مقدمه
عرصه حکومت و سیاست نیز همچون بسیاری از جنبه های دیگر جوامع معاصر، دستخوش تغییرات بزرگی است. حکومت به معنای به اجرا گذاشتن خط مشیها، تصمیمها و امور دولتی از سوی متصدیان دستگاه سیاسی است. سیاست به معنای ابزراها و روشهای استفاده از قدرت برای اثرگذاری بر محدوده و محتوای فعالیتهای سیاسی است. حوزه امر سیاسی ممکن است. گسترهای ورای حوزه نهادهای دولتی داشته باشد.
مطالعه قدرت اهمیتی بنیادی برای جامعه شناسی دارد. قدرت یعنی توانایی افراد و گروهها در به کرسی نشاندن منافع و علایق خود، حتی به رغم مقاومت دیگران. قدرت گاهی توسل مستقیم به زور میشود، مثل موقعی که مقامات اندونزیایی با توسل به خشونت به مقابله با جنبش دمکراسی در تیمور شرقی برخاستند. قدرت یکی از عناصر تقریبا همه روابط اجتماعی است، از روابط میان کارفرما و کارکنان. در این فصل به جنبه محدودی از قدرت میپردازیم که قدرت حکومتی است. در این چهارچوب قدرت همیشه با ایدئولوژی همراه میشود، ایدئولوژیهایی که برای توجیه اعمال قدرتمندان به کار میروند. برای مثال توسل حکومت اندونزی به زور عیه جنبش طرفدار دموکراسی در تیمور شرقی، دفاع از تمامیت ارضی اندونزی در مقابل جنبش جدایی طلب منطقهای معرفی شد.
اقتدار به معنای کاربرد مشروع قدرت از سوی حکومت است. و مشروعیت یعنی کسانی که تابع اقتدار یک حکومت اند، با آن موافق باشند. بنابراین قدرت با اقتدار فرق دارد. وقتی جنبش طرفداری دموکراسی در تیمور شرقی بالا گرفت و حکومت به زندانی کردن و کشتن مبارزان دست زد، از قدرت خویش استفاده کرد اما این کار در عین حال نشانه از دست رفتن اقتدار حکومت نیز بود.(گیدنز، 1387، 607)
تصویری کلی از جامعه شناسی سیاسی
از آن زمان که انسانها به سیاست می اندیشیدند، بین دو تعبیر کاملا متضاد در نواسنند. به گمان برخی از آنها سیاست اساسا یک مبارزه و یک پیکار است. قدرت به افراد و گروههایی که آن را به دست دارند امکان میدهد تا سلسه خود را بر جامعه استوار نمایند و از آن سود جویند. سایر گروهها و سایر افراد علیه این سلطه و انتشار از راه مقاوت کردن و در هم شکستن آن قد علم میکنند. به نظر برخی دیگر سیاست کوششی است به منظور استقرار نظم و عدالت: قدرت، سود همگانی و مصلحت جمعی را در برابر فشار خواسته ای خصوصی تامین میکند. دسته اول چنین میپندارند که وظیفه سیاست، حفظ امتیازات اقلیت در برابر اکثریت است. به نظر دسته دوم، سیاست وسیلهای است برای تحقق همگونگی همه افراد در جماعت و ایجاد مدینه فاضلهای که ارسطو نیز از آن سخن گفته است.
گرویدن به این یا آن نظر، بعضا از وضع اجتماعی ناشی میشود. افراد و طبقات ستم دیده، ناخرسند، تهی دست و بدبخت نمیتوانند بپذیرند که قدرت نظمی واقعی را تامین میکند، بلکه به گمان آنان شبه نظمی پدید میآورد که تسلط امتیاز داران در پشت آن روی نهان کرده است. برای اینان، سیاست یعنی مبارزه افراد و طبقات متمتع، ثروتمند و راضی برآنند که جامعه هماهنگ است و قدرت نگهبان نظم اصیل. به پندار اینان، سیاست یعنی همگونگی. در میان ملل غربی، دسته دوم کم و بیش موفق شدهاند به دسته اول بقبولانند که مبارزههای سیاسی کثیف و ناسالم و ناشرافتمندانه است و آنانی که در این مبارزات شرکت دارند دارای روشهایی مشکوکاند و تنها در پی منافع خودخواهانه خویشاند. بدینسان با تخریب روحیه حریفان، مزیت بزرگی برای خود دست و پا میکنند. هر گونه سیاست گریزی به نظم موجود، به بیجنبشی و به محافظه کاری میدان میدهد.
البته این دور رفتار تنها قسمتی از واقعیت را بیان میکند، خوشبی نترین محافظه کاران نمیتوانند انکار کنند که حتی اگر هدف سیاست، تحقق همگونگی اجتماعی باشد به ندرت اتفاق میافتد که به نحو رضایت آمیزی به این هدف نائل آیند. این هوادارن کرنی سیاست را آن طور که باید باشد توصیف میکنند و رقابایشان همانند طرفداران راستین سیاست را آنگونه که هست وصف میکنند. ولی خود اینان نیز به دشواری میتوانند انکار کنند که تصویری را که سایست رسم کردهاند زیاده از اندازه سیاه است. ستمکارترین و بی عدالتترین فرماروایان، پارهای از وظایف خود را، دست کم در زمینههای فنی، در جهت منافع عمومی انجام میدهند. حتی اگر این کار تنظیم عبور و مرور اتومبیلها، توزیع نامه های پستی و تخلیه زبالههای منازل باشد.
نهایتا جوهر سیاست، طبیعت ویژه و معنی حقیقی آن این است که همیشه و همه جا ذوجبتین است. تصویر ژانوس، خدای دو چهرهای، مظهر واقعی قدرت است زیرا ژرفترین واقعیتهای سیاسی را بیان میکند. دولت و به طور کلیتر آن قدرت سازمان یافته در یک جامعه، همیشه و همه جا، در عین حال ابزار تسلط برخی از طبقات بر طبقات دیگر است و طبقات مسلط به سود خود و به زیان طبقات زیر تسلط از آن بهره میگیرند و وسیلهای است برای تضمین گونهای نظم اجتماعی و نوعی همگونگی افراد در اجتماع در جهت مصلحت عمومی. سهم این یا آن عامل بر حسب ادوار، موقعیتها و کشورها تغییرپذیر است. ولی این دو همواره با یکدیگر همزیستی دارند.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی سیاسی 19 صفحه word