فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله گسل بینالود

اختصاصی از فی موو مقاله گسل بینالود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله گسل بینالود


مقاله گسل بینالود

دانلود مقاله گسل بینالود 15 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

فهرست مطالب

مقدمه

معادن

زون بینالود

 توپوگرافی ناهمواریهای شهرستان نیشابور

موقعیت جغرافیایی کوه های بینالود

بینالود (Binalud)

کوه گرماب Garmab))

کوه بالا سفید Bala-sefid))

کوههای خراسان

کوه بهم

منابع


دانلود با لینک مستقیم


مقاله گسل بینالود

دانلود مقاله معاد

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله معاد


دانلود مقاله معاد

 

مشخصات این فایل
عنوان: معاد
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 41

این مقاله درمورد معاد می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله معاد می خوانید :

درباره شفاعت، اشکالات و شبهاتى مطرح شده که در این درس، به ذکر مهمترین شبهات و پاسخ آنها می پردازیم:
ش :1 نخستین شبهه این است که چندین آیه قرآن کریم دلالت دارد بر اینکه در روز قیامت، شفاعت درباره هیچ کس پذیرفته نمی شود، از جمله در آیه (48) از سوره بقره می فرماید:
و اتقوا یوماً لا تجزى نفس عن نفس شیئاً ولا یقبل منها شفاعة ولا یوخذ منها عدل ولا هم یبصرون.
بترسید از روزى که هیچ کس به هیچ وجه از دیگرى کفایت نمی کند و از هیچ کس شفاعتى پذیرفته نمی شود و از کسى عوض و بدلى گرفته نمی شود و نه مورد یارى واقع می شوند.
ج: پاسخ این است که این گونه آیات، در مقام نفى شفاعت استقلالى و بى ضابطه است که کسانى به آن، معتقد بودند. افزون بر این، آیات مزبور عام است و به وسیله آیاتى که دلالت بر پذیرش شفاعت باذن الله و با ضوابط معین دارد تخصیص داده می شود چنان که در درس گذشته به آنها اشاره شد.
ش :2 لازمه صحت شفاعت این است که خداى متعال، تحت تاثیر شفاعت کنندگان قرار گیرد یعنى شفاعت ایشان موجب مغفرت ـ که فعل الهى است ـ بشود.
ج: پذیرفتن شفاعت به معناى تحت تاثیر قرار گرفتن نیست، چنان که قبول توبه و استجابت دعا نیز چنین لازمه نادرستى ندارد، زیرا در همه این موارد، کارهاى بندگان موجب آمادگى بارى پذیرش رحمت الهى میش ود و به اصطلاح «شرط قابلیت قابل است نه شرط فاعلیت فاعل».
ش :3 لازمه شفاعت این است که شفاعت کنندگان، مهربانتر از خداى مهربان باشند! زیرا فرض این است که اگر شفاعت آنان نمی بود گنهکاران مبتلا به عذاب می شدند یا عذابشان دوام می یافت.
ج: دلسوزى و مهربانى شفاعت کنندگان پرتوى از رحمت بى پایان الهى است، و به دیگر سخن: شفاعت، وسیله و راهى است که خداى متعال خودش براى آمرزش بندگان گنهکارش قرار داده، و در حقیقت، تجلى و تبلور بالاترین رحمتهاى اوست که در بندگان شایسته و برگزیده اش نمایان می شود چنان که دعا و توبه نیز وسایل دیگرى هستند که او براى قضاى حوائج و آمرزش گناهان، قرار داده است .
ش :4 اشکال دیگر این است که اگر حکم الهى به عذاب گنهکاران، مقتضاى عدالت باشد پذیرش شفاعت درباره آنان خلافت عدل خواهد بود، و اگر نجات از عذاب ـ که مقتضاى پذیرفتن شفاعت است ـ عادلانه باشد حکم به عذاب ـ که قبل از انجام گرفتن شفاعت وجود داشت ـ غیر عادلانه بوده است .

ج: هر یک از احکام الهى ـ چه حکم به عذاب قبل از شفاعت، و چه حکم به نجات از عذاب بعد از آن ـ موافق عدل و حکمت است و معناى عادلانه و حکیمانه بودن هر دو، جمع بین ضدین نیست، زیرا موضوع آنها تفاوت دارد. توضیح آن که: حکم به عذاب، مقتضاى ارتکاب گناه است صرف نظر از مقتضاتى که موجب تحقق شفاعت و پذیرش آن در حق گنهکار می شود؛ و حکم به نجات از عذاب، به موجب ظهور مقتضیات مزبور می باشد. و تغییر حکم به تبعیت از تغییر قید موضوع نظایر فراوانى در احکام و تقدیرات تکوینى و در احکام و قوانین تشریعى دارد، و هم چنان که عادلانه بودن حکم منسوخ نسبت به زمان خودش منافاتى با عادلانه بودن حکم ناسخ در زمان بعد از نسخ ندارد، و حکیمانه بودن تقدیر بلا قبل از دعا یا دادن صدقه منافاتى با حکیمانه بودن رفع آن بعد از دعا و صدقه ندارد و حکم به آمرزش گناه بعد از شفاعت هم منافاتى با حکم به عذاب قبل از تحقق شفاعت نخواهد داشت .
ش :5 اشکال دیگر این است که خداى متعال، پیروى از شیطان را موجب دچار شدن به عذاب دوزخ دانسته است چنان که در آیات 42 و 43 از سوره حجر می فرماید:
«..ان عبادى لیس لک علیهم سلطان الا من اتبعک من الغاویه و ان جهنم لموعدهم اجمعین.»
تحقیقاً تو (اى ابلیس) بر بندگان من تسلطى نخواهد داشت مگر گمراهانى که از تو پیروى کنند و وعده گاه همگى ایشان در دوزخ است .
و در حقیقت، عذاب کردن گنهکاران در عالم آخرت، یکى از سنتهاى الهى است و می دانیم که سنتهاى الهى، قابل تغییر و تبدیل نیست. چنان که در آیه 43 از سوره فاطر می فرماید:
«فلن تجد لسنه الله تبدیلاً ولن تجد لسنه الله تحویلاً .»
هرگز براى سنت خدا تبدیلى نخواهى یافت و هرگز براى سنت خدا تغییرى نخواهى یافت.
پس چگونه ممکن است این سنت به وسیله شفاعت، نقض شود؟
ج: پاسخ این است که پذیرفتن شفاعت درباره گنهکار واجد شرایط، یکى از سنتهاى تغییرناپذیر الهى است. توضیح آن که: سنتهاى الهى، تابع ملاکها و معیارهاى واقعى است و هیچ سنتى با وجود مقتضیات و شرایط وجودى وعدمی آن، تغییرپذیر نیست ولى عباراتى که دلالت بر این سنتها می کند غالباً در مقام بیان همگى قیود موضوع و شرایط مختلف آن نیست، و از این رو، مواردى یافت می شود که ظاهر آیات مربوط به چند سنت مختلف، شامل آنها می گردد در صورتى که در واقع، مصداق آیه اخص و تابع ملاک اقوى است. پس هر سنتى با توجه به قیود و شرایط واقعى موضوعش (و نه تنها قیود و شرایطى که در عبارت آمده است) ثابت و تغییرناپذیر خواهد بود و از جمله آنها سنت شفاعت است که نسبت به گنهکاران خاصى که واجد شرایط معین و مشمول ضوابط مشخصى باشند ثابت و غیر قابل تبدیل می باشد.

ش :6 وعده شفاعت، موجب تجرى و گستاخى مردم در ارتکاب گناهان و پیمودن کژراهه ها می شود.
ج: پاسخ این اشکال که در مورد قبول توبه و تکفیر سیئات نیز جریان دارد این است که مشمول شفاعت و مغفرت واقع شدن، مشروط به شرایطى است که شخص گنهکار نمی تواند یقین به حصول آنها پیدا کند و از جمله شرایط شفاعت شدن این است که ایمان خود را تا واپسین لحظات حیاتش حفظ کند و می دانیم که هیچ کس نمی تواند به تحقق چنین شرطى یقین داشته باشد. از سوى دیگر، کسى که مرتکب گناهى و همین نومیدى، انگیزه ترک گناه را در او ضعیف می کند و به ادامه راه خطا و انحراف می کشاند از این روست که روش تربیت مربیان الهى این است که همواره مردم را بین خوف و رجا نگهدارند و نه چندان به رحمت الهى امیدوارشان کنند که دچار «امن از مکر الهى» شوند و نه چندان آنان را از عذاب بترسانند که گرفتار «یاس از رحمت الهى» گردند و چنان که می دانیم اینها از گناهان کبیره به شمار می روند.
ش :7 اشکال دیگر این است که تاثیر شفاعت در نجات از عذاب به معناى تاثیر کار دیگران (شفاعت کنندگان) در سعادت و رهایى از شفاوت است در صورتى که به مقتضاى آیه شریفه «و ان لیس للانسان الا ما سعى» تنها تلاش و کوشش خود شخص است که او را به سعادت می رساند.
ج: سعى و کوشش شخص براى رسیدن به مقصود، گاهى بطور مستقیم انجام می گیرد و تا پایان راه، ادامه می یابد و گاهى بطور غیر مستقیم و با فراهم کردن مقدمات و وسایط. شخصى که مورد شفاعت قرار می گیرد نیز سعى و کوششى در تحصیل مقدمات سعادت انجام می دهد زیرا ایمان آوردن و تحصیل شرایط استحقاق شفاعت، کوشش و تلاشى در راه رسیدن به سعادت، محسوب می شود هر چند تلاشى ناقص و نارسا باشد و به همین جهت، مدتى گرفتار رنجها و سختیهاى برزخ و عرصات آغازین رستاخیز شود ولى به هر حال، خودش ریشه سعادت یعنى ایمان را در زمین دلش غرس کرده و احیاناً آن را با اعمال شایسته اى آبیارى کرده به گونه اى که تا پایان عمر دنیویش نخشکد. پس سعادت نهائیش مستند به کوشش و تلاش خودش می باشد هر چند شفاعت کنندگان هم به نحوى تاثیر دربارور شدن این درخت دارند چنان که در دنیا هم کسان دیگرى موثر در هدایت و تربیت انسانها هستند و تاثیر آنان به معناى نفى سعى و کوشش خود فرد نیست .

بهشت و دوزخ
بهشت
در بهشت، باغهاى وسیع به پهناى آسمانها و زمین و پوشیده از انواع درختها با همه گونه میوه رسیده و در دسترس وساختمانهاى با شکوه و نهرهاى آب زلال و شیر و عسل و شراب طهور، و از چیزى که مورد میل و رغبت بهشتیان باشد و فوق خواسته اى آنان وجود دارد.
بهشتیان با لباسهاى حریر و پرنیان و انواع زینتها آراسته و رودر روى یکدیگر بر تختهاى مرصع و بسترهاى نرم، تکیه می دهند و به حمد و سپاس الهى می پردازند و سخن بیهوده اى بر زبان نمی آورند و نمی شنوند. نه سرما ایشان را می آزارد و نه گرما؛ نه رنج و خستگى و ملالى دارند و نه ترس و اندوهى و نه در دل، کینه و کدورتى.
پیش خدمتان زیبا در اطرافشان حرکت می کنند و جامهاى شراب بهشتى به آنان می نوشانند که لذت و نشاط زاید الوصفى می بخشد و هیچ گونه آفتى ندارد و از انواع میوه ها و گوشت مرغان، تناول می کنند و از مصاحبت همسران زیبا و مهربان و ناآلوده بهره می برند و از همه بالاتر از نعمت روحى رضوان الهى برخوردار می شوند و لطفهایى را از پروردگارشان دریافت می دارند که ایشان را غرق سرور می سازد و هیچ کس نمی تواند تصورى از مرتبه آن سرور، داشته باشد و این سعادت بى مانند و نعمتهاى وصف ناشدنى و رحمت و رضوان و قرب الهى براى همیشه ادامه خواهد یافت و پایانى نخواهد داشت.

دوزخ
دوزخ، جایگاه کافران و منافقاتى است که هیچ نور ایمانى در دلهایشان وجود ندارد، و گنجایش آن، چنان است که پس از دربرگرفتن همه تبهکاران، باز هم «هل من مزید»می گویند! سراسر آتش است و آتش، عذاب است و عذاب!!
شعله هاى آتش از هر سو زبانه می کشد و صداى گوش خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب می افزاید قیافه ها عبوس و درهم کشیده و سیه و زشت و چروکیده است و حتى در چهره فرشتگان دوزخیان هم اثرى از مهر و عطوفت و نرمی دیده نمی شود.
دوخیان با غل و زنجیر و بندهاى آهنین، بسته شده اند و آتش، سراپاى آنان را فرا گرفته و خودشان آتش گیره آنند. در فضاى دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فریاد دوزخیان و نهیب دوزخبانان، صدایى به گوش نمی رسد. و بر سرو روى تبهکاران، آب جوشان می ریزند که اندرون آنان را نیز ذوب می کند و هرگاه از فرط عطش و التهاب، درخواست آب کنند، آب داغ و آلوده و گندیده اى به آنان داده می شود که آن را با حصر و ولع می نوشند و غذایشان از درخت «زقوم» است که از آتش می روید و خوردن آن بر سوزش اندرونشان می افزاید و لباسشان از ماده سیاه و چسبنده اى است که خود، موجب غذابشان می گردد  و هم نشینان شیاطین و جنیان گنهکارند که آرزوى دورى از آنان را می کنند. و نسبت به یکدیگر نیز لعن و نفرین می فرستند.
همین که بخواهند زبان عذرخواهى به درگاه الهى گشایند فرمان دورباش و ساکت باش، خاموششان می کند پس به دوزخبانان پناه می برند که شما از خدا بخواهید که اندکى از عذاب ما بکاهد، پاسخ می شنوند: مگر خداى متعال، پیامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نکرد؟
بار دیگر، درخواست مرگ می کنند و جواب می شنوند که شما براى همیشه در دوزخ خواهید ماند و با اینکه مرگ از هر سوى بر ایشان می بارد نمی میرند و هر چه پوست بدنشان بسوزد بار دیگر پوست نوى می روید و عذابشان ادامه می یابد.
از بهشتیان درخواست اندکى آب و خوراک می کنند و پاسخ می شنوند که خداى متعال نعمتهاى بعشتى را بر شما حرام کرده است و بهشتیان از آنان می پرسند: چه چیز موجب بدبختى شما شد و به دوزختان کشاند؟ می گویند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبودیم و به مستمندان کمک نمی کردیم و با تبهکاران هم سو می شدیم و روز قیامت را تکذیب می کردیم.
آنگاه به ستیز با یکدیگر می پردازند گمراه شدگان به گمراه کنندگان می گویند: این شما بودید که ما را گمراه کردید، آنان پاسخ می دهند: شما به دلخواه از ما پیروى کردید.
زیر دستان به زبردستان می گویند: این شما بودید که ما را به این بدبختى کشاندید، آنان پاسخ می دهند: مگر ما به زور، شما را از راه راست بازداشتیم؟
سرانجام، به شیطان می گویند: این تو بودى که موجب گمراهى ما شدى، و او پاسخ می دهد: خدا به شما وعده راستین داد و نپذیرفتید، و من وعده دروغ دادم پذیرفتید، پس به جاى سرزنش من، خویشتن را سرزنش کنید، و امروز هیچ کدام نمی توانیم به فریاد دیگرى برسى.
و بدین سان، چاره اى جز تن دادن به کیفر کفر و نافرمانى خودشان نمی بینند و جاودانه در عذاب می مانند.

بخشی از فهرست مطالب مقاله معاد

نگاهى برون‏دینى به معاد و عوالم پس از مرگ
سابقه تاریخى اعتقاد به روح و عوالم پس از مرگ
اهمیت معادشناسى
ضرورت معاد
1ـ برهان حکمت
2ـ برهان عدالت
معاد درقرآن
پدیده هاى مشابه معاد
مــرگ
2ـ گیرنده جانها
3ـ آسان یا سخت گرفتن جان
4ـ عدم قبول ایمان و توجه در حال مرگ
5ـ آرزوى بازگشت به دنیا
علائم قیامت
وضع زمین و دریاها و کوهها
وضع آسمان و ستارگان
شیپور مرگ
شیپور حیات و آغاز رستاخیز
ظهور حکومت الهى و انقطاع سببها و نسبها
محکمه عدل الهى
بسوى اقامتگاه ابدى
ویژگیهاى آخرت
ویژگیهاى عالم آخرت از دیدگاه عقل
شفاعت
مفهوم شفاعت
ضوابط شفاعت
بهشت و دوزخ
بهشت
دوزخ


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معاد

ترجمه مقاله یک مدل مسیر یابی حسگر بی سیم مهم برای کاهش مخاطرات احتمالی

اختصاصی از فی موو ترجمه مقاله یک مدل مسیر یابی حسگر بی سیم مهم برای کاهش مخاطرات احتمالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
ترجمه مقاله یک مدل مسیر یابی حسگر بی سیم مهم برای کاهش مخاطرات احتمالی

این مقاله ترجمه مقاله انگلیسی A Noble Wireless Sensor Routing Application for
Disaster Mitigation  می باشد ./

 

سال انتشار : 2015/

تعداد صفحات مقاله انگلیسی :5/

تعداد صفحات فایل ترجمه : 16/

فرمت فایل ترجمه : Word /

 

مقاله اصلی را به زبان انگلیسی می توانید رایگان از اینجا دریافت فرمایید /

 

 

چکیده

شبکه های حسگر بی سیم، می توانند راه حل های بسیار ارزان قیمت را جهت حل مسائل مرتبط با دنیای واقعی ارائه دهند. حسگرها، قطعاتی بسیار کوچک و ارزان قیمتی هستند که ظرفیت ذخیره سازی توان و توانایی محاسباتی محدودی دارند. آنها می توانند، در وسعت بالاتری و در زمینه های نظامی، فعالیت های نظارتی محیطی و شهری به کار روند. هدف از این مقاله، طراحی یک مدل ویژه از شبکه های حسگر بیسیم،با کاهش مخاطرات احتمالی و توسعه یک الگوریتم مسیر یاب (Fault tolerant)، در نظارت و کاهش مخاطرات احتمالی صورت گرفته است. از این الگو می توان در مواردی که نیاز به توسعه امور نظارتی (حتی بعد از مخاطرت احتمالی) مورد استفاده قرار می گیرند. این مسائل اصولا در مواردی اضطراری رخ می دهد که ( مانند زلزله )، که در اینجا، امواج لرزه ای کوچک و بزرگ معمولا یکی پس از دیگری پشت سر هم می ایند، همچنین در بعضی از سرویس های کاهنده مخاطرات سیستمی مانند، بررسی مسیر دسترسی به جاده ها و نجات قربانیان. بروتکل نمایی در عملیات های معلوم و پی در پی علی رغم قطع مولفه ها در سیستم مانند: fault tolerance بکار می روند. 

/1017/

 

 

تماس با ما برای راهنمایی یا ترجمه با آدرس ایمیل:

magale.computer@gmail.com

 

 

شماره تماس ما در نرم افزار تلگرام:

تماس با ما+98 9337843121 

 

 تماس با ماکانال تلگرام‌  @maghalecomputer

 

 توجه: اگر کارت بانکی شما رمز دوم ندارد، در خرید الکترونیکی به مشکل برخورد کردید و یا به هر دلیلی تمایل به پرداخت الکترونیکی ندارید با ما تماس بگیرید تا راههای دیگری برای پرداخت به شما پیشنهاد کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


ترجمه مقاله یک مدل مسیر یابی حسگر بی سیم مهم برای کاهش مخاطرات احتمالی

دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام


دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 45

این مقاله درمورد نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام می خوانید :

خوارج و ویژگیها
1ـ یکی از مسائلی که در مورد خوارج ذکر شده این است که آنها مردمانی عابد و زاهد بوده‌اند چنانچه به رهبر آنها عبدالله بن وهب لقب «ذوالثفنات» داده بودند و این اشاره به اثرات سجود بر پیشانی او بوده است در کنار این عبادت یک نوع حماقت و کج فهمی وجود دارد که مانع از حرکت فرد در یک مسیر صحیح می‌باشد، اضافه بر آن همین عبادت همانگونه که یک عجبی را برای شخص در حق بودن حتمی برای او بوجود می‌آورد دیگران را نیز به اشتباه واداشته و گمان می‌کنند که خط صحیح همان است.
2ـ مطلب دیگر در مورد تاویلات و تفسیرات باطلی است که از قرآن ارائه می‌دادند آنها بعضی از آیات را بدون توجه به سایر آیات تفسیر و توجیه می‌کردند از جمله همان گونه که دیدید از کلمه لاحکم الالله برداشتی غلط می‌کردند کما اینکه با برداشتهای غلط، انجام هر گناه کبیره را «کفر» می‌دانستند و وقتی در دعای حضرت نوح (ع) می‌خوانند که: «رب لاتذرعلی الارض من الکافرین دیاراً» تصمیم می‌گرفتند تا بر طبق آن هیچ کافری را زنده نگذارند حتی در این رابطه آنها در کشتن افراد بی‌گناهی همچون زنان و پیران و کودکان نیز دریغ نمی‌کردند و معروف به خشونت و کشتار در مورد کودکان و زنان بودند .
3ـ چنین صفاتی موجب می‌گردید که همیشه حالت خشونت در آنها یافت شود لذا بود که بیشتر جوانان را که دارای احساسات بودند به این سو جذب می‌کردند و متهم نیز بودند که جوانها طرفدار آنها هستند  
4ـ فاصله زیاد اعتقادی بین آنها و سایر مردم، بتدریج موجب جدائی آنها از لحاظ فکری از سایرین شده بود و لذا افرادی نیز که متابعت آنها را می‌کردند از جهت تربیت فکری، تحت تعلیم رهبران خوارج بودند بدون آنکه با دیگران ارتباط زیادی داشته باشند همین مطلب موجب بقای آنها ولو در سخت‌ترین شرایط گشته بود لذا بود که امام در مورد افرادی که به خوارج گرایش پیدا کرده بودند فرمودند: اینها تابعیت حق را پذیرفته‌اند اما جوانب آنرا نمی‌شناسند و اولین شبهه‌ای که برای آنها بوجود آید شک در قلوب آنها نفوذ می‌کند  و در مورد دیگری امام می‌فرماید: اینان مردمان خشنی هستند که از هر گوشه گرد آمده‌اند و قبل از هر چیز احتیاج به تعلیم و تادیب دارند، احتیاج به کسی دارند که قیم آنها بوده و دست آنها را بگیرد .
5ـ در حالی که پس از علی(ع) بنی امیه حاکم می‌شدند وجود خوارج به لحاظ دشمنی سخت آنها با بنی‌امیه به شکل گسترده، طبیعی بود وقتی پس از جنگ با خوارج به علی(ع) خبر دادند که همگی خوارج کشته شدند امام فرمودند این طور نیست.
«کلا والله نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النساء کلما نجم منهم قرن قطع یکون آخرهم لصوصاً سلابین»
این گروه علی رغم آنکه باطل بود در مقابل انحرافات بنی‌امیه، بقاءش تضمین شده به نظر می‌رسید خط مشی علی(ع) بود که از چهار هزار نفر آنها و آن همه استواری و بظاهر عابد و زاهد تنها ده نفر از آنها را آنهم با فرار کردن باقی می‌گذارد.
به نظر می‌رسد این گفتار علی(ع) کنایه از این باشد که این گروهها که با احساسات سرکار دارند و با ظاهری مومن و با استفاده از شعارهای قرآنی قصد اعمال نفوذ دارند اگر در موقع حاکمیت مشی علی(ع) باشد چیزی از آنها باقی نمی‌ماند اما اگر بنی‌امیه بر سر کار آیند آنها همیشه در اصلاب مردان باقی خواهند ماند همانطور که ماندند.

آخر جمله امام اشاره به این مطلب دارد که علی‌رغم اینکه آیا باقی می‌مانند ولی در نهایت به صورت دزدهای سرگردنه در می‌آیند، چون ماهیت آنها، بر مبنای صحیحی بنیان نشده است و بالاخره از درون متلاشی خواهد گردید.
علی (ع) بخاطر همین خصوصیات بود که در آگاهی دادن به آنها فوق‌العاده تلاش کرد، او کوشش می‌کرد تا بهرطریقی شده آنها را به خطاهایشان واقف کند اما وقتی دست به سلاح بردند علی(ع) چاره‌ای جز جنگ با آنها نداشت، در عین حال بعد از جنگ، اسرای آنها را آزاد کرده و زخمی‌های آنها را به خانواده‌هایشان باز گرداند ، تا حس نیت خود را آشکار سازد.
امام چون می‌دانست حاکمیت پس از او با بنی‌امیه است به اصحاب و شیعیان خود فرمود تا در آن موقع رو در رو با خوارج نجنگند:
لاتقاتلو الخوارج من بعدی فلیس من طلب الحق فاخطا کمن طلب الباطل فادرکه  
پس از من با خوارج کارزار نکنید زیرا کسی که در طلب حق بوده و خطا کرده همچون کسی (معاویه) نیست که در طلب باطل بوده و بدان رسیده است اما در این مورد که چرا پس از او با خوارج درگیر نشوند این علت را ذکر می‌کند که خوارج ابتداء به قصد «اخذ حق» حرکت کردند اما اشتباه کردند اما بنی‌امیه از ابتدا بدنبال باطل بودند و بدان رسیده‌اند از این جهت اولی آنست که با بنی‌امیه مبارزه شود نه با خوارج.
نکته دیگری که در ارتباط با خوارج در این جنگ قابل توجه است اینکه امام فرمود:
هیچکس جز من جرات جنگیدن با خوارج را نداشت .
این مطلب بدین جهت بود که خوارج با آن چهره حق بجانبی که بخود گرفته و در عبارت از همه جلوتر بودند کمتر کسی جرات جنگیدن با آنها را داشت امام علی(ع) که خود از جهات مختلف برتر از آنها بوده و عابد و زاهدتر از او وجود داشت براحتی می‌توانست با آنها نبرد کرده و هیچ شبهه‌ای نیز برای کسی باقی نگذارد امام در این حرکت خود با کسانی می‌جنگد که خشک مقدس بوده و با اظهار حق راه باطل را می‌رفتند آنها ناآگاهانه بدام شیطان درغلتیده بودند، امام به آنها اجازه حیات داد تا وقتی  که آنها نیز آرامش داشته باشند به محض آنکه دست به قتل و غارت زدند، دیگر تامل جائز نبوده و کشتن آنها واجب بود و علی چنین کرد.
پس از خوارج:
جنگ با خوارج نهروان پایان یافت و امام (ع) در پی تهیه مقدمات حمله دیگری به شام برآمد در آن موقع امام به مردم فرمود:
«فان الله قد احسن بکم واعز نصرکم فتوجهوا من فورکم هذا الی عدوکم من اهل الشام»
خداوند به شما احسان کرده و پیروزی شما را قوت بخشیده فوراً به سوی دشمن خود در شام حرکت کنید.
اما این بار مردم تحرکی از خود نشان ندادند و حرکت غلطی که پس از صفین با اصرار خود این مردم ایجاد شده اثر سوء آن یعنی جنگ خانمانسوز نهروان بر خود آنها وارد شده بود، آنها را از حرکت مجدد بازداشت اشعث بن قیس یکی از رهبران قبیله‌ای اظهار خستگی کرد و روحیه یاس و ناامیدی را در مردم ایجاد کرد بعضی مردم نیز بنابه نقل «ثقفی» ته دل ایده خوارج را داشتند (نه از معاویه خشنود بودند و نه از علی(ع)) و بعضی نیز اساساً تمام وجودشان را تردید فرا گرفته بود ، امام در این دوره است که سخنان شماتت‌آمیز خود را بر مردم عراق میگوید و آنها را متهم به ضعف کرده و بارها و بارها از عدم همکاری آنها ناله می‌کند، معاویه از این کندی و بی‌تحرکی مردم عراق استفاده کرده و سعی در زدن ضربات دیگر بر مناطقی است که تا آن موقع تحت نفوذ علی(ع) بودند.
مصر: پس از کشته شدن عثمان و فرار مالی او «عبدالله بن سعد ابی سرح» به دمشق، قیس بن عباده از طرف امام والی آن دیار گردید معاویه از همان ابتدا درصدد فریب قیس برآمد و ضمن نوشتن نامه‌ای که جهت تندی نداشت گفت که باید تامل کند، معاویه که خیال کرده بود قیس جذب او شده به مردم گفته بود که قیس نیز از آنها هواداری کرده است اما پس از چندی قیس در جواب نامه دوم به او تندی کرده و او و همراهانش را گمراه خواند و گفت که حاضر به همکاری با آنها نیست .

از طرف دیگر قیس نسبت به مخالفین علی(ع) در مصر سخت‌گیری نکرد، از این رو با رسیدن شایعات حمایت قیس از معاویه از یک طرف و عدم سختگیری او نسبت به مخالفین علی در مصر، این احتمال را تقویت کرد که مصر باید بدست فرد مطمئن‌تری سپرده شود او «محمدبن ابی‌بکر» یکی از صحابیان مخلص علی(ع) بود، محمدبن ابی‌بکر بسوی مصر رفت اما او نیز از قدرت کافی برخوردار نبود، لذا پس از ماجرای حکمیت نتوانست در مقابل دسیسه‌های معاویه ایستادگی کند لذا امام تصمیم گرفت تا مالک اشتر را بجای او بفرستد بخصوص که سپاه معاویه به رهبری عمروبن العاص روبه مصر حرکت کرده بود اما با کمال تاسف عمال معاویه در بین راه مالک را به شهادت رساندند و با این حرکت خود دل علی(ع) را در این موقع تنهائی، بدرد آوردند پس از چندی محمد بن ابی‌بکر نیز در مصر به شهادت رسید و مصر تحت سلطه معاویه قرار گرفت امام در مورد مالک به مردم مصر نوشته بود:
«انی بعثت الیکم سیفاً من سیوف الله … فانه لایقدم ولا تهجم الا بامری وقد اثرتکم به علی نفسی»  
من شمشیری از شمشیرهای خداوند را به سوی شما فرستادم… او جز با امر من حرکتی نخواهد کرد من در فرستادن او به سوی شما ایثار کردم.
وقتی خبر شهادت او به علی(ع) رسید امام گریه فراوان کردند و فرمودند «وعلی مثلک فلتبکی البواکی» معاویه از این خبر بسیار مسرور شد و اعلام کرد که علی(ع) دو دست داشت یکی عمار بود که در صفین کشته شد و دیگر مالک که امروز .
بصره: یکی از نقاط دیگری که مورد نظر معاویه بود شهر بصره بود این شهر چندی قبل از آن، با آمدن عایشه و سایر کسانی که برای انتقام خون عثمان بسیج شده بودند «عثمانی» شده بود، از این جهت امید معاویه این بود که پس از آن همه کشته‌هایی که این مردم در جمل داده‌اند از علی(ع) نفرت پیدا کرده و با معاویه همداستان شوند. از این جهت معاویه شخصی را بنام عبدالله بن الحضرمی به بصره فرستاد تا با تبلیغ و تحریک آنها را بسوی معاویه جذب کنند در آن موقع عبدالله بن عباس والی آن شهر بود و خود برای انجام کاری به کوفه رفته بود و زیاد بن عبید «ابیه» را بر جای نهاده بود، با این پیش‌آمد، زیاد وقتی کثرت طرفداران عبدالله الحضرمی را دید از دارالاماره خارج شد و در میان یکی از قبائل پناهید او با فرستادن نامه‌ای به کوفه از علی کمک خواست تا جاریه بن قدامه را به بصره بفرستد جاریه به بصره رفت او نیز با تبلیغ مردم بتدریج قبائل را از هواداری ابن حضرمی بازداشت امام نیز نامه‌ای همراه با تهدید و تبشیر برای آنها فرستاد پس از چندی درگیری بین آنها صورت گرفت و ابن حضرمی در محاصره جاریه بن قدامه در میان آتش سوخت.
عمان: والی امام در این دیار، حلف بن عوف ازدی بود، پس از جنگ خوارج، قوم بنی ناجیه که ضعف حاکمیت را مشاهده کردند، مرتد شده و مسیحی شدند امام(ع) برای سرکوبی آنها معقل بن قیس را فرستاد و او در یک درگیری با آنها، خریت بن راشد رهبر آنها را به قتل رسانده و آنها را به شکست کشانید .

عین التمر:
این منطقه نیز یکی از مناطقی بود که مورد تجاوز معاویه قرار گرفت، نعمان بشیر یکی از فرماندهان معاویه به این منطقه حمله برد کعب بن مالک والی امام با فرستادن پیامی برای امام از او درخواست کمک کرد، امام نیز برای تهییج مردم به منبر رفته و آنها را نسبت به این واقعه هشدار دارد اما در آن محفل، کسی اعلام آمادگی نکرد، پس از آن عدی بن حاتم خود با هزار نفر از قبیله طی عازم شد و دشمن را فراری دادند.
مکه، یمن و مدینه:
«بسربن ارطاه» یکی از فرماندهان جنایتکار معاویه مامور حجاز شد او به مکه و مدینه رفته و در میان مردم کوشش کرد تا برای معاویه بیعت بگیرد و پس از آن رو به سوی یمن رفت، عبیدالله بن عباس کارگزار آن دیار از ناحیه علی، فرار کرد وبسربن ارطاه دو فرزند او را سر برید، او خانه کسانی را که متمایل به علی بودند غارت کرده بسیاری از آنها را به شهادت رساند، امام جاریه بن قدامه را بسوی او فرستاد و او در حال تعقیب بسر برد که خبر شهادت علی به او رسید او وارد مدینه شد و در آنجا پس از گرفتن بیعت مردم برای حسن بن علی(ع) بسوی کوفه بازگشت.
قطقطانه:
یکی از مناطق دیگری که مورد هجوم معاویه قرار گرفت این منطقه بود ضحاک بن قیس با تعداد کثیری به این دیار هجوم آورده و «ابن عمیش» والی امام را به شهادت رساند. خبر آن به امام رسید اما کمتر کسی پاسخ امام را داد در همین موقع بود که امام فرمود: که ای کاش در مقابل هر هشت نفر شما یک نفر شامی همراه من بود ، پس از آن 4 هزار نفر با همکاری اصحاب امام گرد آمدند و به فرماندهی حجربن عدی راهی این منطقه شدند، با رسیدن خبر به ضحاک او شبانه بسوی شام فرار کرد از نمونه این حملات بازهم در سال 39 هـ و اوائل 40 یافت می‌شود از جمله، حمله عبدالله بن مسعده که قبل از بسر به مکه و مدینه تجاوز کرد و با فرستادن «مسیب بن نجبه» از سوی امام دستگیر شد اما شبانه فرار کرد .
هدف معاویه عمدتاً آن بود تا به مردم مسلمان سراسر این مناطق بفهماند علی قدرت حکومت نداشته و یک فرد لایق برای حکومت نیست، طبیعی بود که با سلب شدن امنیت مردم بتدریج موقعیت امام روبه ضعف می‌نهاد و زمینه برای حکومت معاویه آماده‌تر می‌شد جالب این است که بعدها نیز وقتی سخن از حکومت علویان پیش می‌آمد این شایعه شهرت داشت که اینها توانایی حکومت را ندارند ، و این خود بخود توانست مردم را از حمایت آنها باز دارد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

مقدمه
علت تشکیل سقیفه
نظریه احمد حسین یعقوب
خلافت ابی بکر
ابی بکر
علی علیه السلام در دوران خلافت 25 ساله پس از پیامبر(ص)
الف: خلفاء و علی (ع)
ب: موضع امام (ع) در بیان مواضع خود را خلافت
تلاش امام برای تحقق امامت:
علی علیه السلام در مقابل مشکلات:
1ـ مشکل عدالت اقتصادی:
مشکل مسائل نژادی:
3ـ مشکل انحرافات دینی:
4ـ مشکل فساد داخلی:
موضع امام در اصلاح وضع داخلی:
عایشه دختر ابی بکر «ام المومنین» و آغاز جنگ جمل
هجرت علی (ع) به عراق
علی (ع) و معاویه:
همراهی معاویه و عمروبن عاص:
مقدمات درگیری:
حکمیت و تفرقه:
خوارج و ویژگیها
پس از خوارج:
مکه، یمن و مدینه:
قطقطانه:
منابع و ماخذ

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات

اختصاصی از فی موو مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات


مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات

دانلود مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات 8 ص با فرمت WORD

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

 

در این مقاله سیستم های اطلاعات و سیستم های اطلاعات سازمانی تعریف می‌شوند و انواع معمول سیستم های اطلاعات سازمانی شامل سیستم‌ پردازش مبادلات، سیستم اطلاعات مدیریت و سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری شرح داده می‌شوند.

 

کلیدواژه : سیستم اطلاعات؛ سیستم اطلاعاتی؛ سیستم اطلاعات سازمانی؛ سیستم پردازش مبادلات (TPS)؛ سیستم اطلاعات مدیریت (MIS)؛ سیستم پشتیبان تصمیم‌گیری (DSS)

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله آشنایی با سیستم‌های اطلاعات