دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
چکیده
خداوند در قرآن ،آن چه مورد نیاز انسان ها در زمینه سعادت و سلامت جسمی و روانی آنها بوده دستور داده است ،البته اوامر و نواهی خداوند وتعالیم انبیاء و اوصیاء الهی هیچ کدام بدون حکمت نیست و از آنجا اسلام یک برنامه کامل برای زندگی و رشد فکری و معنوی انسان است به تمام جنبه های مختلف حیات او از جمله به سلامت جسمی و روحی انسانها توجه کرده است ،چرا که سلامت نفس و جسم برای ایجاد جامعه ای که بتواند فرامین خداوند را به کار بسته و در راه حق گام بردارد ضروری است . اگر بعضی از امور مثل گوشت خوک و یا انجام برخی کارها مثل زنا را حرام کرده است به خاطر ضرر و زیان های جسمی و روحی می باشد که برای انسان داشته است . میان روح و جسم ارتباط ناگسستنی وجود دارد وفساد وآلودگی هر یک در دیگری دارای تاثیر مستقیم است ونیز در اسلام به پاکیزگی اهمیت زیادی داده شده است ،تا آنجا که نظافت ،بخشی از ایمان به شمار می آید .
واژه های کلیدی: بهداشت جسم انسان، قرآن، نماز، بهداشت روان، بهداشت فردی،
فهرست مطالب
فصل اول: طرح تحقیق ۵
۱- مقدمه ۶
۲- تعریف موضوع و لزوم پرداختن به آن ۷
۳- مروری بر مطالعات انجام شده ۷
۴- اهداف تحقیق ۷
۵- طرح سئوال و فرضیه ۷
۶- روش تحقیق ۸
۷- محدودیتها و پیشنهادات ۹
۸- کلید واژهها ۹
فصل دوم: یافتههای تحقیق ۱۱
بخش اول: بهداشت فردی ۱۲
۱- وضو ۱۳
مقدمه ۱۳
۲- غسل ۲۱
الف – غسل جنابت ۲۲
ب – غسل حیض ۲۸
ج- پاداش غسل در روایات ۲۹
۳-طهارت لباس ۳۰
اصول پوشش در اسلام ۳۱
الف – جنس لباس ۳۱
ب- رنگ لباس ۳۴
ج – نظافت لباس ۳۶
بخش دوم: بهداشت غذایی ۳۸
۱- دعوت به غذاهای طیب ۴۰
۲- ممنوعیت غذاهای غیربهداشتی ۴۳
الف – مردار ۴۴
ب – خون ۴۷
ج – گوشت خوک ۴۹
تغذیه و اخلاق ۵۲
د – ممنوعیت نوشیدن خمر ۵۴
معنی لغوی و اصطلاحی ۵۴
مراحل برخورد قرآن با شرابخواری ۵۶
مرحله اول: رزق نیکو ولی استفاده نادرست از آن ۵۶
مرحله دوم: اشاره به گناه شرابخوار ۵۷
مرحله سوم: نهی از نماز در حالت مستی ۵۸
مرحله چهارم: حرمت شراب ۶۰
آثار و نوشیدن شراب ۶۳
الف – آثار زیانبار روحی و معنوی ۶۴
ب- آثار زیانبار جسمی و مادی ۶۸
۱- دستگاه گوارش ۶۹
۲- دستگاه تنفس ۶۹
۳- خون ۷۰
۴- قلب و رگها ۷۰
۵- عقل و روان ۷۰
۶- نسل ۷۱
بخش سوم: بهداشت جنسی ۷۴
۱- ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه ۷۵
ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه از نظر پزشکی و علمی ۷۷
احکام حائض ۸۰
۲- زنا ۸۰
تعریف اصطلاحی ۸۱
مراحل نکوهش زنا در قرآن ۸۱
مرحله اول: صفات زنا ۸۲
مرحله دوم: وعدهی عذاب اخروی ۸۳
مرحله سوم: زنا نکردن جزئی از یک پیمان عمومی ۸۳
مرحله چهارم: مجازات زناکار ۸۴
برخی از مفاسد زنا ۸۶
انتشار بیماریهای آمیزشی در جامعه ۸۷
الف – ایدز ۸۹
ب – سفلیس ۹۰
پ- آتشک یا شانکرنرم ۹۰
ت- گرانوم آمیزشی ۹۱
ث- التهاب مهبل ۹۱
ج – سوزاک ۹۱
روش حکیمانه اسلام در جلوگیری از بیماریهای آمیزشی ۹۳
۳- لواط ۹۶
موارد بیان لواط در قرآن ۹۷
اول: احکام لواط ۱۰۴
اسرار معنوی و علمی تحریم هم جنسگرایی ۱۰۵
۴- استمناء (خود ارضایی = جلق زدن) ۱۰۶
بخش چهارم: بهداشت محیط زیست ۱۱۰
بخش پنجم: بهداشت روانی ۱۱۱
تعریف بهداشت روانی ۱۱۵
فرق شفاء و رحمت ۱۱۷
قرآن چگونه شفابخش است؟ ۱۱۷
فصل سوم: ۱۲۱
نتیجهگیری ۱۲۲
منابع و مأخذ ۱۲۳
مقدمه
قرآن کریم ،آخرین سروش آسمانی است که پیامبر اکرم (ص)آن را برای بشریت به ارمغان آورده است . این کتاب الهی ،از جهات مختلفی مانند فصاحت و بلاغت ،معارف عالی و قوانین استوار ،خبرهای غیبی و اعجاز علمی و. . . معجزه محسوب می شود . و در باب اعجاز علمی مباحثی چون فیزیک ،شیمی ،علوم پزشکی و . . . در آیات قرآن به چشم می خورد و آنچه در این تحقیق مطرح گردیده است مباحث مربوط به بهداشت جسم انسان است که امروزه از مهمترین شاخه های علوم پزشکی محسوب می شود . آن چه در این راستا قابل توجه است این است که اصولاً بهداشت جسمی و روحی در تعالیم انبیاء جایگاه و شیوه ای داشته است تا آن جا که پیشوایان دینی عقل سالم را در بدن سالم بیان نموده اند .
امروزه بهداشت جایگاه رفیعی در بین علوم پزشکی دارد چرا که توجه به امور مربوط به بهداشت موجب سلامت اقشار مختلف جامعه خواهد شد همه شاخه های متنوعی که در بهداشت امروز مورد مطالعه قرار گرفته است همگی در جهت توسعه سلامت و امنیت افراد قرار گرفته است .
اگر به بهداشت و اصول آن توجه کافی بشود بطور یقین اقتصاد جامعه رونق بخصوصی خواهد گرفت واز ناحیه این عنایت و برنامه ریزی می توان به سمت قله های تمدن و توسعه انسانی قدم برداشت که سلامت و بهداشت جسم و روح زمینه ای برای عبادت و بندگی خداست که خود تکامل انسان محسوب می شود و بشر با آرامش خاطر بهتری می تواند در مسیر رضایت الهی گام بردارد .
در این پژوهش سعی شده است با کمک آیات و روایات بخشی از بهداشت جسم انسان در تعالیم الهی مورد بررسی قرار گیرد ،امید است که مورد رضایت حضرت حق واقع شود.
۲- تعریف موضوع و لزوم پرداختن به آن
همیشه و در همه موارد پیشگیری بهتر از درمان است. بهداشت نیز یکی از موارد پیشگیری در بیماریها است. لذا لازم دانسته شد که به بهداشت جسم انسان پرداخته شود تا حداقل با آگاهی از اثر برخی موارد آن، به تندرستی و سلامت جسم کمک شود و با جسم و روح سالم است که انسان میتواند به عبادت خداوند بپردازد و از طرفی جلوهای، از جلوههای همسویی علم و دین نشان داده شود.
۳- مروری بر مطالعات انجام شده
تا آنجا که بنده جستجو کردم در جایی کتاب یا مقاله و یا پایاننامهای با این عنوان ندیدم ولی پایان نامه و مقاله در مورد بعضی از بخشهای تحقیق مثل شراب و نماز کار شده بود.
۴- اهداف تحقیق
هدف کلی:
بهداشت جسم انسان در قرآن
هدف جزئی:
تأثیر بهداشت غذایی بر جسم انسان
تأثیر بهداشت فردی بر جسم انسان
تأثیر بهداشت جنسی بر جسم انسان
تأثیر بهداشت محیط زیست بر جسم انسان
تأثیر بهداشت روان بر جسم انسان
۵- طرح سوال و فرضیه
فرضیه:
۱- اوامر و نواهی با بهداشت جسمی و روحی انسان مطابقت دارد.
۲- بهداشت جسم با بهداشت روح متلازم است
سؤال:
۱- آیا سلامت جسم تأثیری در عبادات فردی و اجتماعی دارد؟
۲- آیا پرهیز از محرمات الهی تأثیری در سلامت جسم انسان دارد؟
۶- روش تحقیق
روش تحقیق به صورت کتابخانهای بوده که در ابتدا محقق آیات مربوط به موضوع را از کتب مربوطه استخراج نموده و سپس استفاده از تفاسیر و دیگر کتب ذکر شده در منابع و مأخذ میباشد و در بعضی قسمتها محقق نیز نظراتی را بیان نموده است.
۷- محدودیتها و پیشنهادات
محدودیت: مسلماً در هر تحقیقی برای محقق محدودیتهایی وجود دارد و محدودیتی که در این تحقیق وجود داشت کمبود منابعی که هم شامل مسائل علمی و هم قرآنی با هم باشد.
پیشنهاد:
با توجه به مطالب علمی کشف شده در قرآن که اعجاز علمی قرآن محسوب میشود پایان نامههایی با هر کدام از عناوین علمی موجود در قرآن کار شود که در اینصورت هم یک کار قرآنی و هم یک کار علمی صورت میپذیرد.
در دسترس قرار دادن نرمافزارهای تفسیری و روایی برای دانشجو و همچنین وجود کامپیوتر در خوابگاه تا دانشجویان بتوانند راحتتر و با اطمینان بیشتری کارهای تحقیق خود را به انجام برسانند.
۸- کلید واژهها
بهداشت جسم انسان در قرآن
بهداشت:
در لغت: « نیکو نگاه داشتن ، نگاهداری تندرستی، سابقاً حفظ الصحه میگفتند.»[۱]
در اصطلاح:«روشها و کارهای لازم برای حفظ تندرستی» [۲]
جسم:
« بدن، تن ، هر چیزی که دارای طول و عرض و عمق باشد، هر چیزی که قسمتی از فضا را اشغال کند، جمع آن، اجسام و جسوم»[۳]
« هر چیزی است که دارای دراز و پهنا و ژرما باشد ( طول و عرض و عمق)، اجزاء هر جسمی از جسمیت خارج نمیشود هر چند که تکه تکه و جزء جزء شود باز آن جزء ابعاد دارد.»[۴]
«آنچه دارای حجم و وزن است و فضایی را اشغال میکند، ماده ۲- ساختمان مادی یک زیستمند، بویژه انسان یا جانور، پیکر، کالبد، جسد، تن» [۵]
انسان:
در لغت: « آدمی ، مردم، بشر، اناسی و آناس جمع»[۶]
در اصطلاح : « انسان: (انسانها): ۱- جانداری که طبیعدانان او را در رده پستانداران، زیر راسته آدم نمایان، بالاتیره آدم نمایان و تیره انسانها قرار میدهند و دارای ویژگی حرکت بر روی دو پا، وجود مرکز گویایی در مغز و توانایی ابزار سازی دارد. ۲- شخص خوب و پایبند به اصول اخلاقی، آدم؛ آدمی»[۷]
قرآن: « این لفظ در اصل مصدر است بمعنی خواندن . چنانکه در بعضی از آیات معنای مصدری مراد است مثل « إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ »[۸] قرآن در اینجا مصدر است مثل فرقان و رحجان و هر دو ضمیر راجع بومیاند یعنی در قرآن عجله نکن زیرا جمع کردن آنچه وحی میکنیم وخواندن آن بر عهده ماست….و چون آنرا خواندیم از خواندنش پیروی کن و بخوان.
قرآن کتابی است خواندنی باید آنرا خواند در معانیش دقت و تدبر نمود.بعضیها قرآن را در اصل بمعنی جمع گرفتهاند که اصل قرء بمعنی جمع است در اینصورت میتوانند بگویند که : آن مصدر از برای فاعل است. قرآن یعنی جامع حقائق و فرمودههای الهی.»[۹]
« کتاب آسمانی مسلمانان که شامل ۶۶۰۰ آیه و صدو چهارده سوره است» هشتاد و دو سوره آن در مکه نازل شده و به سورههای مکی معروف میباشد و سی و دو سوره هم در مدینه نازل شده و آنها را سورههای مدنی میگویند.»[۱۰]
فصل دوم :
یافته های تحقیق
مقدمه
سپاس و ستایش شایسته پروردگار هستی است که ذرات عالم وجود را مظهر جمال و جلال خویش قرار داد ،پروردگار و معبودی که همواره همه موجودات در پرتو عنایات پر مهرش قرار دارند ،کسی که شایسته یاد کردن است و برماست که نعمتهای خالصانه اش را شاکر باشیم و نمازگزاردن وپیشانی سائیدن جز بر پیشگاه او نباشد . چنانچه خداوند متعال نیز از بندگانش خواسته است که همواره او را یاد کنند و به یاد او باشند ،و در قرآن مجید خطاب به انسان آمده است :« أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِکْرِی [۱۱]»
«بدان که منم خدای یکتا هیچ خدایی جز من نیست پس مرا به یگانگی بپرست و نماز را برای یاد ما بپا دار»
«نماز به عنوان یکی از ارکان دین مبین اسلام عالیترین و کاملترین نوع نیایش و ارتباط با خداوند می باشد بطوریکه قرآن در بیش از ۱۲۰ آیه از سوره های مختلف این کتاب الهی از نماز ،احکام،آداب و آثار آن به کرات یاد نموده است .
اگر چه افزون بر نماز ،عبادات دیگری همچون خمس،زکات،حج،جهاد و . . . وجود دارند که هر کدام نقش سازنده و تربیتی مهمی بر روی انسان دارند ولی در این میان نقش نماز بسیار سازنده تر است زیرا نماز جلوه ای از حضور بنده در محضر ربوبیت است و ما در هیچ یک از عبادات اسلامی همچون نماز در تمامی مراحل در محضر خدا نیستیم ،تمامی حرکات،صحبتها و ذکرها همه با خداست و لحظه ای غفلت ازاحکام آن با عث ابطال نماز می گردد،در صورتیکه در دیگر عبادات مثل روزه ،اگر چه انسان به نیت قرب به خداوند و خود سازی از خوردن امساک می نماید اما در همین حال در تمامی روز می تواند اعمال روزمره خود را انجام دهد همچنین نماز تکرار بندگی انسان در برابر ذات لایزال الهی است واین تذکر و یاد مکرر خداوند در طول شبانه روز باعث می شود تا بشر کمتر از یاد خدا غافل باشد و به همان نسبت از گناه و عصیان او می کاهد»[۱۲]
جهان ،محراب وسیعی است که همه کائنات ،درآن به تسبیح و عبادت وسجود در برابر خدا مشغولند .« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا »[۱۳]
«هفت آسمان وزمین و هر چه در آنها ست همه به ستایش خداوند مشغولند و موجودی نیست در عالم جز آنکه تسبیح و ستایش پروردگار می نماید ولیکن شما تسبیح آنها را فهم نمی کنید . بدرستیکه خداوند بسیار بردبار و آمرزنده است »
به نماز ایستادن ،همراهی با همه آفریده ها و فرشتگان در پرستش وذکر پروردگار است . به نماز ایستادن رنگ و بوی الهی گرفتن وجلوه و آئینه جمال حق شدن است . لحظاتی را به یاد او ،به نیایش او و راز و نیاز با او بگذرانیم و ورح آلوده را در چشمه صاف وزلا ل الهی شستشو دهیم . این است نمازی که مسلمان روزانه پنج بار می خواند .
نماز در اسلام جایگاه ویژه ای داردو نماز گزار لازم است برای انجام این عبادت مقدماتی را فراهم کند :
۱- وضو بگیرد
۲- غسل کند (در صورتی که جنب و. . . است)
۳- لباس وبدن خود را از نجاسات (مثل خون،بول و . . .)پاک گرداند
۴- مکانی پاک را برای سجده فراهم کند»[۱۴] .
اسلام عباداتی دارد که دارای دو جنبه است :یکی بعد عبادی آن که موجب تقرب انسان به خدا و کمال معنوی او می شود ودوم بعد بهداشتی ودرمانی آن که آثار مفیدی در محیط اجتماعی و یا شخصی انسان دارد و سلامت انسان را تامین می کند . نماز ،وضو،غسل،روزه و . . . از این قبیل عبادات هستند .
ودر اینجا به بررسی جنبه های بهداشتی وضو وغسل که جزء این عبادات و از مقدمات نماز هستند پرداخته می شود .
وضو
«وضو در لغت به معنای بسیار پاکیزه شده و شرعاً یعنی شستشوی مخصوص که شرط صحت نماز و طواف و موجب جواز مس کتابت قرآن و اسماء مقدسه است » [۱۵]
قرآن کریم در مورد دستور وضو می فرماید :
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ …..مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»[۱۶]
«ای کسانی که ایمان آورده اید،چون به (عزم)نماز برخیزید ،صورت و دستهایتان را تا
آرنج بشویید و سر و پاهای خودتان را تا برآمدگی پیشین (هر دو پا ) مسح کنید . . . .
خدا نمی خواهد بر شما تنگ بگیرد ،لیکن می خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند،باشد که سپاس ( او) بدارید.»
«وضو دارای دو فایده روشن است :فایده بهداشتی وفایده اخلاقی ومعنوی ،از نظر بهداشتی شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه ای در نظافت بدن دارد ،مسح کردن بر سر و پشت پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است ،سبب می شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم وتماس آب با پوست بدن اثر خاصی در تعادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک دارد و از نظر اخلاقی ومعنوی چون با قصد قربت وبرای خدا انجام می شود اثر تربیتی دارد . مخصوصاً چون مفهوم کنایی آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمی دارم موید این فلسفه اخلاقی و معنوی است . »[۱۷]
در روایتی از امام رضا (ع)نقل شده که در مورد حکمت وضو فرمودند :
«لِاَنَّهُ یَکُونُ العَبدُ طَاهِراً اِذَا قَامَ بَینَ یَدَیِ الجَبَّارِ عِندَ مُنَاجَاتِهِ اِیَّاهُ ،مُطیعاً لَهُ فِیمَا اَمَرَهُ ،َنقِیّاً مِنَ الأدنَاسِ وَالنَّجَاسَهِ ،مَعَ مَا فِیهِ مِن ذَهَابِ الکَسَلِ وَ طَرَدِ النُّعَاسِ ،وَتَزکِیَهِ الفُوادِ لِلقِیامِ بَینَ یَدَیِ الجَبَّارِ»[۱۸]
«برای اینکه بنده وقتی برای مناجات با خداوند جبار در برابر او می ایستد ،پاک باشد ،فرمان او را اطاعت کرده باشد و از آلودگی ها و نجاست پاکیزه باشد ،به علاوه اینکه وضو باعث از بین رفتن حالت کسالت و زدودن خواب آلودگی و پاک ساختن دل برای ایستادن در حضور خدای جبار می شود »
امام باقر (ع)وضو را معیاری برای شناخت اطاعت و معصیت خدا معرفی کرده و میفرمایند :
«اِنَّمَا الوِضُوءُ حَدَّ مِن حُدُودِ اللهِ ،لِیَعلَمَ اللهُ مَن یُطیعُهُ وَ مَن یَعصیهِ»[۱۹]
«وضو در حقیقت حدی از حدود خداست تا اینکه خداوند بداند چه کسی از او فرمان میبرد و چه کسی نافرمانیش می کند »
برخی از صاحب نظران در مورد وضو حکمت هایی بیان کرده اند که برخی از آن ها عبارتند از :
۱- دست و صورت که غالباً در معرض میکروبهای مختلف می باشد واجب شد که در هر روز چند مرتبه با عنوان وضو شسته شود به طوری که آب به پوست برسد و چربی و کثیفی ها را رفع نماید زیرا غیر از اعضای وضو زیر لباس است و کمتر آلوده به میکروب و کثافات محیط می شود .
۲- پیش از این گمان می کردند ورود میکروب به داخل بدن منحصر به سوراخ های بدن (مثل دهان)است ولی اخیراً ثابت شده است که ممکن است میکروب از سطح پوست نیز وارد بدن شود و چون دست و صورت بیشتر در معرض آلودگی ها واقع می شود دستور به شستن داده شد و در پا وسر به مسح اکتفا شده تا موجب سختی نشود .
۳- در مسح سر و پا اگر مانعی باشد صحت مسح سر و پا از بین بردن مانع است در نتیجه نظافت محل سر و پا هم تحقق می یابد و این خود یک نکته بهداشتی است .
۴- ماساژ دادن به روشهای مختلف خاصیت و فوائد فراوانی برای بدن دارد که وضو نیز همان خاصیت ماساژ را دارا می باشد زیرا وقتی به سطح اعضا ی وضو آب سرد رسید و محل آن سرد شد برای حفظ درجه حرارت طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفته ی اعضای وضو ، دستگاه گردش خون به فعالیت سریع مشغول می شود تا درجه حرارت بدن متعادل شود و در نتیجه نشاط و سلامتی وتعدیل در دستگاه دوران خون که مهمترین عضو بدن است به وجود آید و بهداشت بدن را تامین می نماید.» ۱
یکی از پزشکان در مورد وضو می نویسد:«اگر دست آوردهای علمی جدید را درباره بهداشت پوست مورد مطالعه قرار دهیم به عمق اهمیت تشریع وضو و طهارت در قرآن پی خواهیم برد .
بهداشت پوست در درجه اول به تظافت و شستشوی بدن ،به ویژه قسمتهای باز آن متمرکز است نظافت مستمر پوست برای باز ماندن سوراخ های غدد عرقی وچربی امری حیاتی است به طوری که لازم می شود هر فرد روزانه حداقل دو بار دست وصورت و گردن خود را بشوید»۲
ودر مورد برخی از فوایدهای بهداشتی وضو نوشته اند :«پیشگیری از ابتلاء به بسیاری از بیماری های گوارشی به دلیل آلودگی های دستها عارض می شود . مهمترین این بیماریها ،بیماری های عفونی (مثل وبا،تیفوئید،التهاب معدوی ،مسمومیتهای غذایی)معروفند.
تاثیر مثبت بر فعالیت دستگاه گردش خون ونشاط یافتن شخص به دلیل تحریک اعصاب و ماساژ اعضای بدن ،زدودن آلودگی های بدن و فراهم شدن شرایط مساعد برای فعالیت پوست .»۱
یکی از صاحب نظران دیگر می نویسد :«دست و صورت که غالباً در معرض مزاولت و مباشرت با کثافات و میکروبهای مختلف می باشند در هر روزی چند مرتبه واجب شد به واسطه وضو شسته شود ،به طوری که آب به بشره برسد ،رفع چربی و کثافات و موانع وصول آب را بنماید ،تا از ضرر میکروبهای آن مصون ماند و نظافت اجباری حاصل شود واستنشاق جلدی از مسامات بشره میسر گردد. غیر از اعضای وضو ،باقی اعضای بدن زیر لباس است و کمتر آلوده به میکروب و کثافات محیط می شود و لهذا این تکلیف مکرر و مداوم در همه روز و شب ،ویژه تنظیف اعضاء وضو گردید تا مسامات باز شود و میکروبها مرتفع گردد و استنشاق جلدی در همه این اعضا حاصل شود .
سابقا گمان می کردند ورود میکروب در داخل بدن منحصر به ثقب (سوراخ)مخرج ومدخل (مثل دهان)بدن است . اخیراً به ثبوت رسیده که ممکن است میکروب از همان مسامات جلدی وارد بدن می شود .
چون دست وصورت بیشتر در معرض کثافات واقع (می شود )وپا و سر کمتر است لهذا در سر و پا به مسح تنها اکتفا شد تا موجب حرج نشود .
در دنباله می نویسد :
وضوی اسلامی عیناً همان خاصیت ماساز[۲۰] «ماساژسوئدی»را به نحو اتم حاوی می باشد زیرا وقتی روی سطح اعضا وضو آب سرد رسید ومحل آن سرد شد قهرا جریان خون به آن سمت شدت یافته و برای حفظ درجه ۳۷ از حرارت طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفته اعضاء وضو تا به حال طبیعی برسد ،دستگاه گردش خون به فعالیت سریع مشغول و در نتیجه نشاط و سلامتی و تعدیل در دستگاه دوران خون که مهمترین جهازات بدن است به وجود آید و بهداشت بدن را تامین می نماید . » [۲۱]
«برخی مفسران گفته اند :مقدمات نماز تخفیف بردار است و تعطیل بردار نیست»[۲۲] منظور از اینکه گفته شده تخفیف بردار است ولی تعطیل بردار نیست این است که در این آیه (۶/ مائده)خداوند گفته است در صورت نبود آب از خاک برای وضو استفاده شود حال سوالی که در این پیش می آید این است که این خاک چه خصوصیتی باید داشته باشد و آیا از لحاظ بهداشتی مشکلی پیش نمی آید ؟
خداوند می فرماید :
«وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ » [۲۳]
«و اگر بیمار یا در سفر بودید ،یا یکی از شما از قضای حاجت آمد ،یا با زنان نزدیکی کرده اید وآبی نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید ،و از آن به صورت ودستهایتان بکشید »
«(صعید)از صعود ،رمز زمین بلند است خاک زمینهای برجسته وبلند ،دور از آلودگی ها است ،یا مقصود خاکی است که روی زمین وقسمت فوقانی آن است .
آن گونه که آب زداینده آلودگی است ،خاک پاک هم خاصیت میکروب کشی دارد چون آفتاب به آن تابیده است.» [۲۴]
«دستور داده شده که هنگام عدم امکان غسل یا وضو با آب، با خاک تیمم کرده بر صورت و دستهایش بکشد ،با این کار یعنی مالیدن خاک به صورت و دستها که از اعضای رئیسه و اصلی بدن هستند در واقع انسان خود را در مقابل خدا به نوعی حقارت و ذلت می کشاند »[۲۵]
«وضو با آهنگ اخلاص و با ایمان به خدا و برای انجام نماز،لغزش های گذشته را می پوشاند خدا بر آن نیست که بر شما سخت بگیرد و شما را در تنگنای مقررات قرار دهد و به هنگام نبودن آب یا عذر داشتن شما از به کار بردن آن ،دچار سختی و رنجتان کند بلکه می خواهد به وسیله غسل و وضو و انجام آنها با آهنگ تقرب به خدا و فرمانبرداری از او،شما را پاک و پاکیزه سازد »[۲۶]
«هدف از غسل و وضو و تیمم پاکیزگی جسم است و پاکیزگی روح . جسم را با آب و خاک می توان پاکیزه نمود. خداوند وقتی مقرر داشت که مردم خود را پاکیزه سازند قصدش تکمیل دین خود بود زیرا دین جنبه های معنوی نیست ،بلکه هدف آن همه جانبه است واین کامل شدن نعمت خداوندی است در حق انسان »[۲۷]
در اسلام برای وضو احکامی ذکر شده است ، اینکه برای انجام بعضی از عبادات وضو واجب وبرای برخی از عبادات وضو مستحب است مثلا:
۱-« وضو به عنوان مقدمه نماز بر هر شخص نماز گزار واجب می شود.
۲- برای طواف کعبه (تحت شرایطی خاص )وضو واجب می شود ودست گذاشتن به قرآن کریم و نام خدا و پیامبران و ائمه (ع) بدون وضو جایز نیست .
۳- وضو به خودی خود مستحب است و خوب است انسان در هر حال وضو داشته باشد و حتی آن را تکرار کند که نور است .
۴-در وضو ابتدا با نیت خاص،ابتدا صورت وسپس دست راست و سپس دست چپ شسته می شود و آنگاه مسح سر وپا صورت می گیرد»[۲۸]
با توجه به مطالب بهداشتی که در مورد وضو بیان شد نتیجه گرفته می شود که اسلام همه این احکام را به خاطر انسان و برای سلامتی جسم و روح او قرار داده است تا انسان به طراوت جسمی و معنوی نائل شود .
۲- غسل
غسل :«شستشوی تمام بدن ،یکی از عبادات شرع است که به دو کیفیت انجام می گیرد :
ترتیبی :که ابتدا سر و گردن شسته می شود و سپس بقیه بدن وبعضی ترتیب بین طرف راست وچپ را نیز لازم می دانندو ارتماسی:که همه بدن یکباره در آب فرو رود»[۲۹]
غسل یکی از مقدمات نماز است (البته در صورتی که جنب و. . .)باشد . غسل هم مانند وضو دارای دو بعد ظاهری و باطنی بوده و اقسام متعددی دارد،که بعضی از آنها واجب وبعضی دیگر مستحب هسنند« غسل های واجب هفت قسم است که عبارتند از: جنابت ،حیض ،نفاس،استحاضه ،مس میت،میت،غسلی که به واسطه نذر و قسم و مانند آنها واجب می شود» [۳۰] محور اصلی بحث در این بخش غسل جنابت و حیض می باشد . قرآن کریم در آیات متعدد افراد پاکیزه را ستایش کرده و آنها را محبوب خدا معرفی می کند . در مورد غسل تعبیر «طهارت»را به کار می برد و در چند مورد دستور انجام غسل می دهد .
الف – غسل جنابت :
فرد جنب«کسی که با جنس مخالف نزدیکی کرده یا به هر دلیلی منی از او بیرون آمده است » [۳۱]
که در قرآن کریم در این مورد آمده است که :« وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ …..مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»[۳۲]
«ای اهل ایمان هنگامی که می خواهید برای نماز بپاخیزید ) و اگر جنب هستید پاکیزه شوید (غسل کنید ) . . . خدا هیچ گونه سختی برای شما قرار نخواهد داد ولیکن می خواهد (جسم و جان)شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند »
«(جنب )به معنای بعید ،دور و بیگانه است و چون شخص بعد از آمیزش جنسی ویا احتلام،از خواندن نماز و قرآن و رفتن به مساجد دور و بیگانه می گردد ،به وی جنب گفته می شود .
در میان ادیان آسمانی ،دین اسلام ودین حضرت ابراهیم (ع)و دین صائبان بعد از جنابت ،غسل را واجب می دانند . در فهرست ابن ندیم ،صائبان به نام مغتسله نامیده شده اند . کلمه «صابی»واژه ای است کلدانی به معنای شوینده و جمع آن صابون و صابین است . آنها در کنار نهر ها می زیستند تا دائما در آب جاری غسل کنند . از نظر آنها آب جاری رمز و نشانه حیات اعظم است . آنها می گویند:«غسل نه تنها کثافات را از بدن دور می کند،بلکه گناهان و پلیدی های نفس را نیز از بین می برد . آبی که نور را منعکس می کند شکلی از نور است و کسی که غسل کرده است پوششی از نور دارد»[۳۳]
«در اسلام نیز به غسل و شستشوی چهره و دست و مسح سر و پا «وضو»به معنای نور و روشنایی گفته شده می شود . غسل تمام بدن نه تنها آلودگیهای جسمی را از بین می برد و موجب ترمیم آب کاهش یافته بدن می گردد ،بلکه موجب طهارت و پاکی قلب و روح نیز می شود »[۳۴]
در پایان آیه برای آنکه روشن شود هیچ گونه سخت گیری در دستورات گذشته (وضو- تیمم –غسل )در کار نبوده بلکه همه آنها بخاطر مصالح خود مردم وضع شده می فرماید :خداوند نمی خواهد شمارا به زحمت بیفکند بلکه می خواهد شما را پاکیزه سازد وتعمت خود را بر شما تمام کند .
«در حقیقت این جمله این واقعیت را تاکید می کند که تمام دستورات الهی و برنامه های اسلامی به خاطر مردم و برای حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگری در کار نبوده است .خداوند می خواهد بااین دستورها هم طهارت معنوی و هم جسمانی برای مردم فراهم شود . »[۳۵]
اسلام دستور میدهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشویند در حالی که فقط عضو معینی آلوده می شود مثل بول کردن که عضو معینی آلوده می شود و با شستن همان عضو انسان پاک می شود . آیا میان بول کردن و خارج شدن منی تفاوتی است که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را ؟
«خارج شدن منی از انسان یک عمل موضعی نیست (مانند بول و سایر زوائد )بدلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار می گردد و تمام سلولهای تن بدنبال خروج آن ،در یک حالت سستی مخصوص فرو می روند و این خود نشانه تاثیر آن روی تمام اجزا بدن است .
توضیح اینکه : طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیتهای بدن را کنترل می کنند «اعصاب سمپاتیک » و «اعصاب پاراسمپاتیک»این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاهها و جهازات داخلی و خارجی گسترده اند ،وظیفه اعصاب سمپاتیک «تند کردن»و به فعالیت واداشتن دستگاههای مختلف بدن است و وظیفه اعصاب پاراسمپاتیک «کند کردن » فعالیت آنهاست ،در واقع یکی نقش «گاز»اتومبیل ودیگری نقش«ترمز»را دارد و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتی ،دستگاههای بدن بطور متعادل کار می کند . گاهی جریانهایی در بدن رخ می دهد که این تعادل را بهم می زند ،از جمله این جریانها مسئله «ارگاسم»(اوج لذت جنسی)است که معمولا مقارن خروج منی صورت می گیرد . در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک (اعصاب ترمز کننده)بر اعصاب سمپاتیک (اعصاب محرک)پیشی می گیرد و تعادل به شکل منفی بهم می خورد .
این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله اموری که می تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وا دارد و تعادل از دست رفته را تامین کند تماس آب با بدن است و از آنجا که تاثیر «ارگاسم »روی تمام اعضای بدن به طور محسوس دیده می شود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن بهم می خورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسی ،یا خروج منی تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان این دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. البته فایده غسل منحصر به این نیست بلکه غسل کردن علاوه بر این یک نوعی عبادت و پرستش نیز می باشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشویند غسل صحیح نیست در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی،هم روح متاثر می شود و هم جسم ،روح به سوی شهوات مادی کشیده می شود ،و جسم به سوی سستی و رکود ،غسل جنابت که شستشوی جسم است و به علت اینکه به قصد قربت انجام می شود شستشوی جان است ،اثر دوگانه ای در آن واحد روی جسم و روح می گذارد تا روح را به سوی خدا و معنویت سوق دهد و جسم را به سوی پاکی و نشاط و فعالیت .
از همه اینها گذشته ،وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامی برای پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول زندگی است زیرا بسیارند کسانی که از نظافت خود غافل می شوند ولی این حکم اسلامی آنها را وادار می کند که در فواصل مختلفی خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگه دارند .
بنابراین به هنگام خروج منی (در خواب یا بیداری)و همچنین آمیزش جنسی (اگر چه منی خارج نشود)باید غسل کرد وتمام بدن را شست . تمام دستورات الهی و برنامه های اسلامی به خاطر مردم و برای حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگری در کار نبوده است ،خداوند می خواهد با این دستورات هم طهارت معنوی و هم جسمانی را برای مردم فراهم شود .»[۳۶]
برخی از پزشکان و صاحب نظران در مورد غسل جنابت نوشته اند :
۱-« این غسل باعث نشاط بخشیدن به بدن ،و ورزیده شدن آن از طریق تحریک پایانه های عصبی موجود در پوست می گردد.
۲- این غسل موجب احتقان خون در پوست و دستگاه تناسلی و رفع خون های جمع شده در این قسمتها به سایر قسمتهای بدن بویژه قلب و مغز می شود .
۳- عمل غسل یک فعالیت عضلانی است که موجب نشاط قلب و حسن جریان خون در بدن و ورزش عضلات ارادی بدن است .
۴- غسل ،سلامتی پوست را تامین می کند تا بهتر به وظایف متعدد خود عمل نماید که از مهمترین آنها انتقال احساسات و تنظیم دمای بدن و حفظ سلامتی است .
۵- زدودن سلولهای مرده ،چربی زائد و گرد و غبار وسایر آلودگی ها از پوست از دیگر فوائد غسل می باشد . »[۳۷]
۶- «برخی در مورد ترتیب غسل (سروگردن – سمت راست – سمت چپ)نیز نکات بهداشتی و جسمانی ذکر کرده اند که :وقتی انسان با آب سرد مشغول به شستن یک عضو شد درجه حرارت در اعضای بدن مختلف می گردد در نتیجه گردش خون به آن سمت شدید می شود و به دنبال آن عمل حیاتی دوران خون شدت پیدا می کند همانطور که در وضو صورت می گیرد، حتی اگر با آب گرم هم انجام شود باز این فرایند جریان پیدا می کند . »[۳۸]
یکی از صاحب نظران معتقد است :
«روی پوست بدن منافذی است که قریب دو میلیون عدد هستند که از طریق آنها پوست مبادله گازی با هوای مجاور دارد . یعنی از آن طریق اکسیژن جذب می کند بطوری که هفت درصد تنفس بدن از این طریق است و از طر ف دیگر گازهای سمی و عرق از پوست بیرون می رود که در اثر تبخیر دائمی عرق های خارج از پوست بدن ،مواد سمی و کانی آن باقی می ماند و مواد گازی و مائی آن تصعید می شود . بنابراین رسوبی روی جلد از این مواد چربی و مواد کانی و سمی باقی می ماند . این رسوبات منافذ جلدی را مسدود می کند ومحیط مساعدی برای پرورش و ازدیاد انگلهای ساس و جرب و شپش می شود و در حال عمل آمیزش (در اثر حرکات زیاد)عرق زیاد تری حاصل می شود و در نتیجه رسوبات زیاد تری حاصل می شود (بصورت متوسط در هر ۲۴ساعت یک لیتر عرق از بدن خارج می شود و اگر سوراخ های سطح بدن انسان با وسیله ای مسدود شود ،طولی نمی کشد که انسان هلاک می شود ) لهذا شارع مقدس اسلام ،غسل جنابت را واجب فرمود تا بدن شسته و رسوبها که لانه انگلها است مرتفع گردد و از خطر آن مصونیت حاصل گردد و نیز غسل جنابت باعث می شود که منافذ پوستی بدن باز شود و تنفس جلدی که از لوازم سلامتی وحیات است عادی شود و حیات و نشاط را ارمغان می آورد.»[۳۹] در سابق خیال می شد که منی از همان محل مخصوص بیرون می آید تا اینکه به قوت علم ثابت شد که منی از تمام بدن بیرون می آید .
یکی از پزشکان می نویسد :
«چون منی دارای مقداری مایع لزج است موسوم به موسین ،اطراف سوراخ(های بدن )را به خوبی می گیرد و به کلی تنفس (جلدی از دو میلیون سوراخ پوست)قطع می شود . هنگام عمل آمیزش در اثر حرکات عنیفه اعصاب خسته و منقبض می شود وغسل کردن به آب گرم ،اعصاب را منبسط و آنها را به حال طبیعی وعادی بر می گرداند و نیز جریان خون را در همه بدن تشدید و تجدید می نماید . »[۴۰]
ودر روایات نیز در مورد علت غسل جنابت آمده است که :
«عَن مُحَمَّدِ بنِ سَنان عَنِ الرِّضا(ع) اَنَّهُ کَتَبَ اِلَیهِ فِی جَوابِ مَسائِلِهِ ، عِلَّهُ غُسلِ الجَنَابَهِ النَّظافَهُ ،وَ لِتَطهیرِ الاِنسَانِ مِمَّا اِصَابَهُ مِن اَذَاهُ ، وَ تَطهیرِ سَائِرِ جَسَدِهِ ، لِاَنَّ الجَنَابَهَ خَارِجَهٌ مِن کُلِّ جَسَدِهِ فَلِذلِکَ وَجَبَ عَلَیهِ تَطهیرُ جَسَدِهِ کُلِّهِ وَ عِلَّهُ التّخفیفِ فِی البَولِ وَ الغَائِطِ اَنَّهُ اَکثَرُ وَ اَدوَمُ مِنَ الجَنَابَهِ ، فَرَضِی فِیهِ بِالوُضُوءِ لِکَثرَتِهِ وَ مَشَقَّتِهِ وَ مَجیئِهِ بِغَیرِ اِرادَهٍ مِنهُ وَ لَا شَهوَهٍ ، وَ الجَنَابَهُ لَا تَکُونُ اِلَّا بِالاِستِلذَاذَ مِنهُم وَالاِکرَاهِ لِاَنفُسِهِم.
امام رضا (ع)در جواب پرسشهای محمد بن سنان نوشتند :علت غسل جنابت نظافت (وپاکی جسم )و طهارت (و پاکی روح)انسان از اذیت و(فشاری )است که به او رسیده و همچنین پاکی بقیه اعضاء بدن ،چون که جنابت از تمام بدن خارج می شود ،پس به خاطر این پاک کردن تمام بدن بر او واجب شده و علت تخفیف در ادرار و مدفوع آنست که بیشتر و دائمی تر از جنابت است پس خداوند در آنها به وضو گرفتن راضی شد چون(
دفعات)ادرار و مدفوع زیاد و(غسل برای هر مرتبه )سخت وخروج هر یک از آنها از اختیار انسان بیرون است و از روی شهوت هم نیست ولی جنابت از روی شهوت وفشار روحی صورت می گیرد .»[۴۱]