فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله پیش بینی سطح آب در مخزن با استفاده از سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پیش بینی سطح آب در مخزن با استفاده از سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه:
سدها و مخازن مهمترین و موثرترین سیستم ذخیره آب می باشند که توزیع نابرابر مکانی و زمانی آب را تغییر می دهند. آنها نه تنها در تامین آب شرب، تولید انرژی برقابی و آبیاری زمین های پایین دست کاربرد داشته، بلکه در به حداقل رسانی خسارات ناشی از سیلاب و خشکسالی نیز نقش موثری را ایفا می کنند. بدون شک به منظور استفاده کامل از آب موجود، مدیریت بهینه مخازن بسیار با اهمیت می باشد. مدیریت مخزن مجموعه ای از تصمیم ها را در بر می گیرد که جمع آوری و رهاسازی آب در طول زمان را مشخص می کنند. با توجه به کارکردهای مختلف مخازن، پیش بینی دقیق دبی ورودی و سطح آب می تواند در بهینه سازی مدیریت منابع آب، بسیار موثر باشد. با توجه به وجود روابط غیرخطی، عدم قطعیت زیاد و ویژگی های متغیر زمانی در سیستم های آبی، هیچ یک از مدل های آماری و مفهومی پیشنهاد شده به منظور پیش بینی دقیق سطح آب نتوانسته به عنوان یک مدل برتر و توانا شناخته شوند[1]. امروزه سیستم های هوشمند به منظور پیش بینی یک چنین پدیده های پیچیده و غیرخطی، بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. روش بدیع سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی (ANFIS) یکی از این روشهاست که یک شبکه پس خور چند لایه می باشد و از الگوریتمهای یادگیری شبکه عصبی و منطق فازی به منظور طراحی نگاشت غیرخطی بین فضای ورودی و خروجی استفاده می کند. ANFIS با توجه به توانایی در ترکیب قدرت زبانی یک سیستم فازی با قدرت عددی یک شبکه عصبی، نشان داده است که در مدل سازی فرایندهای همچون مدیریت مخازن [2،3]، سری های زمانی هیدرولوژیکی [4] و برآورد رسوب [5] بسیار قدرتمند می باشند.
هدف اصلی این تحقیق بررسی توانایی سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی جهت پیش بینی سطح آب در مواقع سیلابی و به صورت ساعتی می باشد. به این منظور از اطلاعات اشل پنج ایستگاه بالادست سد دز، جهت پیش بینی سطح آب در مخزن این سد استفاده شد. همچنین به منظور بررسی توانایی شبکه های فازی – عصبی در تقابل با تصمیمات بشری، دو الگوی متفاوت یکی با در نظر گرفتن خروجی مخزن به عنوان متغیر ورودی و دیگری بدون این متغیر به کار گرفته شد.
مواد و روشها
سیستم استنتاجی فازی – عصبی تطبیقی (ANFIS)
از زمانی که پروفسور عسگرزاده تئوری منطق فازی را به منظور توصیف سیستم های پیچیده پیشنهاد داد، این منطق بسیار مشهور شده است و به طور موفقیت آمیزی در مسائل مختلف، به ویژه کنترل کننده هایی مثل راکتور شیمیایی، قطارهای خودکار و راکتورهای هسته ای به کار گرفته شده است. اخیرا منطق فازی برای مدل کردن مدیریت مخازن و حل ویژگیهای مبهم آنها پیشنهاد شده است. با وجود این، مشکل اصلی منطق فازی این است که روند سینماتیکی برای طراحی یک کنترل کننده فازی وجود ندارد. به عبارت دیگر، یک شبکه عصبی این توانایی را دارد که از محیط آموزش ببیند (جفت های ورودی – خروجی)، ساختارش را خود مرتب کند و با شیوه ای، تعامل خود را تطبیق دهد. بدین منظور پروفسور جنگ در سال 1993 مدل ANFIS را ارائه کرد که قابلیت ترکیب توانایی دو روش مذکور را داشت[6].
ساختار و الگوریتم: [1]
ANFIS قابلیت خوبی در آموزش، ساخت و طبقه بندی دارد و همچنین دارای این مزیت است که اجازه استخراج قوانین فازی را از اطلاعات عددی یا دانش متخصص می دهد و به طور تطبیقی یک قاعده – بنیاد می سازد. علاوه بر این، می تواند تبدیل پیچیده هوش بشری به سیستم های فازی را تنظیم کند. مشکل اصلی مدل پیش بینی ANFIS، احتیاج نسبتا زیاد به زمان برای آموزش ساختار و تعیین پارامترها می باشد.
به منظور ساده سازی، فرض می شود که سیستم استنتاجی مورد نظر دو ورودی x و y و یک خروجی z دارد. برای یک مدل فازی تاکاگی – سوگنو درجه اول، می توان یک مجموعه قانون نمونه را با دو قانون اگر – آنگاه فازی به صورت زیر بیان کرد:
قانون اول: اگر x برابر A1 و y برابر B1 باشد آنگاه
قانون دوم: اگر x برابر A2 و y برابر B2 باشد آنگاه
که Pi، qi و ri (i=1,2) پارامترهای خطی در بخش تالی مدل فازی تاکاگی – سوگنو درجه اول هستند. ساختار ANFIS شامل پنج لایه می شود (شکل 1) که معرفی خلاصه ای از مدل در پی می آید:
لایه اول، گره های ورودی : هر گره از این لایه، مقادیر عضویتی که به هر یک از مجموعه های فازی مناسب تعلق دارند، با استفاده از تابع عضویت تولید می کنند.
که x و y ورودی های غیرفازی به گره I و Ai و Bi (کوچک، بزرگ و ...)، برچسب های زبانی هستند که به ترتیب با توابع عضویت مناسب Aiμ و Biμ مشخص می شوند. در اینجا معمولا از فازی سازهای گوسی و زنگی شکل استفاده می شود. باید پارامترهای این توابع عضویت که به عنوان پارامترهای مقدماتی در این لایه شناخته می شوند، مشخص شوند.
لایه دوم، گره های قاعده : در لایه دوم، عملگر " و" (AND) به کار برده می شود تا خروجی (قوه اشتعال ) که نمایانگر بخش مقدم آن قانون است، بدست می آید. قوه اشتغال به مقدار درجه ای که بخش مقدم یک قانون فازی برآورده شده، گفته می شود و به تابع خروجی آن قانون شکل می دهد. از این رو، خروجی های O2,k این لایه، حاصل ضرب درجات مربوط به لایه اول هستند.
لایه سوم، گره های متوسط : هدف اصلی در لایه سوم، تعیین نسبت هر قوه اشتعال iامین قانون به مجموع همه قوه اشتعال قوانین می باشد. در نتیجه به عنوان قوه اشتعال نرمال شده به دست می آید:
لایه چهارم، گره های نتیجه : تابع گره چهارمین لایه توزیع iامین قانون را به کل خروجی محاسبه می کند و به صورت زیر تعریف می شود:
که خروجی iامین گره از لایه قبلی است.
{pi , qi , ri} ضرایب این ترکیب خطی بوده، همچنین مجموعه پارامترهای بخش تالی مدل فازی تاکاگی – سوگنو نیز می باشند.
لایه پنجم، گره های خروجی : این تک گره، خروجی کلی را با جمع کردن همه سیگنال های ورودی محاسبه می کند. بنابراین، در این لایه فرایند غیرفازی سازی، نتایج هر قانون فازی را به خروجی غیرفازی تغییر شکل می دهد.
این شبکه براساس یادگیری با نظارت، آموزش داده می شود. بنابراین هدف ما آموزش شبکه های تطبیقی است که قادر به تخمین توابع نامشخص حاصل از اطلاعات آموزش بوده و مقدار دقیقی برای پارامترهای بالا پیدا کنند.
ویژگی متمایزکننده ANFIS، فراهم کردن الگوریتم یادگیری پیوندی، روش شیب گرادیان و روش حداقل مربعات، به منظور اصلاح پارامترها می باشد. روش شیب گرادیان به کار گرفته می شود تا پارامترهای غیرخطی مقدماتی (ai , bi) را تنظیم کند، در حالیکه روش حداقل مربعات به کار گرفته می شود تا پارامترهای خطی بخش تالی را تعیین کند. روند آموزش دو مرحله دارد: در مرحله اول، در حالیکه پارامترهای بخش مقدم (توابع عضویت) ثابت فرض می شوند، با استفاده از روش حداقل مربعات پارامترهای بخش تالی تعیین می شوند. سپس سیگنال های خطا پس ار انتشار می یابند. روش شیب گرادیان استفاده می شود تا پارامترهای مقدماتی از طریق حداقل کردن تابع هزینه درجه دوم کلی، اصلاح شود. به منظور اطلاعات بیشتر در مورد الگوریتم یادگیری پیوندی می توانید به مرجع [6] رجوع کنید.
منطقه و حوزه مورد مطالعه
سد دز بلندترین سد ایران بوده و بر روی رودخانه دز در استان خوزستان ساخته شده است. رودخانه دز که از ارتفاعات غربی زاگرس سرچشمه می گیرد، از نظر میزان آبدهی دومین رودخانه ایران محسوب می شود. در شکل (2) موقعیت سد دز و ایستگاه های بالادست آن دیده می شود. سد دز از نوع بتونی دو قوسی بوده که عرض بدنه آن در پی 27 متر و در تاج 4.5 متر و رقوم تاج سد 354 متر از سطح دریا می باشد. حداکثر تراز بهره برداری سد، 352 متر بوده که سطح دریاچه در این رقوم به 65 کیلومتر مربع می رسد. حداقل تراز بهره برداری از مخزن 310 متر و رقوم آستانه سرریزها 335 متر از سطح دریاست.
بحث و نتایج:
با توجه به اینکه دبی یک رودخانه در برگیرنده تمامی اثرات فاکتورهای بارندگی و هواشناسی در سطح حوزه می باشد، به منظور ساده سازی در این تحقیق تنها از اطلاعات اشل ایستگاه های هیدرومتری واقع در بالادست سد دز استفاده شد. اطلاعات ساعتی اشل پنج ایستگاه سپیددشت زاز، سپیددشت سزار، تنگ پنج بختیاری، تنگ پنج سزار و تله زنگ جهت آموزش سیستم به کار گرفته شد. 177 داده مورد استفاده، برگرفته از سیلاب های اتفاق افتاده در بین سال های 1379 تا 1381 می باشد. %80 این داده ها جهت آموزش و %20 باقیمانده نیز جهت تست سیستم به کار گرفته شد. جهت آموزش سیستم سعی بر آن شد که مجموعه داده هایی انتخاب شوند که دربرگیرنده تمام خصوصیات (ماکزیمم ومینیمم) متغیرهای ورودی باشد.
با توجه به اینکه سطح آب مخزن یک سیستم کنترلی می باشد، تغییرات آن نمی تواند به تنهایی با اثرات آب و هوایی مشخص شود. هوش بشری و تصمیمات عملیاتی آن می تواند به طور قابل ملاحظه ای سطح آب را در دوره های کوتاه مدت تغییر دهد. در نتیجه یک مدل پیش بینی مناسب بهتر است شامل شرایط بالادست و همچنین تصمیمات بشری باشد. به منظور بررسی توانایی شبکه فازی – عصبی در تقابل با هوش بشری، دو مدل ANFIS جهت پیش بینی سطح آب – یکی با خروجی مخزن (تصمیم بشری) به عنوان متغیر ورودی و دیگری بدون آن – آموزش داده شد. الگوی مدل (1) بدون در نظر گرفتن خروجی مخزن به عنوان متغیر ورودی به صورت زیر می باشد:
و الگوی مدل (2) با در نظر گرفتن خروجی مخزن به عنوان متغیر ورودی، به شکل زیر می باشد:
که در الگوی بالا: HD سطح آب در محل سد دز، HSZ رقوم اشل در ایستگاه سپیددشت زاز، HSS رقوم اشل در ایستگاه سپیددشت سزار، HTB رقوم اشل در ایستگاه تنگ پنج بختیاری، HTS رقوم اشل در ایستگاه تنگ پنج سزار، HT رقوم اشل در ایستگاه تله زنگ و O(t) خروجی از مخزن می باشد. اما I که فاصله های زمانی جهت پیش بینی بوده، شامل 1، 2، 3، 6، 12، 24، 36، 48 و 60 ساعت می باشد.
به منظور اجرای مدل ها از محیط anfisedit در نرم افزار جامع MATLAB استفاده گردید. در این تحقیق اگر از تکنیک های تئوریکی و همانطور که در بالا گفته شد استفاده می گردید، زمان اجرای مدل ها بسیار طولانی می گردید. به عنوان مثال اگر برای الگوی مدل (2) با شش متغیر ورودی، از دو تابع عضویت گوسی برای هر ورودی استفاده گشته، ساختار آن به صورت شکل (1) در می آمد که دارای 64 قانون فازی بوده و نرم افزار باید 472 پارامتر را تعیین می کرد. از این رو از تکنیکی به نام خوشه بندی فازی کاهشی جهت کاهش زمان اجرای مدل اشتفاده گردید که ساختار آن با شش متغیر ورودی به شکل (3) در می آید. جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد این تکنیک می توان به منبع [7] رجوع گردد. اما ضرایب مرتبط با این تکنیک با استفاده از سعی و خطا مشخص گردید. برای محدوده تاثیر مقدار 0.6، فاکتور ازدحام مقدار 1.2، نسبت پذیرش مقدار 0.6 و نسبت برگشت مقدار 0.15 بهترین نتایج بدست آمد.
همچنین توابع عضویت مختلفی از جمله توابع عضویت مثلثی (trimf)، ذوزنقه ای (trapmf)، گوسی ساده (gaussmf)، گوسی دوطرفه مرکب (gauss2mf)، زنگی شکل (gbellmf)، سیگموئیدی (sigmf)، سیگموئیدی تفاضلی (dsigmf)، سیگموئیدی انبوهشی (psigmf)، s شکل (smf) و z شکل (zmf) مورد بررسی قرار گرفتند که از میان آنها تابع عضویت گوسی ساده با تابع زیر بهترین نتایج را ارائه داد.
که c و σ دو پارامتر این تابع هستند که باید تعیین گردند. به عنوان مثال اگر از تابع عضویت شناخته شده ذوزنقه ای شکل (trapmf) برای الگوی مدل (2) و جهت پیش بینی سطح آب در یک ساعت آینده استفاده گردد، نتایج بهتری نسبت به دیگر توابع عضویت (RMSE=1.23 و R2=%98.9) ارائه می دهد. در حالیکه تابع عضویت گوسی برای شرایط بالا نتایج بسیار بهتری (RMSE=0.588 و R2=%99.75) ارائه می دهد.
نتایج حاصل از اجرای مدل ها و معیارهای ارزیابی آنها در جدول (1) آمده است. برای ارزیابی نتایج از تابع R2 و تابع خطا RMSE استفاده گردیده که توابع آن به صورت زیر می باشد:
مقایسه نتایج مدل های (1) و (2) در شکل (4) نشان می دهد که مدل (2) با در نظر گرفتن خروجی مخزن به عنوان متغیر ورودی در دوره های کوتاه مدت (1 تا 12 ساعت) نتایج بهتری را نسبت به مدل (1) ارائه می دهد. همچنین در شکل های (5) و (6) نیز، تفاوت این مدل ها در دوره های کوتاه و بلندمدت دیده می شود. در نتیجه می توان گفت که ANFIS توانایی مدل سازی هوش بشری را در دوره های کوتاه مدت دارا است.
با توجه به اینکه پیش بینی دقیق سطح آب در مخزن سد بسیار با اهمیت می باشد و تفاوت چند سانتیمتری پیش بینی ها با واقعیت می تواند خسارات بسیاری را به بار آورد، مهمترین دستاورد این تحقیق نتایجی همراه با بالاترین دقت ممکن می باشد که ANFIS را به عنوان روشی دقیق و قابل اتکا معرفی می کند. شکل های (7) و (8) بر توانایی بسیار بالای سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی صحه می گذارند.
در انتها به منظور اینکه توانایی سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی در پیش بینی سطح آب تست شود، اطلاعات چند سیلاب اتفاق افتاده که در مرحله آموزش به کار گرفته نشده بود، به عنوان ورودی به سیستم در نظر گرفته شد که نتایج آن در جدول (1) آمد. در شکل های (9) و (10) نیز پیش بینی سطح آب در 3 و 12 ساعت آینده در مرحله تست و برای سیلاب های اتفاق افتاده در سال های 1380 و 1381 دیده می شود.
نتیجه گیری
امروزه ابزارهای هوش محاسباتی توانایی خود را در حل بسیاری از پدیده های غیرخطی نشان داده اند. در این تحقیق یکی از این ابزارها به نام سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی جهت پیش بینی سطح آب مخزن سد دز به کار گرفته شد. دو الگوی متفاوت یکی با خروجی مخزن به عنوان متغیر ورودی و دیگری بدون آن معرفی شدند تا به بررسی توانایی این سیستم ها در تقابل با هوش بشری (خروجی مخزن) پرداخته شود. نتایج کلی، توانایی بسیار بالای ANFIS در پیش بینی سطح آب را نشان می دهد. همچنین مقایسه نتایج مدل های (1) و (2) نشان داد که ANFIS در دوره های کوتاه مدت به خوبی از عهده کار با هوش بشری بر می آید.
نتایج این تحقیق می تواند در آینده جهت ایجاد سیستم های هشدار دهنده مورد استفاده قرار گیرند. به این معنا که می توان در فواصل زمانی کوتاه مدت با توجه به اطلاعات اشل ایستگاههای هیدرومتری بالادست پیش بینی وضعیت سطح آب در بالادست سد را انجام و در نتیجه در تصمیم گیری مدیریت می تواند نقش به سزایی را ایفا نماید.
تشکر و قدردانی
در اینجا لازم است از سازمان آب و برق خوزستان که در جمع آوری اطلاعات ما را یاری نمودند، کمال تشکر و امتنان را داشته باشیم.
شناسایی عیوب موتور براساس روش های هوشمند
مقدمه:
در هر پدیده ای که درعالم هستی رخ می دهد، تعدادی متغیر تأثیر گذار هستند. به عنوان مثال در شیر گفته می شود که اگر مقدار قند %10 باشد، میزان چربی %20 باشد و میزان پروتئین %30 باشد، شیر دارای شرایط مطلوبی می باشد. اما می توان به جای مقادیر ثابت، محدوده ای را به عنوان حد مجاز برای هر یک از متغیرها در نظر گرفت؛ مثلاً شرایط مطلوب برای قند بین %8-12 و برای چربی %15-25 و در مورد پروتئین %25-35 می باشد. تا هنگامی که این 3 متغیر در شیر در این محدوده قرار دارند، شیر سالم و قابل خوردن می باشد. با این توضیح می توان گفت در هر پدیده ای که در عالم اتفاق می افتد، متغیرهای مؤثر در آن یک فضای n بعدی ایجاد می کنند. اگر برای هر یک از این متغیرها مقدار ثابتی به عنوان میزان مطلوب بودن آن تعیین گردد، نقطه ای در این فضای n بعدی به دست می آید که به مفهوم درست و مطلوب بودن آن رخداد به شکل کامل است. اما همانطور که در مورد شیر هم گفته شد، در صورتی که از یک محدوده برای نشان دادن میزان خوبی متغیر استفاده گردد، به جای نقطه یک شکل n بعدی در آن فضای n بعدی ایجاد می گردد. چیزی شبیه به یک هاله که محدوده کاری مجاز آن پدیده را به ما در فضای n بعدی نشان می دهد. هنگامی که هر یک از این متغیرها از محدوده مجاز خود خارج شوند، رخداد مورد نظر هم از گوشه ای از این هاله خارج می شود.
نکته مهم اینکه، می توان میزان خوبی و یا درستی یک پدیده را به وسیله متغیرهای گوناگونی بیان کرد. بازهم از همان مثال شیر استفاده می کنیم. می شود برای تشخیص فاسد بودن شیر به جای اندازه گیری قند، چربی و پروتئین که تا حدودی هم مشکل و وقت گیر است، مزه و رنگ و بوی آن را برای تشخیص خرابی شیر مورد آزمایش قرار داد. پس نکته مهم این است که برای تشخیص عیب علاوه بر شناخت متغیرهای مؤثر در آن، شناخت متغیرهایی که بررسی و کار با آنها راحت تر است هم بسیار حائز اهمیت می باشد.
در عیب یابی یک وسیله ساخت بشر هم این مساله خود را کامل نشان می دهد. علاوه بر پیدا کردن پارامترهایی که بر رفتار آن وسیله تأثیر گذار هستند، شناسایی جنس آن پارامترها هم نکته بسیار مهمی است.
هنگامی که موتور در شرایط مطلوب در حال کار کردن است، در واقع در فضای n بعدی خود و در آن هاله قرار دارد. هنگامی که موتور دچار عیبی می شود از نقطه ای از این هاله خارج شده است. کار عیب یابی شناسایی این شکل هاله مانند می باشد، به گونه ای که به محض خروج از این هاله آن عیب را پیدا کند و بتواند تشخیص دهد که علت خرابی موتور اختلال در کدامیک از متغیرهای آن می باشد.
مساله مهمی که اینجا ممکن است ایجاد سؤال کند این است که محدوده هر یک از این متغیرها به چه شکلی تعیین می گردد. این کار توسط یک فرد حرفه ای که با آن دستگاه مورد نظر آشنایی کامل دارد، انجام می گردد. این کار نیاز به دقت و تخصص بالایی دارد، چرا که هر اشتباهی در آن می تواند منجر به سوختن موتور و یا تحمیل هزینه های بالای طراحی و ساخت در آن گردد. کار کنترل هوشمند جایگزین کردن فرد متخصص با کامپیوتر است. کار انجام شده در این مجموعه، عیب یابی یک موتور الکتریکی جریان متناوب به کمک نرم افزار Matlab می باشد.
از گذشته تاکنون تمامی هشدار دهنده ها با استفاده از منطق ارسطویی کار می کنند. اما در بسیاری از موارد منطق صفر و یکی ارسطو قادر به پاسخگویی به مسایل پیرامون ما نمی باشد. بنابراین مبحث منطق فازی توسط دکتر لطفی زاده مطرح شده است [1]. نمونه ای از این منطق در زمینه شناسایی میزان مواد افزودنی برای تصفیه آب [2]، و شناسایی مواد بکار رفته در پروسه تولید فولاد [2] استفاده شده است.
انواع روش های تحلیلی در تشخیص عیوب [3]
موتورهای الکتریکی به طور گسترده در صنایع مختلف به کار می روند. تغییر محیط کاری و بارگذاری دینامیک همواره موجب فشار و فرسودگی موتور و عامل عیوب اولیه ای مثل سوختگی سیم پیچ، خرابی یاتاقان ها و محور روتور می باشد. اطمینان و امنیت تضمین شده زمانی حاصل می گردد که بتوان با استفاده از استراتژی های تشخیص عیب به صورت پیشگیرانه موتور را تعمیر نمود. به محاسبات تحلیلی منعطف ، به عنوان یک راه حل جامع در محاسبات هوشمندانه توجه می شود که توانمندی قابل توجه ذهن آدمی را در کشف دلیل و یادگیری با احتمالات و عدم قطعیت همراه می کند. در نگاه به روش محاسبات تحلیلی مستقیم که تنها با مسائل دقیق و قطعی و سلب سروکار دارد، این روش در رسیدن به جواب غیر صریح اما اقتصادی و رقابتی برای دنیای واقعی بسیار مناسب است. همانطور که می دانیم، اطلاعات کیفی از اپراتورهای باتجربه می تواند نقش مهمی در تشخیص دقیق و بموقع عیوب موتور آن هم در مراحل ابتدایی ایفا کند. به همین خاطر آشنایی با محاسبات تحلیلی منعطف می تواند ویژگی های خاصی مثل انطباق، انعطاف و زبان شناختی بودن را نسبت به روش های مرسوم به ما ارائه نماید.
تعداد محدودی روش های مرسوم جهت تشخیص و تعمیر عیوب موتور وجود دارد. صریح ترین روش، روش ارزیابی مستقیم می باشد. لازمه آن بررسی دقیق و مستقل اجزا موتور برای تشخیص ایراد می باشد. روش مشابه دیگری جهت تشخیص ایرادات موتور به نام آنالیز ذرات روغن موتور وجود دارد که در موتورهای با گیربوکس کاربرد دارد. ابتدا روغن نمونه گیری شده و سپس به آزمایشگاه جهت آزمایش و تشخیص خطاهای احتمالی برده می شود. این دو روش برای تعمیر و نگهداری روتین مناسب می باشد.
روش کلاسیک تخمین پارامترها هم می تواند در تشخیص و تعمیر ایرادات موتور بکار رود. ایده اصلی در اندازه گیری بعضی از سیگنال های موتور و استفاده از تکنیک های تشخیص پارامتر برای تخمین اطلاعات شرایط کاری موتور می باشد. شکل زیر این فرایند را توضیح می دهد.
استراتژی تخمین پارامتر روشی مناسب برای حالت مانیتورینگ زنده موتور می باشد. با این حال، لازمه آن داشتن فهم عمیق از اصول کاری موتور و مدل ریاضی دقیق مربوط به آن موتور است. علاوه بر آن با افزایش عمر موتور دقت مدل اولیه موتور کاهش می یابد.
در سال های گذشته، روش تحلیل منعطف برای مقابله با دشواری هایی که استراتژی های مرسوم با آن روبرو بوده اند بکار گرفته شده است. در حالت کلی روش تحلیل منعطف شامل سه الگو:
1. شبکه های عصبی
2. منطق فازی
3. الگوریتم های ژنتیک
(محاسبات تکاملی) است. روش دیگر، روش ترکیبی فازی – عصبی است که به تفصیل به توضیح آن خواهیم پرداخت.
- تشخیص عیب موتور بر مبنای شبکه های عصبی
با توجه به قدرت بالای تخمین توابع غیرخطی و قابلیت یادگیری، شبکه های عصبی توجه زیادی را در زمینه تشخیص و تعمیر عیوب موتور به خود جلب کرده اند. نمایی از ساختمان یک شبکه عصبی پس انتشار برای تشخیص عیوب موتور در شکل زیر آورده شده است. در اینجا خطاهای اولیه مربوط به عایق بندی سیم پیچ و یاتاقان ها، در یک موتور تک فاز القایی است.
در این شکل I جریان حالت پایدار استاتور و ω سرعت گردش روتور و Nc و Bc شرایط عایق بندی و یاتاقان موتور می باشد. از معادله مشخصه یک موتور القایی مشخص است که رابطه بین ورودی (I , ω) و خروجی (Bc , Nc) یک رابطه بسیار غیرخطی است. بنابراین شبکه عصبی پس انتشار جهت تخمین این رابطه بکار برده می شود. ساختار آموزش شبکه در شکل زیر نشان داده شده است. مقادیر I و ω به راحتی از طریق اندازه گیری قابل دسترسی می باشند. در حقیقت، ورودی های شبکه عصبی پس انتشار می توانند با توان های بالاتر I و ω توسعه داده شوند مثلا I2 و 2ω که باعث افزایش سرعت هم گرایی خواهد شد. از طرفی دیگر، همانطور که در شکل مشخص است Nc و Bc باید توسط نیروی انسانی ماهر مورد ارزیابی قرار گیرد.
به طور دقیق تر، مقادیر Nc و Bc که به طور کمی وضعیت موتور را بر مبنای مشاهده شرایط کاری و دانش کمی تشخیص عیب بیان می کنند، در سه دسته از شرایط زیر طبقه بندی می شوند: "خوب" ، "متوسط" ، "بد" بعد از اینکه شبکه عصبی از نیروی انسانی ماهر برای تشخیص عیب آموزش دید، بطور زنده و روی خط همانند شکل زیر بکار گرفته می شود.
شبکه عصبی با توجه به شرایط کاری موتور (جریان استاتور و سرعت روتور) در مورد وقوع خطاهای اولیه قضاوت خواهد کرد.
از مباحث بالا نتیجه گیری می شود که انگیزه اصلی استفاده از شبکه های عصبی برای تشخیص عیب در موتور به خاطر خود هماهنگی و توانایی تخمین غیرخطی بالای آنهاست که می تواند بین تشخیص خطا و سیگنال های اندازه گیری شده موجود ارتباط برقرار کند. البته نباید منکر شد که فرآیند آموزش در نهایت توسط نیروی انسانی ماهر هدایت می گردد. اصولا تشخیص عیب موتور بر مبنای شبکه عصبی یک راه حل کلی است. هیچ گونه دانش اولیه ای در مورد تعمیر موتور احتیاج نیست. تنها اطلاعات آموزشی باید جمع آوری گردند. اشکالات اصلی آموزش شبکه عصبی مثل وابسته به مسئله بودن انتخاب ساختار شبکه عصبی، فرآیند آموزش طولانی و سرعت هم گرایی پایین ممکن است بازدهی تشخیص عیب در موتور را کاهش دهد. اگرچه کاستی اصلی تشخیص عیب بر مبنای شبکه های عصبی، عدم امکان استفاده از اطلاعات کیفی و زبان شناختی کاربر موتور بطور مستقیم در این شبکه هاست چرا که آنها ساختاری عدد گرا دارند.
- تشخیص عیب موتور بر مبنای منطق فازی
برای بهره بردن از فواید دانش تشخیص عیب به صورت زبانی و کیفی، روش های متفاوت تشخیص عیب بر مبنای منطق فازی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای مثال نمونه ای از سیستم تشخیص عیب بر مبنای منطق فازی در موتور القایی برای استاتور و شرایط فازی موتور در شکل زیر نشان داده شده است.
ساختار و شالوده سیستم تشخیص آنها یک سیستم دلیل یابی فازی شامل واسط فازی سازی، موتور استنتاج، قوانین فازی و یک واحد معکوس سازی است. دو خطا در اینجا مد نظر است: ((عدم تعادل در ولتاژ استاتور)) و ((فاز باز)). فرایند تشخیص عیب بر مبنای آنالیز نوسان مشخصه جریان استاتور می باشد. سه جریان نوسانی استاتور Ia ، Ib ، Ic به عنوان ورودی های سیستم تشخیص عیب بر مبنای منطق فازی انتخاب شده اند. چهار تابع عضویت مثلثی و ذوزنقه ای بنام صفر، کوچک، متوسط و بزرگ به ورودی ها نسبت داده می شود. شرایط استاتور و فاز موتور توسط سه تابع عضویت مستطیلی (خوب، آسیب دیده، جدا آسیب دیده) فرض خواهد شد. کلا دوازده قائده استنتاجی فازی اگر – آنگاه بکار برده می شود تا دو خطای ذکر شده را تشخیص دهد. برای مثال:
1. اگر Ib کوچک آنگاه استاتور آسیب دیده است.
2. اگر Ic متوسط آنگاه استاتور در شرایط خوب است.
معمولا، دو منبع اولیه برای چنین قواعد فازی موجود است. اولین آن بر مبنای سخنان نیروی انسانی کاربر موتور می باشد. یک مثال علمی آن می تواند استنطاق از نیروی انسانی ماهر با سوالات مناسب باشد. روش دیگر از الگوریتم های خود سازمان ده استفاده می کند تا به قواعد فازی برای تشخیص عیب از سیگنال های موتورهای سالم و خراب برسد. رویه مزبور با اطلاعات تجربی به کمک شبیه سازی رایانه ای مورد آزمایش قرارمی گیرد، که نشان داده است که توانایی خوبی جهت تشخیص عیب دارد. میزان دقت گزارش شده برای شرایط خوب، شرایط بد و شرایط طاقت فرسا دارای نتایج 100، 100 و 94 درصد می باشد.
به عنوان نمونه در یک سیستم تشخیص شکست در محور روتور با استفاده از منطق فازی برای یک موتور القایی نه تنها وقوع آن، بلکه تعداد محورهایی که شکسته می شوند نیز می تواند تشخیص داده شود. بطور دقیق تر، پنج حالت برای روتور می تواند اتفاق بیافتد:
1. بدون محور شکسته
2. یک عیب اولیه
3. یک محور شکسته
4. یک یا دو محور شکسته
5. دو محور شکسته
مشخص است که در یک موتور القایی با عدم تقارن در روتور، طیف خطوط هارمونیک با (1±2s)f1 نمایش داده می شود که s همان لنگر و f1 فرکانس تشدید استاتور است. دامنه نوسان اجزا هارمونیک در این دو فرکانس بوسیله A1 و A2 با واحد دسیبل مشخص می شود. لذا عیب شکست محور می تواند براساس این دو متغیر تشخیص داده شود. یک قاعده معمول در این رابطه عبارت است از:
• اگر A1 بزرگ و A2 کوچک باشد آنگاه یک محور شکسته وجود دارد.
که بزرگ و کوچک قوانین تعریف شده فازی می باشند. توجه داشته باشید که خطاهای ممکن، مثل یک محور شکسته، به جای مقادیر عددی در تشخیص عیب بر مبنای شبکه عصبی با توابع عضویت فازی نمود پیدا می کنند همانطور که در شکل زیر آمده است.
همواره مقداری همپوشانی بین توابع عضویت وجود دارد. طرح عیب یابی فوق با موفقیت روی یک موتور القایی kw 5/5 دو قطبی اجرا شده است. سیستم تشخیص عیب بر مبنای منطق فازی مشابهی برای خطاهای یاتاقان ها انجام شده است (لقی یاتاقان ها باعث تخریب ساچمه های درونی می گردد و باعث نقص در قطعات گردشی می شود). مطلب مهم، آنالیز سیگنال های لرزشی طیف فرکانسی یاتاقان با استفاده از قوانین دلیل یابی فازی است. همانطوری که می دانیم، شرایط کاری یاتاقان ها به وضوح در سیگنال های لرزشی مشخص می باشند. بگذارید {xdamage , xtime , xloose , } سیگنال های نوسانی یاتاقان در حوزه زمان و فرکانس باشند. کلا هشت قانون تشخیص فازی جهت تشخیص تخریب و لقی در یاتاقان ها بکار برده می شود. دو نمونه در پایین آورده می شود:
1. اگر xloose زیاد و xtime متوسط یا زیاد باشد آنگاه خطای لقی در یاتاقان وجود دارد.
2. اگر xdamage بالا و xtime متوسط باشد آنگاه تخریب یاتاقان محتمل است.
این سیستم تشخیص عیب به دقت 91.7 درصد در تشخیص عیب در شرایط سخت و 100 درصد در شرایط خوب و بد رسیده است.
روش های مبتنی بر تشخیص عیب بر مبنای منطق فازی مزیت زبان شناختی و توانایی تخمین دلیل را دارا می باشند. اگرچه، طراحی چنین سیستم هایی بشدت وابسته به تجربه نیروی انسانی ماهر دارد. هیچ تضمینی برای ایجاد توابع عضویت فازی و قوانین فازی بهینه وجود ندارد. علاوه بر آن، سیستم های منطق فازی به خاطر ضعف در توانایی خود یادگیری که عامل مهمی در بعضی از سیستم های تشخیص عیب زنده است دچار مشکل می باشند. موارد مذکور می توانند با ترکیب شبکه های عصبی با منطق فازی به آسانی رفع گردند.
- تشخیص عیب موتور بر مبنای روش ترکیبی فازی - عصبی
همانطور که می دانیم، شبکه عصبی و منطق فازی هر کدام مزایا و معایب خود را دارند. بزرگترین ایراد شبکه های عصبی پس انتشار، ساختار جعبه سیاه، پردازش اطلاعات و سرعت هم گرایی پایین آنهاست. از طرفی دیگر، منطق فازی مکانیزم استنتاجی شبیه تری به مغز انسان دارد با این حال در توانایی یادگیری موثر دچار ضعف می باشد. بهینه کردن قوانین فازی و توابع عضویت در سیستم کلاسیک منطق فازی دشوار به نظر می رسد. به طور خلاصه می توان بیان نمود که شبکه های عصبی یک راه حل مستقل از نوع مسئله است و منطق فازی تنها با قوانین و استنتاج های کلامی سروکار دارد. به همین خاطر، برای رسیدن به یک سیستم بهتر لازم است شبکه های عصبی با منطق فازی درهم آمیخته گردد تا بتوان از توانایی های هر دو استفاده بهینه کرد. در حقیقت تکنیک فازی – عصبی کاربردهای بسیاری در زمینه تشخیص عیب در موتورها پیدا کرده است.
یک سیستم استنتاجی فازی بر مبنای شبکه عصبی (ANFIS) در حقیقت ترکیبی از یک سیستم استنتاجی منطق فازی با ساختار درونی یک شبکه عصبی پس انتشار چند لایه می باشد. توضیح چگونگی کارکرد این سیستم خارج از حوصله این فصل می باشد اما به اختصار نمونه ای ذکر می گردد:
• اگر A1 بزرگ و A2 کوچک باشد آنگاه:
قانون بالا یکی از نه قانون نوع سوگنوست که بجای نوع ممدانی در منطق فازی برای ANFIS بکار رفته است. در قانون فوق f خروجی قانون فازی و p، q و r پارامترهای انطباق پذیر می باشند که می توانند با استفاده از الگوریتم یادگیری ANFIS تغییر کنند. تعداد محورهای شکسته یعنی همان خروجی عددی که نشان دهنده تشخیص نهایی است مستقلاً با استفاده از خروجی نه قانون مذکور محاسبه می گردد. شبیه سازی نشان داده است که تشخیص عیب موتور بر مبنای ANFIS به همان میزان کارایی استفاده خالص از شبکه عصبی دست پیدا می کند در عین حال که نباید فراموش کرد این سیستم توابع عضویت و قوانین فازی را به صورت خودکار با استفاده از آموزش بجای سعی و خطا بدست می آورد. این جایگزین سعی و تلاش و زمان قابل توجهی را صرفه جویی می کند به همین خاطر باعث سرعت بخشیدن به طراحی اولیه می گردد.
اگرچه روش ترکیبی فازی عصبی مزایای هر دو روش منطق فازی و شبکه عصبی را جمعا داراست اما بیشتر روش های موجود مثل ANFIS نمی توانند مستقیما با اطلاعات فازی ورودی/خروجی سروکار داشته باشند. در طرحی متخصصان با استفاده از ANFIS و کمی تغییرات توانستند توانایی فراگیری از نیروی انسانی ماهر را بدون هیچگونه تبدیلی انجام دهند. بعلاوه اینکه نتایج خروجی احتیاج به هیچگونه تبدیل های زبانی را نیز نداشت و توانست در شبیه سازی ها یک توضیح قابل فهم از خود به عنوان خروجی ارائه نماید.
- تشخیص عیب بر مبنای الگوریتم های زنتیک
یک الگوریتم ژنتیک، یک روش مشتق پذیر قابل تغییر است. ایده اصلی آن از محیط طبیعی و فرآیند تکامل بدست آمده است. به عنوان یک راه حل کلی برای مشکلات، او دارای مزایای خاص جستجوی موازی و بهینه سازی جهانی را دارا ست. به علاوه اینکه الگوریتم ژنتیک اطلاعات کمتری نسبت به روش های بهینه سازی مرسوم از مسئله برای حل آن احتیاج دارد. استفاده از الگوریتم ژنتیک جهت بهینه سازی پارامترها و ساختار شبکه عصبی و منطق فازی به جای استفاده تنها از الگوریتم یادگیری پس انتشار جالب توجه به نظر می رسد. در اصل در فرایند یادگیری تمامی روش های تشخیص عیب موتور می توان از الگوریتم ژنتیک استفاده نمود.
طرح کلی از کاربرد الگوریتم های ژنتیک در تشخیص عیب بر مبنای شبکه عصبی در بالا آمده است. در واقع، دو الگوریتم ژنتیک برای طراحی و یادگیری شبکه عصبی بکار رفته است: ((الگوریتم ژنتیک طراح)) و ((الگوریتم ژنتیک یاد گیرنده)). وظیفه الگوریتم ژنتیک طراح، بهینه سازی تعداد و بعد لایه های پنهان و همچنین تابع تبدیل عصب ها است. الگوریتم ژنتیک یادگیر نیز ضریب وزنه های هر عصب را بهینه سازی می کنند. کاربرد این دو الگوریتم در بهینه سازی فرآیندها، موجب دسترسی به بهترین ساختار شبکه عصبی برای تشخیص عیب در موتور می گردد. نتایج بدست آمده بسیار جالب توجه است: با استفاده از چیپ های پردازنده زمان محاسبات کمتر از 300μs، دقت خروجی برای تشخیص یک عیب %98 و دقت تشخیص همزمان دو عیب %66 بدست آمد.
با توجه به اینکه الگوریتم ژنتیک تنها یک روش بهینه سازی است، نمی تواند مستقلاً بکار رود. ترکیب الگوریتم ژنتیک با دیگر روش های تشخیص عیب در موتور موجب بهینه شدن فرآیندها می گردد. با این وجود بهینه سازی با استفاده از الگوریتم ژنتیک نیاز به محاسبات رایانه ای وقت گیری دارد که نیاز به انجام پردازش های موازی را لازم نشان می دهد.
روش فازی – عصبی
در خصوص مقوله کنترل و عیب یابی بشر تاکنون پیشرفتهای بسیار زیادی داشته است. به شکلی که در بسیاری از دستگاهها، کنترل کننده های دست ساز جایگزین انسان شده است. اما تا امروز اکثر کنترل گرها با استفاده از قوانین منطق ساخته شده اند. هنگامی که صحبت از کنترل هوشمند و یا هوش مصنوعی به میان می آید، دیگر ابزارهای ساده چندان مفید و کارآمد نیستند. اینجاست که باید از ابزاری مثل منطق فازی یا شبکه های عصبی و یا الگوریتم های ژنتیکی استفاده کرد. روش های مذکور پایه و اساس کنترل هوشمند است.
کنترل گرهای هوشمند همانطور که از نامشان پیداست، با الگو برداری از هوش انسان ساخته و پرداخته شده اند. منطقی که انسان در برخورد با مسائل از آن استفاده می کند کاملاً با منطق ارسطویی متفاوت است. انسان کلیه پدیده های دنیا را به صورت نسبی می بیند، به همین دلیل، منطق فازی الگوی بسیار مناسبی برای هوشمند کردن کنترل گرهاست. برای فازی سازی در بخش های صنعتی دو روش وجود دارد:
1. روش ممدانی
2. روش سوگنو
به طور کلی مراحل پیاده سازی کنترل کننده و تنظیم کننده فازی به ترتیب زیر می باشد[4]:
1. مرحله فازی سازی
2. مرحله استنتاج
3. مرحله غیرفازی سازی
مرحله فازی سازی، مرحله تعریف مجموعه های فازی برای متغیرهای ورودی و خروجی است. برای تعریف این مجموعه فازی، باید دانش اولیه ای از دامنه تعریف هر کدام از این متغیرها داشته باشیم. در این آزمایش I (شدت جریان) و ω (دور موتور) به عنوان ورودی؛ و R (مقاومت الکتریکی) در بخش الکتریکی و F (گشتاور جرم) و θ (زاویه بردار گشتاور) در بخش مکانیکی به عنوان خروجی در نظر گرفته شده است. مرحله فازی سازی را می توان به عنوان تبدیل ورودی های حقیقی به مجموعه های فازی مناسب برای اعمال به موتور استنتاج هم تعریف کرد.
در مرحله استنتاج، تعدادی قاعده فازی به وجود می آوریم و با استفاده از این قواعد مقدار خروجی را بر حسب ورودی ها محاسبه می کنیم. به عنوان مثال گفته می شود:
(( اگر I و ω کوچک باشند آنگاه مقدار R زیاد می باشد))
تعداد این قوانین بستگی مستقیم با تعداد توابع عضویت ورودی ها دارد. یعنی اگر برای متغیر اول m تا تابع عضویت داشته باشیم و برای متغیر دوم n تا تابع عضویت داشته باشیم، تعداد قوانین برابر با (mxn) خواهد بود. این قوانین حالت های ممکنه برای خروجی را مشخص می کنند.
همانطور که قبلا هم گفته شد هر قاعده شامل یک مقدمه است که اجزای آن توسط عملگرهای AND و OR به هم مربوط شده اند. در روش ممدانی از عملگر min برای AND و از عملگر max برای OR استفاده می شود.
هر قاعده ای که قسمت مقدمه غیر صفر داشته باشد فعال می شود. بنابراین اگر از توابع تعلق گاوسی استفاده شود، تمام قواعد فعال خواهند شد. اگر قواعد فازی توسط عملگر OR به هم متصل مربوط شده باشند برای ترکیب قواعد فعال شده (یعنی به دست آوردن یک خروجی واحد از روی خروجی های این قواعد)، ماکزیمم خروجی های قواعد را بدست می آوریم.
روش فوق را استنتاج max-min می نامند. روش دیگر sum-prod است که در آن از ضرب برای عملگر AND و از جمع برای عملگر OR استفاده می شود. در مرحله غیرفازی سازی با توجه به سطحی که در مرحله استنتاج بدست آمده مقداری حقیقی برای خروجی بدست می آید. در روش ممدانی، شیوه های مختلفی برای غیرفازی سازی وجود دارد که پر کاربردترین آنها روش گرانیگاه است. سایر شیوه ها عبارتند از:
گرانیگاه ، نصف کننده سطح ، میانگین تمام مقادیری که دارای بیشترین درجه عضویت هستند ، کوچکترین مقداری که دارای بیشترین درجه عضویت می باشد و بزرگترین مقداری که دارای بیشترین درجه عضویت است. از میان تمام این روشها، روش centeroid و روش mom کاربرد بیشتری دارند. در روش centeroid گرانیگاه سطح بدست آمده در مرحله استنتاج را بدست آورده، آنرا بر محور افقی تصویر می کنیم، بنابراین میانگین وزن دار شده تمام مقادیر متغیر خروجی بدست می آید (وزن هر مقدار خروجی، درجه عضویت آن است).
در روش سوگنو شیوه فازی سازی متغیرهای ورودی مشابه روش ممدانی می باشد، تفاوت آنها در شیوه تعریف متغیرهای خروجی و در نتیجه در روش غیرفازی سازی می باشد. در سیستم های سوگنو، متغیرهای خروجی به صورت ترکیب خطی ورودی ها تعریف می شود. به عنوان نمونه برای یک سیستم با دو ورودی e1 و e2، شکل کلی قاعده سوگنو، به صورت زیر است:
که A و B توابع تعلق متغیرهای ورودی e1 و e2 هستند. ضرایب p، q و r اعداد ثابتی هستند که کاربرد آنها را مشخص می سازد. کار اصلی در فازی سازی یک سیستم به روش سوگنو، تعیین همین ضرایب است. برای تعیین این ضرایب روش های مختلفی وجود دارد، که عبارتند از:
• روش انتروپی
• روش Complex Method-Kalman Filter [2]
• روش ANFIS
بهترین و سریعترین روش برای تعیین ضرایب، روش ANFIS می باشد. در این روش ضرایب بوسیله سیستم شبکه عصبی بدست می آیند. در روش ANFIS، نوع و تعداد توابع عضویت توسط کاربر انتخاب می شوند و ضرایب (p، q و r که در قسمت قبل به آن اشاره شد) به وسیله یک شبکه عصبی مورد محاسبه قرار می گیرند. شبکه عصبی آموزش را به دفعات تکرار می کند تا به بهترین مقدار برای ضرایب برسد. در فازی سازی علاوه بر ضرایب، چگونگی همپوشانی این توابع هم توسط شبکه عصبی مورد محاسبه قرار می گیرد. منظور از نقاط همپوشانی تعیین نقاط ماکزیمم و مینیمم و ابتدا و انتهای هر کدام از تابع شکل ها می باشد.
برای عیب یابی موتور می توان از متغیرهای بسیاری استفاده کرد که از جمله آن می توان به ولتاژ مصرفی، ولتاژ ورودی، شدت جریان مصرفی، دور موتور، توان مصرفی، میزان حرارت تولیدی، میدان مغناطیسی و ... اشاره کرد. بعد از مطالعات بسیاری که انجام گردید، این نتیجه حاصل شد که بهترین متغیرهایی که می شود از آنها برای بررسی شرایط کاری موتور استفاده کرد؛ ((دور موتور)) و ((شدت جریان مصرفی)) آن هستند [4].
بیشتر از %86 عیب هایی که در موتورهای الکتریکی به وجود می آید، شامل خرابی در یاتاقان ها و نتیجتا لنگی شفت موتور و همچنین نیم سوز شدن سیم پیچ موتور می باشد [5]. به عنوان مثال در صورتی که ایراد در فرکانس های بالا خود نمایان سازد، بیشتر مربوط به اجزای سبک سیستم مکانیکی است و در صورتی که در فرکانس پایین نمایان گردد، مربوط به اجزای سنگین سیستم می باشد. بنابراین عیب هایی که بر روی موتور اعمال شده است به دو دسته تقسیم می شود: الکتریکی و مکانیکی.
هنگامی که موتور دچار عیب الکتریکی می شود، اصطلاحا به آن نیم سوزی موتور گفته می شود. به منظور مدل سازی این عیب، مقاومت های الکتریکی با موتور به صورت سری در مدار قرار داده شده است. ابتدا مقاومت الکتریکی موتور اندازه گیری شده است تا بتوانیم از مقاومت های مناسبی استفاده کنیم، تا از آسیب به موتور جلوگیری شود. مقاومت ها به شکل های مختلف سری و موازی بر روی برد قرار داده شده تا به گسترده زیادی از مقادیر دسترسی پیدا کنیم. در هر مرحله از انجام آزمایش به ترتیب مقادیر مقاومت الکتریکی بسته شده با موتور و شدت جریان موتور و دور موتور ثبت گردیده است. از آنجایی که مقادیر تقریبا به صورت خطی تغییر کرده است، از انجام تعداد زیاد آزمایش ها خودداری شده است.
در آزمایش عیوب مکانیکی، با ایجاد لنگی بر روی شفت موتور کار کرد موتور از حالت عادی خارج گشته است. بدین ترتیب که بر روی هر پنج پره پروانه، دو سوراخ ایجاد شده است. این سوراخ ها در امتداد شعاع دایره مرکزی پروانه ایجاد گردیده است. فاصله سوراخ نزدیک برابر 0/044 متر، و سوراخ دوم برابر با 0/062 متر است. به منظور ایجاد نا بالانسی مورد نظر در این سوراخ ها به شکل های مختلفی وزنه هایی با وزن های مختلف قرار داده شده است. وزنه های بکار رفته در این آزمایش از دستگاه آزمایش نا بالانسی در آزمایشگاه کنترل به عاریه گرفته شد. مقادیر این وزنه ها به ترتیب برابر است با:
1 وزنه 1 گرمی، وزنه 2 گرمی، 1 وزنه 3 گرمی، 1 وزنه 4 گرمی، 1 وزنه 5 گرمی، 2 وزنه 5 گرمی پیچ دار، 2 وزنه 10 گرمی پیچ دار، 2 وزنه 15 گرمی پیچ دار؛ تعدادی از ان وزنه ها به گونه ای طراحی شده که دارای یک پیچ در انتها می باشند. سایز پیچ تعبیه شده 10 می باشد. سوراخ های قرار گرفته بر روی پروانه به گونه ای ایجاد شده است، که برای قرار گرفتن این وزنه ها مناسبت داشته باشد. برای راحت تر کار کردن، به هر کدام از پره های پروانه یک شماره از 1 تا 5 نسبت داده شده است و سوراخ دورتر با حرف a و سوراخ نزدیک تر با حرف b نام گذاری شده است. سپس به صورت های مختلف وزنه ها برروی پروانه قرار داده شده است و بازای هر کدام یک مقدار دور موتور و شدت جریان مصرفی بدست آمده است. از آنجایی که لنگی علاوه بر میزان لنگی به محل قرار گیری لنگی (زاویه قرار گرفتن) هم بستگی دارد، اطلاعات بدست آمده بسیار غیرخطی می باشد. به همبن دلیل برای نتیجه گیری بهتر تعداد آزمایش ها را تا حد معقولی بالا برده ایم. با مطالعاتی که انجام شد این نتیجه به دست آمد که اگر تعداد آموزش هایی که به شبکه عصبی داده می شود از 120 بار بیشتر باشد، دقت شبکه دیگر تغییری نکرده و ثابت می ماند [6]. با این توضیحات و البته با توجه به امکانات موجود از لحاظ تعداد وزنه ها و شکل پروانه ها تعداد 208 آزمایش مختلف برای موتور طراحی شد. اما بعد از اینکه موتور در شرایط آزمایش قرار گرفت، متوجه شدیم که موتور تحمل بارهای سنگین را ندارد (به دلیل کوچکی موتور بارهایی در حدود 50 گرم می توانست خطرساز باشد). هر چند که در چند مرحله به میزان 55 گرم بر روی موتور وزنه قرار داده شد، اما این وزنه ها به گونه ای قرار گرفته تا لنگی زیادی ایجاد نکند. یعنی بر روی هر پره یک وزنه قرار داده شده (2 تا 5 گرمی، 2 تا 10 گرمی و یک 5 گرمی). این کار به منظور بدست آوردن شرایط بحرانی کارکرد موتور انجام گرفته است، زیرا در این مرحله از آزمایش، موتور لرزش بسیار زیادی را ایجاد کرده بود به طوری که میز بزرگ فلزی محل آزمایش را به شدت به تکان وا داشته بود. با توجه به توضیحات مذکور، از انجام تعدادی از مراحل طراحی شده صرف نظر شده و از 152 مرحله داده برداری شده که تعدادی به صورت نمونه در جدول زیر آورده شده است.
* به معنای قرار گرفتن یک وزنه 15 گرمی در پره شماره 5 و در سوراخ دورتر (a)
** به معنای قرارگیری وزنه 15 گرمی در خانه a پره پنجم و وزنه 10 گرمی در خانه a پره شماره یک
نکته حائز اهمیت آن است که چون گستره اعداد بسیار بزرگ است، با لگاریتم گرفتن از آنها، نرمال سازی انجام شده است.
در شکل زیر رابطه I/R نشان داده شده است.
در قسمت مکانیکی با پیچیدگی های بیشتری سروکار داریم. زیرا هم تعداد داده ها بسیار بیشتر است و هم مثل داده های الکتریکی که تقریبا از یک نظم منطقی تبعیت می کنند، دارای هیچ نظم ساده ای نیستند. در این بخش هم برای نرمال کردن داده ها از ابزار لگاریتم استفاده گردیده است.
طریقه محاسبه لنگی:
فاصله سوراخ a تا مرکز پروانه = 0/062 متر (L1)
فاصله سوراخ b تا مرکز پروانه = 0/044 متر (L2)
فرض می کنیم پره شماره 1 بر روی محور مختصات منطبق باشد، در این صورت زاویه بقیه پره ها با ترتیب زیر است:
زاویه پره شماره 1: (0) درجه برابر با (0) رادیان = θ1=Thetal
زاویه پره شماره 2: (72) درجه برابر با (1/26) رادیان =θ2=Theta2
زاویه پره شماره 3: (144) درجه برابر با (2/51) رادیان =θ3=Theta3
زاویه پ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیش بینی سطح آب در مخزن با استفاده از سیستم استنتاج فازی – عصبی تطبیقی

دانلود مقاله قابلیت نسبتهای مالی درپیش بینی ورشکستگی شرکتهای عدم تادیه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله قابلیت نسبتهای مالی درپیش بینی ورشکستگی شرکتهای عدم تادیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

قابلیت نسبتهای مالی درپیش بینی ورشکستگی شرکتهای عدم تادیه تسهیلات اعطائی بر اساس مدل آلتمن

 


1 چهار چوب نظری:
روشهای قدیمی و سنتی ارزیابی مشتریان عمدتا ذهنی و متکی بر دیدگاه مسئول پرداخت وام بوده که بیانگر قضاوتی بودن نظام اعتباری است اکثر بانک های کشور به مقوله ریسک به طور اعم و ریسک تجاری به طور اخص بی توجه هستند. برای دستیابی به مدل پیش بینی ورشکستگی و مدیریت ریسک اعتباری نیازمند اطلاعات کمی می باشیم انگیزه محقق شناسایی دقیق عوامل موثر برای انجام این پیش بینی می باشد تا تصمیمات اعتباری دقیق تر و منصفانه تر و در انتها با استفاده از اعتبار مشتریان صورت گرفته و از بین متقاضیان دریافت تسهیلات معتبر ترین و کم ریسک ترین را گزارش نماید به طوریکه نهایتا موجب کاهش مطالبات معوقه بانکها که در حال حاضر یکی از معضلات سیستم بانکی و دغدغه های ذهنی اکثر مسولین می باشد.

 

5-1 اهداف تحقیق:
معمولا سوالات و ابهامات زیادی در زمینه های مختلف پیش بینی و تصمیم گیری مالی وجود دارد که هریک از آنها اهداف و موضوعی است که نظر محقق را به خود جلب می نماید.
تصمیم‌گیری‌ مالی‌ نسبت‌ به‌ گذشته‌ اهمیت‌ بیشتری‌ یافته و مدیران‌ را وادار ساخته‌ تا با بهره‌گیری‌ از تکنیک‌های‌ پیشرفته روشهای‌ جدید کنترل‌ را به‌کارگیرد ‌این‌ تحقیق‌ سعی‌ در بررسی‌ کاربرد یکی‌ از تکنیک‌های‌ پیش‌بینی‌ ورشکستگی‌ (مدل‌ آلتمن) دارد
بانکها درواقع از تأمین کنندگان اصلی منابع مالی شرکتها محسوب می شوند. بنابراین بانکها بیشترین ریسک را در مورد نوسانات ارزش سهام شرکتها و ورشکستگی شرکتها پذیرفته‌اند.
با بیان این مطالب می توان هدف اصلی این تحقیق را اینطور بیان کرد.
بانکها قبل از اقدام به مشارکت و حتی در دوران مشارکت تأمین مالی شرکتها با استفاده از اطلاعات حسابداری و تجزیه و تحلیل دادهای مالی از طریق بکارگیری نسبتهای مالی مؤثر در پیش بینی ورشکستگی شرکتها اطمینان حاصل نموده و از زیانهای احتمالی که ممکن است بانکها در آینده با آن روبرو شوند جلوگیری نمایند.

 

6 ـ1 اهمیت تحقیق:
اهمیت دستیابی به این اهداف ،در اهمیت و مزایای بکارگیری معیارهای پیش بینی می باشد.
این تحقیق اهداف زیر را برای تامین کنندگان منابع مالی و اعتبار دهندگان صورتهای مالی که می خواهند وضعیت آینده شرکت را پیش بینی می نماید.
1- ارائه معیاری مناسب جهت پیش بینی ورشکستگی شرکت ها و جلوگیری از برخی مشکلات و نارسائیها.
2- معیاری در جهت تقویت انگیزه سرمایه گذاری و تامین مالی در سرمایه گذاران و تامین کنندگان منابع مالی.
3- کمک به تخصیص صحیح منابع بانکها بر اساس این معیار پیش بینی.
توانایی پبیش بینی ورشکستگی واحدهای تجاری هم از دیدگاه سرمایه گذاران و تأمین کنندگان مالی خصوصی و هم از دیدگاه اجتماعی از آنجایی که نشانه آشکاری از تخصیص نادرست منابع است حائز اهمیت می باشد.
بانک ها در خصوص هرگونه اقدام نسبت به اعطای تسهیلات به شرکتها می تواند بر اساس مدل آلتمن و محاسبه نسبت های بکار رفته در مدل با توجه به شرایط اقتصادی کشور نسبت به موفق بودن یا عدم موفقیت شرکت و در نهایت احتمال ورشکستگی را پیش بینی نماید.

 

7-1 حدود مطالعاتی:
1-7-1قلمرو مکانی
: اداره کل امور تصفیه ورشکستگی شرکت ها و بورس اوراق بهادار تهران
2-7-1 قلمرو زمانی
: بررسی صورتهای مالی شرکتها از ابتدای سال 1372 الی پایان اسفند ماه 1387

 

3-7-1 قلمرو موضوعی
بررسی کاربرد نسبتهای مالی در پیش بینی وضعیت مالی شرکتهایی عدم تادیه تسهیلات اعطای بانک ها که درآینده با ورشکستگی روبرو خواهند شد.

 

8-1 فرضیه یا سؤال تحقیق:
نظر به اینکه هدف اصلی این تحقیق پیش بینی این موضوع است که آیا شرکتهای عدم تادیه تسهیلات اعطائی بانکها در آینده با ورشکستگی روبرو خواهند شد یا خیر، لذا جهت طراحی فرضیه تحقیق در مرحله نخست شاخص های مرتبط با پیش بینی ورشکستگی، نسبتهای مالی که توسط صاحب نظران مالی با استفاده از ادبیات حسابدای و مدیریت مالی بکار گرفته شده بود مورد مطالعه قرار گرفته و از بین نسبتهای مذکور مدل آقای آلتمن که مرکب از 5 نسبت می باشد در این تحقیق مورد نظر قرار گرفت.
با بیان این مطالب سؤال اصلی بدین صورت مطرح می‌شود
آیا با استفاده از اطلاعات حسابداری و ابزارهای مالی می توان به پیش بینی فعالیت شرکتها پرداخت؟
بنابراین فرضیه تحقیق را به این شکل می توان مطرح نمود.
1- مدل تعدیل شده آلتمن توانایی طبقه بندی شرکتها را به دو گروه موفق(تداوم فعالیت) و ناموفق (ورشکستگی) دارد.
2- پیش بینی ورشکستگی مدل تعدیل شده آلتمن از روی اطلاعات یکسال قبل قوی تر از اطلاعات دو سال قبل است.
فرضیه تحقیق راه حل پیشنهادی محقق برای پاسخگویی به مسأله است به همین دلیل یک فرضیه مناسب بستگی به چگونگی بیان مسأله دارد به عبارت دیگر ریشه یک فرضیه با انتخاب و بیان مسئله در هم آمیخته است (دلاور، 1380،89)1.
1- مدل تعدیل شده آلتمن توانایی طبقه بندی شرکتها را به دو گروه موفق(تداوم فعالیت) و ناموفق (ورشکستگی) دارد.

 

1- بر اساس مدل تعدیل شده آلتمن پیش بینی ورشکستگی شرکتهای عدم تادیه تسهیلات از روی اطلاعات یک سال قبل قوی تر از اطلاعات دو سال قبل است.

 

9- 1متغیرهای عملیاتی مستقل و وابسته:
متغیرهای مستقل : متغیر مستقلX عبارتست از کلیه نسبتهای بکار گرفته شده جهت پیش بینی ورشکستگی شرکتها ( در مدل آلتمن )
نسبتهای بکار گرفته شده در این تحقیق عبارتند از:
1- نسبت سرمایه‌ در گردش‌ به کل‌ دارایی ها‌
2- نسبت سود یا زیان انباشته‌ به‌ کل‌ دارایی ها‌
3- نسبت درآمد قبل از بهره‌ و مالیات‌ به‌ کل‌ دارایی‌ ها
4- نسبت فروش‌ به‌ کل‌ دارایی ها
5- نسبت ارزش‌ بازار‌ حقوق‌ صاحبان سهام‌ به‌ کل‌ بدهی ها
متغیر وابسته : متغیر وابسته Y عبارتست از پیش بینی ورشکستگی شرکت ها و نحوه بازپرداخت تسهیلات شرکت هایی که سهام آنها در بورس معامله نمی شود.

 

10-1 تعاریف ، مفاهیم و واژگان تحقیق:
ورشکستگی :
نتیجه توقف است که به حکم دادگاه واقع و امور ورشکسته به مدیر تصفیه احاله میشود.(اکبری، 1379،89)1.
تعریف نظری : عدم توانایی نقدینگی یک شرکت برای تداوم فعالیت و پرداخت تعهدات آن در سررسید می باشد (شیروانی، 1381 ،89)2.
از لحاظ قانونی : ناتوانی واحد تجاری می تواند ناشی از توقف عملی یا ورشکستگی باشد.
نسبت های مالی :
تعریف نظری : رابطه ریاضی بین یک کمیت با کمیت دیگر ( جهانخانی و پارسانیان 1376 ،125)3 .
تعریف عملیاتی : در این تحقیق منظور نسبتهای مالی است که در پیش بینی ورشکستگی شرکتها مورد استفاده قرار گرفته است و بعنوان متغیرهای مستقل تحقیق محسوب می شود.
تسهیلات اعطایی:
از دیدگاه قانون عملیات بدون ربا، هر یک ازطرق مختلف تامین مالی یاتضمین تعهدات واحدهای اقتصادی، گونه ای از تسهیلات اعطائی محسوب می شود.
عدم تادیه تسهیلات اعطائی:
در این تحقیق شامل شرکتهای که به موجب ورشکستگی قادر به بازپرداخت تسهیلات خود به بانک نیستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
یکی از ابزارهای مالی تجزیه و تحلیل صورتهای مالی استفاده و بکارگیری نسبت های مالی حاصله از صورتهای مالی است. شرکتهای تجاری جهت تداوم فعالیت نیازمند ابزارهای متفاوتند که طبیعتاً حساسیت ابزارهای متنوع و تأثیر آن بر موقعیت تداوم فعالیت شرکتها بستگی به پاره ای متغییرها همانند نوع صنعت، بازار تأمین مواد اولیه ، بازار فروش کالا و یا خدمات تولیدشده و 000 دارد.
پیش بینی وضعیت آینده شرکت ها می تواند چراغ قرمزی باشد برای جلوگیری از سوخت شدن اصل و فرع سرمایه سهامدارن و مطالبات بستانکاران که در اختیار شرکت گذاشته اند.
این فصل شامل پنج گفتار به شرح زیر می باشد:
گفتار اول: ارتباط بین سیستم های حسابداری،اطلاعات حسابداری و تصمیم گیرندگان
گفتار دوم: ورشکستگی،تداوم فعالیت و قوانین و مقررات مربوطه
گفتار سوم: پیش بینی، مدل یا الگو و ابزارهای مالی (نسبتهای مالی) پیش بینی
گفتار چهارم: تسهیلات اعطایی(تخصیص منابع) ، وصول مطالبات و ریسک اعتباری
گفتار پنجم: سوابق مطالعات ورشکستگی و پیشینه تحقیق

 

2-2 گفتار اول: ارتباط بین سیستم های حسابداری،اطلاعات حسابداری و تصمیم گیرندگان
1-2-2 اطلاعات حسابداری و تصمیم گیری:
هدف عمومی و مشترک از تهیه و ارائه اطلاعات حسابداری فراهم ساختن مبنائی برای تصمیم گیری اقتصادی می باشد. در آن صورت مطالعه در ابعاد رفتاری حسابداری ضرورت دارد. در تبیین ارتباط بین سیستم های حسابداری، اطلاعات حسابداری و تصمیم گیرندگان عوامل زیر می تواند مفید واقع شود.
1- اگر اطلاعات حسابداری در فرایند تصمیم گیری به عنوان اطلاعات مربوط تلقی نشود هر گونه تغییر
در این اطلاعات نیز بر تصمیم گیری موثر نخواهد بود.
2- هرگاه اطلاعات غیر حسابداری نیز در دسترس باشد آنگاه مفهوم جایگاه ذهنی اطلاعات حسابداری(در نظر تصمیم گیرنده) بر ارزش این اطلاعات (اطلاعات حسابداری) در فرایند تصمیم گیری مؤثر خواهد بود.
3- وجود سایر اطلاعات (اطلاعات غیر حسابداری) در ارزش گذاری اطلاعات حسابداری توسط یک تصمیم گیرنده در فرایند تصمیم عامل تعیین کننده مهمی خواهد بود.
جنبه های رفتاری نهفته در عبارتی از این قبیل در تدوین و بسط تئوری های حسابداری و ارائه اطلاعات در سیستم تصمیم گیری حائز اهمیت است. با وجود پیشرفت در علوم رفتاری، هنوز دانش زیادی در چگونگی بکارگیری اطلاعات برای تصمییم گیری افراد در دست نیست. بنابراین پیش بینی دامنة وسیع
تأثیر اطلاعات حسابداری در فرایند تصمیم گیری با مشکل مواجه است. هندریکسن در این رابطه می گوید: مشکل اصلی در درک فرایند تصمیم گیری این است که مطالعه مستقیم عملیات مغز انسان با تکنولوژی امروز امکان پذیر نیست وباید جستجوی راه های غیر مستقیم بود (هندریکس،1982،48) .

 

2-2-2 نقش اطلاعات در تصمیمات سرمایه گذاری:
تصمیم گیری نیازمند اطلاعات است و اطلاعات یعنی ارقام و حقایقی که بصورت منظم و با قاعده (طبق یک سیستم) انتخاب شده، پرورش یافته و برای تصمیم گیری آماده گردیده است و سیستم ها در اینجا به معنی نظام هایی به منظور پیوستگی کلیه فعالیت مؤسسه از طریق تبادل اطلاعات است.
در تصمیمات سرمایه گذاری، اطلاعات نقش بسیار مؤثری ایفا می کند. از نقطه نظر تئوری های اقتصادی بین تصمیم گیری و اطلاعات در دسترس، یک رابطه اساسی وجود دارد. سرمایه گذاران با استفاده از اطلاعات، جزئیات بیشتری در ارتباط با سهام به دست خواهند آورد.
اطلاعات به مثابه محتمل و مبنای هر نوع تصمیم گیری عقلائی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چرا که بدون تکیه بر اطلاعات جامع و موثق کلیه پیش بینی ها و برنامه ریزی ها بر اساس حدس و گمان خواهد بود و بدیهی است در اینصورت، محقق شدن برنامه ها بستگی تمام به شانس و تصادف خواهد داشت بدین ترتیب آشکار می شود که آنچه موفقیت تصمیم گیری ها را تضمین می کند بیش از هر چیز دسترسی به اطلاعات، جامعیت، صحت و دقت آنها بستگی دارد.
حسابداری یکی از ابزارهای کارآمد برای تصمیم گیری می باشد بطوری که عده کثیری نیز بر این جنبه حسابداری که یک سیستم اطلاعاتی است تأکید دارند وبه حسابداری به عنوان سیستمی نگاه می کنند که اطلاعات اقتصادی راجع به رخدادهای مالی مؤثر بریک واحد اقتصادی مشخص را به عنوان داده یا ورودی می پذیرند، پردازش می کنند و نهایتاً به شکل گزارشهای مختلف که خروجی یا ستانده این سیستم است محسوب می شوند ارائه می نماید. به بیان دیگر این گروه حسابداری را به عنوان یک سیستم اطلاعاتی می دانند که انبوه معاملات و آثار مالی دیگر رویدادهای مؤثر بر واحدهای اقتصادی را شناسائی و بر اساس روشها و ضوابط منطقی و مدون خود، آنها را اندازه گیری، طبقه بندی، تجمیع و تلخیص می کند وبه شکل گزارشهای مختصر و مفید در می آورد و نهایتاً با ارائه صحیح این اطلاعات، نیازهای اطلاعاتی اشخاص ذیحق و ذینفع را تأمین می کند و اوضاع و احوال مالی و نتایج عملکرد واحدهای اقتصادی را به تصویر می کشد. در مجموع گزارشهایی که حسابداری را به عنوان یک سیستم اطلاعاتی فراهم می آورد از یک سو، مدیریت را به اداره کارآمد و اثربخش واحدهای اقتصادی قادر می سازد و از سوی دیگر سایر اشخاص ذیحق و ذینفع به واحدهای اقتصادی را در اتخاذ تصمیمات مطلوب اقتصادی و اعمال قضاوتهای آگاهانه یاری می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 1-2 حسابداری به عنوان یک سیستم اطلاعاتی(عالی ور،1381ص5)1

 

 

 

 

 

 

 


بنابراین تصمیم گیری مستلزم کسب اطلاعات، پردازش و تجزیه وتحلیل اطلاعات و استنتاج منطقی و مناسب از اطلاعات است. فرایند کسب اطلاعات، تجزیه و تحلیل و پردازش و نتیجه گیری معقول از آن علاوه بر آنکه زمان بر است مستلزم داشتن دانش و بینش مناسب در زمینه تصمیم گیری است. امروزه موفقیت هر سرمایه گذار در گروه تصمیمات منطقی وبه موقع اوست.
آلوین تافلر در کتاب جابجایی قدرت می گوید « امروزه داشتن اطلاعات به تنهایی قدرت است وبرتری کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای جهان سوم در قدرت اطلاعاتی آنهاست تا قدرت نظامی و اقتصادی»
به طور کلی ارزش اقتصادی اطلاعات به سه عامل زیر بستگی دارد:
1- درجه صحت، کامل بودن و به موقع بودن اطلاعات.
2- اهمیت موضوعی که قرار است توسط تصمیم گیرنده اتخاذ شود.
3- میزان عدم اطمینان و ریسک در تصمیم گیری.

 

3-2-2 فرایند تصمیم گیری سرمایه گذاران:
به منظور پی بردن به فرایندهای تصمیم گیری هر یک از سرمایه گذاران، مطالعاتی بویژه در دهه های 1950،1960 برای پی بردن به چگونگی اطلاعاتی که می بایست در گزارشهای مالی منعکس شود انجام شد به دنبال این مطالعات مدلهای متعارفی که ابتدا بر اساس تئوریهای اقتصادی پی ریزی شده بود نیز تدوین شده و به تدریج تکامل یافت. با انجام این مطالعات امید می رفت که حسابداران قادر به تعین اطلاعات مالی مورد نیاز سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان باشند. از آن زمان تا کنون، حسابداران به جای مفهوم مربوط بودن بیشتر بر مفهوم هزینه ـ فایده (نفع و ضرر) و همچنین برعلایق استفاده کنندگان به جای نیاز اطلاعاتی آنان تأکید کرده اند (هندریکس،1982،49) .
سرمایه گذاران اساساً در مورد خرید یا فروش و حفظ و نگهداری سهام خریداری شده تصمیم گیری می کنند. سرمایه گذاران تصمیمات مزبور را بر مبنای عوامل زیر اتخاذ می کنند (عالی ور،1371،78) .
1. مبلغ و زمانبندی دریافتهای نقدی آتی به عنوان سود سهام.
2. ابهامات در مورد این قبیل دریافتهای نقدی.
3. عواید حاصل از فروش و بازخرید سهام یا اوراق قرضه.
توان و امکان دسترسی هر واحد اقتصادی به وجه نقد مبنای بسیاری از تصمیم گیری ها و قضاوت های درباره آن واحد است به بیان دیگر اطلاعات مربوط به جریان ورود و خروج وجه نقد در یک واحد اقتصادی شالوده بسیاری از قضاوت های سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان و برخی دیگر از گروها و استفاده کنندگان از اطلاعات مالی را تشکیل می دهد.
سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان برای برآورد جریان آتی وجوه نقد در یک واحد اقتصادی مشخصاً به تاًثیر عملیات عادی و فعالیت های تاًمین مالی و سرمایه گذاری بر جریان وجوه نقد اهمیت می دهند سرمایه گذاران اغلب برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری از اطلاعات گذشته استفاده می کنند. بنابراین اگر چه تصمیمات سرمایه گذارای، انتظارات سرمایه گذاران را در مورد عملکرد آتی واحد تجاری منعکس می نماید، لیکن این انتظارات حداقل تا حدودی بر اساس عملکرد گذشته واحد تجاری می‌باشد.

 

3-2 گفتار دوم:ورشکستگی،تداوم فعالیت و قوانین و مقررات مربوطه
1-3-2 تعاریف ناتوانی مالی:(سلیمانی،1384،88)1
زمانی که واحد تجاری ناتوان می شود بر حسب شرایط می توان آن را تجدید سازمان کرد یا منحل نمود ناتوانی واحد تجاری می تواند ناشی از عوامل متعددی نظیر پایین بودن نرخ بازده، توقف عملی یا ورشکستگی باشد.
پایین بودن نرخ بازده: ضعیف یا منفی بودن نرخ بازده می تواند موجب ناتوانی واحد تجاری شود اگر شرکت دارای زیانهای عملیاتی باشد قادر به پرداخت به موقع تعهدات خود نخواهد بود و نرخ بازده منفی آن موجب کاهش قیمت بازار می شود. زمانی که شرکت نتواند بازده ای بیشتر از هزینه سرمایه بدست آورد، ناتوانی روی می دهد. در این حالت اگر عملیات اصلاحی انجام نشود، احتمالاً شرکت منحل می شود. البته ضعیف بودن بازدهی، مدرکی قانونی ناتوانی تلقی نمی شود.
توقف عملی: توقف عملی به معنای عدم توانائی شرکت در پرداخت بدهی ها در سررسید است، حتی اگر مجموع دارائیها بیشتر از مجموع بدهیها باشد(در توقف واقعی مجموع دارائی ها کمتر از مجموع بدهی ها است).
ورشکستگی: در ورشکستگی، بدهی ها بیشتر از ارزش روز دارائیها بوده، حقوق صاحبان سهام منفی و شرکت قادر به پرداخت بدهی ها نمی باشد. از نظر قانونی ناتوانی واحد تجاری می تواند ناشی از توقف عملی یا ورشکستگی باشد و به هر حال طلبکار یا طلبکاران می توانند از طریق قانونی بر علیه شرکت اقدام نمایند.

 

2-3-2 طبقه بندی های مرسوم ورشکستگی:(منصفی،1384،78)2
1-2-3-2 ورشکستگی از نظر حسابداری:
از نظر حسابداری ورشکستگی به دو صورت امکان پذیر است:
1. ورشکستگی فعالیت: اگر ارزش دارائی های یک شرکت کمتر از بدهی های آن شرکت گردد ولی شرکت به فعالیتش تداوم بخشد ورشکستگی فعالیت روی داده است. نشانه آشکار آن عملیات غیر سودآور شرکت می باشد. اما شرکت به هر نحو به فعالیت خود ادامه می دهد.
2. ورشکستگی نقدینگی: هنگامی که سررسید بدهی های شرکت برسد و شرکت توانائی پرداخت آن را نداشته باشد ورشکستگی نقدینگی رخ داده است که این نوع ورشکستگی بیشتر رخ می دهد.
3. ورشکستگی از نظر حقوقی:
4. ورشکستگی اجباری: در ورشکستگی اجباری حداقل 3 نفر از طلبکاران که مطالبات آنها از مبلغ معین تجاوز نماید می توانند طرح دعوا کنند.
5. ورشکستگی اختیاری: در ورشکستگی اختیاری، شخص با طرح دعوا در دادگاه اعلام ورشکستگی خود را درخواست می کنند.

 

3-3-2 ورشکستگی در حقوق ایران:
مقررات ورشکستگی در حقوق ایران متاثر از حقوق اسلامی می باشد اولین بار در ایران ماده 624 قانون اسلامی محاکمات حقوقی مصوب 26 رمضان 1329 از اصطلاح افلاس نام برده شده است. در ایران بر خلاف بسیاری از کشورهای پیشرفته مقررات مربوط به ورشکستگی به طور قابل ملاحضه تحول نیافته است. تا تاریخ 20/9/1313 برای افرادی که قادر به تأدیه دین نمی شوند سه عنوان قانونی وجود داشت (شقاقی نژاد، سال نهم)
1. افلاس: حالت شخص غیر تجاری که به علت نداشتن مال یا کافی نبودن آن قادر به تأدیه دیون خود نبوده است.
2. اعسار: حالت شخص غیر تجاری که به علت عدم دسترسی به مال خود قادر به تأدیه مخارج محاکمه یا دیون خود نبوده است.
3. ورشکستگی: حالت تاجر یا شرکت تجاری است که دچار توقف از تأدیه وجوهی شده است که بر عهده اش بوده است
4. با تصویب قانون اعسار مورخ 20/9/1313 عنوان افلاس منسوخ شد.
ماده412 قانون تجارت ورشکستگی را این گونه تعریف کرده است: ورشکستگی تاجر یا شرکت تجاری در نتیجه توقف از تأدیه وجوهی که بر عهده اوست حاصل می شود.
ماده 415 قانون تجارت بیان می کند، ورشکستگی تاجر به حکم محکه بدایت در موارد ذیل اعلام می شود:
الف- بر حسب اظهار خود تاجر
ب- به موجب تقاضای یک یا چند نفر از طلبکارها
ج- بر حسب تقاضای مدعی العموم بدایت.
ماده 141 قانون تجارت بیان می کند: اگر بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رأی واقع شود هر گاه مجمع مزبور رأی به انحلال شرکت ندهد باید در همان جلسه و با رعایت ماده 6 این قانون سرمایه شرکت را به مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد در صورتی که هیأت مدیره بر خلاف این ماده به دعوت مجمع عمومی فوق العاده مبادرت ننماید و یا مجمعی که دعوت شود نتواند مطابق مقررات قانونی منعقد گردد هر ذینفع می تواند انحلال شرکت را از دادگاه صلاحیتدار درخواست کند.
ماده 142 قانون تجارت: مدیر و مدیر عامل شرکت در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی بر حسب مورد منفرداً یا مشترکاً مسئول می باشند و دادگاه حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین خواهند نمود.
ماده143 قانون تجارت: در صورتیکه شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارائی شرکت برای تأدیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدار می تواند به تقاضای هر ذینفع هر یک از مدیران یا مدیر عاملی را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارائی شرکت به نحوی از انحاء معلول تخلف او بوده است منفرداً یا متضامناً به تأدیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارائی شرکت ممکن نیست محکوم نماید.

 

4-3-2 قوانین ورشکستگی در سایر کشورها: (سلیمانی امیری ، 1381،158) .
در کشور انگلستان اولین قانون ورشکستگی در سال 1542 میلادی به تصویب رسید و این قانون برعلیه بدهکار بود و تنها طلبکار می توانست تحت شرایط خاص، درخواست ورشکستگی بدهد و دارائی های بدهکار را توقیف کند. قانون سال 1542 تنها در رابطه با بازرگانان به کار می رفت، اما در سال 1570 این قانون اصلاح شد و شامل حال تجار نیز گردید. پس از سال 1570 میلادی بود که قانون انگلیس امکان رهایی بدهکار از بدهیهایش را فراهم نمود.
در ایالات متحده، تنبیه جسمانی، حبس و سایر روشهای مشابه قانون گذاران آمریکا را تحت تأثیر قرار داد تا به فکر تدوین قانون ملی ورشکستگی باشند. در ایالات متحده سند ورشکستگی مصوب سال 1898 آنگونه که اصلاح شده است تمامی موارد ثبت شده ورشکستگی قبل از 1879 را در بر می گیرد.
این سند در قالب مصوبه 1938 که عموماً به قانون چندلر شناخته شده است به طور کامل بازنگری و اصلاح شد بدون شک عمیق ترین پیشرفت در زمینه قانون ورشکستگی بایستی تصویب قانون چندلر باشد که به دادگاهها این اختیار را داد تا نحوه فروش کلیه دارائیهای بدهکاران اعم از فراد، شرکتها، کشاورزان، شهرداری هاو بنگاه های معاملات ملکی را چه در مرحله تسویه و چه در مرحله توان بخشی و یا تجدید سازمان تنظیم نماید. بیش ترین بخش مورد استفاده این فصل که توسط قانون چندلر ایجاد شده بود متن فصل 11 قانون بود که مطالب آن در ارتباط با کمک به بدهکاران صدیق با حداکثر سرعت و حداقل هزینه می باشد.

 

5-3-2 عوامل ورشکستگی(سلیمانی امیری-1381،89)
عوامل ورشکستگی می توان در سه دسته طبقه بندی نمود.
ویژگی سیستم های اقتصادی: ساختار اقتصادی که یک واحد تجاری می بایست در آن ساختار ادامه فعالیت دهد به عنوان یکی از عوامل ورشکستگی عمل می کند که از خارج از شرکت بر آن تأثیر می گذارد و به نتایج عملکرد مدیرت محسوب نمی شود. در عوض مدیریت می باید تغییرات حادث شده در سیستم اقتصادی را پذیرفته و تلاش نماید عملکرد شرکت را بر این تغییرات منطبق نماید. یکی از ویژگی های سیستم اقتصادی سرمایه داری، آزادی تجارت است. بدین معنی که هر فردی کاملاً مجاز است صرف نظر از توانائی هایش مشغول هر نوع فعالیت تجاری شود این امر امکان ورود هر فرد فاقد تجربه و آموزش را در رشته تجاری انتخابیش را فراهم نماید. بدین ترتیب این افراد بیشتر مستعد ورشکستگی هستند.
یکی دیگر از عاملهای ورشکستگی شدت رقابت است. یک مدیر کارآمد برای هر رقیبی دشمنی قوی محسوب می شود. برخی از موسسات تجاری بدلیل فقدان توانایی کافی، فقدان منابع و نداشتن امکانات جهت مواجه شدن با بازار رقابت با شکست مواجه می شوند.
نوسانات تجاری و شغلی نیز یکی دیگر از ویژگی های سیستم اقتصادی آزاد است. دوره های تلخ و دشوار که با شاخصهای عدم انطباق درست میان تولید ومصرف، درصد بیکاری بالا، کسادی فروش، نزول قیمتها و سایر عوامل آزار دهنده شناخته می شود بر افزایش میزان ورشکستگی تجاری تأثیراتی می گذارند.
بعضی اوقات حوادثی اتفاقی یا غیر مترقبه نظیر آتش سوزی، سیل، زلزله، طوفان و ... موجب ورشکستگی برخی از موُسسات می شوند.
عوامل درونی: عوامل درونی شکست آن دسته از عوامل هستند که می توانسته اند با یک سری اقدامات در داخل موُسسه برطرف شوند و این قبیل عوامل اغلب از تصمیم گیری غلط در گذشته و یا تصور مدیریت در اخذ تصمیم لازم به هنگام نیاز، نشأت می گیرد. مدیریت می بایستی مسئولیت هر نوع مشکلات تجاری ناشی از عوامل درونی را بر عهده گیرد و این عوامل عبارتند از: 1- ارائه یا بسط بیش از اندازه اعتبار دهی 2- مدیریت ناکارآمد 3- سرمایه جاری ناکافی از جمله وضعیت نقدینگی ضعیف 4- روشهای ثبت دفاتر و حسابداری نامناسب 5- سرمایه ناکافی 6- عدم صداقت وتقلب، (ورشکستگی های عمدی، تصنعی).
عوامل بلافاصل بیرونی: بطور معمول عوامل بلافاصلی که منجر به ورشکستگی می شود علت اساسی برای ورشکستگی نیست. برخی از عوامل بلافاصل بیرونی که در پایان اجتناب ناپذیر شرکت تأثیر گذارند عبارتند از: دادخواستهای واقعی یا تهدیدی، درخواست اعلام ورشکستگی ناخواسته، هزینه وضع مالیات و اقدامات جبرانی توسط موُسسات وام دهنده.

 

6-3-2 تداوم فعالیت :
کمیته استانداردهای بین المللی حسابداری معروف به IASC ، فرض تداوم فعالیت را به عنوان یکی از مفروضات بنیادی حسابداری بدینگونه تعریف می کنند.
«فرض براینست که هر واحد تجاری دارای تداوم فعالیت است یعنی عملیات آن در آینده قابل پیش بینی ادامه دارد. به بیان دیگر فرض می شود که نه قصد بر این است که واحد تجاری منحل یا عملیات آن به نحو قابل ملاحظه ای کاهش داده شود و نه ضرورت این کار احساس می شود»
«بند چهار بخش 57 استانداردهای حسابرسی ایران در مورد تداوم فعالیت اینطور بیان می دارد» در تهیه صورتهای مالی ، فرض بر این است که فعالیت واحد مورد رسیدگی در آینده قابل پیش بینی ، معمولاً دوه ای تا یکسال پس از پایان دوره مالی ادامه می یابد، مگر خلاف آن تصریح شود. بنابراین داراییها و بدهیها بر مبنای توانایی واحد مورد رسیدگی در بازیافت داراییها و تسویه بدهیها در جریان عادی فعالیتهای تجاری، شناسایی و ثبت می شود. در صورت نبود فرض تداوم فعالیت ، واحد مورد رسیدگی ممکن است قادر به بازیافت داراییها به مبالغ ثبت شده نباشد و تغییراتی در مبالغ و سررسید بازپرداخت بدهیها ضرورت یابد، در نتیجه ممکن است تعدیل مبالغ و تغییر طبقه بندی داراییها و بدهیها در صورتهای مالی ضروری شود ( استانداردهای حسابرسی 1379 ).1
تعریف تداوم فعالیت به شرح کمیته استانداردهای بین المللی تأکید بر استمرار شخصیت واحد تجاری دارد اصولاً نقطه مقابل وضعیتی است که یک شرکت برای انجام کاری ، به ثمر رساندن یک دادوستد مهم تشکیل می شود و پس از خاتمه دادوستد عمر شرکت خاتمه می یابد. مثل قرارداد مشارکت مدنی بین دو یا چند نفر برای انجام کاری مشخص که در محدوده زمانی معین صورت پذیرد. چنین شرکتی ، بیشتر از زمان لازم کار تداوم فعالیت نخواهد داشت ( مسیح آبادی ، 1373 ،89)2.

 

7-3-2 فرض تداوم فعالیت:
یک فرض مسلم به نام تداوم فعالیت وجود دارد و بر این اساس قرار دارد که واحد اقتصادی فعالیتهای خود را تا زمانی ادامه خواهد داد که بتواند به طرحها ، تعهدات و فعالیتهای جاری خود تحقق بخشد. این فرض مسلم یا امر بدیهی مبتنی بر این فرض است که انتظار نمی رود واحد اقتصادی در آینده ای قابل پیش بینی منحل شود و از این رو ، واحد اقتصادی برای یک دوره زمانی نامحدود به فعالیت خود ادامه خواهد داد. چنین فرضی که نشان از ثبات وضعیت واحد اقتصادی دارد، منعکس کننده انتظارهای همه گروههای ذینفع در واحد اقتصادی است. از این رو، صورتهای مالی تنها یک چشم انداز موقعی از وضعیت مالی شرکت ارائه می کنند و تنها بخشی از یک سلسله گزارشهای مستمر می باشند.
به استثنای شرایط انحلال ، استفاده کننده اطلاعات مزبور را بدین گونه تفسیر خواهد کرد که براساس این فرض که واحد اقتصادی ادامه فعالیت خواهد داد، تهیه وارثان شده است.
بر همین اساس اگر یک واحد اقتصادی دارای عمری محدود باشد، گزارشهای ارائه شده و دادهای مربوط به زمان قطع فعالیت و ماهیت انحلال را مشخص خواهند کرد . تداوم فعالیت به عنوان یک فرض بدیهی ، این دیدگاه را توجیه می کند که ارزش دارائیها براساس شرایط عدم انحلال تعیین شود و از این رو ، برای ثبت استهلاک نیز مبنایی را ارائه می نماید.
نخست ، نظر به اینکه در تعیین ارزش داراییها ، به کارگیری ارزش جاری و ارزش تسویه مناسب نمی باشد . بنابراین بر پایه فرض مسلم تداوم فعالیت تعیین ارزش بسیاری از اقلام با استفاده از ارزشهای تاریخی صورت می گیرد، دوم، داراییهای ثابت و نامشهود در طول عُمر مفید خود ( نه در دوره ای کوتاهتر و انحلال زود هنگام ) مستهلک می شوند.
همچنین براساس فرض مسلم تداوم فعالیت ، می توان درباره تئوری انتفاع استدلال کرد. انتظار سودهای آینده مدیران را تشویق می نماید که به آینده نگاه کنند و در سرمایه گذاران ایجاد انگیزه نماید تا سرمایه واحد اقتصادی را تأمین نمایند. برای توجیه تئوری انتفاع ، تداوم فعالیت ( یعنی دوام نامحدود شخصیت حسابداری ) ضروری است. بسیاری از نظریه پردازان حسابداری فرض تداوم فعالیت را یک عرف لازم و ضروری در حسابداری به حساب می آورند . پیتون و لیتلتون به بیان ساده ابراز می نمایند که اگر قرار باشد فعالیتی بطور ناگهانی قطع شود ، توان این را نخواهیم داشت که برای حسابداری مبنایی را ارائه نمایم. ( ریاحی بلکویی ، 1381 ،26) .
با این حال کلیه نظریه پردازان موافق فرض تداوم فعالیت نمی باشند و تعدادی نسبت به این فرض مسلم نیز ایرادی گرفته اند از جمله فرمگن دیدگاه خود را در مورد تداوم فعالیت اینگونه بیان می کند . تداوم فعالیت « نتیجه » یا « یک قضاوت » است و یک « فرض » نمی باشد. و بر پایه همین دیدگاه ابراز می کند « براساس مدارک و شواهدی که معلوم می باشند واحد اقتصادی به گونه ای به تصور می آید که فعالیت نامحدود دارد و ارائه چنین دیدگاهی براساس فقدان مدارک و شواهدی که بیانگر علت باشند قرار ندارد» ( فرمگین ، 1968 ،89) .

 

8-3-2خطر برقرار نبودن فرض تداوم فعالیت
در مورد نشانه های عدم تداوم فعالیت شرکتها صاحب نظران علوم مالی اظهارنظرهای گوناگون و در عین حال نزدیک به هم بیان نموده اند . لذا ما در این تحقیق به نشانه هایی از برقرار نبودن فرض تداوم فعالیت که در استانداردهای حسابرسی ایران شماره 57 تداوم فعالیت و به نظر جامع تر از بقیه نشانه های اظهارشده توسط صاحب نظران بوده بسنده می کنیم .
استاندارد شماره 57 حسابرسی ایران نشانه های خطر تردید تداوم فعالیت را به سه دسته کلی تقسیم بندی نموده است.
نشانه های مالی:
- فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها یا فزونی بدهی های جاری بر دارایی های جاری
- نزدیک شدن سر رسید بدهی ها با شرایط غیر قابل تغییر که دورنمای واقع بینانه برای پرداخت یا تمدید آنها وجود ندارد، یا اتکای بیش از حد بر استقراض کوتاه مدت برای تأمین مالی دارائیهای بلندمدت.
- نامساعد بودن نسبتهای مالی اصلی
- زیانهای عمده عملیاتی
- عدم پرداخت سود سهام یا تعویق در پرداخت آن
- ناتوانائی در پرداخت به موقع حسابهای پرداختنی(تجاری)
- وجود دشواری در رعایت شرایط مقرر در قراردادهای وام
- تغیر شرایط خرید کالا و دریافت خدمات از اعتباری به نقدی
نشانه های عملیاتی:
- از دست دادن مدیران اصلی بدون جایگزینی آن
- از دست دادن بازار عمده فروشی محصولات ، مجوز یا امتیاز ساخت با اهمیت یا تأمین کننده اصلی کالا و خدمات
- مشکلات کارگری یا کمبود مواد اولیه و قطعات با اهمیت
سایر نشانه ها:
- عدم رعایت الزامات مربوط به سرمایه یا سایر الزامات قانونی .
- تغییر قوانین یا سیاست های دولت به گونه ای که آثار مالی منفی بر واحد مورد رسیدگی داشته باشد.
- وجود دعاوی حقوقی در جریان علیه واحد مورد رسیدگی که در صورت صدور رأی محکومیت واحد مذکور، تحمل نتایج آن احتمالاً خارج از توان واحد مورد رسیدگی است.

 

4-2گفتار سوم:پیش بینی، مدل یا الگو و ابزارهای مالی (نسبتهای مالی) پیش بینی
1-4-2پیش بینی
پیش بینی شرایط و حوادث آینده را پیش بینی و چگونگی انجام این عمل ، پیش بینی کردن نامیده می شود.
از آنجا که پیش بینی وقایع آینده در فرایند تصمیم گیری نقش عمده ای ایفا می کند لذا پیش بینی کردن برای بسیاری از سازمانها و مؤسسات مالی ( بانکها ) حائز اهمیت است. هر سازمان با مؤسسه ای جهت تصمیم گیری آگاهانه باید قادر به پیش بینی کردن باشد.
ایجری وجدیک ، در مطالعات خود پیش بینی را عنوان یک معیار اصلی در ارزیابی داده های حسابداری تلقی نموده و می نویسد:، آگاهی از منشاء و پیدایش معیار توانایی پیش بینی در درک معنای آن و دلیل به کارگیری این معیار جهت تحلیل و ارزیابی داده های حسابداری از اهمیت خاصی برخوردار است. این معیار ابتداء در علوم اجتماعی و طبیعی به عنوان روشی جهت انتخاب بهترین فرضیه از میان فرضیه های موجود در مورد یک مسأله خاص که با یکدیگر رقابت داشته اند پایه گذاری گردید ( میرزایی 1381 ،58) .
طبق این تعریف روشهای مختلف اندازه گیری بر مبنای توانایی و قابلیت آنها در پیش بینی وقایع مورد علاقه و توجه تصمیم گیرندگان قرار می گیرد. همانطور که ملاحظه می شود یک پیش بینی حدس و تخمین از رویدادهای آینده است . هدف پیش بینی کاهش ریسک در تصمیم گیری است.
پیش بینی ها معمولاً دقیق نیستند اما بزرگی خطا در پیش بینی تجربه شده ، به سیستم پیش بینی به کار گرفته شده بستگی دارد. می توان با تخصیص منابع بیشتری به پیش بینی قادر به اصلاح و تکمیل دقت پیش بینی شد و به این ترتیب برخی از ضررهای ناشی از عدم فعالیت در تصمیم گیری را حذف کرد.
بکارگیری روشهای پیش بینی در واقع تلاشی بوده در جهت تشخیص شرکتهای که دچار بحران مالی خواهند شد ، نسبت به شرکتهایی که دچار بحران مالی نخواهند شد ، برای این منظور از الگوهای یک متغیره ( توسط بی ور ) و چند متغیره ( توسط آلتمن ، اوهلسان، کی سی و بارتزاک ...) مورد استفاده قرار
گرفته است تا بدین وسیله مشخص نمایید که یک شرکت در چه زمانی دچار بحران مالی خواهد شد.
اسکات خلاصه ای از الگوهای پیش بینی را به صورت زیر بیان می کند.
« بیشتر الگوهای پیش بینی ورشکستگی با استفاده از روش نمونه گیری جفتی ( دوتایی ) ارائه شده اند. برخی از این نمونه ها در برگیرنده داده هایی از شرکتهایی است که در نهایت ورشکست شده اند . و بخش دیگری داده هایی است که در همان زمان از شرکتهایی جمع آوری شده اند که ورشکست نشده اند . مقداری از نسبتهای مالی سنتی و قابل قبول از صورتهای مالی محاسبه شده اند که پیش از ورشکستگی منتشر شده اند . سپس پژوهشگر درصدد یافتن رابطه ای بر می آید که مبتنی بر یک نسبت یا مجموعه ای از نسبتهاست که بتواند به بهترین شکل ، شرکتهایی را در نهایت ورشکست شدند و شرکتهایی را که هنوز توانایی مالی خود را حفظ نمودند متمایز کند. همچنین یک پژوهشگر دقیق ، رابطه حاصل را بر روی نمونه اصلی و نمونه ای را که برای استخراج رابطه ، مورد استفاده قرار نداده می آزماید . » ( اسکات ، 1981 ،189) .

 

2-4-2 هدف پیش بینی:
کاهش ریسک در تصمیم گیری می باشد.

 

1-2-4-2 تکنیک های پیش بینی
بطورکلی تکنیک های پیش بینی به دو گروه روشهای کیفی پیش بینی و کمی پیش بینی تقسیم می شوند
روشهای کیفی پیش بینی:
این روش در بردارنده تخمین ذهنی از طریق عقاید متخصصان می باشد. چنین روشهای پیش بینی معمولاً وقتی که داده های مربوط به گذشته اصلاً وجود ندارد یا کم هستند و در دسترس نمی باشد استفاده می شود. و شامل انواع زیر می باشد:
الف) روش برازش منحنی ذهنی: در این روش پیش بینی ابتدا شکل منحنی مورد استفاده را بطور ذهنی انتخاب می نماید. مثلاً برای پیش بینی یک محصول جدید غالباً لازم است دوره عمر محصول را مدنظر قرار دهیم.
ب) روش دلفی: این روش توسط شرکت راند توسعه یافت. یک تکنیک گروهی است که در آن مجموعه ای از متخصصان بطور جداگانه درباره چشم انداز انسان از مسائل آینده بحث می کند. پیش بینی این روش حداقل برابر نظر پیش بینی یکی از اعضاء پیش بینی می باشد. این روش برای پیش بینی های بلندمدت بکار می رود.
ج) مقایسه تکنولوژی زمانی: این روش با استفاده از تغییر و تحولاتی که در یک زمینه رخ داده است به پیش بینی تغییر و تحولات در زمینه دیگری می پردازد. به این صورت که پیش بینی کننده سعی می کند از پیشرفت های حادث شده در زمینه های معین الگویی بسازد که آن را الگوی اولیه گویند و آنگاه آن را به زمینه ای دیگر تعمیم دهد.
روشهای کمی پیش بینی:
روشهای کمی پیش بینی شامل بررسی داده های تاریخی هستند و وضعیت آینده را ترسیم می نمایند و این روشها را زمانی بکار می برند که انتظار می رود الگوی داده ها در آینده نیز ادامه داشته باشد و این روش شامل دو نوع پیش بینی است که عبارتند از:
الف) پیش بینی نقطه ای: در این نوع پیش بینی یک عدد پیش بینی بهینه را نشان می دهد.
ب) پیش بینی فاصله ای: در این نوع پیش بینی، فاصله(دامنه) بین اعداد محاسبه می شود. به این ترتیب اطمینان زیادتری وجود دارد که مقدار متغیر پیش بینی شده در این فاصله قرار گیرد.

 

3-4-2الگو (مدل)
الگو: مجموعه ای از معاملات یا پیشنهادها که بعضی از جنبه های تجربی را در شکلی ساده تر شرح می دهد.کوهن در رساله خود در مورد الگوی تغییرات تفکر علمی مفهوم «الگو» را معرفی کرده است. کوهن الگو را چهارچوبی نظری و کاربردی تعریف کرده است که بر مبنای آن مدلهایی برای خلق سنتهای منسجم و خاص تحقیق علمی ساخته می شود. الگوی یک دانشمند نوع مسائل مورد علاقه وی را رقم می زند. الگو دامنه کاربرد تجربه را برای تئوریها و تحقیقات روشن می کند.
نوع آزمون و استانداردهای لازم برای داوری درباره تناقص مفروضات تئوریک را الگو تعین می کند. الگو نوعی جهان بینی و محوری برای تحقیق است (بزرگ اصل،1383،148)1.
در اقتصاد الگو ساختاری اقتصادی است که پردازشهای اقتصادی را به وسیله مجموعه از متغیرها و مجموعه از ارتباطات منطقی و کمی بین آنها ارائه می دهد.

 

4-4-2 مدل های پیش بینی
مدل های پیش بینی اقتصاد سنجی
وجه تمایز مدلهای پیش بینی اقتصاد سنجی از سایر مدلهای پیش بینی ، استفاده از متغیرهای متعدد اقتصادی و اجتماعی است که به طور کلی با متغیر وابسته ارتباط دارد.( راعی و چاوشی 1382 ،158)2.
این مدلها متشکل از یک یا چند معادله توصیف کننده رابطه بین متغیرهای مختلف است . مدلهای اقتصاد سنجی سعی دارند تا رابطه میان متغیرهای وابسته و مستقل را با استفاده از یک یا چند معادله رگرسیون توصیف نمایند اما مدلهای سری زمانی این دسته از متغیرهای علی را نادیده انگاشته و صرفاً به پردازش اجزاء خود سری زمانی می پردازند .
برازش یک مدل اقتصاد سنجی معمولاً با تعداد زیادی از متغیرها که احتمال دارد ارتباط تنگاتنگی با متغیر وابسته داشته باشند شروع می شود. سپس این متغیرها با استفاده از داده های نمونه به گونه ای ترکیب می شود که مدل سازگار با سری زمانی شکل پیدا کند . با توجه به اینکه پیش بینی با آینده سروکار دارد باید مدل پیش بینی به گونه ای انتخاب شود که با پدیده های احتمالی آینده سازگار بوده و بر بیان مقادیر و روابط آینده توانا باشد نه اینکه صرفاً با گذشته سری زمانی سازگار باشد.
مدل رگرسیون خطی یکی از مدلهای معروف اقتصاد سنجی است که در موارد بسیاری مدل مناسبی را
برای تعیین روند بلند مدت در سری های زمانی ارائه می دهد این مدل به تناسب تعداد متغیرهای مستقل یا توصیف کننده می تواند یک یا چند متغیره باشد. شکل عمومی این مدل :
Y=a+Bxi+e ( 1-2)
که در آن Y متغیر وابسته و X متغیر مستقل است.
علاوه بر مدل رگرسیون خطی مدل رگرسیون غیرخطی نیز وجود دارد که ممکن است در مواردی قدرت توصیف کنندگی بالاتری داشته باشد.
لازمه تصمیم گیری مالی در مورد آینده بکارگیری روشها و مدلهایی است که قبلاً به همین منظور طراحی گردیده اند و یا اینکه باید در صدد طراحی مدلی برای پیش بینی برآمد.
برای پیش بینی مسائل مالی اعم از پیش بینی سود حسابداری ، جریانهای نقدی آتی ، تداوم فعالیت شرکتها از مدلهای متفاوتی استفاده شده است.
ما در این تحقیق به دو مدل که مبتنی بر مدلهای اقتصاد سنجی بوده و بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند اشاره خواهیم کرد.
مدل تجزیه و تحلیل ممیزی
مدل احتمال شرطی

5-4-2مدل تجزیه و تحلیل ممیزی:
یکی از مدلهای چند متغیره برای پیش بینی ورشکستگی از نوع تکنیک آماری به نام تحلیل ممیزی می باشد. در این مدل یک معادله خطی برای تولید score.Z تعیین می شود. این Z یک نرخ ترکیبی یا کارآمد ترین وزن اهمیت است به طوریکه پراکندگی Z بر هر طبقه( ورشکسته و موفق ) به حداقل رسانده می شود و فاصله بین میانگین Z برای هر گروه حداکثر می شود تا بدین وسیله احتمال هم پوشانی کاهش یابد بدین ترتیب معادله بدست آمده متغیرهای موجود را موزون و ترکیب می کند ، بطوریکه توانایی معادله در تمیز گروهها حداکثر می شود. این تکنیک نمونه ها را به دو یا چند طبقه تقسیم بندی کرده و توانایی بکارگیری تعداد زیادی از متغیرهای مستقل را دارد. در صورتیکه تعداد طبقات و تعداد متغیرها بیشتر از دو باشد از یک فرایند تکراری استفاده می شود که مستلزم استفاده از کامپیوتر می باشد در حالت استفاده از دو طبقه با دو متغیر محاسبات ساده خواهد بود ( فغانی نرم،1380 ،78).4
Z.score - Z=a+b1x1+b2x2+…+bixi ( 2-2) معادله :
z = یک ارزش تبدیل شده است که برای طبقه بندی موضوعات استفاده شده است
a = مقدار ثابت است
B = ضرایب تمایزی هستند
ضریب معادله x1 و x2 از فرمول زیر محاسبه می شود:


D= فاصله بین ارزش میانگین برای متغیر مشترک هر گروه در معادله
= واریانس متغیر مشترک در کل نمونه
= کو واریانس بین متغیرها در کل نمونه
هدف اصلی تحلیلهای چند متغیره این است که اطلاعات چندین نسبت مالی را به یک شاخص وزن دار منفرد ترکی

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قابلیت نسبتهای مالی درپیش بینی ورشکستگی شرکتهای عدم تادیه

دانلود مقاله پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتها

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعیچکیده:
در این مقاله به دنبال پیش بینی و ارائه راهکاری برای یافتن ارزش افزوده اقتصادی شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران هستیم. مبنای پیش بینی های انجام شده در این پژوهش اطلاعات صورت های مالی حسابرسی شده است. داده های مورد استفاده نیز داده های بین سال های 1382 الی 1387 است. پس از انجام محاسبه های لازم با استفاده از رگرسیون به پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی می پردازیم. همین پیش بینی را با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی انجام می دهیم و پیش بینی های صورت گرفته را با واقعیت مقایسه می کنیم که در پایان این پژوهش دیده می شود پیش بینی های صورت گرفته با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی عملکرد بهتری نسبت به رگرسون خطی دارند.
واژگان کلیدی : شبکه عصبی، ارزش افزوده اقتصادی، نسبت های مالی

مقدمه:
با ظهور شرکت‌های بزرگ و شکل گیری مبحث عظیم جدائی مالکیت از مدیریت و ایجاد یک تضاد منافع عظیم بین مالکان و مدیران ارزیابی عملکرد شرکت‌ها و مدیران و رهبران آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان دولت و حتی مدیران است. همچنین با توجه به جدائی مالکیت از مدیریت ایجاد ارزش و افزایش ثروت سامداران از جمله مهمترین اهداف شرکتها به شمار می‌رود. و افزایش ثروت در نتیجه علمکرد مطلوب حاصل خواهد شد. بنابراین استفاده کنندگان به دنبا شاخصی هستند تا بتوانند میزان رسیدن به مهمترین هدف شرکت را تعیین کنند. از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائز اهمیت است. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد از دید سرمایه گذاران است. زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکت‌های با مخاطره بالا سرمایه گذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، به ازای ریسک بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظار خواهد بود. بنابراین آنها نیز بدنبال شاخصی برای ارزیابی عملکرد شرکتها هستند تا بتوانند تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
در این فصل موضوعاتی از قبیل بیان مساله، اهداف تحقیق، اهمیت تحقیق ، فرضیات، سوالات و .. مورد بررسی قرار می گیرند.

 


2-1 تاریخچه مطالعاتی
تحقیقات داخلی
فدایی در بررسی آثار تورمی مالیات بر ارزش افزوده بر بخشهای مختلف اقتصادی در ایران (تحلیل داده-ستانده) به بررسی ظرفیت بالقوه مالیاتی کشور می پردازد که بین ظرفیت بالقوه مالیاتی و وصولیهای بالفعل، شکاف قابل توجهی وجود دارد و حاکی از آن است که با اتخاذ تدابیری در جهت اصلاح نظام مالیاتی و رفع مشکلات موجود، می توان وصولی های مالیاتی را افزایش داده و اتکا به درآمدهای نفتی را کاهش داد. بدون از بین بردن مشکلات سیستم مالیاتی، این سیستم قادر به تامین بخش عمده ای از هزینه های دولت نخواهد بود. در این راستا می توان به مساله ((مالیات بر ارزش افزوده)) به عنوان یکی از روشهای اخذ مالیات توجه داشت که در سه دهه اخیر نیز مورد توجه و استفاده بیش از 90 کشور جهان قرار گرفته است. اجرای مالیات بر ارزش افزوده برای اولین بار در یک شکور، آثار اقتصادی متددی بر جای خواهد گذاشت که به طور کلی می توان این آثار را به سه دسته تقسیم کرد:1- آثار قیمتی (تورمی). 2- آثار توزیعی. 3- آثار درآمدی.این تحقیق در جهت بررسی آثار تورمی اجرای ((مالیات بر ارزش افزوده)) بر بخشهای مخلتف اقتصادی در ایران صورت می گیرد تا با شناخت دقیق اثار تورمی ((مالیات برارزش افزوده)) بر هر کدام از بخشهای اقتصاد و با در نظر گرفتن آثار تورم در کشورمان تدابیر لازم در این زمینه اندیشیده شود. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که از 78 بخش اقتصاد، 36 بخش اثرات قیمتی ضعیف، 13 بخش اثرات قیمتی متوسط و 29 بخش اثرات قیمتی شدید دارند (سناریوی اول).با استفاده از ((مدل قیمت)) مشاهده می کنیم که:

 

دامنه تورم ناشی از اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر 78 بخش اقتصاد ایران، بین 0003/0 درصد تا 4/39 درصد متفاوت است (سناریوی دوم). در این تحقیق پیشنهاد شده است که پس از اعمال مالیات بر ارزش افزوده با نرخ 10 درصد، بخشهای اقتصادی با اثرات قیمتی شدید (29 بخش)-سناریوی اول-و بخشهایی که آثار تورمی آن بزرگتر یا مساوی 1/10 درصد است (34 بخش)-سناریوی دوم معاف گردند. نهایتا می توان گفت که 36 بخش اقتصاد قطعا می تواند مشمول مالیات بر ارزش افزوده باشد و 8 بخش نیز مشروط به درآمدهای مالیاتی مورد انتظار حاصل از 36 بخش مشمول می باشند. میزان تورم حاصل از اعمال مالیات بر ارزش افزوده با نرخ 10 درصد در کل اقتصاد، قبل از معاف کردن بخشها 5/13 درصد و پس از معاف کردن بخشها 2/1 درصد می باشد (فدایی، 1379، 22)1.
موضوع ساختار سرمایه از جمله مسائلى است که تا کنون تحقیقات و آزمونهاى زیادى بر روى آن انجام شده است،و در حال حاضر نیز تحقیقات نظرى و بررسى هاى تجربى در مورد آن ادامه دارد. مباحث تئوریک در خصوص ساختار سرمایه، در پى رسیدن به حدى از تعادل بین دو منبع اصلى تامین مالى یعنى بدهى و حقوق صاحبان سرمایه است که بتواند در آن نقطه، ارزش سهام شرکت را به حداکثر رسانیده، در مقابل ،هزینه منابع تامین مالى را نیز به حداقل ممکن کاهش دهد. تحقیقات انجام گرفته منجر به مدلى کاربردى به منظور بهینه سازى ساختار سرمایه نگردیده اند. شاید یکى از دلایل این باشد که علیرغم وجود مدلهاى متفاوت براى امکان سنجش تاثیر ساختاری سرمایه بر ارزش شرکت، مدل برترى مشخص نگردیده است. در میان معیارهاى ارزشکذارى شرکت، مدل ارزش افزوده اقتصادى به عنوان مدلى نوین که با خلق ارزش در واحدهاى انتفاعى ارتباط بیشترى دارد مطرح مى گردد. لذا در این تحقیق با این پیش فرض که EVA یک معیار مناسب در بررسى عملکرد یک بنگاه اقتصادى مى باشد، ارتباط نزدیکى با ایجاد ارزش دارد، جهت سنجش اثر ساختار سرمایه بر روى ارزش شرکت، ثروت سهامداران مورد توجه قرار مى گیرد. لذا، این تحقیق درصدد است ارتباط بین ارزش افزودة اقتصادى و ساختار سرمایه را در راستاى پاسخگویى به پرسش اصلى پژوهش مورد آزمون تجربی قرار دهد. فرضیه ای که مارا در حل مساله تحقیق هدایت می کند عبار ت است از اینکه بین EVA و نسبت های ساختار سرمایه رابطه معنی داری وجود دارد ( صوفیانی ، 1384، 13)2.
ارائه اطلاعات مربوط به ارزش افزوده و اجزای آن، همچنین محتوای اطلاعاتی این متغیر حسابداری ، در چند دهه اخیر مورد بحث محافل و مجامع مالی و حسابداری بوده است. در تحقیق حاضر، هدف اصلی بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی ارزش افزوده (شامل ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده نقدی) در مقابل سود حسابداری و وجوه نقد حاصل از عملیات می باشد.ارائه مدلی جهت پیش بینی بازده سهام براساس متغیرهای فوق نیز از دیگر اهداف تحقیق حاضر است.
بدین منظور ارتباط بازده سهام و تغییرات داده های مربوط به ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده نقدی، سود حسابداری و وجوه نقد حاصل از عملیات ، برای شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1375 تا 1381 مورد آزمون قرار گرفته است، و در این مورد از مدلهای اقتصادسنجی استفاده می شود و جهت آزمون فرضیات مربوط، از تحلیل رگرسیون چندمتغیره برای داده ها، یکبار به شکل مقطعی ‏‎Cross-Sectional‎‏ و بار دیگر بصورت تجمعی‏‎Pooled‎‏ استفاده می گردد . نرم افزار آماری مورد استفاده در این تحقیق نیز11‏‎SPSS-‎‏ می باشد(مشایخی ، 1383، 37)1.
صاحبان سرمایه به عنوان مالکان شرکت همواره به دنبال ارزیابی عملکرد مدیران این واحدها بعنوان نماینده آنها در بکارگیری منابع سرمایه گذاری شده خود می باشند و در این رابطه از معیارهای مختلفی استفاده می نمایند. یکی از معیارهای جدید مطرح شده برای ارزیابی عملکرد ارزش افزوده اقتصادی می باشد. این معیار نتایج عملکرد مدیریت واحد تجاری را با توجه به منابع در اختیار آنها اندازه گیری می کند. تحقیق حاضر به منظور تعیین ارتباط بین عملکرد کارا و بهره ورانه مدیران و خلق ارزش واقعی برای شرکت به بررسی تاثیر استفاده کارا از منابع در ایجاد ارزش برای شرکت ها می پردازد. بدین منظور دو فرضیه اصلی در این تحقیق طراحی شد. فرضیه اصلی اول مبنی بر "نسبت های فعالیت یا کارایی در یک واحد تجاری با ارزش افزوده اقتصادی خلق شده توسط آن واحد رابطه ای معنادار دارد" بود. فرضیه اصلی دوم نیز عبارت از "نسبت گردش کل دارایی ها در یک واحد تجاری بیشترین همبستگی را با ارزش افزوده اقتصادی خلق شده توسط آن واحد دارد" بود. پس از آزمون فرضیات فرعی تحقیق همبستگی معناداری بین هیچیک از 4 نسبت فعالیت مورد بررسی (به استثنای همبستگی ضعیف مشاهده شده بین گردش موجودی کالا و EVA که قابل اغماض بود) و EVA محاسبه شده شرکت ها طی دوره بررسی بدست نیامد. در نتیجه اولین فرضیه اصلی این تحقیق رد شد. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات فرعی تحقیق بیشترین همبستگی بین EVA و گردش موجودی کالا مشاهده شد که درنتیجه فرضیه اصلی دوم این تحقیق نیز رد شد (حراف عموقین ، 1383، 64)2.
هدف از انجام این تحقیق اولویت‌بندی روشهای پاداش‌دهی در ارتباط با افزایش انگیزه مدیران به منظور افزایش ثروت سهام‌داران است تا بدینوسیله صاحبان صنایع بتوانند بهترین روش پاداش‌دهی را انتخاب نمایند و از این طریق مهمترین هدف سازمان که ایجاد ارزش افزوده برای مالکان است را محقق نمایند.همچنین هدف دیگر تحقیق حاضر ارائه روش پاداش‌دهی مناسب در جهت کاهش تعارض میان مدیران و مالکان میباشد.بطوریکه پاداش پرداختی بیشترین همبستگی را با عملکرد مدیران نیز داشته باشد ( صارمی ، 1380، 35)3.
سرمایه گذاران امروزه بیش از هر زمان دیگر خواهان ارزش سهام هستند. تئوری مالی از مدتها پیش هدف نهایی شرکتها را حداکثر کردن ارزش سهام بیان داشت است. این مساله از زمانی که سهامداران مالک شرکت و موسسه شده وسرمایه گذاران منطقی بازده بلند مدت مناسبی از سرمایه گذاری خود طلب نمودند ، بصورت یک امر طبیعی و بدیهی در آمد. در گذشته ، این هدف نهایی اغلب بدرستی فهمیده نشده بود و مورد توجه قرار نمی گرفت و به طور سنتی معیارهای اندازه گیری نظیر بازده سرمایه گذاری و سود هر سهم با وجود اینکه از لحاظ تئوری با افزایش سهامدار بدرستی همبستگی ندارند، اما بعنوان مهمترین معیارهای اندازه گیری عملکرد وحتی پایه و مبنایی برای پاداش دراکثر شرکتها مورد استفاده قرار می گرفت. یکی از متداول ترین معیارهای مبتنی بر ارزش که در سالهای اخیر به شدت مورد توجه واقع شده است ارزش افزوده اقتصادی ‏‎EVA‎‏ می باشد. در این تحقیق توانایی ‏‎EVA‎‏ را در ارائه اطلاعات مناسب درخصوص بازده سهام بررسی و آن را با یکی از معیارهای قدیمی تر ( سود عملیاتی ) مقایسه کردیم. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل آماری اطلاعات جمع آوری شده ، دریافیتم که از دو معیار فوق الذکر فقط سود عملیاتی ‏‎OI‎‏دارای بار اطلاعاتی در زمینه توضیح تغییرات بازده سهام می باشد و ‏‎EVA‎‏ در این زمینه دارای بار اطلاعاتی نمی باشد . بهرحال تحقیق حاضر این ادعا که ‏‎EVA‎‏ بهترین معیار ارزیابی است را تایید نمی کند. لازم به ذکر است اگر چه براساس نتایج این تحقیق معیار تعیین کننده در بازار سهام ایران‏‎OI‎‏ است اما این مساله به معنی ضعف ‏‎EVA‎‏ نیست بلکه ایراد به بازار سهام وارد است زیرا که بدلایل عدم کارایی وهمچنین توجه بیشتر بازار به معیارهایی که عملکرد واقعی را نشان نمی دهند باعث شده است که این نتایج حاصل شود ( جلیلی ، 1380، 51)1.
تحقیقات خارجی
استیوارت ( 1991) معتقد است که سود ، سود هر سهم و رشد سود ، معیار های گمراه کننده ای از عملکرد شرکت هستند و ارزش افزوده ی اقتصادی بهترین معیار ارزیابی عملکرد است. ارزش افزوده ی اقتصادی همان عاملی است که قیمت سهام را حرکت وا می دارد. بعد از این ادعا پژوهش های زیادی برای بررسی این موضوع انجام شد. در پژوهش های مزبور رابطه بین ارزش افزوده ی اقتصادی با ارزش افزوده بازار بررسی و رابطه آن با معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد مقایسه شد.

 

 

 


نتیجه برخی از این پژوهش ها یومار و همکاران ، 1996؛ ابرایان ، 1996 ؛ میلونوویچ و تسویی ، 1996 نشان دادند که رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار بیشتر از رابطه ای است که معیار های سنتی ارزیابی عملکرد با ارزش افزوده بازار دارند.
در پژوهش های دیگری که توسط لهن و ماخیجا ،1996، چن و داد ،2001 و ورثینگتون و وست ،2004 رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی و بازده سهام بررسی و با رابطه معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد و بازده سهام مقایسه شد که نتیجه بیشتر پژهش های مزبور نشان دادند که هنوز سود حسابداری دارای بیشترین ارتباط با بازده سهام است. بنابراین در بیشتر پژوهش های تجربی تا کنون انجام شده است ، تاکید بر بازده سهام بود.

 


3-1 بیان مساله
با ظهور شرکت‌های بزرگ و شکل گیری مبحث عظیم جدائی مالکیت از مدیریت و ایجاد یک تضاد منافع عظیم بین مالکان و مدیران ارزیابی عملکرد شرکت‌ها و مدیران و رهبران آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان دولت و حتی مدیران است. همچنین با توجه به جدائی مالکیت از مدیریت ایجاد ارزش و افزایش ثروت سامداران از جمله مهمترین اهداف شرکتها به شمار می‌رود. و افزایش ثروت در نتیجه علمکرد مطلوب حاصل خواهد شد. بنابراین استفاده کنندگان به دنبا شاخصی هستند تا بتوانند میزان رسیدن به مهمترین هدف شرکت را تعیین کنند. از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائز اهمیت است. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد از دید سرمایه گذاران است. زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکت‌های با مخاطره بالا سرمایه گذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، به ازای ریسک بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظار خواهد بود. بنابراین آنها نیز بدنبال شاخصی برای ارزیابی عملکرد شرکتها هستند تا بتوانند تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.
در گذشته یکی از معیارهای که در این راستا مورد استفاده قرار می‌گیرد، نرخ بازده دارائی‌ها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یعنی نظام دوپونت است که از دهه 1980 به بعد مورد استفاده قرار گرفته است.
روش دیگری که در دهه 1990 مورد استفاده قرر گرفت ارزش افزوده اقتصادی نامیده می‌شود. که اولین بار توسط یک گروه مشاوره مدیریت با نام Stern stewart co مطرح شده است. این روش به طور خلاصه بر ایجاد یا از بین رفتن سرمایه (ارزش شرکت) تأکید دارد به بیان دیگر این روش میزان بازده سرمایه را پس از وضع هزینه‌های تأمین مالی از طریق بدهی و حقوق صاحبان سرمایه را نشان می‌دهد.
با توجه بررسی‌های انجام شده و نتایج حاصله و نیز ایرادات وارده بر سود خالص مانند هموارسازی، اثر برآوردها، اختلاف سلایق و در نظر نگرفتن هزینه تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام (هزینه فرصت سرمایه گذاران) در محاسبه سود و. .. معیار نرخ بازده دارایی‌ها مورد تردید است و لذا چون در معیار ارزش افزوده اقتصادی ایرادات مربوطه حذف شده است همچنین چون در محاسبه eva هزینه کل منابع تامین مالی شرکتها که شامل (هزینه فرصت سرمایه گذاران است) در نظر گرفته می‌شود. بنابراین ارزش افزوده اقتصادی معیار مناسبتری برای ارزیابی عملکرد شرکت‌ها است.
استفاده از روشها یا تکنیکهایی برای دستیابی به وضعیت آینده همواره دغدغه اصلی دانشمندان علوم مختلف بوده است. در این راه به طور طبیعی روشهایی قابلیت ماندگاری و کاربردی مناسب دارند که دارای کمترین خطای ممکن در پیش بینی باشد. بر این مبنا در سالهای بسیار روشهای ریاضی اعم از میانگین (ساده، مترادف، دوبل) و رگرسیون و مانند اینها تنها الگویی بودند که قاطعانه مورد تأئید و استفاده قرار می‌گرفت – اما در مواقع گوناگون دارای اشکالاتی بودند(زمانی که نتوان بین داده‌ها و متغیرهای وابسته و مستقل رابطه ریاضی ایجاد کرد با ایجاد روشهای هوش مصنوعی مانند شبکه عصبی بویژه در مواقعی که رابطه ریاضی مناسبی بین داده‌ها و متغیرای مستقل و وابسته قابل شکل دهی نبود امیدهای بسیاری بوجود آمد این امیدها تا جایی ادامه یافت که حتی آنها را جایگزین روشهای ریاضی نیز دانستند.
مساله اساسی تحقیق این است که آیا می توان با استفاده از داده های حال حاضر به پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی و دارایی های مالی در آینده بپردازیم؟

 

4-1 سوالات تحقیق
1. آیا شبکه های عصبی توانایی پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتهای مورد مطالعه را دارد؟
2. آیا می توان با استفاده از شبکه عصبی و نسبتهای مالی به پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی و دارایی های مالی در آینده بپردازیم؟
3. ایا پیش¬بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتها از طریق شبکه عصبی نسبت به رگرسیون خطی برتری دارد؟

 

5-1 فرضیه های پژوهش
* ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و نسبت های مالی قابلیت پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی را دارند.
* مدل ارائه شده در این پژوهش عملکرد بهتری در پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی نسبت به رگرسون خطی دارد.

 

6-1 اهداف تحقیق
هدف ابتدایی این پژوهش پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی اوراق بهادار است که می توان از آن برای سرمایه گذاری استفاده نمود.
پیش بینی بازده دارایی های در طول زمان برای کسب منفعت و سود بیشتر همیشه مورد توجه بوده است اما در این پژوهش ارزش افزوده اقتصادی به عنوان گامی بلند تر برای رسیدن به سرمایه گذاری بهتر دست یابیم و در حسابداری مالی این امر برای سهام داران را می توان ارائه کرد . در پزوهش هایی که تا به حال انجام شده است روش های بسیاری برای پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی ارائه شده است اما تا کنون به یک روش یگانه که بهترین روش برای پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی یافت نشده است به همین دلیل در این پژوهش به دنبال یافت روشی برای پیش بینی بهتر ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها ها هستیم.
از اهداف دیگر این پژوهش می توان به بهبود پیش بینی های ارزش افزوده اقتصادی و جستجو برای یافتن روش های بهتر با کارایی بیشتر و سرعت عمل بیشتر اشاره کرد.

 

7-1 حدود مطالعاتی
1-7-1 قلمرو موضوعی
محور اصل این تحقیق پیش بینی EVA با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می‌باشد و در حوزه مدیریت سرمایه گذاری طرح و بررسی شده است.

 

2-7-1 قلمرو زمانی
دوره 6 ساله از ابتدای سال 1382 تا انتهای سال مالی 1387.

 

3-7-1 قلمرو مکانی
محدوده شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.

 

8-1 تعریف واژگان کلیدی و اصطلاحات
* ارزش افزوده
در یک مفهوم کلی به معنای افزایش در ارزش متعارف یک واحد اقتصادی با کذشت زمان است، به عبارت دیگر قدرت سود آوری داراییهای موجود را بیان می کند.
* ارزش افزوده اقتصادی
این ارزش به عنوان معیاری که با هدف سازمان در ارتباط با افزایش ثروت سهامداران همبستگی دارد استفاده می شود و تأثیر سیاستهای مدیریت روی ارزش سهام را اندازه گیری می کند و برابر با سودهای عملیاتی منهای هزینه سرمایه هائی است که برای ایجاد آن به کار گرفته شده است و در این تحقیق از فرمول: سرمایه به کار رفته × (نرخ میانگین موزون هزینه سرمایه- نرخ بازده کل داراییها) محاسبه می شود.
* سود هر سهم
از طریق گزارشات مالی شرکت تعیین می شود و برابر است با سود ویژه شرکت پس از کسر مالیات تقسیم بر تعداد سهام عادی آن شرکت در پایان سال.
*سرمایه به کار رفته
سرمایه به کار رفته عبارتست از جمع کل منابع مالی مورد استفاده برای تأمین داراییها که شامل جمع کل بدهیها و حقوق صاحبان سهام است؛ به عبارت ساده تر سرمایه به کار رفته عبارتست از جمع کل داراییها.

 

* نرخ بازده کل سرمایه (r)
این نرخ از تقسیم سود خالص عملیاتی پس از مالیاتی بر کل سرمایه به کار رفته به دست می آید.
* نرخ هزینه سرمایه (c)
حداقل بازدهی است که شرکت باید از سرمایه گذاریهای خود به دست آورد تا قیمت بازار سهام تغییر نکند.
* قیمت سهام (P)
عبارتست از مبلغی که سرمایه گذار در یک بازار رسمی عرضه سهام برای هر سهم یک شرکت حاضر است بپردازد که این قیمت تابع عوامل متعددی مانند میزان عرضه و تقاضای آن سهم می باشد؛ بنابراین در این تحقیق منظور از قیمت سهام قیمت بازار سهام است که توسط بازار بورس تعیین می گردد و نه قیمت اسمی آن. در این تحقیق همانطور که در فصول بعدی به اجمال به آن اشاره خواهد شد از متوسط قیمت سهام در اول و آخر دوره استفاده می گردد.
* پاسخگویی نسبت به سرمایه
عبارتست از حسابدهی یا استدلال منطقی یک مدیر یا فردی که وظیفه استفاده از سرمایه یک سرمایه گذار را برای نیل سرمایه گذار به هدف مورد نظرش به عهده دارد، در زمینه روشی که برای رسیدن به هدف سرمایه گذار در پیش گرفته است (عمدتآً هدف سرمایه گذار رسیدن به سود و ثروت بیشتر است).
*شبکه عصبی مصنوعی
شبکه¬های عصبی یکی از پویاترین حوزه¬های تحقیق در دوران معاصر است که افراد متعددی از رشته¬های گوناگون علمی را به خود جلب کرده است. زیست شناسان، شبکه¬های عصبی بیولوژیکی را طی سالیان متمادی مطالعه کرده¬اند، که مغز انسان نمونه¬ای از این شبکه¬هاست. دست یابی به روش کار مغز، تلاش بی وقفه¬ای بوده است که بیش از 2000 سال پیش توسط ارسطو و هراکلیتوس آغاز شد و با تحقیقات دانشمندان دیگری چون رامنی کاجال، کلگی و هب ادامه داشته است.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
مدل های ارزش گذاری درآمدپسماند، موضوع پژوهش بسیاری از پژوهشگران بوده است که به گونه ای گسترده در مدیریت سرمایه ، به کار گرفته می شوند . درآمد پسماند برابر با سودخالص شرکت، منهای هزینه فرصت سرمایه به کار رفته برای تولید سود است. از آنجا که هزینه حقوق صاحبان سهام در صورت سود وزیان درج نمی شود، ممکن است سود خاص شرکت، عددی مثبت باشد ولی سود بالا، برای پوشش هزینه فرصت حقوق صاحبان سهام، کافی نباشد. در این صورت در حقیقت سهام داران از سرمایه گذاری در شرکت، زیان دیده اند. در آمد پسماند با در نظر گرفتن هزینه حقوق صاحبان سهام، این مشکل را بر طرف کرده است .
یکی از نویسندگان و محققین مدیریت مالی در سال 1964 میلادی اظهار داشت (معلومات اندکی درباره چگونگی اتخاذتصمیمات بسیار با اهمیت اما غیر مکرر مالی در اختیار دست اندرکاران مالی قرار دارد) . مدیران درباره ارزش داراییها اطلاعاتی چندانی در اختیار ندارند.اینکه براساس چه فرآیندی یک پروژه سرمایه گذاری توسط یک واحد انتفاعی قبول و توسط واحد دیگر رد می شود؟
بنابراین مدیران به عنوان استفاده کننده ، به اطلاعات حسابداری و اطلاعات تکمیلی نیازمند اند از سوی دیگر هر واحد تجاری به منظور تداوم فعالیت تصمیم گیری در جهت اتخاذ رویه های وخط مشی مطلوب نیاز به ارزیابی عملکرد و بررسی ضعف ها و کاستی ها ی ناشی از اقدامات گذشته را دارد در این راستا مدیریت استراتژیک نیاز به برنامه ریزی مناسب و بهینه دارد.
یکی از سطوح مورد توجه مدیران در تصیم گیریها ی خود برای خلق ارزش ، صرفه اقتصادی است که در واقع ارتباط تنگاتنگی با خلق ارزش دارد. صرفه اقتصادی ، استفاده کارا وموثر از منابع با توجه به سودآوری در بلند مدت می باشد . معیار های مختلفی برای ارزیابی داراییها وجود دارد که به شرح ذیل می باشد:
نرخ بازدهی سرمایه ،نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود خالص و بسیاری معیارهای دیگر برای این ارزیابی وجود دارد.

 

2-2 بخش اول: ادبیات پژوهش
1-2-2 بررسی مفاهیم مربوط به سود
سود اساسا یک مفهوم حسابداری است که بخش اعظم تلاش حسابداران در جهت اندازه گیری آن معطوف می گردد.
از دیدگاه حسابداری سود و زیان خالص عبارت است از تغییر در حقوق صاحبان سهام یعنی تغییر در خالص داراییهای یک واحد تجاری طی یک دوره مالی که از فعالیتهای انتفاعی و مستمر واحد تجاری و عمملیات فرعی ، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات،رویدادها و شرایط موثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می شود.
هدف سرمایه گذاران حداکثر بودن سود است که در واقع همان حداکثر ثروت است

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  140  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتها

دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت های جدیدالورود در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت های جدیدالورود در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
امروزه به دلیل گسترش فعالیت های اقتصادی ، توسعه بازارهای مالی و رونق سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی ، مهم ترین ابزار جهت اتخاذ تصمیمات درست و کسب منفعت مورد انتظار و استفاده بهینه و مطلوب از امکانات مالی ، دسترسی به اطلاعات درست و به موقع و تحلیل دقیق و واقع بینانه آن می باشد.
از جمله اطلاعاتی که استفاده کنندگان ازااطلاعات مالی شرکتها در تصمیم گیری های خود مورد توجه قرار می دهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکت ها است . در این میان هرگونه اطلاعاتی که به نحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تاثیر گذار خواهد بود .
سود پیش بینی شده هر سهم برای سال مالی آینده ، از جمله اطلاعاتی است که از سوی شرکت ها اعلام می شود . این اطلاعات بر قیمت سهام و به تبع آن بر بازده سهام اثر گذار است و چنانچه دارای محتوای اطلاعاتی باشد می تواند بر رفتار استفاده کنندگان به خصوص سهام داران بالفعل و بالقوه تاثیر گذاشته و باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود و بازده های غیر عادی (بازده ای کمتر یا بیشتر از بازده بازار) ایجاد کند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
یکی از اهداف اطلاعات حسابداری کمک به استفاده کنندگان در پیش¬بینی جریان¬های نقد ورودی آتی به واحد تجاری و به تبع آن پیش¬بینی بازده سرمایه¬گذاری است. بخشی از متغیرهای تأثیرگذار بر بازده سهام شرکت¬ها در بازار سهام ناشی از اطلاعات مالی است که از طریق سیستم حسابداری تهیه می¬شود. میزان تأثیر این اطلاعات بسیار پیچیده و تا حدی ناشناخته است. اگر اطلاعات حسابداری برای تعیین بازده سودمند باشد در آن صورت تغییرات در داده¬های حسابداری باید سبب تغییر در بازده سهام شرکت¬ها شود.
بورس اوراق بهادار به عنوان نماد بازار سرمایه ایران، تأثیرپذیری زیادی از تغییر چرخه¬های اقتصادی دارد. مدیران سرمایه¬گذاری و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی که در این بازار به معاملات سهام و سایر دارایی¬های مالی می¬پردازند، برای حفظ و افزایش ارزش سبد سرمایه¬گذاری خود نیاز به بررسی عوامل مختلف مؤثر بر بازده سرمایه¬گذاری¬های خود دارند.
پیش¬بینی¬های سود هر سهم در سرمایه¬گذاری¬ها از اهمیّت ویژه¬ای برخوردار است، زیرا در
شیوه¬های ارزیابی سهام عامل مهمی تلقی می¬شود و در بیشتر موارد، جزء اساسی روش¬های انتخاب سهام می¬باشد. اهمیت این پیش¬بینی به میزان انحرافی بستگی دارد که با واقعیت دارد. هر چه میزان این انحراف کمتر باشد، پیش¬بینی از دقت بیشتری برخوردار است و این مسئله برای استفاده کننده و تهیه کننده مهم تلقّی می¬شود.
تصمیم¬گیرندگان برای اتخاذ تصمیمات صحیح و دقیق، نیازمند اطلاعاتی مفید و سودمند هستند. بالتبع بیشتر اطلاعات باید از طریق گزارش¬های مالی شرکت در اختیار آن¬ها قرار گیرد. اکثر
استفاده¬کنندگان بر اقلامی تأکید دارند که تصور می¬کنند مربوط¬ترین اطلاعات است. اطلاعات مربوط به سود هر سهم، مقیاسی است که از نظر بیشتر استفاده¬کنندگان با اهمیّت و مربوط محسوب می¬شود. مشاهدات مستقیم و غیرمستقیم مؤید این است که سود هر سهم گزارش شده و سود هر سهم پیش¬بینی شده بر قیمت بازار سهام عادی اثر مستقیم می¬گذارد و سرمایه¬گذاران خواستار این اطلاعات هستند.مدیریت موظف است علاوه بر سود هر سهم ارائه شده از طریق صورت¬های مالی، برآورد آتی از دورنمای شرکت در قالب سود هر سهم پیش¬بینی شده را در اختیار استفاده¬کنندگان بگذارد.
تصمیم¬گیری صحیح سبب می¬شود سرمایه¬گذار به انتظارات و توقعات خود از سرمایه برسد و شرکت با ارائه اطلاعات درست می¬تواند اعتماد استفاده¬کننده را جلب کند.
در تحقیق حاضر، رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دو مقطع زمانی سال ورود به بورس و یک¬سال پس از ورود به بورس مورد بررسی قرار می¬گیرد.
در این فصل پس از بیان مسئله تحقیق به بیان اهمیّت و ضرورت آن می¬پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می¬کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سؤال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به فریضه¬های تحقیق و مدل تحلیلی نیز اشاره شده است.

 

2 ـ 1 تاریخچه مطالعاتی
بیورکلارک ورایت (1979)
بیورکلارک ورایت در مورد میزان واکنش بازار تحقیقی انجام دادند. آن¬ها نمونه متشکل از 276 شرکت را برای دوره 10 ساله از 1965 تا 1974 مورد مطالعه و تحقیق قرار دادند. در مورد هر شرکت موجود در این نمونه و برای هر سال که این نمونه مورد تحقیق قرار می¬گرفت، آن¬ها تغییرات غیر منتظره در سود خالص را محاسبه کردند، سپس با روش مبتنی بر الگوی بازار در صدد بر آمدند بازده غیر عادی سهام مربوط به تغییر غیر منتظره در سود خالص را محاسبه نمایند. این پژوهشگران با مقایسه کردن تغییرات غیر منتظره سود با بازده غیر عادی سهام به این نتیجه رسیدند که هر قدر شدت تغییرات در سود خالص غیر منتظره بیشتر باشد بازار اوراق بهادار واکنش بیشتری نشان خواهد داد، این نتیجه با کاربرد الگوی قیمت گذاری دارایی¬های سرمایه¬ای و با روش مبتنی بر سودمندی اطلاعات از نظر تصمیم¬گیری سازگار است.
تحقیقات داخلی
محمد رضا ذاکری (1375) به بررسی تحلیلی کوتاه مدت و بلند مدت سهام جدید الوررود در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. هدف وی از انجام این تحقیق بررسی مقایسه بازده سهام جدید در مقایسه با بازده شاخص بورس اوراق بهادار در کوتاه مدت و بلند مدت می¬باشد. نتایج تحقیق حاکی از این می¬باشد که شرکت¬های جدید طی 4 ماه اول معامله به طور متوسط 7/11% بازده اضافی (غیر عادی) و در دوره بلند مدت 3 ساله 4/16% کسر بازده داشتند (ذاکری، 1375،ص 45).
حمید خالقی مقدم (1377)وی در رساله دکتری خود دقت پیش¬بینی سود شرکت¬های جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران و عوامل موثر بر آن رابرای سالهای 1373تا 1375 مورد بررسی قرار داد.از جمله عواملی که بر دقت پیش بینی سودشرکتها موثربوده ودرتحقیق اومورد بررسی قرار گرفته،متغیرهایی چون: اندازه شرکت ،عمرشرکت ،قیمت سهام ودرجه اهرم مالی شرکت است. وی به این نتیجه رسید که بین تغییرات قیمت سهام و دقت پیش بینی سود رابطه معکوس و بین دقت پیش بینی سود و اندازه شرکت های جدید الورود به بورس اوراق بهادار تهران رابطه مستقیم وجود دارد.
عبده تبریزی و دموری (1382)در تحقیقی با عنوان شناسایی عوامل مؤثر بر بازده بلند مدت سهام جدیداً پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، شرکت¬هایی را بررسی کردند که برای نخستین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه شده بودند. در این تحقیق شرکت¬های تازه وارد به بازار طی سال¬های 1369 تا 1374 مورد بررسی قرار گرفته¬اند و عوامل مؤثر بر بازده بلند مدت این شرکت¬ها به طور خاص مورد آزمون قرار گرفته است. این عوامل عبارت از حجم معاملات سالانه سهام، اندازه شرکت و بازده کوتاه مدت حاصل از خرید و فروش سهام شرکت¬های مربوط است. نتایج این تحقیق نشان دهنده وجود بازده کوتاه مدت بیشتر سهام شرکت¬های جدیدالورود به بازار نسبت به شاخص بازار بوده است. بنابراین آنان عملکرد قیمت¬گذاری سهام شرکت¬های جدیدالورود به بورس را مشابه بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف دانسته¬اند (عبده تبریزی و دموری، 1382،ص 27).
بهرام فر (1383)وی در مقاله ای به بررسی تأثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی آتی سهام شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال¬های 74 ـ 82 پرداخت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که متغیرهای درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی،ارزش بازار شرکت،نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام،هزینه استقراض،توزیع سود نقدی،با بازده غیر عادی سهام رابطه معکوس دارند.درحالی که متغیرهای نرخ بازده سرمایه¬گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ، رابطه مستقیمی با بازده غیر عادی دارند.

 

3 ـ 1 بیان مسئله
گزارش¬های مالی از مهمترین فرآورده¬های سیستم اطلاعاتی حسابداری است که برای گروه¬های مختلفی از استفاده¬کنندگان برون سازمانی، اطلاعات مالی را در چارچوب مشخصی ارائه می¬کند که این اطلاعات در تعیین قیمت سهام بی¬تأثیر نیست. تغییرات قیمت سهام شرکت¬ها تحت تأثیر عوامل مختلفی است. یکی از عوامل موثر بر روند قیمت سهام یک شرکت نشانه¬ها و علائمی است که به صورت اطلاعات مختلف از داخل آن شرکت انعکاس می¬یابد و در دسترس سرمایه¬گذاران قرار می-گیرد. از جمله اطلاعات منتشره از سوی شرکت¬ها، صورت¬های مالی اساسی و اعلان سود پیش¬بینی شده هر سهم برای سال آینده است. این اطلاعات حسابداری نقش مهمی در تصمیم¬گیری سرمایه-گذاران در خصوص خرید، فروش و نگهداری سهام دارند.
پیش¬بینی سود حسابداری و تغییرات آن به عنوان یک رویداد اقتصادی از دیر باز مورد علاقه سرمایه-گذاران مدیران، تحلیل¬گران، پژوهشگران و اعتباردهندگان بوده است. بنا براین پیش¬بینی عنصر کلیدی در تصمیم¬گیری¬ها است.
از طرفی خرید سهام شرکت¬های جدیدالورود به بورس، نسبت به سایر شرکتها فرآیندی مخاطره آمیز است، زیرا به دلیل عدم سابقه معاملاتی، اطلاعات تاریخی مربوط به آن¬ها اندک است. از سوی دیگر عدم تقارن اطلاعاتی میان مدیران وسرمایه گذاران بالقوه، مهمترین مسئله ای است که سرمایه-گذاران در مورد این شرکت¬ها با آن مواجهند. در چنین شرایطی شرکت¬های جدیدالورود اطلاعاتی به بازار ارائه می کنند که بر مبنای آن¬ها سهام قیمت یابی می شود.
شواهد تجربی نشان می¬دهد سرمایه¬گذاران به اطلاعاتی نظیر سود هر سهم اتکاء کرده و در
قیمت¬گذاری سهام از آن استفاده می¬کنند. این پیش¬بینی¬ها بیانگر انتظارات مدیریت از عملکرد آتی شرکت است. بنابراین خطای پیش¬بینی سود عامل مهمی در عملکرد بازار ثانویه است. پژوهش¬های متعددی نیز در زمینه تبیین عوامل مؤثر در پیش بینی سود و بازده سهام وجود دارد که بر مربوط بودن سود پیش¬بینی شده در تصمیم¬گیری استفاده کنندگان صورت¬های مالی تأکید دارند. این پژوهش-ها در حوزه عرضه اولیه سهام و یا پس از چند سال فعّالیّت در بازار سرمایه هستند.
با توجه به مطالب فوق این سؤال مطرح می¬شود که آیا خطای پیش¬بینی سود هر سهم بر بازده غیر عادی سهام شرکت¬ها در سال ورود به بورس تأثیر می¬گذارد؟ و آیا این تأثیر با گذشت یک سال از ورود شرکت¬ها به بورس همچنان وجود دارد یا تغییر می¬کند؟و در صورت تغییر ناشی از چه عواملی است؟

 

¬4 ـ 1 چارچوب نظری تحقیق
در سال¬های اخیر نحوه گزارشگری و افشای اطلاعات حسابداری مؤثر بر تصمیمات استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی مورد توجه محقّقین حسابداری قرار گرفته است. بسیاری از تحقیقات اخیر به بررسی توان پیش¬بینی اقلام حسابداری پرداخته است. استفاده¬کنندگان از صورت-های مالی توجه بیشتر و عمیق¬تری به قدرت پیش¬بینی اقلام مندرج در این صورت¬ها داشته¬اند. از نظر تحلیل¬گران مالی، اقلام صورت¬های مالی با توجه به میزان توان پیش¬بینی در تصمیم¬گیری ارزش دارند.
عرضه عمومی سهام یکی از متداول¬ترین روش¬های واگذاری شرکت¬های دولتی به بخش خصوصی است، بدون تردید قیمت¬گذاری مناسب سهام در عرضه اولیّه برای شرکت¬هایی که برای نخستین بار وارد بازار سرمایه می¬شوند بسیار حائز اهمیّت است. زیرا اگر قیمت عرضه اولیّه سهام کمتر از واقع تعیین شود شرکت به منابع مورد نیاز خود دست پیدا نکرده و چنان چه قیمت عرضه اوّلیّه بیش از واقع تعیین شود سرمایه¬گذاران ازخرید سهام خودداری می¬کنند.
با وجود این که در اکثر کشورها، تحقیقات متعددی در خصوص سودمندی اطلاعات حسابداری در ارزش¬گذاری یا برآورد قیمت عرضه اوّلیّه و ارتباط آن با بازده کوتاه مدت و بلند مدت سهام به عمل آمده، تحقیقاتی که در ایران صورت گرفته انگشت شمار است (از جمله تحقیق ظریف فرد 1383، ایمانی 1384 و باقر زاده 1386) ـ نتایج این اطلاعات حاکی از این است که بازده بلند مدّت سهام جدید کمتر از بازده بازار است که از آن تحت عنوان معمای عملکرد کمتر سهام جدید نام برده شده است.
از دهه 90 تاکنون تحقیقات کاربردی بیشتری در مورد تأثیر متغیرهای حسابداری بر بازده غیر عادی سهام و سودمندی اطلاعات حسابداری برای تحلیل¬گران مالی و سرمایه¬گذران انجام شده است.

 

 

 

 

 


جدول شماره (1ـ 1) تحقیقات متعددی را که در این زمینه صورت گرفته در خود جای داده و چارچوب نظری تحقیق برگرفته از این تحقیقات می¬باشد.
جدول (1 ـ 1) مطالعات انجام شده در ارتباط با متغیرهای تحقیق
سال محقق / محققین متغیر مورد مطالعه یافته¬¬های پژوهش
1983 کوپر و تیلور طول دوره پیش¬بینی و دقت پیش¬بینی سود بین طول دوره پیش¬بینی و دقت
پیش ¬بینی سود رابطه منفی وجود دارد.
1992 کوک اندازه شرکت و دقت پیش-بینی سود بین اندازه شرکت و دقت پیش¬بینی سود رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
2000 هارتنت و رامک اعتبار حسابرسی و خطای پیش¬بینی سود بین اعتبار حسابرسی و خطای
پیش¬بینی سود رابطه معنادار منفی وجود دارد.
2009 یانتی و فلورنس اندازه شرکت، طول دوره
پیش¬بینی، صنعت، و خطای پیش¬بینی سود و بازده خطای پیش¬بینی روی عملکرد (بازده) کوتاه مدت سهام در عرضه¬های اولیه اثر می¬گذارد.
2001 فرت سود و بازده غیر عادی ارتباط معنی¬دار مثبت بین خطای برآورد سود و بازده غیر عادی سهام وجو دارد.
2000 آلوارز و گنزالز بازده بلند مدت و عرضه اولیه بین عرضه اولیه زیر قیمت و بازده بلند مدت عرضه اولیه سهام رابطه مثبت وجود دارد.
2000 اکبو و نرلی اهرم، نقد شوندگی و بازده بلند مدت عرضه اولیه شرکت¬های عرضه کننده سهام، دارای اهرم کمتر و نقد شوندگی بیشتر در هر یک از سه سال پس از عرضه اولیه هستند که کاهش ریسک و بازده مورد انتظار سهامداران را تحقق می¬بخشد.

 

2004 محمد عمران بازده کوتاه مدت و بلند مدت سهام انتشار یافته دارای بازده غیر عادی مثبت از شروع انتشار تا یک سال بعد و بازده¬های غیر عادی منفی در دوره زمانی سه تا پنج ساله می¬باشد.
1992 بکارت و هدریک سود تقسیمی و بازده سود تقسیمی بر بازده غیر عادی آتی سهام تأثیر گذار است.
1995 و 1997 فاما و فرنچ ارزش بازار، درجه اهرم مالی و بازده غیر عادی ارزش بازار و درجه اهرم مالی از متغیرهای مؤثر بر بازده غیرعادی آتی سهام هستند.
1382 عبده تبریزی و دموری بازده بلند مدت وجود بازده کوتاه مدت بیشتر سهام شرکت¬های جدیدالورود به بازار نسبت به شاخص بازار و بازده بلند مدت کمتر نسبت به شاخص بازار است.
2004 زالوکی، کمبل، گوداکری بازده بلند مدت و عرضه اولیه بازده بلند مدت در صنایع مختلف و در تابلو اصلی و فرعی عرضه اولیه تفاوت معنا دار است.
2002 کلارکسون و همکاران دقت برآورد سود و بازده سهام سود افشا شده در گزارش¬های
شرکت¬های دارای عرضه عمومی اولیه با ارزش بوده و بین دقت برآورد سود و بازده سهام رابطه منفی معناداری وجود دارد.
2003 جرجیا خطای پیش¬بینی سود و بازده غیر عادی بین خطای پیش¬بینی سود و بازده غیر عادی سهام رابطه مثبت معناداری وجود دارد.
2005 لونکانی و همکاران سود و بازده بلند مدت غیر عادی برآوردهای سود مدیران خوش بینانه بوده و دقت بیشتری نسبت به
مدل¬های سری زمانی دارد و بین برآورد سود و بازده بلند مدت رابطه منفی وجود دارد.
5 ـ 1 اهمیّت و ضرورت تحقیق
در دنیای سرمایه¬گذاری، تصمیم¬گیری مهمترین بخش از فرآیند سرمایه¬گذاری است که طی آن سرمایه¬گذاران در جهت رسیدن به حداکثر منافع و ثروت خویش ، نیازمند اتخاذ بهینه¬ترین تصمیمات
می¬باشند. در این ارتباط مهمترین عامل فرآیند تصمیم¬گیری، اطلاعات است. اطلاعات می¬تواند برفرآیند تصمیم¬گیری تأثیر بسزایی داشته باشد. زیرا موجب اخذ تصمیمات متفاوت در افراد متفاوت می¬شود. در بورس اوراق بهادار نیز تصمیمات سرمایه¬گذاری متأثر از اطلاعات است. نظریه پردازان بازارهای اوراق بهادار، گزارشگری مالی را مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه¬گذاران می-دانند. به همین دلیل یکی از اهداف حسابداری و تهیه صورت¬های مالی فراهم کردن اطلاعات به منظور تسهیل تصمیم¬گیری است.
بر این اساس اطلاعات حسابداری بایستی سرمایه¬گذاران را جهت پیش¬بینی رویدادهای آتی یاری دهد. سرمایه¬گذاران اغلب به دنبال به حداکثر رساندن بازده سرمایه¬گذاری خود هستند. جهت این امر تشخیص این که سهام چه زمانی خریداری شده، تا کی نگهداری و چه زمانی فروخته شود آنها را قادر به تأمین هدف به حداکثر رساندن منافع حاصل از سرمایه¬گذاری¬های خود می¬نماید.
بدین علّت موضوع بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت-ها در دو مقطع زمانی انتخاب گردید تا از طریق بررسی تجربی و انجام آزمون¬های علمی بر روی اطلاعات وقوع یافته طی سال¬های متمادی در بورس اوراق بهادار تهران راهکارهای مفیدی در امر تصمیم¬گیری خرید و فروش سهام به سرمایه¬گذران در بورس اوراق بهادار تهران ارائه شود. همچنین این تحقیق در راستای کمک به تصمیم¬گیرندگان و مدیران مالی برای پیش¬بینی سود در بودجه سال مالی و مقایسه میزان تحقق سود واقعی و پیش¬بینی شده در پایان سال مالی و نهایتاً اعمال تعدیلات لازم می¬باشد.

 

6 ـ 1 اهداف تحقیق
نظر به این که مدیران، تحلیل¬گران و سرمایه¬گذاران بیشترین توجه خود را به سود گزارش شده شرکت¬ها اختصاص داده¬اند به نحوی که از آن برای ارزیابی عملکرد شرکت استفاده می¬کنند و هم چنین با توجه به این که تصمیم¬گیری در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام برای سرمایه¬گذران از اهم امور تلّقی می¬گردد و گذشته از دیگر شواهد و اطلاعات، توان پیش¬بینی نرخ بازده سهام در اخذ چنین تصمیماتی بسیار تأثیرگذار می¬باشد، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت¬ها در دو مقطع زمانی می¬باشد.
امیدواریم نتایج این تحقیق بتواند به عنوان ابزار و معیاری جهت سنجش میزان دقت پیش¬بینی سود شرکت¬ها مورد استفاده قرار گیرد و سرمایه¬گذران نیز بتوانند تصمیمات بهینه¬ای اتخاذ کنند.
مدل تحقیق و شیوه اندازه¬گیری متغیرها
مدل پژوهش حاضر به صورت زیر ارائه می¬گردد. در مدل ارائه شده تمام متغیرها به صورت سالانه محاسبه می گردد :
(1 ـ 1)
ABRt = α 0 + α 1 FEit + α 2 SIZeit + α 3 Flit + α 4 ROAit + α5 LARit + α6 OCFit + α7 Li /EQ + α8 I it + α9 ( DPS/ EPS ) it + E it
که در آن:
ABRt : بازده غیر عادی سهام شرکت i در زمان t (متغیر وابسته)
FEit : خطای برآورد سود هر سهم شرکت i در زمان t (متغیر مستقل)
SIZe : اندازه شرکت (متغیر کنترل)
Fl : درجه اهرم مالی (متغیر کنترل)
ROA : بازده دارایی (متغیر کنترل)
LAR :بازده دارایی¬های ثابت (متغیر کنترل)
OCF : وجوه نقد عملیاتی (متغیر کنترل)
Li / EQ : نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (متغیر کنترل)
I : هزینه بهره (متغیر کنترل)
DPS/ EPS : توزیع سود نقدی (متغیر کنترل)
E : خطای برآورد
α 0 : عرض از مبدأ رگرسیون
α 1 تا α 9 : برآورد کننده شیب خط رگرسیون
که شیوه محاسبه هر یک از متغیرها به شرح زیر است:
بازده غیرعادی
بازده غیر عادی برابر است با تفاوت بین نرخ بازده شرکت و بازده بازار، برای تعیین بازده غیرعادی از مدل تعدیل شده بازار (مدل ساده بازار) استفاده می¬شود (ایزدی نیا، 1382 ، ص 116).
ABRit = Rit – Rmt
(2-1)
که:
Rit : نرخ بازده سالانه سهام i در زمان t
Rmt : نرخ بازده سالانه بازار در زمان t
نرخ بازده سالانه سهام:
نرخ بازده سهام برای شرکت¬های نمونه به صورت زیر محاسبه می¬شود:
(3 ـ 1)
Rit=(Pit+Dit-Pi0)/Pi0×100
که:
Pit : قیمت سهام i در انتهای زمان t
Pio : قیمت سهام i در ابتدای زمان t
Dit : سود سهام پرداختی توسط شرکت i در زمان t
نرخ بازده سالانه بازار:
در این تحقیق نرخ بازده بازار بر اساس شاخص کل بورس سهام محاسبه خواهد شد.
(4 ـ 1)
Rmt=(Imt-Im0)/Im0
که:
Imt : شاخص کل بورس در پایان زمان t
Imo : شاخص کل بورس در ابتدای زمان t
خطای پیش¬بینی سود هر سهم
برای اندازه¬گیری خطای پیش¬بینی سود هر سهم از شاخص زیر استفاده می¬شود:
(5 ـ 1)

FE=(At-Ft)/Ft×100

 

که:
At : سود واقعی شرکت در زمان t
Ft: سود پیش¬بینی شده شرکت در زمان t
همچنین شیوه اندازه¬گیری متغیرهای کنترل در جدول زیر ارائه شده است:
جدول (2 ـ 1) شیوه اندازه¬گیری متغیرهای کنترل
عنوان متغیر شیوه اندازه¬گیری
اندازه شرکت (قیمت بازار سهام × تعداد سهام) LOG
اهرم مالی کل بدهی ها
کل دارایی ها
بازده دارایی سود وزیان پس از کسر مالیات
کل دارایی ها
بازده دارایی¬های ثابت جمع درآمدها
خالص دارایی های ثابت
وجوه نقد عملیاتی وجوه نقد عملیاتی
تعداد سهام
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کل بدهی
حقوق صاحبان سهام
هزینه بهره هزینه بهره
تعداد سهام
توزیع سود نقدی سود نقدی تقسیم شده
سود هر سهم

 

7ـ 1 حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق چارچوبی را فراهم می¬کند تا مطالعات و آزمون محقق در طی آن قلمرو خاص انجام پذیرد و دارای اعتبار بیشتر باشد.

 

1-7-1قلمرو مکانی تحقیق
جامعه آماری مورد مطالعه کلیه شرکت¬های تازه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن معیارهای ذکر شده می¬باشد.

 

2-7-1قلمرو زمانی تحقیق
دوره زمانی این پژوهش با توجه به در دسترس بودن اطلاعات مربوط به متغیرهای تحقیق و محدودیت¬های هزینه و زمان، 6 ساله و از ابتدای سال 1382 تا انتهای 1387 می¬باشد.

 

3-7-1قلمرو موضوعی تحقیق
در این پژوهش، بررسی رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام مربوط به شرکت¬های جدیدالورود در بورس اوراق بهادار تهران در دو مقطع زمانی مورد کنکاش قرار می-گیرد.

 

8 ـ 1 فرضیه¬ های تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق، سؤالات اساسی پژوهش و هم چنین چارچوب نظری تحقیق فرضیّات زیر تدوین و ارائه می¬گردد تا پس از جمع آوری اطلاعات، آن¬ها را برای تأیید یا رد مورد آزمون قرار دهیم:
فرضیات اصلی:
بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام در سال ورود به بازارسرمایه رابطه وجود دارد.
بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام شرکت پس از یک سال از ورود به بازارسرمایه رابطه وجود دارد.
فرضیه فرعی:
نوع صنعت بر رابطه بین خطای پیش¬بینی سود هر سهم و بازده غیرعادی سهام تأثیر می¬گذارد.

 

9 ـ 1 ـ تعریف واژه¬ها و اصطلاحات
بازارسرمایه
بازار سرمایه ، بازاری برای دارایی هایی با سر رسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلند مدت)محسوب می گردد . از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصت های سرمایه گذاری مناسب تر و نیازمند به تامین مالی بلند مدت می باشند ، پس اندازهای افراد به سرمایه گذاری تبدیل می گردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه ، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص می کند (راعی و تلنگی ، 1387،ص44-42 ).
عرضه عمومی اولیه
در بازارهای اولیه، اوراق انتشار یافته توسط شرکت¬ها برای اولین بار عرضه گشته و بدین ترتیب دارایی¬های مالی شرکت یا منابع مالی بلند مدت مبادله و تشکیل سرمایه صورت می گیرد (راعی و تلنگی، 1387،ص 42).
بازده سهام :
بازده در فرآیند سرمایه¬گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می¬کند و پاداشی برای
سرمایه¬گذاران محسوب می¬شود. بازده ناشی از سرمایه¬گذاری برای سرمایه¬گذران حائز اهمیت است، برای این که تمامی بازی سرمایه¬گذاری به منظور کسب بازده صورت می¬گیرد. یک ارزیابی از بازده
تنها راه منطقی (قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایه¬گذران می¬توانند برای مقایسه سرمایه¬گذاری-های جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه¬گذاری، اندازه¬گیری بازده واقعی لازم است.
مخصوصاً این که بررسی بازده به گذشته در تخمین و پیش¬بینی بازده¬های آتی نقش زیادی دارد (شباهنگ، 1375، ص 4).
بازده غیرعادی :
از تفاوت بازده واقعی سهام و بازده مورد انتظار یا بازده کل بازار محاسبه می¬شود (پارساییان ، 1385 ، ص227).
بازده واقعی (تحقق یافته) :
بازدهی است که واقع شده یا بازدهی است که کسب شده و به وقوع پیوسته است (راعی و سعیدی، ص 118) .
یکی از روش¬های متداول در محاسبه نرخ بازده واقعی روش اضافه ارزش است که علاوه بر تغییرات قیمت سهام، سود دریافتی در طی سال را مد نظر قرار می¬دهد (دوانی، 1381، ص 57)
بازده مورد انتظار :
بازده مورد انتظار بازدهی است که سرمایه¬گذران انتظار دستیابی به آن را برای این که احساس کنند به اندازه کافی پاداش دریافت نموده¬اند، دارند (رهنمای رودپشتی و دیگران، 1386،ص 10).
خطای پیش¬بینی سود :
به عنوان تفاوت بین سود واقعی کسب شده و سود پیش¬بینی شده (مورد انتظار) تعریف
می¬شود (کوتاری ، 2001، ص 11).
نوع صنعت :
عبارتست از گروه صنعتی که شرکت با توجه فعالیّتش در آن گروه طبقه¬بندی می¬شود. به بیان دیگر صنعت عبارتست از گروه شرکت¬هایی که محصولات آن¬ها جایگزین نزدیکی برای هم هستند.

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2 مقدمه
سرمایه¬گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است. سرمایه¬گذاری نیازمند برنامه¬ریزی است. برنامه¬ریزی، امکان بهره¬برداری مناسب از فرصت¬های موجود را فراهم می¬آورد. برای افزایش اثر بخشی برنامه¬ریزی باید توانایی پیش¬بینی صحیح و مستمر را بهبود بخشید. پیش¬بینی عنصر کلیدی در تصمیم¬گیری¬های اقتصادی است.
سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان، مدیریت و سایر اشخاص در تصمیم¬گیری¬های اقتصادی متکی به پیش-بینی و انتظارات هستند. هم¬چنین توجه به بودجه سالانه شرکت، پیش¬بینی تولید، فروش و سود هر سهم آن و کنترل بودجه در گزارش¬های میان دوره¬ای و میزان تحقق پیش¬بینی¬ها، در تغییرات قیمت سهام تأثیر بسزایی دارد. شاید بتوان مهمترین عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام را در پیش¬بینی سود هر سهم جستجو کرد. مهمترین منبع اطلاعاتی سرمایه¬گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده¬کنندگان از اطلاعات شرکت¬ها پیش¬بینی¬های سود ارائه شده توسط آن¬ها در فواصل زمانی معین است.
در مطالعات بال وبراون ،1968، و فاستر ،1977، پیرامون محتوای اطلاعاتی سود سالانه و فصلی و واکنش بازار اوراق بهادار به اعلام سود حسابداری، مشخص شد که شرکت¬هایی با اخبار خوب (افزایش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره مثبت و شرکت¬هایی با اخبار بد (کاهش غیر منتظره سود) دارای بازده غیر منتظره منفی هستند.
در این فصل بر مبنای چارچوب نظری اشاره شده در فصل گذشته، به مرور ادبیات تحقیق و هم چنین مطالعات انجام گرفته پیرامون موضوع تحقیق در خارج و داخل ایران خواهیم پرداخت.

 

 

 

2 ـ 2 بازار مالی
بازار مالی، بازار رسمی و سازمان یافته¬ای است که در آن انتقال وجوه از افراد و واحدهایی که با مازاد منابع مالی مواجه هستند به افراد و واحدهای متقاضی وجوه (منابع) صورت می¬گیرد. بدیهی است که در این بازارها اکثریت وام دهندگان را خانوارها و اکثریت متقاضیان وجوه را بنگاه¬های اقتصادی و دولت تشکیل می¬دهند (راعی و تلنگی، 1387، ص6).
بازار مالی، امکانات لازم را برای انتقال پس¬انداز از اشخاص حقیقی و حقوقی به سایر اشخاصی که فرصت¬های سرمایه¬گذاری مولد در اختیار دارند و نیازمند منابع مالی هستند، فراهم
می¬کند. انتقال وجوه مزبور تقریباً در کلیه موارد به ایجاد دارایی مالی منتج می¬شود، که در واقع ادعایی است نسبت به در آمدهای آتی دارایی¬های شخصی (حقوقی) که اوراق بهادار را صادر و منتشر کرده است (شباهنگ، 1375، ص 13).

 

1 ـ 2 ـ 2 طبقه بندی بازارهای مالی
بازارهای مالی بر حسب حق مالی، سررسید حق مالی، مرحله انتشار، واگذاری فوری، ساختار سازمانی خارجی و داخلی طبقه¬بندی می¬گردد. بازار مالی بر حسب سررسید حق مالی به دو نوع بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می¬شود.

 

1 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار پول
بازار پول، بازاری برای ابزار بدهی کوتاه مدت می¬باشد. در بازار پول، مازاد نقدینگی افراد و واحدهای اقتصادی، از طریق پس¬انداز یا سپرده¬های بانکی، در اختیار واحدهای اقتصادی قرار
می¬گیرد. در بازار پول، از عرضه و تقاضای پول، نرخ بهره تعیین می¬شود.

 

2 ـ 1 ـ 2 ـ 2 بازار سرمایه
بازار سرمایه، بازاری برای دارایی مالی با سر رسید بیش از یک سال (ابزار مالی بلند مدت) محسوب می¬گردد و از طریق انتشار اوراق بهادار توسط واحدهای متقاضی سرمایه که دارای فرصت¬های سرمایه¬گذاری مناسب¬تر و نیازمند به تأمین مالی بلند مدت می¬باشند، پس اندازهای افراد به
سرمایه¬گذاری تبدیل می¬گردد. در بازار سرمایه عرضه و تقاضای سرمایه، نرخ بازدهی سرمایه را مشخص می¬کند. بازارهای سرمایه به دو بخش اصلی تقسیم¬بندی می¬گردند: بازار اوّلیّه و بازار ثانویّه. در بازارهای اوّلیّه، اوراق بهادار انتشار یافته توسط شرکت¬ها برای اولین بار عرضه گشته و بدین ترتیب دارایی¬های مالی شرکت با منابع مالی بلند مدت مبادله و تشکیل سرمایه صورت می¬گیرد. در بازارهای ثانویه، اوراق بهاداری که در قبل به بازار عرضه شده¬اند، مبادله می¬شوند (عبده تبریزی، 1376،ص 18).

 

3 ـ 2 سودمندی محتوای اطلاعاتی سود و واکنش بازار سرمایه
براساس تحقیقات تجربی صورت گرفته به نظر می¬رسد اطلاعات حسابداری برای سرمایه ¬گذاران جهت برآورد ارزش مورد انتظار و ریسک بازده اوراق مفید و سودمند است. فقط کافی است در نظر داشته باشیم اگر اطلاعات حسابداری محتوا و بار اطلاعاتی نداشت هیچگونه بازنگری در پیش¬بینی¬ها در اثر دریافت آن¬ها وجود نخواهد داشت و بنابراین باعث تصمیمات خرید و فروش نخواهد شد و بدون تصمیمات خرید یا فروش هیچ گونه تغییری در حجم معاملات و قیمت وجود نخواهد داشت. اطلاعات در حد خودشان مفیدند اگر باعث تغییر عقاید و رفتارهای سرمایه¬گذاران شوند، به علاوه میزان و درجه مفید بودن می¬تواند به وسیله وسعت و اندازه تغییرات حجم و قیمت به دنبال انتشار اطلاعات اندازه¬گیری شوند (محمدی، 1389، ص 16).
نتایج مطالعه ارتباط بین سود، نرخ بازده غیر عادی و حجم فعالیت که از سوی بال و براون انجام گرفت این بود که بین سود و بازده غیرعادی رابطه معناداری وجود دارد و سود اطلاعاتی را به بازار سهام منتقل می¬کند. از طرفی سود می¬تواند عاملی در تعیین قیمت سهام باشد، زیرا بر اساس فرضیه بازار کارا، اطلاعات ممکن است از منابع دیگر کسب شوند و تأثیر لازم را بر قیمت سهام بگذارند. اگر چه از دیدگاه محتوای اطلاعاتی، مفهوم سود سودمندی فعالیّت حسابداری را توصیف می¬کند، امّا از دیدگاه معیار اندازه¬گیری بنیادی ارزش سهام، کماکان مورد تردید است. بر اساس مفروضات بازار کارای سرمایه که پژوهش¬های تجربی نیز مؤید آن است، سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی است (خالقی مقدم، 1377،ص99).
بنابراین انتظار می¬رود در مورد شرکت¬های جدیدالورود به بورس سودهای پیش¬بینی شده همراه با محتوای اطلاعاتی باشد. معمولاً اطلاعات صورت¬های مالی به صورت خالص به پیش¬بینی¬های زیر در مورد رفتار سرمایه¬گذاران به خصوص واکنش به اطلاعات صورت¬های مالی محدود می¬شود. (نوروزبیگی، 1386، ص 175).
سرمایه¬گذاران درباره بازده مورد انتظار و ریسک دارای باورهای پیشین هستند. این باورهای پیشین بر پایه اطلاعاتی قرار دارد که در دسترس همگان است تا این که سود جاری شرکت اعلام شود (که سرمایه¬گذاران در باورهای خود تجدید نظر خواهند کرد.). حتی اگر این باورها بر پایه اطلاعاتی قرار داشته باشد که در دسترس همگان است، هیچ الزامی وجود ندارد که باورهای پیشین همانند باشند، زیرا سرمایه¬گذاران در برابراطلاعاتی که کسب می¬کنند و نیز از نظر توانایی تفسیر متفاوتند.
هم چنین امکان دارد این باورهای پیشین شامل انتظاراتی باشد که درباره قدرت سودآوری آینده و کنونی شرکت نظیر بازده آینده اوراق بهادار، تا حدودی به سودآوری آن بستگی دارد.
پس از اعلام سود خالص سال جاری، برخی از سرمایه¬گذاران در صدد برمی¬آیند اطلاعات بیشتری بدست آورند و این از طریق تجزیه و تحلیل عدد متعلق به سود میّسر خواهد شد. برای مثال اگر سود خالص بالا برود یا از مقدار مورد انتظار بیشتر باشد این می¬تواند به عنوان خبر خوبی به حساب آید.
اگر وضع بدین گونه باشد سرمایه¬گذاران با استفاده از نظر بیز در باورهایی که درباره بازده و قدرت سودآوری آینده شرکت دارند تجدید نظر خواهند کرد. برخی از سرمایه¬گذاران (کسانی که در مورد سود خالص جاری انتظارات بالاتری داشتند) احتمالاً همین عدد سود خالص را به عنوان یک خبر بد تفسیر خواهند نمود.
سرمایه¬گذارانی که در باورهای خود نسبت به سودآوری آینده و بالا رفتن بازده شرکت تجدید نظر کرده¬اند تمایل بیشتری نشان می¬دهند تا تعداد بیشتری سهم شرکت را به قیمت کنونی بازار خریداری کنند و کسانی که در بازار در باورهای خود در جهت عکس تجدید نظر کرده¬اند عمل عکس گروه دوّم را انجام خواهند داد. ارزیابی سرمایه¬گذاران در مورد ریسک این سهام مورد تجدید نظر آنان قرار خواهد گرفت.
ما انتظار داریم پس از اعلام سود خالص شاهد این موضوع باشیم که معامله بر روی سهام شرکت افزایش یابد. گذشته از این، هر قدر تفاوت در باورهای پیشین سرمایه¬گذاران و تفسیرهایی را که بر اساس اطلاعات مالی کنونی انجام می¬دهند، بیشتر باشند، حجم این معاملات بیشتر خواهد شد. اگر سرمایه¬گذاران سود خالص گزارش شده را به عنوان خبر خوب تفسیر کنند (و در نتیجه بر انتظاراتی که درباره بازده و سوددهی آینده شرکت دارند بیفزایند) کسانی را تحت الشعاع قرار خواهند داد که اعلام سود خالص را به عنوان خبر بد تفسیر می¬کنند. در چنین شرایطی ما انتظار داریم شاهد افزایش قیمت سهام شرکت باشیم. بنابراین سود به عنوان یکی از اطلاعاتی است که تغییرات قیمت سهام را موجب می¬شود. بازده سهام شامل سود تقسیمی و قیمت سهام است در نتیجه هر عاملی ثروت سهامداران را افزایش خواهد داد که سبب افزایش قیمت سهام واحد تجاری شود، از این رو سود همواره مورد توجه سرمایه¬گذاران است.

 

4 ـ 2 پژوهش بال وبراون
بال وبراون در سال 1968 تحقیق تجربی و سنتی در زمینه حسابداری را در بازارهای سرمایه آغاز کردند و این روش تحقیق تا به امروز ادامه دارد. نخست آن¬ها می¬خواستند شواهد علمی متقاعد کننده¬ای را ارائه نمایند که بازده سهام شرکت¬ها در برابر محتوای اطلاعاتی صورت¬های مالی واکنش نشان می-دهد. این نوع تحقیق را تحقیق موردی می¬نامند.
زیرا در این تحقیق درباره واکنش بازار اوراق بهادار نسبت به انتشار سود خالص بود. تحقیق بال وبراون از این نظر ارزشمند است که دارای یک روش اصولی یا زیر بنایی است و می¬توان آن را گسترش داد (خوش طینت، 1385، ص 9).
بال و براون 261 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک را به عنوان نمونه برای مدت 10 سال (1965 ـ 1956) مورد مطالعه قرار دادند. آن¬ها توجه خود را معطوف به محتوای اطلاعاتی سود خالص نمودند و به سایر اطلاعات ناشی از اجزای تشکیل دهنده صورت¬های مالی مانند قدرت نقدینگی و ساختار سرمایه توجه نکردند (همان منبع، ص 10).
آن¬ها بازده بازار مربوط به سهام شرکت¬های نمونه را زمانی که نزدیک اعلام سود خالص بود مورد ارزیابی قرار دادند. این کار براساس روش محاسبه بازده غیرعادی انجام شد. میانگین بازده غیرعادی بازار سهام در ماهی که خبر سود خالص اعلام شد. بسیار مثبت بود و بالعکس، میانگین بازده غیرعادی در مورد خبر بد مربوط به سود خالص متعلّق به شرکت¬های موجود در نمونه بسیار منفی بود. این نتیجه مؤید این می¬باشد که بازار در برابر خبر خوب یا بد مربوط به سود خالص واکنش نشان می¬دهد (همان منبع، ص 11).

 

5 ـ 2 مفاهیم سود در حسابداری
سود یکی از اقلام مهم و اصلی صورت¬های مالی است که در نوشته¬های مختلف کاربردهای متفاوت دارد. معمولاً سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات، عاملی برای تدوین سیاست پرداخت سود تقسیمی، راهنمایی برای سرمایه¬گذاران و تصمیم¬گیری و عاملی برای پیش¬بینی در نظر گرفته
می¬شود.
یکی از کاربردهای اصلی سود، استفاده از آن به عنوان ابزاری برای پیش¬بینی است که افراد را در امر پیش¬بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آینده یاری می¬کند. در واقع ثابت شده است که برای
پیش¬بینی مقادیر هر نوع سود می¬توان از مقادیر سود در گذشته استفاده کرد.
نتیجه تحقیقات نشان می¬دهد که برای پیش¬بینی سود آینده، سود عادی یا جاری نسبت به سود خالص برتری دارد. سود شامل نتیجه¬های «عملیاتی یا سود عادی» و نتیجه¬های «غیر عملیاتی یا سود و زیان غیر عملیاتی ناشی از رویدادهای غیر مترقبه» می¬شود که مجموع آن¬ها برابر است با سود خالص (بلکوئی، 1381،ص 524).
مفهوم سود حسابداری در بیانیه شماره یک هیأت استانداردهای حسابداری مالی فرض شده که سود حسابداری معیار خوبی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری است و می¬تواند برای پیش¬بینی گردش آتی نقدی مورد استفاده قرار گیرد. دیگر صاحبنظران فرض می¬کنند که سود حسابداری از لحاظ کلی، اطلاعاتی مربوط در مدل¬های تصمیم¬گیری سرمایه¬گذاران و اعتباردهندگان محسوب می¬شود. امّا اعتبار این فرضیات از طریق تحقیقات مشاهده¬ای تأیید نشده است.
برخی دیگر از پژوهشگران حسابداری اظهار داشته¬اند که استفاده¬کنندگان از گزارش¬های سود باید توجه داشته باشند که تنها در صورتی سود حسابداری قابل درک و استفاده است که نحوه اندازه¬گیری و قواعد عملیاتی مربوط به آن نیز روشن باشد (شباهنگ، 1387، ص100).
تجزیه و تحلیل دقیق از مفاهیم و اهداف سود ویژه به روشنی بیان می¬کند که یک مفهوم واحد شاید به خوبی نتواند منظور خاصی را جوابگو باشد و نمی¬تواند برای کلیّه اهداف کافی باشد بنابراین، برای ارائه سود دو دیدگاه وجود دارد که عبارتست از:
مفهوم واحد سود به نحوی که در برگیرنده اکثر اهداف باشد.
چندین رقم سود خالص به وضوح مشخص گردد تا دو رقم بتواند منظور خاص را تأمین کند.
هر دو دیدگاه دارای مشکلات مربوط به خود است، هدف اصلی گزارشگری سود تهیه اطلاعات مفید برای افراد نیازمند به گزارشگری مالی است. امّا برای درک بهتر، باید اهداف به طور مشخص بیان شود (پارساییان، 1385، ص390).
شاید بتوان گفت که سود یکی از مفاهیمی است که حسابداری از اقتصاد به عاریت گرفته است. اگر چه از دیدگاه اطلاعاتی، مفهوم سود، بیشتر فعّالیّت¬های حسابداری را توصیف می¬کند امّا از لحاظ ملاک اندازه¬گیری بنیادی کماکان مورد تردید است. بر اساس مفروضات بازار کالای سرمایه، تحقیقات علمی نیز مؤید این دیدگاه است که سود حسابداری محتوای اطلاعاتی دارد (اسماعیلی، 1385، ص 27).
مک نیل (1939) در بخشی پیرامون سود واقعی می¬نویسد: «در حسابداری یک تعریف درست از سود وجود دارد و آن این است که سود، افزایش در ثروت خالص و زیان، کاهش در ثروت خالص است.»
این تعریف اگر چه تعریف یک اقتصاددان می¬باشد، امّا مختصر، مفید، عینی و به صورت ریاضی هم قابل ارائه می¬باشد و باید گفت این یک ایده¬آل دست نیافتنی نیست.

 

6 ـ 2 تاریخچه پیش¬بینی سود
سرمایه¬گذاران عمده به اطلاعات زیادی دسترسی داشته و حتّی انتظار دارند اطلاعاتی را دریافت کنند که سرمایه¬گذاران جزء به آن دسترسی ندارند. سرمایه¬گذاران جزء باید به کارگزاران متکی باشند. کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا جهت رفاه حال سرمایه¬گذاران جزء، پیوسته شرکت¬ها را به افشای بیشتر اطلاعات تشویق می¬کند.
در اوایل سال 1973، کمیسیون بورس اوراق بهادار اعلام کرد که برای اولین بار به شرکت¬های پذیرفته شده در بورس، اجازه افشای پیش¬بینی¬های سود داده شود. پیشنهاد بعدی در سال 1975 مطرح شد. در این طرح، شرکت¬ها ملزم به انتشار اطلاعات پیش¬بینی همراه با گزارش¬های مالی شدند. این الزامات سبب می¬شود اطلاعات مدیریت تقریباً برابر با اطلاعاتی باشد که عموم در اختیار دارند.
در آوریل سال 1976، پیشنهاد کمیسیون بورس اوراق بهادار به دلیل مخالفت زیاد، برداشته شد. در نبود افشای پیش¬بینی سود توسط مدیریت، سرمایه¬گذاران جزء همواره به تحلیل¬گران حرفه¬ای اتکا می-کنند.
بورس اوراق بهادار تهران، مهمترین و اصلی¬ترین مرکز مبادلات سرمایه¬ای تلقّی می¬شود که در سال 1345 تأسیس شده است. مطابق قانون، کارگزار موظف است این اطلاعات را به سازمان ارائه دهد:
الف) گزارش¬ها و صورت¬های مالی سالانه حسابرسی شده و خلاصه صورت سالانه فعالیّت کارگزار که حداکثر چهار ماه پس از پایان سال مالی به تأیید حسابرس معتمد بورس رسیده است.
ب) هر گونه تغییر در شرایط اعلام شده به سازمان به منظور دریافت مجوز.
ج) سایر مدارک و اطلاعات مورد در خواست سازمان و کلیّه گزارش¬های مذکور در آیین
نامه¬های مصوب در چارچوب قوانین مربوط.
این روند تا سال 1357 ادامه داشت و پس از آن تا سال 1370 عملاً بورس به حالت تعلیق در آمده بود. بین سال¬های 1370 تا 1375 آمارهای تولید و فروش هر ماهه، پیش¬بینی خرید و فروش سالانه و آمار تولید و فروش واقعی سال قبل به عنوان مبنایی جهت قیمت¬گذاری و هم چنین اطلاعاتی سودمند برای تصمیم¬گیری سرمایه¬گذاران تلقی می¬شد.
بورس اوراق بهادار تهران در سال 1376 طبق بخش¬نامه¬ای علاوه بر اطلاعات پیش گفته،
شرکت¬ها را ملزم به ارائه سود هر سهم واقعی سه ماهه و سود هر سهم برآوردی سالانه کرد.
بورس اوراق بهادار تهران در سال 1379، با توجه به اهمیت گزارش¬های مالی میان دوره¬ای در تصمیم¬گیری استفاده کنندگان، به منظور قانونمند کردن روش گزارش¬دهی و افزایش قابلیّت اتکا،
شرکت¬ها را ملزم به ارائه اطلاعات میان دوره¬ای شش ماهه بررسی شده در فرم¬های استاندارد کرد.
بدیهی است با ارائه اطلاعات در این قالب، ارسال آمار تولید و فروش ماهانه توسط شرکت¬ها منتفی شده ارائه اطلاعات در خصوص پیش¬بینی سود هر سهم، طبق رویه موجود باقی ماند.
بند چ از ماده 5 آیین نامه افشای اطلاعات شرکت¬های پذیرفته شده در بورس در سال 1381 شرکت¬ها را مکلّف به ارائه پیش¬بینی سود هر سهم در پایان هر سه ماه، حداکثر 20 روز بعد از پایان دوره سه ماهه است.

 

7 ـ 2 سود سهام پیش¬بینی شده
هیأت استاندارد حسابداری مالی مدیریت را موظف کرده است که علاوه بر اعلام سود هر سهم، چشم-اندازی از دورنمای شرکت را در قالب سود سهام پیش¬بینی شده در اختیار استفاده کنندگان قرار دهد. مدیران موظف¬اند به این وظیفه خود عمل کنند تا از این طریق سرمایه¬گذار نسبت به موقعیت آینده شرکت نیز اطلاعاتی در اختیار داشته باشد و تصمیم¬گیری مناسب¬تری داشته باشد.
رویه¬های حسابداری در محاس

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ارتباط بین خطای پیش بینی سود هر سهم و بازده غیر عادی سهام شرکت های جدیدالورود در بورس اوراق بهادار تهران

بررسی نقش عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در پیش بینی بازده سهام

اختصاصی از فی موو بررسی نقش عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در پیش بینی بازده سهام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  125  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

چکیده:
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای رابطه تعادلی بین ریسک و نرخ بازده مورد انتظار اوراق بهادار رابیان می کند . این مدل ادعا می کند که سرمایه گذاران تنها در قبال پذیرش ریسک سیستماتیک انتظار دریافت پاداش یا صرف را دارند. تحقیقات تجربی اخیر این مدل را با چالش های جدی مواجه ساخته است و به نظر می رسد بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک وبازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی به عنوان جایگزین ریسک مطرح شده اند. شاخص های رشد فروش و شاخص بحران مالی از جمله شاخص هایی هستند که توانایی ارزیابی قدرت باز پرداخت بدهی ها و قابلیت سود آوری واحد تجاری را دارند. از این رو این تخقیق در نظر دارد تا با مرور ادبیات موجود و با استفاده از رگرسیون خطی ساده وچند متغیره با نمونه ای شامل107 شرکت طی دوره زمانی 1382-1386 تاثیر دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی رادر پیش بینی بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد. با توجه به آزمون های رگرسیون خطی، نتایج تحقیق حاکی از آن است که ترکیب عوامل رشد فروش وشاخص بحران مالی فاقد قدرت توضیحی لازم درتشریح بازدهی سهام شرکتهای مورد مطالعه است.

 

مقدمه:
در ادبیات مالی به معیار ریسک سیستماتیک بتا (  ) می گویند. به عبارت دیگر بتا معیاری است که حساسیت بازده یک سهم را نسبت به بازده بازار نشان می دهد. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدلهای پیش بینی بازده سهام است که برای سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مدل فرض می شود که سرمایه گذاران فقط می توانند بازده اضافی را با تحمل ریسک اضافی کسب کنند. در این مدل اگر هدف سرمایه گذار کسب بازده بیشتر از بازده بازار باشد ریسک بالاتری از ریسک بازار را تحمل می کند. ضریب بتا در این مدل توانایی لازم را پیش بینی بازده سهام دارد و یکی از عوامل مهم برای تصمیم گیری درباره خرید و فروش سهام یک شرکت، پیش بینی بازده سهام آن شرکت است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
در ادبیات مالی به معیار ریسک سیستماتیک بتا (  ) می گویند. به عبارت دیگر بتا معیاری است که حساسیت بازده یک سهم را نسبت به بازده بازار نشان می دهد. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدلهای پیش بینی بازده سهام است که برای سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. در این مدل فرض می شود که سرمایه گذاران فقط می توانند بازده اضافی را با تحمل ریسک اضافی کسب کنند. در این مدل اگر هدف سرمایه گذار کسب بازده بیشتر از بازده بازار باشد ریسک بالاتری از ریسک بازار را تحمل می کند. ضریب بتا در این مدل توانایی لازم را پیش بینی بازده سهام دارد و یکی از عوامل مهم برای تصمیم گیری درباره خرید و فروش سهام یک شرکت، پیش بینی بازده سهام آن شرکت است .
بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل درستی است و در دنیای واقعی نیز با بازده رابطه دارد و تا حدودی نیز شواهد تجربی اولیه این نظریه را تا حدودی تأیید کرده است. از سوی دیگر شواهد تجربی سالهای اخیر و مطالعات انجام شده در بسیاری از کشورها این نظریه را با چالشهای مهمی مواجه ساخته است به طوری که ادعا می شود بتا به عنوان شاخص ریسک سیتستماتیک توان تشریح رابطه بین ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است. این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی نیز بر بازده سهام تاثیر گذار هستند و ممکن است جایگزینهای بهتری نسبت به بتا به شمار آیند. از این رو این متغیرهایی که توسط این مدل توضیح داده نمی شوند اغلب تحت عنوان استثنائات بازده سهام مطرح می شوند.
رشد فروش یکی از شاخص های ارزیابی فعالیت شرکت می باشد رشد مستمر درآمد فروش و سود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری برای شرکت در نظر بگیرد. از طرفی شاخص بحران مالی یکی از شاخص های مطلوب جهت ارزیابی قدرت پرداخت بدهی ها و قابلیت نقدینگی شرکت ها می باشد که با استفاده از اطلاعات حسابداری می توان بحران مالی شرکتها را پیش بینی نمود و سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان و کارکنان شرکت را در خصوص از بین رفتن کنترل در شرکت آگاه نمود. در این تحقیق موارد زیر مورد توجه قرار می گیرد.
فصل اول کلیات تحقیق :
در این فصل به بیان موضوع تحقیق ، علت پرداختن به این موضوع در قالب ضرورت و اهداف تحقیق به صورت اجمالی بحث شده است ودر پایان واژه ها و اصطلاحات کلیدی تعریف شده است .
فصل دوم مبانی نظری و مروری بر پیشینه تحقیق :
در این فصل در بخشهای مختلف به تشریح ادبیات و بیان توضیحات متعدد متحقیقن در خصوص مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ، مفاهیم بازده و ریسک ، استثنائات بازده سهام و مدل های پیش بینی ورشکستگی پرداخته می شود .
فصل سوم روش تحقیق:
در این فصل به روش شناسایی تحقیق اشاره می شود. در ابتدا به فرضیات تحقیق ، جامعه ، نمونه آماری ، چگونگی جمع آوری داده ها و سپس روش آزمون فرضیه ها اشاره می شود و در ادامه تعریف متغیرهای مستقل و وابسته بیان می گردد.
فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها :
در این فصل به چگونگی طبقه بندی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها از طریق بکارگیری روشهای مدلهای آمارای مورد استفاده اشاره شده و نتایج آزمون فرضیات ارائه می گردد و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد .
فصل پنجم نتایج و پیشنهادات تحقیق :
در این فصل که در واقع بخش پایانی این تحقیق است ، جمع بندی نهایی از نتایج به دست آمده عرضه شده و در واقع سرنوشت فرضیه ها ( رد یا اثبات ) تعیین می شود و پیشنهاداتی جهت تحقیقات آتی ارائه می گردد . در پایان ، فهرست منابع و مأخذ فارسی و لا تین اعم از کتب ، نشریات و مقالات به همراه ضمائم مربوط به تحقیق شامل داده های پایه ای و جداول و تحلیل های آماری آمده است .

 

2-1 تاریخچه مطالعاتی
با توجه به مشکلات مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، در سالهای اخیر تحقیقات متعددی در مورد وجود استثنائات بازده سهام در بازار سرمایه صورت گرفته است. به عبارت دیگر، متغیرهای دیگری وجود دارند که احتمال دارد بهتر از بتا (شاخص ریسک سیستماتیک ) نوسانات بازده سهام را توضیح دهند.
از نخستین بررسی ها می توان به تحقیقات بانز در سال 1981 اشاره کرد. نتایج بررسی های وی منجر به معرفی اثر اندازه شرکت گردید. در سالهای اخیر دو متغیر اندازه شرکت ونسبت سهام با هم به کار گرفته شده اند. فاما و فرنچ در سال 1992نشان دادن که این دو متغیر به همراه عامل بازار، متوسط بازدهی را توضیح می دهند. همچنین فاما و فرنچ در سال1993 اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام را به عنوان دو فاکتور ریسک ارائه کردند که در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای نادیده گرفته شده بودند.تحقیقات فاما و فرنچ در سال 1996 نیز نشان داد که کسب بازده غیر عادی تحت تأثیر متغیرهایی از قبیل نسبت قیمت به سود، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نسبت جریان نقدی به قیمت سهام و نرخ رشد فروش گذشته، می باشد. ونگ ،2001، نیز در تحقیق خود به برسی رشد فروش و شاخص بحران مالی با استفاده از داده های S & P 500 طی دوره زمانی 1998-1988 و با استفاده از رگرسیون های سری زمانی پرداخت. نتایج تحقیق وی حاکی از آن بود که این دو عامل در بازار ایالات متحده وجود دارد. هر چند قدرت توضیحی این دو متغیر در تشریح بازده سهام در مقایسه با اثر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام فاما وفرنچ ناچیز بود.
در مورد تحقیقات داخلی نیز می توان به تحقیقات انجام شده توسط حمید حقیقت ،1385، که تأثیر دو عامل رشد فروش و شاخص بحران مالی را در پیش بینی بازده سهام با استفاده از روش شناسایی فاما و فرنچ ،1995، همراه با بکارگیری رگرسیون خطی ساده و چند متغیره مورد بررسی قرار داد اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که ترکیب عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی فاقد قدرت توضیحی لازم در تشریح میانگین بازدهی سهام شرکتهای مورد مطالعه است. همچنین می توان به تحقیق نمازی ،1383، درباره سودمندی متغیرهای حسابداری در پیش بینی ریسک سیستماتیک شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اشاره کرد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که در سطح رگرسیون ساده بین دوازه متغیر تحقیق (از هفده متغیر تحقیق)، با ریسک سیستماتیک رابطه معنا دار وجود دارد.

 

3-1 بیان مساله
سرمایه گذاران در زمره سزاوارترین گروهها برای دریافت اطلاعات به موقع می باشند. تغییرات قیمت سهام یک منبع مهم اطلاعاتی و مؤثر برای آنان در ارزیابی وضعیت واحد تجاری است. بنابراین مهمترین مساله برای سرمایه گذاران امکان پیش بینی تغییرات قیمت است. مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یکی از مدلهای پیش بینی بازده سهام است که برای سالهای زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. ضریب بتا در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای توانایی لازم را در پیش بینی بازده سهام دارد و یکی از عوامل مهم برای تصمیم گیری خرید یا فروش سهام یک شرکت، پیش بینی بازده سهام آن شرکت است. شواهد سالهای اخیر و مطالعات انجام شده در ایالات متحده و در بسیاری از کشورهای دیگر نظریه دارایی های سرمایه ای را با چالش های مهمی مواجه ساخته است به این معنی که بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک توان تشریحی رابطه بین ریسک و بازده را در دوره های بلند مدت از دست داده است . این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی نیز بر بازده سهام تاثیر گذار هستند.

 

4-1 اهمیت موضوع تحقیق
تخصیص بهینه منابع مالی یکی از مهمترین اقدامات در حوزه سرمایه گذاری است که به جرأت می توان گفت نتیجه نهایی همه تلاشهای مدیریت سرمایه گذاری در این مرحله نمود پیدا می کند. سرمایه گذاران چه در سطح خرد و چه در سطح نهادی همیشه به دنبال این هستند که منابع مالی محدود در اختیار خود را با رعایت اصول مدیریت سرمایه گذاری، به صورت بهینه به گزینه های مختلف سرمایه گذاری اختصاص دهند. در بازاری که منابع مالی محدود به صورت مناسب به گزینه های سرمایه گذاری تخصیص می یابد، سرمایه گذاران از اطمینان نسبی برای سرمایه گذاری برخوردارند و سازوکارهای بازار هم به سمت کارایی حرکت می کند .
متأسفانه یکی از مشکلات عمده ای که بازار سرمایه اکثر کشورهای دارای اقتصاد نو ظهور با آن مواجه هستند، مناسب نبودن تخصیص منابع مالی است. در حال حاضر بازار سرمایه ایران هم دارای چنین وضعیتی است. رفع چنین مشکلی، مستلزم شناخت فرصت های مناسب سرمایه گذاری با استفاده از ابزارهایی با دقت بیشتر برای پیش بینی متغیرهای ضروری تصمیم گیری است. اکثر اوقات عدم موفقیت سرمایه گذاران در بازار سرمایه، معلول ناتوانی آنها در انجام پیش بینی های مناسب از متغیرهای مربوطه است. بنابراین چنانچه با استفاده از ابزارها و یا مدلهای مناسب بتوانیم متغیرهای ضروری تصمیم گیری را با دقت بیشتری پیش بینی کنیم، منابع مالی به گونه ای مناسب تر هدایت می شوند و بازار در جهت کارایی حرکت خواهد کرد. ابزارهای اندازه گیری ریسک که تا به حال مورد استفاده سرمایه گذاران بوده است، با توجه به محدودیت هایی که هم از نظر تئوریکی و هم از نظر عملی دارند، نتوانسته اند ریسک را آن چنان که در دنیای واقعی هست مورد سنجش قرار می دهند. بدین معنی که در بعضی موارد بیشتر و در بعضی دیگر کمتر از آنچه هست اندازه گیری کرده اند.
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای یکی از ابزارهای تبیین رابطه ی ریسک و بازده دارایی هاست که مانند سایر مدلهای اقتصادی از محدودیت های چندی برخوردار است. از آن جا که توانایی این مدل در آزمون های تجربی انجام شده از طرف محققان رشته های اقتصاد مالی و سرمایه گذاری، نه تنها در همه موارد تأیید نشده، بلکه در مواردی چند، مورد تردید هم قرار گرفته است.
این در حالی است که متغیرهای دیگری نظیر رشد فروش و شاخص بحران مالی نیز بر بازده سهام تاثیر گذار هستند و ممکن است جایگزینهای بهتری نسبت به بتا به شمار آیند. در نتیجه اهمیت تحقیق در این است که سرمایه گذاران و شرکت ها می توانند با استفاده از نتایج تحقیق، تصمیمات خود را تعدیل یا براساس آن تصمیمات جدی اتخاذ نماید.

 

5– 1 فرضیات تحقیق
فرضیه اول : بین رشد فروش و بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه دوم : بین شاخص بحران مالی و بازده سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه سوم : بین رشد فروش و شاخص بحران مالی با بازده سهام رابطه معنی دار وجود دارد.
در تحقیقات علمی فرض عبارت است از یک بیان ظنی وحدسی،یک پیشنهاد ازمایشی واحتمالی درباره چگونگی روابط چند متغیر.به زبانی ساده می توان گفت که ترکیب وساختمان یک بیانیه فرضی بدین گونه است:
"اگر چنین وچنان رخ دهد،چنان وچنان نتیجه خواهد شد" (همان منبع،ص 35)1.
فرضیه جمله ای است که از طریق تجربی ابطال پذیر باشد (هومن حیدرعلی، 1370،ص77)2.
فرضیه یک پیشنهاد توجیهی و به زبان دیگر راه حل مساله می باشد که هم موجب استنتاج می شود وهم به یافتن نظم وترتیب در بین واقعیات کمک می کند ومی توان گفت که پژوهش را بدون فرضیه نمی توان اغاز کرد.هر چند فرضیه یک حکم مبتنی بر حدس رابطه بین متغیرهاست اما به هیچ عنوان بدون دلیل وزائیده تخیل محض نیست بلکه همواره مبنایی در مشهودات معینی در طبیعت دارد.
اصولا تدوین فرضیه با توجه به ویژگیهای زیر صورت می گیرد:
الف)باید رابطه بین دو یا چند متغیر را پیش بینی کند
ب)باید روشن،بدون ابهام وبه صورت یک جمله خبری بین متغیرها باشد
ج)باید ازمون پذیر باشد یعنی بتوان ان رابر پایه داده های گرداوری شده ازمود
فرضیه اول :
H1 : همبستگی معنی داری بین رشد فروش و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد .
H0 : همبستگی معنی داری بین رشد فروش و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد .
فرضیه دوم :
H1 : همبستگی معنی داری بین شاخص بحران مالی و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد .
H0 : همبستگی معنی داری بین شاخص بحران مالی و بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد .
فرضیه سوم :
H1 : همبستگی معنی داری بین رشد فروش و شاخص بحران مالی با بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
H0 : همبستگی معنی داری بین رشد فروش و شاخص بحران مالی با بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد.

 

6–1 اهداف تحقیق
هدف علمی تحقیق کشف رابطه بین دو عامل تاثیر گذار بر تصمیمات بازار سرمایه ایران، یعنی نرخ رشد فروش و شاخص بحران مالی، به نیت تقویت پیکره علم و افزون بر معلومات موجود و در نتیجه استفاده پژوهشگران آتی از آن است.
هدف کاربردی آن است که اگر افراد بتوانند با استفاده از نرخ رشد فروش و شاخص بحران مالی میزان بازده سهام را پیش بینی نمایند، تمایل آنها به سرمایه گذاری در سهام بیشتر می شود، لذا تصمیمات بهتری را در زمینه سرمایه گذاری ها به عنوان جایگزین های ریسک سیستماتیک اتخاذ می نمایند. و نیز باعث می شود سرما یه گذاران بتوانند با کمک این ارتباط به سود مورد نظر خود دست یابند و نهایتا با دید وسیع تری وارد معاملات بورس اوراق بهادر گردند که این امر خود منجر به رونق بازار سرمایه ایران خواهد شد.
بهره وران از جنبه های کاربردی این تحقیق می توانند مدیران شرکتها ، تحلیل گران مالی، موسسات آموزش و دانشجویان باشند ، که از نتایج این تحقیق در مطالعات تطبیقی و دیگر تحقیقات مالی استفاده خواهند کرد و یا سرمایه گذاران، مدیران سرمایه گذاری و تامین کنندگان مالی باشند که می توانند از نتایج این تحقیق جهت پیش بینی بهتر قابلیت سودآوری شرکت های مورد نظر خود استفاده نمایند.

 

7-1حدود مطالعاتی
این تحقیق در حوزه مکانی شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده سالهای مالی 82 تا 86 می باشد.

 

8–1 تعریف واژه های کلیدی
 رشد فروش
در پایان هر سال مالی ، از جمع مبلغ فروش شرکتها برای محاسبه رشد فروش استفاده می شود به طور کلی نرخ رشد فروش شرکت i :
(معادله 1-1)
SGRiq : نرخ رشد فروش شرکت i در سال q
Sq : درآمد فروش شرکت i در سال q
Sq- 1 : درآمد فروش شرکت i در سال قبل
 شاخص بحران مالی :
برای محاسبه شاخص بحران مالی از الگوی چند متغیره ادوارد آلتمن که برای پیش بینی سلامت مالی شرکت ها ارائه نموده استفاده شده است . مدل وی بر مبنای نسبتهایی است که مؤید نقدینگی ، سود آوری و مدیریت دارایی و مدیریت بدهی است .
( معادله2-1) Zq = 6.5 X1+ 3.2 X2 + 1.05X3 + 6.72X4
X1 : نسبت سرمایه در گردش به کل دارایی ها
X2 : نسبت سود انباشته به کل دارایی ها
X3 : نسبت سود قبل از بهره و مالیات به کل دارایی ها
X4 : ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به کل بدهی ها
 بازده سهام در دوره T :
معمولا بازده در یک دوره معین شامل هر گونه وجه نقد دریافتی به اضافه تغییرات قیمت دارایی در طول دوره تقسیم بر قیمت اوراق یا دارایی در زمان خرید است . معادله ساده محاسبه بازده سهام به صورت زیر است ( تلنگی وراعی ، 1383 ،ص 114 )1 .
(معادله3-1)
که اجزای آن عبارتند از :
Dt : منافع حامل از مالکیت سهام که در دوره t به سهامداران تعلق گرفته است .
Pt : قیمت در پایان دوره t
Pt-1 : قیمت در ابتدای دوره t

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2 مقدمه
تمامی سهامداران شرکتهای مختلف به دنبال افزایش ثروت خود در طی دوره سرمایه گذاری می باشند. یکی از مواردی که منجر به افزایش ثروت سهامداران می شود وهمواره مد نظر آنها بوده بازده سهام می باشد. بازده سهام یکی از شاخص های ارزیابی شرکتها می باشد که همواره از سوی سرمایه گذاران بالقوه وبالفعل مورد رصد قرار می گیرد. اما در عمل ودر واقعیت همواره بازده با ریسک رابطه داشته و شواهد تجربی نیز این نظریه را تا حدودی تائید کرده است. از سوی دیگر شواهد تجربی سالهای اخیر ومطالعات انجام شده در بسیاری از کشورها این نطریه را با چالشهای مهمی مواجه ساخته است، به طوری که ادعا می شود در بلند مدت این نظریه توان تشریح رابطه بین ریسک وبازده را از دست داده است این در حالی است که متغیرهای دیگری از جمله رشد فروش وشاخص بحران مالی نیز بر بازده تاثیر گذار هستند وممکن است جایگرینهای بهتری نسبت به بتا به شمار آیند. رشد فروش یکی از شاخص های ارزیابی فعالیت شرکت می باشد. رشد مستمر درآمد فروش وسود شرکت منجر به آن می شود که بازار ریسک کمتری را برای شرکت در نظر بگیرد. از طرفی شاخص بحران مالی نیز یکی از شاخص های مطلوب جهت ارزیابی قدرت پرداخت بدهی ها وقابلیت نقدینگی شرکتها می باشد که با استفاده از اطلاعات حسابداری می توان بحران مالی شرکتها را پیش بینی نمود وسرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، وکارکنان شرکت را در خصوص از بین رفتن کنترل در شرکت آگاه نمود.

 

2– 2 مفاهیم ریسک و بازده
رشته سرمایه گذاری معمولاً به دو قسمت « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار » و « مدیریت مجموعه سرمایه گذاری » ( پر تفلیو ) تقسیم می شود. عمده کار تجزیه و تحلیل اوراق بهادار، ارزشیابی دارایی های مالی است و ارزش تابعی است از ریسک و بازده. بنابراین، در مطالعه سرمایه گذاری این دو مفهوم از اهمیت خاصی برخوردار هستند. برای تجزیه و تحلیل نهایی و تصمیم گیری در انتخاب اوراق بهادار از رابطه ریسک و بازده مورد انتظار استفاده می شود. چرا که این رابطه معنای تأمین مالی در کل و سرمایه گذاری به طور اخص می باشد ( تهرانی ، 1388 ، ص 113 )1.
1-2-2 بازده
هدف سرمایه گذاران حداکثرکردن بازده مورد انتظار است، اگر چه در راستای حداکثر کردن بازده آنها همواره قصد دارند ریسک را نیز کاهش دهند. بازده در فرآیند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند وپاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده ناشی از سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران از اهمیت خاصی برخوردار است، برای اینکه تمامی فعالیتهای سرمایه گذاری در راستای کسب بازده صورت می گیرد. ارزیابی بازده، تنها راه منطقی ( قبل از ارزیابی ریسک ) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین ومتفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاری، اندازه گیری بازده واقعی (مربوط به گذشته ) لازم است. مخصوصاً اینکه برای بازدهی مربوط به گذشته در تخمین پیش بینی بازده های آتی اهمیت به سزایی دارد ( همان منبع ، ص 114 )2 .

 

بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار
از آنجا که بازده تحقق یافته و بازده مورد انتظار در مسائل ومباحث سرمایه گذاری کاربرد وسیعی دارند به همین دلیل شناخت مفهوم آن دو حائز است.
بازده تحقق یافته 3، بازدهی است که واقع شده است، یا بازده ای است که کسب شده است. در واقع، بازده تحقق یافته بازدهی است که، به وقوع پیوسته وواقع شده است.
بازده مورد انتظار4، عبارت است از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه گذاران انتظار دارند در یک دوره آینده به دست آورند. بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود ویا اینکه برآورده نشود. سرمایه گذاران برای کسب بازده مورد انتظار بایستی یک نوع دارایی را خریداری کنند وتوجه داشته باشند که این بازده ممکن است تحقق نیابد. سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار ریسک دار و بلند مدت می تواند باعث برآورده شدن بازده مورد انتظار سرمایه گذاران شود. در حالی که در کوتاه مدت این امر کمتر اتفاق می افتد ( همان منبع، ص 114 )5 .

 

هدف مدیریت
طبق تئوری نمایندگی و با توجه به میل سرمایه گذاران، هدف مدیریت باید در راستای به حداکثر رساندن ارزش شرکت باشد. این مفهوم زمانی تحقق خواهد یافت که تصمیمات مدیریت در زمینه سرمایه گذاری، تأمین مالی و تقسیم سود به صورت بهینه اتخاذ شود. معیارهایی نظیر حداکثر شدن در آمد هر سهم و حداکثر شدن قیمت سهام، به عنوان معیارهای حداکثر شدن ثروت سهامداران مطرح می باشند که در ادامه به ارائه توضیحات لازم در این رابطه می پردازیم (میرمحرابی،1380، ص 69)1.
حداکثر شدن سود هر سهم به عنوان یک معیار
سهامداران عادی به عنوان مهمترین تأمین کنندگان سرمایه شرکتها ، سود سهم را به عنوان یکی از اهداف مطلوب و حداکثرشدن آن را به عنوان حداکثر شدن ثروت خود تلقی می کنند . حتی برخی از محافل بازار با تأکید بیشتر بر سود گذشته شرکت ، مبنای ارزیابی و قیمت گذاری سهام شرکت را بر این معیار قرار داده اند .
سود سهام بخشی از سود یک دوره مالی است ، که به سهامداران عادی تعلق می گیرد . البته باید توجه داشت ، این مفهوم با مفهوم درآمد هر سهم اشتباه نشود. درآمد هرسهم مبلغی است که عملاً به صاحب سهم تعلق گرفته اما لزوماً به دارنده سهم پرداخت نگریده است . برای محاسبه در آمد هر سهم باید ابتدا بخشی از درآمد که متعلق یه سهام ممتاز بوده و ارجح بر سهام عادی است را از سود شرکت کسر نموده و باقیمانده بر تعداد سهام عادی تقسیم نمود . موارد قابل توجه در آمد هر سهم به شرح زیر می باشد :
الف ) رقم به دست آمده یه عنوان در آمد هر سهم بیانگر سوده ویژه ای است که به هر سهم در یک سال تعلق گرفته است . براین اساس سرمایه گذار می تواند سودآوری شرکت را اندازه گیری کرده ، با مقایسه ارقام مربوط به سالهای مختلف ، افزایش یا کاهش آن را محاسبه کند .
ب ) در صورتی که سود سهام اختصاص یافته به هر سهم بیش از درآمد هر سهم باشد ، سرمایه گذار متوجه خواهد شد که شرکت از اندوخته های سالهای قبل کمک گرفته است تا سود مناسبی به سهامداران پرداخت شود .
ج ) در صورتی که سود سهام تقسیم شده از درآمد هر سهم کمتر باشد شرکت قسمتی از درآمد را به حساب اندوخته شرکت منظور کرده که ممکن است این وجوه در توسعه شرکت بسیار موثر باشد.
د ) سرمایه گذار می تواند با مقایسه در آمد هر سهم در شرکتهای مختلف ، بازده عوامل تولید این شرکتها را اندازه گیری کرده ، و با توجه به قیمت سهام شرکتهای مذکور در بازار ، سهام مورد نظر خود را انتخاب کند. این مقایسه به خصوص از نظر شرکتهای با فعالیت مشابه دارای اهمیت خاصی می باشد (مختاری کجوری، 1386،ص 53 -52)2.

 

حداکثر شدن قیمت هر سهم به عنوان یک معیار
حداکثر شدن قیمت سهام بیشتر هدف سرمایه گذارانی است که به دنبال انتفاع از خرید و فروش سهام هستند . به این صورت که آنها دارای هدف کوتاه مدت هستند . یعنی تنها می خواهند از افزایش قیمت سهام خریداری شده خود انتفاع ببرند و هیچ توجهی به عایدات نقدی و غیر نقدی بلند مدت سهام ندارند (همان منبع، ص 54)1.
بازده سرمایه گذاری
وقتی افراد سهم عادی خریداری می کنند مصرف فعلی خود را به امید دستیابی به مصرف بیشتر در آینده از دست می دهند . آنان توقع دارند که سودهای سهام متعدد دریافت داشته باشند تا نهایتاً سهام خود را با قیمت بالاتری به فروش رسانند . اما این تنها یک جنبه از قضیه است . زمانی شخصی گفت مایل است ثروت خود را به نحوی خرج کند که وقتی درگذشت تماماً مصرف شده باشد . اگر این شخص می دانست که چند سال زنده خواهد بود می توانست ثروت خود را به نحوی در طول عمر خود تقسیم کند که بهترین رضایت را از مصرف حال و آینده به دست آورد . بنابراین او سعی دارد بازده های سرمایه گذاری خود و زمان بندی آنها را دقیقاً معلوم کرده ، همچنین در آمد حاصل از سایر منابع را مشخص کند .
با توجه به اینکه نمی دانیم چه چیزی در آینده واقع خواهد شد سرمایه گذاران قادر نخواهند بود که الگوی مصرف خود را با اطمینان مشخص کنند . زیرا که بازده های یک سرمایه گذاری و زمان بندی چنین بازده هایی نا معلوم است ، بنابراین فقدان شرایط مطمئن و مشخص باید با بازده منتظره ای بالاتر به نحوی جبران شود ، اما چه چیزی بازده سهام عادی را شکل می دهد ؟ عوامل موثر بر بازده سهام عادی یک شرکت طی یک دوره مورد نظر شامل تغییرات قیمت هر سهم ، سود تقسیمی هر سهم ، مزایای حق تقدم و مزایای سهام جایزه است (دستگیر، 1377، ص 43 )2.
تفاوت در رحجان سهامداران
نرخ بازده یک سرمایه گذاری مفهومی است که از نظر سرمایه گذاران مختلف معنای متفاوتی دارد . برخی از سرمایه گذاران در جستجوی بازده کوتاه مدت نقدی هستند و ارزش کمتری بر بازده بلند مدت می دهند . این سهامداران ممکن است سهام شرکت هایی را که سود سهام نقدی زیاد پراداخت می کنند ، خریداری کنند . برخی دیگر از سرمایه گذاران در درجه اول به رشد و توسعه اهمیت می دهند . این قبیل سرمایه گذاران در جستجوی پروژه هایی هستند که در بلند مدت در آمد بیشتری را عاید آنها می کند . معمولاً در شرکت هایی که بازده سرمایه یا ارزش ویژه آنها بسیار باشد سرمایه گذاری می کنند (وکیلی وکیلی فرد، 1379، ص 676)3.
اجراء بازده
بازده معمولاً از دو بخش تشکیل می شود :
الف ) سود دریافتی : مهمترین جزء بازده ، سودی است که به صورت جریانات نقدی دوره ای سرمایه گذاری بوده و می تواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد . ویژگی ممتاز این دریافت ها این است که منتشر کننده پرداخت هایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می کند . این جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است .
ب ) سود ( زیان ) سرمایه : دومین جزء مهم بازده ، سود ( زیان ) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد . به این جزء که ناشی از افزایش ( کاهش ) قیمت دارایی است سود (زیان ) سرمایه می گویند . این سود (زیان ) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت در زمانی است که دارند اوراق قصد فروش آنها را دارد . این اختلاف می تواند در قالب سود یا زیان باشد .
مجموعه این دو جزء ، بازده کل اوراق بهادار را تشکیل می دهد که برای هر اوراق بهادار به صورت زیر است:
معادله ( 1 – 2 )
+ افزایش قیمت
بازده کل اوراق بهادار = سود دریافتی
- کاهش قیمت
معادله ( 1 -2 ) عبارت مفهومی بازده کل برای اوراق بهادار است. عبارت بالا را می توان این گونه بیان کرد: نرخ بازده کل اوراق بهادار شامل مجموع دو جزء سود دریافتی و تغییرات قیمت است. توجه داشته باشید که هر یک از این دو جزء می تواند صفر باشد و یا تغییرات قیمت می تواند منفی باشد.
در حالیکه سود دریافتی نمی تواند منفی باشد ( تهرانی ، 1388، ص 115 )3.

 

2– 2– 2 ریسک
ریسک در زبان عرضه عبارت است از " خطری که به علت عدم اطمینان در وقوع حادثه ای پیش می آید و هر چه قدر این عدم اطمینان بیشتر باشد اصطلاحاً گفته می شود ریسک زیادتر است " ( راعی و سعیدی، 1383، ص 45 )4.
اما در ادبیات مالی، ریسک یا مخاطره یا خطر عبارت است از احتمال اختلاف بازده واقعی یک سرمایه گذاری از بازده منتظره آن. هر چه تغییرات بازده واقعی بیشتر باشد ریسک آن بیشتر خواهد بود. بدیهی است که سرمایه گذاران هنگامی به طرف سرمایه گذاری در یک اوراق بهادار خاص متمایل خواهند شد که بازده منتظره سرمایه گذاری ریسک آن را جبران کند (همان منبع، ص 117)1 .
انواع ریسک
تجزیه و تحلیل گران سرمایه گذاری مدرن ، منابع ریسک را که باعث تغییر و پراکندگی در بازده می شود به دو دسته تقسیم می کنند :
آن دسته از ریسک هایی که ماهیتاً وجود دارند از قبیل ریسک بازار یا ریسک نوسان نرخ بهره و آن دسته از ریسک هایی که برای اوراق خاصی وجود دارد از قبیل ریسک مالی و ریسک تجاری . یک راه منطقی برای تقسیم ریسک کلی به اجراء تشکیل دهنده آن ، تمایز میان اجزای کلی (بازار ) و اجزای خاصی (اوراق خاص) است . این دو نوع ریسک را که تجزیه و تحلیل گران به آنها ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک می گویند می توان به صورت زیر نشان داد :
( معادله 2 – 2 ) ریسک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک  ریسک کل
ریسک غیر سیستماتیک : آن قسمت از تغییر پذیری در بازده کلی اوراق بهادار را که به تغییر پذیری کلی بازار بستگی ندارد ریسک غیر سیستماتیک 2می گویند. این نوع ریسک منحصر به اوراق بهادار خاصی است و به عواملی همچون ریسک تجاری، مالی و ریسک نقدینگی بستگی دارد. اگر چه کلیه اوراق بهادار تا حدی از ریسک غیر سیستماتیک برخوردار هستند ولی سهام عادی بیشتر با این نوع ریسک مرتبط است. این نوع ریسک را می توان با ایجاد پرتفلیو کاهش داد.
ریسک سیستماتیک : سرمایه گذاران می توانند با تشکیل پرتفولیو قسمتی از ریسک کلی را که به بازار ربطی ندارد کاهش دهند.
آن قسمت از ریسک که باقی می ماند غیر قابل کاهش و مربوط به بازار است . اگر بازار سهام به سرعت افت داشته باشد بیشتر سهامداران را تحت تاثیر قرار می دهد و بر عکس این تغییرات بدون توجه به رفتار یک سرمایه گذار خاص رخ می دهد و برای کلیه سرمایه گذاران بحران ساز است.
تغییر پذیری در بازده کلی اوراق بهادار، مستقیماً به تغییرات بازار یا اقتصاد بستگی دارد که به آن ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار گفته می شود. معمولاً تمامی اوراق بهادار ( اعم از اوراق قرضه و سهام عادی ) تا حدودی از ریسک سیستماتیک برخوردارند، چرا که ریسک سیستماتیک دربرگیرنده ریسک های تورم ، بازار و نرخ بهره است ( همان منبع، ص 119 )1 .
بتا2 : بتا عبارت است از معیار اندازه گیری ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار که به عنوان قسمتی از ریسک کلی نمی توان آن را از طریقی ایجاد تنوع کاهش داد یا از بین برد. بتا ، معیار نسبی ریسک یک سهام با توجه به پرتفلیو بازار تمامی سهام است . اگر بازده اوراق بهادار در نتیجه تغییرات، بیشتر ( یا کمتر ) از بازده بازار باشد در آن صورت پراکندگی بازده آن اوراق بهادار، بیشتر (کمتر ) از بازده سایر اوراق بهادار موجود در بازار خواهد بود . بتا شیب خط رگوسیون است که بازده ورقه بهادار با بازده اوراق بهادار موجود در بازار مرتبط می سازد. اگر شیب این رابطه برای اوراق بهادار خاصی دارای زاویه 45 درجه باشد ( مانند شیب اوراق بهادار β در شکل ( 1 -2 ) در آن صورت بتا برابر یک است. یعنی در صورت تغییر هر یک درصد ، در بازده بازار، به طور متوسط ، بازده این اوراق بهادار یک درصد تغییر خواهد کرد . بتا به عنوان شاخص اندازه گیری ریسک سیستماتیک برای سهام عادی است ( همان منبع، ص 133 )3.

 

 

 

 

 


شکل 1-2 رابطه ریسک و بازده نشان دهنده بتا برای A (5/1) ، B (1) ، C (6/0)

 

3–2–2 رابطه ریسک و بازده
در حیطه دارایی های مالی، سرمایه گذاران می توانند همانند شکل ( 2 – 2 ) هر نوع ریسک و بازده ای را انتخاب کنند . خط RF تا β رابطه میان ریسک و بازده را برای همه سرمایه گذارانی که مایل هستند در دارایی های مالی سرمایه گذاری کنند. نشان می دهد این رابطه همیشه دارای شیب متمایل به بالاست، برای اینکه محور عمودی بازده مورد انتظار است و سرمایه گذار منطقی ریسک بالایی را نمی پذیرد و مگر اینکه انتظار داشته باشد این رسیک با بازده بالا جبران خواهد شد. بازده مورد انتظار باید به اندازه کافی بالا باشد تا بتواند ریسک مازاد را جبران کند؛ با این حال هیچ تضمینی وجود ندارد که بازده اضافی حتماً حاصل خواهد شد.
RF در شکل ( 2 – 2 ) عبارت است از بازده یک دارایی بدون ریسک از قبیل اوراق خزانه. در این حالت ریسک سرمایه گذاری صفر است و بازده مورد انتظار برابر است با نرخ فعلی بازده یک دارایی بدون ریسک ، مانند اوراق خزانه ( همان منبع، ص 18-17 )1.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2-2 رابطه ریسک و بازده برای سرمایه گذاران
3–2 هدف بازار سرمایه
هدف بازار سرمایه عبارت از انتقال وجوه پس انداز کنندگان از یک طرف و مصرف کنندگان وجوه از طرف دیگر می باشد . این دو گروه باید در شرایط مطمئنی یکدیگر را پیدا نموده و معامله خود را انجام دهند. طبیعت این گونه مبادلات نیاز به اعتماد سرمایه گذاران نسبت به صحت عملیات در بازار دارد و در صورتی که بازار از کارایی لازم بر خوردار باشد و قیمت ها نمایانگر ارزش ذاتی باشند، این اعتماد در آنها ایجاد می گردد. در چنین بازاری هر دو گروه سرمایه گذار و مصرف کنندگان وجه به خواسته های خود می رسند (اسماعیلی فدایی نژاد، 1373 ،ص 38 )2.

 

4–2 مفهوم بازار کارآ
بازار کارآ 3، بازاری است که در آن اطلاعات موجود بلافاصله بر قیمت اوراق بهادار تأثیر می گذارد. مفهوم بازار کارآ براین فرض استوار است که سرمایه گزاران در تصمیمات خرید و فروش خود ، تمامی اطلاعات مربوط را بر قیمت سهام لحاظ خواهند کرد. بنابراین، قیمت فعلی سهام شامل تمامی اطلاعات شناخته شده اعم از اطلاعات گذشته ( مانند سود مربوط به فصل یا سال گذشته ) و اطلاعات فعلی است. اطلاعات فعلی می تواند شامل اطلاعاتی باشد که اعلام شده ولی هنوز اعمال نشده است( مانند خبر تجزیه سهام ). به علاوه، اطلاعاتی که از نظر منطقی استنباط شده است نیز در قیمت منعکس می شود. برای مثال، اگر بسیاری از سرمایه گذاران بر این عقیده باشند که نرخ بهره به زودی کاهش خواهد یافت، این تصور قیمت ها را قبل از آنکه واقعاً این چنین موردی اتفاق بیفتد تحت تأثیر قرار خواهد داد. مفهوم بازار کارآ، یک ادعا یا توقع نیست، بلکه تغییرات کاملی است که در اثر انتشار اطلاعات جدید در قیمت سهام صورت می گیرد. طبق فرضیه بازار کار آ، تغییرات قیمت، ناشی از اطلاعات موجود است، در شکل (3 – 2 ) مفهوم بازار کارآ برای یک شرکت فرضی و تأثیر وقایع (اطلاعات) بر روی سود آوری شرکت نشان داده شده است. در اینجا فرض شده است که بازده مازاد سهام (یعنی آن قسمت از بازده سهام که توسط تغییرات کل بازار قابل توضیح نیست) در یک روز معمولی صفر است . تاریخ ( زمان ) صفر در شکل ( 3 – 2 ) تاریخ اعلان رویداد است. قبل از تاریخ اعلان، بازده مازاد سهام صفر است. در روز اعلان، بازده مازاد مثبت است و در یک روز بعد ( روز اول ) تغییرات تکمیل می شود. در روز دوم و روزهای بعد از آن دوباره الگوی قبل ( یعنی بازده مازاد صفر ) جایگزین می شود (تهرانی و عسگر نوربخش ،1388، ص 373-372 )2.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل 3-2تغییرات قیمت اوراق بهادار در بازار کارآ

 

1– 4– 2 خصوصیات بازار کارآ
از نظر تئوری شرایط لازم جهت تلقی کردن یک بازار به عنوان بازاری کارآ عبارتند از:
1 ) یکی از شرایط لازم جهت کارآیی بازار وجود رقابت کامل است، در بازاری که معاملات کم انجام می شود و افراد مشارکت کننده در آن کم باشند، کارایی وجود ندارد.
2 – اطلاعات باید به سرعت و فوریت و با حداقل هزینه به اطلاع دست اندرکاران بازار برسد.
3 – کسی که در این بازار خرید و فروش می کند باید احساس امنیت کند و اطمینان یابد که آن چه بابت اوراق بهادارش دریافت یا پرداخت می کند به ارزش ذاتی آن نزدیک است ، یعنی قیمت عادلانه ای برای کالای خود دریافت می کند.
4 – معامله در بازار کار نباید گران باشد. مخارج معامله کردن بسیار کم و به وضعیت بدون خرج نزدیک باشد.
5 – هیچ معامله گری آنچنان قدرت نداشته باشد که بازار را زیر نفوذ خود بگیرد و تأثیر مهمی به بازار بگذارد.
6 – در این بازار، هرکس می تواند به نرخ های رایج بهره ، در بازار قرض بدهد و قرض بگیرد.
7 – در این محیط ، فرد متخصص تر و آگاه تر از فرد عامی سود بیشتری نمی برد. به عبارت دیگر افراد ناوارد در بازار کارا موفق نمی شوند. چراکه قیمت بازار طوری تعیین می شود که منعکس کننده تمام اطلاعات خوب و بد است .
8 – در بازار کار آ تعدیل قیمت ها به سرعت انجام می شود . ورود اطلاعات به بازار و تأثیر آن بر قیمت ها به شکل تصادفی است لذا روند تغییر قیمت نیز تصادفی و به اصطلاح قیمت تابع نظریه گشت تصادفی است . بازار فاقد حافظه بوده و از قیمت های گذشته نمی توان جهت پیش بینی قیمت های آتی نتیجه گیری کرد .
9 – کلیه معامله گران در این بازار برداشت نسبتاً یکسانی از اطلاعات دارند .
10 – بازار باید در معرض ترافیکی ، دو طرفه از اطلاعات باشد ، به عبارت دیگر بازار کارا بازاری است که در هر مقطع از زمان ، عده ای باید در آن خریدار و و عده ای فروشنده اند ، این طور نیست که در زمانی همه خریدار و یا همه فروشنده باشد . در این بازار کارا عده ای بر این باور باشند که خرید به نفع آنهاست و عده ای هم براین باور باشند که فروش به نفع آنهاست . تنها در این وضعبت است که حجم بالای معامله بدست می آید و بازار راحت تر به تعادل عرضه و تقاضا می رسد به عبارت دیگر در بازار کارآ نباید وحدت کلمه وجود داشته باشد بلکه باید تضاد و تفاوت اندیشه وجود داشته باشد .
11- به نظر می رسد که در بازار کارایی سرمایه ، ابزارهای مالی بسیار گسترده ای وجود دارد که هریک نقش خاصی در بازار دارد و هر یک شکافی را در بازار پر می کند یعنی بازار کارآیی سرمایه، بازاری پیچیده است که ابزارهای پیچیده مالی در آن وجود دارد مثلاً وجود اوراق اختیار معامله و نقش معینی که این اوراق بر عهده دارد و بازار را کاراتر می کند و تعادل مناسب تری بین عرضه و تقاضا به وجود می آورد (جهانخانی ،1383، ص 63 )2.

 

5– 2 تئوری پرتفلیو
لغت پرتفلیو 3: در عبارت ساده، به ترکیبی از دارایی ها گفته می شود که توسط یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری تشکیل می شود. این سرمایه گذار می تواند یک فرد یا یک موسسه باشد. از نظر تکنیکی، یک پرتفلیو در بر گیرنده مجموعه ای از دارایی های واقعی و مالی سرمایه گذاری شده یک سرمایه گذار است . بسیاری از مردم از طریق برنامه ریزی و بر مبنای علمی و یا تصمیم معمولی پرتفلیویی از دارایی ها ( دارایی های واقعی مالی ) را تشکیل می دهند. به عبارت دیگر می توان گفت پرتفلیو مجموعه دارایی های یک نفر یا یک سازمان است.
مطالعه تمام جنبه های پرتفلیو مدیریت پرتفلیو 4 نام دارد. این واژه در برگیرنده مفاهیم تئوری پرتفلیو است که بخش مهمی از سرمایه گذاری را شامل می شود (تهرانی و نوربخش، 1388، ص 156 )5.

 

1-5-2 مدل مارکوئیتز
در سال 1950 هری مارکوئیتز6 مدل اساسی پرتفیلو را ارائه کرد که مبنایی برای تئوری نوین پرتفیلو قرار گرفت . قبل از مارکوئیتز سرمایه گذاران با مفاهیم ریسک و بازده آشنا بودند اگر چه آنها با مفهمون ریسک آشنا بودند ولی معمولاً نمی توانستند آن را اندازه گیری کنند. سرمایه گذاران از قبل می دانستند که ایجاد تنوع مناسب است و نباید ( همه تخم مرغ ها را در یک سبد بگذارند ) با این حال، مارکوئیتز، اولین کسی بود که مفهوم پرتفلیو و ایجاد تنوع را به صورت روش علمی بیان کرد. او به صورت کمی نشان داد که چرا و چگونه تنوع سازی پرتفلیو می تواند باعث کاهش ریسک پرتفلیو (مجموعه سرمایه گذاری ) یک سرمایه گذار شود.
چرا ایجاد تنوع در سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران مهم است ؟ می توان گفت که قانون شماره یک مدیریت پرتفلیو ، ایجاد تنوع است . از آنجا که

دانلود با لینک مستقیم


بررسی نقش عوامل رشد فروش و شاخص بحران مالی در پیش بینی بازده سهام