فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تأثیرات فشار خشکسالی بر تولید سویا

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تأثیرات فشار خشکسالی بر تولید سویا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

در انتهای ماه جولای ، آب و هوای گرم و خشک ، تکامل محصول سویا ، حدود 8 روز فراتر از حد طبیعی خود ، سرعت بخشید . در حدود 85 درصد محصول جوانه زد و 25 درصد آن ، شروع به تشکیل پوسته خارجی خود کردند . این مقاله ، بر روی موارد زیر بحث می کند : 1 ) چگونه فشار خشکسالی ، بر پتانسیل محصولات سویا تأثیر می گذارد 2) چگونه پتانسیل محصولات سویا ، قبل از برداشت ارزیابی می شوند و 3 ) مصارف متوالی در فصل خشکسالی ، بر سویا ایجاد فشار می کند .
سویاها ، محصولی انعطاف پذیر تر از ذرت هستند که با دوره های مربوط به فشار رطوبت موجود ، سازگاری می یابند . همان طور که محل ذرت ، از طریق ایجاد خوشه تا شکوفیایی و افتادن آن کامل می شود حالت رطوبت موجود ، مهم و جدی می شود . برعکس ، محصولات سویا ، به فشار رطوبت ، در طی یک دوره خیلی طولانی و حدودی از مراحل رشد ، عکس العمل نشان می دهند .
تنوعات سویا ، با منطقه جنوبی داکوتا سازگار هستند و از نوع مشخصی می باشند ، در حالیکه تعدادی از مراحل رشد را در همین زمان ، آشکار می سازند . هنگامیکه یک گیاه ، مراحل گل دهی یا تکثیر را آغاز می کند ( R1 به R8 ) هنوز ، در حال رشد است . ( مرحله گیاهی ) و می تواند بر گها را ساقه های بیشتری را تولید کند ، این حدود وسیع در مراحل رشد ، به سویاها ، اجازه جبران کمبود خود ، در فصل خشکسالی را می دهد ، هنگامی که رشد ، و در دیگر مراحل رشد ، کاهش یافته است .
پتانسیل محصول سویا ، تحت تأثیر تمام تعداد پوسته ها ، در هر گیاه است ،‌تعداد لوبیاها در هر تخمدان و وزن آنها در هر لوبیا ( اندازه دانه ) مشخص می گردد .
ترکیب محصول تحت تأثیر قرار گرفته ، بستگی به مرحله تولید و تکثیر ( R ) دارد ، هنگامی که فشاری بوجود می آید . مهم ترین مرحله برای پتانسیل محصول آغاز می گرد ، همانطور که محصول ، به مرحله کامل شده مادگی خود می رسد .
( R4 ، مادگی ، در حدود 4/3 اینچ ، در یکی از چهار گره بالایی و بر روی ساقه اصلی ، با یک برگ کاملاٌ پیشرفته ، طول دارد ) .
فشار خشکسالی ، در زمان از طریق R4 ، در حد اندکی ، بعد از مرحله R4 ( شروع رویش دانه ، دانه ها ، دارای طول 8/1 اینچ هستند ) ، محصولات موجود را بیش از همین فشار و در هر زمان دیگری از مرحله پیشرفت ، کاهش خواهد داد . در این دوره R45 ( تشکیل دیر هنگام مادگی ) تا حدود R55 (‌مدت کوتاهی قبل از تشکیل و رشد کامل دانه ) مخصوصاٌ مهم و اساسی است ، زیرا گل دهی متوقف می گردد و می تواند نه به مدت طولانی مادگی های از دست رفته را جبران نماید . مادگی ها و ساقه ها جوان تر ، همچنین ، تحت فشار در برابر رشد ناکامل ، استعداد بیشتری را نسبت به مادگی ها و دانه ها ی قدیمی تر دارند .
کاهش محصول در این زمان ، اساساٌ نتیجه فقدان تمام مادگی ، در هر گیاه هستند . بعد از مرحله R56 باید رطوبت مهیا باشد ، اندازه دانه ممکن است ، کاهش محصول را جبران کند . بهر حال ، اندازه دانه ، از نظر ژنتیکی ، محدود می گردد .
روش ارزیابی پتانسیل محصول در سویاها ، بصورت زیر است :
1 )‌ محاسبه تعداد گیاهان موجود ، در یک ناحیه آزمایشی کوچک ، در یک مزرعه ( 1000/1 دانه در هر جریب ) .
بصورت اتفاقی ، ده ناحیه را در هر مزرعه انتخاب کنید . طول ردیف های مورد نیاز ، برابر با 1000/1 در هر جریب می باشد که بستگی به فاصله گذاری ردیف ها دارد :
74 پا و 8 اینچ برای ردیف های 7 اینچی اندازه گیری می شود .
52 پا و 2 اینچ برای ردیف های 10 اینچی .
34 پا و 10 اینچ ، برای ردیف های 15 اینچی .
26 پا و یک اینچ برای ردیف های 20 اینچی .
17 پا و 5 اینچ ، برای ردیف های 30 اینچی .
14 پا و 6 اینچ ، برای ردیف های 36 اینچی .
13 پا و 19 اینچی ، برای ردیف های 38 اینچی .
ازتعداد گیاهان بدست آمده ، در مرحله چهارم استفاده کنید .
2 ) تعداد مادگی ها را بر روی 10 گیاه موجود در این ردیف ها محاسبه نمایید و بر روی هر 5 گیاه ، در پایین این ردیف ها .
در نظر بگیرید تا موقعی که 20 گیاه ، شمارش شده باشد ، عموماٌ بیشتر گیاهان شمارش شده یا بیشتر مکانهای نمونه ای در این مزرعه ، دقت بیشتری را در ارزیابی مزرعه ، بکار خواهند برد .
3 ) میانگین تعداد مادگی ها ، در هر گیاه ، برای هر ناحیه آزمایشی را محسابه کنید .

 

4 ) وزن محصولات درهر جریب ، از طریق این رابطه بدست می آید : Bu/A برابر با تعداد گیاهان ، در هر نمونه است و میانگین X ، تعداد مادگی ها ا در هر گیاه است که به اندازه X0.4024 تقسیم شده از طریق ( 60 ) است .
ارزیابی پتانسیل محصول ، فقط ممکن است برای زمانی کوتاه ، خوب و مناسب باشد . اگر خشکسالی ادامه یابد و باعث کندی رشد مادگی موجود گردید یا مانع از پر شدن دانه شود ، این ارزیابی ممکنست ، مدت زیادی معتبر و مطمئن نباشد .
معمولاٌ یک ارزیابی دقیقتر است . هنگامی که شکل محدودتری را نسبت به تکامل محصول می گیرد . ارزیابی قبل از فقدان برگ ، ممکن است بگوید که آیا محصول باید بصورت دانه برداشت شود ، یا بصورت علفی . ارزیابی دیگری ممکن است نشان دهد که آیا این برداشت محصول توجیه می گرد و اصلاح پذیر است .
سویا ها می توانند بصورت علف خشک یا علف تازه مانده برداشت شوند ، اگرچه مشکلات موجود در محافظت از ساقه های وسیع گیاه ، مشکل تولید علف خشک را بوجود می آورند .
علف خشک سویا ، در حد وسیعی از نظر کیفیت و مطلوب بودن حالت علفی خود متنوع هستند و بستگی به نسبت برگ به ساقه ، سختی ساقه و چگونگی بسته بندی و ذخیره سازی خوب و مناسب دارد .
اگر بصورت علف تازه مانده بکار می روند ، باید ، قبل از انباشتگی به دلیل خشک بودن ، بین 40 تا 50 درصد مرطوب شوند .
مرحله مطلوب پیشرفت ، برای برداشت ساقه های علفی سویا ، هنگامی است که تخمدانها شکل گرفته اند و برگهای پایینی ، به درستی ، شروع به زرد شدن می کنند .
اطلاعات تحقیقاتی دانشگاه ایالتی اوهایو ، کیفیت هلفی سویا و علفهای تازه گیاه یونجه ( در جدول ) مقایسه کردند . آزمایشات مربوط به مطلوب بودن این گیاه ، نشان می دهد که ساقه علفی سویا ، از طریق چهار پایان مورد استفاده قرار می گیرد ، اگرچه حیوانات ممکن است ، این علف را با گستردگی بیشتری نسبت به یونجه مصرف کنند ، زیرا ساقه آن سخت است . مقدار بیشتر غیرقابل پذیرش آن می تواند مورد انتظار قرار گیرد .
پیشرفت و زمان بندی رشد گیاه ، گل دهی ، تشکیل و پیشرفت مادگی و پر شدن لانه های وسویا (‌دانشگاه ایالتی ایوا ) .
کیفیت علفی سویا و یونجه تازه . از دانشگاه ایالتی اوهایو ، گرفته شده است .
Ea p NDF2 ADF1 پروتئین مرحله محصول
02/1 44/0 2/35 1/31 4/22 تشکیل غنچه یونجه
30/1 39/0 6/48 6/40 2/16 ابتدای تشکیل مادگی سویاها
1 ) ADF - فیبر اسیدی پاک کننده با اندازه قابلیت هضم مقدار پایین ADF قابلیت هضم بالا .
2 ) NDF - فیبر طبیعی پاک کننده با اندازه محصول علفی بدست آمده مقدار پائین NDF محصول بیشتر .
این مقاله و دیگر مقالات می توانند ریال بصورت الکترونیکی از کالج کشاورزی و انتشارات علوم بیولوژیکی SU – SD در دسترس باشند ، چیزی که بر روی آدرس اینترنتی زیر موجود است :
آدرس اینترنتی
از رشد کار گسترش همکاری گرفته شده است ، فعالیت های 8 می و 30 ژوئن 1914 ، در همکاری با USDA است . لاری تایدمن ،‌رئیس این موسسه گسترش همکاری ها از دانشکده کشاورزی و علوم بیولوژیکی دانشگاه ایالتی داکوتای جنوبی ، در بروکینز است . SDSV فعالیتی قابل تأیید و به موازات تناسب کاری( از نظر جنسیتی ، مرد یا زن ) می باشد و تمام فواید ، خدمات و تناسبهای آموزشی و شغلی را ، بدون مراجعه به اصل و نسب ، سن ، نژاد ، شهری بودن ، رنگ آئین ، مذهب ، جنسبت ، ناتوانی ، ملیت ، برتری جنسیتی .
یا اوضاع مربوط به دوران جنگ و هتنام ، ارائه می دهد.
آبیاری گیاه سویا
ویلیام ال.کرانز ، متخصص آبیاری گسترده : روژه دبلیو المور ، متخصص محصولات گسترده وجیمزه ای اسیح ، استاد کشاورزی و باغبانی علمی
مدیریت صحیح ومناسب آبیاری ، برای مطلوب ساختن محصولات ومنابع آب مخصوص آبیاری ، مهم و اساسی است . تولید سویای آبیاری شده در ناحیه نبراسکا ، ناحیه ای باشوعات خاک و آب و هوا واد انرژی ها ی مدیریتی آبیاری متفاوت را در بر می گیرد و این آزمایشات مربوطه ناحیه بنراسکاو در مورد پیشنهادات مربوط به آب مخصوب آبیاری هستند که خاک بنداسکا ، آب و هوا و تنوع پذیری رسوب مواد را مناسب و سازگار می دارند . وسعت زمین ، تحت کشت سویا در نبراسکا ، از 43000 جریب با تولید مصحول آبیاری شده در سال 1972 ، به 55/2 میلیون جریب در سال 2003 افزایش یافته است . در حدود 45 درصد از تمام وسعت زمین تحت کشت سویا در بنراسکا ، آبیاری می شود . توجه به سویا ، به دلیل مصارف اقتصادی مطلوب ، تنوعاتی با پتانسیل بهتر مصحول ، ارزش سویا ، در گردش با محصولات دیگری ، مثل ذرت و تغییراتی در قوانین زمین کشاورزی ایالات متحده آمریکا است .
رشد و پیشرفت گیاه سویا
پیشرفت گیاه سویا می تواند ، در دو مرحله از هم جدا شوند – مرحله رشد گیاهی و مرحله تولید و تکثیر . مرحله گیاهی ،‌ با رشد و نمو دانه و ظهور جوان ها آغاز می گردد . مرحله تولید و تکثیر ، با ظهور اولین گل بر روی گیاه ، آغاز می شود . پیشرفت مرحله گیاهی ، بویژه ، توسط در نظر گرفتن تعداد گره های اصلی ساقه ، نشان داده می شود . گره ، در حالیکه دو برگ کوچک پگاه لبه دار به هم مربوط می شوند ، بصورت گره ( O ) محاسبه می شود ، با توجه به اینکه گره ، در جائیکه دو برگ کوچک اولیه به هم می پیوندند ، بصورت گره ( 1 ) در نظر گرفته می شود . تمام برگهای دیگر ، در بالای برگهای کوچک گیاه برگهای کوچک سه تایی را بوجود می آورند و بصورت متوالی ، گره 2 و 3 و غیره ، خوانده می شوند . پیشرفت تولید و تکثیر ، کمی پیچیده تر است و جزئیات آن ، در جدول ( 1 ) تهیه می گردند . دانستن این مراحل رشد سویا ، هنگامی است که از روش فهرست بندی آبیاری های موجود در مرحله رشد استفاده می شود .
تنوع سویا و انواع محل رشد ساقه
برای تولید سویای آبیاری شده ، تنواع انتخاب ، یک عامل مهم مدیریتی است . بسیاری از تنوعات سویای موجود در نبراسکا ، از نوع نامحدود هستند ، که در آنها ، مراحل بعدی رشد گیاه ، با مراحل اولیه پیشرفت تولید و تکثیر آن ، زیاد گسترش می یابند . در این تنوعات رأس اصلی ساقه ، فعالیت رشد گیاه را حفظ می نماید (‌مثلاٌ گره های جدید را تولید می کند ) بعد از اینکه اولین گل ظاهر می شود ( بویژه ، بر روی گره ششم ساقه اصلی ) . همان طور که فعالیت گیاه ادامه می یابد به تدریج کند می شود ، تا زمانیکه دقیقاٌ‌ّ بعد از پیدایش مرحله گسترش رشد و نمو دانه ، متوقف می گردد ( مثلاٌ گره های بیشتری تولید نمی شوند ) چنین تنوعاتی ، اغلب بیش از 20 گره موجود بر روی ساقه اصلی را در مرحله تکامل خواهند داشت .
برعکس ، رأس اصلی ساقه با تنوعات مشخص به شکلی ناگهانی ، فعالیت رشد گیاه را بعد از تولید گل ، متوقف می سازد . این مورد ، منتهی به جمع شدن رأس اصلی ساقه در خوشه انتهایی گل ها می گردد . چنین تنوعاتی ، عموماٌ فقط در حدود 14-10 گره در ساقه اصلی خود و در مرحله تکامل دارند ولی قد کوتاه آنها ، می توانددانه بیشتری را در خود نگه دارند ، هنگامی که با تراکم های بالایی از گیاه در زمینهای انتهایی آبیاری شده استفاده می شوند ، در جائیکه تنوعات نامحدود ، اغلب دیده می شوند .
تنوعاتی از گیاه از نوع نیمه محدود در نبراکسا ، مهیا می شوند ، (‌نوع NE3001 نبراسکا ، یک نمونه است ) . رأس اصلی ساقه ، در این تنوعات به سرعت ، از حالت رشد گیاه به تکثیر آن ، متمرکز نمی شود و عموماٌ در حدود 18-16 گره در ساقه اصلی خود و در مرحله تکامل ، وجود خواهند داشت ، تحقیق انجام گرفته از طریق دانشگاه نبراسکا – لینکن ، بیان می کند که انواع نیمه محدود ، ممکنست برای بهره مندی بهتر از پتانسیل محصول مربوط به سیستم های تولید سویای به شدت تحت نظارت و آبیاری شده ، مورد نیاز باشند .
تصویر 1 ) استفاده آب در محصول سویا یا انتقال روزانه بخار آب ( ET ) از یک محصول بخوبی آبیاری شده ، خط آبی ، ET مورد انتظار را بر اساس اطلاعات تاریخی نشان می دهد ، با توجه به اینکه خط قرمز ، نشان دهنده ET روزانه ، برای یک فصل خاص رشد و نمو است .
جدول 1 )مراحل تولید و تکثیر سویا و پیشرفت آن ( ریحی و همکارانش ،1994 ) .
توصیف مرحله
در نهایت یک گل باز می شود که در هر گره ساقه اصلی وجود دارد . عموماٌ اولین گل بر روی گره ششم و در انواع نامحدود بوجود می آید ولی تقریباٌ تمام گره ها ، همزمان در انواع مشخصی ، گل می دهند R1 آغاز گل دهی
در نهایت یک گل باز می شود و در یکی از دو گره ساقه بالایی اصلی موجود است که کاملاٌ دارای برگهای پیشونده هستند . یک گره با برگ کاملاٌ رشد یافته ، فقط در زیر گره ای خواهد بود که برگهای کوچک آن به طرف قسمت گسترده آن پیش نمی روند و لبه های آنها دارای تماس با هم ، به مدت طولانی نخواهند بود . R2 گل کامل
در نهایت ، یک مادگی ( تخمدان گیاه ) با طول 16/3 اینچ ، در یکی از چهار گره بالایی ساقه اصلی موجود است که یک برگ کاملاٌ پیشرونده را دارند . عموماٌ مادگی هایی با طول بیشتر در گره های پائینی و گل هایی با مقاومت بیشتر دیده می شوند ، گل ها باز می گردند و غنچه های آنها بر روی گیاه و در مرحله R3 است .
R8 آغاز تداوم رشد تخمدان
در نهایت ، یک مادگی با طول 4/3 اینچ در یکی از چهار گره بالایی ، دارای برگهای کاملاٌ رشد یافته خواهند بود . R4 انتهای مرحله تداوم رشد مادگی
در نهایت ، یک مادگی ، دارای دانه های کوچکی است و در یکی از چهار گره بالایی موجود است که دارای برگهای کاملاٌ رشد یافته هستند . شما می توانید یک مادگی را در بالای آسمان روشن نگه دارید و دانه های کوچک در حال رضد آن را در حفره های مادگی ببینید . R5 آغاز گسترش رشد دانه
در نهایت ، یک مادگی که حفره هایش ، کاملاٌ با دانه های سبز رنگی پر می شوند ، در یکی از چهار گره بالایی موجود می باشد که دارای برگهای کاملاٌ رشد یافته است . مادگی ، هنگامیکه توسط نور آفتاب ، پس زمینه روشن پیدا می کند ، حفره هایش ، کاملاٌ پر از دانه های سبزتیره خواهند بود . رشد دانه ، بعد از مرحلهR6 کند می گردد ولی کاملاٌ متوقف نمی شود ، تا هنگامیکه دانه به تکامل فیزیولوژیکی می رسد . R6 انتهای گستردگی رشد
در نهایت یک مادگی طبیعی که دارای رنگ زمان تکاملش ( تکامل نهایی اش ) است . ( سبزه یا قهوه ای که به نوع آن بستگی دارد ) بر روی هر گره ای از ساقه اصلی موجود است . R7 آغاز تکامل و رشد
95 درصد از مادگی ها ، به رنگ زمان تکامل مادگی موجود رسیده اند . R8 تکامل کامل
ارتباط گیاه – آب
عملیات آبیاری یا مقادیر زیاد بارش باران که در طول رشد گیاه اتفاق می افتد ، طبیعتاٌ مفید نیستند مگر اینکه سطوح آب ، در حد زیادی ، پائین باشند . در حقیقت آب اضافی در طول دوره رشد ممکنست رشد گیاه را تحریک نمایند ، بدون اینکه فشار بر یک محصول افزایش پیدا کند . اگر خانه سازی وجود داشته باشد ، آبیاری مرحله رشد گیاه ، می تواند بصورت متوالی ، باعث کاهش محصولات شود .
عامل فصلی استفاده از آب در گیاه سویا ، در ارتباط با رشد ان و پیشرفت مرحله تولید و تکثیر بصورت یک خط آبی خمیده در تصویر ( 1 ) نشان داده می شود . تمام آب استفاده شده ( بخار آب ، بعلاوه انتقال آن ) از طریق محصول سویای کاملاٌ آبیاری شده ، ممکن است از 20 تا 26 اینچ ، در طول فصل رشد متنوع باشد . در حدود 65 درصد از تمام مصرف آب ، در طول مراحل R1 تا R6 همراه با تولید و تکثیر اتفاق می افتد . در میانگین فصلی ، سرعت مصرف آب به اوج خود و در حدود 32/0 اینچ در هر روز و در طول انتهای مرحله گل دهی و ابتدای مراحل پیشرفت مادگی خواهد رسید ولی در طول میانه تا انتهای مراحل تکثیر و تولید ، ممکنست میانگینی برابر با 25/0 اینچ در هر روز داشته باشد . همان طور که از طریق خط قرمز ها شور زده شده ( تصویر 1 ) نشان داده شده است ، مقدار کنونی ET در هر سال روزانه ، تغییر خواهند کرد . نکته اینست که یک محصول سویای بخوبی آبیاری شده ، ممکنست بیش از 5/0 اینچ آب را در یک روز گرم و همراه با وزش باد ، در انتهای جولای یا آگوست به بخار تبدیل کند .
مهمترین زمان برای گیاهان سویا ، به منظور داشتن آب مناسب ، در طول پیشرفت رشد مادگی است ، ( R3-R4 ) و زمان پر شدن دانه می باشد ( R5-R6 ) اینها ، مراحلی هستند که در هنگام فشار آب ، می توانند منتهی به کاهش آشکار در محصول موجود شوند . همچنین آبیاری ممکن است قبل از این مراحل بر روی خاکهای شنی ( با ظرفیت ناکافی نگهداری آب ) یا در طول سالهایی با بارش خیلی اندک ، بر روی خاکهایی با بافت متوسط یا نرم ، مورد نیاز باشد . بهر حال ، اگر آب ، در طول گل دهی استفاده گردد ، در طول پر شدن دانه ، دنبال کردن این مرحله با آب مناسب مهم و حائز اهمیت است . آبیاری در مرحله گل دهی مخصوصاٌ تعداد دانه های تولید شده را در هر گیاه افزایش می دهد ولی هر گونه فشار آب متوالی ، اندازه این دانه ها را کاهش خواهد داد ،‌ همان طور که محصول ، در مرحله گل دهی ، به آبیاری عکس العمل نشان می دهد و ممکن است نه بیشتر یا حتی کمتر از آبیاری در مرحله گل دهی نباشد . آبیاری در مرحله گل دهی همچنین ممکنست پتانسیل لازم را برای فساد زنگ گیاهی سفید افزایش دهد ة به این دلیل که شرایط داشتن رطوبت کافی – پوشش مناسب ، بعد از آبیاری لازم است ( مقاله راهنمای 1270- G95 ) را ببینید ، زنگ ساقه اسکلروتینا ، در گیاهان سویا دیده می شود ) .
با توجه به اینکه ریشه های سویا می توانند به عمق 5 تا 6 پایی برسند ، بیشترین تراکم ریشه ها و بیشترین استخراج آب موجود در خاک در رأس 2 تا 3 پایی از مقطع خاک اتفاق می افتد . آب مخصوص آبیاری ، بنابراین ، باید به عمق نفوذ 3 پایی محدود گردد تا از شستشوی نیترات در یک محلول مکانی ، اجتناب ورزد . تهیه کنندگان باید توانایی کامل کردن محصولات سویا را از 60 تا 80 عدد محصول ، در هر جریب بر روی خاکهایی با زهکشی مناسب درونی و سطحی ، ارائه دهد اگر وقایع آبیاری به شکلی مناسب در طول فصل رشد اتفاق بیفتد .
تحقیق در مورد مدیریت آب مخصوص آبیاری سویا
متوسط مناسب فهرست بندی مراحل آبیاری سویا ، هماهنگی عملیات آن با بیشتر مراحل رشد گیاه احساس به آب می باشد ، فهرست آبیاری در مرحله رشد می تواند بخوبی ، برای محصول مثل سویا انجام گیرد که کاملاٌ نسبت به آب مصرف شده ، در طول انتهایی مراحل رشد گیاه واکنش نشان می دهد . بهر حال به تأخیر افتادن آبیاری تا بعد از مرحله R8 می تواند مسئله ساز باشد ، اگر سیستم آبیاری ظرفیت کافی برای درخواستهای آب محصول را ندارد . رسوب گذاری در طول فصل رشد ، آب خاک ذخیره شده تا قبل از فصل رشد و ظرفیت سیستم آبیاری ، همگی مهم و با اهمیت هستند . هنگامی که در شروع کار آبیاری ، این تصمیم اتخاذ می گردد . تحقیق در نبراکسا ی شرقی ، نشان داده شده است که سویا می تواند ، بخوبی به آبیاری به تأخیر افتاده ، واکنش نشان دهد ، بهر حال ، اگر اب خاک ذخیره شده در مرحله کاشت ، مطلوب نباشد یا اگر بارش باران به شدت قبل از آغاز دوره پیشرفت مادگی ، کافی نباشد آبیاری به تأخیر افتاده ممکن است هنگامی محصولات را کاهش دهد که با فهرست بندی آبیاری در تمام فصل رشد ، مقایسه گردد .
در تحقیق ، ناحیه نبراسکا ، تنظیم آبیاری تمام فصل ( مثلاً آبیاری ، در هر زمانی و در طول فصل رشد انجام گرفته بود ، هنگامی که استفاده از اب محصول ، منتهی به کاهش 50درصدی یا بیشتر آب خاک موجود در منطقه ریشه محصول شده است ) با روشهای تنظیم آبیاری دو مرحله ای مقایسه شدند ( مثلاٌ تا موقعیکه گیاه به مرحله R2 یا مراحل R3-R3.5 رسید ، هیچ گونه آبیاری وجود نداشت ، بعد از این مراحل ، آبیاری شروع و ادامه یافت ) تمام آب مخصوص آبیاری با استفاده از سیستم های آب پاش ، مورد استفاده قرار گرفت . نتایج این مقایسه ، برای ارزیابی تأثیرات آبیاری به تأخیر افتاده بر روی دانه بدست آمده و تأثیر استفاده از آب موجود بکار رفتند . چهار روش اصلاحی آبیاری ، در طول نبراسکا در تریون ، پلات شمالی ، مرکز تولید خاک رس و منطقه « مید » ارزیابی شدند و در زیر توصیف نمی گردند :
1 ) تغذیه از آب کافی . آب مخصوص آبیاری فقط استفاده شده است ، اگر به کامل شدن مراحل رشد و نمو ، نیاز بوده است .
2 ) تداوم رشد مادگی ( مادگی با 5/7 اینچ طول ) آبیاری تا هنگامی به تأخیر افتاده بود که یک مادگی با طول 16/3 تا 4/3 ، در یکی از چهار گره اصلی ساقه اصلی آشکار بود ، گره ای که دارای یک برگ کاملاٌ رشد یافته شده بود ( R3-R3.5 ) آبیاری های 3 اینچی ، در یک دوره 2 هفته ای بکار برده شده بودند . آبیاری های حدوداٌ 5/4 اینچی از آب در طول یک دوره سه هفته ای مربوط به پر شدن دانه ها ، بکار برده شده بودند ( R5-R6 ) تمام آبیاری موثر فصلی ، 5/7 اینچ در هر روش بود که با مقادیر تنظیم یافته آبیاری با بارش باران همراه می شد .
3 ) مرحله گل دهی کامل ( گل در 5/10 اینچ آب ) آبیاری ، تا موقعی به تأخیر افتاد که گل ، در یک گره ، بلادرنگ در زیر گره بالایی ساقه اصلی باز شد که دارای برگ کاملاٌ رشد کرده بود ( R2 ) . آبیاری های 3 اینچی ، در طی یک هفته انجام گرفتند ، توسط آبیاری های 3 اینچی ، در طول مرحله تداوم رشد و نمو مادگی ، در طی هفته بعدی دنبال شدند ( R3-R4 ) آبیاری های 5/4 اینچی در طول یک دوره 3 هفته ای مربوط به پر شدن دانه ها ، بکار برده شدند ( R5-R6 ) تمام آبیاری موثر فصلی ، در این روش ، با مقادیر تنظیم شده آبیاری با بارش باران برابر با 5/10 اینچ بود .
4 ) تمام فصل رشد ( کامل به اندازه 5/12 اینچ ) آبیاری ها ، برای حفظ آب موجود در خاک و بالاتر از سطح 50درصدی موجود تنظیم شده بودند . آبیاری پیش از مرحله گل دهی آغاز گردید چونکه مصرف آب بر اساس استفاده سویا از آب مورد نیاز بود . تمام آبیاری موثر فصلی ، در این روش ، 5/12 اینچ بود که با مقادیر تنظیم شده آبیاری با بارش باران ، همراه می شد .
محصولات بدست آمده در چهار روش اصلاحی و در چهار مکان در تصویر ( 2 ) نشان داده شده است . هیچ گونه محصول آبیاری شده ای در ناحیه میدو مرکز گل رس ، بیشتر از دو مکان شرق و مرکزی نبود ، زیرا رسوب گذاری بیشتر ، در خارج از فصل رشد ( ذخیره بیشتر آب موجود در خاک ) و رسوب گذاری بیشتر ، در فصل رشد و در مناطق غربی نبراسکا وجود داشت . محصول این روش که در آن ، آبیاری تا موقعی اغاز نشده بود که مرحله تداوم رشد مادگی ، آشکارا ، متفاوت از تمام روش فصل رشد ، در اکثریت مکانها نبود ، بجز دریافت پائین ترین مقدار آبیاری در سراسر فصل که فقط 5/7 اینچ بود . بهر حال ، ذخیره آب موجود در خاک و بارش باران ، در طول مرحله رشد و نمو گیاه ، اغلب نمی تواند برای تولید حداکثر محصولات کافی باشد . هنگامیکه آبیاری به تأخیر می افتد و در زمانی که روش تداوم رشد مادگی انجام می پذیرد . این توضیح ، خیلی زیاد و متوالی ، در مکانهای شرقی – مرکزی اتفاق بیفتد و اجازه تأخیر آبیاری – به مدتی طولانی را بدهد بهر حال ، از یک محصول مورد نظر ، اطلاعات موجود ، با حفظ شرایط آبیاری در طول مرحله رشد و نمو ، حفظ می کردند و شاید ، در طول مرحله گل دهی ، بخوبی ، در بیشتر فصول و در نبراسکای غربی ، دیده می شود .
پیشنهاداتی در مورد مدیریت آب مخصوص آبیاری
خاکهایی با بافت سخت و پوسته مانند
مدیریت آب برای خاکهایی با بافت سخت ، سخت تر از خاکهایی با بافت متوسط است . خاکهایی که در این دسته بندی قرار دارند ، شامل شن های نرم ، شنهای آهکی و خاکهای آهکی و شنی نرم هستند . معمولاٌ این خاکها ، دارای ظرفیتی پایین از آب موجود هستند ( کمتر از 5/1 اینچ در هر پا ) بعلاوه ، بعضی از خاکهای شنی در نبراسکا لایه های محدود کننده ریشه را در اعماق کم و باریک دارند . ترکیبی از ظرفیت پائینی آب موجود و ریشه گذاری در اعماق کم ، در یک مخزن کوچکی از آب موجود در خاک ، به نتیجه می رسدند . ظرفیت نگهداری آب موجود ، در یک منطقه فعال ریشه با 3 پا عمق ، 3 تا 5/4 اینچ خواهد بود . این ظرفیت پائین آب نگهداری شده موجود ، با متوسط عملکردهای پائین آب جاری ( 75/0 تا 1 اینچ ) برای پر کردن مجدد مخزن محدود شده آب موجود در خاک ، ضروری و لازم هستند . بیشتر ، جای کمی برای اشتباه در زمان بندی آبیاری ها ، وجود دارند ، بطوریکه آبیاری های باید ، در زمان مناسب خود شروع شوند تا این اطمینان بوجود آید که محتوای آب موجود در خاک تا زیر 50 درصد از ظرفیت نگهداری اب موجود ، کاهش نمی یابد .
پیشنهاد کلی برای نظارت بر آب موجود بر خاکی با بافت سخت و پوسته مانند ،‌اینست که اجازه نه بیشتر از 50 درصد کاهش آب موجود در خاک را در رأس 2 پایی و در طول مراحل رشد گیاه و گل دهی ( R1-R2 ) می دهد ، و بنابراین ، بیش از 50 درصد کاهش در رأس 3 پایی و در طول تداوم رشد مادگی ( R3-R4 ) و پر شدن دانه ( R5-R6 ) را می دهد . سطوح آب موجود در خاک ، می تواند از طریق ترکیب ظهور و یک روش حسی با محاسبات تعادل آب موجود در خاک مشخص گردد و در این روش ، از ارزیابی های انتقال بخار آب مطمئن و صحیح موجود ( ET ) استفاده می شود . برای بدست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد استفاده از این روشها ، مقالات راهنما ، G85-753 اطلاعات مربوط به استفاده از آب در محصول و تنظیم آبیاری را ببینید ، روش G84-690 ارزیابی رطوبت خاک ، از طریق ظهور و احساس آن و G82-602 پیش بینی آبیاری قبلی برای ذرت ، دانه ذرت خوشه ای و سویا است . اطلاعات ET مربوط به سویا که روزانه ارزیابی شده اند می توانند از طریق اینترنت و آدرس اینترنتی hprcc. Unl . edu در مورد مرکز آب و هوای ناحیه ای دشتهای بلند ، بدست آیند .
تصویر ( 2 ) : محصولات سویای بدست آمده ، در چهار مکان از نبراسکا هنگامی که تحت نوع شرایط رشد و نمو می یابند : تغذیه از طریق باران ، آبیاری تأخیری تا زمانیکه پیشرفت رشد و نمو مادگی ( R3-R4 ) یا مرحله گل دهی ( R2 ) بدست آید ، یا تنظیم آبیاری در تمام طول فصل رشد .

 

خاکهای عمیق با بفت متوسط و نرم
این خاکها ( خاکهای آهکی لجنی ، خاکهای آهکی رس و لجنی ، خاکهای رس لجنی ) عموماً داراب ظرفیت آبی بیشتراز 2 اینچ در هر فوت یا 6 اینچ در بالای فوت هستند . استفاده کردن از تنظیم آبیاری ، برای حفظ و نگهداری درصد از آب موجود در بالای 3 فوت از منطقه ریشه ، بعد از مرحله کامل گل دهی ( R2 ) عموماٌ منتهی به ایجاد حداکثر محصولات خواهند شد .
عملکرد متوالی تنظیم آب ، بر روی خاکهای عمیق و دارای بافت ریز تنظیم مرحله رشد است ، همان طور که در بخش قبلی ، بحث شده است . این روش بکار می رود ، اگر مخزن آب در بالای پایی خاک برابر یا نزدیک به ظرفیت مزرعه و در زمان کاشت قرار دارد . در نیمه غربی نبراسکا ، معمولاٌ این مسئله اتفاق می افتد ، اگر اب موجود در خاکها ، در طول فصل قبلی آبیاری شده باشد و یا اگر رسوبات کافی برای پر کردن مقطع ، خارج از فصل رشد وجود داشته باشد .
برای سویا ، بین 10و11 اینچ آب ، ممکن است در طول دوره تکثیر و تولید سویا ، مورد نیاز باشد . اساساً این مورد به معنای تمام دوره آبیاری موثر و در حدود اینچ آب در مرحله گل دهی ( R1-R2 ) 3 اینچ در طول رشد و نمو مادگی ( R3 –R4 ) و / اینچ در طول پر شدن دانه ( R5-R6 ) (‌که برای فصول ریزش باران ، تنظیم گردیده است ) که مجموعاٌ چیزی برابر با 5/10 اینچ می شود . با ریزش باران مناسب ، محصولات مطلوب و مناسب ، با دو مورد آبیاری شیاربندی شده موثر که هر کدام 3 اینچ هستند ، بدست خواهند آمد ، یک مورد در مراحل رشد و پیشرفت گل دهی و آغاز رشد مادگی و دیگری ، در آغاز پر شدن دانه هستند . در جائیکه زنگ گیاهی سفید ، یک مسئله واقعی یا بالقوه است ، عاقلانه خواهد بود که از آبیاری در ( یا دقیقاٌ قبل از ) مرحله گل دهی کامل اجتناب ورزیم . با این سیستم ها مثل چرخهای محوری ای که دارای ظرفیت محدودی برای آبیاری هستند ( مثلاٌ 5/0 تا 75/0 اینچ ، در هر تغییر ) چندین تغییر ممکنست در یک دوره زمانی کوتاه لازم باشد تا در این 3 اینچ مورد نظر و در طول مرحله خاصی از رشد بکار رود . در سالهای خشک و غیر طبیعی یک مورد اضافی 3 تا 5 اینچی مربوط به آبیاری موثر ممکن است برای فائق آمدن بر فقدان و یا کمبود بارش مورد نیاز باشد .
اگر آبیاری باید ، در مرحله گل دهی کامل ( R2 ) آغاز گردد یا اگر بارش آشکاری ، در ابتدای مرحله گل دهی اتفاق می افتد ( R1 ) مخصوصاٌ مهم است که اطمینان داشته باشیم ، آب موجود در خاک مناسب ( 50 درصد از آب موجود در خاک یا بیشتر ) در طول باقیمانده فصل رشد ، حفظ می گردد به این دلیل است که فشار آب در انتهای فصل رشد ف به نظر می رسد که دارای تأثیر بیشتری بر محصول نهایی است . اگر سویا در طول گل دهی آبیاری شده باشد .
اگر آب مربوط به آبیاری محدود است می توانید در طول فصل از آن استفاده کنید . حداکثر سودمندی را از این خاک خواهید برد . اگر در طول پیشرفت رشد و نمو مادگی ، بکار گرفته شود (R3-R4 ) و در طول مراحل رشد و پر شدن دانه ( R5-R6) استفاده گردد . بهر حال ، آبیاری تأخیری ممکن نیست بکار رود ، اگر فقدان شدید بارش قبل از مرحله گل دهی ، وجود داشته باشد . در طی سالهای خشک ، آب محدود شده ممکن است به صورت بکارگیری آزاد در طول فصل رشد ، قبلاٌ مورد نیاز باشد .
با سیسمتم های آبیاری شیاربندی شده ، آبیاری تاخیری ، تازمان پیشرفت رشد ونمومادگی (B3) در این ماههای جولای کم باران ، می توان مسئله ساز باشد . به این دلیل است که خاک موجود در شیارها ،-ممکن است شکافته شود و بکار گیری این روش را در 1تا5/1 اینچ خواسته شده ، مشکل سازد . زمان قبلی آبیاری ، برای حداقل نشان دادن شیارهای ، بوجود آمده است و ممکن است ، درچنین مواردی ، توصیه شود. خلاصه
هنگام آبیاری کردن سویا ، در بزاسکا ، تولید کننده ، دارای دو فهرست تنظیم آبیاری است:
1) تنظیم فهرست بندی وضعیت آبیاری ، با مراحل تولید و تکثیر مهم و اصلی تلاقی می یابد و می تواند بر روی خاکهای عمیق بابافت متوسط تا نرم ، مورد استفاده قرار گیرد . اگر آب موجود در خاک، براساس ظرفیت زمین زراعی ، در موقع کاشت است وزسوب گذاری ، به شدت ، در طول مرحله رشد گیاه ، کاهش می یابد ، آبیاری می تواند ، تا مرحلة کامل گل دهی ( R2یا R3) به تاخیر بیفتد، در صورتیکه هیچ فشار آبی ، بعد از آن وجود نداشته باشد و زنگ گیاهی سفید ، یک مسئله بالقوه یا واقعی نباشد . سیستم تنظیم آبیاری ، در مرحلة رشد، مؤثر است اگر:
a) بافت خاک ، آهکی شنی یادارای سطح سخت و پوسته ای باشد .
b) اندازة مخزن آب موجود در خاک محدود می گردد (مثل موقعیکه عمق ریشه گذاری ، مانع شود ) و یا
c) ظرفیت سیستم آبیاری ، کمتر ا ز5/1 اینچ ، درهفته باشد .
2) فهرست بندی آبیاری ، براساس استفاده از آب محصول ، یک روش مطلوب است ، مخصوصا اگر بافت خاک ، آهکی شنی یا دارای سطح سخت باشد . تولید کننده باید در مسیر استفاده از آب موجود در خاک قرار گیرد و توانایی بکار گیری آبیاری را در یک روش زمانی داشته باشد . با آبیاری از طریق سیستم چرخ مرکزی ، کاربردهای آب می تواند ، کاملا با ET محصول ،بعد از سازگاری با بارش باران ، هماهنگ شود . این مشکل فهرست بندی ، بهر حال ، به این معنی خواهد بود که تهیه کنندة محصول باید :
a) زمانی را به دنبال کردن مقادیر آب موجود در خاک ، اختصاص می دهد :
b) با احتیاط مصرف کند ، هنگامی که آبیاری در مرحلة گل دهی ، انجام می پذیردو اگر زنگ سفید گیاه ، یک مسئله نهفته باقی می ماند ؛ و
c) بشناسد که یک گیاه سویای فرورفته در آب ، بصورت متوالی ودرابتدای فصل ، نسبت به فشار آب در انتهای فصل ، حساس تر خواهد بود .
آب موجود در خاک می تواند از طریق روشهای احساس دستی یا ابزارهای مکانیکی و الکتریکی ، آشکار گردد .بصورت متناوب ، مجموعه های استفاده از آب موجود در خاک ، به شکل روزانه و هفتگی ، می تواند با استفاده از اطلاعات ET محاسبه شده ، از طریق یک ایستگاه هواشناسی نزدیک ، ارزیابی شوند . مقالات راهنما ، G85-768 ، فهرست تنظیم آبیاری با استفاده از آب در محصول راببینید ؛ G84-690، پیش بینی آخرین آبیاری ، برای ذرت ، دانة ذرت خوشه ای وسویا ، موجود است .
مراجع
1) المور ، آر.دبیلو ؛ دی ای ، ایشنهوئر ، ج . ای اسیح و ج .اچ ، ویلیامز . 1988 . محصول سویا و تر کیب محصول که به سیستم های آبیاری با آب پاش با محتوای محدودی آب ، واکنش نشان می دهد. مجلة تولید محصولات کشاورزی ، (3) 1: 210-196
2) کلوک ، ان. ای ، ایشنهوئر ؛ ج . ای ایپچ ؛ آر. دبلیو المور؛ جی . دبلیو. هرگرت . 1989. آبیاری سویا ، از طریق مراحل رشد دربزاسکا . مدیریت بر آنها از طریق مجمع آمریکایی مهندسان کشاورزی است ، (3) 5 : 366-361.
3) ریچی ، اس . دبلیو ؛ ج.ج، هانوی؛اج.ای تامسون وجی . ا بنسون 19940. چگونه ، یک گیاه سویا ، پیشرفت می کند . مجمع گسترش همکاری ، دانشگاه ایالتی آیوا ، آمیز آیوا . گزارش ویژه ، به شمارة 53. صفحة 20.
این بخش ، قسمتی از مؤسسة منابع کشاورزی و طبیعی ، دردانشگاه نبرسکا – لینکلن است که به همکاری بخشهای دیگر و بخش کشاورزی ایلات متحدة آمریکا (وزارت ) بوجود آمده است .
برنامه های آموزشی بخش گسترش محصولات دانشگاه نبراسکا – لینکلن که با مرحله های پیوستة دانشگاه نبراسکا – لینکلن و وزارت کشاورزی ایالات متحده ، باقی می مانند .
اولین چاپ ، درسال 2005 ، دومین چاپ ، نیز 2005 بوده گسترش نمایندگان دانشگاه نبراسکا ، براساس عمل بخش گسترش سطح محصول دانشگاه نبراسکا- لینکن قرار دارد .
تمام حقوق ، محفوظ است .

 

 

 


لوبیا روغنی ، سویا یا سوژا از دانه های روغنی است که از قدیم الایام و حداقل 2800 سال قبل از میلاد در چین کشت می شده و از گیاهان مقدس بشمار می رفته است. احتمال می رود که لوبیا روغی از Gliycine ussuriensis مشتق شده باشد . اینگونه در آسیای شرقی رشد می کند . سویا در کشورهایی مثل آمریکا گیاه دانه ای مهمی تلقی می شود سویا قبل از سال 1940 به طور عمده برای علوفه کشت می شد اما امروزه پس از ذرت وگندم مقام سوم از نظر تولید دانه و از لحاظ ارزش غذایی پس از ذرت دومین رتبه را در کشور مزبور دارا می باشد . 51% از تولید جهانی سویا به آمریکا اختصاص داشته و 38% تولید جهانی آن در سه کشور دیگر یعنی برزیل ، جمهوری خلق چین و آرژانتین تولید می گردد . بقیه تولید سویا در میان کشور های مختلفی درآسیا و آمریکای جنوبی پخش شده است و به طور جزئی نیز در آفریقا و اروپا تولید می شود ( 2 ) .
لوبیای سویا در 30 سال اخیر به یک محصول عمده در آمریکا تبدیل شده است . بین کشاورزان درجه اهمیت آن بعد از ذرت و بیش از گندم ، سیب زمینی ، جو دوسر ، پنبه وسایر محصولات زراعتی شناخته شده می باشد . افزایش بسیار زیاد در تولید و ارزش سویا از سال1940 به بعد در امریکا صورت گرفت ؛ که دوعامل در این امر سهم به سزایی دارند :
دانه سویا به طور متوسطه 40% پروتئین و 20% روغن دارد که از لحاظ ارزش غذایی در میان گیاهان مهم زراعی دانه ای بی رقیب می باشد .
تلاش تحقیقاتی گسترده ای در جهت به نژادی ارقام اصلاح شده ، مبارزه با آفات و بیماریها و فن آوری تولید صورت گرفته است (6 ) .
سویا ، سابقه به منظور تامین علوفه کشت می شد ولی امروزه در کشورهایی مثل امریکا ، یکی از مهمترین گیاهان روغنی به شمار می رود . در کشور ما هم کشت این گیاه اخیراً توسعه پیدا کرده است و از روغن آن استفاده می شود. در گیلان ، سالیان پیش زراعت و اریته ای از سویا معروف به پشم باقلا، یا کرد باقلا ، معمول بوده است . در سال 1343 ،گروه صنعتی بهشهر با وارد کردن و اریته های سویا و انجام مقایسه عملکرد و تعیین واریته های مناسب ،اقدام به توسعه کشت این گیاه کرد .
سویا تقریباً در مدتی کوتاه یک محصول عمده ایالات متحده آمریکا شد . صنایع سویا نیز بر اساس موارد استفاده و فرآورده های سویا شکل یافت . موارد استفاده سویا در کشاورزی و صنعت متکی به روغن زیاد و پروتئین فراوان دانه است . سویا یک محصول بازار پسند بوده و بخش قابل توجهی از درآمد هشت ایالت رودخانه میسی سی پی تولید کنندگان 75 درصد سویای آمریکا را شامل می شود . درآمد های حاصل از نیمی از صادرات محصولات تولیدی در فرم دانه ، کنجاله و روغن بصورت یک عامل بسیار موثر در بالانس تبادل تجارت محسوب می شوند ( 6 ) .
واریته ای جدیدی با تطابق به سایر نیازمندیها تولید شد که سطح تولید اقتصادی سویا در ایالات متحده امریکا به سهولت گسترش یافت وممکن است آینده بیشتر گسترش یابد . سویا از خط استوا تا بیش از 50 درجه عرض جعرافیائی قابل کشت است . بدون تردید سویا در سطحی بسیار وسیعتر نسبت به زمان حال بخصوص در مناطق نیمه گرمسیر و یا با عرض جعرافیایی متوسط کشت خواهد شد . و این احتمال بطور قوی بستگی به تشخیص آن عوامل محیطی ، مثبت یا منفی ، دارد که بر رشد و نمو گیاه اثر گذارند و همچنین بستگی دارد به تشخیص نیاز های مدیریت و استفاده از آنها که بر پذیرش یک گیاه جدید اثر می گذارند (5 )‌ .
2) تاریخچه تولید سویا
الف. در ایالات متحده امریکا
سویا در شرق بعنوان غذای انسان وحیوان دارای سابقه ای بسیار قدیمی است ولی در سایر نقاط جهان تولید سویا تنها در این قرن اهمیت یافته است . زراعت سویا در ایالات متحده آمریکا در سال 1340 بصورت زراعت عمده در آمد و در بعضی از مناطق مانند برزیل اخیراً آغاز شده است ، احتمال می رود که به عنوان یک زراعت جدید به سایر مناطق نیز گسترش یابد ( 5 ) .
نظر کلی این است که مناطق شمال شرقی چین و منچوری موطن سویا هستند . متخصصان طبقه بندی معتقدند که احتمالاً سویای زراعی با نام علمی (L ) Gliycine max
یک گیاه یکساله خزنده و متعلق به بذوری که در دهه آخر قرن نوزدهم از چین و منچوری جمع آوری شده بود در باغهای گیاهشناسی کشاورزی اروپای غربی و ایالات امریکا پخش و گشت گردید. شرح و تفسیر رشد و بازدهی انها در مجلات علمی آن زمان منعکس از نشریه های فنی ایستگاههای کشاورزی ایالتی بچاپ رسیده است . سویا بعنوان غذای انسان تنها در شرق از اهمیت خاصی برخوردار بود . اغلب ارقام موجود بدلیل رشد علفی بعنوان علوفه مورد توجه بودند. پذیرش این محصول در ایالات متحده امریکا که به کندی انجام شد ، نتیجه زحمات و علاقه سی . وی . پاپیروC.V.Papir دبلیو-جی مورس W. J. Morse D کارشناسان وزارت کشاورزی ایالات متحده است .
ارقام سویایی که در ابتداء در ایالات متحده کشت می شدند انتخابهائی بودند از ارقام وارداتی ازمجموعه بزرگی از ارقام سویا در شرق که در زمانهای مختلف جمع آوری شده بودند که اساس همان انتخابهای نسبتاً جدید است . برنامه های به نژادی به منظور تولید دورگ اخیراً شروع شده و در این برنامه ها از اطلعات مربوط به انواع خواص ژن ها که در انتقال صفات مورد علاقه از نظر زراعی دخالت دارند استفاده می شود .گلهای کوچک سویا معمولاً خودگشن هستند ولی اندکی دگرگشنی نیز بطور طبیعی روی می دهد . نواحی کشت سویا در ایالات دره میسی سی پی به کندی گسترش یافت و ایالت ایلینویز تولیدکننده شماره یک بود . سطح زیر کشت سویا در سال 1938 به چهاره کتار رسید . عمل آوری و بازار یابی زیر بنائی محصولات سویا به خوبی توسعه یافت ، البته سویا در بسیاری از مناطق فوق بعنوان گیاه علوفه ای ، علوفه خشک ، سیلو یا چرا کشت می شد و تا سال 1941 میزان برداشت سویا برای دانه کمتر از میزان برداشت برای علوفه بود. کشت سویا بعنوان علوفه به دلایل گوناگون و اساساً اقتصادی سریعاً رو به کاهش گذارد و عملاً نا پدید شد و تنها در مواقعی که زراعت سایر گیاهان علوفه ای با شکست روبرو می گردیدند صورت می پذیرفت ( 5 ) .
جنگ جهانی دوم محرک نیرومندی در توسعه زراعت سویا بود. در آن زمان ارقام ایجاد شده با شرایط ایالات ذرت خیز ایلینوییز ، ایندیانا ، آیوا و اوهایو به خوبی سازگار بودند . دقت و کار آئی برنامه های به نژادی که به وسیله وزارت کشاورز ایالات متحده و ایستگاههای تحقیقاتی ایالتی اجراء می شوند ، با گرد آمدن اطلاعات مربوط به انتقال صفات گیاهی افزایش یافته و تمامی برنامه ها توسط جامعه متخصصین محصولا ت زراعی آمریکا با ذکر مشخصات منبع هر یک به ثبت رسیده اند . ورایته های زراعی جدید بدلیل دربرداشتن صفات مطلوب زراعتی مقاومت به بیماری ، ورس و یا ریزش دانه بجای واریته های زارعی قدیمی کشت می شوند . انتظار می رود که واریته های جدیدتری جانشین واریته های موجود شوند . احتمال داردکه سطح زیر کشت سویا در ایالات متحده آمریکا افزایش یابد . بهر حال این نکته را باید بخاطر سپرد که گر چه مسائل اقلیمی تعیین کننده مکان برای مناسب بودن کشت سویا هستند ، ولی سایر عوامل اعم از عوامل زارعی یا اقتصادی نیز در اتخاذ تصمیم برای تولید سویا دخالت دارند ( 5 ) .
زراعت سویا در کانادا از اهمیت کمتری بر خوردار است و تقریباً کل تولید تنها در بخش آنتاریو صورت می گیرد . عملکرد سویا در آنتاریو برابر با عملکرد سویا در اوهایو بوده و سطح زیر کشت حدود 20000 هکتار است ( 6 ) .
تشریح دلائل گسترش زراعت سویا در آمریکا پیچیده بوده و صاحب نظران در ارزیابی عوامل آن متفق القول نمی باشند . اگر چه بازدهی اقتصادی عمدتاً یک عامل بسیار مهم در گسترش تولید محصول است ولی تطابق دادن زراعت با شرایط اقلیمی و سیستم کشاورزی منطقه نیز موثر است . این عوامل در مدت 30 سال گذشته بخصوص در مناطق ذرت خیر دستخوش تغییرات بود که در نتیجه معیارهای ارزیابی سویا بعنوان یک نبات زراعی پر منفعت نیز تعییر کرده است ( 6 ) .
افزایش سریع اهمیت سویا در کشاورزی ایالات متحده آمریکا بدلیل تقاضا برای دانه و یا فرآورده های آن نسبت . روغن وکنجاله و در بعضی از سالها بیش از نیاز بازار بوده است . برنامه حمایت قیمت که توسط تعاونی اعتبار کالا وابسته به دولت وضع شده بود بکار گرفته شد . از اینرو مقادیر قابل توجهی روغن در زمانهای مختلف به موجب قانون 480 کمک های خارجی به سایر کشورها صادر شده است ( 6 ) .
تکنولوژی تولید سویا در ایالات متحده همانند عملکرد در هکتار بطور دائم در حال بهبود بوده است . تکمیل کار متخصصان به نژادی در تهیه ارقام زراعی جدید نتیجه اثر غیر مستقیم فراهم نمودن ادوات زراعی بهتر در انجام به موقع کارها و استفاده از علف کشهای انتخابی در کاهش رقابت علفهای هرز با سویا بوده است .
ب) در جهان
اگر چه شرق ، جائی که سویا سالهای متمادی کشت می شده و اینک در آنجا بصورت یک محصول اصلی بشمار می اید موطن این گیاه است ولی امروزه تولید سویا در آمریکای شمالی بیش از تولید سویا در شرق است . مراکز اصلی کشت این محصول در شرق عبارت از چین ، کره شمالی ، کره جنوبی و اندونزی بوده و به مقدار کمتر در ژاپن و چند کشور دیگر در آسیای جنوب شرقی کشت می گردد . سطح زیر کشت سویا در شرق در سال 1975 کمتر از 2/1 سطح زیر کشت و تولید دانه کمتر از 4/1 تولید دانه آمریکای شمالی بوده است . میزان عملکرد در هکتار نیز در شرق کمتر از میزان عملکرد در آمریکای شمالی بوده و بنظر می رسد که طی ده سال اخیر اندک تغییری یافته و تنها در کره جنوبی رو به افزایش است .

 

سویا در تحقیقات فیزیولوژی
سویا در مطالعات بیوشیمیایی تثبیت ازت هوا در گره های ( نودول ) تثبیت کننده ازت ریشه که توسط باکتری ریزوبیوم ژاپونیکم تشکیل می شوند از اهمیت خاصی برخوردار است . نو دول های ریشه سویا بزرگ بوده و بر خلاف نود.ول ریشه سایر گیاهان خانواده لگومینوز کنگره ای نمی باشند . استرلیزه کردن سطوح خارجی نودول جهت تهیه برش مورد نیاز مطالعه بسهولت انجام می شود . استفاده از ازت غنی شده نشان داده است که تثبیت ازت در نودول سویا مدت کوتاهی بعد از جدائی نودول از ریشه ادمه دارد . نودول سویا سرشار از ماده تنفسی لگو هموگلوبین است . که مختص نودول تثبیت کننده ازت می باشد . این ماده در بافت ریشه های فاقد نودول و یا در باکتریهای غیر همزیستی نشده است . سویا در مطالعات مربوطبه رابطه بین ازت خاک و مکانیزم تثبیت ازت در گلخانه و مزرعه استفاده گردیده است . کسب حداکثر عملکرد سویا بدون نودول در ریشه ممکن نبوده و وجود کود ازته در خاک موجب کاهش تثبیت ازت می شود . ( 5 )
3 ) خصوصیات گیاهی:
لوبیا روغنی با نام علمی . Gliycine max l گیاهی است یکساله از تیره نخود (Leguminosae ) که بصورت بوته ای استوار و نسبتاً پر برگ رشد می کند میانگین ارتفاع بوته به 90 تا 120 سانتی متر می رسد . طول دوره رشد و یشی آن بدرقم ، طول روز و تاریخ کاشت بستگی زیادی دارد. ولی بسیاری از ارقام سیکل حیاتی خود را طی 80 تا 120 روز به اتمام می رسانند .
1-3 ) ریشه : لوبیا روغنی دارای ریشه ای نسبتاً مستقیم و با توسعه جانبی زیاد است ولی بیشتر ریشه ها در لایه فوقانی خاک ( تا عمیق حدود 60 سانتی متر ) گ

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تأثیرات فشار خشکسالی بر تولید سویا

دانلود مقاله صلح و دوستی در نهج‌البلاغه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله صلح و دوستی در نهج‌البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه:
حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوی از مهم‌ترین ابزارهای نیل جامعه به کمال و تعالی است. از آن جا که حیات بشری در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامی، ابزاری برای رسیدن به کمال است و آن چه برای انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است. لذا حکومت نیز می‌تواند وسیله مناسبی برای نیل به این هدف باشد؛ زیرا حکومت هم امکانات این رشد و تعالی را به گونه‌ای جامع در اختیار دارد و هم می‌تواند زمینة استفاده از هر نوع امکانی را فراهم سازد.
از تعابیر حضرت اینگونه استفاده می‌شود که حکومت وقتی می‌تواند راهنمای رسیدن به کمال باشد که خود در میسر عدالت، تحقق امنیت، تأمین رفاه و زمینه‌سازی تربیت انسانی، گام بردارد والا اگر حکومت به سوی بی‌عدالتی و خودکامگی گام بردارد و در آن از امنیت‌های مختلف که زمینه‌ساز آرامش درونی و بیرونی انسان‌ها است، خبری نباشد و توان رفاه و آسایش مردم را با تدبیر درست در زمینه‌های مختلف اقتصادی نداشته باشد و هم چنین در جهت خودسازی و انسان‌سازی گام برندارد. نه تنها وسیله‌ای برای نیل جامعه به اهداف عالی نیست، بلکه مانعی بزرگ برای رشد بشر تبدیل می‌شود بنابراین عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت از مهم‌ترین اهداف حکومت از دیدگاه نهج‌البلاغه است که اهداف دیگر را پوشش می‌دهد.
1- عدالت
محوری‌ترین اصلی که امام علی آن را مبنای قبول حکومت معرفی می‌کند و آن را برای هر حکومتی لازم می‌داند عدالت است:
لولا حُضُور الحاضِر ... ما أخَذَ الله علی العلماءِ اِلّا یٌقاروٌّا عَلی کَظِه ... ظالمِ و لاسَغَبِ مضلومٍ لألقیتُ حَبلَها علی غاربِها و لَسَقتُ آخرها بِکَأسِ أوَّلِها (علی نقی فیض الاسلام، نهج‌البلاغه خطبه 3)
و اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگی ستمگر و گرسنگی ستم‌دیده آرام و قرار نگیرند، بی‌درنگ رشته حکومت را از دست می‌گذاشتم و پایانش را چون آغازش می‌انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می‌کشیدم.
- و انّ أفضلَ قُرَّهِ عَینِ الُولاهِ استقامهُ العول فی البلادِ و ظهورُ مودّهِ الرَّعیهِ و انّه لاتَظهَرُ مَودّتهم الاسبلامهِ صُدورِهِم و لا یَصِحُّ نصیحتُهم الا بحیطتِهم علی وُلاهِ أمُورِهِم و قلّهِ اشتعالِ دُوَلِهِم وِ ترکِ استبطاء انقِطاعِ مُدَّتِهِم. (نهج‌البلاغه، نامه 53)
همانا برترین چشم روشنی زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم به رهبر است که محبت دل‌های رعیت، جز با پاکی قلب‌ها پدید نمی‌آید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق، پیرامون رهبر را بگیرند، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری، بر مردم ناگوار نباشد.

 

- امنیت
برقراری امنیت در همة ابعاد از اهداف میانی مهم حکومت اسلامی است که در سایه آن تحقق اهداف عالیه و رسیدن به رشد و کمال انسانی میسور خواهد بود. در جامعه‌ای که امنیت فردی، اجتماعی، سیاسی، فکری، معنوی، فرهنگی، اقتصادی، شغلی، قضایی و مرزی فراهم نباشد نیل به سعادت ممکن نیست. امام علی (ع) از جملة منادیان بزرگ امنیت در جامعه به شمار می‌آید که در این جا تنها به نمونه‌های از اهتمام امام به مسأله امنیت اشاره می‌شود.
1- نوع پذیرش حکومت که اگر اصرار مردم بر پذیرش حکومت از سوی امام و تقاضای بیعت آزادانة مردم نبود، امام همانند زمان خلفای سه گانه به وظایف دیگر مشغول می‌شد و در حاشیة حکومت قرار می‌گرفت. (نهج‌البلاغه – خ 3 و نامه 63)
2- آزادی و تضمین امنیت افرادی که از بیعت امام سرباز زدند: هم چون عبداله بن عمر؛ سعدبن ابی وقاص، حسان بن ثابت، کعب بن مالک، مسیلمه بن مخلد، ابوسعید خدری، محمد بن مسلمه، نعمان بن بشیر، زیدبن ثابت، رافع بن خدیج، فمناله بن عبید و کعب بن حجره (ر. ک: مصطفی دلشاد تهران، حکومت حکمت، ص 82)
3- بیان صریح این که امنیت یکی از اهداف پذیرش حکومت است (ر. ک نهج‌البلاغه، خ 131)
4- بیان اینکه در سایة رونق دین و برپایی نشانه‌های دیانت و حفظ حدود و مرزهای شریعت، امنیت فکری، فرهنگی، معنوی و دیگر امنیت‌ها به درستی فراهم خواهد شد. (رک: نهج‌البلاغه، خ 105)
5- تأکید بر حفظ امنیت اقتصادی، در رفتار با مردم، در ادای واجبات مالی و پرداخت مالیات‌ها و هم چنین در توجه به صاحبان صنایع و تجار و جایگاه ایشان (رک نهج‌البلاغه، نامه 25)
6- تأکید بر امنیت قضایی به عنوان چتر حمایتی دیگر امنیت‌ها در جامعه (رک نهج‌البلاغه، نامه 53)
7- اهتمام به تأمین امنیت جهانی (رک، نهج‌البلاغه، نامه 53)
- رفاه و آسایش و صلح
هر حکومتی با هر ایده و شکلی، تحقق کفاف در زندگی برای معصوم جامعه و فراهم آوردن رفاه و آسایش همگانی را در زمرة اهداف اساسی خود قرار می‌دهند. در حکومت اسلامی که هدف اصلی آن، نیل جامعه و آحاد مردم به تعالی و کمال است، تأمین رفاه و آسایش در اولویت قرار می‌گیرد، زیرا با تأمین رفاه و آسایش مسیر تعالی انسان‌ها هموار خواهد شد. امام در این خصوص در نهج‌البلاغه می‌فرماید:
1- اصلاح امور مردم و اصلاح شهرها و در واقع تأمین رفاه و آسایش مردم از اهداف مهم حکومت به شمار می‌آید. خطبه 131
2- توزیع درست درآمدها و صرف کردن آنها در عمران و آبادی، زمینه رفاه همگانی را فراهم می‌آورد. (نامه 53)
3- در عصر حکومت امام اهتمام بر تأمین حداقل رفاه و معیشت برای مردم بوده است (بحارالانوار ج 40/ص 327)
4- آبادسازی زمین از اوامر الهی و از رسالت‌های انبیاء شمرده شده است که در سایة این آبادانی، رفاه و آسایس تأمین خواهد شد (خ – 90)
5- تأکید بر تأمین رفاه و آسایش سپاهیان که سامان یافتن آنان به رفاهشان خواهد بود. (نامه 53)
- تربیت در زمان صلح
انسان‌سازی از اصلی‌ترین اهداف بعثت انبیاء‌ و تشریع مکاتب الهی است. مکتب اسلام که خاتم ادیان الهی است بر این مهم بیش از مکاتب دیگر اهتمام ورزیده است و حکومت را نیز بهترین ابزار برای رسیدن به این هدف مهم می‌داند. بنابراین مهم‌ترین هدف حکومت، در دیدگاه فرهنگ اسلامی که نهج‌البلاغه تبلور الگوی کامل این فرهنگ است تربیت می‌باشد.
1- تربیت اسلامی جامعه، از وظایف مهم امام و رهبر جامعه است.
وَ عَلَی الامامِ أن یُعَلِّمَ أهلَ وِلایَتهِ حُدودَ الاسلامِ وَ الایمانِ.
بر امام و رهبر واجب است که بر اهل ولایت خویش، حدود اسلام و ایمان را تعلیم دهد همچنین می‌فرماید:
فامّا حقُّکم علیَّ ... وَ تعلیمُکُم کَیلا تَجهَلُوا و تأدیبُکُم کَیما تُعَلِّموا
اما شما نیز بر من (امام) حقوقی دارید: از جمله اینکه شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آدابتان بیاموزم تا بدانید.
- تربیت و انسان‌سازی را باید امام از خود آغاز کند:
من نَصَب نفسَه للنّاس اماماً فلیبَدأ بتعلیمِ نَفسِه قبلَ تعلیمِ غیره، ولیکن تأدیبُه بسیرَتِه قَبل تأدیبه بلسانِه وَ معلمُّ نفسه وَ مودبُّها أحقُّ بالاجلالِ من معلّمِ الناسِ وَ مؤدِّبِهم (خطبه 73)
هر که خود را به پیشوای مردم قرار دهد باید پیش از تعلیم و تربیت دیگران به تعلیم و تربیت خویش بپردازد و باید این تربیت، پیش از آن که با زبان باشد، با سیرت و رفتار باشد، و آن که خود را تعلیم دهد و تربیت کند، شایسته‌تر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و تربیت کند.
- اَیُّها النّاسُ! انّی و الله ما اَحثُّکمُ علی طاعهٍ الّا و أَسبَقُکم الیها. و لا أَنهاکم عن معصیهٍ الّا وض أتَناهی قبلکم عنها (خطبه 174)
ای مردم! به خدا سوگند من شما را به طاعتی بر نمی‌انگیزم، جز آن که خود، پیش از شما به گزاردن آن بر می‌خیزم و شما را از معصیتی باز نمی‌دارم، جز آن که خود پیش از شما آن را فرو می‌گذارم.
- خطی مشی‌های کلی و فروعات آن
- خدا محوری
این حقیقت در کلام حضرت (ع) وجود دارد، آن جا که در صحنة اخلاق،‌ صفات متقین را برای همام ذکر می‌فرماید:
عظم الخالق فی انفسهم فصَغرَ ما دونَه فی أعینُهم
(مؤمنین) ژرفای روحشان را عظمت آفریدگار لبریز کرده است، پس هر چه جز او در نگاهشان خرد است.
و نیز آن جا که در صحنة سیاست، نوع رفتار با زمامدار را تبیین می‌فرماید:
انَّ من حقِّ من عَظُمُ جلالُ اللهِ فی نفسِه، وَ جَلَّ موضِعُه من قَلبِه، ان یَضغُرِ عنده – لعِظِم ذلکَ – کُلُّ ما سِواه (خطبه 207)
کسی که عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والا است، سزاوار است که هر چیز جز خدا را کوچک شمارد.
- حق مداری و حق محوری
از آن جا که برای کلمه حق، معانی گوناگونی بیان شده است، بدیهی است باید به چگونگی حق مداری بر اساس معانی چهارگانه در سیاست مولی الموحدین پرداخت.
الف) حق بمعنای خدا. اگر حق به معنای خدا باشد حضرت علی (ع) فانی در خدا است. رفتار، کردار، گفتار و نیات حضرت فانی در خدا است.
و الله لو أُعطیتُ الأقالیمَ السبعهِ بما تحتَ افلاکِها علی أن أعصِی الله فی نَملَه أسلُبُها جِلبَ شَعیرَه ما فَعَلتُهُ (خطبه 251)
به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان‌ها است، به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم در این که پوست جوی را از مورچه‌ای به ناروا بگیریم، چنین نخواهم کرد.
ب) حق به معنای قران:
اگر حق به معنای قران باشد نیز علی (ع) از همگان حق محورتر است. این را حکمت تحمیلی اثبات فرمود.
وَ انّما حَکَّمَ الحَکَمانِ لیُحیبا ما أَخیا القرانُ وَ یُمیتا ما أماتَ القرانُ وَ احیاؤُه الاجتماعُ علیهِ وَ امانَتَهُ الافتراقُ عَنه، فان جَرَّنا القرانُ الیهم اتّبعناهم، وَ ان جرّهم الینا اتَّبعُونا.
اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمر و عاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود که آن چه را قران زنده کرد، زنده سازند و آن چه را قران مرده خواند، بمیرانند. زنده کردن قران، این است که دست وحدت به هم دهند و به آن همل کنند. و میراندن از بین بردن پراکندگی و جدایی است. پس اگر قران ما را به سوی آنان بکشاند، آنان را پیروی می‌کنیم و اگر آنان را به سوی ما سوق داد، باید اطاعت کنند.
ج) حق به معنای مصطلح و رایج حقوقی:
اگر حق به معنای مصطلح و رایج حقوقی باشد نیز علی (ع) به هیچ قیمتی و حتی به اندازة ذره‌ای از آن عدول نمی‌کند. نامة شدیداللحن امام به یکی از فرمانداران و هم چنین رفتار آن حضرت با عقیل بهترین شاهد بر این مدعی است. به امام خبر دادند که فرماندار بصره مقداری از بیت المال مسلمانان را برداشته و به مکه گریخته و به ناحق مصرف کرده است. امام نامة شدیداللحنی به او نوشتند:
فَاتّقِ اللهَ و ارددُ الی هؤلاءِ القومِ أموالَهم؛ فانَّکَ اِن لَم تَفعَل ثمّ أمکَننیَ اللهُ مِنکَ لَأُعذِرَنَّ الی اللهِ مِنکَ، وَ لَأضربَنَّک بسیفی الّذی ما ضَرَبتُ بِهِ أحداً اِلّا دَخَلَ النّارَ وَ الله لوأنّ الحسنَ وَ الحسینَ فعلا مِثلَ الّذی فَعَلَت ما کانَت لهما عندی هَوادَهُ و لاظَفِرا مِنّی بِاراده حتّی آخُذَ باراده حتّی آخُذَ الحقّ منهما ... (نامة 41)
پس از خدا بترس و اموال آنان را بازگردان، و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد که نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می‌زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان می‌کردند که تو انجام دادی، از من روی خوش نمی‌دیدند و به آرزو نمی‌رسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم.
د) حق به معنای قانون:
اگر حق به معنای قانون باشد علی الگوی قانون‌مداری و پای‌بندی به قانون است. آن حضرت پایمال شدن حق و عدالت را با هیچ عذری نمی‌پذیرد، حتی با منطق «مأمور و معذور» لذا به مالک اشتر فخعی می‌فرماید:
و لا تَقولَنّ انّی مُؤمَّر امُرُ فأطاعُ (نامة 53)
به مردم نگو: به من فرمان دادند، من نیز فرمان می‌دهم پس باید اطاعت شود.
حضرت برای تحقق حق و عدالت زمان و مکان نمی‌شناسد. لذا می‌فرماید:
اموال به ناحق بخشیده شدة بیت المال را باز می‌گردانم، گرچه به مهر زبان یا بهای کنیزکان رفته باشد.
- جلوه‌های صلح طلبی
حق مداری آن امام اهتمام در دوران حکومت ایشان، جلوه‌های فراوانی داشته که در این مختصر، تنها چند مورد را می‌آوریم:
الف) هدف وسیله را توجیه نمی‌کند. به امام گفتند که مردم به دنیا دل بسته‌اند معاویه با هدایا و پول‌های فراوان آنان را جذب می‌کند شما هم از اموال عمومی به اشراف عرب و بزرگان قریش ببخشید و از تقسیم مساوی بیت‌المال دست بردارید تا به شما گرایش پیدا کنند. امام فرمود:
أتأمرونّی أن اطْلُبَ النّصرَ بالجودِ فیمَن وُلیّتُ علیه! و اللهِ لا أطُورُ به ما سَهَر سَهیرٌ و ما أمَّ نجمٌ فی السّماء نَجْماً (خطبه – 126)
آیا به من دستور می‌دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم دربارة امت اسلامی که بر آنان ولایت دارم، ‌استفاده کنم؟ به خدا سوگند! تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان از پی هم طلوع و غروب می‌کنند، هرگز چنین کاری نخواهم کرد.
ب) صداقت در اعلام مواضع حکومت آینده:
پس از قتل عثمان، که مردم برای بیعت به سوی حضرت هجوم آوردند، نخست از مردم می‌خواهد که سراغ شخص دیگر بروند، ولی با اصرار مردم شرایط خود را اعلام می‌فرماید:
و اعلموا انی إن اجبتکم و کبت بکم بما اعلم والم اُضْغِ الی قول قائل و عتب العاتب (خطبه – 91)
آگاه باشید! اگر دعوت شما را بپذیرم، بر اساس آن چه می‌دانم، با شما رفتار می‌کنم و به گفتار این و آن و سرزنش‌کنندگان گوش فرا نمی‌دهم.
ج) نفی هرگونه نیرنگ و فریب:
پس از جنگ صفین، امام در شهر کوفه می‌فرماید:
و الله ما معاویه بادهی منی ولکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیه العذر لکنت من ادهی الناس (خطبه – 191)
سوگند به خدا! معاویه از من سیاستمدارتر نیست؛ اما او نیرنگ باز، حیله گر و جنایتکار است. اگر نیرنگ، ناپسند نبود، من زیرک‌ترین افراد بودم.
د) نفی سازش و باج‌دهی به مخالفان، برای تثبیت موقعیت حکومت: وقتی طلحه و زبیر خدمت امام آمدند و گفتند که با تو بیعت می‌کنیم به این شرط که در حکومت شریک باشیم، فرمود: نه خطبه 202
آن چه در عالم سیاست اتفاق افتاده، حاکی از این است که در حکومت‌های غیر الهی، به قدرت و حکومت رسیدن، با همراهی افراد و احزاب و گروههایی صورت می‌پذیرد که از ابتدا برای خود سهمی را در حاکمیت در نظر گرفته‌اند و به بیان ساده‌تر، معامله گرانی که برای کسب جایگاه در ساختار قدرت، همراهی می‌کنند. این مسأله مورد توافق طرفین معامله یعنی یاری کنندگان و یاری شوندگان است؛ اما در حکومت‌های الهی، هر چند برخی یاری کنندگان به گمان سهم داشتن در ساختار سیاسی، برای شکل‌گیری قدرت سیاسی همراهی می‌کنند، ولی پس از اتمام کار، به اهداف خود دست نیافته و در مسیر مخالف قرار می‌گیرند. رفتار امام با طلحه و زبیر، در برابر توقع آنان در داشتن سهیم از قدرت سیاسی، نمونه‌ای از این قاعده‌ها کلی است بر این اساس بود که فتنة جمل پایه‌گذاری شد.
هـ) استوار ساختن ارکان حکومت، بر خون‌های ناحق: حضرت در مقام تعلیم اصول حکومت‌داری به مالک اشتر می‌نویسد.
مالک! بر تو باد پرهیز شدید از خونریزی حرام ... هرگز سلطة زمامداری خود را با ریختن خون حرام، تقویت نکن؛ زیرا این‌گونه تقویت، خود از عوامل تضعیف و هن سلطة زمامداری، بلکه موجب زوال و انتقال می‌گردد. (نامة – 53)
و) پرهیز از سیاست زر و زور و تزویر:
در اسلام، حکومت فریب و تطمیع محکوم و مردود است. لذا حضرت در نامه‌ای به طلحه و زیبر می‌نویسد:
و إنّ العامه لَم تبُاریعنی لسلطانٍ غالبٍ، و لا لِعَرضٍ حاضِر (نامه – 54)
همانا بیعت عموم مردم با من نه از روی ترس قدرتی مسلط بود و نه برای بدست آوردن متاع دنیا.
ز) وفای به عهد حتی با دشمن:
ایشان در منشور حکومت به مالک اشتر می‌نویسد:
ای مالک! هر گاه پیمانی بین تو و دشمن منعقد گردید، یا او را امان دادی به عهد خویش وفادار باش و بر آن چه بر عهده گرفتی، امانت‌دار باش و جان خود را سپر پیمان خود گردان ... مبادا قرار دادی را امضا کنی که در آن برای دغل‌کاری و فریب راه‌هایی وجود دارد، و پس از محکم کاری و دقت در قرار داد، دست از بهانه جویی بردار، مبادا مشکلات پیمانی که بر عهده ات قرار گرفته و خدا آن را بر گردنت نهاده تو را به پیمان‌شکنی وادارد.
امانت پنداشتن حکومت، نه غنیمت دانستن آن:
تدبیر و سیاست جامعة بشری، هم یکی از مهم ترین فلسفه‌های ارسال رسل و انزال کتب آسمانی به شمار می‌رود و هم اگر سیاست را «مدیریت» توجیه و تنظیم زندگی اجتماعی انسان‌ها در مسیر حیات معقول» معنا کنیم، همین سیاست، به حکم عقل، یکی از عالی‌ترین کارها و تلاش‌ها محسوب می‌شود. لذا در مکتب اسلام، سیاست با ارزش برای عمومی شایستگان، عبادت و واجب کفایی و برای شایستگان منحصر به فرد، مانند انبیاء و ائمه در زمان خود، واجب عینی است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  27  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صلح و دوستی در نهج‌البلاغه

دانلودمقاله انواع ادبی چیست؟

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله انواع ادبی چیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
انواع ادبی، در ردیف نظامهایی از قبیل سبک شناسی و نقد ادبی، یکی از اقسام جدید علوم ادبی و یا به قول فرنگی ها یکی از شعبه ها و مباحث نظریه ادبیات Theory of literature است. موضوع اصلی آن طبقه بندی کردن آثار ادبی از نظر ماده و صورت در گروه های محدود و مشخص است.
اگر بخواهیم به ادبیات هم از دیدگاه عملی نگاه کنیم، باید بتوانیم آثار ادبی را طبقه بندی کنیم و انواع مشابه آثار ادبی را در طبقات مخصوصی قرار دهیم . زیرا مهمترین مختصه علم این است که می تواند طبقه بندی کند. این مهم در ادبیات به وسیله انواع ادبی صورت می گیرد.اما در انواع ادبی هدف اصلی طبقه بندی کردن بر حسب ساختمان آثار ادبی و مختصات درونی و ساختاری آنهاست. باید خاصه های مشترک دسته یی از آثار ادبی را استخراج کرد و وجوه تفارق را با دسته های دیگر نشان داد، و این هدفی دشوار و دیریاب است از این رو ناچار، گاهی به طبقه بندی کردن بر حسب صورت (مثلا تعداد ادبیات و وضع قافیه) بسنده می شود.
در ادبیات غرب از تلفیق تراژدی ـ کمدی Tragicomedy به وجود آمده است که ارسطو در کتاب فن شعر از آن سخن نگفته بود؛ و یا در ادبیات ما مولانا از تلفیق غزل و مثنوی، قالب غزل ـ مثنوی را بر ساخته است که بدیع نویسان سنتی از آن سخن نگفته اند و یا سعدی در قالب حماسی قصیده، به ادب تعلیمی (پند و اندرز) پرداخته است و از این رو در مختصات قصیده تغییراتی وارد کرده است.
شاهنامه از آن جا که به طرح داستان های اساطیری و ملی قوم ایرانی پرداخته است، جنبه حماسی دارد و حماسه، شعر بلند روایی است. فردوسی برای طرح مطالبی مفصل ـ حدود شصت هزار بیت ـ ناچار بوده است قالب مثنوی را برگزیند. هم چنین در سده های نخستین ادب فارسی که تفوق با آثار حماسی بود قالب قصیده رواج داشت و بعدها به عللی که مشروحا در مباحث تاریخ ادبیات و سبک شناسی مذکور است، ادب غنایی که در غزل متجلی می شود جای حماسه و قصیده را گرفت.
تینیاف Tynyanov یکی از فرمالیست های روسی می گوید :
«مساله تاریخ ادبیات و بحث تحول ادبیات، همان بحث جانشینی فرم های ادبی است.»
سلسله مراتب نوع یا نظام نوعی gener – system در دوره های سبکی ما کم و بیش چنین است :
سبک خراسانی : قصیده، قطعه، مثنوی، رباعی، ترکیب و ترجیع بند، غزل
سبک عراقی : غزل، مثنوی، رباعی، قصیده، قطعه، ترکیب و ترجیع بند
سبک هندی : غزل، مثنوی، قصیده، قطعه
به نظر ما بهتر است بگوییم انواع، گاهی در دورانی مورد بی توجهی و غفلت قرار می گیرند، اما ممکن است در ادوار بعد دوباره تجدید حیات کنند، مثلا غزل بعد از رواج شعر نو مورد بی توجهی قرار گرفت؛ اما امروزه دوباره مرسوم شده است. چنانکه غزل امروزی تحت تاثیر شعر نو، تحول و تکاملی یافته است.
دیگر از مباحث انواع ادبی، بحث پیدایش انواع است که در آن از پیدایش و حتی تاریخچه انواع ادبی سخن می رود. برخی از اشعار نو مثلا «پریا»ی احمد شاملو بر مبنای ترانه های عامیانه ساخته شده است و یا جمال زاده و صادق هدایت در نگارش برخی از داستان های خود، از مایه های ساختاری داستان های عامیانه‌وفولکلوریک‌استفاده کرده اند.
می توان آثار و انواع ادبی قدیم را به شکل و صورت آثار و انواع جدید ادبی در آورد. استفاده از عناصر کهن هنری، در موسیقی و تئاتر هم مرسوم است.
آیا همه انواع ادبی در نزد همه اقوام وجود داشته است؟ مسلما خیر، چنان که نوع ادبی داستان کوتاه در ایران، بر اثر تقلید از نمونه های غربی، بعد از مشروطیت به وجود آمده است و قالب رباعی در ادبیات قدیم عربی وجود نداشته است. این بحث ممکن است به این جا منجر شود که اقوام مختلف کدام یک از انواع را از یکدیگر تقلید کرده اند؛ چنان که یک نظریه در باب پیدایش رباعی این است که از شعر اقوام ترک و چینی تقلید شده است.
به خوبی مشهود است که این در ادب، تا کنون از دیدگاه انواع ادبی مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است، مثلاً با توجه به این که اکثر اشعار دیوان کبیر مولانا در قالب غزل است، چنین به نظر می رسد که دیوان مزبور از نوع ادب غنایی باشد؛ اما دقت بیشتر، ما را به برخی از مختصات حماسی در غزلیات آن راهنمایی می کند، چنانکه باید برای آنها به نوع مختلط غنایی ـ حماسی قایل شد. حضور عناصر حماسی در متون عرفانی گاهی به حدی زیاد است که به ناچار باید به نوعی حماسه که آن را می توان حماسه عرفانی نامید قایل شد.
یک اثر حماسی ممکن است تمام مختصات حماسه را نداشته باشد یا چیزهایی بر سری داشته باشد.
مشکل دیگر این است که کار انواع ادبی، طبقه بندی آثار صرفا ادبی است؛ اما در مطالعات ادبی گاهی با آثار مهمی سرو کار داریم که از دیدگاه ماده ادبیات کاملا جزو ادبیات محسوب نمی شوند؛ اما از نظر ماده جزو تاریخ محسوب می شوند. و به همین ترتیب آثار متعددی را می توان نام برد که بیشتر، از جنبه های فلسفی یا عرفانی مورد توجه اند تا از نظر ادبی، و باید مسامحه آن ها را در نوع ادب تعلیمی قرار داد. آثاری از قبیل مثنوی معنوی یا سیر العباد الی المعاد که به اصطلاح جزو شعر علمی هستند و تفکر خاصی را آموزش می دهند. در ادبیات قرون وسطایی هر ملتی دیده می شود که برخی از فرمهای ادبی در خدمت موضوعات غیر ادبی اند.
آثاری که جزو فرعی یک طبقه بندی کلی هستند مثلا نوول نامه یی یا نوول تاریخی زیر مجموعه نوع نوول محسوب می شوند.
گاهی خاصه های اصیل یک نوع در اثری بیشتر و قوی تر و در اثر دیگر کمتر و کم رنگ تر است. هر اثر حماسی تحقق بالفعلی از تفکر و زبان حماسی است، اما تفکر و زبان حماسی، یک امکان بالقوه است.
از این رو باید گفت که هر اثر حماسی نسبت به خود حماسه نسبت خصوص و عموم دارد. بدین ترتیب هر نوع ادبی، مجموعه نامحدودی از آثار ادبی است. پس در حقیقت نمی توان گفت که فلان اثر حماسه است، بلکه باید گفت از آثار حماسی است، یا عضو و شاخه یی از حماسه است.
ممکن است اثری امروزه زنده باشد، اما نوع آن رایج نباشد؛ مثلا کلیله و دمنه امروزه تا حدی خوانده می شود اما نوع فابل مرسوم نیست، یا گلستان هنوز خوانده می شود حال آنکه شیوه ادبی آنکه یکی از فروع مقامه نویسی و نثر موزون است رایج نیست.
یکی از مسایل غامض ادبی، بیان تشابهات و فروق مفهوم سبک و نوع است.
اهمیت کدام نوع ادبی بیشتر است؟ ارسطو تراژدی را از حماسه برتر می دانست، و افلاطون حماسه را بر تراژدی ترجیح می داد. در دوره رنسانس حماسه را عالی ترین نوع از انواع ادبی می دانستند و امروزه نوع رمان را بر همه انواع ترجیح می نهند. در مبحث انواع ادبی واضح است که برخی از انواع مانند حماسه و غنا و تراژدی و کمدی از انواع دیگر گسترده تر و مهم تر هستند و بسیاری از انواع فرعی را می توانند شامل شوند.
انوری قصیده پرداز قرن ششم یک جا مسائل روانی و یک جا مسائل اجتماعی را در پدید آمدن انواع شعر خود موثر دانسته است :
خاطری چون آتشم هست و زبانی همچو آب
فکرتی تیز و ذکائی رام و طبعی بی خلل
ای دریغا نیست ممدوحی سزاوار مدیح
وی دریغا نیست معشوقی سزاوار غزل
در حماسه ممکن است به کنش های تراژیک هم برسیم، اما اصل بر دلاوری ها و سلحشوری ها و ایجاد افتخار و دادن امید به یک قوم و ملت است.
سابقه انواع ادبی
سابقه انواع ادبی مثل غالب علوم ادبی به آثار ارسطوی یونانی و هوراس Horace رومی می رسد. در فن شعر آنان، حماسه و تراژدی دو نوع عمده اند، هر چند ارسطو از ادب غنایی Lyric بحث نمی کند، ولی به طور کلی می تو ان گفت انواع عمده ادبی در نزد قدمای غرب عبارت بود از :‌
1ـ نوع حماسی 2ـ نوع غنایی 3ـ نوع نمایشی که خود دو گونه است :
الف) سوگنامه یا تراژدی ب) شادی نامه یا کمدی
در دوران معاصر، انواع جدیدی به انواع ادبی سابق افزوده شد، داستان بلند، داستان کوتاه، بیوگرافی، مقاله نویسی و از این قبیل. علاوه بر این، هر نوع ادبی Genre، اجناسی Species هم دارد که بعضا در قدیم محلوظ نظر نبوده اند، چنان که انواع و اقسام تراژدی یا حماسه یا غزل داریم که برخی در قدیم شناخته شده نبوده است. به هر حال نوع ادبی می تواند فروعی داشته باشد، چنان که مثلا شهر آشوب از فروع هجو است.
نظریات مختلف درباره طبقه بندی کردن انواع ادبی
شاید غیر علمی ترین طبقه بندی کردن، طبقه بندی آثار ادبی به نظم و نثر باشد، زیرا در آن به خاصه های ماهوی ادبیات توجه نمی شود. آن گاه نظم را به شعبی و نثر را نیز به شعبی تقسیم کرده اند و غالبا به مشخصات ظاهری توجه داشته اند. از طرف دیگر این تقسیم بندی بسیار قدیمی است و در نزد همه اقوام معمول است و به هر حال در ادبیات هر قومی از لحاظ صورت بین نظم و نثر تفاوت است.
در باب این که نقد ادبی را می توان یک نوع ادبی دانست یا خیر، بهتر است به این مساله توجه داشته باشیم که درمباحث ادبی، ما با دو مفهوم علوم ادبی. مقصود از آثار ادبی، نوشته هایی است که اصاله و بالذات ادبی هستند، مثل رمان و شعر و در آنها جنبه خلاقیت مطرح است. مقصود از علوم ادبی آثاری است که درباره ادبیات نوشته می شوند، علوم ادبی نظامهایی هستند که ادبیات را بررسی می کنند مثل نقد ادبی، تاریخ ادبیات، انواع ادبی و غیره.
جالبترین و جدیدترین کوشش در تئوری انواع ادبی مباحث نورتروپ فرای ادیب معروف کانادایی(1990 ـ 1912) در کتاب تشریح نقد ادبی است او به چهار نوع عمده ادبی معتقد است : نمایشی، پهلوانی، هجایی و غنایی؛ اما مساله این است که هر کدام از این انواع را به یکی از فصول سال و اوقات شبانه روز که بیانگر دوره یی از تاریخ زندگی بشر است مربوط می کند؛ بهار و سحر با تولد و طفولیت و تابستان و ظهر با شباب و خزان و غروب با پیری و مرگ و زمستان و شب با فنا و زوال متناظرند.
نقد نوعی یا نقد بر مبنای انواع ادبی
در نقد نوعی آثار هنری را بر مبنای قالب یا سبک یا موضوع تقسیم می کنند، مثلا در سینما می گویند : فیلم جنایی، فیلم تاریخی، فیلم وسترن ... نقد نوعی در ادبیات بدین معنی است که در مطالعه اثر توجه داشته باشیم که نوع ادبی آن اثر کدام است و در این نوع، بر حسب سنت چه قراردادهایی باید ملحوظ شود.
نقد نوعی سابقه یی کهن دارد و در حقیقت یک طریقه سنتی در برخورد با آثار ادبی است منشا آن به فن شعر ارسطو می رسد.
روش تکامل به دلایلی مشابه با آن در سلسله مراتب موجودات، مهره داران را برتر از نرم تنان می دانند، موجب تهیه سلسله مراتبی در انواع می شود.
تمییز انواع ادبی
کوتاه سخن آن که اولا همیشه نمی توان نوع ادبی یک اثر را با دقت و صراحت مشخص کرد و ثانیا کمتر اتفاق می افتد که بتوان اثری را با ذکر نوع آن چنان که باید و شاید معرفی کرد. هنوز تقسیم بندی های ما و مصطلحات انواع ادبی، جامع و مانع نیستند.
گلستان سعدی از نظر صورت تلفیقی از مقامه و مناجات مسجع خواج عبدالله است و نه این است و نه آن. و از نظر معنی، ادبیات تعلیمی است که در آن حکایت پردازی هم شده است.
نوع، سبک، ساخت، شکل
نظریه انواع خیلی بحث برانگیز و تبیین مشابهات و فرق های نوع با مفاهیم دیگر نزدیک به آن باریک و دشوار است، چنان که بسیار اتفاق می افتد که مفهوم نوع با سبک و ساخت و شکل در هم می آمیزد.
به نظر می رسد که نوع بیشتر ناظر و متکی به معنی و سبک بیشتر ناظر و متکی به صورت باشد. کلیله و دمنه به لحاظ نوع، ادب تعلیمی تمثیلی است اما به لحاظ سبک نثر فنی تمثیلی است.
انواع ادبی در ایران
تقسیم بندی غریبان که مبتنی بر آرای ارسطو (وهوراس) در کتاب فن شعر است، بیشتر جنبه معنایی دارد و از این رو جهانی است. اما تقسیم بندی ما در ایران بیشتر صوری بوده است و مثلا شعر را با توجه به تعداد ادبیات و وضع قافیه ها و به اصطلاح رنه ولک از روی شکل بیرونی به غزل، قصیده و قطعه و رباعی تقسیم کرده ایم. نقص این طبقه بندی این است که شعر را به لحاظ معنی بررسی نمی کند. مثلا در قالب غزل، هم غنا می بینیم و هم عرفان و هم سیاست و هم وصف.
در شرح این ده شیوه نوشته اند که مقصود «نسیب و تشبیب، مفاخره، حماسه، مدح، رثا، هجا، اعتذار، شکوی، وصف، حکمت و اخلاق است.»
در قابوسنامه می خوانیم : «آن سخن که گویی اندر نوع نخستین عنصرالمعالی یعنی مدح و غزل (تغزل، شعر غنایی) و هجا از بقیه مهمتر بوده است.
این انواع را می توان به نحو زیر به صورت مرتب تر و علمی تر بیان کرد :
1ـ غنایی مقصود از نسیب و تشبیب (و غزل) همان تغزل است که جنبه غنایی دارد.
2ـ حماسی، مفاخره و مدح ماهیت حماسی دارند.
3ـ هجایی، طنز در این قسمت قرار می گیرد.
4ـ روایی، وصف از فروع آن است.
5ـ تعلیمی، حکمت و اخلاق (زهد) جنبه تعلیمی دارند.
اما نثر، در کتب ما از نثر مرسل (ساده) و مسجع (موزون) و فنی و مصنوع ( که یک نوع آن ترسل است) سخن رفته است و این تقسیمات هم بیشتر صبغه سبک شناسانه دارد.
در کتب قدیم هیچ گاه مستقلا به بحث در انواع ادبی نپرداختند و این وضع تا دوران ما هم چنان ادامه داشته است.
انواع حماسه
حماسه ها را به اعتبارهای مختلف از قبیل قدمت و موضوع تقسیم کرده اند :
تقسیم بر حسب قدمت
1ـ حماسه های سنتی که به آنها حماسه های ابتدایی یا نخستینه و حماسه های شفاهی نیز گویند.
مثل ایلیاد، اودیسه، مهابهاراتا، رامایانا، ایاتکار زریران، شاهنامه فردوسی، گرشاسپ نامه اسدی، بهمن نامه، برزونامه.
حماسه های سنتی را اصیل ترین انواع حماسه دانسته اند.
2ـ حماسه های ثانوی یا حماسه های ادبی که به صورت استادانه یی، بر مبنای حماسه های ادبی که به صورت استادانه یی، بر مبنای حماسه های قدیمی ساخته شده اند.
مثل اِنه ئید ویرژیل که بر مبنای ایلیاد و اودیسه ساخته شده اند و بهشت گمشده میلتون که حماسه یی مسیحی است.
3ـ حماسه های متاخر یا سومین که از روی حماسه های ثانوی، در ادوار متاخر ساخته شده است. مثل رستم و سهرابی که ماتیو آرنولد شاعر انگلیسی، بر مبنای رستم و سهراب شاهنامه ساخته است.
تقسیم بر حسب موضوع
1ـ حماسه اساطیری که قدیمی ترین و اصیل ترین نوع حماسه است. مثل حماسه سومری گیل گمش و بخش اول شاهنامه فردوسی ( تا داستان فریدون). قسمت هایی از ایلیاد و اودیسه، قسمت هایی از تورات، رامایانا و مهابهاراتا را هم می توان جزو حماسه های اساطیری دانست.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 49   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انواع ادبی چیست؟

دانلود مقاله آزادى دینى در نهج البلاغه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله آزادى دینى در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 لغات کلیدی :
ما یت زنگار غلات ، مایت های ، موروفولوژی ( ریخت شناسی ) ، گیاهان میزبان ، تحلیل چند متغیره ، علفهای خودرو.
چکیده مطلب: طبقه بندی سیستماتیک کنونی Eriophyodea در بسیاری جاها بعنوان پیوستگی ساختگی و پیوستگی که گیاه گیاهخوار را منعکس نمی کند. شرح کمی تغییر مورفولوژیکی مربوط به میزبان می تواند اطلاعات پایه مورد نیاز در بهبود سیستم رده بندی Eriophyoidرا فراهم می کندو درک ما را از مکانیزم هایی که این تغییر را ایجاد می کند. بالا می برد . هدف این مطالعه بررسی ویژگی های دورفولوژیکی کمی مجموعه مایت زنگار غلات (Nalepa 1986) Abacarus hystrixکه روی میزبانان مختلف زندگی می کند. سه مجموعهA.hystrix از علفهای متفاوت جمع آوری شده اند. (Elytrigia repens , Bromus inermis , Lolium perenne) از لحاظ ریخت شناسی امتحان شده اند . تحلیل MANOVAتفاوتهای مهم meansدر ناقلان در میان سه جمعیت را روشن می سازد. تحلیل ممیز 11 ویژگی را ارائه می دهد. که بطور چشمگیری سه جمعیت را متمایز می سازد. تحلیل بار گیری های رسمی نشان می دهد که ویژگی هاکه به بهترین نحو جمعیتی که روی میزبانان مختلف زندگی می کنندرا تشخیص می دهند که عبارتند از : کشیدگی بدن ، طول تارها ( زاید های مو مانند ) و سایز کلی بدن تغییر موفولوژیکی تفسیر شده است . فرضیه ها درباره منابع این تغییر بحث شده اند.

مقدمه
تغییر پذیری در ویژگی فنوتیپی بین جمعیتهای مایت ها ی زنده روی گیاهان میزبان مختلف از دلایل متعددی بوجود می آیند : 1) تغییر مورفولوژیکی می تواند برای گونه های منختلف مایت توزیع شود ( تمایز کلی انبارژن ،2 ) جمعیت های مایت میزبان خاص و متفاوت بین جمعیتهای میزبان خاص تمایز نا تمام انبارهای ژنی را منعکس می کند. این جمعیت ها بعنوان گروه میزبان در نظر گرفته می شود .
3) تفاوتهای بین میزبان از اختلاف شرایط محیطی طی هستی زایی ( اونتوجنسی ) بوجود می آید . – این پدیده می تواند بر حسب شکل پذیری فنوتیتی توضیح داده شود ( و نه جدا از انبارهای ژنی )
مطالعات درباره تغییر مربوط به میزبان در مورفولوژی جانوران گیاهخوران مایت از نیاز برای درک تعامل جانور میزبان و توسعه علم رده بندی گروه گونه ها بوجود می آید. بطور خاص ، طبقه بندی معنی دار صرفا ساخته دست بشر است و منطبق با الگوهای ارزیابی و تطبیق این مایت ها به میزبانهایشان نمی باشد در نتیجه تغییر درون گونه ای می تواند به متخصصان و طبقه بندی کمک کند تا طبقه بندی مایت های را بهبود بخشد .
هدف مطالعه ما توضیح تغیر فنوتیپی سنجش پذیر میان جمعیتهای مایت زنگار غلات است که از سه گیاه میزبان علفی متفاوت دارد یک آفت عمومی و مهم علفهای کشت شده و وحشی در سراسر اروپا – آسیا ، آمریکای شمالی ، نواحی معتدل آفریقا ، استرالیا و نیوزیلند می باشد . سبک زندگی دایما در حرکت را دارد و شیارهای تیغه ای روی سطح بالای برگهایش وجود دارد . شناخته شده است که آسیبهای مستقیم ( تغذیه ای ) و غیر مستقیم ( موجب شده توسط ویروس) متعددی را برای گیاهان میزبان خود بوجود می آوررد . گونه های عظیم علف ( تقریبا 40 تا از 20 جنس ها ) بعنوان میزبان های آن گزارش شده است .

مطالب و روش ها
نمونه های سه گونه علف در ( لهستان ) در موقعیتهای زیر جمع آورذی شده است :
Las marcelinski-elytrigiarepens desv –lolium perennel (شرق ، شمال ) ،30/4/1999 ،و bromus inermis leyess و cytadela ( شرق ،شمال ) 13/4/1999 l.perenne و A.repen نواحی نمونه برداری حدود 150 متر فاصله بندی شده بود و با یک چوب جدا شده اند . علاوه بر این مشاهدات همزمان تفاوتهای مهم در پو.یا شناسی جمعیت مایت در این دو محل را نشان می دهد . در نتیجه ما فرض می کنیم که جمعیتهای مایت جدا از هم هستند . نمونه های مایت بوسیله آزمایش مستقیم با میکروسکوپ سه بعدی جمع آوری شده است . پس از آن در اسلایدهایی در محیطHenze قرار گرفته و شناخته شده است .
(keifer1944)30 جنس ماده بطور تصادفی از هر جمعیت انتخاب شد ، با میکروسکوپ شفاف ساز ( طیف نما ) امتحان می شوند 230 ویژگی در هر کدام اندازه گیری می شود ( شکل 1 )
همه متغیرها فرض می شوند که بطور طبیعی رده بندی شده اند و تحلیل چند متغیره تغییر پذیری برای امتحان تفاوتها میان ناقلان متوسط استفاده شده است .برای تعیین متغیرها که سه جمعیت را بهتر جدا می کنند . تحلیل تشخیص عملکرد ( به سمت روش مرحله دار ) استفاده می شود . بعنوان معیارانتخاب متغیر سطح مهم استفاده شده است . بعد از انتخاب مجموعه اندازه هایی که بطور چشمگیری به نمونه کمک می کند متغیرهای مورد قبول محاسبه می شوند. این متغیرها ترکیبات خطی مقادیر اصلی را سنگین تر کردند . وزنه های اولین متغیر مورد قبول (z1) به روشی انتخاب شدکه نسبت f تحلیل یکطرفه تغییر پذیری برای متغیر در گروهها و بین آنها به حداکثر رسیده بود . سپس وزنه ها ی دومین متغیر قابل قبول (z2) با استفاده از همان معیار محاسبه شد . (بحداکثر رساندن نسبت F در گروهها و بین آنها ) بشرط شرایطی که در گروههای همبستگی میان وجود ندارد.

نتایج:
آمارهای توصیفی ویژگی های کمیA.hystrix در جدول 1 داده شده است MANOUAتفاوتهای مهم در ناقلان میانه بین سه جمعیت میزبان آزمایش شده را نشان داد
11ویژگی سه جمعیت را بطور چشمگیری از هم متمایز کرد ( شکل2جدول2 ) . عملکردهای تشخیص قابل قبول طبق بندی صحیح همه افراد ازنمونه های ما را مجاز ساخت . تحلیل اولین بار گذاری های مورد قبول نشان داد که ویژگی هایی که به بهترین نحوجمعیت میزبان را تشخیص می دهد مربوط به شکل بدن و طول پاها و تارها است . هر چه مقدار اولین عملکرد قابل قبول بالاتر باشد حشرات بیشتر بلند شده دارای تارهای کوتاهتر ( بجز D و تار SC) و پاهای کوتاهتر هستند. دومین محور قابل قبول تفاوت میان اندازه کل بدن و بلندی همه تارها را نشان می دهد . مایت ها با مقادیربالای این متغیر نیرومند تر هستند و تارهای کوتاهتری دارند.
بیشترین گروه متمایز از PERENNE. ما می توانند کاملا از دیگران بر مبنای اولین عملکرد قابل قبول جدا سازی شوند . مایت ها ی زنده روی این میزبان بیشتر بلند شده اند و تارها و پاهای کوتاهتر دارند ( ) مایت هایA.repens کوچک هستند و تارهای متوسط دارند ( بجز تارSC(D) ) که بلندترین است ( ) . مایت هایB.inermis بزرگترین هستند با کمترین حالت بلند شدن و همه تارها بلندترین هستند ( بجز SC (D) ) ( )

بحث :
نتایج ما نشان می دهد که یک متغیر نا پیوسته آشکار در ویژگی های قابل اندازه گیری میان سه جمعیت مطالعه شده وجود دارد. این تغییر اساسا مانند تفاوتها در شکل بدن ، طول تارها و سایز کلی بدن ظاهر می شود.
اگر چه گزارشاتی مربوط به تغییر پذیری درون گونه ای در مورفولوژی این گونه ها وجود دارند.(sukhareva 1981-1992 ،1976 و دیگران Boczek
Von proeseler 1972. roivainen 1947-1951)
روش کمی با اندازه های مناسب نمونه و آزمایشات آماری محدود شده ) وجود ندارد. گزارش شده است که مورفولوژی مایت هایERIOPHYID بسیار نزدیک مربوط به ساختار زیستگاهشان می باشند. BOCZEKدیگران (1984) بعضی تفاوتها در بسیاری از ویژگی های مورفومتریک در جنس ماده را که از گونه های مختلف prunus جمع آوری کرده بودند یافتند . طبق گفته‌هایKOZLOWSKI(1998) ،PROTOGYNE ماده که در متغیرهای متعدد درختان سیب زندگی می کند تفاوت در سایز بدنشان و طول تارهای شکمی را نشان می دهند.
با مقایسه ویژگی های بیولوژیکی و مورفولوژیکی اولین گونه ها متمایز ترین هستند . L.PRENNEساقه زیر زمینی کوتاه و باریک ( اغلب تا شده ) و برگهای عمیقا شیار دار دارند . در مقابل دو گونه دیگر ریز دم های بلند دارند و برگهایشان کمی شیار دار است . برگهایE.REPENS با موهای کوتاه پوشیده شده است در حالیکه برگهای لخت یا خیلی ضعیف پشمالو هستند. نتایج ما عنوان می کند که ویژگی های فنوتیپی خاص مایت زنگار غلات مربوط به گیاه مآزادى چیست؟
آزادى در مکاتب مختلف بنا بر نوع انسان?شناسى و جهان بینى آن مکتب تعاریف گوناگونى دارد. مکاتب مختلف گاه آزادى را مطلق فرض کرده?اند و گاه انسان را فاقد هرگونه آزادى معرفى مى کنند. بدون تردید اسلام به منزله یک مکتب حیات?بخش، که ضامن سعادت دنیا و آخرت پیروان خویش است، نمى تواند درباب «آزادى» و حدود آن سخنى نگفته باشد.
براى یافتن جایگاه آزادى در این نظام فکرى و سیاسى، باید مفاهیمى وابسته به این مفهوم را مورد توجه قرار دهیم؛ چرا که غفلت از این کلى نگرى و شمول?نگرى موجب درک نادرست این مقوله مهم و حیاتى خواهد شد.
بهترین روش جوابگویى به سؤالهایى که در مورد آزادى مى شود مراجعه به منابع مهم اسلامى بخصوص کتاب نورانى نهج?البلاغه مى باشد.
اثبات آزادى انسان
در ابتداى مبحث، به بررسى نوع آفرینش انسان از دیدگاه حضرت على علیه?السلام مى پردازیم و مى خواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که خداوند مبناى آفرینش انسان را چه قرار داده است؟ آیا او را موجودى آزاد آفریده یا موجودى مجبور؟ اگر آزاد است، این آزادى محدود است یا غیر محدود؟
حضرت در خطبه اول نهج البلاغه اینگونه بیان مى کنند: ثم أسکن سبحانه ادم دارا أرغدَ فیها عیشتهف، و امن فیها معلّقهف...؛ «خداوند متعال آدم را در مکانى که وسایل عیش و آزادیش فراهم بود، جاى داد و جایگاه او را ایمن گردانید...»۱
در این خطبه، حضرت داستان آفرینش انسان را بیان مى کند. انسان در داخل بهشت آزاد آفریده شد و خداوند به او فرمود که در این بهشت آزاد هستى، تمام وسایل راحتى و آزادى براى زندگى تو فراهم است؛ سپس خداوند مى فرماید: اى آدم و حوا! شما آزادید تا از تمام نعمتهایى که در بهشت برایتان نهاده?ام استفاده کنید؛ ولى هرگز به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید شد. پس خداوند عل?یرغم تمام آزادیهایى که در اختیار انسان قرار داده بود، محدوده?اى براى او قرار داد که از آن محدوده جلوتر نمى توانستند بروند؛ و آن بدین معنى است که انسان در بهشت آزاد مطلق آفریده نشد، و خداوند حدودى براى او قرار داد که از آن تجاوز نکند.
بنابراین مى توان اینطور نتیجه گرفت که وقتى آزادى انسان در بهشت محدود بوده، آزادى او در دنیا محدودتر خواهد بود. اصل آفرینش انسان مبناى آزادى است. آزادى نیز محدود به حدود و قیودى دارد که رعایت آن بر انسان واجب است. و سرپیچى از آن به ضرر وجود انسان خواهد بود.
پس انسانى که اصل آفرینش او بر اساس آزادى است، بنابر دلایلى پس از هبوط به این کره خاکى نیز آزاد است؛ ولى نه آزادى مطلق بلکه آزادى محدود.
انّ اللّه سبحانه أمر عباده تخییرا، و نهاهم تحذیرا، و کلّف یسیرا، و کم یکلّف عسیرا و أعطى على القلیل کثیرا و لم یعص مغلوبا، و لم یطع مکرها.... ؛ «خداوند سبحان بندگانش را امر کرده به اختیار، و نهى فرموده با بیم و ترس (از عذاب)، و تکلیف کرده به آسان و دستور نداده به کار دشوار، او کردار اندک را پاداش بسیار عطا فرموده و او را نافرمانى نکرده?اند از جهت اینکه مغلوب شده باشد و فرمانش را نبرده?اند از جهت اینکه مجبور کرده باشد...»۲
امر و نهى بندگان نشانه اختیار و آزادى آنهاست؛ بدین معنى که به انسانها حق انتخاب داده شده است.
همچنین حضرت بیان مى کنند که خداوند کارهاى آسان را براى آنها قرار داده تا خود با میل و رغبت به سوى آن بروند و نه با اجبار؛ زیرا اگر وظایف انسان از حدّ طاقت و قدرت او خارج بود، بسیارى از انسانها با میل و رغبت، فرامین الهى را انجام نمى دادند و فقط بر اساس قوانین، وظایف خود را انجام مى دادند.
و بالاخره نکته دیگرى که از سخن حضرت استنباط مى شود و نشانه آزاد بودن فرد است، پاداش و جزاى اخروى است؛ این مطلب خود نشانگر آن است که انسان آزاد است که عمل نیکى را انجام دهد و در قبال آن پاداش بگیرد و یا اینکه از آن سرباز زند و مجازات شود. چون هیچگاه انسان را بخاطر کارى که مجبور بوده و آن را انجام داده پاداش نمى دهند و یا به سبب عدم انجام آن، او را مجازات نمى کنند؛ پاداش و جزا زمانى معنا مى یابد که انسان آزاد باشد از بین دو راه، راه صحیح را انتخاب کند تا مستحق پاداش شود و یا راه خطا را انتخاب کند تا مستحق جزا شود.
حضرت در نامه?اى به مالک اشتر مى فرمایند: أمره بتقوى الله... و أمره أن یکسر نفسه عند الشهوات... ؛ «امر مى نماید او را به پرهیزکارى و ترس از خدا... و او را امر مى فرماید که نفس خود را هنگام شهوات و خواهشها فرو نشاند»۳
فاجتنب ما تفکر أمثاله، و بتذل نفسک فیما افترض الله علیک...؛ «دورى کن از کارى که نظایر آن را نپسندى، و نفس خود را به آنچه خدا به تو واجب گردانیده وادار به امید پاداش و ترس از کیفرش...»۴
حدود آزادى
بدیهى است که انسان در عین آزادى، براى ساختن اندامهاى روانى خویش و تبدیل محیط طبیعى به?صورت مطلوب خود و فراهم کردن آینده مطلوبش، محدودیتهاى فراوانى دارد و آزادى او، یک آزادى نسبى است، یعنى آزادى انسان در داخل یک دایره، محدود است، و در داخل همین محدودیت، مى تواند آینده?اى سعادت?بخش یا سیاه و تاریک براى خود انتخاب کند.۵
آزادیهاى انسان خواسته یا ناخواسته، از چند جهت محدود مى شود؛ و او در عین اینکه نمى تواند رابطه?اش را کاملاً با این موارد قطع کند، لکن برایش این امکان وجود دارد که تا حدود زیادى به حکم نیروى عقل و علم از یک طرف و نیروى اراده و امام از سوى دیگر، تغییراتى در بعضى از این عوامل ایجاد کند و آنها را با خواسته?هاى خویش منطبق سازد و خود، مالک سرنوشت خویش گردد.۶
از جمله عواملى که آزادى فرد را محدود مى کند و انسان مى تواند تا حدّى خود را از قید آن برهاند، عوامل اجتماعى مى باشد. حضرت در یکى از خطبه?هاى خود در مذمت مردم شهر بصره چنین مى فرماید: و المقیم بین اظهفرکفم مرتهنّ بذنبه و الشّاخص عنکم متدارک برحمة من ربّه؛ «هرکه در میان شما اقامت کرده، در گرو گناه خود بوده و کسى که از میان شما بیرون ر فته، رحمت پروردگارش را درک کرده»۷
حضرت در این خطبه تأثیر عوامل اجتماعى بر روى افراد را بیان مى کند، ایشان مى فرماید: هرکس در بین اهل بصره زندگى کند، در معرض گناه خواهد بود؛ در واقع منظور حضرت از بیان این نکته این است که در آن محیط اجتماعى عواملى وجود دارد که آزادى انسان را در قبال انجام اعمال نیک محدود مى کند. انسان در چنین محیطى که شرایط براى انجام اعمال خداپسندانه فراهم نیست، تا حدودى محدود است. و در واقع در جامعه?اى که افرادش به راحتى مرتکب گناه مى شوند، صحیح زندگى کردن سخت است، ولى غیر ممکن نیست، چرا که در این جوامع، محدوده آزادى انسان تنگتر مى شود ولى از بین نمى رود.
چنین موردى حتّى براى خود حضرت پیش آمده?است . ایشان در زمان خلافت سه خلیفه هرچند آزادى عمل چندانى نداشتند، و در رأس حکومت نبودند ولى هیچگاه از انجام فعالیتهاى خود باز نمى ایستادند و از گفتن حرف حق ابایى نداشتند و همیشه این موضوع را بیان مى کردند که خلافت حق مسلم ایشان است و آنها بزور آن را غصب کرده?اند. حضرت از همان اندک آزادى بیانى که داشتند، نهایت استفاده را مى کردند تا حرف خود را به گوش همگان برسانند؛ امیرالمؤمنین على علیه?السلام با این عمل خود مى خواستند این را به ما بازگویند که حتى در سخت?ترین شرایط نیز از سعى و کوشش دست برندارید و از نعمت آزادى که خداوند در اختیار شما قرار داده براى گفتن حرف حق و در راه حق استفاده کنید.
انسان همیشه از انجام عملى که به ضرر او باشد، پرهیز مى کند و حتى اساس کارهاى خود را بر این قرار مى دهد که آیا این عمل نفع و سودى براى او دارد یا خیر؟ پس عقل سلیم نمى پسندد که صرف داشتن آزادى در انجام عملى آن کار را انجام دهد هرچند که در پایان به ضرر او باشد.
در نهج البلاغه نمونه?هاى زیادى وجود دارد که حضرت به خاطر مصلحتهاى فرد، آزادى مردم و یا آزادى خود را محدود مى کند و سبب آن را در این بیان مى کنند که انجام این عمل عواقب سوئى براى فرد بدنبال خواهد داشت. از جمله این موارد، خطبه?اى است که داستان عقیل را بیان مى کند که به قصد درخواست مقدار بیشترى از سهم بیت?المال نزد حضرت آمد و گمان مى کرد که حضرت نیز به سبب رابطه خویشاوندى سهم بیشترى را در اختیار او خواهد گذاشت. حضرت اینچنین مى فرماید: والله لقد رأیت عقیلاً و قد املق حتّى استَماحنى من برّکم صاعا و رأیت صبیانه و شعث الشّعور، غفبر الالوان من فقرهم، کانّما سوّدت وجوههم بالعظلم، و عاودنى مؤکّدا، و کدّر علیّ القول مردّدا، فأصغیت إلیه سمعى فظنّ أنّى أبیعه دینى و أتّبع قیاده مفارقا طریقتى، فأحمیت له حدیدة؛ ثم ادنیتها من جسمه لیعتبربها، فضجّ ضجیج ذى دنفف من ألمها، و کاد ان یحترق من میسمها فقلت له، ثکلتک الثواکل یا عقیل أتئنّ من حدیدة أحملها انسانها للعبه و تجرّنى الى ناد سجرها جبارها لغضبه. أتئنّ من الأذى و لا أئنّ من لظى» ؛ سوگند بخدا(برادرم) عقیل را در بسیارى فقر و پریشانى دیدم که یک من گندم(از بیت?المال) شما را از من درخواست نمود، و کودکانش را پریشان مى دیدم با موهاى غبارآلوده و رنگهاى تیره، گویا رخسارشان با نیل سیاه شده بود، و عقیل براى درخواست خود تأیید کرده سخن را تکرار مى نمود، و من گفتارش را گوش مى دادم و گمان مى کرد دین خود را به او فروخته، از روش خویش دست برداشته دنبال او مى روم، پس آهن پاره?اى براى او سرخ کرده نزدیک تنش بردم تا عبرت بگیرد، و از درد آن ناله و شیون کرد مانند ناله بیمار، و نزدیک بود از اثر آن بسوزد به او گفتم: اى عقیل مادران در سوگ تو بگریند، آیا از آهن پاره?اى که آدمى آن را براى بازى خود سرخ کرده ناله مى کنى، و مرا به سوى آتشى که خداوند قهار آن را براى خشم افروخته، مى کشانی؟ آیا تو از رنج مى نالى و من از آتش دوزخ ننالم؟»۸
حضرت علیه?السلام با وجود توانایى و آزادى عمل، از انجام خواسته برادر خود سر باز زدند؛ چون عاقبت کار خود را مى دانستند. امام با علم خود به سرانجام این کار آگاه بودند و آن را به صلاح خود و برادرشان نمى دیدند، پس از آزادى خود در استفاده از بیت?المال، سود نبردند و آن را محدود کردند.
حضرت نه تنها در مورد خودشان این حساسیت را نشان مى دادند بلکه نسبت به کارگزاران نیز احساس مسؤولیت مى کردند و هرگاه آنان از آزادیهاى خود بر خلاف مصلحت خود و جامعه استفاده مى کردند، فورا به آنها گوشزد مى کردند .
امام علیه?السلام در ادامه همان خطبه مى فرماید: و من بنى و شیّده و زخرف و نجّد و ادّخر و اعتقد، و نظر بزعمه للولد، إشعاصهم جمیعا إلى موقف العرض و الحساب و موضع الثّواب و العقاب، إذا وقع الامر بفصل القضاء شهد على ذلک العقل اذا خرج من أشر الهوى، تسلم من علائق الدّنیا؛ «و آنانکه (ساختمانها) بنا کرده و برافراشته و زینت داده و بیاراسته، و ذخیره گردانیده، و خانه و باغ و اثاثیه جمع نموده و بگمان خود براى فرزند در نظر گرفته?اند، که همه آنها را به محل بازپرسى و رسیدگى به حساب و جاى پاداش و کیفر بفرستد، زمانیکه فرمان قطعى صادر شود، عقلى که از گرفتارى خواهش رها باشد و از وابستگیهاى دنیا سالم ماند بر این قباله گواه است.»۹
امام در جاى دیگرى مى فرمایند:
و أکفف علیهنّ من أبصارهنّ بحجابک إیّاهنّ فإنّ شدّة الحجاب أبقى عینهنّ؛ «زنان را در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند زیرا که سخت?گیرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است.»۱۰
شاید اشخاص بسیارى قائل به این مسأله باشند که دستوراتى را که اسلام براى زنان در جامعه مطرح مى کند، باعث ایجاد محدودیتهایى براى آنهاست و باصطلاح آزادى، آنها را سلب مى کند؛ لکن از نگاه عمیق اسلام این نه تنها محدودیت نیست؛ بلکه باعث حفظ سلامتى و اقتدار و عزت و بزرگى زنان مى گردد و به مصلحت جامعه نیز مى باشد.
تقوا از دیگر مواردى است که برخى آن را محدود کننده آزادى مى دانند. لازمه اینکه انسان از زندگى حیوانى خارج شده و وارد زندگى انسانى شود، این است که اصولى را معین کرده و از آن اصول تبعیت کند، و در یک چهارچوب معین قرار بگیرد و از حدود آن تجاوز نکند. و این همان تقوا است. عوامل مختلفى این چهارچوب را مى تواند بوجود آورد، گاهى اوقات خود فرد تعیین کننده این عوامل مى باشد و در بعضى موارد جامعه براى انسان مقرّرات و حدودى را تعیین مى کند و انسان ملزم به انجام این مقررات است. و در بعضى موارد دین این وظیفه را به عهده مى گیرد؛ پس تقوا فقط از مختصات دیندارى نیست، بلکه لازمه انسانیت هر فرد است، و این نگهدارى مى تواند در تمام زمینه?هاى اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و غیره مطرح باشد.
تقوا محدودیت?هایى را در بر مى گیرد. اکنون این سؤال مطرح است که آیا تقوا مى تواند محدود کننده آزادى بشر باشد یا خیر؟
پاسخ این است که تقوا محدودیت نیست، بلکه نوعى مصونیت است؛ به تعبیر دیگر، محدودیتى که عین مصونیت است. به منظور روشن شدن مطلب یک مثال مى زنیم:
انسان براى زندگى خود خانه?اى مى سازد و آن را محکم و استوار مى کند به منظور اینکه از سختیهاى بسیارى در امان باشد و از سرما و گرما ایمن گردد. و یا اینکه خود لباس مى پوشد تا جلوى سرما و گرما را بگیرد. حال آیا کسى مى تواند بگوید که انسان با این کارها خود را محدود کرده و آزادى خود را از دست داده است؟ تقوا نیز براى انسان حکم خانه و جامه او را دارد. آیا اگر کسى ملبس به تقوا شد، باید گفت روح خود را محدود کرده است؟ و یا اینکه او روح خود را از جمیع بلایا مصون داشته است؟۱۱
حضرت على در یکى از خطبه?هاى خود در مورد تقوا چنین مى فرماید: فاعتصموا بتقوى الله فإنّ لها حبلاً وثیقا عروته، و معقلاً منیعا ذروتهف...؛ پس به تقوا و ترس از خدا دست اندازید؛ زیرا پرهیزکارى ریسمانى دارد یا دستگیره محکم و پناهگاهى که استوار است بلندى آن... »۱۲
حضرت از تقوا به عنوان پناهگاهى محکم تعبیر مى کند؛ پناهگاه با اینکه محدودیت دارد ولى محدودیت او براى انسان عین مصونیت است. انسان در پناهگاه احساس آرامش روحى و جسمى مى کند که خود نوعى رسیدن به سعادت است، پس تقوا سلب سعادت نیست که محدودیت باشد.
حضرت تعبیرى بالاتر براى تقوا قائل هستند، ایشان نه تنها تقوا را مانع آزادى نمى دانند بلکه آن را عامل بزرگ آزادى مى دانند؛ امام على علیه?السلام در یکى از خطبه?هاى خود مى فرمایند: فإنّ تقوى الله مفتاح سداد، ذخیرة معاد، و عتق من کل ملکةف، و نجاة من کلّ هلکةف... ؛ «همانا ترس از خدا کلید هر در بسته و ذخیره رستاخیر و عامل آزادى از هرگونه بردگى و نجات از هرگونه هلاک است...»۱۳
آزادى حق تکلیف
از مسائلى که در باب آزادى مطرح مى شود این است که آزادى حق است یا تکلیف؟ آیا از ابتدا انسان نسبت به آزادى محق بوده است یا مکلّف؟ و در صورتى که محق باشد، آیا این حق را خدا به او داده است یا حق اوست؟ و اگر این حق را خدا در اختیار او قرار داده، در قبال این آزادى آیا وظیفه و تکلیفى دارد؟ و اگر دارد وظیفه او چیست؟ آیا این وظیفه فقط در قبال حق آزادى خود مى باشد و آزادى دیگران هیچ اهمیتى ندارد؟ آیا انسان موظف است که حدود آزادى دیگران را رعایت کند و یا اینکه این اجازه به او داده شده تا به آزادى دیگران تجاوز و تعدى نماید؟
همانطور که مى دانیم هر جا حقى باشد در مقابل آن تکلیفى نیز وجود دارد، چرا که حق و تکلیف دو مقوله جدا نشدنى از یکدیگرند، از جمله این حقوق، حق فرزندان بر پدر و یا مادر خونى است، حضرت این حقوق را این چنین برمى شمرند:
و حق الولد على الوالد أن یحسّن اسمه و یحسّن أدبه و یعلمه القران ؛ «و حق فرزند بر پدر آن است که نام فرزند را نیکو قرار دهد، و او را با ادب و آراسته بار آورد، و قرآن را به او بیاموزد.»
والدین در مقابل حقوق فرزندان مکلف هستند؛ و آن بدین معنى است که وظیفه دارند که این حقوق را رعایت و اجرا کنند. عکس این مسأله نیز وجود دارد. پدر و مادر نیز بر فرزندان حقى دارند که فرزندان مکلف به رعایت آن حقوق مى باشند. پس حق و تکلیف دو مقوله جدا ناشدنى از یکدیگرند.
بحث را با طرح این سؤال دنبال مى کنیم که آیا آزادى یکى از حقوق انسانهاست؟ و آیا این حق او بوده، یا اینکه خداوند به او بخشیده است؟
امام خمینى رحمه?الله در یکى از سخنرانیهاى خود چنین مى فرماید: «اسلام انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش، مال و جانش آفریده است، و امر فرموده است که انسان مسلط و آزاد است. هر انسانى در مسکن، مشروب و مأکول و در آنچه خلاف قوانین الهى نباشد، آزاد است، در مشى آزاد است. حکم اسلام است که اگر کسى به منزل شخصى حمله برد، براى آن فردى که مورد حمله واقع شده است کشتن او جایز است. اسلام این قدر با آزادیها موافق است... »۱۴
در نهج?البلاغه نیز این مسأله بوضوح ذکر شده?است؛ حضرت در نامه?اى خطاب به امام حسن علیه?السلام مى فرماید: ولا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّا... ؛۱۵ این سخن حضرت به این معناست که خداوند این حق را به انسان داده که آزاده باشد و آزادى حق مسلم اوست و انسان این اجازه را ندارد که این حق خدادادى را نادیده گرفته و بنده و تسلیم غیر خدا گردد.
در جایى دیگر حضرت اینطور مى فرماید: فاعملوا و أنتم فى نفس البقاء، و الصحف مکشوفة، و التّوبة مبسوطة، و المدبر یدعى، و المس?یء یرجى ، قبل أن یحمه العمل و ینقطع المهل...؛ «تعیین کار کنید در حالیکه در فراخى زندگانى هستید و نامه?ها گسترده و توبه و بازگشت گسترده است و روگرداننده خوانده مى شود و بدکار را امیدوارى مى دهند، پیش از آنکه چراغ عمل خاموش گشته فرصت از دست برود...»۱۶
حضرت با این سخنان، انسانها را دعوت مى کند که تا زنده هستند از این فرصت خود براى بندگى و عبادت خدا استفاده کنند؛ در حقیقت امام انسانها را دعوت مى کند تا از این فرصت آزادى که به آنها داده شده بهره ببرند و تا هنگامیکه این آزادى در اختیار ایشان است برگردند و توبه کنند، و بشتابند که بعد از این دیگر نه فرصتى براى این کار است و نه توانائى و قدرتى براى انجام اعمال نیک.
حضرت على علیه?السلام در خطبه?اى دیگر مى فرماید: لو لا حضور الحاضر، و قیام الحجّة بوجود الناصر، و ما اخذ الله على العلماء أن لا یقارّوا على کظّة ظالمف و لا سغب مظلوم لألقیت حبلها على غاربها...؛ «اگر حاضر نمى شدند آن جمعیت بسیار و یارى نمى دادند که حجت تمام شود و نبود عهدى که خدا?یتعالى از علما و دانایان گرفته تا راضى نشوند بر سیرى ظالم و گرسنه ماندن مظلوم، هرآینه ریسمان و مهار شتر خلافت را بر کوهان آن نیانداختم...»۱۷
اینکه حضرت مشروعیت حکومت خود را در حاضر بودن مردم آنهم از روى اختیار و آزادى کامل مى دانند، خود بیانگر آن است که ایشان خود را موظف و مکلف مى دانستند به اینکه به آزادى عمل مردم در رأى دادن احترام بگذارند و آن را رعایت کنند و در این میان ما نیز موظفیم حقوق دیگران را رعایت کنیم و از جمله آن حقوق احترام به حق آزادى دیگران است.
در جاى دیگر حضرت توصیه مى کند که اجازه ندهید دیگران این حق را از شما بگیرند؛ یعنى همانطور که موظفیم حق آزادى دیگران را محترم بشماریم، باید نسبت به حق خود نیز احساس مسؤولیت داشته باشیم و اجازه ندهیم که این حق از ما سلب شود.
حضرت در خطبه?اى از خطبه?هاى پر نور خویش خطاب به اصحابشان که از جنگیدن با معاویه اکراه داشتند، چنین مى فرماید: ألا و إنى قد دعوتکم إلى قتال هؤلاء القوم لیلاً و نهارا و سرا و إعلانا، و قلت لکم: أغز و هم قبل أن یغزوکم، فوالله ما غزى قوم قطّ فى عقر دارهم إلاّ ذلّوا فتدالکتم و تخاذلتم حتى شنّت علیکم الغارات و ملکت علیکم ألاوطان... ؛ آگاه باشید من شما را بجنگیدن (معاویه) شب و روز و نهان و آشکار دعوت نمودم، گفتم پیش از آنکه آنها به جنگ شما بیایند شما به جنگشان بروید، سوگند بخدا هرگز با قومى در میان خانه ایشان جنگ نشده مگر آنکه ذلیل و مغلوب گشته?اند، پس شما وظیفه خود را به یکدیگر حواله نمودید و همدیگر را خوار مى ساختید تا اینکه از هر طرف اموال شما غارت گردید و دیار شما از تصرفتان بیرون رفت...»۱۸
منظور حضرت از این سخنان ترغیب یاران خود به جنگیدن با معاویه است. امام یاران خود را تشویق مى کند که با جنگیدن اجازه ندهید کسى بر شما مسلط شود و آزادى را از شما بگیرد. آزادى حق مسلم هر فرد است و اگر کسى قصد این را داشته باشد که این حق را سلب کند باید در مقابل آن ایستاد.
همه سفارشهاى حضرت درباره رسیدن به آزادیهاى معنوى مؤید این مطلب است که ما نسبت به این حق در وجود خودمان مسؤول هستیم و نباید بگذاریم با به اسارت درآمدن در بند هواهاى نفسانى، آزادى درونى خودمان را از دست بدهیم. حضرت در یکى از خطبه?هاى خود چنین مى فرماید: و أنّ أخوف ما أخاف علیکم اتّباع الهوى و طول الأمل، فتزوّدوا فى الدنیا من الدنیا ما تحزرون به أنفسکم غدا...؛ «ترسناکترین چیزى که بر شما از آن بیم دارم، متابعت هواى نفس و طول امل و آرزو است...»۱۹
چرا حضرت از بین تمام خطراتى که یک فرد را تهدید مى کند و زمینه انحراف او را بوجود آورد ترسناکترین آن را پیروى از هواى نفس معرفى مى کند؟
این بیانگر اهمیت مطلب است؛ وقتى انسان بنده و اسیر هواى نفس مى شود و آزادى درونى را از دست مى دهد براحتى آزادى بیرونى خود را نیز تحت غلبه عوامل بیرونى ـ مثل استبدادـ از دست مى دهد.
عباد الله، لاترکنوا الى جهالتکم، ولا تنقادوا إلى أهوائکم، فإنّ النازل بهذا المنزل نازل بشفاجرف هارف... .۲۰
در این خطبه، حضرت افرادى را که آزادى درونى خود را از دست داده و اسیر هواهاى نفسانى شده?اند به کسانى تشبیه کرده که خانه?اى متزلزل دارند که همواره و هر لحظه در حال انهدام است، و این افراد داراى شخصیت ناپایدار و سستى هستند که هر لحظه به هر سو که نفسشان آنها را بکشاند، مى روند و از خود هیچ اراده?اى ندارند.
در تمام مطالبى که ذکر کردیم به این نتیجه کلى مى رسیم که:
خداوند براى هر فردى از افراد بشر حقوقى قرار داده که یکى از آنها حق آزادى است و هیچ کس از این امر استثناء نشده است. و در مقابل، همه افراد نسبت به این حق مکلف هستند؛ هم نسبت به حق آزادى دیگران و هم نسبت به حق آزادى خویش. و باید به این حق احترام بگذارند، البته شایان ذکر است که حق در برابر حق است، نمى شود انسان بر کسى حقى داشته باشد و در مقابل کسى بر او حقى نداشته باشد؛ همانطور که حضرت در خطبه خود چنین مى فرماید:
ثمّ جعل سبحانه من حقوقه حقوقا افترضها لبعض الناس على بعض، فجعلها تتکافأ فى وجوهها و یوجب بعضه بعضا، و لا یستوجب بعضها الاّ ببعض... ؛ «پس خداوند سبحان از جمله حقوق خود براى بعض مردم بر بعض دیگر حقوقى واجب فرموده، و حقوقى را در حالات مختلف برابر گردانیده، و آنها را در مقابل بعض دیگر واجب نموده و بعضى از آن حقوق وقوع نمى یابد مگر بازاء بعض دیگر.. »۲۱
با توجه به این صحبتها درمى یابیم که حضرت معتقدند، درصورتى بر انسان حقى واجب مى شود که در مقابل آن فردى حقى براى او بجا آورده باشد و در غیر اینصورت اگر انسان حقوق کسى را ادا کند که توجهى به حقوق دیگران ندارد، او خود را بنده آن شخص کرده چنانچه که حضرت مى فرماید:
من قضى حقّ من لا یقضى حقّه فقد عبده ؛ «هر که بجا آورد حق کسى را که او حقش را بجا نمى آورد او را بندگى نموده است.»۲۲
درست است که اسلام به احترام گذاشتن اهمیت زیادى داده ولى حدودى نیز براى آن مشخص کرده است. از نظر اسلام اداى قرض کسى که در مقابل حقوق دیگران احساس وظیفه نکند چیزى جز بندگى نیست. پس کسى که آزادى دیگران را رعایت نمى کند، نباید انتظار داشته باشد که آزادى خودش رعایت شود؛ چرا که همه ما در برابر آزادى یکدیگر موظف و مکلف هستیم .
انواع آزادى
آزادى را مى توان به گونه?هاى مختلف تقسیم بندى کرد. از آن جهت که هر شخص نسبت به آزادى خود و دیگران مکلف است، آزادى دو نوع است:
آزادى معنوى و آزادى اجتماعی. آنجا که انسان مکلف است که خود را برده و بنده خرافات فکرى و هواهاى نفسانى قرار دهد، آزادى جنبه درونى و باطنى دارد، و آنجا که دیگران مکلفند نسبت به او و راه و مسیر او قید و بندى ایجاد نکنند، آزادى جنبه خارجى و بیرونى دارد.۲۳
در ابتداى بحث به بررسى آزادیهاى معنوى (درونی) مى پردازیم:
تفاوت مکتب انبیا و مکتبهاى بشرى در این است که پیغمبران علاوه بر آزادى اجتماعى، آزادى معنوى را نیز به مردم عطا کرده?اند. آزادى معنوى مانند آزادى اجتماعى مقدس است و آزادى اجتماعى بدون آزادى معنوى میسر و عملى نمى باشد؛ درد امروز جامعه بشرى این است که مى خواهد آزادى اجتماعى را تأمین کند ولى به دنبال آزادى معنوى نمى رود؛ یعنى نمى تواند، تواناییش را ندارد، چرا که آزادى معنوى را جز از طریق نبوت، دین، ایمان و کتابهاى آسمانى نمى توان تأمین کرد.۲۴
اکنون به این نکته مى پردازیم که آزادى معنوى چه معنایى دارد؟ انسان یک موجود مرکب و داراى قوا و غرایز گوناگون است. انسان از شهوت، غضب، حرص، طمع، جاه?طلبى و افزون?طلبى و قواى دیگر برخوردار است، لکن در مقابل عقل، فطرت و وجدان عقلانى دارد؛ انسان در باطن و درون آزاد یا برده و بنده است؛ یعنى ممکن است انسان بنده حرص و طمع، شهوت و افزون?طلبى خود شود و از همه اینها آزاد باشد. همچنین همان?طور که انسان از نظر اجتماعى آزاد است و زیر بار ذلت و بردگى نمى رود و آزادى خودش را در اجتماع حفظ مى کند، مى تواند در اخلاق و معنویت هم آزاد باشد؛ این آزادى همان است که در زبان دین «تزکیه نفس» و «تقوا» گفته مى شود. آیا ممکن است بشر آزادى اجتماعى داشته باشد، ولى آزادى معنوى نداشته باشد؟ یعنى بشر اسیر شهوت، خشم، حرص و آز خودش باشد ولى در عین حال آزادى دیگران را محترم بشمارد؟۲۵
إنّما بدء وقوع الفتن أهوآء تتّبع... ؛ «منشأ فتنه و فسادها پیروى از خواهشهاى نفس است... »۲۶
بیان این نکته که حضرت پیروى از خواهشهاى نفسانى را منشأ تمام فسادها معرفى مى کند، اهمیت موضوع را نشان مى دهد. و همانطور که مى دانیم حضرت همواره بر رهایى از اسارت نفس و قید و بندهاى درونى آن تأکید فراوان دارند.
کسى که گرفتار حرص، طمع و آرزوهاى خویش باشد، همیشه به دنبال مال و متاع دنیایى و مادى است و مدام در کوشش است که بیشتر جمع کند، خواستن او هیچ حدو مرزى ندارد. اسیر مال و منال این دنیاست و تا زمانى که از طمع چشم نپوشد آزاد و رها نمى گردد.
تعداد پیامهاى اخلاقى که ما را سفارش به ترک تعلقات دنیوى مى کند، در نهج البلاغه بسیار است که ما به ذکر این چند نمونه اکتفا مى کنیم.
خود حضرت را مى توان یکى از مصادیق کسانى دانست که به آزادى درونى دست یافته?اند و در واقع او را مى توان آزاد مرد واقعى جهان دانست.
حضرت على علیه?السلام مى فرماید:
أاقنع من نفسى بأنّ یقال امیر المؤمنین؟... ؛ آیا قناعت مى کنم که به من بگویند زمامدار و سردار مؤمنان؟...»۲۷
و آن بدین معنى است که حضرت قیمت وجودى خود را بالاتر از این مى دید که با رسیدن به مقام حکومت قانع شود. حضرت اسیر جاه و مقام نبود که با رسیدن به آن خوشحال شوند.
و یا مى فرماید: و کیف اظلم احدا لنفس یسرع الى البلى قفولها، و یطول فى الثّرى حلولها... ؛ «و چگونه به کسى ستم نمایم براى نفسى که با شتاب به کهنگى و پوسیدگى باز مى گردد و بودنش در زیر خاک به طول مى انجامد...»۲۸
على از نفس و روح خویش حساب مى کشد و تنها در محراب عبادت دست به محاسن شریفش مى گیرد و مى گوید: «یا دنیا، غرّى غیرى»۲۹ اى زرد و سفید، اى طلا و نقره دنیا! برو غیر على را فریب ده، من تو را سه طلاقه کرده?ام.
کسى واقعا ـ نه از روى نفاق و دوروی?یـ براى حقوق و آزادى مردم، احترام قائل است که در دل و ضمیرش یک نداى آسمانى است که او را دعوت مى کند. آن وقت شما مى بینید که یک همچون کسى که آن تقوا را دارد، آن معنویت را دارد، آن خدا ترسى را دارد وقتى که حاکم بر مردم مى شود و مردم محکوم او هستند، چیزى را که برایش مهم است، همین حاکمیّت است.۳۰ این را مى گویند یک آزاد مرد، کسى که آزادى معنوى دارد و نداى قرآن را پذیرفته است و بر ماست که مصداق الاّ نعبد الاّ الله باشیم و جز خدا هیچ چیزى را، هیچ کسى را و هیچ قدرت و نیرویى را پرستش نکنیم، نه انسانى را، نه سنگى را، نه آسمان را و نه زمین را، نه هواى نفس و خشم و شهوت و حرص و آز را، فقط خدا را بپرستیم، آن وقت او مى تواند آزادى معنوى بدهد.۳۱
بعد از بررسى آزادى معنوى به بحث در مورد آزادى اجتماعى مى پردازیم.
انسان به دو فضاى باز و بلامانع نیازمند است؛ فضاى اجتماع و بیرون و دیگرى فضاى روح و درون؛ در فضاى اجتماع انسان نیازمند به زندگى اجتماعى است. فضاى اجتماعى باید براى رشد و تکامل و پرورش مساعد باشد و براى رشد و تکامل افراد و استفاده آنها از حقوق طبیعى و اجتماع?یشان مابقى ایجاد نکند.۳۲
قرآن کریم با منطق روشن و واضح لزوم آزادى اجتماعى را بیان کرده است: قل یا أهل الکتاب تعالوا... و لا یتّخذ بعضنا بعضا اربابا من دون?الله... ؛۳۳ «بگو اى اهل کتاب بیایید... و نگیرید بعضى از ما بعض دیگر را خدایانى جز خدا...»
در نص قرآن مجید یکى از هدفهایى که انبیا، به ارمغان آوردن آزادى اجتماعى براى بشر است؛ یعنى ایشان افراد را از اسارت و بندگى و بردگى یکدیگر نجات مى دادند. حضرت على علیه?السلام درباره قوم موسى مى فرماید: «اتّخذتهم الفراعنه عبیدا»۳۴
به هر حال آزادى اجتماعى از نظر اسلام فوق العاده مقدّس و محترم است و بهترین شاهد این مطلب خلافت حضرت على علیه?السلام مى باشد.۳۵
از انواع آزادیهاى اجتماعى مى توان به آزادى احزاب و اقلیتهاى مختلف اشاره کرد. احزاب مختلف در دستگاه خلافت ایشان داراى آزادیهاى مشروع خود بودند، حضرت على علیه?السلام به بهانه عدم بیعت آنان و یا به بهانه تمرّد خوارج از اطاعت او و یا به سبب اینکه خوارج به ایشان توهین کردند و حضرت را خارج از دین معرفى کردند، حقوق و سهم بیت?المال آنها را قطع نکرد و امنیت جانى یا مالى ایشان را سلب نکرد، حضرت على علیه?السلام فقط در مورد دست?اندازى آنها به حقوق مالى، جانى یا امنیتى مسلمانان در برابر آنها مى ایستاد و با آنها به جنگ مى پرداخت، و همواره در ابتداى جنگ به نصیحت، موعظه و مذاکره مى پرداخت و هرگز شروع به جنگ نمى کرد و سخت از آن پرهیز داشت.
حضرت درباره رفتار عبدالله بن عباس با خوارج ولکن حاجبهم بالسّنّة فإنّهم لن یجدوا عنها محیصا؛ «بلکه با آنان به سنّت احتجاج کن و دلیل آور، زیرا آنها هرگز از استدلال به سنّت گریزگاهى نمى یابند.»۳۶
حضرت اصحاب خود را دعوت مى کند، که با مخالفان با حجّت و اقامه دلیل و برهان برخورد کنند، نه با جنگ و خونریزی. در مورد عایشه بعد از جنگ جمل اینطور مى فرماید: و لها بعد حرمتها الأولی؛ «و بعد از این هم حرمت و بزرگى پیش از این براى او باقى است.»۳۷
امام علیه?السلام به کارگزاران خود درباره رفتار با رعیتهاى مشرک چنین مى فرماید: فإنّ دهاقین أهل بلدک شکوا منک غلظة و مسوة، و احتقارا و جفوة، و نظرت فلم أرهم أهلاً لأنّ یدنوا لشرکیهم، و لا أن یقصوا و یجفوا لعهدهم، فالبس لهم جلبابا من اللبن تشوبه بطرف من الشّدة، داول لهم بین القسوة و الرأفة...؛ کشاورزان شهرى که تو در آن حکمفرما هستى از درشتى و سخت دلى و خوار داشتن و ستمگرى تو شکایت نموده?اند و من اندیشه نمودم، آنان را شایسته نزدیک شدن تو ندیدم. به جهت آنکه مشرک هستند و نه در خور دور شدن و ستم کردن به جهت آنکه (با مسلمانان) پیمان بسته?اند، پس با ایشان مهربانى آمیخته با سختى را شعار قرار داده و با آنها بین سخت دلى و مهربانى رفتار کن...»۳۸ حضرت در این نامه به طور کامل طرز رفتار و برخورد با غیر مسلمانان?را که در جامعه اسلامى زندگى مى کنند، بیان کرده و دستور داده که کارگزاران حقوق آنها را محترم بدارند و با آنها به مهربانى رفتار کنند. البته نه تا آن حد که کنترل آنها از دستشان خارج شود. بلکه باید مراقب آنها باشند تا مبادا قصد ضربه زدن به جامعه اسلامى را داشته باشند. یعنى در عین اینکه آزاد هستند، باید مراقبشان بود.
یزبانش می باشد . جمعیت مایت جمع آوری شده از L.PRENNE متمایز ترین است . نمونه های این جمعیت تارها و پاهای کوتاه دارند و شکل بدنششان طویل می باشد . این ویژگی زندگی در شیارهای عمیق و باریک را نشان می دهد. نمونه های یافت شده در برگهای صافB.INERMIS بزرگترین هستند و تارهای بلندتریس هم دارند 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آزادى دینى در نهج البلاغه

دانلود مقاله اولین شام در برابر شام آخر

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله اولین شام در برابر شام آخر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

اگر بخواهیم هنر معاصر را با ذکر مثال شرح دهیم، بی‌تردید اثر «ضیافت شام»(۱) جودی شیکاگو(۲) در زمره مثال‌ها قرار خواهد گرفت. مثالی که در بطن دوران کثرت طلب خسته از موضوعات کسالت بار مسیح و جنگ، در ۱۹۷۹ یعنی در موج اول فمینیسم امریکا با هویتی تازه پا به عرصه نهاد. هویتی برگرفته از یک سیستم تصویری کاملا زنانه و با تلفیق تکنیک‌‌های کار خانگی و محصولات فرهنگی زنان که تاکنون بیش از یک میلیون بازدید کننده در پانزده نمایشگاه را در شش کشور مختلف به خود جلب کرده است. نتیجه ۵ سال تلاش بی‌وقفه هنرمند با همکاری ۴۰۰ زن دیگر است.
ضیافت شام جودی شیکاگو یادمان مقدسی برای زنان اسطوره‌ای، تاریخی و فرهنگی محسوب می‌شود که با مجسمه‌سازی، سارمیک، نقاشی چینی و سوزن دوزی تلفیق شده است. اثر یک میز مثلث متساوی‌الاضلاع با یال‌های ۴۰،۱۴ سانتی‌متری است که ۳۹ جایگاه برای نشستن دارد،‌به اضافه ۹۹۹ نام زنان فراموش شده تاریخ که بر سطح مرمرین کف حک شده است. هر جایگاه عبارت است از یک بشقاب سرامیکی، با یک موتیف برجسته مرکزی ملهم از اندام زنانه یک رومیزی با رنگ‌هایی درخشنده همراه سوزن‌دوزی مختص دوره زمانی هر فرد، کارد، قاشق، چنگال و یک جام شراب.
اثر هنری چنان‌چه نمادپردازانه باشد، مخاطب را وا می‌دارد تا در ذهن خود به‌دنبال ارجاعات نشانه‌ها بگردد. اکثر هنرمندان فمینیست نمادها را تا بدان‌جا بکار می‌برند که خاطره‌ای دردناک را بازگو کنند و به‌دلیل چند وجهی بودن نشانه‌ها اثر را به کل تاریخ درد انسانی گسترش می‌دهند. از آنجایی‌که ضیافت شام در برگیرنده عناصر اسطوره‌ای، تاریخی و اجتماعی است، این تحلیل جستاریست در راستای کشف روابط درون ساختاری هر عنصر.
هر کدام از نمادها، از فرم کلی میز و غذای چیده شده بر روی آن گرفته تا مدعوین اعم از الهگان یا زنان تاریخی، نشانه ای‌است صوری برای ارجاع به جهان معنای دیگری که پشت اثر پنهان است. در این میان شیکاگو برای تسری دادن اثرش به موقعیت زن در جامعه بشری، تقابل ضیافت شام با شام آخر داوینچی را طرح کرده است؛ چرا که هنر، صادقانه‌ترین شکل بیان تاریخ است. شیکاگو در این اثر با انتخاب فرم متفاوتی برای میز و استفاده از تنیک‌های منسوخ شده هنر زنانه در قالب خیاطی و سوزن‌دوزی و نیز با ارائه شکل جدیدی از اندام زن به مثابه موجودی تازه شناخته شده، تصویر کردن زن به‌عنوان شی و منظره را به‌صورت فاحش و گزنده‌ای به سخره گرفته است. منظره‌ای که تا به امروز بر اساس رویاهای مردانه به ارزش انسانی‌اش دست یافته و جمال مطالعه شده‌ای که «دیگران» مطالبه‌اش کرده‌اند شیکاگو زن را نه بر اساس خواسته‌های زیبایی شناسانه «دیگران» بلکه بر اساس طبیعت پیکره‌اش در حالی‌که هاله‌ای از نمادهای راز آمیز احاطه‌اش کرده، تصویر کرده است. رازهایی که تنها می‌تواند در وجود یک زن رخنه کند، اسراری دربا‌ره‌ی بردگی‌ها، تحقیرها و سو استفاده‌ها که در قالب قصه‌ی مادربزرگ‌ها تجسد می‌یابد و شیکاگو آن داستان را درون بشقاب نهاده است. بنابراین در حرکت به دور «میز/ زاهدان»، ۳۹ داستان تصویری که اسم شخصیت اصلی بر آن حک شده است از نظرمان خواهد گذشت.
فرم سه گوش میز اقتباسی از تصویر «یونی»(۳) مادر- الهه‌ای هندی و نماد زاهدان این الهه و منبع نهایی همه آفرینش است؛ در حالی‌که حوضچه کم عمقی را شامل می‌شود. این فرم بر خلاف نظریه فروید بیشتر از این‌که حالتی پذیرنده داشته باشد، هجومی است به تاریخ هنر.
بالاخص- همان‌گونه که از اسم اثر بر می‌آید- تابلو شام آخر لبه تیز ملامت بارش را به سمت جامعه پدر سالاری نشانه رفته که در آن همه افراد سیاسی، مذهبی، تاریخی و در کل، قشر رویین جامعه را مردانی تشکیل می‌دهند که به دور میزی که در راس آن قدرت مطلقی بر مسند نشسته، جمع شده‌اند و بر اساس دوری و نزدیکی‌شان به آن مرکز قدرت، ارزش می‌یابند. در این اثر، شیکاگو اضلاع مثلث را به تساوی تقسیم کرده به گونه‌ای که همه افراد در آن برابر و هم سودند. همچنین بر خلاف شام آخر داوینچی، همه سی‌و نه نفر به صورت ۱۳ نفر در هریال مثلث بدون تمرکز بر یک محور قیم- مآب چیده شده‌اند در «میز/ زاهدان» همه چیز بر مدار یک ساختار وحدت بخش می‌گردد، تمایزات برچیده می‌شود، سازگاری محض رخ می‌نمایاند تا کودک به زاهدان باز گردد. می‌توان اندیشید که حتی اگر شکل میز، دایره انتخاب می‌شد- یعنی همان فرمی که تا امروز نماد زن بوده- با قرار دادن یک جایگاه خاص، می‌شد نقطه عطفی برجسته‌تر از دیگر افراد پدید آورد؛ در حالی‌که قدرت مطلق در زاویه ۶۰ درجه‌ای مثلث متساوی‌الاضلاع با شکست مواجه می‌شود. آن تهدید تهاجمی ساختار بیرونی، در درون مثلث به شکل مبارزه‌ای پویا برای از بین بردن تمایزات ادامه می‌یابد تا در این وحدت، اتفاق و هم‌زیستی، فارغ از جنگ و آشوب به آرامش خط مستقیم (۱۸۰ درجه) دست یابد.
بنابراین در اثر شیکاگو دیگر نشانه‌ای از ترس تسلیم شدن وجود ندارد؛ چرا که همه چیز در صلح و سلامت بسر می‌برد، موقعیت خاصی دست نیامده تا بخواهد آن‌را تسلیم کند و در واقع زن پیش از آن‌که قدرت و جایگاهی خاص داشته باشد همانند خدایانی که خود فرزندان خود را می‌بلعند، قربانی زن بودن خود شده است. بر روی «میز/ زاهدان» خوراک‌ها چیده شده‌اند. بشقابی با قدحی شراب. در بشقاب غذایی نهاده شده: جسم جنسی زن. تصویر نان و شراب بی‌درنگ به ذهن متبادر می‌شود؛
شراب هست اما نان کجاست؟ از این نان بخورید که گوشت من است؛ مسیح در شام آخر چنین می‌گوید کودک در زاهدان مادر است و از جسم مادر تغذیه می‌کند تا رشد کند و مادر در کودک جریان می‌یابد. زن در کودک جریان دارد و به وقت زایمان گویی دو پاره می‌شود، دو انسان، مثل نانی که تقسیم می‌شود. زاهدان منبع زایش است و برای بار آوری نیاز به درگاه دارد: محلی برای وارد شدن به محیط زاهدان. یونی، میزبان زنانگی است و زن‌ها اندام‌هایشان را به الهه تقدیم کرده‌اند. آن‌ها به دروازه‌های الهه تبدیل شده‌اند. غذا نهاده شده تا تناول شود و پس از بلعیده شدن، زنانگی درونی می‌شود: قربانی مقدس. همان‌گونه که در قربانی عشا ربانی، با خوردن جسم و خون نجات دهنده فرد آن‌را به درون بدن خود می‌برد و هنگامی که به درون خود باز می‌گردد او در آن‌جا حضور دارد. «در مراسم مربوط به دیونوسوس(۴) باکانت‌ها(۵) یعنی زنان سرسپرده دیونوسوس، دیوانه‌وار حیوان (گاو نر) را از هم می‌دریدند و گوشت آن را خام‌خام می‌خوردند. این امر نمادی رازگونه داشت: آنان خود خدا را به مصرف می‌رساندند همان‌گونه که خونش را به شکل شراب می‌نوشیدند. کشته شدن قربانی، آن نیروی خدا را رها می‌ساخت که به پرستندگان منتقل می‌شود. «با این حال در ضیافت شام یک جسم منفرد به‌عنوان نجات دهنده وجود ندارد بلکه هر فرد در مقام منجی خود، زنانگی را به درون خود باز می‌گرداند. در این‌جا موقعیتش حالتی دو پهلو می‌یابد یعنی هم قربانی و هم منجی است و او از خودش تغذیه می‌کند، شخصیتی خدای‌گونه می‌یابد و با لبریز شدن از زنانگی‌اش به ازل باز می‌گردد. در حالی‌که اثر داوینچی، پایان را به تصویر می‌کشد و تابلو لحظه‌ی دردناک قبل از فاجعه را نشان می‌دهد: قربانی برگزیده شده و مسیح مصلوب می‌شود. مسیح روبه‌رویمان نشسته و ما تمام داستان پس از شام را می‌دانیم. اما اثر شیکاگو روایتی بدون گذشته و آینده است؛ آغاز و پایان ماجرا در اسارت ذهن در نمی‌آید.
مهمانان هیچ‌گاه نیامده‌اند یا آمدگانی هستند که هیچ‌گاه نرفته‌اند.
شیکاگو در ضیافت شام با گرامیداشت ویژگی‌های به ظاهر پست سرشت زن که تاکنون شرمی عظیم بر پیکرش نهاده بود چرا که او انسانی ناقص می‌نمود و نیز با ارج نهادن بر هنرش، هنری که مایه‌ی مباهاتش نبود بلکه در قالب وظیفه‌ای پیش پا افتاده برای کسب معیارهای انسانی به آن می‌پرداخت، هویتی نوظهور به او می‌بخشد و به شکرانه آن، جشنی مرثیه‌وار برای شب عمیق زندگی زن برپا می‌کند؛ جشنی که قربانیان مقدس در آن فدیه می‌شوند تا زندگی دوباره بیابند؛ همچنان‌که مسیح نیز پس از صحنه شام آخر با حواریون به پایکوبی می‌پردازد.
مسیح، در واقعیت تاریخ و به‌دست جامعه مردسالار جنگ طلب مصلوب می‌شود، انسان به این امر واقف می‌شود و به تامل در جایگاهش می‌پردازد اما زن که در درون خویش قربانی می‌شود تا نسلی دیگر در بطنش متولد شود، نه تنها صاحب مرتبتی نمی‌گردد که به‌صورت موجودی مطرود در گوشه عزلتی جبرگونه وانهاده می‌شود؛ چرا که «در جامعه بشری برتری نه به جنسی که به‌وجود می‌آورد بلکه به آن‌که می‌کشد داده شده است» (دوبوار، ۱۹۶۸)

 

کاربرد مثلث در موسیقی
مثلث از ابتدایی ترین اشکال هندسی بوده که انسانها در هنر از آن استفاده میکردند، بدون شک اولین نوع از انواع مثلث هم که در هنر از آن استفاده شده مثلث متساول الاضلاع بوده است. اهرام مصر نمونه بسیاری قدیمی (حدود ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد) از کاربری مثلت در هنر معماری قدیم بوده است. نمونه های دیگر از استفاده از مثلث در هنر تمدن های قدیم را می تواند در کاشی کاری های دیواره معابد در نپال نیز مشاهده کرد.
معروف هست تالس (۶۴۰-۵۵۰ سال پیش از میلاد) که پدر ریاضیات، نجوم و فلسفه یونان باستان بوده از شاگردان خود می خواهد که به مصر سفر کنند تا از پیشرفت علوم در آن تمدن اطلاعات لازم را کسب کنند و فیثاغورث (Pythagoras) از اولین افرادی بوده که این دستور را می پذیرد و به مصر سفر میکند. فیثاغورث از بنیانگذاران علمی موسیقی در جهان بوده و اغلب از هندسه برای مدل کردن استفاده می کرده، می خواهیم با استفاده از تجربیات او سلسه مطالبی را پیرامون ارتباط موسیقی با علوم هندسه، فیزیک و ریاضی آغاز کنیم.
موسیقی را می توانیم به روشهای مختلف مدل کنیم برای شروع کار ساده ترین روش را انتخاب میکنم که عبارت است از مدل کردن عمودی موسیقی یاهمان هارمونی. این روش مدل کردن به موسیقیدان ها کمک می کند تا هنگام فکر یا گوش کردن به هارمونی تصویر بهتری از نت های موسیقی داشته باشند بخصوص برای نوازندگان سازغیر از پیانو.
یک دایره در نظر بگیرید و آنرا به دوازده قسمت مساوی (یک اکتاو کروماتیک) تقسیم کنید و نت ها را به ترتیب روی هر قسمت بنویسد مانند شکل. یکی از ساده ترین اشکال هندسی که در این دایره تقسیم شده می توان ساخت مثلت متساوی الاضلاع می باشد. که اگر آنرا بسازید و به آن دقت کنید تفسیر موسیقی آن یک آکورد افزوده خواهد بود. حتما” شنید که آکوردهای افزوده جدای از اینکه معکوس باشند یا نه چهار حالت بیشتر نیستند که دایره فوق این موضوع را بسادگی نمایش میدهد چرا که اگر راس بالایی مثلث را در جهت عقربه های ساعت حرکت دهیم تا رسیدن به نت E و انطباق دوباره روی خود، می تواند سه حالت دیگر را به خود بگیرد. همچنین به وضوح در شکل می توان دید که یک آکورد افزوده از سه فاصله (که در اینجا هرکدام یک ضلع مثلث هستند) یکسان معادل ۴ نیم پرده تشکیل شده است.

مثلث متساول الاضلاع معادل یک آکورد افزوده
شما باز هم می توانید مثلث های دیگری درست کنید. به شکل بعدی نگاه کنید که آکوردهای دو ماژور و لا مینور را نمایش میدهد. این دو مثلث (آکورد) خصوصیات جالبی دارند اولا” اضلاع آنها باهم برابر است، ثانیا” نسبت به خطی که از D کشیده میشود و به G# خطم میشود متقارن می باشند، حتما” می دانید که مینور نسبی گام دو ماژور، لامینور می باشد. به این طریق شما می توانید یک روش ساده برای پیدا کردن گامهای مینور و ماژور نسبی پیدا کنید، هر چند اینکار در پیانو بخاطر وضوح دیداری که چیدمان نت ها وجود دارد ساده می باشد.
مثلث های متساوی الساقین هم جالب هستند یکی از آنها آکورد sus۲ را تشکیل میدهد که در شکل مشاهده میکنید و همچنین میتوانید آکوردهای کاسته را نیز باز با یک مثلث متساوی الساقین درست کنید. اگر دقت کنید این مثلث متساوی الساقین حالت آکورد sus۲ برای C و حالت آکورد sus۴ برای G دارد. بنابراین می توان به ارتباط نزدیک آکوردهای sus> در حالت های ۲ و ۴ برای فاصله های پنجم با یکدیگر پی برد. این نکته هم جالب خواهد بود اگر شما راس D در این مثلث را نسبت به راس C قرینه کنید به آکورد sus۲ دیگری می رسید که یک پرده عقب تر است آکورد Csus۴قرار دارد.

آکوردهای بزرگ، کوچک، sus۲ و sus۴
شما می توانید دامنه مدل کردن را ادامه دهید و راجع به سایر مثلث ها فکر کنید، همچنین می توانید آکوردهای چهار صدایی را با انواع چهار ضلعی ها مدل کنید. سیوالی که پیش می آید این است که آیا هستند افرادی که با شنیدن موسیقی این اشکال در ذهن آنها نقش ببندد؟

 


شکل در طراحی گرافیک
ایده های تصویری طراحان گرافیک، ترجمان بصری مفاهیمی هستند که بخش قابل توجهی از آنها، به آسانی در خدمت تصویر قرار نمی گیرند و به سختی این پوشش بصری را برتن می کنند. حتی در محدوده ای از موضوعات، اساساً تصور تصویری و مناسبات بصری هیچ جایگاهی ندارد. هرچقدر مفاهیم پیچیده و لایه دارتر باشند، ترجمه تصویری آنها نیز به مراتب دشوارتر است. هر فرهنگی برای آسان سازی این برگردان، علاوه بر استفاده از ادبیات تصویری بین المللی و نشانه شناسی زبانهای سمبلیک، در مرحله اول، دست به دامان عناصر بصری قوام یافته و معرفه در فرهنگ خود می شود، تا بتواند به واسطه این عناصر، لااقل الفبای بیانی خویش، به ترجمه پرداخته و ناگزیر از به کارگیری سمبل های تصویری در زبانهای بصری فرهنگ های دیگر نباشد.
بارها برای ما چنین پیش آمده که پیامی تصویری را که در فرهنگی متفاوت تولید شده، دوباره ترجمه بصری می کنیم، یعنی با ادبیات تجسمی فرهنگ خودمان، روایت جدیدی را از آن پیام، به تصویر می کشیم. این ترجمه مضاعف، به دو دلیل رخ می دهد، دلیل اول اینکه سمبل ها، نشانه ها، عناصر تصویری و مضمونهای نوشتاری در ترجمه بصری اول، ما به ازاء و معادلی در فرهنگ ما ندارند و می بایست برای گروه مخاطبین جدید، بازسازی شوند. دلیل دوم غیرقابل توزیع بودن این پیامهای تصویری است که به دلیل استفاده از المانهای غیرفرهنگی و ضداخلاقی-از جمله تصاویر مستهجن و غیرشرعی-در فرهنگ ملی و مذهبی ما نمی توانند مورد استفاده قرار بگیرند. برای مثال می توان از پیام های گرافیکی در زمینه مبارزه با بیماری ایدز نام برد که حتی باتوجه به موقعیت انسان دوستی این پیام ها، بازهم تعداد بسیار زیادی از آنها در فرهنگ ما، قابل توزیع و تکثیر نیستند.
در خرده نگارشی که پیش روی شماست، برآن شدیم تا به بررسی اشکال و قواعد شکل آفرینی در هنر گرافیک، تا رسیدن به شکل پایه ها (بن شکل ها) به عنوان یکی از انواع منابعی که گنجینه ادبیات تصویری ما را شکل می دهند، پرداخته و براهمیت آن گروه از عناصر بصری در راستای به کارگیری آنها در مسیر ترجمه تصویری مفاهیم، در هنر گرافیک تاکید نمائیم. قدر مسلم اینکه، شکل آفرینی یکی از راه های ترجمه گرافیکی است که باتوجه به بضاعت فکری نویسنده این سطور، مورد مداقه قرار گرفته است. در ادامه به کالبد شناسی و تعاریف جامعی از شکل خواهیم پرداخت.
شکل (SHAPE)
شکل در حوزه هنرهای تجسمی، برداشتی بصری و دوبعدی (2Dimension) از پدیده های ملموس جهان مادی و غیرملموس مفاهیم معنوی است که توسط خط، محدوده ای از رنگ، تضاد بافتها و یا ترکیبی از آنها ایجاد می شوند.
شکل قواعد اولیه اش را از مشکل(1) می گیرد؛ حال مشکل می تواند خصوصیتی مادی داشته، یا انگاره ای ذهنی و معنوی باشد. شکل هیئتی است که از احاطه یک یا چند حد بوجود می آید.
گاهی این حدود تعیین کننده اشکالی معین و مشخص، مثل مربع، مثلث و دایره، هستند که به آنها اشکال هندسی (Geometric) اطلاق می شود و گاهی خطوط، ترسیم کننده اشکالی اندام وار هستند که به آنها شکل های اورگانیک (Organic) می گویند.
اشکال هندسی (Geometric Shape)
در اشکال هندسی، شکل ها یا با یک خط بسته، مثل دایره و یا با چند خط، مثل مربع، تولید می شوند. شکل های راست خط بیشتر هویتی هندسی و ریاضی دارند؛ یعنی صبغه هنری آنها کمتر است؛ لذا این سؤال نادرستی است که بگوئیم، مربع از لحاظ شکلی زیباتر است یا مثلث؛ اما می توانیم در باب کیفیت بصری این اشکال، شامل بر ایستایی، تحرک، تعادل و غیره، بحث کنیم. از طرفی هیچ رقابتی برای ترسیم بهتر این اشکال، صورت نمی گیرد، مربع یا مثلث، همیشه همینگونه بوده اند و هیچ احساس متفاوتی، نمی تواند مثلاً مربع را با پنج زاویه نمایش بدهد. تنها رعایت اصول هندسی، شامل بر ترسیم دقیق اضلاع و زوایا، موجب ایجاد این شکل می گردد. به واقع بهترین شکل مربع، خود مربع است و هیچ دخل و تصرفی در آن موجب زیبایی یا برتری، نمی گردد. به عبارتی شکل ساده شده مربع، مثلث و دایره، همان مربع، مثلث و دایره است.
هر شکل در طراحی گرافیک متضمن عملکردی است. اشکال هندسی در آثار گرافیکی، خصوصیتی نظم آفرین دارند. این نظم ناشی از قواعدی است که باعث انتظام، در خود این اشکال شده است.
اشکال هندسی خصوصیتی عام دارند و معمولاً در اکثر آثار گرافیکی از آنها استفاده می شود. مربع، مثلث و دایره از اشکالی هستند که بی بهانه در مواردی که تاکیدی بر آنها نباشد- در آثار گرافیکی مورد استفاده قرار می گیرند. اگر حوصله مطالعه تعدادی از آثار گرافیکی را داشته باشیم، در خواهیم یافت که این اشکال، اصولاً به عنوان دستمایه های اثر طراحی، توسط طراحان، به کار گرفته می شوند. اگر از یک اثر گرافیکی که بنابر قواعد اصول گرافیک، متشکل از تصوی«، نوشتار و اشکال باشد، نوشتار و تصاویر مشخص را حذف کنیم، آنچه باقی خواهد ماند، اشکالی است که با خطوط و رنگهای متفاوت، سطح اثر گرافیکی را پر کرده اند. برای تجسم بهتر این مطلب، می توانید نوشتار و عناصر غیرشکلی، در صفحات مورد مطالعه خود را حذف کنید، آنچه باقی خواهد ماند، تنها مرزبندی هایی است که توسط اشکال هندسی، شامل بر خطوط، نقاط و سطوح رنگی، ایجاد شده است. (شکل1) گاهی این اشکال، پس از حذف لایه هایی که گذشت، در روابطی بسیر نابجا و غیرهماهنگ در اثر گرافیکی به کار رفته اند و گاهی مدیریت طراحی و ایجاد فرمتی متفکرانه از میان آنها به چشم می خورد. این مطلب بستگی به سطح شناخت طراحان از ساختار، در آثار گرافیکی دارد. بعضاً حتی ترتیب زمانی چینش عناصر گرافیکی نیز در یک اثر، قابل تشخیص است و هندسه در این آثار، نقش بسیار مهمی دارد. همانطور که در برخی از آثار، در هم ریختگی بصری، نشان از عدم کاربرد صحیح نظام هندسی در آنهاست.
نکته ای که در اینجا لازم الذکر است اینکه، اگر در این مقام، اشکال هندسی را به عنوان یکی از مصالح طراحی گرافیک برشماریم، ساده ترین انتظاری که از به کارگیری آنها در یک اثر گرافیکی می رود، این است که به اهداف و حدود خودشان پایبند باشند. از جمله این اهداف که می بایست توسط طراح موردنظر قرار گیرند، عبارت است از:
 کمک به سامانه بندی سطح اثر گرافیکی با استفاده از انرژی نهفته در نظم آفرینی اشکال هندسی.
 ایجاد رابطه و هماهنگی بین دیگر مصالح طراحی گرافیک، توسط آزادی حرکت این اشکال در سطوح و لایه های مجازی.
بنابراین، اشکال هندسی در آثار گرافیکی، بیش از اینکه خصوصیت مفهومی داشته باشند، الگوهایی ساختاری هستند. پس نمی توان از آنها به تنهایی، انتظار مفهوم آفرینی و هویت سازی فرهنگی در یک اثر گرافیکی را داشت. البته ناگفته نماند که این خصوصیت تا زمانی به کار می آید که از اشکال هندسی، برای تهیه نقوش، استفاده نشده باشد؛ زیرا همین اشکال چنانکه در راستای تولید نقش مورد استفاده قرار بگیرند، مفاهیمی بیش از خصوصیت تجرد خویش را به نمایش خواهند گذاشت و از غنایی به مراتب فراتر از دوره انفرا، برخوردار خواهند شد؛ زیرا نقش را می توان مرحله کمال یافته تری از اشکال دانست. کمال یافته به این معنا که طرحی ترکیبی می باشد و اصولاً در این ترکیب، اشکال مسئولیت اصلی را به عهده دارند. قدر مسلم اینکه برای طراحی نقوش، ناگزیر از به کارگیری اشکال هستیم. اشکال با شیوه هایی همچون، قرینه سازی، انعکاس، انتقال و دوران که از روشهای تکثیر در هنرهای تجسمی به حساب می آیند، در فضایی کاملاً قابل تعریف، تولید کننده هویت تصویری دیگری، غیر از حالت انفرادی خود هستند. (شکل 2) این استحاله باعث می شود که اشکال از مس وجودی خویش دست شسته و در ترکیب جدیدی به کیمیای نقش مزین گردند. این دگردیسی بصری (transfiguration) که از آن تحت عنوان نقش یاد کردیم، عبارت است از چینش آگاهانه اشکال در راستای فرهنگ بصری هر اجتماع که می تواند پاسخی مناسب به ذائقه زیباخواهی و مفهوم سازی در آن فرهنگ باشد.
نقوش در بطن خود خصوصیتی تزئینی (Decorative) دارند؛ اما تزئین صرف، تنها هدف آنها نیست، بلکه به مدد پشتوانه های فرهنگی، عرضه کننده مفاهیمی نیز هستند. مثلاً در تجزیه و تحلیل نقوش در هنر اسلامی که- بحث بسیار جامعی است- میتوان به مجموعه ای از مفاهیم نفته در این نقوش دست یافت. این موضوع در طراحی گرافیک نیز صادق است، یعنی گاهی نقوش، خصوصیتی صرفاً تزئینی دارند و گاهی خصوصیت آنها هم تزئینی و هم مفهومی است.
طراحی و تولید نقوش در آثار گرافیکی، متناسب با کاربرد صحیح آنها، یکی از راهکارهای آذین گری (Ornamentation) و فضاسازی تزئینی است. این شیوه از کاربرد نقوش در طراحی، در مواردی باعث آفرینش آثاری صمیمی و غیردستوری در حوزه فعالیت های فرهنگی می شود.
اشکال ارگانیک(Organic Shape)
اما در مورد اشکال ارگانیک که اصولاً برداشتی شکل از واقعیت های اطراف ما هستند، وضعیت متفاوت است. در این مقام، اشکال به عنوان برداشتی از فرم (form) مورد نظر هستند و با مفهوم شکل های آزاد (free shape) قرابت بیشتری دارند. به عنوان مثال فرم یک اسب می تواند در برداشتهای متفاوتی، از زوایای مختلف به صورت شکل ترسیم شود. در این صورت، مواردی از جمله، نقش احساس هنرمند در ترسیم زاویه موردنظر از فرم سه بعدی، ترسیم واقعگرایانه، انتزاعی و سمبلیک از چنین شکلی، به شدت در تعبیر و تفسیر ما، از این اشکال به کار می آید. بخش زیادی از شکلهای ارگانیک دارای چنین خصوصیتی هستند؛ یعنی منظری از فرم سه بعدی (3Dimension) که توسط هنرمند گزینش شده است را بر ما می نمایانند. اکنون عامل زیبایی به عنوان یکی از ارکان مهم ارزیابی این اشکال و عامل محتوایی مفهوم و عوامل دیگری که بر مبنای آن قواعد هنرهای تجسمی شکل پذیرفته است، می توانند از جمله معیارهای سنجش هنری ما باشند.
در اینجا می بایست به وجه اختلاف بین شکل و فرم در هنرهای تجسمی، اشاره ای داشته باشیم. وسیوس ونگ در کتاب اصول فرم و طرح، در این مورد آورده است:
«به طور کلی همه چیزهایی که دیده می شوند فرم دارند. فرم یعنی هر چیزی که دیده شود؛ شکل، اندازه، رنگ و بافت داشته باشد، فضا را اشغال کند و جهتی را نشان دهد. فرم واقعی، قابل تشخیص و فرم انتزاعی، غیرقابل تشخیص است. برای انتقال مفهوم یا پیامی خلق می شود یا صرفاً تزئینی است؛ فرم، ساده یا پیچیده هماهنگ یا ناهماهنگ است... دو واژه شکل و فرم اغلب به صورت مترادف باهم استفاده می شوند، اما معنی آنها یکی نیست. شکل محدوده ای است که به آسانی با رسم خط به دور آن، مشخص می شود. شکلی که حجم و ضخامت داشته باشد و بتوان نماهای مختلف آن را نشان داد، فرم (form) است. فرم تا اندازه ای حجم و عمق را، یعنی خصوصیت ویژه ای که تصاویر سه بعدی را تداعی می کنند، نشان می دهد؛ در صورتی که شکل، تصویر فرم از زوایا و فواصل خاص است. بنابراین فرم می تواند، شکل های زیادی داشته باشد.»(2) (شکل 3)
اشکال ارگانیک زبان تخصصی تری برای بیان مفاهیم دارند. یعنی نمی توان بی دلیل از آنها در یک اثر گرافیکی، استفاده کرد؛ حتی در مواردی که تنها خصوصیت تزئینی آنها مورد نظر است نیز، به ندرت بی بهانه به کار گرفته می شوند. حضورشان حتماً هدف خاصی را دنبال می کند و این برگرفته از خصوصیت سازمندی (Organicity) در آنهاست.
از جمله شکلهایی که در این نوشتار، در مسیر ترجمه بصری، بیشتر موردنظر بوده اند، شکلهای ارگانیک هستند. یعنی شکلهایی که می توانند، اهداف بیانی ما را بهتر دنبال کنند؛ نه مثل اشکال هندسی-مربع، دایره، مثلث و غیره-که محدوده مفاهیم آنها، خیلی گسترده و عام است.

 

بررسی تطبیقی دایره در نقاشی مدرن
مقدمه
دایره به عنوان یکی از نمادهای اساسی در تحقیق های هنری اواخر قرن نوزدهم و طول قرن بیستم نقش مهمی داشته است
دایره نماد کیهان و آسمان است از دوران رنسانس به بعد دایره کامل نماد خداوند بود در هنر غربی دسته همسرایان شامل فرشتگان که آسمان را نشان می دهند شکلی حلقوی یا نیمدایره دارند دایره همچنین بر ابدیت دلالت می کند که آغاز و پایان ندارد.
دایره مبنای ساخت و پرداخت هنر انتزاعی و کوبیسم و نهضت های معروف به ساختگری conructivism و اورفیسم است وحتی در شکل گیری امپرسیونیسم تاثیر مهمی داشته است.
دایره بیش از هر فرم هندسی نماد حرکت و سرعت مدرن است. مشخصه هنر قرن 20 از امپرسیونیسم به بعد، مواجه با جهانی بود که با گذشته متفاوت است. همگی این سبکها خواستار تحول دیگری بودند و همه چیز نوعی درگیری بیرونی و تعامل با محیط بود تا با درون خود، تغییرات و شرایط اجتماعی و عصر ماشین که هنرمند را به واکنش برمی انگیزد.
در این تحقیق سعی میشود که دایره در سبکهای مختلف هنر مدرن تطبیق داده شود. سبکهای مورد نظر من شامل امپرسیونیسم فوویسم هنر انتزاعی کوبیسم و سورئالیسم میباشد که در همه آنها دایره در آثار هنرمندان هر سبکی باهم تطبیق داده می شود.
سبک امپرسیونیسم
فرنان لژه: «نقاشی قبل از ظهور امپرسیونیست ها هرگز نتوانسته بود از قید ادبیات رها شو د و همواره بکارگیری تضادهای تجسمی باید هماهنگ با موضوع داستان می بود که در این دوره نقاشان چنین ضرورتی را احساس نمی کردند».
از هرزمان رهایی موضوع از قید و بندهای تجسم ادبی و اسطوره ای باعث شد که امپرسیونیست ها بیش نسبت بدان بی توجه شوند . برداشت هنرمند اهمیت یافت. موردی که بسیار بدان توجه شد تاثیرات نور بروی موضوع بود.
این دستاورد جدید همزمان با یک دوره جدیدی بود که تاثیر فراوانی بر روندهنر آینده داشت.
فرنان لژه: «اگر بیان تصویری تغییرکرده است به سبب این است که مقتضیات جدید چنین چیزی را ایجاب می کرده است. زندگی افراد جدید بسیار پیچیده تر و هیجان انگیزتر از افراد سده های گذشته است.»
این تغییر شرایط جدید به حدی بر هنر تاثیر گذاشت که نقاشی امپرسیونیستی بازتاب شرایط بیرونی بود تا شرایط درونی هنرمند زیرا که طبق نظر فرنان لژه: «از آنجا که نقاشی مقوله بصری است لذا بیش از هر چیز باید منعکس کننده شرایط بیرونی باشد تا وضعیت روانی و درونی.»
یکی از هنرمندان امپرسیونیستی کلود مونه است که علاقه به نمایش فرم دایره به صورت خورشید بود. او ستاینده زیبایی و روشنایی خورشید بود و آنرا به صورت حلقه ای روشن نقش می کرد. نمایش تابلوی احساس ( امپرسیون ) طلوع آفتاب که در آن قرص خورشید به رنگی گرم در افق دوردست دریا در میانه پرده نورافشانی می کند موجب شد در سال 1874صفت هجوآمیز امپرسیونیست را بر او قرار دادند و این اسم بعدها نام نهضت امپرسیونیسم شد.
از دیگر هنرمندان که از امپسیونیست ها تاثیر گرفت ون گوگ بود.
قرص مدور خورشید، یکی از الگوهای محبوب ونسان ونگوگ، هنرمند پرتلاش هلندی بود. نقاشی های خورشید نشان او، با ورودش به ایالت پروانس آغاز شد. تابلو بذرافشان غرق در نوری است که از هاله عظیمی که قلم نقاش به صورت دوایر متحد المرکز پرداخته می تابد.
در منظره کشتزار تخم خورده، دوایر زرین وآتشین از کانونی برافروخته برخاسته و بسان امواج نور، پخش و پراکنده میشوند و سراسر آسمان را فرا می گیرند. ستارگانی که به خورشید های چرخان تبدیل شده و با قلمی چرخ زن که حرکت دوار آنها را شتاپ می بخشند، رقم خورده اند. دایره ها و فرم های چرخان در تابلو شب پرستاره دیوانه وار می رقصند و با حالت چرخنده خود ، آسمان را به جنب و جوش وا می دارند.
در تابلوی نقاشی شب پر ستاره، طبیعت وجود دارد اما طبیعتی که ساخته و پرداخته ذهن نقاش است. عینی گرایی همزمان با محو همه نشانه های وجود دارد. این دور شدن از اصولی که سالیان سال برنقاشی سایه انداخته است، هنرمند را به تحرک، بی نظمی وآشفتگی می برد. گوی آتشین که در حال رقص و جنبش است و ستاره هایی که در آب شناورند. این همه حرکت، تموج، که بیش از همه در اثار ونگوگ مشاهده می شود می تواند پیشگویی یک زمانه جدیدی را هم بدهد زمانه سرعت و حرکت، به قول فرنان لژه: تحول وسایل حرکت و افزایش سرعت آنها عامل مهمی در ایجاد این نحوه جدید مشاهده بوده است.
از دیگر هنرمندانی که تحت تاثیر امپرسیونیست قرار گرفت هانری روسو بود گرچه مضامین او بیشتر سورئالیستی بود تا سورئالیستی.
هانری روسو در تابلو جنگل بکر در غروب افتاب، گوی قرمز مغرب را تصویر کرد. در صحنه ای غریب، بدین گونه که پلنگی به مرد سیاه پوستی هجوم می برد و می خواهد او را دریده و بخورد.
فوویسم
گیوم آپولینر می گوید: «فوویست ها خواستار تغییر شکل در هنر نقاشی بودند. آنان همچنان به مشاهده طبیعت علاقمندند، ولی دیگر از آن تقلید نمی کنند. هنر آنها ساده و بی آلایش است. دیگر مشابهت با اصل اهمیت چندانی ندارد چونکه هنرمند همه چیز را فدای ترکیب بدی اثرش کرده است دیگر موضوع مهم نیست. هدف نقاش همان است که قبلا بوده یعنی خوشایند بودن برای بیننده، اما نقاشان جدید لذتی متفاوت با تماشای آسان طبیعت به بینندگان خود عرضه می کنند.»
در سبک فوویسم، نقاش طبیعتی یکسره متفاوت بوجود می آورد که نمایانگر پیشرفت ذهنی او به سمت رها شدن هرچه بیشتر از عینیت گرایی است در آثار یکی از معروفترین پایه گذاران این سبک یعنی هانری ماتیس ، حال وهوای نقاشی مدرن را می توان یافت.
آنچه که بیش از هر چیز در کارهای هانری ماتیس دیده می شود، حضور خطوط منحنی و سیال گونه ای است که بیشترین آرامش را بیننده می دهد.
خطوطی که هرگونه تنش را در خود فروبرده اند. این نوع آفرینش به نحوه دید هنرمند بر می گردد . دراین مورد هانری ماتیس خود می گوید:
«دیدن خود یک عمل خلاق است ، عملی که مستلزم تلاش است . هر آنچه در زندگی عادی خود می بینیم ، در درجات مختلفی ، دستخوش تغییر شکل ها و کژنمایی هایی می شوند که حاصل عادات مکتسبه اند ، و این موضوع شاید در عصری مانند عصر ما مصداق داشته باشد که در آن سینما، تبلیغات، و مطبوعات هر روز سیلی از انگاره های ساخته و پرداخته را برما جاری می سازند که برای نگاه ما همان تاثیری را دارند که پیشداوری برای شعور ما دارد . هنرمند در همه طول زندگی اش باید به گونه ای بنگرد که در زمان کودکی می نگریسته است.
هانری ماتیس در خیلی از تابلوهای طبیعت بیجان خویش ، از جمله میز ناهارخوری و مراکشی ها، شکل هایی منحنی ودایره ای را بکار گرفته است.
خیلی از اشکال گرد هستند: میوه ها، بشقاب ها، ظروف، سبدها، حتی گلهای روی میز و نقش های مات و کمرنگ دیوار. بیشتر زاویه ها زایل شده و به گردی تبدیل شده اند، دایره ها، بویژه در دو اخیر در همه جای تابلو پراکنده اندو ارتباط آنها را خطوط باریک رنگی به عهده دارند.
کاربرد در آثار هنری کاملا عینی گرایی و طبیعت گرایانه است دایره های ماتیس به صورت میوه های گرد در داخل ظرف ، گلبرگها ، موتیفهای تزیینی بروی دیوار و رومیزی و پرده می باشند. درتابلوی موسیقی در آلات موسیقی و دوگوی سینه های زنان ظاهر شده است. دایره های کاملی که هنوز کلیت خود را حفظ کرده است، گرچه اشاره ای هم به یکی از اشیائ طبیعی هم می کند.
سبک انتزاعی
در سال 1911فرانتس مارک و کاندینسکی گروه سوار آبی را تشکیل دادند. کاندینسکی با اولین اثر انتزاعی خود، تابلوی دایره، سبک انتزاعی را بوجود می آورد.
کازیمیر ماله ویچ از نظریه پردازان هنر انتزاعی در مورد آن می گوید:«هنرمند زمانی آفرینشگر است که شکلهای موجود در تصویرش هیچ وجه اشتراکی با شکلهای طبیعی نداشته باشند. شکلهای انتزاعی یعنی واقع گرایی جدید در نقاشی که نشانگر ساخت و ایجاد شکلها از هیچ هستند که توسط عقل اشراقی کشف شده اند».
فرانتس مارک یکی از گروه سوار کار آبی و همکار نزدیک کاندینسکی ، در بیشتر تابلوهای خود ترکیبی دوار وفرم منحنی گونه بر نقاشی بر میگزیند.
تابلوهای اسبهای آبی ، اصطبلها و شکلهای ستیزنده او ، ساختار طراحی و ترکیبی کاملا دایره وار و منحنی دارند . او بعد از سال 1914 در پاریس ، راه حلهای شخصی تردیدهای ریشه دار وطوفانهای روحی اش را در خطهای متقاطع چرخان و گردباد رنگهای ونگوگ جستجو کرد . در همان حال به دنبال نوعی هماهنگی درونی بین خود و دنیای پیرامونش می گشت که بتواند به کمک فرم و رنگ بیان کند . او این هماهنگی را در شکلهای جانوران ، بویژه اسبها و گوزنهایی یافت که آنها را در امتداد قوسهای آزاد به هم پیوسته و ادامه دار و با طراحی تند و منحنی نقش میکرد . او حرکت گونه نخستین نقاشیهای جانوری خود را تا حدی مدیون سنت همچنان پایدار هنرنو بود.
در تابلوی فرانتس مارک اسب آبی عینی گرایی و انتزاع گرایی هنرمند با هم درگیرند . اسبها واقع گرایانه نیستند ، برداشت گرایانه هم نیستند به انتزاع کامل هم نرسیده اند . دوایر بکارگرفته توسط فرانتس مارک در قالب عضله و بدن اسب به صورت حجیم و سنگین نمایش داده شده اند و چنین اسبی را فقط می توان در خواب و خیال دید.
کاندینسکی ، بویژه از سال 1926به بعد یعنی از تاریخی که به مناسبت شصت سالگی اش ، در مونیخ کتابی به نام نقطه ، خط ، سطح چاپ کرد . یک رشته دایره کشید که به عنوان دایره ها را بر خود داشتند در برخی از نقاشی هایش پس از آن دوره ، دوایر رنگینی همچون صور فلکی نقش شده که گاه هاله ای آنها را در میان گرفته است . این دوایر رنگین ، گسترش می یابند و همچون حبابهای صابون ، از صور نجومی یا سنگ های آسمانی که در فضا پراکنده اند ، بر می خیزند . این ترکیب بندی صور منحصرا انتزاعی ، که در فواصل دور از هم یا نزدیک به هم می چرخند و قطب نوری شان یا در مرکز آنها واقع است یا خارج از ان مرکز ، تضاد میا ن آرام و قرار ، نارامی و بی قراری ، سکوت و صدا و روز وشب را به نحوی رمزی تمثیل می کنند.
در تابلوی دایره ها شماره 323 ، ستاره های ونگوگ استحاله و انتزاعی تر شده و از عالم عینیت وارد فضای تجریدی شده اند و بهمین جهت به شدت مدور و گرد هستند چون به هیچ چیزی در طبیعت دلالت نمی کنند و فقط بر مدوربودن خود تاکید دارند .
کوبیسم
سبک کوبیسم در سال 1907 با تابلوی دوشیزگان آوینیون بوجود آمد . سبکی که در مورد آن سخن و نقدهای فراوانی شده است .
کوبیسم سبکی است که نقاش میتوانست به جای توصیف تحلیل ، می تواند در صورتیکه مناسب بداند با ترکیب شی ء یا به تعبیر کانت با گذاردن کنار هم مفاهیم مختلف و ادغام آنها در ادراکی واحد به خلق اثر بپردازد .
دراین سبک توجه به احجام هندسی و ساده سازی احجام که از سزان شروع شده به اوج خود می رسد توجهی که بعدها در آثار لوکوربوزیه تبدیل به احجام ناب و خالص می شود که راه را برای هنرهای کاربردی و تولید ماشینی باز می کند.
کره و دایره ، یکی از سه شکل متصور سزان برای عناصر هستی بود . اوطبیعت را با استوانه ، گوی و مخروط باز می آفرید . برای آنکه درفضای سه بعدی ، اضلاع هر شی و هر نما، به نقطه ای مرکزی متمایل می باشند و بدین گونه چشم در پایان نگاه و کندوکاوی طولانی ، مرکز گرا می شود . در هر پرتقال ، سیب ، تیله و کاسه سر اوج و نقطه ثقلی است.
در هنرها ی کاربردی مکعب ، استوانه و کره شکلهای ثابت پایه ای محسوب می شوند این شکلها و خطوط صاف در طبیعت یافت نمی شوند ولی ریشه ای عمیق در ضمیر انسان دارند و ازجمله ملزومات اساسی هر نوع ادراک عینی محسوب می شوند . بدون مکعب هیچ تصوری از سه بعدی اجسام نمی توانیم داشته باشیم و بدون کره و استوانه تنوع این سه بعدی بودن اجسام نمی توانیم داشته باشیم و بدون کره و استوانه تنوع این سه بعدی بودن اجسام به درستی احساس نمی شود.
پیکاسو از پایه گذاران سبک کوبیسم و یکی از هنرمندان شاخص مدرنیسم است. پیکاسو پیرو اندیشه ای بود که می گفت ، «وقتی چیزی را می توان وصف کرد ، دیگر نیازی به نقاشی کردن آن نیست.»
با طرد تمامی جنبه های تزیینی ، روایتی و نمادین به خلوص در نقاشی دست یافت . او وجود موضوع را نفی نکرد بلکه آنرا با هوش و درایت واحساس خود به روشنی جلوه گر ساخت
کاربرد دایره را به سادگی می توان در آثار پیکاسو مشاهده کرد.
در تابلوی زنی که موهای خود را آرایش می کند ، دایره ها دلالت بر عینی گرایی می کنند و در قالب سینه های زنان ظاهر شده . ولی رویکرد مهم کوبیسم توجه به عینی گرایی نبود بلکه تغییر آن بود ، ارائه واقع گرایی جدیدی از هستی که تا قبل ازآن وجود نداشته است.
دراین اثر، بشقاب سیب (پیکاسو) دوایری به شکل سیب برمهارت خود بر واقع گرایی تاکید می کند.
در این اثر ، دایره ها به وضوح خود را نمایش می دهند و نه یک عنصر تزیینی بلکه جزء ترکیب بندی و لایه های اصلی اثر هستند . هرگز دایره تا بدین حد ، صریح و کامل نبوده و بر خویشتن خویش تاکید نکرده است.
ژرژ براک یکی از هنرمندان سبک کوبیسم نیز توجه خاصی به کاربرد دایره داشته است.
یکی دیگر از هنرمندان کوبیسم فرنان لژه است که در تعدادی از تابلوهایش ، افراد و اشیاء را با کشیدن دایره های بهم پیوسته و تکرار شونده معرفی می کند . گویی عضلات آدمها به سان بادکنک های گرد وپرباد ورم کرده و به مرز انفجار می رسند . در تابلو تضاد شکل انبوهی از دایره های کشیده و بیضی های تخم مرغی در عرصه تابلو برهم نگاشته شده اند و قسمت کمی از تابلوبه اشکال دیگر تعلق دارد.
اورفیسم
شاخه ای ازکوبیسم می باشد که بر نور ورنگ تاکید فراوانی دارد .سبکی که در آن عناصر ساختاری جدید از فضای عینی و بصری گرفته نمی شوند ، بلکه بطور کامل زاییده عقل هنرمند هستند.
درمیان آثار خلق شده ، آثار اورفیستهایی مثل رابرت دلونه ، فرانتزیک کاپکا و همکاران دوران کوبیستی آنها آلبر گلز به خاطر ساختار مستدیر و ترکیب خاص رنگی شان ، ویژگی متفاوتی دارد . تمامی سطح تابلو در این آثار ، به طریق دایره های رنگی متداخل پوشیده می شوند که گویی مانند امواج گسترش می یابند . این تابلو ها بطور مستقیم یا واسطه هایی الهامبخش ، از اصول علم فیزیک نوین ، بویژه قوانین فیزیک نور ، اصل انتشار امواج ، شرایط تداخل وترکیب سطوح رنگی و تاثیر طول موجهای مختلف بر هم و قوانین دیگر ، مایه می گیرند.
در انتخاب عنوان بیشتر تابلوها نیز ، قوانین امواج ، مقولات اختر فیزیک یا اصطلاحات موسیقی ، کارساز بود . تابلوهای دیسک های همزمان نیوتن از کوپکا ، سمفونی در بنفش اثر گلز ، نمونه های این ارتباط هستند.
روبرت دلونه ، دوران کارآ موزی در کوبیسم را سریعا پیمود . او در فاصله سالهای 1908 - 1912 موضوعات مختلفی از فضای آزاد و معماری پاریس از جمله کلیسای سن سورین و برج ایفل را موضوع کار خویش قرار داد . آثار او در سالهای بعد از 1906 ، به صورت مناظری مرکب از گرده و قرص یا اشکال مدور خورشید ظاهر شدند بدین وجه که خورشید در دوایر متحد المرکز پویایی که سراسر آسمان را پوشانده ، محاط است . به عنوان مثال در مجموعه تابلوهای خورشید و ماه ، خورشید چرخ زن با مدارهای بس عظیمش ، با هم تلاقی می کنند . چنین می نمایند که این دوایر و حلقات چند رنگ ، که یاد آور گردش نور هستند ، ازمشاهده خورشید زاده شده باشند."
دلونه عنوان دیسکهای همزمان را به صفحات مدور خویش داده بود ولی آپولینر آزمایشگری های انتزاعی او و کوپکا را اورفیسم نامید. و این حکایت از آن داشت که آنچه در اینجا مورد نظر است ، هنری است در حرکت و همچون موسیقی ، با شبیه سازی از دنیای بصری یا موضوع واقعی فاصله دارد.
تابلو بزرگداشت بلریو مجموعه پرازدحامی از دایره های متداخل رنگی و شکلهای مواجی است که به طریق فام های زرد ، نارنجی و آبی ، از نقاط مرکزی به سوی اطراف گسترش پیدا می کنند ، گویی مشتی قلوه سنگ را به حالت پراکنده چندگانه تابلو ، آن را به حالت تلالویی از انوار شاد و متحرک درآورده است.
کوپکا در اوایل سال 1909 در پرده نخستین گام شبکه ای انتزاعی از کرات رنگین به نشانه سیاراتی که به گرد خورشید های مرده سفید می چرخند آفریده بود این پرده از سندهایی است که به سرچشمه گیری انتزاع مربوط می شود . در سال 1912 با آفریدن پرده ای بنام دیسکهای نیوتن دنیایی انتزاعی از دایره های رنگین مرتعش و چرخان آفرید . در طی همان سال ، کوپکا انتزاعهایی هندسی شامل منحنی هایی سوای دایره آفرید . پرده دیسکهای نیوتن ، آمیزه ای از دایره ها و قوسهای رنگی شفاف و روی هم را نشان می دهد دیسکهای نیوتن برخلاف بزرگداشت بلریو ، اثر دلونه از عناصر عینی اشیا ، ابزار یا برج و گاری خالی است و دایره های روی هم آن مرکزیت واحد گسترش یابنده ای را نشان می دهند . دایره ها و قوس های نزدیک مرکز امواج ، بیشتر زردهای متنوع ، نارنجی ها و قرمزها هستند و رنگمایه قوس های کناری بیشتر در مایه های صورتی ، بنفش و آبی است.
گلز در بسط دامنه هنر جدید چه از لحاظ موضوع و چه از لحاظ نگرش به موضوع ، نقش مفیدی داشت زیرا خود وی از همان نخستین روزهای شکل گیری تاریخ کوبیسم ، با عناصر بیانی تجسمی و شکلی، سروکار پیدا کرد. او در طی سالهای بعد همانند کوبیستهای دیگر ، به مجموعه رنگهای کاملتری روی آورد. دیدارش از ایالات متحده امریکا و آشنایی با پویایی موجود در شهری چون نیویورک، انگیزه ای نوین در او به وجود آورد . زیبایی معمارانه مضامینی چون پل بروکلین ، الهامبخش او در آفریدن بسیاری از آثار پرقدرت انتزاعی او شد که بر مجموعه ای از اشکال و فرمهای دایره وار متداخل مبتنی بودند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اولین شام در برابر شام آخر