ایجاد مشکل و صدمه به دین و مذهب اسلام  می شوند. از این رو ، این گروه ها را  (مانند صوفیه)  باید شناخت و از رشد این گروه ها جلوگیری به عمل آورد.

هدف گردآوری این پروژه شناسایی نحوه رفتار گروهی از فرقه های مذهبی به نام صوفی است که ، ما را در شناسایی هر چه بیشتر این گروه ها و فرقه ها یاری می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عرفان چیست:

عرفان در لغت به معنای شناخت وشناسایی است.ودر اصطلاح ،روش وطریقه ویژگی های است که برای دستیابی وشناسایی حقایق هستی وپیوند و ارتباط انسان با حقیقت بر شهود ،اشراق، وصول  واتحاد با حقیقت  تکیه دارد ونیل به این مراتب را از طریق استدلال وبرهان وفکر ،بلکه از راه تهذیب نفس وقطع علایق از دنیا وامور دنیوی وتوجه  تام به امور روحانی ومعنوی ودر راس همه مبدا وحقیقت هستی می داند.

برای روشن شدن مکتب عرفان، بهتر است مروری داشته باشیم بر پاره ای از تعرف ها که از سوی اهل عرفان و یا عرفان پژوهان برای « عارف » بیان شده است . چه تعریف عارف از آن جهت که عارف است در واقع ملازم با شناسایی « عرفن» می باشد .

عبدالرزاق کاشانی می گوید : « عارف کسی است که خداوند شهود زات ، صفات ، اسماء و افعال خود مفتخرش کرده باشد ، پس معرفت حالی است که از شهود پدید می آید.»[1]


[1] کمال الدین ، عبدالرزاق کاشانی ، اصطلاحات الصوفیه، ص 104 ، چ دوم ؛ انتشارات بیدار 1370 ه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان چیست

دانلود مقاله عرفان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله عرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تصوف و عرفان یک مفهوم کلی و عام است که بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است. بنا براین در تعریف عرفان و همچنین در رد و قبول آن نباید از خصوصیات مصادیق غفلت کرده و مبنای کار را این مفهوم کلی و عام قرار داد. تعاریف عرفا نیز از عرفان متعدد است. زیرا عرفا در تعریف عرفان و مسائل مربوط به آن همانند توحید،فنا،عشق ومحبت،فقر، اخلاص و رضا، در مواردی موقعیت خاص مخاطب را در نظر گرفته اند_ مثلا˝در برابر جاه طلبان،بر ذم جاه تأکید کرده اند و در برابر مال دوستان،بر ذم مال .
گاه با اسیران لذایذ حسی سخن داشته اند و زمانی با گرفتاران علایق خیالی و نفسانی_ لذا ممکن است در پاسخ یک سؤال بیانات گوناگونی داشته باشند. در مواردی بر اساس موقعیت معرفتی و سلوکی خود سخن گفته اند که طبعا˝سخنان مقام رضا فرق خواهد داشت. حتی یک نفر در حال سکر چیزی می گوید که در حال صحو انکار می کند. نکته ی دیگر اینکه عرفای دوره های اوّ لیه با اصلاحات رسمی و عناوین اساسی و فن و روش تعریف که بعدها در مراحل مختلف سیر و عرفان پدید آمد آشنایی چندانی نداشتند.همچنین اظهارات افراد بر اساس اینکه در چه مرحله ای از مراحل سیر تکاملی تصوف قرار دارند،در همه ی زمانها مختلف خواهد بود
از ابو محمد جریری پرسیدندتصوف چیست؟ گفت:
«الدخول فی کل خلق سنّی، و الخروج عن کل خلق دنّی.»
اینک نمونه هایی از این تعاریف:
ذوالنون مصری درباره ی صوفیان می گوید :«مردمانی که خدای را بر همه چیز بگزینند و خدای، ایشان را بر همه بگزیند»و جنید می گوید:«تصوف صافی کردن دل است از مراجعت خلقت و مفارقت از اخلاق طبیعت و فرو میراندن صفات بشریت و دور بودن از دواعی نفسانی و فرود آمدن بر صفات روحانی و بلند شدن به علوم حقیقی و به کار داشتن آنچه اولی تر است الی الأبدو خیر خواهی به همه ی امت و وفا به جای آوردن بر حقیقت و متابعت پیغمبر کردن در شریعت. » و ابئ السعید ابوالخیر تصوف را عبارت از آن می داندکه :«آنچه در سر داری بنهی و آنچه در کف داری بدهی و آنچه بر تو آید نجهی. » از ابن عطا پرسیدند که ابتد و انتهای تصوف چیست؟ گفت:«ابتدایش معرفت است و انتهایش توحید. » ابو محمد رویم گوید:
«توحید حقیقی(که هدف تصوف است)آن است که فانی شوی در ولای او،از وفای خود و در وفای او از جفای خود ،تا فانی شوی کل به کل. » سهروردی می گوید:«اقوال مشایخ _ قدس الله ارواحهم_در معنی تصوف، افزون آید بر هزار قول، که نوشتن آن دشوار باشد، اما این اختلاف در لفظ باشد و نه در معنی.» و سپس می افزاید که «صوفی آن باشد که دایم سعی کند در تزکیه ی نفس و تصفیه ی دل و تجله ی روح. »
ابن سینا به عنوان یک فیلسوف مشایی، در نمط نهم اثر معروفش «الاشارات والتنبیهات» در مورد عرفان چنین می گوید:
«العرفان مبتدی من تفریق،وترک،ورفض معین فی جمع،هو جمع صفات الحق للذات المریده بالصدق، منته الی الواحد،ثم وقوف». به این معنی که عرفان با جدا سازی ذات از شواغل آغاز شده و با دست افشاندن به ماسوی، ادامه یافته با دست شستن از خویش و سرانجام با فدا و فنا کردن خویش و رسیدن به مقام جمع که جمع صفات حق است برای ذاتی که با صدق ارادت همراه پیش رفته آنگاه با تخلّق به اخلاق ربوبی، رسیدن به حقیقت واحد و سپس با «وقوف» به کمال می رسد. خواجه نصیر طوسی می گوید:«در این مرحله همه اوست و غیر او نیست.... نه واصفی نه موصوفی، نه سالکی نه مسلوکی، نه عارفی نه معروفی و این است مقام وقوف بر آستان حق. »
اینک پس از توجه به نمونه هایی از صدها قول در تعریف تصوف، به نمونه ای از تعاریف مربوط به پس از قرن ششم، که دوران اوج انتظام تعالیم عرفانی است، توجه کنیم: عرفان عبارت است از علم به حضرت حق سبحان از حیث اسماء و صفات و مظاهرش و علم به احوال مبدأ و معاد و به حقایق عالم و چگونگی بازگشت آن حقایق به حقیقت واحدی که همان ذات احدی حق تعالی است و معرفت طریق سلوک و مجاهده برای رها ساختن نفس از نتگناهای جزئیت و پیوستن به مبدأ خویش و اتصاف وی به نعمت اطلاق و کلیت.
«در میان اشخاص عامی و درس خوانده هر دو، کمتر کسی است که فرق حقیقی ما بین سه لقب، یا سه اصطلاح عابد و زاهد و عارف را، به خوبی و درستی دانسته باشند و آنها را با یکدیگر اشتباه نکند.»
این نمونه ها با هم فرق و فاصله ای دارندکه چنانکه گذشت ناشی از اختلاف حال ومقام گویندگان یا جویندگان این معارف بوده، ونیز مربوط به ادوار مختلف عرفان وسیر تکاملی آن است ما نخست به تعریف وتحدید عرفان پرداخته، آن گاه بر اساس اصول ومشخصات شناخته شده ی عرفان،سیر تکاملی آن را در فصل دیگر دنبال خواهیم کرد در تعریف وتشخیص عرفان، باید به دو جنبه توجه داشته باشیم :
یکی مذهب واعمال مذهبی ودیگر فلسفه ومکاتب فکری. به این معنی که عرفا رابه لحاظی از عابدان وزاهدان دینی تشخیص دهیم واز جهت دیگر آنان را از گروه های مختلف فکری جدا سازیم.اینک این دو موضوع را به اختصار مورد بحث وبررسی قرار می دهیم:
در لزوم توجه به عرفان و زهد و عبادت، یا عارف و زاهد و عابد، مرحوم جلال الدین همایی می گوید: به همین دلیل که عرفا در ظاهر امر با عابدان و زاهدان شباهتی دارند، از دیرباز تشخیص و تمییز آنها ازهمدیگر لازم به نظر می رسیده است. ابو نصر سرِِِِِّاج طوسی (فوت378 هـ) از یحیی بن معاذ نقل می کند که: «الزهد سیار و العارف طیار»
سهروردی(متوفی 632هـ) در عوارف المعارف، تصوف را با زهد و فقر، فرق نهاده، نسبت عموم و خصوص مطلق را میان آن دو، بیان کرده می گوید:
تصوف نه فرق است و نه زهد، بلکه اسمی است جامع معانی فقر و معانی زهد، بسا صفات و خصایصی دیگر که مرد بدون آنها صوفی نباشد، اگر چه زاهد یا فقیر بود. »

 


بدین معنی که در حرکت به سوی مطلوب عارف از زاهد تندرو تر است. در قرن دوم همه ی کسانی را که از بیم آلایش به گناه از درگیری های اجتماعی کنار کشیده و در گوشه ی عزلت به زهد و پارسایی می پرداختند، از قبیل حسن بصری، واصل ابن عطا و رابعه ی عدویه به نام زاهد می خواندند، نه عارف یا صوفی و «کلمه ی صوفیه پیش از جاحظ (متوفی 255هـ) در نوشته ی دیگران به کار نرفته است.» نخستین کسی که او را صوفی خوانده اند، ابو هاشم کوفی(متوفی حدود162هـ) است. » ابن خلدون می گوید همه ی کسانی را که از قرن دوم به بعد،بر خلاف مردم که به دنیا روی آورده بودند،به« عبادت » پرداختند،صوفیه یا متصوفه نامیدندطیباوی میان زهد و تصوف تفاوتهایی به شرح زیر قایل است:الف _فرق در هدف و غایت: زاهد دنیا را به خاطر آخرت ترک می کند، اما صوفی برای رسیدن به خدا در همین دنیا تلاش می کند. ناگفته نماند که در ادبیات عرفانی منظور از بهشت نقد در مقابل وعده ی فردای زاهد نیز همین است. شبستری می گوید :
ز تن بگذر برو در عالم جان که حالی رسد آن جا جان جا تنت آن جا به کلی فقد گردد بهشت نسیه، حالی نقد گردد بهشتی نه که می جویند هر کس بهشتی کاندر او، حق باشد و بس
بهشت عامیان پر نان و آب است به صورت آدمی لکن دواب است و حافظ می گوید:
من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم
ب_فرق در اندیشه : زاهد از خشم و غضب خداوند می ترسد در حالیکه صوفی به رحمت و لطف و کرم او مطمئن است.نویسندگان کتاب تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، بر این دو مورد این را هم افزوده اند که:«تصوف از عناصر متعددی که از خارج به آن داخل شده است، متأثر گردیده، ولی زهد اسلامی- اگر چه ممکن است از مسیحیت یا کیش های هندی، تأثیری پذیرفته باشد- در روح و هدف، همواره اسلامی بوده است. »همچنین شیخ عزالدین محمود کاشانی(متوفی 735 هـ) در مصباح الهدایه و ابوطالب مکی(متوفی386هـ) در «قوت القلوب» و حافظ ابو نعیم اصفهانی(متوفی 430هـ) درحلیة الاولیا و امام ابوالقاسم قشیری (متوفی 465هـ)در رساله ی قشیریه و غزالی در احیاءعلوم الدین، کم و بیش در این باره سخن گفته اند.ابن سینا در نمط نهم اشارات، در فرق عابد و زاهد و عارف، چنین می گوید:«کسی که از سرمایه ی دنیا و خوشی های آن روی گرداند، به عنوان«زاهد» شناخته می شود و آنکه بر انجام تکالیف الهی، از قبیل روزه و نماز پردازد«عابد» است و آنکه باطن خود را به قصد تابش پایدار نور حق، از توجه به«غیر» باز دارد، به نام«عارف» خوانده می شود و گاهی بعضی از این عناوین با بعضی دیگر ترکیب می پذیرد.»
این نخستین گام ابن سینا است در تعریف«عارف» و به لحاظ آنکه ممکن است عارف را – که با زهد و عبادت قرین است – با زاهد و عابد اشتباه کنند، در قدم اول به رفع این شبهه پرداخت. لذا تنها به تعریف عارف قناعت نکرده بلکه پیش از هر چیز به زاهد و عابد پرداخت، تا زمینه ی تشخیص را بیشتر مهیا سازد. اگر چه ابن سینا به تعریف این سه گروه می پردازد، اما در حقیقت «زهد»و «عبادت»و عرفان»را نیز، تعریف می کندوبه این نکته توجه می دهد که میان این مفاهیم، اگر چه تساوی نیست، تباین هم نیست. درنتیجه بعضی از این عناوین، با بعضی دیگر ترکیت می شود. صدق هر سه دریک مورد، تنها یک صورت دارد که شخصی هم عابد باشد وهم زاهدو هم عارف.از ترکیب هر یک از این عناوین با عنوان دیگر سه صورت پیش می آید:
• عابد زاهد
• عابدعارف
• عارف زاهد
خواجه نصیرالدین طوسی،در شرح این قسمت می گوید: «طالب وخواستار چیزی، ابتدا می کوشد تا از عوامل بعدو دوری، روی گردان شده و به عوامل قرب و نزدیکی روی آورد، تا به مقام وصول و وجدان مطلوب نایل آید. بنابراین جوینده ی حق، نخست از عوامل بازدارنده دوری می جویدکه این عوامل همان متاع دنیا و خوشی های آن است و سپس به عوامل قربت که همان عبادات است روی می آورد. این زهد و عبادت را به اعتبار دیگر، تبری و تولی می گویند و آنگاه که مرحله ی وصول به حق باشد، نخستین درجه ی آن همان معرفت خواهد بود.»
با توجه به اظهارات خواجه که عرفان را مرحله ی نهایی این حرکت می داند و با توجه به اظهارات بعدی ابن سینا، معلوم می شود که لازمه ی عرفان نیست و به اصطلاح در میان عرفان و آن دو مفهوم دیگر نسبت عموم و خصوص مطلق است و آن دو نیز با یکدیگر دارای نسبت عموم و خصوص من وجه می باشند. با توجه به توضیح فوق، نخستین دو راهه ی ظاهر و باطن است. به عبارت دیگر مرز جدایی عارف ازعارف و زاهد، تا جایی که دوری از پلیدی ها و عوامل فریب و وسوسه و پرداختن به اعمال رسمی و ظاهری مطرح باشد، قلمرو زهد و عبادت است. اما از نقطه ای که مسئله توجه باطنی انسان به جهان«غیب»و جهان«قدس جبروت»یعنی به«باطن» جهان مطرح است، قلمرو عرفان آغاز می گردد.ابن سینا پس از طرح فرق بر اساس ظاهر و باطن، فرق دیگری را بر مبنای غرض و مبادی غرض عارف و زاهد و عابد مطرح نموده، چنین ادامه می دهد که: «زاهد از دیدگاه کسانی که به مرحله ی عرفان نرسیده اند، نوعی دادوستد است که گویی کالای این جهانی را با متاع اخروی مبادله می کنند. اما ار نظر عارف زهد حقیقی عبا رت است از :
پیراستن باطن از هر آنچه سد راه«حق» باشد و سر فرود نیاوردن به دنیا و آخرت و خود را بالاتر دیدن از «ماسوی الحق» است.و عبادت غیر عارفان نیز نوعی دادوستد است. گویی که در دنیا کار می کنند تا مزد و پاداشی را که همان اجر و ثواب اخروی است، دریافت دارند واما عبادت عارف، عبارت است از نوعی ریاضت دادن و پرورش همت ها و تمایلات و قوای نفس خویش، از قبیل متوهمه و متخیله، به منظور عادت دادن و آموختن آنها به پا کشیدن از آستانه ی عوامل فریب و توجه به آستان«حق» به خاطر آنکه این تمایلات و قوا، به هنگام تجلی خواهی از حق، با باطن وی همراه شوند و دست از مخالفت و تنازع بردارند تا باطن عارف، تنها برای تابش انوار حق آماده گردد و این وضع از چنان ثباتی برخوردار گردد که هر وقت بخواهد باطنش از انوار حق ، تابش پذیرد، بی مزاحمتی از جهت امیال و اقوا، که باطن وی با تمام قوا و امیال ، در خط توجه و روی کرد، به درگاه قدس حق، واقع شود».
در اینجا تـأکید ابن سینا بر این نکته است که نباید تشابه ظاهری این سه گروه، باعث گمراهی در تشخیص آنان گردد. به این بیان که اگرچه اعمال عابد و زاهد و عارف به ظاهر همانند و مشابه می باشد، اما غرض آنان
یکسان و همانند نیست و این وسیله ی خوبی است برای تمایز آنها از همدیگر در این اعمال که به عنوان زهد و پرستش انجام می پذیرد غرض و هدف غیر عارف، یعنی زاهد و عابد، نوعی سوداگری و دادو ستد است. اگر از لذایذی دست می کشند می خواهند تا در مقابل به لذایذ بیشتر و مهم تر و اجر و پاداشی به مراتب برتر از کاری که انجام داده اند نایل آیند. اگرچه رهد و عبادت هم تفاوت هایی با هم دارند از جمله در زهد بیشتر جنبه ی پرهیز از لذایذ دنیوی مطرح است و دوری جستن از خور و خواب و استراحت، ولی در عبادت انجام دستورات دینی مورد توجه است، اگر چه عابد به وجه شرعی و از راه های حلال، از تمامی لذاید موجود جهان هم بهره مند باشد.یک زاهد سعی می کند با لباس خوب و گران قیمت نپوشد و در بستر ناز نیارامند و غذاهای رنگارنگ نخورند، اما یک عابد در بستر نرم می آرامد و لباسهای خوب می پوشد که : « قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین آمنوا » و غذاهای رنگارنگ می خورد، منتهی توأم با سپاس و شکر ازدواج می کند، در خانه ی خوب می نشیند، خدم و حشم به قدر توانایی دارد که:« ولا تنس نصیبک من الدنیا» به مسافرت می رود، مهمانی می دهد، بذل و بخشش می کند، فرشها و لوازم گرانقیمت به معابد و مزارها هدیه

 

می کند، در عین حال روزه می گیرد، نماز می خواند، خمس و زکوة می دهد، به حج و جهاد هم اگر ممکن باشد می رود، ولی به هر حال این دو طایفه هر دو به دنبال آرامش و آسایش خویشند. عابد از این دنیا بهره می گیرد اما مشکلات و زحماتی را هم برای تأمین آسایش آن جهان تحمل می کند. زاهد هم از این جهان دست می کشند،به خاطر آنکه آن جهان را بیشتر مقرون به صرفه می داند! اما زهد عارف در حالت توجه به حق، تنزه و دامن کشیدن از ما سوای حق است به دلیل برگزیدن و برتر نهادن آن مقصود و هدف والا بر هر مقصود و هدف دیگر. و در حالت التفات از جانب حق به ماسوی، دست افشاندن به ما سوی و سر فرود نیاوردن به آنها است. به دلیل حقیر و نا چیز شمردن آنها که: هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس. البته منظور ما از مکتبهای فکری، مکاتب موجود در قلمرو تفکرات اسلامی است. با گسترش تحقیقات عقلی، از قرن دوم تا قرن ششم هجری عملأ چهار دسته و گروه فکری اصلی و عمده به وجود آمد که به عنوان متکلمین، فلاسفه ی مشا، فلاسفه ی اشراق و عرفا یا متصوفه شناخته شدندهمه ی اینان به طور کلی به واقعیت و عینیت جهان و انسان باور داشته و قوای ظاهری و باطنی انسان را در مجموع، قادر به درک حقایق عالم می دانند. اما در روش و مبادی با هم اختلافاتی دارند که آنها را به صورت گروههای مختلف در آورده است. اینک بحث مختصری در رابطه با این تفاوت ها: متکلمین، جماعتی از محققین هستند که در عین قبول ارزش و اعتبار عقل و استدلال، با شرایط و خصوصیات زیر از گروههای دیگر جدا می شوند: اولأ- در روش کلامی سیر عقل را در نیل به جهان، به همراهی شرع مقید می سازند.
به این معنی که مبادی دلایل کلامی همیشه بر اساس قوانینی استوار می گردد که با مسائل اثبات شده از راه ظواهر شرع، مطابقت داشته باشد، بر خلاف مبادی فلسفه که چنین مطابقتی در آنها شرط نیست. آنچه در استدلال عقلی معتبر است، مطابقی آنها با قوانین عقلی محض است، خواه برابر ظواهر شرع باشد یانباشد و در صورت عدم مطابقت نتایج عقلی با ظواهر شرع، ظواهر شرع را تأویل می کنند و با قوانین عقل تطبیق می دهند، بدون آنکه در صحت نتایج دلایل عقلی تردید داشته باشند. ثانیأ- هدف کلام، اثبات عقاید دینی است. به این معنی که در استدلال کلامی، نتیجه ی بخصوصی که قبلأ به وسیله ی عقاید دینی مشخص شده است، اثبات می گردد. در تعریف مشهور علم کلام آمده است:«علمی که انسان را بر اثبات عقاید دینی از راه اقامه ی دلایل و دفع شبهات توانا می سازد» به همین دلیل است که کلام را«علم اصول دین» می گویند.
ثالثأ- در استدلال کلامی علاوه بر مبادی عقلی از قبیل هو هویت، و اصل امتناع اجتماع و ارتفاع نقیض، بر مبادی دیگری همانند حسن و قبح عقلی یا شرعی هم تکیه می شود که از دیدگاه فلاسفه، چنین مبادی و اصولی اعتباری بوده و استلال متکی بر آنها به جای آنکه یک استدلال برهانی باشد، استدلال جدلی خواهد بود و لذا فلاسفه، کلام را حکمت جدلی می نامند نه برهانی، برای اینکه در آن به جای مبادی یقینی، بیشتر به مبادی ظنی از مقبولات و مشهورات استناد می گردد از موسسان و مروجان این روش می توان افراد زیر را نام برد: از قرن دوم هجری، هشام بن حکم، حسن بصری، واصل بن عطا، ابوالهذیل علاف، و از قرن دسوم ، نظام و جاحظ،و از قزن چهارم اشعری و باقلانی و از قرون بعدی امثال جوینی، غزالی، ایجی و خواجه نصیر طوسی.
• فلاسفه ی مشاء: کسانی که استدلال عقلی را شایسته ی درک حقایق جهان دانسته و به کفایت عقل در تلاش برای نیل به حقیقت هستی باور داشته و آن را در این تلاش از هر گونه وابستگی به منابع دیگر از قبیل وحی، ایمان و اشراق درونی بی نیاز می دانند. فارابی(فوت 339هـ) و ابن سینا(فوت428هـ) مشاهیر این مکتب در حوزه ی تقکرات اسلامی می باشند.

 

• فلاسفه ی اشراقی: یا اشراقیون- کسانی که علاوه بر استدلاهای عقلی، بر دریافت های باطنی و ذوقی حاصل از سلوک معنوی و مجاهدات درونی تکیه داشته و عقل و اندیشه را بدون سوانح نوری و اشراقات باطنی، برای درک همه ی حقایق جهان هستی کافی نمی دانند. در میان متفکرین اسلام، شهاب الدین یحی بن حبش سهروردی، معروف به اشراق یا شیخ مقتول (587-549هـ) را احیا کننده و مروج این مکتب و روش می شناسند.
• عرفا و صوفیه:
کسانی که در نیل به حقیقت جهان، نه بر عقل و استدلال، بلکه بر سیر وسلوک وریاضت ومجاهده، واشراق ومکاشفه متکی بوده و هدف آنان به جای درک و فهم حقایق،وصول واتحاد وفنا درحقیقت است. دراین مکتب،بینش بر دانش ودرون بر برون وحال برقال، ترجیح وتقدم دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عرفان

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مؤلّف کتاب « مصباح الشریعة » تاکنون ناشناخته مانده است . شاید علّت ناشناخته ماندنش از شدّت خلوص او بوده که نخواسته نامش معلوم شود . این کتاب داراى صد فصل است و در هر فصلى روایتى ، از قول امام جعفر صادق (علیه السلام) ، آن دریاى حقایق که حاوى عالى ترین مسائل عرفانى و اخلاقى است نقل شده است .یادگیرى مسائل مطرح شده در این کتاب آسان و عمل به آن در خور قدرت هر مکلّفى است .

برخى از کتاب هایى که تحت عنوان عرفان تنظیم شده است ، خالى از مسائل وارداتى ، یا قصّه هاى عجیب و غریبى که به دور از منطق است ، یا برنامه هایى که زمینه اى براى عمل ندارد ، نیست . کتاب هایى به عنوان عرفان موجود است که مخلوطى از فرهنگ بشرى و الهى است و نمى توان به تمام مطالب آن تکیه کرد .

امّا کتاب « مصباح الشّریعه » کتابى است که بیشتر مطالب آن با آیات قرآن و روایاتِ مستندِ وارده از رسول حق و امامان معصوم مطابقت دارد و به گونه اى نیست که نتوان به آن اعتماد کرد .

این کتاب همواره به عنوان منبعى عرفانى و اخلاقى که مطالبش از سرچشمه ى حقیقى عرفان و اخلاق ; یعنى دریاى بیکرانه اى دانش امام معصوم گرفته شده است ، مورد توجّه بسیارى از بزرگان دین بوده و بعضى از عاشقان سیر و سلوک بر آن شرح نوشته ا ند . بعضى از شروح مبسوط و بعضى نیمه تمام و تعدادى هم به عنوان ترجمه که در بعضى از فصول همراه با شرح مختصرى است به چاپ رسیده است .

پس از انقلاب اسلامى ایران ، گرایش مردم ، به ویژه نسل جوان ، از طریق سخنرانى هاى بنیان گذار نهضت ، به عرفان و اخلاق شدید شد .در مجالسى که در ماه رمضان و محرّم و صفر منبر مى رفتم ، کراراً درباره ى کتاب هاى عرفانى و اخلاقى ، به خصوص مسائلى از قبیل ورد و ذکر ، عارف و عاشق ، خانقاه و صوفى ، قطب و مرشد ، مرید و مراد از طرف نسل جوان تشنه ى معارف ، مورد پرسش قرار گرفتم . بى تردید هر مرکزى را به نام مرکز عرفان و هر کتابى را به نام کتاب عرفان و هر مدّعیى را به نام عارف ، به خصوص کسانى که قبل از انقلاب با ساواک سروسرّى داشتند و به دست بوسى پهلوى افتخار مى کردند ، نمى توانستم به عنوان مراکز و منابع عرفان معرّفى کنم . چاره اى ندیدم جز این که بر کتاب « مصباح الشّریعه » با کمک آیات قرآن و روایات و گوشه هایى از حیات پر فروغ اولیاى حقیقى الهى ، شرح مفصّلى بزنم و از این طریق در حد توان خود اداى تکلیفى کنم .

این کار را با عنایت خدا شروع کردم و قبل از آنکه قلم به دست بگیرم و سطرى از سطرهاى شرح را بنویسم وضو گرفته و رو به قبله مى نشستم و سپس وارد نوشتن مى شدم . سرانجام با خواست خدا این شرح در دوازده جلد که تمام آن با وضو و رو به قبله نوشته شده به پایان رسید .

خدایم شاهد است که عنوان کردن مسئله ى وضو و رو به قبله بودن کار ، جنبه ى تعریف از عمل ندارد ; بلکه مى خواهم به مؤلّفان کتابهاى مذهبى بگویم که اوّلاً نوشتن با طهارت و رو به قبله بودن هنگام کار سخت نیست ، ثانیاً اثر عجیبى در معنویّت کتاب دارد و چه نیکوست که تمام امور تألیفى بدین صورت انجام بگیرد .روزى که شروع به نوشتن شرح کردم از طرف زورگویان زمان به وسیله ى صدّام کافر جنگ سخت و خونینى به ایران اسلامى تحمیل شده بود . گذشته ى از این منافقانِ داخلى حمله هاى ناجوانمردانه اى خود را متوجّه روحانیّت شیعه کرده و در اندک مدّتى بسیارى از بزرگان دین را به شهادت رساندند .

من که فکر مى کردم به توسّط بمبارانهاى عراق و موشک اندازیهاى گرگى مانند صدّام ، یا گلوله هاى منافقین به عمرم خاتمه داده شود ، براى اتمام شرح عجله داشتم ، و با اینکه در میان آن همه حوادث داخلى در اکثر عملیّات رزمى هم همگام با رزمندگان و بسیجیان دلاور در نبرد حق و باطل شرکت کردم ولى توفیق رفیقم نشد و در عوض شهادت ، خداوند مهربان عنایتش را رفیق راهم کرد تا این شرح به پایان برسانم . اکنون که این مقدّمه را مى نویسم دو سالى است که جنگ خاتمه یافته و مصیبت عظیم ارتحال حضرت امام خمینى پشت مسلمانان را شکسته است . و این نوشتار براى چاپ سوم آماده مى شود ، امید است این برنامه جامه اى عمل بپوشد ، و پس از آن با عنایت حضرت محبوب ده جلد دیار عاشقان شرح صحیفه ى حضرت زین العابدین (علیه السلام) به زینت چاپ آراسته شود .

از دیدگاه مصباح الشریعه بزرگان

شایان ذکر است این کتاب از نظر علماى بزرگ شیعه مورد توجّه قرار گرفته است . در یک جمع بندى نظر بزرگان را در جهت گیرى به آن پنج دسته مى بینیم .

1 . گروهى که در نفى و اثبات و ردّ و قبولش سکوت کرده اند .

2 . دانشمندان و بزرگانى که عقیده دارند ، مؤلّف عارف این کتاب ، از فرهنگ به جامانده ى حضرت صادق (علیه السلام) ، این صد باب را تنظیم کرده و انشاى آن از خود مؤلّف است نه کلمات مستقیم امام (علیه السلام) .

3 . بیشتر بزرگان دین و پرچمداران تربیت و اخلاق و عرفان به این کتاب به دیده ى احترام نگریسته و آن را قابل قبول و عمل دانسته و عقیده دارند که مؤلّف کتاب از مجموع روایات حضرت صادق (علیه السلام) این کتاب را تألیف کرده است ; چیزى که هست از ده ها روایت جملاتى انتخاب کرده و آن جملات را به هم پیوسته تا براى هر فصلى روایتى تنظیم کرده باشد .

4 . عدّه اى که به این کتاب با نظر بدبینى نگریسته و آن را از ساخته هاى صوفیّه یا دست پخت فضیلِ عیاض دانسته اند و به طور کلّى این مجموعه را مردود شمرده اند .

5 . دسته اى از دانشمندان که در قبول و ردّش جانب احتیاط را مراعات کرده و فرموده اند : گرچه سند آن قطعى نیست ولى عمل به محتویّات آن ـ که قسمت مهمّى از مطالبش موافق آیات و روایات مستند است ـ مانعى ندارد . علاّمه ى مجلسى (قدس سره) از این گروه است و این فقیر بى مایه هم پس از بررسى هاى لازم این نظر را انتخاب کرده ام .

از آنان که این کتاب را مردود دانسته اند شیخ حرّ عاملى صاحب وسائل در کتاب « هدایة الامّه » و دیگر صاحب ریاض « ریاض العلماء » است . و از آنان که به این خزانه ى پر گوهر به دیده احترام نگریسته و آن را قابل اعتماد و عمل دانسته و در صدورش از سرچشمه ى ولایت تردیدى به خود راه نداده اند یکى سیّد رضى الدّین علىّ بن طاووس رضوان الله علیه است که در فصل هفتم از باب ششم کتاب « امان الاخطار » این چنین فرموده است :

« مسافر با خود بردارد کتاب « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » را که از حضرت صادق (علیه السلام) است ; زیرا آن کتابى است لطیف و شریف که راه و رسم سیر و سلوک به سوى خدا را براى سالکان آن راه معرّفى مى کند و روش اقبال به خدا را به انسان یاد مى دهد و اسرار مطویّه در خود را در اختیار و دسترس خواننده مى گذارد . خلاصه ى کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیرالمعنى و قلیل اللفظ است » .

از کسانى که در قبول این کتاب به خود تردید راه نداده شهید ثانى است . او در کتاب « التّنبیهات العلّیه على اسرار الصّلاة » و در « کشف الرّبیه » و در « منیة المرید » و همچنین در « مسکِّن الفؤاد » از « مصباح الشّریعه » مطالبى را نقل مى کند و به طورى که از دقّت در موارد نقل برمى آید ، فهمیده مى شود که وى بر این کتاب اعتماد داشته و اخبار آن را از حضرت صادق (علیه السلام) مى دانسته و در صحّت آن کتاب و ثبوت انتساب این گوهر به آن حضرت تردید و اضطرابى نداشته است .

فیض کاشانى نیز از کسانى است که در کتاب هاى اخلاقى و عرفانى خود از این کتاب مطالبى را نقل کرده و از ملاحظه در موارد نقل استفاده مى شود که آن مرحوم نیز کتاب را معتبر دانسته و نسبت آن را به امام ششم مسلّم و قطعى تلقّى مى نماید و هیچ شک و شبهه اى در این موضوع ندارد .

حاج میرزا ابوالقاسم ذهبى شیرازى ، نظر عالم بزرگوار مرحوم مجلسى را نسبت به کتاب عرفانى و اخلاقى « مصباح الشّریعه » چنین نقل مى کند :

« بر تو باد که بر کتاب « مصباح الشّریعه » ملازمت نمایى ، شهید ثانى آن را به اِسناد خود از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده و حاجت به نقل سند نیست ; زیرا متن آن دلالت بر صحّت این کتاب دارد » .

گروه بسیارى از علماى شیعه و از معتبرترین و موثّق ترین دانشمندان بزرگوار و کم نظیر از جمله : ابن فهد حلّى در « عدّة الدّاعى » ، کفعمى در « مجموع الغرائب » ، سیّد هاشم بحرانى در مقدّمه ى « برهان » ، نراقى در « جامع السّعادات » ، مرحوم سیّد حسین قزوینى در بحث پنجم « جامع الشّرایع » ، سیّد على خان در « شرح صحیفه ى سجّادیّه » ، عالم عارف شریف لاهیجى در تفسیر نفیس خود ، و حضرت امام خمینى رضوان الله علیه در کتابهاى اخلاقى و عرفانى خویش احادیثى از این خزانه ى پر مایه نقل کرده اند .

ذهبى شیرازى در ابتداى « مناهج انوار المعرفه » که نام شرح او بر « مصباح » است مى فرماید :

« پس از تفحّص در آثار حضرت سیّدالمرسلین ، و اخبار آل طه و یس علیهم سلام الله ربّ العالمین ، مجموعه اى جامع تر از رساله ى « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » که حاوى اسرار و بطون و حقایق شریعت مقدّسه باشد نیافتم و چون این رساله منسوب و مستند به حضرت امام بحقّ ناطق جعفر بن محمّد الصّادق (علیه السلام)است ، لهذا بزرگان اهل دین و معرفت را بهترین سند است » .

از بزرگانى که در صحّت و اعتبار این کتاب تردید نکرده است ، پرچمدار دانش حدیث و درایت و روایت مرحوم حاج « میرزا حسین نورى طبرسى »است .

این مرد بزرگ در جلد سوّم « مستدرک » در خاتمه ى کتاب که داراى فواید عظیمه اى است از صفحه ى 328 تا صفحه ى 333 بحث گسترده و مبسوطى دارد و دلایل آنان که کتاب را مردود دانسته یا در صحّت آن تردید کرده اند نقل مى کند و با براهین آشکار و دلیل هاى روشن و منطق محکم جواب داده و این کتاب شریف را معتبر دانسته و اخبار آن را در کتاب با عظمت « مستدرک » روایت نموده است .

این مرد بزرگ در پایان بحث خود درباره ى « مصباح الشّریعه » مى فرماید :

« وَقَدْ أَطْنَبْنا الکلامَ فی شرح حالِ المِصْباح ، مَع قِلّةِ ما فیه مِن الأَحْکامِ حِرْصاً عَلى نَثْرِ الآثِر الْجَعْفَریَّة وَالآدابِ الصّادِقیّة وَحِفْظاً لابنِ طاووسَ وَالشّهیْد وَالْکَفْعَمی (رحمهم الله) عَن نِسْبَةِ الوَهْمِ وَالإِشْتِباهِ إِلَیْهِمْ وَاللهُ الْعاصِمْ ».

قاطع و جازم مى گویم که درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » با اینکه کتاب فقهى نیست ، سخن را گسترده کردم و تحقیقم را طولانى نمودم و این به خاطر حرص و ولعى است که به پخش آثار اهل بیت و آداب مکتب حضرت صادق دارم و براى اینکه بگویم بزرگانى چون سیّد بن طاووس و شهید و کفعمى که از طرف عدّه اى به خاطر این کتاب ، متّهم به خیال و اشتباه شده اند ، دامن علم و عمل و آبرو و اعتبارشان منزّه و پاک از این تهمت است . بزرگانى چون اینان در قبول صحّت این کتاب به اشتباه نرفته و دچار اوهام غلط نشده اند .

از کسانى که به این کتاب اعتماد کرده ، عارف کم نظیر ، صاحب اخلاق ملکوتى ، و دارنده ى ملکات فاضله و آراسته به محامد الهیّه مرحوم حاج « میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى » است .

وى در کتاب « اسرار الصّلاة » آن قسمت از روایت « مصباح » را که متناسب با کتاب خود دیده آورده و بر آنها اعتماد کرده است .

عالم پرهیزکار حاج « شیخ حسن مصطفوى » در مقدّمه ى شرح مختصرش بر این کتاب مى نویسد :

« این کتاب به طور مسلّم از مراکز وحى و الهام گرفته شده و به وسیله ى شخصیّتى که ارتباط با عالم غیب داشته تألیف شده است .

در این کتاب دقایق معارف و اسرار حقایق و لطایف اخلاقیّات ، مراحل سیر و سلوک و خصوصیّات مراتب ایمان ، به اندازه اى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کم ترین نقطه ى ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمى شود و آن چه مسلّم است این کتاب در مرتبه ى فوق کتب مؤلّفه ى متداوله ى علما و محقّقین و عرفا است » .

این بود بخشى از نظریّات محقّقین و بزرگان شیعه درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » که من آن را به عنوان یک منبع اصیل عرفانى و اخلاقى انتخاب کرده و به وسیله ى مطالب آن ، عارف و عرفان را شناسانده و ثابت کرده ام که عرفان ; حالى الهى و احوالى ملکوتى بارقه اى آسمانى در عمق جان انسان است که رشد و ظهور آن در گرو معرفت ، ایمان ، تبعیّت از انبیا و امامان و عبادت خالصانه است و نباید براى اهل ایمان اصطلاح عارف و عرفان موجب وحشت و ترس باشد ، تا بدون تحقیق و بررسى از آن فرار کرده و اهلش را مورد تهمت قرار داده و خداى ناخواسته آنچه خدا راضى نیست در حق آنان بگویند .

به آنان که کتاب را مردود دانسته اند ، باید گفت اگر به دقّت در تمام مطالب آن توجّه مى کردند ، حدّاقل مانند علاّمه ى مجلسى نظر مى دادند ، و از مردود دانستن تمام آن یا نسبت دادنش به صوفیّه امتناع مىورزیدند .

خلاصه مى توان گفت عمده ى مطالب کتاب « مصباح الشّریعه » از چشمه ى جوشان ولایت مطلقه و دریاى علوم اوّلین و آخرین ، حضرت صادق (علیه السلام) است و جاى هیچ گونه تردید و شک نیست و لازم است هر مؤمن متعهّدى و هر عاشق سالکى ، براى رشد حال عرفانى خود به این مجموعه مراجعه کند و تا جایى که در قدرت اوست به آن عمل کند .

برنامه اى که این فقیر در شرح این دریاى با عظمت دارد این است :

نقل تمام روایت هر فصل در ابتد ، شرح جمله به جمله اى آن با کمک قرآن ، روایات ، کتاب هاى اخلاقى ، اشعار حکیمانه اى که با متن مطالب تناسب دارد . البتّه در ضمن تفسیر و شرح ، آن چه از جانب حق به قلبم اشراق شود و از سوى حضرت محبوب ملهَم گردم متذکّر مى شوم و از حضرت ربّ العزّه مى خواهم که مرا از لغزش و خطا مصون بدارد و خوانندگان را جهت تأمین خیر دنیا و آخرتشان توفیق عمل دهد و آنان را در حدّ اعلا از این معارف ملکوتى بهره مند سازد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

دانلود نمونه سؤال درس متون عرفانی عربی 1 رشته الهیات-ادیان و عرفان کارشناسی پیام نور

اختصاصی از فی موو دانلود نمونه سؤال درس متون عرفانی عربی 1 رشته الهیات-ادیان و عرفان کارشناسی پیام نور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود نمونه سؤال درس متون عرفانی عربی 1 رشته الهیات-ادیان و عرفان کارشناسی پیام نور


دانلود نمونه سؤال درس متون عرفانی عربی 1 رشته الهیات-ادیان و عرفان کارشناسی پیام نور

با سلام

دانشجویان گرامی اگه به دنبال نمونه سؤال ارزان و با کیفیت دوره کارشناسی پیام نور  به همراه پاسخنامه براساس آخرین تغییرات می گردین دانلود بفرمایید.

نمونه سؤالات جمع آوری شده توسط کادری مجرب که همگی اساتید دانشگاه هستند جمع آوری و ارائه گردیده است. این نمونه سؤالات بدون مارک تبلیغاتی می باشند.

شما عزیزان می توانید نمونه سؤالات را به همراه پاسخنامه را دانلود نموده . حتماً برنامه وینرار را بر روی کامپیوترتان نصب بوده باشد یا نصب نمایید، زیرا نمونه سؤالات در یک فایل زیپ می باشند. دانلود و استخراج نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه بسیار راحت می باشد.

در این فروشگاه نمونه سؤالات تمامی رشته های کارشناسی به همراه پاسخنامه موجود می باشد که شما می توانید از طریق فهرست سمت راست آن ها را بیابید. ضمناً در صورتی که بخواهید نمونه سؤالات سال های قبل و از چندین دوره استفاده نمایید با شماره تلفن: 09017568099 یا از طریق ایمیل: coffenet.tahrir.moalem@gmail.com  درخواست های خود را برای مدیر فروشگاه ارسال تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.

تمامی نمونه سؤالات به همراه پاسخنامه برای هر رشته فقط مبلغ: 650 تومان می باشد که با دانلود فایل مورد نظر می توانید تا سال ها از آن در کامپیوترتان استفاده یا دوستانتان نیز از این فایل استفاده نمایند در صورتی که فقط همان 650 تومان را پرداخت نموده اید. یعنی مزیت دانلود از این فروشگاه: 1- کم هزینه بودن2-جلوگیری از اصراف کاغذ3- با کیفیت بودن4-پرداخت امن این فروشگاه5-دانلود سریع و راحت6-موجود بودن تمامی رشته های کارشناسی پیام نور7- استفاده ی مادام العمر نمونه سؤالات8- پشتیبانی شبانه روزی فروشگاه9- بدون مارک تبلیغاتی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود نمونه سؤال درس متون عرفانی عربی 1 رشته الهیات-ادیان و عرفان کارشناسی پیام نور