فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اختلالات عاطفی و روان‌شناختی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله اختلالات عاطفی و روان‌شناختی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

اختلالات عاطفی و روان‌شناختی

 


از عوامل مهم و رو به تزاید ابتلا، ناتوانی و کاهش کیفیت زندگی در تمام جوامع هستند. طبق تخمین سازمان جهانی بهداشت از هر چهار نفر یکی یا به عبارت دیگر 25 درصد جمعیت جهان از اختلالات روانی، رفتاری و عصبی رنج می‌برند.
برخلاف تصور عمومی، ناخوشی‌های روانی عاطفی مشکل شایع‌تر یا محدود به جمعیت بالغ و بزرگسال کشورها نیست. کودکان و نوجوانان بیش از سایر جمعیت آسیب‌پذیر، اما بسیار کمتر از بزرگسالان از حمایت و مراقبت‌های لازم برخوردارند. تقریبا 21 درصد از کودکان و نوجوانان طی یک سال، علایم و نشانه‌های اختلال روانشناختی را طبق معیارهای DSM-IV تجربه می‌کنند، اما کمتر از 20 درصد آنان از خدمات سلامت روانی بهره‌مند می‌شوند. این وضعیت در کشورهای در حال توسعه نیز نگران‌کننده و احتمالا در برخی مناطق وخیم‌تر است.
علاوه بر کودکانی که طبق معیارهای DSM-IV اختلال روانشناختی قابل تشخیص دارند، تعداد زیادی کودک در معرض خطر آسیب‌های آینده یا به خاطر مشکل رفتاری، فشار عاطفی یا روانی نیازمند یاری وجود دارند، اما هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌اند که معیارهای مذکور در مورد آنها صدق کند. این در حالی است که در جمعیت‌های کم‌درآمد، درصد کودکانی که در معرض خطر مشکلات روانی قرار دارند، بیش از 50 درصد است.
در ایران بررسی‌های همه‌گیرشناسی متعددی به صورت پراکنده در مناطق مختلف و بیشتر در جمعیت دانش‌آموزی انجام گرفته است. به عنوان نمونه میزان شیوع اختلالات سلوکی و هیجانی در دانش‌آموزان دبستانی شهر شیراز 17.8 درصد، میزان شیوع اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان شهر یاسوج، در دختران 24.4 درصد و در پسران 29.6 درصد گزارش شده و به نقل از منابعی، رقم 39 درصد برای دانش آموزان مبتلا به مشکلات عاطفی رفتاری در ایران ذکر شده است.
آموزگاران و دبیران امروزی با مسائل پیچیده‌ای روبه‌رو هستند که در گذشته رواج کمتری داشته است. یکی از این مسائل و مشکلات، کار با دانش‌آموزانی است که دچار اختلالات رفتاری و عاطفی هستند. این گروه از دانش‌آموزان نمی‌توانند در مدرسه براساس هنجارها رفتار کنند و در نتیجه بر عملکرد آموزشی تاثیر نامطلوبی بر جای می‌گذارند.

 

 

 

دانش‌آموزانی با کاستی‌های توجه، دانش‌آموزان افسرده، دانش‌آموزان ضداجتماعی و … جزو این گروه هستند. در واقع این دانش‌آموزان از خود رفتارهایی بروز می‌دهند که ممکن است براحتی زمان و انرژی زیادی از آموزگار را هدر دهد، با این حال هنوز هم بسیاری از متخصصان بر این باورند که آموزگار مهم‌ترین عامل‌ تعیین‌کننده کیفیت برنامه‌های آموزشی برای دانش‌آموزانی است که با اختلالات رفتاری و عاطفی روبه‌رو هستند و می‌توانند در آموزش به این دانش‌آموزان نقش اصلی را ایفا کنند. آنان مسوول تهیه برنامه درسی، تعیین هدف‌های دانش‌آموزان و تشویق و تدارک آنها برای رسیدن به این اهداف هستند.

 

می‌توان گفت به دلیل مشکل‌دار بودن این دسته از دانش‌آموزان، ‌آموزگارانشان باید الگوی رفتاری مناسب برای آنان باشند. آموزگاران باید رفتار مهرانگیز، مودبانه و دوستانه‌ای را به نمایش بگذارند. همه دانش‌آموزان در جریان درس خواندن و یادگیری باید احساس سلامت، ایمنی و حمایت کنند‌ و در این میان دانش‌آموزانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری روبه‌رو هستند و اغلب زندگی آشفته‌ای دارند، باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرند.

 

برای ایجاد رابطه دوستانه و موثر با این دانش‌آموزان، لازم است به صحبت‌های آنها گوش بدهید و برای احساساتشان ارزش قائل شوید، سعی کنید حتی اگر روزی چند دقیقه و یا چند لحظه هم که شده، با این دانش‌آموزان به طور انفرادی و خصوصی صحبت کنید.

 

تبسم کردن، چشمک زدن و حالت جسمانی شما دانش‌آموز را مطمئن می‌سازد که شما او را دوست دارید. به کارهایش بها می‌دهید. توجه داشته باشید برای این دانش‌آموزان مهم نیست که شما چقدر می‌دانید، مهم این است که چقدر به آنها توجه دارید.
در حال حاضر متخصصان بر این باورند که آموزگاران دانش‌آموزان بدرفتار و کودکانی که با اختلالات عاطفی روبه‌رو هستند، باید از مهارت‌های اجتماعی سطح بالا برخوردار باشند. باید با دانش‌آموزان گرم و دوستانه حرف بزنند برای دانش‌آموزان این باور را ایجاد کنند که آنها انسان‌هایی مقبول و پذیرفتنی هستند.

 


به طورکلی آموزگاران شایسته در برخورد با این دسته از دانش‌آموزان از مهارت‌های ارتباطی و رابطه زیر برخوردارند:
- به جنبه‌های مثبت دانش‌آموز بها می‌دهند. به جای این که به دانش‌آموز بگویند چه نباید بکند، تاکیدشان بر این است که چه باید بکند.
-رفتار دوستانه دارند، با شاگردان گرم و صمیمی صحبت می‌کنند و علایق و سرگرمی‌هایشان را با دانش‌آموزان سهیم می‌شوند. البته این به آن معنا نیست که اسرارشان را با آنها درمیان بگذارند.
- به صحبت‌های دانش‌آموزان همدلانه گوش می‌کنند وقتی دانش‌آموزی صحبت می‌کند با توجه کامل به او گوش می‌دهند و سعی می‌کنند احساسات او را درک کنند.
-آموزگار خوب الگوی شایسته دانش‌آموز است و رفتاری مودبانه از خود نشان می‌دهد. وقتی دانش‌آموزی ادب را رعایت نمی‌کند، آموزگار باید مودبانه با او حرف بزند.
-آموزگار خوب به دانش‌آموز می‌گوید و تفهیم می‌کند که به او اعتماد دارد. به او می‌گوید که او را دانش‌آموزی خوب، مودب و درسخوان می‌داند.
در نتیجه می‌توان گفت، آموزگاران موثر خود را در قبال عملکرد دانش‌آموزان در کلاس درس مسوول می‌دانند و با آنها کنار می‌آیند. به جای این که موفقیت دانش‌آموز یا شکست او را به کودک یا خانواده او نسبت دهند، به مهارت‌های خود متکی می‌شوند و به دانش‌آموزان راهنمایی‌های کیفی می‌دهند و برنامه درسی مناسبی برای افزایش موفقیت‌های دانش‌آموزان تدوین می‌کنند. از جمله این مهارت‌ها و رفتارها، استفاده آموزگار از زمان و الگوی آموزشی موثر است که می‌تواند به یادگیری بیفزاید. آموزگاران موثر و کارآمد برای افزایش یادگیری دانش‌آموزان زمان را سازمان‌بندی می‌کنند. برنامه‌ریزی باید به گونه‌ای باشد که هر مبحث درسی در کوتاه‌ترین زمان ممکن فرا گرفته شود و لازمه این مهم آن است که آموزگاران در انتخاب و دسته‌بندی مطالب درسی کوشش کنند. از آن گذشته، آموزگاران باید اهداف هر موضوع درسی را با دانش‌آموزان در میان بگذارند و مهارت‌های اصلی و اصول مهم درسی را بروشنی توضیح دهند.

 

دانش‌آموزانی با مهارت‌های اجتماعی ضعیف
اصولا مهارت‌های اجتماعی، مهارت‌هایی هستند که به دانش‌آموزان کمک می‌کنند با دوستان و اشخاص مهم زندگی خود روابط خوشایندی داشته باشند. دانش‌آموزانی که از مهارت‌های اجتماعی مطلوب برخوردارند، می‌توانند با دوستانشان بخوبی کنار بیایند و حال آن‌که دانش‌آموزانی که فاقد این مهارت‌ها هستند، منزوی می‌شوند و نمی‌توانند با دیگران روابط مناسبی برقرار کنند. اقدامات مساله‌دار دانش‌آموزانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری مواجه هستند، اغلب به این دلیل است که در زمینه مهارت‌های اجتماعی با مشکل روبه‌رو هستند. برخی از آنها نمی‌دانند چگونه می‌توانند با سایر همکلاسی‌های خود صحبت و ارتباط موثر برقرار کنند. به همین دلیل آموزگاران این دسته از دانش‌آموزان مشکل‌دار، پیوسته به این مهم اشاره می‌کنند که آنان در تمام زمینه‌های مهارت‌های اجتماعی ضعیف‌تر از سایر دانش‌آموزان ظاهر می‌شوند و با توجه به این نکته مهم که داشتن صلاحیت در مهارت‌های اجتماعی برای آینده این دانش‌آموزان اهمیت فراوان و تعیین‌کننده‌ای دارد، بسیاری از روان‌شناسان و دست‌اندرکاران امور آموزشی مسلط شدن به مهارت‌های اجتماعی برای دانش‌آموزان را که با مشکلات عاطفی و رفتاری روبه‌رو هستند، بسیار موثر می‌دانند. همچنین این متخصصان بر این باورند اخراج شدن از مدرسه و اقدام به جرم که این دسته از دانش‌آموزان درگیر آن هستند، در نتیجه روابط میان شخصی این دانش‌آموزان است که مورد قبول و پسند دوستان و همکلاسی‌هایشان قرار نمی‌گیرند. به دلیل اهمیت مهارت‌های اجتماعی برای این گروه از دانش‌‌آموزان در دهه گذشته، روش‌های مختلفی برای بهبود مهارت‌های اجتماعی‌شان ابداع شده است، اما اغلب این روش‌ها به این دلیل که نتوانسته‌اند رفتارهای مورد نظر را ایجاد کنند؛ مفید نبوده‌اند. در مواردی هم به آموزگاران این دسته از دانش‌آموزان انتقاد شده است که مهارت‌های اجتماعی معتبر و مورد قبول جامعه را آموزش نمی‌دهند و آموزگاران از این مساله غافلند که آموزش مهارت‌های اجتماعی به اندازه تدریس سایر دروس از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در زمینه بهبود رفتار این دسته از دانش‌آموزان، آموزگاران باید به این نکته اساسی توجه داشته باشند که وقتی فضای کلاس درس مثبت و حمایتگرانه باشد، وقتی دانش‌آموز احساس کند که به عقایدش بها می‌دهند و وقتی به دانش‌آموز احساس تعلق خاطر می‌دهید و وقتی به او تکالیف درسی معنی‌دار و توام با چالش می‌دهید؛ به طوری که دانش‌آموز با انجام آنها احساس موفقیت می‌کند، می‌توانید به بسیاری از کودکان و نوجوانانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری روبه‌رو هستند، کمک کنید تا به عزت نفس، رفتار و انگیزه بهتری برای یادگیری برسند. اما برخی دانش‌آموزان نمی‌دانند چگونه رفتار کنند.

 

بسیاری از دانش‌آموزان نمی‌توانند رفتارشان را کنترل کنند. بسیاری از دانش‌آموزانی که به حد کافی رشد نکرده و به بلوغ لازم نرسیده‌اند، ممکن است حواسشان پرت شود، ممکن است توانایی‌‌های شناختی و مهارت‌های کلامی‌شان زیاد نباشد. این دانش‌آموزان خیلی ساده، نمی‌توانند در مدت طولانی تکانه‌های خود را کنترل کنند. وقتی این بچه‌ها به حد کافی رشد نکرده و به بلوغ لازم نرسیده باشند، نمی‌توانند رفتارشان را کنترل کنند. وقتی این دانش‌آموزان هنوز درست رفتار کردن را نیاموخته باشند، آموزگارانشان باید در نقش راهنمای آنها ظاهر شوند تا آنان مسوولیت رفتار نادرست خود را به عهده بگیرند و در ضمن رفتارها و مهارت‌های اجتماعی سالم‌تر را نیز به آنها آموزش دهند.

 

درخصوص بهبود رفتار این دسته از دانش‌آموزان، اغلب آموزگاران معتقدند باید با به کارگیری تقویت مثبت بر رفتارهای متناسب این دانش‌آموزان بیفزایند. تقویت مثبت رفتار متناسب زمانی مصداق پیدا می‌کند که پس از دادن محرک، دانش‌آموز رفتاری را به نمایش بگذارد که در آینده آن رفتار را بیشتر تکرار کنند. این نوع تقویت از آن‌رو موثر است که دانش‌آموزان را به امتیاز بالاتری سوق می‌دهد و در مواقعی به آنها امتیازی می‌دهد. تقویت منفی این دانش‌آموزان نیز به این معناست که وقتی دانش‌آموز کار درستی انجام می‌دهد، آموزگار او را از کار یا وظیفه‌ای معاف می‌کند. تقویت منفی نیز باعث افزایش رفتار متناسب می‌شود زیرا دانش‌آموز را از انجام کاری که ناخوشایند است، معاف می‌کند.
پس آموزگاران باید این نکته را در نظر بگیرند که هم تقویت مثبت و هم تقویت منفی، هر دو می‌توانند رفتار مناسب را افزایش دهند و نقش مهمی در بهبود رفتار دانش‌آموزان مشکل‌دار دارد.

 


آموزگاران نیروی مقابله با خشونت دانش آموزان
آموزگارانی که مدرس دانش‌آموز بدرفتار و کودکان و نوجوانانی هستند که با اختلالات عاطفی متعدد مواجه‌اند، با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند. بدرفتاری دانش‌آموزان تحت تاثیر عوامل گوناگونی صورت می‌گیرد، اما به هر حال شرایط ایجاب می‌کند که آموزگاران به شکلی موثر با این بدرفتاری‌ها برخورد و در هر مورد تصمیم‌گیری کنند. اما هر یک از این تصمیمات برای دانش‌آموزان و آموزگاران عواقب و پیامدهایی دارد که روی روابط آینده میان آموزگار با دانش‌آموز و افراد خانواده او تاثیر می‌گذارد. امروزه متخصصان به این فکر افتاده‌اند که از آموزگاران در نقش نیرویی برای مقابله با خشونت‌های این دانش‌آموزان استفاده کنند. به همین دلیل مثلا وقتی دانش‌آموز احساس اضطراب و ناراحتی می‌کند به آموزگاران توصیه می‌شود که با او رفتاری همدلانه داشته باشند و سعی کنند منبع ناراحتی او را بیابند.
توصیه می‌شود که در این زمان از داوری و انتقاد دانش‌آموز خودداری و به جای آن از عبارات حمایتگرانه استفاده کنند. اگر دانش‌آموز صدای اعتراضش را بلند می‌کند و پرخاشگرانه حرف می‌زند، نشانه آن است که خویشتن‌داری خود را از دست داده و در این زمان جداکردن دانش‌آموز از دیگران و وضع محدودیت‌های مشخص و معین و طرف صحبت نشدن با او و همچنین خودداری از مجادله و منازعه توصیه می‌شود. معمولا خودکشی تراژدی تاسف‌بار دیگری است که بسیاری از آموزگاران با آن مواجه می‌شوند. متاسفانه نوجوان‌هایی که با اختلالات رفتاری و عاطفی مواجه هستند بخصوص دختران نوجوان بیش از دیگران به فکر خودکشی می‌افتند. آموزگارانی که به نوجوان‌های مساله‌دار درس می‌دهند، باید به این موضوع توجه داشته باشند که دانش‌آموزان و نوجوان‌ها ممکن است در اندیشه خودکشی باشند و در این میان نوجوان‌هایی که در خانواده‌شان سابقه بیماری روانی، استعمال مواد مخدر و خودکشی وجود داشته است و نیز کسانی که در کنار پدر و مادر خود نیستند و زندگی نومید‌کننده‌ای دارند، با احتمال بیشتر اقدام به خودکشی می‌کنند. پس لازم است که در صورت نیاز آموزگاران مراتب را با روان‌شناسان، مشاوران و دیگر دست‌اندرکاران مدرسه در میان بگذارند و گوش به زنگ شنیدن حرف‌های این دانش‌آموزان درباره اقدام به خودکشی باشند و این نکات را کاملا جدی بگیرند. بطور مشخص می‌توان گفت؛ آموزگاران در زمینه دارودرمانی دانش‌آموزان مساله‌دار نقش موثری ایفا می‌کنند.

 

آموزگاران بویژه باید به تغییرات رفتاری و عوارض جانبی دارودرمانی توجه داشته باشند. در اغلب مواقع از دارو برای کنترل رفتار دانش‌آموز استفاده می‌شود. بسیاری از دانش‌آموزان که با مشکل تمرکز حواس روبه‌رو هستند ‌یا با فزونکاری جسمانی مواجه‌اند ، دارو مصرف میکنند. این آرامبخش‌ها دانش‌آموزان را آرام و از شدت فعالیت آنها می‌کاهد. از آن گذشته داروهای ضداضطراب و نیز داروهای درمان‌کننده روان‌پریشی برای آرام کردن دانش‌آموزان مساله‌دار تجویز می‌شود. در این میان وظیفه آموزگار در قبال دانش‌آموزانی که تحت دارودرمانی هستند، این است که مراقب رفتار آنها باشند و به تاثیرات دارو و عوارض جانبی ناشی از آن توجه کنند.

 

با دانش‌آموزان دچار مشکلات عاطفی چگونه رفتار کنیم؟
دانش آموزانی با کاستی های توجه، دانش آموزان افسرده، دانش آموزان ضداجتماعی و … جزو این گروه هستند. در واقع این دانش آموزان از خود رفتارهایی بروز می دهند که ممکن است براحتی زمان و انرژی زیادی از آموزگار را هدر دهد، با این حال هنوز هم بسیاری از متخصصان بر این باورند که آموزگار مهم ترین عامل تعیین کننده کیفیت برنامه های آموزشی برای دانش آموزانی است که با اختلالات رفتاری و عاطفی روبه رو هستند و می توانند در آموزش به این دانش آموزان نقش اصلی را ایفا کنند. آنان مسوول تهیه برنامه درسی، تعیین هدف های دانش آموزان و تشویق و تدارک آنها برای رسیدن به این اهداف هستند.
می توان گفت به دلیل مشکل دار بودن این دسته از دانش آموزان، آموزگارانشان باید الگوی رفتاری مناسب برای آنان باشند. آموزگاران باید رفتار مهرانگیز، مودبانه و دوستانه ای را به نمایش بگذارند. همه دانش آموزان در جریان درس خواندن و یادگیری باید احساس سلامت، ایمنی و حمایت کنند و در این میان دانش آموزانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری روبه رو هستند و اغلب زندگی آشفته ای دارند، باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرند.
برای ایجاد رابطه دوستانه و موثر با این دانش آموزان، لازم است به صحبت های آنها گوش بدهید و برای احساساتشان ارزش قائل شوید، سعی کنید حتی اگر روزی چند دقیقه و یا چند لحظه هم که شده، با این دانش آموزان به طور انفرادی و خصوصی صحبت کنید.
تبسم کردن، چشمک زدن و حالت جسمانی شما دانش آموز را مطمئن می سازد که شما او را دوست دارید. به کارهایش بها می دهید. توجه داشته باشید برای این دانش آموزان مهم نیست که شما چقدر می دانید، مهم این است که چقدر به آنها توجه دارید.
در حال حاضر متخصصان بر این باورند که آموزگاران دانش آموزان بدرفتار و کودکانی که با اختلالات عاطفی روبه رو هستند، باید از مهارت های اجتماعی سطح بالا برخوردار باشند. باید با دانش آموزان گرم و دوستانه حرف بزنند برای دانش آموزان این باور را ایجاد کنند که آنها انسان هایی مقبول و پذیرفتنی هستند.
به طورکلی آموزگاران شایسته در برخورد با این دسته از دانش آموزان از مهارت های ارتباطی و رابطه زیر برخوردارند:
- به جنبه های مثبت دانش آموز بها می دهند. به جای این که به دانش آموز بگویند چه نباید بکند، تاکیدشان بر این است که چه باید بکند.
-رفتار دوستانه دارند، با شاگردان گرم و صمیمی صحبت می کنند و علایق و سرگرمی هایشان را با دانش آموزان سهیم می شوند. البته این به آن معنا نیست که اسرارشان را با آنها درمیان بگذارند.
- به صحبت های دانش آموزان همدلانه گوش می کنند وقتی دانش آموزی صحبت می کند با توجه کامل به او گوش می دهند و سعی می کنند احساسات او را درک کنند.
-آموزگار خوب الگوی شایسته دانش آموز است و رفتاری مودبانه از خود نشان می دهد. وقتی دانش آموزی ادب را رعایت نمی کند، آموزگار باید مودبانه با او حرف بزند.
-آموزگار خوب به دانش آموز می گوید و تفهیم می کند که به او اعتماد دارد. به او می گوید که او را دانش آموزی خوب، مودب و درسخوان می داند.
در نتیجه می توان گفت، آموزگاران موثر خود را در قبال عملکرد دانش آموزان در کلاس درس مسوول می دانند و با آنها کنار می آیند. به جای این که موفقیت دانش آموز یا شکست او را به کودک یا خانواده او نسبت دهند، به مهارت های خود متکی می شوند و به دانش آموزان راهنمایی های کیفی می دهند و برنامه درسی مناسبی برای افزایش موفقیت های دانش آموزان تدوین می کنند. از جمله این مهارت ها و رفتارها، استفاده آموزگار از زمان و الگوی آموزشی موثر است که می تواند به یادگیری بیفزاید. آموزگاران موثر و کارآمد برای افزایش یادگیری دانش آموزان زمان را سازمان بندی می کنند. برنامه ریزی باید به گونه ای باشد که هر مبحث درسی در کوتاه ترین زمان ممکن فرا گرفته شود و لازمه این مهم آن است که آموزگاران در انتخاب و دسته بندی مطالب درسی کوشش کنند. از آن گذشته، آموزگاران باید اهداف هر موضوع درسی را با دانش آموزان در میان بگذارند و مهارت های اصلی و اصول مهم درسی را بروشنی توضیح دهند.
دانش آموزانی با مهارت های اجتماعی ضعیف
اصولا مهارت های اجتماعی، مهارت هایی هستند که به دانش آموزان کمک می کنند با دوستان و اشخاص مهم زندگی خود روابط خوشایندی داشته باشند. دانش آموزانی که از مهارت های اجتماعی مطلوب برخوردارند، می توانند با دوستانشان بخوبی کنار بیایند و حال آن که دانش آموزانی که فاقد این مهارت ها هستند، منزوی می شوند و نمی توانند با دیگران روابط مناسبی برقرار کنند. اقدامات مساله دار دانش آموزانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری مواجه هستند، اغلب به این دلیل است که در زمینه مهارت های اجتماعی با مشکل روبه رو هستند. برخی از آنها نمی دانند چگونه می توانند با سایر همکلاسی های خود صحبت و ارتباط موثر برقرار کنند. به همین دلیل آموزگاران این دسته از دانش آموزان مشکل دار، پیوسته به این مهم اشاره می کنند که آنان در تمام زمینه های مهارت های اجتماعی ضعیف تر از سایر دانش آموزان ظاهر می شوند و با توجه به این نکته مهم که داشتن صلاحیت در مهارت های اجتماعی برای آینده این دانش آموزان اهمیت فراوان و تعیین کننده ای دارد، بسیاری از روان شناسان و دست اندرکاران امور آموزشی مسلط شدن به مهارت های اجتماعی برای دانش آموزان را که با مشکلات عاطفی و رفتاری روبه رو هستند، بسیار موثر می دانند. همچنین این متخصصان بر این باورند اخراج شدن از مدرسه و اقدام به جرم که این دسته از دانش آموزان درگیر آن هستند، در نتیجه روابط میان شخصی این دانش آموزان است که مورد قبول و پسند دوستان و همکلاسی هایشان قرار نمی گیرند. به دلیل اهمیت مهارت های اجتماعی برای این گروه از دانش آموزان در دهه گذشته، روش های مختلفی برای بهبود مهارت های اجتماعی شان ابداع شده است، اما اغلب این روش ها به این دلیل که نتوانسته اند رفتارهای مورد نظر را ایجاد کنند؛ مفید نبوده اند. در مواردی هم به آموزگاران این دسته از دانش آموزان انتقاد شده است که مهارت های اجتماعی معتبر و مورد قبول جامعه را آموزش نمی دهند و آموزگاران از این مساله غافلند که آموزش مهارت های اجتماعی به اندازه تدریس سایر دروس از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در زمینه بهبود رفتار این دسته از دانش آموزان، آموزگاران باید به این نکته اساسی توجه داشته باشند که وقتی فضای کلاس درس مثبت و حمایتگرانه باشد، وقتی دانش آموز احساس کند که به عقایدش بها می دهند و وقتی به دانش آموز احساس تعلق خاطر می دهید و وقتی به او تکالیف درسی معنی دار و توام با چالش می دهید؛ به طوری که دانش آموز با انجام آنها احساس موفقیت می کند، می توانید به بسیاری از کودکان و نوجوانانی که با اختلالات عاطفی و رفتاری روبه رو هستند، کمک کنید تا به عزت نفس، رفتار و انگیزه بهتری برای یادگیری برسند. اما برخی دانش آموزان نمی دانند چگونه رفتار کنند.
بسیاری از دانش آموزان نمی توانند رفتارشان را کنترل کنند. بسیاری از دانش آموزانی که به حد کافی رشد نکرده و به بلوغ لازم نرسیده اند، ممکن است حواسشان پرت شود، ممکن است توانایی های شناختی و مهارت های کلامی شان زیاد نباشد. این دانش آموزان خیلی ساده، نمی توانند در مدت طولانی تکانه های خود را کنترل کنند. وقتی این بچه ها به حد کافی رشد نکرده و به بلوغ لازم نرسیده باشند، نمی توانند رفتارشان را کنترل کنند. وقتی این دانش آموزان هنوز درست رفتار کردن را نیاموخته باشند، آموزگارانشان باید در نقش راهنمای آنها ظاهر شوند تا آنان مسوولیت رفتار نادرست خود را به عهده بگیرند و در ضمن رفتارها و مهارت های اجتماعی سالم تر را نیز به آنها آموزش دهند.
درخصوص بهبود رفتار این دسته از دانش آموزان، اغلب آموزگاران معتقدند باید با به کارگیری تقویت مثبت بر رفتارهای متناسب این دانش آموزان بیفزایند. تقویت مثبت رفتار متناسب زمانی مصداق پیدا می کند که پس از دادن محرک، دانش آموز رفتاری را به نمایش بگذارد که در آینده آن رفتار را بیشتر تکرار کنند. این نوع تقویت از آن رو موثر است که دانش آموزان را به امتیاز بالاتری سوق می دهد و در مواقعی به آنها امتیازی می دهد. تقویت منفی این دانش آموزان نیز به این معناست که وقتی دانش آموز کار درستی انجام می دهد، آموزگار او را از کار یا وظیفه ای معاف می کند. تقویت منفی نیز باعث افزایش رفتار متناسب می شود زیرا دانش آموز را از انجام کاری که ناخوشایند است، معاف می کند.
پس آموزگاران باید این نکته را در نظر بگیرند که هم تقویت مثبت و هم تقویت منفی، هر دو می توانند رفتار مناسب را افزایش دهند و نقش مهمی در بهبود رفتار دانش آموزان مشکل دار دارد.
آموزگاران نیروی مقابله با خشونت دانش آموزان
آموزگارانی که مدرس دانش آموز بدرفتار و کودکان و نوجوانانی هستند که با اختلالات عاطفی متعدد مواجه اند، با مشکلات زیادی روبه رو می شوند. بدرفتاری دانش آموزان تحت تاثیر عوامل گوناگونی صورت می گیرد، اما به هر حال شرایط ایجاب می کند که آموزگاران به شکلی موثر با این بدرفتاری ها برخورد و در هر مورد تصمیم گیری کنند. اما هر یک از این تصمیمات برای دانش آموزان و آموزگاران عواقب و پیامدهایی دارد که روی روابط آینده میان آموزگار با دانش آموز و افراد خانواده او تاثیر می گذارد. امروزه متخصصان به این فکر افتاده اند که از آموزگاران در نقش نیرویی برای مقابله با خشونت های این دانش آموزان استفاده کنند. به همین دلیل مثلا وقتی دانش آموز احساس اضطراب و ناراحتی می کند به آموزگاران توصیه می شود که با او رفتاری همدلانه داشته باشند و سعی کنند منبع ناراحتی او را بیابند.
توصیه می شود که در این زمان از داوری و انتقاد دانش آموز خودداری و به جای آن از عبارات حمایتگرانه استفاده کنند. اگر دانش آموز صدای اعتراضش را بلند می کند و پرخاشگرانه حرف می زند، نشانه آن است که خویشتن داری خود را از دست داده و در این زمان جداکردن دانش آموز از دیگران و وضع محدودیت های مشخص و معین و طرف صحبت نشدن با او و همچنین خودداری از مجادله و منازعه توصیه می شود. معمولا خودکشی تراژدی تاسف بار دیگری است که بسیاری از آموزگاران با آن مواجه می شوند. متاسفانه نوجوان هایی که با اختلالات رفتاری و عاطفی مواجه هستند بخصوص دختران نوجوان بیش از دیگران به فکر خودکشی می افتند. آموزگارانی که به نوجوان های مساله دار درس می دهند، باید به این موضوع توجه داشته باشند که دانش آموزان و نوجوان ها ممکن است در اندیشه خودکشی باشند و در این میان نوجوان هایی که در خانواده شان سابقه بیماری روانی، استعمال مواد مخدر و خودکشی وجود داشته است و نیز کسانی که در کنار پدر و مادر خود نیستند و زندگی نومید کننده ای دارند، با احتمال بیشتر اقدام به خودکشی می کنند. پس لازم است که در صورت نیاز آموزگاران مراتب را با روان شناسان، مشاوران و دیگر دست اندرکاران مدرسه در میان بگذارند و گوش به زنگ شنیدن حرف های این دانش آموزان درباره اقدام به خودکشی باشند و این نکات را کاملا جدی بگیرند. بطور مشخص می توان گفت؛ آموزگاران در زمینه دارودرمانی دانش آموزان مساله دار نقش موثری ایفا می کنند.
آموزگاران بویژه باید به تغییرات رفتاری و عوارض جانبی دارودرمانی توجه داشته باشند. در اغلب مواقع از دارو برای کنترل رفتار دانش آموز استفاده می شود. بسیاری از دانش آموزان که با مشکل تمرکز حواس روبه رو هستند یا با فزونکاری جسمانی مواجه اند ، دارو مصرف میکنند. این آرامبخش ها دانش آموزان را آرام و از شدت فعالیت آنها می کاهد. از آن گذشته داروهای ضداضطراب و نیز داروهای درمان کننده روان پریشی برای آرام کردن دانش آموزان مساله دار تجویز می شود. در این میان وظیفه آموزگار در قبال دانش آموزانی که تحت دارودرمانی هستند، این است که مراقب رفتار آنها باشند و به تاثیرات دارو و عوارض جانبی ناشی از آن توجه کنند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اختلالات عاطفی و روان‌شناختی

گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان

اختصاصی از فی موو گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان


گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 25

دانلود گزارش تخصصی,راهکارها و پیشنهادادت,گزارش تخصصی فرهنگیان

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز  کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه کوتاه


در سال های اخیر مطالعات و پژوهش های گوناگونی درباره دانش آموزانی آغاز شده است که وضعیت آن ها در مدرسه برای بسیاری از اولیا و معلمان جای سؤال دارد. اگر کودکی از نظر جسمانی معلول باشد یا عقب ماندگی ذهنی داشته باشد والدین در چند هفته اول زندگی کودک نسبت به مشکل او آگاهی می یابند.اما اختلال یادگیری در سال های قبل از مدرسه با رویداد مهمی همراه نیست و والدین نسبت به این مسئله که مشکلی وجود دارد شک نمی کنند. وقتی مشکل به وسیله مربیان مدرسه اطلاع داده می شود والدین ابتدا انکار می کنند، سپس به پزشک و یا مشاور ویا هر جایی که آن ها را آرامش دهد مراجعه   می کنند. تحت چنین شرایطی دانش آموزان سعی می کنند به بهترین وجه عمل کنند اما شکست های مداوم او را خرد کرده و باعث می شود شخصیتش متلاشی شود، این احساسات در روزهای تعطیل و پس از مدرسه هم نمایان است.میزان شیوع اختلال یادگیری با توجه به تعاریف، مبانی نظری و روش های ارزیابی تعیین می شود،به همین دلیل نیز در گزارش های مختلف آمار متفاوتی ارائه شده است. میزان افزایش تعداد دانش آموزان با اختلالات یادگیری سیر متغیری داشته است فراوانی اختلالات یادگیری بسیار گوناگون بوده اما آن چه به یقین می توان گفت این است که تعداد دانش آموزانی که به عنوان اختلال یادگیری شناسایی می شوند هر روز افزوده می شود به صورت نظری، میزان رخداد این نارسایی یک تا سه درصد است. اینجانب مهدی خسروی آموزگار پایه اول در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و  املاء مشکلات عمده ای داشت. او که مهدی نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد. بنا بر این بنده تصمیم گرفتم طرح خود را در این راستا تدوین نمایم. امید است که پژوهش فوق الذکر مورد قبول همگان قرار گیرد.
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانش‌‌‌‌آموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها می‌‌‌‌شود. برچسب‌‌‌‌های «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانش‌‌‌‌آموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمی‌‌‌‌دارد و لطمات جبران‌‌‌‌ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو بچه‌‌‌‌های در معرض خطر و شکننده محسوب می‌‌‌‌شوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
روان‌‌‌‌شناسان با اندک تفاوت‌‌‌‌هایی اختلالات یادگیری را چنین تعریف می‌‌‌‌کنند: کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری کسانی هستند که در یک یا چند فرایند اساسی در رابطه با خواندن، سخن گفتن، درک کردن و نوشتن دارای اشکال هستند به شرطی که این مشکلات ناشی از عقب‌‌‌‌ماندگی‌‌‌‌های ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی و یا نقائص فرهنگی نباشد. علائم این اختلالات ممکن است به صورت‌‌‌‌های مختلف از قبیل اختلال در توجه به تفکر، تکلم، نوشتن و یا حساب کردن باشد. اختلالات یادگیری ترجمه واژه (Learning disabilities) است که به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری نیز ترجمه شده است و به مجموعه‌‌‌‌ای از نارسایی‌‌‌‌ها در یادگیری اطلاق می‌‌‌‌شود که برخلاف نارسایی‌‌‌‌های جسمانی، اغلب تا زبان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته می‌‌‌‌ماند. در دوران تحصیل دانش‌‌‌‌آموز در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمی‌‌‌‌شوند، بلکه با عقب‌‌‌‌ماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر کودک فراهم می‌‌‌‌شود. در این میان اختلاف دیدگاه میان اولیا و مربیان، رفع این اختلالات را به تأخیر می‌‌‌‌اندازد.

بیان وضعیت موجود


اینجانب ..... سال سابقه خدمت هستم.  که با 30 نفر دانش آموز در این پایه سرو کار دارم.
در میان دانش آموزانم دانش آموزی با اختلالات یادگیری وجود داشت که در نوشتن و  املاء مشکلات عمده ای داشت. او که مهدی نام داشت با اینکه تلاش خود را در درس هایش انجام می داد ولی باز هم دچار اختلالات یادگیری می شد و این موضوع به تدریج به مسئله ای بغرنج برای او تبدیل شده بود.سطح سواد مادر مهدی دیپلم و پدرش لیسانس بود.دارای یک برادر بود که برادرش باز همین مشکل را در سالهای گذشته داشته بود.

شناسایی مسئله


 برخی از اولیا به صورت ناخودآگاه گرایش دارند تا کودکان خود را (حتی در صورت داشتن مشکل) سالم تلقی کنند و در پذیرش این نکته که فرزند آنان دچار اختلال است از خود مقاومت نشان می‌‌‌‌دهند و اصرار دارند که کودکشان مشکل ندارد و مشکل از شیوه آموزشی معلم یا عوامل دیگر است. غافل از این که کودکانی که دچار این اختلالات هستند با روش‌‌‌‌ها مرسوم تعلیم و تربیت کودکان عادی قادر به یادگیری نیستند و نیاز به کمک‌‌‌‌های ویژه دارند. متأسفانه، دانش‌‌‌‌آموزان با ناتوانی یادگیری گاهی به اشتباه به عنوان دیرآموز (Show Learner) درنظر گرفته می‌‌‌‌شوند. درحالی که فهم کودک دیرآموز در پیامدهای رفتار ناپخته خود کم است. درحالی که دانش‌‌‌‌آموز با اختلال یادگیری هرچند ممکن است به صورت نامناسب عمل کند، ولی از پیامدهای بدرفتاری خود کاملاً آگاه است. متأسفانه این فهم نمی‌‌‌‌تواند راهنمای رفتار او باشد حتی با وجود مداخله، پیشرفت دانش‌‌‌‌آموز دیرآموز خیلی آهسته است ولی روش‌‌‌‌هایی که برای بهبود وضع دانش‌‌‌‌آموز با ناتوانی یادگیری بکار برده می‌‌‌‌شود ممکن است پیشرفت‌‌‌‌های مداوم و نزدیک به هنجار در برخی از زمینه‌‌‌‌های تحصیلی به‌‌‌‌وجود آورد.
مسائل سازشی اجتماعی در دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری فراوان به چشم می‌‌‌‌خورد مشاهدات و درجه‌‌‌‌بندی‌‌‌‌های رفتاری که از همسالان، معلمان و والدین صورت گرفته، نشان می‌‌‌‌دهند که این دانش‌‌‌‌آموزان چندان مورد علاقه دیگران نیستند. دانش‌‌‌‌آموزان مبتلا به ناتوانی‌‌‌‌های یادگیری نسبت به توانایی‌‌‌‌های درسی خود ناامید هستند. کمتر در آنها انگیزه‌‌‌‌ای به وجود می‌‌‌‌آید و انگیزه‌‌‌‌هایی که در آنها دیده می‌‌‌‌شود به جای این که درونی باشد، جنبه خارجی دارند. آنان نمی‌‌‌‌توانند تصدیق کنند که اگر کار و کوشش بیشتری از خود نشان دهند، موفقیت‌‌‌‌هایشان زیادتر خواهد شد. به جای آن سعی دارند که شکست را به ناتوانی‌‌‌‌های خویش نسبت دهند. این حالت بدبینی درباره علل موفقیت‌‌‌‌ها و شکست‌‌‌‌هایشان در آنان حالتی به وجود می‌‌‌‌آورد که اصطلاحاً به آن درماندگی اکتسابی می‌‌‌‌گویند و این حالتی است که فرد فکر می‌‌‌‌کند هر اندازه کوشش کند، باز نتیجه‌‌‌‌ای جز شکست به بار نخواهد آورد.
تعریف اختلالات یادگیری
از بررسی تحقیقات و مطالعات پیشینیان چنین بر می آید که زمانی کودکان با نارسایی های یادگیری را در رده کودکان با آسیب مغزی طبقه بندی می کردند و زمانی آنان را کسانی با مشکلات خفیف مغزی می پنداشتند.اما در تازه ترین مطالعات دراین زمینه برای آنان اصطلاح "کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری"گزیده شده است.شمار دانش آموزانی که دچار برخی از مشکلات رفتاری یا تحصیلی هستند قابل توجه است.اصطلاح کودکان دارای اختلال یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرآیندهای اساسی روان شناختی از قبیل درک و فهم استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال دارند و این اختلال ممکن است خود را به صورت ناتوانی در شنیدن،فکر کردن،صحبت کردن،خواندن،نوشتن،هجی کردن یا محاسبات ریاضی نمایان سازد.بین معلولیت های بنیادین از قبیل بینایی،شنوایی،عقب ماندگی های ذهنی و حرکتی را شامل نمی شود.آمار دانش آموزانی که اختلال یاگیری به معنای خاص دارند بین 4 تا 12 درصد گزارش شده است.بی تردید شمار افرادی که دچار برخی مشکلات یادگیری هستند به مراتب بیشتراز این می باشد.مربیان مدارس و والدین کودکان غالبا برای حل مشکلات آنان از روش های قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که علاوه بر صرف انرژی و وقت فراوان،نه تنها حاصل چندانی به دنبال ندارد،بلکه ممکن است موجب یاس،دلزدگی،سرخوردگی وعصبیت والدین و خستگی و از دست رفتن علاقه دانش آموزان شده ونهایتا افت تحصیلی را به دنبال خواهد داشت.

اهمیت موضوع


از سال 1950 به بعد،توجه مربیان،روانشناسان و پزشکن به گروه خاصی از کودکان و آموزش آنان معطوف گشت که از نظر جسمی و مغزی دارای هیچگونه عارضه مشخصی نیستند،ولی دچار نارسایی های ویژه یادگیری و گاهی اوقات نابه هنجاری های رفتاری می باشند و نیز درمان آنان با روش های متداول امکان پذیر نیست.نارسایی های این کودکان با واژه های مختلف در کتابهای روانشناسی و علوم تربیتی نام گذاری شده. است.متداول ترین این واژه ها عبارتند از:ضایعات خفیف مغزی و آسیب های عصبی.
این اصطلاحات که در آنها ریشه اصلی نارسایی های یادگیری،عوامل بدنی شمرده شده است،با اعتراضات و انتقادات زیادی مواجه گشته است.متخصصان آموزشی با بسیاری از کودکان مواجه می شوند که دچار اختلالات یادگیری هستند ولی علم پزشکی هیچگونه علامتی از نابه هنجاری های عصبی یا ضایعات مغزی در آنها دیده نمی شود،در حالی که کودکان دیگیر هستند که دچار ضایعات مشخص شده مغزی هستند ولی هیچگونه مشکلی در یادگیری ندارند.بنابراین اصطلاحات ذکر شده در بالا اعتبار خود را از دست داده است.
اکنون لقب نارسایی های ویژه یادگیری را برای این گونه کودکان که با وجود هوش به هنجار در یک یا چند زمینه مانند:خواندن،نوشتن،سخن گفتن،فهم ریاضی و...دچار ناتوانی یا اشکال یادگیری هستند به کار می رود.

جمع آوری و تجزیه تحلیل اطلاعات


   پس از مشورت با مدیر و معلمان جلسه ای با حضور اولیاء دانش آموز و دانش آموزان مشابه به صورت جمعی برگزار کردم. در آن جلسه نحوه برخورد با مسائل آموزشی و عاطفی را به فرزندان خود بیان کرده و بعد هم جلسه های خصوصی با اولیاء این دانش آموزان مخصوصا دانش آموز نامبرده شده و در آخر مهدی را به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان  معرفی کردم . او به صورت مداوم در این جلسات شرکت می نمود.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چگونگی برطرف کردن مشکلات روانخوانی و اختلالات یادگیری دانش آموزان

مقاله اختلالات نارسایی

اختصاصی از فی موو مقاله اختلالات نارسایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اختلالات نارسایی


مقاله اختلالات نارسایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:89

فهرست

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

اهداف جزئی

فرضیه

تعاریف مفهومی و عملیاتی

تعاریف بیش فعالی

نظریه ها و دیدگاهها

روش تحقیق

جامعه و نمونه آماری

روش نمونه گیری

تجزیه و تحلیل یافته ها

مقدمهکاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند . گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار
بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است . معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند .

نتیجه ی پژوهش های انجام شده در مرکزهای پژوهشی و دانشگاهی در سراسر جهان ، شناخت و آگاهی بسیار جدیدی از ویژگی ها و سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به دست داده اند .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اختلالات نارسایی

اقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟

اختصاصی از فی موو اقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟


اقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟

دانلوداقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم بافرمت ورد وقابل ویرایش

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد

چکیده اقدام پژوهی : 

در سالتحصیلی اخیر وقتی بعد از     سال سابقه کار برای اولین سال در دبستان     شهرستان    مشغول خدمت بودم با دانش آموزی مواجه شدم ؛ که نظم وانضباط مدرسه را در زنگ ورزش برهم زده بود . او دارای اختلالات رفتاری از قبیل  شلوغی غیر نرمال ، مسخره کردن دیگران، اذیت دادن کردن دیگر دانش آموزان ،حسادت ، بی حوصلگی ،فحش دادن به دیگران ، لجبازی ، تنبلی بود. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سوالات زیر برای رفع مشکل او در ذهن من ایجاد گردید: 1- آیا تربیت غلط او، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟ 2- آیا به خاطر روایط غلط با وی، ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟ 3-  آیا او دچار کمبود محبت شده است؟ 4-  آیا او با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟ 5- چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟ 6-چه نیروها یا چه کسانی می توانند در حل مشکل کمک کنند؟ 7- من چگونه خود را تغییر دهم که مورد قبول اوشوم؟ برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود داشت؛ با توجه به موضوع پژوهش ، به نظر می رسید که باید از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایم . در این پژوهش روشهای مشاهده ، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای کاهش حسادت ، شرکت دادن فرد در گروههای ورزشی  و احساس مسئولیت فرد نسبت  به گروه ورزشی باید انجام می شد   برای کاهش پرخاشگری و لج بازی ؛ از والدین دانش آموز خواسته شد که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و با فرزندان خود با ملایمت ومهربانی رفتار کنند و ویژگی های مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد .   به نظر می رسد یکی از علتهای  اساسی پرخاشگری و لج بازی تبعیض و کمبود محبت در محیط خانه است بنابر این والدین بایدبه  فرزند خود بر چسب های مثبت بزنند  تا او باور کند که واقعاً دارای  ویژگی های مثبت است .برای کاهش ضعف تحصیلی ، از بین بردن مشکلات عاطفی توسط والدین ومعلم مربوطه ، ایجاد انگیزه ، تقویت ویژگی های مثبت ، شکوفایی اعتمادبه نفس ، توجه لازم به وی ، تغییر نگرش او نسبت به خود از جمله عواملی هستندکه می توانند ضعف تحصیلی دانش آموزرا کاهش دهند.

توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله

اینجانب .... مدت ... سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم. امسال نیز برای اولین بار به دبستان .... آمدم تا در کسوت دبیر ورزش به دانش آموزان خدمت کنم. در میان دانش آموزان ذکر شده در این آموزشگاه دانش آموزی به نام مینا با انجام اختلالات رفتاری توجه مرا به خود جلب نمود.این مسئله علاقمندی مرا به حل مشکلات ومسائلی که درروند آموزش اخلال ایجاد می کرد دوچندان نمود ، لذا تصمیم گرفتم از تخصص لازم خود در زمینه حل مشکلات دانش آموزان بیشترین بهره را بگیرم وتمام  تجربیا ت چندساله خود را در جهت زدودن اختلالات رفتاری دانش آموزان بکار برم ، برای آشنایی بیشتر با وضعیت اخلاقی دانش آموزان پرونده های آنان را در آغاز سال سال تحصیلی مورد مطالعه قرار دادم . همچنین در مورد خصوصیات اخلاقی دانش آموزان از معلمان سال قبل  سوالاتی را مطرح نمودم تا اطلاعات لازم در مورد دانش آموزان را بدست آورم. در همان ماه اول، اولین جلسه توجیهی وتعامل با اولیا را جهت شناسایی بیشتر دانش آموزان ومشکلات ومسائل رفتاری وبیماریهای خاص آنها برگزار  نمودم وهمه را در دفتر جداگانه ای نوشتم تا برنامه ریزی لازم را به عمل بیاورم . همه دانش آموزان سال قبل در همین مدرسه  بودند وظاهرا مشکلات خاصی نداشتند تا اینکه به نام یکی از دانش آموزان رسیدم که گویا سال قبل در مدرسه هم شیفت خودمان بوده ومعلم سال قبل از وی ناراضی بود وقتی از معلم سال قبل درمورد مینا پرسیدم به من گفت : با او کاری نداشته باش ؛ دانش آموز شلوغ، تنبل ، بی انضباط ، غیر قابل کنترل و ....به او مارکهای متعددی زد  وقتی برای اولین بار به کلاس رفتم از دانش آموزان خواستم خودشان را معرفی نمایند وقتی نوبت به فرد مورد نظر رسید ، دانش آموزی را مشاهده کردم با ظاهری خواب آلود وبی تفاوت که گوشه کلاس نشسته بود . با صدای بلند اما غیر عادی خودش را معرفی کرد ،  وقتی نوبت به دیگری که کنار او بود رسید از من خواست که به او بگویم آرامتر  خودش را معرفی کند او گفت  :من حوصله سروصدای آنها را ندارم واگر کسی حرف می زد اورا مسخره می کرد وبا او دعوا می کرد برای اینکه علت رفتارهایش رابیشتر درک کنم رفتارهای او را زیر نظر گرفتم وقتی از مدیر ومعاون هم در باره رفتارهای او سوالاتی نمودم آنان نیز به رفتارهای نابهنجار او از جمله شلوغی غیر نرمال ، مسخره کردن دیگران ، آزار رساندن به دیگر دانش آموزان ، بی حوصلگی ، فحش دادن به دیگران ، لجبازی ، تنبلی ، عدم نظم وانضباط در مراسم آغازین مدرسه اشاره نمودند. در جلسه تعامل اولیا مادرش اشاره کرد که او قبلا خیلی بهتر بود اما یکدفعه احساس حسادت به برادر کوچکترش که تازه متولد شده بود پیدا نمود .  گفت فکر کنم بخاطر اینکه ما از شهر دیگری آمده ایم دلتنگ دوستانش است. برای پی برن به واقعیت مسئله ، مادر ایشان را به آموزشگاه دعوت کردم وقتی برای دومین بار به مدرسه آمد با ناراحتی گفت: خانم من مشکلات فرزند دوم را دارم ونمی توانم مرتب به مدرسه بیایم هرکاری دارید با نامه اطلاع دهید، به اوگفتم : درمورد رفتارهای نابهنجار دخترش چه اطلاعاتی می توانید به من بدهید ؟ خیلی ناراحت شد وبا بی تفاوتی گفت: شما فکر می کنید بچه ی من از لحاظ عقلی مشکلی دارد به من می گویید باید اورا با کمک هم درمان کنیم ؟فرزندم هیچ گونه بیماری ندارد شما فکر می کنید او دیوانه است ؟ ابتدا سعی کردم اورا آرام کنم وقتی کمی آرام شد به اوگفتم هرگز بلکه اونیاز به کمک دارد . از اوپرسیدم اخلاق او در خانه چطور است ؟ ایشان گفت خانم او خیلی بد اخلاق است وهمیشه برادر کوچکش را می زند به حرف من گوش نمی دهد خلاصه از دست او خسته شده ایم از او خواستم که همکاری لازم را درمورد اصلاح رفتارها ی دخترش را با ما بکند ولی ایشان گفت : مقصر من نیستم لطفا من را دیگر برای این به مدرسه دعوت نکنید چون رفتارهای او اصلاح نمی شود .  بنابراین متوجه شدم که نمی توانم به کمک ایشان امیدوار باشم .وقتی تامل نمودم اطلاعات زیرجهت حل مشکل درذهنم  به صورت سوال تداعی شد: 1-2- آیا تربیت غلط او، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟ 2-2- آیا به خاطر روایط غلط با او، ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟ 3-2-  آیااو دچار کمبود محبت شده است؟ 4-2-  آیاوی با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟ 5-2-  چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟ 6-2-  چه نیروها یا چه کسانی می توانند در حل مشکل کمک کنند؟ 7-2- من چگونه خود را تغییر دهم که مورد قبول اوباشم ؟


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی دبیر تربیت بدنی چگونه توانستم اختلالات رفتاری دانش آموزم (مینا) را در زنگ ورزش برطرف نمایم؟

شیوه های تقویت آموزش،اختلالات،وراهکارها در درس املاء ابتدایی

اختصاصی از فی موو شیوه های تقویت آموزش،اختلالات،وراهکارها در درس املاء ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شیوه های تقویت آموزش،اختلالات،وراهکارها در درس املاء ابتدایی


شیوه های تقویت آموزش،اختلالات،وراهکارها در درس املاء ابتدایی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل:ورد قابل ویرایش

تعداد صفحه:50

قیمت:2 هزار تومان

دانلود و خرید به صورت آنلاین

 

 

مقدمه:
هنر معلمی کشف ساده ترین ابزار برای ایجاد جذابیت و تعمیق آموزش است.
یکی از مهم ترین ماده درسی دانش آموزان ، املای فارسی است .که معمولا اولیاو معلمان در پایه های مختلف، مخصوصا در پایه های پایین تر، از ضعف دانش آموزان در املا شکایت می کنند.این معلمان به جای این که غلط املا های دانش آموزان را یادداشت و آنها را برای پیدا کردن این که از کدام گروه از مشکلات املایی هستند، دسته بندی کنند، بیشتر برای حل این مشکلات از روشهای قدیمی از جمله، تکرار و تمرین خسته کننده استفاده می کنند؛ که گاها دیده شده، دانش آموزی که به تجویز معلم، می بایست ده بار از غلط املای خود بنویسد؛ در دهمین بار، همان کلمه را دوباره اشتباه نوشته است؛که نه تنها مشکل این دانش آموز برطرف نشده بلکه او را خسته و دلزده کرده وحتی اعتماد به نفس خود را نیز از دست داده است.
با توجه به تعریف لغوی املا که به معنی پرکردن ، بر سرجمع گفتن ، تقریر کردن مطلبی تا دیگری آن را بنویسد؛ و دیکته که کلمه ای است فرانسوی به معنی مطلبی که کسی املا کند ودیگری بنویسد، باید گفت: آموزش املا فراتر از این تعاریف می باشد.
برای موفقیت در این بخش مهم زبان آموزی لازم است، معلم با اهداف املا ، نحوه آموزش درست املا، انواع اختلالات آموزشی و موانع یادگیری و راهکارهای رفع این اختلالات آشنا باشدو با شناخت و آگاهی دقیق به آموزش این درس بپردازد . لذا دراین مجموعه سعی شده به موارد ذکر شده پرداخته شود.

قبل از این که به اهداف املا بپردازیم لازم است؛ با اهداف مهارت نوشتن آشنا شویم زیرا دانش آموزان قبل از این که املا بنویسند باید بتوانند خوب، بدون اشکال و به راحتی بنویسند.
اهداف مهارت نوشتن
اهداف شناختی
1-توانایی به کارگیری به هنجارها
2-نوشتن درست کلمات و جملات شنیده شده
3-به کارگیری علائم سجاوندی در نوشتن
4-توانایی در اجرای برخی از پاره مهارتهای نگارش
اهداف عاطفی
1-تکمیل مهارت نوشتن درست نمادها
2-توسعه توانایی تبدیل نمادهای صوتی و نوشتاری
3-توانایی خوانا،درست و زیبانویسی
4-توسعه عادات مطلوب هنگام نوشتن
5-افزایش توانایی در استفاده پیش تر از علائم سجاوندی
6-توانایی نوشتن متن چند جمله ای
7-توانایی به کارگیری درست کلمات در جملات

اختلالات املایی و راهکار ها
خطاهای متداول در نوشتن عبارتند از :
1 - کج نویسی 2- پرفشار نویسی 3- کم رنگ نویسی 4- پر رنگ نویسی 5- زاویه دار نویسی 6- نا مرتب نویسی 7- فاصله گذاری بیش از حد 8- بزرگ یا کوچک نویسی بیش از حد
برای درمان نارسا نویسی می توان از اقدامات زیر کمک گرفت:
1. مدادی در اختیار دانش آموز قرار داده تا خطوطی به دلخواه رسم کند.
2. به دلخواه نقاشی کرده و آن را رنگ بزند.
3. با استفاده از گچ نرم روی تخته خط بکشد و نقاشی کند.
4. به وضعیت نشستن کودک توجه نموده و آن را اصلاح کنید. او باید کاملاَ راحت روی صندلی بنشیند.
5. کاغذ یا دفتری که در آن می نویسد، راست باشد . لبه کاغذ با لبه میز بیش از 15 درجه انحنا نداشته باشد.
6. نحوه مداد گرفتن دانش آموز را کنترل نموده و شیوه درست گرفتن مداد را به او آموزش دهید.
7. اگر انگشتان و عضلات کوچک و بزرگ دست او ضعیف هستند از مدادهای باریک تر و با قطر کمتر استفاده کنید.


دانلود با لینک مستقیم


شیوه های تقویت آموزش،اختلالات،وراهکارها در درس املاء ابتدایی