فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی

اختصاصی از فی موو مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی


مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی

 دانلود مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی Market efficiency, managerial compensation, and
real efficiency☆ فایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 45

برای دریافت رایگان اصل مقاله  اینجا کلیک کنید

چکیده :  

ما چگونگی بهبود برون زا را در بازده بازار بررسی می کنیم که اجازه می دهد بازار سهام اطلاعات دقیق تری در باره ارزش ذاتی شرکت، مشکل قرارداد سهام داران و مدیر ، مشوق های مدیرتی و ارزش سهام بدست آورد. فرض کلیدی در مدل این است که سرمایه گذاران بازار سهام حساسیت عملکرد پرداخت مدیر را رعایت نمی کنند . ما نشان می دهیم که افزایش در کارایی بازار انگیزه های مدیریتی را از طریق ساخت قیمت سهام شرکت که کمتر حساس است نسبت به عملکرد فعلی شرکت ، تضعیف می کند. تاثیر در بازده واقعی و ارزش سهام بستگی به ساخت ارزش ذاتی شرکت دارد .   مقدمه   فهمیدن تاثیر واقعی قیمت بازار سهام نگرانی بزرگی برای  اقتصاددانان  مالی است . یک کانال مهم که از طریق آن قیمت سهام ممکن است تقسیمات سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار دهد این است که تصمیم گیرنده گان در شرکت ها اغلب طرف قرار دادند که مشروط بر قیمت بازار ثانویه هستند . این اثر برای مدیرانی که جبران خسارتشان اغلب به طور مستقیم به قیمت سهم شرکت شان گره خورده است کاملا درست است . علاوه براین سهام دارانی که قراداد جبران خسارت را انتخاب می کنند ممکن است خودشان از قیمت سهام شرکت مراقبت کنند تا از نقدینگی حفظ شوند واز رقت سهام مالکیتشان جلو گیری کنند. بنا براین انتخاب قرار داد جبران خسارت سهام داران و تصمیمات سرمایه گذاری سهام داران را می توان با شیوه ای که اطلاعات مصالح بازار سهام برای تعیین قیمت دارند را تحت تاثیر قرار دهند . در این مقاله ما چگونگی بهبود برون زا را در بازده بازار بررسی می کنیم که اجازه می دهد بازار سهام اطلاعات دقیق تری درباره ارزش ذاتی شرکت، تاثیر مشکل قرارداد سهام داران و مدیر ، مشوق های مدیریتی وارزش سهام به دست اورد . برای رفع ایده ، بهتر است یک شرکت تازه کار را مد نظر بگیرید که قصد دارد در اینده نزدیک IPO  را انجام دهد . ارزش ذاتی شرکت شامل دو مولفه است : مولفه MVA (ارزش افزوده مدیریتی ) است  که بستگی به تلاش اعمال شده توسط مدیریت فعلی دارد تا تکنولوژی شرکت و قدرت بازار محصول را بهر برداری کند و مولفه CP ( بهره وری هسته ) که مستقل از تلاش های جاری است و بستگی به بهره وری ذاتی شرکت دارد . قیمت ها در بازار سهام شرکت ها دو سیکنال اطلاعات را جمع می کند سیگنال پر سر و صدا روی عملکرد فعلی شرکت که با تلاش مدیر تحت تاثیر قرار می گیرد (سیگنال عملکرد )وسیگنال پر سرو صدا برای بهره وری اساسی شرکت است  مستقل از تلاش مدیر است ( بهره وری سیگنال).  همان طور که سیگنال  بهره وری نمی توانند با تلاش مدیر تحت تاثیر قرار گیرد ،افزایش دقت این سیگنال اجازه می دهد که بازار سهام یک پیش بینی بهتری از ارزش شرکت بدست آورد . از این رو ، ما دقت سیگنال های بهره وری را به عنوان معیاری از کارایی بازار تفسیر می کنیم . ما فرض می کنیم که سهام داران شرکت که برای ارزش بازار شرکت دقت می کنند جدای از ارزش ذاتی طولانی مدت است . از این رو آنها انگیزه ای برای تحت تاثیر قرار دادن استنتاج بازار سهام از بهره وری شرکت دارد . فرض کلیدی در مدل ما که ان را از مطالعات قبلی که در باره پیامدهای واقعی بازده بازار است متمایز می کند این است که بازار سهام حساسیت عملکرد پرداخت پول مدیر را رعایت نمی کند و از این رو نمی تواند انگیزه واقعی مدیر را استنباط کند . بنا براین سهام داران ممکن است به صورت مخفیانه مدیر را با انگیزه قوی  در تلاش برای افزایش عملکرد سیستم قرار دهند . ما معتقدیم که این یک فرض واقع بینانه است زیرا قرار داد بین مدیران ارشد و شرکتشان تا حد زیادی ممکن است ضمنی و خود اعمال باشد . قوانین SEC تنها به شرکت هایی نیاز دارد که سیاست های جبران افشایی در شرایط وسیع را افشا کنند . اگر چه شرکت ها نیازبه افشای سهام و گزینه کمک های مالی بعد از واقعیت را دارند اما نیازی نیست که با دقت هدف عملکرد را افشا کنند تاکمک های مالی تازه را مورد هدف قرار دهند . با این حال ، دانستن پرداخت واقعی که یک عامل است همانند دانستن قوانین نیست که جبران خسارت ها  محاسبه شود و نباید به کسی اجازه دهد که پی برد که انگیزه عامل در سابق چه چیزی بوده است .  برای نشان دادن عدم اهمیت قرارداد جبران خسارت ما ابتدا  تعادل معیار را که بازار سهام می تواند حساسیت عملکرد پرداخت مدیر را رعایت کند، تجزیه و تحلیل می کنیم . در تنظیمات معیار ما نشان می دهیم که افزایش در کارایی بازار داریم که ناشی از افزایش دقت  در سیگنال بهره وری است بنا براین بهره وری واقعی را کاهش می دهد و ارزش سهام را هم کم می کند. تعجب اور به نظر می رسد که این نتیجه آشکار در واقع تکرار نتیجه کلیدی در Paul   است کسی که نشان می دهد که بهبود در بازده بازار ممکن است بهره وری واقعی را بد تر کند زیرا سیگنال هایی که بیشتر مفید هستند در باره ارزش شرکت ،ممکن است درباره تلاش مدیر مفید نباشد در مدل ماهمان طور که بازده بازار بهبود می یابد ، بازار سهام به سیگنال بهره وری بیشتری متصل می شود و به سیگنال عملکرد کمتر، که توسط تلاش مدیر تحت تاثیر قرار می گیرد. بنا براین ، افزایش کارایی بازار ، انگیزه مدیریتی را تضعیف می کند و افزایش قیمت برای سهام داران انگیزه مدیر را زیاد می کند زیرا مدیر تلاش کمتری برای همان سطح جبران انگیزه مانند قبل می کند . در حالت تعادل ، سهام داران به افزایش کارایی بازار از طریق کمتر کردن حساسیت عملکرد پرداخت مدیر پاسخ میدهند و ارزش سهام کاهش می یابد . در یک محیط واقعی تر که بازار سهام حساسیت پرداخت عملکرد مدیر را رعایت نمی کند ، ما فهمیدیم که تاثیر افزایش کارایی بازار بر بازده واقعی وارزش سهام متنوع تر است و بستگی به ترکیب ارزش ذاتی شرکت دارد.  به طور خاص،می فهمیم که بهبود در کارایی بازار ارزش سهام در شرکت های که پخش بزرگ تری از ارزش ذاتی شرکت از مولفه CP می آید ،افزایش می یابد که ربطی به تلاش های کنونی ندارد . از سوی دیگر ، بهبود در کارای بازار ارزش سهام در شرکت های که ارزش ذاتی از مولفه MVA می اید ، کاهش می یابد . به عبارت دیگر بهبود در کارایی بازار به نفع شرکت های است که عملکرد اخیرشان معیار خوبی از ارزش ذاتیشان نیست اما برای شرکت های که عملکرد اخیرشان معیار خوبی از ارزش ذاتیشان است مضر است . برای درک شهود برای این نتیجه تعجب اور، توجه کنید که ناکار امدی واقعی در مدل ما به وجود می اید . زیرا بازار سهام تلاش واقعی مدیر را یا حساسیت عملکرد پرداخت را رعایت نمی کند و قیمت شرکت بر اساس حدس ثابت از تلاش مدیر است . تلاش واقعی مدیر استنباط بازار سهم از بهر ه وری شرکت را تحت تاثیر قرار می دهد . در تمایل دادن خود برای قیمت سهام بالاتر ، سهام داران این شرکت انگیزه ای برای القا از سطح کارامد بالاتر از تلاش ( با مدیر انگیزه قوی ) در تلاش برای تاثیر مثبت ارز یابی بازار سهام بهره وری شرکت دارند. علاوه بر این، انگیزه سهام داران ان ها را وادار به سرمایه گذری کافی می کند تا اندازه نسبی مولفه CP افزایش می یابد زیرا مولفه ی CP ، تاثیر تلاش مدیر روی استنباط بازار را تقویت می کند . بنابراین در حالت تعادل ، سهام داران شرکت CP بالا وادار به سرمایه گذاری کافی می کند در حالی که سهام داران شرکت CPپایین وادار به سرمایه گذاری ناکافی می کند . با توجه به این طبیعت متفاوت تحریف سرمایه گذاری ، افزایش در کارایی بازار تاثیر متفاوتی روی بهره وری واقعی و ارزش سهام دارد که به اندازه نسبی مولفه  CP بستگی دارد. فرض کنید شرکت های CP بالا ، شرکت هایی هستند که وادار به سرمایه گذاری با تلاش بیشتر می کنند . با گران تر کردن سهام داران برای تشویق مدیرانشان ، افزایش در کارایی بازار این مشکل سرمایه گذاری کافی را بر طرف می کند و ارزش سهام را بهبود می بخشد اما افزایش در کارایی بازار مشکل سرمایه گذاری ناکافی شرکت CP پایین را تضعیف می کند وارزش سهام را از بین می برد . اگر چه ما یک شرکت افزایش سرمایه در بازار اولیه را شرح دادیم اما مدل ما برای هر شرکتی با ویژگی های کلیدی زیر معتبر است که به اعتقاد ما بسیار کلی است اول اینکه، رفاه سهام داران شرکت بستگی به قیمت سهام شرکت دارد . دوم اینکه ، قیمت سهام مکانیسم اولیه است که سهام داران شرکت مشوق هایی برای مدیر شرکت هستند . به این دلیل است که تصدی مدیر  به طور چشم گیری کمتر از سرمایه گذاریش است و هر اندازه گیری عملکرد کوتاه مدت ممکن است تا حد زیادی بی ارزش باشد . سوم اینکه  شرکت کنندگان بازار سهام تلاش مدیر از انگیزه های درست قبلیش را هم نمی بیند .  برای آزمون پیش بینی ما به صورت تجربی ، مهم است که پروکسی خوبی را برای اندازه نسبی مولفه CP در ارزش ذاتی شرکت شناسایی کنیم . ما استدلال می کنیم که یک همچین پرکسی یک نسبت M/B است زیرا دو جنبه کلیدی از شرکت های Cp بالا دارد . اول اینکه ، عملکرد اخیر نباید نشانه خوبی از ارزش شرکت برای شرکت های CP بالا باشد  چون تنها از ارزش مولفه MVAمنعکس می شود و مولفه CP را منعکس نمی کند دوم اینکه ، قیمت بازار شرکت های CP بالا باید حساس تر باشند تا عملکرد فعلی را تغییر دهند زیرا مولفه CP تاثیر عملکرد فعلی شرکت را روی استنباط  بازار بهره وری ذاتی شرکت تقویت می کند . ما باید توجه داشته باشیم که نسبت M/B  به طور گسترده به عنوان یک پروکسی برای فرصت های سرمایه گذاری اینده استفاده می شود که با تفسیر ما از مولفه ی CPبزرگ سازگار است . بنا براین پیش بینی تجربی کلیدی در مدل ما این است که بهبود برون زا بر کارایی بازار باید ارزش سهام شرکت را با نسبت M/B بالا افزایش دهد ، اما ارزش سهام شرکت با نسبت M/B  پایین را کم کند. علاوه بر این بهبود برون زا بر کارایی بازار باید حساسیت قیمت سهام برای درامدرا کم کند و باید حساسیت عملکرد پرداخت مدیر را هم بر طبق نسبت M/B شرکت کاهش دهد .  مقاله ما مربوط به ادبیاتی است که تاثیر واقعی بازار های مالی را امتحان می کند.BOND ) وهمکارانش را در سال 2012 برای بررسی این ادبیات ببینید) این ادبیات دو کانال وسیع را مشخص می کند که بازار های مالی تصمیمات واقعی را تحت تاثیر قرار می دهد. اول، مدیران باید اطلاعات جدید از قیمت ثانویه بازار را یاد بگیرند و این اطلاعات را برای تصمیمات واقعی شان بکار برند. دوم، اگرچه مدیران اطلاعات جدید را از قیمت های بازار یاد نمیگیرند اما انگیزه برای اقدامات واقعی شان بستگی به میزانی دارد که انها در قیمت بازار منعکس میکنند. مقاله ما متعلق به جریان ادبیاتی است که روی کانال دوم تاکید دارد. دو مقاله مرتبط به هم در این جریان ادبیات Fishman& Hagerty and Paul است. در فیش من و هاگرتی حداکثر قیمت سهم مدیر کمتر از سرمایه گذاری است زیرا قیمت ها کاملا ارزش جریان های نقدی شرکت را منعکس نمیکنند. در مدل انها  سرمایه گذاران تنها یک سیگنال روی ارزش شرکت مشاهده میکنند. بنابراین افزایش در افشاسازی شرکت حساب قیمت سهم برای سرمایه گذاری مدیر را افزایش میدهد بنابراین کارایی واقعی از طریق بهبود سرمایه گذاری ناکافی بهبود می یابد. در عوض، در مقاله ما سرمایه گذاران بازار سهام سیگنال های متععدی را از جنبه های مختلف شرکت مشاهده میکنند. بهبود در کارایی بازار واقعا انگیزه های مدیریتی را با ایجاد بازار سهام متصل به اهمیت بیشتر به سیگنال بهره وری تضعیف میکند که بستگی به تلاش مدیر ندارد. برخلاف فیش من و هاگرتی و پاول، ما به سهام داران اجازه میدهیم که حساسیت عملکرد پرداخت مدیر را انتخاب کنند. تمایز مهم دیگر این است که مدل ما از جانب واقعی هم به سرمایه گذاری ناکافی و هم به سرمایه گذاری کافی اجازه میدهد که بستگی به ساخت ارزش ذاتی شرکت دارد. از این رو، تاثیر کارایی بازار بهبود یافته درباره کارایی واقعی متفاوت است و بستگی به ساخت ارزش ذاتی شرکت دارد. از نظر شهود هسته، مقاله پاول به ما نزدیکتر است کسی که نشان میدهد که کارایی بازار سهام احتیاج به ترجمه کردن کارایی واقعی ندارد. نکته اصلی این مقاله این است که بازارهای کارامد به اطلاعات برطبق ارزشمندی ان درباره ارزش دارایی اهمیت میدهد در حالی که برای انگیزه های بهینه اطلاعات باید بر طبق ارزشمندی اش درباره فعالیت مدیر اهمیت داده شود. این یافته ها در تنظیمات معیاری مان با قراردادهای قابل مشاهده منعکس میشود که افزایش در کارایی بازار همیشه بازده واقعی و کاهش ارزش سهام را باتوجه به اثرات سوء ان برای مشوق های مدیریتی تضعیف میشود. اما ما فرضیه واقعی تری را ایجاد میکنیم که بازار سهام نمیتواند انگیزه های سابق مدیر را مشاهده کند بنابراین ما میتوانیم نتایج جزیی تری بدست اوریم (همانگونه که انها را در بالا هایلات کردیم). مقاله ما همچنین مربوط به ادبیاتی است که تاثیر افشاسازی اطلاعات درباره درباره مشکل قرارداد بین مدیر و عامل را بررسی میکند. cremer&arya و همکارانش میگویند که افشاسازی اطلاعات خصوصی عامل ممکن است ناخواسته باشد چون مدیر را کمتر معتبر میکند تا عامل را به خاطر عملکرد ضعیف مرتکب جرم کند. گیگلر و همر نشان میدهند که قرارداد در یک محیط مات و مبهم و استفاده از یک قرارداد خطرناک برای استخراج اطلاعات خصوصی مدیر ترجیح داده میشود تا اینکه  به اجبار اطلاعات خصوصی مدیر را افشا کنند زمانیکه سیگنال های عمومی در مورد اقدام مدیر بسیار مفید هستند. برخلاف این مقاله هیچ افشاسازی اطلاعات خصوصی در مدل  ما وجود ندارد و افزایش در کارایی بازار تنها اطلاعات موجود عموم را دقیق تر میکند. یک مقاله مرتبط دیگر مقاله هرمالیان و ویس بک است که نشان میدهد مدیریت وسیع شرکت برای دستیابی سیگنالهای دقیق تر CEO ممکن است ارزش شرکت را از طریق افزایش جبران خسارت CEO و افزایش ناکارامد نرخ  گردش مالی CEO پایین اورد. در مقایسه، نظریه کلیدی در مقاله ما این است که افزایش در کارایی بازار انگیزه مدیریتی برای تلاش کردن را تضعیف میکند و بنابراین مشکل قرارداد سهام دار و مدیر را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر این ما نشان دادیم که تاثیر افزایش در کارایی بازار روی ارزش سهام خیلی جزیی تر است و بستگی به ساخت ارزش ذاتی شرکت دارد. مقاله ما همچنین با مقالات دیگر هم در ارتباط است که تاثیر واقعی افشاسازی اطلاعات را بررسی میکند(به عنوان مثال، Kanodia and Lee (1988), Dye and Sridhar (2002), Sapra (2002), Kanodia et al. (2005), Dye and Sridhar (2007), (Langberg and Sivaramakrishnan (2010). اما هیچ کدام از این مقاله ها تاثیر کارایی بازار روی مشکل قرارداد بین سهام داران و مدیریت را که فوکس کلیدی روی مقاله ماست را بررسی نمیکنند. باقیمانده مقاله مانند زیرصورت میگیرد: ما مدل خود را شرح میدهیم و در قسمت دو فرضیه هایی را میسازیم. ارزش بازار شرکت و انگیزه های مدیریتی را در قسمت 3 توضیح میدهیم. در قسمت 4 معیارها را مشخص میکنیم. در قسمت 5 درمورد استحکام نتایج بحث میکنیم و قسمت 6 نتیجه گیری میکنیم.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی ترجمه شده ی مدیریت کارایی (بازده) بازار ، جبران مدیریتی و بهره وری واقعی

مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگر

اختصاصی از فی موو مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگر


مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون  مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگر

دانلود مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون  مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگرOF PROFESSIONAL RESPONSIBILITY FOR
ARBITRATORS OF LABORMANAGEMENT
DISPUTES  فایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 20

برای در یافرت رایگان اصل مقاله اینجا  کلیک کنید

مقدّمه 

پیشینه  مُفاد این قانون به داوری داوطلبانه پیرامون اختلافات کارفرما – کارگر و نیز سایر موارد مشخص داوری و آیین نامه های مربوط به آن می پردازد که بعد از تصویب اولیه توسعه بیشتری یافته و متداول گشته است.  داوری داوطلبانه معطوف به خواست متقابل کارفرما و کارگر در هر یک از جلسات مذاکره به منظور توسعه راهکارهایی برای حلّ و فصل اختلافات است که تحقق نیازها و تعهدات هر کدام از طرفین را به دنبال دارد. پس در عمل هرگز دو سیستم اختیاری مشابه هم نخواهد بود. واژه های بکار رفته برای توصیف داوران (داور، حَکَم، میانجی بیطرف، رئیس هیئت داوران و غیره) همگی اشاره به رویکردهای معمول دارند، ولی تفاوت واقعی در هر نوع مدیریت در وجه تمایزهایی نهفته است که بین انواع متعدد آن ایجاد می شود.  گاهی اوقات از داوران اختلافات کارفرما – کارگر خواسته می شود تا به عنوان یک شخص ثالث بیطرف با توجه به دسته ای از رویکردهای داوطلبانه و مرتبط داوری نسبت به حقوق و منافع کارگر عمل کنند که در رابطه با کارفرمای آنها یا نماینده یک اتحادیه عنوان می شود. در برخی موارد نیز رویه های موجود حاصل توافق داوطلبانه بین کارفرما و کارگر نمی باشد بلکه تحت الشعاع مواردی چون آیین نامه، قانون، توافق سردستی، قرارداد انفرادی استخدام یا روندهایی قرار می گیرد که بصورت یک جانبه از سوی کارفرمایان یا اتحادیه تصویب شده است. برخی از این رویه ها به منظور حلّ اختلاف شرایط جدید یا بازبینی شده قراداد طراحی می شود که در آن داور به منزله حقیقت یاب بوده یا یکی از اعضای هیئت استیناف و نظیر آن      می باشد. رویه های دیگری نیز وجود دارد که به منظور حلّ اختلاف در مورد تعلیق ناعادلانه از کار یا سایر ابعاد قانونی استخدام، قرارداد ضمنی یا صریح استخدام فردی یا توافق برای حلّ دادخواهی طراحی شده است. در چنین مواردی داور به عنوان ارزیاب استیناف، مأمور دادرسی، حَکَم یا نظیر آن قلمداد می شود. در نهایت باید به رویه هایی نیز اشاره نمود که توسط کارفرما برای حلّ اختلافات استخدام تحت سیاستها و آیین نامه های پرسنل وضع شده و یا از سوی اتحادیه برای حلّ اختلاف نماینده کارگران در نظر گرفته می شود.  استانداردهای مسئولیت حرفه ای جایگاه چهارم را در این آیین نامه به خود اختصاص داده و برای هدایت شخص ثالث بیطرف در تمامی چنین رویه های متعددی بکار می رود.  حوزه مقررات  این قانون را باید به عنوان دسته ای از استانداردهای رفتار حرفه ای برای داورانی برشمرد که مشمول بندهای مصوب آن می باشد، لازم به ذکر است که استانداردهای مذکور در بخش خصوصی توسعه یافته و برای داوری داوطلبانه اختلافات کارفرما – کارگر و سایر رویه های مرتبط توصیف شده در بخش مقدّمه بکار می رود و به عنوان رویه های تحت پوشش داوری اختلافات شناخته می شود.  واژه داور که مِن بعد در این قانون از آن استفاده می کنیم به هر شخص بیطرف صرفنظر از عنوان مشخص اطلاق می شود که در رویه تحت پوشش داوری اختلاف خدمت نموده و در آن از حق تصمیم گیری یا صلاحدید رسمی برخوردار است.  نمی توان از این قانون در ابعاد واسطه گری و دلجوئی بهره برد چرا که این دو مقوله متمایز از داوری است. همچنین رویه هایی که در آن شخص ثالث از قدرت تصمیم گیری یا صلاحدید برخوردار نیست در حوزه این قانون نمی گنجد. همچنین نمی توان از آن در مواردی چون نمایندگان حزبی، داوری امور تجاری یا        رویه هایی غیر از موارد فوق الذکر استفاده نمود.  حروف بندی قانون  از حروف برجسته برای اصول مندرج عمومی استفاده شده و حروف مورب ایتالیک برای شرح و بسط اصول عمومی بکار می رود. حروف عادی هم برای تفسیر یا توضیح مورد استفاده قرار می گیرد.  طیف کاربردی قانون  رعایت کامل این قانون توسط داور پایه و اساس مسئولیت حرفه ای وی را تشکیل می دهد.  آکادمی ملّی داوران از اعضای خود انتظار دارد که عملکرد حرفه ای خود را بر مبنای این قانون استوار نمایند، همچنین کمیته مسئولیت و شکایات حرفه ای نیز به اعضای خود توضیحات این قانون را توصیه نموده است. اتحادیه داوران آمریکا و خدمات فدرال واسطه گری و مصالحه نیز داوران فهرست خود را موظف به استفاده از این قانون در رویه های مربوطه استفاده خواهد نمود. البته داوران و نهادهای اداری دیگری نیز بصورت داوطلبانه این قانون را پذیرفته و از آن بهره می جویند.  در تفسیر این قانون و بکارگیری آن برای بازرسی سوء عملکردهای حرفه ای تحت رویه های موجود یا بازبینی شده آکادمی ملی داروان و نیز نهادهای اداری باید دقت نمود که هر چند برخی استانداردهای آن به اصول اخلاقی حرفه داوری می پردازد، ولی موارد دیگر کمتر به اخلاقیات پرداخته و به عملکرد خوب تکیه می کنند. تجربه نشان داده است که مشکلات تمایزگذاری دقیق بین اخلاقیات و عملکرد خوب، بسیار بوده و این قانون نیز درصدد انجام آن نمی باشد. بلکه مواردی نظیر آن با توجه به وقایع و شرایط هر مورد خاص حل و فصل می گردد.    1 صلاحیت داور و مسئولیت های وی در قبال حرفه خود  الف. صلاحیت های عمومی  1. صلاحیت های الزامی فردی یک داور شامل صداقت، درستی، بیطرفی و صلاحیت عمومی در موارد مربوط به کار می باشد.  داور باید توانایی خود را در این صلاحیت های فردی ابراز نموده و هم در موارد مربوط به رویه و هم تصمیمات اساسی جانب صداقت و قضاوت درست را رعایت نماید.  الف. انتخاب از طریق توافق متقابل طرفین یا طراحی مستقیم توسط یک نهاد اداری از جمله روشهای کارآمد تصویب چنین تلفیقی از عملکرد و پتانسیل افراد می باشد، نه واقعیت جا داشتن در یک فهرست نهاد اداری یا عضویت در انجمن حرفه ای داوران.  2. یک داور باید برای هر دو طرف از آمادگی اِعمال قانون برخوردار باشد که هم شامل یک پرونده و هم دسته ای از پرونده ها می باشد. سازش با داور برای دسترس پذیری فردی به وی غیرحرفه ای می باشد.  ب. صلاحیت های مربوط به موارد خاص  1. وقتی یک داور تشخیص می دهد که یک پرونده نیاز به دانش تخصصی فراتر از صلاحیت وی دارد باید آن را رد نموده و یا تقاضای دستیاری فنّی نماید.  الف. این احتمال وجود دارد که یک داور دارای صلاحیت عمومی بوده ولی فاقد صلاحیت تخصصی باشد. مواردی چون استانداردهای کاری، ارزیابی شغلی، برنامه های رفاهی، بازنشستگی یا موارد مربوط به بیمه نیاز به دانش تخصصی، تجربه یا صلاحیت دارد. داوری در مورد شرایط قرارداد نیز مستلزم پیشینه و تجربه متمایز و مشخص است.  ب. مصوبه یک نهاد اداری یا یک داور مبنی بر نیاز به صلاحیت خاص مستلزم آن است که هر دو طرف از ماهیت ویژه پرونده قبل از عقد قرارداد با داور آگاه باشند.  ج. مسئولیت های مربوط به حرفه  1. داور باید منزلت و شأن کاری نهاد را در نظر گرفته و درصدد ارائه خدمات موثر به طرفین برآید.  الف. به این منظور داور باید همواره در جریان اصول، عملکردها و پیشرفت های مربوط به حوزه عملکردی خود باشد.  2. داور نباید در تبلیغات و یا درخواست کار داوری از بیانیه های اشتباه یا فریبکارانه استفاده کند.  3. داور نباید عملی انجام بدهد که موجب نقض بیطرفی وی شده یا به نظر چنین می رسد.  الف. داوران می توانند طیّ نامه یا بروشور و یا روشهای دیگر اطلاعات درستی را در مورد خود منتشر نموده یا ارسال کنند البته با این شرط که اطلاعات مذکور با حُسن نیت و برای نمایندگی از هم کارفرما و هم کارگر انتشار یابند.  4. یک داور باتجربه باید در روند آموزش داورهای جدید همکاری کند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی ترجمه شده ی حقوق قانون مسئولیت حرفه ای داوران حلّ اختلاف کارفرما – کارگر

مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری The British Accounting Review

اختصاصی از فی موو مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری The British Accounting Review دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری The British Accounting Review


مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری  The British Accounting Review

دانلود مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری   The British Accounting Review  بررسی حسابداری بریتانیایی فایل ترجمه به صورت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 15

برای دریافت رایگان اصل مقاله اینجا کلیک کنید

اثر ویژگی  کمیته ی حسابرسی  برآشکارسازی سرمایه فکری 

  خلاصه:این مقاله با استفاده از داده های مربوط به 100 شرکت انگلیسی ذکر شده  ارتباط بین ویژگیهای حسابداری بریتانیایی و اشکارسازی سرمایه فکری  (CI)بررسی میکند. در می یابیم به طور کلی افشای IC به شکل مثبت با ویژگی های کمیته ی حسابرسی مانند اندازه و تعداد جلسات و به شکل منفی با سهام  مدیران کمیته حسابرسی مرتبط است. ما دریافتیم بین افشای IC و استقلال کمیته حسابرسی و تخصص اقتصادی ارتباط معنی داری وجود ندارد ما همچنین مشاهده کردیم  .ارتباط بین ویژگی های کمیته ی حسابرسی و افشای IC با اجزای IC  (سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای) متفاوت است با اشاره به اینکه  عوامل ذکر شده که اجزای گوناگون اشکارسازی IC را پیش میبرند متفاوت هستند. این نتایج پیامدهای مهمی برای سیاستگذاران دارد  چون که آنها تایید می کنند که اثربخشی کمیته حسابرسی در فرآیندهای گزارش دهی شرکت یک تابع از ویژگیهای خاص است . معرفی:      کمیته حسابرسی (ACS) نقش مهمی را در افزایش اثربخشی مدیران در مدیریت نظارت دارد با توجه به این بهبود فرایند گزارش دهی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعات بین مدیریت و سهامداران میشود. یافته ها نشان میدهد ACS در فرایند گزارشگری مالی مهم هستند. تحقیقات حسابداری IC به عنوان یک منطقه مهم برای مطالعه بیشتر شناسایی شد.زیرا شرکت سرمایه گذاری های قابل توجهی در دارایی های مربوط به IC مانند توسعه R & D، توسعه انسانی و تبلیغات انجام میدهند. اما بین اطلاعات شرکتها و گزارشات اقتصادی عدم تقارن وجود دارد. هدف از این مطالعه بررسی اینکه آیا مکانیزم های حاکمیت شرکت های بزرگ، به ویژه AC، تحت تاثیر شیوه های افشای سرمایه فکری انگلستان قرار دارد . به طور خاص، مطالعه به بررسی رابطه بین ویژگی های AC (اندازه، تعداد جلسات، استقلال، سهام، و تخصص مالی) و افشا IC  در گزارش سالانه میپردازد. علاوه بر این، مطالعه به بررسی رابطه بین ویژگی های AC و میزان افشای در اجزای جداگانه  IC: سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای میپردازد. انتظار می رود که AC به افشای IC را تحت تاثیر قرار دهد، ناشی از این تصور که مکانیسم های حکومت شرکت برای کاهش مشکلات نمایندگی طراحی شده است و افزایش آشکارسازی جهت کاهش این مشکلات نمایندگی در نظر گرفته شده است. برای مطالعه ما، ما معتقدیم که انگلستان یک محیط مناسب برای بررسی ارتباط بین IC افشا و ویژگی های AC ، فراهم می کند زیرا حاکمیت دقیق شرکت و نیازمندیهای اشکارسازی  وجود ندارد، به عنوان مثال انچه در ایالات متحده وجود دارد. در انگلستان رویکرد رعایت و یا توضیح برای حکومت شرکت ها به تصویب رسید که حاکی از آن است که احتمال تغییرات بیشتر در هر دو  ساختار حکومت شرکت ها و افشای میان شرکت وجود دارد.  این مطالعات به طور کلی نشان می دهد که اگرچه افشای IC هنوز کم است، افزایش افشای IC در طول سال وجود داشته است. مطالعات انجام شده در ارتباط بین حاکمیت شرکتی و افشای IC عمدتا بر ساختار استقلال و مالکیتی  با بررسی سیستماتیک محدود متمرکز شده است که نسبت به نقش AC در تاثیر بر ا شکارسازی IC کارگردانی میشود.    مطالعات حاضر برای اولین بار شواهد سیستماتیک در رابطه بین ویژگی های AC و افشای IC را فراهم میکن نتایج نشان می دهد که افشای IC  برای شرکت با ACS بزرگتر بیشتر است و تعداد ان نیز بیشتر است اما برای شرکت های که اعضای AC سهام بیشتری دارند کمتر است. نتایج نشان می دهد که اندازه AC با افشای هر سه اجزای IC  به شکل مثبت همراه است در حالی که تعداد جلسات AC به افشای سرمایه ساختاری و ارتباطی مربوط میشود. سهام مدیران AC تنها به افشای سرمایه ساختمانی مربوط است. این یافته ها اهمیت استقلال(در شرایط سهام) و منابع خوب (از لحاظ اندازه و تعداد جلسات) AC را برای گزارش دادن  از اطلاعات IC به بازار سهام نشان می دهد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی ترجمه شده ی حسابداری The British Accounting Review

تفسیر سوره بقره

اختصاصی از فی موو تفسیر سوره بقره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره بقره


تفسیر سوره بقره

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:22

 

 

 

 

آیه 5 :

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

ترجمه :

آنان را خداوند هدایت کرده ، و آنهارستگارانند.

تفسیر:

ایمان به رستاخیز آخرین صفتى است که در این سلسله از صفات براى پرهیزگاران بیان شده است آنها به آخرت قطعا ایمان دارند (وبالاخرة هم یوقنون ).

آنها یقین دارند که انسان ، مهمل و عبث و بى هدف آفریده نشده ، آفرینش براى او خط سیرى تعیین کرده است که با مرگ هرگز پایان نمى گیرد، چرا که اگر در همینجا همه چیز ختم مى شد مسلما این همه غوغا براى این چند روز زندگى ، عبث و بیهوده بود.

او اعتراف دارد که عدالت مطلق پروردگار در انتظار همگان است و چنان نیست که اعمال ما در این جهان ، بى حساب و پاداش باشد.

این اعتقاد به او آرامش مى بخشد، از فشارهائى که در طریق انجام مسئولیتها بر او وارد مى شود نه تنها رنج نمى برد بلکه از آن استقبال مى کند، همچون کوه در برابر حوادث مى ایستد، در برابر بى عدالتیها تسلیم نمى شود، و مطمئن است کوچکترین عمل نیک و بد پاداش و کیفر دارد، بعد از مرگ به جهانى وسیعتر که خالى از هر گونه ظلم و ستم است انتقال مى یابد و از رحمت وسیع و الطاف پروردگار بزرگ بهره مند مى شود.

ایمان به آخرت ، یعنى شکافتن دیوار عالم ماده و ورود در محیطى عالیتر و والاتر که این جهان ، مزرعهاى براى آن ، و آموزشگاهى براى آمادگى هر چه بیشتر در برابر آن ، محسوب مى شود، حیات و زندگى این جهان هدف نهائى نیست بلکه جنبه مقدماتى دارد، و دوران سازندگى براى جهان دیگر است .

زندگى در این جهان همچون زندگى دوران جنینى است که هرگز هدف آفرینش انسان آن نبوده ، بلکه یک دوران تکاملى است براى زندگى دیگرى ، ولى تا این چنین سالم و دور از هر گونه عیب متولد نشود در زندگى بعد از آن خوشبخت و سعادتمند نخواهد بود.

ایمان به رستاخیز اثر عمیقى در تربیت انسانها دارد، به آنها شهامت و شجاعت مى بخشد، زیرا بر اساس آن ، اوج افتخار در زندگى این جهان ((شهادت )) در راه یک هدف مقدس ‍الهى است که آن محبوبترین اشیاء براى فرد با ایمان و آغازى است براى یک زندگى ابدى و جاودانى .

ایمان به قیامت انسانرا در برابر گناه کنترل مى کند، و به تعبیر دیگر گناهان ما با ایمان به خدا و آخرت نسبت معکوس دارند، به هر نسبت که ایمان قویتر باشد گناه کمتر است ، در سوره ص آیه 26 مى خوانیم خداوند به داود مى فرماید: و لا تتبع الهوى فیضلک عن سبیل الله ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب : ((از هواى نفس پیروى مکن که تو را از مسیر الهى گمراه مى سازد، کسانى که از طریق الهى گمراه شوند عذاب دردناکى دارند، چرا که روز قیامت را فراموش کردند)) آرى این فراموشى روز جزا، سرچشمه انواع طغیانها و ستمها و گناهان است و آنها هم سرچشمه عذاب شدید.

آخرین آیه مورد بحث ، اشاره اى است به نتیجه و پایان کار مؤ منانى که صفات پنجگانه فوق را در خود جمع کرده اند، مى گوید: ((اینها بر مسیر هدایت پروردگارشان هستند)) (اولئک على هدى من ربهم ).


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره بقره