
بررسی چند ادعای مطرح در این موضوع
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
تحقیق آماده درس مبانی حقوق با موضوع حقوق اسلام و حقوق رم 7 صفحه word
بررسی چند ادعای مطرح در این موضوع
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
نوجوان و خانواده
با سپرى شدن دوران کودکى, دوره حساس نوجوانى آغاز مى گردد. روان شناسان از این دوره به دوران (طوفان و فشار) و انقلاب و سرکشى یاد کرده اند.1
روح ناآرام و جوش و خروش نوجوانى و بروز احساسات هدایت نشده و نیازهاى گوناگون در این دوره حساس, ضرورت برنامه ریزى دقیق و اقدامات همه جانبه را براى یارى رساندن به نوجوانان نمایان مى سازد.
نهاد خانواده, مهم ترین نقش را در آموزش راه و رسم زندگى به نوجوانان و آماده کردن آنان براى ورود به اجتماع بر عهده دارد. این نهاد مى تواند با ایجاد فضایى مناسب و آرام و ارتباطى صمیمانه و دوستانه با نوجوانان و نیز آشنا شدن با روحیات, مشکلات و نقاط ضعف آنان, بهترین و مناسب ترین شیوه را در مقابله با مشکلات و سختى ها فرا روى آنان قرار دهد و اداب زندگى و هم زیستى مسالمت آمیز را به ایشان بیاموزد.
اگر نوجوانان گاهى اوقات کارها و رفتارهاى ناشایستى انجام مى دهند و آداب اجتماعى را در جمع رعایت نمى کنند; مثلاً به دیگران خیره مى شوند, با دیگران درگوشى صحبت مى کنند, بدون علت مى خندند, به هنگام ورود افراد احترام نمى گذارند و از جا بلند نمى شوند, در محیط خانه آن طور که باید رعایت حال اعضا را نمى کنند, درب خانه یا در اتاق را محکم به هم مى زنند, صداى رادیو یا تلویزیون را بلند مى کنند, در حضور جمع آروغ مى زنند, خمیازه مى کشند و یا افراد را با اسم سبک صدا مى زنند, این ها همه ناشى از تربیت نادرست در خانه و خانواده است و همین نکته وظیفه والدین را در آموزش آداب صحیح زندگى به نوجوانان دو چندان مى کند.
البته باید توجه داشت که فراهم آوردن شرایط مناسب براى زندگى و رشد فضایل انسانى در خانواده, بدون همکارى و مساعدت همه افراد, مخصوصاً فرزندان ممکن نخواهد بود. از این رو نوجوانان نیز وظیفه دارند با رعایت نکاتى خاص و آدابى ویژه, در این امر مهم با جدیّت تمام مشارکت کنند.
برنامه ها و آدابى که اسلام براى فراهم آمدن فضاى مناسب براى زندگى ارائه مى دهد, با توجه به شأن و منزلت و جایگاه هریک از ارکان خانواده متفاوت است و همین امر ما را بر آن مى دارد که قبل از بیان این آداب, با جایگاه هریک از ارکان خانواده آشنا شویم.
ارکان خانواده
مقام پدر به حدى والا است که رضایت او رضایت خدا دانسته شده2 و حق او در کنار حق خدا قرار گرفته است. قرآن کریم در مقام توصیه به انسان مى فرماید: (اُشکرلى ولوالدیک;3 شکرگزار من و شکرگزار پدر و مادر خود باش.)
ابراهیم بن شعیب مى گوید: به امام صادق عرض کردم: پدرم بسیار سالخورده و ضعیف شده و در صورتى که نیاز داشته باشد او را براى رفتن به جایى بر دوش مى کشم. امام فرمود: هرچه مى توانى این کار را انجام ده و لقمه را با دست خود در دهان او بگذار, چرا که این عمل, بهشت را نصیب تو خواهد کرد.)4
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
یکی از آثار علامه مجلسی رساله عربی«اعتقادات»است که دارای مقدمه و دو بخش است:بخش اول در اصول عقاید و بخش دوم در کیفیت عمل و سیر و سلوک.به مناسبت بخش دوم از این رساله گاهی با نام سیر و سلوک یاد میشود.ترجمه باب اول آن از محدث قمی صاحب کتاب عظیم«سفینة البحار»به اهتمام حجة الاسلام آقای رضا استادی در شماره 5 کیهان اندیشه چاپ شده است.
اکنون ترجمه باب دوم رساله از شیخ ابو القاسم یزدی، از عالمان قرن سیزدهم و مترجم کتاب«شواهد الربوبیه»ملا صدرا (1) و معاصر با مولی شیخ اسماعیل عقدائی از اعاظم و مشاهیر اعلام در نجف اشرف، (2) تقدیم میگردد.مترجم این کار را به در خواست«محمد ولی میرزا»فرزند فتعلی شاه قاجار، پرداخته است.در مقدمه، مترجم بعد از حمد خدا و نعمت حضرت رسول(ص)و آل(ع)، دو صفحه از رساله را به تعریف و تمجید از فتعلی شاه و فرزندش اختصاص میدهد، چنانکه میان عالمان آن زمان، مرسوم بوده است.سپس میگوید رساله مشتمل است بر«جل مطالب مبدأ و معاد و نبوت و امامت و ارشاد طریق سلوک و سیر معنوی که حاصل نمیشود مگر به تهذیب اخلاق و اخلاص در عمل و توسل و انقطاع از خلق به حق»؛و بدین ترتیب، مقدمه پایان مییابد.
مقدمه مترجم، متضمن مطالبی است که تا حدودی گویای طرز مشرب مترجم میباشد، و این اصالت و انتساب ترجمه را به مترجم یعنی«شیخ ابو القاسم یزدی»تأیید میکند.
ترجمه حاضر
رساله اعتقادات علامه مجلسی، با عناوین گوناگون ترجمه شده است که فهرست کامل رسالههای فارسی شده چاپ و خطی با اسامی آنها در«کتابشناسی علامه مجلسی» موجود است. (3) ترجمه حاضر، نسخه خطی با نام«ترجمه اعتقادات» (4) مشتمل بر مقدمه و دو باب، در کتابخانه آستان قدس رضوی شماره 8311 نگهداری میشود (5) و تا کنون چاپ نشده است.ما به منظور اجتناب از تکرار باب اول را حذف و باب دوم را از روی نسخه خطی، استنساخ کردهایم، و پس از مقاله با متن عربی و استخراج آیات و روایات و مختصری تغییر در رسم الخط، آن را آماده چاپ نمودیم. انتخاب نام رساله با استفاده از عنوان رساله عربی است.
اینک عین رساله تقدیم محضر خوانندگان محترم کیهان اندیشه، میشود.امید است که مرضی خدای متعال قرار گیرد.
الباب الثانی فیما یتعلق بکیفیة العمل
باب دویم
در آنچه متعلق میباشد به کیفیت عمل.
به تحقیق که دانستی ای دوست من، آنچه را که تأسیس آن نمودیم در ابتدا از لازم بودن متابعت اهل بیت عصمت و طهارت- سلام الله علیهم-در اقول ایشان و افعال ایشان و لازم بودن تفکر و تدبر در اخبار ایشان.
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در این تحقیق می خوانیم:
تردیدى نیست که نگرشها یا به تعبیرى جهانبینى رهبر فقید انقلاب؛ درآمد کامیابیهاى شخصى و اجتماعى و سیاسى وى تلقى میشود. بسا کسانى که چون بینش واقعبینانهاى درباره انسان و اسلام نداشته و به تعصب ورزیهاى جاهلانه خود اصرار ورزیده بودند، توفیق راهیابى به مقام رهبرى فکرى و سیاسى انقلاب را به دست نیاوردند. از کلام و رفتار و مواضع سیاسى پیش و پس از پیروزى انقلاب که امام خمینى آشکار ساختهاند، به روشنى میتوان خطوط معرفتى ایشان را در باب انسان شناسى و نیز در حوزه اسلام شناسى به چنگ آورد. دستپروردگان آن پیشوا را که مینگریم هر کدام بهرههایى درخور استعداد از این عرصه برگرفتهاند. البته جایگاه شهید بهشتى و شهید مطهرى در این میانه در خور تأمل است. به هر حال آنچه امام خمینى درباره انسان و اسلام اظهار داشته و یا در رفتار و سلوک و تربیت شاگردان خود نشان دادهاند، به دست میدهد که همین درستى و راستى نگرشهاى او بود، که بسترساز تحّول حوزوى و انقلاب و نوسازى اجتماعى در عصر حاضر شده است. در این مجال برآنیم که کوششى در ارایه جهانبینى و ایدئولوژى رهبرى داشته باشیم و تفاوتها و تمایزهاى فکرى و دینى را آشکار سازیم.
1- انسان شناسىِ امام خمینی
رهبر فقید انقلاب، پیش از آنکه بنیانگذار یک نظام سیاسى مبتنى بر ارزشهاى متعالى باشد، آموزگار اخلاق و عرفان بوده است؛ از این رو جست و جوى ما براى دریافت دیدگاه انسان شناسانهاش ممکن و برکت خیز است. در این جا میتوان از مکتب اخلاقى امام در مدرسه فیضیه (روزهاى پنج شنبه)، و نصایح
شفاهى و نامههاى معنوى و عرفانى به فرزندان دلبند و بزرگوارش، و همچنین کتاب گرانقدر چهل حدیث، و پارهاى از خطابههاى تفسیرى مانند تفسیر سوره حمد یاد کرد. گفتنى است که مراد ما از طرح دیدگاههاى امام، صرفاً مسایل نظرى و به عبارتى تئوریک و آکادمیک نیست. آنچه ما را وامیدارد تا به انسان شناسى رهبر فقید پى ببریم و توشه اندوزیم، همانا شناختهایى میباشد که در بوته عمل و سلوک، روشنى و زلال خود را نمایانده است. به عبارتى دیگر، میکوشیم تا از رهگذر طرح نگرش انسانشناسانه امام، راهى به جهان معنوى او بگشاییم و از پیروزیها و تأثیرگذاریهاى شخصیتیاش، رازگشایى کنیم. سخن استاد مطهرى در این رابطه، شاهد گویاست:
«آن ایام، تازه با حکمت الهى اسلامى آشنا شده بودم، آن را نزد استادى [امام خمینی] که برخلاف اکثریت قریب به اتفاقِ مدعیان و مدرسان این رشته، صرفاً داراى یک سلسله محفوظات نبود. بلکه الهیات اسلامى را واقعاً چشیده و عمیقترین اندیشههاى آن را دریافته بود و با شیرینترین بیان آنها را بازگو میکرد- میآموختم... خلاصه یک طرح اساسى در فکرم ریخته شده بود که زمینه حل مشکلاتم در یک جهان بینى گسترده بود... معارف توحیدى قرآن و نهجالبلاغه و پارهاى از احادیث و ادعیه پیامبر اکرم و اهل بیت اطهار را در یک اوج عالى احساس میکردم.»[33]
1-1- فطرتِ کمال گرایانه انسان
انسان از دیدگاه امام خمینی، موجودى کمال طلب است. باطنِ ناآرام او همواره طلب عاشقانه دارد. مردمان هرکدام به نوعى میکوشند تا به خواستههاى متنوع خویش دست یابند. عالم و عامی، فقیر و غنی، ضعیف و قوى در این وادی، سلوک میکنند. تفاوت سلوکها و شخصیتهاى افراد به خاطر وضع خاص مادى و معنوى است که در آن به سر میبرند. گریز از وضع موجود و امید به آرزوى وضع مطلوب، در هر صنف و جماعتى دیده میشود. استعدادها و سرمایهها و برخوردها و امتیازهاى عادلانه و غیر عادلانه، سبب اختلافهاى فردى و جمعى میشود. بنابراین، ناکامیها و کامیابیهاى آدمیان در عرصههاى گوناگون، حاکى از عوامل اختیارى و غیر اختیارى است که نظامهاى تربیتى و سیاسى تحمیل میکنند. امّا آنچه در وجود آن نمیتوان شکى به خود راه داد و عمومیت یا فطری
بودنش را انکار نمود، همانا عشق ورزیدن و کمال جستنِ انسانهاست. هابیل یا قابیل، نیکوکار یا تبهکار، دادگر یا ستمگر، هر یک به دنبال توسعه و فزونى و پیشرفت خود میباشند. آنگاه که سخن از انگیزهها یا نیتها به میان میاید، تقرّب به خداوند یا راندگى از پیشگاه حق مطرح میشود. به عبارتى دیگر، مطلوبها و معشوقهاى انسانها نشان میدهد که کدام فرد یا گروه، به تشخیص و تمیز حق از باطل نایل گشتهاند. در این جاست که فلسفه بعثتهاى ابراهیمى رخ نشان میدهد و نقش و تأثیر پیامبران را به دست میآوریم. آنان با اعلام توحید و نفى شرک و کفر، در حقیقت خواستهاند سلوک عاشقانه حق را متجلى سازند. معیارهاى عشق ورزیدن و کمال گرایى را براساس حقیقت و خیر و عدل آشکار سازند. انبیا هدایتگران نسلها به سوى عشق و طلب و کمالى بودهاند که با رستگارى دنیوى و اخروى آنان سازگار است. بدین سان، انسان موجودى متمایل به خوبیها و توانمندیها میباشد، تربیتها و توارثها و کنشها و منشهاست که او را به خطا یا صواب راه میبرد. پیش از آنکه انتخابها و پیامدها را به تصویر کشیم، گوش جان به سخن معلم اخلاق میسپاریم:
برای دانلود متن کامل تحقیق به لیک زیر مراجعه کنید.
30 صفحه
اهمیت ورزش در اسلام :
امروزه ورزش یکی از اموری است که به عناوین مختلف در جهان مطرح شده و گروه زیادی به اشکال گوناگون با آن سرو کار دارند. برخی از مردم، ورزشکار حرفه ای اند و گروهی ورزشکار آماتور. گروهی طرفدار و علاقه مند به ورزش و دیدن برنامه ها، مسابقات و نمایش های ورزشی بوده، وعده ای نیز از راه ورزش امور زندگی خویش را می گذرانند.
وزارتخانه ها و ادارات ورزشی فراوانی تاسیس شده و مخارج زیادی صرف ورزش، ساختن استادیوم ها، مجتمع ها و باشگاه های ورزشی و نیز تهیه وسائل و لباس های ورزشی و یا تماشای مسابقات ورزشی می شود. بخش های قابل توجهی از برنامه های تلویزیون، رادیو، مجلات و سایر رسانه های گروهی، به ورزشی و اخبار ورزشی اختصاص دارد و خلاصه ورزش یکی از اموری است که در جهان به صورت جدّی مطرح بوده و از جهات مختلف دارای اهمیت می باشد، از جمله:
1- امروزه یکی از مشکلات جامعه بشری، مساله بی کاری و عوارض ناشی از آن است. بی کاری، به ویژه برای نوجوانان و جوانان و به خصوص در ایام تعطیلات تابستانی مدارس و مراکز آموزشی، بسیار خطرناک و مضرّ است و باید با آن مبارزه شده، یا به نحوی اوقات بی کاری را پر نمود که مفید بوده و یا لااقل مضر نباشد. بسیاری از انحرافات، از قبیل: اعتیاد به مواد مخدر، دزدی و ایجاد مزاحمت، دعواها و درگیری های خیابانی، انحرافات جنسی و ... زاییده بی کاری و ولگردی است.
مرحوم شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام، مطلبی تحت عنوان "زن و غیبت" دارد و می فرماید:
"زن ها در قدیم مشهور بودند که زیاد غیببت می کنند. شاید این به عنوان یک خصلت زنانه معروف شده بود که زن طبیعتش این است و جنساً غیبت کن است؛ در صورتی که چنین چیزی نیست، زن و مرد فرق نمی کنند. علتش این بود که زن – مخصوصاً زن های متعیّنات، زن هایی که کلفت داشته اند و در خانه، همه کارهایشان را کلفت و نوکر انجام می دادند- هیچ شغلی و هیچ کاری، نه داخلی و نه خارجی نداشت، صبح تا شب باید بنشیند و هیچ کاری نکند.